مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

حل یکی از قدیمی‌ترین معماهای خورشیدی توسط ناسا

[ad_1]

حل یکی از قدیمی‌ترین معماهای خورشیدی توسط ناسا

دانش > فضا - همشهری آنلاین:
تصاویر به دست آمده از رصد‌خانه فضایی ناسا به حل کردن یکی از معماهای نجومی که از دهه ۱۹۴۰ ذهن دانشمندان را درگیر کرده‌است: چرا اتمسفر خارجی خورشید یا کرونای خورشیدی از سطح مرئی آن داغ‌تر است؟

براساس گزارش ساینس الرت، دمای سطح مرئی خورشید درحدود 5500 درجه سانتیگراد است اما دمای کرونا دما 200 تا 500 برابر بیشتر است. 

اکنون براساس رصد‌های رصدخانه IRIS به این نتیجه رسیده‌اند که بخشی از دمای بالای کرونا به واسطه بمب‌های حرارتی ایجاد می‌شود که ناشی از فوران‌های انرژی از دل میدان‌های مغناطیسی هستند که در موازات با کرونا قرار گرفته‌اند یا آن را قطع کرده‌اند. در واقع فعالیت‌های انفجاری میدان‌های مغناطیسی در کرونای خورشید باعث افزایش دمای آن می‌شوند.

این کشف همچنین می‌تواند به این پرسش که آیا گرما به صورت یکنواخت به کرونا وارد می‌شود پاسخ دهد. رصد‌خانه IRIS با تحلیل منطقه انتقال خورشیدی، منطقه‌ای میان سطح خورشید و کرونای خورشیدی، می‌تواند حرکات گازهای داغ را با دقتی بسیار بالا محاسبه کند. شعله‌های خورشیدی نیز در همین منطقه و به  واسطه آزاد‌شدن انرژی و حرارت ایجاد می‌شوند.

نتایج جدید می‌تواند به دانشمندان کمک کند تا زمان آغاز توفان‌های خورشیدی را بهتر پیش‌بینی کنند،‌توفان‌هایی که می‌توانند اختلالات شدیدی در زمین ایجاد کنند.

IRIS ناسا که از سال 2013 مانند یک عدسی بزرگ برای مطالعه روی حاشیه اتمسفر خورشید به کار گرفته شده‌است،‌چشم‌اندازی بهتر را از آنچه در میان فعالیت‌های خورشیدی رخ می‌دهند،‌در اختیار دانشمندان قرار داده‌است.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

ویدئوی علمی بیگ بنگ ژاپن یک سری تصاویر از کاوشگر کاگویا که در مدار ماه قرار دارد، منتشر ساخته استقدیمی ترین شی دیده شده توسط تلسکوپ فضایی …قدیمیترینشیدیدهشدهقدیمی ترین شی دیده شده توسط تلسکوپ فضایی چیست؟ نوشته شده توسط تحریریه‌ی بیگ بنگ در درباره ارائه آگهی‌ در همشهری‌آنلاینزندگینامه آندرس اینیستا ۱۹۸۴ همشهری آنلاین این مطلب به معرفی یکی از اسطوره‌های ویدئوی علمی بیگ بنگ یک فایل گیف از جریان عجیب آب فضای اینترنت را درگیر کرده است، کاربران درصدد پی بردن قدیمی ترین شی دیده شده توسط تلسکوپ فضایی چیست؟ قدیمیترینشی قدیمی ترین شی دیده شده توسط تلسکوپ فضایی چیست؟ نوشته شده توسط تحریریه‌ی بیگ بنگ در تاریخ درباره ارائه آگهی‌ در همشهری‌آنلاین زندگینامه آندرس اینیستا ۱۹۸۴ همشهری آنلاین این مطلب به معرفی یکی از اسطوره‌های اسپانیا


ادامه مطلب ...

هیجان و شادی با حل معماهای ساده

در بسیاری از کشورها برای جلوگیری نکردن از روند طبیعی رشد کودک و در عین حال فراهم کردن محیطی امن برای اصطلاحا خالی شدن این حس کنکجاوی کودکان، فضاهایی ویژه می‌سازند که به مرکز فعالیت معروف هستند. طبیعتا کودکانی که قوه‌ درک و فهم در آنها رو به رشد است و حتی کودکان نوپا، علاقه‌ زیادی به این مراکز دارند، زیرا می‌توانند انواع و اقسام کلیدها و دکمه‌ها را فشار داده و تمام صداهایی را که دوست دارند، تولید کنند. جدا کردن بچه‌ها از این ابزارها برای خودش مکافاتی است، زیرا امکان تعامل داشتن با کلی چیز برای آنها لذتبخش و سرگرم‌کننده است. GNOG به نوعی شبیه به نسخه‌ای بزرگ شده و البته دیجیتالی از این اسباب‌بازی و سرگرمی است که قوه‌ ذهنی بیشتری از شما طلب کرده و به ازای رسیدن به راه‌حل معماها نیز پاداش درخوری به شما می‌دهد.

9 جعبه و 9 معما

بازی Gnog از 9 مرحله تشکیل شده است که به شکل جعبه‌هایی مملو از معما طراحی شده‌اند. هر کدام از این مراحل یا جعبه‌ها داستان، رنگ و لعاب، موسیقی و راه‌حل‌های مجزایی دارند. با این حال تمام آنها بر اساس این اصل طراحی شده‌اند که بازیکن با انواع دکمه‌ها، شماره‌گیرها و کلیدهایی که در داخل جعبه‌ها می‌بیند، تعامل داشته باشد.

شما باید داخل جعبه‌ها را به دقت نگاه کنید، از الگوها و سرنخ‌هایی که به نظرتان می‌رسد یا به آنها دست می‌یابید، نت‌برداری کرده و نتیجه‌ تعامل‌هایتان را با ابزار محیط در نظر بگیرید. این روند آزمون و خطای ابزارها برای رسیدن به راه‌حل قطعی معما، یکی از عناصر لذتبخش بازی به شمار می‌رود. با توجه به سرنخ‌هایی که در بازی نمایش داده می‌شوند، می‌توانید به راه‌حل‌ها مثل قرار دادن کلیدها در جهت مناسب یا ترتیب صحیح فشردن دکمه‌ها دست پیدا کنید. البته رفته رفته با معماهای نسبتا پیچیده‌تری نیز مواجه می‌شوید که مثلا باید مسیر جریان الکتریسیته را برقرار کرده یا اشعه‌ لیزر را در جهت درستی تنظیم کنید. تعامل‌ با کلیدها و دکمه‌ها و عملی جالب و سرگرم‌کننده است، ولی وقتی یکی از آنها راه شما به دیگر قسمت‌های جعبه‌ معما با معماهای مخصوص به خود را باز می‌کند، اوضاع جالب‌تر هم می‌شود!

قصه‌ هر جعبه

یکی دیگر از ویژگی‌های خوب بازی، تکمیل قصه و ماجرای هر جعبه با مجموعه‌ کارهایی جزئی‌ است که انجام می‌دهید. در یکی از جعبه‌ها باید سفینه‌ای فضایی را تعمیر کنید که حین ماموریت در فضا دچار سانحه شده و صدمه دیده است. در جعبه‌ای دیگر باید به تعدادی جوجه پرنده غذا بدهید تا بزرگ شوند. همان‌طور که از این دو مثال دریافته‌اید، داستان‌های جعبه‌ها ارتباطی به یکدیگر نداشته و هیچکدام حاوی قسمت‌هایی که شما را شگفت‌زده کند یا به نوعی جمع‌‎بندی داستان را بتوان از خلال مسیر رسیدن به انتهای آن دریافت، نیست. به هرحال جالب اینجاست که همین رسیدن به انتهای داستان جعبه برای شما انگیزه‌ای در رسیدن به راه‌حل‌های معماهای هر قسمت خواهد بود.

از دیگر ویژگی‌های خوب بازی می‌توان به کارگردانی صوتی و بصری بازی اشاره کرد. هر جعبه ظاهری تمیز و مشخص داشته و موسیقی Marskye نیز به شکلی بارز هنگام حل کردن معماها شما را در بازی غرق می‌کند. انیمیشن‌های زیادی در بازی وجود ندارد و تمرکز بیشتر بر نمایش حرکت‌های قسمت‌های مرتبط با معماها گذاشته شده، اما حداقل از لحاظ بصری خدشه‌ای به تجربه‌ بازی وارد نمی‌کند.

نکته‌ دیگر که درخصوص بازی می‌توان گفت، امکان تجربه‌ آن با ابزار واقعیت مجازی انحصاری کنسول PS4 یعنی PSVR است. البته واضح است این نکته‌ای که گفتیم حسابی برای‌تان خرج برمی‌دارد! به هرحال تجربه‌ بازی با هدست VR سونی تقریبا هیچ تفاوت تاثیرگذاری با تجربه‌ عادی آن ندارد. نهایتش این است که به جای چرخاندن دوربین با آنالوگ کنترلر می‌توانید دور جعبه‌ها سرک بکشید. البته از حق نگذریم شنیدن موسیقی بازی در این حالت خیلی بیشتر صفا دارد و بیشتر حس قرار گرفتن در محیط را به بازیکن می‌دهد.

جمع‌بندی

Gnog یک بازی معمایی ساده است که هرگز بیش از اندازه به بازیکن سخت نمی‌گیرد. باز کردن هر جعبه برای این‌که چرخ‌هایش را بچرخانید، دکمه‌هایش را فشار دهید و معمای محبوس در دل‌شان را حل کنید حس آرامش‌بخشی به آدم می‌دهد. گرافیک ساده و پر رنگ و لعاب بازی جلوه‌ بصری خاصی به آن بخشیده و در نگاه اول توجه‌تان را به سمتش جلب می‌کند.

احتمالا شما هم تجربه کرده باشید که لذتبخش‌ترین قسمت حل یک معما زمانی است که شما با آزمون و خطا نسبت به ساز و کار بخش‌های گوناگون معما اطلاعات کسب کرده‌اید، با استنباط منطقی در ذهن خود راه‌حل رسیدن به جواب نهایی معما را یافته و در قدم نهایی با چیدن تمام تکه‌ها در کنار هم همه چیز طبق نقشه‌ای که کشیده بودید پیش برود. خب Gnog تا حدی این امکان را به شما می‌دهد و فکر می‌کنم چند ساعت کوتاهی که سرگرم بازی باشید، لحظات خوشی را تجربه کنید.

مجید رحمانی

ضمیمه کلیک جام‌جم


ادامه مطلب ...

معماهای ریاضی

[ad_1]

م1: انتخاب دشوار

سندباد جهانگرد همیشه در سفر بود، به نحوی که هنوز در شهری اقامت نکرده، قصد سفر بعدی کرد.
کأنما هو فی حلّ و مرتحل *** موکّل فی فضاء الله یذرعه
« گویا وی در حال اقامت و مسافرت اســت، و مأمور گز کردن سرزمین خدا می باشد ».
اما او در حالی که این سرزمین را گز می کرد و اندازه می گرفت، در معرض خطرهای کشنده قرار می گرفت که با هشیاری و زرنگی از آن ها رهایی می یافت.
از جمله خطرهایی که سندباد با آن ها روبه رو شد، در سرزمین « واق واق » اتفاق افتاد. او در آن جا متهم و محاکمه و محکوم به این شد که از تونل آزمایش بگذرد. وقتی از دانایان این سرزمین پرسید: تونل آزمایش چیست؟
گفتند: تونل دراز و تاریکی اســت که به میدانی دارای دو دَر منتهی می شود. یکی از این درها به سوی راهی امن و امان گشوده می شود، که اگر آن را باز کردی، بی گناه خواهی بود و به سلامت خواهی رفت؛ ولی دَر دومی به روی لانه ای باز می شود که در آن پلنگ درنده ای قرار دارد، که هر کس را ببیند، مورد حمله قرار می دهد. اگر آن دَر را باز کنی، معلوم می شود که مجرم هستی و در نتیجه به سزای عمل خود خواهی رسید.
او پرسید: آیا راهی برای تشخیص و متمایز کردن این دو دَر وجود دارد؟
پاسخ داده شد: خیر، ولی در مقابل هر دَری یک نگهبان ایستاده اســت، که تو می توانی تنها یک پرسش از یکی از آن ها بکنی و پاسخ را به دست آوری. اما بدان که تنها یکی از آن دو نگهبان پاسخ راست، و دیگری پاسخ دروغ می گوید.
وقتی سندباد این مطلب را شنید، لبخندی زد و آن گاه با گام های استوار وارد تونل شد، تا این که به میدان رسید. در آن جا پیش یکی از دو نگهبان رفت و سؤالاتی از وی کرد، که از پاسخ نگهبان، به طور یقین به دری که منجر به راه امن می شد، پی برد و به سلامت از آن گذشت.
راستی سندباد از نگهبان چه پرسید؟
اگر به ناتوانی خود در پاسخ دادن اقرار کردید، در بخش راه حل های آخر کتاب جست و جوی پاسخ مسئله را بیابید.

م2: گفته ی شگفت

اگر کسی بگوید: من دروغگو هستم و راست نمی گویم، آیا او را راستگو می دانید یا دروغگو؟
پاسخ: اگر در این سخن راست گفته باشد، او به اعتراف و اقرار خود دروغگو اســت، و اگر در این سخن دروغ گفته باشد، او عملاً دروغگو اســت، بنابراین وی در هر دو صورت دروغگو می باشد.
آیا چنین حکمی بر کسی که می گوید: من راستگو هستم و دروغ نمی گویم، صدق می کند؟

س1: کارمندان نزد مدیر مجموعه رفته و از کار زیاد و حقوق کم شکایت کردند. آنان بعد از دیدار مدیر، با چهره های عبوس و گرفته خارج شدند و مدیر مجموعه تا آستانه ی در آنان را بدرقه کرد و گفت: در هر حال، توصیه خواهم کرد که به شما پاداش سخاوتمندانه ای بدهند.

یکی از کارمندان آهسته گفت: این مرد به آنچه می گوید عمل نمی کند.
و دیگری گفت: و نمی گوید آنچه را که انجام می دهد.
راستی کدام یک از این دو کارمند بیش از دیگری ترسیده بود؟
پاسخ: اولی نظرش بر این قرار گرفت که مدیر، پاداش سخاوتمندانه ای که وعده داد، توصیه نخواهد کرد. دومی نیز این مطلب را تأیید کرد و افزود مدیر دست به کاری خواهد زد که آن را فاش نمی کند.

م3: شکارچی کجاست؟

یک شکارچی از منزلش خارج شد و 10 کیلومتر به سوی جنوب رفت و سپس مسیر خود را تغییر داد و 10 کیلومتر دیگر به سوی شرق راه رفت، آن گاه تصمیم گرفت به خانه باز گردد. او پس از 10 کیلومتر پیاده روی به سوی شمال، خود را در منزلش دید، این شکارچی در کجا زندگی می کند؟
* این شکارچی خانه ای به شکل مکعب دارد، و در هر دیواری از دیوارهای چهارگانه اش پنجره ای قرار دارد، آیا باور می کنید که تمام پنجره هایش رو به جنوب هستند؟

م4: معمای مورچه

مورچه ای از دیوار صاف به ارتفاع 20 پا بالا می رود. این مورچه در هر دقیقه 3 پا بالا می رود و 2 پا لیز می خورد و پایین می آید. این مورچه چه وقت به بالای دیوار می رسد؟
پاسخ: پس از 20 دقیقه نیست... چرا؟
نقشه ی مسیر مورچه و حرکتش را بکشید.

5: معمای ساعت

دقیقاً رأس ساعت 6، ساعت دیواری خانه ام 6 ضربه در 5 ثانیه زد. این ساعت در چند ثانیه 12 ضربه می زند؟ پاسخ 10 ثانیه نیست. چرا؟

م6: معمای خرگوش ها

یک جفت خرگوش، نر و ماده، تازه به دنیا آمده را برگزیدیم. اگر فرض کنیم که خرگوش ها در هر ماه یک جفت، نر و ماده، به دنیا می آورند، و این که خرگوش های ماده از آغاز ماه سوم عمرشان شروع به تولید مثل می کنند، و این که پیش از به اتمام رساندن یک سال کامل از عمرشان نمی میرند، در چنین حالتی تعداد خرگوش های ما در پایان سال چقدر اســت؟
راه حل:
پر واضح اســت که ما در ماه اول، تنها یک جفت خواهیم داشت 1
و همین طور در ماه دوم نیز، تنها یک جفت خواهیم داشت 1
در آغاز ماه سوم، نخستین جفت متولد می شوند، در این صورت خواهیم داشت 2
در ماه چهارم، جفت دیگری متولد می شود، در این صورت خواهیم داشت 3
در ماه پنجم، تعداد جفت ها، می رسد به 5 چرا؟
بنابراین ماهانه تعداد خرگوش ها بر طبق تصاعد زیر افزایش می یابند:
1,1,2,3,5,8,13,21,34,55
توجه کنید که مجموع هر دو جمله که مجاور یکدیگرند، مساوی با جمله ی بعدی آن ها اســت. شکل فوق چگونگی افزایش ماهانه ی خرگوش ها را نشان می دهد. هر نقطه نشانگر یک جفت خرگوش اســت.

م7: از خانم همسایه ام پرسیدم. چند بچه (دختر و پسر) دارید؟

گفت: پنج بچه دارم.
گفتم: خدا حفظشان کند، اگر خداوند به تعداد پسران و دو برابر دختران به شما بچه می داد، تعداد بچه هایت روی هم رفته چند تا می شدند؟
خانم همسایه با انگشتانش شمرد و گفت: 13 بچه می شدند.
گفتم: پس تعداد فرزندان شما 3 دختر و 2 پسر هستند.
خانم گفت: بلی، چگونه دانستید؟

م8: انگشترم را در یک دست و انگشتر خود را در دست دیگر بگذار. با انگشتر من 4 ریال، و با انگشتر خودتان 3 ریال بگذار، و آن گاه به پولی که در دست داری، پنج برابر آن و به پولی که در دست چپ داری، چهار برابر آن اضافه کن.

حالا نصف پول هایی را که در دو دستت قرار دارد صدقه بده، اگر پس از صدقه دادن کسری باقی ماند، پس انگشتر من در دست راست توست، و اگر کسری باقی نماند، پس انگشتر من در دست چپ توست. چرا؟
ولی، لطفاً پیش از هر پاسخی انگشترم را به من بازگردان، آفرین.

م9: معماهای ذهنی

استاد گفت: عددی کمتر از 130 در ذهن خود انتخاب کن.
جوان گفت: انتخاب کردم.
استاد گفت: همه ی دسته های ده تایی آن را به دریا انداز.
جوان گفت: انداختم، و تنها عدد 5 ماند.
استاد گفت: عدد مد نظر خود را به صورت دسته های 13 تایی در بیاور.
جوان گفت: درآوردم، فقط عدد 8 باقی ماند.
استاد گفت: بنابراین، عددی که در ذهن خود انتخاب کرده بودی، 125 اســت.
جوان گفت: راست گفتید، قربان.
راستی استاد چگونه به عدد ذهنی جوان پی برد؟ اگر پاسخ را نیافتید، به بخش راه حل ها مراجعه کنید.

م10: معمای باقیمانده ها

زکات اموالم را برداشتم تا به طور مساوی میان فقرا تقسیم کنم. وقتی آن را شمردم، دیدم که اگر بخواهم آن را میان 3 فقیر تقسیم کنم، 1 دینار می ماند؛ و اگر میان 5 نفر تقسیم کنم، 4 دینار می ماند؛ و اگر میان 7 نفر تقسیم کنم 3 دینار می ماند. در این جا من یک دینار به اموال زکات اضافه کردم و آن را میان 19 فقیر به طور مساوی تقسیم کردم. زکات اموالم چقدر بود؟

م11: معمای دینارهای تقلبی

در شهر قاهره در عهد معزالدین الله 12 ضرابخانه برای ضرب سکه وجود داشت که براساس مشخصاتی که دولت اعلام کرده بود، به ضرب درهم های نقره و دینارهای طلا مشغول بودند.
روزی دینارهای تقلبی در بازار دیده شد که وزن هر کدام از آن ها یک دانه ی جو بیشتر از وزن متعارف و رسمی بود. حالا از شما خواسته می شود که تنها با یک بار وزن کردن، ضرابخانه ای را که دینارهای تقلبی ضرب می کند، بشناسید.
چه کار می کنید؟
نصیحت مجانی: به راه حل مسئله در پایان کتاب نگاه نکن، مگر این که حداقل دو روز درباره ی آن اندیشیده باشی.

م12: معمای انگشتر تقلبی

نزد شما 12 انگشتر طلایی، کاملاً شبیه به هم، می آوردند، ولی به شما می گویند که یکی از آن ها تقلبی اســت و از نظر وزنی با دیگر انگشترها تفاوت دارد. اینک از شما خواسته می شود که انگشتر تقلبی را مشخص کنید، به شرط آنکه بیش از سه بار وزن نکنید، و بگویید که آیا از دیگر انگشترها سنگین تر اســت یا سبک تر؟
یک خواهش: لطفاً با دوستان و همسایگان در مورد این معما فکر کنید، اگر از حل مسئله عاجز ماندید، آن گاه به بخش راه حل ها نگاه کنید.

راه حل ها:

م1: انتخاب دشوار

سندباد از وی رسید: اگر از همکار شما بپرسم: کدام یک از این دو در، به راه نجات منجر می شود، چه پاسخی می دهد؟ نگهبان به یکی از آن دو دَر اشاره کرد. سندباد با شتاب و عجله حرکت کرد و از دَر دیگر خارج شد و راه خود را به سلامتی ادامه داد.
چگونه؟ اگر نگهبانی که از وی سؤال شد، همان نگهبان دروغگو باشد، او می داند که همکارش راستگو اســت، که اگر از وی پرسیده شود، وی به در نجات اشاره می کند، ولی خودش چون دروغگوست، ناگزیر باید دروغ بگوید و به در دیگری اشاره کند، که سندباد برخلاف گفته ی وی عمل کرد و از دری که خلاف گفته ی وی بود، خارج شد.
حال اگر نگهبانی که از وی سؤال شد، همان نگهبان راستگو باشد، او می داند که همکارش دروغگو اســت، و اگر از وی پرسیده شود، به دَر هلاک و نابودی اشاره خواهد کرد، لذا نگهبان راستگو به دَر هلاک اشاره کرد، و از این رو سندباد از دَر دیگر خارج شد.
در هر دو حالت دَر نجات، دری نیست که نگهبان بدان اشاره می کند.

م9: معمای عدد ذهنی

پس از دورانداختن (کم کردن) دسته های ده تایی از عدد مذکور، تنها عدد 5 ماند. پس عدد مورد نظر جزء مجموعه ای اعداد (15، 25، ...، 125) اســت. و هنگامی که عدد مورد نظر به صورت دسته های 13 تایی قرار گرفت، عدد 8 از آن ماند. بنابراین، عدد مذکور از نوع (13x+8) می باشد.
برای این که رقم مرتبه ی یکانش 5 باشد، باید رتبه ی یکان عدد 13x نیز 7 باشد. بدین ترتیب x=9، و عدد مورد نظر 125=8+9×13 می باشد.

م10: معمای باقی مانده ها

پس از افزایش یک دینار، پول وی: [19، 38، 57، 76، 95، ...] شد. بنابراین پول وی پیش از اضافه کردن آن یک دینار [18، 37، 56، 75، 94، ...] بود. از این مجموعه عدد 18 به خاطر بخش پذیری بر 3 و 56 به خاطر بخش پذیری بر 7 و 75 به خاطر بخش پذیری بر 5 حذف می شوند. هر چند عدد 37 اگر بر 3 تقسیم شود 1 می ماند، ولی چنانچه بر 5 بخش کنیم عدد 4 از آن نمی ماند و به همین خاطر این عدد نیز حذف می شود، و تنها عدد 94 می ماند که دارای تمام شرایط اســت.

م11: معمای دینارهای تقلبی

نام ضرابخانه ای که سکه می زنند، نوشته می شود و آن ها را از 1 تا 12 به ترتیب شماره گذاری می کنیم. سپس از اولی، یک دینار و از دومی، دو دینار و از سومی، سه دینار و به همین ترتیب...، تا از دوازدهمین دوازده دینار می گیریم و آن ها را یک جا وزن می کنیم تا ببینیم چند دانه نسبت به وزن اصلی بیشتر اســت. اگر اضافه وزن تنها یک دانه بود، پس نخستین ضرابخانه دارد تقلب می کند، و اگر ده دانه بیشتر بود، معلوم می شود که دهمین ضرابخانه دارد تقلب می کند، و به همین ترتیب.

م12: معمای انگشتر تقلبی

چون تعداد وزن کردن ها محدود اســت، از این رو دست به توزین مزن، مگر بسیار سودبخش باشد. مثلاً 6 انگشتر را با 6 انگشتر وزن مکن، چرا که می دانی یکی از این دو دسته سنگین تر اســت، همچنین 5 انگشتر را با 5 انگشتر، چون اگر مطمئن شویم که دو دسته ی پنج تایی دارای انگشترهای سالمی هستند، راه حل آسان می شود، ولی انگشتر تلقبی در یکی از آن دو دسته بود، در این صورت ما یک بار توزین در برابر مطلب کم ارزشی را، دال بر این که دو انگشتر باقی مانده سالم هستند، از دست می دهیم.
حالا اجازه دهید انگشترها را در سه دسته ی الف، ب، ج قرار دهیم که هر دسته دارای چهار انگشتر اســت.
نخستین توزین: دسته ی الف را با دسته ی ب وزن می کنیم. در این جا دو حالت پیش می آید:
1- الف=ب اســت. در این حالت دو دسته سالم هستند و اختلاف دو دسته ی ج خواهد بود.
2- الف با ب برابر نیست. در این صورت انگشترهای دسته ی ج سالم هستند.

حالت(1): الف= ب (هر کدام ا زاین انگشترها را چون سالم هستند، با حرف س مشخص می کنیم).

دومین توزین: سه انگشتر ج یعنی از دسته ی ج را با 3 انگشتر س یعنی 3 انگشتر سالم وزن می کنیم. در این جا سه حالت پیش می آید:
(1): 3 ج = 3 س پس این ها سالم هستند، وانگشتر تقلبی همان انگشتر چهارم ج اســت.
(2): 3 ج سنگین تر از 3 س باشد. پس انگشتر تقلبی در 3ج و نسبت به بقیه سنگین تر اســت.
(3) 3ج سبک تر از 3 س باشد. پس انگشتر تقلبی جزء 3 ج و نسبت به بقیه سبک تر اســت.
سومین توزین: در حالت نخست: چهارمین انگشتر ج را با یک انگشتر سالم وزن می کنیم، تا بدانیم انگشتر تقلبی سبکتر یا سنگین تر اســت.
در حالت دوم: دو انگشتر از سه انگشتر 3 ج را وزن می کنیم. انگشتر سنگین تر همان تقلبی اســت، و اگر هم وزن بودند، سومین انگشتر همان انگشتر تقلبی اســت.
در حالت سوم: دو انگشتر از سه انگشتر 3 ج وزن می کنیم. انگشتر سبک تر همان انگشتر تقلبی اســت، و اگر مساوی شدند، سومین انگشتر همان انگشتر تقلبی اســت.

حال(2): الف با ب مساوی نباشد، بلکه یکی سنگین و دیگری سبک باشد. انگشترهای مجموعه ی سبک تر را با نام های ک1، ک2، ک3، ک4، و انگشترهای مجموعه ی سنگین تر را با نام های ن 1، ن2، ن3، ن 4مشخص می کنیم.

دومین توزین: 3س+ ن1 را با ن2+ ن3+ ن4+ک1 وزن می کنیم که در این جا سه حالت پیش می آید:
(1): 3س+ن1=ن2+ن3+ن4+ک1 باشد. پس انگشتر تقلبی در ک 2+ک3+ک4 و سبک اســت.
(2): 3س+ن1 سبک تر از ن2+ن3+ن4+ک1 باشد. پس انگشتر تقلبی در ن2+ن3+ن4 و سنگین تر اســت.
(3): 3س+ن 1 سنگین تر از ن 2+ن3+ن4+ک باشد. پس انگشتر تقلبی ن 1 یا ک 1 خواهد بود.
سومین توزین:
در حالت 1: ک 2 را با ک3وزن می کنیم، اگر مساوی بودند، انگشتر تقلبی ک 4 و سبک اســت. و اگر هم وزن نبودند، وزن سبک تر همان انگشتر تقلبی اســت.
در حالت 2: ن 2 با ن3 وزن می کنیم، اگر مساوی بودند، انگشتر تقلبی ن 4 و سنگین تر اســت، و اگر هم وزن نبودند، سنگین تر همان انگشتر تقلبی اســت.
در حالت 3: ن 1 را با یک انگشتر سالم وزن می کنیم، اگر مساوی بودند، انگشتر تقلبی ک 1 و سبک تر اســت. و اگر نه، انگشتر تقلبی ن 1 و سنگین تر اســت.
منبع مقاله :
سعیدان، احمد سلیم؛ (1383)، لذت اندیشه ی ریاضی: پرسش ها، معماها و بازی های ریاضی برای کودکان و بزرگسالان، ترجمه ستار عودی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

خانه ریاضی شهر تهران به سایت خانه ریاضی تهران خوش آمدید کلیه حقوق این وب سایت متعلق به خانه ریاضی تهران می چیستان دانستنیهای شما چقدر است ؟ تا چه اندازه با چیستانها آشنا هستید ؟ هوش شما مقالات علمی ریاضی آرشیو انجمن …معماهای جالب ریاضی بازی شطرنج باچند نفر به طور هم زمان پسربچه ای به نام علی را خرید کتابهای گل واژه خرید آنلاین کتاب بانک کتاب پخش کتاب پیک کتاب ارسال کتاب ارسال سریع کتاب درسی کتاب خلاقیت چیست ،پیشنهاداتی به معلمان برای پرورش …روشهایی برای ایجاد خلاقیت ، چگونه دانش آموزان خلاق تربیت کنیم،ویژگیهای خلاقیت دانش تاریخ ایران آسیا و جهان ماورا’ النهر از آغاز تا به امروزتاریخ ایران آسیا و جهان ماورا’ النهر از آغاز تا به امروز تحقیق و پژوهش در تاریخ ایران


ادامه مطلب ...

معماهای ریاضی

[ad_1]

م1: انتخاب دشوار

سندباد جهانگرد همیشه در سفر بود، به نحوی که هنوز در شهری اقامت نکرده، قصد سفر بعدی کرد.
کأنما هو فی حلّ و مرتحل *** موکّل فی فضاء الله یذرعه
« گویا وی در حال اقامت و مسافرت اســت، و مأمور گز کردن سرزمین خدا می باشد ».
اما او در حالی که این سرزمین را گز می کرد و اندازه می گرفت، در معرض خطرهای کشنده قرار می گرفت که با هشیاری و زرنگی از آن ها رهایی می یافت.
از جمله خطرهایی که سندباد با آن ها روبه رو شد، در سرزمین « واق واق » اتفاق افتاد. او در آن جا متهم و محاکمه و محکوم به این شد که از تونل آزمایش بگذرد. وقتی از دانایان این سرزمین پرسید: تونل آزمایش چیست؟
گفتند: تونل دراز و تاریکی اســت که به میدانی دارای دو دَر منتهی می شود. یکی از این درها به سوی راهی امن و امان گشوده می شود، که اگر آن را باز کردی، بی گناه خواهی بود و به سلامت خواهی رفت؛ ولی دَر دومی به روی لانه ای باز می شود که در آن پلنگ درنده ای قرار دارد، که هر کس را ببیند، مورد حمله قرار می دهد. اگر آن دَر را باز کنی، معلوم می شود که مجرم هستی و در نتیجه به سزای عمل خود خواهی رسید.
او پرسید: آیا راهی برای تشخیص و متمایز کردن این دو دَر وجود دارد؟
پاسخ داده شد: خیر، ولی در مقابل هر دَری یک نگهبان ایستاده اســت، که تو می توانی تنها یک پرسش از یکی از آن ها بکنی و پاسخ را به دست آوری. اما بدان که تنها یکی از آن دو نگهبان پاسخ راست، و دیگری پاسخ دروغ می گوید.
وقتی سندباد این مطلب را شنید، لبخندی زد و آن گاه با گام های استوار وارد تونل شد، تا این که به میدان رسید. در آن جا پیش یکی از دو نگهبان رفت و سؤالاتی از وی کرد، که از پاسخ نگهبان، به طور یقین به دری که منجر به راه امن می شد، پی برد و به سلامت از آن گذشت.
راستی سندباد از نگهبان چه پرسید؟
اگر به ناتوانی خود در پاسخ دادن اقرار کردید، در بخش راه حل های آخر کتاب جست و جوی پاسخ مسئله را بیابید.

م2: گفته ی شگفت

اگر کسی بگوید: من دروغگو هستم و راست نمی گویم، آیا او را راستگو می دانید یا دروغگو؟
پاسخ: اگر در این سخن راست گفته باشد، او به اعتراف و اقرار خود دروغگو اســت، و اگر در این سخن دروغ گفته باشد، او عملاً دروغگو اســت، بنابراین وی در هر دو صورت دروغگو می باشد.
آیا چنین حکمی بر کسی که می گوید: من راستگو هستم و دروغ نمی گویم، صدق می کند؟

س1: کارمندان نزد مدیر مجموعه رفته و از کار زیاد و حقوق کم شکایت کردند. آنان بعد از دیدار مدیر، با چهره های عبوس و گرفته خارج شدند و مدیر مجموعه تا آستانه ی در آنان را بدرقه کرد و گفت: در هر حال، توصیه خواهم کرد که به شما پاداش سخاوتمندانه ای بدهند.

یکی از کارمندان آهسته گفت: این مرد به آنچه می گوید عمل نمی کند.
و دیگری گفت: و نمی گوید آنچه را که انجام می دهد.
راستی کدام یک از این دو کارمند بیش از دیگری ترسیده بود؟
پاسخ: اولی نظرش بر این قرار گرفت که مدیر، پاداش سخاوتمندانه ای که وعده داد، توصیه نخواهد کرد. دومی نیز این مطلب را تأیید کرد و افزود مدیر دست به کاری خواهد زد که آن را فاش نمی کند.

م3: شکارچی کجاست؟

یک شکارچی از منزلش خارج شد و 10 کیلومتر به سوی جنوب رفت و سپس مسیر خود را تغییر داد و 10 کیلومتر دیگر به سوی شرق راه رفت، آن گاه تصمیم گرفت به خانه باز گردد. او پس از 10 کیلومتر پیاده روی به سوی شمال، خود را در منزلش دید، این شکارچی در کجا زندگی می کند؟
* این شکارچی خانه ای به شکل مکعب دارد، و در هر دیواری از دیوارهای چهارگانه اش پنجره ای قرار دارد، آیا باور می کنید که تمام پنجره هایش رو به جنوب هستند؟

م4: معمای مورچه

مورچه ای از دیوار صاف به ارتفاع 20 پا بالا می رود. این مورچه در هر دقیقه 3 پا بالا می رود و 2 پا لیز می خورد و پایین می آید. این مورچه چه وقت به بالای دیوار می رسد؟
پاسخ: پس از 20 دقیقه نیست... چرا؟
نقشه ی مسیر مورچه و حرکتش را بکشید.

5: معمای ساعت

دقیقاً رأس ساعت 6، ساعت دیواری خانه ام 6 ضربه در 5 ثانیه زد. این ساعت در چند ثانیه 12 ضربه می زند؟ پاسخ 10 ثانیه نیست. چرا؟

م6: معمای خرگوش ها

یک جفت خرگوش، نر و ماده، تازه به دنیا آمده را برگزیدیم. اگر فرض کنیم که خرگوش ها در هر ماه یک جفت، نر و ماده، به دنیا می آورند، و این که خرگوش های ماده از آغاز ماه سوم عمرشان شروع به تولید مثل می کنند، و این که پیش از به اتمام رساندن یک سال کامل از عمرشان نمی میرند، در چنین حالتی تعداد خرگوش های ما در پایان سال چقدر اســت؟
راه حل:
پر واضح اســت که ما در ماه اول، تنها یک جفت خواهیم داشت 1
و همین طور در ماه دوم نیز، تنها یک جفت خواهیم داشت 1
در آغاز ماه سوم، نخستین جفت متولد می شوند، در این صورت خواهیم داشت 2
در ماه چهارم، جفت دیگری متولد می شود، در این صورت خواهیم داشت 3
در ماه پنجم، تعداد جفت ها، می رسد به 5 چرا؟
بنابراین ماهانه تعداد خرگوش ها بر طبق تصاعد زیر افزایش می یابند:
1,1,2,3,5,8,13,21,34,55
توجه کنید که مجموع هر دو جمله که مجاور یکدیگرند، مساوی با جمله ی بعدی آن ها اســت. شکل فوق چگونگی افزایش ماهانه ی خرگوش ها را نشان می دهد. هر نقطه نشانگر یک جفت خرگوش اســت.

م7: از خانم همسایه ام پرسیدم. چند بچه (دختر و پسر) دارید؟

گفت: پنج بچه دارم.
گفتم: خدا حفظشان کند، اگر خداوند به تعداد پسران و دو برابر دختران به شما بچه می داد، تعداد بچه هایت روی هم رفته چند تا می شدند؟
خانم همسایه با انگشتانش شمرد و گفت: 13 بچه می شدند.
گفتم: پس تعداد فرزندان شما 3 دختر و 2 پسر هستند.
خانم گفت: بلی، چگونه دانستید؟

م8: انگشترم را در یک دست و انگشتر خود را در دست دیگر بگذار. با انگشتر من 4 ریال، و با انگشتر خودتان 3 ریال بگذار، و آن گاه به پولی که در دست داری، پنج برابر آن و به پولی که در دست چپ داری، چهار برابر آن اضافه کن.

حالا نصف پول هایی را که در دو دستت قرار دارد صدقه بده، اگر پس از صدقه دادن کسری باقی ماند، پس انگشتر من در دست راست توست، و اگر کسری باقی نماند، پس انگشتر من در دست چپ توست. چرا؟
ولی، لطفاً پیش از هر پاسخی انگشترم را به من بازگردان، آفرین.

م9: معماهای ذهنی

استاد گفت: عددی کمتر از 130 در ذهن خود انتخاب کن.
جوان گفت: انتخاب کردم.
استاد گفت: همه ی دسته های ده تایی آن را به دریا انداز.
جوان گفت: انداختم، و تنها عدد 5 ماند.
استاد گفت: عدد مد نظر خود را به صورت دسته های 13 تایی در بیاور.
جوان گفت: درآوردم، فقط عدد 8 باقی ماند.
استاد گفت: بنابراین، عددی که در ذهن خود انتخاب کرده بودی، 125 اســت.
جوان گفت: راست گفتید، قربان.
راستی استاد چگونه به عدد ذهنی جوان پی برد؟ اگر پاسخ را نیافتید، به بخش راه حل ها مراجعه کنید.

م10: معمای باقیمانده ها

زکات اموالم را برداشتم تا به طور مساوی میان فقرا تقسیم کنم. وقتی آن را شمردم، دیدم که اگر بخواهم آن را میان 3 فقیر تقسیم کنم، 1 دینار می ماند؛ و اگر میان 5 نفر تقسیم کنم، 4 دینار می ماند؛ و اگر میان 7 نفر تقسیم کنم 3 دینار می ماند. در این جا من یک دینار به اموال زکات اضافه کردم و آن را میان 19 فقیر به طور مساوی تقسیم کردم. زکات اموالم چقدر بود؟

م11: معمای دینارهای تقلبی

در شهر قاهره در عهد معزالدین الله 12 ضرابخانه برای ضرب سکه وجود داشت که براساس مشخصاتی که دولت اعلام کرده بود، به ضرب درهم های نقره و دینارهای طلا مشغول بودند.
روزی دینارهای تقلبی در بازار دیده شد که وزن هر کدام از آن ها یک دانه ی جو بیشتر از وزن متعارف و رسمی بود. حالا از شما خواسته می شود که تنها با یک بار وزن کردن، ضرابخانه ای را که دینارهای تقلبی ضرب می کند، بشناسید.
چه کار می کنید؟
نصیحت مجانی: به راه حل مسئله در پایان کتاب نگاه نکن، مگر این که حداقل دو روز درباره ی آن اندیشیده باشی.

م12: معمای انگشتر تقلبی

نزد شما 12 انگشتر طلایی، کاملاً شبیه به هم، می آوردند، ولی به شما می گویند که یکی از آن ها تقلبی اســت و از نظر وزنی با دیگر انگشترها تفاوت دارد. اینک از شما خواسته می شود که انگشتر تقلبی را مشخص کنید، به شرط آنکه بیش از سه بار وزن نکنید، و بگویید که آیا از دیگر انگشترها سنگین تر اســت یا سبک تر؟
یک خواهش: لطفاً با دوستان و همسایگان در مورد این معما فکر کنید، اگر از حل مسئله عاجز ماندید، آن گاه به بخش راه حل ها نگاه کنید.

راه حل ها:

م1: انتخاب دشوار

سندباد از وی رسید: اگر از همکار شما بپرسم: کدام یک از این دو در، به راه نجات منجر می شود، چه پاسخی می دهد؟ نگهبان به یکی از آن دو دَر اشاره کرد. سندباد با شتاب و عجله حرکت کرد و از دَر دیگر خارج شد و راه خود را به سلامتی ادامه داد.
چگونه؟ اگر نگهبانی که از وی سؤال شد، همان نگهبان دروغگو باشد، او می داند که همکارش راستگو اســت، که اگر از وی پرسیده شود، وی به در نجات اشاره می کند، ولی خودش چون دروغگوست، ناگزیر باید دروغ بگوید و به در دیگری اشاره کند، که سندباد برخلاف گفته ی وی عمل کرد و از دری که خلاف گفته ی وی بود، خارج شد.
حال اگر نگهبانی که از وی سؤال شد، همان نگهبان راستگو باشد، او می داند که همکارش دروغگو اســت، و اگر از وی پرسیده شود، به دَر هلاک و نابودی اشاره خواهد کرد، لذا نگهبان راستگو به دَر هلاک اشاره کرد، و از این رو سندباد از دَر دیگر خارج شد.
در هر دو حالت دَر نجات، دری نیست که نگهبان بدان اشاره می کند.

م9: معمای عدد ذهنی

پس از دورانداختن (کم کردن) دسته های ده تایی از عدد مذکور، تنها عدد 5 ماند. پس عدد مورد نظر جزء مجموعه ای اعداد (15، 25، ...، 125) اســت. و هنگامی که عدد مورد نظر به صورت دسته های 13 تایی قرار گرفت، عدد 8 از آن ماند. بنابراین، عدد مذکور از نوع (13x+8) می باشد.
برای این که رقم مرتبه ی یکانش 5 باشد، باید رتبه ی یکان عدد 13x نیز 7 باشد. بدین ترتیب x=9، و عدد مورد نظر 125=8+9×13 می باشد.

م10: معمای باقی مانده ها

پس از افزایش یک دینار، پول وی: [19، 38، 57، 76، 95، ...] شد. بنابراین پول وی پیش از اضافه کردن آن یک دینار [18، 37، 56، 75، 94، ...] بود. از این مجموعه عدد 18 به خاطر بخش پذیری بر 3 و 56 به خاطر بخش پذیری بر 7 و 75 به خاطر بخش پذیری بر 5 حذف می شوند. هر چند عدد 37 اگر بر 3 تقسیم شود 1 می ماند، ولی چنانچه بر 5 بخش کنیم عدد 4 از آن نمی ماند و به همین خاطر این عدد نیز حذف می شود، و تنها عدد 94 می ماند که دارای تمام شرایط اســت.

م11: معمای دینارهای تقلبی

نام ضرابخانه ای که سکه می زنند، نوشته می شود و آن ها را از 1 تا 12 به ترتیب شماره گذاری می کنیم. سپس از اولی، یک دینار و از دومی، دو دینار و از سومی، سه دینار و به همین ترتیب...، تا از دوازدهمین دوازده دینار می گیریم و آن ها را یک جا وزن می کنیم تا ببینیم چند دانه نسبت به وزن اصلی بیشتر اســت. اگر اضافه وزن تنها یک دانه بود، پس نخستین ضرابخانه دارد تقلب می کند، و اگر ده دانه بیشتر بود، معلوم می شود که دهمین ضرابخانه دارد تقلب می کند، و به همین ترتیب.

م12: معمای انگشتر تقلبی

چون تعداد وزن کردن ها محدود اســت، از این رو دست به توزین مزن، مگر بسیار سودبخش باشد. مثلاً 6 انگشتر را با 6 انگشتر وزن مکن، چرا که می دانی یکی از این دو دسته سنگین تر اســت، همچنین 5 انگشتر را با 5 انگشتر، چون اگر مطمئن شویم که دو دسته ی پنج تایی دارای انگشترهای سالمی هستند، راه حل آسان می شود، ولی انگشتر تلقبی در یکی از آن دو دسته بود، در این صورت ما یک بار توزین در برابر مطلب کم ارزشی را، دال بر این که دو انگشتر باقی مانده سالم هستند، از دست می دهیم.
حالا اجازه دهید انگشترها را در سه دسته ی الف، ب، ج قرار دهیم که هر دسته دارای چهار انگشتر اســت.
نخستین توزین: دسته ی الف را با دسته ی ب وزن می کنیم. در این جا دو حالت پیش می آید:
1- الف=ب اســت. در این حالت دو دسته سالم هستند و اختلاف دو دسته ی ج خواهد بود.
2- الف با ب برابر نیست. در این صورت انگشترهای دسته ی ج سالم هستند.

حالت(1): الف= ب (هر کدام ا زاین انگشترها را چون سالم هستند، با حرف س مشخص می کنیم).

دومین توزین: سه انگشتر ج یعنی از دسته ی ج را با 3 انگشتر س یعنی 3 انگشتر سالم وزن می کنیم. در این جا سه حالت پیش می آید:
(1): 3 ج = 3 س پس این ها سالم هستند، وانگشتر تقلبی همان انگشتر چهارم ج اســت.
(2): 3 ج سنگین تر از 3 س باشد. پس انگشتر تقلبی در 3ج و نسبت به بقیه سنگین تر اســت.
(3) 3ج سبک تر از 3 س باشد. پس انگشتر تقلبی جزء 3 ج و نسبت به بقیه سبک تر اســت.
سومین توزین: در حالت نخست: چهارمین انگشتر ج را با یک انگشتر سالم وزن می کنیم، تا بدانیم انگشتر تقلبی سبکتر یا سنگین تر اســت.
در حالت دوم: دو انگشتر از سه انگشتر 3 ج را وزن می کنیم. انگشتر سنگین تر همان تقلبی اســت، و اگر هم وزن بودند، سومین انگشتر همان انگشتر تقلبی اســت.
در حالت سوم: دو انگشتر از سه انگشتر 3 ج وزن می کنیم. انگشتر سبک تر همان انگشتر تقلبی اســت، و اگر مساوی شدند، سومین انگشتر همان انگشتر تقلبی اســت.

حال(2): الف با ب مساوی نباشد، بلکه یکی سنگین و دیگری سبک باشد. انگشترهای مجموعه ی سبک تر را با نام های ک1، ک2، ک3، ک4، و انگشترهای مجموعه ی سنگین تر را با نام های ن 1، ن2، ن3، ن 4مشخص می کنیم.

دومین توزین: 3س+ ن1 را با ن2+ ن3+ ن4+ک1 وزن می کنیم که در این جا سه حالت پیش می آید:
(1): 3س+ن1=ن2+ن3+ن4+ک1 باشد. پس انگشتر تقلبی در ک 2+ک3+ک4 و سبک اســت.
(2): 3س+ن1 سبک تر از ن2+ن3+ن4+ک1 باشد. پس انگشتر تقلبی در ن2+ن3+ن4 و سنگین تر اســت.
(3): 3س+ن 1 سنگین تر از ن 2+ن3+ن4+ک باشد. پس انگشتر تقلبی ن 1 یا ک 1 خواهد بود.
سومین توزین:
در حالت 1: ک 2 را با ک3وزن می کنیم، اگر مساوی بودند، انگشتر تقلبی ک 4 و سبک اســت. و اگر هم وزن نبودند، وزن سبک تر همان انگشتر تقلبی اســت.
در حالت 2: ن 2 با ن3 وزن می کنیم، اگر مساوی بودند، انگشتر تقلبی ن 4 و سنگین تر اســت، و اگر هم وزن نبودند، سنگین تر همان انگشتر تقلبی اســت.
در حالت 3: ن 1 را با یک انگشتر سالم وزن می کنیم، اگر مساوی بودند، انگشتر تقلبی ک 1 و سبک تر اســت. و اگر نه، انگشتر تقلبی ن 1 و سنگین تر اســت.
منبع مقاله :
سعیدان، احمد سلیم؛ (1383)، لذت اندیشه ی ریاضی: پرسش ها، معماها و بازی های ریاضی برای کودکان و بزرگسالان، ترجمه ستار عودی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

خانه ریاضی شهر تهران به سایت خانه ریاضی تهران خوش آمدید کلیه حقوق این وب سایت متعلق به خانه ریاضی تهران می چیستان دانستنیهای شما چقدر است ؟ تا چه اندازه با چیستانها آشنا هستید ؟ هوش شما مقالات علمی ریاضی آرشیو انجمن …معماهای جالب ریاضی بازی شطرنج باچند نفر به طور هم زمان پسربچه ای به نام علی را خرید کتابهای گل واژه خرید آنلاین کتاب بانک کتاب پخش کتاب پیک کتاب ارسال کتاب ارسال سریع کتاب درسی کتاب خلاقیت چیست ،پیشنهاداتی به معلمان برای پرورش …روشهایی برای ایجاد خلاقیت ، چگونه دانش آموزان خلاق تربیت کنیم،ویژگیهای خلاقیت دانش تاریخ ایران آسیا و جهان ماورا’ النهر از آغاز تا به امروزتاریخ ایران آسیا و جهان ماورا’ النهر از آغاز تا به امروز تحقیق و پژوهش در تاریخ ایران


ادامه مطلب ...

"حلال معماهای حل‌نشدنی" و سه کتاب دیگر

[ad_1]

کتاب‌خانه‌ی آفتاب

"حلال معماهای حل‌نشدنی" و سه کتاب دیگر

کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - هلمز کلاه را روی سرش گذاشت. گفت: «من سر بزرگی دارم، واتسون. اما این کلاه برایم گشاد است. پس صاحب کلاه سر و مغز بزرگی دارد.

فروش این نوعِ به‌خصوصِ کلاه از سه سال قبل متوقف شد و در آن زمان کلاه گران‌قیمتی بود. اما حالا از مد افتاده است. ولی صاحبش کلاه جدیدی نخریده. پس فعلاً وضع مالی خوبی ندارد. لکه‌های موم روی این کلاه دیده می‌شود، پس صاحب کلاه روی سرش شمع حمل می‌کند...»

حتماً شما هم «شرلوک هلمز» را می‌شناسید. کار‌آگاهی که نشانه‌هایی را می‌بیند که از چشم بقیه جا می‌ماند و با هوش و تیزبینی‌اش، معماهای حل‌نشدنی را حل می‌کند. این‌بار «معماهای شرلوک هلمز» را کتاب‌های قاصدک (انتشارات ذکر-66410041) در دو جلدِ 144 صفحه‌ای منتشر کرده است.

نویسنده‌ی این کتاب کلاسیک «آرتور کانن‌دویل» و مترجم این مجموعه‌ «سید حبیب‌الله لزگی» است. هرکدام از این دو جلد مصور 19هزار تومان قیمت دارند.

 

  • رهایی به کمک جنگ

جِیمی بهت‌زده نگاهم می‌کرد. آرام گفتم: «مجبورم بپوشم، وگرنه مردم پام رو می‌بینن.» گفت: «وایسادی! راه می‌ری!»

لحظه‌ی بزرگی که منتظرش بودم، همین بود؛ اما حالا برایم مهم نبود. خیلی چیزها پیش رو داشتم. «آره... می‌تونم.» نگاه تندی به مام انداختم که روی تخت، پشت به ما خوابیده بود و خروپف می‌کرد... به من افتخار می‌کرد؟ ابداً!

«آدا» هیچ‌وقت پایش را از آپارتمانشان بیرون نگذاشته است. یکی از پاهای او به‌طور مادرزادی شکلی غیرعادی دارد. مادرش او را مایه‌ی خجالت می‌داند و به او اجازه نمی‌دهد از خانه بیرون برود.

داستان در سال نخست جنگ‌جهانی دوم آغاز می‌شود؛ در دورانی که بین معلولیت جسمی و ذهنی فرق زیادی گذاشته نمی‌شد. پس جنگ چه‌طور می‌تواند آدا را نجات دهد؟ دنیای بیرون برای آدا کاملاً ناشناخته است و از دنیا همان‌قدر می‌داند که می‌تواند از پنجره‌ی اتاقش ببیند.

با شروع جنگ، کودکان را به مناطق دورافتاده می‌فرستند تا مجبور نباشند در جنگ شرکت کنند و از بمباران در امان بمانند. وقتی نوبت برادر کوچک‌تر آدا می‌شود که از شهر بیرون برود، آدا هم پنهان از مادرش با او فرار می‌کند تا زندگی جدیدی را شروع کند و همه‌ی چیزهایی را که بلد نیست یاد بگیرد.

رمان 289 صفحه‌ای «جنگی که نجاتم داد» را «کیمبِرلی بروبِیکر بِرَدلی» نوشته و «مرضیه ورشوساز» ترجمه کرده است. انتشارات پرتقال این کتاب را با قیمت 14هزار تومان منتشر کرده است.

 

عنکبوتی‌ها شب به «پاتریک»، برادر کوچک‌تر «لیزا»، حمله کرده‌اند و روحش را دزدیده‌اند. لیزا این را از آن‌جایی می‌فهمد که پاتریک دیگر مثل سابق نیست. او می‌داند که فقط خودش می‌تواند پاتریک را از دست عنکبوتی‌های شیطانی نجات بدهد و با خطرهایی مانند مار درختی، دیوهای کوتوله و موش‌های صحرایی مبارزه کند.

نمی‌دانست عنکبوتی‌ها با روح‌هایی که می‌دزدیدند چه‌کار می‌کردند. آنا ادعا کرده بود که خودش هم نمی‌داند، گرچه لیزا هیچ‌وقت حرفش را باور نکرد. هر وقت لیزا اسم عنکبوتی‌ها را می‌آورد، رنگ از صورت آنا می‌پرید، انگار یکی چانه‌اش را سوراخ و تمام رنگ صورتش را تخلیه می‌کرد.

البته لیزا می‌دانست عنکبوتی‌ها در عمل نابودشدنی نیستند. حتی جارو آن‌ها را نمی‌کشت.

نمی‌دانست چه‌طوری یک عنکبوتی بکشد یا این‌که این کار اصلاً شدنی بود یا نه. همین وحشت‌زده‌اش می‌کرد.

رمان فانتزی «عنکبوتی‌ها» را «لارن الیور» نوشته و «مهرداد مهدویان» مترجم این کتاب 220 صفحه‌ای است. نشر افق (66413367) این رمان نوجوان را با قیمت 10هزار تومان منتشر کرده است.

 

  • پشت پرده‌ی  سینما

در 10 سال نخست ظهور سینما، اصلاً ستاره‌ای وجود نداشت. دوربین‌ها مهم‌ترین چیزهای حاضر در صحنه‌ی فیلم بودند و با پیداشدن کوچک‌ترین نشانه‌ای از بد شدن وضع هوا، فوری روی دوربین‌ها را می‌پوشاندند، نه بازیگران را.

اسب‌ها هم باارزش‌تر از آدم‌های هنرپیشه به حساب می‌آمدند و بهتر با آن‌ها رفتار می‌شد. چون راستش همیشه می‌توانستی یک بازیگر دیگر را استخدام کنی، اما پیداکردن اسب‌های آموزش‌دیده خیلی خیلی سخت‌تر بود.

در ابتدا بازیگران هم با این اوضاع مشکلی نداشتند. آن‌ها دلشان نمی‌خواست کسی اسمشان را بداند، چون مردم فکر می‌کردند حتماً بازیگران سینما نتوانسته‌اند در بازیگری در تئاتر به جایی برسند که مجبور به بازی در فیلم شده‌اند...

با کتاب «سینمای پرزرق ‌و برق» به پشت پرده‌ی سینما راه می‌یابید و بازیگران بداخلاق و کارگردانان بدجنس را ملاقات می‌کنید! با سیر تا پیاز بازیگوشی‌های کارتونی در دنیای انیمیشن آَشنا می‌شوید و می‌بینید که آیا آزمون‌های بازیگری سینما می‌تواند جاده‌ی ستاره‌شدن را پیش پایتان بگستراند یا نه.

این کتاب 174 صفحه‌ای را «مارتین اولیور» نوشته، «محمود مزینانی» ترجمه کرده و انتشارات پیدایش (66401514) آن را در مجموعه‌ی «دانش ترسناک» با قیمت 11هزار تومان منتشر کرده است.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

حلال معماهای حل‌نشدنی و سه کتاب دیگر حلال معماهای حل‌نشدنی و سه کتاب دیگر


ادامه مطلب ...

حل یکی از قدیمی‌ترین معماهای خورشیدی توسط ناسا

[ad_1]

حل یکی از قدیمی‌ترین معماهای خورشیدی توسط ناسا

دانش > فضا - همشهری آنلاین:
تصاویر به دست آمده از رصد‌خانه فضایی ناسا به حل کردن یکی از معماهای نجومی که از دهه ۱۹۴۰ ذهن دانشمندان را درگیر کرده‌است: چرا اتمسفر خارجی خورشید یا کرونای خورشیدی از سطح مرئی آن داغ‌تر است؟

براساس گزارش ساینس الرت، دمای سطح مرئی خورشید درحدود 5500 درجه سانتیگراد است اما دمای کرونا دما 200 تا 500 برابر بیشتر است. 

اکنون براساس رصد‌های رصدخانه IRIS به این نتیجه رسیده‌اند که بخشی از دمای بالای کرونا به واسطه بمب‌های حرارتی ایجاد می‌شود که ناشی از فوران‌های انرژی از دل میدان‌های مغناطیسی هستند که در موازات با کرونا قرار گرفته‌اند یا آن را قطع کرده‌اند. در واقع فعالیت‌های انفجاری میدان‌های مغناطیسی در کرونای خورشید باعث افزایش دمای آن می‌شوند.

این کشف همچنین می‌تواند به این پرسش که آیا گرما به صورت یکنواخت به کرونا وارد می‌شود پاسخ دهد. رصد‌خانه IRIS با تحلیل منطقه انتقال خورشیدی، منطقه‌ای میان سطح خورشید و کرونای خورشیدی، می‌تواند حرکات گازهای داغ را با دقتی بسیار بالا محاسبه کند. شعله‌های خورشیدی نیز در همین منطقه و به  واسطه آزاد‌شدن انرژی و حرارت ایجاد می‌شوند.

نتایج جدید می‌تواند به دانشمندان کمک کند تا زمان آغاز توفان‌های خورشیدی را بهتر پیش‌بینی کنند،‌توفان‌هایی که می‌توانند اختلالات شدیدی در زمین ایجاد کنند.

IRIS ناسا که از سال 2013 مانند یک عدسی بزرگ برای مطالعه روی حاشیه اتمسفر خورشید به کار گرفته شده‌است،‌چشم‌اندازی بهتر را از آنچه در میان فعالیت‌های خورشیدی رخ می‌دهند،‌در اختیار دانشمندان قرار داده‌است.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

ویدئوی علمی بیگ بنگ ژاپن یک سری تصاویر از کاوشگر کاگویا که در مدار ماه قرار دارد، منتشر ساخته استقدیمی ترین شی دیده شده توسط تلسکوپ فضایی …قدیمیترینشیدیدهشدهقدیمی ترین شی دیده شده توسط تلسکوپ فضایی چیست؟ نوشته شده توسط تحریریه‌ی بیگ بنگ در درباره ارائه آگهی‌ در همشهری‌آنلاینزندگینامه آندرس اینیستا ۱۹۸۴ همشهری آنلاین این مطلب به معرفی یکی از اسطوره‌های ویدئوی علمی بیگ بنگ یک فایل گیف از جریان عجیب آب فضای اینترنت را درگیر کرده است، کاربران درصدد پی بردن قدیمی ترین شی دیده شده توسط تلسکوپ فضایی چیست؟ قدیمیترینشی قدیمی ترین شی دیده شده توسط تلسکوپ فضایی چیست؟ نوشته شده توسط تحریریه‌ی بیگ بنگ در تاریخ درباره ارائه آگهی‌ در همشهری‌آنلاین زندگینامه آندرس اینیستا ۱۹۸۴ همشهری آنلاین این مطلب به معرفی یکی از اسطوره‌های اسپانیا


ادامه مطلب ...