امروزه شاید بتوان گفت به جرات ۹۰ درصد مردم از مشکل ریزش مو و شورهٔ سر رنج می‌برند. تا آنجایی که مراکز کاشت مو و متخصصان پوست و مو تمام سطح شهر را پر کرده‌اند، آن هم با نرخ‌های سر به فلک کشیده. در این میان عدهٔ خاصی هم از آب گل آلود ماهی گرفته و پول زیادی به جیب می‌زنند.
بازار داغ شامپوهای گران قیمت هم که حسابی گرم است. قیمت‌هایی که با دیدن آنها دود از کله‌تان بلند می‌شود و هستند افرادی که برای حل مشکل موی خود حاضر به پرداخت این هزینه‌های گزاف می‌شوند.
آیا واقعا پرداخت این هزینه‌های نجومی دردی را درمان می‌کند؟
شما چه نوع مویی دارید؟
دکتر ساکت متخصص پوست و مو در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان در خصوص انواع موی‌سر عنوان کرد: افراد انواع موهای مختلفی دارند که در طول زمان می‌توانند متوجه حالت و نوع موهای خود شوند به عنوان مثال: افرادی که موهای خشک دارند، هرچقدر هم دیر به حمام بروند موهایشان چرب نشده و خارشی در پوست‌سر احساس نمی‌کنند و کمتر با مشکلاتی از قبیل شوره و جوش‌های پوستی در ناحیهٔ سرشان مواجه می‌شوند.
اما بالعکس افرادی هستند که به محض اینکه از حمام بیرون می‌آیند در عرض تنها چند ساعت موهایشان چرب می‌شود، و اکثر این افراد از خارش‌سر، جوش‌های ریزی که در اثر خارش خون می‌آیند و شوره شاکی هستند که تمام این مشکلات از عوارض موهای چرب است.
افرادی که موی خشک دارند بدانند
وی گفت: افرادی که موهای خشک دارند، با مشکل خاصی مواجه نمی‌شوند و تنها خشکی و حالت موهایشان ممکن است آنها را اذیت کند، که برای حل این مشکل می‌توانند از ماسک‌های مو و نرم‌کننده‌ها استفاده کنند.
دکتر ساکت نرم‌کننده‌های موی‌سر را به سه دسته تقسیم کرد:
۱. نرم‌کننده‌هایی که قبل از حمام بصورت ماسک‌مو استفاده می‌شوند که معمولاً ۲ الی ۳ ساعت قبل از حمام رفتن میتوان از آنها استفاده کرد.
۲. نرم‌کننده‌هایی که بصورت شامپو در هنگام شستشوی موی‌سر مورد استفاده قرار می‌گیرند که میتوان پس از شستن مو‌ها با شامپو، به مدت ۲ الی ۳ دقیقه این نرم‌کننده‌ها را روی سر نگاه داشته و بصورت مختصر آن را آبکشی نمایند.
۳. دستهٔ سوم نرم‌کننده‌ها، بصورت روغن و محلول هستند که پس از حمام رفتن میتوان از آنها استفاده کرد، البته باید توجه داشته باشیم که نرم‌کننده‌هایی که بصورت ماسک استفاده می‌شوند قوی‌تر بوده و برای موهای فر و رنگ‌شده مورد استفاده قرار می‌گیرند.
با دانه‌های سفید عذاب آور چه کنم؟
دکتر ساکت در مورد موهای چرب عنوان کرد: افرادی که موهای چرب دارند، پس از استحمام بلافاصله موهایشان چرب می‌شود و اغلب از شوره‌ی‌سر شکایت دارند، این افراد بهتر است برای جلوگیری از چرب‌شدن موهای خود حداقل یک روز در میان و بسته به میزان چربی موهایشان دوش بگیرند، همچنین به افرادی، که از شوره‌ی‌سر رنج می‌برند، توصیه می‌شود، از شامپوهای دارویی ویژهٔ شوره استفاده کنند که معمولاً این شامپو‌ها حاوی ترکیباتی از جمله سلنیوم سولفید، زینگ پریتیون، کلین وازول هستند که قوی‌ترین شامپوی شوره که حاوی این مواد می‌باشد، «کتوکونازول» است که بسته به شرایط توسط پزشک تجویز می‌شود.
وی تأکید کرد: افرادی که از شوره رنج می‌برند، هیچگاه نباید مصرف شامپوی ضدشوره را قطع کنند و بدانند که شوره درمان قطعی ندارد بلکه کنترل می‌شود.
چیزی به نام شامپو خارجی وجود ندارد
وی در خصوص مصرف شامپو عنوان کرد: دفعات شستشوی موی‌سر بستگی به حالت و جنس مو‌ها دارد و تعداد شستشو در هر حمام در ریزش یا پیدایش شوره تأثیری ندارد بلکه میتوان از طریق مصرف داروهای خوراکی و داروهای مناسب برای ماساژ پوست‌سر از جمله «مانیوسیدیل» ریزش موهای خود را کنترل کرد.
ارتباط تنگاتنگ کبد و موی سر
دکتر حسن اکبری متخصص طب سنتی در خصوص درمان ریزش و شوره‌ی‌سر عنوان کرد: در ابتدا باید بدانیم پوست، مو و ناخن از یک جنس هستند و سلامت آنها به عملکرد کبد باز می‌گردد در نتیجه می‌توانیم با خوردن موادغذایی که عملکرد کبد را تقویت می‌کند ریزش مو و شوره را درمان کرده و موهایی پرپشت و سالم داشته باشیم.
این‌ها را بخوانید تا مو‌هایتان نریزد
از جملهٔ این مواد میتوان به جگر گوسفند، اشاره کرد چرا که جگر گوسفند نوعی دارو محسوب می‌شود و خوردن یک سیخ جگر در هفته به تمام افراد بخصوص کودکان توصیه می‌شود.
همچنین خوردن روغن‌های حیوانی از جمله روغن کوهان شتر، پی گاو و روغن دمبه می‌توانند در تقویت کبد و در تقویت مو تأثیر دارد.
از دیگر موادغذایی که میتوان به آنها اشاره کرد، میوه‌هایی همچون: سیب، گلابی، خرما همچنین ادویه‌هایی از جمله: زنجبیل، پونه و خوردن دمنوش‌های کاسنی و بابونه می‌تواند به رشد مو کمک کند.
سیاهدانه راز درمان شوره سر
مصرف سیاهدانه به افرادی که می‌خواهند موهایی بدون شوره داشته باشند توصیه می‌شود.
بخصوص خوردن ۲۱ عدد سیاهدانه در روز و یا خوردن مخلوط عسل و سیاهدانه که در رشد و عدم وجود شوره در مو بسیار تأثیرگذار است.
بنابراین با استفاده از شامپوی مناسب حالت موی فرد و شستشوی صحیح و استفاده از حالت‌دهنده‌های مو که توسط پزشک متخصص تأیید می‌شود، میتوان مو‌ها را خوش‌حالت نگه داشت و به سلامت آنها کمک کرد.
همچنین با دنبال کردن یک رژیم غذایی مناسب و دریافت موادی که برای عملکرد کبد مفید و چه بسا ضروری هستند، میتوان ریزش مو، شوره و سایر مشکلاتی که تبدیل به نوعی معضل در افراد شده است را کنترل کرده و موهای سالم داشته باشیم.
کوکا : در حالی که زمستان رو به به پایان است، عکاس خلاق فنلاندی تینا تورمنن عکس های هوایی شگفت انگیزی را از یک جنگل پوشیده از برف در فنلاند گرفته است.
این عکس های هوایی با یک هواپیمای بدون سرنشین فانتوم 4 گرفته شده اند.
در ادامه عکس های زیبا و دیدنی از طبیعت جنگلی فنلاند را مشاهده خواهید کرد
جنگل برفی در فنلاند حالا که هوا حسابی سرد شده و در آخرین ماه از پائیز شاهد حضور زمستان هستیم، بد نیست لذت دیدن برف را با نوشیدن چای های گیاهی و دمنوش های خانگی مضاعف کنیم.
به گزارش شفاف حالا که هوا حسابی سرد شده و در آخرین ماه از پائیز شاهد حضور زمستان هستیم، بد نیست لذت دیدن برف را با نوشیدن چای های گیاهی و دمنوش های خانگی مضاعف کنیم. بدون شک چای نوشیدن در این هوا لذت فراوانی دارد و برای ایجاد تنوع خوب است طعم ها و عطرهای گوناگونی را به دایره انتخاب های خود بیفزائید تا علاوه بر لذت بردن از نوشیدنی خود، از خواص درمانی گیاهان داروئی نیز بهره مند شوید.
به همین خاطر در ادامه مطلب، دستور تهیه چند دمنوش خانگی را آموزش داده ایم و امیدواریم موردتوجهتان قرار بگیرند.
زنجبیل طعم و عطری قوی دارد و شاید موردپسند همه واقع نشود. اما باید بدانید خاصیت درمانی زیادی داشته و از جمله می توان به تقویت سیستم دفاعی بدن اشاره کرد که برای روزهای سرد سال بسیار مفید است. بنابراین برای خوش طعم کردن دمنوش زنجبیل بهتر است کمی عسل و آب لیموترش در آن ریخته و از این ترکیب جالب، لذت ببرید.
طرز تهیه
برای تهیه این دمنوش باید یک قاشق چایخوری زنجبیل رنده شده و یک قاشق چایخوری پودر زردچوبه را درون ۳ پیمانه آب مخلوط کنید. سپس آنها را روی حرارت بگذارید تا بجوشند. پس از جوشیدن، شعله را کم کنید و اجازه دهید به مدت ۱۵ دقیقه روی حرارت کم اجاق، دم بکشند.
دمنوش را در لیوان ریخته، کمی آب لیمو ترش درون آن چکانده و نوش جان کنید.
از گل های گیاه اسطوقدوس هم می توانید یک دمنوش عالی و آرامش بخش تهیه کنید. گل های بنفش این گیاه برای درمان بسیاری از بیماری ها مفید هستند. از جمله می توان به معالجه سرماخوردگی اشاره کرد که برای این روزهای سرد پائیزی و زمستانی کاملا مناسب به نظر می رسد. البته برای درمان دیابت، روماتیسم، میگرن و بیماری های صفراوی نیز به وفور از آن استفاده می شود.
طرز تهیه
برای تهیه چای با اسطوقدوس، یک مشت برگ خشک نعنا را با ۲ قاشق غذاخوری گل های اسطوقدوس درون قوری بریزید. سه پیمانه آب داغ درون آن ریخته و روی حرارت بگذارید تا به مدت ۵ دقیقه دم بکشد. سپس با عسل یا هر شیرین کننده دیگری آن را مخلوط کرده و بنوشید.
این چای خوش عطر مملو از آهن و ویتامین C است که به راحتی نیز جذب بدن می شود. گیاه گزنه خواص درمانی متعددی دارد که از جمله می توان به درمان بیماری های فصل سرما، رفع درد مفاصل، ریزش مو و پیشگیری از پوکی استخوان اشاره کرد.
از خواص دارچین هم می توان به درمان دیابت، تسهیل گردش خون، درمان عفونت ها، رفع گرفتگی عضلات و خاصیت ضد ویروس و ضدعفونی کننده بودن آن اشاره کرد.
طرز تهیه
برای درست کردن دمنوش گزنه و دارچین، در یک کاسه، یک مشت کوچک گزنه خشک، دو مشت گل محمدی و یک مشت چوب دارچین را با هم مخلوط کنید. سپس ۴ پیمانه آب داغ را درون قوری بجوشانید. پس از جوشیدن آب، ۴ قاشق غذاخوری از مخلوط یاد شده را در آب بریزید و درب قوری را به مدت ۳۰ دقیقه بسته و روی حرارت بسیار کم بگذارید تا کاملا دم بکشد.
اگر تا به حال به طور جدی تمرینات ورزشی نداشته اید، اول خودتان را به مدت 10 دقیقه گرم کنید. مطمئن شوید که برای رفتن از خانه گرم هستید. چند لایه لباس برای حفظ گرما و استفاده از کلاه ضروری است.
اگر ورزش در صبح زود و هنگامی که هنوز هوا تاریک است را انتخاب کرده اید، لباس های روشن و منعکس کننده را بپوشید. در حالت ایده آل همیشه با یک همراه ورزش کنید.
اجتناب از گوش دادن به موسیقی در حال ورزش توصیه نمی شود چون ممکن است اتفاقات آسیب رسان اطرافتان را متوجه نشوید.
اگر باران می بارد یا زمین یخ زده است، ورزش کردن می تواند خطرناک باشد. این کار را به روز بعد موکول کنید.
سرماخوردگی در زمستان یک اتفاق شایع است اما قرار نیست در صورت ابتلا به این بیماری ورزش را متوقف کنید. اگر علائم بیماری تان شدید نیست و احساس خوبی دارید، می توانید ورزش کنید. نکته بسیار مهم این است که اگر تب دارید نباید ورزش کنید. تب زمانی رخ می دهد که دمای بدن شما 38 درجه سانتی گراد یا 100.4 درجه فارنهایت یا بالاتر است. در موارد نادر تب همراه با ورزش می تواند روی قلب تاثیر بگذارد و خطرناک باشد.
اگر شما مبتلا به آسم هستید، هنگام ورزش در هوای سرد نیاز به مراقبت های بیشتر دارید. توصیه بر استفاده از اسپری استنشاقی قبل از ورزش و همراه داشتن آن در طول فعالیت های ورزشی است.
در سرما میزان جریان خون سر کاهش می یابد. بنابراین اگر سر با کلاه پوشیده نشود گرمای زیادی به وسیله تششع دفع می شود.
آب بنوشید چون کمبود آب بدن بر توانایی بدن جهت تنظیم حرارت بدن تاثیر می گذارد و خطر دچار شدن به یخ زدگی را افزایش می دهد. اهمیت مایعات، به ویژه آب، در هوای سرد به همان اندازه اهمیت آنها در هوای گرم مهم است.
فراموش نکنید که لباس خیس و مرطوب چه بر اثر تعریق یا بارندگی، به طور قابل توجهی اتلاف حرارت بدن را افزایش می دهد.
تین نیوز| جاده‌های لغزنده یک از عوامل سوانح رانندگی است اما بکارگیری برخی تکنیک‌های رانندگی می‌تواند ایمنی راننده و خودرو را افزایش دهد.
نکات پیش از سفر
**رانندگان قبل از سفر باید نسبت به سرویس خودروی خود از قبیل بازدید تیغه‌های برف پاک‌کن، چشمی شیشه‌شوی، مایع شیشه‌شوی، وضعیت ظاهری شیشه جلو و شیشه‌های جانبی، آینه‌های جانبی، چراغ‌های جلو و عقب، سالم بودن لاستیک، بررسی سیستم فرمان، تعلیق و ترمز، کنترل عملکرد تهویه مطبوع و بخارگیر شیشه‌ها اقدام کند.
** توجه به ضخامت عاج لاستیک یکی دیگر از مواردی است که باید رعایت کنید. برای ترددهای برون شهری عاج لاستیک شما باید حداقل سه‌میلی‌متر باشد.
**نشت روغن، بنزین، آب و مایعات دیگر را به دقت مورد بازدید قرار دهید.
** بعد از روشن کردن موتور، از صحت کار سرعت سنج و سایر وسایل اندازه گیری اطمینان حاصل کنید.
** به صداهای غیرعادی و اضافی موتور، توجه کنید در صورتی که عیب یا نقص مشاهده نمودید، حتماً نسبت به رفع آن اقدام نمایید.
** لباس‌های گرم و ضد آب، دستکش ضد آب، کلاه، کیسه‌های گرمایشی (جهت شرایط اضطراری)، کفش ساق بلند و ضد آب، جوراب پشمی در خودرو داشته باشید
** همیشه به خاطر بسپارید که بیش از مدت زمان سفرتان وسایلی مثل پوشاک و مواد غذایی و آشامیدنی به همراه داشته باشید.
هنگام سفر
**مهمترین تفاوت رانندگی در هوای بارانی کم شدن ضریب اصطکاک لاستیک با سطح جاده و همچنین کاهش دید راننده است.
**در هنگام سُر خوردن خودرو بهترین راهکار ابتدا حفظ خونسردی و سپس محکم گرفتن غربیلک فرمان است.
**از گاز دادن و ترمز شدید خودداری کنید و با ترمز گرفتن آرام و همچنین دنده معکوس سرعت را کم کنید.
**در صورت مواجه شدن با سیل تا حد امکان از عبور از آن خودداری کنید. اگر مجبور به عبور از آن شدید ابتدا از عمق آب مطمئن شوید سپس خودرو را به سمت قوس جاده یا کنار بلوار در مسیر خلاف شیب جاده هدایت کنید.
**آرام و بااحتیاط رانندگی کنید، به خصوص سر پیچ‌ها.
** فاصله زیادی را با ماشین جلویی حفظ کنید.
**هنگامی که لازم است توقف کنید یا سرعت‌تان را کم کنید، به آرامی و ملایمت ترمز کنیدهرگز یکباره پایتان را روی ترمز نزنید.
**از چاله‌‌های آب باران دوری کنید.
** در همان مسیری که ماشین‌های جلویی‌تان حرکت می‌کنند، رانندگی کنید.
**هرگز برای پاک کردن شیشه‌های پوشیده از برف به وسیله ی آب گرم مبادرت نکنید. این کار باعث وارد آمدن شوکی شدید به شیشه شده و آن را خواهد شکست. برای پاک کردن شیشه اتومبیل از دستمال و یا برس استفاده نمایید.همچنین می‌توانید از محلول شیشه شوی ضد یخ استفاده کنید تا در هنگام حرکت تیغه‌ی برف پاک کن شما یخ نزند و شما را دچار مشکل نسازد.
**قبل از ورود به مناطق برفی اقدام به نصب زنجیر چرخ نمایید زیرا در شرایط برفی این کار به سختی انجام می‌گیرد.
بامداد – کاردستی ساخت دانه برفی از کاغذ درست می شود. و با کمی دقت به راحتی می توانید مدل های مختلفی از آنها را درست کنید. همچنین می توانید از آنها برای تزئین اتاقتان استفاده کنید.
مواد لازم ساخت دانه برفی
– کاغذ سفید A4 (می توانید از کاغذهای رنگی نیز استفاده کنید)
– قیچی
روش ساخت دانه برفی
۱- کاغذ خود را از وسط بر روی هم تا بزنید.
۲- مطابق تصویر زیر کاغذ تا شده را دوباره از وسط تا کنید،به صورتی که یک خط تای کوچک به وجود بیاورد.
۳- از همان خط تا یک گوشه را به سمت داخل تا بزنید.
۴- سپس گوشه دیگر را به همان ترتیب به سمت داخل تا بزنید.
۵- به خوبی آنها را بر روی هم تا کنید تا شبیه شکل زیر شود. تا بتوانید مرحله ی بعد را راحت تر انجام دهید.
۶- با دقت زیاد این مرحله را انجام دهید. کاغذ را دوباره از وسط تا کنید. مواظب باشید تا چیزی که درآورده اید، همانند تصویر زیر شود.
۷- با مداد خطوطی همانند الگوی تصویر زیر بکشید. یا اگر از حفظ می توانید آن را ببرید نیازی به کشیدن نیست.
۸- از روی خطوط با دقت فراوان کاغذ را ببرید و تکه های اضافی را جدا کنید.
۹- و حالا کاغذ را باز کنید.شکل زیر را روبروی خود خواهید دید.
بر اساس همین روش ساده می توانید در خطوطی که می کشید، خلاقیت به خرج دهید و مدل های مختلفی را درست کنید.
از حال و هوای سفر کاروان کتاب به تبریز در شب یلدا
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - علی مولوی:
برای نویسنده‌ها، شاعرها، تصویرگرها و روزنامه‌نگارها، مهم است که با مخاطبان آثارشان بنشینند و حرف بزنند. مهم است که به دنیای مخاطبانشان نفوذ کنند و بدانند آنها چه می‌خواهند و به چه فکر می‌کنند.
اهمیت این به حدی است که به حدود 50 نویسنده انگیزه می‌دهد که در سه روز خاطره‌ساز و برفی و سرد در میان کودکان و نوجوانان تبریز حضور پیدا کنند و میهمان اختتامیه‌ی هجدهمین جشنواره‌ی کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بشوند.
این دومین سفر کاروان کتاب بود. اولین سفر کاروان کتاب و 50نویسنده‌ی کودک و نوجوان، اوایل مردادماه امسال به نیشابور، پایتخت کتاب ایران در سال 1395 بود. 50نویسنده از شهرهای مختلف ایران به نیشابور سفر کردند و با کودکان و نوجوانان نیشابور و شهرها و روستاهای اطراف آن دیدار کردند.
این‌بار نیز انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در طرحی با نام گردهمایی «کودک، کتاب، جامعه»، سفری دیگر برای کاروان کتاب تدارک دیدند تا ضمن برپایی جشن شب چله در تبریز، حضور در مراسم اهدای جوایز هجدهمین جشنواره‌ی کتاب کودک و نوجوان، شرکت در جلسه‌هایی با مسئولان استان در حوزه‌های گوناگون، کودکان و نوجوانان تبریز نیز فرصت دیدار و گفت‌وگوی چهره به چهره را با نویسنده‌ها، شاعران و فعالان حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان پیدا کنند.
به همین مناسبت، لحظه‌هایی از این سفر را از زبان چند نفر از نویسندگان و از دریچه‌ی دوربین عکاسان برایتان می‌آوریم تا شما نیز با برخی از اتفاق‌ها و خاطره‌های جذاب این سفر گروهی همراه شوید.
حسن احمدی:
ما به مدرسه‌ی معرفت تبریز رفتیم. از پله‌های راهروی مدرسه که بالا می‌رفتم، دیدن حیاط پوشیده از برف برایم لذت‌بخش بود. سه نفر بودیم. باید به دیدن بچه‌های کلاس پنجم می‌رفتیم. نگران بودم در دو ساعت چه‌ها می‌شود گفت.
نمی‌خواستم بیهوده وقت بچه‌ها را بگیرم. وقت کم آوردم. از قصه و قصه‌نویسی گفتیم. دیدن یک دفتر داستان دونفره ذوق‌زده‌ام کرد. یکی داستان را نوشته بود و دیگری تصویرگر آن بود.
قیمت صدهزار تومانی روی جلد دفتر شگفت‌زده و خوشحالم کرد. قول دادند داستان گروهی بنویسند و برای دوچرخه بفرستند.
دیدار حسن احمدی از مدرسه‌ی معرفت تبریز
شیوا حریری:
«ماجراجوی جوان»، «پولینا چشم و چراغ کوهپایه»، «فلفلی و آنتون»، «کوه‌های سفید»، «هوگو و ژوزفین» و... هنوز هم عزیزترین بخش کتاب‌خانه‌ام و کتاب‌های بچگی‌ام است و کتاب‌های بچگی یعنی کتاب‌های کانون.
کانون همیشه کانون است؛ حتی اگر سال‌ها گذشته باشد و من بزرگ شده باشم. حتی اگر رویه‌اش در انتشار کتاب تغییر کرده باشد، حتی اگر جلد کتاب‌های عزیزم تغییر کرده باشد و بعضی کتاب‌ها هیچ‌وقت تجدید چاپ نشده باشد و... کانون همیشه کانون است و عزیز است...
این‌طور می‌شود که وقتی بچه‌های کانون پرورش فکری تبریز می‌خوانند: «در جای‌جای ایران/ هرجا قدم گذاریم/ یک خانه است و آن را/ بسیار دوست داریم/ این خانه خانه‌ی ماست/ کانون مهربانی/ آواز مرغک آن/ فریاد شادمانی...» وقتی اجرایشان آن‌قدر شاد و پرانرژی است، وقتی سرود را به آذری می‌خوانند، اشک‌هایم چکه‌چکه سرازیر می‌شود؛ یاد خوش چندباره‌خوانی کتاب‌های بچگی‌ام، کتاب‌های کانون و این حس مشترک میان نسل‌ها، از دیروز ما تا بچه‌های امروز کانون.
سرود بچه‌های کانون پرورش فکری تبریز در اختتامیه‌ی جشنواره‌ی کتاب کودک و نوجوان
پری رضوی:
مادرم زیاد کتاب می‌خواند و همیشه به تاریخ کشورمان افتخار می‌کند؛ مخصوصاً شب یلدا... در این سفر جای مادرم را خالی کردم.
یکی از ویژگی‌های خوب این سفر روحیه‌ی شاد همه بود. من کمتر جایی این‌همه آدم شاد و مهربان دیده بودم.
بعد از چند سال بالأخره از توی قطار برف دیدیم. آرزو کردم کاش خانه‌مان در یکی از شهرهای برفی بود. هرچند که مادرم اهل شهر تبریز است، ولی از ترس تصادف، زمستان به این شهر نمی‌رود. با اینکه توی قطار خیلی خوش می‌گذشت، عجله داشتم هرچه زودتر به تبریز برسیم. صبح موقع اذان صبح به تبریز رسیدیم.
دانش‌آموزان تبریزی بچه‌های پاک و مهربانی هستند. چه‌قدر از دیدن نویسنده‌هایی که کتاب‌هایشان را خوانده بودند، ذوق می‌کردند و با لهجه‌ی شیرین آذری و کمی هم خجالت‌زده سؤال‌های بامزه طرح می‌کردند.
نکوداشت آقای عبدالمجید نجفی هم نشان داد که مردم این شهر چه‌قدر برای فرهنگ و ادب ارزش قائلند. مراسم خوبی با شعرخوانی و معرفی زندگی و آثار این نویسنده و تعریف خاطرات خوب برخی از شاعران و بزرگان از او برگزار شد.
کارمندان کانون پرورش فکری هم بسیار گرم و مهربان رفتار کردند. عین مردم شهر خودمان. دوباره دیدار با مخاطبان در مدارس، نظر خیلی از بچه‌ها در مورد اینکه چه کتاب‌هایی دوست دارند، جالب و دوست‌داشتنی بود.
در ایستگاه قطار تهران و آماده برای سفر به تبریز/ عکس: عزت‌الله الوندی
عباسعلی سپاهی‌یونسی:
در قالب کاروانی که همه شاعر و نویسنده بودند به تبریز می‌رفتیم. آن‌هم در شبی که آسمان ما را به برف میهمان کرده بود. قطار تهران‌تبریز، آن شب شاعرانه‌ترین قطار ایران شده بود. آن‌طرف شیشه برف می‌بارید و ما این‌طرف شیشه به وجد آمده بودیم و دلمان می‌خواست قطار حداقل نیم‌ساعت برای برف‌بازی توقف کند! هرچند چیزی در همین مایه‌ها هم اتفاق افتاد.
قطار برای نماز مغرب و عشا توقفی 20 دقیقه‌ای داشت و فرصتی شد برای شکر خدا و بعد هم پرت‌کردن چند گلوله‌ی برفی؛ از آن گلوله‌هایی که کاش جایگزین گلوله‌هایی می شد که این‌روزها در سوریه و عراق و... به سوی آدم‌های بی‌گناه شلیک می‌شوند و مردن را تکثیر می‌کنند.
در تبریز شاعران و نویسندگان تقسیم شدند تا با کودکان و نوجوانانی دیدار کنند که به شعر و داستان علاقه دارند. سهم من هم مرکز شماره‌ی چهار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبریز شد. رفتم و با تعدادی از دختران گل تبریزی دیدار کردم.
دوساعتی با هم از شعر حرف زدیم و از داستان. کار کارگاهی هم انجام دادیم و شعر نوشتیم. فرصت خوبی بود، هم برای من و هم بچه‌ها. فرصتی که از جنس آموختن و لذت‌بردن بود. حالا من در تبریز، دوستانی دارم که شعر بهانه‌ی دوستی من و آن‌هاست و از این بابت خیلی خوشحالم.
نویسندگان در کنار گاری لبوفروشی در تبریز
عباس عبدی:
مثل همیشه وقتى حرف از سفر پیش آمد، زود جنبیدم که مبادا جا بمانم. خوش‌بختانه این سفر با برنامه‌ی دیگرى مقارن شد و نتیجه اینکه توانستم چندساعتى زودتر از بقیه به تبریز برسم. یک دیس بزرگ میوه همراه کیک و اتاق سه‌تخته‌ی خالى جایزه‌ام شد!
هیجان و جذابیت این سفر بیشتر شد که از وسط آب و دریای قشم، به میان برف و کوه‌ها پرتاب شدم. در جلسه‌هایی هم که با بچه‌ها داشتم از تأثیر اقلیم در داستان‌نویسى گفتم. هرچند فرصت چنان نبود که بشاید و تا آمدیم «گرم» شویم، زنگ را زدند و دوباره سرخوردیم روى برف‌ها.
با خودم گفتم کاش زمان این سفر تابستان‌تر بود! اما انگار تابستان قرار است برویم خوزستان یا دوستان بیایند قشم!
سفر است دیگر و قرار است همه را پخته‌تر نکند...
طاهره ایبد لوح تقدیر انجمن نویسندگان از عبدالمجید نجفی را می‌خواند
محمدرضا مرزوقی:
روز اول که رسیدم با خودم فکر کردم چه‌طور میشه توی همچین سرمایی زندگی کرد؟
روز بعد فکر کردم سرما چه پدیده‌ی باحالی می‌تونه باشه.
کمی که گذشت، دیگه حتی سردم هم نبود.
بازار قدیمی تبریز، زیباترین بازاریه که تا حالا دید‌م. البته من چندان آدم دنیا دیده‌ای نیستم.
دیدن بچه‌های دبستانی جالب‌ترین پدیده‌ی این سفر بود. خصوصاً برق شیطنتی که توی چشم‌هاشون داشتن.
اما کاش به‌جای جلسه‌ی دربسته گذاشتن درباره‌ی دریاچه‌ی ارومیه، به دیدن خود دریاچه و اطرافش می‌رفتیم. در این صورت حتماً وقتی می‌خوایم از دریاچه و اون‌چه که بر اون رفته بنویسیم، بهتر می‌دونستیم از چی بنویسیم.
سعیده موسوی‌زاده:
تبریز سرد و برفی
آرام می‌زند حرف
حرفش سپید و پاک است
هی برف برف، هی برف
این‌همه سرما و برف غافلگیرم کرد. می‌لرزیدم و ذوق می‌کردم. دلم گالش لاستیکی بچگی‌هایم را می‌خواست و دستکش‌های بافت مامانم را، تا بدوم توی برف‌ها و آدم‌برفی درست کنم.
اما زندگی بی‌توجه به این‌همه سرما و آب‌های یخ‌زده در جریان بود. اردک‌ها روی یخ دریاچه لم داده بودند و گربه‌ها با موهای پف‌کرده روزشان را می‌گذراندند.
از سفید و خاکستری خیابان، به دنیای رنگی و گرم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتم. بچه‌ها منتظرم بودند و کنجکاو. درباره‌ی ادبیات حرف زدم و اینکه کلمه، شروع همه‌چیز است. گفتم که در آینده‌ی نزدیک هرشغلی که انتخاب کنید، خوب است که به ادبیات مسلط باشید؛ برای ارتباط با جامعه باید بتوانیم خوب و درست حرف بزنیم، چون بیش‌ترین ارتباط ما آدم‌ها از طریق کلمه است.
گفتم که البته شما باید به دو زبان مسلط باشید؛ هم ترکی و هم فارسی. این از ویژگی‌های بی‌نظیر کشور ماست که زبان‌ها و لهجه‌‌های متنوعی داریم. اگر هرقومی زبان و لهجه‌ی خودش را گسترش بدهد، به ادبیات و فرهنگ این کشور کمک کرده است.
تبریز خاطره‌ی قشنگی به من و همراهانم هدیه داد. از تبریز و مردم مهمان‌نوازش ممنونم.
دیدار و گفت‌وگوی على باباجانی با بچه‌های مرکز شماره‌ی 6 کانون- تبریز
محسن هجری:
خیلی از ما بزرگ‌ترها وقتی به بچه‌ها می‌رسیم، خیال می‌کنیم قرار است فقط ما به آنها چیزی یاد بدهیم.
اما به تجربه دیده‌ام چیزهایی هم هست که ما بزرگ‌ترها باید از بچه‌ها یاد بگیریم. چند روز پیش که در مرکز شماره‌ی دو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبریز با بچه‌ها دیدار داشتم، از پرسش‌های آنها فهمیدم که چه‌قدر دقیق به حرف‌های من گوش داده‌اند.
یکی از حرف‌های من به آنها این بود که برای نویسنده‌شدن، باید صداهای دیگران را شنید. آنها هم در عمل به من نشان دادند که چه‌قدر خوب می‌شنوند.
عکس‌ها: یونس پناهی
فقط چند ماه از معرفی نرم‌افزار اتوپایلوت (رانندگی خودکار) 8.0 شرکت تسلا می‌گذرد و زمستان امسال، رانندگان این شانس را دارند تا ببیند این سیستم رانندگی بدون راننده در شرایط آب و هوایی سخت و باران و برف چگونه کار می‌کند.
ویدئویی که به‌تازگی منتشر شده، یک خودروی بدون راننده تسلا را در مسیری با خطوط جاده‌ای پنهان‌شده و هوای تاریک نشان می دهد. با وجود اینکه سرعت این خودرو به حداکثر سرعت 48 کیلومتر می‌رسد اما عملکرد عالی این سیستم شرکت تسلا نشان می‌دهد که چگونه در هر شرایطی بدون عیب و نقص کار می‌کند.
سیستم اتوپایلوت تسلا بعد از ورود به بازار، محدودیت‌هایی نیز داشت اما کارایی بالایی از خود نشان داده است. در شرایط آب‌و‌هوایی سخت، سیستم اتوپایلوت با دریافت اطلاعات از سنسورها، جی‌پی‌اس، دوربین‌ها و رادارها توانست خود را به سلامت به مقصد برسانند. البته به‌علت سرعت پایین خودرو، اگر هم اتفاق خاصی رخ می‌داد، سرنشین قطعا به سرعت می‌توانست کنترل خودرو را به دست گیرد و به همین سبب به احتمال زیاد اتفاق ناخوشایندی نمی‌افتاد.
نرم افزار اتوپایلوت 8.0 تسلا ماه سپتامبر سال 2016 به بازار عرضه شد که نقطه عطفی در صنعت تکنولوژی خودروسازی به حساب می‌آید. در ماه اکتبر، این شرکت سخت‌افزار پیشرفته‌تری برای خودروهای شرکت خود نیز معرفی کرد. این آپدیت شامل 12 سنسور فراصوت، 8 دوربین، رادار ارتقا‌یافته و کامپیوتر پردازنده اطلاعات قدرتمند‌تر بود. همه این قابلیت‌ها در ویدئویی که به‌تازگی منتشر شده به طور مفصل شرح داده شده‌اند.
از حال و هوای سفر کاروان کتاب به تبریز در شب یلدا
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - علی مولوی:
برای نویسنده‌ها، شاعرها، تصویرگرها و روزنامه‌نگارها، مهم است که با مخاطبان آثارشان بنشینند و حرف بزنند. مهم است که به دنیای مخاطبانشان نفوذ کنند و بدانند آنها چه می‌خواهند و به چه فکر می‌کنند.
اهمیت این به حدی است که به حدود 50 نویسنده انگیزه می‌دهد که در سه روز خاطره‌ساز و برفی و سرد در میان کودکان و نوجوانان تبریز حضور پیدا کنند و میهمان اختتامیه‌ی هجدهمین جشنواره‌ی کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بشوند.
این دومین سفر کاروان کتاب بود. اولین سفر کاروان کتاب و 50نویسنده‌ی کودک و نوجوان، اوایل مردادماه امسال به نیشابور، پایتخت کتاب ایران در سال 1395 بود. 50نویسنده از شهرهای مختلف ایران به نیشابور سفر کردند و با کودکان و نوجوانان نیشابور و شهرها و روستاهای اطراف آن دیدار کردند.
این‌بار نیز انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در طرحی با نام گردهمایی «کودک، کتاب، جامعه»، سفری دیگر برای کاروان کتاب تدارک دیدند تا ضمن برپایی جشن شب چله در تبریز، حضور در مراسم اهدای جوایز هجدهمین جشنواره‌ی کتاب کودک و نوجوان، شرکت در جلسه‌هایی با مسئولان استان در حوزه‌های گوناگون، کودکان و نوجوانان تبریز نیز فرصت دیدار و گفت‌وگوی چهره به چهره را با نویسنده‌ها، شاعران و فعالان حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان پیدا کنند.
به همین مناسبت، لحظه‌هایی از این سفر را از زبان چند نفر از نویسندگان و از دریچه‌ی دوربین عکاسان برایتان می‌آوریم تا شما نیز با برخی از اتفاق‌ها و خاطره‌های جذاب این سفر گروهی همراه شوید.
حسن احمدی:
ما به مدرسه‌ی معرفت تبریز رفتیم. از پله‌های راهروی مدرسه که بالا می‌رفتم، دیدن حیاط پوشیده از برف برایم لذت‌بخش بود. سه نفر بودیم. باید به دیدن بچه‌های کلاس پنجم می‌رفتیم. نگران بودم در دو ساعت چه‌ها می‌شود گفت.
نمی‌خواستم بیهوده وقت بچه‌ها را بگیرم. وقت کم آوردم. از قصه و قصه‌نویسی گفتیم. دیدن یک دفتر داستان دونفره ذوق‌زده‌ام کرد. یکی داستان را نوشته بود و دیگری تصویرگر آن بود.
قیمت صدهزار تومانی روی جلد دفتر شگفت‌زده و خوشحالم کرد. قول دادند داستان گروهی بنویسند و برای دوچرخه بفرستند.
دیدار حسن احمدی از مدرسه‌ی معرفت تبریز
شیوا حریری:
«ماجراجوی جوان»، «پولینا چشم و چراغ کوهپایه»، «فلفلی و آنتون»، «کوه‌های سفید»، «هوگو و ژوزفین» و... هنوز هم عزیزترین بخش کتاب‌خانه‌ام و کتاب‌های بچگی‌ام است و کتاب‌های بچگی یعنی کتاب‌های کانون.
کانون همیشه کانون است؛ حتی اگر سال‌ها گذشته باشد و من بزرگ شده باشم. حتی اگر رویه‌اش در انتشار کتاب تغییر کرده باشد، حتی اگر جلد کتاب‌های عزیزم تغییر کرده باشد و بعضی کتاب‌ها هیچ‌وقت تجدید چاپ نشده باشد و... کانون همیشه کانون است و عزیز است...
این‌طور می‌شود که وقتی بچه‌های کانون پرورش فکری تبریز می‌خوانند: «در جای‌جای ایران/ هرجا قدم گذاریم/ یک خانه است و آن را/ بسیار دوست داریم/ این خانه خانه‌ی ماست/ کانون مهربانی/ آواز مرغک آن/ فریاد شادمانی...» وقتی اجرایشان آن‌قدر شاد و پرانرژی است، وقتی سرود را به آذری می‌خوانند، اشک‌هایم چکه‌چکه سرازیر می‌شود؛ یاد خوش چندباره‌خوانی کتاب‌های بچگی‌ام، کتاب‌های کانون و این حس مشترک میان نسل‌ها، از دیروز ما تا بچه‌های امروز کانون.
سرود بچه‌های کانون پرورش فکری تبریز در اختتامیه‌ی جشنواره‌ی کتاب کودک و نوجوان
پری رضوی:
مادرم زیاد کتاب می‌خواند و همیشه به تاریخ کشورمان افتخار می‌کند؛ مخصوصاً شب یلدا... در این سفر جای مادرم را خالی کردم.
یکی از ویژگی‌های خوب این سفر روحیه‌ی شاد همه بود. من کمتر جایی این‌همه آدم شاد و مهربان دیده بودم.
بعد از چند سال بالأخره از توی قطار برف دیدیم. آرزو کردم کاش خانه‌مان در یکی از شهرهای برفی بود. هرچند که مادرم اهل شهر تبریز است، ولی از ترس تصادف، زمستان به این شهر نمی‌رود. با اینکه توی قطار خیلی خوش می‌گذشت، عجله داشتم هرچه زودتر به تبریز برسیم. صبح موقع اذان صبح به تبریز رسیدیم.
دانش‌آموزان تبریزی بچه‌های پاک و مهربانی هستند. چه‌قدر از دیدن نویسنده‌هایی که کتاب‌هایشان را خوانده بودند، ذوق می‌کردند و با لهجه‌ی شیرین آذری و کمی هم خجالت‌زده سؤال‌های بامزه طرح می‌کردند.
نکوداشت آقای عبدالمجید نجفی هم نشان داد که مردم این شهر چه‌قدر برای فرهنگ و ادب ارزش قائلند. مراسم خوبی با شعرخوانی و معرفی زندگی و آثار این نویسنده و تعریف خاطرات خوب برخی از شاعران و بزرگان از او برگزار شد.
کارمندان کانون پرورش فکری هم بسیار گرم و مهربان رفتار کردند. عین مردم شهر خودمان. دوباره دیدار با مخاطبان در مدارس، نظر خیلی از بچه‌ها در مورد اینکه چه کتاب‌هایی دوست دارند، جالب و دوست‌داشتنی بود.
در ایستگاه قطار تهران و آماده برای سفر به تبریز/ عکس: عزت‌الله الوندی
عباسعلی سپاهی‌یونسی:
در قالب کاروانی که همه شاعر و نویسنده بودند به تبریز می‌رفتیم. آن‌هم در شبی که آسمان ما را به برف میهمان کرده بود. قطار تهران‌تبریز، آن شب شاعرانه‌ترین قطار ایران شده بود. آن‌طرف شیشه برف می‌بارید و ما این‌طرف شیشه به وجد آمده بودیم و دلمان می‌خواست قطار حداقل نیم‌ساعت برای برف‌بازی توقف کند! هرچند چیزی در همین مایه‌ها هم اتفاق افتاد.
قطار برای نماز مغرب و عشا توقفی 20 دقیقه‌ای داشت و فرصتی شد برای شکر خدا و بعد هم پرت‌کردن چند گلوله‌ی برفی؛ از آن گلوله‌هایی که کاش جایگزین گلوله‌هایی می شد که این‌روزها در سوریه و عراق و... به سوی آدم‌های بی‌گناه شلیک می‌شوند و مردن را تکثیر می‌کنند.
در تبریز شاعران و نویسندگان تقسیم شدند تا با کودکان و نوجوانانی دیدار کنند که به شعر و داستان علاقه دارند. سهم من هم مرکز شماره‌ی چهار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبریز شد. رفتم و با تعدادی از دختران گل تبریزی دیدار کردم.
دوساعتی با هم از شعر حرف زدیم و از داستان. کار کارگاهی هم انجام دادیم و شعر نوشتیم. فرصت خوبی بود، هم برای من و هم بچه‌ها. فرصتی که از جنس آموختن و لذت‌بردن بود. حالا من در تبریز، دوستانی دارم که شعر بهانه‌ی دوستی من و آن‌هاست و از این بابت خیلی خوشحالم.
نویسندگان در کنار گاری لبوفروشی در تبریز
عباس عبدی:
مثل همیشه وقتى حرف از سفر پیش آمد، زود جنبیدم که مبادا جا بمانم. خوش‌بختانه این سفر با برنامه‌ی دیگرى مقارن شد و نتیجه اینکه توانستم چندساعتى زودتر از بقیه به تبریز برسم. یک دیس بزرگ میوه همراه کیک و اتاق سه‌تخته‌ی خالى جایزه‌ام شد!
هیجان و جذابیت این سفر بیشتر شد که از وسط آب و دریای قشم، به میان برف و کوه‌ها پرتاب شدم. در جلسه‌هایی هم که با بچه‌ها داشتم از تأثیر اقلیم در داستان‌نویسى گفتم. هرچند فرصت چنان نبود که بشاید و تا آمدیم «گرم» شویم، زنگ را زدند و دوباره سرخوردیم روى برف‌ها.
با خودم گفتم کاش زمان این سفر تابستان‌تر بود! اما انگار تابستان قرار است برویم خوزستان یا دوستان بیایند قشم!
سفر است دیگر و قرار است همه را پخته‌تر نکند...
طاهره ایبد لوح تقدیر انجمن نویسندگان از عبدالمجید نجفی را می‌خواند
محمدرضا مرزوقی:
روز اول که رسیدم با خودم فکر کردم چه‌طور میشه توی همچین سرمایی زندگی کرد؟
روز بعد فکر کردم سرما چه پدیده‌ی باحالی می‌تونه باشه.
کمی که گذشت، دیگه حتی سردم هم نبود.
بازار قدیمی تبریز، زیباترین بازاریه که تا حالا دید‌م. البته من چندان آدم دنیا دیده‌ای نیستم.
دیدن بچه‌های دبستانی جالب‌ترین پدیده‌ی این سفر بود. خصوصاً برق شیطنتی که توی چشم‌هاشون داشتن.
اما کاش به‌جای جلسه‌ی دربسته گذاشتن درباره‌ی دریاچه‌ی ارومیه، به دیدن خود دریاچه و اطرافش می‌رفتیم. در این صورت حتماً وقتی می‌خوایم از دریاچه و اون‌چه که بر اون رفته بنویسیم، بهتر می‌دونستیم از چی بنویسیم.
سعیده موسوی‌زاده:
تبریز سرد و برفی
آرام می‌زند حرف
حرفش سپید و پاک است
هی برف برف، هی برف
این‌همه سرما و برف غافلگیرم کرد. می‌لرزیدم و ذوق می‌کردم. دلم گالش لاستیکی بچگی‌هایم را می‌خواست و دستکش‌های بافت مامانم را، تا بدوم توی برف‌ها و آدم‌برفی درست کنم.
اما زندگی بی‌توجه به این‌همه سرما و آب‌های یخ‌زده در جریان بود. اردک‌ها روی یخ دریاچه لم داده بودند و گربه‌ها با موهای پف‌کرده روزشان را می‌گذراندند.
از سفید و خاکستری خیابان، به دنیای رنگی و گرم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتم. بچه‌ها منتظرم بودند و کنجکاو. درباره‌ی ادبیات حرف زدم و اینکه کلمه، شروع همه‌چیز است. گفتم که در آینده‌ی نزدیک هرشغلی که انتخاب کنید، خوب است که به ادبیات مسلط باشید؛ برای ارتباط با جامعه باید بتوانیم خوب و درست حرف بزنیم، چون بیش‌ترین ارتباط ما آدم‌ها از طریق کلمه است.
گفتم که البته شما باید به دو زبان مسلط باشید؛ هم ترکی و هم فارسی. این از ویژگی‌های بی‌نظیر کشور ماست که زبان‌ها و لهجه‌‌های متنوعی داریم. اگر هرقومی زبان و لهجه‌ی خودش را گسترش بدهد، به ادبیات و فرهنگ این کشور کمک کرده است.
تبریز خاطره‌ی قشنگی به من و همراهانم هدیه داد. از تبریز و مردم مهمان‌نوازش ممنونم.
دیدار و گفت‌وگوی على باباجانی با بچه‌های مرکز شماره‌ی 6 کانون- تبریز
محسن هجری:
خیلی از ما بزرگ‌ترها وقتی به بچه‌ها می‌رسیم، خیال می‌کنیم قرار است فقط ما به آنها چیزی یاد بدهیم.
اما به تجربه دیده‌ام چیزهایی هم هست که ما بزرگ‌ترها باید از بچه‌ها یاد بگیریم. چند روز پیش که در مرکز شماره‌ی دو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبریز با بچه‌ها دیدار داشتم، از پرسش‌های آنها فهمیدم که چه‌قدر دقیق به حرف‌های من گوش داده‌اند.
یکی از حرف‌های من به آنها این بود که برای نویسنده‌شدن، باید صداهای دیگران را شنید. آنها هم در عمل به من نشان دادند که چه‌قدر خوب می‌شنوند.
عکس‌ها: یونس پناهی
فقط چند ماه از معرفی نرم‌افزار اتوپایلوت (رانندگی خودکار) 8.0 شرکت تسلا می‌گذرد و زمستان امسال، رانندگان این شانس را دارند تا ببیند این سیستم رانندگی بدون راننده در شرایط آب و هوایی سخت و باران و برف چگونه کار می‌کند.
ویدئویی که به‌تازگی منتشر شده، یک خودروی بدون راننده تسلا را در مسیری با خطوط جاده‌ای پنهان‌شده و هوای تاریک نشان می دهد. با وجود اینکه سرعت این خودرو به حداکثر سرعت 48 کیلومتر می‌رسد اما عملکرد عالی این سیستم شرکت تسلا نشان می‌دهد که چگونه در هر شرایطی بدون عیب و نقص کار می‌کند.
سیستم اتوپایلوت تسلا بعد از ورود به بازار، محدودیت‌هایی نیز داشت اما کارایی بالایی از خود نشان داده است. در شرایط آب‌و‌هوایی سخت، سیستم اتوپایلوت با دریافت اطلاعات از سنسورها، جی‌پی‌اس، دوربین‌ها و رادارها توانست خود را به سلامت به مقصد برسانند. البته به‌علت سرعت پایین خودرو، اگر هم اتفاق خاصی رخ می‌داد، سرنشین قطعا به سرعت می‌توانست کنترل خودرو را به دست گیرد و به همین سبب به احتمال زیاد اتفاق ناخوشایندی نمی‌افتاد.
نرم افزار اتوپایلوت 8.0 تسلا ماه سپتامبر سال 2016 به بازار عرضه شد که نقطه عطفی در صنعت تکنولوژی خودروسازی به حساب می‌آید. در ماه اکتبر، این شرکت سخت‌افزار پیشرفته‌تری برای خودروهای شرکت خود نیز معرفی کرد. این آپدیت شامل 12 سنسور فراصوت، 8 دوربین، رادار ارتقا‌یافته و کامپیوتر پردازنده اطلاعات قدرتمند‌تر بود. همه این قابلیت‌ها در ویدئویی که به‌تازگی منتشر شده به طور مفصل شرح داده شده‌اند.