مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

به دادم برسید؛ دارم در تب عشق می‌سوزم

جام جم سرا: دوران نوجوانی سرشار از احساس‌های نو، تازه و عجیب و غریب است. اینکه ما لحظه‌ای شیفته یک تابلوی نقاشی می‌شویم و لحظه‌ای با شنیدن یک موسیقی، اشک از چشمانمان جاری می‌شود، همه و همه احساسات تازه و عجیبی است که در این دوران تجربه می‌کنیم.

به این عشق‌ها دل خوش نکنید

به نظر می‌رسد، شما هنوز به بلوغ و پختگی لازم از لحاظ عاطفی برای ازدواج نرسیده‌اید. بنابراین، ضمن احترامی که برای احساس شما قائل هستم، باید بگویم که دل خوش کردن به چنین علاقه‌هایی رفتاری کودکانه است. به شما توصیه می‌شود که روی خودآگاهی، خود‌شناسی و مهارت‌های ارتباطیتان بیشتر کار کنید و این نکته مهم را هم مد نظر داشته باشید که چنین علاقه‌ها و عشق‌هایی، آینده مشخصی به نام از دست دادن زمان و فرصت‌ها دارند.

واقع بینی، قدم اول برای انتخاب همسر

شما باید جایگاه و ارزش واقعی خود را بشناسید. نگاهی به داشته‌‌هایتان بیندازید و جایگاه خود را در دنیای اطرافتان پیدا کنید. با این کار است که امکان انتخاب‌های مناسبی خواهید داشت. توجه کنید که واقع بینی، اولین اصل برای انتخاب همسر و شروع یک زندگی مشترک است و امید به ازدواج با توهم اینکه فردی به شما علاقه دارد، بدون داشتن دلایل منطقی، به دور از واقع بینی است.

احساستان را بشناسید

بررسی کنید و ببینید چه چیزهایی در فرد مورد علاقه‌تان، شما را جذب او کرده است. این ملاک‌ها بیشتر ظاهری هستند (مانند زیبایی) یا ویژگی‌های شخصیتی؟ زمانی که ما شخصی را برای ازدواج انتخاب می‌کنیم، به او اجازه می‌دهیم وارد فکر و ذهن ما شود و حتی جایی را به خود اختصاص دهد در حالی که اگر اندکی از آن افکار و خیال‌ها فاصله بگیریم، جزئیات بیشتری از آن فرد را می‌توانیم ببینیم و بهتر تصمیم بگیریم.

تصور کنید یک تابلوی نقاشی در اختیار دارید و از شما خواسته‌اند آن را توضیح دهید. هر قدر فاصله‌تان با تابلو بیشتر باشد، به طور طبیعی جزئیات کمتری از آن را خواهید دید.

این نکته را نیز در نظر داشته باشید که فرصت‌ها بسرعت می‌گذرد و نباید با تصمیم‌ها و خیال‌های اشتباه، فرصت‌های مناسب برای ازدواج را از دست داد. (سیمین قربانی - کار‌شناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)


ادامه مطلب ...

به دادم برسید! دیگر از حسادت‌های زنم به ستوه آمده‌ام

هرچند داشتن همسری حسود بسیار طاقتفرسا است، اما توجه به نکاتی که در پی ذکر شده تا حد زیادی به شما در حل مشکلتان کمک می‌کند و حس حسادت را در همسرتان کاهش می‌دهد.

در قدم اول از شما می‌خواهم که این مشکل را با نگاه دیگری هم مورد بررسی قرار دهید: حسادت می‌تواند نشانه‌ای از عشق باشد؛ شاید اگر همسر شما برای رابطه زناشوییتان اهمیتی قائل نبود، چنین مشکلی هم به وجود نمی‌آمد؛ بنابراین به جای اینکه موضع دفاعی بگیرید، کوشش کنید او را درک و از وی حمایت کنید.


حسادت همسرتان را بیشتر نکنید

رفتارهای خود را بررسی کنید و اگر می‌دانید که بعضی رفتارهای خاص، حسادت همسرتان را برمی‌انگیزد، در صورت امکان تا زمانی که مشکل برطرف شود، آن‌ها را تغییر دهید. به طور مثال تعریف از دستپخت خانم‌های دیگر مانند خاله یا عمه، ممکن است باعث حسادت بیشتر همسرتان شود. همچنین فراموش نکنید که بر سر قول‌هایی که می‌دهید بایستید اما از دادن قولی که عمل کردن به آن برایتان مشکل یا غیر ممکن است (مانند اینکه همواره در دسترس باشید)، خودداری کنید؛ چراکه بدقولی باعث بی‌اعتمادی همسرتان به شما می‌شود و مشکلات زیادی را به وجود می‌آورد.


اعتماد همسرتان را جلب کنید

از هر فرصتی برای ابراز علاقه به همسرتان و بیان اینکه چرا او را بر دیگران ترجیح می‌دهید، استفاده کنید. ابراز علاقه به همسر و گفتن «دوستت دارم»، باعث اطمینان قلبی همسرتان از علاقه شما به خودش می‌شود و تا حدود زیادی حسادت او را کاهش می‌دهد. با این حال و اگر احساس می‌کنید که همسرتان در بعضی زمینه‌ها مشکلاتی دارد، در محیطی صمیمی با او صحبت کنید تا نتیجه بهتری بگیرید. در گفت‌و‌گو‌هایتان از خصوصیات مثبت وی تعریف و بیش از پیش، درباره آینده زندگی مشترکتان صحبت کنید تا همسرتان متوجه شود که شما برای زندگی مشترکتان اهمیت زیادی قائل هستید.


در جمع به او احترام بگذارید

با توجه به اینکه ۱۳ سال از شروع زندگی مشترکتان گذشته است، به نظر می‌رسد که در این مدت باید شناخت کاملی نسبت به همسرتان به دست آورده باشید. با این حال، همسرتان را هیچ‌گاه با زنان دیگر مقایسه نکنید، در مقابل دیگران احترام او را نگهدارید و از سرزنش و بازخواست او خودداری کنید و در مقابل دیگران به او توهین نکنید.
همچنین توجه داشته باشید که نباید همسرتان احساس کند که حسادت‌های او باعث جلب توجه بیشتر شما به زندگی مشترک می‌شود. بدون دلیل از او تشکر کنید و ناراحتیتان را از حسادت‌های بیجایش با او در میان بگذارید. فراموش نکنید که برای حل این مشکل باید صبر داشته باشید تا این مشکل به مرور زمان حل شود. (علیرضا عبدی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی/خراسان)


ادامه مطلب ...

آخ لگنم! دکتر به دادم برس!

چرا استخوان سالمندان شکننده و ضعیف است؟

تراکم استخوان انسان‌ها در طول عمر از نظر بافت معدنی، پروتئینی و... تغییراتی پیدا می‌کند. تراکم استخوان از بدو تولد بتدریج افزایش می‌یابد و در بیست و پنج سالگی به اوج می‌رسد. مدتی به همین حالت می‌ماند، ولی از سی تا سی و پنج سالگی بتدریج ضعیف‌تر می‌شود. این روند در مردان و زنان تقریبا یکسان است؛ ولی با شروع یائسگی در زنان سرعت کاهش تراکم استخوان از مردان پیشی می‌‍‌گیرد.

فرآیند پوکی استخوان‌ چگونه است‌؟

هورمون‌های زنانه که نقش تقویت‌کننده استخوان را دارند، بعد از یائسگی قطع می‌شوند (در آقایان به علت تداوم ترشح تستوسترون روند کاهش تراکم استخوان کندتر است).

یائسگی مقطعی طبیعی از زندگی است. شاید خیلی از خانم‌ها شایع‌ترین علامت آن را گُرگرفتی بدانند و برای درمان آن اقدام کنند، ولی نکته مهم این است که خانم‌ها برای جلوگیری از پوکی استخوان نیز باید به پزشک مراجعه کنند. اما چون پوکی استخوان بی‌سروصداست، معمولا توجهی به آن ندارند و متاسفانه وقتی متوجه پوکی می‌شوند که دچار شکستگی شده‌اند.

با توجه به چه معیارهایی متوجه می‌شوید سالمند مبتلا به پوکی استخوان است و نیاز به درمان دارد؟

پوکی استخوان بدون بررسی‌های تشخیصی فقط وقتی معلوم می‌شود که فرد با یک ضربه ساده دچار شکستگی شود. ولی این تشخیص دیرهنگام است و در این مرحله مقدار زیادی از بافت استخوانی از بین رفته است. بنابراین توصیه می‌شود زنان در پنج سال اول بعد از یائسگی، سنجش تراکم استخوان را انجام دهند و بعد از آن هم بهتر است سالانه برای بررسی وضع استخوان‌ها و تغییرات دارویی لازم به پزشک مراجعه کنند. متاسفانه نمی‌توان پوکی استخوان را کاملا درمان کرد، ولی می‌توان تا حدود 10 درصد تراکم استخوان را زیاد کرد. همین 10 درصد، 40 تا 50 درصد از احتمال شکستگی می‌کاهد.

استخوان چه نقاط از بدن سالمندان زودتر پوک می‌شود و‌ بیشتر می‌شکند؟

در هر نقطه‌ای ممکن است شکستگی رخ دهد، ولی بیشترین شیوع در سه ناحیه از بدن یعنی مچ دست، ستون فقرات و قسمت ابتدایی استخوان ران است. در مچ دست، استخوانی به نام رادیوس (زند زبرین) وجود دارد که محل شایع شکستگی است. علت شکستگی رادیوس این است که فرد هنگام زمین خوردن برای این‌که با صورت به زمین برخورد نکند، مچ دست را سپر می‌کند.

شکستگی معمولا با درد و تورم گاهی هم با کج شدن مچ دست آشکار می‌شود. بسیاری از بیماران در این موارد با تاخیر به پزشک مراجعه می‌کنند، چون تصور می‌کنند یک کوفتگی ساده است؛ ولی همه صدمات وارده به سالمند باید جدی گرفته شود.

مکان شایع شکستگی دیگر در سالمندان، ستون مهره‌هاست. گاهی شکستگی‌های متعددی همزمان در چندین مهره دیده می‌شود. این نوع از شکستگی‌ها چنانچه بدرستی درمان شوند، چندان ناتوان‌کننده نیستند و بیمار اغلب می‌تواند با درمان مناسب سلامت قبلی خود را به دست آورد.

شکستگی بعدی که شایع و بسیار ناتوان‌کننده‌ است، شکستگی در ناحیه لگن (قسمت ابتدایی استخوان سر ران) است. این نواحی فشار زیادی را هنگام زمین خوردن تحمل می‌کنند و در فرآیند پوکی استخوان هم زودتر از جاهای دیگر درگیر می‌شوند.

در سال 2005، طی مطالعاتی در ایالات متحده آمریکا اعلام شد حدود 40 درصد کل تخت‌های بستری در آمریکا به بیماران دچار شکستگی لگن اختصاص دارد. 95ـ90 درصد شکستگی لگن در افراد سالمند اتفاق می‌افتد. شکستگی لگن در جوانان با زمین خوردن ساده اتفاق نمی‌افتد؛ بلکه نیاز به ضربه‌ای با انرژی خیلی بالا دارد. شکستگی مچ دست با گچ گرفتن و شکستگی ستون مهره‌ها با استفاده از بریس رفع می‌شود. ولی تقریبا همه شکستگی‌های لگن نیاز به جراحی دارند و این جراحی‌ها به‌علت کیفیت پایین استخوان سالمندان همیشه موفق نیست؛ هرچند امروزه با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته، نتایج خیلی بهتری حاصل می‌شود، بیماران باید سریع به پزشک مراجعه کنند. تعلل و تاخیر در شروع درمان از میزان موفقیت نتایج می‌کاهد و عارضه‌ای مانند لخته شدن خون در رگ‌ها را ایجاد می‌کند که بالقوه خطرناک است. همچنین هرقدر جراحی دیرتر‌انجام شود، احتمال این‌که سالمند توانایی راه رفتن را بازبیابد، کمتر می‌شود. جراحی شکستگی لگن به دو شکل فیکس کردن شکستگی همراه با گذاشتن ایمپلنت‌ یا تعویض مفصل است.

سالمندان چگونه می‌توانند از شکستگی استخوانی جلوگیری کنند؟

در همه سالمندان درجاتی از پوکی استخوان دیده می‌شود. پس باید هنگام راه رفتن بیشتر احتیاط کنند؛ چون شکستگی استخوان در سالمند بخصوص در اندام تحتانی ممکن است او را برای همیشه ناتوان کند. شکستگی استخوان در سالمندی بیشتر در زمستان اتفاق می‌افتد؛ یعنی وقتی زمین به دلیل یخبندان لیز شده و پوششِ زیادِ فرد، چابکی وی را کاهش داده است. در سن بالا به دلیل پدیده پیری در بدن، قسمتی از مغز که مسئول حفظ تعادل بدن است نیز ضعیف‌تر می‌شود.

بنابراین سالمندان ممکن است نتوانند تعادل خود را بخوبی حفظ کنند. فرد سالمند زودتر و راحت‌تر زمین می‌خورد و زمین لیز هم شرایط را برای وقوع حادثه کاملا مهیا می‌کند. برای حفظ تعادل تمرین‌های خاصی برای سالمندان وجود دارد. ثابت شده است که تحرک کافی، تغذیه مناسب و مصرف ویتامین‌D در حفظ تعادل اهمیت دارد. اگر سالمندی نمی‌تواند تعادل خود را حفظ کند، استفاده از عصای دستی کمکی، علاوه بر حفظ تعادل، احتمال شکستن استخوان هنگام زمین خوردن را بسیار کمتر می‌کند.

بعضی از سالمندان درمنزل دچار شکستگی می‌شوند. برای جلوگیری از این مشکل چه باید کرد؟

برای کاهش احتمال شکستگی در سالمندان محیط زندگی را باید طوری طراحی کرد تا امکان برخورد سالمند با اشیا به حداقل برسد؛ مثلا باید وسایل زینتی یا غیرضروری را از مسیر تردد سالمند برداشت. سیم وسایل برقی را از روی زمین جمع کرد. همچنین لبه فرش ممکن است به پای سالمند گیر کند و باعث واژگون شدنش شود.

بهتر است کف زمین خلوت و ترجیحا بدون فرش یا قالی باشد و با موکتی نسبتا ضخیم و بدون لبه مفروش شود.

سطح دستشویی یا آشپزخانه نباید لیز یا خیس باشد. کلید چراغ در اتاق خواب سالمند باید کاملا نزدیک تخت‌خواب باشد تا سالمند مجبور نشود برای روشن کردن چراغ مسیری را در تاریکی طی کند. بینایی سالمند باید کنترل شود. افرادی که بینایی خوبی ندارند، احتمال زمین خوردن‌شان زیاد است.

سالمندان می‌توانند پدهایی از داروخانه تهیه کنند که در دو طرف لگن بسته می‌شود و هنگام زمین خوردن به عنوان محافظ عمل می‌کند و از احتمال شکستگی می‌کاهد. سالمندانی که تنها زندگی می‌کنند باید چندین تلفن در جاهای مختلف منزل داشته باشند تا در صورت زمین خوردن به تلفن دسترسی داشته و به نزدیکان اطلاع دهند.

چه عواملی در قوی شدن استخوان‌‌ها موثر است؟

پوکی استخوان در زنان یا حتی مردان وابسته به قدرت استخوان در جوانی است که آن نیز بستگی به تغذیه، تحرک، دریافت نور کافی آفتاب و مصرف کافی کلسیم، منیزیم و ویتامین D دارد. (برای نمونه، انواع سبزیجات، میوه، لبنیات و مواد پروتئینی استخوان‌ها را محکم می‌کند. البته قبل و بعد از خوردن مواد لبنی نباید از چای و قهوه استفاده کرد. ضمنا هرقدر انسان‌ها بیشتر فعالیت کنند، استخوان‌هایشان مقاوم‌تر می‌شود. در سالمندان هم راه رفتن منظم بسیار در حفظ سلامت استخوان‌ها مفید است. این موارد کمک می‌کند انسان‌ها استخوان‌های محکمی در کودکی و جوانی داشته باشند و در سالمندی هم مشکل کمتری پیدا کنند.

ضعیف‌کننده‌های استخوان چه چیزهایی هستند؟

قهوه غلیظ و چای، نوشیدنی‌های الکلی و حتی غیرالکلی، شکلات و نیز استفاده زیاد از قند، نمک و مقادیر زیاد مواد پروتئینی باعث پوکی استخوان می‌شوند.

استعمال دخانیات هم استخوان‌ها را ضعیف می‌کند. بعضی داروها نیز پوکی استخوان را تسریع می‌کنند، اتفاقا بیشتر این داروها در دوران سالمندی استفاده می‌شود. داروهای ضدانعقاد خون مانند هپارین و وارفارین، داروهای ضدصرع، داروهای کورتونی، لیتیوم و بعضی داروهای گوارشی از جمله داروهایی هستند که باعث پوکی استخوان می‌شوند. بنابراین همه افرادی که تحت درمان با این داروها هستند، به طور جداگانه باید داروهای ضدپوکی استخوان نیز مصرف کنند.

ماریا حکمت- (ضمیمه سیب روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

دردسرهای یک تصمیم اشتباه: به دختری قول ازدواج دادم

پاسخ مشاور: ‌در ادامه درباره دو موضوع کنترل احساسات و علاقه، و همچنین نگرانی از تماس‌های آن خانم و احتمال آبروریزی در محل کارتان راهکارهایی ارائه شده است:

چطور علاقه خود را کنترل کنیم

درباره کنترل احساسات و کاهش علاقه‌مندی، بهتر است ابتدا در استفاده از کلمات و بیان احساسات خود و بعد درباره مدت زمان گفت‌و‌گو تغییراتی ایجاد کنید؛ به طور مثال از جملات محبت آمیز در گفت‌و‌گوهای حضوری و تلفنی استفاده نکنید و بیشتر رسمی حرف بزنید تا کم کم میزان محبت و احساس در روان شما و طرف مقابل کاهش یابد؛ مثلاً به جای «جان عزیزم» بگویید «بله خانم»! درخصوص کاهش زمان گفت‌و‌گو نیز اگر وسوسه می‌شوید که با وی تماس بگیرید، اکنون این کار خود را مهار کنید و کمی به تاخیر بیندازید. برای این کار می‌توانید دقیقاً‌‌ همان زمانی که وسوسه تماس گرفتن با او را داشتید به یکی از دوستان یا همسرتان زنگ بزنید و با او صحبت کنید. همین به تعویق اندازی گفت‌و‌گو و تماس، حس شما و او را کمتر می‌کند. هم چنین وقتی تماس یا پیامک وی را دریافت می‌کنید، از هر سه مورد یکی را پاسخ دهید. همین کار را در دیدارهای حضوری خود نیز رعایت کنید. هر چند بهتر است دیداری نباشد، اما اگر نتوانستید، ملاقات‌ها را از هفته‌ای یک بار، به ۱۵ روز و بعد ۲۰ روز و... کاهش دهید تا عادت دیداری شما هم کم شود.

نگرانی از مزاحمت و آبروریزی

می‌توانم درک کنم که چون کاسب هستید و برای به دست آوردن موقعیت اجتماعی و اعتبارتان خیلی تلاش کرده‌اید نگرانید که این خانم با تماس‌ها و رفتار‌هایش باعث از بین رفتن این دستاورد‌ها شود. بهترین کار در زمان مزاحمت‌های او، این است که نترسید و نگرانی خود را کنترل کنید، چون هر چه شما بیشتر نگرانی خود را بروز دهید، او نیز بیشتر روی این ضعف شما دست می‌گذارد.
بهتر است شما از دو رفتار در مقابل وی دوری کنید؛ یکی اینکه با خرید وسایل یا دادن پول یا رفتن به ملاقات و... بخواهید به او باج بدهید و دوم اینکه شما هم شروع به تهدید او کنید و سر و صدا راه بیندازید. این دو رفتار شاید در ابتدا وی را آرام و ساکت کند، ولی دفعه بعد شدت و میزان خواسته‌هایش بیشتر خواهد شود. لذا باید از یک سبک رفتاری و گفتاری منطقی در این زمینه بهره گیرید.

سه سبک گفتاری در ارتباطات انسانی

۱ - منفعلانه:
این افراد به خاطر ترسشان دایم باج می‌دهند و طرف مقابل نیز دایم تهدید و پرخاشگری می‌کند. فرد منفعل نگاه مؤید دارد یعنی بیشتر از کلمات چشم، حتماً و باشد استفاده می‌کند.

۲ -پرخاشگرانه:
این افراد مدام با حالت تهدید و با داد و فریاد صحبت می‌کنند و بیشتر سعی در کنترل کردن شرایط دارند. انگشت اشاره آن‌ها همواره به سمت دیگران است و رفتار‌ها و اشتباهات خود را نمی‌بیند. به طور مثال می‌گویند: تو این کار را کردی!؟

۳ - جرئتمندانه:
افراد جرأتمند، هم به خواسته‌های خود دقت می‌کنند و هم به خواسته‌های طرف مقابل. از بیان احساسات خود هراسی ندارند و آن قدر به حقوق دیگران احترام می‌گذارند که به حقوق خود احترام می‌گذارند.

در این خصوص نیز شما باید با یادگیری روش جرأتمندانه و کمک گرفتن از مشاوران به حل این مسئله بپردازید. از طرفی شما‌‌ همان قدر که به خودتان حق می‌دهیدکه وی را به خاطر تغییرات شرایط زندگیتان نخواهید، به اصرار او نیز حق بدهید؛ چرا که چیزهایی مانند زمان برای ازدواج و خرج کردن احساسات و... را از دست داده است. پس بهتر است با این خانم به صورت منطقی صحبت کنید و اگر خسارتی را از شما مطالبه کرد، فقط برای یک بار و البته آخرین بار، خواسته او را برآورده کنید. همچنین او را هدایت کنید که حتماً نزد مشاور برود تا بهتر بتواند وضعیت کنونی خود یعنی نبودن در کنار شما و خراب شدن دنیای آمال و آرزو‌هایش را بپذیرد. (راهله فارسی، کار‌شناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

35


ادامه مطلب ...

خسته‌ام، بیحالم، منزوی شده‌ام... یکی به دادم برسد

پاسخ مشاور: بحران ۳۰ سالگی اولین بحران در آستانه میانسالی است. بحرانی که در ابتدای گذر از جوانی به میانسالی سر و کله‌اش پیدا می‌شود، اما این بحران آخرین باری نیست که سوال‌های اساسی زندگیمان را به جانمان می‌اندازد و یقه ما را می‌گیرد.


وقتی یک دهه پیر می‌شویم

معمولا در طول زندگی یک فرد سوالاتی درباره ازدواج (هم درباره ازدواج کردن یا نکردن و هم درباره با کی ازدواج کردن)، تحصیل (هم ادامه دادن و ندادن و هم چه رشته‌ای را ادامه دادن)، بچه دار شدن یا نشدن، انتخاب شغل و انتخاب شهر یا کشور محل سکونت، جدی و جدی‌تر می‌شود، اما در زمان‌های خاصی بیشتر احتمال دارد که سر و کله این سوال‌ها پیدا شود. وقتی ما یک دهه از زندگیمان را کامل می‌گذرانیم و به سال‌های رند می‌رسیم، یعنی در ۳۰ سالگی، ۴۰ سالگی و ۵۰ سالگی بحران‌ها بیشتر خودشان را نشان می‌دهند. منطقی هم هست. بالاخره پرونده یک دهه از عمرمان بسته شده است و بعد از آن اصلا به جای اینکه بگویند فلانی بیست و خرده‌ای ساله هست می‌گویند فلانی ۳۰ ساله است. هم یک دهه پیر‌تر شده‌ایم و هم تعداد بیشتری از انتخاب‌های اساسی زندگیمان را انجام داده‌ایم.


بحران هر دهه از زندگیمان چیست

روان‌شناسان می‌گویند هر دوره از زندگی فرد یک تکلیف مهم روان‌شناختی دارد و اگر آن را درست انجام دهد به سلامت از آن دوره می‌گذرد وگرنه دچار بحران می‌شود. مهم‌ترین تکلیف در سومین دهه عمر افراد، این است که بتوانند با دیگران وارد رابطه صمیمانه و در عین حال جدی شوند وگرنه منزوی می‌مانند. مهم‌ترین رابطه صمیمانه این دوره رابطه با همسر است. اینکه این رابطه اصولا برقرار شود یا نشود و اینکه آیا گزینه درستی برای صمیمیت انتخاب کرده‌ایم یا نه، از‌‌ همان دغدغه‌های مربوط به این دوره است؟
با توجه به اینکه گفته‌اید مجردید و دوست دارید ازدواج کنید باید با در نظر گرفتن سایر ملاک و معیارهای انتخاب همسر و با بهره گیری از مشاوره ازدواج به انتخاب همسر آینده خود بپردازید. برای این کار بسیار مهم است که خانواده خود را در جریان بگذارید تا به کمک آن‌ها افراد متعددی برای ازدواج شناسایی شوند و سپس با در نظر گرفتن معیار‌هایتان برای انتخاب همسر مناسب اقدام کنید.
توجه داشته باشید که انتخاب سالم در گرو ذهن و فکر سالم است پس قبل از تلاش برای انتخاب همسر سعی کنید به وضعیت بد روحی خود که اشاره کرده‌اید، سامان دهید. همچنین تغذیه مناسب، خواب کافی و ورزش روزانه تاثیر بسزایی در سلامت جسمانی شما دارد. برای اطمینان از نداشتن بیماری می‌توانید با مشورت پزشک خانواده آزمایش‌های اولیه (چکاپ) را انجام دهید.


این فقط یک بحران است

شاید احساس کنید که فردی سردرگم و غمگین و افسرده شده‌اید و این فکر به ذهن شما بار‌ها خطور کند که من آن طور که باید زندگی نکرده‌ام. شاید دیگران فکر کنند زیادی سخت می‌گیرید، اما از نظر یک روان‌شناس این را خواهید شنید: «بحران ۳۰ سالگی». (زهرا وفایی جهان - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی/ خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...