م1: انتخاب دشوار
سندباد جهانگرد همیشه در سفر بود، به نحوی که هنوز در شهری اقامت نکرده، قصد سفر بعدی کرد.م2: گفته ی شگفت
اگر کسی بگوید: من دروغگو هستم و راست نمی گویم، آیا او را راستگو می دانید یا دروغگو؟س1: کارمندان نزد مدیر مجموعه رفته و از کار زیاد و حقوق کم شکایت کردند. آنان بعد از دیدار مدیر، با چهره های عبوس و گرفته خارج شدند و مدیر مجموعه تا آستانه ی در آنان را بدرقه کرد و گفت: در هر حال، توصیه خواهم کرد که به شما پاداش سخاوتمندانه ای بدهند.
یکی از کارمندان آهسته گفت: این مرد به آنچه می گوید عمل نمی کند.م3: شکارچی کجاست؟
یک شکارچی از منزلش خارج شد و 10 کیلومتر به سوی جنوب رفت و سپس مسیر خود را تغییر داد و 10 کیلومتر دیگر به سوی شرق راه رفت، آن گاه تصمیم گرفت به خانه باز گردد. او پس از 10 کیلومتر پیاده روی به سوی شمال، خود را در منزلش دید، این شکارچی در کجا زندگی می کند؟م4: معمای مورچه
مورچه ای از دیوار صاف به ارتفاع 20 پا بالا می رود. این مورچه در هر دقیقه 3 پا بالا می رود و 2 پا لیز می خورد و پایین می آید. این مورچه چه وقت به بالای دیوار می رسد؟5: معمای ساعت
دقیقاً رأس ساعت 6، ساعت دیواری خانه ام 6 ضربه در 5 ثانیه زد. این ساعت در چند ثانیه 12 ضربه می زند؟ پاسخ 10 ثانیه نیست. چرا؟م6: معمای خرگوش ها
یک جفت خرگوش، نر و ماده، تازه به دنیا آمده را برگزیدیم. اگر فرض کنیم که خرگوش ها در هر ماه یک جفت، نر و ماده، به دنیا می آورند، و این که خرگوش های ماده از آغاز ماه سوم عمرشان شروع به تولید مثل می کنند، و این که پیش از به اتمام رساندن یک سال کامل از عمرشان نمی میرند، در چنین حالتی تعداد خرگوش های ما در پایان سال چقدر اســت؟م7: از خانم همسایه ام پرسیدم. چند بچه (دختر و پسر) دارید؟
گفت: پنج بچه دارم.م8: انگشترم را در یک دست و انگشتر خود را در دست دیگر بگذار. با انگشتر من 4 ریال، و با انگشتر خودتان 3 ریال بگذار، و آن گاه به پولی که در دست داری، پنج برابر آن و به پولی که در دست چپ داری، چهار برابر آن اضافه کن.
حالا نصف پول هایی را که در دو دستت قرار دارد صدقه بده، اگر پس از صدقه دادن کسری باقی ماند، پس انگشتر من در دست راست توست، و اگر کسری باقی نماند، پس انگشتر من در دست چپ توست. چرا؟م9: معماهای ذهنی
استاد گفت: عددی کمتر از 130 در ذهن خود انتخاب کن.م10: معمای باقیمانده ها
زکات اموالم را برداشتم تا به طور مساوی میان فقرا تقسیم کنم. وقتی آن را شمردم، دیدم که اگر بخواهم آن را میان 3 فقیر تقسیم کنم، 1 دینار می ماند؛ و اگر میان 5 نفر تقسیم کنم، 4 دینار می ماند؛ و اگر میان 7 نفر تقسیم کنم 3 دینار می ماند. در این جا من یک دینار به اموال زکات اضافه کردم و آن را میان 19 فقیر به طور مساوی تقسیم کردم. زکات اموالم چقدر بود؟م11: معمای دینارهای تقلبی
در شهر قاهره در عهد معزالدین الله 12 ضرابخانه برای ضرب سکه وجود داشت که براساس مشخصاتی که دولت اعلام کرده بود، به ضرب درهم های نقره و دینارهای طلا مشغول بودند.م12: معمای انگشتر تقلبی
نزد شما 12 انگشتر طلایی، کاملاً شبیه به هم، می آوردند، ولی به شما می گویند که یکی از آن ها تقلبی اســت و از نظر وزنی با دیگر انگشترها تفاوت دارد. اینک از شما خواسته می شود که انگشتر تقلبی را مشخص کنید، به شرط آنکه بیش از سه بار وزن نکنید، و بگویید که آیا از دیگر انگشترها سنگین تر اســت یا سبک تر؟راه حل ها:
م1: انتخاب دشوار
سندباد از وی رسید: اگر از همکار شما بپرسم: کدام یک از این دو در، به راه نجات منجر می شود، چه پاسخی می دهد؟ نگهبان به یکی از آن دو دَر اشاره کرد. سندباد با شتاب و عجله حرکت کرد و از دَر دیگر خارج شد و راه خود را به سلامتی ادامه داد.م9: معمای عدد ذهنی
پس از دورانداختن (کم کردن) دسته های ده تایی از عدد مذکور، تنها عدد 5 ماند. پس عدد مورد نظر جزء مجموعه ای اعداد (15، 25، ...، 125) اســت. و هنگامی که عدد مورد نظر به صورت دسته های 13 تایی قرار گرفت، عدد 8 از آن ماند. بنابراین، عدد مذکور از نوع (13x+8) می باشد.م10: معمای باقی مانده ها
پس از افزایش یک دینار، پول وی: [19، 38، 57، 76، 95، ...] شد. بنابراین پول وی پیش از اضافه کردن آن یک دینار [18، 37، 56، 75، 94، ...] بود. از این مجموعه عدد 18 به خاطر بخش پذیری بر 3 و 56 به خاطر بخش پذیری بر 7 و 75 به خاطر بخش پذیری بر 5 حذف می شوند. هر چند عدد 37 اگر بر 3 تقسیم شود 1 می ماند، ولی چنانچه بر 5 بخش کنیم عدد 4 از آن نمی ماند و به همین خاطر این عدد نیز حذف می شود، و تنها عدد 94 می ماند که دارای تمام شرایط اســت.م11: معمای دینارهای تقلبی
نام ضرابخانه ای که سکه می زنند، نوشته می شود و آن ها را از 1 تا 12 به ترتیب شماره گذاری می کنیم. سپس از اولی، یک دینار و از دومی، دو دینار و از سومی، سه دینار و به همین ترتیب...، تا از دوازدهمین دوازده دینار می گیریم و آن ها را یک جا وزن می کنیم تا ببینیم چند دانه نسبت به وزن اصلی بیشتر اســت. اگر اضافه وزن تنها یک دانه بود، پس نخستین ضرابخانه دارد تقلب می کند، و اگر ده دانه بیشتر بود، معلوم می شود که دهمین ضرابخانه دارد تقلب می کند، و به همین ترتیب.م12: معمای انگشتر تقلبی
چون تعداد وزن کردن ها محدود اســت، از این رو دست به توزین مزن، مگر بسیار سودبخش باشد. مثلاً 6 انگشتر را با 6 انگشتر وزن مکن، چرا که می دانی یکی از این دو دسته سنگین تر اســت، همچنین 5 انگشتر را با 5 انگشتر، چون اگر مطمئن شویم که دو دسته ی پنج تایی دارای انگشترهای سالمی هستند، راه حل آسان می شود، ولی انگشتر تلقبی در یکی از آن دو دسته بود، در این صورت ما یک بار توزین در برابر مطلب کم ارزشی را، دال بر این که دو انگشتر باقی مانده سالم هستند، از دست می دهیم.حالت(1): الف= ب (هر کدام ا زاین انگشترها را چون سالم هستند، با حرف س مشخص می کنیم).
دومین توزین: سه انگشتر ج یعنی از دسته ی ج را با 3 انگشتر س یعنی 3 انگشتر سالم وزن می کنیم. در این جا سه حالت پیش می آید:حال(2): الف با ب مساوی نباشد، بلکه یکی سنگین و دیگری سبک باشد. انگشترهای مجموعه ی سبک تر را با نام های ک1، ک2، ک3، ک4، و انگشترهای مجموعه ی سنگین تر را با نام های ن 1، ن2، ن3، ن 4مشخص می کنیم.
دومین توزین: 3س+ ن1 را با ن2+ ن3+ ن4+ک1 وزن می کنیم که در این جا سه حالت پیش می آید:ب1: بازی دو نفره
یک بشقاب گرد میان خود و دوستتان و در کنارش دانه های سیب یا تکه های شیرینی یا هر چیزی که دوست دارید (برای بازی، نه برای خوردن) بگذارید. بهتر اســت تعداد این تکه ها 10 یا 11 قطعه ی چسبیده به هم باشد.(رازی میان من و تو)
اگر می خواهی برنده شوی، همواره عدد زوجی از دانه ها، که به دو بخش همانند تقسیم شده، (روی خط تقارن) برای دوستت به جا بگذار؛ اگر از یک نیمه، دانه ای یا دو دانه برداشت، تو نیز همانند آن، از نیمه ی دیگر بردار.ب 2: بازی حراج ( میان دو نفر)
آیا می دانید حراج چیست؟ حراج آن اســت که کالایی در معرض فروش قرار گیرد و سپس یک نفر حراج را با مبلغی، مثلاً ده درهم یا ده دینار، آغاز می کند؛ این بدان معنا اســت که وی 10 دینار بابت آن کالا می پردازد. آن گاه دیگری می گوید: 12 دینار، و سومی ناگهان قیمت را به 20 دینار بالا می برد و به همین ترتیب علاقه مندان به خرید آن کالا قیمت را بالا و بالاتر می برند تا این که حراج، در مقابل بالاترین نرخ پرداختی، پایان می یابد.ب 3: بازی پسته (میان دو نفر)
در برابر شما و دوستتان یک مشت پسته قرار دارد. آن را به دو بخش نابرابر تقسیم می کنید، سپس دوستتان نیز یکی از آن دو بخش را به دو بخش نابرابر تقسیم می کند و بازی به همین صورت ادامه می یابد. نخستین کسی که نتواند تقسیم کند، بازنده اســت.ب 4: بازی کتاب ها (میان دو نفر)
روی میز جلوی شما و دوستتان 50 کتاب قرار دارد که باید آن ها را به قفسه برگردانید، به شرط آن که هر کس در هر بار یک یا دو کتاب، برگرداند. برنده کسی اســت که آخرین نوبت از آن وی باشد.ب 5: بُم! بُم! (بازی میان کودکان)
اجازه دهید با این داستان شروع کنیم:ب 6: بازی ستون ها (بازی یک نفره) (2)
در شکل سه ستون: س 1، س 2، س 3 دیده می شود که روی ستون (س 1) حلقه های الف، ب، ج، د، ... با قطرهای متفاوت قرار دارد. قطر هر حلقه از این حلقه ها نسبت به حلقه های پایین تر کوچک تر، و نسبت به حلقه های بالاتر بزرگ تر اســت. این ها در میان خود مخروطی را که محورش همان پایه های ستون اســت، تشکیل می دهند. در این جا از شما خواسته می شود که حلقه ها را از ستون س 1 به ستون س 2 یا ستون س 3 با شرایط زیر جابه جا کنید:ب 7: مثلث های اقلیدسی
ابوالحسن احمد بن ابراهیم اقلیدسی دمشقی، از دانشمندان بزرگ علم حساب در قرن چهارم هجری بود. او جزء پیشتازانی بود که برای اصلاح حساب هندی تلاش کردند. حساب هندی در آن زمان بر روی تخته ای شنی صورت می گرفت، به نحوی که حسابگر هر گونه محاسبات را با انگشت روی شن ها می نوشت و آن گاه آن را پاک می کرد. اقلیدسی سعی کرد روند عملیات حساب را تغییر دهد، به طوری که این حساب ها نه با انگشت روی شن، بلکه با جوهر روی کاغذ، و بی آن که پاک شود، ثبت گردد. او مبتکر کسرهای اعشاری اســت، و در علم حساب دست به اکتشافات ظریفی از راه بازی با اعداد زده اســت. اینک به برخی از اکتشافات وی می پردازیم:الف:
ب 8:
در ریاضیات تصاویر زیبایی دیده می شوند که چشم را نوازش می دهند، وذهن را پویا می کنند و باعث اندیشیدن می شوند که از آن جمله مثلثهای اقلیدسی اســت. بیایید آن ها را بررسی کنیم:ب 9:
آیا دوست دارید با اعداد، همان طوری که آنان بازی می کردند، بازی کنید؟ خوب، پس مجموع ارقام در هر سطر از مثلث های اقلیدسی را بررسی و مطالعه کنید.چگونه به تنهایی بازی کنید؟
مادربزرگم به من گفت: وقتی تنها بازی می کنید، راضی به خانه بازمی گردید، چرا که نه برنده و نه بازنده ای در کار اســت. گفتم: در چنین کاری چه لذتی هست؟ شما هم خواهید گفت: چه لذتی دارد که من مثلث های اقلیدسی را دوباره خوانی و تکرار کنم؟ او با اعداد بازی کرد تا توانست راز آنها را کشف کند، من چه سودی از بازی آن ها می برم؟ب 10: مثلث کرجی
بدون شک ابوبکر محمد بن حسن کرجی از بزرگ ترین دانشمندان مسلمان در علم جبر به شمار می رود. او نویسنده ی دو کتاب الفخری و البدیع اســت که در آن ها علم جبر به روشن ترین و آشکارترین و کامل ترین شکل ممکن در دوره ی اسلامی، بیان شده اســت.ب 11: دو مثلث بغدادی
ابومنصور، عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، دانشمند بزرگ عرب از قبیله ی بنی تمیم بود، که شاعر در مورد آن ها گفته اســت:ب 12:
ب 13: داستان فیبوناچی
نام فیبوناچی، مبتکر معمای قبلی در مورد خرگوش ها و نیز چگونگی حل آن، لئوناردوی پیزایی و از مردم شهر پیزای ایتالیا بود. در سده های میانه علوم ریاضی در ایتالیا به دلیل نزدیک بودن این کشور به جهان اسلام و به ویژه سیسیل و مغرب اسلامی، رونق یافت. فیبوناچی جزو نخستین ریاضی دانان اروپایی بود که در ریاضیات سرآمد اقران گردید. وقتی پادشاه نرمانی سیسیل امپراتور فردریک، از شهرتش آگاه شد، وی را برای امتحان فراخواند، و سه سؤال از وی کرد که فیبوناچی با موفقیت به آنها پاسخ داد. پادشاه سیسیل سه پرسش خود را از کتاب های عربی استخراج کرده بود، که دو سؤال آن در کتاب کرجی قرار داشت.بازی (میان معلم و شاگردانش)
دون کیشوت یا دون کیخوت شخصیت یک شوالیه ساده ی سده های میانه بود، که سروانتس از آن استفاده کرد تا شوالیه های سده های میانه را به باد مسخره گیرد. از این رو سروانتس شخصیت دون کیشوت را طوری طراحی کرد که او را سوار استر لنگ کرده با شمشیری چوبین به جنگ آسیاهای بادی می فرستد. دون کیشوت فکر می کند که چندین سرزمین را فتح کرده و بسیاری از معشوق ها را در کنف حمایت خود قرار داده اســت. کار وی مانند کارهای شعبده بازی اســت که گمان می کند با تردستی هایش معجزه می کند، ولی تمام مسئله این اســت که وی حقه یا نیرنگی را، که بر تردستی یا چشم بندی ( خطای چشم ) و یا استفاده از خاصیتی از خواص صدا یا نور، استوار اســت، به کار می برد که تماشاچیان به آن توجه نمی کنند. اگر خواستید، میان همکاران یا شاگردان خود، وانمود کنید که از قدرت ریاضی عظیمی برخوردار هستید، این بازی را انجام دهید، ولی اگر آن ها باور کردند، تو خود را باور نکن.ب 14: بازی دیگر
آیا از ترفند شعبده باز خوشتان آمد؟ اینک یک بازی دیگر: به دوستان خود بگویید: هر کدام عدد صحیحی را در نظر بگیرند، و آن را روی کاغذی بنویسند و سپس از آنان بخواهید که عدد مورد نظر را در هزار ضرب کرده و نتیجه آن را با عدد دلخواه اولیه جمع کنند. مثلاً اگر دوست شما عدد 7 را در نظر گرفت باید آن را با عدد 7000 جمع کند، و اگر عدد 325 را در نظر داشته باید به آن عدد 325000 را اضافه کند، و به همین ترتیب. آن گاه به آنان بگویید: من می توانم عدد مورد نظر شما را بدون نگاه کردن به آن، حدس بزنم. عدد دلخواه شما بر 7 بخش پذیر اســت، آن را تقسیم کنید. و حالا با یک آه کشیده بگویید: وای خدای من!! می بینم بر 13 هم بخش پذیر اســت. آن را نیز تقسیم کنید. وقتی این کار را انجام دادند، بگویید: اینک به هر کدام از شما عدد مورد نظرتان بازگشته اســت.ب 15: بازی با مربع های جادویی
این عنوان تو را فریب ندهد، جادویی درکار نیست، آنچه در این جا می بینی، جادو نیست. به مربع ABCD نگاه کن، آن یک مربع 9 خانه ای (3×3) اســت که در هر خانه ی آن عددی از 1 تا 9 قرار دارد. اما این اعداد به طرز شگفت انگیزی میان خانه های این مربع پخش شده اســت، چراکه مجموع ارقام هر سطر با مجموع ارقام هر ستون و نیز با مجموع ارقام هر قطر آن، همگی برابر و مساوی با عدد 15 می باشد.ب 16:
مربع سابق را به شکل های مختلف بکشید، مثلاً با تغییر دادن سطرها به جای ستون ها ( سطرهای افقی با عمودی )، و با چرخاندن مربع دور گوشه ی A، و قرینه یابی حول یکی از ضلع های آن، حالت های مختلفی به وجود می آید. حال ببینید تعداد مربع های مختلفی که می توان از این مربع استخراج کرد، چقدر اســت.ب 17: بازی مربع های فرد
مربع های فرد عبارت اســت از مربع های 3×3 یا یا 5×5 یا 7×7 و همانند آن ها. در این جا ما مربع 5×5 را، به عنوان نمونه جهت ارائه ی کار، انتخاب می کنیم.ب 18: بازی مربع های زوج
مربع های زوج عبارت اســت از مربع های 2×2، 4×4، 6×6، و همانند آن ها، روشن اســت که نمی توان یک مربع جادویی 2×2 ایجاد کرد، چون اگر مربع مذکور یک مربع جادویی باشد، باید:راه حل ها:
ب 6: بازی ستون ها
برای جابه جایی حلقه ی اول «د»، آن را از ستون «س 1» بر می داریم و در ستون «س 2» قرار می دهیم. این یک حرکت. و برای جابه جایی حلقه ی دوم «ج» آن را از ستون «س 1» بر می داریم و در ستون «س 3» قرار می دهیم. سپس حلقه ی «د» را از ستون «س 2» بر می داریم و به ستون «س 3» منتقل می کنیم تا بالای حلقه ی «ج» قرار گیرد. این هم دو حرکت که مجموع آن ها (2+1) حرکت شد.نکته ی ظریف
اگر در ستون اساساً 64 حلقه بود، برای جابه جایی آن ها نیاز بهپینوشتها:
1- او در واقع حرف سین را ث تلفظ می کرد و از این رو باعث خنده ی دیگران می شد.
2- این سرگرمی ریاضی به برج هانوی (Hanii Tower) معروف اســت. - م.
ب 1: بازی خواندن فکر (1)
شیخ ابو منصور به شاگرد جوانش گفت: کاغذ و قلمی بیاور و بنویس! مرد جوان کاغذ و قلمی را حاضر کرد و با آمادگی کامل نشست تا هر آنچه شیخ و معلم بزرگوارش بر وی می خواند، بنویسد. شیخ گفت: نمی خواهم چیزی را بر تو بخوانم، بلکه می خواهم ببینی چگونه فکر تو را بی آن که بدانی، می خوانم. هر عددی را که به ذهنت می رسد بنویس و آن را از من پوشیده بدار، اما این عدد باید عدد صحیحی باشد.=3×32
ب 2: بازی ضرب اعداد
مصریان قدیم برای ضرب کردن اعداد، مثلاً 97 در 53، یکی از دو عدد را نصف و دیگری را دوبرابر می کردند. آنان این کار را بدین نحو انجام می دادند:ب 3: بازی تقسیم کردن
مصریان برای تقسیم کردن 5141 بر 53 ضرایب عدد 53 را در جدولی همانند جدول زیر به کار می بردند:ب 4: بازی پلکان ها
الف- عدد دلخواهی را در پایه ی هفتگانی بنویسید، و ارزش آن را در پایه دهدهی (اعشاری) محاسبه کنید.
1 |
2 |
4 |
8 |
ب 4: بازی پلکان دودویی
این جدول را روی کاغذی بنویسید، و آن گاه از دوستان خود بخواهید تا هر کدام عددی دلخواه، از 1 تا 15، را در ذهن خود برگزینند. سپس به هر کدام بگویید که عدد دلخواه وی در کدام یک از ستون های چهارگانه جدول قرار دارد. اگر مثلاً یکی از دوستان گفت: در ستون دوم و چهارم هست، می بینیم در رأس ستون دوم عدد 2 و در رأس ستون چهارم عدد 8 قرار دارند، که مجموع آن ها 10 می باشد، و این همان عددی اسـت که آن شخص در ذهن دارد.
2 |
1 |
1 |
1 |
ب 5: بازی کارت های سوراخ شده
اینک بازی بعدی:ب 6: بازی ذهنی (2)
استاد ابومنصور به شاگرد جوانش گفت: عددی را در ذهن خود انتخاب کن.مم1: انتخاب دشوار
سندباد جهانگرد همیشه در سفر بود، به نحوی که هنوز در شهری اقامت نکرده، قصد سفر بعدی کرد.م2: گفته ی شگفت
اگر کسی بگوید: من دروغگو هستم و راست نمی گویم، آیا او را راستگو می دانید یا دروغگو؟س1: کارمندان نزد مدیر مجموعه رفته و از کار زیاد و حقوق کم شکایت کردند. آنان بعد از دیدار مدیر، با چهره های عبوس و گرفته خارج شدند و مدیر مجموعه تا آستانه ی در آنان را بدرقه کرد و گفت: در هر حال، توصیه خواهم کرد که به شما پاداش سخاوتمندانه ای بدهند.
یکی از کارمندان آهسته گفت: این مرد به آنچه می گوید عمل نمی کند.م3: شکارچی کجاست؟
یک شکارچی از منزلش خارج شد و 10 کیلومتر به سوی جنوب رفت و سپس مسیر خود را تغییر داد و 10 کیلومتر دیگر به سوی شرق راه رفت، آن گاه تصمیم گرفت به خانه باز گردد. او پس از 10 کیلومتر پیاده روی به سوی شمال، خود را در منزلش دید، این شکارچی در کجا زندگی می کند؟م4: معمای مورچه
مورچه ای از دیوار صاف به ارتفاع 20 پا بالا می رود. این مورچه در هر دقیقه 3 پا بالا می رود و 2 پا لیز می خورد و پایین می آید. این مورچه چه وقت به بالای دیوار می رسد؟5: معمای ساعت
دقیقاً رأس ساعت 6، ساعت دیواری خانه ام 6 ضربه در 5 ثانیه زد. این ساعت در چند ثانیه 12 ضربه می زند؟ پاسخ 10 ثانیه نیست. چرا؟م6: معمای خرگوش ها
یک جفت خرگوش، نر و ماده، تازه به دنیا آمده را برگزیدیم. اگر فرض کنیم که خرگوش ها در هر ماه یک جفت، نر و ماده، به دنیا می آورند، و این که خرگوش های ماده از آغاز ماه سوم عمرشان شروع به تولید مثل می کنند، و این که پیش از به اتمام رساندن یک سال کامل از عمرشان نمی میرند، در چنین حالتی تعداد خرگوش های ما در پایان سال چقدر اســت؟م7: از خانم همسایه ام پرسیدم. چند بچه (دختر و پسر) دارید؟
گفت: پنج بچه دارم.م8: انگشترم را در یک دست و انگشتر خود را در دست دیگر بگذار. با انگشتر من 4 ریال، و با انگشتر خودتان 3 ریال بگذار، و آن گاه به پولی که در دست داری، پنج برابر آن و به پولی که در دست چپ داری، چهار برابر آن اضافه کن.
حالا نصف پول هایی را که در دو دستت قرار دارد صدقه بده، اگر پس از صدقه دادن کسری باقی ماند، پس انگشتر من در دست راست توست، و اگر کسری باقی نماند، پس انگشتر من در دست چپ توست. چرا؟م9: معماهای ذهنی
استاد گفت: عددی کمتر از 130 در ذهن خود انتخاب کن.م10: معمای باقیمانده ها
زکات اموالم را برداشتم تا به طور مساوی میان فقرا تقسیم کنم. وقتی آن را شمردم، دیدم که اگر بخواهم آن را میان 3 فقیر تقسیم کنم، 1 دینار می ماند؛ و اگر میان 5 نفر تقسیم کنم، 4 دینار می ماند؛ و اگر میان 7 نفر تقسیم کنم 3 دینار می ماند. در این جا من یک دینار به اموال زکات اضافه کردم و آن را میان 19 فقیر به طور مساوی تقسیم کردم. زکات اموالم چقدر بود؟م11: معمای دینارهای تقلبی
در شهر قاهره در عهد معزالدین الله 12 ضرابخانه برای ضرب سکه وجود داشت که براساس مشخصاتی که دولت اعلام کرده بود، به ضرب درهم های نقره و دینارهای طلا مشغول بودند.م12: معمای انگشتر تقلبی
نزد شما 12 انگشتر طلایی، کاملاً شبیه به هم، می آوردند، ولی به شما می گویند که یکی از آن ها تقلبی اســت و از نظر وزنی با دیگر انگشترها تفاوت دارد. اینک از شما خواسته می شود که انگشتر تقلبی را مشخص کنید، به شرط آنکه بیش از سه بار وزن نکنید، و بگویید که آیا از دیگر انگشترها سنگین تر اســت یا سبک تر؟راه حل ها:
م1: انتخاب دشوار
سندباد از وی رسید: اگر از همکار شما بپرسم: کدام یک از این دو در، به راه نجات منجر می شود، چه پاسخی می دهد؟ نگهبان به یکی از آن دو دَر اشاره کرد. سندباد با شتاب و عجله حرکت کرد و از دَر دیگر خارج شد و راه خود را به سلامتی ادامه داد.م9: معمای عدد ذهنی
پس از دورانداختن (کم کردن) دسته های ده تایی از عدد مذکور، تنها عدد 5 ماند. پس عدد مورد نظر جزء مجموعه ای اعداد (15، 25، ...، 125) اســت. و هنگامی که عدد مورد نظر به صورت دسته های 13 تایی قرار گرفت، عدد 8 از آن ماند. بنابراین، عدد مذکور از نوع (13x+8) می باشد.م10: معمای باقی مانده ها
پس از افزایش یک دینار، پول وی: [19، 38، 57، 76، 95، ...] شد. بنابراین پول وی پیش از اضافه کردن آن یک دینار [18، 37، 56، 75، 94، ...] بود. از این مجموعه عدد 18 به خاطر بخش پذیری بر 3 و 56 به خاطر بخش پذیری بر 7 و 75 به خاطر بخش پذیری بر 5 حذف می شوند. هر چند عدد 37 اگر بر 3 تقسیم شود 1 می ماند، ولی چنانچه بر 5 بخش کنیم عدد 4 از آن نمی ماند و به همین خاطر این عدد نیز حذف می شود، و تنها عدد 94 می ماند که دارای تمام شرایط اســت.م11: معمای دینارهای تقلبی
نام ضرابخانه ای که سکه می زنند، نوشته می شود و آن ها را از 1 تا 12 به ترتیب شماره گذاری می کنیم. سپس از اولی، یک دینار و از دومی، دو دینار و از سومی، سه دینار و به همین ترتیب...، تا از دوازدهمین دوازده دینار می گیریم و آن ها را یک جا وزن می کنیم تا ببینیم چند دانه نسبت به وزن اصلی بیشتر اســت. اگر اضافه وزن تنها یک دانه بود، پس نخستین ضرابخانه دارد تقلب می کند، و اگر ده دانه بیشتر بود، معلوم می شود که دهمین ضرابخانه دارد تقلب می کند، و به همین ترتیب.م12: معمای انگشتر تقلبی
چون تعداد وزن کردن ها محدود اســت، از این رو دست به توزین مزن، مگر بسیار سودبخش باشد. مثلاً 6 انگشتر را با 6 انگشتر وزن مکن، چرا که می دانی یکی از این دو دسته سنگین تر اســت، همچنین 5 انگشتر را با 5 انگشتر، چون اگر مطمئن شویم که دو دسته ی پنج تایی دارای انگشترهای سالمی هستند، راه حل آسان می شود، ولی انگشتر تلقبی در یکی از آن دو دسته بود، در این صورت ما یک بار توزین در برابر مطلب کم ارزشی را، دال بر این که دو انگشتر باقی مانده سالم هستند، از دست می دهیم.حالت(1): الف= ب (هر کدام ا زاین انگشترها را چون سالم هستند، با حرف س مشخص می کنیم).
دومین توزین: سه انگشتر ج یعنی از دسته ی ج را با 3 انگشتر س یعنی 3 انگشتر سالم وزن می کنیم. در این جا سه حالت پیش می آید:حال(2): الف با ب مساوی نباشد، بلکه یکی سنگین و دیگری سبک باشد. انگشترهای مجموعه ی سبک تر را با نام های ک1، ک2، ک3، ک4، و انگشترهای مجموعه ی سنگین تر را با نام های ن 1، ن2، ن3، ن 4مشخص می کنیم.
دومین توزین: 3س+ ن1 را با ن2+ ن3+ ن4+ک1 وزن می کنیم که در این جا سه حالت پیش می آید:وب سایت آیتیایران: بهروزرسانی جدید مایکروسافت برای نرمافزار OneNote، اضافهشدن معلم ریاضی دیجیتالی و قابلیت پخش مجدد یادداشتها را پیش روی کاربران قرار داده است.
اگرچه واننوت همین حالا هم بهخوبی طرحها و دستنوشتههای کاربران را تشخیص میدهد اما معلم هوشمند ریاضیات، یهگام فراتر رفته و با تبدیل معادلات ریاضی به متنهای ساده، مراحل مورد نیاز برای حل معادله را برای شما مشخص میکند. به این منظور کافی است یک معادله ریاضی را در واننوت نوشته، دور آن یک دایره بکشید و متغییری که معادله باید بر مبنای آن حل شود را انتخاب کنید. پس از این مرحله، واننوت مراحل حل معادله را یکی یکی برای شما شرح میدهد.
در قالب بهروزرسانی جدید، پشتیبانی بهبود یافته از Windows Information Protection در نرمافزارهای آفیس دستگاههای الکترونیکی همراه بهمنظور جداسازی اطلاعات کاری و شخصی کاربران نیز مدنظر قرار گرفته است. علاوه بر این، بهبود تجربه کاری کاربران در نسخه تحت وب اوتلوک و عرضه نسخه جدید Visio برای وب و آیپد هم امکانپذیر شده است.
با به روزشدن مجموعه نرم افزارهای زیرمجموعه آفیس تغییرات جالبی در برخی از آنها و از جمله OneNote به وجود آمده است.
تقریبا همه معلمان و استادانش میدانستند که آیندهی پرشکوهی در انتظار اوست؛ در المپیاد جهانی ریاضی با نمره کامل مدال طلا گرفت، در ۳۱ سالگی استاد تمام یکی از برترین دانشگاههای جهان شد و سرآخر برترین مدال ریاضیات جهان را برد. با زندگینامهی «مریم میرزاخانی» ریاضیدان برجستهی ایرانی همراه باشید.
مریم میرزاخانی در ۱۳ام اردیبهشت ۱۳۵۶ (۳ام مه ۱۹۷۷) در تهران به دنیا آمد. پدرش احمد میرزخانی یک مهندس برق شناخته شده بود و ریاست هیأت مدیره مجتمع آموزشی نیکوکاری «رعد» را بر عهده داشت. مریم سومین فرزند خانواده میرزاخانی است. او دو برادر و یک خواهر بزرگتر هم دارد. پدرش در مصاحبه با مجله دانستنیها می گوید اوایل هیچ فرقی با بقیه هم سن و سالهایش نداشت: «مریم مثل همه بود. درس خواند و بالا رفت. با کوشش و تلاش. زندگی روزمرهاش هم ساده، مثل همه، به درس و مشق و مطالعه میگذشت.» با اتمام تحصیلات ابتدایی مریم جنگ ایران و عراق هم پایان مییابد و او با شرکت در اولین دوره جذب استعدادهای درخشان وارد دبیرستان فرزانگان تهران (زیر نظر سمپاد) میشود. مادرش در تمام دوران تحصیل و حتی بعدها در کار و زندگی، مهمترین و استوارترین حامی و مشوق اوست.
آنطور که پدرش میگوید ۱۵-۱۶ ساله که بود میدانست که قطعا میخواهد ریاضی بخواند و در دبیرستان و دانشگاه ادامهاش بدهد. این شد که تصمیم گرفت در المپیاد ریاضی شرکت کند. هرچند خودش داستان را کمی متفاوت تعریف میکند: «بچه که بودم دوست داشتم نویسنده شوم. هر داستانی که به دستم میرسید و در واقع هر کتابی که به دستم میرسید میخواندم. اما قبل از آخرین سال حضورم در دبیرستان هیچ وقت فکر نمیکردم ریاضیدان شوم… برادرم کسی بود که مرا به طور عام به علم علاقهمند کرد. او هرچیزی که در مدرسه میآموخت، برای من تعریف میکرد و فکر میکنم اولین خاطرهای که از ریاضیات دارم این بود که او مطلبی درباره جمع کردن اعداد ۱ تا ۱۰۰ را که در مجلهای خوانده بود، برایم مطرح کرد و اینکه چگونه گاوس با روشی نوآورانه آن را حل کرده بود. این اولین باری بود که از زیبایی یک راه حل ریاضی به شوق میآمدم و مجذوب آن میشدم. [اما شاید شرکت در المپیاد ریاضی موضوع را تغییر داد]؛ البته وقتی وارد تیم المپیاد ریاضی شدم نمیخواستم ریاضی بخوانم، فکر میکردم که مهندس شوم ولی بعد با کلاسهایی در دانشگاه شریف و برخوردهایی که با بچههای سالهای بالاتر از خودمان داشتیم نه تنها من بلکه بقیه بچههایی که همدوره بودیم هم تصمیم گرفتیم ریاضی بخوانیم.» میرزاخانی در سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ (سال سوم و چهارم دبیرستان) از دبیرستان فرزانگان موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشور شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ میلادی در المپیاد جهانی ریاضی هنگکنگ با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز مدال طلای جهانی را از آن خود کرد. سال بعد هم (۱۹۹۵) در المپیاد جهانی ریاضی که در کانادا برگزار شد مدال طلا را این بار با نمره کامل (۴۲ از ۴۲) به دست آورد.
مریم میرزاخانی توانست دو سال پشت سر هم در المپیاد جهانی ریاضی مدال طلا بگیرد.
عبادالله محمودیان استاد دانشگاه صنعتی شریف و از مسئولان برگزاری المپیاد ریاضی در گفتگویی پیرامون مریم میرزاخانی که در سالنامه شرق ۱۳۹۳ منتشر شده گفته: «در سال ۱۳۷۲ از دکتر حدادعادل درخواست کردم اجازه دهند ایشان (مریم میرزاخانی) در المپیاد شرکت کنند چون آن زمان فقط سال سومیها امکان شرکت در المپیاد را داشتند و ایشان سال دوم بودند. در نهایت هم انتخاب شدند و سال بعد شرکت کردند و خانم میرزاخانی طی دو بار شرکت در المپیاد جهانی هر دوبار طلا گرفت. در ۳۰ تیر سال ۱۳۷۳ وقتی که از المپیاد برمیگشتند دکتر حدادعادل در سرمقاله روزنامه اطلاعات همه این ماوقع را نوشت.» بهرنگ نوحی، استاد ریاضی دانشگاه کویین مری لندن، وقتی مریم میرزاخانی دوم دبیرستان بود در یک دوره حل مساله المپیاد به او و چند نفر دیگر درس میداد: «از همان زمان مشخص بود که مریم میرزاخانی و دوستش رویا بهشتی جزو بهترینها هستند.» به گفته بهرنگ نوحی، مریم میرزاخانی اولین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت. مریم میرزاخانی همچنین اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت. اولین کسی که دو سال مدال طلا گرفت و اولین فردی بود که در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل گرفت. میرزاخانی و بهشتی بعدا با هم کتابی تحت عنوان «نظریه اعداد» نوشتند. مریم که عاشق ریاضی بود با پایان دبیرستان، ریاضیات را در دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد و دورههای لیسانس و فوق لیسانس خود را در این دانشگاه به پایان رساند.
واقعهی سقوط اتوبوس دانشجویان نخبه
در همان دوران تحصیل کارشناسی بود که به همراه تیم دانشگاه شریف برای شرکت در مسابقات ریاضی دانشجویی به اهواز سفر کرد ولی تیم دانشجویان شریف در مسیر برگشت خود از اهواز به تهران دچار حادثه شد. اسفند سال ۱۳۷۶ بود که خبر سقوط به درهی اتوبوس حامل این تیم، متشکل از افردی چون مریم میرزاخانی، ایمان افتخاری و حسین نمازی که همگی نفرات برتر ریاضیات کشور بودند، جامعه ایران را شوکه کرد. در آن فاجعه ۶ دانشجوی شریف شامل آرمان بهرامیان، رضا صادقی – برنده دو مدال طلای المپیادجهانی – علیرضا سایهبان، علی حیدری، فرید کابلی، دکتر مجتبی مهرآبادی و مرتضی رضایی دانشجوی دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بینالمللی ریاضی بودند، جان خود را از دست دادند و در این بین غم سنگینی جامعه ریاضیات ایران را فراگرفت، چرا که فعالان این حوزه میدانستند چه استعدادهای درخشانی در آن اتوبوس بودند. خوشبختانه میرزاخانی در آن حادثه تنها آسیب دید و یکی از بازماندگان آن شب تاریک ریاضیات ایران محسوب میشود.
میرزاخانی در ۳۱ سالگی در دانشگاه استنفورد به عنوان استاد مشغول به تدریس شد.
مریم با پایان دوره فوق لیسانس برای ادامه تحصیل قصد مهاجرت کرد؛ دانشگاه هاروارد بورسیهاش کرد و میرزاخانی برای گذراندن دورهی دکترا به ایالات متحده رفت. پدرش در این باره میگوید: «مریم رفت آنجا چون رشته تحصیلیاش را بهتر می توانست ادامه بدهد. امکان رشدش بیشتر بود. وقتی در این سطح میروی حتما امکانات بیشتری هم داری.» پدرش می گوید که با تصمیم رفتن مخالفت نکرده اما آسان هم نبوده: «مخالفت نداشتم اما آدم حتما ناراحت میشود. حتی پر زدن یک گنجشک هم آدم را ناراحت میکند.» بهرنگ نوحی میگوید: «به محض اینکه در هاروارد شروع کرد مشخص بود که کارش خوب است. مشخص بود که تز دکترایش یک تز انقلابی است.»
در سال ۲۰۰۴ با اخذ مدرک دکترای هاروارد به سرپرستی «کورتیس مکمولن»، از برندگان جایزه فیلدز، در دانشگاههای پرینستون و استنفورد به تدریس مشغول شد. یک سال بعد در سال ۲۰۰۵ نشریهی پاپیولار ساینس آمریکا او را به عنوان یکی از ۱۰ ذهنِ جوان جهان برگزید و تجلیل کرد. میرزاخانی مدتی در پرینستون درس میداد ولی بعد به استنفورد رفت و کار تدریس و پژوهش را در آنجا پی گرفت. او در شهریور ۱۳۸۷ (اول سپتامبر ۲۰۰۸) و در ۳۱ سالگی به درجه استادی (Professor) این دانشگاه رسید.
فعالیتها و افتخارها
میرزاخانی در سال ۱۹۹۹ میلادی موفق شد راهحلی برای یک مشکل ریاضی پیدا کند. ریاضیدانان مدتهای طولانی است که به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرمهای هندسی هذلولوی بودهاند و در این میان مریم میرزاخانی جوان در دانشگاه پرینستون نشان داد که با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را به سوی دست یافتن به راهحلی روشن در اختیار داشت.
او به همراه ۹ محقق برجسته دیگر در چهارمین نشست ۱۰ استعداد درخشان نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا مورد تقدیر قرار گرفت. به نوشته USA Today این فهرست ۱۰ نفره، شامل محققان و نخبگان جوانی است که در حوزههای ابتکاری مشغول به فعالیت هستند و با این حال معمولاً از چشم عموم پنهان ماندهاند. این فهرست بر اساس پیشنهادهای ارائه شده از سوی سازمانهای گوناگون، رؤسای دانشگاهها و ناشران انتشارات علمی برگزیده شدهاند. این محققان برجسته جوان در حوزههای گوناگونی از گرافیک رایانهای تا ریاضیات و علوم رباتیک، افقهای تازهای در مرزهای جهان اطراف ما گشودهاند که مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی یکی از آنها است.
میرزاخانی در سال ۲۰۰۹ به خاطر دستاوردهایش در ریاضیات برنده جایزه بلومنتال شد. در اعلامیهای که انجمن ریاضی آمریکا به مناسبت برنده شدن این جایزه برای میرزاخانی منتشر کرد، دلیل گرفتن این جایزه مهم ریاضی، «خلاقیت استثنایی، و تز (دکترای) مبتکرانه که در آن، ابزارهای گوناگونی از هندسه هذلولوی گرفته تا روشهای کلاسیک فرمهای اتومورفیک و تقلیل سیمپلکتیک برای بدست آوردن نتایجی در سه مسئله مهم ترکیب شدهاند » عنوان شد.
مریم میرزاخانی به گفتهی معلمان و اساتیدش استعداد عجیبی در حل مسائل پیچیدهی ریاضی داشت.
حوزه فعالیت او به طور خاص برروی فضاهای هندسی و همچنین نظریه ارگودیک متمرکز شده است. پرداختن به جزییات فعالیتهای علمی او فراتر از این متن است، اما او در مرزهای دانش ریاضیات به جستجو میپردازد و دامنه آگاهی ما را از جهان شگفتانگیز ریاضیات توسعه میدهد.
پژوهشهای مریم میرزاخانی بارها از سوی جامعه ریاضیات جهان مورد ستایش قرار گرفته و جوایز و عناوین متعددی را برای او به ارمغان آورده است که یکی دیگر از آنها اعطای جایزه پژوهش برتر سال ۲۰۱۴ موسسه ریاضیات کلی (The Clay Mathematics Institute (CMI است. این جایزه به طور مشترک به او و پیتر اسکولز (Peter Scholze) اهدا شد. این موسسه مریم میرزاخانی را به دلیل مشارکت چشمگیر و موثرش در زمینه نظریه هندسه و نظریه ارگودیک شایسته این عنوان دانسته بود.
او پیشتر جایزه دوسالانه روت لیتل ستر (Ruth Lyttle Satter) در ریاضیات را به خود اختصاص داده بود، جایزهای که انجمن ریاضیات آمریکا به زنان تاثیرگذار در حوزه ریاضیات اهدا میکند.
مدال فیلدز؛ نوبل ریاضیدانان
مریم میرزاخانی ۱۶ آگوست (۱۸ مرداد) در سئول و در کنفرانس جهانی ریاضیات ۲۰۱۴ سخنرانی کرد. این کنفرانس بزرگترین گردهمایی ریاضیات جهان به شمار میرود که هر ۴ سال یک بار برگزار میشود. کنفرانس ۴ ساله ریاضیات فرصتی برای جامعه ریاضیات جهان است تا جوایز ۴ گانه خود را به برگزیدگان اهدا کند. این جوایز عبارتند از:
جایزه وانلینا: (Rolf Nevanlinna Prize) به برگزیدگانی اهدا میشود که نقشی فعال در توسعه جنبههای ریاضیاتی در علوم فناوری ارتباطات و محاسبات داشتهاند.
جایزه کارل فردریش گاوس: به تحقیقات ریاضیاتی اهدا میشود که کاربردی در بیرون جهان ریاضیات پیدا کرده باشند.
جایزه کرن (Chern): به پاس یک عمر تحقیقات ریاضیاتی اهدا میشود.
میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ موفق به کسب جایزهی فیلدز شد که مثل نوبل در رشتهی ریاضیات است.
مدال فیلدز: بسیاری از دانشمندان، جایزه فیلدز را – در کنار جایزه اَبِل – معادلی برای نوبل ریاضیات میدانند. اگرچه این جایزه نه از نظر مبلغ و نه از نظر دوره تناوب اهدا و نه از نظر شرایط دریافتکنندگان مشابه نوبل نیست اما مشهورترین نشان جامعه ریاضیات به شمار میرود. این جایزه هر چهار سال یک بار و در این کنفرانس به یاد جان چارلز فیلدز، ریاضیدان کانادایی به ریاضیدانانی اهدا میشود که کشفی چشمگیر در جامعه ریاضیات داشته و در هنگام اهدا آن بیش از ۴۰ سال سن نداشته باشند. هر دوره این جایزه ممکن است به طور مشترک به دو، سه یا چهار ریاضیدان اهدا شود. مریم میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ به دلیل تحقیقات برجستهاش در حوزه هندسه و نظریه ارگودیک، به عنوان نخستین زن و نخستین ایرانی، موفق به دریافت این مدال شد. پیش از میرزاخانی هیچ زن دیگری موفق به دریافت این مدال نشده بود. او جایزه خود را در مراسم افتتاحیه کنفرانس جهانی ریاضیات از دستان خانم پارک گئون های، رییسجمهور کره جنوبی دریافت کرد. وقتی از او پرسیده شد که چه چیزی برایش بیش از هرچیز دیگری حکم جایزه و پاداشی در پشت یک کار طاقتفرسای ذهنی دارد، در پاسخ گفت: «قطعا رضایتبخشترین اتفاق، همان لحظهای است که میگویی آها! لحظهای که شور و شوق کشف و لذت و شعف درک چیزی جدید را احساس میکنی و احساس اینکه بالای تپهای ایستادهای و و چشماندازی کامل را در مقابل داری. اگرچه در اغلب اوقات انجام کار ریاضیاتی برای من مانند این است که در حال کوهنوردی طولانی هستم بدون آنکه مسیر پاخوردهای وجود داشته باشد و یا حتی چشم انداز پایان مسیری در تیررس دیدگان باشد.»
مریم میرزاخانی در حال دریافت جایزهی فیلدز از دست رئیس جمهور کرهی جنوبی
واکنشها به کسب مدال فیلدز
توصیف رسمی کمیته مدال فیلدز: «چیرهدست در گستره قابل توجهی از تکنیکها و حوزههای متفاوت ریاضی، او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف.»
حسن روحانی رئیس جمهور وقت ایران در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ در پیامی که در صفحه فیسبوک وی نیز منتشر شد، ضمن تقدیر از میرزاخانی، دریافت مدال فیلدز را به وی تبریک گفت.
رضا فرجیدانا، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری پیام تبریکی خطاب به وی و جامعه علمی دانشگاهی کشور صادر کرد. علی اکبر صالحی، معاون رییس جمهوری و رییس سازمان انرژی اتمی ایران در پیامی موفقیت مریم میرزاخانی را در کسب برترین جایزه ریاضیات در جهان را به وی تبریک گفت. محمدرضا عارف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس بنیاد پیشبرد علم و فناوری ایران در پیامی، کسب مدال فیلدز را به مریم میرزاخانی تبریک گفت.
جیمز کارلسون از انستیتو ریاضیات کِلی (به انگلیسی: Clay Mathematics Institute) میگوید:
میرزاخانی در یافتن ارتباطات جدید، عالی است. وی میتواند به سرعت از یک مثال ساده به دلیل کاملی از یک نظریه ژرف و عمیق برسد. رامین تکلو، استاد ریاضی دانشگاه ایلینوی شیکاگو گفت: «مریم میرزاخانی حتی بدون گرفتن فیلدز هم در میان معروفترین ریاضیدانان جهان بوده است.»
یورگ کرامر (رییس اتحادیه ریاضیدانان آلمان) و گونتر سیگلر (استاد ریاضی دانشگاه برلین) به میرزاخانی تبریگ گفتند. همچنین نشریات آلمانی چون اشپیگل، فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ، زوددویچه تسایتونگ، تاگس اشپیگل و برخی رسانههای دیگر در مطالب جداگانهای به این موضوع پرداختند.
شمهای از تواناییهای میرزاخانی از زبان یکی از معلمانش
متن زیر نوشته استاد جعفر نیوشا، نگارنده کتاب «مسائلی در هندسهی مسطحه» است که در وصف مریم میرزاخانی در ذیل یکی از مسائل کتاب چنین آورده است: «یادی از یک دانش آموز ممتاز و با استعداد سابق و استاد بزرگ و جوان امروزی، خانم دکتر مریم میرزاخانی. در سال ۱۳۷۲ خانم مریم میرزاخانی در کلاس دوم دبیرستان فرزانگان تهران تحصیل می کردند. اینجانب هم در آن کلاس، هندسه تدریس می کردم و این مسئله را برای سنجش استعداد دانش آموزان مطرح کردم. تنها راه حلی که ارائه شد همین راه حل است که خانم میرزاخانی با ظرافت خاص و با شیوهای شاعرانه آن را حل کردند. من آرزوی موفقیت بیشتر برایشان دارم.»
مریم اولین زنی بود که جایزهی فیلدز را از آن خود کرد.
زندگی شخصی
مریم میرزاخانی با «جان وندراک» ازدواج کرده؛ او اصالتا اهل جمهوری چک است و به عنوان پژوهشگر در شرکت IBM کار میکند. این زوج خوشبخت یک فرزند به نام آناهیتا دارند.
فیلم مورد علاقه مریم داگویل است. سلیقه او در فیلم هم منعکسکننده ذات پژوهشی او برای تعیین مشخصات غیرطبیعی فرمهای هندسی است. خودش میگوید: «گاهی مواقع احساس میکنم در یک جنگل بزرگ هستم و نمیدانم به کجا میروم. ولی به طریقی به بالای تپهای میرسم و میتوانم همه چیز را واضحتر ببینم. آنچه آنگاه رخ میدهد، واقعاً هیجان انگیز است.»
دنیای اقتصاد مصاحبهی جالبی با مریم میرزاخانی ترتیب داده که خواندنش به شناخت روحیات او کمک میکند؛ بخشهایی از آن را در ادامه آوردهایم:
بهعنوان یک مادر، چطور بین کار سنگین ریاضی و مادر بودن توازن برقرار میکنید؟
خیلی سخت است. البته شدنی است و ارزش انجام دادنش را دارد. خواه ناخواه میزان کار را کم میکند. یعنی اگر کسی فکر کند که هم میتوانم یک خانواده خیلی خوب و با ارتباط قوی داشته باشم، هم کارم به همان سرعت قبل پیش برود این طور نیست، باید به هر حال هزینه بکند. البته برای پدر هم سخت است و این کمی بستگی دارد که پدر و مادر چقدر تقسیم کار بکنند، چقدر برای بچهشان وقت بگذارند.
دوست دارید بچهتان ریاضیدان شود؟
برایم فرقی نمیکند. امیدوارم که او و کلا همه بچهها، ریاضی را جدی بگیرند. دوست ندارم مثل افرادی شود که تا صحبت از ریاضیات میشود میگویند من از ریاضی هیچ چیز نمیدانم، یعنی اصلا به خود امکان نمیدهند که به آن فکر کنند، البته در ایران خیلی اینطور نیست ولی در آمریکا زیاد پیش میآید. ریاضی به درست فکر کردن کمک میکند. حتی یک پزشک یا کسی که کار دیگری هم میکند، اگر ریاضیاش قوی باشد، میتواند جلو باشد.
میرزاخانی با جان وندراک که یک پژوهشگر در IBM است ازدواج کرده و یک دختر به نام آناهیتا دارند.
در طول روز چقدر کار میکنید؟
خیلی بستگی دارد به روز و زمان و….
مثلا در زمان اوج کارتان؟
خیلی متغیر است. البته کسی که بچه کوچک دارد، از ۹ صبح وقت دارد تا پنج بعد از ظهر. بعدش دیگر وقت ندارد. میتوانی مثلا بروی در پارک و بهطور کلی فکر بکنی، ولی اینکه بنشینی و کار جدی بکنی نمیشود.
قبل از اینکه بچه داشته باشد چطور؟
قبلش شاید بیشتر بود. ولی اصولا کار ریاضی بهصورت خطی جلو نمیرود. گاهی مثلا قرار است یک مقاله را تمام کنید، یا مثلا باید آخرین نسخهاش را آماده کنید، خب باید بیشتر کار کنید، ولی در سایر مواقع اینطور نیست که اگر بیشتر کار کنید بهتر باشد. مهم این است که انگیزهتان را حفظ کنید و به آن مسئلهای که فکر میکنید، در یک مدت طولانی فکر کنید. میزان پیشرفت ممکن است بعضی روزها زیاد و بعضی روزها کم باشد. علاوه بر این کارهایی از قبیل جلسات دانشگاه و صحبت با دانشجویان دکترا نیز هست که به هر حال وقت میگیرد. هرچقدر انسان جوانتر باشد، ذهنش بازتر است برای فکر کردن. دلیلش این است که مشغله خارجی کمتری دارد، با گذشت زمان مشغلهها و نگرانیهای انسان بیشتر میشود، به همین دلیل از زمانی که جوان هستید و ذهنتان باز است، بهترین استفاده را بکنید.
شما به غیر از فعالیت ریاضی و بودن با خانواده، چه علایق و فعالیتهای دیگری دارید؟
در حال حاضر، همین دو تا را اگر بتوانم انجام دهم، خیلی خوشحالم. (خنده)
سابق چه طور؟
قبلا خواندن رمان و کتاب را خیلی دوست داشتم.
شما دو سال عضو تیم المپیاد ریاضی بودهاید، میخواهم بدانم چقدر از موفقیت خود در ریاضی را تحت تأثیر فعالیت در دوران المپیاد ریاضی میدانید؟
خیلیاش را. چون اگر المپیاد نبود، اصلا ریاضی نمیخواندم.
از نظر علمی چطور؟
از نظر علمی هم خیلی از افرادی که بعدا در زندگیام تأثیر گذاشتند و خیلی از بهترین دوستانم را در دوره المپیاد ریاضی پیدا کردم که بعدها در خیلی از قسمتهای مختلف ریاضی به من کمک کردند.
آیا هنوز هم به شهودها و ایدههای آن زمان باز میگردید؟
نه، الان دیگر اگر شما آن شش سؤال المپیاد ریاضی را به من بدهید، فکر نمیکنم بتوانم یکیش را هم حل کنم. حتی الان اگر سوالهای کتاب نظریه اعدادی را که با رؤیا بهشتی نوشتیم از من بپرسند، من لزوما نمیتوانم حل کنم. چون اصلا مدل فکری آدم عوض میشود. تفاوتش مثل تفاوت کسی است که در طول زندگیاش ورزش میکند ولی یک زمانی هم تمرین میکند برای اینکه مسابقه بدهد. در آن دورهای که تمرین میکند، آمادگیاش برای مسابقه بهتر است، ولی ریاضیدان بودن مثل این است که بخواهید در طول عمرتان ورزش کنید. اینکه در ۱۸ سالگی ورزش کنید خیلی فرق میکند با اینکه همیشه ورزش کنید.
میرزاخانی در سال ۲۰۱۶ به عضویت آکادمی ملی علوم آمریکا در آمد.
مریم میرزاخانی در مه سال ۲۰۱۶ به عضویت در آکادمی ملی علوم برگزیده شد. او نخستین ایرانی-آمریکایی است که به عضویت در این آکادمی برگزیده میشود.
یکی از دوستان و همدورهایهای مریم میرزاخانی در نامهای سرگشاده با یادآوری خاطرهای به او نوشت: «یک روز در حیاط مرکز، یک نیسان آبی رنگ، در حال حرکت به سمت عقب بود. با چند نفر از بچهها ایستاده بودیم و سرگرم گفتگو بودیم و نیسان را ندیدیم. یادش بخیر آقای تولا و هر جا هست آرامش و شادی همراه زندگیش باشد که درستترین آموزهی آن تابستان را او به ما منتقل کرد. ما را صدا کرد و به کناری کشید تا زیر نیسان له نشویم. بعد هم با لحنی آمیخته به شوخی گفت: «خودتان مواظب خودتان باشید! شاید شما فکر کنید آدمهای خاصی هستید. اما ما مثل شما زیاد دیدهایم. میآیند و میروند و بخشی از آمار میشوند! ما شما را جدی نمیگیریم. خودتان باید خودتان را جدی بگیرید…
منبع: دیجی کالا مگ
ایسنا: «پروفسور اسرافیلیان»، مرد علمی ریاضی جهان بعد از یک دوره سخت بیماری دار فانی را وداع گفت. «پروفسور ابراهیم اسرافیلیان»، مرد علمی ریاضی جهان در سن ۸۱ سالگی دار فانی را وداع گفت.
دیپلم ریاضی را از مدرسه ادب (دبیرستان ادب) اصفهان در سال ۱۳۳۶ دریافت کرد. پس از آن در کنکور شرکت کرد و در دو رشته کارشناسی ریاضی و کارشناسی ادبیات فارسی و فلسفه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۹ به پایان رساند و از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ دوره مدرسی عالی را گذراند.
اسرافیلیان در سالهای ۱۳۴۷ و ۱۳۷۸ در دانشگاه اصفهان مشغول به تدریس شد؛ ولی به علت فعالیتهای سیاسی، ابتدا به اهواز و سپس اجبارا به تهران منتقل شد و در تهران در دانشگاه امیرکبیر به مدت یکسال مشغول به فعالیت شد؛ ولی با عنوان «عنصر نامطلوب و ضد شاهنشاهی» و «محرک دانشجویان» اخراج شد.
وی در دوران حیات خود در سمتهای ریاست تربیت معلم (۱۳۶۳-۱۳۶۲)، ریاست دانشگاه علم و صنعت ایران (۱۳۵۹)، ریاست مؤسسه عالی آمار و انفورماتیک (۱۳۵۸-۱۳۵۷)، قائم مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۶۱)، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی (۱۳۶۷-۱۳۶۳)، ریاست دانشکده ریاضی دانشگاه علم و صنعت ایران بمدت ۷ سال و عضو هیات امنای دانشگاه امام صادق(ع) مشغول به فعالیت بوده است.
اسرافیلیان دارای ۶ کتاب تالیفی و بیش از ۵۷ مقاله منتشر شده در مجلات معتبر علمی است. وی در سالهای ۱۹۹۷ و ۹۸ میلادی به عنوان مرد علمی جهان در رشته ریاضی انتخاب شد.
پروفسور ابراهیم اسرافیلیان نجفآبادی، مرد ریاضی جهان بعد از تحمل یک دوره سخت بیماری، در سن ۸۱ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. تشییع جنازه این دانشمند، بنا به وصیت خودش در شهر نجفآباد برگزار و در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده خواهد شد.
بامداد – اگر با نرم افزار Word تا کنون کار کرده اید می دانید که نوشتن در آن راحت است اما وقتی که می خواهیم، شروع به نوشتن فرمول کنیم، کمی دست پاچه می شویم و دچار اشتباهات زیادی می شویم. برای اینکه تمرکز بهتری داشته باشید و سیستم هم در این باره به شما کمک کند می توانید با یک ترفند ساده، در هر جای متن که می خواهید فرمول های تان را تایپ کنید.
برای این کار، یک سند Word باز کنید. در این جا، کافیست که محل نوشتن فرمول را در بین متن ها مشخص کنید.
زمانی که مکان مورد نظر مشخص شد، کافی است، که دکمه ترکیبی Alt و = را با هم بگیرید.
با این کار ویرایش گر حرفه ای Equation باز می شود که شما باید ادامه فرمول نویسی خود را در آن جا دنبال کنید.
در این کادر می توانید هر چه را که دوست دارید بنویسید و فرمول خود را تکمیل کنید. در قسمت نوار ابزار هم می توانید المان های فرمول نویسی را مشاهده کنید و از آن ها در نوشتن فرمول ها کمک بگیرید.
این سرویس در تمامی نسخه های نرم افزار Word فعال است و از کلید ترکیبی یکسانی بهره می برد. بنابراین به دور از توجه به نسخه نرم افزار Word خود می توانید همین حالا این ترفند را روی سیستم خود تست کنید
منبع : گویا آی تی
نوشته راه حل تایپ سریع فرمول های ریاضی در word اولین بار در بامداد پدیدار شد.
نجف آباد، اصفهان - ایرنا - پیکر پروفسور ابراهیم اسرافیلیان نجف آبادی، مرد علمی ریاضی جهان در سال های 1997 و 1998 در رشته ریاضی، روز پنجشنبه در نجف آباد اصفهان تشیع و در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.