مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

حامد صداقتی: در شیاری بودیم به اندازه ۷ وجب در ۴ وجب!

جام جم سرا: توضیح می‌دهید گروگانگیری چطور اتفاق افتاد؟

یاد‌آوری آن روز برایم خیلی سخت است. هنوز هم باور نمی‌کنم محمدعلی کشته‌ شده ‌است.

شما فکر می‌کردید او زنده ‌است؟
گروگانگیران به ما گفتند او زنده ‌است

مگر تیراندازی در حضور شما انجام نشد؟
بله، تیراندازی شد اما فکر کردیم تیر به پای محمد برخورد کرده است.

درباره درگیری توضیح می‌دهید؟
ما داشتیم در جاده خاش می‌رفتیم، نمی‌دانستیم آنجاده ناامن است و فکر می‌کردیم عبور از آنجا کاملا عادی است. چند دقیقه قبلش هم با خانواده‌ام صحبت کرده‌ بودم. بعد یک ماشین که سرنشینان آن مسلح بودند سعی کردند جلوی ما را بگیرند.

شما سلاح آن‌ها را دیدید؟
بله، همه سلاح‌های بزرگ داشتند. فکر می‌کنم کلاشینکف داشتند. آن‌ها به سمت ما تیراندازی کردند و ما هم سعی کردیم فرار کنیم.

محمد حین فرار تیر خورد؟
بله، او حین فرار تیر خورد.

چطور متوقف شدید؟
کمی که جلو رفتیم متوجه شدیم ماشین دیگر حرکت نمی‌کند، تیر به لاستیک‌ها خورده و پنچر شده ‌بود. ماشین متوقف شد و گروگانگیران به سمت ما آمدند.‌‌ همان موقع متوجه شدیم محمد تیر خورده‌ است. گروگانگیران ما را محاصره و بعد هم من و مهدی را از محمد جدا کردند.

زمانی که شما در محل بودید محمد زنده ‌بود؟
بله، او زنده ‌بود. البته گروگانگیران بلافاصله دست‌ها و چشم‌های ما را بستند و به مکانی دیگر بردند و بعد هم که ما را به بالای کوه منتقل کردند.

وقتی متوجه شدید موضوع گروگانگیری است حال دوستتان را نپرسیدید؟
به ما گفتند محمد توانسته فرار کند. ما خیلی خوشحال شدیم چون حداقل یکی از ما توانسته‌ بود از دست آن‌ها فرار کند. به ما گفتند چون او زخمی بود با خودشان نیاوردند و محلی‌ها او را به بیمارستان بردند و حالش خوب است. بعد از چندروز هم گفتند پلیس او را تحویل خانواده‌اش داده‌ است. کاملا مطمئن بودیم او زنده ‌است و حتی با خود فکر می‌کردیم او می‌تواند موضوع را برای پلیس تعریف کند و هرچه زود‌تر ما هم آزاد می‌شویم.

درخواست پول چه زمانی مطرح شد؟
گروگانگیران وقتی فهمیدند ما که هستیم، موضوع پول را وسط کشیدند. ما گفتیم مبلغی که شما می‌گویید در توان خانواده ما نیست اما به زور شماره تلفن‌ها را گرفتند و بعد هم به خانواده‌هایمان زنگ زدند.

در چه شرایطی نگهداری می‌شدید؟
ما را بالای یک کوه بردند. در واقع باید بگویم در یک غار نگهداری می‌شدیم. آنجا هفت وجب در چهار وجب بود. وضعیت خیلی سختی بود، نه حمام ودستشویی داشتیم و نه بهداشت. هوا هم خیلی گرم بود.

تمام این ۱۰۸ روز که اسیر بودیم و زجری که کشیدیم یک طرف و خبر مرگ محمد یک طرف. واقعا حالمان بد است

وضعیت تغذیه‌تان چطور بود؟
خیلی محدود بود. بسیار کم به ما غذا می‌دادند و بیشتر نان می‌خوردیم.

امید به زنده ماندن داشتید؟
ناامید نبودیم، می‌دانستیم خانواده‌هایمان خیلی پیگیر هستند. من خیلی نگران مادر و خواهرم بودم. می‌دانستم مادر و مادربزرگ و پدربزرگم خیلی نگرانم هستند، بیشتر ناراحت آن‌ها بودم. با این حال خیلی به ما سخت می‌گذشت. طولانی‌شدن ماندنمان در آن منطقه روحیه‌مان را خراب کرده بود.

چطور آزاد شدید؟
ما در جریان عملیات پلیس نبودیم. چندنفر با لباس محلی آمدند و با گروگانگیران صحبت کردند و بعد از چندین ساعت مذاکره وارد شیاری شدند که ما آنجا بودیم و بعد گفتند شما آزاد هستید. ما را به افراد محلی دادند. باورمان نمی‌شد؛ انگار خواب می‌دیدیم کمی که پایین آمدیم ماموران را دیدیم که کوه را محاصره کرده بودند.

متوجه شدید افرادی که شما را گروگان گرفته‌اند چه کسانی هستند؟
ما هیچ‌وقت گروگانگیران اصلی را ندیدیم و بیشتر نگهبان‌هایی را که از ما مراقبت می‌کردند، می‌دیدیم. آن‌ها شبانه‌روز برای ما نگهبان گذاشته و با آن‌ها در ارتباط بودند. دست و پای ما را هم با زنجیر بسته ‌بودند.

چه کسی به شما خبر داد محمدعلی کشته‌ شده ‌است؟
غرق شادی آزادیمان بودیم و هردوی ما می‌خواستیم با خانواده‌هایمان در تماس باشیم و حال محمدعلی را بپرسیم که یکدفعه یکی از‌‌ همان افراد که برای آزادی ما آمده ‌بود در صحبت‌هایش گفت دوستمان‌‌ همان زمان کشته‌ شده‌ است. خوشحالی ما خیلی کوتاه بود. حالا عزادار دوستمان شده‌ایم. تمام این ۱۰۸ روز که اسیر بودیم و زجری که کشیدیم یک طرف و خبر مرگ محمد یک طرف. واقعا حالمان بد است. (شرق)


ادامه مطلب ...

حامد همایون در دورهمی ۵ خرداد ۹۶ + بیوگرافی

حامد همایون در دورهمی ۵ خرداد ۹۶ + بیوگرافی

حامد همایون در دورهمی خرداد ۹۶ حضور می یابد. دورهمی جمعه ۵ خرداد ۹۶ ساعت ۲۳ از شبکه نسیم پخش می شود. بعد از پخش دورهمی حامد همایون  ، پورتال وهاران در این مقاله صحبت های حامد همایون در دورهمی را منتشر می کند. اما علاوه بر مصاحبه حامد همایون در دورهمی ، در این مقاله می توانید بیوگرافی حامد همایون را مطالعه نمایید.

دورهمی حامد همایون خرداد ۹۶

شماره تماس برای هرگونه همکاری با حامد همایون ۰۲۱۲۲۲۲۳۵۱۳

دانلود آهنگ حاکم احساس حامد همایون (آهنگ دوم و آخر حامد همایون در دورهمی)

لینک دانلود

دانلود آهنگ چنین کنم چنان کنم حامد همایون (آهنگ اول حامد همایون در دورهمی)

لینک دانلود

حامد همایون در دورهمی 5 خرداد 96 + بیوگرافی

حضور حامد همایون در برنامه دورهمی ۵ خرداد ۹۶

شامگاه جمعه ۵ خرداد ۹۶ برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه نسیم رفت. حامد همایون خواننده موسیقی پاپ کشورمان مهمان مهران مدیری در برنامه دورهمی بود. حامد همایون با خواندن یک آهنگ بسیار زیبا وارد استودیوی برنامه دورهمی شد.حامد همایون

مهران مدیری گفتگو با حامد همایون را اینگونه آغاز کرد ، میدانم که اهل شیراز هستی و ۳۴ سال داری ، از سال ۹۵ به شهرت رسیدی ؟ چرا اینقدر دیر؟ خواننده جوان موسیقی پاپ کشورمان گفت:من فوق لیسانس مهندسی دارم و فعالیت دیگری نیز داشتم و موسیقی هم تدریس میکردم به همین دلیل دیر وارد این عرصه شدم یا بهتر بگویم دیر به شهرت رسیدم ، ماجرای شهرت من از جایی شروع شد که با سامان امامی آشنا شدم و او مرا به محسن رجب پور معرفی کرد و من از آنجا حامد همایون شدم . قطعه چتر خیس که پنجم ماه رمضان پارسال منتشر شد نقش مهمی در شهرت من داشت.

حامد همایون ادامه داد یه خبر خوب برایتان دارم ، من اولین محصول پروژه استعدادیابی ایرانم ، بچه های زیادی در ایران وجود دارند که استعدادی در این زمینه دارند اینها میتوانند با تیم ما همکاری کنند .

مهران مدیری پرسید ، بین فوتبال و موسیقی ، موسیقی را انتخاب کردی پشیمان نیستی ؟ حامد همایون گفت :نه اصلا چون باید در فوتبال زحمت زیادی بکشی و دائم درحال دویدن باشی اما موسیقی را نشسته هم میتوانی دنبال کنی ( من خیلی اهل خوابیدن هستم و در حال حاضر فقط میخوانم و میخوابم ) و در ادامه از دلتنگی برای پدر و مادرش گفت و اینکه سه ماه است مادرش را ندیده است که ناگهان صدای مادرش در استودیو پخش شد و باعث شد اشک حامد همایون در بیاید.

همچنین بخوانید:  جزییات خبر جدایی امین حیایی از همسرش نیلوفر خوش خلق

مجری برنامه دورهمی پرسید عاشق شدی ؟ حامد همایون گفت :بله در دوران دانشجویی و در زمانی که خیلی جوان بودم و فقط در آن دوران بود و باید بگویم که من هنوز ازدواج نکرده ام.

مهران مدیری درباره شایعه پول دادن حامد همایون برای شهرت به تهیه کننده پرسید که گفت:من شدیدترین تکذیبیه ها را در این مورد باید بگویم . پدر من یک کارمند بود و من هم پولی نداشتم که به تهیه کننده ها بدهم و اینها همه شایعاتی بیش نیستند.

من در آموزشگاه موسیقی تدریس میکردم ، روزی پدر یکی از بچه ها به آموزشگاه آمد و من از طریق او وارد حرفه کاری ام شدم و بعد از موسیقی خواندم .

مهران مدیری پرسید ۱۰ سال دیگر خودت را کجا میبینی ؟ خواننده چتر خیس گفت :من با خودم عهد کرده ام تا جایی که میتوانم موسیقی را تولید کنم که افراد از همه سن ها طرفدار آن باشند . امروز یکی از بهترین روزهای زندگی من است که شما را دیده ام ، شما بهترین ستاره دنیای هنر هستید.
ترس خیلی زیاد حامد همایون از قبر

مجری دورهمی پرسید از چه چیزی میترسید؟ حامد همایون گفت:از قبر خیلی میترسم و همیشه به آن فکر میکنم . من همیشه قبل از اجرا هیجان زیادی دارم و هرچه تلاش میکنم نمیتوانم آن را کنترل کنم. من در دو ماه و نیم گذشته ۱۳۰ تا اجرا داشته ام و پول خوبی از این اجراها کسب کرده ام . نذر من و گروه موسیقی ما از ابتدا این بود که ۱۰ درصد پولی را که به دست می آوریم به کارهای خیریه اختصاص بدهیم.

حامد هماینون ادامه داد من عمیقا احساس خوشبختی میکنم زیرا جایگاهی که الان دارم آرزوی همیشگی من بوده است و از مردم برای حمایت هایی که در سال ۹۵ کردند واقعا ممنونم. من زمانی در تهران سرباز بودم و آرزو داشتم در برج میلاد کنسرت برگزار کنم و امروز به این آرزو رسیده ام و در پایان به موزه دورهمی چند سی دی از آهنگهایش را به همراه یک جلد حافظ تقدیم کرد.

همچنین بخوانید:  تولد فرزند دوم شیلا خداداد فروردین 96 + عکس

زندگینامه حامد همایون

حامد همایون (همچنین حامد محمودزاده نیز شناخته شده است)[۱] یک خواننده پاپ ایرانی زادهٔ ۱۹ بهمن ۱۳۶۱ از شیراز منطقه فرهنگ شهر است.

همایون نخستین کنسرت خود را به نفع کودکان سرطانی در مؤسسه محک برگزار کرد.[۲] او که آثارش در سال ۱۳۹۵ با استقبال مخاطبان مواجه شده آهنگ برنامه صبحگاهی شبکه اول به نام فرمول ۱ را اجرا کرده است.[۳] همایون در آغاز توسط پروژه استعدادهای موسیقی ایران مؤسسه ترانه شرقی معرفی شد.[۴] نخستین حضور همایون در تلویزیون در ویژه برنامهٔ شب یلدای سال ۱۳۹۵ بود که او به طور زنده از برج میلاد برای ویژه برنامهٔ شبکه پنج برنامه اجرا کرد.[۵] و هم چنین اولین آلبوم رسمی او به اسم دوباره عشق ۲۳ دی ۱۳۹۵ منتشر شد.[۶][۷] حامد همایون در مصاحبه با روزنامه جام جم در دی ۹۵ گفته است «بیشتر ترانه‌ها در کشور ما حس غم را منتقل می‌کنند و از ناله و خیانت و سیاهی می‌گویند. ما تصمیم گرفتیم سردمدار ترانه‌های شاد و مثبت باشیم.»[۸]

آلبوم دوباره عشق حامد همایون

اولین آلبوم حامد همایون، «دوباره عشق» نام دارد که در ۲۳ دی ۱۳۹۵ منتشر شد. این آلبوم هجده آهنگ دارد که ۱۲ آهنگ آن قبلاً در فضای مجازی منتشر شده بودند و ۶ آهنگ جدید و شنیده نشده نیز داشت.

همهٔ آهنگ‌ها توسط حامد همایون ساخته شده‌اند.

۱. «دیوونگی» ندا حاتمی/سهیل حسینی سامان امامی ۰۳:۰۲
۲. «قسمت» آرزو مرجانی سامان امامی ۰۳:۱۰
۳. «چه عشقی» سهیل حسینی مسعود جهانی ۰۳:۰۷
۴. «نگاهم کن» مریم زاهدی سامان امامی ۰۳:۱۳
۵. «دوباره عشق» محمدرضا نظری سامان امامی ۰۳:۴۶
۶. «می‌روم» سهیل حسینی سامان امامی ۰۲:۵۴
۷. «بارون که زد» سهیل حسینی سامان امامی ۰۳:۰۴
۸. «چنین کنم، چنان کنم» سهیل حسینی مسعود جهانی ۰۳:۳۱
۹. «مجنون» سهیل حسینی سامان امامی ۰۳:۴۳
۱۰. «دنیای من» المیرا بهشتی سپهر شاکری ۰۴:۲۲
۱۱. «خدا همین حوالیه» سهیل حسینی سامان امامی ۰۲:۳۰
۱۲. «شیدایی» سهیل حسینی سامان امامی ۰۳:۰۹
۱۳. «به چشمات قسم» سهیل حسینی سامان امامی ۰۲:۵۴
۱۴. «چتر خیس» محمدرضا نظری محمدرضا نظری ۰۳:۵۱
۱۵. «مردم شهر» محمدرضا نظری محمدرضا نظری ۰۳:۲۹
۱۶. «آه نکش» سهیل حسینی سامان امامی ۰۳:۳۳
۱۷. «جادوی نگاه» سهیل حسینی سامان امامی ۰۳:۰۹
۱۸. «هیهات» سهیل حسینی سامان امامی ۰۳:۱۱

همچنین بخوانید:  شانزدهمین جشنواره فیلم فجر / جشنواره فیلم فجر 16 / جشنواره فجر 1376

حامد همایون در خندوانه اسفند ۹۵

حامد همایون خواننده جوان موسیقی پاپ شامگاه پنجشنبه ۱۹ اسفند مهمان برنامه «خندوانه» بود.

این خواننده در ابتدای برنامه در مورد نحوه شروع فعالیت موسیقی‌اش توضیح داد:
«از پنج، شش سالگی این داستان شروع شد و کنار خاله و مادربزرگم می‌خواندم، از دوران دبیرستان علاقه شدیدی به موسیقی پیدا کردم و نمی‌دانستم به چه شکلی با موضوع برخورد کنم و آن را با خانواده‌ام در میان بگذارم تا اینکه به پدر و مادر گفتم که برایم گیتار بخرند، پدرم گفت اگر به درس تو لطمه نخورد قبول می کنم، ولی مادرم تا یک سال پیش و قبل از قطعه «چتر خیس» مخالف خوانندگی من بود. در ضمن من فوتبال هم زیاد بازی می‌کردم و با سیاوش اکبرپور، غلامرضا رضایی و مهرزاد معدنچی هم دوره‌ای بودیم. در دانشگاه یک گروهی به اسم شبدیز راه انداختیم، خیلی حرفه‌ای نبودیم ولی مهم این بود که ما خودمان همه کار را انجام می‌دهیم.»

او درخصوص اینکه آیا رفتارش پس از شهرت تغییر کرده است، بیان کرد:
«نه تلاش کردم که فرقی نکند، تنها چیزی که در من بیشتر شده شکرگزاری خداوند است و خواستم که اگر زمانی من گفتنم زیاد بوده، کم شود.»

همایون در مورد لهجه ای که در ادای حروف اجرا می کند، توضیح داد:
«ما روزی که خواستیم حامد همایون را به عنوان یک خواننده معرفی کنیم فکر کردیم که چه کاری انجام دهیم تا یک چیز جدیدی داشته باشد، من و سامان این لحن را ساختیم که برگرفته از اصیل‌ترین و کهن‌ترین لحن فارسی در متون قدیمی است و ما خودمان نامش را لحن شاهنامه‌ای گذاشته‌‌ایم. اگر دقت کرده باشید نقالان هم همینطور شاهنامه را می‌خوانند.»

این خواننده از دلیل خود برای ازدواج نکردن گفت:
«باید شرایطش پیش بیاید تا ازدواج کنم و به جایی برسم که بتوانم یک خانواده را خوشبخت کنم. الان وقتش را ندارم و درگیر موسیقی و کنسرت هستم. ولی فکر نمی کنم خیلی دور باشد و شاید یک سال دیگر چرا که نه.»

او همچنین در پاسخ به رامبد جوان که پرسید آیا تا به حال عاشق شده‌ای گفت:
«بله در سن ۱۸ سالگی برای اولین بار عاشق شدم.»

گردآوری: پورتال وهاران www.vaharan.ir

(Visited 1 times, 1 visits today)


ادامه مطلب ...

حامد بهداد: من اونی نیستم که میشناسید + عکس

حامد بهداد: من اونی نیستم که میشناسید + عکس

حامد بهداد متولد ۲۶ آبان ۱۳۵۲ در شهر مشهد است. او دوران کودکی و نوجوانی‌اش را به ترتیب در شهرهای مشهد، تهران و نیشابور زندگی کرده‌است و در دوران دبیرستان دوباره به همراه خانواده‌اش به مشهد بازگشته‌است. او دارای تحصیلات لیسانس رشته بازیگری تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است. حامد بهداد به واسطه رامبد جوان و پیشنهاد او به همایون اسعدیان وارد سینما شد.او مجرد است و همسری ندارد.

همسر حامد بهداد بیوگرافی حامد بهداد اینستاگرام حامد بهداد ازدواج حامد بهداد Hamed Behdad

instagram hamed behdad

سینما کاراکتر از جنس او را نیاز داشت، مرد عاصی و برون‌گرا که تنها انگار با جنس کاراکتر سازی حامد بهداد در فضای نقش‌های مختلف درست شکل می‌گرفت. حال این که از جنس خود است و شبیه هیچ کسی نیست.

همسر حامد بهداد بیوگرافی حامد بهداد اینستاگرام حامد بهداد ازدواج حامد بهداد Hamed Behdad

تیپی از بازیگری را با ورود خود به سینمای ایران آورد. در پس آن شاهد بودیم که کسانی خواستند شبیه‌اش نقش آفرینی کنند ولی مانند او نشدند. سینما کاراکتر از جنس او را نیاز داشت، مرد عاصی و برون‌گرا که تنها انگار با جنس کاراکتر سازی حامد بهداد در فضای نقش‌های مختلف درست شکل می‌گرفت. حال این که از جنس خود است و شبیه هیچ کسی نیست، در این روزهای آخر اسفند ماه سال ۹۴ به گفت‌وگو با ما نشسته است، از خود می‌گوید از دنیای بازیگری‌هایش و نظر خود را در مورد بعضی از هم‌نسلان بازیگری خود می‌گوید و در انتها از حواشی می‌گوید که حول و حوش او زیاد گفته می‌شود. قبل از شروع مصاحبه در دو جمله کوتاه می‌توان حامد بهداد را مردی ساده، صادق و بی‌تعارف معرفی کرد که به هنرمند بودن خود مطمئن است.

در جشنواره فیلم فجر امسال بازی حامد بهداد را در دو فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» و «هفت ماهگی » دیدیم. در فیلم اول که در نخستین روز جشنواره روی پرده رفت، حامد بهداد همانی بود که پیشتر دیده بودیم اما در فیلم «هفت ماهگی» حامد بهداد قصه کاملا متفاوت بود؛ درون‌گرا بود و دیگر عاصی نبود.

پس به نظر می‌آید شما از من فیلمی ندیده‌اید!

دیدم،تقریبا همه را دیدم.

چرا فیلم‌ها و نقش‌های درون‌گرا که فضیلت و تفاوت می‌دانید، یادتان نمانده است.

این تاکید بر اینکه در معدود آثاری که بازی کردید، کاراکتر،‌ مردی برون‌گراست و در بیشتر موارد فردی عاصی، به این معنا نیست که حامد بهداد توان بازیگری در نقش‌هایی جز این را ندارد، شاید این خواست اکثریت کارگردانان از بهداد بوده که اینگونه بازی کند، شاید هم در سینما، بازیگری نداریم که بتواند همچون حامد بهداد اینگونه کاراکترها را به تصویر بکشد. منظور از گفتن این که کمتر دیده شده از فضای مرد عاصی در فیلم‌ها خارج شوید این نبود که توانایی‌هایتان در نقش آفرینی زیر سوال برده شود.

توانایی‌های من که زیر سوال نمی‌رود. ماجرا اینجاست که بازیگران گاهی با تیپ خاص در جهان سینما ثبت‌نام می‌شوند. به عنوان مثال جیمز استوارت، در اغلب آثار بازیگریش، تصویر یک دهاتی ساده و صمیمی را از خود به جای می‌گذارد یا جیمز کاگنی که عموما او را یک گانگستر کت و شلواری می‌بینیم. یا مارلون براندو تصویر یک یاغی وحشی با شلوار جین و تی‌شرت (به قول هامفری بوگارت) را از او سراغ داریم. هر بازیگری با تصویر و تفسیرشخصی خودش به دنیای بازیگری اضافه و در جهان ثبت نام شده است.

حالا در همین راستا، ممکن است مرا با تفسیر نادیدنی خودم نسبت به جهان خویش، مردی عصیان زده و عصبی به‌خاطر بیاورید که البته «عصبی» واژه غلطی است برای تعبیر نقد بازیگری. این برداشت از بازی و کارم، ناشی از عدم شناخت صحیح درباره بازیگری است. شاید شما،دو، سه فیلم سینمایی در بدو ورودم به سینمای ایران دیده‌اید و مرا با آن شمایل به یاد می‌آورید.

مثلا فیلم «این زن حرف نمی‌زند» را خودم خاطرم هست که، بازی بازیگران در آن زمان، شبیه ذهنیت صدا و سیما بود، مثل قالب سریال‌های شبیه «در پناه تو»، آن جوانی که مادرش صدایش می‌زد: «محمدم» و خیلی هم محبوب خانواده‌ها بود. اما من به شدت از ترسیم آن شخصیت‌های تلقینی تلویزیون فراری بودم و در همان فیلم «این زن حرف نمی‌زند» شیوه را در بازیگری مغایر با رفتار تلقینی جامعه و تفکر تلویزیونی گرفتم.

همسر حامد بهداد بیوگرافی حامد بهداد اینستاگرام حامد بهداد ازدواج حامد بهداد Hamed Behdad

آنها همه پسرهای خوب و موجهی بودند و اطوار آدم‌های مصنوعی را در می‌آوردند که البته تزریق جامعه سنتی است. می‌خواستند خوب باشند اما من با تغییری که احمد امینی در صحنه پایانی فیلم داد به عنوان بازیگر سعی کردم، متناسب با جهان واقعی خود حرکت کنم. آن صحنه پایانی «این زن حرف نمی‌زند» تمام زشتی‌ها و کثافتی که به نسل و زندگی من نسبت داده بودند، همگی را با شهامت عربده می‌کشیدم که: آری، آری من چنینم. من تمام آن صفات بدی هستم که می‌گویید و نعره می‌کشیدم: به بدترین معنیش فکر کن.

دیالوگ‌هایی که خودم برای نقش خودم نوشته بودم و احمد امینی کارگردان می‌پرسید: مطمئنی اینها را می‌خواهی بگویی؟ آن نقش سروش در فیلم «این زن حرف نمی‌زند» آن کاراکتر پسر بد و گند نام و کثافت که هزار برچسب از همجنس‌باز، فاسد، معتاد و متجاوز به او می‌چسباندند در کنار رفتار اتو کشیده و دروغین، کاراکترهای سریال‌های تلویزیونی که بیشتر شبیه تصنع اجرای مجری‌های جوان آن سال‌های صدا و سیما بود، فریاد می‌کشید و اقرار به زشتی می‌کرد اما واقعیت داشت.

برای همین، نقش و شخصیت مرا می‌پذیرفته‌ای، چون ما به ازای آن را در جامعه سراغ داشتی. دروغ نبود. مثال ژاندارک قزمیت گذشته از آتش و بی‌گناه و معصوم با لبخندی که ذهن غالب جامعه روی صورتت کشیده، نبود. گمان می‌کنم طرز شروع کارم را در بدو ورودم به سینماست که در فیلم‌هایی مثل «بوتیک»، «این زن حرف نمی‌زند» و شاید تا حدودی «کافه ستاره» بیشتر به‌یاد می‌آورید.

همسر حامد بهداد بیوگرافی حامد بهداد اینستاگرام حامد بهداد ازدواج حامد بهداد Hamed Behdad

بعضی از بازیگر‌ها وقتی در آثاری حضور دارند به مخاطب پیش زمینه‌ای از قصه می‌دهند، ‌اینگونه بگویم، ‌مثلا لیلا حاتمی اگر جزو بازیگران یک فیلم باشد بلافاصله به ما یادآوری می‌کند که این فیلم در فضای نقش آفرینی این بازیگر حتما به دنیای زنی می‌پردازد که یک مشکل و معضلی دارد یا غمزده است.

لطفا به من یک شخصیت زن در جهان نمایش معرفی کنید که در یک فیلم حضور دارد و هیچ مشکلی ندارد. زن این جامعه به محض ورود به جهان نمایش و سینما، با انبوهی معضل و گره دراماتیک وارد فیلم می‌شود. حالا سوال اینجاست که شما به عنوان مخاطب، چه تصویر و رازی را، همراه لیلا حاتمی در فیلم‌هایش سراغ داری. جوابش همان‌هایی است که الان شمردیم. من اما انبوهی تضاد در رفتار نقش‌هایش و بینابینی در بازی‌اش می‌بینم. معصومیتی آمیخته با رفتارهای انفجاری. پرخاشگری و غم و چه و چه. اصولا به خاطر شرایطی که بر حق و حقوق زنان رفته و آنها هم نافرجامی‌هایی را متحمل شده‌اند ما آنها را (بازیگران زن) روی پرده سینما، معترض می‌بینیم.

شاید هم سینمای ما به سمت سینمای اجتماعی گرایش پررنگ‌تری دارد و همین می‌شود که زنان سینمای ما در این کاراکتر‌ها دیده می‌شوند. زنان بازیگر ما می‌توانند و توان این را دارند تا در دنیای کاراکتر‌های زنانه دیگری نیز نقش‌آفرینی داشته باشند ولی چون سینمای ما، سینمای اجتماعی تلخ و تیره را پر تعداد‌تر در آثارخود دارد، کاراکتر پردازی‌های زنان بازیگر ما نیز در همین محورحرکت می‌کند و محدود به اینگونه پردازش‌هاست،گویا زن با معضلاتش برای سینما از این جنس جذاب‌تر است.

به کاراکتر زنان در سینمای تجاری هم نگاه کنید فضا همین است. معضلات دنیای زنانه نیز قابل‌برشماری است. افسرده است، مورد تعرض قرار گرفته، به شخصیت و هویت او احترام گذاشته نشده، نادیده گرفته شده، به حقوق انسانی‌اش بی‌حرمتی شده یا این‌که دچار سوء تفاهم در رابطه‌هایش شده، خیانت دیده، خیانت می‌کند و … در سینمای تجاری هم، کاراکترهای زنان در همین حال و هوا می‌گذرد اما وقتی در مورد شمایل کلی یک بازیگر صحبت می‌کنیم ماجرا فرق می‌کند.

بله! مثلا من وقتی می‌شنوم ‌حامد بهداد بازیگر یک فیلم شده، تصور می‌کنم مرد پرخاشگر برون‌گرایی در این فیلم هست که حامد بهداد آن نقش را بازی می‌کند.

فیلم «زندگی جای دیگری است» را دیده‌اید؟

منظورم همین است، همین که خیلی کم پیش می‌آید این کاراکتر مرد عاصی را در فضای بازیگری حامد بهداد نبینم، مثلا وقتی به تماشای فیلم «هفت ماهگی» هاتف علیمردانی نشستم، باز این تصور را داشتم که حامد بهداد، مرد برون‌گرای این داستان است ولی اینگونه نبود، مثل بیشتر موارد حامد بهداد تند مزاج قصه نبود، عصبانی می‌شد ولی آستانه تحملش پایین نبود.

حالا چه فضیلتی دارد که بازیگر بر خلاف تصور تماشاگرش بازی کند؟ به نظرم وقتی یک بازیگری امتحان خود را در فضاسازی کاراکترهایی پس داده، بهتر است، گاهی اوقات کار اصلی خود را انجام دهد و تیپی را که تماشاگر از او انتظار دارد، گاهی شارژ کند.

همسر حامد بهداد بیوگرافی حامد بهداد اینستاگرام حامد بهداد ازدواج حامد بهداد Hamed Behdad

نکته‌ای که گفتید در مورد بعضی بازیگران صحیح است، شاید شما هم باید در همان فضای مرد عاصی و برون‌گرای خود، بازیگری را ادامه دهید، قصد منفی نگاه‌کردن به این نوع بازیگری کلیشه‌ای نداشتم.

من هم برداشت منفی از حرف‌های شما نکردم. به هر حال توانایی یک بازیگر، گاهی محدود است و گاهی نامحدود. باید دید من جزو کدام دسته محسوب می‌شوم.

این سوال هم وجود دارد و این‌که حامد بهداد جزو بازیگرانی است که کم فیلمنامه به او پیشنهاد نمی‌شود، خودتان چرا بازیگری در این فضای کاراکتر را از میان نقش‌ها انتخاب می‌کنید؟

از آموخته‌هایمان در دوران دانشجویی همین است که چه نقش‌هایی را براساس توانایی‌هایمان انتخاب کنیم و در ادامه چگونه به سمت آن کاراکتر برویم و آن را ایفا کنیم. این انتخاب‌ها می‌تواند گاهی درست یا غلط باشد.

پس خودتان احساس کردید با اینگونه کاراکتر‌ها می‌توانید جای مناسب‌تری در سینما داشته باشید.

بستگی به بافت ذهنی بازیگر دارد. مثلا بازیگرانی جوان مانند رضا عطاران و رامبد جوان را در نظر بگیرید. این دو از هر موقعیت ساده و معمولی می‌توانند درون‌مایه‌های طنز و شوخی‌های نهفته در دل هر موقعیتی را پیدا کنند. می‌توانند از تماشاگر خنده بگیرند. آن‌هم در موقعیت و وضعیت‌هایی که کمتر امکان آن به چشم دیگر بازیگران می‌آید.

گفتید که فارغ‌التحصیل رشته تئاتر هستید ولی ما کمترین حضور حامد بهداد را در تئاتر و روی صحنه نمایش داشته‌ایم، چرا؟

شاید حضور در سینما تبدیل به یک عادت بد شده و باید آن را احتمالا با حضور برصحنه تغییر دهم اما به غلط یا اشتباه خودم را دانشجو و علاقه‌مند به تئاتر می‌دانم. به‌خاطر می‌آورم، هم نسل‌های من که در سینما راه پیدا کرده بودند، یا مجری تلویزیون بودند یا از طریق پدرهایشان امکان حضور در برخی فیلم‌های سینما را پیدا کرده بودند یا حداکثر، مدرسه‌های خصوصی بازیگری رفته بودند.

به موازات این می‌دیدم که از همسالان و نسل من که تحصیلات تئاتری داشتند، کمتر به سینما راه پیدا می‌کنند و نمی‌توانستم بدانم چرا تجربیات و دانسته‌های بعضی‌هایشان بر عکس روی صحنه، در جلوی دوربین، خوب از آب در نمی‌آید و من همیشه مترصد آن بودم که آن رهایی و آزادی بازیگر روی صحنه را جلوی دوربین سینما بیازمایم. اتفاقی که در فیلم دوم (بوتیک) توانستم آن را تجربه و ظاهر کنم.

همسر حامد بهداد بیوگرافی حامد بهداد اینستاگرام حامد بهداد ازدواج حامد بهداد Hamed Behdad

پس برداشت ما از مرد عاصی به خاطر کاراکترهایی که شما مقابل دوربین می‌پردازید، نزدیک به واقعیت است. حامد بهداد مقابل دوربین یک مرد رها شده است.

مرد رها شده خیر! احساس و تعبیرم از بازیگری و زندگی‌ام را برون فکنی می‌کردم و نیروی حاصل از مدتی در قفس محبوس بودن را احساس می‌کردم که میل به ارائه آن در بازیگری سینما داشتم. رهایی به معنای زیبایی‌شناختی آن، رهایی به معنای خوانش شخصی من بازیگر از وقایع اطرافم در زندگی.

تاکید کردید که آنچه مقابل دوربین از حامد بهداد می‌بینیم رهایی است، حال توصیف شما از رهایی در بازیگری چیست؟

آن رهایی ویژگی و توانایی ذهنی است که بازیگر، پس از تمرین‌های بسیار آن را روی صحنه تئاتر یا جلوی دوربین بازیگری به دست می‌آورد که من آن را در هیچ بازیگر ایرانی سراغ ندارم. به ندرت آن را در برخی بازی‌های خسرو شکیبایی می‌دیدم. دستور عمل ذهن بازیگر، مبتنی بر شرایط حاضر و موجود روی صحنه و جلوی دوربین و ارتباط بازیگر با ذهن خود یا داشتن توانایی بدنی و نیروی جسمی برای بروز آن دستورالعمل ذهنی، بدون آن‌که چیزی کم یا زیاد باشد، چیزی که باعث شگفتی تماشاگر می‌شود. بازی مارلون براندو در آخرین تانگو در پاریس، بهترین مثال و بیانگر مقصودم است. هنوز پس از گذشت آن‌همه سال، نمونه‌ای از بازی هیچ بازیگری تا این اندازه در دنیای سینما و نمایش سراغ ندارم.

دروازه مرلین استریپ هم همچنین. در فیلم «آگوست: اوزیج کانت» تا حدی دیدم، منظورم اینهاست. همین رهایی را شما ظاهرا در بعضی از بازی‌های بهروز وثوقی دیده‌اید اما محصول استعداد و تمرین بی‌شمار آن بازیگر است، شاید در فیلم‌های «کندو» و «سوته دلان» تا حدی شاهد پردازش‌های آنی آن بازیگر در حین ایفای نقش باشیم. منظورم از رهایی، پردازش‌های انفجاری ذهن بازیگر است که البته از مسیرها و کانال‌های زیبایی شناسانه باید عبور کند و آموزش بازیگری مقصودش همین است.

رهایی روی صحنه که در بدن و صورت و سلول‌های یک بازیگر می‌بینید گاهی در انواع قاب‌ها و چارچوب‌های دوربین به دست نمی‌آید، حالا چه باید کرد که این‌همه ارتعاش افکار را به عنوان بازیگر به دوربین سینما بچشانیم، چون اصولا سینما به راحتی این امکان را به بازیگر نمی‌دهد. شاید شناخت از عکس و عکاسی این اختیار را به بازیگر بدهد که تا حدی بتواند، امکانات نمایش روی صحنه را توسط دوربین، ترجمه به بازیگری در سینما کند. من اصلا نمی‌فهمم چرا بازیگرها عکاسی نمی‌کنند.

بازیگری که عکاسی می‌داند چه برتری بر بازیگری که عکاسی را حرفه‌ای نمی‌داند، دارد؟

عکاسی، ذهن بازیگر را آماده نگه می‌دارد که وقتی مقابل دوربین فیلمبردار قرار می‌گیرد بتواند خود را از زاویه دید فیلمبردار ببیند، کمترین دلیل این است که درکی از تصویر ذهنی و نور پردازی فیلمبردار داشته باشد.

از عشق به بازیگری گفتید، این علاقه به دنیای بازیگری و این‌که بخواهید روزی خودتان بازیگر شوید از چه سنی با شما همراه شد؟

از ۹ سالگی تئاتر بازی می‌کردم. معلم‌های تئاترم آن زمان در نیشابور ‌ابوالقاسم اثنی‌عشری، حمید کریمی و علی سیدانی بودند. همدوره‌ای‌هایم مهران احمدی، رضاکاهانی، امیرحسین صدیق و… بودند. در دوران دبیرستان هم اساتیدم؛ رضا صابری، داوود کیانیان، منصورهمایونی، رضاسید حسینی و زنده‌یاد رضا سعیدی بودند.

از همدوره‌ای‌های آن وقت هم محمود رحیمی، محمد عاقبتی و پیام یزدانیان در خاطرم است. در دوران دانشگاه بیشتر در محضر استاد حمید سمندریان بودم. البته دیگر اساتیدی چون پرویز پورحسینی، اکبر زنجان‌پور، منیژه محامدی، امیر دژاکام، رکن‌الدین خسروی، قطب‌الدین صادقی، بهزاد فراهانی و محمود دولت‌آبادی و خیلی‌های دیگر یادم می‌آید.

میان این اساتید، نگاه‌تان بیشتر به دید هنری کدام‌شان بود؟

حمید سمندریان.

کاراکتری که سینما کم داشت و با ورود شما این کمبود از بین رفت، کاراکتر خود شماست یا طراحی شده است؟ البته الان که من مقابل شما نشسته‌ام خیلی از زاویه‌های این کاراکتر معروف حامد بهداد در فیلم‌ها را در رفتار معمولی شما هم می‌بینم.

گاهی شخصیت فیلم‌ها و خودم همزمان با هم زندگی می‌کنند ولی تشخیص آنها با من است. چرا؟ چون من کسی نیستم که شما توصیفش می‌کنید یا می‌بینید. آکنده از هزاران ماسک و نقاب هستم. نقاب‌هایی که لایه‌لایه همراه همگی ماست.

ما گاهی تبدیل به مادر و پدرمان، گاهی شبیه ناخودآگاه جمعی جامعه، زمانی شبیه دیگر بخش‌های روح و ذهن‌مان می‌شویم که هر کدام به شدت متفاوت از هم هستند اما تشخیص آن، مستلزم شناخت دقیق از بازیگری و روانشناسی است. ارزیابی این مرزهای روانشناختی در بازیگری به اندازه خود انسان اهمیت دارد. تفسیری درباره ایگو و سوپرایگو هر نقش. دانشی درباره ذهن هوشیار و نیمه هوشیار نقش و بازیگرش لازم است که البته گاهی نویسنده و کارگردان آن اطلاعات را در اختیار بازیگر می‌گذارند.

به کتاب‌های انسان‌شناسی و روان‌شناسی علاقه دارید؟

به روانشناسی هم ربط دارد اما بیشتر مربوط به خود بازیگری است. در دوران آموزش دانشگاهی، واحد‌های مختلف درسی را می‌خوانیم که طرز تلقی درست‌تری نسبت به انسان و اشیا و موقعیت پیدا کنیم. به هر نحوی باید، نقش و شخصیت کشف شود. تشخیص اینکه این خود بازیگر است یا نقش که در صحنه یا فیلم حرکت می‌کند، برعهده متخصص این مقوله است. با احتیاط باید به دنیای بازیگری نزدیک شد. بازیگری به اندازه وسعت انسان گسترده است.

گاهی نویسنده و کارگردان که جهان نامعلوم خود را ترسیم کرده، می‌خواهد به شکلی محدود و مینی‌مال و گرافیکی به همراه اشاره‌هایی اندک جهان خود را نشان دهد. چرا؟ چون سینما تک بعدی است. تصور کنید نقاشی صورت شما را با دو خط بتواند طراحی کند یا سایه‌ای از صورت خود را بر دیوار خیال کنید، آیا این تصویر کاملی از شماست؟ خیر! آن مشخصاتی است که نقاش و سایه تنها با ارائه چند نشانه از شما، شما را به یاد ما می‌اندازد. درباره بازیگری و جهان نمایش هم، همین است. حال هر چقدر نویسنده و کارگردان نبوغ بیشتری داشته باشد، بیشتر به دنبال بازیگری است که درک وسیع‌تری از این نشانه پردازی‌ها داشته باشد.

از انتخاب بازیگر و ارتباط آن با کارگردان و اثر گفتید، بد نیست در همین بخش گفت‌وگو این سوال را بپرسیم که حرف‌ها می‌گوید با حامد بهداد کار کردن خیلی سخت است. بهداد در فضای پشت سر مدام با کارگردان و عوامل در چالش است. این سخنان درست است؟

این را شنیده‌اید یا تحقیق شما است؟

تحقیق که نه! ولی اغلب کسانی که با شما کار کرده‌اند این ادعا را دارند. واقعیت همین‌طور است؟

اگر هم چالشی بوده به نفع فیلم بوده است. اگر شما به عنوان بازیگری بیشتر بدانید و بخواهید مسئولانه برخورد کنید. باید چه کنید؟ راهش همین است. کاری که بازیگران تئاتر در دوره دو، سه ماهه تمرینشان به اتفاق کارگردان روی صحنه انجام می‌دهند را ما می‌خواهیم در دوره کوتاه مدت روخوانی یا جلوی دوربین انجام بدهیم. آن وقت چالش و دخالت نام می‌گیرد و چون عمدا حضور سرزنده بازیگر را توان دیدن نداریم، برایش جهانی از عیب و ایراد می‌تراشیم و البته دچار خشم و حسادت هم می‌شویم.

بازیگرانی که از جهان تئاتر آمده‌اند، شناخت آکادمیک‌تری، هم در حوزه عملی و هم در حوزه نظری در مورد انسان و نقش و نقابش دارند. منتقد و تماشاگر تئاتر با عوامل تئاتر هم‌نفس‌تر است. سینما، یک جایی مرده است. جهان بین تئاتر و سینما، جهان متفاوتی است. سینما در غیبت سوم شخص اتفاق می‌افتد. یعنی یک جایی بود و الان نیست، ما داریم یک تصویر دیگری به‌دست می‌دهیم.

پس تعصبی که نسبت به حرفه خود دارید باعث این چالش می‌شود؟

تعصب ندارم، دوست می‌دارم و صد البته چالش را مثبت می‌دانم. دراین میان بعضی کارگردان‌ها و دستیارهایشان که از نفس و خودخواهی بیشتری بهره می‌برند از هر پیشنهادی که از بیرون می‌آید خشمگین می‌شوند یا مقاومت‌های بازیگر را فقط پای نکات منفی به حساب می‌آورند و دیگر خبری از آن همه تمرین و تلاش و گفت‌وگو‌های دوستانه و کارگاهی ندارند و به آن مثبت نمی‌نگرند. قرار است فیلمی ساخته شود و همین، الباقی هم خاله زنک بازی و غیبت و قزمیت بازی چند آدم ترسو است که جرات همکاری ندارند و به حقارت خودشان در دیگران توسط بدگویی و دروغگویی می‌پردازند.

روزنامه صبا

Hamed Behdad ازدواج حامد بهداد اینستاگرام حامد بهداد بیوگرافی حامد بهداد همسر حامد بهداد


ادامه مطلب ...

بیوگرافی حامد حدادی + عکس همسر سابقش

بیوگرافی حامد حدادی + عکس همسر سابقش

حامد حدادی در سن ۲۰ سالگی با میثاق ناطقی که مثل خود حدادی اهل اهواز است ازدواج کرد .میثاق ناطقی شناگر حرفه ای بود و در مسابقات زنان کشورهای اسلامی، مدال برنز نیز گرفته بوداو که اختلاف قدش با حامد ۴۴ سانتی متر است ،در اسفند ۱۳۸۴ با حدادی ازدواج کرد.

همسر حامد حدادی گلناز (عسل) کربلایی نعمت معینی دوست دختر حامد حدادی بیوگرافی میثاق ناطقی بیوگرافی حامد حدادی Hamed Haddadiحامدحدادی درکنار همسرش میثاق ناطقی در ایران: سال ۱۳۸۶

حامد حدادی Hamed Haddadi (متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۴ در اهواز ، قد : ۲۱۸ ، وزن : ۱۲۰ کیلوگرم) بازیکن بسکتبال اهل ایران عضو تیم ملی بسکتبال ایران و باشگاه نهنگ‌های آبی سیچوآن است. حدادی اولین لژیونر و بازیکن ایرانی بوده که در ان بی ای بازی کرده است. او با قد ۲۱۸ سانتیمتری خود در پست سنتر بازی می‌کند.

او در تیمهای پیکان، صباباتری، النصر امارات و ممفیس گریزلیز در ان بی ای بازی کرده است. او در سال ۲۰۱۳ به تورنتو رپتورز، تنها تیم کانادایی در ان بی ای پیوست؛ ولی به علت عدم اعطای ویزا از سوی دولت کانادا حدادی به ناچار قرارداد خود را با تورنتو رپتورز فسخ کرد و با تیم فینیکس سانز در ایالت آریزونا به توافق رسید. حدادی در سال‌های ۲۰۰۷، ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ به عنوان باارزش‌ترین بازیکن آسیا انتخاب شد. به او لقب بهترین سنتر آسیا را داده‌اند.

حامد حدادی در قهرمانی آسیا ۲۰۰۷ در مسابقه ایران با لبنان رکورد ۳۱ امتیاز و ۱۵ ریباند از خود به جا گذاشت و بسکتبال ایران را متحول ساخت. حدادی در المپیک ۲۰۰۸ پکن تنها بازیکنی بود که آمار متوسط کسب امتیاز و ریباند او در هر بازی دو رقمی بود (۶/۱۶ امتیاز و ۲/۱۱ ریباند)، با سد کردن متوسط ۶/۲ توپ در هر ربازی، در جمع بهترین مدافعان جهان قرار داشت. حدادی در قهرمانی آسیا ۲۰۱۳ نیز به عنوان امتیازآورترین بازیکن مسابقات برگزیده شد و در نهایت نیز به عنوان باارزش‌ترین بازیکن رقابت‌ها دست یافت. حدادی در جام جهانی ۲۰۱۴ با ۱۱٫۲ ریباند در هر بازی دومین ریباندر برتر مرحله اول جام جهانی شد.

افتخارات حامد حدادی

  • مدال نقره قهرمانی جوانان آسیا ۲۰۰۲
  • قهرمانی امیدهای آسیا ۲۰۰۴
  • قهرمان جوانان آسیا در سال ۲۰۰۵
  • برنده مدال برنز بازی‌های آسیایی ۲۰۰۶
  • قهرمانی جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۷
  • باارزش‌ترین بازیکن جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۷
  • قهرمان جام باشگاهای آسیا ۲۰۰۸
  • بهترین ریباندر المپیک ۲۰۰۸ پکن
  • بهترین بلاک شاتر المپیک ۲۰۰۸ پکن
  • قهرمانی جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۹
  • باارزش‌ترین بازیکن جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۹
  • دومین ریباندر جام جهانی بسکتبال ۲۰۱۰
  • دومین بلاک شاتر جام جهانی بسکتبال ۲۰۱۰
  • قهرمانی جام ویلیام جونز ۲۰۱۱
  • باارزش‌ترین بازیکن جام ویلیام جونز ۲۰۱۳
  • قهرمانی جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۳
  • باارزش‌ترین بازیکن جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۳
  • بهترین بازیکن پست پنج (سنتر) جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۳
  • باارزش‌ترین بازیکن جام کنفدراسیون بسکتبال آسیا ۲۰۱۴
  • مدال نقره بازی‌های آسیایی ۲۰۱۴

بازیگری

حدادی در سریال مختارنامه به کارگردانی داوود میرباقری در نقش یحیی ابن زمزم، سرباز سپاه آل زبیر ایفای نقش کرد.
همسر حامد حدادی گلناز (عسل) کربلایی نعمت معینی دوست دختر حامد حدادی بیوگرافی میثاق ناطقی بیوگرافی حامد حدادی Hamed Haddadi

محرومیت دو گزارشگر به خاطر تمسخر حدادی و ایران

در اواخر سال ۲۰۰۹، دو تن از گزارشگرانی که برای شبکه فاکس اسپورتس گزارش می‌کردند به نام‌های مایک اسمیت و رالف لاولر، در بازی ممفیس گریزلیز برابر لس آنجلس کلیپرز، در هنگام ورود حدادی به زمین اقدام به دست انداختن وی نمودند. همچنین یکی از گزارشگران وی را برادر بزرگ‌تر بورات نامید و پس از پاس منجر به گل حدادی گفت «حدس می‌زنم که این ایرانی‌ها بتوانند پاس بدهند!» این صحبت‌ها باعث شکایت بینندگان به شبکه فاکس شد، و شبکه فاکس دو گزارشگر را محروم کرد. شبکه فاکس طی بیانیه‌ای از حامد حدادی و «هر کس که رنجیده‌شده» عذرخواهی کرد و تأکید کرد که «برخورد لازم» با گزارشگران انجام‌گرفته‌است.

تاریخچه پست
  • شاهین اهواز (۱۹۹۹–۲۰۰۲)
  • پیکان تهران (۲۰۰۲–۲۰۰۷)
  • →النصر (۲۰۰۳)
  • →صنام تهران (۲۰۰۴)
  • صباباتری (۲۰۰۷–۲۰۰۸)
  • ممفیس گریزلیز (۲۰۰۸–۲۰۱۲)
  • →داکوتا ویزاردز (۲۰۰۸)
  • فینیکس سانز (۲۰۱۳)
  • نهنگ‌های آبی سیچوآن (۲۰۱۳–۲۰۱۴)
  • مهرام (۲۰۱۴–۲۰۱۴)
  • چینگدائو دابل استار (۲۰۱۴–۲۰۱۵)
  • نهنگ‌های آبی سیچوآن (۲۰۱۵-)
پست‌های مهم و جایزه‌ها
  • باارزش‌ترین بازیکن جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۷
  • باارزش‌ترین بازیکن جام ملت‌های آسیا ۲۰۰۹
  • باارزش‌ترین بازیکن جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۳
  • باارزش‌ترین بازیکن جام ویلیام جونز ۲۰۱۳

سال ۱۳۸۹ در خبر ها آمده بود

گلناز (عسل) کربلایی نعمت معینی ادعای غرامت ۲۵۰ هزار دلاری از حامد حدادی کرده است.

بسکتبالیست دو متر و ۱۴ سانتیمتری ایرانی تیم ممفیس گریزلیز در نوامبر سال ۲۰۱۰ با گلناز در واحد آپارتمانی خود درگیری فیزیکی پیدا کرد و هر دو آنها مورد بازجویی اولیه قرار گرفتند.

هر دو در این درگیری دچار آسیب دیدگی شدند. گلناز از ناحیه شقیقه راست و دستش دچار خراشیدگی شده بود ضمن اینکه یکی از چشمانش سیاه شده بود و در گردنش خونمردگی مشاهده می شد. حدادی نیز طبق گفته پلیس از ناحیه صورت و دست دچار خراشیدگی شده بود.

به گزارش مهر، دادگاه شلبی کانتی پس از آن اعلام کرد که حدادی حق هیچگونه تماسی با گلناز را ندارد و چنانچه خلاف این حکم صورت گیرد متهم تا سقف ۱۱ ماه و ۲۹ روز زندانی و ۲۵۰۰ دلار جریمه خواهد شد.

 

همسر حامد حدادی گلناز (عسل) کربلایی نعمت معینی دوست دختر حامد حدادی بیوگرافی میثاق ناطقی بیوگرافی حامد حدادی Hamed Haddadi

گلناز (عسل) کربلایی نعمت معینی

بر پایه گزارش کامرشال اپیل، نعمت معینی ۲۲ ساله که در سن خوزه ایالت کالیفرنیا دانشجو است با حضور در دادگاه منطقه‌ای ادعای ۲۵۰ هزار دلار خسارت کرده است.

نعمت معینی مدعی شده که هزینه‌های درمان جسمانی و روان درمانی وی بالغ بر ۲۵۰ هزار دلار شده و به همین خاطر شکایت‌نامه جدیدی را تسلیم دادگاه منطقه‌ای کرده است.

پلیس ایالت تنسی آمریکا زوج جوانی را که به دلیل درگیری فیزیکی زخمی شده بودند به بیمارستان منتقل کرد. این زوج جوان، بازیکن سنتر تیم بسکتبال ممفیس گریزلیز وهمسر او بودند. به گزارش پارس ناز صبح پنج‌شنبه پلیس برای پی‌گیری یک گزارش به آپارتمانی در مرکز شهر رفت و با حامد حدادی و همسرش که به خاطر ضرب و شتم یکدیگر مجروح شده بودند، مواجه شد. طبق گفته‌های پلیس، این دو اول با هم مشاجره لفظی پیدا کردند و سپس کارشان به ضرب و شتم کشیده است. پلیس حامد و همسرش را برای درمان به بیمارستانی در نزدیکی محل سکونتش منتقل کرد.

علت دعوای حامد حدادی با گلناز (عسل) کربلایی

پلیس ممفیس حامد حدادی و گلناز کربلایی نعمت معینی را به اتهام زد و خورد و خشونت داخلی بازداشت کرد. به گفته همسایه ها ساعت ۵:۳۵ صبح پنجشنبه به وقت محلی صدای دعوای این دو از طبقه دوازدهم آپارتمانشان شنیده شد و همسایه ها را بر آشفت.به گزارش پارس ناز گلناز (با اسم مستعار عسل) به پلیس ممفیس گفت حامد از اینکه وی با مردی صحبت کرده عصبانی شده و وی را به سینه دیوار کشانده و با دست می خواسته وی را خفه نماید که وی در این حالت با دستان خود به صورت حامد چنگ انداخته و باعث شده تا حامد وی را رها سازد.

بر این اساس پلیس گلناز را خونین با صورت کبود و حامد را در حالی که صورتش خراشیده شده بود پیدا نمود. در مدارک منتشره از سوی پلیس امده که گلناز موسوم به عسل بشدت مست بوده است. پلیس می گوید هر دو به زود و خورد اعتراف کرده و هر دو هم علیه یکدیگر صحبت کرده اند. گلناز به پلیس گفته حامد بسیار غمگین بوده چرا که وی را در حال صحبت با یک مرد دیده است و به همین دلیل وی را به گوشه دیوار برده و وی را بالا کشیده و دستانش را روی گلوی وی گذاشته و فشرده است. ظاهرا شاهدی هم این ماجرا را که حدادی وی را داشته خفه می کرده، تایید کرده است.

پلیس حامد حدادی را با چندین زخم روی صورت و دست پیدا کرده و تحت پرسش قرار داد. وی در مورد پارگی ایجاد شده در سر گلناز گفت صابونی بطرف وی پرتاب کرده است که کمانه کرده و غفلتا به سر وی برگشته است. حامد همچنین گفت گلناز یا عسل چند ایتم دیگر به سوی وی پرتاب نموده است. بعد از اینکه گلناز خود را در حمام حبس می کند حامد از ترس اینکه وی با چاقو خود را نکشد در حمام را با لگد شکسته و بداخل رفته است.

میثاق ناطقی همسر سابق حامد حدادی اعلام کرد که ماجراهای اخیر این بسکتبالیست در آمریکا، هیچ ارتباطی به وی نداشته است.
پس از اتفاق اخیر که برای حامد حدادی و نامزدش در آمریکا رخ داد، همسر سابق این بسکتبالیست طی تماسی با ایسنا اعلام کرد که وی در جریان این اتفاقات قرار نداشته و مسئله بوجود برای حدادی، بین او و نامزدش بوده است. بر اساس این گزارش، خانم ناطقی همچنین گفت که در ایران زندگی می‌کند و پس از جدایی، دیگر ارتباطی با همسر سابقش ندارد.
حامد حدادی تبرئه شد
Goolnaz “Asal” Karbalaei Nemat Moeeney
مصاحبه با حامد حدادی و همسر سابقش در سال ۱۳۸۶

میثاق ناطقی همسر حامد حدادی هم که تا چند وقت پیش خود یک ورزشکار کاملا حرفه‌ای بود، فعلا برای حامد دعا می‌کند تا به بزرگ‌ترین آرزویش (یعنی حضور در المپیک) برسد.

  • به خاطر اینکه قد بلند بودید، سراغ بسکتبال رفتید یا اینکه اول بسکتبالیست شدید و بعد قد بلند؟

از همان اول قدم بلند بود. همیشه اطرافیانم با تعجب به من نگاه می‌کردند. بین هم‌سن و سال‌هایم از همه بلندتر بودم.

  • احتمالا لقب‌هایی هم بین دوستان‌تان داشته‌اید؟

بله، یک چیزهایی مثل بابا لنگ‌دراز.

همسر حامد حدادی گلناز (عسل) کربلایی نعمت معینی دوست دختر حامد حدادی بیوگرافی میثاق ناطقی بیوگرافی حامد حدادی Hamed Haddadi

حامد حدادی و مادرش

  • ناراحت هم می‌شدید؟

بچه که بودم بله اما الان دیگر برایم مهم نیست. عادت کرده‌ام.

  • حالا حتما از بلندقد بودن‌تان راضی هستید؟

صددرصد. لطفی است که خدا به من داشته و خیلی راضی‌ام.

  • دقیقا از چه سنی احساس کردید نسبت به بقیه یک سر و گردن بلندتر هستید؟

از همان روزها که مدرسه می‌رفتم؛ چون همیشه میز آخر می‌نشستم.

  • چند دفعه از کلاس اخراج شدید؟

از دستم در رفته، خیلی زیاد. مادرم تعریف می‌کرد وقتی در مهدکودک بودم، ۲بار اخراج شدم.

  • حتما میانه‌ات با درس هم خوب نبود.

اوایل خوب بود اما دبیرستان که رفتم، به خاطر اردوهای تیم ملی خیلی غیبت داشتم و کم‌کم درسم ضعیف شد. برای همین هم دیگر ادامه ندادم و از درس و مشق دور شدم.

  • لباس‌خریدن هم برایت خیلی دردسر دارد؟

اوایل لباس خیلی سخت پیدا می‌شد؛ برای همین، بیشتر لباس‌هایم را از خارج کشور می‌خریدم. برای یک سال کامل خرید می‌کردم. اما تازگی‌ها یک مغازه در تهران پیدا کرده‌ام که خدا را شکر، لباس‌های سایز بزرگ دارد.

  • سایز پایتان هم باید بزرگ تر از حد معمول باشد؟

بله ۵۳٫ البته کفش خیلی راحت‌تر از لباس پیدا می‌شود.

  • تا حالا سرتان به جایی خورده؟

هزار بار. مجبورم از هرجا که می‌خواهم رد شوم، سرم را پایین بیاورم. البته چهارچوب‌ها استاندارد است ، من از استاندارد بلندترم؛ برای همین عادت کرده‌ام هرجا می‌روم، سرم را خم کنم.

  • پس سر به زیر شده‌اید؟!

بله تا دلتان بخواهد. خودم هم سر به زیرم، نه فقط به خاطر قدم.

  • خانمتان هم قد بلند است. احتمالا خانه‌تان باید با بقیه خانه‌ها متفاوت باشد؛ مثلا چارچوب‌ها شاید بلندتر باشد، آینه‌ها، کابینت‌ها؟

نه آن‌چنان. هنوز صاحبخانه نشده‌ایم که در خانه‌مان تغییری بدهیم. البته خانمم به راحتی رد می‌شود اما من باید سر به زیر باشم.

  • گفتید که واقعا سر به زیر هستید. به خاطر ورزش و تاثیر بسکتبال بوده؟

تقریبا. بسکتبال باعث شد رابطه‌ام با مردم خوب شود. قبل از اینکه بسکتبالیست شوم، خیلی خجالتی بودم. شاید به خاطر قد بلندم بود. بیشتر در خانه بودم و هیچ‌جا نمی‌رفتم. زود ناراحت می‌شدم ولی حالا همه‌چیز فرق کرده.

  • تا حالا کسی به شما گفته گول هیکلت را نخور!

بله اما من که گول هیکلم را نمی‌خورم. چند وقت پیش داشتم رانندگی می‌کردم، یک درگیری پیش آمد و آقای راننده پیاده شد و داد و بیداد کرد. وقتی از ماشین پیاده شدم گفت گول هیکلت را نخور ! من هم ترسیدم، سوار ماشین شدم و رفتم.

  • ترسیدید؟

آره بابا. بعضی وقت‌ها بقیه می‌ترسند. فکر می‌کنند چون قدم بلند است، اهل دعوا هستم اما اصلا دعوایی نیستم.

همسر حامد حدادی گلناز (عسل) کربلایی نعمت معینی دوست دختر حامد حدادی بیوگرافی میثاق ناطقی بیوگرافی حامد حدادی Hamed Haddadi

  • یادم می‌آید چند سال پیش با عصبانیت زدید شیشه رختکن را شکستید؛ بازی پیکان – صباباتری بود.

بله. آن‌موقع از داوری عصبانی بودم. یاد آن روز که می‌افتم، موهای بدنم سیخ می‌شود. حالا دیگر مثل آن‌وقت‌ها نیستم؛ خیلی آرام شده‌ام و یاد گرفته‌ام وقتی داور سوت زد و خطا گرفت دیگر کاری نمی‌شود کرد. البته از وقتی ازدواج کرده ام ، بچه خوبی شده‌ام. رفتارم عوض شده.

  • یعنی از کاری که آن روز کردید، پشیمانید؟

آن موقع دست خودم نبود. ضربه‌اش را هم خوردم. ولی دیگر این‌طوری عصبانی نمی‌شوم.

  • دوست داشتید به جای بسکتبالیست، فوتبالیست می‌شدید؟

نه. حاشیه فوتبالیست‌ها زیاد است. البته تبلیغات زیادی هم برایشان می‌شود. مطبوعات هم خیلی هوایشان را دارند. روزنامه‌ها ۷ صفحه به فوتبال اختصاص می‌دهند و ۲ صفحه به بقیه رشته‌ها.

  • البته در همان ۷ صفحه، حاشیه‌ها و دردسرها هم بیشتر است.

من معتقدم به آن مطالبی که باعث دردسر می‌شوند، نباید جواب داد. باید در میدان جواب داد ؛ مثل کاری که علی دایی می‌کند. ورزشکار، به جای  اینکه با روزنامه‌ها درگیر شود، باید توانایی‌هایش را نشان دهد.

  • وضع مالی بسکتبالیست‌ها چطور است؛ رشته بچه پولدارهاست؟!

نه بابا. بچه پولدارها می‌روند سراغ گلف و تنیس. البته بعضی بسکتبالیست‌ها وضعشان خوب است.

  • مثل حامد حدادی؟

نه، من جزوشان نیستم.

  • ماشین که حتما دارید؟

پرشیا داشتم و به خاطر بدهی فروختم اما تصمیم دارم دوباره بخرم.

  • و اما زندگی مشترک. شما خیلی زود ازدواج کردید، درست است؟

بله. هر ورزشکاری باید زود ازدواج کند. زیرا بعد از ازدواج حواسش فقط به ورزش و زندگی‌اش متمرکز می‌شود و نه مسائل حاشیه‌ای. من ۲۰ سالم بود که ازدواج کردم.

  • چطور با همسرتان آشنا شدید؟

از طریق یکی از دوستان مشترکمان باهم آشنا شدیم و به ایشان علاقه‌مند شدم. هردو اهوازی بودیم و قدمان هم که بلند بود. فکر می‌کنم بهترین تصمیمی که در زندگی گرفته‌ام، انتخاب همسرم بوده.

  • یعنی قد بلند یکی از معیارهایتان بوده؟

بله. خب، باید یک‌جورهایی به هم می‌خوردیم. قد و دستپخت خوب برایم خیلی مهم بود.

  • پس شکمو هم هستید؟

خیلی زیاد. قرمه‌سبزی و زرشک‌پلو خیلی دوست دارم. از کرفس و فسنجان هم متنفرم.

  • اگر خانمتان فسنجان درست کند که حتما می‌خورید؟

نه، نه اصلا درست نمی‌کند.

  • اگر دعوایتان بشود چی یا قهر باشید؟

آن‌وقت که دیگر غذا نمی‌خورم.

  • اگر خانمتان آشپزی بلد نبود، بازهم باهم ازدواج می‌کردید؟

بله خب، استعدادش خوب است. یاد می‌گرفت.

  • در خانه کمک هم می‌کنید؟

اگر خسته نباشم حتما.

  • مثلا چه کار می‌کنید؟

بیشتر جای لامپ‌ها را عوض می‌کنم. البته بعضی وقت‌ها ظرف هم می‌شویم.

  • خانمتان هم ورزشکار است؟

بله. شناگر است.

  • سعی نکردید به بسکتبال علاقه‌مندشان کنید؟

یک‌بار پاس دادم که بگیرد اما توپ به انگشتش خورد و شکست. موفق نشدم.

  • خودتان به شنا علاقه‌مند نشدید؟

چرا. اول بسکتبال دوست دارم، بعد شطرنج، بعد شنا. فوتبال را هم دوست دارم.

  •  آیا ورزشکاربودن شما و همسرتان باعث تفاهم بیشتر شده است؟

بله، صددرصد! اگر همسرم ورزشکار نبود، به هیچ‌وجه نمی‌توانست با شرایط من کنار بیاید. ورزشکار حرفه‌ای همیشه در مسافرت، اردو و مسابقه است و این موضوع را فقط یک ورزشکار درک می‌کند.

  • خانم میثاق ناطقی! از اینکه آقای حدادی خیلی به سفر می‌روند، ناراحت نمی‌شوید؟

نه. اتفاقا به نظرم لازم است. تنوع، به زندگی هیجان می‌دهد.

  • چه ویژگی خاصی در حامد دیدید که باعث شد با او ازدواج کنید؟

سادگی و مهربانی‌اش. حامد برخلاف جثه بزرگش، دل کوچکی دارد. خیلی خیلی مهربان است.

  • در بازی‌هایش خیلی جدی است، در خانه چطور؟

حامد در خانه، خیلی آرام است. میدان ورزش، نیاز به یک روحیه جدی دارد اما خانه، باید محل آسایش و آرامش باشد.

  • کی با هم ازدواج کردید؟

یک سال و ۵ ماه پیش.

  • واکنش اطرافیانت چه بود در برابر اینکه با یک مرد ۲ متر و ۱۸ سانتی ازدواج می‌کنی؟

همه هیجان‌زده بودند. اوایل برای من هم خیلی عجیب و جالب بود.

  • حامد گفت که بهترین انتخاب زندگی‌اش، انتخاب همسرش بوده.

برای من هم حامد بهترین انتخاب بود. از وقتی با حامد آشنا شدم، تلاشم را بیشتر کردم و یاد گرفتم برای رسیدن به هر چیزی باید تلاش کرد. از طرفی، تمرکزم روی مسائل مختلف بیشتر شده. صبورتر هم شده‌ام.

  • به کسی پیشنهاد می‌کنی که با یک مرد ۲ متری ازدواج کند؟

(می‌خندد) بله حتما؛ البته اگر روحیاتش مثل حامد باشد. حامد برای من بهترین تکیه‌گاه است. با او احساس امنیت می‌کنم.

  • شما هم ورزش می‌کنید؟

بله، البته چند وقتی است کمتر ورزش می‌کنم. قبلا برایم جدی‌تر بود. می‌خواهم استراحت کنم. زمانی که دانشجو بودم، از طریق تیم دانشگاه وارد ورزش حرفه‌ای شدم. در بازی‌های اسلامی زنان هم مقام سوم را به‌دست آوردم. ولی چند وقت است که دنبال ورزش نمی‌روم. فعلا حامد ورزش کند، کافی است.

چند هفته‌ای می‌شود که در اردو است. ۲ هفته دیگر بازی‌های آسیایی شروع می‌شود. اگر بتواند مقام خوبی بیاورد به المپیک می‌رود. آرزوی حامد، بازی در المپیک است. من هم برای رسیدن به آرزویش دعا و لحظه‌شماری می‌کنم.

  • راستی اختلاف قد شما چقدر است؟

قد من ۷۴/۱ سانتی‌متر است و قد حامد ۱۸/۲ سانتی‌متر، ۴۴ سانت اختلاف قد داریم.

Hamed Haddadi بیوگرافی حامد حدادی بیوگرافی میثاق ناطقی دوست دختر حامد حدادی گلناز (عسل) کربلایی نعمت معینی همسر حامد حدادی


ادامه مطلب ...

خبر جنجالی ازدواج حامد تهرانی با “مینا” بازیگر مشهور کره ای + عکس

خبر جنجالی ازدواج حامد تهرانی با “مینا” بازیگر مشهور کره ای + عکس

ازدواج بازیگران معروف همیشه خبر ساز بوده است و در برخی زمان ها نیز رسانه ها با گمانه زنی این اخبار را منتشر می کنند. آخرین خبر و یا گمانه زنی در مورد حامد تهرانی است که می گویند با یک بازیگر زن کره ای ازواج کرده است.

یک منبع آگاه از رابطه و ازدواج حامد تهرانی بازیگر ایرانی و ” آ او آ مینا ” بازیگر مشهور کره ای خبر داد. این دو درحال آماده شدن برای ازدواج با یکدیگرند.

همسر حامد تهرانی همسر بازیگران زن کره ای دختر کره ای بیوگرافی مینا کوون بیوگرافی حامد تهرانی ازدواج بازیگران

حامد تهرانی و همسر کره ای اش

هنوز این خبر از سوی این بازیگر و خانواده اش مورد تایید قرار نگرفته است.

ازدواج حامد تهرانی و مینا کوون در برخی سایت های ایران مطرح شده است که حامد تهرانی بازیگر خنده بازار با مینا کوون Kwon Mina خواننده و بازیگر زن کره جنوبی قصد ازدواج دارند .

حامد تهرانی علوی بازیگر جوان و خوش استایل ایران که در فیلم خنده بازار با بازی خوب خود توانست خود را در زمره بازیگران طناز ایران قرار دهد این روزها با حاشیه جدیدی رو به رو شده است .

اینگونه که پیداست خبر ازدواج حامد تهرانی جنجال بزرگی را ایجاد خواهد کرد .

مین آ ک وون Kwon Mina ( در کره جنوبی نام و نام خانوادگی را برعکس مینویسند ) خواننده زن کره جنوبی و بازیگر زن کره جنوبی در ۲۱ سپتامبر ۱۹۹۳ در بوسان کره جنوبی متولد شده است .

مینا کوون که هم اکنون ۲۳ ساله هست در گروه موسیقی آ اُ آ AOA به خوانندگی مشغول است .

مینا در چندین فیلم کره جنوبی نیز بازی کرده است .

حامد تهرانی از جمله بازیگرانی است که در زمینه موسیقی هم فعالیت دارد. او در مجموعه ” خنده ‌بازار ” در نقش‌های : ” جواد خیابانی “, ” گزارشگر ” و ” مهدی سلوکی ” بازیگر و… ظاهر شد .

* در کارنامه هنری او آثار زیر دیده می شود :

– تلویزیون: نیم‌نگاه، گذر میرزا، سه اپیزود از آینه، خنده‌بازار

– تله‌فیلم: ارث شیرین، مشکلات یک مرد محترم، ماه‌عسل و…

– ساخت موسیقی برای فیلم‌های: طلاق به سبک ایرانی، ارث شیرین، چشم‌هاتو ببند، قبر مشترک، آخرین اخطار و…

همسر حامد تهرانی همسر بازیگران زن کره ای دختر کره ای بیوگرافی مینا کوون بیوگرافی حامد تهرانی ازدواج بازیگران

گفت و گوی متفاوت ما را با این هنرمند بخوانید :
* از خودتون بگین ؟
– چی بگم ؟
* تاریخ تولددتون رو بگید ؟
– مهر ۱۳۶۴
* تحصیلاتتون در چه زمینه ای بوده است ؟
– فوق دیپلم موسیقی از دانشگاه ” سوره ” .
* از چه سالی و با کدام کارگردان کار خود را آغاز کردید ؟

– من بازی را از سال ۱۳۷۲ با یه برنامه ی کودک به کارگردانی ” علی عمرانی ” شروع کردم , ولی خوب ادامه ندادم . می شه گفت جسته گریخته بوده . بعد از آن باز هم یه کار کودک بود که در سال ۱۳۸۶ با ” شهاب عباسی ” کار کردم . تله فیلم های مختلفی هم با ” شهاب ” کار کردم و چند کار دیگر هم کردم که اسمشون رو یادم نیست .

* موسیقی را از کجا شروع کردید ؟

– از سال ۷۸ شروع کردم . حدود ۱۳ – ۱۴ ساله کار نوازندگی انجام می دهم . ساز تخصصی ام ” پرکاشن ” است . سابقه ی نوازندگی روی استیج رو دارم و با خیلی خواننده ها کار کردم و موسیقی چند تله فیلم هم ساخته ام .

* مشوق شما برای بازیگری چه کسی بود ؟

– بابام خیلی دوست داشت . پدرم که در قید حیات بودند , خیلی دوست داشتند که من بازی کنم . ولی از سال ۸۵ که پدرم رو از دست دادم , متاسفانه نشد که کارام رو ببینن . ولی خوب خانواده ام دوست داشتن , بی تاثیر نبودن .
* مهمترین تجربه ای که در بازیگری کسب کردین چه بوده است ؟
– صبور بودن .
* مهمترین خصلت یک هنرمند چیست ؟
– مردمی بودن .
* در بازیگری به دنبال چه می گردید ؟

– دنبال چیز خاصی نیستم . این که نقش هایی رو تکرار کنم که مردم بیشتر دوست داشته باشند و با مردم بتونم حرف بزنم .

* رمز ماندگاری یک هنرمند از دید شما چیست ؟

– مردمی بودن و عشق به کار . با عشق کارش رو انجام بده و هیچ وقت فکر نکنه که کارش تموم شده . چون کار ما حد نداره , کلا هنر , حالا هر هنری , حد نداره . هرچی بری , بازم هست . وقتی که هنرمندی فکر کنه که تموم شده و آخرشه , مطمئن باش روزیه که دیگه نیست .

* کاراکتری بوده که دوست نداشتین بازی کنین , ولی به خواست کارگردان بازی کردین ؟

– اون جوری نبوده که دوست نداشته باشم . کاراکترایی بوده که توقع نداشتم . مثلا نقش آقای ” خیابانی ” رو وقتی ” شهاب ” بهم گفت , شوکه شدم و در عرض ۱۰ دقیقه گریم شدم و رفتم جلو دوربین .

* کاراکتری بوده که دوست داشتید بازی کنید و به کارگردان پیشنهاد داید ؟

– آره . نقش خاصی نبوده . مثلا من نقشی رو به ” شهاب ” می گفتم و اگه اون قبول می کرد , بازی می کردم . این جور نبوده که من بگم , ولی ” شهاب ” مخالفت کنه و من اصرار کنم . چون حتما به صلاحم بوده و از دید کارگردان بهتر بوده . ولی مثلا نقش ” رها اعتمادی ” رو من پیشنهاد دادم به ” شهاب ” . ” شهاب ” اصلا اون برنامه رو ندیده بود . اولشم گفت : ” نمی شه ” . ولی با حالت دودلی گفت . ولی دو آیتم رو که گرفتیم , گفت : ” این آیتم خوبی می شه . “

* از کدوم آیتم ها خوشتون میاد ؟

– همه آیتم ها رو دوست دارم . هرکدوم از آیتم ها رنگ و بوی خاص خودشو داره . ولی خوب آیتم آقای ” شهیدی فر ” , آیتم ” فیتیله ” رو از آیتم هایی که این اواخر پخش شد و از قدیمی ها , آیتم ” بیمارستان ” رو خیلی دوست داشتم و آیتم های ” چهارپایه داغ ” , ” مسابقه سریالی ” ….. ” ۹۰% ” رو هم دوست دارم .

* از آیتم هایی که خودتون بازی کردین , به کدام کاراکتر ها علاقه مندید ؟

– آقای ” خیابانی ” , ” گزارشگر ” , ” فرزاد فرزین ” و ” رها اعتمادی ” .

* با کدام یک از همکارانتون احساس صمیمیت بیشتری داشتید ؟

– با ” شهاب عباسی ” که قبل از ” خنده بازار ” رفیق بودم . توی جریان ” خنده بازار ” با ” یزدان فتوحی ” , ” سیاوش مفیدی ” و ” ابراهیم شفیعی ” صمیمیم .

* بازیگری هم هست که با هم ارتباط خانوادگی داشته باشین ؟

– ” شهاب عباسی ” .

* قشنگترین سکانس یا دیالوگی که تا به حال بازی کردین , چه بوده است ؟

– چیز خاصی نبوده که بتونم بگم .

* مگه می شه ؟! شما چه بازیگری هستید که خاطره ای هم از کارهاتون ندارین ؟

– ” خنده بازار ” همش خاطره است . یه جا ازم پرسیدن : ” بهترین خاطره ات از خنده بازار؟ گفتم : ” خنده بازار خودش قشنگترین خاطره است . سخته بخوای یه تیکه اش رو بگی .”

* مردم چقدر براتون اهمیت دارن ؟

– خیلی , خیلی زیاد . من واقعا از نظرات مردم سعی می کنم استفاده کنم . بیشتر در ارتباطم با مردم , اکثرا یا تعریف می کنند و یا به انتقاد می پردازند . تعریف رو که واقعا خیلی لطف دارند , ولی انتقاد رو بیشتر دوست دارم .

* طرفدار چه تیمی هستید ؟

– پرسپولیس ….. پرسپولیسی دو آتیشم .

* از تیم های خارجی چطور ؟

– یکی منچستر رو دوست دارم ….. اسپانیا و رئال رو هم دوست دارم .

* رنگ زندگی از دیدتون چه رنگیه ؟

– بهش فکر نکردم ( می خندد ) …. نمی دونم . رنگ زندگی ….. می شه گفت سبز , بعضی موقع ها هم خاکستری .

* صدای کدوم خواننده را دوست دارید ؟

– من صدای ” حمید حامی ” , ” نیما مسیحا ” , ” حمید خندان ” و ” فرزاد فرزین ” رو خیلی دوست دارم .

* کار کدوم مجری رو می پسندید ؟

– ” فرزاد حسنی ” , ” علی ضیاء ” و آقای ” حسینی ” .

* در پایان هم یک جمله ی یادگاری برای هوادارانتان بگویید ؟

– دوستون دارم . امیدوارم بهتر بشم … امیدوارم جوری باشم که همیشه دوستم داشته

باشند .

ازدواج بازیگران بیوگرافی حامد تهرانی بیوگرافی مینا کوون دختر کره ای زن کره ای همسر بازیگران همسر حامد تهرانی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی و عکس های کوآن مینا بازیگر کره ای ، “همسر حامد تهرانی” کمدین ایرانی

تصاویر کوآن مینا,کوآن مینا همسر حامد تهرانی

کوان مینا Kwon Mina بازیگر و خواننده زن کره جنوبی

کوان مینا Kwon Mina بازیگر و خواننده زن کره جنوبی در ۲۱ سپتامبر ۱۹۹۳ میلادی در بوسان کره جنوبی متولد شده است. مینا کوان در گروه موسیقی AOA به خوانندگی مشغول است. در سال ۲۰۱۳ نیز با حضور در برنامه ویژه نوجوانان رسما وارد عرصه بازیگری شد و با سریال آخر هفته ای مزرعه مدرن در کره جنوبی به شهرت و معروفیت رسید.

تصاویر کوآن مینا,کوآن مینا همسر حامد تهرانی

کوان مینا Kwon Mina در ۲۱ سپتامبر ۱۹۹۳ میلادی در بوسان کره جنوبی متولد شده است

تصاویر کوآن مینا,کوآن مینا همسر حامد تهرانی

مینا کوان در گروه موسیقی AOA به خوانندگی مشغول است

%d8%b9%da%a9%d8%b3%d9%87%d8%a7%db%8c_%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af_%da%a9%d9%88%d8%a2%d9%86_%d9%85%db%8c%d9%86%d8%a7_%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1_%da%a9%d8%b1%d9%87_%d8%a7%db%8c_

آ او آ مینا همسر کره ای حامد تهرانی علوی + بیوگرافی و عکس

%da%a9%d9%88%d8%a2%d9%86_%d9%85%db%8c%d9%86%d8%a7_

تصاویر کوآن مینا،کوآن مینا همسر حامد تهرانی

تصاویر کوآن مینا،کوآن مینا همسر حامد تهرانی

کوان مینا Kwon Mina بازیگر کره جنوبی

image_1479326539_72252079

تصاویر کوآن مینا,کوآن مینا همسر حامد تهرانی

مینا کوان همسر حامد تهرانی


ادامه مطلب ...