مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مصاحبه با دختر اکبر عبدی: بابای من «یه دونه‌س»

جام جم سرا: از خودتان بگویید.

- متولد سی و یکم خرداد سال ۶۶ هستم. در رشته تجهیزات پزشکی درس می‌خوانم، برادر و خواهر هم ندارم.

از اینکه تک فرزند هستید، ناراحت نیستید؟

- اوایل که کوچک‌تر بودم خیلی برایم سخت بود، چون همیشه دلم می‌خواست همبازی داشته باشم اما حالا که بزرگ‌تر شده‌ام برایم عادی است.

چطور شد وارد دنیای هنر شدید؟

- در دوران دانشجویی از تئا‌تر دانشجویی شروع کردم. دو تئا‌تر و دو فیلم بازی کردم که در واقع در کنار پدرم بود.

پدرتان بار‌ها در گفتگو‌هایشان اشاره کرده که خودتان راه‌تان را انتخاب کرده‌اید، همینطور است؟

- بله، کاملا درست است. پدرم فقط به من پیشنهاد کردند که بازیگری را امتحان کنم. من هرگز دوست ندارم از موقعیت ایشان سوءاستفاده کنم.

مادرتان چگونه شما را حمایت می‌کنند؟

- من و مادرم بیشتر روز‌ها به دلیل کار پدرم، تنها بودیم و او برای من و حتی برای پدرم، بزرگ‌ترین پشتیبان بوده و هستند. من ایمان دارم اگر حمایت‌های مادرم نبود، شاید هرگز اکبر عبدی، اکبر عبدی نمی‌شد.

از چه زمانی کارهای پدرتان را پیگیر بودید؟

- تقریبا ۹-۸ ساله بودم که متوجه شدم پدرم فرد معروفی هستند و تقریبا از ۱۵-۱۴ سالگی همه کار‌هایشان را پیگیری می‌کنم.

از اینکه ایشان یک هنرمند محبوب هستند چه احساسی دارید؟

- خیلی خوشحالم چون معتقدم پدرم جدا از نقش آفرینی‌های خوب و بی‌نظیری که دارند، به خاطر اخلاق خوب و انساندوستانه‌شان است که مورد علاقه مردم هستند و هرگز از مردم فاصله نگرفته‌اند. شاید به دست آوردن شهرت خیلی سخت نباشد اما نگه داشتن این شهرت بسیار سخت است که خوشبختانه پدرم تا به حال توانسته محبوبیت را در کنار شهرت حفظ کند و من با اطمینان کامل می‌گویم که اکبر عبدی «یه دونه» است.

از آنجا که دختر خانم‌ها به اصطلاح «بابایی» هستند، وقتی مردم به بابا علاقه نشان می‌دهند، حسودی نمی‌کنید؟

- وقتی خیلی کوچک بودم این حس بابایی بودن در من هم زیاد بود اما چون خیلی پیش می‌آمد که پدرم به مسافرت کاری می‌رفتند فهمیدم که نباید به حضور فیزیکی ایشان وابسته شوم. از علاقه مردم به بابا هم ناراحت نمی‌شوم و شاید بتوانم بگویم از این بابت خیلی هم خوشحالم.

وقتی با بابا برای گردش می‌روید چه اتفاقاتی می‌افتد؟

- ما نمی‌توانیم خیلی به گردش برویم. شاید تنها گردش ما رستوران رفتن‌های‌ گاه و بیگاه باشد که آنجا هم معمولا در محاصره ابراز علاقه مردم به پدرم قرار می‌گیریم. یادم می‌آید یک شب به دعوت یکی از دوستان به رستوران رفته بودیم که به محض بیرون آمدن از رستوران، با تعداد زیادی از مردم روبرو شدیم. آن‌ها پدرم را دوره کردند و با ابراز لطف از ایشان امضا می‌خواستند. آن شب؛ من و مادرم به خانه برگشتیم اما پدرم دقیقا سه ساعت بعد، حدود دو نیمه شب به منزل رسیدند! باور می‌کنید بابا ۳ ساعت بیرون ماند تا امضا بدهد و عکس یادگاری بگیرد.

به نظر شما چرا پدرتان هنرمندی معروف و محبوبند؟

- به خاطر دل صاف و مهربانی است که دارد. تا به حال به یاد ندارم که ایشان در سخت‌ترین شرایط، خودشان را از مردم پنهان کنند. همیشه خودش را از مردم می‌داند و همیشه دوست دارد تا آنجا که می‌تواند به همه کمک کند.

وقتی با بابا تنها هستی بیشتر در مورد چه موضوعی صحبت می‌کنید؟

- در مورد مسائل کاری، خبر از اقوام و دوستان و برنامه‌های زندگی.

راستی بابا از چه چیزی خیلی ناراحت می‌شوند؟

- از دروغ.

کدامیک از نقش‌هایی را که تا به حال بازی کرده‌اید، بیشتر دوست دارید؟

- در واقع همه آن‌ها را اما وقتی در فیلمی نقش خودم را بازی کردم، یعنی دختر اکبر عبدی را.

کدامیک از نقش‌هایی که پدرتان تا به حال بازی کرده‌اند برای شما جذاب‌تر است؟

- مادر، دزد عروسک‌ها و اجاره نشین‌ها.

از عموی شهیدتان چیزی به یاد دارید؟

- چیزی که از ایشان به یاد دارم این است که بسیار مهربان بودند.

بهترین کادویی که از پدرتان گرفته‌اید چه بود؟

- همه کادو‌ها اما مسلما خودرویی که برایم خریدند.

شما بهترین هدیه‌ای که به بابا داده‌اید چه بود؟

- کادو خریدن که برای پدرم خیلی سخت است چون خدا را شکر همه چیز دارند اما ایشان خیلی دوست دارند که برایشان بادام بخریم!

مردم چقدر شما را می‌شناسند، اگر تنها باشید و با پدر جایی دیده نشوید؟

- کمتر کسی مرا به چهره می‌شناسد اما اگر خودم را معرفی کنم و بگویم «المیرا عبدی» دختر «اکبر عبدی» هستم، خب وضعیت فرق می‌کند.

پدرتان که قبلا ورزشکار بودند حالا میانه‌شان با ورزش چگونه است؟

- بابا کوهنورد خوبی بودند اما در حال حاضر به خاطر برخی مسائل پزشکی نمی‌توانند کوهنوردی کنند.

پول اولویت چندم زندگی شماست؟

- سوم. اول سلامتی، دوم اخلاق و رفتار خوب و بعد از این‌ها پول. چون با سلامتی و رفتار خوب می‌توان پول به دست آورد.

از سختی‌های کار پدرتان در چند کلمه بگویید؟

- بیداری‌های چند ساعته و دوری از خانواده.

عجیب‌ترین شایعه‌ای که در مورد پدر شنیده‌اید چه بود؟

- چند وقت پیش پدرم برای انجام کاری به مسافرت رفته بودند که ناگهان یکی از دوستان با منزل ما تماس گرفتند و گفتند که از کسی شنیده‌اند که پدرم امروز فوت کرده و در بهشت زهرا به خاک سپرده شده‌اند. بنده خدا با گریه و زاری تماس گرفته بود که به ما تسلیت بگوید! من و مادرم در حالی که بسیار شوکه شده بودیم با پدرم تماس گرفتیم و خوشبختانه حالشان خوب بود ولی آن چند لحظه بد‌ترین روزهای زندگی من و مادرم بود.

جمله‌ای زیبا از پدرتان که همیشه در ذهنتان است، برایمان می‌گویید؟

- حتما، پدرم همیشه به من و مادرم می‌گوید که اگر بزرگ‌ترین مشکلات هم برایتان پیش آمد به خودتان و اعصابتان مسلط باشید، سعی کنید با خونسردی کار‌ها را انجام دهید.

اگر حرف ناگفته‌ای دارید بفرمایید.

- دوست دارم از پدر و مادر عزیزم تشکر کنم. مادرم همیشه با وجود اینکه خیلی وقت‌ها پدرم در کنارشان نبود با صبر و حوصله مرا حمایت کردند و پدر خوبم که در همه حال شرایط یک زندگی خوب و بی‌دغدغه را برای ما فراهم کردند. از شما و مجله خوبتان هم خیلی ممنونم.(خانواده سبز)


ادامه مطلب ...

بابای ما آب می‌داد

چقدر به این چیزها فکر می‌کردیم وقتی می‌نوشتیم بابا آب داد، بابا نان داد. یک کودک ژاپنی اما وقتی به اندازه ما کلاس اولی‌ها باسواد می‌شود و می‌تواند اولین جمله زندگی‌اش را بنگارد، می‌نویسد: «من می‌توانم بدوم»، جمله‌ای پر از تحرک و توانستن، پر از انرژی مثبت. اولین جمله کودک انگلیسی هم «می‌توانم» دارد، او می‌نویسد: «من می‌توانم بخوانم و بنویسم.» یک کودک برزیلی نیز قلم روی کاغذ می‌سراند و می‌نویسد: «من می‌توانم خوب باشم» و یک کودک آلمانی این را یاد می‌گیرد: «من خدا را دوست دارم.»

به این جمله‌ها دقت کنید، اینها پر است از احساس توانستن، توانستن برای خوب بودن، برای بهتر شدن و دوست داشتن. وقتی در ابتدایی‌ترین سال‌های عمر بنویسی من خدا را دوست دارم، خدا را قدم به قدم همراه خودت خواهی دید، یا وقتی بنویسی من می‌توانم خوب باشم مطمئن می‌شوی که تو انسانی و قادر به انجام هر کاری هستی، آن وقت همه انرژی‌های بد از تو دور می‌شود و میل پرواز می‌کنی.

کتاب فارسی کلاس اولی‌های ما هم چند سالی است با تالیف جدید به دست دانش‌آموزان می‌رسد، اما در آن ردپایی از این انرژی‌ها نیست. این کتاب پر است از آب، نان، سرسره، نیمکت، پارک، بازی، پرچم، مدرسه، مداد، تاب، باد و... در حالی که در لابه لای این کلمات، واژه می‌توانم حسابی گم است.

معجزه می‌کند این واژه می‌توانم، وقتی پای می‌توانم وسط است، نمی‌توانم معنی‌اش را از دست می‌دهد و همه مسائل مثل موم در دست ما نرم می‌شود. ما به این می‌توانم‌ها نیاز داریم، ما به تزریق انرژی مثبت به دانش‌آموزانمان محتاجیم، ما باید بتوانیم واژه نمی‌توانم را از ذهن بچه‌هایمان پاک کنیم. (جام جم سرا)


ادامه مطلب ...

از علی بابای چین و نرم افزارهای هند تا غفلت آینده سوز مسؤولان ایرانی

ابتدا این چند عدد و رقم را بخوانید:

– “علی بابا” که یک سایت فروش اینترنتی چینی است، ۲۴۰ میلیارد دلار از حجم تجارت الکترونیک این کشور را به خود اختصاص داده است. برآورد می شود در سال ۲۰۲۰ ، درآمد این سایت از مجموع درآمد معاملات اینترنتی آمریکا، بریتانیا، ژاپن،آلمان و فرانسه فراتر رود.

– ارزش شرکت فیسبوک ۲۷۶ میلیارد دلار برآورد می‌شود.
راز میلیاردر شدن راز پولدار شدن آموزش میلیاردر شدن آموزش پولدار شدن

اپل در هر ثانیه ۴۵۴۰ دلار درآمد دارد.

کمپانی فاکسکان با درآمد ثانیه ای ۳۸۱۵ دلار، اچ پی با ۳۴۵۹ دلار، آی بی ام با ۳۱۶۶ دلار، مایکروسافت با ۲۳۳۱ دلار، آمازون با ۱۹۹۶ دلار، گوگل ۱۸۷۳ دلار، دل با ۱۸۶۵ دلار، اینتل ۱۶۲۸ دلار، سیسکو ۱۵۹۴ دلار، اوراکل ۱۰۶۸ دلار در هر ثانیه در رده های بعدی دنیای آی تی جای گرفته اند.

همچنین فیس بوک با درآمد ثانیه ای ۲۳۰ دلار و بلک بری با درآمد ثانیه ای ۲۰۵ دلار در رده کمترین ها جای گرفته اند.

– بعد از سال های صدر‌نشینی شرکت های نفتی، خودروسازی، غذایی و نوشیدنی در رده های بالای “جدول برندهای برتر جهان”، در سال های اخیر شاهد حضور شرکت های آی تی محور، مانند اپل، گوگل، مایکروسافت، فیس بوک، علی بابا و آمازون در رده های نخست این جدول هستیم که توانسته اند از برندهای معتبری مانند شل، بنز، بی ام دبلیو، دی اچ ال و … پیشی بگیرند.

– هند در سال گذشته، ۸۰ میلیارد دلار نرم افزار صادر کرد.

مالک علی بابا

آنچه خواندید، تنها بخشی از تحول اساسی و بزرگی است که در اقتصاد جهان رخ داده است که نشان می دهد فناوری اطلاعات راهبر مهم اقتصاد جهانی و بازیگر بی بدیل این عرصه است.

اگر مسؤولان و سیاستگذاران اقتصادی کشور همین یک نکته را به خوبی متوجه شوند، قطعاً سمت و سوی اقتصاد ملی ایران را صرفاً روی محوریت اقلامی مانند نفت، پتروشیمی، لاستیک سازی، خام فروشی مواد معدنی، فولاد، خودروسازی و نظایر این ها متمرکز نمی کنند و فناوری اطلاعات و تولید نرم افزار را به عنوان محور جدی و جدید توسعه ایران در دستور کار قرار می دهند.

 صنعت آی تی، چند ویژگی دارد:

– عمده متخصصان آن را جوانان تشکیل می دهند.

– برای یاد گیری آن، هر چند آموزش های آکادمیک مؤثر است ولی از جمله تخصص هایی است که می توان خارج از محیط دانشگاهی نیز در حد بالا و کاربردی بدان مسلط شد؛ کما این که بسیاری از برنامه نویس ها و افراد موفق در این حوزه، در رشته ای غیر از رایانه در دانشگاه تحصیل کرده اند و یا بعضاً حتی تحصیلات دانشگاهی هم ندارند.

– اشتغالزایی بالایی در این صنعت وجود دارد. نکته مهم این است که اشتغال هایی که در این عرصه به وجود می آیند، نوعاً در بخش خصوصی اند و نیازی به ورود مستقیم و بروکراتیک دولت ها وجود ندارد.

– برای ایجاد اشتغال در حوزه فناوری اطلاعات، هزینه اندکی لازم است. برآوردها حاکی از آن هستند که برای اشتغالزایی صنعتی برای هر نفر ، ۸۰ الی ۱۲۰ میلیون تومان سرمایه گذاری لازم است ولی این رقم برای اشتغالزایی در حوزه فناوری اطلاعات، تنها ۸ میلیون تومان است.

– صادرات نرم افزار و خدمات مبتنی بر وب، بسیار آسان، عمدتاً بدون مرز و بسیار سود آور است. به عنوان مثال عرضه یک برنامه نرم افزاری جهت فروش، نه نیازی به عبور از مرزهای فیزیکی و هزینه حمل و نقل دارد، نه پرداخت عوارض گمرکی متعارف می خواهد و نه نیازمند بروکراسی های متداول است و … .
همچنین بخش مهمی از خدمات این حوزه از راه دور قابل عرضه است. به عنوان مثال، هم اکنون برنامه نویسان هندی، پروژه های مهم شرکت های آمریکایی و اروپایی را می گیرند و در همان هند بی آن که حتی از خانه شان بیرون بروند، انجام می دهند و کسب درآمد می کنند.

– سرمایه گذاری در این عرصه بسیار زودبازده و خواب سرمایه در آن، بسیار کوتاه است.

– از آنجا که این عرصه ، آمیخته با خلاقیت فردی و هنر است، انتهایی برای آن قابل تصور نیست. مثلاً اگر امروز فلان بازی رایانه ای، جهان را در نوردیده و میلیون ها دلار برای صاحبش درآمدزایی می کند، معنی اش این نیست که نمی توان با خلاقیت و هنرمندی بیشتر، بازی بهتری ارائه داد و رقابت را برد.
این در حالی است که در اغلب صنایع، حد و مرزهای مشخصی وجود دارد و مثلاً نمی توان بیش از حد معینی فولاد تولید کرد یا فازهای پتروشیمی پارس جنوبی را توسعه داد.

با توجه به جمعیت جوان، تحصیل کرده و جویای کار در کشور ما، نیروی انسانی مناسبی برای رشد سریع فناوری اطلاعات وجود دارد که اگر حاکمیت، تنها به هموار کردن مسیر در این خصوص بپردازد، می توان امیدوار بود که در زمانی کوتاه، اشتغالزایی چند میلیون نفری در کشور شکل بگیرد و درآمدزایی ارزی قابل ملاحظه و رو به رشدی برای کشور داشته باشد.

غفلت از فناوری اطلاعات در روند توسعه کشور، موجب پشیمانی تاریخی خواهد بود. همین یک عدد را یادمان باشد که درآمد هند از خدمات نرم افزاری، بیش از درآمد ایران از محل فروش نفت است.


ادامه مطلب ...