جام جم سرا: علت اصلی شکل گیری کدورتهای شما و همسرتان، یک خطایشناختی رایج است که به زبان ساده عبارت است از «تغییر چیزی که شما اصلا نمیتوانید و نباید هم که بخواهید آن را تغییر دهید.» آن چیز رفتارهای درست یا نادرست والدینتان است؛ از شما ادعا و شکایت، از شوهرتان انکار مکرر و در نهایت بیاعتنایی و ملالت.
اینکه به فرض، پدر و مادر شوهرتان توقعات نابجایی دارند اشتباه است اما اشتباه بدتر این است که شما شوهرتان را به خاطر رفتار آنها متهم کنید که چرا روی رفتار پدر و مادرش کنترل ندارد؟ مردها به واسطه ذهن منطقی و استدلال خطی قویتر نسبت به زنان، خیلی سریع به موضوعاتی که از دید آنها غیر منطقی باشد واکنش نشان میدهند و اینکه میگویید زود عصبانی میشود به همین دلیل است.و اینکه چند روزی قهر و یا بیاعتنایی میکند نیز نشانه درماندگی و احساس بلاتکلیفی اوست که چرا موضوع به این سادگی را نمیتواند به شما بفهماند. اگر این نوع جر و بحثها خیلی تکرار شود و همسرتان واقعاً به درماندگی برسد، ممکن است به شیوههای مختلف رابطه زناشویی را دچار مشکل کند؛ به عنوان مثال با بیاعتنایی به خواستههای همسر و فرزندان وکم حرفی وسردی در روابط- مصرف داروهای آرام بخش و حتی مواد مخدر- پرکاری و کمتر در خانه بودن- برقراری روابط عاطفی ناسالم در محیطهای مجازی و واقعی و در نهایت طلاق
البته خاطر نشان میکنم هر دل دردی، نشانه آپاندیس نیست پس مراقب باشید بیجا برچسب نزنید! تاکید میکنم اگر میخواهید اصطلاحاً کار به جاهای باریک نکشد دست از جر و بحث درباره موضوعاتی که اصلاً روی آن هیچ کنترلی ندارید، بردارید. شما و شوهرتان اگر بدانید حتی روی رفتارهای خودتان هم کنترل مطلق ندارید بلکه کنترل نسبی دارید که البته در عمل این گونه فکر نمیکنید، دیگر انتظارات بیجا از یکدیگر به خاطر رفتارها و صحبتهای پدران و مادران بزرگوار خود نخواهید داشت اما بد نیست شوهرتان هم این نکته را به یاد داشته باشد:
همسر شما همیشه دوست دارد فقط یک مرد در زندگی کنونیاش برای او و فرزندانش تصمیم بگیرد و آن مرد شمایید و بالعکس شما نیز چنین هستید. پس ابتدا این اصل را بدانید و سعی کنید به آن عمل کنید و ثانیاً اگر نمیتوانید آن را به طور کامل اجرا کنید، بدانید که برخی بیمهارتیها و افراط و تفریطها و حتی خطاهایشناختی (نگرشهای اشتباه) باعث آن شده است. مشاوران و روانشناسان میتوانند در این باره به شما کمک کنند. موفق باشید. (رضا زیبایی – کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
پاسخ مشاور: برای من اینجا ۲ سؤال پیش میآید؛ یکی اینکه آشنایی شما با او از ابتدا از طریق تلفن یا ارتباطات مجازی انجام شده یا اینکه قبل از ارتباط تلفنی آشناییای وجود داشته. دوم اینکه ایشان ابتدا شما را دیدهاند بعد به شما تلفن کردهاند یا نه.
اگر ایشان از قبل با شما ارتباطی نداشته، خیلی نمیتوان به اطلاعاتی که از پشت تلفن به شما دادهاند، اطمینان کرد. حتی این امکان وجود دارد که ایشان از این طریق با افراد دیگری هم چنین رابطهای داشته باشد.
چنانچه ارتباط قبلیای وجود داشته و دستکم همدیگر را دیدهاید و به نوعی توجه همدیگر را جلبکردهاید، این مسئله مطرح است که شما از طریق دوست یا آشنایی به یکدیگر معرفی شدهاید یا خیر؟ اگر آدم خبرهای شما را به یکدیگر معرفی کرده است با فرض اینکه آن شخص باشناختی که از شما ۲ نفر داشته تشخیص داده است که شما را به همدیگر معرفی کند درجهای از اطمینان را میتوان به این مسئله بخشید. در غیر این صورت باید بگویم که جای امیدواری چندانی نیست.
به نظر من دختری در سن و سال شما به این راحتی نمیتواند چنین خطر و ریسکی را انجام دهد. ادامه چنین رابطهای بهاحتمال زیاد در شما وابستگی و دلبستگی ایجاد میکند و ایجاد وابستگی در رابطهای پوچ و بیهدف ممکن است مشکلاتی را در آینده برای شما ایجاد کند. اگر رابطهای از طریق تماس تلفنی یا هر نوع ارتباط مجازی دیگر شکل بگیرد و شما به شناخت درست و قابل اطمینانی از طرف مقابل نرسیده باشید و با ابراز علاقه او ایجاد وابستگی و دلبستگی در شما به وجود بیاید و در نهایت مثلا شما متوجه شوید که خیلی از اطلاعاتی که به شما داده صحیح نبوده یا اینکه او تصمیم بگیرد رابطه را پایان دهد، احساس کفایت شخصی و اعتماد به نفس شما پایین میآید و سبب ایجاد بدبینی در شما میشود.
به هر حال در صورتی که تصمیم دارید به ازدواج با او به طور جدی فکر کنید، توصیه من این است که یک فرد قابل اطمینان مثل یکی از افراد خانواده یا والدینتان را با خانواده او آشنا کنید. افراد به صورت غیر مستقیم اطلاعاتی را از خود میدهند که یک شخص خبره و بیطرف بهتر میتواند آن اطلاعات را گرفته و تجزیه و تحلیل کند. ممکن است این فرد از نظر کلامی و در سخنوری فرد توانمندی باشد. پس دریافت اطلاعات غیر کلامی که افراد در ارتباط حضوری از خود میدهند بمراتب مفیدتر و مؤثرتر خواهد بود. (دکتر فریدون یگانه - مشاور خانواده/ ایران)
309