مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

از «عروس گوله» تا «مارمه»؛ آیین‌های نوروزی در شمال ایران

در استان‌های زیبای شمال به دلیل وجود جنگل و پوشش گیاهی و سرسبزی، نوروز رنگ و بوی متفاوتی به خود می‌گیرد و هنوز سنت‌هایی هستند (و صدالبته برخی از آن‌ها مشترکاتی با سایر نقاط ایران دارند) که در گوشه و کنار مناطق شمالی بخصوص روستا‌ها زنده نگه داشته شده‌اند و همچنان می‌توان آن‌ها را دید. بد نیست همراه با هم نگاهی به این سنت‌ها بیندازیم و ببینیم شمالی‌ها در عید چه می‌کنند.


نمایش‌های آیینی نویددهنده آغاز سال نو در استان گیلان

عروس گوله:
از مراسم‌ قبل از حلول سال نو به شمار می‌رود. این نمایش همراه با آوازهایی با ریتم مشخص دارای مفاهیم اخلاقی و آیینی خاص است. بازیگران این نمایش معمولاً سه نفر هستند که در نقش غول، پیربابو و نازخانم ظاهر می‌شوند. نازخانم را بیشتر مواقع پسر جوانی که لباس زنانه پوشیده است بازی می‌کند.

رابرچره:
در این نمایش نمادین که اجرای آن ویژه سال نو و بسیار شبیه به عروس‌گوله است، شخصیت‌هایی چون سرخوان، آهو و نوجوانی که پوست بره سیاه می‌پوشد و مجسمه دست سازی به همراه دارد و آن را می‌گرداند ایفای نقش می‌کنند.

گل گل چهارشنبه:
از دیگر مراسم‌های کهن ایرانیان در استان گیلان که در غروب آخرین سه‌شنبه سال درشب چهارشنبه انجام می‌شود، گل گل چهارشنبه است. به این منظور پشته‌هایی از کاه و کلش را آتش می‌زنند و از روی آتش می‌پرند و هنگام پریدن با خوشحالی می‌خوانند: گل گل چهارشنبه / به حق پنجشنبه / زردی بیشه / سرخی بایه / نکبت بیشه / دولت بایه. این سنت از روزگار زرتشت برجای مانده است.

فالگوش ایستادن:
از دیگر برنامه‌های چهارشنبه سوری فالگوش ایستادن است. برای این کار در گذرگاه‌ها می‌ایستند و با شنیدن پنهانی نخستین کلمات عابران، مفهوم آن را بر توفیق یا ناکامی‌خود در سال آتی می‌شمارند.

شال اندازی:
درمناطق کوهستانی از رسوم شایع چهارشنبه سوری و‌گاه سال نو خواستگاری از دختر صاحب خانه است. معمولاً به گوشه شال مقداری شیرینی و آجیل به عنوان هدیه صاحب خانه بسته می‌شود و شال اندازان بدون مشخص کردن هویت خویش به خانه فرد دیگر می‌روند. گفتنی است این مراسم قدیمی ‌همچنان در برخی روستا‌ها برگزار می‌شود.

سرگرمی‌ شب‌های عید روستاییان گیلان

در روستاهای استان گیلان مردم شب زنده داری می‌کنند، دوستان و همسایه‌ها هر شب به خانه همدیگر می‌روند و دورهم جمع می‌شوند. رسم است که آن‌ها پس از پذیرایی با چای و شیرینی، به دو دسته تقسیم شده و رو به روی هم می‌نشینند و چیستان تعریف می‌کنند و اگر یکی از طرفین نتواند جواب درست را بدهد بازنده است و گروه بازنده بیرون از اتاق می‌روند و در جای تاریکی می‌ایستند و هر یک هفت بار صدای گربه و هفت بار هم صدای خروس را تقلید می‌کنند.

نوروزخوانی:
نوروزخوانی از مراسم‌های آخر هرسال در استان‌های شمالی است. این آیین در شمال کشور نشانه ورود بهار و خیر و برکت به زمین است. برای این کار، گروهی نوروزخوان در کوچه و خیابان به راه می‌افتند و ترانه‌های محلی می‌خوانند و ساز می‌زنند.


یکی از نوروزخوانان، کوله کش نام دارد. مردم به نوروزخوانان هدایایی مانند پول، شیرینی‌های محلی، گردو، نخود و کشمش و یا تخم مرغ می‌دهند. از معروف‌ترین اشعار ویژه نوروزخوانی در استان گیلان در مدح دوازده امام و همچنین عروس گوله است.
اصولاً نوروز خوانی در مناطق استان گلستان هم نیم نگاهی به منطقه مازندران و شاهرود دارد زیرا گویش آوازخوانان آن بیشتر تحت تأثیر زبان طبری یا‌‌ همان مازندرانی است. بخصوص آنکه نوروزخوانان بیشتر از روستاهای غرب استرآباد بودند که همه آن‌ها لهجه مازندرانی دارند. علت آن نیز نزدیکی غرب ایالت استرآباد با شرق ایالت مازندران بوده است.

سیزده سال:
آخرین مراسم نوروزی، سیزدهمین روز سال است. در این روز مردم گیلان بیشتر به کنار رودخانه‌ها و در دل جنگل‌ها می‌روند و به صورت گروهی، آخرین روز نوروز را گرامی ‌می‌دارند. دختران گیلانی در این روز سبزه گره می‌زنند و برای آینده زیبایشان آرزو می‌کنند. این مراسم معمولاً با بندبازی و کشتی گیله مردی و نواختن ساز و نقاره همراه است. در حال حاضر هم در اطراف شهرهایی مانند فومن و صومعه‌سرا این مراسم به طور کامل برگزار می‌شود.

مازندران در سال نو

در چهارشنبه آخر سال، آش محلی مخصوصی به نام «هفت ترشی» می‌پزند و در محل بین همسایه‌ها پخش می‌کنند. این آش از ترشی‌هایی مانند آب نارنج، آب لیمو، آب انار، سرکه، گوجه سبز و آب ازگیل تهیه شده است. همچنین در غروب آن روز هم در حالی که برای خود و خانواده و دوستان آرزوی خوشی در سال نو می‌کنند از روی کاه‌هایی که آتش زده‌اند می‌پرند.
لازم به ذکر است در زمان قدیم که تلویزیون و رادیو وجود نداشت با تیراندازی و یا اذان گفتن آغاز سال نو را نوید می‌دادند.

مادرمه یا مارمه:
اولین روز هر ماه تبری، مادرمه یا مارمه (mare meh) محسوب می‌شود. در این روز، مازندرانی‌ها یک فرد خوشقدم را انتخاب می‌کنند تا پس از تحویل سال نو به عنوان اولین نفر وارد خانه شود و بعد از ورود او افراد دیگر وارد خانه شوند تا به اصطلاح مارمه او را بشکند. در زمان‌های قدیم مازندرانی‌ها بشدت به این سنت پایبند و معتقد بودند. به شخصی هم که خوشقدم و مایه خیر و برکت بوده و شایسته شکستن مارمه است، مارمه لینگ می‌گویند.
در روز اول عید هم هر خانواده‌ای مارمه لینگ را از میان افراد خانه، همسایه، اقوام نزدیک، کودکان، سادات و یا هر کسی که خوشنام و دارای رفتار برازنده‌ای است، انتخاب می‌کنند و از قرآن استخاره می‌گرفتند و اگر نتیجه استخاره خوب آمد به آن فرد خبر می‌دادند. شخص خوشقدم پس از تحویل سال نو با پای راست وارد خانه و تک تک اتاق‌ها می‌شود و در آخر از صاحبخانه عیدی می‌گیرد و همگی دعا می‌کنند که سال نو سال پر خیر و برکتی باشد.
در استان مازندران، شب سال نو رسم است که همه سبزی پلو با گوشت و یا مرغ سر سفره‌هایشان داشته باشند. همچنین از قدیم الایام رسم است در اولین شب سال نو ورودی خانه‌ها با شمع و یا چراغ روشن باشد.

نوروز گلستانی‌ها

در استان گلستان در عیدنوروز مراسم ویژه‌ای برگزار می‌شود. قبل از آغاز سال نوزنان گلستانی نان‌های محلی و شیرینی کاک که نوعی شیرینی محلی ویژه استان گلستان است پخت می‌کنند.
گلستانی‌ها در این ماه حتماً خودشان برای سفره هفت سین سمنو می‌پزند.
در زمان‌های قدیم قبل از تحویل سال نو، خانم‌ها در مطبخ یا‌‌ همان آشپرخانه خودمان، دهانه کیسه برنج، آرد و ظروف چند خوراکی پرمصرف خانه را بازمی‌گذاشتند، زیرا باور داشتند که از این طریق رزق و روزی در سال جدید زیاد می‌شود.
باور دیگر گلستانی‌ها که تعریف کردن آن خالی از لطف نیست این است که ساعتی قبل از تحویل سال نو، ظرفی حاوی آب را گرم می‌کردند تا دقیقاً بعد از تحویل سال نو رشته در آن ریخته و برای ناهار روز اول عید غذا درست می‌کردند، با این باور که رشته طول عمر را زیاد می‌کند. بعد از تحویل سال نو، مردم استان گلستان، دختران دم بخت را به طور نمادین از خانه بیرون می‌برند تا با پادرمیانی یکی از زنان خوشبخت همسایه به خانه برگردانده شوند، با این باور که در سال جدید ازدواج می‌کنند.
همچنین در استان گلستان رسم است در روز اول عید ابتدا باید نوعروس به خانه پدری خود برای دست بوسی و عیددیدنی برود.
همچنین گلستانی‌های قدیمی‌ داخل یک سینی مسی را با آب زعفران دعای «یا مقلب القلوب...» نوشته و سر سفره هفت سین می‌گذارند تا اولین ناهار سال جدید را روی آن ریخته و صرف کنند. به عقیده آن‌ها این کار برکت سفره‌شان را زیاد کرده و برای خانواده در سال نو سلامتی به ارمغان می‌آورد.

قاشق زنی:
این رسم در شب چهارشنبه سوری توسط جوانان و بیشتر دختران با رفتن به در خانه همسایه‌های محلات انجام می‌شود. آن‌ها با پنهان کردن روی خود زیر یک چادر و بدون آشنایی خواستار هدیه و خوراکی‌های ویژه عید نوروز می‌شوند. نقل و نبات و تنقلات از عمده‌ترین چیزهایی است که درکاسه قاشق زنان جای می‌گیرد.

نوروز امسال را در گیلان متفاوت‌تر خواهید دید

امسال در ساحل منطقه آزاد انزلی، هفت سین متفاوتی برپا خواهد شد. هفت لوتکا (قایق پارویی) که هر کدام با رنگ‌های شاد رنگ‌آمیزی شده‌اند در کنار ساحل دریا قرار داده می‌شوند و داخل هر یک از این قایق‌های پارویی قرار است گل‌های زیبای بهاری که یک سین از هفت سین سفره در ابعاد بزرگ را احاطه کرده‌اند قرار داده شوند. امسال حضور این قایق‌ها در ساحل دریای بندرانزلی رنگ و بویی دیگر به عید نوروز می‌بخشد. همچنین حرکت و گشت و گذار و استقبال مهمانان نوروزی توسط بزرگ عروسک‌های ۴ متری «کاس خانم و کاس آقا» که نماد یک زن و مرد روستایی هستند در این ساحل، دیدنی است. در کنار حرکت عروسک‌های ۴ متری و هفت سین متفاوت و زیبا در ساحل دریا، اجراهای خیابانی و نمایش‌های آیینی شاد و مفرح برای گردشگران در این منطقه پیش‌بینی شده است. (مهسا قوی قلب/ ایران نوروز)


ادامه مطلب ...

آیین‌های نوروزی در فرهنگ و باور مردم آذربایجان

در برخی مناطق آذربایجان، نوروز با ده‌ها رسم و سنت قدیمی‌اش همچنان حفظ شده‌ و مردم این مناطق این رسوم را هر سال برپا می‌دارند. ‌آذربایجانی‌ها از این عید با عناوینی چون «نوروز بایرامی» و «ایل بایرامی» یاد می‌کنند.


غبارروبی منازل
مردم آذربایجان ماه اسفند را بایرام آیئی یا «ماه عید» می‌خوانند و از اواسط اسفندماه، با شور و اشتیاق گرد و غبار منازل را که در منطقه به «هیس آلماق» (به معنای تحت اللفظی گرفتن غبار) یا خانه تکانی مرسوم است از رخسار خانه‌ها می‌زدایند و با مراسم‌های خاصی مثل شستن فرش‌ها، حلاجی کردن و شستن پشم رختخواب‌ها و ناز بالش‌ها و کارهایی از این قبیل، به استقبال و پیشواز سال نو و بهار می‌روند.


آماده کردن سبزه
آماده کردن سبزه نوروزی نیز همچون بسیاری از دیگر جاهای ایران عزیز از دیگر رسومی ‌است که در آذربایجان رایج است. سبزه رویاندن که معمولاً از گندم، عدس، جو و سایر روییدنی‌ها صورت می‌گیرد، یکی دو هفته مانده به عید به وسیله زنان خانواده مهیا می‌شود و این سبزه در خانه به عنوان مظهر رویش و سرسبزی باقی می‌ماند و در سیزدهم نوروز به دامان طبیعت برده و در
آب روان رها می‌شود.


«چرشنبه بایرامی»
در «چرشنبه بایرامی» گذشته از آنچه در همه جا رایج است، کدبانوی خانه به تعداد اعضای خانوار، تخم مرغ رنگ می‌کند و با برشته کردن دانه‌های گندم، نوعی آجیل گرم به نام «قورقا» درست کرده و در پیاله‌های چینی می‌ریزد و به همراه آجیل‌های دیگری مثل مغزپسته، گردو، نخودچی، کشمش، بادام و تخم کدو، بر سر سفره قرار می‌دهد. علاوه بر تنقلات ذکر شده، در سفره این شب، عناصر دیگری همچون شمع روشن، شاخه سبزی موسوم به «همیشه جوان»، نمک، آب، نان، شاخه نبات و یک جلد قرآن مجید نیز به چشم می‌خورد.


مراسم سایا
مراسم سنتی «سایا» از جمله زیباترین رسم‌های مردمان خطه آذربایجان به مناسبت روزهای پایانی سال و آغاز سال نو است که از چند ده روز مانده به عید نوروز در شهرها و روستاهای مختلف آذربایجان برگزار می‌شود. برپاکننده این مراسم شخصی به‌ نام سایاچی است. ‌وی در روزهای پایانی هر سال خانه به خانه می‌گردد و با خواندن شعرهایی مخصوص برای اهالی هر خانه‌، سالی پربرکت را آرزو می‌کند. او همچنین روزهای مانده به عید را شمارش می‌کند و به این دلیل می‌توان گفت به احتمال زیاد، واژه سایا‌ از مصدر ترکی سایماق به معنای ‌شمردن گرفته شده است.


شال اندازی
یکی دیگر از مراسم‌های این شب، شال‌اندازی است، گرچه امروز حضور آن در زندگی مردم شهری در این دیارکمرنگ شده، ولی هنوز در بیشتر مناطق روستایی آذربایجان معمول است. در برخی مناطق، نوجوانان با حضور در پشت بام خانه همسایه‌ها و آویزان کردن «شال» یا «قورشاق» به داخل خانه، طلب انعام و عیدی می‌کنند و کدبانوی خانه نیز به «شال» آویزان شده، تخم مرغ رنگین و مقداری تنقلات می‌ریزد. این رسم به «قورشاق سال لاماخ» و در برخی مناطق نیز به «شال سال لاماخ» معروف است.


تخم‌مرغ شکستن
از دیگر مراسم رایج در این مناطق تخم‌مرغ شکنی است. معمولاً در روز چهارشنبه آخر سال تخم‌مرغ‌ها را در پوست پیاز می‌پزنند تا رنگ بگیرد و آن‌ها را بین کودکان، نوجوانان و جوانان به عنوان سوغاتی چهارشنبه توزیع می‌کنند. جوانان در این شب و فردای آن، به انجام نوعی بازی موسوم به «یومورتا چاقیشدیرما» یا تخم مرغ بازی می‌پردازند که طی آن هر دو طرف بازی تخم مرغ‌های خود را با فنی خاص، به هم می‌زنند و هر کس که سر و ته تخم مرغش بشکند، بازنده بازی است و تخم مرغ‌اش را باید به برنده بدهد.


عیدی فرستادن
از دیگر رسوم این شب، فرستادن خنچه یا به گویش محلی خنچا (دوری بزرگی پر از تحفه) از منزل داماد به منزل نو عروس است. در این خنچه معمولاً میوه، شیرینی، گلدان‌های پرگل، ماهی و پارچه‌ای برای خانواده عروس و خود نوعروس گذارده می‌شود. همچنین در چنین روزی، بزرگ خانواده به دختران شوهر کرده خود هدیه‌ای به نام «بایرام لیق» یا عیدی می‌فرستد که ممکن است لباس یا پارچه‌ای نفیس و یا پول نقد باشد که به همراه بسته‌ای از انواع تنقلات و شیرینی پیشکش کرده و ضمن بازدید و تحویل هدایا به او، فرا رسیدن چهارشنبه یا «چرشنبه بایرامی» و سال نو را تبریک می‌گوید.


بخت گشایی
یکی دیگر از مراسم بسیار قدیمی‌ آخرین چهارشنبه‌ سال در آذربایجان، مراسم بخت گشایی است. مراسم بخت گشایی شامل گره زدن دستمال یا چارقد بود، بدین ترتیب که دختران دم بخت، گرهی به دستمال یا چارقد خود می‌زدند و از اولین رهگذر می‌خواستند تا به امید باز شدن گره از کارشان،
گره را بگشاید. البته این رسم امروزه از رونق افتاده است.
همچنین بیرون رفتن از خانه در صبح روز چهارشنبه آخر سال و پرکردن کوزه آب از دیگر مراسم‌های مرسوم بخت‌گشایی بود. در چنین شبی دختران دم بخت دور یکی از تازه عروسان فامیل جمع شده و هر یک از آنها انگشتری خود را در داخل تشت آبی که در مقابلشان بود انداخته و روی آن را با یک روسری می‌پوشاندند و ضمن اینکه به خواندن ترانه و رقص و پایکوبی می‌پرداختند، تازه عروس حاضر در جمع نیز از زیر روسری دست در تشت آب کرده و با خواندن شعر محلی یکی از آن انگشتری‌ها را
بیرون می‌آورد.
آن انگشتر به هر کدام از دختران که تعلق داشت، باور بر این بود که بخت آن دختر در سال جدید باز می‌شود و او در سال جدید به خانه بخت می‌رود.
علاوه بر موارد مذکور، در برخی از روستاهای آذربایجان و در صبح فردای چهارشنبه سوری، دختران دم بخت کوزه‌های آب به دوش کشیده و به سمت چشمه‌سارها حرکت می‌کنند و ضمن شست‌وشوی دست و صورت خود و نوشیدن از آب چشمه، کوزه‌های خود را هم پر کرده و به خانه برمی‌گردند، و اعتقاد دارند که خوردن آب چشمه در این روز خاص باعث برآورده شدن آرزوهای آنها می‌شود.
همچنین آق بیرچک (یکی از زنان که سنی از او گذشته و درمیان فامیل از احترام خاصی برخوردار است) قیچی به دست همراه دختران دم بخت به محل چشمه‌سارها می‌رفت و هر یک از دختران نیتی کرده و از زن سالمند می‌خواستند برایش سبزه بچیند و آن زن برای برآورده شدن نیت دختر مذکور با قیچی از سبزه‌های روییده در کنار چشمه‌سار سبزه می‌چید و در آب روان می‌انداخت و برای برآورده شدن آرزوی آن دختر دعا می‌کرد.


گرفتن عیدی
مردم آذربایجان، در زمان عید و هنگام دید و بازدید آیین‌های دینی و مذهبی را فراموش نمی‌کنند، هنوز در جای جای این دیار رسم گرفتن اولین دریافتی(عیدی)، به عنوان برکت سال از بین صفحات قرآن کریم رایج است.
قبل از تحویل سال نو، پدر و یا بزرگ خانه به تعداد افراد خانواده اسکناس‌هایی را در صفحات قرآن مجید قرار می‌دهد و با تحویل سال و خواندن دعای تحویل سال افراد خانه اولین دریافت نقدی خود را در سال جدید از قرآن کریم می‌گیرند و اعتقاد دارند این پول به کارشان در سال جدید برکت می‌دهد.
در گذشته نه چندان دور برای این روز مردم لباس‌های نوی خود را به تن می‌کردند و کوزه‌ای که در بین اقلام خرید چهارشنبه قرار داشت را پر آب تازه می‌کردند و گاهی چای صبحانه روز چهارشنبه‌شان را از همان آب تهیه می‌کردند.
این رسم که بیشتر از سوی زنان خانه انجام می‌گرفت بدین صورت بود آنها در مکانی که دیده نشوند می‌ایستادند و کلیدی زیر پای خود نهاده و به سخنان رهگذران گوش می‌دادند و تفال می‌زدند.


زیارت اهل قبور
در آیین‌های نوروزی مردم آذربایجان، درگذشتگان نیز جای خود را دارند. مردم آخرین پنجشنبه سال، نخست به قبرستان‌ها می‌روند و بعد از تحویل سال به دیدن کسانی می‌روند که عزیزی را به تازگی از دست داده و عزادارند. افرادی که عزیزی را از دست داده‌اند عید نوروز برای آنها قره بایرام (یا عید سیاه) است.


سفره هفت سین
تزیین سفره هفت سین نیز از دیگر رسومی ‌است که در سرتاسر ایران و ازجمله آذربایجان همچنان رایج است. پس از تحویل سال، سفره عید در خانه‌ها پهن می‌شود و افرادی که برای عیددیدنی به خانه‌ها می‌آیند در کنار سفره می‌نشینند و پذیرایی می‌شوند. در بیشتر مناطق به ویژه در گذشته، در سفره نوروز خوراکی‌هایی چون ماست دست نزده، برنج سفید پخته و گاه خام، گوشت و اساساً غذاهایی می‌گذاشتند که نشانی از برکت و محصول خوب باشد. همچنین در کنار این غذاها، نمادهایی مانند آینه، تخم مرغ، سمنو، سبزه، شیرینی، و آب چهل یاسین می‌گذارند، یعنی ترکیبی از برکت و باروری.


دید و بازدید
بعد از تحویل سال نو، دید و بازدید از بزرگان خانواده و اعضای فامیل آغاز می‌شود که معمولاً کوچکترها به دیدار بزرگترها می‌روند، عید را تبریک می‌گویند و از آنها عیدی می‌گیرند. همچنین دید و بازدیدها تا روز سیزدهم به طول می‌انجامد.


آیین سیزده به در
مراسم عید نوروز در آذربایجان با آیین سیزده به در پایان می‌یابد. در این روز، همه به صحرا می‌روند و در دامن طبیعت به جشن و شادی می‌پردازند. همچنین در این روز همه سبزه‌ها به آب انداخته می‌شود. دخترها نیز در کنار سبزه‌ها در آرزوی بخت خوب، سبزه‌ای گره می‌زنند.(رحمان احمدی/ ایران نوروز)


ادامه مطلب ...