روزنامه دیلی میل نوشت:بسیاری از گروه های حامی بیماران سرطانی
توصیه هایی در زمینه صحبت کردن با افراد سرطانی مطرح می کنند؛ در گزارش
مرکز درمان سرطان آمریکا به هفت موضوع اشاره کرده که هرگز نباید به دوست و
یا فرد مبتلا به سرطان گفت.
آنچه نباید به افراد مبتلا به سرطان گفت:
**حالت چطوره؟
هرچند
که ممکن است گفتن حالت چطوره یک سئوال باملاحظه و دلسوزانه به نظر آید؛
اما پرسش حال شما چطوره؟ از یک بیمار سرطانی ممکن است آزار دهنده باشد چرا
که بیماران مبتلا به سرطان در پاسخ این پرسش چه باید بگویند؟
**اظهارات بیش ازاندازه خوشبینانه
زمانی
که فردی به سرطان مبتلا می شود نیازی به یک فرد دلگرم کننده ندارد.
بعلاوه اظهارات نوید بخش مانندحال تو خوب می شود باعث می شود که بیمار در
صورت عدم توانایی در حفظ روحیه مثبت خود، احساس گناه کند.
دکتراستان گلدبرگ که در 57 سالگی به سرطان مبتلا شد گفت: خوشبینی کاذب آنچه را که در بدن من در حال رخ دادن بود، بی ارزش کرد.
***وزن کم کردی
شوخی با تغییرات فیزیکی فرد مبتلا به سرطان مانند اینکه وزن کم کرده ای، کار امیدوارکننده ای نیست.
***مقایسه با سرطان فرد دیگر
هر سرطان متفاوت است بنابراین حتی اگر عموی شما از این بیماری جان سالم بدر برده است ، ابراز این موضوع کمکی نخواهد کرد.
***شانس آوردی که این بیماری یک نوع بدتر سرطان نیست
اگرچه
با ابراز این گفته سعی دارید که بیمار را شاد کنید اما کم اهمیت جلوه
دادن سرطان یک فرد، کمکی به ایجاد حس خوب در بیمار نمی کند.
***پرسش درباره پیش آگهی بیماری
صحبت
در مورد پیش آگهی سرطان درصوتی که بیمار مایل به همکاری باشد، اشکالی
نداره اما درصورتیکه نمی خواهد درباره آن صحبت کند، بهتر است چیزی پرسیده
نشود.
***ابرازاحساس پریشانی خود
به دوست خود بگویید از اینکه وی به سرطان مبتلا شده است بسیار متاسف هستید اما در این خصوص زیاد ابراز احساسات و یا ناراحتی نکنید.
***پس به یک فرد سرطانی چه باید گفت؟
به
گفته دکترگلدبرگ، مفیدترین روش ارائه کمک مشخص است. نگویید بذار ببینم چه
کمکی می توانم انجام دهم بلکه بگوییدمی خوام این هفته یک روز برای تو شام
درست کنم چه روزی برایت مناسب است؟
دکتروندی هارپام که برای مدت بیش
از دو دهه یک سرطان عود کننده داشت، موافق است که پیشنهاد کارهای مشخص
مانندخرید از سوپر مارکت مفیدترین روش است.
اما بیش از هر چیز، مهمترین
کار این است که تنها به حرف های فرد مبتلا به سرطان گوش داد و صحبت نکرد.
برخی اوقات تنها به یک حضور آرام و گوش دادن دلسوزانه نیاز است.
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت، با اشاره به اینکه افراد بیکار در صدر آمار خودکشی هستند، گفت: بیشترین آمار خودکشی از طریق مسمومیت صورت گرفته، لذا از وزارت جهاد کشاورزی تقاضا داریم سموم شیمیایی را رقیق و مواد تهوعآور به آن اضافه کنند.
وی افزود: خودکشی در زنان شایعتر از مردان بوده، ولی موارد فوت ناشی از آن در مردان بیشتر از زنان است.
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت از راهاندازی سیستم ثبت خودکشی در نظام سلامت کشور خبر داد و گفت: بر اساس ارزیابیهای انجامگرفته از لحاظ آمار خودکشی در مشاغل مختلف به تقریب بیشترین آمار خودکشی مربوط به افراد بیکار، دانشآموزان، دانشجویان، مشاغل آزاد، کارگران، کارمندان، کشاورزان و دامداران به وقوع پیوسته است.
حاجبی ادامه داد: بر اساس آخرین آمارها 30 درصد از خودکشیها مربوط به مناطق روستایی و 70 درصد مربوط به شهری است. همچنین بیشترین آمار خودکشی از لحاظ سطح تحصیلات مربوط به افراد دیپلمه و کمترین آمار در سطح تحصیلات فوقلیسانس و بالاتر است.
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت افزود: خودکشی در افراد مجرد بیشتر است، ولی در سالهای اخیر در افراد متأهل نسبت به گذشته بیشتر شده است، همچنین بیماران افسرده و افرادی که دارای اختلالات روانپزشکی و افکار خودکشی هم بوده، یا تاریخچه خانوادگی خودکشی دارند جزو گروههای پرخطر به شمار میرود
وی بیان داشت: وزارت بهداشت بهعنوان متولی سلامت برنامه پیشگیری از خودکشی را اجرا کرده و ارتقای سطح آگاهی پرسنل بهداشتی در مورد مراقبت و پیشگیری رفتارهای خودکشی را مدنظر قرار داده است. همچنین ایجاد نگرش صحیح و ارتقا سطح آگاهی جامعه از دیگر اهداف وزارت بهداشت در کاهش خودکشی به شمار میرود.
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت بیان داشت: در منطقه امرو و مدیترانه شرقی ایران تنها کشوری بوده که سیستم جمعآوری دادههای مربوط به خودکشی را دارد. همچنین در حال حاضر همه بیمارستانها موظفند هر کسی را که با اقدام خودکشی به آنجا ارجاع دهند قبل از ترخیص توسط روانشناس یا روانپزشک ویزیت کنند.
حاجبی بیشترین عامل خودکشی را مسمومیت از طریق مواد شیمیایی برشمرد و عنوان کرد: همکاری بین بخشها در کاهش آمار خودکشی بسیار مهم است لذا از وزارت جهاد کشاورزی درخواست داریم سموم را رقیق کرده و آنها را دارای مواد تهوعآور کند.
وی خاطرنشان کرد: شایعهترین سن خودکشی 15 تا 24 سال بوده و همکاری آموزش و پرورش در کاهش این معضل بسیار حائز اهمیت است. همچنین رسانهها در کاهش آمار خودکشی سهیم بوده و باید انعکاس خبرهای مربوط به خودکشی را با دقت منتشر کرده تا از طریق بزرگنمایی آن سبب افزایش خودکشی نشوند.
مطالعات جدید نشان می دهد افراد گیاهخوار ۳.۶ سال بیشتر از افراد غیرگیاه خوار عمر می کنند.
استاد دانشگاه علوم پزشکی
ایران با تاکید بر معاینه چشم قبل از انجام تمامی اعمال جراحی و غیر جراحی
زیبایی صورت، افزود: با توجه به حساسیت چشم، معاینه قبل از جراحی زیبایی در
اطراف چشم، ضروری است.
وی با اشاره برگزاری کارگاه تومورهای پلکی و پوستی صورت در کنگره پیش رو، گفت: در این کارگاه، روش های جراحی و غیرجراحی مورد بحث قرار می گیرد.
بهمنی همچنین از برگزاری کارگاه مجاری اشکی و راه های درمان خبر داد و افزود: در یکی از کارگاه ها، عوارض کارهای زیبایی صورت، مورد بررسی قرار می گیرد.
جانشین دبیرکل انجمن جراحان پلاستیک و ترمیمی خاورمیانه و آفریقا با تاکید بر اینکه هر گونه کار جراحی بر روی بخش فوقانی و میانی صورت بر عملکرد چشم تاثیر گذار است، تصریح کرد: توصیه اکید ما به متخصصین مختلف که روی صورت کار می کنند، این است که قبل از انجام کار، حتما بیمارشان را به چشم پزشک ارجاع بدهند.
وی با اشاره به حساسیت هایی که چشم دارد، افزود: چشم افراد متقاضی زیبایی بخش فوقانی و میانی صورت می بایست به لحاظ خشکی چشم، عدم کارآیی غده اشکی، بیرون زدگی اشکی چشم، عدم قدرت کافی در تاندون های اصلی پلک، بالانس عضلات چشم، دید چشم و به خصوص سطح کره چشم از نظر کیفیت اشکی، باید مورد بررسی قرار گیرد تا عارضه ای موجه سلامت چشم فرد نباشد.
دبیر علمی انجمن جراحان پلاستیک و ترمیمی چشم ایران، ادامه داد: انجام کار زیبایی در بخش فوقانی و میانی صورت بدون معاینه چشم ها، می تواند با عوارضی همچون «نابینایی» و «دوبینی» همراه باشد.
بهمنی همچنین به بروز خشکی شدید قرنیه و زخم قرنیه به عنوان دیگر عوارض جراحی زیبایی صورت قبل از معاینه چشم اشاره کرد و افزود: معاینه دقیق چشم قبل از عمل زیبایی صورت، می تواند از عارضه های چشمی جلوگیری و یا منجر به درمان شود.
به گفته وی، بخش فوقانی و میانی صورت از نقطه ای که موهای سر رشد می کند تا جایی که پره بینی هست، شامل می شود.
بهمنی، انجام معاینه چشم قبل از عمل زیبایی صورت را مهم برشمرد و افزود: مشاوره چشمی به جراح می دهد و از عوارض بینایی جلوگیری می کند. ضمن اینکه می تواند عملکرد بینایی فرد نیز بهتر شود. بنابراین، توصیه ما این است که قبل از انجام کارهای جراحی و غیر جراحی بر روی قسمت فوقانی و میانی صورت، حتما با چشم پزشک مشورت شود.
بیست و ششمین کنگره سالیانه چشم پزشکی ایران، از ۲۲ تا ۲۵ آذر ۹۵ در سالن همایش های رازی تهران برگزار می شود.
بامداد-به محض اینکه مراحل دردهای کمر به پایان میرسد، به بیمارانی که کمرشان آسیب پذیر است توصیه میشود که هر چه سریع تر فعالیتهای روزمره شان و ورزش کردن را از سر بگیرند.
درواقع، برای کمر هیچ چیزی بدتر از بی تحرکی نیست. هر چه کمترتان عضله ای تر باشد، خطر ابتلا به کمردرد کمتر خواهد بود!
به افرادی که کمرشان حساس و آسیب پذیر است، چه ورزش هایی توصیه می شود؟
عضله ای کردن کمر برای کاهش خطر ابتلا به کمردرد ضروری است. با این حال توجه داشته باشید که اگر برخی ورزش ها مفیدند، برخی دیگر ممکن است باعث درد و رنج در ناحیۀ کمر بشوند.
در صورت وجود کمردرد، از چه ورزش هایی باید اجتناب کرد؟
ورزش های خشن که لازمۀ انجام آنها داشتن برخورد خشن و پیچ و تاب در ناحیۀ کمر است و موجب بروز آسیب های کوچک می شوند، ممنوع اند.
همچنین افرادی که کمردرد دارند به شدت از انجام این ورزش ها منع می شوند:
جودو، کشتی، قایق رانی، کانو کایاک، تمام ورزش های راکتی (تنیس، پینگ پنگ، بدمینتون ….)، وزنه برداری و هارتل، ترامپولین و …. .
به افرادی که کمرشان حساس و آسیب پذیر است، چه ورزش هایی توصیه می شود؟
سه ورزش به شدت توصیه می شوند: شنا، پیاده روی و دوچرخه سواری.
شنا بهترین ورزش برای کسانی است که از کمردرد رنج می برند. شنا نوعی درمان کامل برای مشکلات کمر است. وقتی که بدن در آب است، در حالت بی وزنی است و از یک سری از قید و بندها رها می شود. در نتیجه ستون مهره ها تحت فشار و وزن بدن قرار ندارد… .
پیاده روی نیز یک فعالیت جسمی بسیار مناسب است. بسیار ساده می توان پیاده روی کرد؛ چه مسیر کوتاه باشد و چه طولانی، چه سرعت پیاده روی زیاد باشد و چه کم، فایده و تأثیر خود را خواهد داشت. اگر پیاده روی می کنید باید تعداد گام هایتان را افزایش دهید به جای اینکه اندازۀ گام هایتان را بیشتر کنید. در واقع هر چه طول گام بیشتر باشد، میزان پیچ خوردگی در ستون مهره ها بیشتر خواهد بود.
اگر پیاده به یک گردش طولانی می روید، گام هایتان باید مرتب باشند. ضمناً کوله پشتی تان هم باید سبک باشد.
چرا نباید بدوید؟
زمانی که می دوید، در هر گام ستون مهره ها ۱۰ برابر وزن بدن را باید تحمل کند. به علاوه موج های سختی در راستای پاهای شما بالا می روند. در نتیجه، ستون مهره ها در معرض درد قرار خواهد گرفت. اگر واقعاً اصرار دارید که بدوید، باید احتیاط کنید و کفش های مناسبی بپوشید که بتوانند از شدت شوک های وارده بر ستون مهره ها بکاهند.
و در نهایت دوچرخه سواری؛ این فعالیت به شرطی مناسب است که موقعیتی مناسب برای قرارگرفتن بر روی دوچرخه داشته باشید (تناسب بین اندازۀ دوچرخه و ارتفاع بدن) و هیچ مشکل خاصی برای سطح ستون مهره ها ایجاد نشود.
در این موارد حتماً با پزشک تان مشورت کنید، او می تواند تمرینات و حرکات مناسبی به شما پیشنهاد کند.
منبع:seemorgh.com
جام جم سرا:
این تمرینها ممکن است در ابتدا شما را از نظر ذهنی و فیزیکی کمی آزار بدهند. اما به دلیل نقش باارزشی که در حفظ سلامتتان دارد، بهتر است و البته خواهید توانست با تداوم و پشتکار از مرحله آزاردهنده اولیه عبور کنید.
غالب شدن بر ناراحتی
ورزش کردن در بدنی فربه، همهاش به تکان دادن چند ده کیلو اضافه وزن خلاصه نمیشود، بلکه احتمالا با درد و نتایجی ناراحتکننده همراه خواهد بود اما ما توصیه میکنیم برای تکان دادن بدنتان از هر فرصتی استفاده کنید
هدف گذاری
اگر میخواهید هر روز فعالیت کنید، با تقسیم تمریناتتان به تکههای کوچکتر و قابل کنترل، شانس انجام دادنشان را افزایش دهید. اگر هدف شما این است که پلکان منزلتان را بالا بروید، بدون اینکه به نفس نفس بیفتید، اهدافتان را خرد کنید، مثلاً ابتدا هدفتان را تنها بالا رفتن پلکان یک طبقه قرار دهید بدون اینکه خسته شوید. سپس به تدریج هدفتان را ارتقا دهید، دفعه بعدی نوبت این است که دو طبقه را بالا بروید، بعد سه طبقه و به همین ترتیب. بدین صورت، بدون اینکه خودتان بفهمید، براحتی میتوانید به هدف اصلیتان برسید!
پیاده روی
اگر بدنبال یک تمرین ارزان و ملایم هستید که کمترین فشار را به بدن شما وارد کند، حتماً پیاده روی را امتحان کنید. اگرچه ممکن است اوایل کمی برایتان سخت باشد، اما اگر بتوانید برای یکی دو هفته به آن بچسبید، خواهید دید که پیشرفت میکنید!
پیاده روی، یکی از بهترین ورزشهایی است که میتوانید به راحتی آن را در زندگی روزمرهتان بگنجانید. فرصت پیاده روی همه جا فراهم میشود، از پیاده روی به سمت صندوق پستی گرفته تا رفتن به فروشگاه از پارکینگ. بعلاوه کلی هم کالُری میسوزانید: مثلاً اگر وزنتان حدود ۸۰ کیلو باشد، در هر دقیقه ۹/۷ کالری خواهید سوزاند. اگر وزنتان هم بیشتر باشد، بیشتر کالری خواهید سوزاند!
تمرینات قدرتی
شما هم میتوانید مانند بقیه با وزنه تمرین کنید، تمرین با کمک وزن بدن رایگان است! و هیچ نیازی هم به ثبت نام در باشگاه یا وجود دمبل ندارید. اگر خجالت میکشید در باشگاه ورزش کنید، این برای شما یک فرصت عالیست. خواهید دید که چقدر سریع اعتماد بنفستان زیاد خواهد شد.
با هر تمرینی که میتوانید از پسش بر بیایید شروع کنید، حتی اگر حرکت پروانهٔ پرشی است؛ معطل نکنید! سپس میتواند به سراغ شنا سوئدی البته روی دیوار هم بروید. میتوانید تمرین اسکات صندلی را هم امتحان کنید. یک صندلی پشتتان قرار دهید و به آرامی حرکت اسکات را انجام بدهید. در این صورت هم ایمنی را رعایت کردهاید و هم تعادل بدنتان کلی بهتر خواهد شد.(تناسب اندام)
جام جم سرا:
در زیر به چند مورد اشاره می کنیم:
اتومبیل های شانسی بلند
افرادی که اهل جسارت و کنجکاوی هستند وبه مکان های نا شناخته طبیعت علاقه دارند طالب اتومبیل های شاسی بلند هستند. آدم های محتاط نیز مشتری این نوع خودروها می باشند . یکی از دلایل افراد محتاط برای خریداری این اتومبیل ها ایمنی بیشتر هنگام رانندگی است. این گونه افراد می خواهند با سوار شدن بر اتومبیل های شاسی بلند قدرت خود را به دیگران نشان دهند .
اتومبیل های بدون صندوق
افرادی که این اتومبیل ها را انتخاب می کنند می خواهند جانب احتیاط را رعایت کنند وافرادی منطقی هستند. آنها در لباس پوشیدن وخرج کردن هم دقت دارند و قوانین اجتماعی رارعایت می کنند .
اتومبیل های ساده
صاحبان این نوع خودرو ها نمی خواهند با نمایش دادن، چیزی را به کسی ثابت کنند و قبل از این که به زرق وبرق توجه کنند، در مورد کاربردی بودن انتخاب های شان حساسیت به خرج می دهند . این افراد انسان های اخلاق گرایی هستند که از تجمل گرایی گریزانند . تنوع طلب نیستند و مطلقی و حساب شده تصمیم می گیرند .
کامیون ها
افرادی مردسالار وقدرت گرا هستند . آنها در رفتار خوداز حرکات کلیشه ای استفاده می کنند . در واقع این افراد مرد خانواده هستند، برتری جو می باشند ومی خواهند توجه دیگران را جلب کنند .
وانتی ها
افرادی که وانت را برای خود انتخاب می کنند مانند یک کوک می باشند که می خواهند به یک نفر پناه بیاورند. آنان دوست دارند مورد حمایت دیگران باشند . در عین حال نترس هستند و سرعت عمل بالایی دارند وبرای انجام کارهای شان از کوتاه ترین و حتی خطرناک ترین راه استفاده می کنند ومیان بر می زنند .
اتومبیل های قرمز رنگ
روان شناسان معتقدند رنگ قرمز ناخودآگاه افراد را به فکر سرعت ، بی احتیاطی وبی پروایی می اندازد. صاحبان اتومبیل های قرمز، پر انرژی وفعال می باشند ودر صحبت کردن از دیگران پیشی می گیرند .
اتومبیل های نقره ای
به گفته کارشناسان ، اتومبیل های نقره ای کمتردچار تصادف می شوند . یکی از دلایلش خوب دیدن شدن این اتومبیل ها در جاده می باشد. به نظر روان شناسان ، افرادی که این رنگ را انتخاب می کنند ، آرام ، متین و خونسرد وبه مسائل فنی خودرو آگاهند . این افراد ، آینده نگر می باشند .
اتومبیل های سفید
افراد با اعتماد به نفس و برون گرا ،رنگ سفید را برای اتومبیل شان انتخاب می کنند. آنها واقعیت ها را نادیده نمی گیرند و البته کمی ریسک پذیرند .
اتومبیل های سیاه
افرادی این رنگ را انتخاب می کنند و می پسندند که در کارهای شان شتابزده عمل می کنند و به توانایی و قدرتمند بودشان اطمینان دارند. آنها به راحتی براساس حدس وگمان ، قصاوت و تصمیم گیری می کنند .
اتومبیل های زرد
افراد باهوش ، سرزنده و شاداب این نوع رنگ را انتخاب می کنند واز هیچ فرصتی برای نشان دادن این سرزندگی به دیگران فروگذار نیستند. آنها در واقع افرادی با نشاط و برون گرا هستند .
انتخاب نام برای اتومبیل
بعضی از صاحبان اتومبیل ها برای خودروی خود نام های خاصی انتخاب می کنند. برای مثال از هر 5 خودروی آمریکایی یکی نام گذاری شده ومالک آن معمولا خانم های 18 تا 24 ساله می باشند.
البته مردان وابستگی بیشتری به اتومبیل خود دارند وبه آن بیشتر رسیدگی می کنند اما خانم ها به دلیل احساساتی بودن شان برای اتومبیل شان نام انتخاب می کنند. همچنین نوجوانان وجوانان بیشتر از افراد میانسال خودروی خود را نام گذاری می کنند.
اغلب خانم ها نام زنانه برای ومردان نیز نام های مردانه برای خودروی شان انتخاب می کنند وبه ندرت از نام های زنانه استفاده می کنند .(باشگاه خبرنگاران جوان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
در زیر به چند مورد اشاره می کنیم:
اتومبیل های شانسی بلند
افرادی که اهل جسارت و کنجکاوی هستند وبه مکان های نا شناخته طبیعت علاقه دارند طالب اتومبیل های شاسی بلند هستند. آدم های محتاط نیز مشتری این نوع خودروها می باشند . یکی از دلایل افراد محتاط برای خریداری این اتومبیل ها ایمنی بیشتر هنگام رانندگی است. این گونه افراد می خواهند با سوار شدن بر اتومبیل های شاسی بلند قدرت خود را به دیگران نشان دهند .
اتومبیل های بدون صندوق
افرادی که این اتومبیل ها را انتخاب می کنند می خواهند جانب احتیاط را رعایت کنند وافرادی منطقی هستند. آنها در لباس پوشیدن وخرج کردن هم دقت دارند و قوانین اجتماعی رارعایت می کنند .
اتومبیل های ساده
صاحبان این نوع خودرو ها نمی خواهند با نمایش دادن، چیزی را به کسی ثابت کنند و قبل از این که به زرق وبرق توجه کنند، در مورد کاربردی بودن انتخاب های شان حساسیت به خرج می دهند . این افراد انسان های اخلاق گرایی هستند که از تجمل گرایی گریزانند . تنوع طلب نیستند و مطلقی و حساب شده تصمیم می گیرند .
کامیون ها
افرادی مردسالار وقدرت گرا هستند . آنها در رفتار خوداز حرکات کلیشه ای استفاده می کنند . در واقع این افراد مرد خانواده هستند، برتری جو می باشند ومی خواهند توجه دیگران را جلب کنند .
وانتی ها
افرادی که وانت را برای خود انتخاب می کنند مانند یک کوک می باشند که می خواهند به یک نفر پناه بیاورند. آنان دوست دارند مورد حمایت دیگران باشند . در عین حال نترس هستند و سرعت عمل بالایی دارند وبرای انجام کارهای شان از کوتاه ترین و حتی خطرناک ترین راه استفاده می کنند ومیان بر می زنند .
اتومبیل های قرمز رنگ
روان شناسان معتقدند رنگ قرمز ناخودآگاه افراد را به فکر سرعت ، بی احتیاطی وبی پروایی می اندازد. صاحبان اتومبیل های قرمز، پر انرژی وفعال می باشند ودر صحبت کردن از دیگران پیشی می گیرند .
اتومبیل های نقره ای
به گفته کارشناسان ، اتومبیل های نقره ای کمتردچار تصادف می شوند . یکی از دلایلش خوب دیدن شدن این اتومبیل ها در جاده می باشد. به نظر روان شناسان ، افرادی که این رنگ را انتخاب می کنند ، آرام ، متین و خونسرد وبه مسائل فنی خودرو آگاهند . این افراد ، آینده نگر می باشند .
اتومبیل های سفید
افراد با اعتماد به نفس و برون گرا ،رنگ سفید را برای اتومبیل شان انتخاب می کنند. آنها واقعیت ها را نادیده نمی گیرند و البته کمی ریسک پذیرند .
اتومبیل های سیاه
افرادی این رنگ را انتخاب می کنند و می پسندند که در کارهای شان شتابزده عمل می کنند و به توانایی و قدرتمند بودشان اطمینان دارند. آنها به راحتی براساس حدس وگمان ، قصاوت و تصمیم گیری می کنند .
اتومبیل های زرد
افراد باهوش ، سرزنده و شاداب این نوع رنگ را انتخاب می کنند واز هیچ فرصتی برای نشان دادن این سرزندگی به دیگران فروگذار نیستند. آنها در واقع افرادی با نشاط و برون گرا هستند .
انتخاب نام برای اتومبیل
بعضی از صاحبان اتومبیل ها برای خودروی خود نام های خاصی انتخاب می کنند. برای مثال از هر 5 خودروی آمریکایی یکی نام گذاری شده ومالک آن معمولا خانم های 18 تا 24 ساله می باشند.
البته مردان وابستگی بیشتری به اتومبیل خود دارند وبه آن بیشتر رسیدگی می کنند اما خانم ها به دلیل احساساتی بودن شان برای اتومبیل شان نام انتخاب می کنند. همچنین نوجوانان وجوانان بیشتر از افراد میانسال خودروی خود را نام گذاری می کنند.
اغلب خانم ها نام زنانه برای ومردان نیز نام های مردانه برای خودروی شان انتخاب می کنند وبه ندرت از نام های زنانه استفاده می کنند .(باشگاه خبرنگاران جوان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: اینها را دوستم لیلا میگوید. لیلا آنقدر این عبارتها را محکم و با اعتماد به نفس میگوید که نمیشود رد کرد، اما از طرف دیگر این گزینهها معادلات ریاضی نیستند که بشود روی یک تکه کاغذ به نتیجهای نهایی دربارهشان رسید. ممکن است افراد دیدگاههای مختلفی در این باره داشته باشند اما در یک افق بالاتر، تأثیر نامها بر شخصیت و رفتار آدمی را نمیتوان منکر شد. وقتی اسم کسی را صابر میگذاریم، ناخودآگاه ذهن او و دیگرانی که صدایش میزنند، متوجه مفهومی به نام صبوری و بردباری میشود اما آیا میشود گفت همه آدمهایی که نامشان ایوب است متأثر از پیشینه تاریخی این اسم به صبر و بردباری بزرگی در درون خود دست یافتهاند و شخصیت و رفتارهایشان تجلی بیرونی اسمی است که روی آنها گذاشته شده است؟
بازتولید باورها در نامها
اسمها در درون خود واجد معانی هستند و به یک یا چند خصلت در درون انسان اشاره میکنند. پسری که اسمش، سجاد است به واسطه این اسم به بخشی از جهتگیری معنایی در درون انسان و سلوک معنوی اشاره میکند یا دختری که نامش ساجده است، همین معنا را در ذهنها بازتولید میکند. بخش قابل توجهی از نامهای دختران متاثر از نام گلهاست؛ نسترن، نسرین، سوسن، لاله، یاسمن، رز، شقایق و نامهای دیگری که به واسطه این اسم بر مفهومی به نام زیبایی تکیه میشود. در واقع با هر بار تکرار نام این گلها که روی دختران گذاشته شده، بر زیبایی و اهمیت آن در زندگی تکیه میشود و به همین سادگی آن باور عمیق را که «زن ریحان است» بازتولید میکند.
نکته دیگر در این باره این است که اسمها بستههای کوچک و سربستهای از مفاهیم است که هر روز بر زبان ما باز و محتویاتشان در ما هضم و جذب میشود. این که بزرگان ما تأکید کردهاند روی فرزندان خود، نامهای نیکو بگذارید صرفا از زاویه دید فردی و خانوادگی نیست. اگرچه داشتن نامی خوب حقی برای یک فرزند است، چرا که بخشی از داوریها درباره شخصیت و رفتار او در جامعه به واسطه آن اسم صورت میگیرد، اما باید به این نکته مهم توجه کرد که دایره تأثیر اسم در قلمرو فردی متوقف نمیماند. به این معنا که وقتی ملتی، نامهایی را بر پسران و دختران خود میگذارد، بر گنجینهای از مفاهیم تکیه میکند و به واسطه آن اسمها موضع خود را در برابر زیبایی، عدالت، آزادی، انصاف، خضوع و صدها گزاره اخلاقی و اعتقادی و اجتماعی دیگر علنی میسازد. از این نظر میتوان گفت نقطه آغاز موضعگیریها در فرهنگ عمومی هر کشوری از نامها به عنوان بستههای کوچک مفاهیم مشترک نشأت میگیرد.
رسانه و ایجاد ذهنیت درباره یک اسم
تأثیر رسانه در نسبت دادن یک مجموعه رفتاری با تیپسازی به یک اسم خاص هم مهم است. مثلا وقتی در یک سریال عامه پسند، اسم قهرمان فیلم، دختری محجبه و زیبا به نام ستایش است و از او رفتارهای منطقی سر میزند، مخاطب در ناخودآگاه خود، نام ستایش را به ظاهری موقر و رفتاری منطقی و سختکوشی گره میزند، برعکس وقتی مثلا در یک سریال یا سریالهای مشابه، یک اسم روی ضد قهرمانها و بزهکارها گذاشته میشود، ذهنیت ما را نسبت به آن اسم منفی میکند.
این که کسی اسم فرزندش را میگذارد خیار یا افسرده یا کفتر، شربت، مفتول یا نوشابه عجیب به نظر میرسد، اما واقعیت دارد و شاید رفتارشناسی و مردمشناسی نیاز دارد که ما دقیقا متوجه شویم چرا این اتفاقها میافتد |
امیر گودرزی، کارشناس رسانه در گفتوگو با جامجم درباره مفهومی به نام انرژی اسمها میگوید: ما در روابط اجتماعی شاید به شکل نامحسوسی در برابر برخی اسمها موضعگیری کنیم یعنی اسمی ما را وادار به یک واکنش عصبی کند یا ما را به خنده بیندازد یا وادار به تمجید کند. او مثالهایی در این باره میزند: وقتی اسمهایی مثل چنگیز یا اسکندر را میشنوم از این که کسی حاضر شده نام خونخوارترین دشمنان این سرزمین را روی فرزند خود بگذارد، شگفتزده میشوم. اینجا ما با یک ضعف حافظه تاریخی مواجهایم و نفس انتخاب چنین اسمهایی نشان میدهد ما دستکم در لایههایی از اجتماع خود با حساسیت چندانی در برابر رخدادهای تاریخی این سرزمین روبهرو نیستیم.
نکته بعدی درباره اسمهایی است که گاهی در رسانهها به نقل از سازمان ثبت احوال منتشر میشود که عجیب و خندهدار است. این که کسی اسم فرزندش را میگذارد خیار یا افسرده یا کفتر، شربت، مفتول یا نوشابه عجیب به نظر میرسد، اما واقعیت دارد و شاید رفتارشناسی و مردمشناسی نیاز دارد که ما دقیقا متوجه شویم چرا این اتفاقها میافتد.
نامها، جهتگیری هویتی را فاش میکنند
اسامی مختلفی که در یک جامعه وجود دارد، جهتگیری هویتی را در آن جامعه به تصویر میکشد. جلال مرادی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی به جامجم میگوید: اسم هر شخص بخشی از هویت اصلی او محسوب میشود. هویتی که فرد به واسطه آن شناخته میشود. یک اسم خوب و شایسته باید دارای اصالت باشد و با فرهنگ و جامعهای که در آن زندگی میکنیم، همخوانی لازم را داشته باشد. نامهایی که یادآور خاطرات شیرین و خوب یک مملکت هستند یا نماد موضوعی زیبا محسوب میشوند، از بهترین نامهایی هستند که برای یک فرد انتخاب میشود، اما برخی اوقات شاهدیم نام انتخاب شده واجد این ویژگیها و مختصات نیست و همین موضوع باعث میشود آن اسم از لحاظ هویت فرهنگی، تناسبی با الگوهای بومی آن سرزمین نداشته باشد.
چه کنیم وقتی یک جوان میخواهد اسمش را تغییر دهد؟
مطلب مهمی که از دید این روانشناس پنهان نمیماند، تناسب سنی میان اسمها و آدمهاست. انگار که برخی اسمها همیشه اسم کودک میمانند و با صاحب آن بزرگ نمیشوند و همین موضوع میتواند دردسرهایی برای صاحب اسم در آینده ایجاد کند، اما گاهی والدین به این ظرایف در انتخاب اسمها توجه لازم را ندارند؛ این که یک اسم باید به گونهای باشد که نهتنها در دوران کودکی بلکه در بزرگسالی هم متناسب با زمان و شخصیت کودک انتخاب شود. برخی اسمها در دوران کودکی زیباست، ولی در نوجوانی با مخفف کردن آن نام و قرار دادن پسوند و پیشوند در کنار آن میتواند احساس ناخوشایندی برای صاحب اسم ایجاد کند. اسامی فانتزی ممکن است برای نقش مادری مناسب باشد ولی اگر همان مادر بخواهد نقش یک کارمند را در جامعه ایفا کند، نام مناسبی برای او نیست.
به همین دلیل در بسیاری از کشورها از جمله ایران حق تغییر اسم را برای فرد قائل شدهاند. یعنی هر فرد میتواند با توجه به نوع گرایش و شخصیت خود، نامش را تغییر دهد. در سن نوجوانی و جوانی، رشته زندگی و سبک زیستن ما ممکن است با خانواده و علایقمان در کودکی متفاوت باشد، در نتیجه برخی نوجوانان به این فکر میافتند که نام خود را تغییر دهند. در این زمینه به خانوادهها پیشنهاد میشود در قبال تغییر اسم با جوانهای خود رفتارهای پرخاشگرانه، دفعی و چکشی نداشته باشند. اگر نوجوان یا جوانی میخواهد اسم خود را تغییر دهد و شما در این باره نگرانی دارید، باید اول ببینید این نگرانی شما تا چه اندازه پایههای منطقی دارد. اگر نگرانی شما صرفا احساس تملک درباره یک نام است و از سوی دیگر فرزند شما در دایره یک فرهنگ بومی میخواهد به یک انتخاب شایستهتر دست بزند، پس باید به او حق داد؛ چون اوست که سالها میخواهد با این نام زندگی کند و مورد خطاب قرار گیرد. نکته دیگر این که از بیست و یک سالگی به بعد بهترین زمان برای تغییر نام است، چرا که شخصیت اجتماعی و شغلی افراد به ثبات نسبی میرسد و در آن حالت تصمیم عاقلانهتری در این باره گرفته میشود.
از روده فروش تا پاکدل
همه ما احتمالا به تغییر اسمهایی در زندگیمان برخوردهایم که برخی از آن اتفاقها اجتنابناپذیر بوده و حتی به میزان قابل توجهی از تنشهای اجتماعی جلوگیری کرده است. فرزاد علیزاده، مهندس کشاورزی، خاطرهای از کودکی هایش در این باره میگوید: کلاس سوم دبستان، همکلاسی داشتیم که نام خانوادگیاش روده فروش بود. این که چرا روده فروش، شاید به این دلیل که شغل اجدادیشان، فروش امعا و احشای گوسفند بوده، البته ما در همان مدرسه میدانستیم کبابی روبهروی مدرسه، متعلق به پدر همین دوستمان است. مسأله اینجا بود که متأسفانه بچهها با بیرحمی، نام خانوادگی همکلاسی ما را دست میانداختند و دوست ما هم از این موضوع در عذاب بود، تا اینکه سال بعد دیدیم فامیلیاش را عوض کرده و تغییر داده است به پاکدل. همان سال روی شیشه کبابی پدر همکلاسیمان هم دیدیم که نوشته شده پاکدل.
تصویرسازی در ذهن کودک به واسطه پیشینه اسم
اما هر کس دوست دارد معنای اسمی که روی او گذاشته شده را پیدا و درباره آن اطلاعاتی کسب کند. ما به دنبال نشانههایی در اسم میگردیم که بتوانیم سبک رفتاریمان را با آن همسو کنیم. جلال مرادی، معتقد است وقتی یک اسم را با خود یدک میکشیم، سعی میکنیم با صاحب آن نام همخوانی داشته باشیم، اما یادمان باشد نمیتوان انتظار داشت همه افراد به این شکل عمل میکنند؛ چرا که در جامعه بوضوح میتوانیم شاهد آن باشیم که اسامی افراد با منش آنها همخوانی لازم را ندارد، اما میتوان گفت بهطور کلی افراد از اسم خود تأثیر میپذیرند، مثلا اگر اسم ما معنای صمیمیت و مهر را در ذهن تداعی کند، سعی میکنیم فرد مهربان و باگذشتی باشیم.
نکتهای که لازم است یادآور شویم این است که والدین باید از هفت سالگی معنی لغوی اسم کودک را به او بفهمانند. این که داستان نامگذاری آنها به چه شکل است، آیا نام او یادآور فلان شهید است یا برگرفته از فلان شخصیت معروف، خوب است کودک در جریان این جزئیات قرار گیرد. در یکی از برنامههای رادیویی که آخر شب پخش میشد بچهای را به استودیو آورده بودند که در پاسخ به این پرسش که نامت چیست، گفت حسین. این کودک بیان میکرد که عموی من فرمانده بوده و به شهادت رسیده است. من در اینجا نماینده او هستم، چرا که نام او هم حسین بود. این تصویرسازی ذهنی به کودک نشان میدهد وی احساس مسئولیت میکند و خود را نماینده یک قهرمان میداند.(شکوفه شیبانی / جامجم)
جام جم سرا: افراد عصبی اکثر مواقع رفتارهای غیرمنطقی و بچگانه از خود بروز میدهند و هرگز نمیتوانند برنامه منظم و درستی در زندگی داشته باشند.
گاهی مواقع نمیتوان این افراد را از دیگران براحتی تشخیص داد، چراکه ممکن است خود را زیر پوششی تقلبی مخفی کنند و در برابر دیگران تا آنجا که میتوانند برخورد مناسبی داشته باشند.
بسیاری از آنها حتی از هوش سرشار و استعدادهای فوقالعادهای برخوردارند، اما با گذر زمان معلوم میشود به دلیل عصبی بودن نمیتوانند از تواناییهای خود بهره ببرند. این موارد از دیگر خصوصیات این افراد است:
داشتن احساس بد نسبت به خود
اگرچه همیشه رویاهای بزرگی در سر دارند، اما معایب خود را چنان بزرگ میبینند که تصور میکنند مانعی بر سر رسیدن به حتی کوچکترین خواستههایشان است. از آنجا که معتقدند وجودشان پر از نقص است، از رسیدن به موفقیت به کلی ناامید هستند و دست از تلاش برمیدارند.
سرزنش و احساس گناه
این افراد دائم خود و دیگران را سرزنش میکنند. آنها در انجام دادن کارها با وجود توانایی، تنبل و سست هستند و هرگاه با مانعی در کار و زندگیشان روبهرو میشوند به جای تفکر درست، زبان به اعتراض میگشایند و زمین و زمان را سرزنش میکنند و حتی خود را بدشانس و بدبخت میدانند.
دشمنی
بسیاری از انسانهای عصبی رفتاری توام با دشمنی و نفرت دارند. آنها چون خود را بیارزش و بیخاصیت میدانند، قبل از هر چیز دشمن شماره یک خودشان میشوند و سپس دامنه نفرتشان به اطرافیانشان نیز گسترده میشود و معمولا نسبت به دیگران با ستیزهجویی رفتار میکنند.
فرار از واقعیت
افراد عصبی معمولا به خود دروغ میگویند و از پذیرش واقعیتها طفره میروند. به جای اینکه با ناکامیهای خود منصفانه و صحیح برخورد کنند یا نقاط ضعفشان را بپذیرند، از مشکلاتشان فرار میکنند و دیگران را مسبب ناراحتیهای خود میدانند.
آنها به این رفتارشان چنان ادامه میدهند تا در نهایت در گردابی از توهمات نابخردانه فرو میروند و هرگز نمیتوانند خود را از شر ناملایمات زندگیشان برهانند.
حساسیت بیش از حد
در برابر رفتارهای دیگران بیش از حد حساس هستند و واکنشهای نامناسب و هیجانی نامعقول نشان میدهند. هر نوع برخورد و رفتار نامطلوب دیگران را به حساب تنفر آنها از خود میگذارند و حتی در برابر کوچکترین دلخوری، غوغا به پا میکنند. همیشه تصور میکنند دیگران درصدد آزردن آنها هستند.
نگرانی بیش از حد
افراد عصبی، پیوسته نگران هستند و با تمام وجود رنج میبرند. آنها معتقدند هیچ چیز درست نمیشود و فقط یک معجزه میتواند از شرایط بد زندگی، نجاتشان دهد. هرگز لحظهای آرامش ندارند و به همین سبب با دیگران به تندی و خشونت رفتار میکنند.
چگونه به یک فرد عصبی میتوان کمک کرد؟
اگر دوست یا یکی از اعضای خانوادهتان رفتاری عصبی دارد، قبل از هر چیز باید ناراحتیهای روحی آنها را بپذیرید و قبول کنید رفتارهایشان غیرعادی و ناهنجار است و باید نحوه برخورد مناسب با این افراد را بیاموزید تا بتوانید در رفع مشکل، آنها را کمک کنید.
در حقیقت، این اولین گام در کمک به فرد عصبی است. گام بعدی این است که آنها را تشویق کنید تا باورهای غلط و تصورات اشتباه درخصوص خود را دور ریخته و به وجود و شخصیت خود احترام بگذارد. آنها باید متوجه شوند برخی عقاید و حتی اصولشان اشتباه و غیرمنطقی است و باید آنها را اصلاح کنند. از آنجا که این افراد نمیپذیرند دچار مشکل هستند، باید ابتدا آنها را به وجود چنین مشکلی متقاعد کرده و سپس در رفع آن به آنها کمک کنید و تحت هیچ شرایطی آنها را تنها نگذارید.
هرگاه رفتار مثبت و مناسبی از آنها دیدید با ترفندهای زیرکانه آنها را تائید کنید و کارهای مثبتشان را در نظرشان بیاورید.
در برخورد با آنها مراقب باشید موجب دلخوریشان نشوید. به این منظور که به صحبتهایشان خوب گوش کنید و اجازه دهید احساساتشان را بدون نگرانی از سرزنش شدن ابراز کنند. با این رفتار شما، آنها متوجه میشوند مورد احترام دیگران هستند؛ بنابراین خودشان نیز برای وجود خود ارزش قائل میشوند و اندکی رفتارهای بیمارگونهشان را کنار میگذارند.
مراقب باشید تحت هیچ شرایطی از آنها انتقاد نکنید. واقعیت این است که آنها به دلیل حساسیت زیادی که دارند با انتقاد به صورت نادرستی برخورد میکنند و علاوه بر اینکه به احساسات کسی که از او انتقاد کرده صدمه میزنند، وجود خود را نیز بیارزش تلقی میکنند و رفتارشان بیش از پیش بد میشود.
افراد عصبی معمولا بعد از هر برخورد تند و بد با دیگران احساس شرمندگی و گناه میکنند و این احساس در وجود آنها دائمی خواهد شد بنابراین به آنها کمک کنید این احساس آزاردهنده در وجودشان را از میان بردارند.
شما میتوانید در برابر رفتار تندشان ملایمت به خرج دهید و هرگاه احساس کردید برنامهای صحیح و مناسب برای زندگیشان دارند، آنها را تشویق به پیشبرد بیکم و کاست برنامههایشان کنید. همچنین این افراد را به شرکت در موقعیتهای اجتماعی و برنامههای گروهی تشویق کنید. با این کار علاقه آنها به مردم بیشتر میشود و دیگر اجتماعگریز نخواهند بود. در میان جمع بودن به آنها کمک میکند بتدریج احساسات بد و منفی را از وجود خود دور کنند.
زندگی با یک فرد عصبی
همانطور که گفته شد باید این افراد را با مشکلات روحیشان کاملا بپذیرید و توقع نداشته باشید آنها رفتاری باثبات و معقول و منطقی داشته باشند و حتی انتظار خوشرفتاری از سوی آنها نداشته باشید.
در غیر این صورت ممکن است آنها را به دلیل رفتارهایشان سرزنش کنید و به مشکلشان بیفزایید. اگر آنها را با همین روحیات بپذیرید، میتوانید ارتباط خوبی با آنها برقرار کرده و حتی در بهبود رفتارشان بسیار موثر عمل کنید.
گاهی میتوانید شرایط زندگی را طوری تنظیم کنید که از دردسرهای ناخواسته آنها تا حدی رهایی یابید. مثلا اگر همسرتان گاهی دوستانش را به خانه دعوت میکند و شما تمایلی به این کار ندارید، میتوانید برنامهتان را به گونهای تنظیم کنید که هر وقت شما در منزل نیستید، او دوستانش را دعوت کند. اگر بدانید رفتار یک فرد عصبی خارج از کنترل اوست و نیاز به کمک دارد، هرگز از دست او عصبانی نمیشوید و مانند یک بیمار نیازمند به او مینگرید.
اگر همسر یا کسی که کنار شما زندگی میکند و رفتارهای عصبی دارد، اما نمیپذیرد خود را اصلاح کند و به رفتار بد و تلخش ادامه میدهد، بهترین راهحل دوری کردن از اوست.
میتوانید به طور موقت ارتباط عاطفی خود با او را قطع کنید. به انتقادها و حرفهای تلخش توجهی نکنید و او را جدی نگیرید البته این روش را به طور موقت انجام دهید تا آنجا که او متوجه وجود مشکل در خود شود و تصمیم به کنترل و تسلط روی رفتار ناهنجارش بگیرد. در این میان خود نیز باید مراقب واکنشهایتان باشید و هرگز برخوردی نکنید که فرد عصبی را آشفتهتر کند.
همچنین بدانید که نمیتوان یک فرد عصبی را یکشبه عوض کرد و او را تغییر داد. به جای این تفکر او را همانگونه که هست بپذیرید و وقتتان را بیهوده هدر ندهید، چراکه آخر کار افسرده و ناامید باقی میمانید.
تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که روحیه خود را قوی سازید تا بتوانید از پس چنین فردی برآیید. در حقیقت خودتان را تغییر دهید. اگر به تنهایی نمیتوانید راهحلهای مناسب اتخاذ کنید، از مشاوران آگاه کمک بگیرید.(indiana/مترجم: نادیا زکالوند)