دوشنبه 19 آبان 1393 ساعت 16:38
شادی سرخیل دختر ۲۱ ساله عضو تیم قایقرانی انزلی، صبح روز گذشته به همراه ۱۲ نفر دیگر از اعضای تیم برای تمرینات قایقرانی به مرداب انزلی رفته بود که قایقشان حین تمرین، به دلایلی نامعلوم واژگون میشود. او غرق میشود و حالا جسد وی ۲ روز است که زیر آب مانده و پیدا نمیشود.
سه شنبه 20 آبان 1393 ساعت 09:42
سارها از دستۀ پرندگانی هستند که معمولا به طور گروهی پرواز میکنند. دستهای از این پرندگان زیبا در اسکاتلند، با پروازشان بر صحنۀ آسمان خالق تصاویری زیبا شدهاند و عکاسی نیز هنرنمایی آنها را در تور دوربین خود به دام انداخته است! رقص کُر آنها را در ادامه تماشا کنید.
چهارشنبه 21 آبان 1393 ساعت 10:24
این روزها فصل برداشت گیاهی کوچک اما بسیار خواستنی و گرانقیمت است: زعفران؛ که معروفیتی خاص هم در کشورمان هم در کشورهای دیگر دارد. زعفران ایران یکی از محصولات صادراتی و درآمدزا برای ما ایرانیان است.
چهارشنبه 21 آبان 1393 ساعت 13:26
ژاپنیها برآورد کردهاند که جمعیتشان طی ۵۰ سال آینده نزدیک به ۳۰ میلیون نفر کاهش مییابد. از این رو بازاری پررونق در امور خدمات کفن و دفن مردگان شکل گرفته که پیشۀ دستاندرکارانش اجرای مراسم پس از مرگ برای مشتریان آیندهنگر است! بیائید سفری کنم به آن کشور تا با این آیینها آشنا شویم.
پنج شنبه 22 آبان 1393 ساعت 08:17
کامبادن یا کامبادنه، نام شهری باستانی در شمال شهر کرمانشاه است که با گذشت زمان جزئی از این شهر شد. هنوز هم ویرانههای آن را میان طاق بستان و کرمانشاه میتوان دید. مناظری شگرف از خزان زیبای آن را ببینید.
پنج شنبه 22 آبان 1393 ساعت 13:34
امسال صدمین سالگرد آغاز جنگ جهانی اول است که در سال ۱۹۱۴ میلادی رخ داد. حالا به مناسبت فرا رسیدن روز توافق آتش بس، نمایشگاهی که به نوبه خود عظیم محسوب میشود در لندن برگزار شده که بیش از ۴ میلیون نفر از آن بازدید کردهاند. دریای خون و گریه پنجره یکی از دیدنیهای آن به شمار میرود.
جمعه 23 آبان 1393 ساعت 11:23
«شهربانو نوری» متولد ۱۳۵۳ و دارای پنچ فرزند است. یکی از فرزندان او به نام خلیل، هشت سال پیش به دلیل دعوایی خیابانی به زندان افتاد و شهربانو برای پرداخت دیه پسرش ناچار به فروش خانهٔ خود شد.
جمعه 23 آبان 1393 ساعت 12:54
گاز است؛ دیده نمیشود، صدایی ندارد، تا متوجه بویش شوی و سراغ منبعش بگردی همه جا را پر کرده، و این گونه است که ناگهان، یک لحظه، یک جرقه، و... انفجار؛ درست مثل انفجار یک واحد مسکونی در اصفهان.
جام جم سرا به نقل از اودی سنترال: این بیماری که همچون رمز و رازی برای پزشکان معالج او به نظر میرسد، حتی پس از گذشت پنج سال، هیچ ایده تازهای را برای درمان یا دلیل روی دادنش به ذهن پزشکان متبادر نکرده است. به گفته آنها، شانیا که در مرکز پزشکی جان هاپکینز، در بالتیمور، بستری شده تنها کسی در جهان است که به چنین بیماری عجیب و غریبی مبتلا شده است.
شانیا زمانی که دانشجوی حقوق در دانشگاه ممفیس بود ناگهان درگیر یک حمله شدید آسم میشود. او را به اتاق اورژانس میبرند و در آنجا دوز زیادی از استروئید به وی تجویز میشود.
بلافاصله پس از آن در پی واکنش شدید ناشی از حساسیت به استروئید، پوستش شروع به خارشی غیر قابل کنترل و مهار میکند و معالجه کنندگان را وامیدارد بنادریل و داروهای آلرژیک دیگری برای او تجویز کنند.
کتی گری، مادر شانیا میگوید: پس از شروع خارش غیر قابل کنترل، سیاهیهایی بر پوست او ظاهر شد که نمیدانستیم چیست. ناخنها زمانی طولانی رشد میکردند، بیرون میزدند و به رشد خود ادامه میدادند. آنها سخت و محکم بودند. کمی بعد پاهایش نیز به ورقهای سیاه تبدیل شد؛ انگار که او را از خانهای آتش گرفته بیرون آورده باشند!
شانیا بدون عصا نمیتواند راه برود، مجبور است در فواصل زمانی اندک ناخنهایی را که روی پوستش ظاهر میشود و رشد میکند بگیرد و سرش را با تیغ بتراشد. او از کلاه گیس استفاده میکند و هیچ کس نمیتواند به او نزدیک شود و او را لمس کند چون ممکن است در اثر اصابت با ناخنهای او آسیب ببیند.
پزشکان آزمایشهای گوناگونی بر او کردهاند تا دریابند چه چیزی باعث فعالیت ۱۲ برابری رویش ناخن از سلولهای پوست شانیا به جای فولیکولهای مو میشود اما هنوز و به رغم انجام برنامههای فشرده درمانی به راه حلی دست نیافتهاند که این زن را از شر بیماری مرموز، عجیب و غریب و ناراحت کنندهاش راحت کند.
(ترجمه: زری حسینزاده)
جام جم سرا: در ابتدا خودتان را معرفی کنید و بگوئید چند فرزند دارید.
نام من «سیوئین کوئین لیائو» است؛ هنرمندی آزاد که در کالیفرنیا آمریکا زندگی میکنم. مادر سه پسرم و همواره سعی کردهام از آن دسته کارهای هنری لذت ببرم که تمرکز اصلیشان بر فرزندانم باشد.
چطور شد که به عکاسی از فرزندتان با ایدۀ صحنهآرایی روی آوردید؟
عکاسی همیشه یکی ازسرگرمیهای من بوده است. ابتدا علاقهام در این رشته هنری، گرفتن عکس از مناظر طبیعی بود اما پس از به دنیا آمدن اولین فرزندم در سال ۲۰۰۲، توجهم در عکاسی به پسر کوچکم معطوف شد. بدین ترتیب شروع به عکس گرفتن از پسرم کردم.
فکر اولیه آن هم از خودتان بود؟
در این نوع کار از آثار زیبای خانم «آنه گیدس» الهام گرفتم اما در سال ۲۰۱۰ پس از مشاهده عکسهای خانم «آدل انرسن» که از دخترش در خواب عکسبرداری کرده بود، تصمیم گرفتم چنان ایدهای را با ونگن، پسر ۳ ساله خودم تجربه کنم.
پس ایده طراحی پسزمینه این عکسها را از آنها به دست آوردید؟
در واقع خودم در دنیای قصههای تخیلی کودکانه بزرگ شدم. من این داستانهای خیالانگیز را بارها و بارها میخواندم و چشمم غالباً به توضیحات زیبای عکسهای این گونه داستانها دوخته شده بود. وجود همین داستانها در پس ذهنم باعث شد درصدد وارد کردن پسرم به تجربه آن باشم. بنابراین هر روز پیش از خوابیدن ونگن، او را به جای شخصیت اصلی داستانهای خودم تصور میکردم و سپس با کمک لباسهای رنگی، حیوانات عروسکی و دیگر وسایل عادی خانه، شروع به تزئین پسزمینۀ عکسها میکردم. وقتی ونگن میخوابید، او را در وسط داستانی میگذاشتم که از پیش طراحی کرده بودم و عکس میگرفتم.
عکسهایتان غیر از شبکههای مجازی جای دیگری هم در دسترس است؟
با بیش از یکصد عکس که هر کدام داستان کوتاهی از ونگن را در سفر ماجراجویانه بیان میکند، آلبومی درست کردهام به نام «ونگن در سرزمین عجایب»؛ نسخه چینی این کتاب به عنوان «کودکی در خواب» ماه جولای ۲۰۱۲ منتشر شد و در آن جزئیات گرفتن این گونه عکسها و همچنین توضیحاتی منتشر شده است دربارۀ اینکه چگونه میتوان آثار هنری با عکسهای کودکان درست کرد. نسخه انگلیسی این کتاب نیز در حال آمادهسازی است و ویدئویی ۴ دقیقهای نیز از کارهایم در یوتیوب وجود دارد.
نمونههای قبلی این تصاویر را میتوانید با کلیک روی لینک «نوزادی که با هنرمندی مادرش جهانی شد» یا از طریق اخبار مرتبط ببینید
(ترجمه: حسین خلیلی)