۴ دیدنی مورد علاقه خانواده ها در کوالالامپور
وقتی که سفر شما خانوادگی باشد باید به دنبال جاذبه هایی باشید که کل خانواده از دیدن آن لذت ببرند و در این شرایط پیدا کردن یک مقصد گردشگری مقداری سخت میشود.
به گزارش آلامتو و به نقل از الی گشت؛ اگر در فکر برنامه ریزی یک سفر در تعطیلات هستید چرا کوالالامپور را انتخاب نمی کنید؟ اینجا تا دلتان بخواهد پر است از جاذبه ها و مکان های دیدنی.
کوالالامپور ،پایتخت مالزی است که به سرعت در راه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و در ابعاد مختلف پیشرفت های زیادی داشته است. این شهر هر ساله میزبان حدود ۹میلیون گردشگر است که به عنوان یکی از پر بازدید ترین شهرهای جهان شناخته شده است. این شهر مانند ظرفی مخلوط از مالایی ها، چینیان و هندی ها است که آمیزه ای فرهنگی از این ۳نژاد را به وجود آورده است. در عین حال به دلیل زیرساخت های توسعه یافته شهر غربی و مدرنی است. در ماه نوامبر گذشته، من با خانواده ام به این شهر سفر کردم و به دیدار جاذبه هایی که محوریت خانوادگی دارد و تمام افراد خانواده ام می توانستند از آن لذت ببرند، رفتیم. با ما همراه باشید تا این جاذبه ها آشنا شوید.
هند کوچک واقع در نزدیکی ایستگاه Sentral که به عنوان یک مرکز جمعیت هند در کوالالامپور معروف بوده و جذابیت زیادی برای گردشگرانی که به دنبال کشف فرهنگ و سنت های هندی هستند، دارد. ما از این جاذبه ۲ روز پیش از جشنواره دیپاوالی (جشنواره نور) بازدید کردیم. بنابراین ما از نزدیک شاهد این جشن بودیم. مغازه های فروش وسایل آتش بازی در این روزها پر رونق بودند و در گوشه گوشه این منطقه صدای موسیقی زنده هند به گوش می رسید. برای کسانی که به دنبال خرید لباس هند و چشیدن غذاهای اصیل هندی هستند این مکان بسیار جای خوبی است. گویا شما در آن واحد به دو کشور سفر کرده اید.
میدان مردکا عنوان یک پارک تاریخی و تفریحی معروف در کوآلالامپور است. در این محل، پرچم مالایا برای اولین بار در سال ۱۹۵۷ به اهتزاز درآمده است. سرسبزی وسیع و زمین بزرگ بازی برای بچه ها از جمله نکات مثبت میدان مردکا است. در مجاورت میدان نیز ساختمان هایی تاریخی نظیر خانه سلطان عبدالصمد و مجتمع سلطنتی سلانگور برای بازدید گردشگران وجود دارد. البته توصیه من اینست که شب به دیدن میدان مردکا بروید. چرا که این پارک در زمان تاریکی نیز با لامپ های زیبا مانند روز بسیار روشن است و همراه با نسیم خنکی که می وزد، می تواند جای مناسبی برای استراحت شما پس از یک روز پر مشغله باشد.
مالاکا در ۱۵۰ کیلومتری جنوب شرقی کوالالامپور واقع شده است و لقب کوچک ترین ایالت مالزی را یدک می کشد. البته این ایالت به دلیل میراث فرهنگی و تاریخی غنی که در خود جای داده است، به عنوان دولت تاریخی مالزی نیز شناخته می شود. بسیاری از کلیساها، قلعه و خانه های قدیمی که در مالاکا وجود دارد، به این دلیل که این ایالت مدت زمان زیادی مستعمره کشورهای پرتغال و هلند بوده، رنگ و بوی اروپایی دارد. از جمله جاذبه های معروف در مالاکا رودخانه می کروز است. قلعه FAMOSA و برج مالاکا نیز از دیگر دیدنی های این منطقه است که گردشگران در بالای این برج می توانند یک نمای پانوراما ۳۶۰ درجه از تمام شهر را به نظاره بنشینند.
برج های دوقلوی پتروناس را می توان مشهورترین ساختمان نمادین در کشور مالزی دانست، که در فهرست رکوردداران آسمان های خراش های جهان نیز وجود دارد. البته این برج تا پیش از ساخت آسمان خراش تایپه بلندترین آسمان خراش در جهان بود. علاوه بر جاذبه ای که در بالای برج برای دیدن از کل کشور مالزی وجود دارد، در پایین این برج نیز می توانید از بازار و پارک زیبایی که وجود دارد، دیدن کنید. چرا که در هر روز ۱۰۰۰ بلیط برای بالا رفتن از برج فروخته می شود که ممکن است شما نتوانید آن را تهیه کنید. پس ناراحت نباشید و خود را به مشاهده از دیدنی های پایین برج مشغول کنید.
چند سال قبل و درست بعد از اینکه تب خودروهای شاسی بلند مخصوصا به واسطه حضور محصولاتی از خودروسازان کرهای و ژاپنی در کشور ما داغ شد، حضور نمونههایی با قیمت پایینتر از این کلاس که با شرایط بودجهای کم سازگار باشد، به شدت حس میشد. از این رو کمکم شاهد عرضه شدن خودروهای شاسی بلند از برندهای چینی بودیم که پیش از آن فقط محصولات سدان و نسبتا جمع و جور آنها را در خیابانها میدیدیم. به دلیل اشتیاق بالای خریداران برای داشتن خودرویی شاسی بلند، خیلی تفاوت نداشت که چه خودرویی با چه کیفیت و اعتباری عرضه میشد، بلکه جزء اولینها بودن خودش حکم موفقیت در بازار آشفته خودروی کشور ما را داشت. یکی از این شاسی بلندها که ورود به موقعی را به کشورمان داشت و توانست به لطف حضور چندین ساله با برخی از مدلهای سدان و همینطور پشتیبانی نسبتا معتبر توسط شرکتی همچون کرمان موتور، فروش خوبی را تجربه کند، لیفان X60 است.
لیفان X60 را میتوان خودرویی خاص محسوب کرد، البته نه به دلیل طراحی یا مشخصات فنی، بلکه از این جهت که اولین تجربه کمپانی لیفان در زمینه ساخت خودروی شاسی بلند است که در سال ۲۰۱۰ میلادی و برای اولین بار به صورت یک نمونه مفهومی در نمایشگاه خودروی شانگهای به نمایش درآمد. قبل از ورود این خودرو به بازار کشورمان، خودروی چینی دیگری هم در کلاس شاسی بلند کوچک شهری با عنوان MVM X33 در بازار حضور داشت که بعد از آن این دو خودرو به دلایل مختلفی از جمله قیمت، ابعاد، امکانات و… نسبتا مشابه، به نزدیکترین رقبا برای هم تبدیل شدند. لیفان X60 ابتدا در نسخه دندهای عرضه شد و سپس مدل ۲۰۱۵ آن به صورت اتوماتیک از نوع CVT وارد بازار فروش شد. اخیرا هم نسخه ۲۰۱۶ این خودرو باکمی تغییرات ظاهری در جلوپنجره و چراغها توسط شرکت لیفان در دست تولید قرار گرفته است. البته این نسخهها از لحاظ فنی و عملکردی تفاوت و تغییر خاصی را به خود ندیدهاند و ما در ادامه قصد داریم تا به صورت مختصر و مفید به بررسی آن بپردازیم.
طراحی ظاهری و فضای کابین
همیشه هنگام بررسی مبحث طراحی برای خودروهای چینی، اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود، یافتن الگوی طراحی برای آن محصول است. به عبارت سادهتر، باید دید که لیفان X60 از لحاظ ظاهری از کدام خودروی معروف کپی شده و یا اینکه بیشترین شباهت را به آن دارد. برای X60 نظرات متفاوتی مطرح شده اما به عقیده بسیاری از کارشناسان این خودرو از لحاظ ظاهری به تویوتا راوفور نسل قبلی و تاحدودی هم به هیوندای سانتافه نسل گذشته شباهت دارد. البته نمیتوان گفت که دقیقا کپی برداری از آنها صورت گرفته اما تاحدود زیادی الگو برداری قابل مشاهده است. البته این الگوبرداری در ترکیب با افکار و ذهنیت چینیها، نتیجه نسبتا خوبی را به ارمغان آورده است. لیفان X60 از لحاظ تقسیمبندی کمپانی و همینطور با توجه به ابعاد و امکاناتش، در کلاس D قرار میگیرد که بهعنوان یک شاسی بلند کوچک شهری و خانوادگی عرضه شده است. ابعاد آن به صورت ۴۳۲۵ میلیمتر طول، ۱۷۹۰ میلیمتر عرض و ۱۶۹۰ میلیمتر ارتفاع است و فاصله دومحور آن به ۲۶۰۰ میلیمتر میرسد.
با نگاهی به ظاهر خودرو میتوان نقاط قوت خوبی را مشاهده کرد که تا حدودی با الزامات طراحی روز خودروها همخوانی دارند. روی هم رفته زبان طراحی لیفان برای این خودرو ترکیب سادگی با یکسری المانها همچون خطوط مستقیم نسبتا برجسته و برآمدگیها و بخشهای به اصطلاح متورم است که باعث شده ظاهر کلی آن جسورانه و جذاب شود. استفاده از یک جلوپنجره کرومی ساده در کنار چراغهایی شبیه به فرم چشمهای تیزبین شاهین و همینطور قوس نسبتا بزرگ روی چرخها، همگی جزء برگ برندههای لیفان X60 در زمینه طراحی ظاهری هستند. به لطف استفاده از آینههای جانبی بزرگ، راننده به خوبی میتواند هنگام رانندگی به اطراف احاطه داشته باشد. موضوع تمرکز برروی طراحی چراغها را در قسمت پشتی هم میتوان دید که باتوجه به استفاده از سیستم نوردهی LED و فرم ذوزنقه شکل، جلوه خوبی را ایجاد کرده است.
در نسخه ۲۰۱۶ لیفان X60، علاوه بر تغییرات خطوط جلوپنجره، شاهد اضافه شدن بخش پلاستیکی برروی قوس روی چرخها، رینگهای ۱۶ اینچی با طراحی جذابتر و همینطور خطوط LED متفاوت در چراغهای عقب هستیم.
با ورود به فضای داخل کابین این خودرو، همانند دیگر مدلهای چینی تولید شده در این بازه قیمتی، با کیفیت مواد متوسط و روبه پایین مواجه هستیم. چیدمان کلی داشبورد بسیار ساده ولی در عین حال زیباست. اگر در زمینه کپی برداری ظاهر بیرونی X60 از روی تویوتا راوفور کمی تردید وجود داشت، اما اینجا با قاطعیت باید گفت که شما با یک کپی برابر با اصل وبهرو هستید. در بسیاری از قسمتها از پلاستیک نوع خشک و سفت استفاده شده است. نورپردازی اجزاء داشبورد، مخصوصا جلوآمپر دیجیتالی بسیار دلنشین است و هنگام رانندگی در شب تجربه خوبی را منتقل میکند.
فضای داخل کابین از ابعاد خوبی برخوردار است و سرنشینان به راحتی میتوانند در سفرهای طولانی مدت از آن لذت ببرند. شاید نبود امکان تنظیمات مناسب برای صندلیها، مخصوصا راننده کمی آزاردهنده باشد اما نشیمن راحت و بدون مشکل در این بخش نقطه قوت خوبی محسوب میشود.
فضای پا برای سرنشینان عقب بسیار خوب است و صندلیها قابلیت تا شدن دارند تا اگر نیاز باشد وسایل و یا تجهیزات بزرگ را برای جابهجایی در داخل خودرو قرار داد. حجم صندوق عقب در حدود ۴۰۵ لیتر است که با تا کردن صندلیها، فضایی با حجم ۱۱۷۰ لیتر در اختیار قرار میگیرد.
پیشرانه و عملکرد
همیشه هنگام خرید یک خودرو، توجه به اطلاعات فنی و هیمنطور عملکردی از موارد مهم به حساب میآیند. لیفان X60 به یک پیشرانه ۱.۸ لیتری ۴ سیلندر از نوع بنزینی و با قابلیت زمان بندی متغیر هوشمند سوپاپها (VVT-i) مجهز شده که میتواند در ۶۰۰۰ دور در دقیقه، قدرت ۱۳۱ اسب بخاری را تولید کند. همچنین این پیشرانه توانایی رسیدن به گشتاور ۱۶۸ نیوتن برمتری را در ۴۲۰۰ دور دردقیقه دارد. بر اساس اطلاعات اعلامی، برای رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر برساعت به چیزی در حدود ۱۱ ثانیه زمان نیاز است و حداکثر سرعت نیز به ۱۷۰ کیلومتر برساعت میرسد. طراحی پیشرانه برعهده شرکت ریکاردو انگلستان بوده و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، پایه اصلی آن موتور ۱ZZ-FE است که به تویوتا کرولا نسل قدیم تعلق دارد. از این خودرو نباید انتظار خیلی زیادی برای شتابگیری، قدرت مانور بالا و همینطور سرعت زیاد داشت.
برای اینکه خودرو پویایی قابل قبولی داشته باشد، حتما باید دور موتور به صورت مداوم بالای ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ دور در دقیقه باشد. در تستهای رانندگی صورت گرفته بسیاری به این موضوع اذعان داشتهاند که تعویض دنده سوم این خودرو باید خیلی زود انجام شود و حتی گاهی میتوان از دنده دو مستقیم به دنده چهار رفت! شاید قدرت مانور و چالاکی خودرو خیلی باعث ذوق زدگی نشود اما انتقال قدرت نرم توسط گیربکس ۵ دنده و یا در مدل جدید از طریق سیستم اتوماتیک CVT، بسیار خوب و در مقایسه با تولیدات وطنی تقریبا بدون مشکل است. همچنین این خودرو به لطف بهرهمندی از سیستم تعلیق فنر حلقوی با ستون مک فرسون در قسمت جلو و تیرچه یک تکه محور عقب و فنر حلقوی در قسمت عقب، تجربه رانندگی نرم و راحتی را برای سرنشینان فراهم کرده است.
بهطور کلی عملکرد خودرو در خیابان و جاده قابل قبول است اما به هیچ عنوان نباید انتظار داشت که در مسیرهای خاکی و ناهموار حرفی برای گفتن داشته باشد. در واقع به دلیل اینکه این خودرو به سیستم چهار چرخ متحرک مجهز نیست و انتقال قدرت فقط در محور جلو انجام میشود، رانندگی آفرود برای آن امکانپذیر نیست. ترمزگیری لیفان X60 و عکسالعمل آن نسبت به فشردن پدال ترمز بسیار خوب است که این به لطف سیستم ترمز چهار چرخ دیسکی و بهرهمندی از فناوری ABS+EBD حاصل میشود. بد نیست بدانید که در یک سیکل ترکیبی مصرف سوخت این خودرو در مدل دندهای، به ازای هر صد کیلومتر رانندگی به ۸.۲ لیتر میرسد.
آپشن و قیمت
کرمان موتور لیفان X60 را در دو مدل دندهای و اتوماتیک از نوع CVT عرضه کرده است. به صورت عمومی امکانات و آپشنهایی نظیر سیستم کولر و تهویه مطبوع، آئینههای جانبی برقی، کیسه هوای راننده و سرنشین جلو، ترمز ABS چهارکاناله و EBD، سنسور دنده عقب، قفل ایمنی کودک، چراغ ترمز سوم، گرم کن شیشه عقب، سانروف دوحالته برقی با شیشه چاپ سیلک مانع تابش مستقیم نور خورشید، شیشه بالابر برقی، برف پاککن عقب، چراغ مهشکن جلو و عقب، درب بازکن صندوق و باک از داخل، قفل مرکزی و سیستم هشدار دهنده باز بودن درب، سیستم ضد سرقت، فرمان هیدرولیکی تلسکوپی قابل تنظیم، سیستم تنظیم چراغها، پرده شیشه عقب، سیستم CD با ۶ بلندگو را میتوان در لیفان X60 مشاهده کرد. بد نیست به این موضوع هم اشاره کنیم که این خودرو از لحاظ ایمنی فقط توسط موسسه چینی CHINANCAP تحت آزمون قرار گرفته و موفق شده که ۴ ستاره ایمنی را دریافت کند.
البته باید گفت که در نمونه اتوماتیک و همینطور به صورت آپشنهای اضافی میتوان از مواردی همچون صندلی چرمی، سنسور نور جهت روشن شدن اتوماتیک چراغها، دوربین دنده عقب، سیستم پخش DVD با ۶ بلندگو و کنترل سیستم پخش روی غربیلک فرمان بهرهمند شد. کرمان موتور برای مدل دنده دستی لیفان X60 قیمت ۵۵ میلیون تومان را تعیین کرده و این درحالیست که نسخه دنده اتوماتیک این خودرو با قیمت ۶۲ میلیون تومان عرضه شده است.
خانواده پایهگذار بخش مهمی از سرنوشت ما اسـت و در تعیین سبک و خطمشی زندگی و آینده، اخلاق، صحت و سلامتروانیمان نقش بزرگی برعهده دارد. رشد عاطفی و سلامتروانی کودک به خانواده و محیط خانوادگی بستگی دارد.
در کانون خانوادههای نابسامان، خانوادههایی که از فروغ هرگونه محبت، گرم و روشن نشده اسـت، دشواری کودکان از شیطنتها و شلوغکردنهای ساده شروع میشود و به انواع بزهکاریها، طغیانها، انجامدادن اعمال شنیع و جنایات و عمل منافی عفت و دزدی منتهی میشود. محرومیت عاطفی که معمولا از تیرگی روابط خانوادگی به وجود میآید، یکی از علل مهم بزهکاری نوجوانان اسـت.
وضعیت مغشوش خانواده، ستیز و... اختلاف بین پدرومادر و رفتار خشونتآمیز والدین، از علل مهمی اسـت که جوانان را دچار نگرانی و ناامنی کرده، در خود فرو میبرد و به کنارهگیری دیگران بهویژه پدرومادر میکشاند. جوان در چنین شرایطی روابط خود را با والدین گسسته، گاه در نتیجه فشار یا خواست درونی ناچار میشود برای ارضای نیازهای مادی و معنوی خود یا انتقام گرفتن از والدین بهخاطر محرومیتها و سختگیریهای نابجای آنها دست به کارهای خلاف بزند.
گاهیاوقات خانوادههایی که در آن پدر و مادر از هم جدا نشدهاند، نسبت به خانوادههای گسسته اثر مخربتری روی فرزندان دارند، بدینمعنی که اگر اولیا با هم تجانس و توافق نداشته و همیشه درحال نزاع و مشاجره باشند، کودک احساس حقارت و ناامنی شدیدی خواهد کرد. اغلب اوقات منشأ اضطراب بزرگسالان را میتوان در اختلاف پدر و مادر آنها در زمان کودکی یافت.
البته باید متذکر شد که اختلاف والدین لزوما باعث ایجاد اختلالات روانی کودکان نمیشود، زیرا گاهی کودکانی بودهاند که با وجود خانواده ناآرام توانستهاند به خوبی با محیط خود سازش یابند و زندگی سالمی داشته باشند. ولی به طورکلی اغلب کودکانی که در خانوادههای غیرعادی پرورش پیدا میکنند، تحتتأثیر سوء آن قرار خواهند گرفت.
تعارض ازدواجی برای کودکان، پیامدهای بدی دارد. کودکان و نوجوانان والدینی که تعارض مکرر شدید دارند و آنها که مشکلات را به روش خصمانهای حل میکنند، مشکلات عاطفی و رفتاری بیشتری داشته و نسبت به کودکان خانوادههای متعادل، عزتنفس پایینتری دارند.
محققان پی بردهاند که ناسازگاری ازدواجی والدین با ناسازگاری ازدواجی فرزندانشان در سالهای بعدی رابطه دارد. وقتی والدین حسود، کجخلق، منتقد، سلطهگر و زود خشم هستند، بچههای آنها این روند را در روابط ازدواجی خودشان ادامه میدادند.
تعارض والدین برای رفاه عاطفی و رفتاری کودکان زیانبار اسـت. طبق تحقیقات انجام شده اگر والدین در تعارض قبل از طلاق باشند برای کودکان بهتر اسـت که آنها طلاق بگیرند تا به ازدواج ادامه دهند.
از هم گسیختگی یک خانواده معمولا تأثیر ژرفی در زندگی اعضای آن میگذارد و حتی گاهی آنها را به بیسازمانی شخصیتی یا بیسازمانی شخصیت که یکی از کجرویهای اجتماعی اسـت، سوق میدهد. محیط خانواده رابطه مستقیمی با بروز رفتار انحرافی و ارتکاب جرم دارد و از هم گسیختگی خانواده غالبا منجر به فرار کودکان از منزل، مدرسه و ولگردی میشود.
قبل از بچهدار شدن به نوع رابطه و چگونگی رفتار با فرزندانتان فکر کنید
شاید بتوان گفت که آمادهسازی برای پدر یا مادر شدن و ایفای چنین نقشی در طول زمان کودکی به وجود میآید، مراقبتی که از کودک صورت میگیرد، برای آمادهسازی عاطفی و دادن الگوی عینی جهت ایفای نقش والدینی کودک در آینده سودمند اسـت.
از نظر پارسونز، احساس ایمنی به دوران کودکی محدود میشود، در این دوران کودک، محبت بیقیدوشرط والدین را دریافت میکند. خانواده، اساسیترین نهاد «جامعهپذیرکردن» کودکان، بهویژه در سالهای حساس اولیه زندگی اسـت. خانواده، تحتشرایط صحیح، کودکان را آماده میسازد تا تواناییهای بالقوه خود را شناسایی کنند و بهعنوان افراد بالغ نقشهای سودمندی را درجامعه برعهدهگیرند.
کودکان در فرآیند جامعهپذیری در خانواده، امر و نهی والدین، تقلید و همانندسازی را که از مهمترین شیوههای انتقال ارزشها، هنجارها و سنتهای اجتماعی اسـت، یاد میگیرند. درحقیقت در خانواده اسـت که کودکان میآموزند چهچیزی درست یا چهچیزی غلط اسـت و چهچیزی خوب یا چهچیزی بد اسـت.
عدممراقبت دقیق والدین و بیتوجهی آنان به امر تعلیموتربیت فرزندانشان، اساس کجرویها را در کودکی پایهگذاری میکند که این امر در نوجوانی با شدت و حدت ظاهر میشود.
مهمترین عوامل موثر در بزهکاری فرزندان، روش تربیتی نارس یا اختلال در شبکه ارتباطی خانواده اسـت، والدینی که با کودکان خود مهربان نیستند بیشتر احتمال دارد که فرزندانی بزهکار داشته باشند.
افزایش احتمال بزهکاری در خانوادههایی وجود دارد که والدین از روشهای انضباطی بسیار سختگیرانه یا بسیار بیبندوبار و فریبنده استفاده میکنند یا شیوه انضباطی به جای آنکه مبتنیبر استدلال باشد مبتنیبر تنبیه بدنی اسـت یا والدین نسبت به فرزندان خود بهجای آنکه گرم و صمیمی و عاطفی باشند، بیتوجه، غافل و تمسخرکننده هستند.
بچه انسانی اسـت که اعمالی از او سر میزند، برای آنکه حس عزتنفس را در کودک تقویت کنید، باید بین بچه و اعمال او تفاوت گذاشت، بچهای شکست میخورد، شکست خورده نیست، بلکه انسانی اسـت با امکان و فرصت تازه برای رشد و شکوفایی بهتر.
فرزندان نیاز دارند تا والدینشان با آنها بنشینند و صحبت کنند و بهبازی و شوخی بپردازند. بعضی از والدین به این مسائل توجه نمیکنند آنها با این کار، نسبت به فرزندانشان غفلت میورزند. باید حد و حدودی برای خواسته فرزندان تعریف کرد. تفاوت بین رفتار درست و نادرست به آنها آموخته شود.
یکی از موثرترین عوامل توسعه روابط بین والدین و فرزندان، دلگرمکردن فرزندان اسـت. با این کار بر نقاط قوت و محاسن او تأکید میشود و اعتمادبهنفس و عزتنفس را در او بهوجود میآورد. برای اینکه کودکان به خودشان اعتقاد پیدا کنند، باید به آنان اعتقاد داشت. برای اینکه کودک احساس لیاقت کند، باید گاهگاهی او را تشویق کرد. هر کودکی برای داشتن احساس امنیت باید حداقل یک نفر را دوست داشته باشد و توسط یک نفر دوست داشته شود.
ایجاد عشق و علاقه بین فرزندان و والدین بستگی به نحوه بهوجودآوردن ارتباط بین آنان دارد. جو خانواده ممکن اسـت رقابتی یا همکارانه، خصمانه یا دوستانه، استبدادی یا اختیاردهنده، منظم یا توأم با هرج و مرج باشد. جو خانواده، مدلی از روابط انسانی را به کودکان عرضه میدارد.
فشار و خشونت رفتار والدین به نوبه خود موجب اختلال عصبی در کودکان و نوجوانان میشود، محیط و رفتار نامناسب خانواده یکی از انگیزههای بزهکاری در کودکان و نوجوانان اسـت. کودکانی که از عطوفت و محبت والدین برخودار نباشند به دشواریهای روانی دچار میشوند. پدران و مادران نخستین کسانی هستند که میتوانند اضطراب را در نوجوانان پدیدآورند.
روابط نادرست والدین با کودک از نظر مهرورزی و عاطفی و سختگیریهای افراطی آنها ازجمله عوامل انحراف نوجوان اسـت. روابط والدین با فرزند باید براساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد تا اعتمادبهنفس را در نوجوانان ایجاد کند. کانون سرد و بیفروغ و خالی از محبت و نوازش خانواده، اثر شومی در کودک بهجا میگذارد.
پرخاشگری، بزهکاری و سایر مشکلات رفتاری نمایانگر اختلالاتی در روابط بین والدین و نوجوانان اسـت. از آنجا که دلبستگی بهخانواده ارتباط معکوسی با دلبستگی به همسالان دارد، هر قدر نوجوان به دلیل احساس تعلق که در خانواده از آن محروم اسـت، به گروه همسالان جذب شود، خانواده بیشتر او را طرد میکند و او بیشتر جذب همسالان ناهنجار خود میشود.
مشکلات مالی و فقر میتواند بر آینده فرزندان تأثیر گذارد
فقر بیگمان به وجودآورنده سختیها و ناملایماتی اسـت که اگر نتوان در برابر آنها مبارزه کرد، خواه، ناخواه انسان را بهزانو درمیآورد. بیشتر محرومیتها و برآوردهنشدن تمایلات که باعث عدماطمینان اجتماعی میشود، متکی به عامل فقر اسـت و نمیتوان آن را نادیده گرفت. بحران اقتصادی و کاهش درآمدها و در نتیجه، فقر عمومی رابطه نزدیکی با جرایم نوجوانان دارد. ناکامی ناشی از فقر و تنگدستی کودک را به انحرافات گوناگون میکشاند.
آلفرد مارشال در کتاب «تئوریهای اقتصادی سرمایهداری» مینویسد: «در محیط فقر، بهویژه در مناطق پرجمعیت، فقر اقتصادی موجب از میان رفتن و پژمرده شدن استعدادهای انسانی میشود، جنایت، فحشا، فساد و رفتار خلاف اخلاق در درجه اول ناشی از فقر اسـت.»
به این ترتیب، کوشش او برای فقرزدایی چهبسا در مجاری غیرقانونی ضداجتماعی افتاده و به جنایت کشیده شود. تنگدستی در خانواده باعث میشود زنان برای تأمین موادغذایی و نیازهای زندگی از ایفای وظایف خود عاجز باشند به نحوی که تربیت فرزندان را رها ساخته و به کار در خارج از منزل بپردازند، همبستگی مثبت بین میزان طلاق و فقر وتنگدستی وجود دارد.
نداشتن مسکن مناسب برای خانوادهها، تفریحات سالم و پرکردن اوقات فراغت برای فرزندان و همچنین عدم توانایی این خانوادهها جهت محافظت فرزندان از مفاسد موجود در محیطهای ناسالم و معاشرت با افراد ناباب همگی ناشی از فقر و تهیدستی خانواده اسـت.
برخی جامعهشناسان فقر و بینوایی را از عوامل بهوجود آورنده جرم دانسته، میگویند که در فرد تهیدست عقده حقارت ایجاد میشود و او را به ارتکاب جرم وامیدارد، غالبا دخترانی که منحرف شدهاند از یکسو دارای زندگی محقر بوده؛ ولی از سوی دیگر، تمایل داشتهاند لباسهای فاخر و تجملات دیگر داشتهباشند.
جوانانی که باید در همان اتاق پدر و مادر خود یا سایر برادران و خواهران بزرگتر یا کوچکتر زندگی کنند و ناچارند هرگونه صدا، تمایل، سلیقه متضاد و دخالتهای بجا و بیجای دیگران را از نزدیک احساس و تحمل کنند، واجد آمادگی بیشتری برای ارتکاب جرم هستند. از نظر آسیبشناسی اجتماعی، بیکاری و فقر نیز میتواند عامل عمدهای در پیدایی نابسامانیهای رفتاری و روانی و در نتیجه موجب بالا رفتن انواع کجروییهای اجتماعی بهخصوص اعتیاد به مواد مخدر و حتی خودکشی باشد.
نابسامانیهای اقتصادی- اجتماعی از قبیل فقر، تورم، گدایی، بیکاری، فقدان امنیت مالی و حقوقی و دیگر عواملی که باعث محرومیت میشوند، زمینه مساعدی را برای انواع مختلف آسیبهای اجتماعی چون خودکشی، سرقت، اعتیاد به موادمخدر، الکلیسم، طلاق و گدایی و... فراهم میآورد.
آگاهی در مقابل وظایفی که نسبت به فرزندان باید داشت باشیم
خانواده مهمترین و اصیلترین رکن و اساس هر جامعه اسـت و هر شخص بسته به اینکه چه نوع تربیتی در خانواده به دست آورده، طبق همان یادگیری در جامعه عمل خواهد کرد. والدین شخصیت کودک را رنگ میدهند، خطمشی و رفتار او را در زندگی معین میکنند و براساس روش تربیتی خود، کودکی آرام یا متعادل میپرورانند.
نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف اسـت برای والدین (ماده1168ق.م) و هر فردی، شایسته احراز مقام پدری و مادری نیست، درست اسـت که بلوغ و رشد جسمی زمینه را برای ازدواج فراهم میکند اما قبل از ازدواج باید به وظایف خود آشنا و بهمسائل کلی تربیت آگاه و در قبال مسئولیت خود هوشیار باشند.
نقش والدین در شکلگیری شخصیت فرزندان بهخصوص در کودکی و نوجوانی و موفقیت آنان در مسیر زندگی بسیار مهم اسـت. والدین با تأمین فضای امن و پرمحبت و سازنده و ارایه الگوهای مثبت، بهترین تکیهگاه برای فرزندان بوده و سبب ایجاد و افزایش اعتماد به نفس در آنان میشوند.
90درصد ارزشها در 8سال اول کودکی شکل میگیرد. یعنی شخصیت انسان در این سالها، شکل میگیرد. اغلب مشکلات رفتاری ناشی از عدم توجه و پیشگیری از افتادن در دام مشکلات، مربوط به این مرحله سنی اسـت. هر رفتار نادرست کودک، نتیجه طبیعی بیتوجهی و سستی در تربیت او در این مرحله آغازین سنی اسـت.
باید قبل از بروز بعضی مشکلات رفتاری به فکر پیشگیری بود، چون اگر ظاهر شوند، علاجشان سخت خواهد بود. زیرا در وجود کودک نقش بسته و آنها را به دور از چشم والدین، تمرین کرده اسـت تا به صورت عادت و ملکه درآمدهاند؛ بنابراین در این صورت درمان آنها سخت خواهد بود.
فرزندان در کودکی بیش از هر مقطع دیگری تحتتأثیر تلقین و عادت قرار میگیرند. باید سعی کرد خیر به او تلقین شود و او را به انجام کارهای خیر عادت داد. کودک براساس آنچه والدین به او عادت دادهاند رشد و نمو میکند. باید به کودکان آموخته شود که با روحیه امیدوار و خوشبینی به مسائل نگاه کنند نه با روحیه یأس و بدبینی. اعتماد به نفس را باید به کودکان آموخت، باید به کودک آموخت که پیشنهاد و ابتکار داشته باشد.
وجود فرزندان برای ازدواج یک شمشیر دولبه اسـت برخی شواهد نشان میدهد که احتمال طلاق زوجهای دارای فرزند اندکی کمتر از زوجهای بدون فرزند اسـت. در نظر بگیرید که بیشتر زوجین مطلقه بچهدار بودهاند، بههرحال وجود فرزندان یک مانع اطمینانبخش برای جلوگیری از نابسامانی ازدواج نیست.
طلاق و ازهم پاشیدگی خانواده، زندگی و آینده فرزندان را تحتالشعاع قرار میدهد
هنگامی که طلاق زنجیره خانواده را از هم میگسلد، پدر و مادر هویت جداگانهای مییابند ولی آنکس که دیگر نامی ندارد و بیپناه و متزلزل در جامعه رها میشود، فرزند اسـت. جدایی پدر و مادر یک اثر آنی و زودگذر نیست؛ بلکه در تمام مراحل زندگی فرزندان اثرات منفی و زیانباری را برجای خواهد گذاشت.
پراکندهشدن اعضای خانواده و محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک والدین، پس از گسیختگی و از هم پاشیدگی خانواده، آنها را از داشتن مواهب و مزایای خانواده محروم و هویتفردی و خانوادگی فرزندانطلاق را مختل میکند.
آسیبشناسان اجتماعی بر این باورند که پس از جدایی والدین، مسائل روحی و روانی بسیاری برای فرزندان ایجاد میشود ازجمله بدبینی به جنس والد دیگر و بیخبرماندن از روحیات و ساختار وجودی او که آسیبهای آن بعدها در ازدواج چنین فرزندانی آشکار میشود. مشکلات روانی و جسمانی، تربیتی، احساس گناه و سردرگمی، اختلال در هویت و احتمال گرایش به بزهکاری را میتوان ازجمله آثار مخرب و زیانبار معنوی و مادی طلاق روی فرزندان برشمرد.
براساس مقایسهای که انجام شده، محققان به استدلالهایی فراوانی دست یافتهاند که فرزندان خانوادههای طلاق بیش از دیگران دچار مشکلات رفتاری، عاطفی، سلامتی و تحصیلی هستند و دوران نوجوانی، اوج آسیبپذیری آنان اسـت. علل مشکلات کودکان پس از طلاق متفاوت اسـت، شاید نخستین علت واکنشهای عاطفی کودکان نسبت به طلاق عدمآمادگی آنها برای جدایی والدین باشد و عوامل دیگری ازجمله بههمخوردن سبک زندگی بیپولی، غیبت یکی از والدین و ضعف سرپرستی میتواند در این امر موثر باشد.
وضع نامناسب خانواده که بر اثر جدایی و طلاق یا ناسازگاری پدرومادر یا غیبت ممتد پدر یا نقص تربیتی مادر و عدمتوجه آنان به تربیت فرزندانشان پیش میآید، میتواند در تربیت آنها اثرگذاشته و آنان را به سوی جرم سوق دهد. چون راهنمای اخلاقی، امر و نهی به خود او واگذار شده اسـت و درون وی نوعی کشمکش بین هوای نفسانی و وجدان نارسیده و ناپخته او جریانمییابد و رفع این کشمکش ممکن اسـت در خارج به صورت جرمی نمودار شود.
آنچه کودک یا نوجوان در خانواده بهعنوان یک جامعه کوچک میآموزد، در ساختار رفتاری او شکل میگیرد و ثبات پیدا میکند بعدها همین رفتار را در جامعه بزرگتر از خانواده یا اجتماع بهمرحله اجرا میگذارد.
طلاق به بچهها آسیب میزند، بچههایی که ناراحت میشوند ناراحتی خود را به شکلی نشان میدهند که بعضیاوقات این ناراحتی متوجه خودشان میشود، احساس ضایعه، ردشدن، ترکشدن، تنهایی، هراس، گناه، ترس و خشم بهشدت آسیبمیزند. بسیاری از صاحبنظران، رابطه مستقیم میان طلاق و افزایش بزهکاری، مصرف موادمخدر و اخراجشدن از مدارس میبینند.
در نیمی از بچههایی که با آنها صحبت شده، مشخص شده که خود را علت اصلی طلاق پدر و مادرشان میدانند. آنها با خود فکر میکنند «اگر رفتار بهتری میداشتم، اگر کارهای خانه را بیشتر انجام میدادم، اگر اتاقم را مرتب میکردم یا نمرات درسی بهتری میگرفتم» پدرومادرم با هم زندگی میکردند. اگر فرزند بهتری میبودم این اتفاقات نمیافتاد. این سرزنشکردن خویشتن سبب میشود که احساس خود ارزشمندی از دست برود. احساس امنیتخاطر تمام شود و افسردگی شکل گیرد.
از دست دادن والدین، چه بهصورت یتیمشدن و چه بهصورت طلاق و نیز داشتن خواهران و برادران ناتنی و داشتن نامادری و در هر حال کمتوجهی به نوجوانان از عوامل ناسازگاری اسـت که زمینه را برای ناکامی و ولگردی، عقبافتادگی در مدرسه و اجتماع فراهم میکند و باعث میشود در مواقعی که نیاز به تغییراتی در مسکن، وسایل و لوازمزندگی، زناشویی خود یا خواهر و برادرش به وجود آید، فرد توان تأمین و انجام آن را نداشته باشد لذا بهتناسب اهمیت مسائل و با توجه به شرایط، فرد مجبور میشود به بزهکاری روی آورد؛ خصوصا اگر پدر یا مادر وی اقدام به ازدواجمجدد کنند شرایط جدیدی بهوجود میآید که ارتکاب به بزهکاری را تشدید میکند.
خشونت و پرخاشگری ممکن اسـت گاهی نشانه ای از یک اختلال روانی باشد که به صورت ژنتیکی از والدین به فرزندان منتقل می شود و در این حالت به جز درمان کاری نمی توان کرد.
وی اذعان کرد: وقتی کودکی در هر یک از محیط های خانه، مدرسه و اجتماع خشونت را تجربه می کند و توجهش به تعامل انسان ها با یکدیگر از طریق پرخاشگری، تندخویی تحریک پذیری جلب می شود، به روش شرطی سازی آموزش می بیند که او نیز برای احقاق خواسته های خود به این روش ها متوسل شود.
این روانپزشک با بیان اینکه رفتارهای خشونت آمیز به طور ناخواسته باعث پرخاشگر شدن کودک می شود، تصریح کرد: در معاینات کلینیکی و بالینی این کودکان متوجه تاثیر خشونت، پرخاشگری و رفتارهای نامتعادل خانواده بر رفتارهای آنها می شویم که والدین نیز در این رابطه از عصبی و پرخاشگری وی اظهار ناراحتی می کنند.
وی با اشاره به زمینه ژنتیک در رفتارها و خصوصیات فردی بیان کرد: خشونت و پرخاشگری ممکن اسـت گاهی نشانه ای از یک اختلال روانی باشد که به صورت ژنتیکی از والدین به فرزندان منتقل می شود و در این حالت به جز درمان کاری نمی توان کرد.
این روانپزشک با بیان اینکه پیشگیری از اختلالات رفتاری به راحتی امکانپذیر اسـت، افزود: با آموزش به خانواده ها برای جلوگیری از تندخویی و پرخاشگری و رعایت احترام متقابل در محیط خانه می توان از کودک انتظار فرد محترم و آرام را داشت.
قربانی تصریح کرد: اگر در کنار پرخاشگری علائمی مانند کم خوابی، اضطراب و رفتارهای تهاجمی نظیر خودزنی و خودکشی اسـت این رفتارها نشانه یک بیماری اسـت که نیاز به درمان های دارویی دارد و بایستی به روانپزشک ارجاع داده شود.
وی افزود: در صورتی که محیط خانواده زمینه پرخاشگری را در کودک فراهم می کند، رفتار وی تک علامت و بدون علائم بیماری بوده و روانشناس و مشاور با ترغیب خانواده به تغییر رفتار و آموزش های لازم برای خویشتنداری و کنترل خشم به کودک به تغییر رفتار وی کمک می کند که نیازمند همکاری بیشتر خانواده ها در این زمینه هستیم.
منبع : باشگاه خبرنگارانهزینههای سنگین سفر، رسیدن به کارهای عقب مانده و نبود امکانات، از دلایلی اســت که بیشتر مطرح میکنیم تا به خود و اطرافیانمان بفهمانیم رفتن به تعطیلات جایی در زندگی ما ندارد. درحالی که این دلایل چندان هم موجه نیست. مسافرت الزاماً به معنای رفتن به فلان هتل گرانقیمت نیست. شما میتوانید حتی یک روز را از صبح تا شب همراه با خانواده به نزدیکترین منطقه طبیعی شهرتان بروید، در آنجا از دیدن درختان و گلها لذت ببرید، بچهها شیطنت کنند، شما در دل طبیعت غذا و چای بخورید، ساعاتی را گل بگویید و گل بشنوید و با اعصابی آرام نزدیک غروب برگردید. مسافرت و گذراندن تعطیلات به نحو احسن به روحیه خانوادگی شما کمک میکند و مقدار انرژی وجودتان را شارژ خواهدکرد. در این جا دلایلی برای شما ذکر میکنیم که شما را ترغیب به گذراندن یک تعطیلات خوب میکند:
مسافرت کمک میکند خودتان و دیگران را بهتر بشناسید. شاید فکرکنید که از اخلاق و روحیه اعضای خانوادهتان بخوبی آگاهید؛ اما قرارگرفتن در محیطی جدید، فارغ از شرایط روزمره موجب میشود برخی درونیات انسان شکوفا شود.
گذراندن چند روز در محیطی دور از زندگی ماشینی شهری، به آرامش پیداکردن ذهن و روح یاری میرساند.
اگر افراد موفقی در میان اقوام دارید، گذراندن چندروزه تعطیلات با آنها بر کامیابی و هدفمندی شما بشدت تاثیر خواهد گذاشت. چندروزیا چند ساعت همصحبتی با یک فرد موفق و استفاده از تجربیات وی، از شما فردی جدید میسازد، به نحوی که خودتان حس میکنید اهداف والایی در ذهنتان نقش بسته که قصددارید برای رسیدن به آن ثابتقدم بمانید و تلاش کنید.
مسافرت خانوادگی موجب بهبود روابط میشود. بسیاری از مشکلاتی که ما داریم، به دلیل تنهایی و ناتوانی مان اســت که بتوانیم تکنفره آنها را حل کنیم. همواره به خاطر داشته باشید بودن در کنار خانواده و شاید چند خانواده دیگر و صحبت با آنها، راهحلهایی بر سر راهمان قرارمی دهد که شاید بسیار عملی باشند اما هرگز به ذهن ما خطور نمیکرده اســت.
و نکته مهمتر این که معمولا خانوادههایی که اهل مسافرتند، شادتر و کامیابترند. قدر تعطیلاتی را که برایتان پیش میآیند ، بدانید و به بهترین نحو ممکن از آن استفاده کنید.سارا آذرخش / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
زمانی که شما به خانواده تان فکر می کنید، احتملا «بیانیه ماموریت» و «استراتژی»، نخستین عباراتی نیستند که به ذهن تان می آیند. «لیندا دیویس تیلور» نویسنده کتاب «کسب و کار خانوادگی»، در این اثر خود تضویح داده است که چه طور نسلی می تواند ثروتمند شود و ثروتمند نیز بماند، در شرایطی که خانواده ها با ذهنیت تجارت سازمان دهی می شوند و والدین فرزندان شان را برای موفقیت در آینده تربیت می کنند.
وی معتقد است خانواده هایی که معنای ثروت را به درستی دریافته اند، تمایل دارند که در خانواده های شان سرمایه گذاری کنند و با نظم و انضباط خاصی، امور تجاری و کسب و کار را در خانواده به پیش ببرند. «دیویس تیلور» با ارائه پنج استراتژی مهم، سعی دارد به خانواده ها کمک کند تا دریابند چه طور می توان ثروت تولید کرد و چگونه می توان از آن محافظت به عمل آورد.
رهبران تجاری می دانند که اگر وعده های خود را تحقق نبخشند، مشتری های شان را از دست خواهندداد. خانواده ای که سرگردان باشد، قطعا با همین خطر البته با عواقب شدیدتری مواجه خواهدشد.
شروع با یک ماموریت شفاف نخستین گامی است که اشتراک میان اهالی کسب و کار و خانواده هاست. «بیانیه ماموریت» ممکن است تنها در حد یک جمله باشد. به عنوان مثال: «ماموریت خانواده اسمیت این است که خانواده را مرتبط نگه دارد، قدرشناس داشته هایش باشد و آن را با دیگران به اشتراک بگذارد.»
2- ارزش های تان را تعیین کنید و به سمت آن ها قدم بردارید.
ارزش ها، استانداردها را هدایت می کنند. استانداردهایی که به مثابه قطب نمای رفتار مردم عمل می کنند. این امر برای اعضای خانواده ای که می خواهند کسب و کار موفقی داشته باشند، نیز صدق می کند. زمانی که استانداردها شفاف اند، خانواده با یک توفان از پا در نمی آید بلکه با چنین رویدادهایی، قوی تر و قدرتمندتر نیز می شود.
کسب و کارهای هوشمندانه براساس ارزش ها، تصمیم گیری می کنند، خانواده ها نیز باید همین رویه را در دستور کار خود قرار دهند. اگر یک خانواده به بخشندگی و سخاوت باور دارد، باید آن را در راس لیست ارزش های خود قرار دهد، بیانیه ماموریت این خانواده باید بر این اساس باشد که اعضا می خواهند ثروت شان را با دیگران سهیم شوند. سپس، خانواده باید یک استراتژی را توسعه دهد، استراتژی ای که دلیل را به آن ها ارائه می دهد تا اهمیت هدف را دریابند.
اگر اعضای خانواده ای معتقد باشند که صریح و صادق بودن برای موفقیت های آینده شان مهم است، داشتن رویه ای که اربتاط مناسب با دیگران را فراهم آورد، ضروری است.
3- تمام اعضای خانواده، نوعی سرمایه اولیه ارائه کنند.
مانند هر کسب و کاری، همه اعضای یک خانواده موفق نیز به تمرین، حمایت و تعهد به هدف نیاز دارند. آن ها برای مواج شدن با چالش های غیرمنتظره و همچنین دریافت پاداش پس از موفقیت، نیاز به مشاوره دارند. این ها سرمایه گذاری در سرمایه انسانی خانواده است که بیش از هر چیز برای موفقیت نسل آینده، پرداخت می شود.
میزبانی از گردهمایی های خانوادگی، یک رابطه مستحکم میان اعضا به وجود می آورد و آن ها را در ارتباط با یکدیگر نگه می دارد. خانواده ها باید با هم کار کنند، بر سر ارزش ها بحث کند، اهداف مالی تعیین کنند و در نهایت چشم اندازی برای آینده شان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
بحث های خانوادگی برای افزایش قدرت مالی، ضروری است. یک استراتژی خانوادگی به یک سرمایه اولیه از سوی تمام ذی نفعان، (تمام اعضا)، نیاز دارد تا به این ترتیب، عملکرد بهینه ای داشته باشد.
طراحی اهداف و هدف گذاری های، یک رویه استاندارد برای عملی ساختن طرح های کسب و کار است، همین شیوه، در خانواده ها نیز صدق می کند.
خانواده های هوشمند و عاقل آنچه را که می خواهند در امور ملی و شخصی انجام دهند، در گروه به بحث می گذارند. تعیین اهداف جمعی، افراد را متمرکز نگه می دارد.
جستجوی ثروت تنها برای خود، به جاه طلبی های توخالی منتهی می شود. این همان چیزی است که با پول تکمیل می شود و رضایت پایدار را فراهم می آورد. بدان معنا که بخشی از هر استراتژی خانوادگی باید معطوف به انتخاب اموری باشد که خانواده می خواهد روی آن متمرکز شود و برای رسیدن به اهداف، همراه با یکدیگر روی آن کار کنند.
5- استراتژی داشتن به بهینه سازی و بهره وری هرچه بیشتر کمک می کند.
استراتژی های مناسب برای دستیابی به اهداف، بسیار مهم و ضروری هستند؛ بنابراین باید نکاتی را دریابید و در نتیجه آن بتوانید به این پرسش ها پاسخ دهید: انرژی و توان خانواده شما در چه جایی باید متمرکز شود؟ منابع، چه طور باید تخصیص داده شوند؟ موانع موجود در مسیر کدامند؟
بدون تردید، رسیدن خانواده به موفقیت، بالاترین مرتبه است، بنابراین وجود طرح، پرسنل، جدول و همچنین یک نشانگر در طول مسیر، روری است. روش های جدید، اغلب برای رسیدن به اهداف بلندپروازانه مورد نیاز هستند.
در خانه و در محیط کسب و کار، طراحی برنامه و نقشی مدون برای آینده، نیازمند شجاعت و جسارت است. ممکن است شرکت ها و خانواده ها وسوسه شوند که به روش های قدیمی متسول شوند و از آن ها استفاده کنند، اما باید به این نکته توجه داشت که چسبیدن به سودهای کوتاه مدت به جای سرمایه گذاری روی درآمدهای درازمدت یک استراتژی بسیار خطرناک برای هر دوی این نهادهاست. اگرچه بسیاری از ما، زمانی که کسب و کار خانوادگی مان را شروع می کنیم، استراتژی خاصی در ذهن مان نداریم، اما باید بدانیم که این عامل، دقیقا همان چیزی است که ما برای موفقیت خانواده و فراتر از آن، رسیدن به نسلی موفق، به آن نیازمندیم.