“ما هاتینگ” (Ma Huateng ) متولد 29 اکتبر سال 1971 میلادی ( 7 آبان 1350 شمسی ) در شهری به نام شانتو در استان جنوبی گوانگدونگ و یک کارآفرین برتراینترنتی چینی است. بنیانگذار شرکت “تنسنت” Tencent یک شرکت اینترنتی چینی می باشد .
مجله تایم در سال 2007 او را یکی از پرنفوذترین افراد در جهان معرفی کرد، و تا ماه مارس سال 2013، او چهارمین ثروتمند در چین و دویست و بیست و سومین ثروتمند در جهان با دارایی خالص 6.8 میلیارد دلار بود.
در حال حاضر رئیس تنسنت ( بزرگترین شرکت اینترنتی در آسیا) با 12.1 میلیارد دلار ثروت وانگ جیانلین سرمایه دار مشهور چین پیشی گرفت و دومین مرد ثروتمند چین شناخته شد.
ما هاتینگ 42 ساله شرکت تنسنت Tencent را در سال 1998 بنیان نهاد . اولین محصول این شرکت، یک ابزار پیغام از طریق مسنجر به نام Tencent QQ، در چین بسیار محبوب شد. شرکت تنسنت به سرعت گسترش یافت و به یکی از سه شرکت برتر اینترنتی چین تبدیل شد . در پایان سپتامبر 2012، پیام رسان Tencent QQ در مجموع بیش از 784 میلیون کاربر فعال داشت .
“ویچت” wechat سرویس پیام رسان (چت) برای تلفن های همراه است که بدست تنسنت در چین ساخته شده است.اولین انتشار آن در ژانویه 2011 بوده است .در پایان سال 2012 وی چت 200 میلیون کاربر فعال داشت . درامد سالانه شرکت تنسنت بیش از 5.1 میلیارد می باشد .
کمپانی تنسنت از لیونل مسی به منظور ترویج و تبلیغ وی چت بهره برد.
برنامه “ویچت” wechat در آندروید، آی فون، بلک بری، ویندوز فون، و سیستم عامل های موبایل در دسترس است. زبان هایی که پشتیبانی می شوند عبارتند از : سنتی / ساده شده چینی، انگلیسی، اندونزیایی، اسپانیایی، پرتغالی، ترکی، مالایی، ژاپنی، کره ای، لهستانی، ایتالیایی، تایلندی، ویتنامی، هندی و روسی.
ویچت بر روی شبکه های Wi-Fi، 2G، 3G، و 4G پشتیبانی میشود.
نکته اساسی در مورد این اپلیکیشن، این است که از هیچ سیستم رمزگذاری برای اطلاعات کاربران استفاده نمیکند و گزارشهای مختلفی نیز وجود دارد که باعث نگرانی کاربران نسبت به شنود مکالمات آنها میشود.
به گزارش گاردین ، یک فعال حقوق بشر به نام هو جیا (Hu Jia) به دلیل شنود چتها و تماسهایش از طریق “WeChat” بازداشت شده بود؛ او سه سال از عمر خود را در زندانهای چین گذراند .
به گزارش ساتین : ساعت 100 میلیونی یا تسبیح 1000 تومانی؟ تفاوت طرز پولدار شدن دو ثروتمند مشهور ایرانی نشان می دهد یک جای کار می لنگد.
دستگیر که شد واکنش ها متفاوت بود. عده ای خوشحال شدند و گفتند یکی از رانت خواران دانه درشت بازداشت شده و لابد به تخلفات مالی اش رسیدگی می شود. عجیب آن بود کسانی از دستگیری اش ناراحت شدند که از برخورد با صاحبان سرمایه و کارآفرینان اما در این میان خیلی ها دو به شک بودند که باید از دستگیری اش خوشحال باشند یا ناراحت.
خیلی ها مطمئن نبودند که بابک زنجانی، همان جوان میلیاردر معروف که اسمش در سال های اخیر نقل محافل شده بود، سرمایه دار و کارآفرین است یا رانت خوار و مفسد اقتصادی و دستگیری اش برخورد نادرست با ثروتمندان و صاحبان سرمایه است یا برخورد درست و عادلانه با متخلفان عرصه اقتصاد.
بابک زنجانی، همان ثروتمند جوان چند هزار میلیاردی معروف، نامی است که این روزها زیاد شنیده می شود و خیلی ها بر سر اینکه بازداشت او از سوی قوه قضاییه، اقدام درستی بوده یا نه با هم اختلاف نظر دارند. اما سوال اصلی آنجا مطرح می شود که با رجوع به سابقه فعالیت اقتصادی زنجانی، اینکه کارش را از کجا شروع کرده، با چه کسانی خط و ربط داشته و از سوی چه کسانی احتمالا حمایت شده، بپرسیم که آیا واقعا می شود بابک زنجانی را سرمایه دار و کارآفرین دانست یا آنکه حجم رانت و رانت خواری و سفارش بازی در فعالیت های اقتصادی او آنقدر هست که قبل از سرمایه دار دانستنش، او را رانت خوار و مفسد اقتصادی بشناسیم.
حالا بعد از بازداشت بابک زنجانی از سوی قوه قضاییه و بعد از همه اما و اگرها بر سر درست یا نادرست بودن این بازداشت، تلاش کردیم بگوییم فعال اقتصادی بودن از نوع بابک زنجانی چه فرقی با فعال اقتصادی بودن از نوع اسدالله عسگراولادی و امثال او دارد و چرا بابک زنجانی همچون عسگراولادی، پیرمرد ثروتمند قدیمی، تنها یک سرمایه دار یا فعال اقتصادی شفاف و پاک دست و قابل دفاع نیست.
یک شب در برابر 70 سال
راز ثروتمند شدن اسدالله عسگراولادی
زندگینامه : اسدالله عسگراولادی متولد ۱۳۱۲ در چهارراه سیروس، تهران از برجستهترین بازرگانان ایرانی، معروفترین صادرکننده خشکبار ایران، عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران در تمام دوران پس از انقلاب , رئیس اتاق بازرگانی و صنایع ایران و چین است.
برادر وی حبیبالله عسگراولادی از سیاستمداران مهم ایران بود. او در خانواده بازاری با اصالت دماوندی متولد شد. خانواده او دارای پیشینه یهودی بودند که به اسلام گرویدند.
شروع کار
فعالیت اقتصادی را از بازار و 13-12 سالگی شروع کرد. اولین حقوقی که در دوره شاگردی گرفت روزی دو ریال بود.
کارمندی
سال های بعد از آن و پس از اتمام تحصیل، کارمند بود و در شرکتی کار می کردکه فعالیتش در زمینه صادرات بود. می گوید از همانجا به کار در عرصه صادرات علاقمند شده بود.
کارت بازرگانی
با وجود آنکه سنش کم بود، بعد از مصاحبه با رئیس اتاق بازرگانی توانست کارت بازرگانی بگیرد. دو سال بعد با قسط حجره ای به مبلغ چهار هزار تومان خرید و رشته خشکبار را انتخاب کرد. صادرات را از صفر با صادرات زیره شروع کرد و قسطی پنج تن زیره خرید.
دستش در جیب خودش است
اولین انبارش را در خیابان تختی تهران خرید و کارخانه زیره حساس را در مشهد تاسیس کرد که این کارخانه هنوز هم فعالیت می کند و آنقدر سابقه فعالیت شفاف دارد که در مبادلات زیره در جهان اثرگذار است. هیچ وقت از رانت و امکانات دولتی استفاده نکرد. همیشه می گویدکه از گرفتن وام ها و تسهیلات بانکی هم پرهیز می کند و تنها با دارایی و سرمایه خودش کار می کند.
اعتبار شخصی
چندین سال بعد صادرات پسته و کشمش را به کارش اضافه کرد و چون این کار سرمایه سنگینی می خواست، به اعتبار خوش حسابی اش از بازار نسیه جنس برمی داشت و پول آن را پس از فروش پرداخت می کرد.
کمک به بازار برای بهبود وضع کسب و کار
16 سال عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران ونایب رئیس اتاق بود و هنوز هم است. در طول 54 سال تجارت، در ایران 10 کارخانه دارد که همچنان فعالیت می کنند. حوزه اصلی کار او از همان اول آغاز تا هم اکنون واردات و صادرات بوده است. هیچ وقت در فعالیت اقتصادی از این شاخه به آن شاخه نپرید و وارد حوزه های شبهه برانگیز و عجیب و غریب نشد.
اهل سادگی
ساده زیستی و عادی بودن همیشه برایش ارزش بوده است. در هیچ عکسی در کنار هواپیمای شخصی یا اتومبیل گرانقیمت دیده نمی شود، ساده می پوشد، ساده می گردد و اگرچه می گوید که ثروتمند است اا هرگز فخرفروشی حاصل از ثروت که در عرف عام مردم، ویژگی «نوکیسه» های اقتصادی است در عسگراولادی دیده نمی شود.
به عکس و رسانه علاقه ای ندارد
هیچ وقت شیفته عکس و خبر و مصاحبه نبود و نیست. همیشه می گوید من یک تاجر معمولی هستم. اگرچه همیشه شناخته شده بوده، اما این شناخته شده بودن نه به خاطر شهرت طلبی و تلاش برای پر رنگ شدن در رسانه ها بلکه به دلیل فعالیت طولانی مدت و قدمت دار اقتصادی اش در عرصه واردات و صادرات است.
همیشه عسگر اولادی بوده
هیچ وقت انگج و برچسب مفسد اقتصادی و رانت خوار به او نچسبید. نامش در حاشیه هیچ پرونده تخلف مالی و فساد اقتصادی شنیده نشد. هیچ وقت مورد اتهام یا تحت پیگرد قضایی قرار نگرفت. همیشه یکی از ثروتمندترین افراد ایران و در عین حال یکی از بی حاشیه ترین هایشان بوده است.
راز ثروتمند شدن بابک زنجانی
زندگینامه : بابک زنجانی با نام کامل (بابک مرتضی زنجانی) (متولد ۲۱ اسفند ۱۳۴۹) تاجر، کارآفرین و سرمایهدار ایرانی است که بیش از ۷۰ شرکت از جمله شرکت هلدینگ توسعه سورینت قشم، اولین بانک سرمایهگذاری اسلامی در مالزی، سهامدار شرکت هواپیمایی انور ترکیه، موسسه مالی اعتباری در امارات و بانک ارزش تاجیکستان، برخی از داراییهای وی میباشد.
خود زنجانی در خصوص فعالیتهای اقتصادیاش گفته: «هماکنون در ایران و دیگر کشورهای دنیا با ۱۷هزار پرسنل مشغول ارائه تجارت و خدمات هستم.» وی در تاریخ ۹ دی ۱۳۹۲ توسط دادستانی کل کشور بازداشت شده است. براساس اظهارات بیژن نامدار زنگنه، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و کمیسیون اصل ۹۰، اتهامات وی بدهی بیش از دو و نیم میلیارد یورو به وزارت نفت و بانک مرکزی و همچنین جعل اسناد بانکی با پرداخت رشوه به بانک ملی تاجیکستان. نام وی همچنین در پرونده رضا ضراب، ایرانی دستگیرشده در ترکیه به اتهام قاچاق طلا مطرح شده است.
شروع کار
در بازار سکه و طلاکارش را شروع کرد و کارگاهی داشت با 20-15 کارگر. نقره و طلا را می خرید و پس از ساخت آنها را می فروخت.
دلالی
از طلاسازی و کسب به معنای عرفی آن فاصله گرفت. وارد خرید و فروش و دلالی سکه، طلا و ارز شد. کارگاه طلاسازی اش را فروخت و با پول آن به خرید و فروش ارز روی آورد.
رانندگی و رفاقت
پس از پایان دوره سربازی که به گفته خودش در آن دوره راننده رئیس بانک مرکزی بود، توزیع کننده دلار در بازار شد و روزانه 20 میلیون دلار در بازار توزیع می کردو حول و حوش 17 میلیون تومان دستمزد می گرفت. با سرمایه 800 میلیونی حاصل از توزیع دلار وارد صادرات سالامبور شد.
از بیت المال استفاده می کند
س از ورشکستگی در تجارت سالامبور و دو سال تحمل زندان، از ورشکستگی خلاص شد، در کیش کارخانه لوازم آرایشی سورینت را تاسیس کرد و شرکت های واردات و صادرات در ترکیه راه انداخت. از همانجا که می گوید راننده مرحوم نوربخش بوده و در بازار ارز توزیع می کرده تا آشنایی و همکاری اش با قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) و وزارت نفت و تامین اجتماعی، همه وهمه با شبهه و شائبه رانت خواری و استفاده از رانت و امکانات دولتی همراه است.
همسایه ها یاری کنید
در امارات موسسه مالی و اعتباری تاسیس کرد. هواپیمایی قشم ایرلاین ویک ایرلاین در ترکیه خرید. با کمک سفیر تاجیکستان در ایران و رئیس جمهور این کشور، در تاجیکستان بانک خرید و برای انتقال پول قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) و زیر مجموعه های وزارت نفت از خارج، ال سی های مدت دار باز کرد.
همیشه به دنبال منافع شخصی
مسیر فعالیت های اقتصادی اش پیچ در پیچ و خیلی جاها غیرقابل ردگیری است. از خریدو فروش طلا و ارز شروع کرد، وارد تجارت و صادرات و واردات شد، بانک زد، هواپیمایی خرید، برای ساخت فیلم های سینمایی پول داد، در وزارت نفت وتامین اجتماعی سروکله اش پیدا شد و در نهایت وارد عرصه ورزش شد و برای خودش باشگاه خرید، عرصه ای که خیلی ها آن را بهترین جا برای پولشویی و گم کردن رد پول های مسئله دار می دانند.
اهل نمایش
ساعت 100 میلیون تومانی به دست می بندد، در جت شخصی اش عکس می اندازد، دفتر شخصی عریض و طویلش در سورینت مجلل است و بروز و ظهور ثروتمند بودنش به چشم می زند. نمایش ثروت و اعلام سرمایه دار بودن در انظار عمومی از علاقمندی هایش است.
می میرد برای شهرت
عاشق شهرت است. این را می شود از مصاحبه های پی در پی اخیرش با رسانه های داخلی و حتی خارجی و از عکس های متعددی که از خودش با این و آن منتشر می کند، فهمید. همچنین چند وقت قبل بود که مصاحبه اش با تلویزیون فارسی بی بی سی کلی سروصدا راه انداخت و عکس های او با شخصیت های مختلف، بارها در رسانه ها بازنشر داده شد.
تا حالا «ب.ز» بوده
اولین بار مخفف نامش «ب.ز» در پرونده تخلف میلیاردی شنیده شد. اتهام تخلف مالی زیاد حول و حوش او هست، از بازنگرداندن پول نفتی که فروخته به وزارت نفت تا حضور پرسروصدایش در تخلفات تامین اجتماعی دوران مرتضوی و حالا هم که از سوی قوه قضائیه بازداشت شده است.
نشریه “فوربس” با انتشار گزارشی در این باره نوشت : ثروت مراد اولکر که در بر آورد سال 2012 سومین مرد ثروتمند ترکیه بود ، در سال 2013 با افزایش 600 میلیون دلاری به بیش از 3 میلیارد و 700 میلیون دلار رسید.
مراد اولکر مدیر شرکت بزرگ “ییلدیز” ترکیه است و محصولات غذایی ” ULKER” که “برندی” نام آشنا در ترکیه و جهان است به بیش از 110 کشور جهان صادر می شود.
در سال گذشته شرکت اولکر که تولید کننده بیسکویت و شکلات و غذاهای کودک است، بیش از 1 میلیارد و 500 میلیون دلار صادرات داشته است.
اولکر از زمان مرگ پدرش ” صبری اولکر” بنیان گذار شرکت “اولکر” در ژوئن 2012 ، مدیریت شرکت بزرگ پدرش را به دست گرفت. شرکت اولکر بیش از 11 هزار کارمند دارد.
تولیدات این شرکت کلوچه، شکلات و نوشابه است. به هنگام عرضه محصول کولا ترکا توسط اولکر، کوکاکولا قیمت نوشابه خود را در ترکیه ۱۰٪ کاهش داد.
گیتس که این روزها عنوان «بنیانگذار تحول در دنیای فناوری» را در اختیار دارد، به واسطه ثروت افسانهای خود همواره مورد توجه قرار گرفته است. شهرت این مرد به واسطه موقعیت خود در دنیای فناوری و ثروت رو بهرشد آن باعث شده است افسانههای مختلفی در مورد وی مطرح شود.
در این میان کارشناسان 5 افسانه بزرگ و باورنکردنی در مورد «بیل گیتس» را توضیح داده اند.
1- ارزش هر ثانیه از زندگی «بیل گیتس» بیشتر از 1000 دلار
بر اساس آخرین بررسیها اعلام شد که مجموع سرمایه گیتس تا نوامبر سال 2013 میلادی 8/76 میلیارد دلار بوده است. به همین خاطر بزرگترین داستانها و افسانه ها به این بخش از زندگی او مربوط میشود.
در بخشی از این داستانها گفته میشود که اگر «بیل گیتس» در خیابان مشغول راه رفتن باشد به صورت تصادفی 1000 دلار از دست او به زمین بیفتد، این اتفاق برای او اهمیتی ندارد چرا که هر ثانیه از زندگی وی بیشتر از این رقم ارزش دارد.
2- پرداخت پول از جانب «بیل گیتس» بهازای ارسال ایمیل
بر اساس برخی شایعات گفته میشود که اگر یک پست الکترونیکی ویژه به صورت زنجیرهای ارسال شود، فرستندگان میتوانند از طرف «بیل گیتس» پول دریافت کنند. در این ایمیل زنجیرهای گفته شده است که مایکروسافت و AOL در حال ادغام شدن با یکدیگر هستند که این همکاری وسیع تأثیرات قابل ملاحظهای بر کاربران جهانی میگذارد. بر این اساس یک پست الکترونیکی آزمایشی برای بررسی تأثیرات حاصل از ادغام این دو شرکت ارسال شده است که اگر کاربران آن را به یکدیگر بفرستند، پول دریافت میکنند.این طور که گفته شده است، مایکروسافت بهازای هر ایمیلی که بفرستید صدها دلار پول میپردازد و بسیاری از منابع تأیید کردهاند که این اتفاق صحت دارد. بر این اساس اگر ایمیل یاد شده را به تعداد زیادی از دوستان خود بفرستید، یک شبه میلیاردر میشوید. اما در حقیقت ماجرای این ایمیل و دریافت پول بهازای ارسال آن از اساس شایعه بوده و صحت نداشته است. اما با این حال هنوز هم تعداد زیادی از کاربران جهانی هستند که امید دارند با ارسال این پست الکترونیکی پولدار شوند.
3- پیشبینی حافظه رایانه های مورد نیاز
هنوز هم بسیاری از کارشناسان و کاربران وجود دارند که به استناد صحبت «بیل گیتس» در اوایل دهه 1980 اظهار میکنند که برای هر کاربر حافظه 640 کیلوبایتی کافی است و کاربر به حافظه بیش از این میزان نیازی ندارد. اما باید توجه داشت که گیتس هرگز چنین چیزی نگفته است چون وی که بزرگترین و صاحب نامترین فرد در دنیای فناوری محسوب میشود، با چنین صحبتی میتواند کل اعتبار خود را از دست بدهد. این روزها شایعه یاد شده در بیشتر مراکز خبری دیده میشود و همین مسأله باعث شده است تا در نهایت گیتس بهطور صریح در این زمینه صحبت کند. او چندی پیش در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «من در اوایل فعالیت خود در دنیای فناوری کارهای نادرست زیادی کردم و نظرات اشتباهی دادم، اما در طول این سالهای طولانی هرگز در مورد حجم مورد نیاز حافظه برای کاربران نظری ندادم». این روزها به واسطه دسترسی همگان به اینترنت، بهراحتی میتوان این ادعا را ثابت کرد. با این تفاسیر، پس از اظهار گیتس کارشناسان در سایتهای اطلاعاتی مشغول جستوجو شدند تا مشخص شود که بنیانگذار شرکت مایکروسافت چنین نظری را داده است یا خیر. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که «بیل گیتس» در صحبتها و سخنرانیهای خود هرگز در این زمینه اظهار نظر نکرده است و از همان ابتدا بارها تأکید کرده که سیستمهای رایانهای با سرعت فراوان در حال پیشرفت هستند و هر روز مدلهای جدید رایانه با توان و قدرت بالاتر وارد بازار میشود.
4- سرقت فناوری گرافیکی اپل
شرکت اپل در سال 1988 یک پرونده قضایی علیه مایکروسافت ترتیب داد و در آن ادعا کرد که سیستمعامل ویندوز بخشی از از رابط کاربری گرافیکی(GUI) که در سیستمعامل Macintosh مورد استفاده قرار میگیرد را بهطور غیرقانونی در اختیار گرفته است. طی دادگاهی که بر همین اساس تشکیل شد، شرکت اپل نام بیش از 200 رابط گرافیگی را ارائه کرد که در سیستمعامل ویندوز مایکروسافت مورد استفاده قرار گرفته بود. از جمله این بخشها فناوری تغییر اندازه پنجرهها، فناوری روی هم قرار گرفتن پنجرههای مختلف، نوار ابزارهای عنوانبندی شده و… بود که بر اساس قانون کپیرایت گفته میشود تمام این بخشها شکل و شمایل ویندوز را شبیه Mac کرده است. بزرگی هر دو شرکتی که در دادگاه مقابل همدیگر قرار گرفتند باعث شد تا بررسی این پرونده به صورت بسیار دقیق انجام شود و سرانجام پس از5 سال دادگاه رأی نهایی خود را اعلام کرد و مشخص شد که مایکروسافت هیچ تخلفی در این زمینه انجام نداده است. اپل در پرونده قضایی خود ادعا کرده بود که گیتس در سیستمعامل ویندوز 0/1 از این قابلیتها بهره برده است. اما گروه توسعهدهنده مایکروسافت در آن زمان رابط کاربری گرافیکی را تنها در زیرمجموعههای سیستمعامل ویندوز به کار میگرفتند و تمامی فناوریهای ارائه شده از سوی آنها، ابداع خودشان بود. با بالا گرفتن ادعاهای اپل و به جریان افتادن مجدد این پرونده قضایی، بعدها هرگز از رابط کاربری گرافیکی در نسخههای جدید سیستمعامل ویندوز استفاده نشد.
وکلای اپل پس از این جریان ادعا کردند که پرونده قضایی یاد شده باعث شد تا مایکروسافت استفاده از این فناوری را کنار بگذارد و در مقابل، شرکت مایکروسافت همیشه این مسأله را تکذیب کرد. این دعوای حقوقی بین دو شرکت ادامه یافت و سرانجام گیتس در یک مصاحبه با هفتهنامه InfoWorld اعلام کرد: «ما بهطور کاملاً صریح اعلام میکنیم تکنیکهای مربوط به رابط کاربری گرافیکی و ایدههای مربوط به آن در حیطه قوانین کپیرایت قرار نمیگیرند و نمیتوان آنها را انحصاری کرد». در سال 1993 قاضی «واوگنواکر» در نهمین دادگاه زنجیرهای تجدید نظر طرف مایکروسافت را گرفت و تمام ادعاهای اپل را رد کرد. با این وجود، برخلاف نظریههای قانونی و اسناد معتبر، همچنان شایعاتی وجود دارد که گفته میشود گیتس این فناوری را از شرکت اپل سرقت کرده است.
5- «بیل گیتس» و قوانینی که لازم نیست کودکان یاد بگیرند
گیتس در طول سالهای گذشته جلسه های فراوانی برگزار کرد و به دفعات در اماکن عمومی ظاهر شد تا درباره نحوه فعالیتهای خود صحبت کند و در بسیاری از موارد برای دانشآموزان و دانشجویان سخنرانی کرد. اما در یک افسانه همهگیر گفته میشود که «بیل گیتس» چند سال قبل در یک دبیرستان حاضر شد و در یک صحبت دوستانه، به فهرستی از قوانین و وظایف اشاره کرد که کودکان نباید آنها را در مدرسه یاد بگیرند. این فهرست که در اینترنت منتشر شده است، نشان میدهد که گیتس در صحبتهای خود گفته است: «زندگی عادلانه نیست، باید به آن عادت کرد». او همچنین در بخش دیگر اظهار داشته است: «برگرداندن همبرگر در حال سرخ شدن کاری نیست که در شأن شما باشد. اجداد شما برای این کار عبارت دیگری را استفاده میکردند و معتقد بودند که برگرداندن همبرگر یک فرصت تازه محسوب میشود.» بدیهی است که گیتس در طول صحبتها و سخنرانیهای بیشمار خود برخی رهنمودها و راهکارها را هم در اختیار کودکان و نوجوانان گذاشته باشد.
با این وجود، او چندی پیش اظهار داشت که «هرگز چنین لیستی ارائه نکرده و در مقابل دانشآموزان آن را بازگو نکرده است تا مطلع شوند که از چه قوانینی باید سرپیچی کنند». بررسیها نشان داد که «چارلز سایکس یک معلم امریکایی که کتابهایی از جمله «پائین نگه داشتن حافظه کودکان» و «50 قانونی که کودکان نباید در مدرسه یاد بگیرند»، این فهرست را برای دانشآموزان ارائه کرده است. اگر این فهرست را به دقت مطالعه کنیم، به درستی درخواهیم یافت که این صحبتها هرگز از جانب گیتس اعلام نشده است و به همین خاطر باید گفت که این افسانه هم صحت ندارد.
سه دختر ایرانی را که همگی زیر ۳۰ سی سال سن دارند ولی هرکدام بالغ بر چند میلیارد تومان ثروت دارند.و یکی از ثروتمندان جوان به شمار می آیند.
اولین دختر لیست ما ثریا دارابی است این فرد ثریا دارابی که اکنون ۲۹ ساله است در دنیای اینترنت چهرهای شناخته شده به حساب میآید.
آخرین ابتکار او سایتی به نام Zady است که هنوز فعالیتش را شروع نکرده ولی درآمدی ۳/۱ میلیون دلاری از مرکز آموزش ملی آمریکا داشته است.
ثریا دارابی پیش از این با راهانداختن سایت Foodspotting مشهور شد و ثروت زیادی به دست آورد. در این سایت کاربران میتوانند، عکسها غذاهای جالب و خوشمزهای را که هر روز میخورند، به اشتراک بگذارند. این سایت شاید برای خیلیها حکم وقتگذرانی را داشته باشد اما برای پایهگذار آن، سودی سه میلیون دلاری داشته است.حال حساب کنید در آمد ماهیانه این دختر به پول ایران چقدر میشود.
دومین دختر امروز در لیست ما پریسا تبریز است این فرد پریسا تبریز به عنوان برگ برنده امنیتی گوگل شناخته میشود، مدیر گروه مهندسی امنیت اطلاعات گوگل است و بهبود امنیت محصولات گوگل از جمله مرورگر کروم را بر عهده دارد. یک تیم از هکرها زیر نظر پریسا تبریز با ۲۹ سال سن برای پیدا کردن مشکلات امنیتی محصولات گوگل کار میکنند.و جالب است بدانید چندی پیش مدیر گوگل به تعریف از پریسا تبریزی پرداخت.
و سومین و آخرین دختر در لیست ما کسی نیست جز رکسانا ورزا (Roxanne Varza) هم به عنوان یکی از چهرههای جوان و خلاق مایکروسافت شناخته میشود که مسئولیت برخی پروژههای مهم این شرکت را در اروپا بر عهده دارد.و یکی از ثروتمندان هست و اینکه یکی از مقامات بلند پایه در شرکت مایکروسافت است که میتوانید افتخاری برای ایرانیان باشد.
نشریه Forbes فهرست ثروتمندترین افراد سال 2014 میلادی را منتشر کرد و توضیح داد که در فهرست امسال زنان پولدار بیش از سالهای قبل خودنمایی میکنند و تعداد آنها به میزان قابل ملاحظهای بیشتر است. در فهرست امسال نام هزارو 645 نفر بهچشم میخورد که بیش از 10 درصد آنها را زنان تشکیل میدهند و مابقی مردانی هستند که غالباً در حوزه فناوری فعالیت میکنند و این مسأله مهمترین نکتهای بوده که توجه کارشناسان را به خود جلب کرده است. محققان به این نتیجه رسیدهاند که فناوری اطلاعات نه تنها در چند سال اخیر باعث رشد اقتصادی کشورها شده و فرصتهای شغلی بیشماری را در سراسر جهان ایجاد کرده است، بلکه موجب کسب درآمد فراوان برای صاحبان مشاغل در این زمینه را نیز فراهم کرده است تا متولیان هیچ صنعت و حرفه دیگری نتوانند در این زمینه با فناوران رقابت کنند.
«بیل گیتس» که در چهار سال گذشته دومین ثروتمند جهان محسوب میشد، در سال 2014 میلادی سرانجام توانست «کارلوس اسلیم هیلو» صاحب بزرگترین شرکت مخابراتی مکزیک را پشتسر بگذارد. گیتس که در یک سال گذشته 9 میلیارد دلار بر درآمدهای خود افزود، در طول 20 سال گذشته 15 سال عنوان ثروتمندترین فرد جهان را از آن خود کرد. در این یک سال «مارک زوکربرگ» مدیر جوان شرکت فیسبوک بیش از همه رقبا سرمایه خود را افزایش داد و مجموع ثروت شخصیاش را از 15.2 به 28.5 میلیارد دلار رساند. به واسطه این تحولات بزرگ در دنیای فناوری، امریکا در مجموع توانست 492 میلیاردر از مجموع پولدارهای جهان را در خود جا دهد و پس از آن هم کشورهای چین و روسیه بهترتیب با 152 و 111 میلیاردر قرار گرفتند.
نشریه Forbes در گزارش مربوط به سال 2014 اعلام کرد که بیش از دوسوم حاضرین در این فهرست ثروت خود را به صورت شخصی ایجاد کردهاند و حدود 90 درصد آنها در حوزه فناوری مشغول به کار هستند یا به نوعی شغل و حرفه آنها با این عرصه درگیر است. همچنین گفته شد که 13 درصد این افراد ثروت افسانهای خود را به ارث بردهاند و 21 درصد هم توانستهاند با کسب و کار جدید، بخصوص در حوزه فناوری بر ارثیهشان بیافزایند. فهرست ثروتمندترین افراد حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات در جهان به قرار زیر اعلام شده است.
1- «بیل گیتس» – مدیر بنیاد «بیل و ملیندا گیتس» – سن: 58 سال – محل زندگی: امریکا – مجموع داراییها: 76 میلیارد دلار
گیتس همچنان بخشی از سهام شرکت مایکروسافت را در اختیار دارد و اگرچه از طریق بنیاد خیریه خود کمکهای فراوانی به مردم آفریقا میکند، اما در یک سال گذشته 9 میلیارد دلار بر سرمایههای خود افزوده است تا با این اتفاق بار دیگر به عنوان ثروتمندترین فرد جهان برگزیده شود. او که بنیانگذار اصلی شرکت مایکروسافت محسوب میشود، این روزها ترجیح میدهد بیشترین زمان خود را به اقدامهای انساندوستانه و کمکهای مردمی اختصاص دهد. او در طول زندگی خود بیش از 28 میلیارد دلار به فقرای سراسر جهان بخشیده است و هدف اصلی از زندگی خود را نیز کمک به مردم میداند.
2- «لری الیسون» – مدیرعامل شرکت اوراکل – سن: 69 سال – محل زندگی: امریکا – مجموع داراییها: 48 میلیارد دلار
او در یک سال گذشته توانسته بیش از 5 میلیارد دلار درآمد کسب کند که تمام آن هم از فروش نرمافزار و محصولات مربوطه در شرکت اوراکل تأمین شده است. اوراکل در سپتامبر گذشته توانست برای دومین دوره متوالی عنوان پرفروشترین شرکت را در امریکا به دست آورد. الیسون که با شرکتهای فناوری بزرگ رقابت میکند، به این نتیجه رسیده که روزهای خوب اپل پس از مرگ «استیو جابز» به پایان رسیده است و گوگل هم با همه توانمندیها برای ساخت سیستمعامل اندروید به صورت غیرقانونی از حق امتیازهای اوراکل استفاده کرده است. دختر او بهنام «مِگان الیسون» این روزها به کمک ثروت پدر میکوشد به یکی از ستارههای هالیوود تبدیل شود.
3- «لری پیج» – مدیرعامل شرکت گوگل – سن: 40 سال – محل زندگی: امریکا – مجموع داراییها: 32.3 میلیارد دلار
این مدیر جوان و خلاق از جمله افرادی محسوب میشود که بیشترین تأثیر را برای ایجاد تغییر در دنیای فناوری برجا گذاشته است. او در اوایل ماه ژانویه با پرداخت 3.2 میلیارد دلار شرکت تولیدکننده سیستمهای الکترونیکی تعدیل دمایNest را به صورت نقدی خرید و پس از آن شرکت موتورولا را 2.9 میلیارد دلار به لنوو فروخت. اما این پولها در روند اصلی فعالیتهای او و شرکتش به عنوان بزرگترین مرکز اینترنتی جهان تأثیر چندانی نمیگذارد. زیرا ارزش سهام گوگل بهطور میانگین سالانه 50 درصد افزایش مییابد تا با این اتفاق «لری پیج» و «سرگی برین» بتوانند مجموع درآمدهای شخصی خود را در سال 2014 به بیش از 30 میلیارد دلار برسانند.
4- «جِف بیزوس» – مدیرعامل شرکت آمازون – سن: 50 سال – محل زندگی: امریکا – مجموع داراییها: 32 میلیارد دلار
او که صاحب بزرگترین فروشگاه آنلاین و کتابخانه آنلاین در جهان است، در اکتبر گذشته روزنامه «واشنگتن پست» را 250 میلیون دلار خرید. بیزوس که فارغالتحصیل رشته مهندسی برق و علوم رایانه از دانشگاه پرینستون است، برای مدتی مدیریت مرکز والاستریت را برعهده گرفت و پس از آن متوجه شد که اینترنت پرسرعتترین و روبهرشدترین فناوری در جهان محسوب میشود. او در سال 1995 میلادی از این شغل استعفا داد تا کتابخانه آنلاین Amazon را تأسیس کند.
5- «سرگی برین» – مدیرعامل شرکت گوگل – سن: 40 سال – محل زندگی: امریکا – مجموع داراییها: 31.8 میلیارد دلار
او که به همراه «لری پیج» شرکت گوگل را تأسیس کرد، برای نخستین بار در اوایل سال 2014 میلادی موفق شد مجموع سرمایهها و داراییهای شخصی خود را به بیش از 30 میلیارد دلار برساند. درآمد اصلی برین به واسطه رشد سالانه 50 درصدی ارزش سهام گوگل حاصل میشود و او در یک سال گذشته توانسته است بیش از 7 میلیارد دلار برمجموع سرمایههای شخصی خود بیافزاید. «سرگی برین» که به همراه دو فرزند خود در کالیفرنیا ساکن است، آگوست گذشته پس از 6 سال از همسر خود جدا شد و هماکنون با یکی دیگر از کارمندان گوگل ازدواج کرده است. او مدیریت مرکز Google X را هم بهعهده دارد تا طرحهایی از جمله خودروی بدون راننده، عینک هوشمند، گوشی پازلی، لنز چشمی هوشمند و… را دنبال کند.
6- «مارک زوکربرگ» – مدیرعامل شرکت فیسبوک – سن: 29 سال – محل زندگی: امریکا – مجموع داراییها: 28.5 میلیارد دلار
فیسبوک بهتازگی 10 ساله شد تا زوکربرگ نتیجه آنچه در سن 19 سالگی کاشته بود را امروز برداشت کند و نام خود را به عنوان جوانترین فرد ثروتمند جهان به گوش همگان برساند. پیشرفت اصلی فیسبوک از سال 2012 به بعد رخ داد و ارزش سهام آن در یک سال قبل از فوریه 2014 بیش از 130 درصد رشد کرد. این اتفاق باعث شد تا مجموع داراییهای زوکربرگ دو برابر رشد کند. البته این میلیاردر جوان در این چند سال حدود 60 میلیون سهام خود را واگذار کرد. امسال نام پردرآمدترین فرد جهان هم به زوکربرگ اختصاص یافته است.
7- «استیو بالمر» – مدیرعامل اسبق مایکروسافت – سن: 57 سال – محل زندگی: امریکا – مجموع داراییها: 19.3 میلیارد دلار
شاید از این پس دیگر نام «استیو بالمر» را نشنوید. چون او حدود یک ماه قبل پست مدیرعاملی مایکروسافت را کنار گذاشت و بهنوعی خود را بازنشسته کرد. او آگوست گذشته اعلام کرد که قصد دارد سکان مدیریتی مایکروسافت را کنار بگذارد و سرانجام هیأت مدیره پس از یک سال جستوجو تصمیم گرفت «ساتیا نادلا» هندی را جایگزین بالمر کند. بالمر برای رشد مایکروسافت سالیان طولانی زحمت کشید و در دوره مدیریتی خود توانست بیش از 120 میلیارد دلار برای این شرکت درآمد کسب کند. البته او در سالهای اخیر از رقبایی مانند گوگل و اپل عقب ماند و پیش از خداحافظی با پرداخت 7.2 میلیارد دلار نوکیا را خریداری کرد.
8- «مایکل دل» – مدیرعامل شرکت رایانهای دل – سن: 49 سال – محل زندگی: امریکا – مجموع داراییها: 17.5 میلیارد دلار
او در اکتبر 2013 با پرداخت 23.9 میلیارد دلار همه سهم شرکت همنام خود را خرید تا آن را کاملاً خصوصی کند. «مایکل دل» این شرکت بزرگ تولیدکننده محصولات رایانهای را 30 سال قبل تأسیس کرده بود و بار دیگر با پرداخت این پول توانست مدیریت آن را در دست بگیرد. شرکت دل در آن زمان در یکی از اتاقهای خوابگاه دانشگاه تگزاس تأسیس شد و این روزها همه جهان را تحت پوشش قرار داده است. «مایکل دل» پس از در دست گرفتن مدیریت این شرکت بزرگ قراردادهایی را با گوگل، مایکروسافت و Dropbox منعقد کرد تا روی سیستمهای پردازش ابری هم تمرکز کند.
9- «پائول آلن» – از مؤسسان شرکت مایکروسافت و سرمایهگذاران بزرگ حوزه فناوری – سن: 61 سال – محل زندگی: امریکا – مجموع داراییها: 15.9 میلیارد دلار
او در زمینههای مختلف سرمدار است. چندی پیش تیم Seattle Seahawks NFL او در مسابقات اتومبیلرانی Super Bowl جایزه نخست را از آن خود کرد. او همچنین در حوزه فناوری، رسانه و انرژی موفقیتهای فراوانی به دست آورد و در یک سال گذشته در همه موارد یاد شده سرمایه خود را افزایش داد. او که در سیاتل زندگی میکند به خرید و فروش کارخانجات و زمینهای بزرگ هم مشغول است. او همچنان یکی از بزرگترین سهامداران مایکروسافت محسوب میشود و به ورزش علاقه فراوان دارد.
10- «عظیم پریمجی» – مدیرعامل شرکت Wipro – سن: 68 سال – محل زندگی: هندوستان – مجموع داراییها: 15.3 میلیارد دلار
او عنوان ثروتمندترین فرد در کشور هند را هم در اختیار دارد و درآمد اصلی خود را از ارائه خدمات مخابراتی بهدست میآورد. او در سال 2007 میلادی مرکز تولید محصولات الکترونیکی مصرفی خود را به قیمت 17.2 میلیارد دلار فروخت تا بهطور خاص بر سیستمها و خدمات مخابراتی تمرکز داشته باشد. پریمجی این روزها کسبوکار گستردهای در امریکا راهاندازی کرده است و چندی پیش شرکت Opus CMC در النویز را به قیمت 75 میلیون دلار خریداری کرده است.
شماری از ورزشکاران دارای در آمد نجومی هستند با توجه به شاخص بودنشان به تصور مردم و جوامع مختلف از پر در آمد ترین افراد جامعه هستند.
به تصور افراد هر جامعه ای پردرآمد ترین افراد جامعه، بازیکنان ورزشی به ویژه فوتبالیست ها هستند، در این گزارش به مرور پر در آمد ترین بازیکنان دنیای ورزش می پردازیم:
1- تایگر وودز ورزش: گلف در آمد 78 میلیون دلار
3- کوبه برایانت ورزش: بسکتبال درآمد 61 میلیون دلار
4- درو بربز ورزش راگبی در آمد 51 میلیون دلار
5- ببرون جیمز ورزش بسکتبال در آمد 59 میلیون دلار
6- آبرون راجرز ورزش راگبی در آمد 41 میلیون دلار
7- فیل میکسون ورزش گلف در آمد 48 میلیون دلار
8- دیوید بکهام ورزش فوتبال در آمد 47 میلیون دلار
9- کریستیانو رونالدو ورزش فوتبال در آمد 44 میلیون دلار
10- لیونل مسی ورزش فوتبال در آمد 41 میلیون دلار
11- تام بردی ورزش راگبی در آمد 38 میلیون دلار
12- دریک رز ورزش بسکتبال در آمد 37 میلیون دلار
13- جوفلاکو ورزش راگبی در آمد 36 میلیون دلار
14- مانی پاسکیو ورزش بوکس در آمد 34 میلیون دلار
15- فلوید می ویدر ورزش بوکس در آمد 34 میلیون دلار
16- ماهندرا سنیگ ورزش کریکت درآمد 31 میلیون دلار
17- کوین دورانت ورزش بسکتبال در آمد 30 میلیون دلار
18- الکس رودریگزر ورزش بیس بال در آمد 30 میلیون دلار
19- پیتون منینگ ورزش راگبی در آمد 30 میلیون دلار
20- فرناندو آلونسو ورزش مسابقه ماشین در آمد 30 میلیون دلار
21- روری مکروی ورزش گلف در آمد 29 میلیون دلار
22- ماریا شاراپوروا ورزش تنیس در آمد 29 میلیون دلار
23- دیان وید ورزش بسکتبال در آمد 28 میلیون دلار
24- تونی رومو ورزش راگبی در آمد 28 میلیون دلار
25- کارملو آنتونی ورزش بسکتبال در آمد 28 میلیون دلار
بیل گیتس ثروتمندترین مرد جهان است که 11 سال متوالی برنده این عنوان بوده و دارایی او در حدود 51 میلیارد دلار تخمین زده می شود. گيتس در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود 50 بیلیون دلار است. گيتس با دگرگونى مايكروسافت و تبديل آن به يك بازيگر مهم در صنعت كامپيوتر و استفاده از جايگاه برتر جديد براى ايجاد بسترى جهت رشد خيلى زياد در برنامههاى كاربردى فكر خود را به منصه ظهور گذاشت. گيتس از همان ابتدا و خيلى زود دريافت كه اگر بخواهد فكرش را به نتيجه برساند، لازم و ضرورى است كه يك استاندارد صنعتى ايجاد شود. او همچنين مىدانست كه اگر هركسى زودتر و قبل از همه به آنجا برسد فرصت و شانس مهمترى براى داشتن قدرت در صنعت كامپيوتر خواهد داشت.
ثروت گیتس به اندازه ای است که خارج از درک ما است و این خود هم مایه رشک ما است و هم کنجکاوی ما را بر می انگیزاند. اما آنچه مهم می نماید شیوه کسب و کار گیتس است که در آن گيتس به مديران هشدار مى دهد؛ «به همه کسب و کارها هشدار می دهم که حتی اگر تاکنون در صنعت خود بی رقیب هستید، ممکن است به زودی مورد هجوم بازیگران داد و ستد اینترنتی قرار بگیرید!»
در واقع گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری است که طلوع برق آسای وی همراه با شهرت و اقبالش، موید ظهور یک نظم تجارت جهانی جدید است. گيتس در شيوه كسب و كار خود به مديران توصيه مى كند كه با «الگوى زندگى اينترنتي» آشنا شوند؛ « دستهاى خود را بكار اندازيد! بايستى با پست الكترونيك و ديگر ابزار ديجيتالى كار كنيد و با روش كار آنها خوب آشنا شويد. بايد به چشم ببينيد كه «سايت» اينترنتى رقيبان چگونه است. بايستى خود از كاربران اينترنت گرديد؛ چندين كتاب در اين زمينه بخوانيد و سفر با شبكه جهانى را آغاز كنيد!»
در اين نوشتار برآنيم تا به توصيههاى بیل گیتس برای موفقیت در كسب و كار اشاره کنیم تا با شيوه كسب و كار و رازهاى موفقيت اين غول كامپيوترى آشنا گرديم.
توصيه اول: جريان اطلاعات را خون زندگى بخش بدانيد
گيتس عقيده دارد كه شايسته ترين راه شاخص نمودن شركت در ميان رقيبان و بهترين راه پيش افتادن از ديگران، بهره بردارى كارآمد از «اطلاعات» است و چگونگى و روش گردآوري، مديريت و كاربرد اطلاعات است كه سرنوشت برد و يا باخت ما را رقم مى زند. به نظر گيتس برندگان آنهايى خواهند بود كه با برپا كردن يك «دستگاه عصبى ديجيتالى سراسري»، جريان اطلاعات را در ميان همكاران و مشتركهاى وابسته به خود، ساده و روان نمايند و در سايه آن، به بهينه سازى و يادگيرى پيوسته بپردازند.
گيتس براى روان ساختن جريان پيوسته اطلاعات در سازمان ها، دوازده گام بنيادين را برمى شمارد:
1- در انجام ارتباطات سازمانى از راه «پست الكترونيكي» پافشارى كنيد، زيرا مى توانيد در برابر خبرهاى تازه با شتاب بازتاب هاى عصبى واكنش نشان دهيد.
2- داده ها و اطلاعات فروش را همواره به صورت «در خط» (مستقيم) – از روى نمايشگر رايانه ـ بررسى كنيد تا به آسانى به سهم و روند بازار آگاه شويد. به روند كلى و همچنين خدمات موردى مشتريان توجه نماييد.
3- در تجزيه و تحليل وضعيت كسب و كار، از رايانه شخصى (PCS) بهره بگيريد و كاركنان فرهيخته را در بخشهاى نيازمند به سطح فكرى بالا در زمينه توليد، خدمات، و سودآورى بگماريد.
4- به يارى ابزار ديجيتالي، «تيم هاى نمادين (مجازى) فراسازماني» بيافرينيد تا اعضا بتوانند آگاهيهاى همديگر را در سراسر جهان و به هنگام بيفزايند.
5- همه فرآيندهاى «كاغذي» را به «ديجيتالي» تبديل كنيد و تنگناهاى ادارى را برطرف نماييد. بدين گونه كاركنان فرهيخته براى انجام وظيفه هاى مهمتر آزاد مى شوند.
6- با بكارگيرى ابزار ديجيتالى از فعاليتهاى «تك- وظيفهاي» بكاهيد و يا آنها را به فعاليتهاى «ارزشافزا» تبديل كنيد، تا مهارتهاى كاركنان فرهيخته را خوب بكار گيريد.
7- يك جريان «بازخورد» ديجيتالى بوجود آوريد تا به افزايش كارآيى فعاليتهاى كمي، و كيفيت كالاها و خدمات، بيفزايد. بايستى همه كاركنان به آسانى بتوانند كه رعايت معيارها و استانداردهاى اصلى را پيگيرى كنند.
8- نظام ديجيتالى را براى انتقال ديدگاهها و شكايتهاى مشتريان به كاركنانى كه مسئوليت و توان بهسازى فرآورده ها را دارند، بكار گيريد.
9- به يارى ارتباطات ديجيتالي، طبيعت و چگونگي، مرزها، و پيرامون كسب و كار خود را دوباره بررسى كرده و خوب بشناسيد. با دريافت اخطارهاى ناشى از دگرگونى وضعيت مشتريان، سازمان را بزرگتر و مهمتر/ يا كوچكتر و خودمانىتر (صميمىتر و نزديكتر به هر مشترى) كنيد.
10- اطلاعات بازرگانى را با شتاب انتقال دهيد. با بكارگيرى روش جابجايى ديجيتالي، چرخه داد و ستد اسناد را با تامين كنندگان و شريكان، كوتاه كنيد و در همه موارد به هنگام باشيد.
11- فرآورده ها (كالا/ خدمات) را با كمك روشهاى ديجيتالى به مشتريان برسانيد و دست واسطه ها را كوتاه كنيد. چنانچه كسب و كار شما خود جنبه واسطه گرى دارد، با بكارگيرى ابزار ديجيتالي، ارزش و اهميت داد وستد را در نزد مشترى بالا ببريد.
12- با كمك ابزار ديجيتالي، مشتريان را در حل مشكلات خود راهنمايى كنيد. ديدارهاى حضورى را به پاسخگويى به نيازمنديهاى پيچيده و پرارزش تر مشتريان اختصاص دهيد.
توصيه دوم: بازرگانى اينترنت را بشناسيد و به كار گيريد
گيتس مى گويد كه شركتها و سازمان هاى تجارى در دهه آينده ابزارهاى ديجيتالى را به خدمت خواهند گرفت چرا كه تصميم گيرى هاى پرشتاب، واكنشهاى كارآمد و تماس هاى بى واسطه با مشتريان، از ويژگيهاى شركتها و سازمانهاى سده بيست و يكم است كه در آنها بسيارى از داد و ستدها به صورت «خودخدمتي» (سلف سرويس) ديجيتالى درخواهند آمد، واسطه ها يا به فعاليتهاى ارزش آفرين رو خواهند آورد و يا ميدان را خالى خواهند كرد، واحد «خدمات مشتريان» پيشاهنگ فعاليتهاى ارزش افزا در هر كسب و كارى خواهد شد. بنابراين تيم مديريت يك شركت و يا سازمان تجارى بايد خود را با اينترنت آشنا كرده و زمانى را صرف آماده ساختن ديدگاهى از دهه آينده و دگرگونى هاى رخ داده در كسب و كار كند و راههاى پياده كردن چنين ديدگاهى را با گروه «فن آورى اطلاعات» شركت در ميان بگذارد.
گيتس عقيده دارد كه اينترنت با ارتباط دادن مستقيم خريداران و فروشندگان راه رسيدن به «سرمايهدارى بى دردسر» را هموار خواهد ساخت و با كاستن از هزينه هاى داد و ستد، واسطه را از ميان خواهد برد. تنها دسته كوچكى از دارندگان كسب و كارها با برگزيدن قيمت هاى بسيار پايين به پيروزى خواهند رسيد و بسيارى ديگر بايد راهبرد خدمت بهتر به مشتريان را پيشه كنند. پس با توجه به نظر گيتس در اين مورد، اگر بخواهيم در دهه آينده براى موفقيت سازمان به كارهاى خدماتى سرگرم شويم، بايد كاركنان فرهيخته را با ابزار ديجيتالى اطلاعات مجهز كنيم تا بدان وسيله بتوانند با مشتريان ارتباط تنگاتنگى برقرار نمايند.
بيل گيتس مى گويد كه براى بهره گيرى از توانمندى هاى بى مانند اينترنت در آفرينش پيوند دو سويه با مشتريان بايد يك «سايت» در شبكه جهانى برپا سازيم كه اين امر خود نيازمند به پشتيبانى بىدريغ مديريت ارشد و شناخت ايشان از فنآورى اينترنتى مى باشد. به نظر گيتس يك شبكه خوب جهانى مىتواند فروشندگان را به مشاوران مشترى تبديل كند. از سوى ديگر بخش بزرگى از ارتباطهاى دوسويه اينترنتى با مشتريان مربوط به عرضه خدمات و پشتيبانى از فعاليت ايشان است. چنانچه كيفيت خدمات پايين باشد، موجب بدنامى گسترده و شكست مى شود؛ زيرا گستره اينترنت فراوان است. بنابراين بايد نظام ديجيتالى شركت و سازمان تجارى ما، توان عرضه خدمات ويژه شخصى به مشتريان را داشته باشد، اين فرصت را فراهم كند كه اطلاعات را جانشين دارايىهاى عينى نمايد و همچنين زيربناى نظام ديجيتالى ما ، كاربرد ابزار صوتي، تصويرى و حركتى (ويديويى) را در آينده ممكن سازد.
گيتس توصيه مى كند كه ما با «الگوى زندگى تار عنكبوتي» سازگار شويم كه در آن شبكه جهانى از راه اينترنت با هم پيوند مى خورد. در «الگوى زندگى تار عنكبوتي» گيتس حركت در شبكه اينترنت همانند حركت عنكبوت در تور خود است كه مىتواند در همه جهات و با شتاب حركت كند. بنابراين توصيه گيتس به ما اين است كه بازرگانى اينترنتى را بشناسيم و الگوى زندگى تار عنكبوتى را به كار گيريم تا در شبكه اينترنت در همه جهات و با شتاب حركت كنيم.
بنابراين ما بايد ارتباط دو سويه با مشتريان خود را به كمك اينترنت از همين امروز آغاز كنيم و ابزارها و نظامهاى ديجيتالى مشتريان را كه به هنگام روى آوردن از نظام سنتى به الگوى اينترنتى نياز دارند، برآورد كنيم.
به نظر گيتس فن آورى «الگوى تار عنكبوتي» ايجاب مىكند كه نظام ديجيتالى ما بايد اين امكان را داشته باشد كه ما با افراد حرفهاى «برون سازماني» مانند وكيلان دادگسترى و حسابداران ارتباط مستقيم و پيوسته داشته باشيم و همچنين در اين نظام ديجيتالى بيشتر به كارهاى اصلى و شايستگىهاى ويژه سازمان بپردازيم و بقيه كارها را به پيمانكار بدهيم.
گيتس مى گويد كه در هر كسب و كارى «نخستين» باشيد و پيش از ديگران به بازار وارد شويد تا موقعيت رقابتى شركت را بهبود بخشيد. اما نكته اى كه گيتس در اين ميان مطرح مىكند، اين است كه «شتاب» و «نخستين» بودن در كسب و كار بيشتر فرهنگى است تا فني؛ يعنى بايد دستاندركاران را قانع كنيم كه ادامه كار پيروزمندانه سازمان، در گرو حركت پرشتاب همگانى است. گيتس در همين خصوص توصيه مىكند كه براى رسيدن به برگشت سريع سرمايه، كيفيت برتر و بهاى ارزان فرآوردهها از جريان روان دادههاى ديجيتالى استفاده كنيم و در ميان سازندگان، تامين كنندگان، بخش فروش و ديگر فعاليتها … ارتباط الكترونيكى برقرار سازيم تا برنامهريزى را هر چه سنجيدهتر نمايد و به تغييرات پيشآمده در توليد، در همان نوبت هشت ساعته كاري، واكنش نشان دهد.
توصيه سوم: دانش و آگاهی را به خدمت اندیشه های راهبردی درآورید
توصيه سوم بیل گیتس، ثروتمندترین مرد جهان و غول کامپیوتری قرن بیست و یکم، برای موفقیت در کسب و کار این است که دانش و آگاهی را به خدمت اندیشه های راهبردی درآوریم و برای این منظور گیتس، رعایت نکات زیر را ضرورى مى داند:
1- خبرهای ناگوار را با شتاب پخش کنید
گیتس عقیده دارد که یکی از ویژگیهای هر مدیر خوب اینست که بتواند به جای انکار خبرهای بد، با آنها کنار بیاید و چگونگی خبرها را به خوبی شناسایی کند. پس مدیران عامل، باید خبرهای بد را جستجو و پذیرش کنند و سازمان را به پاسخگویی مناسب بدان تشویق کنند و به اين مهم اطمینان داشته باشند که خبرهای بد نیز همانند خبرهای خوش در مدیریت خریدار دارد. همچنین به نظر گیتس توانایی یک شرکت در میدان رقابت به توان پاسخگویی آن شرکت در برابر رخدادهای برنامه ریزی نشده (خوب و یا بد) بستگی دارد، گیتس توصیه می کند باید اشتباه های ارزشمند –تجربه های شکست خورده در راهی درست- را ارج بنهیم و به آنها پاداش دهیم.
گیتس در برخورد با خبرهای ناگوار توصیه می نماید که نظامهای دیجیتالی را در سراسر سازمان به وجود آوریم تا به ما در شناخت ابعاد گوناگون رخدادهای بد در سراسر سازمان و آگاه ساختن پرشتاب مدیریت از آنها کمک کند. این نظام دیجیتالی باید ما را در گردآوری داده های مورد نیاز و تشکیل تیمهای مشکل گشا، یاری رساند. همچنین گیتس توصیه می کند که از افرادی در واحدهای مختلف و نقاط جغرافیایی دور از هم، تیمهای نمادین (مجازی) تشکیل دهیم تا در وضعیت بحران سازمان به کمک مدیریت بشتابند.
2- خبرهای بد را به خوب تبدیل کنید
گیتس عقیده دارد که برای موفقیت در کسب و کار باید به پیشواز خبرهای بد برویم تاجاهایی را که نیاز به بهسازی دارند بشناسیم و خبرهای بد را به پیامدهای خوب تبدیل کنیم. گیتس برای موفقیت در این امر توصیه می کند که «ناخشنودترین مشتریان» را به عنوان بزرگترین منبع یادگیری مدیریت دریابیم و در کسب و کار خود ساختار و سیاست هایی پیاده کنیم که شکایتها را با شتاب و بیواسطه با راه حلها پیوند دهند. برای این منظور می توانیم یک نظام دیجیتالی را ایجاد کنیم تا بتوانیم اطلاعات بازخوردی از مشتریان را با ابزار الکترونیکی دریافت و تجزیه و تحلیل کنیم تا دریابیم که آنها از ما چه می خواهند؟، این نظام دیجیتالی باید شکایتهای دریافتی از مشتریان را با شتاب به افراد مسئول برساند تا اشکالات را برطرف سازند. همچنین این نظام دیجیتالی باید توان پاسخگویی به پرسش کنندگان را به هنگام و در زمان مناسب داشته باشد.
توصیه دیگر گیتس در این خصوص این است که پرسشهای عادی و تکراری را در «سایت» شبکهای پاسخ دهیم و تلفن را برای تماس های ضروری و دشوار نگه داریم.
3- از آمارهای خود آگاه باشید
برای آنکه به اهمیت آمار در مدیریت واقف شویم به این سخن «ویلیام گرلی» در کتاب «بالای سر جمعیت» اشاره می کنیم که می گوید: « برای رسیدن به نور رستگاری، باید اطلاعات دقیقی از سفارش خریدهای همه مشتریان (تازه و قدیمی) و هر گونه اموال شرکت (ثابت و عینی و موجودیهای گوناگون) داشته باشید. چگونه می توانید چنین کنید؟ فن آوری اطلاعات و بکارگیری دلیرانه آن، چنین امکانی را برای شما فراهم می آورد.»
گیتس نیز عقیده دارد که آگاهى از اعداد و تحليل و فهم آنها بنيان شناخت هر كسب و كار است و مىگويد: آگاهی به عدد و رقم های سازمان، چیزی بیش از تراز کردن ماهانه دفترهای حسابداری است. این داده ها در بازاریابی و امور مالی هم به درد می خورند. عددها بر کاغد حالت ایستاد و مرده دارند اما داده های دیجیتالی آغازگر اندیشیدن و حرکت هستند. آمار و عددهای درست و تازه، ما را به پاسخگویی به هنگام به مشتریان و شریکان وا می دارند. بنابراین گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی که ما در سازمان به وجود آورده ایم باید بتواند داده های مربوط به کسب و کار را بیدرنگ و از نقطه داد و ستد با مشتریان و شریکان دریافت کند. داده های متعلق به شریکان را با داده های ما یک کاسه کند و همه نیازها را برآورده سازد.
4- انسانها را به کارهای فکری بکشانید
گیتس می گوید که باید نرم افزارهای تحلیلگری را ارایه دهیم که به ما این فرصت را بدهد تا نیروی انسانی ارزشمند خود را از گردآوری اطلاعات رهانیده و به فعالیتهای ارزش آفرین بگمارد، تا این نیروها بازده شگرفی داشته باشند. تجزیه و تحلیل های نرم افزاری خود را باید ابتدا در جاهایی بکار بگیریم که نتیجه های مشخص ببار آورند و حرکت را از بازاریابی و تبلیغات توده وار و همگانی به سوی تبلیغات هدفدار و بر روی گروهی مشخص آغاز کرده و ادامه دهیم. برای رسیدن به این اهداف گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی ما باید توان تجزیه و تحلیل پیچیده الگوهای خرید مشتریان را داشته باشد، به گونه ای که بتواند در به نتیجه رساندن خدمات ویژه فردی به مشتریان، یاور سازمان باشد. این نظام دیجیتالی باید بتواند به کمک داده های جمعیتی، مانند درآمدها، گروه سنی، توزیع جغرافیایی، و یا آمارهای دیگر، گروههای مشتریان سودآور و گروههای کم بازده را شناسایی کند. همچنین این نظام دیجیتالی باید بتواند این امکان را برای کارکنان فراهم کند تا آنها از کار عادی و تکراری، به فعالیتهای اسثنایی بپردازند. این کارکنان باید به آسانی به عددها و داده های دیجیتالی دسترسی داشته باشند و از سرفصلها و چکیده ها به ریز داده بروند و دادهها را از جهتهای مختلف دیده و بررسی کنند.
5- بهره هوشی سازمان خود را بالا ببرید
این بحث را با سخنی از «جک ولش» رئیس هیات مدیره جنرال الکتریک آغاز می کنیم که میگوید: «توان یادگیری و به عمل درآوردن پرشتاب آموخته ها، بزرگترین امتیاز رقابتی را در اختیار سازمان میگذارد.»
گیتس برای آنکه بهره هوشی سازمان خود را بالا ببریم، توصیه می کند که از «مدیریت دانایی» استفاده کنیم؛ یعنی اطلاعات را گردآوری و سازماندهی کرده و سپس به کاربرانی که بدان نیاز دارند برسانیم و برای بهسازی پیوسته اطلاعات از راه تجزیه و تحلیل داده ها با دیگران همکاری داشته باشیم، به واکنش مشتریان شتاب ببخشیم و آموزش را بی دردسر کنیم به گونه ای که به افراد این امکان را بدهیم تا در خانه و یا محل کارشان، در پشت میز خود و هر گاه که برنامه هایشان اجازه دهد، به آموختن بپردازند. باید بر روی بزرگترین دارایی یعنی «افراد باهوش» سرمایه گذاری کنیم و افراد هوشمند را به استخدام سازمان درآوریم.
گیتس نقش مدیر عامل را در بالا بردن بهره هوشى سازمان بسیار موثر می داند و عقیده دارد که نقش مدیر عامل در بالا بردن بهره هوشی شرکت حکم می کند تا محیط کار را به گونه ای بیافریند، که همکاری و مشارکت در اندوخته های علمی را برای کارکنان فراهم سازد؛ نقاطی را که در آنها هماندیشی و همکاری سودمند است، نشان دهد؛ ابزار دیجیتالی به منظور آسان ساختن پخش مهارتها و مشارکت در دانسته ها را فراهم نماید؛ و به کارکنان در برابر همکاریها و از خود گذشتگی هایی که برای آموزش دیگران از خود نشان می دهند، پاداش مناسب بدهد.
6- به ياد داشته باشيد كه بردهای بزرگ با خطرهای بزرگ همراهند
به نظر گیتس در آغوش کشیدن پیروزی های بزرگ، گاهی به خطر کردنهای بزرگ نیاز دارد و باید در صنعت، اطلاعات را جانشین موجودی انبارها کنیم و در فعالیتهای دانش بر، اطلاعات را در برابر خطرها قرار دهیم. گیتس در اين خصوص می گوید: «دور بودن از اطلاعات در میدان کارهای دانشبر، همانند جدا کردن مغز از پیک دانشمند فرهیخته است». بنابراین گیتس توصیه می کند که یک نظام دیجیتالی را در سازمان به وجود آوریم و این نظام را دربست در اختیار خود قرار دهیم تا بتواند مدیریت دانایی، عملیات سازمان و نظامهای بازرگانی را آنچنان به هم پیوند زند که با همدیگر یک نظام یکپارچه دیجیتالی بیافریند، این نظام دیجیتالی باید بتواند توان آزمایش فرآورده ها بر مبنای استانداردها و پذیرش جهانی را داشته باشد و ضمن بازنگری های لازم، مهار کار را از دست ندهد.
توصيه چهارم: به عملیات سازمان بینش بیفزایید
يكى ديگر از توصيه هاى بيل گيتس براى موفقيت در كسب و كار اين است كه به عمليات سازمان بينش بيفزايم. گيتس در اين خصوص نيز رعايت موارد زير را توصيه مىكند:
1- فرآیندهایی را برگزینید که به کارکنان اختیار می دهند
گیتس عقیده دارد که باید به نیروی ابتکار فرد میدان داده شود و کارکنانی که نسبت به نظامهای تولید و طرز کار آنها آگاهی بیشترس دارند، بهتر و هوشمندانه تر بکار گرفته شوند. گيتس در اين خصوص مى گويد:« من سخت اعتقاد داريم كه اگر شركتها به كاركنان خود آگاهى و اختيار لازم و ابزار بكارگيرى آنها را بدهند، دستاوردهاى شگفت انگيز و آفرينشهاى چشمگيرى از آن جوانه خواهد زد.» بنابراين باید کارکنان فرهیخته ای به کار گرفته شوند تا شغلهای وظیفه محور از میان برود و یا در فرآیندهای گسترده ای ادغام شود. برای این منظور گیتس توصیه می کند که کارکنان خط تولید به داده های به هنگام دسترسی داشته باشند تا به کمک آنها بتوانند کیفیت فرآورده ها را بهتر کنند و نظام تولید و ساخت فرآورده ها را با دیگر نظامها یکپارچه سازند.
2- به یاری فن آوری اطلاعات به مهندسی دوباره بپردازيد
«پاول اونیل» رئیس هیات مدیره و مدیر عامل «الکوا» (CEO Alcoa) می گوید: «من به فنآوری اطلاعات به چشم یک نظام مستقل می نگرم. از دید من، این نظام یک رهگشای پرارزش است. شاید مهمترین اثرش اینست که ما را به چنین پرسشی وا می دارد: چرا، چرا، چرا؟»
گیتس عقیده دارد که فن آوری اطلاعات عصای دست فرآیندهای کارآمد است که این فرآیندها در زمان و منابع دیگر تا ده برابر از پیش، صرفه جویی می کنند. گیتس می گوید که باید همه فرآیندها را باز ارزشیابی کنیم و فرآیندهایی بیافرینیم که ساده و موثر باشند و همه مانع ها را دور بریزیم. برای حل بسیار از مشکلات باید فرآیندها را در جهت عرضه اطلاعات روان و بهینه، از نو طراحی کنیم. شمار افراد درگیر در یک فرآیند و نیز شمار دست به دست شدن کار را کاهش دهیم تا مسایل کم و ساده شوند. باید رهبران کسب و کارها، را برای تصمیم گیری در کنار مدیران فن آوری اطلاعات، در زمینه نیازهای شرکت به کار بگیریم.
به نظر گیتس پیچیدگی سبب مرگ برنامه های مهندسی دوباره می شود، بنابراین باید یک نظام دیجیتالی را ایجاد کنیم که به رشد پرشتاب راهحلها در بستر زمان کمک کند، امکان پیگیری وضعیتهای گوناگون را به کاربران بدهد، روند پیشرفت کارها و آنجاهایی را که به تصمیم گیری مدیریتی نیاز هست، نشان دهد، یک فرآیند بزرگ را به چندین زیر مجموعه مستقل تبدیل کرده و نتیجه کار آنها را بهم ارتباط دهد تا یک نظام کارآمد بوجود آید، از یک جریان روان اطلاعات دیجیتالی برای ساده کردن سراسر فرآیند کار بهره بگیرد و با آفرینش ابزارها و راه حلهای کوچکتر و سراسر دیجیتالی، از روی آوردن به چرخه های گسترده و دراز مدت حل مسایل، خودداری کند.
3- فن آوری اطلاعات را منبعی راهبردی به حساب آورید
بیل گیتس عقیده دارد که مدیرعامل باید به فن آوری اطلاعات به چشم منبعی راهبردی بنگرد که به افزایش درآمد شرکت کمک می کند. باید مدیرعامل فن آوری اطلاعات را نیز همپای دیگر فعالیتهای شرکت به خوبی بشناسد و مدیر ارشد فن آوری اطلاعات (CIO) باید خود عنصری از گروه گسترش راهبردهای شرکت باشد تا بتواند نظام اطلاعات را در خدمت اجرای راهبردها سامان دهد.
گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی ما هر ساله بخش اندکی از بودجه را صرف امور جاری و بخش بزرگتر را در راه گسترش نظام اطلاعات و دستیابی به ابزار بهتر هزینه کند. همچنین این نظام دیجیتالی باید چند ابزار درجه یک در اختیار داشته باشد و در مواقع لزوم پاره ای ابزار کار تازه به نظام کنونی افزوده شود.
توصيه پنجم: در انتظار غير منتظره ها باشيد
«جك ولش» مدير عامل شركت جنرال الكتريك مى گويد: «هر دگرگوني، با خود فرصتى به همراه مى آورد. بنابراين سازمانها بايد به جاى رخوت، از دگرگونىها نيرو بگيرند.»
بيل گيتس نيز از دگرگونى ها استقبال كرده و عقيده دارد كه رهبران پيروزمند آنهايى هستند كه به پيشواز روشهاى نوين كسب و كار مى روند بنابراين گيتس توصيه مى كند كه براى آينده ديجيتالى محور خود را آماده سازيم تا از فن آورى بالاترين بازده را بدست آوريم.
اما آنچه كه گيتس بيش از همه بر روى آن تاكيد دارد اين است كه بايد بپذيريم كه در عصر ديجيتالى زندگى مى كنيم تا از پيامدهاى مثبت و توانمنديهاى آن بهره بگيرم؛ گيتس خود مى گويد كه من فرد خوش بين هستم و به پيشرفت اعتقاد دارم. من از اينكه در چنين دوره اى از تاريخ زندگى مى كنم خشنودم؛ ابزار دوران صنعتى به كمك ماهيچه هاى ما آمدند، ابزار دوران ديجيتالى ميدان فعاليت و توان مغز و انديشه ما را گسترش مى دهند. بسيار خوشحالم كه فرزندانم در اين دوران رشد مىنمايند.»
بيل گيتس عقيده دارد؛ براى آنكه بتوانيم با دگرگونى ها كنار آمده و اين دگرگونى ها را به خدمت بگيريم بايد ابزارهاى ديجيتالى را براى بازآفرينى روش كار خود به خدمت بگيريم تا به يارى يك سيستم عصبى ديجيتالى با شتاب انديشه به كسب و كار بپردازيم.
منابع:
1- كسب و كار بر بال انديشه، بيل گيتس، مترجم: دكتر عبدالرضا رضايى نژاد، فرا، چاپ اول، بهار 79
2- كسب و كار به شيوه بيل گيتس، مترجم: مهندس ايرج صفا، معراج، چاپ اول، 1380
بیشترین درآمد این زن موفق روسی در عالم تنیس جهان از راه تبلیغات به دست می آید.
در شرایطی که امشب تیمهای آلمان و آرژانتین بر سر کسب مقام قهرمانی جام بیستم در جدال نهایی نبرد میکنند، به نظر میرسد پیروز واقعی این مسابقات، شخص دیگری باشد. همان کسی که سالها با مشکلات عدیده مالی دست و پنجه نرم کرد اما به خاطر اختراع اسپری مخصوص داوری، ثروت کلانی کسب کرد.
طبق گزارش این شخص «هاینه آلماگنیه» 43 ساله نام دارد که اسپری مخصوص تشکیل خط دفاع در موقع ضربات آزاد را برای تسهیل کار داوران و بالابردن کیفیت داوری مسابقات اختراع کرد تا پس از مثبت نتیجه دادن در جام جهانی 2014 مورد استفاده،اکنون مورد استفاده در لیگهای اروپایی از جمله لیگ برتر انگلیس قرار گیرد.
هاینه در گفتوگویی مدعی شدهزمانی که دیده در جام جهانی این اسپریها توسط داوران مورد استفاده واقع شده، لحظه بزرگی در زندگیاش به وجود آمده است. وی افزود: 14 سال تمام از عمرم را روی این پروژه کار کردم. وقتی اولین بار داور مسابقه در جام جهانی از این اسپری استفاده کرد، سیلی از پیام مکتوب از طرف خانواده و دوستانم به طرفم سرازیر شد. برای اولین بار بود که فوقالعاده احساسی می شدم و اشک در چشمانم حلقه زده بود. خوب به یاد میآورم آن لحظه چه فکر میکردم.
آلماگینه به عنوان یکی از 5 فرزند یک خانواده برزیلی در خانهای سه خوابه در ایتویتوبا که شهری کوچک میان سائوپائولو و برازیلیا است، رشد کرد.
او میگوید: ما مجبور بودیم همه در یک اتاق خواب کوچک بخوابیم. هیچ وقت اسباب بازی نداشتم و لباسهای ما خیلی کم بود. والدینم مجبور شدند مرا در سن 8 سالگی بفرستند که کار کنم.
اکنون او از راه اختراعی که انجام داد، صاحب ثروت کلانی شده است.
او گفت: آن همه تلاشی که در این 14 سال کشیدم واقعا به اندازه درآمد کسب نیست.من بهای سنگینی یعنی عمرم را گذاشتم. امیدوارم با این وسیله که من ساختم، کمک به بهبود فوتبال شود و کار داوران را راحتتر کند.