جام جم سرا: در پی انتشار گفتوگویی در رسانهها درباره جواد گلپایگانی، بازیگر سریال آینه عبرت (که برای آگاهی از آن میتوانید روی لینک آن خبر با عنوان «آتقی» سریال «آینه عبرت» در زندان؛ سریالی از بدبیاری! کلیک کنید)، روابط عمومی ستاد دیه درباره محکومیت و دیه این بازیگر توضیحاتی را منتشر کرد که به شرح زیر است:
جواد گلپایگانی هنرمند سالهای دور سینمای ایران و بازیگر پیشکسوت تلویزیون هرچند در حال حاضر در زندان به سرمی برد، اما علت حبس او هیچ ارتباطی به بدهکاری وی در خصوص محکومیت دیه ندارد. هرچند بیش از ۱۳ سال از آن حادثه میگذرد که مرد آشنای رسانه ملی را که با ایفای نقش ماندگار «آقاتقی» در بین هموطنان به یک چهره فراموش ناشدنی مبدل شده بود، به دنبال یک تصادف رانندگی راهی زندان میشود اما این روزها بر خلاف آنچه در قاب برخی رسانهها منتشر شده است، هم اکنون پرونده آقای گلپایگانی نه فقط به سبب ارتکاب یک جرم غیرعمد بلکه به جهت تعدد در جرائم عمد در محاکم متعدد قضائی در حال رسیدگی بوده و با عنایت به اینکه شاکی پرونده تصادف آقاتقی نیز مدتها است که رضایت داده، لذا در پرونده سنگین این بازیگر اساسا موضوعی به نام عدم توانایی وی در پرداخت دیه وجود ندارد.
به نقل از ایسنا، وی هرچند در پی یک تصادف ناخواسته و بیشتر به دلیل نداشتن بیمهنامه در فروردین سال ۸۰ راهی زندان میشود، اما با وجود گذشت سالهای زیادی از آن سانحه دلخراش، موارد دیگری هم به پرونده «جواد گلپایگانی» اضافه میشوند تا جایی که علت حبس او در اوین بر خلاف برخی اظهارات، هیچ ارتباطی به بحث دیه نداشته باشد.
موضوع آزادی این هنرمند نامی که به فراخور حوصله برخی از اصحاب رسانه و ملاقاتهای موردی عدهای از همکاران ایشان وگاه نیز به سبب مصاحبههای کوتاه خود آقای گلپایگانی موضوع تقریبا فراموش شده دوباره یادآوری شده و بحث داغ برخی محافل میشود، (البته خیلی زود هم به سردی گراییده و از خاطرها محو میشود تا شاید در وقتی دیگر به آن پرداخته شود)، اما حقیقت آن چنان که خود «آقاتقی» نیز در یکی از مصاحبههای اخیر خود به آن اشاره داشته این است که پرونده تصادف رانندگی منجر به فوت یک عابر پیاده، با اعلام رضایت کامل اولیاءدم مختومه اعلام شده و مدتی بعد از تصادف، با گذشت شکات از میزان دیه این بازیگر پیشکسوت از حبس رهایی مییابد. اما چنانچه اشاره شد دلیل ابقای وی در پشت میلههای سرد زندان به دلیل مسائل دیگری است که صرفا به زندگی شخصی آقای گلپایگانی ارتباط پیدا میکند که تا رفع همه موارد مفتوحه در پرونده، نیز حکم آزادی مشمول حال این بازیگر و تهیه کننده پیشکسوت کشورمان نخواهد شد.
هم اکنون موضوع کمک به «آقاتقی» که نه برای مبلغی اندک بلکه بدلیل بدهی در پرداخت، و آن هم نه به واسطه یک جرم، بلکه با عنایت به تعدد جرایم و وجود شاکیان خصوصی، در زندان است، فارغ از رسالت هر نهاد خیریهای است که برای دستگیری از نیازمندان تأسیس شده و به فعالیت میپردازند.
به گزارش جام جم سرا، اگرچه در اقدامی خیرخواهانه به منظور آزادی هر چه زودتر این هنرمند جشن گلریزانی در فضای مجازی برگزار شد اما بلافاصله با آگاهی از آخرین وضعیت پرونده آقای گلپایگانی برای این ستاد مسجل شد که بدهی میلیونی ایشان که در طول سالها نیز به دلیل تأخیر در تادیه به طلبکاران، افزایش چشمگیری داشته هیچ ارتباطی به بحث دیه ندارد و ستاد دیه کشور ضمن تقدیر از هموطنان بزرگواری که در این مدت کمتر از یک ساعت با واریز مبالغ اهدایی خود برای آزادی «آقاتقی» اقدام کردند، با کسب اجازه از همه این خیرین به اطلاع میرساند مبالغ پرداختی برای آزادی هموطنان دیگری صرف خواهد شد که به سبب جهل به قانون و در پی یک اتفاق یا تصادف ناخواسته راهی زندان شده و خانوادهای نیازمند و بیپناه حضور دوباره آن افراد را در جمع خانواده انتظار میکشند.
گفتنی است امکان استرداد مبالغ اهدایی برای تمامی نیکوکارانی که حال با نیت آزادی یک زندانی مشخص در این اقدام معنوی شرکت جستند، صرفا با مراجعه حضوری آنها به ستاد دیه ممکن خواهد بود.
سه شنبه 4 فروردین 1394 ساعت 13:07
جام جم سرا- آینه، تصویریترین عنصر سفره هفت سین و نشانه پاکی و صداقت و صفا و صمیمیت است. در فرهنگ عامه رسم بر این است در هر نقل مکان به منزل نو، اول چیزی که قبل از لوازم وارد منزل میشود آینه است.
بهترین متخصصان پوست دنیا، از موثرترین روشهای مراقبت از پوست پرده برداشتهاند تا یک بار برای همیشه زیبا شوید و زیبا بمانید. بهانهتراشیهای همیشگی ما دلیل خوبی برای مراقبت نکردن از سر وشکلمان نیست؛ آن هم عضو حساس و مهمی مانند پوست که درصد بالایی از زیبایی و جوانی ما به آن وابسته است.
نکات ریز اما ضروری که تا امروز از کنار آنها ساده می گذشتید تبدیل به اتفاق های بزرگی می شوند که جبران کردنش به این سادگی ها نیست.در پیری و چین و چروک هایی که هر روز به تعداد آنها افزوده می شود نتیجه عادت های بد ما در روش مراقبتی مان است.
نکات زیر را تا تبدیل شدن به عادت، روزی چند بار بلند بلند برای خودتان بخوانید.
اول سراغ متخصص پوست بروید
برای شروع داشتن یک متخصص پوست بسیار به نفع شماست. به این ترتیب، میتوانید یک برنامه درمانی قابل اطمینان که بهطور خاص برای شما طراحی شده، داشته باشید. معاینه منظم به متخصص پوستتان کمک میکند تا تغییرات پوست شما را پیگیری کند؛ پس برنامهتان میتواند مثل پوستتان تغییر کند. دانستن نیازهای منطبق با جنس پوستتان (ترکیب، حساس، خشک، چرب) نیمی از مشکلات شما را حل میکند چرا که هر نوع پوست نیاز به انواع متفاوتی از مواد پاککننده، سرم، مرطوبکننده و درمان دارد، پس با پرسیدن نیازهای اساسی از متخصص پوستتان چند سال آزمون و خطا برای خودتان کنار بگذارید تا بدانید چه محصولاتی برای شما مناسب است.
این کرم را روزی دوبارمصرف کنید
در قدم دوم باید مرتب از مرطوبکننده استفاده کنید. پوست حساس شما بیشتر از هرکسی در معرض عوامل محرک و آسیبرسان قرار دارد. پس مراقبت از آن از نان شب برایتان واجبتر است. برای این کار با مرطوب نگه داشتن پوستتان از آن در مقابل از دست دادن آب و تاثیرات عوامل بیرونی مانند گرما، سرما، آلودگی و باد، زرهی امن و محکم بسازید. صبحها بعد از بیدار شدن و شبها هر شب پیش از خوابیدن با مرطوبکننده ضمن از بین بردن خشکی و در پی آن چین و چروکها، جا خوش کردن سموم محیطی را به حداقل برسانید.
اول تست کنید بعد مصرف
اگر قرار است از یک محصول جدید استفاده کنید، همیشه و همیشه قبل از استفاده آزمونی کوچک (مثلا روی قسمت کوچکی از پوست پشت گوش) انجام دهید. حداقل 24 ساعت برای مشاهده علائم سوزش، قرمزی یا دیگر مشکلات پوستی صبر کنید. اگر پوست شما خیلی حساس است، این آزمون را روی پوست ساعدتان تکرار کنید. اگر موردی نبود میتوانید با فراغ خاطر از محصول استفاده کنید. محصولات غیرآلرژیزا مخصوص پوست لزوما بهترین انتخاب شما نیستند. از آنجایی که هیچ استانداردی بر کلمه غیرآلرژیزا وجود ندارد، محصولاتی که این ادعا را دارند، همیشه برای پوستهای حساس مناسب نیستند پس این مواد را کورکورانه نخرید.
حتما ضد آفتاب بزنید
هیچ چیز مانند نور خورشید پوست را تخریب و در نهایت پیر نمیکند. برای زیبا و سالم نگه داشتن پوستتان، هر روز ضد آفتاب SPF40 زیر پایه آرایش خود استفاده کنید. باور کنید کرمپودرهایی که مصرف میکنید به تنهایی قادر به محافظت از پوست شما در مقابل آفتاب نیستند. پس همیشه پیش از هر کاری روی صورتتان از کرمهای ضدآفتاب استفاده کنید. پوستهای تحریکپذیر اغلب به نور خورشید فوقالعاده حساس هستند به همین خاطر حفاظت از بافت ظریف آن در مقابل اشعههای تشدیدکننده با کرمهای ضدآفتاب با SPF 30 یا بالاتر توصیه میشود.
سرم های آب رسان را فراموش نکنید
باید از دهه 20 زندگیتان دنبال محصولات ضدپیری باشید. درست از همان زمان همان لحظهای که فکر میکنید پوستتان زیبا نیست، وقت اقدامات پیشگیرانه است. اگر تا به امروز سرمی برای مراقبت از پوست خود انتخاب نکردهاید، بهطور جدی چیزی را از دست ندادهاید اما میتوانید مطمئن باشید که دوز بالایی از مواد و عوامل فعال پیرکننده پوست به سرعت برق و باد جذب پوستتان میشوند. استفاده از سرمهایی با قدرت ضد پیری، آبرسان و روشنکننده تمام نیازهای پوستتان را برطرف خواهد کرد. البته فراموش نکنید که باید محصولاتی را بخرید که برای نوع پوست شما باشد.
بدون پاکسازی نخوابید
پوست شما همیشه باید تمیز و مرطوب باشد؛ بنابراین منافذ را با شستن دو بار در روز باز و سطح پوست را تمیز نگه دارید (بیشتر از این میتواند برای پوستهای حساس زیاد باشد). پاککنندهای را انتخاب کنید که برای پوستهای حساس فرموله شده اما نه این قدر ملایم که برای پاک کردن آرایش یا آلودگی باقی مانده به مالشهای سخت نیاز داشته باشید. فراموش نکنید که بعد از شستوشو یا استفاده از پاککنندهها پوستتان را سریع مرطوب کنید.
هر محصولی را مصرف نکنید
پوست عضوی آسیبپذیر است پس آن را در انواع و اقسام مواد و رنگ و آرایش غرق نکنید. همه چیزی که واقعا برای مراقبت از پوستتان نیاز دارید، یک پاککننده، مرطوبکننده و کرم ضدآفتاب است؛ پس به یاد داشته باشید هرچه فهرست مواد تشکیلدهنده محصولاتی که برای پوستتان استفاده میکنید، کمتر باشد، بهتر است. آکادمی درماتولوژی آمریکا توصیه میکند که برای پوستهای حساس از محصولات با کمتر از 10 مواد تشکیلدهنده استفاده شود. چرا که هر چه فرمول محصول پیچیدهتر باشد، احتمال تحریک بیشتر است؛ پس با خواندن برچسب و توضیحات کامل آنها خود را مجهز کنید.
اگر عادت به آرایش دارید، بخوانید
اینکه پوست شما حساس است به این معنا نیست که باید بدون آرایش باشید. آرایش کنید اما این چهار راهنمایی را همیشه دنبال کنید: 1) از مواد معدنی پودری (که اکثرا مواد نگهدارنده و رنگ ندارند) یا از مواد پایه سیلیکون استفاده کنید تا احتمال حساسیت سوزش را کاهش دهید. 2) از ریمل مژه و ابروی ضد آب استفاده نکنید چون برای حذف آن مواد پاککننده خشن مورد نیاز است. 3) از خط چشم فرم مدادی استفاده کنید، نه مایع چون دومی اغلب شامل لاتکس بوده و ممکن است باعث واکنشهایی روی پوستتان شود. 4) لوازم آرایشی قدیمی را بیرون بریزید. چون میتوانند در طول زمان آلوده شوند و از همه مهمتر تمیز کردن مرتب برس خود را فراموش نکنید.
ماساژ درمانی
اگر به دنبال درمانی برای همه مشکلات پوستتان هستید، فیشیال کار شگفتی در بازگرداندن اکسیژن و رطوبترسانی به پوست انجام میدهد. چرا که پوست با آلودگی، تغییرات هورمونی و بالا رفتن سن آسیبپذیر میشود و نیاز به مراقبتهای خاص به اصطلاح فیشیال (پاکسازی، ماساژ، ویتامینه کردن پوست، اکسیژنرسانی و جوانسازی و لیفتینگ از طریق ماساژهای مخصوص) دارد، پس گاهی برای خود وقت بگذارید و حداقل یک بار در ماه از این روش به پوستتان زندگی ببخشید. پوست شما زمانی پذیرای محصولات متفاوت است که آنها را با لمس نرم و حرکات دایرهای استفاده کنید. البته روشهای خانگی فیشیال هم وجود دارد که میتوانید آن را در منزل بهطور مرتب انجام دهید.
ویتامین درمانی کنید
متاسفانه تمام سمی که از طریق الکل، سیگار، کافئین یا آلودگی محیط دریافت میکنید، در پوستتان نمایان میشود. بهترین راهکار این است که استفاده از این محصولات را تا حد امکان کاهش دهید. در تغذیه خود استفاده از ویتامین C و رتینول را ضروری بدانید. ویتامین Cآنتی اکسیدان دارد و تولید کلاژن را افزایش میدهد. رتینول چین و چروک صورت را صاف میکند. هر دو محصول را از طریق تغذیه یا استفاده از کرم و سرمهای مخصوص وارد برنامه خود کنید تا پوستتان زیبا به نظر برسد.
(ایران مطلب)
دانشمندان معتقدند با خیره شدن زیادی به آینه میدان انرژی پیرامون انسان شروع به ضعیف شدن می کند به گونه ای که بدن مقاومت خود را در برابر تاثیرات محطیی پیرامون خود از دست می دهد و آینه به جذب کننده انرژی تبدیل می شود.
این پژوهشگران بر این باورند که شعور باطنی، آینه را مانند لوح های فشرده ای می داند که اطلاعاتی که فرد در برابر آینه بازگو می کند را حفظ و بیان کرده و بدین ترتیب مزاج افراد را نیز حفظ می کند و همین نکته آن را به منبع انرژی فراوانی تبدیل کرده است.
آنان در عین حال خاطرنشان می کنند که آینه ممکن است دارای تاثیرات مثبتی نیز برانسان باشد زیرا زمانی که انسان با لبخند در آینه به خود نگاه می کند به انرژی مثبتی دست می یابد و این انرژی از آینه به صاحب تصویر انعکاس می یابد و ذهن وی برای موفقیت و خوش شانسی برنامه ریزی می کند.(العالم)
به گزارش جام جم سرا ، مراقبت از پوست کاری دشوار است، اما کلید چهره ایی سالم در بشقاب شما است. مواد غذایی مناسب می تواند ظاهر پوست را بهبود بخشد، از چین و چروک جلوگیری کند و در برابر آسیب های نور خورشید مقاوم تر باشد
در این مقاله شما را با ۸ غذای مفید برای سلامت پوست آشنا می کنیم.
۱.بادام
گرسنگی بین میان وعده غذایی خود را با بادام پر کنید.آجیل ها سرشار از ویتامین Eهستند. بادام دارای آنتی اکسیدانی است که آسیب رادیکال های آزاد را که منجر به پیری و چین و چروک می شود را دفع می کند، و ممکن است از خرابی پوست جلوگیری کند.
۲.فلفل قرمز
نصف فنجان فلفل قرمز را به غذاهای سرخ کردنی یا سالاد خود اضافه کنید تا نزدیک به نیمی از ویتامین C مورد نیاز در یک روز را دریافت کنید. ویتامین سی در برابر آسیب رادیکال های آزاد، پوست را محافظت می کند. همچنین بدن از ویتامین C برای تولید کلاژن استفاده می کند، که پروتئینی است که به پوست استحکام می بخشد. آیا فلفل را دوست ندارید؟ دیگرغذاهای غنی از ویتامین C مانند پاپایا، توت فرنگی، کیوی و کلم را انتخاب کنید.
۳.هویج
هویج می تواند به شما کمک کند که بدرخشید. یک مطالعه نشان می دهد که مردم پس از شش هفته که آنها یک تا سه وعده غذاهای غنی از تولیدات بتاکاروتن را به رژیم غذایی خود افزوده اند پوست خود را بسیار بهبود داده اند.
۴.ماهی قزل آلا
شما می دانید که امگا۳ ای که در ماهی های چرب یافت می شود برای قلب بسیار مفید وهمچنین یکی از بهترین ترکیب ها برای چهره ی شما است. مصرف ماهی با التهاب و سوزش، لک، جوش و سایر مشکلات پوستی مبارزه می کند.این چربی های سالم نیز ممکن است خطر ابتلا به سرطان پوست را کاهش دهد. بر اساس یک مطالعه، افرادی که مکمل امگا ۳ مصرف می کنند کمتر در معرض آسیب اشعه UV قرار می گیرند. اگر شما از طرفداران ماهی نیستید از دیگر منابع اسید چرب امگا ۳ مانند گردو و دانه کتان استفاده کنید.
۵.گوشت بدون چربی
کمبود "روی” می تواند منجر به التهاب، جوش و آکنه شود، گوشت قرمز یک منبع سرشار از مواد معدنی و روی است که با آسیب اکسیداسیون مبارزه می کند و فرآیند بازسازی پوست را بهبود می بخشد. تحقیقات نشان می دهد که روی ممکن است در برابر از دست دادن مو نیز موثر باشد.
۶.شکلات تلخ
این افسانه را که می گوید خوردن شکلات باعث جوش زدن بر روی پوست می شود را فراموش کنید. شکلات تیره پر از فلاونول که ار ترکیبات آنتی اکسیدانی است که می تواند به بهبود رنگ چهره کمک کند. با توجه به مطالعه اخیر، افرادی که روزانه یک نوشیدنی کاکائویی غنی از فلاونول می نوشید متوجه بهبود بافت پوست خود و کمتر شدن زبری و پوسته پوسته شدن آن می شوند و مقاومت بیشتری نسبت به آسیب اشعه UVدارند.
۷.چای سبز
با یک فنجان چای سبز پوست بهتری بسازید. این نوشیدنی که با آنتی اکسیدان قوی شناخته شده است، شرشار از پلی فنل است، چیزی که بسیار برای پوست مفید است. دانشمندان دریافته اند که مصرف چای سبزمقدار کشسان در پوست شما را افزایش می دهد که به کاهش چین و چروک کمک می کند. در همین حال، مطالعات دیگر نشان می دهد که چای سبز ممکن است خطر ابتلا به سرطان پوست را نیز کاهش دهد.
۸.غلات
نشاسته ساده، به قندهای ساده در بدن تبدیل می شود. این قندها با اتصال به بافت ها مولکول های مضر به نام پایان گلیکاسیون پیشرفته (AGE) را ایجاد می کند که می تواند به کلاژن آسیب رساند، که منجر به ضعیف شدن و چین و چروک پوست می شود. رژیم غذایی پر از قند ممکن است منجر به پیر شدن پوست قبل از سن ۳۵ سالگی شود. غلات انتخاب خوبی برای افزایش سطح انرژی و بهتر شدن پوست است.
منبع : عصر ایران
به گزارش جام جم آنلاین ، وقتی جلوی آینه می ایستید تنها بفکر تیپ زدن نباشید شاید با دقت بیشتر در چهره موجب پایداری سلامتی تان شوید.
1. زردی صورت و چشمها
اگر متوجه رنگ زرد خفیفی در صورت و به ویژه سفیدی چشمهایتان شدهاید، ممکن است دچار زردی باشید. زردی به علت تجمع بیلی روبین در خون و بافتهای بدنتان ایجاد میشود. در حالت عادی کبد بیلیروبینها را به همراه سلولهای قرمز قدیمی دفع میکند. سایر علائم زردی عبارتند از خستگی، سردرد، تب، کماشتهایی، تهوع، کاهش وزن، درد شکم، خارش پوست و کمرنگی ادرار و مدفوع.
2. لوپوس
وجود هر نوع جوش بر روی پوست صورت از وجود مشکلی در بدن خبر میدهد. اگر این جوشها در امتداد گونهها و دارای ظاهری مانند پروانه و علائمی شبیه به آفتابسوختگی باشد، احتمالاً از بیماری لوپوس رنج میبرید. لوپوس نوعی اختلال در سیستم ایمنی بدن است که بر روی پوست، مفاصل، خون، ریهها، قلب و کلیهها تأثیر میگذارد. از علائم دیگر این بیماری میتوان به خستگی، درد مفاصل، تورم، درد ماهیچه، بزرگ شدن غدد لنفاوی، درد قفسه سینه، تنگی نفس، احتباس مایعات و سردردهای مکرر اشاره کرد.
3. رویش موی بیشازاندازه در صورت
رویش موهای زائدی که در امتداد خط فک، چانه و لب بالای خانمها اتفاق میافتد، به عنوان هیرسوتیسم یا پرمویی شناخته میشود و میتواند نشانه سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) باشد که به دلیل عدم تعادل هورمونها و افزایش سطح هورمون مردانه اتفاق میافتد. این مشکل به علت تغییرات هورمونی ناگهانی در زنان پس از یائسگی شایعتر است. این موها میتواند به دلیل استفاده از داروهای خاص یا اختلالات غدد فوق کلیوی و در موارد نادر تومور یا سرطان نیز ایجاد شوند.
4. رنگپریدگی پوست
یکی از علل اصلی رنگپریدگی پوست کمخونی و فقر آهن است. به دلیل کمبود آهن، بدن نمیتواند هموگلوبین موردنیاز خود را که باعث به وجود آمدن رنگ قرمز خون میشود، تولید کند. اگر کمبود آهن شدید باشد، سایر قسمتهای صورت مانند داخل دهان، لثهها، زیر پلکها و لبها نیز رنگپریدهتر از حد معمول به نظر میرسند. خستگی شدید، سردرد، سردی دستها و پاها و شکنندگی ناخنها از دیگر علائم فقر شدید آهن هستند. با افزودن مواد غذایی حاوی آهن مانند گوشت، چغندر، انار، عدس و لوبیا به رژیم غذایی خود میتوانید این عارضه را کنترل کنید.
5. خشکی و پوستهپوسته شدن لب
این مشکل رایجترین نشانه از کمبود آب در بدن است. ۳۰ درصد از آب بدن در داخل پوست قرار دارد که در صورت کمبود آب در بدن، پوست خشکشده و لبها ترک میخورند. همچنین کم آبی میتواند به کاهش تعریق و عدم دفع آلودگی و چربی انباشتهشده بر روی پست منجر شود که باعث افزایش احتمال ابتلا به آکنه، اگزما و سوریاس میگردد.
6. تغییر رنگ غیرطبیعی پوست
زنانی که دارای سندرم تخمدان پلی کیستیک هستند ممکن است متوجه تکههای ضخیم مشکی یا قهوهای بر روی پیشانی، گردن، ناف، زیر بغل و سینه خود شده باشند. مقاومت به انسولین یا بالا بودن سطح انسولین خون در افراد مبتلا به این سندرم باعث به وجود آمدن این نوع تغییر ناگهانی رنگ پوست میشود.
7. چینوچروک عمیق زودرس
چینوچروک رابطه اجتنابناپذیری با سن دارد؛ اما چینوچروک زودرس در اطراف دهان یا پیشانی میتواند در اثر قرار گرفتن بیش از حد در معرض دود سیگار ایجاد شود. نیکوتین موجود در سیگار منجر به تنگ شدن رگهای خونی در لایههای بیرونی پوست و کاهش جریان خون شده و در نتیجه مانع رسیدن مواد موردنیاز به پوست میشود.
8. به وجود آمدن ترک در گوشههای دهان
ترکهای گوشه دهان معمولاً با کمبود ویتامین ب ۲ یا ریبوفلاوین، آهن و روی در بدن مرتبط است. کمبود ویتامین ب در بدن میتواند به التهاب غشا دهان، پوست، چشمها و دستگاه گوارش منجر شود. از علائم دیگر آن میتوان به تورم غشاهای مخاطی، التهاب پلک، زخم بر روی لبها و دهان و قرمزی پوست اشاره کرد. برای درمان این مشکل باید غذاهای حاوی ویتامین ب مانند گوشت، مرغ، ماهی قزلآلا، ماهی تن، تخممرغ، صدف، گوجهفرنگی خشکشده در آفتاب، برگ چغندر، بادامزمینی، لوبیا و حبوبات را به رژیم غذایی خود بیفزایید.
9. لک زرد اطراف چشمها
بیماریهای قلبی میتوانند یکی از دلایل به وجود آمدن این لکهها باشند. این لکههای زردرنگ که اغلب در نزدیکی گوشه داخلی پلک به وجود میآیند، نرم، کوچک و بدون درد هستند و مشکلی در بینایی ایجاد نمیکنند. این مشکل اغلب با تصلب شرایین، دیسلیپیدمی و بیماری عروق کرونر در ارتباط است.
10. چشمان پفکرده
پف و حلقههای تیره زیر چشم ممکن است به دلیل دیر خوابیدن، کمبود خواب یا گریه بیشازحد به وجود بیایند. اما اگر با بهرهمندی از خواب کافی این مشکل برایتان به وجود آمده است ممکن است نشانهای از یک مشکل جدی پزشکی باشد. به عنوان مثال ممکن است دچار بیماری چشمی تیروئید باشید که منجر به تورم بافتها و ماهیچههای اطراف چشمها میشود.
بیماری چشمی تیروئید نوعی بیماری خودایمنی است که در آن سیستم ایمنی بدن به پشت چشمها حمله میکند و منجر به التهاب میشود. همچنین ممکن است مشکلی در غده تیروئید یا کلیهها وجود داشته باشد.
منبع : گروه اینترنتی پرشین استار
فعالان عرصه فناوری تلاش دارند تا هر روز بر کاربردهای فناورانه اشیای معمولی بیفزایند که این بار قرعه به نام یک آینه افتاده است.
منبع : روزنامه ایران
چکیده
در مقاله حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی در پی آنیم که ابعاد گوناگون نظری و عملی مواضع «ابوحنیفه» را در رویارویی با امویان معرفی کنیم. (1) در بعد نظری، ابوحنیفه خلافت سلسله اموی را از بنیاد نامشروع میداند و معاویه (نخستین خلیفه و پایه گذار آن) را باغی و ناحق میخواند. در بعد عملی نیز از حمایت قیامهای ضداموی گرفته تا ارادت و نگرش مثبت وی به اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و بیان فضایل این خاندان و همچنین رفتار نیکوی ایشان با علویان، همگی در فهرست مواضع اموی ستیزانه امام حنفیان قرار گرفته است. در پایان، با توجه به دیگر علتها و عوامل، اندیشهها و گرایشهای شیعی ابوحنیفه در موضوع امامت و خلافت به مثابه دلیل اساسی انگیزه بخش به کردارهای اموی ستیزانه و علویگرایانه ایشان بررسی و تحلیل شده است.مقدمه
پس از شهادت امام علی (علیه السلام) در سال چهلم هجری، مسلمانان در کوفه با امام حسن (علیه السلام) بیعت کردند، اما معاویه پس از قتل خلیفه سوم (عثمان) به بهانه خون خواهی وی، پرچم مخالفت برافراشت. وی آشکارا برای رسیدن به منصب خلافت میکوشید و به این دلیل از بیعت با امام حسن (علیه السلام) خودداری کرد و سرانجام با تحمیل صلح بر ایشان، رسماً به کرسی خلافت تکیه زد که نوزده سال (41-60 ه.ق.) طول کشید. سپس با معرفی کردن پسرش یزید به عنوان ولی عهد، خلافت را به سلطنت تبدیل و درخاندان اموی موروثی کرد.خلفای اموی در آینه پندار و گفتار ابوحنیفه
ابوحنیفه در نامه ای خطاب به «ابراهیم بن عبدالله حسنی» چنین نوشت:مواضع عملى ابوحنیفه در برابر خلفای اموی
1. حمایت از قیامهای ضد اموی
ابوحنیفه از قیامهای ضد اموی حمایت کرده است و پشتیبانی از قیامهای علویان از مواضع مهم عملی ضد اموی ابوحنیفه به حساب میآید. آنچه در ذیل میآید، تفصیل تحرکات سیاسی و انقلابی ابوحنیفه علیه امویان به هواداری از علویان و دیگر مخالفان اموی است:الف. حمایت از «زید بن علی» علیه «هشام عبدالملک»
در 121 هـ. ق.، هنگامی که از زید بن علی علیه هشام بن عبدالملک اموی خروج کرد، موضع ابوحنیفه در حمایت از زید بسیار روشن است. ایشان، قیام زید را به غزوه جدش رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در بدر تشبیه میکند: « ضاهی خروجه خروج جده رسول الله یوم البدر» (14) ابوحنیفه از «طریق فضل بن زبیر» به زید پیغام داد که نزد او کمکهای مالی و نیروی نظامی برای جهاد فراهم است و زید و یارانش میتوانند از این کمکها بهره مند باشند. فضل ابن زبیر میگوید: «این کمکها را من بردم و زید از من تحویل گرفت». (15) ابوحنیفه، همان طور که خودش از این قیام حمایت کرد، از دیگر فقها نیز انتظار حمایت داشت. فضل بن زبیر میگوید: «در جواب ابوحنیفه که پرسید چه کسانی از فقیهان با این قیام هم سویی دارند، گفتم: سلیمه بن کهیل، یزید بن ابی زیاد،هارون بن سعد،هاشم بن برید، ابوهاشم رمانی و حجاج بن دینار». (16)ب. حمایت از «یحیی بن زید» علیه «ولید بن یزید»
هنگامی که یحیی بن زید در 125 ه. ق. در خراسان علیه ولید بن یزید اموی قیام کرد، ابوحنیفه از تأیید قیام او نهراسید و آشکارا در تمامی جلسهها و حلقههای درس خود، با برانگیختن مردم به پشتیبانی از یحیی علیه سلسله اموی او را یاری رساند. (23)ج. حمایت از «حارث بن سریج» علیه «یزید بن ولید بن عبدالملک»
هنگامی که در خراسان علیه امویان شورش شد، والیان و دست اندرکاران حکومت اموی، از جمله «نصر بن سیار» در مرو به تعقیب مخالفان و سخت گیری با آنها پرداختند. نصر بن سیار، عمال خود را به سوی «حارث بن سریج» یکی از چهرههای برجسته مخالفان اموی در خراسان، فرستاد تا جلوی تحرکات او را گرفته، اموالش را مصادره، و از منطقه تحت نفوذش، او را تبعید کنند. «خالد بن زیاد ترمذی» و «خالد بن عمر»، دو تن از هواداران حارث بن سریج، به قصد دریافت امان نامه برای وی از یزید بن ولید، خلیفه اموی، راهی دارالخلافه شدند. وقتی این دو به کوفه رسیدند، پیش ابوحنیفه رفتند تا نامه ای به «اجلح» از نزدیکان یزید بن ولید بنویسد. آن دو نفر پس از دریافت نامه از ابوحنیفه و گذراندن مراحل دیگر، از خلیفه امان نامه گرفتند و به مرو بازگشتند و با تقدیم امان نامه خلیفه بن نصر بن سیار، والی مرو، حارث بن سریج آزاد و اموال تصرف شده او بازگردانده شد. (24)2. نپذیرفتن منصب از سوی امویان
افزون برحمایت از قیامهای ضداموی، ابوجنیفه در طول عمر خود، هیچ گاه منصبی را در دستگاه اموی نپذیرفت. این در حالی بود که امویان بارها کوشیدند ابوحنیفه را جذب دربار خود کنند و بدین طریق ایشان را، که از مخالفان سرسخت اموی بود، کنترل کنند، اما ایشان تمام پیشنهادهای آنها را رد کرد و سرانجام در نتیجه همین مخالفتها و مواضع اعتراضی، از کوفه به مکه رفت و چند سال پایانی حکومت اموی را در آنجا سپری کرد.الف- رد مقام قضاوت
«مروان» اموی توسط عامل خود «یزید بن عمربن هبیره»، پست قضا را به ابوحنیفه پیشنهاد کرد که با مخالفت ایشان رو به رو شد. مروان در واکنش به این عمل ابوحنیفه، ایشان را ضرب و شتم کرد و ابن هبیره، عامل مروان نیز ابوحنیفه را به سبب نپذیرفتن مقام قضاوت، صد تازیانه در چند نوبت زد. فشار ابن هبیره بر ابوحنیفه برای پذیرفتن پست قضاوت به قدری بوده است که تعدادی از چهرههای معروف کوفه به ایشان پیشنهاد میکنند این پست را به عهده بگیرد، ولی ایشان هرگز نمیپذیرد. (25)ب. رد مسئولیت نظارت بر بیت المال
افزون بر مقام قضاوت، یزید بن عمر بن هبیره، عامل مروان اموی، مسئولیت بیت المال را نیز به ابوحنیفه در عراق پیشنهاد کرد که باز هم نپذیرفت. به این دلیل، ابن هبیره مانند گذشته بر ایشان سخت گرفت و او را آزار و شکنجه بسیار کرد. (31) «ربیع بن عاصم» میگوید: «یزید بن عمر ابن هبیره مرا به دنبال ابوحنیفه فرستاد. وقتی ایشان را آوردم، ابن هبیره از او خواست تا نظارت بر بیت المال را بپذیرد، اما ابوحنیفه نپذیرفت و به همین علت، ابن هبیره او را شلاق زد.» (32)ج. رد مسئولیت امور دیوانی
هنگامی که حکومت بنی امیه رو به زوال بود و شورشها علیه این سلسله هر روز بیشتر میشد، ابن هبیره، فقهای بزرگ عراق چون «ابوحنیفه»، «ابن ابی لیلی»، «ابن شبرمه» و «داود ابن ابی هند» را خواند تا به هر کدام مقامی تفویض کند. بدیهی است که اقدام جذب فقها در بدنه حکومت از سوی مروان اموی از آن جهت بود تا وانمود کند که اولاً، حکومت وقت با دین و عالمان دینی رابطه نزدیک و حسنه ای دارد و از این رهگذر رضایت متدینان را به دست آورد؛ ثانیاً هدف دیگر او از اعطای مناصب دولتی- سیاسی به عالمان دینی که پایگاه اجتماعی قابل توجهی داشتند، وابسته کردن آنها به حکومت بود تا بدین طریق از آنها به عنوان مجریان اوامر و خواستههای خلفا بهتر بتواند استفاده کند. در این میان، ابن هبیره مقام اداره امور دیوانی را به ابوحنیفه پیشنهاد کرد که ایشان نپذیرفتند. در این مسئولیت پیشنهادی، مهر رسمی حکومت به ابوحنیفه واگذار میشد که هیچ فرمان و نامه رسمی خلافت اموی بدون مهر و تأیید او رسمیت نداشت و قابل اجرا نبود.3. نپذیرفتن هدایا
بدون تردید، اعطا و دریافت هدایا میان دو جانب اهداکننده و پذیرنده در هر زمان میتواند بیانگر رابطه دوستانه میان آنها باشد. در این باب نیز ابوحنیفه هیچ گاه از خلفای اموی و عباسی چیزی به عنوان هدیه نپذیرفت و برای تأمین زندگی خود کار میکرد. (35) «مصطفی شکعه» مینویسد: «ابوحنیفه و شافعی هدایای خلفه را نمیپذیرفتند، در حالی که مالک بن انس چنین نبود». (36) این موضع ابوحنیفه در قبال خلفا در صورتی است که ایشان هدایای مردم را با کمال رضایت میپذیرفت، ابوحنیفه هدایای حکام را حرام میدانست. زیرا باور داشت که آنها را از بیت المال برمی دارند نه از مال شخصی. (37)4. بازگویی فضایل اهل بیت (علیهم السلام)
در روزگار خفقان سلسله اموی، اگر کسی را زندیق و کافر میخواندند، بهتر از آن بود که او را شیعه امیرالمؤمنین (علیه السلام) بگویند. (38) در چنین شرایطی، ابوحنیفه رابطه صمیمانه با اهل بیت (علیهم السلام) داشت و از محضر آنها دانش اندوزی میکرد. افزون بر آن، گاه و بی گاه از فضایل آن بزرگواران سخن میگفت (39) و در موضع گیریهای سیاسی با علویان هم سو بود و مردم را با فتواهای خود به حمایت از آنها برمی انگیخت. این در حالی است که با پایه پژوهشهای انجام شده، ابوحنیفه جز در ستایش ائمه اهل بیت (علیهم السلام) و افراد وابسته به این خاندان سخنی نگفته و در شأن کسی فضیلتی نقل نکرده است. (40) خلاصه آنکه ابراز دوستی و نقل فضایل اهل بیت (علیهم السلام) از سوی ابوحنیفه، یکی از علل اصلی دشمنی محدثان با پیشوای حنفیان معرفی شده است. (41)5. مرجعیت علمی اهل بیت (علیهم السلام)
ابوحنیفه به مرجعیت علمی اهل بیت (علیهم السلام) معتقد بود و در روزگار حاکمیت اهل بیت ستیزانه امویان، بی هیچ هراسی در مسائل و مشکلات علمی به خاندان نبوت رجوع میکرد. وی در موارد متعددی در مسائل گوناگون فقهی و کلامی که در اینجا، مجال تفصیلی آنها نیست، از دیدگاه خود منصرف و به آرای امام باقر (علیه السلام)، (42) امام صادق (علیه السلام) (43) و امام کاظم (علیه السلام) (44) ملتزم شده است. هر گاه از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) روزگارش حدیثی میشنید بی چون و چرا میپذیرفت؛ چون در نگرش ابوحنیفه سخن هر یک از ائمه اهل بیت (علیهم السلام)، علم النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) است، نه روایت النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) تا نیازمند سند باشد. (45) امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به پرسش ابوحنیفه درباره ایمان، حدیثی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرد که او بی هیچ پرسشی بدان قناعت کرد. ابوحنیفه در پاسخ به اعتراض «عمر بن ذر» که گفته بود چرا از امام صادق (علیه السلام) سند آن حدیث را نپرسیده است، گفت: «از کسی که میگوید قال رسول الله چیزی نمیپرسم». (46)6. گرامی داشت واقعه عاشورا و شهادت جان گداز امام حسین (علیه السلام)
«عبدالجلیل قزوینی رازی» به شرکت کردن ابوحنیفه در عزاداری امام حسین (علیه السلام) اشاره میکند و در پاسخ به کسانی که برپایی این مراسم را بدعت میخواندند، میگوید: «این سنت به شیعه اختصاص ندارد و بزرگان اهل سنت، از جمله امام ابوحنیفه و امام شافعی این سنت را رعایت کرده و آن را نگاه داشته اند. اگر این سنت عیب باشد، باید اول به امام ابوحنیفه و امام شافعی و اصحاب ایشان اعتراض کرد و آنگاه بر شیعه». (47) حنفیان در پیروی از پیشوای خود در برپایی سنت عزداری حسینی بسیار کوشیدند و «ملاحسین واعظ کاشفی هروی»، عالم بزرگ حنفی، کتاب روضه الشهدا را ویژه عزداری امام حسین (علیه السلام) نوشت و چنان مورد توجه و استقبال عموم قرار گرفت که از آن پس مراسمهای عزاداری شهیدان کربلا موسوم به «روضه خوانی»، نام خود را از این کتاب گرفت. (48) برپایی عزاداری و اشک ریختن برای مظلومیت امام حسین (علیه السلام) از سوی ابو جنیفه، نشان دهنده رابطه عمیق عاطفی و ولایت مدارانه او با سالار شهیدان و باینگر حقانیت نهضت حسینی در نگرش ایشان است. زیرا همواره قیام امام حسین (علیه السلام) را به خاطر داشت و در هر فرصت مناسبی آن را یادآوری میکرد. هنگامی که از قیام زید بن علی بن الحسین (علیه السلام) اطلاع یافت، گفت: «اگر میدانستم که مردم حقیقتاً از زید حمایت میکنند و او را مانند پدرش در قیام تنها نمیگذارند، از او پیروی و با مخالفان او جهاد میکردم. حال که چنین است، زید را با اموالم حمایت میکنم». (49)7. رفتار و رابطه ابوحنیفه با ائمه و بزرگان شیعه
الف. ابوحنیفه و امام باقر (علیه السلام)
امام باقر (علیه السلام) اولین شخص از اهل بیت (علیهم السلام) است که ابوجنیفه از ایشان علم آموخته است. (50) جایگاه امام باقر (علیه السلام) نزد ابوحنیفه، مانند جایگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای صحابه است؛ حقیقتی که ابوحنیفه خود در حضور امام باقر (علیه السلام) بدان اعتراف کرده است. (51) این نگاه و خطاب ابوحنیفه به امام پنجم شیعیان، بیانگر رابطه صمیمانه میان آنهاست. همچنین ابوحنیفه از امام باقر (علیه السلام) حدیث نیز روایت کرده است. (52)ب. ابوحنیفه و امام صادق (علیه السلام)
ابوحنیفه میگوید: «فقیه تر از امام صادق کسی را ندیده است». (53) پژوهش گران شیعی و سنی امام صادق (علیه السلام) را از استادان ابوحنیفه میدانند؛ (54) چیزی که ابوحنیفه خود نیز بدان اعتراف کرده است: «لولا السنتان لهلک النعمان». (55) بدون تردید در سایه همین رابطه استاد و شاگردی بوده که ابوحنیفه از امام صادق (علیه السلام) حدیث روایت کرده است. (56)ج. ابوحنیفه و امام موسی کاظم (علیه السلام)
رابطه ابوحنیفه با امام موسی کاظم (علیه السلام) نیز صمیمانه بوده است. گفتهاند ابوحنیفه شخصیت و دانایی امام کاظم (علیه السلام) را ستوده است و در پایان یکی از گفت و گوهای خود با ایشان در شأن آن حضرت فرمود: (ذُرِّیةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ). (62) در ادامه همین روایت در تحف العقول آمده است که ابوحنیفه میخواست در باب جبر و اختیار از امام صادق (علیه السلام) مسئله ای بپرسد، اما وقتی پاسخش را از امام موسی کاظم (علیه السلام) میشنود، به جواب آن حضرت اکتفا و اعتماد میکند و دیگر نیازی نمیبیند که به امام صادق (علیه السلام) مراجعه کند. (63)د. ابوحنیفه و زید بن علی (علیه السلام)
ابوحنیفه با زیدیه مراوده داشته، از حضور ایشان دانش آموخته و از دانایی و جایگاه فقهی، سرعت پاسخ گویی و بیان زیبا و اقناعی زید بسیار تمجید کرده است. (65) آری، نگرش مثبت ابوحنیفه به اهل بیت (علیهم السلام) به طور عام و پیوند نزدیک و صمیمانه اش با شخص زید بن علی (علیه السلام) و نیز باور او بر حقانیت امامت استادش زید (66) را، به طور خاص، میتوان از عوامل و اسباب اصلی جلب حمایت ابوحنیفه از قیام زید بن على (علیه السلام) علیه هشام بن عبدالملک برشمرد. رابطه زید و ابوحنیفه به قدری صمیمانه بوده است که زید نه تنها او را در ان شرایط پرمخاطره از جریان قیام خود باخبر کرد، بلکه از وی استمداد نیز کرد. نگرش مثبت و روابط حسنه میان ابوحنیفه و ائمه اهل بیت (علیهم السلام) و علویان را نباید معلول چیزی جز باور و ارادت عمیق ابوحنیفه به ائمه شیعه و علویان دانست؛ به خصوص در شرایط دشوار و خفقان عهد اموی که هواداری از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) و علویان جرم به حساب میآمد. ابوحنیفه بر خلاف بسیاری از فقیهان و محدثان عصر خود، تحت تأثیر سلطنت اموی قرار نگرفت و در نهان و عیان بر مواضع اموی ستیزانه خود اصرار میورزید که هواداری آشکار از اهل بیت (علیهم السلام) و حمایت از قیامهای ضد اموی از مواضع مهم عملی ایشان علیه امویان به شمار میرود.بررسی زمینهها و علل مواضع ابوحنیفه
از آغاز مقاله تا به اینجا، ابعاد نظری و عملی مواضع اموی ستیزانه ی ابوحنیفه بررسی شد و اینک، زمان آن رسیده است تا اندکی هم به کیفیت مواضع ایشان بپردازیم.1. گرایشها و نگرشهای شیعی ابوحنیفه
اساسی ترین عاملی که ابوحنیفه را بر آن داشت تا هیچ گاه به سلسله اموی و نیز عباسی نپیوندد و همیشه خود را از آنها دور نگه دارد، باور تشیع سیاسی و در مجموع، گرایشهای شیعی ایشان بوده است. از نظر باورمندان به تشیع سیاسی، شایستگی خلافت مختص اهل بیت (علیهم السلام) است. در زمانه ای که ابوحنیفه در آن میزیست، مفهوم تشیع، مصادیق وسیع و گونههای مختلفی را با عناوین «تشیع اعتقادی»، «سیاسی»، «اعتزالی» و «محب» در بر میگرفته است. در این مجال، پس از توضیح اجمالی گونههای یادشده، تشیع در آن روزگار و جایگاه ابوحنیفه در این مراتب پلکانی بررسی و تحلیلی خواهد شد.الف. تشیع اعتقادی:
پیروان این نوع تشیع به اطاعت دقیق از امامان اهل بیت (علیهم السلام) در تمام عرصههای دینی، چون فقه، کلام و اخلاق معتقدند و سخنان و رفتار ایشان را مانند سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حجت میدانند. (67) تشیع اعتقادی به وجود نص (جلی یا خفی) مبنی بر مرجعیت و امامت اهل بیت (علیهم السلام) باور دارد که شامل سه گروه «امامیه»،«اسماعیلیه» و «زیدیه» میشود. (68)ب. تشیع سیاسی؛
به کسانی که به برتری خاندان علوی و شایستگی آنها برای خلافت معتقد بودند و مشخصاً علی (علیه السلام) را از عثمان برتر میدانستند، «تشیع سیاسی» اطلاق شده است، که اکثر شیعیان کوفه از این دسته بودند. در قرنهای نخستین، عثمانیان به کسانی که امام على (علیه السلام) را برتر از عثمان میدانستند، «شیعه» میگفتند، در حالی که به منکران خلافت شیخین و معتقدان به منصوص بودن امامت و خلافت امام علی (علیه السلام)، «رافضی» گفته میشد. (69)ج. تشیع اعتزالی؛
کسانی که در کلام، معتزلی مسلک هستند، ولی به دلیل نقل فضایل اهل بیت (علیهم السلام)، اعتقاد به برتری امام علی (علیه السلام) بر عثمان و به باور برخی از آنها، بر ابوبکر و عمر و شرکت برخی از معتزلی مذهبان در قیامهای علویان، مثل قیام «محمد نفس زکیه» و برادرش «ابراهیم بن عبدالله» و روابط ایشان با زیدیان دارند، دارای گرایش شیعی دانسته شده اند. (70)د. تشیع محب؛
عثمانی مذهبان، این دسته را به دلیل محبتشان به اهل بیت (علیهم السلام) و نقل فضایل آنها به شیعه متهم کرده اند. این در حالی است که شاید در میان شیعه محب، از باور به برتری امام علی (علیه السلام) بر عثمان یا بر دیگر خلفا خبری نبوده باشد. احتمالاً بتوان «محمد بن ادریس شافعی» (150-204 ه.ق.) را با استناد به اشعار و آثارش، از چهرههای شاخص این گرایش دانست. شافعی نه تنها به تشیع، بلکه به «رفض» نیز متهم شده است. (71)بررسی تأثیرپذیری ابوحنیفه از تفکر سیاسی شیعه
بررسی و تحلیل مسئله «تاثیرپذیری ابوحنیفه از تفکر سیاسی شیعه» در موضوع امامت و خلافت، در واقع از لوازم مواضع ضداموی ایشان و فرعی بر آن است. تاکنون گفته شد که ابوحنیفه در اندیشه و عمل، به شکلهای گوناگون به سلسله خلفای اموی تاخته و در مقابل، همواره از علویان تا پای جان حمایت کرده است. بنابراین، تردیدی نیست که رفتارها و کردارهای سیاسی ابوحنیفه شیعی و برخاسته از تفکر شیعی اوست. لذا وقت آن رسیده است که دلایل، زمینهها و عوامل تأثیرپذیری ابوحنیفه را از تفکر سیاسی شیعه تحلیل و بررسی کنیم.الف.
ابوحنیفه به «حدیث غدیر» اعتراف کرده است، اما به علت شرایط خفقان زمان خود، سکوت پیشه کرده و شاگردانش را نیز به تقیه توصیه کرده است؛ب.
به جز ابوحنیفه، که شخصاً خود را به شیعه نسبت داده است، برخی دیگر نیز او را در شمار زیدیه قرار داده اند.ج.
پیش از ابوحنیفه، میان پدر وجدش با امام علی (علیه السلام) پیوند نیکویی برقرار بوده است و به ایشان ارادت داشتهاند که بدون تردید، رابطه خانوادگی در جهت گیری فکری و سیاسی افراد، همواره نقش مؤثری دارد. بنابراین، افزون بر علتها و عوامل دیگر، پیشینه پیوند خانوادگی، زمینه مساعدی بود تا ابوحنیفه را تحت تأثیر دیانت، دانش، دادگری و درایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار دهد.د.
کوفه، زادگاه و خاستگاه فکری ابوحنیفه است و تمام اهالی آن، به جز دو نفر به نام طلحه بن مصر» و «عبدالله بن ادریس»، گرایش شیعی داشته اند. (81) خلاصه آنکه با در نظر داشتن پیوند خانوادگی ابوحنیفه با امام علی (علیه السلام) و شرایط فکری و سیاسی کوفه، گرایشهای شیعی او امری بدیهی و طبیعی مینماید.ه.
ابوحنیفه، افزون بر آنکه به مرجعیت علمی اهل بیت (علیهم السلام) اعتقاد داشت، در محضر صادقین (علیه السلام) نیز دانش اندوخته است. این رابطه استاد و شاگردی بر ابوحنیفه تأثیر شگرفی گذاشته است؛ برای نمونه، ابوحنیفه در مسئله «جبر و اختیار» چنان که دیدیم، به تأسی از استادش امام باقر (علیه السلام) به «امر بین الامرین» قائل میشود. امامان شیعه، که به هیچ روی امویان را برنمیتافتند، طبیعتاً تفکر سیاسی شیعه را در خصوص امامت به شاگردان و شیعیانشان گوش زد میکردند. ابوحنیفه از محضر زید بن علی (علیه السلام) نیز دانش آموخته است. اندیشه خروج بر امام جور، هرچند به شیعه منحصر نیست، اما وجه برجسته تفکر سیاسی شیعه به حساب میآید. با توجه به اینکه در میان اهل سنت و جماعات، اندیشه «خروج بر امام جور» مجاز نیست، به ناچار باید پذیرفت که ابوحنیفه این اندیشه را از تشیع از طریق مراودات علمی با ائمه اهل بیت (علیهم السلام)، علویان و بزرگان شیعه گرفته است. انحصار گرفتن اندیشه خروج بر امام جور از شیعه توسط ابوحنیفه در صورتی معلوم میشود که مواضع و واکنشهای سیاسی شیعی گونه او را مد نظر قرار دهیم. «ابو زهره» نیز معتقد است ابوحنیفه اندیشههای سیاسی خود را از طریق پیوند علمی با ائمه شیعه، به خصوص زید بن علی (علیه السلام) به دست آورده است. (82)و.
امویان با غصب کرسی خلافت، اسلام را وارونه کردند (چنان که در کارنامه سیاهشان بررسی خواهد شد). اسلام که پیش از این بر بنیاد برادری و برابری استوار بود، این بار رنگ و بوی نژادی و عربی به خود گرفت. بنی امیه، در کنار دیگر اعمال غیرانسانی و ضد اسلامی شان، در جامعه اسلامی نظام طبقاتی عرب و موالی را پدید آوردند. در چنین نظامی، عربها، ممتاز و غیرعربها (عجم)، موالی، یعنی بردگان و انسانهای فرودست و فرومایه به حساب میآمدند. این در حالی بود که هنوز مسلمانان، دادگریهای علی (علیه السلام) را در کوفه به یاد داشتند. ابوحنیفه که خود از موالی بود، از رنجها، حقارتها و ملالتهایی که موالیان میکشیدند، مستثنا نبود. این وضعیت ناخوشایند عرب گرایی، بیش از پیش موجب رو گردانی ابوحنیفه و خیل موالیان از خلفای بنی امیه و گرایش آنها به ائمه اهل بیت (علیهم السلام)، علویان و شیعیان و وارثان اندیشه برابری و دادگری علوی شد.2. نداشتن مشروعیت
از نظر ابوحنیفه، خلافت و امامت زمانی مشروعیت مییابد که اولاً، شخص خلیفه یا امام شایستگی تصدی مقام خلافت را داشته باشد (شایستگی فردی). با تکیه بر این مبنا، ابوحنیفه معتقد بود که امامت مختص آل علی (علیه السلام) است و دیگر خلفا که این مقام را تصرف کرده اند، به دلیل ناشایستگی، غاصب هستند؛ ثانیاً، روش انتخاب امام از نظر او این بود که امام باید قبل از سلطه پیدا کردن با بیعت مسلمانان انتخاب شود. از دیدگاه وی، امامت و خلافت با وصایت (ولی عهدی) و اینکه فرد خودش را امام یا خلیفه معرفی کند، ثابت و مشروع نمیشود، هرچنوبسایت روزیاتو - فروغ بیداری: یک روش بسیار ساده و کم هزینه برای زیباسازی خانه یا اتاق خواب، استفاده از دو آینه در مقابل یکدیگر اسـت. به واسطه این روش تغییر خاصی در دکور فضا ایجاد نخواهید کرد اما وقتی در مقابل هر کدام از آینه ها قرار بگیرید، دنیای بی نهایتی را شاهد خواهید بود که همانند یک رویا به نظر می رسد.
برای ایجاد کمی تنوع می توانید از لامپ های LED رنگی همانند نارنجی یا آبی در اطراف آینه ها استفاده کنید. انتخاب یک رنگ گرم و یک رنگ سرد در مقابل هم نیز منظره بسیار جالب توجهی در تصویر یاد شده به وجود می آورد.
برترین ها: تصمیم گرفتهایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم. در این مطلب شما را به خواندن داستان شیرین «آینه» به قلم محمود دولت آبادی دعوت میکنیم.
"مردی که درکوچه می رفت هنوز به صرافت نیافتاده بود به یاد بیاورد که سیزده سال می گذرد که او به چهره ی خودش در آینه نگاه نکرده اســت . هم چنین دلیلی نمی دید به یاد بیاورد که زمانی درهمین حدود میگذرد که او خندیدن خود را حس نکرده اســت . قطعا به یاد گم شدن شناسنامه اش هم نمی افتاد اگررادیو اعلام نکرده بود که افراد می باید شناسنامه خود را نو، تجدید کنند .
وقتی اعلام شد که شهروندان عزیز موظفند شناسنامه قبلی شان را ازطریق پست به محل صدور ارسال دارند تا بعد از چهار هفته بتوانند شناسنامه جدید خود را دریافت کنند ، مرد به صرافت افتاد دست به کارجستن شناسنامه اش بشود وخیلی زود ملتفت شد شناسنامه اش راگم کرده اســت . اما اینکه چرا تصور میشود سیزده سال ازگم شدن شناسنامه او میگذرد ، علت اینکه مرد ناچار بود به یاد بیاورد چه زمانی با شناسنامه اش سروکار داشته اســت ، وآن برمیگشت به حدود سیزده سال پیش - یا شایدهم - سی وسه سال پیش ، چون او در زمانی بسیارپیش از این دریک روز تاریخی شناسنامه را گذاشته بود جیب بغل بارانی اش تا برای تمام عمرش ، یک بار برود پای صندوق رای و شناسنامه را نشان بدهد تا روی یکی از صفحات آن مهر زده بشود.
اما... این استشهاد راچجور باید نوشت ؟ نشست روی صندلی و مداد وکاغذ را گذاشت دم دستش ، روی میز. خوب...باید نوشته شود ما امضا کنندگان ذیل گواهی میکنیم که شناسنامه ی آقای ... مفقودالاثر شده اســت. آنچه را که نوشته بود با قلم فرانسه پاک نویس کرد و از خانه بیرون آمد و یکراست رفت به دکان بقالی که هفته ای یکبار از آنجا خرید میکرد. اما دکان دار که از دردسر خوشش نمی آمد ، گفت او رانمی شناسد. نه اینکه نشناسدش ، بلکه اسم اورا نمی داند چون تاامروز به صرافت نیافتاده اسم ایشان را بخواهد بداند. به خصوص که خودتان که هم جای اسم را خالی گذاشته اید !!! بله درست اســت .
باید اول می رفته به لباسشویی ، چون هرسال شب عید کت وشلوار وپیراهنش را یکبار میداده به لباسشویی وقبض میگرفته . اما لباسشویی با وجود اینکه حافظه ی خوبی داشت و مشتری هایش را اگر نه به نام اما به چهره میشناخت ، نتوانست او رابه جا بیاورد و گفت که : متاسف اســت، چون آقا راخیلی کم زیارت کرده اســت . لطفا ممکن اســت اسم مبارکتان را بفرمایید؟ _ خواهش میشود ، واقعا که ..دست کم قبض ،یکی از قبض های مارا که لابد خدمتتان اســت بیاورید مشکل حل خواهد شد ._ بله قبض ..آنجا روی ورقه ی قبض اسم وتاریخ سپردن لباس وحتی اینکه چند تکه لباس تحویل شده را باقید رنگ آن مینویسند.
اما قبض لباس...قبض لباس را چرا باید مشتری نزدخود نگه دارد وقتی می رود ولباسش را تحویل میگیرد؟نه، این عملی نیست .دیگربه کجا وچه کسی میتوان رجوع کرد؟ نانوایی، دکان نانوایی درهمان راسته بود واو هرهفته نان هفت روز خود راازانجا میخرید.اما چه موقع از روزبود که شاگردشاطر کناردیوار دراز کشیده بود وگفت پخت نمیکنیم آقا، ومرد خودبه خود برگشت وازکنار دیوار راه افتاد به طرف خانه اش با ورقه ای که ازیک دفترچه ی چهل برگ کنده بود.پشت شیشه ی پنجره اتاق که ایستاد ،خیلی خیره ماند به جلبک های سطح آب حوض، اما چیزی به یادش نیامد. شاید دم غروب یا سر شب بودکه به نظرش رسید بادست پُر راه بیفتد برود اداره ی مرکزی ثبت احوال، مقداری پول رشوه بدهد به ماموربایگانی وازاو بخواهد ساعتی وقت اضافی بگذارد و ردواثری از شناسنامه او پیدا کند.
اینکه ممکن بود؛ ممکن نبود؟ چرا.....چرا... چرا ممکن نیست؟با پیرمردی که سیگار ارزان میکشید و نی مشتک نسبتا بلندی گوشه ی لب داشت به توافق رسید که به اتفاق بروند زیرزمین اداره وبایگانی راجستجو کنند ورفتند. شاید ساعتی بعد ازچایِ پشت ناهار بود که آن دومرد رفتند زیرزمین بایگانی وبنا کردند به جستجو . مردی که شناسنامه اش گم شده بود، هوشمندی به خرج داده و یک بسته سیگار بایک قوطی کبریت در راه خریده بود و باخود آورده بود. پس مشکلی نبود، اگر تاساعتی بعد ازوقت اداری هم توی بایگانی معطل میشدند وباآن جدیتی که پیرمرد بایگان آستین به دست کرده بود تا بالای آرنج و از پشت عینک ذره بینی اش به خطوط پرونده ها دقیق میشد این اطمینان حاصل بود که مرد ناامید از بایگانی بیرون نخواهد آمد. به خصوص که خود اوهم کم کم دست به کمک برده بود وبتدریج داشت آشنای کار میشد. حرف الف تمام شده بود که پیرمرد گردن راست کرد، یک سیگار دیگر طلبید ورفت طرف قفسه ی مقابل که باحرف ب شروع میشد وپرسید : فرمودید اسم وفامیلتان چه بود؟ که مرد جواب داد : من چیزی عرض نکرده بودم .
بایگان پرسید : چرا به نظرم اسم وفامیلتان رافرمودید در آبدارخانه !و مردگفت : خیر،خیر... من چیزی عرض نکردم.بایگان گفت : چطورممکن اســت نفرموده باشید؟ مردگفت : خیر..خیر..بایگان عینک از چشم برداشت وگفت: خوب ..هنوزهم دیرنشده چون حروف زیادی باقی ست حالا بفرمایید .مردگفت : خیلی عجیب اســت.. من وقت شمارا بیهوده گرفتم. معذرت می خواهم . اصل مطلب را فراموش کردم به شما بگویم. من...من.. هرچه فکر میکنم اسم خودرا به یاد نمی آورم .مدت مدیدی اســت که آن رانشنیده ام .
فکر کردم ممکن اســت شاید بشود شناسنامه ای دست وپا کرد. بایگان عینکش رابه چشم گذاشت وگفت : البته ...باید راهی باشد. اما چه اصراری دارید که حتما...و مرد گفت :هیچ ...هیچ...همینجور بیخودی... اصلا میشود صرفنظر کرد.راستی چه اهمیتی دارد؟ بایگان گفت :هرجور میلتان اســت. اما من فراموشی ونسیان را میفهمم . گاهی دچارش شده ام. با وجود این اگر اصرار دارید که شناسنامه ای داشته باشید راه هایی اســت . بیدرنگ مرد پرسید: چه راه هایی؟و بایگان گفت : قدری خرج برمی دارد. اگرمشکلی نباشد راه حلی هست . یعنی کسی رامیشناسم که دستش دراینکار باز اســت . میتوانیم شمارا ببرم پیش او . بازهم نظرشما شرط اســت . اما باید زودتر تصمیم بگیری چون تا هوا تاریک نشده بایدبرسیم . اداره هم داشت تعطیل میشد که آن دو از پیاده رو پیچیدند توی کوچه ای که به خیابان اصلی می رسید وآنجا میشد سوار اتوبوس شد و رفت طرف محلی که بایگان پیچ واپیچ هایش را می شناخت . آنجا یک دکان درازبود که اندکی خم درگرده داشت چیزی مثل غلاف یک خنجر قدیمی . پیرمردی که توی عبایش دم در حجره نشسته بود، بایگان را می شناخت .
پس جواب سلام اورا دادو گذاشت بامشتری برود ته دکان .بایگان وارد دکان شد وازمیان هزارهزار قلم جنس کهنه وقدیمی گذشت ومرد را یکراست برد طرف دربندی که جلوش یک پرده ی چرکین آویزان بود .پرده را پس زد و در یک صندوق قدیمی را بازکرد و انبوه شناسنامه ها را که دسته دسته آنجا قرار داده شده بود نشان داد و گفت : بستگی دارد که شما چجور شناسنامه ای بخواهید .این روزها خیلی اتفاق می افتد که آدم ها اسم یا شناسنامه یا هردو را گم میکنند. حالا دوست دارید چه کسی باشید؟ شاه یا گدا؟ اینجا همه جورش را داریم فقط نرخ هایش فرق می کند که از آن لحاظ هم مراعات حال شما را میکنیم .
بعضی ها چشمشان را می بندند وشانسی انتخاب میکنند مثل برداشتن یک بلیط لاتاری . تا شما چجور سلیقه ای داشته باشید؟ مایلید متولد کجا باشید ؟ اهل کجا ؟ وشغل تان چی باشد ؟ چجور چهره ای ، سیمایی می خواهید داشته باشید؟ همه جورش میسر و ممکن اســت . خودتان انتخاب میکنید یا من برایتان یک فال بردارم ؟ اینجور شانسی ممکن اســت شناسنامه ی یک امیر،یک تاجرآهن، صاحب یک نمایشگاه اتومبیل ... یا یک.. یک دارنده ی مستغلات ...یا یک بدست آورنده ی موافقت اصولی به نام شمادربیاید. اصلا نگران نباشید . این یک امر عادی اســت . مثلا این دسته ازشناسنامه ها که باعلامت ضربدر مشخص شده ، مخصوص خدمات ویژه اســت که ...گمان نمیکنم مناسب سن وسال شما باشد واین یکی دسته به امور تبلیغات مربوط می شود؛ مثلا صاحب امتیاز یک هفته نامه یا به فرض مسئول پخش یک برنامه ی تلویزیونی.
همه جورش هست و اسم؟ اسم تان دوست دارید چه باشد؟ حسن،حسین, بوذرجمهر و... یا ازسنخ اسامی شاهنامه ای؟ تا شما چه جورش را بپسندید، چه جوراسمی را می پسندید؟مردی که شناسنامه اش راگم کرده بود، لحظاتی خاموش واندیشناک ماند، وز آن پس گفت اسباب زحمت شدم؛ باوجود این اگر زحمتی نیست بگرد وشناسنامه ای برایم پیدا کن که صاحبش مرده باشد. این ممکن اســت؟ بایگان گفت: هیچ چیز غیرممکن نیست.
نرخش هم ارزان تر اســت._ ممنون،ممنون..بیرون که آمدند پیرمرد دکان دارسرفه اش گرفته بود ودرهمان حال برخاسته بود وانگار دنبال چنگک میگشت تا کرکره را بکشد پایین و لابه لای سرفه هایش به یکی دومشتری که دم تخته کارش ایستاده بودند می گفت فردا بیایند چون ته دکان برق نیست و... مردی که درکوچه می رفت به صرافت افتاد به یاد بیاورد که زمانی درحدودسیزده سال می گذرد که نخندیده اســت و حالا ...چون دهان به خنده گشود بایک حس ناگهانی متوجه شد که دندان هایش یک به یک شروع کردند به ورآمدن ، فروریختن وافتادن جلوپاها و روی پوزه ی کفش هایش، همچنین حس کرد به تدریج تکه ای از استخوان گونه ، یکی از پلک ها، ناخن ها و... دارند فرو می ریزند، وبه نظرش آمد شاید زمانش فرارسیده باشد که وقتی ، اگر رسید به خانه و پاگذاشت به اتاقش، برود نزدیک پیش بخاری و یک نظر، برای آخرین بار در آینه به خودش نگاه کند.....!"