کاربرد نانو ایمپلنتها برای مدیران بازاریابی
دانش > دانش - دکتر سید احسان گلپرور*:
چگونه میتوان عملکرد مدیران اجرایی بویژه مدیران بازاریابی و فروش را ارتقا بخشید؟
نانومارکتینگ، تازهترین پاسخ به این پرسش قدیمی است. نانومارکتینگ، حوزهی مطالعاتی نوپا در جهان است که تعداد مقالات علمی موجود در این باره فوقالعاده اندک است و هنوز کتاب مستقلی در این باره نداریم!
با وجود این تنگناها و محدودیتها، سالهاست متخصصان با بهکارگیری ابزارهای خاص و کاشت آن در بدن انسان، به دستاوردهای تازهای رسیدهاند. اکنون متخصصان با همین نگاه میکوشند با بهکارگیری نانوایمپلنتها، عملکرد مغزی مدیران اجرایی و مدیران بازاریابی و فروش را افزایش دهند.
تعداد ابزارهای بیومدیکال که در بدن انسان کار گذاشته میشوند، بهطور پیوسته رو به افزایش است. دستگاههای تنظیمکنندهی ضربان قلب، دریچههای مصنوعی قلب، مفاصل و حلزون مصنوعی، نمونههایی از این ابزارها به شمار میروند. به همین ترتیب، تعداد افرادی که چنین ایمپلنتهایی را دریافت کردهاند نیز رشد قابل ملاحظهای داشته است.
اکثر ابزارهای قابل ایمپلنت که در چند سال اخیر تولید شدهاند، برای مقاصد پزشکی مورد استفاده قرار گرفتهاند. بازگرداندن توانایی کنترل اندامهای فلجشده، حفظ ضربان منظم قلب، و بهبود بینایی و یا شنوایی نمونههایی از این کاربردها هستند. همچنین ابزارهای پیشرفته مانند سامانهی بیسیم کامپیوتر - مغز که در جمجمهی افراد معلول قرار داده میشود و به آنها امکان میدهد تلویزیون، صندلی چرخدار، و یا سایر ابزارها را کنترل کنند.
با اینحال، برخی از ابزارهای قابل ایمپلنت صرفاً کاربرد پزشکی ندارند و باعث ارتقای توانمندیهایی میشوند مانند چابکی ذهنی، قدرت جسمانی، و یا حتی کنترل از راه دور ماشینها. میتوان اینطور فرض کرد که با استفاده از این ابزارها میتوانیم افرادی با عملکرد فوقالعاده داشته باشیم که در محیط کار و سایر موقعیتهای اجتماعی عملکرد فوق تصوری داشته باشند.
از این منظر، نانوتکنولوژی که عبارت است از تولید ابزارهایی که در مقیاس اتم و یا مولکول (کوچکتر از صد نانومتر) باشند، میتواند نویددهندهی پیشرفتهای بزرگی باشد.
این فناوری میتواند مقاومت، سازگاری زیستی، و ادغام فیزیولوژیکی این ابزارهای قابل ایمپلنت جدید را افزایش بدهد. شرکتها و مؤسسات تحقیقاتی از این ابزارها استقبال قابل توجهی کردهاند. بهعنوان مثال، نشریهی امآیتی تکنولوژی ریویو اخیراً مطلبی درمورد ایمپلنتهای مغز منتشر کرده است.
این ایمپلنتها که عملکرد حافظه را ارتقا میدهند، در آیندهی نزدیک بهطور گسترده مورد استفاده قرار خواهند گرفت. همزمان شرکتهای پیشرو در حوزهی فناوری مانند گوگل، فیسبوک، و پیپل برای تأسیس شرکتهایی در زمینهی فناوریهای ارتقای عملکرد انسان سرمایهگذاریهای گستردهای کردهاند.
اشاعهی ابزارهایی برای ارتقای توانمندیهای انسان میتواند فرصتهای جدیدی در حوزهی نانومارکتینگ ایجاد کند.
نانومارکتینگ، مطالعهی رفتار مصرفکننده با استفاده از ابزارهای نانوئی غیرتهاجمی، قابل حمل، و یا پوشیدنی است که رصد پیوستهی تجربهی مصرف را امکانپذیر میکنند.
استفاده از ابزارهای نانو که مستقیماً در بدن افراد ایمپلنت میشود به جای پوشیدن ابزارهای هوشمند خارجی (مانند ساعت مچی)، پیشرفت بسیار بزرگی محسوب خواهد شد.
کاربرد چنین ایمپلنتهایی برای ارتقای عملکرد انسان یک چالش و دغدغهی اساسی برای جامعه محسوب میشود. زیرا نانو ایمپلنتها مردم را به دو گروه افرادی که عملکرد فوقالعادهای دارند و افرادی که با عملکرد معمولی تقسیم میکند، که عادلانه نخواهد بود.
با وجود این، آنچه در وهلهی اول اهمیت بیشتری دارد این است که آیا مردم آمادگی پذیرش این ابزارهای نانو را برای ارتقای توانمندیهای خود دارند یا خیر و چرا؟
این ابزارها میتوانند تواناییهای انسان را در حوزههای مختلف افزایش بدهند و تغییرات اساسی در زندگی انسانها ایجاد کنند.
با اینحال، پذیرش نانو ایملپنتها بهوسیلهی مردم نقش مهمی در اشاعهی این ابزارها در تحقیقات علمی حوزهی بازاریابی و نیز در جامعه دارد. پذیرش و یا عدم پذیرش این نانو ابزارها تحت تأثیر سیستم شناختی و سیستم احساسی انسانها است که بر رفتار آنها تأثیر میگذارد. تحقیقاتی که در مورد پذیرش فناوری انجام شده است، بر این نکته صحه میگذارند که عوامل شناختی و احساسی به صورت همزمان دیدگاه مردم نسبت به یک فناوری خاص و استفاده از آن را شکل میدهند. پژوهشهای صورتگرفته در حوزهی رفتار مصرفکننده نیز به اهمیت عوامل شناختی و احساسی در بررسی نگرش مصرفکنندگان اشاره کردهاند.
- عوامل شناختی مؤثر بر پذیرش نانوایمپلنتها
مفید بودن درکشدهی یک فناوری و سهولت استفادهی درک شده از آن تأثیر قابل ملاحظهای بر نگرش مصرفکنندگان و نیز دستاندرکاران تحقیقات مربوط به رفتار مصرفکننده دارد.
منظور از مفید بودن درکشده، میزان باور مصرفکنندگان به اینکه یک فناوری خاص عملکرد آنها را بهبود میبخشد و یا مزیتی برای آنها ایجاد میکند، میباشد.
سهولت استفادهی درکشده نیز عبارت است از اعتقاد مصرفکنندگان به اینکه استفاده از یک فناوری، آسان و روان است. سهولت استفادهی درکشده در ارتباط با نانو ایمپلنتها به این معنا است که مصرفکنندگان (برای مثال در پروژههای تحقیقات بازار) پس از قرار دادن این نانو ابزارها در بدنشان، چقدر احساس راحتی میکنند.
در حوزهی پزشکی که نانو ایمپلنتها تاکنون کاربرد گستردهای داشتهاند، مشخص شده است که سهولت استفادهی درکشده از این ابزارها تأثیر مثبتی بر پذیرش آنها از سوی مردم دارد.
هر چقدر سهولت استفادهی درکشده از نانو ایمپلنتهای درمانی نزد بیماران بیشتر باشد، راحتتر در مورد کاشت آنها در بدن خود تصمیمگیری میکنند. بهطور مثال، سهولت استفادهی درکشده در مورد ایمپلنتهای شنوایی و یا ایمپلنتهای مربوط به جراحی زیبایی، پذیرش این ابزارها از سوی ناشنوانایان و یا خانمها را تسهیل میکند.
- احساسات مربوط به نانوایمپلنتهایارتقادهندهی توانمندیهای انسان
از آنجایی که ایمپلنتهای پزشکی به افراد کمتوان و بیماران کمک میکنند تا بر مشکلات مزمن خود فائق آیند و کیفیت زندگی آنها را بهبود بخشند، معمولاً مورد پذیرش جامعه واقع میشوند. در بسیاری از موارد، افراد پس از آنکه ایمپلنتها را دریافت میکنند، احساس خوبی دارند.
با وجود این، مرز میان ابزارهای پزشکی و بدن انسان میتواند منشأ بروز ترس و نگرانی در آنها شود. تحقیقات نشان داده است که 20 درصد از بیماران در اولین سال بعد از قرار دادن ایمپلنت اضطراب دارند. برخی از افراد نیز تصور میکنند قرار دادن ایمپلنت در بدن آنها، انسانیت آنها را تحتالشعاع قرار میدهد.
این امر بخصوص طی بررسیهای مربوط به رفتار مصرفکننده، بویژه در پژوهشهای بلندمدت مشاهده شده است. از طرف دیگر، پژوهشگران مشاهده کردهاند که استفاده از ایمپلنتهای شنوایی باعث میشود کهناشنوایان جوان احساس عدم هویت کنند.
به همین ترتیب از دست دادن هویت تأثیر سوئی بر نگرش این افراد نسبت به ایمپلنتهای شنوایی میگذارد.
- دیدگاهها نسبت به استفاده از نانوایمپلنتهای ارتقادهندهی تواناییهای انسان
بدیهی است که دیدگاه و نگرش مثبت نسبت به یک فناوری بر تصمیم افراد برای استفاده از آن تأثیر مثبت میگذارد.
کارشناسان و صاحبنظران در مورد این تأثیر مثبت در مورد سایر فناوریها مانند اینترنت و تبلیغات موبایلی و نیز فناوریهای پزشکی مانند ابزارهای کنترلکنندهی قند خون، مهندسی بافت، و تست ژنتیک اتفاقنظر دارند.
در ارتباط با کاربرد نانو ایمپلنتها در تحقیقات مربوط به رفتار مصرفکننده و یا منابع انسانی پژوهشهای چندانی صورت نگرفته است، اما آنچه باید مورد توجه کسبوکارها و محققین قرار گیرد این است که میان نگرش افراد نسبت به این نانوابزارها و آمادگی آنها برای کاربرد این ایمپلنتها رابطهی معناداری وجود خواهد داشت.
در انتها باید یادآور شویم که نانو ایمپلنتها علاوه بر رصد رفتار مصرفکنندگان به صورت پیوسته و غیرتهاجمی، میتوانند برای ارتقای تواناییهای کارکنان مانند تمرکز، توجه، و حافظه بهکار روند.
* ماهنامه توسعه مهندسی بازار