مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

الهام صفوی‌زاده ،مجری تلویزیون از بدترین شایعه زندگی‌اش گفت +عکس

الهام صفوی‌زاده ،مجری تلویزیون از بدترین شایعه زندگی‌اش گفت +عکس

الهام صفوی‌زاده گوینده و مجری رادیو و تلویزیون متولد چهارم تیر ۱۳۴۹ در اصفهان است او دختر ناهید تاج‌نیا گوینده رادیو است وی تا کنون اجرای برنامه‌های «به خانه برمی‌گردیم»، «تصویر زندگی»، «جشن رمضان»، «رادیو هفت» را بر عهده داشته است گفتگوی ما را با این گوینده و مجری رادیو و تلویزیون می‌خوانید.

او متاهل است و یک دختر به نام کیانا دارد. وی در رشته اقتصاد نظری تحصیل کرده است. او فرزند دوم (آخر) خانوده است.  هم چنین مادر بزرگ او نیز گوینده رادیو بود.

او دبیر کمیته بانوان باشگاه پرسپولیس است.

همسر الهام صفوی زاده بیوگرافی مجریان بیوگرافی الهام صفوی زاده

بیوگرافی مختصر از خودتان؟
متولد چهارم تیر ۱۳۴۹ در اصفهان هستم.

بهترین خاطره دوران کودکی‌تان؟ 
در دوران کودکی‌ام باغی داشتیم و داخل آن حوضچه بزرگی بود که ما معمولا از آن برای آبیاری درختان استفاده می‌کردیم در باغ درخت شاه‌توت بلندی بود که دست من به آن نمی‌رسید و همیشه برادرم به من می‌گفت دست من به درخت می‌رسد اما دست تو نمی‌رسد یک روز همه بچه‌های فامیل در باغ مشغول بازی قایم باشک بازی بودند از فرصت استفاده کردم تا برای خودم شاه‌توت بچینم هر چقدر تلاش کردم موفق به چیدن شاه‌توت نشم و در داخل حوضچه افتادم هنوز هم نمی‌دانم چگونه نجات پیدا کردم.

بدترین گافی که در برنامه داده‌اید؟
سوتی بد تا به حال در برنامه نداده‌ام اما خنده‌دارترین سوتی‌ام مربوط می‌شود به زمانی که برنامه تصویر زندگی را اجرا می‌کردم پایان برنامه بود و باید برنامه را تمام می‌کردم و تند تند صحبت می‌کردم موضوع برنامه در رابطه با برنامه‌ریزی بود پایان برنامه به جای این که بگویم برای امروز و همه روزهایتان برنامه‌ریزی کنید روز برنامه دوشنبه بود، گفتم هر روز و لحظه‌هایتان دوشنبه‌ریزی کنید با این صرف من همه عوامل پشت صحنه خندیدند و متوجه شدم اشتباه شده بلافاصله گفتم نه سه‌شنبه‌ریزی کنید دوباره گفتم نه برنامه‌ریزی کنید و دوشنبه خوبی داشته باشید بعد از برنامه کلی تماس تلفنی و پیامک داشتیم و خدا را شکر این سوتی من پیامد بدی نداشت.

آیا تا به حال برایتان پیش آمده که از مساله‌ای عصبانی باشید و مجبور باشید جلوی دوربین هم قرار بگیرید؟
بله زیاد پیش آمده است. روز اول که وارد این کار شدم با خودم عهد کردم که در بدترین شرایط نباید مخاطب از ناراحتی من چیزی متوجه بشود ما مجریان بازیگر نیستم اما وقتی از موضوعی ناراحت هستیم مخاطب نباید متوجه این موضوع شود. در برنامه «جمعه ایرانی» در پشت صحنه گریه می‌کردم ولی در برنامه مردم را می‌خنداندم این بخشی از کار اجرا است که شما باید حالت درونی خودتون را کنترل کنید چون مخاطب تصمیم گرفته است برنامه‌ای را ببینید و یا گوش کند پس حق بیننده است که برنامه‌ای خوب ببیند و بشنود.

مجری را تا چه جوابگوی نیاز مخاطب می‌دانید؟
یک بخشی از وظیفه مجری همین است که چیزی را که در جامعه می‌بیند در قالب پیامی آن را با هماهنگی مسئولان برنامه در برنامه مطرح کند و در این کار درایت مجری مهم است که آن را در حوزه و چارچوب موضوع برنامه مطرح کند.

بهترین و بدترین خاطره شما از دوران کاریتون؟
برای سال تحویل برنامه‌ای اجرا می‌کردم معاون سیما آن زمان آقای دکتر پورنجاتی به پشت صحنه برنامه آمد و پاداشی را به من داد و این پاداش خیلی برای من دلچسب و شیرین بود. اما تلخ‌ترین خاطره‌ام در گذشت همکارم سیامک علیقلی و سقوط هواپیمای c130 که در آن حادثه بسیاری از همکارانم را از دست دادم از تلخ‌ترین خاطرات دوران کاری من است.

ویژگی‌ مجری موفق؟
کسی که می‌خواهد در اجرا موفق باشد باید در اجرایش صادق باشد و فرد می‌تواند با تلاش موفق شود و در کارش منحصر به فرد شود.

قبل از این که به سراغ کار اجرا بروید تصور شما از این عرصه چگونه بود؟
من از اول علاقه‌مند کار اجرا نبودم بعد از این که وارد این حرفه شدم به این کار علاقه‌مند شدم هیچ وقت روزهای اول کارم را از یاد نمی‌برم و برای آن روزها ارزش زیادی قائلم از بزرگان این کار بسیار آموختم.

چه انتقادی از خودتان دارید؟
خیی زودباور هستم. فکر می‌کنم همه آدم‌ها مثل خودم صداقت دارند در صورت که این طور نیستند. دنیا پر از آدم‌های رنگ و رنگارنگ است کاش همه آدم ها صداقت داشتند.

شما در اجرا چقدر از مادر بزرگوارتان راهنمایی و الگو گرفتید؟
مادرم بزرگترین استاد من در زندگی و کار است. او همیشه نکاتی را بد زمینه اجرا به من گوشزد می‌کرد ولی به خاطر این که گویندگی با اجرا متفاوت است. علاوه به راهنمایی‌های مادرم از توان و مهارت‌های فوق‌العاده مرحوم مهران دوستی الگوبرداری می‌کردم.

اهل سفر هستید؟
خیلی زیاد. بهترین همسفرم دخترم است.

بهترین سرگرمی شما چیست؟
سفر رفتن دیدنی‌ جاهای زیبا رانندگی و موسیقی گوش کردن و دورهمی با اقوام، دوستان و همکاران از سرگرمی‌های من است.

همسر الهام صفوی زاده بیوگرافی مجریان بیوگرافی الهام صفوی زاده

چه چیزی شما را ناراحت می‌کند؟ 
دروغ و دو رویی افراد ناراحتم می‌کند.

قهرمان زندگی شما؟
هلن کلر

بدترین شایعه‌ای که در مورد خودتون شنیده‌اید؟
مدتی در تلویزیون اجرا نداشتم و شایعه شده بود که من برای به خارج از کشور رفته‌ام دلیل این شایعات این بود که من برای مسافرت زیاد به خارج از کشور می‌روم در صورتی که من کشورم علاقه دارم و همه زندگی و کارم در ایران است.

چقدر اهل شبکه‌های مجازی هستید؟
اهل فضای مجازی نیستم. یک نفر در اینستاگرام صفحه جعلی به نام من باز کرده است در صورتی که من در اینستاگرام حضور ندارم.

فعالیتی غیر از اجرا دارید؟
در حال حاضر با همکاری دوستانم قصد خرید شرکت هواپیمایی داریم.

توصیه به علاقمندان اجرا؟
اگر به اجرا علاقه دارند به کلاس‌های گویندگی بروند و از راهنمایی استادان قدیمی این حرفه استفاده کنند و به دنبال ایجاد سبک جدید در اجرا باشند.

سخن پایانی؟
ممنونم از همه دوستانی که من را دیده‌اند و یا شنیده‌اند اگر کاستی در کار من دیده‌اند به بزرگواری خودشان مرا خواهند بخشید چون معتقدم همه باید مثل خورشید باشیم که بی‌دریغ به همه یکسان مهر بتابانیم.

بیوگرافی الهام صفوی زاده بیوگرافی مجریان همسر الهام صفوی زاده


ادامه مطلب ...

آرش ظلی پور ،مجری برنامه سه ستاره +عکس همسرش

آرش ظلی پور ،مجری برنامه سه ستاره +عکس همسرش

آرش ظلی پور (متولد ۱۳۵۸) مجری برنامه سه ستاره شبکه سه تلویزیون و برنامه دستپخت های خودمانی است . وی سردبیر روزنامه های خبرورزشی ، ورزش و اندیشه ، نود ، البرز ، خانه و خانواده و در تلویزیون برنامه ورزش از نگاه دو ، برنامه هفت فعالیت دارد.

همسر مجریان همسر آرش ظلی پور مجری سه ستاره مجری دستپخت­‌های خودمانی بیوگرافی آرش ظلی پور

آرش ظلی پور یکی از مجریان برنامه «سه ستاره» که این شب‌ها از شبکه سوم سیما پخش می‌شود در مورد چگونگی شکل‌گیری و اهدافی که این برنامه دنبال می‌کند در گفت‌وگو با صبا گفت: به نظر من تلویزیون با یک حرکت جدید در پایان سال تصمیم گرفت تمام تولیدات و برنامه‌سازان خود را در سال گذشته مورد ارزیابی قرار دهد اما این تصمیم تلویزیون در برگیرنده دو ویژگی مثبت است.

وی ادامه داد: نکته مثبت اول اینکه برنامه «سه ستاره» این موقعیت را برای تمام مدیران تلویزیونی و برنامه‌سازان و مجریان فراهم می‌کند تا با سلیقه مردم بیشتر آشنا شوند. چون در این برنامه رأی و نظر و مشارکت مردم از اهمیت زیادی برخوردار است و این خود مردم هستند که در رسانه ملی بهترین را انتخاب می‌کنند.

ظلی‌پور با بیان اینکه پیش از این برنامه‌هایی از قبیل «جشنواره جام جم» یا برنامه «سین مثل سریال» روی آنتن رفته و تولیدات تلویزیون را مورد ارزیابی قرار داده‌اند، گفت: اما آن برنامه‌ها نگاه تخصصی‌تری داشتند و برنامه «سین مثل سریال» هم تنها در حوزه نمایش ورود پیدا کرده بود اما در برنامه «سه ستاره» هم نگاه جامع‌تری حاکم است و هم اینکه آرای مردم برایمان اهمیت دارد.

همسر مجریان همسر آرش ظلی پور مجری سه ستاره مجری دستپخت­‌های خودمانی بیوگرافی آرش ظلی پور

وی بیان کرد: اگر این برنامه درسال‌های بعد هم بتواند ادامه پیدا کند قطعا تندیس‌های سه ستاره همچون سیمرغ‌های فجر صاحب ارزش و اعتبار می‌شود و رقابت بین برنامه‌سازان برای ساخت برنامه‌های بهتر، بیشتر خواهد شد.

ظلی‌پور گفت: اما نکته مهم دیگر اینکه تلویزیون در این اقدام خود، در نظر داشت از برنامه‌سازانی که یک سال در کنار مشکلات اقتصادی تلویزیون بودند و در این مسیر سربلند بیرون آمدند، تقدیر و تشکر داشته باشد. همه می‌دانیم مشکلات اقتصادی در سال‌های اخیر بیشتر دستگاه‌های کشور را درگیر خود کرده و تلویریون هم از این معضل در امان نبوده اما با بضاعت مالی که داشته، توانسته بهترین‌ها را به مخاطب خود ارائه دهد. اینجاست که رای و نظر مردم اهمیت بیشتر پیدا می‌کند و باید با دقت و حساسیت بیشتر در این نظرسنجی شرکت کرده و برگزیدگان خود را انتخاب کنند.

مجری برنامه «دست‌پخت‌های خودمونی» در بخش دیگری از صحبت خود در مورد نحوه جذب مخاطب این برنامه گفت: در این دو شبی که برنامه روی آنتن رفت، بالای دو میلیون رأی از تماشاگران داشتیم. تماشاگرانی که از این برنامه هیچ پیش زمینه‌ای در ذهن نداشتند و ممکن است خیلی از مخاطبان حتی برنامه شب اول ما را ندیده باشند اما در هر صورت در این دوشب استارت برنامه خوب بود. حسان علیخانی هم نظرش بر این بود که این برنامه در روزهای پایانی سال برای مردم جذاب و سرگرم کننده باشد و لحظات با نشاطی را برای مردم فراهم کند.

ظلی‌پور گفت: نمی‌توانیم از این مساله بگذریم که احسان علیخانی در دیده شدن این برنامه، به‌تنهایی نقش مهمی بر عهده دارد. علیخانی ذاتا هم مجری ارزشمندی است و هم برنامه‌ساز مقبولی است و مردم با توجه به ذهنیتی که از برنامه‌ها و اجراهای گذشته او دارند، پای برنامه جدید او می‌نشینند. اما این هم قطعا مورد توجه ما بوده که برنامه باید برای مخاطب ویژگی‌های بصری داشته باشد تا از آن استقبال کند. برای همین سعی کردیم در انتخاب میهمان‌ها، نحوه گفت‌وگوی میان آنها با مجری و در نهایت با طراحی دکور این جذابیت را در نظر بگیریم. طراحی دکور را به گونه‌ای انجام دادیم تا پویایی لازم را داشته باشد و هیجان لازم را در جذب مخاطب و رای دادن او به‌وجود بیاورد به عبارت دیگر «سه ستاره» را با تمام وجود درک کند.

همسر مجریان همسر آرش ظلی پور مجری سه ستاره مجری دستپخت­‌های خودمانی بیوگرافی آرش ظلی پور

وی همچنین در مورد انتخاب برنامه‌های اصلح و راه پیدا کردن آنها به مرحله نیمه نهایی و اینکه در حق تعدادی از برنامه‌ها اجحاف شده گفت: اتفاقا این مورد با انتقاد بسیاری از افراد مواجه بود. قطعا با دید عادلانه برنامه «نود» عادل فردوسی‌پور و «خندوانه» رامبد جوان با «قند پهلو» امیر قمیشی در یک سطح مخاطب قرار نمی‌گیرد اما هر دوی این برنامه‌ها به مساوات از فرصت تلویزیون برخوردار بودند. نکته‌ای که مورد اهمیت است اینکه اول ما این نظرسنجی را خیلی علمی برگزار نمی‌کنیم و دوم اینکه رای‌گیری توسط عموم مردم انجام می‌شود و نکته دیگر اتفاقا برای چنین برنامه‌هایی در «سه ستاره» تبلیغ می‌شود تا مخاطب بیشتر با آنها آشنا شود و به دنبال این برنامه‌ها برود و ببینید این برنامه‌ها از چه چیز صحبت می‌کنند. در این صورت مخاطب بیشتری هم جذب این برنامه‌ها شود.

وی همچنین در مورد اینکه عده‌ای می‌گویند در برنامه «سه ستاره» چرا آرش ظلی‌پور نسبت به احسان علیخانی کمتر وارد بحث‌ها می‌شود، توضیح داد: به نظر من این بحث‌های حاشیه‌ای اصلا جدی نیستند و نباید به آنها پرداخت اما دوست دارم برای این تعداد از افراد بگویم که در این برنامه من نقش مکمل را برای احسان بر عهده دارم. اگر برنامه‌ای هم از سه مجری برخوردار باشد، قرار نیست هر سه مجری وارد کادر تلویزیون شوند.

این مجری جوان ادامه داد: مگر مسابقه برگزار می‌کنیم که هر دو نفر به یک میزان وارد بحث‌ها شویم؟ من در این برنامه از ابتدا هم قرار بود در فضای خاص و عهده‌دار بخشی از برنامه باشم که مربوط به اطلاعات و آخرین آمار مربوط به کاندیداها و آثار حاضر در این رای‌گیری مردمی می‌شود. در واقع قرار است با دادن این اطلاعات فضای رای‌گیری در برنامه را گرم‌تر کنم. اتفاقا به نظر من نقش مکمل را هم بر عهده گرفتن برای من بسیار جذاب است اما آنچه که مهم است خروجی کار است اینکه چه به مردم ارائه می‌دهیم خروجی مقبول برای من کفایت می‌کند از احسان هم بسیار سپاسگزارم که این فرصت را به من داد تا در کنارش با هم به اجرای برنامه بپردازیم.

وی همچنین در بخش دیگری از صحبت خود گفت: برنامه «سه ستاره» تنها مجری برگزاری سیاست‌های مدیران سیماست. این برنامه در جهت خواسته‌های مدیران سیما پیش‌بینی شده است. این مراسم در واقع همچون جشنواره تلویزیونی است که هیات انتخاب و داوری مجزا داشته باشد. قسمت اعظم هیات انتخاب این برنامه فعالان رسانه‌ها بوده‌اند. کادر برنامه «سه ستاره» هیچ دخل و تصرفی در انتخاب راه یافتگان به مرحله نهایی و نیم نهایی ندارد. ما تنها نماینده‌ای هستیم که تهیه و اجرای برنامه را بر عهده داریم و کاندیدا را به مخاطبان معرفی می‌کنیم. امیدورایم مردم با مشارکت هر چه بیشتر در این جشنواره به بهترین فرد برگزیده خود رای دهند.

عوامل دست‌اندرکار این برنامه عبارتند از کارگردان هنری: حامد میرفتاحی، مدیر تولید: مسعود رجبیان، گروه تولید: محمد پیوندی، عباس اختری، محسن نجفی، طراح دکور و اجرا: پیمان قانع، مدیر تدارکات: رضا کرد، مرتضی محمدی، انیمیشن: علیرضا معینیان، عکاس: امیرحسین بزرگزادگان، تدوینگر: امیر تهرانی، اجرا: آرش ظلی‌پور و احسان علیخانی، تهیه‌کننده: احسان علیخانی، محصول شبکه سه سیما.

مجری مسابقه دست پخت های خودمانی آرش ظلی پور و همسرش

همسر مجریان همسر آرش ظلی پور مجری سه ستاره مجری دستپخت­‌های خودمانی بیوگرافی آرش ظلی پور

این خانمى که کنار منه همسر مهربون منه..😀یه همسر بى نظیر که براى دوست داشتنش اگه از همین حالا صد ساله دیگه هم عمر کنم بازم وقت کم میارم😂😂 کسى که توى چند سال اخیر مثل کوه پشتم بوده و نذاشته مشکلات روزگار منو تسلیم خودش کنه🙏🙏🙏
همسر خوبم یه عالمه تولت مبارک ایشاالله یه روزى بتونم همه مهربونیاتو جبران کنم.. 🌹❤️🎈🎊🎁🎉😂😍

 

بیوگرافی آرش ظلی پور مجری دستپخت­‌های خودمانی مجری سه ستاره همسر آرش ظلی پور همسر مجریان


ادامه مطلب ...

بیوگرافی محمدحسین میثاقی ،مجری و گزارشگر پر انرژی

بیوگرافی محمدحسین میثاقی ،مجری و گزارشگر پر انرژی

محمدرضا احمدی گزارشگر ورزشی تلویزیون که به همراه محمدحسین میثاقی در برنامه سینما گلخانه حضور پیدا کرده بود، امروز سلفی خودش را در کنار میثاقیان و جمشیدی مجری این برنامه منتشر کرد.

همسر محمدحسین میثاقیان گزارشگر فوتبال بیوگرافی محمدحسین میثاقیان بیوگرافی گزارشگران

شاید هیچکس فکرش را نمی کرد «محمدحسین میثاقی» با وارد کردن یک کد رشته اشتباه مسیرش جوری رقم بخورد که روزی تبدیل به یکی از بهترین مجری های ورزشی سیما شود. مجری شاد و سرحالی که با حضورش می تواند یک برنامه زنده را روی سرش بگذارد و کلی انرژی سر مخاطبانش بریزد تا آدرنالین خونشان بالا رود. میثاقی در طول مصاحبه آنقدر سریع و با هیجان صحبت می کند که کمتر دلمان می آمد وسط حرفهایش بپریم و سوال تازه بپرسیم  البته گاهی هم مجبور می‌شویم دور تندش را با دور کندمان تنظیم کنیم تا بتوانیم پابه پایش حرکت کنیم. با میثاقی از همه چیز حرف زدیم از سبک گزارشگری عجیب و غریبش تا تدریس در دانشگاه و اینکه این همه انرژی را از کجا می آورد؟

دوشنبه ها هیچ کس حق مردن ندارد

محمدحسین میثاقی متولد ۱۴ مهر ۱۳۶۵ و فرزند آخر و یا به قول خودش «ته دیگ» یک خانواده ۸ نفره است.

محمدحسین میثاقی ازدواج کرده و متاهل است ولی تاکنون هیچ عکسی از همسرش منتشر نشده است.

میثاقی روی این مهرماهی بودن خیلی تاکید دارد و باهمین مهرماهی بودن بحثمان به برنامه ۹۰ وارد می شود. می گوید بیشتر برنامه نودی ها به خصوص آقای همه کاره متولد مهر هستند. بنابراین مهرماه فصل تولد گرفتن است.« ما در ۹۰ برای همه تولد می گیریم. مراسم تولد هم راس ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه دوشنبه شب برگزار می شود. کل جریان هم سه دقیقه اتفاق می افتد و بعد از ۳ دقیقه کل کیک ناپدید می شود.» ایام هفته برای نودی ها به دو قسمت تقسیم می شود، قبل از دوشنبه و بعد از دوشنبه: « اتفاقات نود برای رساندن برنامه از یکشنبه شروع می شود و دوشنبه ها به اوج خودش می رسد. خیلی ها که از یکشنبه شب همانجا می خوابند و خانه نمی روند. اما دوشنبه ها هیچ کس حق مریض شدن ندارد. هیچ کس حق غذا خوردن و حتی دستشویی رفتن ندارد. دوشنبه هیچ کس حتی حق مردن ندارد وگرنه آیتم ها به برنامه نمی رسد.»

همسر محمدحسین میثاقیان گزارشگر فوتبال بیوگرافی محمدحسین میثاقیان بیوگرافی گزارشگرانعادل فردوسی پور و محمدحسین میثاقی

کد انتخاب رشته ام را اشتباه زدم

ورود به دنیای گزارشگری برای محمدحسین میثاقی با زدن یک کد اشتباه در انتخاب رشته شروع می شود. اتفاقی که اگرچه تلخ شروع شد اما برایش شیرین تمام شد: « در اثر یک اتفاق ساده به جای آنکه کد مکانیک دانشگاه قزوین را بزنم. ریاضی کاربردی کرمانشاه را زدم. مثلا به جای ۴۲۳۷ ،۴۲۳۸ زدم و با اصرار پدرم ثبت نام کردم. همان موقع پدرم گفت اثاث های خانه را جمع کنند و همین شد که ما ۴ سال در کرمانشاه زندگی کردیم و به این ترتیب به مدت ۴ سال ناله و نفرین خواهر برادرهایم بدرقه راهم شد. یکبار تهران بودم که پدرم فرم تست صدا را برایم گرفته بود. بعد وقتی برگشتم کرمانشاه رفتم و تست صدا و تصویر دادم و قبول شدم و کارم را در رادیو کرمانشاه شروع کردم. بعد هم با گروه اجتماعی تلویزیون کرمانشاه همکاری کردم. از شانس من همان موقع تیم شیرین فراز بعد سالها به لیگ برتر صعود کرد. من آن موقع بازیها و حواشی مسابقاتش را گزارش می کردم و برای شبکه ۳ می فرستادم.دوستان شبکه ۳ هم خوششان آمد و گفتند وقتی درست تمام شد بیا تاباهم کار کنیم من هم وقتی درسم تمام شد بلافاصله رفتم. وقتی رفتم تست گزارش فوتبال دادم. خود عادل وقتی من را دید به من جواب مثبت داد. بعد هم زمانی که سوار تاکسی بودم تا از ساختمان شبکه ۳ برگردم پیامک داد که «بیا باهم شروع کنیم». همین شد که پای محمدحسین میثاقی به محبوب ترین برنامه ورزشی سیما باز شد تا کارش را از گرفتن گزارش های پرتابل آغاز کند و بعد وارد گزارشگری شود.

آدمهایی که گزارش هایم را می شنوند دو دسته اند

سبک گزارش فوتبال آقای گزارشگر شبیه هیچکس نیست. به قول دوستانش او انگار با یک لباس راحتی نشسته و فوتبالش را نگاه می کند و حتی تخمه اش را می شکند و فقظ نظرات و واکنشهایش را نسبت به صحنه ها با مخاطبانش به اشتراک می گذارد. همین موضوع باعث شده تا گزارش هایش پر از بیان احساسات شخصی و تیکه های خنده داری باشد که فقط متعلق به خودش است. آخرین بازی هم که گزارش کرده بازی نفت و الاهلی بوده که با واکنش های زیادی روبرو بوده است: «در آن مسابقه آنقدر روی کاشته های ایمان تاکید کردم و گفتم که باید گل بشه که بالاخره گل شد. کلا کسایی که گزارش هایم را می شنوند یا خیلی دوست دارند یا خیلی بدشان می آید و می گویند چه خبر است. چقدر این گزارشگر تیکه می اندازد. اما بالاخره این هم یک نوع جدیدی از گزارش است که باید به مرور دیده شود. برای من همه این کارها حالت فان و شوخی دارد. همین که این همه آدم دورهم جمع شدیم و داریم فوتبال می بینیم و گزارش می کنیم خیلی فان است. بعضی ها خیلی موضوع را جدی می گیرند. در کل اگر همه مثل قدیمی ها گزارش کنند که دیگر فایده ای ندارد.»

همسر محمدحسین میثاقیان گزارشگر فوتبال بیوگرافی محمدحسین میثاقیان بیوگرافی گزارشگران

مغزم جلوتر از زبان کار می کند

میثاقی آنقدر انرژی دارد که می تواند بدون آنکه تپق بزند چندین جمله را پشت سر هم با شور و حال خاص خودش بگوید مثل تمام حرفهایی که با خنده و گریه بعد از بازی ایران و آرژانتین در جام جهانی زد. اما خودش می گوید بیشترین هیجانی که تجربه کرده در بازی ایران و عراق در جام ملتهای آسیا بوده و به نظرش اصلا منصفانه نیست که یک نفر این حجم از هیجان را تجربه کند آنقدر که چندبار به قلبش نگاه کرده تا ببیند یک جسم خارجی بیرون می زند یا نه! «خیلی ها از من می پرسند که چرا انقدر تند تند و با هیجان حرف می زنی. اولین بار که در ۱۸ سالگی شروع به کار کردم یکی از دوستانم گفت دلیلش این است که مغزت جلوتر از زبانت حرکت می کند زبانت هنوز جمله اول را تمام نکرده مغزت جمله دوم را ساخته است. حالا من دارم همه تلاشم را می کنم که سرعت زبانم را به مغزم برسانم. همین موضوع باعث شده که وقتی ۱۰ دقیقه با مادرم صحبت می کنم مادرم چیزی نمی فهمد. اما دلیل این تندحرف زدن این است که می خواهم هرچه سریعتر منظورم را به دیگران برسانم. من کلا تند حرف می زنم. تند غذا می خورم چون اگر قرار است ۵۰ سال زندگی کنم دلم می خواهد به اندازه ۲۰۰ سال زندگی کنم. برای همین همیشه پر انرژی ام. کف دستانم همیشه خیس است برای اینکه هیچ وقت تخلیه انرژی نمی‌شوم. یک اتفاق معمولی را همیشه پرهیجان تعریف می کنم ممکن است یک چیزهایی برایم جذاب باشد که برای دیگران نباشد. با آدم های شل هم خیلی سخت ارتباط برقرار می کنم و احتمالا آنها هم با من راحت نیستند.»

همسر محمدحسین میثاقیان گزارشگر فوتبال بیوگرافی محمدحسین میثاقیان بیوگرافی گزارشگران

من مجبورم آدم سریعی باشم

این هیجان و این انرژی همیشه به نفع آقای مجری نیست. گاهی هم برای این همه سرعت مجبور است بایستد و حوادث پیش آمده را جمع و جور کند. «من خیلی خرابکاری می‌کنم  اصلا یک سری دوست دارم که خرابکاری های من را جمع و جور می کنند. از جا گذاشتن سوئیچ ماشین و کلید در خانه بگیرید تا همین دیروز که مجبور شدم آنقدر تند بروم که موتور سوزاندم و کلی خرج ماشینم شد. من همزمان دارم به چندجا فکر می کنم. چند روز پیش در خانه بودم که با خانومم بازی بایرن مونیخ و بارسلونا را تماشا می کردیم وقتی بارسا گل زد من داد زدم. یکی از همسایه های ما یک خانم مسن است که به خانومم گفتم فردا برود حتما حالش بپرسد. اما جالب اینجاست فردا همسایه ها به ما گفتند آنها همزمان بازی والیبال را می دیدند که با صدای من فهمیدند که در بازی فوتبال اتفاقی افتاده است. دقیقا مثل دنیای دیوانه ها و عاقل هاست. نه دیوانه ها دنیای عاقل ها را می فهمند نه عاقل ها سر از دنیای دیوانه ها در می آورند. در فرمی که من زندگی می کنم مجبورم که چنین آدم پر سرعت و پرهیجانی باشم و این موضوع برای من نقطه قوت است اما در دنیای آرام ها و شاید شل ها نقطه ضعف به حساب می آید.»

پدرم کارت های بازیم را سوزاند

علاقه اش به فوتبال از همان دوران بچگی که عکس مارادونا را روی دیوار اتاقش چسپانده کلید خورده تا ۱۴ سالگی هم در تیم نوجوانان کرج بازی می کرده اما یک روز باشگاه به او فرمی داد که او را موظف می کرد که اگر هرجایی رفت باید تا چندسال آنجا بازی کند. پدرم این شرط را نپذیرفت و از خجالت فرم در آمد. «سطح تحصیلات خانواده ما بالاست. پدرم مدیر مدرسه بود و برادرهایم تحصیل کرده. پذیرفتنی نبود که من تحصیلات درست و درمان نداشته باشم. یکی از صحنه هایی هم که از بچگی یادم می آید صحنه ای است که خواهرم با من دعوایش شد و من را به پدرم فروخت. یعنی لو داد که در کمدم یک عالمه کارت بازیکنان فوتبال دارم. من از مدرسه آمدم و دیدم پدرم یکی از ماهیتابه های قدیمی را گذاشته روی جوب بعد تمام کارتهای بازی مرا هم ریخته داخلش کمی هم نفت ریخته و می خواهد همه را بسوزاند. شما فکر کنید کنار این صحنه دوستانم بودند که توی کوچه ایستاده بودند و این صحنه را تماشا می کردند. دیگر خاطره ای که از بچگی یادم می آید به بازیهای کامپیوتری برمی گردد. من تنها بازی کامپیوتری که می کنم فوتبال است. بچه که بودم یک مغازه ای بود رویش نوشته بود«سگافروشی » آنجا با دوستانم حسابی فوتبال بازی می کردیم. چون مطمئن بودم که حتما می برمشان هیچ وقت پولی همراه خودم نمی بردم و بازنده ها مجبور بودند حساب کنند. خوب یادم می آید که طوری کنار تلویزیون بزرگه می نشستم که  مادرم وقتی از کنار مغازه رد می شود من را نبیند.»

اما جرقه های گزارشگری ورزشی نیز از همان دوران شروع شد. زمانی که صبح ها زود از خواب بیدار می شد تا تکرار بازی های جام جهانی ۹۴ را ببیند برای خودش بازی ها را با هیجان گزارش می کرد. شاید دانشجویان دانشگاه پیام نور و آزاد کرج بتوانند به سایر دانشجوها این پز را بدهند که استاد آمارشان «محمدحسین میثاقی» است. میثاقی بعد از دوشنبه ها که از برنامه ۹۰ خلاص می شود سه شنبه ها در دانشگاه کلاس دارد و آمار و ریاضیات درس می دهد. «کلاس های من کرکر خنده است و خیلی خوش می گذرد اما نمی دانم چرا آخر ترم بیشتر بچه ها می افتند!»

اگر با من فوتبال بازی کنید از من متنفر می شوید

آقای مجری یکی دو روز قبل از مصاحبه با هم تیمی هایش توانسته اند قهرمان جام رسانه شوند و خوشحالی از این اتفاق را از تکرار حرفهایش درباره این موضوع می توان فهمید اما خودش حرفهای جالبی درباره فوتبال بازی کردنش می زند: «اگر می خواهید از من متنفر شوید فقط کافیه یک بار با من در سالن فوتسال بازی کنید. چون آنجا کاملا یک آدم متفاوت از من می بینید. یک آدم کاملا دعوایی و غرغرو که مدام جر و بحث می کند. اصلا برایم مهم نیست که با کجا بازی می کنیم فقط باید ببریم. یک بار مدرسه ای ما را دعوت کرده بود برویم جوایز ورزشی دانش آموزان را بدهیم. بعد پیشنهاد دادند که فوتبال هم بازی کنید. اولش بهانه آوردیم کفش مان مناسب نیست شلوارمان جین است. کتونی که دادند وارد زمین شدیم که بازی کنید. حالا فکر کنید یکهو همه چیز تبدیل شد به یک عالمه بزن بزن و کری خوانی اصلا یکی نیست بگوید بابا بچه راهنمایی دبیرستان چه اهمیتی دارد که از تو ببرد. واقعا نمیدانم چرا اینطوری می شود. من همین جام رسانه ها سه تا کارت زرد گرفتم و یکبار از بازی محروم شدم. اما توی فوتبال دیدن به جز برای بارسلونا خیلی حرص نمی خورم.»

فوتبالی ها برای مصاحبه لم دارند

محمدحسین میثاقی اولین بار با گزارش های میدانی که برای برنامه ۹۰ می گرفت شناخته شد و بعد از آن به سمت اجرا و گزارشگری رفت. وقتی درباره گزارش گرفتن برای ۹۰ می پرسیم نفس عمیقی می کشد و از سختی کار می گوید اما خودش معتقد است در جذاب شدن کارهایش گاهی شانس هم آورده: « اوایل کارم بود برای گزارش یکی از بازیهای راه آهن رفتیم. که آنجا یکهو وسط زمین یک شترمرغ سربریدند و به فنس های استادیوم آویزان کردند. آن گزارش بسیار جذاب شد. گزارش های حاشیه ای حق ندارند بد باشند. گزارشگر باید هرطور شده یک آیتم خوب تحویل دهد. همین موضوع باعث می شود گاهی مجبور به ریسک هم شود. مثل همان بازی که ما یک دوربین بیشتر نداشتیم و هم باید مسابقه را پوشش می دادیم هم حواشی را به خاطر همین ریسک کردیم و چند دقیقه بی خیال بازی شدیم تا برویم از شترمرغ ها فیلم بگیریم. شانس آوردیم که در آن یک دقیقه نه گلی رد و بدل شد و نه اتفاق خاصی افتاد.» میثاقی معتقد است که هر آدمی برای مصاحبه لم دارد وقتی از سختی های مصاحبه به چهره های ورزشی و اخلاق های خاصشان می پرسیم می گوید: «برای مصاحبه با بعضی ها باید اینطوری شروع کرد: به نام خدا در خدمت یکی از افتخار آفرینان فوتبال ایران هستیم واقعا محبت کردید که این زمان را به ما دادید. بعد این را می پرسیم که تیم‌تان خیلی فوق العاده بود و خسته نباشید تازه از سوال سوم به بعد در تدوین حرفهایش را می آوریم. وگرنه با همه می شود مصاحبه کرد ولی باید لم هرکس را بلد باشید. اما در کل هیچ دلیلی ندارد که خبرنگار یا گزارشگر با هرکسی مصاحبه کند. چون خبرنگار باید شأن خودش و جایی که کار می کند را نگه دارد.»

از شبکه های اجتماعی خوشم نمی آید

اگر نام محمد حسین میثاقی را در اینترنت یا هر شبکه اجتماعی جستجو کنید به هیچ چیزی دست پیدا نمی کنید. میثاقی اصلا اهل شبکه های اجتماعی نیست و به شوخی می گوید آخرین تکنولوژی که استفاده کرده سشوار بوده است. «من تا همین چند وقت پیش یک موبایل داشتم که فقط یک درجه از ۱۱۰۰ معروف بالاتر بود. با دوستانم یک مسابقه sms زدن داشتیم که باید توی چشمهای هم نگاه می کردیم و یک sms را با موبایل تایپ می کردیم و می فرستادیم کسی که غلط املایی نداشت برنده بود. اما مدام بقیه می گفتند موبایلت را عوض کن این خیلی بده. تا اینکه یک روز رفتم بانک. متصدی بانک من را شناخت و سلام علیک کرد وقتی خواستم تلفنم را در بیاورم که کدپستی را یادداشت کنم یکهو گوشی به دو نیم تقسیم شد و خیلی خجالت کشیدم. اینجا نقطه عطف اتفاق افتاد و گفتم گوشی ام را باید عوض کنم. الان چهارماه است یک آیفون خریدم اما اگر نگاه کنید می بینید هیچ اپلیکیشنی رویش نصب نیست. چون اصلا اهل شبکه های اجتماعی نیستم و حوصله و حال چنین ارتباطی ندارم اینکه آدم در اینستاگرام چقدر می تواند فالوئر داشته باشد برایم اهمیتی ندارد. من بازخوردهایم را از مردم در خیابان می گیریم.  من اصلا مجری برنامه زنده ام نمی توانم اینطوری با مخاطبانم غیر مستقیم و تایپی ارتباط داشته باشم.»

همسر محمدحسین میثاقیان گزارشگر فوتبال بیوگرافی محمدحسین میثاقیان بیوگرافی گزارشگران

تکه کلامهایم معروف شده

از روزی که میثاقی پایش به برنامه ۹۰ باز شد حالا چندسالی می گذرد. میثاقی می گوید کار با فردوسی پور به شدت لذت بخش است و برعکس بعضی از چهره ها وقتی نزدیکش می شوی بیشتر دوستش داری: «عادل خیلی آدم دوست داشتنی و با صداقتی است بزرگترین خصلت این آدم هم همین صداقت و رو راستی است. وقتی کنارش کار می کنی می توانی یک عالمه چیز یاد بگیری و این خیلی مهم است.» یکی دیگر از برنامه های پرطرفدار میثاقی آیتم های «فان» برنامه فوتبال ۱۲۰ است که حسابی طرفدار پیدا کرده اما همه این شوخی ها بداهه های آقای مجری است که خیلی هایش تبدیل به تکه کلام بچه های امروزی شده است: «یک بار یک نفر آمد سر برنامه گفت که می شود تکست های آیتم فان را نشانش بدهم من آن لحظه یک تکه کاغذ جلویم بود که رویش یک خرده قیمه ریخته بود و کنارش زردآلو خورده بودم. یک گوشه اش نوشته بودم لوکزامبورگو و یک خط خطی هم داخل صفحه بود که نشانش دادم. تمام شوخی ها بداهه است که حالا می بینم یک سری از بچه ها توی دهانشان افتاده. یک بار رفتم دانشگاه کاشان برنامه اجرا کنم تهش گفتم خب دیگه خوش گذشت حالا بریم و… که بچه ها همه باهم گفتند «راضی باشید» کلا پشت صحنه های این برنامه خیلی بامزه است من خودم چندتایش را ضبط کردم هر وقت دلم می گیرد نگاهشان می کنم دلم باز می شود.»

بهترین روز کاری ام هنوز نیامده

آیتم «ایران۹۰» یکی از آیتم هایی است که میثاقی خیلی دوستش دارد و از طریق آن سفرهای مختلفی به کشور داشته وقتی از عجیب ترین چیزی که در فوتبال ایران دیده است می پرسیم به علاقه عجیب و غریب مردم کشور به فوتبال اشاره می کند. علاقه ای که در جزیزه ابوموسی انگار به اوج خودش می رسد: «عجیب ترین چیزی که در فوتبال ایران دیدم علاقه عجیب و غریب مردم به فوتبال است. رفته بودیم جنوب یک پیرمردی در مغازه نشسته بود که نوه هم داشت می گفت وقتی پرسپولیس به استقلال باخته بود جوری با دست به سرش کوبیده بود که تا چند وقت سردرد داشته. اونجا علاقه به فوتبال طوری بود که اگر بچه ها توپ نداشتند همدیگر را مثل توپ توی دروازه می انداختند. همین است که فوتبال و کار در این حوزه را جذاب می کند. واگرنه شما برو در روسیه و نروژ، طرف حاضر نیست به خاطر فوتبال وقت دندان پزشکی اش را کنسل کند اما در برزیل مردم به خاطر باخت برزیل به آلمان می میرند. اما عجیب ترین حادثه ای که دیدم همین حادثه بازی تراکتورسازی و نفت بود که واقعا عجیب و غریب بود.»

بدترین روز کاری میثاقی از نگاه خودش باخت ایران به عراق و درگذشت دوست و همکارش «مهدی نفر» بوده و معتقد است هنوز بهترین روز کاری‌اش نیامده است. اما دوست دارد یک برنامه تلفیقی اجتماعی فوتبالی روی آنتن بفرستد که مثل خودش سرشار از انرژی باشد.

منبع : مجله مهر- عطیه همتی

بیوگرافی گزارشگران بیوگرافی محمدحسین میثاقیان گزارشگر فوتبال همسر محمدحسین میثاقیان


ادامه مطلب ...

آرام بلندپز ،مجری زن شبکه من‌ و تو به همجنس‌بازان پیوست +عکس

آرام بلندپز ،مجری زن شبکه من‌ و تو به همجنس‌بازان پیوست +عکس

شاید به جرأت بتوان گفت تلویزیون “من و تو” یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان است که تعداد زیادی از کارکنانش به صورت رسمی و یا غیررسمی همجنسباز هستند.
به‌تازگی یکی دیگر از مجریان زن این شبکه لندنی، همجنسگرا بودنش را علنی کرد.
همسر رها اعتمادی همسر آرام بلندپز همجنس گرایی مجری شبکه من و تو عکس همجنس‌بازها شبکه من و تو دختر همجنس باز بیوگرافی کیوان عباسی بیوگرافی سیاوش صبا بیوگرافی رها اعتمادی بیوگرافی آرام بلندپز اینستاگرام آرام بلندپز اتاق خبر شبکه من و تو Aram Bolandpaz
آرام بلندپز” مجری و تهیه‌کننده برنامه‌های مختلف تلویزیون من‌وتو در صفحه اینستاگرام خود با در دست داشتن پرچم همجنسبازان و شرکت در مراسم آنان در لندن، رسما انحراف جنسی خود ‌را اعلام کرد.
 همسر رها اعتمادی همسر آرام بلندپز همجنس گرایی مجری شبکه من و تو عکس همجنس‌بازها شبکه من و تو دختر همجنس باز بیوگرافی کیوان عباسی بیوگرافی سیاوش صبا بیوگرافی رها اعتمادی بیوگرافی آرام بلندپز اینستاگرام آرام بلندپز اتاق خبر شبکه من و تو Aram Bolandpaz
instagram arambolandpaz
پیش‌تر نیز انتشار فیلمی از “سیاوش صبا” مجری این شبکه در فضای مجازی نشان داد که وی نیز مثل تعدادی دیگر از عوامل من‌وتو همجنسباز می‌باشد.
در این کلیپ که با موجی از نفرت کاربران همراه شد، سیاوش صبا هویت نامتعادل و فساد اخلاقی خود را به نمایش می‌گذارد.
همسر رها اعتمادی همسر آرام بلندپز همجنس گرایی مجری شبکه من و تو عکس همجنس‌بازها شبکه من و تو دختر همجنس باز بیوگرافی کیوان عباسی بیوگرافی سیاوش صبا بیوگرافی رها اعتمادی بیوگرافی آرام بلندپز اینستاگرام آرام بلندپز اتاق خبر شبکه من و تو Aram Bolandpaz
 چندی قبل نیز “رها اعتمادی” پس از اعلام رسمی همجنسباز بودن خود، با اعتراف به اینکه بینندگان “من‌وتو” وی را به عنوان یک فرد منحرف در خانه‎های خود قبول نمی‌کنند، گفت: «همجنس‌گرا در سرزمین من چه می‌کشد؟!»
 وی در ادامه با اشاره به اعتراض گسترده مردم نسبت به این اقدامش، دلیل اعلام رسمی همجنس‌باز بودن خود را چنین بیان کرد: «زمانی که مسأله همجنس‌گرایی من خیلی پیچیده بود و اینکه رها اعتمادی همجنس‌گراست، اینباکس (صندوق پیام) من پر شده بود از فحاشی؛ که اگر ما می‌دانستیم تو این هستی اصلا نمی‌گذاشتیم خواهرمان نگاهت کند…»
همسر رها اعتمادی همسر آرام بلندپز همجنس گرایی مجری شبکه من و تو عکس همجنس‌بازها شبکه من و تو دختر همجنس باز بیوگرافی کیوان عباسی بیوگرافی سیاوش صبا بیوگرافی رها اعتمادی بیوگرافی آرام بلندپز اینستاگرام آرام بلندپز اتاق خبر شبکه من و تو Aram Bolandpaz
گفتنی است افزایش انتقادات به “کیوان عباسی” مدیر تلویزیون لندنی من‌وتو، سبب شده است تا رها اعتمادی، سیاوش صبا و آرام بلندپز کمتر از سابق جلوی دوربین ظاهر شوند.
Aram Bolandpaz اتاق خبر شبکه من و تو اینستاگرام آرام بلندپز بیوگرافی آرام بلندپز بیوگرافی رها اعتمادی بیوگرافی سیاوش صبا بیوگرافی کیوان عباسی دختر همجنس باز شبکه من و تو عکس همجنس‌بازها مجری شبکه من و تو همجنس گرایی همسر آرام بلندپز همسر رها اعتمادی


ادامه مطلب ...

نگار میرسعید ،مجری شبکه یک که فقط در تلویزیون چادری بود

نگار میرسعید ،مجری شبکه یک که فقط در تلویزیون چادری بود

شایعات زیادی پیرامون نگار (محبوبه) میرسعید در راهروهای سازمان مطرح است و شنیده می‌شود که بنا به دلایلی ممنوع‌الکار است و حق کار کردن و جلوی دوربین‌رفتن را ندارد. در حین گفت‌وگو با او متوجه شدیم که او برای ممنوع‌الفعالیت بودنش هیچ توضیحی از حراست سازمان دریافت نکرده و معتقد است پرونده او در سازمان بر پایه شایعات و حرف‌های بی‌اساس بنا شده است.

همسر نگار میرسعید مجری ممنوع التصویر مجری صدا و سیما عکس های جذاب مجری زن بیوگرافی نگار میرسعید

این شایعه صحت دارد که تو ممنوع‌الکار شده‌ای؟

بله؛ من را بدون کوچکترین توضیحی و حتی احضار کردن هم ممنوع‌التصویر و هم ممنوع‌الکار کردند و این خیلی غیرمنصفانه است.

در دوره آقای سرافراز من یک طرحی را برای میلاد حضرت‌زهرا(س) تصویب کردم و تا حدودی هم پیش رفتیم و می‌خواستیم عملیاتی‌اش کنیم که به یک‌باره سرپرست وقت شبکه یک سیما یعنی آقای شریعت‌پناهی پرسیدند تهیه‌کننده این برنامه کیست و وقتی فهمیدند که من هستم گفتند من مرددم و فکر می‌کنم میرسعید ممنوع‌الکار‌ است.

اصلاً من با شنیدن این موضوع سورپرایز و شگفت‌زده شدم و حتی فکر کردم شاید آقای شریعت‌پناهی نمی‌خواهند با من کار کنند و برای همین بهانه آوردند. برای همین شخصاً رفتم حراست و پرسیدم من ممنوع‌التصویر هستم، گفتند که بله شما پرونده‌ای دارید و نمی‌توانید کار کنید.

این چه پرونده‌ای است که درباره‌اش از کسی سوالی نپرسیدی؟

من فقط فهمیدم که این پرونده بر روی حرف‌های آدم‌ها و اصطلاحاً خاله‌زنکی‌ها بنا شده بود چون نه حاضر هستند توضیحی به من ارائه بدهند و نه سندی روبه‌رویم بگذارند. من هیچ فیلم، هیچ تصویر و هیچ صدا و موردی از خودم ندیدم که به‌عنوان سند پیش روی من بگذارند و بگویند با استناد بر این شما نباید کار کنید. مدیر وقت بخش مربوط به این ماجرا بدون هیچ توضیح قانع‌کننده‌ای به من گفتند خانم ما تشخیصمان این است که شما کار نکنی!

این سلیقه بر چه اساسی استوار شده؟

بر این اساس که ما یعنی حفاظت پرسنلی تشخیص میدهیم. یک اتفاق خیلی عجیب در سازمان این است که حراست و حفاظت پرسنلی از هم جدا هستند. حتی من وقتی درباره مشکلم با آقای پورمحمدی صحبت کردم( که جا دارد از ایشان به‌واسطه این مصاحبه تشکر کنم که از من حمایت کردند و پدرانه من را درباره مشکلم راهنمایی می‌کنند )، او هم به من گفت که این دو دسته‌گی و دو نهاده بودن یکی از مشکلاتی است که سازمان به آن دچار است که دو جریان موازی که در نهایت همدیگر قطع می‌کنند و می‌توانند همدیگر را وتو کرده و به مجریان نظارت می‌کنند. این یکی از بزرگ‌ترین مشکلات تلویزیون ماست.

همسر نگار میرسعید مجری ممنوع التصویر مجری صدا و سیما عکس های جذاب مجری زن بیوگرافی نگار میرسعید

شما هم پذیرفتی که ممنوع‌التصویر هستی و دیگر تلاشی برای حل مشکلت نکردی؟

نه اصلاً. من همان موقع به آن آقا گفتم اگر من به شما الان یک تهمت یا افترایی بزنم شما فکتی دارید که ادعای من را رد کنید؟ بنابراین چطور ساده به من می‌گویید که حق کار کردن نداری. آخر بر چه اساس منی که از ۱۷ سالگی دارم برای این تلویزیون کار می‌کنم را به همین سادگی محروم میکنند؟!

خب آن زمان با چه حمایتی وارد تلویزیون شدی؟

بدون هیچ حامی و پشت و پناهی. من در سن ۱۷ سالگی از طریق آزمونی که باشگاه خبرنگاران جوان برگزار کرده بود وارد تلویزیون شدم. ما در آن زمان ۴ نفر بودیم که وارد بخش خبر جوانه‌ها شدیم. همزمان بعد از آن وارد شبکه جام‌جم شدم. یعنی تمام نوجوانی‌ من در تلویزیون گذشت.

چندسال گوینده خبر بودی؟

تقریباً ۷ سال هرروز گوینده خبر جوانه‌ها بودم و به‌صورت همزمان در شبکه جام‌جم خبر سیاسی می‌خواندم. بعد از آن از معاونت سیاسی به معاونت سیما آمدم. در معاونت سیما یک برنامه ورزشی داشتم که هم نویسنده‌اش بودم و هم مجری آن و پیمان یوسفی تهیه‌کننده‌اش بود. بعد از آن به تازه‌ها آمدم و بعد از آزاده نامداری یک مدت کوتاهی در آن برنامه اجرا و تهیه کردم.

بگذریم. بعد ازآن چه کردی؟

من یک طرحی به مهدی فرجی دادم که درباره زنانی بود که مشاغل عجیب داشتند، یعنی سرپرست خانوار هستند اما مشاغل عجیب دارند. آقای فرجی با آن طرح مخالفت کرد و براین عقیده بود که امکانش نیست که همه این زنان را به تلویزیون دعوت کرد. طرح بعدی که من به او دادم «کمی متفاوت» بود که پذیرفته شد اما از آن‌جایی که من حس کردم نجمه جودکی خیلی دوست دارد اجرا کند کار را به او سپردم وخودم تهیه کردم و هیچ دلیلی برای این کار نداشتم جز این‌که دوست داشتم او به آرزویش برسد.

«کمی متفاوت» برنامه‌ای بود شبیه به «ماه‌عسل» و خیلی فرم خوبی گرفت. بعد از آن طرح «سین: مثل سریال» را ارائه کردم که پذیرفته شد و آقای فرجی خیلی اسقبال کرد و ما اولین سری آن را در نوروز رفتیم و تقریباً همه بازیگران و کارگردانان شاخص را دعوت کردیم. در آن برنامه محمدسلوکی مجری بود و نجمه جودکی را به‌عنوان خواننده پیامک‌ها گذاشتیم. من از او خواستم که صرفاً خواننده پیام‌ها هم نباشد و در بحث‌ها شرکت کند و اطلاعات به مخاطب بدهد.

از آن‌جایی که همه بازیگران را به آن برنامه دعوت کردی به‌نظر می‌رسد حمایت خوب مالی هم داشتی که در آن زمان از شبکه تامین میشد. درسته؟

ما یک برآوردی داشتیم که با همان برآورد هم پیش رفتیم. بازیگرانی هم که دعوت کردیم اغلب با میل و رغبت آمدند و خیلی از آن‌ها هدیه نگرفتند و با لطف به برنامه آمدند. اما خب دراین میان چهره‌هایی هم مثل حسن فتحی بودند که آقای فرجی با تاکید از ما خواست که حتما به این‌ها هدیه بدهیم. اما در حالت عادی ما خرج اضافه نداشتیم و کاملاً سالم پیش رفتیم. سال دوم هم دوباره شبکه از ما خواست که این برنامه را تولید کنیم. بعد از آن خودم اجرا کردم و مجری قسمت خانم‌ها خودم بودم.

همسر نگار میرسعید مجری ممنوع التصویر مجری صدا و سیما عکس های جذاب مجری زن بیوگرافی نگار میرسعید

بعد از سه سری «سین: مثل سریال» دیگر ما هیچ برنامه‌ای از تو ندیدیم.

بله از عید ۹۳ تا الان دیگر من هیچ کاری در تلویزیون نداشتم. پیشنهاد سری چهارم را دوباره ارائه دادم اما آقای شریعت‌پناهی معتقد بودند چون با شهادت حضرت زهرا(س) مقارن است فعلاً‌ برنامه را نسازیم و بعد از آن هم دیگر محقق نشد.

خیلی‌ها دوست دارند بدانند که چرا مدیر وقت شبکه در آن دوران این‌قدر از تو حمایت کرد؟

اولاً که اجازه بدهید این توضیح را بدهم که مهدی فرجی مدیر بسیار لایقی است او از مدیرگروه فیلم و سریال به مدیریت شبکه رسیده و بارهاوبارها شاهد بودیم که چقدر بتانسیل‌ها و توانایی‌هایش را به تلویزیونی‌ها اثبات کرده است. بهترین برنامه‌ها و سریال‌ها در دوره مدیریتی او ساخته شد وکسی به حرفه‌ای بودن او هیچ شکی ندارد برای همین است که اعتقاد دارم آدم‌ها با شایستگی‌هایشان خودشان را توضیح می‌دهند. من سال‌ها کار کردم و تهیه‌کنندگی کرده بودم. ببین مقداد مومن‌نژاد متولد ۱۳۶۲ هست، احسان علیخانی متولد ۶۱ است و… آقای فرجی به مومن‌نژاد فرصت تهیه‌کنندگی داده و به من هم این فرصت داده است.

من با آقای علیخانی همسن هستم و با آزاده نامداری و سحر رضوی هم در یک نسل هستم. ما همه کسانی بودیم که از سال ۷۷ و ۷۸ وارد سازمان شدیم و چیزی حدود ۱۶ سال پیش وارد این عرصه شدیم. جالب‌تر آن است که من دیده‌ام حتی علی ضیاء هم تهیه‌کننده شده است.

چرا کسی او را متهم به چیزی نکرد. پس چرا باید درباره من این حرف‌های خاله‌زنکی شنیده شود؟ چرا وقتی تازه‌ها را اجرا کردم کسی نگفت آقای فرجی به میرسعید لطف دارد؟ چرا وقتی کمی متفاوت و فرصت ویژه را تهیه و تولید کردم کسی نگفت آقای فرجی به میرسعید لطف دارد؟ من که به یک‌باره کسی پرتم نکرد و هولم نداد که باعث سوال دیگران شوم من کنار آقای حیاتی؛ یکی از بهترین گوینده‌های خبر تلویزیون ۷ سال خبر خواندم.

من از پنجره و زیر میز فلان مدیر با پول و رابطه وارد نشدم. شما تصور کن وقتی من ۴و نیم صبح بخش خبری داشتم باید در برف و باران ساعت ۲ شب می‌آمدم سازمان ، کسی این سختی‌های من را ندید اما به یک‌باره بعد از سین مثل سریال این انگ‌ها و این اتهامات را به من وارد کردند.

جمعی از این حرف‌ها به حراست می‌رسد، و به‌نظر می‌رسد همین‌ها جلوی اجرا و برنامه‌سازی تو را گرفته است.

بله؛ کاملاً بدون سند و الکی! فحوای کلام ما در حراست این بود که من پرسیدم چرا من ممنوع‌التصویر هستم و در پاسخ شنیدم : دوست داریم! زمانی که محمد سرافراز؛ رئیس سازمان بود و زهرایی در حراست بود من بارها گفتم خب فیلم یا صدا یا تصویری از من نشان دهید که من حداقل دیگر به شما مراجعه نکنم و سکوت کنم. اما هیچ چیزی به من ارائه نشد چون گویا تلویزیون قانونی برای توضیح دادن ندارد. به آقای صابری گفتم شما ۶ ماهه آمدید و من در ۱۷ سالگی با برف یک‌متری سربالایی جام‌جم را آمدم و رفتم. شما می‌دانید که من چه جایزه‌هایی گرفتم که حالا من را ممنوع‌الکار کردید؟ برنامه‌های کیفی من درجه کیفی (الف) داشته است و…

هیچ موردی کتبی برای این‌که چرا جلوی فعالیت‌هایت گرفته شده، ارائه نشده است؟

نه من هیچ نامه‌ای ندارم و هیچ توضیحی به من کتبی اعلام نشده است و فقط شفاهی این مطلب عنوان می‌شود. درکل باید بگویم هیچ چیزی در این دنیا وجود ندارد که من را به تلویزیون وابسته کند و شهوت آنتن ندارم. من همیشه دوست دارم که اسمم معروف‌تر از چهره‌ام باشد. به‌عنوان یک دختر ۳۲ ساله هم کارنامه‌ خالی ندارم و از خودم راضی هستم.

پس چه چیز الان تو را ناراحت می کند که در این مصاحبه از تو چهره‌ای گلایه‌مند ساخت؟

یک بی‌عدالتی‌هایی وجود دارد که برای آن توضیحی ارائه نمی‌شود. شما ببینید الان مهراب وپیمان قاسم‌خانی را ممنوع‌الکار می‌کنند و هیچ توضیحی به این دو نفر که سرمایه‌های تلویزیون به‌شمار می‌آیند داده نمی‌شود. من فقط امیدوارم مدیر جدید حفاظت پرسنلی راه قبلی را پیش نگیرد وفقط یک توضیح منطقی به اشخاص برای ممنوع کردنشان ارائه دهد. همین. در آن شرایط حداقل من می‌دانم دیگر بلاتکیلف نیستیم و برای زندگی‌ام برنامه‌ریزی جدیدی می‌کنم.

شما بیرون از سازمان بدون حجاب چادر هستی و جلوی دوربین با چادر. چرا؟

من از اول که گزینش رفتم عنوان کردم که من فقط برای اجرای تلویزیونی چادر می‌پوشم چون با آن احساس امنیت می کنم. ضمن این‌که بیرون از سازمان هم هیچ‌گاه پوشش غیراخلاقی نداشتم. بنا به فرمایش رهبری هم حجاب در صداقت و حیا و متنانت است نه فقط چادر.

رکنا

بیوگرافی نگار میرسعید عکس های جذاب مجری زن مجری صدا و سیما مجری ممنوع التصویر همسر نگار میرسعید


ادامه مطلب ...