مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

ستاد دیه: جرائم «آتقی آینه عبرت» متعدد است و ربطی به دیه ندارد!

جام جم سرا: در پی انتشار گفت‌وگویی در رسانه‌ها درباره جواد گلپایگانی، بازیگر سریال آینه عبرت (که برای آگاهی از آن می‌توانید روی لینک آن خبر با عنوان «آتقی» سریال «آینه عبرت» در زندان؛ سریالی از بدبیاری! کلیک کنید)، روابط عمومی ستاد دیه درباره محکومیت و دیه این بازیگر توضیحاتی را منتشر کرد که به شرح زیر است:

جواد گلپایگانی هنرمند سال‌های دور سینمای ایران و بازیگر پیشکسوت تلویزیون هرچند در حال حاضر در زندان به سرمی برد، اما علت حبس او هیچ ارتباطی به بدهکاری وی در خصوص محکومیت دیه ندارد. هرچند بیش از ۱۳ سال از آن حادثه می‌گذرد که مرد آشنای رسانه ملی را که با ایفای نقش ماندگار «آقاتقی» در بین هموطنان به یک چهره فراموش ناشدنی مبدل شده بود، به دنبال یک تصادف رانندگی راهی زندان می‌شود اما این روز‌ها بر خلاف آنچه در قاب برخی رسانه‌ها منتشر شده است، هم اکنون پرونده آقای گلپایگانی نه فقط به سبب ارتکاب یک جرم غیرعمد بلکه به جهت تعدد در جرائم عمد در محاکم متعدد قضائی در حال رسیدگی بوده و با عنایت به اینکه شاکی پرونده تصادف آقاتقی نیز مدت‌ها است که رضایت داده، لذا در پرونده سنگین این بازیگر اساسا موضوعی به نام عدم توانایی وی در پرداخت دیه وجود ندارد.

به نقل از ایسنا، وی هرچند در پی یک تصادف ناخواسته و بیشتر به دلیل نداشتن بیمه‌نامه در فروردین سال ۸۰ راهی زندان می‌شود، اما با وجود گذشت سالهای زیادی از آن سانحه دلخراش، موارد دیگری هم به پرونده «جواد گلپایگانی» اضافه می‌شوند تا جایی که علت حبس او در اوین بر خلاف برخی اظهارات، هیچ ارتباطی به بحث دیه نداشته باشد.

موضوع آزادی این هنرمند نامی که به فراخور حوصله برخی از اصحاب رسانه و ملاقات‌های موردی عده‌ای از همکاران ایشان و‌گاه نیز به سبب مصاحبه‌های کوتاه خود آقای گلپایگانی موضوع تقریبا فراموش شده دوباره یادآوری شده و بحث داغ برخی محافل می‌شود، (البته خیلی زود هم به سردی گراییده و از خاطر‌ها محو می‌شود تا شاید در وقتی دیگر به آن پرداخته شود)، اما حقیقت آن چنان که خود «آقاتقی» نیز در یکی از مصاحبه‌های اخیر خود به آن اشاره داشته این است که پرونده تصادف رانندگی منجر به فوت یک عابر پیاده، با اعلام رضایت کامل اولیاء‌دم مختومه اعلام شده و مدتی بعد از تصادف، با گذشت شکات از میزان دیه‌ این بازیگر پیشکسوت از حبس رهایی می‌یابد. اما چنانچه اشاره شد دلیل ابقای وی در پشت میله‌های سرد زندان به دلیل مسائل دیگری است که صرفا به زندگی شخصی آقای گلپایگانی ارتباط پیدا می‌کند که تا رفع همه موارد مفتوحه در پرونده، نیز حکم آزادی مشمول حال این بازیگر و تهیه کننده پیشکسوت کشورمان نخواهد شد.

هم اکنون موضوع کمک به «آقاتقی» که نه برای مبلغی اندک بلکه بدلیل بدهی در پرداخت، و آن هم نه به واسطه یک جرم، بلکه با عنایت به تعدد جرایم و وجود شاکیان خصوصی، در زندان است، فارغ از رسالت هر نهاد خیریه‌ای است که برای دستگیری از نیازمندان تأسیس شده و به فعالیت می‌پردازند.

به گزارش جام جم سرا، اگرچه در اقدامی خیرخواهانه به منظور آزادی هر چه زود‌تر این هنرمند جشن گلریزانی در فضای مجازی برگزار شد اما بلافاصله با آگاهی از آخرین وضعیت پرونده آقای گلپایگانی برای این ستاد مسجل شد که بدهی میلیونی ایشان که در طول سال‌ها نیز به دلیل تأخیر در تادیه به طلبکاران، افزایش چشمگیری داشته هیچ ارتباطی به بحث دیه ندارد و ستاد دیه کشور ضمن تقدیر از هموطنان بزرگواری که در این مدت کمتر از یک ساعت با واریز مبالغ اهدایی خود برای آزادی «آقاتقی» اقدام کردند، با کسب اجازه از همه این خیرین به اطلاع می‌رساند مبالغ پرداختی برای آزادی هموطنان دیگری صرف خواهد شد که به سبب جهل به قانون و در پی یک اتفاق یا تصادف ناخواسته راهی زندان شده و خانواده‌ای نیازمند و بی‌پناه حضور دوباره آن افراد را در جمع خانواده انتظار می‌کشند.

گفتنی است امکان استرداد مبالغ اهدایی برای تمامی نیکوکارانی که حال با نیت آزادی یک زندانی مشخص در این اقدام معنوی شرکت جستند، صرفا با مراجعه حضوری آن‌ها به ستاد دیه ممکن خواهد بود.


ادامه مطلب ...

دیدنی‌های گردشگری کرمانشاه از ورای آینه [مجموعه عکس]

سفر تصویری

سه شنبه 4 فروردین 1394 ساعت 13:07

جام جم سرا- آینه، تصویری‌ترین عنصر سفره هفت سین و نشانه پاکی و صداقت و صفا و صمیمیت است. در فرهنگ عامه رسم بر این است در هر نقل مکان به منزل نو، اول چیزی که قبل از لوازم وارد منزل می‌شود آینه است.


ادامه مطلب ...

پوستی مثل آینه در 10 گام!

بهترین متخصصان پوست دنیا، از موثرترین روش‌های مراقبت از پوست پرده برداشته‌اند تا یک بار برای همیشه زیبا شوید و زیبا بمانید. بهانه‌تراشی‌های همیشگی ما دلیل خوبی برای مراقبت نکردن از سر وشکل‌مان نیست؛ آن هم عضو حساس و مهمی مانند پوست که درصد بالایی از زیبایی و جوانی ما به آن وابسته است.

نکات ریز اما ضروری که تا امروز از کنار آنها ساده می گذشتید تبدیل به اتفاق های بزرگی می شوند که جبران کردنش به این سادگی ها نیست.در پیری و چین و چروک هایی که هر روز به تعداد آنها افزوده می شود نتیجه عادت های بد ما در روش مراقبتی مان است.

نکات زیر را تا تبدیل شدن به عادت، روزی چند بار بلند بلند برای خودتان بخوانید.

اول سراغ متخصص پوست بروید

برای شروع داشتن یک متخصص پوست بسیار به نفع شماست. به این ترتیب، می‌توانید یک برنامه درمانی قابل اطمینان که به‌طور خاص برای شما طراحی شده، داشته باشید. معاینه منظم به متخصص پوست‌تان کمک می‌کند تا تغییرات پوست شما را پیگیری کند؛ پس برنامه‌تان می‌تواند مثل پوست‌تان تغییر کند. دانستن نیازهای منطبق با جنس پوست‌تان (ترکیب، حساس، خشک، چرب) نیمی از مشکلات شما را حل می‌کند چرا که هر نوع پوست نیاز به انواع متفاوتی از مواد پاک‌کننده، سرم، مرطوب‌کننده‌ و درمان دارد، پس با پرسیدن نیازهای اساسی از متخصص پوست‌تان چند سال آزمون و خطا برای خودتان کنار بگذارید تا بدانید چه محصولاتی برای شما مناسب است.

این کرم را روزی دوبارمصرف کنید

در قدم دوم باید مرتب از مرطوب‌کننده استفاده کنید. پوست حساس شما بیشتر از هرکسی در معرض عوامل محرک و آسیب‌رسان قرار دارد. پس مراقبت از آن از نان شب برای‌تان واجب‌تر است. برای این کار با مرطوب نگه داشتن پوست‌تان از آن در مقابل از دست دادن آب و تاثیرات عوامل بیرونی مانند گرما، سرما، آلودگی و باد، زرهی امن و محکم بسازید. صبح‌ها بعد از بیدار شدن و شب‌ها هر شب پیش از خوابیدن با مرطوب‌کننده ضمن از بین بردن خشکی و در پی آن چین و چروک‌ها، جا خوش کردن سموم محیطی را به حداقل برسانید.

اول تست کنید بعد مصرف

اگر قرار است از یک محصول جدید استفاده کنید، همیشه و همیشه قبل از استفاده آزمونی کوچک (مثلا روی قسمت کوچکی از پوست پشت گوش) انجام دهید. حداقل 24 ساعت برای مشاهده علائم سوزش، قرمزی یا دیگر مشکلات پوستی صبر کنید. اگر پوست شما خیلی حساس است، این آزمون را روی پوست ساعدتان تکرار کنید. اگر موردی نبود می‌توانید با فراغ خاطر از محصول استفاده کنید. محصولات غیرآلرژی‌زا مخصوص پوست لزوما بهترین انتخاب شما نیستند. از آنجایی که هیچ استانداردی بر کلمه غیرآلرژی‌زا وجود ندارد، محصولاتی که این ادعا را دارند، همیشه برای پوست‌های حساس مناسب نیستند پس این مواد را کورکورانه نخرید.

حتما ضد آفتاب بزنید

هیچ چیز مانند نور خورشید پوست را تخریب و در نهایت پیر نمی‌کند. برای زیبا و سالم نگه داشتن پوست‌تان، هر روز ضد آفتاب SPF40 زیر پایه آرایش خود استفاده کنید. باور کنید کرم‌پودرهایی که مصرف می‌کنید به تنهایی قادر به محافظت از پوست شما در مقابل آفتاب نیستند. پس همیشه پیش از هر کاری روی صورت‌تان از کرم‌های ضدآفتاب استفاده کنید. پوست‌های تحریک‌پذیر اغلب به نور خورشید فوق‌العاده حساس هستند به همین خاطر حفاظت از بافت ظریف آن در مقابل اشعه‌های تشدیدکننده با کرم‌های ضدآفتاب با SPF 30 یا بالاتر توصیه می‌شود.

سرم های آب رسان را فراموش نکنید

باید از دهه 20 زندگی‌تان دنبال محصولات ضدپیری باشید. درست از همان زمان همان لحظه‌ای که فکر می‌کنید پوست‌تان زیبا نیست، وقت اقدامات پیشگیرانه است. اگر تا به امروز سرمی برای مراقبت از پوست خود انتخاب نکرده‌اید، به‌طور جدی چیزی را از دست نداده‌اید اما می‌توانید مطمئن باشید که دوز بالایی از مواد و عوامل فعال پیرکننده پوست به سرعت برق و باد جذب پوست‌تان می‌شوند. استفاده از سرم‌هایی با قدرت ضد پیری، آبرسان و روشن‌کننده تمام نیازهای پوست‌تان را برطرف خواهد کرد. البته فراموش نکنید که باید محصولاتی را بخرید که برای نوع پوست شما باشد.

بدون پاکسازی نخوابید

پوست شما همیشه باید تمیز و مرطوب باشد؛ بنابراین منافذ را با شستن دو بار در روز باز و سطح پوست را تمیز نگه دارید (بیشتر از این می‌تواند برای پوست‌های حساس زیاد باشد). پاک‌کننده‌ای را انتخاب کنید که برای پوست‌های حساس فرموله شده اما نه این قدر ملایم که برای پاک کردن آرایش یا آلودگی باقی مانده به مالش‌های سخت نیاز داشته باشید. فراموش نکنید که بعد از شست‌وشو یا استفاده از پاک‌کننده‌ها پوست‌تان را سریع مرطوب کنید.

هر محصولی را مصرف نکنید

پوست عضوی آسیب‌پذیر است پس آن را در انواع و اقسام مواد و رنگ و آرایش غرق نکنید. همه چیزی که واقعا برای مراقبت از پوست‌تان نیاز دارید، یک پاک‌کننده، مرطوب‌کننده و کرم ضدآفتاب است؛ پس به یاد داشته باشید هرچه فهرست مواد تشکیل‌دهنده محصولاتی که برای پوست‌تان استفاده می‌کنید، کمتر باشد، بهتر است. آکادمی درماتولوژی آمریکا توصیه می‌کند که برای پوست‌های حساس از محصولات با کمتر از 10 مواد تشکیل‌دهنده استفاده شود. چرا که هر چه فرمول محصول پیچیده‌تر باشد، احتمال تحریک بیشتر است؛ پس با خواندن برچسب و توضیحات کامل آنها خود را مجهز کنید.

اگر عادت به آرایش دارید، بخوانید

اینکه پوست شما حساس است به این معنا نیست که باید بدون آرایش باشید. آرایش کنید اما این چهار راهنمایی را همیشه دنبال کنید: 1) از مواد معدنی پودری (که اکثرا مواد نگهدارنده و رنگ ندارند) یا از مواد پایه سیلیکون استفاده کنید تا احتمال حساسیت سوزش را کاهش دهید. 2) از ریمل مژه و ابروی ضد آب استفاده نکنید چون برای حذف آن مواد پاک‌کننده خشن مورد نیاز است. 3) از خط چشم فرم مدادی استفاده کنید، نه مایع چون دومی اغلب شامل لاتکس بوده و ممکن است باعث واکنش‌هایی روی پوست‌تان شود. 4) لوازم آرایشی قدیمی را بیرون بریزید. چون می‌توانند در طول زمان آلوده شوند و از همه مهم‌تر تمیز کردن مرتب برس خود را فراموش نکنید.

ماساژ درمانی

اگر به دنبال درمانی برای همه مشکلات پوست‌تان هستید، فیشیال کار شگفتی در بازگرداندن اکسیژن و رطوبت‌رسانی به پوست انجام می‌دهد. چرا که پوست با آلودگی، تغییرات هورمونی و بالا رفتن سن آسیب‌پذیر می‌شود و نیاز به مراقبت‌های خاص به اصطلاح فیشیال (پاک‌سازی، ماساژ، ویتامینه کردن پوست، اکسیژن‌رسانی و جوانسازی و لیفتینگ از طریق ماساژ‌های مخصوص) دارد، پس گاهی برای خود وقت بگذارید و حداقل یک بار در ماه از این روش به پوست‌تان زندگی ببخشید. پوست شما زمانی پذیرای محصولات متفاوت است که آنها را با لمس نرم و حرکات دایره‌ای استفاده کنید. البته روش‌های خانگی فیشیال هم وجود دارد که می‌توانید آن را در منزل به‌طور مرتب انجام دهید.

ویتامین درمانی کنید

متاسفانه تمام سمی که از طریق الکل، سیگار، کافئین یا آلودگی محیط دریافت می‌کنید، در پوست‌تان نمایان می‌شود. بهترین راهکار این است که استفاده از این محصولات را تا حد امکان کاهش دهید. در تغذیه خود استفاده از ویتامین C و رتینول را ضروری بدانید. ویتامین Cآنتی اکسیدان دارد و تولید کلاژن را افزایش می‌دهد. رتینول چین و چروک صورت را صاف می‌کند. هر دو محصول را از طریق تغذیه یا استفاده از کرم و سرم‌های مخصوص وارد برنامه خود کنید تا پوست‌تان زیبا به نظر برسد.

(ایران مطلب)


ادامه مطلب ...

بیش از 3دقیقه به آینه نگاه نکنید!

دانشمندان معتقدند با خیره شدن زیادی به آینه میدان انرژی پیرامون انسان شروع به ضعیف شدن می کند به گونه ای که بدن مقاومت خود را در برابر تاثیرات محطیی پیرامون خود از دست می دهد و آینه به جذب کننده انرژی تبدیل می شود.

این پژوهشگران بر این باورند که شعور باطنی، آینه را مانند لوح های فشرده ای می داند که اطلاعاتی که فرد در برابر آینه بازگو می کند را حفظ و بیان کرده و بدین ترتیب مزاج افراد را نیز حفظ می کند و همین نکته آن را به منبع انرژی فراوانی تبدیل کرده است.

آنان در عین حال خاطرنشان می کنند که آینه ممکن است دارای تاثیرات مثبتی نیز برانسان باشد زیرا زمانی که انسان با لبخند در آینه به خود نگاه می کند به انرژی مثبتی دست می یابد و این انرژی از آینه به صاحب تصویر انعکاس می یابد و ذهن وی برای موفقیت و خوش شانسی برنامه ریزی می کند.(العالم)


ادامه مطلب ...

این 8 مواد غذایی که پوستتان را مثل آینه می کند

به گزارش جام جم سرا ، مراقبت از پوست کاری دشوار است، اما کلید چهره ایی سالم در بشقاب شما است. مواد غذایی مناسب می تواند ظاهر پوست را بهبود بخشد، از چین و چروک جلوگیری کند و در برابر آسیب های نور خورشید مقاوم تر باشد

در این مقاله شما را با ۸ غذای مفید برای سلامت پوست آشنا می کنیم.


۱.بادام

گرسنگی بین میان وعده غذایی خود را با بادام پر کنید.آجیل ها سرشار از ویتامین Eهستند. بادام دارای آنتی اکسیدانی است که آسیب رادیکال های آزاد را که منجر به پیری و چین و چروک می شود را دفع می کند، و ممکن است از خرابی پوست جلوگیری کند.


۲.فلفل قرمز

نصف فنجان فلفل قرمز را به غذاهای سرخ کردنی یا سالاد خود اضافه کنید تا نزدیک به نیمی از ویتامین C مورد نیاز در یک روز را دریافت کنید. ویتامین سی در برابر آسیب رادیکال های آزاد، پوست را محافظت می کند. همچنین بدن از ویتامین C برای تولید کلاژن استفاده می کند، که پروتئینی است که به پوست استحکام می بخشد. آیا فلفل را دوست ندارید؟ دیگرغذاهای غنی از ویتامین C مانند پاپایا، توت فرنگی، کیوی و کلم را انتخاب کنید.

۳.هویج

هویج می تواند به شما کمک کند که بدرخشید. یک مطالعه نشان می دهد که مردم پس از شش هفته که آنها یک تا سه وعده غذاهای غنی از تولیدات بتاکاروتن را به رژیم غذایی خود افزوده اند پوست خود را بسیار بهبود داده اند.

۴.ماهی قزل آلا

شما می دانید که امگا۳ ای که در ماهی های چرب یافت می شود برای قلب بسیار مفید وهمچنین یکی از بهترین ترکیب ها برای چهره ی شما است. مصرف ماهی با التهاب و سوزش، لک، جوش و سایر مشکلات پوستی مبارزه می کند.این چربی های سالم نیز ممکن است خطر ابتلا به سرطان پوست را کاهش دهد. بر اساس یک مطالعه، افرادی که مکمل امگا ۳ مصرف می کنند کمتر در معرض آسیب اشعه UV قرار می گیرند. اگر شما از طرفداران ماهی نیستید از دیگر منابع اسید چرب امگا ۳ مانند گردو و دانه کتان استفاده کنید.

۵.گوشت بدون چربی

کمبود "روی” می تواند منجر به التهاب، جوش و آکنه شود، گوشت قرمز یک منبع سرشار از مواد معدنی و روی است که با آسیب اکسیداسیون مبارزه می کند و فرآیند بازسازی پوست را بهبود می بخشد. تحقیقات نشان می دهد که روی ممکن است در برابر از دست دادن مو نیز موثر باشد.

۶.شکلات تلخ

این افسانه را که می گوید خوردن شکلات باعث جوش زدن بر روی پوست می شود را فراموش کنید. شکلات تیره پر از فلاونول که ار ترکیبات آنتی اکسیدانی است که می تواند به بهبود رنگ چهره کمک کند. با توجه به مطالعه اخیر، افرادی که روزانه یک نوشیدنی کاکائویی غنی از فلاونول می نوشید متوجه بهبود بافت پوست خود و کمتر شدن زبری و پوسته پوسته شدن آن می شوند و مقاومت بیشتری نسبت به آسیب اشعه UVدارند.

۷.چای سبز

با یک فنجان چای سبز پوست بهتری بسازید. این نوشیدنی که با آنتی اکسیدان قوی شناخته شده است، شرشار از پلی فنل است، چیزی که بسیار برای پوست مفید است. دانشمندان دریافته اند که مصرف چای سبزمقدار کشسان در پوست شما را افزایش می دهد که به کاهش چین و چروک کمک می کند. در همین حال، مطالعات دیگر نشان می دهد که چای سبز ممکن است خطر ابتلا به سرطان پوست را نیز کاهش دهد.

۸.غلات

نشاسته ساده، به قندهای ساده در بدن تبدیل می شود. این قندها با اتصال به بافت ها مولکول های مضر به نام پایان گلیکاسیون پیشرفته (AGE) را ایجاد می کند که می تواند به کلاژن آسیب رساند، که منجر به ضعیف شدن و چین و چروک پوست می شود. رژیم غذایی پر از قند ممکن است منجر به پیر شدن پوست قبل از سن ۳۵ سالگی شود. غلات انتخاب خوبی برای افزایش سطح انرژی و بهتر شدن پوست است.

منبع : عصر ایران


ادامه مطلب ...

بیماری خود را در مقابل آینه شناسایی کنید!

به گزارش جام جم آنلاین ، وقتی جلوی آینه می ایستید تنها بفکر تیپ زدن نباشید شاید با دقت بیشتر در چهره موجب پایداری سلامتی تان شوید.

1. زردی صورت و چشم‌ها

اگر متوجه رنگ زرد خفیفی در صورت و به ویژه سفیدی چشم‌هایتان شده‌اید، ممکن است دچار زردی باشید. زردی به علت تجمع بیلی روبین در خون و بافت‌های بدنتان ایجاد می‌شود. در حالت عادی کبد بیلی‌روبین‌ها را به همراه سلول‌های قرمز قدیمی دفع می‌کند. سایر علائم زردی عبارتند از خستگی، سردرد، تب، کم‌اشتهایی، تهوع، کاهش وزن، درد شکم، خارش پوست و کم‌رنگی ادرار و مدفوع.

2. لوپوس

وجود هر نوع جوش بر روی پوست صورت از وجود مشکلی در بدن خبر می‌دهد. اگر این جوش‌ها در امتداد گونه‌ها و دارای ظاهری مانند پروانه و علائمی شبیه به آفتاب‌سوختگی باشد، احتمالاً از بیماری لوپوس رنج می‌برید. لوپوس نوعی اختلال در سیستم ایمنی بدن است که بر روی پوست، مفاصل، خون، ریه‌ها، قلب و کلیه‌ها تأثیر می‌گذارد. از علائم دیگر این بیماری می‌توان به خستگی، درد مفاصل، تورم، درد ماهیچه، بزرگ شدن غدد لنفاوی، درد قفسه سینه، تنگی نفس، احتباس مایعات و سردردهای مکرر اشاره کرد.

3. رویش موی بیش‌ازاندازه در صورت

رویش مو‌های زائدی که در امتداد خط فک، چانه و لب بالای خانم‌ها اتفاق ‌می‌افتد، به ‌عنوان هیرسوتیسم یا پرمویی شناخته می‌شود و می‌تواند نشانه سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) باشد که به دلیل عدم تعادل هورمون‌ها و افزایش سطح هورمون مردانه اتفاق می‌افتد. این مشکل به علت تغییرات هورمونی ناگهانی در زنان پس از یائسگی شایع‌تر است. این موها می‌تواند به دلیل استفاده از داروهای خاص یا اختلالات غدد فوق کلیوی و در موارد نادر تومور یا سرطان نیز ایجاد شوند.

4. رنگ‌پریدگی پوست

یکی از علل اصلی رنگ‌پریدگی پوست کم‌خونی و فقر آهن است. به دلیل کمبود آهن، بدن نمی‌تواند هموگلوبین موردنیاز خود را که باعث به وجود آمدن رنگ قرمز خون می‌شود، تولید کند. اگر کمبود آهن شدید باشد، سایر قسمت‌های صورت مانند داخل دهان، لثه‌ها، زیر پلک‌ها و لب‌ها نیز رنگ‌پریده‌تر از حد معمول به نظر می‌رسند. خستگی شدید، سر‌درد، سردی دست‌ها و پا‌ها و شکنندگی ناخن‌ها از دیگر علائم فقر شدید آهن هستند. با افزودن مواد غذایی حاوی آهن مانند گوشت، چغندر، انار، عدس و لوبیا به رژیم غذایی خود می‌توانید این عارضه را کنترل کنید.

5. خشکی و پوسته‌پوسته شدن لب

این مشکل رایج‌ترین نشانه از کمبود آب در بدن است. ۳۰ درصد از آب بدن در داخل پوست قرار دارد که در صورت کمبود آب در بدن، پوست خشک‌شده و لب‌ها ترک می‌خورند. همچنین کم آبی می‌تواند به کاهش تعریق و عدم دفع آلودگی و چربی انباشته‌شده بر روی پست منجر شود که باعث افزایش احتمال ابتلا به آکنه، اگزما و سوریاس می‌گردد.

6. تغییر رنگ غیرطبیعی پوست

زنانی که دارای سندرم تخمدان پلی کیستیک هستند ممکن است متوجه تکه‌های ضخیم مشکی یا قهوه‌ای بر روی پیشانی، گردن، ناف، زیر بغل و سینه خود شده باشند. مقاومت به انسولین یا بالا بودن سطح انسولین خون در افراد مبتلا به این سندرم باعث به وجود آمدن این نوع تغییر ناگهانی رنگ پوست می‌شود.

7. چین‌وچروک عمیق زودرس

چین‌وچروک رابطه‌ اجتناب‌ناپذیری با سن دارد؛ اما چین‌وچروک زودرس در اطراف دهان یا پیشانی می‌تواند در اثر قرار گرفتن بیش از حد در معرض دود سیگار ایجاد شود. نیکوتین موجود در سیگار منجر به تنگ‌ شدن رگ‌های خونی در لایه‌های بیرونی پوست و کاهش جریان خون شده و در نتیجه مانع رسیدن مواد موردنیاز به پوست می‌شود.

8. به وجود آمدن ترک در گوشه‌های دهان

ترک‌های گوشه دهان معمولاً با کمبود ویتامین ب ۲ یا ریبوفلاوین، آهن و روی در بدن مرتبط است. کمبود ویتامین ب در بدن می‌تواند به التهاب غشا دهان، پوست، چشم‌ها و دستگاه گوارش منجر شود. از علائم دیگر آن می‌توان به تورم غشاهای مخاطی، التهاب پلک، زخم بر روی لب‌ها و دهان و قرمزی پوست اشاره کرد. برای درمان این مشکل باید غذاهای حاوی ویتامین ب مانند گوشت، مرغ، ماهی قزل‌آلا، ماهی تن، تخم‌مرغ، صدف، گوجه‌فرنگی خشک‌شده در آفتاب، برگ چغندر، بادام‌زمینی، لوبیا و حبوبات را به رژیم غذایی خود بیفزایید.

9. لک زرد اطراف چشم‌ها

بیماری‌های قلبی می‌توانند یکی از دلایل به وجود آمدن این لکه‌ها باشند. این لکه‌های زردرنگ که اغلب در نزدیکی گوشه داخلی پلک به وجود می‌آیند، نرم، کوچک و بدون درد هستند و مشکلی در بینایی ایجاد نمی‌کنند. این مشکل اغلب با تصلب شرایین، دیس‌لیپیدمی و بیماری عروق کرونر در ارتباط است.

10. چشمان پف‌کرده

پف و حلقه‌های تیره زیر چشم ممکن است به دلیل دیر خوابیدن، کمبود خواب یا گریه بیش‌ازحد به وجود بیایند. اما اگر با بهره‌مندی از خواب کافی این مشکل برایتان به وجود آمده است ممکن است نشانه‌ای از یک مشکل جدی پزشکی باشد. به عنوان مثال ممکن است دچار بیماری چشمی تیروئید باشید که منجر به تورم بافت‌ها و ماهیچه‌های اطراف چشم‌ها می‌شود.

بیماری چشمی تیروئید نوعی بیماری خودایمنی است که در آن سیستم ایمنی بدن به پشت چشم‌ها حمله می‌کند و منجر به التهاب می‌شود. همچنین ممکن است مشکلی در غده تیروئید یا کلیه‌ها وجود داشته باشد.

منبع : گروه اینترنتی پرشین استار


ادامه مطلب ...

این آینه تعاملی هوشمند

[ad_1]

فعالان عرصه فناوری تلاش دارند تا هر روز بر کاربردهای فناورانه اشیای معمولی بیفزایند که این بار قرعه به نام یک آینه افتاده است.

به گزارش صبحانه، «آینه هوشمند اپل» را «رافائل دیمک» یک توسعه دهنده وب و طراح گرافیکی طراحی کرده و آن را بازتابی از آینده می‌داند. این آینه همانند یک نمایشگر لمسی عمل می‌کند و به عنوان مثال در گوشه سمت راست بالای این محصول هوشمند، تاریخ و ساعت نمایش داده می‌شود.
 
البته این،تنها قابلیت این آینه جالب نیست و در بخش مقابل یعنی گوشه سمت چپ بالای این محصول پیش بینی آب‌ و هوا نمایش داده می‌شود. این آینه که با سیستم عامل اپل یعنی IOS کار می‌کند بسیار جالب توجه است و در زیر گزینه‌های مربوط به پیش بینی آب و هوا و یا تاریخ و ساعت، آیکون اپلیکیشن‌های مختلف iOS را می‌توانید مشاهده می‌کنید و حتی این امکان وجود دارد که با لمس و حرکت این آیکون‌ها بتوانید جای آنها را به طور دلخواه تغییر دهید. همچنین کاربر می‌تواند با زدن بر روی گزینه‌ها، برنامه‌ها را به روش معمول باز کند که البته باید گفت این گزینه‌ها در حالت یک پنجره نمایش داده می‌شوند، اما این ویژگی امکان «Multi Tasking» را نیز برای شما فراهم خواهد کرد.
 
«رافائل دیمک» طراح این آینه که در نیویورک مشغول به کار است، چند مورد از امکانات این سیستم عامل تغییر یافته اپل را به نمایش گذاشت که از جمله‌ این امکانات می‌توان به ارسال درخواست در Uber، تماشای ویدیو در « Netflix»، خواندن اخبار، تنظیم دمای سیستم گرمایشی و کنترل لامپ‌های هوشمند اشاره کرد. البته باید گفت در صورتی که این آینه 45 ثانیه مورد استفاده قرار نگیرد، به طور اتوماتیک وارد حالت خواب یا «Sleep» می‌شود و این نمایشگر لمسی، تبدیل به یک آینه معمولی خواهد شد. هنوز زمان ورود این آینه به بازار و نیز بهای آن مشخص نشده است.

منبع : روزنامه ایران


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

راههای معقول پولدارشدن مؤثرترین و بهترین روش …این نکته را همواره مدنظر داشته باشید که در دنیای اینترنت، تبلیغات مبالغه آمیزنوآوری و تکنولوژی،اختراعات جدیددستبند هوشمند برای کنترل سلامت کودکان محققان موفق به طراحی و تولید یک دستبند نظارت بر سرای فیزیک نرم افزارهای فیزیکسرای فیزیک نرم افزارهای فیزیک خدایا یاریم کن نگاهم در افق این فضای مجازی جز برای تو نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا …در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی قیمت دوربین خرید دوربین دوربین دیجیتال …بررسی اولیه دوربین کانن دوربین عکاسی کانن در ظرف سال از زمان عرضه آموزش استفاده از لپ تاپ لپ تاپهر روز تعداد زیادی از کاربران سراغ لپ تاپ ها می روند، زیرا آسان بودن استفاده از این الف برقراری فوق العاده ویژه درصد، بایدها و نبایدهابا سلام وضمن تشکر از مسئولین محترم این سایت من از کارمندان سازمام میراث فرهنگی هستم الف درد دل های یک خریدار خودرو ملیجای تاسف دارد اما شما هم مقصر هستید دیگه تو این کشور کسی نیست که ندانه ماشین صفر اونم اخبار،اخبار علمی،اخبار آموزشی،اخبار پزشکی،اخبار …نمونه رزومه کاریسوالات مصاحبه استخدامیاخبار روز اخباراخبار علمیاخبار آموزشی مخابرات استان تهران پیام های اینترنت پر … تاجیک اقا این پهنای باند با نامحدود رو برداشتین یا ن ١٦٥٩٥ با سلام مشترک راههای معقول پولدارشدن مؤثرترین و بهترین روش آموزش زبان این نکته را همواره مدنظر داشته باشید که در دنیای اینترنت، تبلیغات مبالغه آمیز نوآوری و تکنولوژی،اختراعات جدید دستبند هوشمند برای کنترل سلامت کودکان محققان موفق به طراحی و تولید یک دستبند نظارت بر سلامت سرای فیزیک نرم افزارهای فیزیک سرای فیزیک نرم افزارهای فیزیک خدایا یاریم کن نگاهم در افق این فضای مجازی جز برای تو قیمت دوربین ویژگی یا اولویت تون هایلایت این ویژگی های در دوربین دیجیتال کانن یک قیمت دوربین خرید دوربین دوربین دیجیتال دوربین عکاسی پارس کانن از سال کار خود را با ورود دوربین های دیجیتال به بازار ایران شروع کرداز خدمات آموزش استفاده از لپ تاپ لپ تاپ هر روز تعداد زیادی از کاربران سراغ لپ تاپ ها می روند، زیرا آسان بودن استفاده از این ابزار نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا کاتالوگ بلکا در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی موجود الف برقراری فوق العاده ویژه درصد، بایدها و نبایدها با سلام وضمن تشکر از مسئولین محترم این سایت من از کارمندان سازمام میراث فرهنگی هستم به جرات الف درد دل های یک خریدار خودرو ملی بنده یک پژو مدل دارم که هزار کیلومتر با آن رانندگی کرده ام در این سال یار تعویض لنت اخبار،اخبار علمی،اخبار آموزشی،اخبار پزشکی،اخبار تکنولوژی نمونه رزومه کاریسوالات مصاحبه استخدامیاخبار روز اخباراخبار علمیاخبار آموزشیرزومه کاری


ادامه مطلب ...

امویان در آینه پندار و کردار ابوحنیفه

[ad_1]

چکیده

در مقاله حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی در پی آنیم که ابعاد گوناگون نظری و عملی مواضع «ابوحنیفه» را در رویارویی با امویان معرفی کنیم. (1) در بعد نظری، ابو‌حنیفه خلافت سلسله اموی را از بنیاد نامشروع می‌داند و معاویه (نخستین خلیفه و پایه گذار آن) را باغی و ناحق می‌خواند. در بعد عملی نیز از حمایت قیام‌های ضداموی گرفته تا ارادت و نگرش مثبت وی به اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و بیان فضایل این خاندان و همچنین رفتار نیکوی ایشان با علویان، همگی در فهرست مواضع اموی ستیزانه امام حنفیان قرار گرفته است. در پایان، با توجه به دیگر علت‌ها و عوامل، اندیشه‌ها و گرایش‌های شیعی ابوحنیفه در موضوع امامت و خلافت به مثابه دلیل اساسی انگیزه بخش به کردارهای اموی ستیزانه و علوی‌گرایانه ایشان بررسی و تحلیل شده است.

مقدمه

پس از شهادت امام علی (علیه السلام) در سال چهلم هجری، مسلمانان در کوفه با امام حسن (علیه السلام) بیعت کردند، اما معاویه پس از قتل خلیفه سوم (عثمان) به بهانه خون خواهی وی، پرچم مخالفت برافراشت. وی آشکارا برای رسیدن به منصب خلافت می‌کوشید و به این دلیل از بیعت با امام حسن (علیه السلام) خودداری کرد و سرانجام با تحمیل صلح بر ایشان، رسماً به کرسی خلافت تکیه زد که نوزده سال (41-60 ه.ق.) طول کشید. سپس با معرفی کردن پسرش یزید به عنوان ولی عهد، خلافت را به سلطنت تبدیل و درخاندان اموی موروثی کرد.
حکومت بنی امیه از همان آغاز با مخالفت‌هایی از طرف مسلمانان مواجه شد که با توجه به ظلم و فساد فزاینده خلفا و کارگزاران آن، هر روز شدت و گسترش می‌یافت. علی رغم این واکنش‌ها و مخالفت‌ها، امویان با اعمال روش‌های گوناگون و ایجاد فضای اختناق، توانستند نزدیک به یک سده (41 س132ه.ق.)، بسر مسلمانان حکومت کنند.
در میان مخالفان سلسله اموی، ابوحنیفه (80-150 ه.ق.) یکی از چهره‌های سرشناس است که با داشتن اعتبار علمی، اندیشه انتقادی، تمکن اقتصادی و پایگاه اجتماعی، از خطرهای بزرگ برای حکومت و دستگاه اموی در آن روزگار به حساب می‌آمد. پیشوای حنفیان، همواره بر موضع اموی ستیزانه خود استوار بود، تا آنجا که در هر فرصت مناسبی، از هر گونه مخالفت با این سلسله ابایی نداشت. امویان نیز به این دلیل، ابوحنیفه را به حال خود وا ننهادند و برای مهار کردن او اقداماتی انجام دادند. در این مقاله، نگارنده می‌کوشد، در حد ممکن، به بررسی ابعاد مواضع اموی ستیزانه ابوحنیفه و علت‌ها و عوامل آن بپردازد.
آنچه در زندگی علمی، سیاسی و اجتماعی ابوحنیفه جلب توجه می‌کند و در واقع قسمت عمده و مهم مواضع اموی ستیزانه او را تشکیل می‌دهد، نگرش مثبت و رفتار و روابط صمیمانه او با اهل بیت (علیهم السلام) و بزرگان شیعه است، اما این بخش از زندگی ایشان، همواره خواسته یا ناخواسته مغفول مانده و عواملی باعث شده است که نگرش ابوحنیفه در مورد اهل بیت (علیهم السلام) و رفتار و تعاملش با آنها، تیره و غیردوستانه جلوه کند. علی رغم پندار جریان غالب، نگرش ابوحنیفه در مورد اهل بیت (علیهم السلام) و رابطه اش با آن پیشوایان و علویان و بزرگان شیعه بسیار مثبت گزارش شده است. به هر حال، افزون بر گزارش‌های تاریخی موجود، شواهد و قراین بسیاری نیز هم اکنون در تأیید مواضع و علوی‌گرایانه ابوحنیفه وجود دارد؛ مانند اشتراکات گسترده کلامی حنفیه و شیعه، وابستگی و سرسپردگی حنفیان صوفی مسلک به اهل بیت (علیهم السلام)، نگرش انتقادی حنفیان درباره سلسله اموی، اهل بیت گرایی و وهابیت ستیزی آنها از گذشته تا به امروز. افزون بر این، شواهد و قراین مذکور به عنوان زمینه‌های مساعد و مشترک میان حنفیه و امامیه، می‌تواند پیروان این دو مذهب را در رسیدن به راهبرد وحدت اسلامی، تقریب مذاهب و هم زیستی مسالمت آمیز نیز یاری رساند.
الف. مکتب کلامی «ماتریدیه»، که در واقع همان شکل مبسوط و نظام یافته اندیشه‌های اعتقادی ابوحنیفه است، اشتراک‌های بسیار گسترده روشی و محتوایی در عرصه کلام با امامیه دارند. با قطع نظر از مواردی نادر، به جد می‌توان ماتریدیه را در مقایسه با دیگر مذاهب کلامی، نزدیک ترین فرقه به شیعه دانست. علاوه بر مطابقت نظریه «کسب» ماتریدیه با نظریه «امر بین الامرین» امامیه در باب جبر و اختیار، برخی از ماتریدیان متأخر به اعتقاد به نظریه «امر بین الامرین» تصریح کرده‌اند و آن را برگرفته از فرمایش امام باقر (علیه السلام) می‌دانند و تأکید دارند که ابوحنیفه نیز آن را از استاد خود امام باقر (علیه السلام) فرا گرفته است. (2) یادآوری این نکته درباره ماتریدیه از دو جهت اهمیت دارد: اولاً، اشتراک‌های چشمگیر این مکتب با تشیع و نگرش مثبت ماتریدیان به ائمه شیعه، معلول گرایش‌های شیعی و روابط نیکوی ابوحنیفه با اهل بیت است؛ ثانیاً، پیروان فقهی ابوحنیفه که 53 درصد کل جمعیت اهل سنت را در جهان امروز تشکیل می‌دهند، اکثرشان به کلام ماتریدیه معتقدند و متقابلاً شخص «ابومنصور ماتریدی»، بنیان گذار مکتب کلامی ماتریدیه، به فقه حنفی عمل می‌کند. چنان که در کلام نیز مدعی پایه گذاری مکتب کلامی خویش بر بنیاد اندیشه‌های اعتقادی ابوحنیفه بود. (3)
ب. حنفیان متصوفه، ضمن پذیرش خلافت خلفای راشد، به امامت دوازده امام امامیه نیز به عنوان اقطاب بزرگ صوفیه و رهبران روحانی معتقدند، اما رهبری سیاسی را دون شأن ائمه می‌دانند. حنفیان صوفی چون «مولوی»، «سنایی»، «جامی»، «عطار»، «ملاحسین واعظ کاشفی» و... به مهدی موعود، فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام)، نیز باور دارند. (4) ناگزیر، باید اذعان کرد که این پیوند نیکو از روی تصادف و بی هیچ پیشینه مثبت تاریخی پدید نیامده است، بلکه در همان تعامل و رابطه صمیمانه امام حنفیه با اهل بیت (علیهم السلام)، علویان و بزرگان شیعه ریشه دارد.
ج. موضع انتقادی حنفیان و شیعیان در مورد خلفای اموی از دیگر زمینه‌هایی است که می‌تواند این دو مذهب را در جبهه واحدی گرد هم آورد. حنفیان واقعی به تأسی از امام مذهب خود، عملکرد ناشایست خلفای اموی را تأیید و از آنان دفاع نکرده اند. خلاصه آنکه اگر وهابیان در مدح و دفاع از بنی امیه و ذم اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ده‌ها کتاب و رساله نوشته اند، (5) از متن مسلحان و متفکران نامدار حنفی نیز کسانی چون «ابوالاعلی مودودی» صاحب کتاب ارجمند خلافت و ملوکیت، هستند که با پژوهش‌های ارزنده و منصفانه علمی شان، کارنامه سلسله اموی را بررسی انتقادی کرده اند.
د. یکی دیگر از وجوه مشترک و زمینه‌های همگرایی مذهب حنفی- ماتریدی شیعه، وهابیت ستیزی آنهاست. ماتریدیان حنفی از همان آغاز شکل گیری وهابیت با این فرقه میانه خوبی نداشتند و آن را مذهبی برساخته می‌دانستند. گرایش وهابیت ستیزانه دو جنبش «بریلویه» به رهبری «احمدرضاخان بریلوی» و «دیوبندیه» به رهبری «شیخ محمد قاسم نانوتی» در قرن‌های سیزده و چهارده هجری در هند، متهم کردن وهابیت به شرک و ردیه نویسی علیه این فرقه از سوی «شیخ محمد زاهد کوثری» (1296-1371 ه.ق.) شیخ الاسلام امپراتوری عثمانی، خود شاهد این مدعاست. وهابیان نیز ماتریدیان را مانند دیگر مذاهب، بدعت گذار می‌خواندند و تکفیر می‌کردند، (6) اما چنین خوش بین نیز نباید بود. زیرا وهابیت امروزی، افزون بر حفظ روش‌های خشونت بار اسلاف خود، که تنها با حربه تکفیر و شمشیر با مذاهب اسلامی مقابله می‌کردند، این بار با بهره گیری از عناصر نرم تدبیر سیاسی و تبلیغ مذهبی، بیش از پیش موفق عمل کرده اند. هم اکنون نیز از طرفی با تاکتیک همگون نمایی با مذاهب اهل سنت، فرصتی فراهم آورده‌اند تا در سایه آن به تربیت و اعزام مبلغان وهابی در سراسر جهان اسلام با هدف وهابی سازی اهل سنت، به خصوص حنفیان بپردازند. از سوی دیگر، با تفکیک شیعه از مذاهب اسلامی، در تکاپوی ایجاد، تجهیز و تکثیر گروهک‌های تندروی تکفیری چون «النصره»، «داعش» نظایر آن و طراحی و اجرای حملات خونین تروریستی در سرزمین‌های شیعی هستند تا در نهایت از این طریق، شیعیان را تضعیف و کاملاً حذف کنند. بنابراین، در صورت پیروزی وهابیت در پاکسازی شیعیان، آنگاه فراروی دیگر مذاهب اسلامی نیز دو راه بیشتر وجود نخواهد داشت: اینکه یا در کیش وهابیت در آیند، یا به شمشیر آنها گردن نهند.
باری، در کنار این دسته از روایات مثبت تاریخی، گزارش‌هایی هم وجود دارد که در آن نگرش و ارتباط ابوحنیفه با ائمه زمانه اش و شیعیان، تیره و منفی ترسیم شده است، اما این گزارش‌ها به لحاظ صحت و اعتبار به پای گزارش‌های مثبت نمی‌رسد، زیرا اولأ، گزارش‌های مثبت، از نظر کمی و کیفی بر روایت‌های منفی برتری دارد. بنابراین، از دید پژوهش گران، شمار روایت‌های منفی در مقایسه با روایات مثبت، کمتر و از نظر کیفی، سستی و ناهمگونی فراوان دارد. (7) ثانیاً، دیدگاه‌های منفی و مخالف ابوحنیفه، متوجه غالیان آن روزگار بوده، نه شیعیان حقیقی که در برخی موارد به معنای نگاه منفی ایشان به شیعه تلقی شده است، در حالی که باید حساب شیعیان راستین را کاملاً جدا کرد. (8)
با وجود زمینه‌های مساعد فکری و تاریخی برای همگرایی و هم زیستی مسالمت آمیز میان حنفیان و شیعیان، که تاکنون بررسی شد، عواملی هستند که از آغاز در واگرایی این دو مذهب نقش داشته اند: 1. افزایش جریان «غلو» در دوره حضور ائمه؛ 2. افول مکتب کلامی و عدل گرای حنفی (نزدیک به شیعه و معتزله) و غلبه یافتن پیروان مکتب فقهی ابوحنیفه که بیشتر نص گرا و از اهل حدیث متأثر بودند؛ 3. تأثیر روش و اندیشه «بخاری» (اهل حدیث و بدبین به شیعه) و نفوذ صحیح او در میان حنفیان؛ 4. دعوا و نزاع سیاسی عثمانیان و صفویان؛ 5. نفوذ وهابیت و باورها و نگرش‌های متعصبانه و افراطی آنها در میان حنفیان. (9) با توجه به این عوامل تنش زا، واضح است که بسیاری از ناملایمتی‌ها و بدبینی‌ها میان این دو مذهب، ریشه ذاتی و درونی ندارد، بلکه به عوامل بیرونی و مرتبط باز می‌گردد.
به هر حال، اکثریت نسبی حنفیان در جهان اسلام و وجود زمینه‌های مشترک میان آنها و شیعیان، فعالیت‌های تفرقه افکنانه و گسترش تفکر متحجرانه وهابیت، تبلیغات اسلام ستیزانه رسانه‌های غربی با معرفی وهابیت و جریان‌های تکفیری به جای اسلام اصیل و کمک به فراگیر شدن گفتمان «تقریب مذاهب اسلامی»، از جمله عواملی است که اهمیت موضوع پیش رو و ضرورت پرداختن به آن را بیش از پیش روشن می‌کند. سوء تفاهم‌ها، کژفهمی‌ها و برداشت‌های نارسا و نادرست چندسویه پیروان مذاهب از آموزه‌ها و رهبران مذهبی همدیگر، همواره زمینه ساز رفتارهای خشونت بار و کینه توزانه میان آنان بوده است که با اندک نگاهی به تاریخ ظهور و گسترش مذاهب، می‌توان به روشنی به این مسئله پی برد. واقعیت آن است که در جهان امروز، چاره ای جز همزیستی مسالمت آمیز از طریق هم پذیری میان پیروان مذاهب وجود ندارد. زیرا درگیری‌های گذشته ناشی از اختلافات مذهبی در گذر تاریخ، نشان داده است که این دشمنی‌ها نمی‌تواند راه حل و پایان بخش این آشفتگی‌ها و نابسامانی‌ها باشد. نکته دیگر این است که هرچند نمی‌توان وجود اختلافات یا تفاوت‌ها را که عامل تمایز مذاهب هستند، انکار کرد، اما چنان که عیان است، بخش عمده اختلافات موجود کنونی، بی پایه، واهی، غیر واقعی و برخاسته از نادانی و سوء تفاهم‌هاست. یکی از راه‌های غلبه بر این مشکل، معرفی و شناساندن واقعی و منصفانه پیشوایان مذهبی فرق مختلف اسلامی و آموزه‌های آنهاست که نقش و تأثیرگذاری آنها در آگاهی و تغییر نگرش‌ها از واگرایی به همگرایی میان پیروان مذاهب بر کسی پوشیده نیست.

خلفای اموی در آینه پندار و گفتار ابوحنیفه

ابو‌حنیفه در نامه ای خطاب به «ابراهیم بن عبدالله حسنی» چنین نوشت:
در مورد سپاهیان عباسی به سیره پدرت در جمل، عمل نکن که تسلیم شده را نمی‌کشت، اموال را نمی‌گرفت، فراری را دنبال نمی‌کرد و زخمی را از بین نمی‌برد، زیرا اصحاب جمل گروه خامی (فئه و پشتوانه) نداشتند، بلکه به سیره ایشان در جنگ صفین رفتار کن که در آن اسیر می‌گرفت، زخمی را می‌گشت و غنایم را تقسیم می‌کرد، زیرا اهل شام، سپاه و پشتوانه داشتند. (10)
ابوحنیفه در تأکید موضع خود علیه معاویه گفته است که اگر سیره حضرت علی (علیه السلام) با آنان (لشکریان معاویه) نمی‌بود، هیچ کسی از مسلمانان نمی‌دانست با آنها چگونه برخورد کند. ابوحنیفه در جواب کسی که از او پرسید: چرا اهل شام از او بیزارند، گفت: علت این امر هواداری او از علی (علیه السلام) و دوی از معاویه است و نیز گفته است اگر وی در صفین می‌بود، در صف علی (علیه السلام) علیه معاویه قرار می‌گرفت. (11) همچنین معتقد بود هیچ کس با علی (علیه السلام) نجنگیده، مگر اینکه حق با علی (علیه السلام) بوده است. (12) از نظر ابوحنیفه، امام علی (علیه السلام) نسبت به دیگران دوست داشتنی تر است و کسی است که «قتال با اهل البغی» را به مسلمانان آموخته است. وی در پاسخ به پرسشی درباره جنگ صفین می‌گوید: «خون‌های آنان (لشکریان معاویه)، شمشیرهای ما را تطهیر کرد، پس چرا زبان‌هایمان را [با بازگویی حقایق در مورد آن] تطهیر نکنیم». (13) بنابراین روشن می‌شود که ابوحنیفه دیدگاه‌های خود را درباره امویان، آشکارا ابراز می‌کرده است.

مواضع عملى ابوحنیفه در برابر خلفای اموی

1. حمایت از قیام‌های ضد اموی

ابوحنیفه از قیام‌های ضد اموی حمایت کرده است و پشتیبانی از قیام‌های علویان از مواضع مهم عملی ضد اموی ابوحنیفه به حساب می‌آید. آنچه در ذیل می‌آید، تفصیل تحرکات سیاسی و انقلابی ابوحنیفه علیه امویان به هواداری از علویان و دیگر مخالفان اموی است:

الف. حمایت از «زید بن علی» علیه «هشام عبدالملک»

در 121 هـ. ق.، هنگامی که از زید بن علی علیه هشام بن عبدالملک اموی خروج کرد، موضع ابوحنیفه در حمایت از زید بسیار روشن است. ایشان، قیام زید را به غزوه جدش رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در بدر تشبیه می‌کند: « ضاهی خروجه خروج جده رسول الله یوم البدر» (14) ابوحنیفه از «طریق فضل بن زبیر» به زید پیغام داد که نزد او کمک‌های مالی و نیروی نظامی برای جهاد فراهم است و زید و یارانش می‌توانند از این کمک‌ها بهره مند باشند. فضل ابن زبیر می‌گوید: «این کمک‌ها را من بردم و زید از من تحویل گرفت». (15) ابوحنیفه، همان طور که خودش از این قیام حمایت کرد، از دیگر فقها نیز انتظار حمایت داشت. فضل بن زبیر می‌گوید: «در جواب ابوحنیفه که پرسید چه کسانی از فقیهان با این قیام هم سویی دارند، گفتم: سلیمه بن کهیل، یزید بن ابی زیاد،‌هارون بن سعد،‌هاشم بن برید، ابوهاشم رمانی و حجاج بن دینار». (16)
زمانی که از علت عدم حضور مستقیم ابوحنیفه در قیام زید پرسیدند، ایشان دلیل آن را امانت‌های مردم نزد خود خواند. ایشان این امانت‌ها را به «ابن ابی لیلی» عرضه می‌کند، اما او نمی‌پذیرد و به همین دلیل می‌ترسد که به مرگ جاهلیت بمیرد. (17) افزون بر این، ترس از عدم حمایت مردم از قیام و نیز بیماری ابوحنیفه، از دیگر علل عدم حضور ایشان در قیام ذکر شده است. هر چند ابوحنیفه توفیق حضور مستقیم در قیام را نیافت، اما زید را با ده هزار درهم یاری رساند تا او خود و لشکریانش را در برابر دشمن مجهز و نیرومند کند و به فرستاده خود گفت: «عذر مرا به زید بازگو کن». (18)
از نظر ابوحنیفه، زید «امام برحق» بود. به همین علت خود را به حمایت از او ملزم می‌دانست (19) و هنگام به خاطر آوردن قیام و شهادت زید می‌گریست. (20) محمد، فرزند امام صادق (علیه السلام)، ضمن نفرین «ابن مبارک» که فضایل اهل بیت (علیهم السلام) را کتمان می‌کرد، در حق ابو‌حنیفه چنین دعا کرد: «رحم الله اباحنیفه، لقد تحققت مودته لنا فی نصرته لزید بن علی». (21) البته یکی از پژوهش گران متأخر معتقد است این دعا را خود امام صادق (علیه السلام) در حق ابوحنیفه کرده است. (22) به هر صورت، نسبت صدور این دعا به امام صادق (علیه السلام) یا فرزند ایشان، از این حقیقت پرده بر می‌دارد که میان ابوحنیفه و خاندان علوی رابطه صمیمانه ای برقرار بوده و ابو‌حنیفه از قیام زید حمایت کرده است.

ب. حمایت از «یحیی بن زید» علیه «ولید بن یزید»

هنگامی که یحیی بن زید در 125 ه. ق. در خراسان علیه ولید بن یزید اموی قیام کرد، ابو‌حنیفه از تأیید قیام او نهراسید و آشکارا در تمامی جلسه‌ها و حلقه‌های درس خود، با برانگیختن مردم به پشتیبانی از یحیی علیه سلسله اموی او را یاری رساند. (23)

ج. حمایت از «حارث بن سریج» علیه «یزید بن ولید بن عبدالملک»

هنگامی که در خراسان علیه امویان شورش شد، والیان و دست اندرکاران حکومت اموی، از جمله «نصر بن سیار» در مرو به تعقیب مخالفان و سخت گیری با آنها پرداختند. نصر بن سیار، عمال خود را به سوی «حارث بن سریج» یکی از چهره‌های برجسته مخالفان اموی در خراسان، فرستاد تا جلوی تحرکات او را گرفته، اموالش را مصادره، و از منطقه تحت نفوذش، او را تبعید کنند. «خالد بن زیاد ترمذی» و «خالد بن عمر»، دو تن از هواداران حارث بن سریج، به قصد دریافت امان نامه برای وی از یزید بن ولید، خلیفه اموی، راهی دارالخلافه شدند. وقتی این دو به کوفه رسیدند، پیش ابوحنیفه رفتند تا نامه ای به «اجلح» از نزدیکان یزید بن ولید بنویسد. آن دو نفر پس از دریافت نامه از ابوحنیفه و گذراندن مراحل دیگر، از خلیفه امان نامه گرفتند و به مرو بازگشتند و با تقدیم امان نامه خلیفه بن نصر بن سیار، والی مرو، حارث بن سریج آزاد و اموال تصرف شده او بازگردانده شد. (24)
از این گزارش می‌توان به چند نکته دست یافت؛ 1. شهرت علمی، مواضع اموی ستیزانه و نفوذ اجتماعی ابوحنیفه از عراق تا خراسان را در برمی گرفته است؛ 2. ابوحنیفه همواره کوشیده است حتی الامکان به شیوه‌های گوناگون از مخالفان و سران قیام‌های ضد اموی حمایت کند؛ 3. ابوحنیفه به یکی از نزدیکان یزید بن ولید نامه نوشت، نه به شخص خلیفه که این خود از کراهت باطنی ابو جنیفه به خلیفه و تیرگی روابط میان آنها حکایت دارد؛ 4. دستگاه حاکم به انجام دادن درخواست ابوحنیفه مبنی بر امان نامه دادن به حارث بن سریج مجبور می‌شود که قطعاً ناخوشایند بود. این گزارش نشان می‌دهد که دارالخلافه از موقعیت اجتماعی ایشان در هراس بوده و چاره ای جز مدارا کردن با وی نداشته است.

2. نپذیرفتن منصب از سوی امویان

افزون برحمایت از قیام‌های ضداموی، ابوجنیفه در طول عمر خود، هیچ گاه منصبی را در دستگاه اموی نپذیرفت. این در حالی بود که امویان بارها کوشیدند ابوحنیفه را جذب دربار خود کنند و بدین طریق ایشان را، که از مخالفان سرسخت اموی بود، کنترل کنند، اما ایشان تمام پیشنهادهای آنها را رد کرد و سرانجام در نتیجه همین مخالفت‌ها و مواضع اعتراضی، از کوفه به مکه رفت و چند سال پایانی حکومت اموی را در آنجا سپری کرد.

الف- رد مقام قضاوت

«مروان» اموی توسط عامل خود «یزید بن عمربن هبیره»، پست قضا را به ابوحنیفه پیشنهاد کرد که با مخالفت ایشان رو به رو شد. مروان در واکنش به این عمل ابوحنیفه، ایشان را ضرب و شتم کرد و ابن هبیره، عامل مروان نیز ابوحنیفه را به سبب نپذیرفتن مقام قضاوت، صد تازیانه در چند نوبت زد. فشار ابن هبیره بر ابوحنیفه برای پذیرفتن پست قضاوت به قدری بوده است که تعدادی از چهره‌های معروف کوفه به ایشان پیشنهاد می‌کنند این پست را به عهده بگیرد، ولی ایشان هرگز نمی‌پذیرد. (25)
گفته‌اند وقتی مادر ابوحنیفه آثار و داغ‌های شکنجه را در چهره فرزند خود دید گفت: «این دانش، تو را به این روز انداخته است؛ خوب بود که از آن دوری می‌جستی». ابوحنیفه در پاسخ گفت: «دانش را برای خدا فرا گرفته است، نه برای دنیا». (26) «ابن شبرمه» با شگفتی به «ابن ابی لیلی» گفت: «ابوحنیفه را می‌زنند تا دنیا را بپذیرد، اما او امتناع می‌کند». (27) هر گاه «حماد» فرزند ابوحنیفه از منطقه «کناسه» می‌گذشت، اشک می‌ریخت و یادآوری می‌کرد که در این مکان پدر ایشان ضرب و شتم شده است. (28) این رنج و شکنجه به قدری غم انگیز بود که حتی احمد بن حنبل هر گاه به یاد این ماجرا می‌افتاد، از روی رقت و ترحم بر ابوحنیفه می‌گریست. این تأثر، زمانی برای احمد بن حنبل رخ داد که خود او نیز شکنجه شد. (29)
بنا بر قولی، سرانجام با ادامه فشارها، ابوحنیفه مسئولیت کنترل و آمار واردات محموله‌های انجیر و انگور به کوفه را می‌پذیرد و به این بهانه خودش را از مقام قضا می‌رهاند. (30) نباید از نظر دور داشت که اولاً این قول نسبت به گزارش‌های دیگر که اثبات می‌کند ابوحنیفه هیچ گونه مسئولیتی را نپذیرفته، ضعیف تر است؛ ثانیاً، حتی در صورت صحت این، قول، ابوحنیفه با به عهده گرفتن این مسئولیت با توجه به دنائتش در مقایسه با مسئولیت قضاوت، به نوعی دستگاه خلافت اموی را به سخره گرفته است؛ و در اصل وی با اطلاع از اهمیت منصب قضاوت، که به عهده گرفتن آن به معنای به رسمیت شناختن دستگاه خلافتی زمان بوده، از تصدی آن به هر شکلی امتناع کرده است.

ب. رد مسئولیت نظارت بر بیت المال

افزون بر مقام قضاوت، یزید بن عمر بن هبیره، عامل مروان اموی، مسئولیت بیت المال را نیز به ابوحنیفه در عراق پیشنهاد کرد که باز هم نپذیرفت. به این دلیل، ابن هبیره مانند گذشته بر ایشان سخت گرفت و او را آزار و شکنجه بسیار کرد. (31) «ربیع بن عاصم» می‌گوید: «یزید بن عمر ابن هبیره مرا به دنبال ابوحنیفه فرستاد. وقتی ایشان را آوردم، ابن هبیره از او خواست تا نظارت بر بیت المال را بپذیرد، اما ابوحنیفه نپذیرفت و به همین علت، ابن هبیره او را شلاق زد.» (32)

ج. رد مسئولیت امور دیوانی

هنگامی که حکومت بنی امیه رو به زوال بود و شورش‌ها علیه این سلسله هر روز بیشتر می‌شد، ابن هبیره، فقهای بزرگ عراق چون «ابوحنیفه»، «ابن ابی لیلی»، «ابن شبرمه» و «داود ابن ابی هند» را خواند تا به هر کدام مقامی تفویض کند. بدیهی است که اقدام جذب فقها در بدنه حکومت از سوی مروان اموی از آن جهت بود تا وانمود کند که اولاً، حکومت وقت با دین و عالمان دینی رابطه نزدیک و حسنه ای دارد و از این رهگذر رضایت متدینان را به دست آورد؛ ثانیاً هدف دیگر او از اعطای مناصب دولتی- سیاسی به عالمان دینی که پایگاه اجتماعی قابل توجهی داشتند، وابسته کردن آنها به حکومت بود تا بدین طریق از آنها به عنوان مجریان اوامر و خواسته‌های خلفا بهتر بتواند استفاده کند. در این میان، ابن هبیره مقام اداره امور دیوانی را به ابوحنیفه پیشنهاد کرد که ایشان نپذیرفتند. در این مسئولیت پیشنهادی، مهر رسمی حکومت به ابوحنیفه واگذار می‌شد که هیچ فرمان و نامه رسمی خلافت اموی بدون مهر و تأیید او رسمیت نداشت و قابل اجرا نبود.
ابوحنیفه به دو دلیل این مقام را نپذیرفت: اولاً نمی‌خواست عمر حکومت در حال فروپاشی اموی را، که خود نیز از آن ناراضی بود، طولانی کند؛ ثانیاً برای ایشان پذیرفتنی نبود که عامل حکومتی باشد که در آن از دانش، خرد، مروت و دین خبری نیست. دانشمندان دینی دل سوز معاصر ابوحنیفه، با توجه به تهدیدهای ابن هبیره، از روی خیرخواهی و برای نجات جان ابوحنیفه، ضمن اعتراف به اینکه آنها نیز از حکومت کنونی ناراضی اند، به او گفتند که با این پیشنهاد موافقت کند. اما ابوحنیفه در پاسخ به آنها گفت: «اگر به او دستور د هند که درهای مسجد منطقه «واسط» را بشمارد، هرگز نخواهد پذیرفت، چه برسد به اینکه دستگاه اموی، مثلاً دستور قتل کسی را صادر و او آن دستور را مهر کند.» او سوگند خورد که هرگز با تصدی چنین مسئولیتی موافقت نخواهد کرد. پس از شنیدن جواب ابوحنیفه، ابن ابی لیلی بر درستی موضع ایشان و اشتباه خود اعتراف کرد. (33)
در نتیجه همین مخالفت‌ها بود که ابن هبیره، ابوحنیفه را به زندان انداخت و چند روز متوالی تا حد مرگ او را ضرب و شتم کردند. کسی که مسئولیت حراست از ایشان را در زندان بر عهده داشت، دلش به رحم آمد و به فکر راه چاره ای برای آزادی ایشان افتاد. سرانجام ابوحنیفه با موافقت ابن هبیره به بهانه مشورت و تجدید نظر در مواضع خود از زندان آزاد و فوراً به سمت مکه عازم شد تا از شر حکومت اموی در امان باشد و بعد از سقوط آنها و روی کار آمدن سلسله عباسی در 139 ه.ق. به کوفه بازگشت. (34)

3. نپذیرفتن هدایا

بدون تردید، اعطا و دریافت هدایا میان دو جانب اهداکننده و پذیرنده در هر زمان می‌تواند بیانگر رابطه دوستانه میان آنها باشد. در این باب نیز ابوحنیفه هیچ گاه از خلفای اموی و عباسی چیزی به عنوان هدیه نپذیرفت و برای تأمین زندگی خود کار می‌کرد. (35) «مصطفی شکعه» می‌نویسد: «ابوحنیفه و شافعی هدایای خلفه را نمی‌پذیرفتند، در حالی که مالک بن انس چنین نبود». (36) این موضع ابوحنیفه در قبال خلفا در صورتی است که ایشان هدایای مردم را با کمال رضایت می‌پذیرفت، ابوحنیفه هدایای حکام را حرام می‌دانست. زیرا باور داشت که آنها را از بیت المال برمی دارند نه از مال شخصی. (37)

4. بازگویی فضایل اهل بیت (علیهم السلام)

در روزگار خفقان سلسله اموی، اگر کسی را زندیق و کافر می‌خواندند، بهتر از آن بود که او را شیعه امیرالمؤمنین (علیه السلام) بگویند. (38) در چنین شرایطی، ابوحنیفه رابطه صمیمانه با اهل بیت (علیهم السلام) داشت و از محضر آنها دانش اندوزی می‌کرد. افزون بر آن، گاه و بی گاه از فضایل آن بزرگواران سخن می‌گفت (39) و در موضع گیری‌های سیاسی با علویان هم سو بود و مردم را با فتواهای خود به حمایت از آنها برمی انگیخت. این در حالی است که با پایه پژوهش‌های انجام شده، ابوحنیفه جز در ستایش ائمه اهل بیت (علیهم السلام) و افراد وابسته به این خاندان سخنی نگفته و در شأن کسی فضیلتی نقل نکرده است. (40) خلاصه آنکه ابراز دوستی و نقل فضایل اهل بیت (علیهم السلام) از سوی ابوحنیفه، یکی از علل اصلی دشمنی محدثان با پیشوای حنفیان معرفی شده است. (41)

5. مرجعیت علمی اهل بیت (علیهم السلام)

ابوحنیفه به مرجعیت علمی اهل بیت (علیهم السلام) معتقد بود و در روزگار حاکمیت اهل بیت ستیزانه امویان، بی هیچ هراسی در مسائل و مشکلات علمی به خاندان نبوت رجوع می‌کرد. وی در موارد متعددی در مسائل گوناگون فقهی و کلامی که در اینجا، مجال تفصیلی آنها نیست، از دیدگاه خود منصرف و به آرای امام باقر (علیه السلام)، (42) امام صادق (علیه السلام) (43) و امام کاظم (علیه السلام) (44) ملتزم شده است. هر گاه از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) روزگارش حدیثی می‌شنید بی چون و چرا می‌پذیرفت؛ چون در نگرش ابوحنیفه سخن هر یک از ائمه اهل بیت (علیهم السلام)، علم النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) است، نه روایت النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) تا نیازمند سند باشد. (45) امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به پرسش ابوحنیفه درباره ایمان، حدیثی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرد که او بی هیچ پرسشی بدان قناعت کرد. ابوحنیفه در پاسخ به اعتراض «عمر بن ذر» که گفته بود چرا از امام صادق (علیه السلام) سند آن حدیث را نپرسیده است، گفت: «از کسی که می‌گوید قال رسول الله چیزی نمی‌پرسم». (46)

6. گرامی داشت واقعه عاشورا و شهادت جان گداز امام حسین (علیه السلام)

«عبدالجلیل قزوینی رازی» به شرکت کردن ابو‌حنیفه در عزاداری امام حسین (علیه السلام) اشاره می‌کند و در پاسخ به کسانی که برپایی این مراسم را بدعت می‌خواندند، می‌گوید: «این سنت به شیعه اختصاص ندارد و بزرگان اهل سنت، از جمله امام ابوحنیفه و امام شافعی این سنت را رعایت کرده و آن را نگاه داشته اند. اگر این سنت عیب باشد، باید اول به امام ابوحنیفه و امام شافعی و اصحاب ایشان اعتراض کرد و آنگاه بر شیعه». (47) حنفیان در پیروی از پیشوای خود در برپایی سنت عزداری حسینی بسیار کوشیدند و «ملاحسین واعظ کاشفی هروی»، عالم بزرگ حنفی، کتاب روضه الشهدا را ویژه عزداری امام حسین (علیه السلام) نوشت و چنان مورد توجه و استقبال عموم قرار گرفت که از آن پس مراسم‌های عزاداری شهیدان کربلا موسوم به «روضه خوانی»، نام خود را از این کتاب گرفت. (48) برپایی عزاداری و اشک ریختن برای مظلومیت امام حسین (علیه السلام) از سوی ابو جنیفه، نشان دهنده رابطه عمیق عاطفی و ولایت مدارانه او با سالار شهیدان و باینگر حقانیت نهضت حسینی در نگرش ایشان است. زیرا همواره قیام امام حسین (علیه السلام) را به خاطر داشت و در هر فرصت مناسبی آن را یادآوری می‌کرد. هنگامی که از قیام زید بن علی بن الحسین (علیه السلام) اطلاع یافت، گفت: «اگر می‌دانستم که مردم حقیقتاً از زید حمایت می‌کنند و او را مانند پدرش در قیام تنها نمی‌گذارند، از او پیروی و با مخالفان او جهاد می‌کردم. حال که چنین است، زید را با اموالم حمایت می‌کنم». (49)

7. رفتار و رابطه ابوحنیفه با ائمه و بزرگان شیعه

الف. ابوحنیفه و امام باقر (علیه السلام)

امام باقر (علیه السلام) اولین شخص از اهل بیت (علیهم السلام) است که ابوجنیفه از ایشان علم آموخته است. (50) جایگاه امام باقر (علیه السلام) نزد ابوحنیفه، مانند جایگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای صحابه است؛ حقیقتی که ابوحنیفه خود در حضور امام باقر (علیه السلام) بدان اعتراف کرده است. (51) این نگاه و خطاب ابوحنیفه به امام پنجم شیعیان، بیانگر رابطه صمیمانه میان آنهاست. همچنین ابوحنیفه از امام باقر (علیه السلام) حدیث نیز روایت کرده است. (52)

ب. ابوحنیفه و امام صادق (علیه السلام)

ابوحنیفه می‌گوید: «فقیه تر از امام صادق کسی را ندیده است». (53) پژوهش گران شیعی و سنی امام صادق (علیه السلام) را از استادان ابوحنیفه می‌دانند؛ (54) چیزی که ابوحنیفه خود نیز بدان اعتراف کرده است: «لولا السنتان لهلک النعمان». (55) بدون تردید در سایه همین رابطه استاد و شاگردی بوده که ابوحنیفه از امام صادق (علیه السلام) حدیث روایت کرده است. (56)
روزی در مراسم حج، ابوحنیفه نزد امام صادق (علیه السلام) رفت. امام با او معانقه کرد و احوال او و خانواده اش را پرسید. در این حین کسی از امام (علیه السلام) می‌پرسد که این مرد را می‌شناسد یا نه؟ امام (علیه السلام) در پاسخ می‌فرماید :«بلی، ابوحنیفه را می‌شناسم و بدین سبب احوال او و خانواده اش را می‌پرسیم». (57) ابوحنیفه امام صادق (علیه السلام) را «امام بر حق» می‌دانست. (58) فردی از ابوحنیفه درباره شناخت امام عادل می‌پرسد تا مقداری از اموالش را که نذر کرده است به او بدهد. ایشان امام صادق (علیه السلام) را به آن مرد معرفی کرد. (59) همچنین امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به درخواست ابوحنیفه، حدیثی از جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره طینت اهل بیت (علیهم السلام) و شیعیان نقل فرمودند که ابوحنیفه و همراهانش پس از استماع آن متأثر شدند و به شدت گریستند. (60)
به هر حال، بر اساس گزارش‌های متعدد چنین برمی آید که وجود رابطه حسنه میان ابوحنیفه و ائمه معصومین (علیه السلام) روزگارش امری مسلّم است و از این روست که یکی از پژوهش گران با تأکید می‌گوید: «آنچه که ابوحنیفه را متهم به دکانداری در برابر امام صادق (علیه السلام) می‌نماید، دروغ است». (61) باری، رابطه ابوحنیفه با امام صادق (علیه السلام) صمیمانه و بسیار گسترده بوده است. البته در کنار همه آنچه ذکر شد، منابعی هم هست که از وجود تنش و روابط غیردوستانه میان امام صادق (علیه السلام) و ابوحنیفه حکایت می‌کند، اما این گزارش‌ها، چنان که در آغاز گفته شد، نسبت به روایت‌هایی که نشان دهنده رفتار مثبت و دوستانه است، سست تر می‌نماید.

ج. ابوحنیفه و امام موسی کاظم (علیه السلام)

رابطه ابوحنیفه با امام موسی کاظم (علیه السلام) نیز صمیمانه بوده است. گفته‌اند ابوحنیفه شخصیت و دانایی امام کاظم (علیه السلام) را ستوده است و در پایان یکی از گفت و گوهای خود با ایشان در شأن آن حضرت فرمود: (ذُرِّیةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ). (62) در ادامه همین روایت در تحف العقول آمده است که ابوحنیفه می‌خواست در باب جبر و اختیار از امام صادق (علیه السلام) مسئله ای بپرسد، اما وقتی پاسخش را از امام موسی کاظم (علیه السلام) می‌شنود، به جواب آن حضرت اکتفا و اعتماد می‌کند و دیگر نیازی نمی‌بیند که به امام صادق (علیه السلام) مراجعه کند. (63)
به هر حال، نگرش مثبت و تعامل نیکوی ابوحیفه با ائمه شیعه و علویان، پیش از آنکه معلول مبانی فکری او باشد، مدیون پیوند ژرفی است که میان پدر و جد ابوحنیفه با امام علی (علیه السلام) وجود داشته است. گفته‌اند در نوروز، جد ابوحنیفه، امام علی (علیه السلام)را به مهمانی دعوت کرد و در این روز امام نخستین شیعیان در حق ثابت (پدر ابوحنیفه) و ذریه اش دعا فرمود. (64)

د. ابوحنیفه و زید بن علی (علیه السلام)

ابوحنیفه با زیدیه مراوده داشته، از حضور ایشان دانش آموخته و از دانایی و جایگاه فقهی، سرعت پاسخ گویی و بیان زیبا و اقناعی زید بسیار تمجید کرده است. (65) آری، نگرش مثبت ابوحنیفه به اهل بیت (علیهم السلام) به طور عام و پیوند نزدیک و صمیمانه اش با شخص زید بن علی (علیه السلام) و نیز باور او بر حقانیت امامت استادش زید (66) را، به طور خاص، می‌توان از عوامل و اسباب اصلی جلب حمایت ابوحنیفه از قیام زید بن على (علیه السلام) علیه هشام بن عبدالملک برشمرد. رابطه زید و ابوحنیفه به قدری صمیمانه بوده است که زید نه تنها او را در ان شرایط پرمخاطره از جریان قیام خود باخبر کرد، بلکه از وی استمداد نیز کرد. نگرش مثبت و روابط حسنه میان ابوحنیفه و ائمه اهل بیت (علیهم السلام) و علویان را نباید معلول چیزی جز باور و ارادت عمیق ابوحنیفه به ائمه شیعه و علویان دانست؛ به خصوص در شرایط دشوار و خفقان عهد اموی که هواداری از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) و علویان جرم به حساب می‌آمد. ابوحنیفه بر خلاف بسیاری از فقیهان و محدثان عصر خود، تحت تأثیر سلطنت اموی قرار نگرفت و در نهان و عیان بر مواضع اموی ستیزانه خود اصرار می‌ورزید که هواداری آشکار از اهل بیت (علیهم السلام) و حمایت از قیام‌های ضد اموی از مواضع مهم عملی ایشان علیه امویان به شمار می‌رود.

بررسی زمینه‌ها و علل مواضع ابوحنیفه

از آغاز مقاله تا به اینجا، ابعاد نظری و عملی مواضع اموی ستیزانه ی ابوحنیفه بررسی شد و اینک، زمان آن رسیده است تا اندکی هم به کیفیت مواضع ایشان بپردازیم.

1. گرایش‌ها و نگرش‌های شیعی ابوحنیفه

اساسی ترین عاملی که ابوحنیفه را بر آن داشت تا هیچ گاه به سلسله اموی و نیز عباسی نپیوندد و همیشه خود را از آنها دور نگه دارد، باور تشیع سیاسی و در مجموع، گرایش‌های شیعی ایشان بوده است. از نظر باورمندان به تشیع سیاسی، شایستگی خلافت مختص اهل بیت (علیهم السلام) است. در زمانه ای که ابوحنیفه در آن می‌زیست، مفهوم تشیع، مصادیق وسیع و گونه‌های مختلفی را با عناوین «تشیع اعتقادی»، «سیاسی»، «اعتزالی» و «محب» در بر می‌گرفته است. در این مجال، پس از توضیح اجمالی گونه‌های یادشده، تشیع در آن روزگار و جایگاه ابوحنیفه در این مراتب پلکانی بررسی و تحلیلی خواهد شد.

الف. تشیع اعتقادی:

پیروان این نوع تشیع به اطاعت دقیق از امامان اهل بیت (علیهم السلام) در تمام عرصه‌های دینی، چون فقه، کلام و اخلاق معتقدند و سخنان و رفتار ایشان را مانند سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حجت می‌دانند. (67) تشیع اعتقادی به وجود نص (جلی یا خفی) مبنی بر مرجعیت و امامت اهل بیت (علیهم السلام) باور دارد که شامل سه گروه «امامیه»،«اسماعیلیه» و «زیدیه» می‌شود. (68)

ب. تشیع سیاسی؛

به کسانی که به برتری خاندان علوی و شایستگی آنها برای خلافت معتقد بودند و مشخصاً علی (علیه السلام) را از عثمان برتر می‌دانستند، «تشیع سیاسی» اطلاق شده است، که اکثر شیعیان کوفه از این دسته بودند. در قرن‌های نخستین، عثمانیان به کسانی که امام على (علیه السلام) را برتر از عثمان می‌دانستند، «شیعه» می‌گفتند، در حالی که به منکران خلافت شیخین و معتقدان به منصوص بودن امامت و خلافت امام علی (علیه السلام)، «رافضی» گفته می‌شد. (69)

ج. تشیع اعتزالی؛

کسانی که در کلام، معتزلی مسلک هستند، ولی به دلیل نقل فضایل اهل بیت (علیهم السلام)، اعتقاد به برتری امام علی (علیه السلام) بر عثمان و به باور برخی از آنها، بر ابوبکر و عمر و شرکت برخی از معتزلی مذهبان در قیام‌های علویان، مثل قیام «محمد نفس زکیه» و برادرش «ابراهیم بن عبدالله» و روابط ایشان با زیدیان دارند، دارای گرایش شیعی دانسته شده اند. (70)

د. تشیع محب؛

عثمانی مذهبان، این دسته را به دلیل محبتشان به اهل بیت (علیهم السلام) و نقل فضایل آنها به شیعه متهم کرده اند. این در حالی است که شاید در میان شیعه محب، از باور به برتری امام علی (علیه السلام) بر عثمان یا بر دیگر خلفا خبری نبوده باشد. احتمالاً بتوان «محمد بن ادریس شافعی» (150-204 ه.ق.) را با استناد به اشعار و آثارش، از چهره‌های شاخص این گرایش دانست. شافعی نه تنها به تشیع، بلکه به «رفض» نیز متهم شده است. (71)
به هر حال، اگر رفتار خصمانه ابوحنیفه با خلفای اموی و رابطه صمیمانه وی با ائمه اهل بیت (علیهم السلام) و علویان با نگرش و اعتقاد وی مبنی بر انحصار خلافت در میان فرزندان على (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) (چنان که در پی خواهد آمد) و تقدم امام على (علیه السلام) بر عثمان (72) و باغی بودن دشمنان امیرالمؤمنین در همه جنگ‌ها (73) در مجموع سنجیده شود، روشن می‌شود که وی فراتر از گونه‌های تشیع محب، اعتزالی و سیاسی و حتی از جهاتی در ذیل تشیع اعتقادی زیدی قرار می‌گیرد، زیرا: 1. «محمد بن نوفل» می‌گوید که ابوحنیفه بر ما وارد شد و از علی (علیه السلام) سخن به میان آمد و در این مورد میان ما گفت و گویی صورت گرفت. ابوحنیفه گفت: «همانا من به اصحاب خود گفته ام که حدیث غدیر را اذعان مکنید وگرنه با شما به خصومت برمی خیزند»، «هیثم بن حبیب صیرفی» که آنجا بود، رنگ رخساره اش برافروخته شد و گفت: «چرا بدان اقرار و اذعان نکند، مگر تو آن را صحیح نمی‌دانی؟ گفت: چرا، صحیح می‌دانم و خودم هم روایت دارم»؛ (74) 2. افزون بر آنکه ابوحنیفه خود را به شیعه نسبت داده است، (75) دیگران نیز وی را در شمار زیدیه قرار داده اند؛ 3. نگرش سیاسی ابوحنیفه در مورد امامت و خلافت (چنان که در ادامه بررسی خواهد شد) با عقاید زیدیه در این موضوع مطابقت می‌کند. از دیدگاه «جارودیه»، شاخه ای از زیدیه، سه امام نخست، یعنی امام علی (علیه السلام) و حسنین (علیه السلام)، منصوص وصفی هستند و امامان بعدی باید از میان فرزندان بزرگ امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) از طریق شورا انتخاب شوند؛ (77) 4. ابوحنیفه مانند زیدیه، ضمن اعتقاد به مرجعیت سیاسی و برتری علمی و معنوی اهل بیت (علیهم السلام)، خلافت خلفای راشده را نیز صحیح (جواز تقدم مفضول بر فاضل) می‌دانست. (78) به هر صبورت، ابوحنیفه به لحاظ سیاسی، شیعه بود و حکومت و خلافت را برای آل علی (علیه السلام) می‌خواست. (79) بنابراین، با امویان به علت دشمنی آنها با اهل بیت (علیهم السلام) هم پیمان نشد، هیچ گاه از آنان به نیکی یاد نکرد و همواره سقوط و اضمحلال این سلسله را آرزو داشت. (80)

بررسی تأثیرپذیری ابوحنیفه از تفکر سیاسی شیعه

بررسی و تحلیل مسئله «تاثیرپذیری ابوحنیفه از تفکر سیاسی شیعه» در موضوع امامت و خلافت، در واقع از لوازم مواضع ضداموی ایشان و فرعی بر آن است. تاکنون گفته شد که ابوحنیفه در اندیشه و عمل، به شکل‌های گوناگون به سلسله خلفای اموی تاخته و در مقابل، همواره از علویان تا پای جان حمایت کرده است. بنابراین، تردیدی نیست که رفتارها و کردارهای سیاسی ابوحنیفه شیعی و برخاسته از تفکر شیعی اوست. لذا وقت آن رسیده است که دلایل، زمینه‌ها و عوامل تأثیرپذیری ابوحنیفه را از تفکر سیاسی شیعه تحلیل و بررسی کنیم.

الف.

ابوحنیفه به «حدیث غدیر» اعتراف کرده است، اما به علت شرایط خفقان زمان خود، سکوت پیشه کرده و شاگردانش را نیز به تقیه توصیه کرده است؛

ب.

به جز ابوحنیفه، که شخصاً خود را به شیعه نسبت داده است، برخی دیگر نیز او را در شمار زیدیه قرار داده اند.

ج.

پیش از ابوحنیفه، میان پدر وجدش با امام علی (علیه السلام) پیوند نیکویی برقرار بوده است و به ایشان ارادت داشته‌اند که بدون تردید، رابطه خانوادگی در جهت گیری فکری و سیاسی افراد، همواره نقش مؤثری دارد. بنابراین، افزون بر علت‌ها و عوامل دیگر، پیشینه پیوند خانوادگی، زمینه مساعدی بود تا ابوحنیفه را تحت تأثیر دیانت، دانش، دادگری و درایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار دهد.

د.

کوفه، زادگاه و خاستگاه فکری ابوحنیفه است و تمام اهالی آن، به جز دو نفر به نام طلحه بن مصر» و «عبدالله بن ادریس»، گرایش شیعی داشته اند. (81) خلاصه آنکه با در نظر داشتن پیوند خانوادگی ابوحنیفه با امام علی (علیه السلام) و شرایط فکری و سیاسی کوفه، گرایش‌های شیعی او امری بدیهی و طبیعی می‌نماید.

ه.

ابو‌حنیفه، افزون بر آنکه به مرجعیت علمی اهل بیت (علیهم السلام) اعتقاد داشت، در محضر صادقین (علیه السلام) نیز دانش اندوخته است. این رابطه استاد و شاگردی بر ابوحنیفه تأثیر شگرفی گذاشته است؛ برای نمونه، ابوحنیفه در مسئله «جبر و اختیار» چنان که دیدیم، به تأسی از استادش امام باقر (علیه السلام) به «امر بین الامرین» قائل می‌شود. امامان شیعه، که به هیچ روی امویان را برنمی‌تافتند، طبیعتاً تفکر سیاسی شیعه را در خصوص امامت به شاگردان و شیعیانشان گوش زد می‌کردند. ابوحنیفه از محضر زید بن علی (علیه السلام) نیز دانش آموخته است. اندیشه خروج بر امام جور، هرچند به شیعه منحصر نیست، اما وجه برجسته تفکر سیاسی شیعه به حساب می‌آید. با توجه به اینکه در میان اهل سنت و جماعات، اندیشه «خروج بر امام جور» مجاز نیست، به ناچار باید پذیرفت که ابوحنیفه این اندیشه را از تشیع از طریق مراودات علمی با ائمه اهل بیت (علیهم السلام)، علویان و بزرگان شیعه گرفته است. انحصار گرفتن اندیشه خروج بر امام جور از شیعه توسط ابوحنیفه در صورتی معلوم می‌شود که مواضع و واکنش‌های سیاسی شیعی گونه او را مد نظر قرار دهیم. «ابو زهره» نیز معتقد است ابوحنیفه اندیشه‌های سیاسی خود را از طریق پیوند علمی با ائمه شیعه، به خصوص زید بن علی (علیه السلام) به دست آورده است. (82)

و.

امویان با غصب کرسی خلافت، اسلام را وارونه کردند (چنان که در کارنامه سیاهشان بررسی خواهد شد). اسلام که پیش از این بر بنیاد برادری و برابری استوار بود، این بار رنگ و بوی نژادی و عربی به خود گرفت. بنی امیه، در کنار دیگر اعمال غیرانسانی و ضد اسلامی شان، در جامعه اسلامی نظام طبقاتی عرب و موالی را پدید آوردند. در چنین نظامی، عرب‌ها، ممتاز و غیرعرب‌ها (عجم)، موالی، یعنی بردگان و انسان‌های فرودست و فرومایه به حساب می‌آمدند. این در حالی بود که هنوز مسلمانان، دادگری‌های علی (علیه السلام) را در کوفه به یاد داشتند. ابوحنیفه که خود از موالی بود، از رنج‌ها، حقارت‌ها و ملالت‌هایی که موالیان می‌کشیدند، مستثنا نبود. این وضعیت ناخوشایند عرب گرایی، بیش از پیش موجب رو گردانی ابوحنیفه و خیل موالیان از خلفای بنی امیه و گرایش آنها به ائمه اهل بیت (علیهم السلام)، علویان و شیعیان و وارثان اندیشه برابری و دادگری علوی شد.

2. نداشتن مشروعیت

از نظر ابوحنیفه، خلافت و امامت زمانی مشروعیت می‌یابد که اولاً، شخص خلیفه یا امام شایستگی تصدی مقام خلافت را داشته باشد (شایستگی فردی). با تکیه بر این مبنا، ابوحنیفه معتقد بود که امامت مختص آل علی (علیه السلام) است و دیگر خلفا که این مقام را تصرف کرده اند، به دلیل ناشایستگی، غاصب هستند؛ ثانیاً، روش انتخاب امام از نظر او این بود که امام باید قبل از سلطه پیدا کردن با بیعت مسلمانان انتخاب شود. از دیدگاه وی، امامت و خلافت با وصایت (ولی عهدی) و اینکه فرد خودش را امام یا خلیفه معرفی کند، ثابت و مشروع نمی‌شود، هرچن

کلماتی برای این موضوع

امویان در آینه پندار و کردار ابوحنیفهامویان در آینه پندار و کردار ابوحنیفه نویسنده علی اکبر شریفی چکیده در مقاله حاضر روزانه تانکر فاضلاب به کشف رود می ریزد خبر …امویان در آینه پندار و کردار ابوحنیفه به هر صورت، نسبت صدور این دعا به امام صادق صندلی های استادیوم را باد بردعکس خبر فارسی داشته و در هر امویان در آینه پندار و مواضع و علوی گرایانه ابوحنیفه وجود گفتار نیک ، پندار نیک ، کردار نیکگفتار نیک ، پندار نیک ، کردار در دست افراد می‌ریزد و آینه را در برابر چهرة آنها نگه گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیکگفتار نیک، پندار نیک، کردار راه در جهان یکی است و آن آنرا در اینه ببینند در جزئیات دیدار معصومه آباد با یاشار سلطانی خبر …فناوری و ارتباطات دیدم از حرف راست چیزی در نمی آید گفتم من، خواهرش هستم گفت عهد عتیق در چه زمانی و توسط چه کسانی نوشته شد؟عهد عتیق در چه زمانی و توسط چه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ برابر با ۰۶ صفر ۱۴۳۸ قمری و ۰۷ ۱۱ جنبش نرم افزاری؛ مهمترین لازمه کشور در عصر حاضر … کشور را در حوزه های مختلف، مدیون تدابیر مقام معظم رهبری دانست و در نشست مشترک با همایش ایران و حقوق بین‌الملل در دانشگاه قم برگزار …همایش ایران و حقوق بین‌الملل در ۱۷ آبان ۱۳۹۵ برابر با ۰۶ صفر ۱۴۳۸ قمری و ۰۷ سه رشته جدید در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد …سه رشته جدید در مقاطع کارشناسی و ۱۷ آبان ۱۳۹۵ برابر با ۰۶ صفر ۱۴۳۸ قمری و ۰۷ چهار عنوان کتاب در حوزه آموزش عالی منتشر شدچهار عنوان کتاب در حوزه آموزش ۱۷ آبان ۱۳۹۵ برابر با ۰۶ صفر ۱۴۳۸ قمری و ۰۷ ۱۱ ۲۰۱۶ ۳ رشته کارشناسی و ارشد جدید در دانشگاه چمران اهواز …۳ رشته کارشناسی و ارشد جدید در دانشگاه چمران اهواز دریافت مطالب روزانه در ایمیل تمدید مهلت ارسال مقالات برای شرکت در همایش علوم …تمدید مهلت ارسال مقالات برای شرکت در همایش علوم ورزشی فال و طالع فال ایجاد سه رشته کارشناسی و ارشد جدید در دانشگاه …ایجاد سه رشته کارشناسی و ارشد جدید در دانشگاه شهید دریافت مطالب روزانه در ایمیل در دکان ابتکار محیط زیست و مردم جایی ندارنددر دکان ابتکار انتشار اخبار، تیترها و سایر عناوین در این صفحه به هیچ وجه به مبانی کلامی القاعده در تکفیر و کشتار مسلمانان این سایت صرفا یک خبرخوان خودکار است و در انتخاب عناوین اخبار آن نیروی انسانی دخالتی پندار نیک گفتار نیک کردار نیکپندار نیک گفتار نیک کردار و مهم اینه که الان را ببرید و در جهت بهبود گفتار کردار پندار نیک و شاعرانهگفتار کردار پندار نیک و رو و باز پسی نیست تا آینه رفتم رفتم به میان و در پندار نیک گفتار نیک کردار نیکپندار نیک گفتار مثل آینه امیدوارم که از مطالب این وبلاگ کمال استفاده را ببرید و گفتارنیک ، پندارنیک، کردارنیک گفتار نیک و پندار که اشاره به کردار نیک، گفتار نیک و در آینه دار و ندار


ادامه مطلب ...

رویا و بی نهایت را در این آینه ببینید!

[ad_1]

وب‌سایت روزیاتو - فروغ بیداری: یک روش بسیار ساده و کم هزینه برای زیباسازی خانه یا اتاق خواب، استفاده از دو آینه در مقابل یکدیگر اسـت. به واسطه این روش تغییر خاصی در دکور فضا ایجاد نخواهید کرد اما وقتی در مقابل هر کدام از آینه ها قرار بگیرید، دنیای بی نهایتی را شاهد خواهید بود که همانند یک رویا به نظر می رسد.

 

 ساخت تصویری از بی نهایت در خانه با استفاده از آینه

اندازه و طرحی که برای آینه انتخاب می نمایید، به سلیقه شخصی شما بستگی دارد اما نمونه های گرد یا بیضی این مزیت را دارند که هر گونه چهارچوب و محدودیت را از میان برده و حس بی نهایت را به بیننده القاء می نمایند.

برای ایجاد کمی تنوع می توانید از لامپ های LED رنگی همانند نارنجی یا آبی در اطراف آینه ها استفاده کنید. انتخاب یک رنگ گرم و یک رنگ سرد در مقابل هم نیز منظره بسیار جالب توجهی در تصویر یاد شده به وجود می آورد.

ساخت تصویری از بی نهایت در خانه با استفاده از آینه

 

ساخت تصویری از بی نهایت در خانه با استفاده از آینه 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

کشف حجاب یک زن بی بند و بار در تهران عکس مجله …اتفاقا در سوره نور در رابطه با حجاب و حدودش آیه هست … و اینکه عمل به آیات سوره نور خوابگرد نگاه انتقادی به فرهنگ، هنر و ادبیاتدر سال‌های گذشته، افزون بر زرتشت، کورش، پایه‌گذار امپراتوری ایرانی، در مرکز توجه و آیا سرنوشت ما از قبل تعیین شده و ما مثل یک …مساله جبر و اختیار، از مسائلی بوده که همیشه ذهن بشر را درگیر کرده است و عده زیادی در آن جدیدترین مدلهای بوفه و آینه و کنسول دکوراسیونجدیدترین مدلهای بوفه و آینه و کنسول در این بخش از سایت آکاایران جدیدترین مدلهای آینه خودروی خاموش خود را در زمستان گرم کنیدخودروی خاموش خود را در زمستان گرم کنید دنیای‌خودرو مهندس بابک وفایی احتمالاً در یک پارسینهپارسینه سایت خبری پارسینه تصرف حلب توسط ارتش سوریه، پایان انقلاب نیستعکس های حیوانات و پرندگانعکس حیوانات و پرندگانکلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به تکناز می باشد استفاده از مطالب سایت تکناز راههای موفقیت کلمات کلیدی راز، موفقیت، رابینز آنتونی رابینز پسر ۱۷ ساله ایست که در آرزوی رشد و داستانهای عاشقانه معروف دنیاجدید ترین این بخش شعرهای رحلت پیامبر و شهادت امام حسن مجتبی ع آسیب دیدن شیء در موزه بولور فیلم امیر پسری که دختر شد و اسمش را …فیلم تغییر جنسیت امیر پسری که دختر شد و اسمش را ترانه آرام گذاشت قسمت اول در جامعه ما


ادامه مطلب ...

داستان‌های خواندنی؛ آینه

[ad_1]

 

 

 

 

  برترین ها:
تصمیم گرفته‌ایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم. در این مطلب شما را به خواندن داستان شیرین «آینه» به قلم محمود دولت آبادی دعوت می‌کنیم.

"مردی که درکوچه می رفت هنوز به صرافت نیافتاده بود به یاد بیاورد که سیزده سال می گذرد که او به چهره ی خودش در آینه نگاه نکرده اســت . هم چنین دلیلی نمی دید به یاد بیاورد که زمانی درهمین حدود میگذرد که او خندیدن خود را حس نکرده اســت . قطعا به یاد گم شدن شناسنامه اش هم نمی افتاد اگررادیو اعلام نکرده بود که افراد می باید شناسنامه خود را نو، تجدید کنند .

وقتی اعلام شد که شهروندان عزیز موظفند شناسنامه قبلی شان را ازطریق پست به محل صدور ارسال دارند تا بعد از چهار هفته بتوانند شناسنامه جدید خود را دریافت کنند ، مرد به صرافت افتاد دست به کارجستن شناسنامه اش بشود وخیلی زود ملتفت شد شناسنامه اش راگم کرده اســت . اما اینکه چرا تصور میشود سیزده سال ازگم شدن شناسنامه او میگذرد ، علت اینکه مرد ناچار بود به یاد بیاورد چه زمانی با شناسنامه اش سروکار داشته اســت ، وآن برمیگشت به حدود سیزده سال پیش - یا شایدهم - سی وسه سال پیش ، چون او در زمانی بسیارپیش از این دریک روز تاریخی شناسنامه را گذاشته بود جیب بغل بارانی اش تا برای تمام عمرش ، یک بار برود پای صندوق رای و شناسنامه را نشان بدهد تا روی یکی از صفحات آن مهر زده بشود.

داستان‌های خواندنی؛ هزار رنگ

بعد از آن تاریخ دیگر با شناسنامه اش کاری نداشت تا لازم باشد بداند آن را درکجا گذاشته یا درکجا گم اش کرده اســت . حالا یک واقعه ی تاریخی دیگر پیش آمده بود که احتیاج به شناسنامه داشت و شناسنامه گم شده بود . اول فکر کرد شاید شناسنامه در جیب بارانی مانده باشد اما نبود، بعد به نظرش رسید ممکن اســت آن را درمجری گذاشته باشد ،اما نه .. آنجا هم نبود .کوچه را طی کرد ،سوار اتوبوس خط واحد شد ویکراست رفت به اداره ی سجل احوال . در اداره ی سجل احوال جواب صریح نگرفت وبرگشت ، اما به خانه اش که رسید به یاد آورد که - انگار - به او گفته شده برود یک استشهاد محلی درست کند و بیاورد اداره . بله همینطور بود . به او اینجور گفته شده بود .

 اما... این استشهاد راچجور باید نوشت ؟ نشست روی صندلی و مداد وکاغذ را گذاشت دم دستش ، روی میز. خوب...باید نوشته شود ما امضا کنندگان ذیل گواهی میکنیم که شناسنامه ی آقای ... مفقودالاثر شده اســت. آنچه را که نوشته بود با قلم فرانسه پاک نویس کرد و از خانه بیرون آمد و یکراست رفت به دکان بقالی که هفته ای یکبار از آنجا خرید میکرد. اما دکان دار که از دردسر خوشش نمی آمد ، گفت او رانمی شناسد. نه اینکه نشناسدش ، بلکه اسم اورا نمی داند چون تاامروز به صرافت نیافتاده اسم ایشان را بخواهد بداند. به خصوص که خودتان که هم جای اسم را خالی گذاشته اید !!! بله درست اســت .

باید اول می رفته به لباسشویی ، چون هرسال شب عید کت وشلوار وپیراهنش را یکبار میداده به لباسشویی وقبض میگرفته . اما لباسشویی با وجود اینکه حافظه ی خوبی داشت و مشتری هایش را اگر نه به نام اما به چهره میشناخت ، نتوانست او رابه جا بیاورد و گفت که : متاسف اســت، چون آقا راخیلی کم زیارت کرده اســت . لطفا ممکن اســت اسم مبارکتان را بفرمایید؟ _ خواهش میشود ، واقعا که ..دست کم قبض ،یکی از قبض های مارا که لابد خدمتتان اســت بیاورید مشکل حل خواهد شد ._ بله قبض ..آنجا روی ورقه ی قبض اسم وتاریخ سپردن لباس وحتی اینکه چند تکه لباس تحویل شده را باقید رنگ آن مینویسند.

اما قبض لباس...قبض لباس را چرا باید مشتری نزدخود نگه دارد وقتی می رود ولباسش را تحویل میگیرد؟نه، این عملی نیست .دیگربه کجا وچه کسی میتوان رجوع کرد؟ نانوایی، دکان نانوایی درهمان راسته بود واو هرهفته نان هفت روز خود راازانجا میخرید.اما چه موقع از روزبود که شاگردشاطر کناردیوار دراز کشیده بود وگفت پخت نمیکنیم آقا، ومرد خودبه خود برگشت وازکنار دیوار راه افتاد به طرف خانه اش با ورقه ای که ازیک دفترچه ی چهل برگ کنده بود.پشت شیشه ی پنجره اتاق که ایستاد ،خیلی خیره ماند به جلبک های سطح آب حوض، اما چیزی به یادش نیامد. شاید دم غروب یا سر شب بودکه به نظرش رسید بادست پُر راه بیفتد برود اداره ی مرکزی ثبت احوال، مقداری پول رشوه بدهد به ماموربایگانی وازاو بخواهد ساعتی وقت اضافی بگذارد و ردواثری از شناسنامه او پیدا کند.

 اینکه ممکن بود؛ ممکن نبود؟ چرا.....چرا... چرا ممکن نیست؟با پیرمردی که سیگار ارزان میکشید و نی مشتک نسبتا بلندی گوشه ی لب داشت به توافق رسید که به اتفاق بروند زیرزمین اداره وبایگانی راجستجو کنند ورفتند. شاید ساعتی بعد ازچایِ پشت ناهار بود که آن دومرد رفتند زیرزمین بایگانی وبنا کردند به جستجو . مردی که شناسنامه اش گم شده بود، هوشمندی به خرج داده و یک بسته سیگار بایک قوطی کبریت در راه خریده بود و باخود آورده بود. پس مشکلی نبود، اگر تاساعتی بعد ازوقت اداری هم توی بایگانی معطل میشدند وباآن جدیتی که پیرمرد بایگان آستین به دست کرده بود تا بالای آرنج و از پشت عینک ذره بینی اش به خطوط پرونده ها دقیق میشد این اطمینان حاصل بود که مرد ناامید از بایگانی بیرون نخواهد آمد. به خصوص که خود اوهم کم کم دست به کمک برده بود وبتدریج داشت آشنای کار میشد. حرف الف تمام شده بود که پیرمرد گردن راست کرد، یک سیگار دیگر طلبید ورفت طرف قفسه ی مقابل که باحرف ب شروع میشد وپرسید :  فرمودید اسم وفامیلتان چه بود؟ که مرد جواب داد : من چیزی عرض نکرده بودم .

بایگان پرسید : چرا به نظرم اسم وفامیلتان رافرمودید در آبدارخانه !و مردگفت : خیر،خیر... من چیزی عرض نکردم.بایگان گفت : چطورممکن اســت نفرموده باشید؟ مردگفت : خیر..خیر..بایگان عینک از چشم برداشت وگفت: خوب ..هنوزهم دیرنشده چون حروف زیادی باقی ست حالا بفرمایید .مردگفت : خیلی عجیب اســت.. من وقت شمارا بیهوده گرفتم. معذرت می خواهم . اصل مطلب را فراموش کردم به شما بگویم. من...من.. هرچه فکر میکنم اسم خودرا به یاد نمی آورم .مدت مدیدی اســت که آن رانشنیده ام .

 فکر کردم ممکن اســت شاید بشود شناسنامه ای دست وپا کرد. بایگان عینکش رابه چشم گذاشت وگفت : البته ...باید راهی باشد. اما چه اصراری دارید که حتما...و مرد گفت :هیچ ...هیچ...همینجور بیخودی... اصلا میشود صرفنظر کرد.راستی چه اهمیتی دارد؟ بایگان گفت :هرجور میلتان اســت. اما من فراموشی ونسیان را میفهمم . گاهی دچارش شده ام. با وجود این اگر اصرار دارید که شناسنامه ای داشته باشید راه هایی اســت . بیدرنگ مرد پرسید: چه راه هایی؟و بایگان گفت : قدری خرج برمی دارد. اگرمشکلی نباشد راه حلی هست . یعنی کسی رامیشناسم که دستش دراینکار باز اســت . میتوانیم شمارا ببرم پیش او . بازهم نظرشما شرط اســت . اما باید زودتر تصمیم بگیری چون تا هوا تاریک نشده بایدبرسیم . اداره هم داشت تعطیل میشد که آن دو از پیاده رو پیچیدند توی کوچه ای که به خیابان اصلی می رسید وآنجا میشد سوار اتوبوس شد و رفت طرف محلی که بایگان پیچ واپیچ هایش را می شناخت . آنجا یک دکان درازبود که اندکی خم درگرده داشت چیزی مثل غلاف یک خنجر قدیمی . پیرمردی که توی عبایش دم در حجره نشسته بود، بایگان را می شناخت .

 پس جواب سلام اورا دادو گذاشت بامشتری برود ته دکان .بایگان وارد دکان شد وازمیان هزارهزار قلم جنس کهنه وقدیمی گذشت ومرد را یکراست برد طرف دربندی که جلوش یک پرده ی چرکین آویزان بود .پرده را پس زد و در یک صندوق قدیمی را بازکرد و انبوه شناسنامه ها را که دسته دسته آنجا قرار داده شده بود نشان داد و گفت : بستگی دارد که شما چجور شناسنامه ای بخواهید .این روزها خیلی اتفاق می افتد که آدم ها اسم یا شناسنامه یا هردو را گم میکنند. حالا دوست دارید چه کسی باشید؟ شاه یا گدا؟ اینجا همه جورش را داریم فقط نرخ هایش فرق می کند که از آن لحاظ هم مراعات حال شما را میکنیم .

بعضی ها چشمشان را می بندند وشانسی انتخاب میکنند مثل برداشتن یک بلیط لاتاری . تا شما چجور سلیقه ای داشته باشید؟ مایلید متولد کجا باشید ؟ اهل کجا ؟ وشغل تان چی باشد ؟ چجور چهره ای ، سیمایی می خواهید داشته باشید؟ همه جورش میسر و ممکن اســت . خودتان انتخاب میکنید یا من برایتان یک فال بردارم ؟ اینجور شانسی ممکن اســت شناسنامه ی یک امیر،یک تاجرآهن، صاحب یک نمایشگاه اتومبیل ... یا یک.. یک دارنده ی مستغلات ...یا یک بدست آورنده ی موافقت اصولی به نام شمادربیاید. اصلا نگران نباشید . این یک امر عادی اســت . مثلا این دسته ازشناسنامه ها که باعلامت ضربدر مشخص شده ، مخصوص خدمات ویژه اســت که ...گمان نمیکنم مناسب سن وسال شما باشد واین یکی دسته به امور تبلیغات مربوط می شود؛ مثلا صاحب امتیاز یک هفته نامه یا به فرض مسئول پخش یک برنامه ی تلویزیونی.

 همه جورش هست و اسم؟ اسم تان دوست دارید چه باشد؟ حسن،حسین, بوذرجمهر و... یا ازسنخ اسامی شاهنامه ای؟ تا شما چه جورش را بپسندید، چه جوراسمی را می پسندید؟مردی که شناسنامه اش راگم کرده بود، لحظاتی خاموش واندیشناک ماند، وز آن پس گفت اسباب زحمت شدم؛ باوجود این اگر زحمتی نیست بگرد وشناسنامه ای برایم پیدا کن که صاحبش مرده باشد. این ممکن اســت؟ بایگان گفت: هیچ چیز غیرممکن نیست.

نرخش هم ارزان تر اســت._ ممنون،ممنون..بیرون که آمدند پیرمرد دکان دارسرفه اش گرفته بود ودرهمان حال برخاسته بود وانگار دنبال چنگک میگشت تا کرکره را بکشد پایین و لابه لای سرفه هایش به یکی دومشتری که دم تخته کارش ایستاده بودند می گفت فردا بیایند چون ته دکان برق نیست و... مردی که درکوچه می رفت به صرافت افتاد به یاد بیاورد که زمانی درحدودسیزده سال می گذرد که نخندیده اســت و حالا ...چون دهان به خنده گشود بایک حس ناگهانی متوجه شد که دندان هایش یک به یک شروع کردند به ورآمدن ، فروریختن وافتادن جلوپاها و روی پوزه ی کفش هایش، همچنین حس کرد به تدریج تکه ای از استخوان گونه ، یکی از پلک ها، ناخن ها و... دارند فرو می ریزند، وبه نظرش آمد شاید زمانش فرارسیده باشد که وقتی ، اگر رسید به خانه و پاگذاشت به اتاقش، برود نزدیک پیش بخاری و یک نظر، برای آخرین بار در آینه به خودش نگاه کند.....!"


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

داستان های کوتاه و خواندنی، جالب و مفید جملات …داستان های کوتاه و خواندنی، جالب و دیدنی، زیبا و دلنشین، و آموزنده و مفید همه چیز از داستان های زیبا و خواندنی داستان های مثنوی معنویداستانهایمثنویداستان های زیبا و خواندنی داستان های مثنوی معنوی داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، داستانهای داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک لطیفه های کوتاه و خواندنیداستان طنز جوک لطیفهخنده دار طنز خنده بازارلطیفه های کوتاه و خواندنیداستان های جالبداستان های جالب اگه دنبال داستان های باحال میگردی بیا تو داستان های جالبداستانسایت آموزش رایگان آنلاین تدریس گرامر قواعد نمونه سوالات معنی ترجمه تلفظ مترادف لغات سایت سرگرمی، تفریحی، جالب، خواندنی، عکس، اس ام …عکسفالاس ام اسعکس های خنده دارطنزفال حافظتاروتعکس های بازیگرانپزشکی و سلامتی داستان کوتاه داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنز داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه …داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنز نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در


ادامه مطلب ...