بامداد – می دانیم همه افراد در زندگی برای رسیدن به موفقیت، به طور جدی و خستگی ناپذیری تلاش می کنند؛ اما اغلب به آنچه در رویاهای شان می پرورانند، نمی رسند. حال باید دید، برای اینکه زودتر از مسیر غلط خارج شوند و به اهدافشان جامعه عمل بپوشانند، علاوه بر تلاش فردی، باید چه کار کنند؟
مشاوره گرفتن و مشورت کردن از افراد عاقل و صاحب خرد، یکی از راههایی است که افراد را قدم به قدم به آرزوهایشان نزدیک می کند. چرا که حضرت علی(ع) در این باره می فرمایند: «با افراد عاقل و صاحب خرد مشورت کن تا از لغزش و پشیمانی ایمن گردی.»
مشورت کردن و نظرخواهی از دیگران یکی از عوامل مهم و مسائل حیاتی و تصمیم گیری است، با توجه به وسعت موضوعات و پیچیدگی مسائل و نیز گستردگی اطلاعات، یک نفر قادر به شناخت همه مسائل و به دست آوردن همه اطلاعات لازم در مورد یک مسئله نیست و در نتیجه نمی تواند تصمیم منطقی و درستی در مورد آن اتخاذ نماید.
«مشورت» و « مشاوره » از یک ریشه و به معنای مراجعه به افراد آگاه و مطلع برای راه یابی به حل مسئله و بهره گیری از تجارب و آگاهی دیگران است.
نقش مشورت در زندگی، نقشی اساسی است. تحقیقات تجربی نشان می دهد که مشورت اگر مهم ترین نقش را در پیشرفت و استفاده بهینه از زندگی نداشته باشد، دست کم می تواند یکی از بهترین نقشها را ایفا کند. در دنیای امروز، زندگی بدون مشورت و مشارکت و هم فکری با دیگران، امکان پذیر نیست. یک مثل چینی می گوید: «اگر می خواهی کاری را به درستی انجام دهی، با سه تن از سالخوردگان مشورت کن.» در فرهنگ و ادبیات فارسی نیز آمده است: «آن که بیشتر مشورت می کند کمتر دچار اشتباه می شود.» و به قول امریکاییها: «دو فکر، از یک فکر بهتر است».
امیرمومنان حضرت علی(ع) در مورد عواقب عدم مشورت و استبداد به رای چنین هشدار می دهد؛ کسی که استبداد در رای داشته باشد هلاک می شود و کسی که با مردان بزرگ مشورت کند در عقل و دانش آنان شریک می شود.
ضرورت مشورت کردن یک مسئله عقلی است و هر انسان عاقل و خردمندی این ضرورت را درک می کند و هیچ خردمندی خود را ازآن بی نیاز نمی داند. حضرت علی(ع) می فرماید: هیچ انسان عاقل و خردمندی از مشاوره بی نیاز نمی گردد.
عدم توجه به نظرات دیگران و استبداد به رای، یکی از خطرناک ترین چیزهایی است که ممکن است یک مدیر به آن گرفتار شود. مشورت در نگاه امیرمومنان (ع) یکی از ضرورت های اساسی برای اداره امور به ویژه تصمیم گیری است. آن حضرت مشورت و نظرخواهی از دیگران را قوی ترین و محکم ترین پشتیبان و حامی می داند و می فرماید: هیچ حامی و پشتیبانی، استوارتر و محکم تر از مشورت کردن نیست.
مشورت کردن و استفاده از نظرها و دیدگاههای دیگران پیامدهای مثبت و فواید زیادی دارد. آثار و برکات فراوانی که از مشورت کردن نصیب انسان می شود، هرگز از تفکر فردی و امکانات و منابع فراوان مادی به دست نمی آید. در اینجا به بخشی از برکات مشورت به صورت اختصار می پردازیم.
عوامل بسیاری چون تلاش، پشتکار، توکل به خدا، نظم و برنامه ریزی و بهره مندی از هوش و سلامت جسمی و روانی در پیشرفت و موفقیت انسان نقش دارند. اما یکی از عواملی که نمی توان نقش آن را نادیده گرفت، مشورت کردن و استفاده از تجارب و اندوخته های دیگران است. در روایات آمده است که مشورت با دیگران، باعث می شود که توفیق الهی نصیب انسان گردد و در کارها موفق تر و عاقلانه تر عمل کند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «کسی که می خواهد کاری انجام دهد و در مورد آن با فرد دینداری مشورت کند، خداوند او را به آنچه بهترین است، موفق می دارد.»
یکی از فواید و پیامدهای مشورت، بهره برداری و استفاده از افکار و نظرات دیگران است. مشورت به انسان کمک می کند تا افکار و اندیشه های دیگران به ویژه صاحب نظران و متخصصان را به یاری طلبد و با قرار دادن افکار و اندیشه های آنان در کنار فکر و نظر خود بر قدرت، وسعت و عمق اندیشه و بینش خود بیفزاید و از درخشش افکار و اندیشه های دیگران بهره مند شود.حضرت علی(ع) می فرماید: هر کس که با صاحبان عقل و خرد مشورت کند، از درخشش افکار بهره مند می شود.
این واقعیتی است که اگر انسان در مسیر زندگی کسی را نداشته باشد که با او تبادل نظر کند، احساس تنهایی و غربت خواهد کرد و در نتیجه، نمی تواند نقش و وظایف خود را با اعتماد و اطمینان کامل انجام دهد. شاید به همین دلیل است که مشورت را نوعی پشتیبانی ذکر کرده اند: «مشورت کردن، پشتیبانی طلبیدن است.» در روایت دیگری از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است: «هیچ پشتیبانی مورد اعتمادتر از مشاوره نیست.»
فایده دیگری که مشورت کردن و توجه به نظرات دیگران به دنبال دارد این است که این کار باعث می شود تا تصمیم معقول و مناسبی اتخاذ شود و راه درستی انتخاب گردد. حضرت علی(ع) می فرماید: هر کس که با صاحبان اندیشه و خرد مشورت نماید به راه درست رهنمون می شود.
«مشورت» و «مشاوره» از یک ریشه و به معنای مراجعه به افراد آگاه و مطلع برای راه یابی به حل مسئله و بهره گیری از تجارب و آگاهی دیگران است
الف – افراد غیر متخصص و بی تجربه؛ افرادی که تجربه و تخصص کافی ندارند.
ب. افراد غیر متدین و کسانی که اسرار ما را فاش خواهند کند.
ج. مشورت کردن با آدم بدبین و منفی نگر بسیار خطرناک است؛ زیرا او جز سیاهی، بدبختی و شکست، چیزی نمی بیند و صرفا افکار بدبینانه خود را به شیوه نصیحت گونه به شما انتقال می دهد.
د. آدمهای لاف زن؛ کسانی که در طول زندگی هیچ قدم مثبتی برای خویش بر نداشته اند، چگونه می توانند در تصمیم گیریها راهنمای شما باشند و توصیه های مفید بکنند؟
یادمان باشد، رد و بدل کردن مشورت به این سادگی ها نیست. همیشه این احتمال وجود دارد که یکی از طرفین مشورت مرتکب یک اشتباه ساده شود و در نتیجه رابطه میان طرفین خدشه دار شده یا آسیب ببیند. در واقع اگر پروسه مشورت خوب پیش رود چه اتفاقی می افتد؟ مشورت درست، باعث می شود از نقطه ای کاملا متفاوت مساله خود را بررسی کنیم. همیشه ده ها راه پیش پای ما قرار دارد و مشورت مثل چراغی است که این راه ها را بر ما نمایان می کند.
منابع: خبرگزاری مهر، راسخون، دنیای اقتصاد
وزارت بهداشت و درمان از ایجاد 2 هزار و 800 پایگاه خدمات دندانپزشکی در کشور خبر داد.
وی با اشاره به اینکه در زمان حاضر در کشور و پس از طرح تحول سلامت به ازای هر سه هزار نفر یک نفر مراقب سلامت تعیین شده است ، گفت: این مراقبان، وظیفه تشکیل پرونده پزشکی و ثبت علایم بیماری ها را برای همه قشرهای مردم به عهده دارند.
دکتر قاضی زاده هاشمی با اظهار نگرانی نسبت به کمبود خدمات درمانی و پزشکی در کشور گفت: وجود واحدهای سیاری مثل نوآوران سلامت که به حاشیه نشینان و افراد بی بضاعت خدمات درمانی ارائه می کنند ، کمک خوبی برای مجموعه درمانی و بهداشتی کشور است.
وی همچنین در پاسخ به سوال خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما مبنی بر بالا بودن هزینه های بهداشت و درمان دهان و دندان گفت: هزینه های دندان پزشکی در کل کشور یک مشکل جدی است و دلیل عمده آن ، نبود زیرساخت های مناسب از پنجاه سال گذشته تا کنون در بخش دولتی است.
وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی ، با اعلام اینکه در زمان حاضر 80 درصد از خدمات درمانی در بیمارستان ها و مجموعه های دولتی صورت می گیرد گفت: این رقم در مراکز دندانپزشکی تنها 7 درصد است و 93 درصد از خدمات دندان پزشکی در بخش خصوصی صورت می گیرد که این یعنی مردم باید یا درد دندان را تحمل کنند و یا از بخش خصوصی خدمات دریافت کنند.
وی راه حل پیش رو را افزایش خدمات دندان پزشکی در بخش دولتی دانست و گفت: وزارت بهداشت قصد دارد 2 هزار و 800 پایگاه خدمات دندانپزشکی در کشور ایجاد کند که اگر بتوانیم در این زمینه توفیق کسب کنیم ظرفیت خدمات دولتی در بخش دندانپزشکی به 25 درصد ارتقا خواهد یافت و این خود کمک قابل توجهی به کاهش هزینه های درمان خواهد شد.
وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی همچنین مشکل پسماند در کشور را یک مشکل سراسری عنوان کرد و گفت: این مسئله در حوزه وظایف شهرداری ها و ادارات کل محیط زیست است و وزرات بهداشت و درمان خود در این زمینه یک مطالبه گر است و ما خود نسبت به این موضوع اعتراض داریم.
وی تاکید کرد: وظیفه وزارت بهداشت و درمان ساخت دستگاه زباله سوز و راه اندازی سامانه حمل و نقل زباله ها نیست.
شرکت سامسونگ اعلام کرد با عرضه یک بسته نرم افزاری به روزرسان برای گوشی های گلکسی نوت 7 این گوشی ها را به طور کامل از کار می اندازد تا جلوی تشدید خسارات احتمالی را بگیرد.
کظم غیظ به معنی فرو بردن خشم است. کظم غیظ از فضایل اخلاقی به شمار می رود که در قرآن نیز از آن یاد شده است. کظم غیظ خودداری از اظهار خشم است.
کظم غیظ از جمله فضایل اخلاقی می باشد که در قرآن به آن پرداخته شده است.
کظم در لغت عربی به معنی گلو یا محل خروج نفس است «کظم فلان» یعنی نفس او بند آمد و ساکت شد. غیظ هم به معنی خشم و غضب شدید و حرارتی است که انسان آن را از فوران و جوشش خون قلبش میفهمد و در مییابد.
اصطلاح «کظم غیظ» یعنی خودداری از اظهار خشم و نگه داشتن آن در دل است. انسان در روابط اجتماعی با دیگران، بعضاً با عملکرد غلط آنها و خطاهایی دور از انتظار مواجه میشود و این باعث عصبانی شدن فرد میگردد. در چنین حالتی، وظیفه اخلاقی و دینی انسان این است که خشم را آشکار نکند و به آن ترتیب اثر ندهد. عصبانی شدن انسان یا برای دفع اذیت و ضرر است یا برای انتقام، اگر این خشم نسبت به کسی باشد که ضعیفتر است، در این حالت خون منبسط شده و رنگ شخص عصبانی، سرخ میشود ولی اگر این عصبانیت نسبت به کسی باشد که قویتر از اوست و خود را از انتقام گرفتن ناتوان بداند، خون منقبض میشود و شخص اندوهگین میگردد و رنگ رخسار زرد میشود.
انسان در حالت غضب تجلیگاه جهنم است و اگر خود را کنترل نکرد شراره این آتش به بیرون سرایت میکند و در قیامت با همین آتش خواهد سوخت. صدای تنفس و ناله انسان غضب کرده، صدای غیظ آلود جهنم است. در حال عصبانیت شیطان به انسان بسیار نزدیک است بنابراین شخص عصبانی نباید تصمیم بگیرد و عملی را انجام دهد. غضب از بیماری دل و نقصان عقل است و باعث ضعف نفس و نقص آن میشود البته منظور از غضب، غضبی است که مورد تایید عقل و شرع نباشد. دیوانه زودتر از عاقل و مریض زودتر از سالم عصبانی میشود اما نفس نیرومند و با فضیلت همچون کوهی است که طوفانها تکانش نمیدهد. کمتر صفتی از صفات رذیله به اندازه غضب ویرانی به بار میآورد و اگر فهرستی از آثار سوء غضب نوشته شود معلوم میگردد که این آثار از بسیاری از اخلاق رذیله بیشتر است.
«الَّذِینَ ینفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَ الضَّرَّاء وَ الْکَاظِمِینَ الْغَیظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»؛ «همانا که در توانگری و تنگدستی، انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از خطاهای مردم در میگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد».
در این آیه، سخن از نیکوکاران و ذکر برخی از خصوصیات ایشان است؛
۱. انفاق در تنگدستی و توانگری
۲. کظم غیظ
۳. عفو و بخشش
اگر انسان گمان کند که خداوند نیرویی را در انسان بی حکمت آفریده است یا اینکه بعضی از نیروهای خدادادی صرفاً جنبه ویرانگری دارد چنین کسی حکمت خدا را نشناخته است، هنگامی که انسان خشمگین میشود تمام توان او بسیج میگردد و گاهی قدرت او چندین برابر میشود. فلسفه وجودی این حالت در واقع آن است که اگر جان و مال یا منافع دیگر انسان به خطر بیفتد، حداکثر دفاع را در برابر مهاجم داشته باشد و این نعمتی بسیار بزرگ است. بنابراین نیروی غضب نیروی مفید و مهم دفاعی است و برای بقای حیات انسان ضرورت دارد مشروط بر اینکه در جای خود به کار گرفته شود مثل غضب حضرت موسی (ع) به دنبال گمراهی بنیاسرائیل و گوساله پرستی آنان که در سوره طه آیات ۹۲ تا ۹۴ به آن اشاره شده است. این نیرو، مایه «اَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارٍ»؛ «در برابر کفار سرسخت و شدید» است که از اوصاف مومنین میباشد. کسانی که فکر میکنند قوه غضبیه را باید کشت و خاموش نمود و این مقوله را از کمالات و معارج نفس میدانند اشتباه کردهاند زیرا آنها از مقام اعتدال این قوه غافلند؛ آنچه مذمت میشود حد افراطی آن است.
به صورت کلی، قوه غضب اگر به سمت افراط برود باعث تهور، اگر به سمت تفریط برود باعث جبن و اگر در اعتدال باشد باعث شجاعت می شود. |
اسباب غضب که با بودن آنها، آدمی از زندان غضب خلاصی نمییابد عبارتند از:
برخی غضبها، هدف مقدسی را دنبال میکنند، حدود معینی دارند و جهت رویارویی با کار خلافی به وجود میآیند، اینگونه غضبها قطعاً ممدوح هستند. حدیثی از حضرت امیر (ع) در مورد پیامبر رحمت (ص) وارد شده که مؤید این مطلب است: «پیامبر خدا (ص) برای دنیا به خشم نمیآمد اما هرگاه حق، او را به خشم میآورد، هیچ کس او را نمیشناخت و هیچ چیز نمیتوانست جلو خشم او را بگیرد تا آنگاه که انتقام حق را میگرفت».
منظور از غضب خدای تعالی که در آیات قرآن به آن اشاره شده است هیجان درونی توأم با انتقامجویی نیست بلکه کیفر عادلانه او در مورد گناهکاران در دنیا و آخرت است.
از بین بردن غضب ممکن نیست و آنچه مد نظر است شکستن حدّت و شدّت آن است.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
جام جم سرا: از جمله این عوامل میتوان به عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجود در جامعه اشاره کرد و در کنار اینها یکسری عوامل فردی و اختلالات روانی و فشارهای عصبی و عاطفی هم در زندگی فرد، وجود دارد و همه اینها در کنار هم بستر را برای وقوع چنین پدیدهای مهیا میکند. بنابراین به نوعی میتوانیم به عنوان یک آسیب اجتماعی هم از آن یاد کنیم. در این موارد، مجموعهای از عوامل دست به دست هم داده و فرد را در شرایط و موقعیتی قرار میدهند که یک عامل میشود دلیل بارز و آشکار خودکشی. این در حالی است که علت وقوع چنین اتفاقی مجموعهای از فشارهای زندگی است که موجب شکست در عرصههای مختلف فردی و اجتماعی شده و فرد را در موقعیتی قرار میدهد که در یک لحظه و طی یک جنون آنی منطق و عقلانیت خود را از دست داده و برای نفی خودش از حیات، دست به خودکشی میزند. حال در چنین اقدامی عدهای در خفا و دور از انظار دیگران خودشان را تسلیم مرگ میکنند که بیشتر خودکشیها به این شکل صورت میگیرد.
اما، در شکل دیگر آن فرد در جمع و به قصد نمایش اقدام به گرفتن چنین تصمیمی میکند که برای این نوع خودکشی هم میتوان دو شکل را فرض کرد.
در فرض اول فرد قصد خودکشی نداشته و به قصد جلب توجه همگان را از تصمیم خود مبنی بر خودکشی آگاه میکند. این اقدام اغلب با هدف جلب توجه اطرافیان و دست اندرکاران امور فرد انجام میگیرد تا آنها هم متوجه مشکلات او شده و فریادرسی کنند یا به او وعده کمک بدهند اما، در برخی موارد هم اقدام به خودکشی در ملاءعام با قصد مردن صورت میگیرد، مانند خودکشی در متروی تهران که متاسفانه بارها و بارها شاهد آن بودهایم.
مسئولان و سایر افراد جامعه باید از خود بپرسند در فضای اجتماعی چه میگذرد که باعث میشود موجودی به نام انسان، در سن جوانی به جایی برسد که چنین تصمیمی بگیرد و بخواهد خودش را از زندگی ساقط کند |
در هرحال، در رابطه با مقوله خودکشی باید گفت جای تاسف دارد که چنین اتفاقاتی به ویژه در بین نسل جوان کشورمان رخ میدهد و به نظر میرسد این اقدامات در بردارنده پیامی برای مسئولان ذیربط باشد که باید روی آن مطالعه و بررسی دقیقی صورت بگیرد و علل و عوامل و ریشههای حوادث ناشی از خودکشی با کمک کار کارشناسی بررسی و برای آن راهحلی اندیشیده شود.
این اتفاقات هشداری است برای مسئولان ذیربط که موضوع را بررسی کنند و صرف اینکه اتفاقات این چنینی یک حادثه فردی است از کنارش رد نشوند بلکه، باید به این معضلها توجه کرده و در سطح کلان جامعه آن را پیگیری کرد چرا که چنین موضوعی جدا از اینکه یک مسئله فردی است ریشه در مشکلات و آسیبهای اجتماعی هم دارد.
علاوه بر این، خودکشی یک فرد در ملاء عام برای شاهدان ماجرا و سایر افراد اجتماع هم تاثیرات ناخوشایندی دارد چرا که، تمام کسانی که شاهد ماجرا بوده یا شنونده آن هستند از وقوع حوادث اینچنینی متاثر میشوند و همچنین این سوال در ذهن سایر افراد جامعه ایجاد میشود که در فضای اجتماعی چه میگذرد که باعث میشود موجودی به نام انسان، در سن جوانی به جایی برسد که چنین تصمیمی بگیرد و بخواهد خودش را از زندگی ساقط کند.(محمد زاهدی اصل - آسیبشناس و رئیس انجمن علمی رفاه اجتماعی ایران/ آرمان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:اینها آمارهای رسمی و ناامیدکنندهای است که دانستنش باعث شده خیلی از افراد جامعه ما به یاری این گروه از بیماران نیازمند بشتابند؛ طوری که هماکنون یکمیلیون و 400 هزار نفر از شهروندان ایرانی، کارت اهدای عضو گرفتهاند و درواقع، برای اهدای اعضای بدنشان پس از مرگ، رضایتشان را اعلام کردهاند.
همان طور که میبینید تا اینجای کار، حرکت خوب و انساندوستانهای انجام شده که همچنان امید به پیدا کردن عضو پیوندی را در بین این گروه از بیماران، زنده نگه میدارد، اما قسمت بد ماجرا اینجاست که فقط داشتن این کارتها برای اهدای عضو کافی نیست و مثلا در صورتی که یک بیمار مرگ مغزی، در گذشته کارت اهدای عضو گرفته باشد ولی خانوادهاش با اهدای عضو موافقت نکنند، عضو پیوندی از بیمار مرگ مغزی گرفته نمیشود.
یعنی براساس قوانین فعلی، خانواده میتواند برخلاف وصیت رسمی بیمار مرگ مغزی عمل کرده و از فرآیند اهدای عضو جلوگیری کند.
حالا در چنین شرایطی، مسئول اداره پیوند وزارت بهداشت به ایسنا خبر داده که در حال مذاکره برای اجرای طرحی است که در کارتهای ملی افراد هم عبارت «رضایت افراد به اهدای عضو» درج شود.
اما واقعیت این است که این گونه طرحها نمیتواند تغییر چندانی در آمار اهدای عضو داشته باشد، زیرا تا وقتی قوانین اهدای عضو، به شکلی باشد که والدین افراد بالغ بتوانند تصمیم درج شده روی کارت ملی را هم لغو کنند، چنین طرحهایی را باید بیشتر به شکل فعالیتی نمادین به حساب آورد.
جالب است که در گذشته هم صحبت از این بود که با توجه به شمار زیاد بیماران مرگ مغزی در تصادفات جادهای، در گواهینامه رانندگان هم عبارت «رضایتمندی برای اهدای عضو» درج شود که البته این طرح هم هرگز عملیاتی نشد.
حال با توجه به چنین تجربه ناموفقی، معلوم نیست چرا مسئولان بهجای تلاش برای تغییر قوانین، اصرار به طرح چنین پیشنهادهای فرمایشی دارند؟
امین جلالوند - گروه جامعه
جام جم سرا: این زن که خانه 105 متریاش در خیابان عاطفه محله آفریقای تهران را کوچک و دلگیر میدانست، برای زندگی راحتتر در خانهای بزرگ، حدود یک سال پیش خانهاش را اجاره داد و برای خودش آپارتمانی 230 متری اجاره کرد اما نخستین مستأجر این پیرزن، باعث دردسرهای زیادی برای وی شد.
به نقل از ایران، درحالی که چند روزی تا پایان قرارداد یک ساله اجاره آنها مانده، مستأجر بیخیال، هیچ اجارهای پرداخت نکرده و زن 80 ساله را با دنیایی از مشکلات مواجه کرده است. با این حال، 7 ماه دوندگی و مراجعه به شورای حل اختلاف شماره 3 تهران و پیگیری پرونده شکایت از مستأجر بیخیال، نتیجهای عجیب در پی داشته است.
مستأجر که فکر میکرد با توجه به دیرکرد چندین ماهه اجاره، دادگاه قطعاً حکم تخلیه را صادر خواهد کرد، با مشاهده حکم تبرئه شوکه شد. زن صاحبخانه، درحالی که با عصبانیت از اتاق شعبه 105 مجتمع شماره 3 شورای حل اختلاف بیرون آمده بود، با اظهار گلایه گفت: «خانهام را یک سال پیش با 10 میلیون تومان رهن و قرار اجاره ماهانه 2 میلیون و 300 هزار تومان به مردی جوان اجاره دادم اما او تاکنون که در آخرین ماه قرارداد اجارهنامه به سر میبریم، حتی یک ریال به ما پرداخت نکرده است.»
وی افزود: «وقتی هم که به شورای حل اختلاف مراجعه کردیم، بعد از ماهها رفتن و آمدن میگویند که نمیشود برای این مورد حکم تخلیه صادر کرد. چرا که او قرارداد دارد و باید تا پایان مهلت قرارداد صبر کرد! آیا کسی که فقط پای قرارداد را امضا کرده است و هیچ اجارهای پرداخت نمیکند هم مستأجر به حساب میآید که برای قراردادی که بسته، احترام قائل باشیم؟ او تا همین حالا باید بیشتر از 27 میلیون تومان بابت اجاره پرداخت میکرد ولی حتی هزار تومان هم به حسابمان واریز نکرده است. چرا نباید برای بیرون کردن چنین مستأجری حکم تخلیه صادر شود؟»
وی افزود: «صادر شدن چنین رأیی ما را حسابی شوکه کرده است»
پاسخ مشاور: در ادامه درباره دو موضوع کنترل احساسات و علاقه، و همچنین نگرانی از تماسهای آن خانم و احتمال آبروریزی در محل کارتان راهکارهایی ارائه شده است:
چطور علاقه خود را کنترل کنیم
درباره کنترل احساسات و کاهش علاقهمندی، بهتر است ابتدا در استفاده از کلمات و بیان احساسات خود و بعد درباره مدت زمان گفتوگو تغییراتی ایجاد کنید؛ به طور مثال از جملات محبت آمیز در گفتوگوهای حضوری و تلفنی استفاده نکنید و بیشتر رسمی حرف بزنید تا کم کم میزان محبت و احساس در روان شما و طرف مقابل کاهش یابد؛ مثلاً به جای «جان عزیزم» بگویید «بله خانم»! درخصوص کاهش زمان گفتوگو نیز اگر وسوسه میشوید که با وی تماس بگیرید، اکنون این کار خود را مهار کنید و کمی به تاخیر بیندازید. برای این کار میتوانید دقیقاً همان زمانی که وسوسه تماس گرفتن با او را داشتید به یکی از دوستان یا همسرتان زنگ بزنید و با او صحبت کنید. همین به تعویق اندازی گفتوگو و تماس، حس شما و او را کمتر میکند. هم چنین وقتی تماس یا پیامک وی را دریافت میکنید، از هر سه مورد یکی را پاسخ دهید. همین کار را در دیدارهای حضوری خود نیز رعایت کنید. هر چند بهتر است دیداری نباشد، اما اگر نتوانستید، ملاقاتها را از هفتهای یک بار، به ۱۵ روز و بعد ۲۰ روز و... کاهش دهید تا عادت دیداری شما هم کم شود.
نگرانی از مزاحمت و آبروریزی
میتوانم درک کنم که چون کاسب هستید و برای به دست آوردن موقعیت اجتماعی و اعتبارتان خیلی تلاش کردهاید نگرانید که این خانم با تماسها و رفتارهایش باعث از بین رفتن این دستاوردها شود. بهترین کار در زمان مزاحمتهای او، این است که نترسید و نگرانی خود را کنترل کنید، چون هر چه شما بیشتر نگرانی خود را بروز دهید، او نیز بیشتر روی این ضعف شما دست میگذارد.
بهتر است شما از دو رفتار در مقابل وی دوری کنید؛ یکی اینکه با خرید وسایل یا دادن پول یا رفتن به ملاقات و... بخواهید به او باج بدهید و دوم اینکه شما هم شروع به تهدید او کنید و سر و صدا راه بیندازید. این دو رفتار شاید در ابتدا وی را آرام و ساکت کند، ولی دفعه بعد شدت و میزان خواستههایش بیشتر خواهد شود. لذا باید از یک سبک رفتاری و گفتاری منطقی در این زمینه بهره گیرید.
سه سبک گفتاری در ارتباطات انسانی
۱ - منفعلانه:
این افراد به خاطر ترسشان دایم باج میدهند و طرف مقابل نیز دایم تهدید و پرخاشگری میکند. فرد منفعل نگاه مؤید دارد یعنی بیشتر از کلمات چشم، حتماً و باشد استفاده میکند.
۲ -پرخاشگرانه:
این افراد مدام با حالت تهدید و با داد و فریاد صحبت میکنند و بیشتر سعی در کنترل کردن شرایط دارند. انگشت اشاره آنها همواره به سمت دیگران است و رفتارها و اشتباهات خود را نمیبیند. به طور مثال میگویند: تو این کار را کردی!؟
۳ - جرئتمندانه:
افراد جرأتمند، هم به خواستههای خود دقت میکنند و هم به خواستههای طرف مقابل. از بیان احساسات خود هراسی ندارند و آن قدر به حقوق دیگران احترام میگذارند که به حقوق خود احترام میگذارند.
در این خصوص نیز شما باید با یادگیری روش جرأتمندانه و کمک گرفتن از مشاوران به حل این مسئله بپردازید. از طرفی شما همان قدر که به خودتان حق میدهیدکه وی را به خاطر تغییرات شرایط زندگیتان نخواهید، به اصرار او نیز حق بدهید؛ چرا که چیزهایی مانند زمان برای ازدواج و خرج کردن احساسات و... را از دست داده است. پس بهتر است با این خانم به صورت منطقی صحبت کنید و اگر خسارتی را از شما مطالبه کرد، فقط برای یک بار و البته آخرین بار، خواسته او را برآورده کنید. همچنین او را هدایت کنید که حتماً نزد مشاور برود تا بهتر بتواند وضعیت کنونی خود یعنی نبودن در کنار شما و خراب شدن دنیای آمال و آرزوهایش را بپذیرد. (راهله فارسی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
35
کار کردن با درس خواندن منافات ندارد
معمولا افرادی که قصد ادامه تحصیل دارند، همیشه با یک دغدغه بزرگ مواجه هستند و آن نیز این است که چگونه هم کار کنند و هم ادامه تحصیل دهند. اگر شما نیز به فکر اشتغال در زمان تحصیل هستید بهتر است بدانید هیچ قانون و قول و قراری نمیگوید که دانشجو باید حتما درس بخواند. اصلا چه کسی گفته است که کار کردن با درس خواندن منافات دارد؟
کمک گرفتن از دوستان و خانواده
اولین و مهمترین گام طرح نمودن این موضوع با خانواده است. این کار می تواند چند مزیت بزرگ داشته باشد. اول اینکه خانواده و دوستان شما به این موضوع آگاه خواهند شد که شما زمان کمتری را برای گذراندن با آنها دارید. بنابراین بعد از مدت زمانی از حضور کمرنگ شما در جمع های خود ناراحت نخواهند شد.
با کارفرمای خود صحبت کنید
این موضوع می تواند به شما کمک بزرگی نماید. اغلب کارفرمایان از افزایش تحصیلات و مهارت های کارکنان شان حمایت می کنند. بنابراین بهتر است با مطرح نمودن این مسئله با کارفرمای تان، این شانس را به خود بدهید که برنامه کاری منعطف تری داشته باشید.
اغلب کارفرمایان در چنین شرایطی حجم کاری را کاهش می دهند و برای شما مرخصی های بیشتری در طول سال در نظر می گیرند. به هر حال، حتی اگر شما تحصیلات خود را با هزینه و تلاش های خودتان ادامه می دهید، کارفرمای خود را نسبت به برنامه و اهداف خود مطلع کنید.
زمان را کنترل کنید
شاید به نظر برسد ایجاد تعادل میان کار و درس بسیار سخت بوده و نتوانید از پس آن برآیید اما به شما اطمینان می دهیم در صورتی که برنامه ریزی دقیق و صحیحی داشته باشید خواهید توانست کار را پیش برده و به هیچ کدام نیز لطمه ای وارد نکنید.
این برنامه می تواند شامل تمامی وجوه زندگی شما شود به طور مثال می توانید از زمان های رفت و آمد و حضور در سرویس های حمل و نقل عمومی برای مرور درس های خود استفاده نمایید.
تمرکز بر نقاط قوت خود تمرکز
در اغلب افراد روش های مطلوب و کارآمد مطالعه و زمان هایی که فرد تمرکز و قدرت فهم بیشتری دارد متفاوت است. از این رو با دقت به ویژگی های شخصیتی خود برنامه مطالعه خود را به درستی تنظیم نمایید تا بتوانید بهترین بهره وری را از آن کسب کنید.
محدوده مشخص برای مطالعه
یک محدوده زمانی و مکانی مناسب برای مطالعه خود مشخص نموده و این مطلب را به خانواده نیز اطلاع دهید. این موضوع می تواند باعث شود تا در زمان های تعیین شده خانواده زمان کمتری را از شما درخواست نمایند و شما را با کتابهایتان تنها بگذارند.
بسیاری از فرصتهای شغلی در دانشگاه خود وجود دارد
*اما قبل از شروع کار می بایست به این نکات توجه کرد:
اولین نکته مهم
اگر شما دانشجویید و به دنبال شغل دانشجویی یا کار پاره وقت هستید، بهترین جا برای شروع جستجو، دانشگاه خودتان است. بسیاری از فرصتهای شغلی در همین دانشگاه خودتان وجود دارد. در دوره دانشگاه، زمان کم است و به همین خاطر، بسیار گرانبهاست و در همین حین، مخارج دانشگاه هم به طرز شگفتانگیزی بالا میرود. یک شغل پاره وقت، تا وقتی که به زمان مطالعه و فعالیتهای فوقالعاده شما لطمه نزند، راه بسیار خوبی برای کاهش هزینههاست.
– کار در دانشگاه
ساعتیهزارو۲۰۰تومان برای مقطع کارشناسی و ساعتیهزارو۵۰۰تومان برای مقطع ارشد و دکترا. این مبلغ قرارداد معاونت دانشجویی دانشگاهها با دانشجویان برای کار دانشجویی است. برای تمامی واحدهای پژوهشی، فرهنگی، خدمات دانشجویی و… نیاز به نیروی کار وجود دارد که دانشگاهها تحت عنوان کار دانشجویی، از دانشجویان برای انجام این کارها استفاده میکنند.
دانشجویان در این کارها مسوول واحد تکثیر میشوند، در کتابخانه مسوول تحویل کتاب میشوند و در کمیته پژوهشی وظایف نشریه را برعهده میگیرند. دانشجویان در تمامی واحدهای دانشگاه که نیاز به کمک دارند مشغول بهکار میشوند.
– کار رایگان
برخی کارها در دوره دانشجویی برای کسب تجربه و مهارت در کار آنقدر لازم اند که حتی باید برای کار رایگان هم داوطلب شوید!
– پله پله
دنبال میز مدیریتی نباشید کار دانشجویی از اسمش مشخص است کار نیمه وقتی است که معمولا درآمد خیلی بالایی ندارد اما همیشه برای پیشرفت پله خوبی است بسیاری از دانشجویان پس از اتمام دوره تحصیل در مراکزی که در آنها کارورزی کرده اند و یا برای کار دانشجویی مراجعه کرده اند استخدام شده اند.
– چرا که نه؟
یکی از نیازها و در خواست های اساسی کارفرمایان در دنیای امروز سابقه کاری است، از سوی دیگر بسیاری از نکات کلیدی در مورد کار را در دانشگاه نمی توان آموخت پس اگر این امکان برای شما فراهم شد که حتی به صورت رایگان برای مراکز مهم و اصلی مرتبط با تحصیل تان کار کنید شک به دلتان راه ندهید و رزومه کاری تان را رنگین کنید.
– کار مرتبط
شاید در نظر اول پیدا کردن شغل مرتبط با رشته تحصیلی تان به نظر رویا پردازانه باشد اما خیلی ها هستند که این روزها کارهای نیمه وقت و حتی سطح پایین اما مرتبط با رشته شغلی شان انجام می دهند.
دانشجویان پزشکی که دستیاری استادانشان را می کنند، روانشناسان و مددکارانی که با نصف دستمزد در مراکز درمانی مشغول کارند، حتی تدریس دروس پایه رشته تحصیلی تان بهتر از انجام دادن کارهای غیر مرتبط است.
– آمار گیری
اشتباه برداشت نکنید منظور از آمار گیری مشارکت در پژوهش های میدانی و تحقیقاتی مثل نظر سنجی است که اگرچه کار سختی است اما به دانشجویان به ویژه دانشجویان رشته ای علوم انسانی کمک می کند در بطن جامعه حاضر باشند.
– گول نخورید
برخی از سودجویان با استفاده از نام کار دانشجویی اقدام به بیگاری کشیدن از علاقمندان به کار می کنند. حتی کلاهبرداری هایی هم با این عنوان مشاهده شده پس قبل از مراجعه به هر مکانی برای استخدام و گرفتن کار دانشجویی نهایت دقت خود را به کار ببرید.
– کار عار نیست
در آخر باید به این نکته اشاره کنیم دوران دانشجویی دوران گذار است. اگر واقعا باید کار کنید به پرستیژ و جایگاه اجتماعی کار چندان اهمیت ندهید. آنچه مهم است آن است که از راه درست کسب درآمد کنید منشی گری،بازاریابی ، رانندگی و حتی پیک موتوری مهم این است که در پناه حق سربلند باشید.
*عوامل استرس زای شغلی
الزامات و خواستههای زیاد شغل از فرد، کمبود منابع و حمایتها، عدم تناسب مهارت فرد با جایگاه شغلی، کیفیت روابط فرد با همکاران و اعضاء خانوادهاش میتواند در او استرس شغلی ایجاد کند. اگر شما بدنبال “کار دانشجویی” هستید، بدانید کار هم برای خودش استرس هایی دارد.
– سوءاستفادههای فیزیکی و کلامی ( هر هفته ۲۰ کارگر در ایالات متحده آمریکا به قتل میرسند و سالانه ۱۸ هزار کارگر آزار جنسی می بینند.)
– عدم حمایت یا رابطه خوب با همکاران ( نتایج ۸۶ درصد نظرسنجیها نشان دهنده بدرفتاری با کارگران است. )
– کار بیش از اندازه
– روشهای مدیریتی
– امنیت شغلی و نگرانیهای آینده
– شرایط محیط کار(کمبود فضا، صدای بیش از اندازه، هوای آلوده و… )
– عدمشفافیت در مسئولیت های شغلی
– تغییرات محیط کار
– مشکلات شخصی و خانوادگی
*توجه به همه این نکات کمک می کند شما با یک برنامه ریزی خوب، درآمدی مناسب برای روزهای تحصیلات داشته باشید.
منبع: تبیان