مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

نخبه ریاضی ایران آسمانی شد

[ad_1]

ایسنا: «پروفسور اسرافیلیان»، مرد علمی ریاضی جهان بعد از یک دوره سخت بیماری دار فانی را وداع گفت. «پروفسور ابراهیم اسرافیلیان»، مرد علمی  ریاضی جهان در سن ۸۱ سالگی دار فانی را وداع گفت.

 

 نخبه ریاضی ایران آسمانی شد

پروفسور ابراهیم اسرافیلیان در روز سوم تیرماه ۱۳۱۴ در نجف آباد متولد شد. وی تحصیلات رسمی خود را از سن ۱۰ سالگی شروع کرد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در نجف آباد اصفهان و دانشسرای مقدماتی را در دانشسرای مقدماتی اصفهان در سال ۱۳۳۵ سپری کرد.

دیپلم ریاضی را از مدرسه ادب (دبیرستان ادب) اصفهان در سال ۱۳۳۶ دریافت کرد. پس از آن در کنکور شرکت کرد و در دو رشته کارشناسی ریاضی و کارشناسی ادبیات فارسی و فلسفه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۹ به پایان رساند و از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ دوره مدرسی عالی را گذراند.

اسرافیلیان در سال‌های ۱۳۴۷ و ۱۳۷۸ در دانشگاه اصفهان مشغول به تدریس شد؛ ولی به علت فعالیت‌های سیاسی، ابتدا به اهواز و سپس اجبارا به تهران منتقل شد و در تهران در دانشگاه امیرکبیر به مدت یکسال مشغول به فعالیت شد؛ ولی با عنوان «عنصر نامطلوب و ضد شاهنشاهی» و «محرک دانشجویان» اخراج شد.

 

 نخبه ریاضی ایران آسمانی شد

اسرافیلیان، مدرک دکتری ریاضی در گرایش هندسه و دیفرانسیل خود را از دانشگاه سوتمپتون انگلستان دریافت کرد و در زمان انقلاب فرهنگی ریاست دانشگاه علم و صنعت ایران را برعهده داشت.

وی در دوران حیات خود در سمت‌های ریاست تربیت معلم (۱۳۶۳-۱۳۶۲)، ریاست دانشگاه علم و صنعت ایران (۱۳۵۹)، ریاست مؤسسه عالی آمار و انفورماتیک (۱۳۵۸-۱۳۵۷)، قائم مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۶۱)، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی (۱۳۶۷-۱۳۶۳)، ریاست دانشکده ریاضی دانشگاه علم و صنعت ایران بمدت ۷ سال و عضو هیات امنای دانشگاه امام صادق(ع) مشغول به فعالیت بوده است.

اسرافیلیان دارای ۶ کتاب تالیفی و بیش از ۵۷ مقاله منتشر شده در مجلات معتبر علمی است. وی در سال‌های ۱۹۹۷ و ۹۸ میلادی به عنوان مرد علمی جهان در رشته ریاضی انتخاب شد.

پروفسور ابراهیم اسرافیلیان نجف‌آبادی، مرد ریاضی جهان بعد از تحمل یک دوره سخت بیماری، در سن ۸۱ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. تشییع جنازه این دانشمند، بنا به وصیت خودش در شهر نجف‌آباد برگزار و در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده خواهد شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتاین ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این امکان را می دهد که فایل های ویدیویی خود را لذت ریاضیاتدوستان گرانقدر، همکاران گرامی با سلام و عرض ادب دانشکده ریاضی دانشگاه یزد قصد فصل آزاد ادبیات بومی – فارسی نهم دانش آموزفصلآزادادبیاتبومیفارسی ″ ″ تو را ای کهن بوم و بر دوست دارمراهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و …راهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و متقاضیان ورود به دانشگاهتمدن مایا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادتمدنمایادوران پساکلاسیک تمدن مایا از ۹۰۰ میلادی تا قرن شانزدهم که زمان ورود مهاجمان برچسب‌ها برچسب‌ها و تگ‌های موضوعات و زمینه‌های کتاب‌های موجود در کتابناکزبان و ادبیات فارسی زبانوادبیاتفارسیخط در ایران کاظم استادی فهرست مطالب شامل مقدمه خط و فرهنگ اخبار سیاسی روزهای بروجردروزهای بروجردنماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی به بودجه تقدیم شده دولت به خبرگزاری پانا برازجان گزارشات نفر از دانش آموزان شهرستان های استان بوشهر به مناطق جنگ حق علیه باطل اعزام شدنداخبار دانشگاه محقق اردبیلی مدیریت روابط عمومی و …به مناسبت روز دانشجو نشست خبری رئیس دانشگاه محقق اردبیلی با اصحاب رسانه استان اردبیل یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایت این ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این امکان را می دهد که فایل های ویدیویی خود را با فرمت ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس آخرین اطلاعیه دانشگاه پیام نور ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور از سوم رشد بی‌سابقه صادرات ایران به اروپا صادرات به فرانسه ۶۰ برابر شد رشد بی‌سابقه صادرات ایران به اروپا صادرات به فرانسه ۶۰ برابر شد واکنش‌های جهانی به جایزه فرهادی و شهاب حسینی سینمای ایران واکنش‌های جهانی به جایزه فرهادی و شهاب حسینی سینمای ایران احیا شد جستار پیشرفت علمی ایران جستار بیانات رهبری کلیدواژه پیشرفت علمی ایران پیشرفت تولید علم سایت خبری تحلیلی تابناکاخبار ایران و جهان پر بیننده ترین سایت خبری تحلیلی فارسی زبان جهاناخبار سیاسی اخبار فرهنگی اخبار اجتماعی سرزمین‌های جداشده و تهدید تمامیت ارضی ایران سایت خبری هرچند بحث بخشوده شدن بدهی‌های عراق به طلبکارانش از نخستین روزهای پس از سقوط صدام مطرح شد انجمن ریاضی ایران خانه ریاضی ایران المپیاد ریاضی ایران کانون ریاضی ایران کنفرانس ریاضی ایران بولتن انجمن ریاضی ایران پدر علم ریاضی ایران انجمن علمی ریاضی ایران


ادامه مطلب ...

آسمانی پوشیده از بالن های رنگارنگ در کشور زیبای ترکیه

[ad_1]

بامداد – اگر اهل اینستاگرام باشید احتمالا با تصاویر بسیار دیدنی از بالن های رنگارنگ در آسمان ترکیه را دیده اید. هر سال گردشگران خارجی که به ترکیه مسافرت می کنند با بالون های هوای داغ، گشتی بر فراز منطقه کاپادوکیا می زنند که بیش از هر چیز به داشتن صخره های تشکیل شده پس از فوران های آتشفشانی در نه میلیون سال قبل شهرت دارد.

nezare-5731dd48b2bec

منبع: مجله نظاره


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آسمانی پوشیده از بالن های رنگارنگ در کشور زیبای ترکیه آسمانی پوشیده از بالن های رنگارنگ در کشور زیبای ترکیه


ادامه مطلب ...

فاطمه؛بانوی سپید آسمانی

جام جم سرا:چهل روز می گذرد، چهل روز سخت و گران بر فرستاده و رسول خدا و روزهایی پر از اندوه و رنج بر حضرت خدیجه. امین وحی دوباره بر رسول خاتم فرود می آید، دگر بار درود خدا را بر بنده فرمانبر او ابلاغ می کند و این بار محمد را مژده هدیه الهی می دهد، هدیه ای که حتی جبرئیل امین بی خبر از آن است.

شاید همین نوری باشد که از آسمان به زمین فرود آمده باشد، اینک میکائیل می آید با طبقی دیبا پوشیده که امانتی است برای محمد(ص) و اختصاص به او دارد و به غیر از او هیچ کسی سزاوار بهره مندی از آن نیست، عجب هدیه ای است در این طبق! خوشه ای خرما! خوشه ای انگور، ظرفی پر از آب، پیامبر سیر و سیراب می شود... جبرئیل آب بر دستان پیامبر می ریزد، میکائیل آن را شستشو می دهد و جناب اسرافیل با تکه پارچه ای آن را شستشو می دهد.

کسی حق ندارد از باقیمانده غذا تناول کند و باید به سوی آسمان بازگردد و... پیامبر می بایست به خانه خدیجه وارد شود و با او باشد تا عهد خداوند مبنی بر آفرینش دودمانی پاکیزه از محمد(ص) تحقق یابد و خدیجه درب خانه را به روی پیامبر باز می کند.

... مولای من خوش آمدی، قدم بر دیدگان من بگذار، آمدی و دیده ام روز و شب به راه تو بود... این منم همسر پیامبر، حبیب خدا و رسول آخرین. این منم خدیجه تنهای تنها و فرزندی در شکم که با من سخن می گوید، مرا دلداری می دهد. از طعنه زنان قریشی، زنانی که پشت به من می کردند و سلام نمی دادند...

این همان طفلی است که خدیجه در شکم دارد و با او سخن می گوید و پیامبر دختر بودن طفل را به خدیجه خبر می دهد، خبری که جبرئیل امین آن را از سوی خدا داده است و خداوند دودمان پیامبر را از او قرار می دهد.

قلب خدیجه شاد می شود، ریحانه اش در بطن چون گوهری در صدف پرورش می یابد. روزها و شب ها سپری می شود تا آن که درد شیرینی، وجود خدیجه را فرامی گیرد.

وقت آن می رسد که نور روی ثمره وجودش را ببیند. زنان قریش! به یاری خدیجه بشتابید، چشمان خدیجه به در دوخته شده است، اما نامهربانی آنان اشک دیدگان خدیجه را جاری می کند. خدیجه تو از سخن ما سرتافتی و همسری محمد(ص) آن یتیم تهیدست جناب ابوطالب را پذیرفتی. اینک هیچ یک از ما به یاری تو نخواهیم آمد و مددی به تو نخواهیم کرد...

خدیجه غمگین است که ناگاه چهار بانوی گندمگون، چون زنان بنی هاشم وارد می شوند و اطراف او را می گیرند.

خدیجه هراسناک به آنان می نگرد. ندایی بلند می شود: «خدیجه غمگین مباش. ما خواهران تو و فرستاده خداییم. این منم ساره و این آسیه که در بهشت همنشین تو خواهد بود و آن دیگری مریم، دخت عمران و دیگری کلثوم، خواهر موسی. ما برای یاری تو آمده ایم...»

مادر هستی پا به عرصه وجود می گذارد. بوی عطر بهشتی فضا را آکنده می کند. خانه های مکه نورباران می شود..(محمد خامه یار / جام جم)


ادامه مطلب ...

قرآن و دیگر کتاب‌های آسمانی (1)

[ad_1]

مقدّمه

گرچه آیین‌های آسمانی دارای مشترکات فراوانی به ویژه در جوهره و اصول اعتقادی و معارف الهی هستند، ولی به دلیل خاتمیّت رسالت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و بهره‌مندی آن از کامل‌ترین قانون وحیانی، یعنی قرآن کریم، تنها آیین پذیرفته شده از دیدگاه قرآن کریم، «دین اسلام» (1) اسـت و اعتبار آیین‌های آسمانی پیشین، صرفاً محدود به قلمرو زمانی و مکانی و نیز پیروان خاصّ آن‌ها در شرایط و احوال ویژه‌ای بوده؛ به همین جهت به اعتقاد مسلمانان، دین مبین اسلام ناسخ شرایع انبیای پیشین اسـت. البته واژه «اسلام» به مفهوم عام قرآنی آن، نامی اسـت برای دین مشترک همه‌ی انبیای الهی، (2) و چنان که اشاره شد، همه ادیان الهی در اصل توحید، یعنی عبودیت و تسلیم در برابر خدای یگانه، مشترکند؛ از این‌رو، قرآن کریم صراحتاً پیروان آیین‌های یهود و مسیحیّت را بدان فرا خوانده اسـت:
یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا (3)
ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان اسـت؛ که جز خدای یگانه را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم.
نوع رابطه‌ای که قرآن کریم میان آیین الهی اسلام و دیگر آیین‌های الهی گذشته نشان می‌دهد، این اسـت که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) آورنده‌ی آخرین وحی الهی و دین جامع و کامل و «مُصَدِّق» کتاب‌های آسمانی پیشین و «مُهَیمِن» (مراقب و مشرف و حاکم) بر آن‌هاست:
وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ (4)
و این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، در حالی که کتاب‌های پیشین را تصدیق می‌کند و نگاهبان آن‌هاست.
قرآن کریم پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را هرگز پیرو احکام و مقرّرات شرایع پیشین معرّفی ننموده اسـت، بلکه همواره او را به عنوان رسول و کسی که دین او بر همه‌ی ادیان دیگر غلبه خواهد یافت، به مخاطبان خویش شناسانده اسـت:
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (5)
او کسی اسـت که رسول خدا را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه‌ی آیین‌ها چیره سازد؛ هرچند مشرکان خوش نداشته باشند.

1- تورات و انجیل از نگاه قرآن کریم

قرآن کریم گرچه نسبت به اصل تورات و انجیل به دیده‌ی احترام و قبول می‌نگرد، (6) در عین‌حال، تورات و انجیل فعلی را که در دسترس پیروان این دو آیین اسـت، دست نوشته‌ی مردم و تحریف شده از سوی دانشمندان اهل کتاب معرّفی می‌کند! در برخی از آیات قرآن، به مسأله تحریف تورات اشاره شده اسـت، از آن جمله: (7)
مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ (8)
بعضی از یهودیان، سخنان را از جایگاه‌های خود تحریف می‌کنند.
علاوه بر شواهد قرآنی فراوان، از نظر تاریخی نیز دانشمندان و محقّقان اتّفاق‌نظر دارند که نسخه‌ی اصلی تورات و نیز نسخه‌های عهد عتیق به دست سپاه بختنّصر ناپدید گردیده اسـت. و وقتی که انتیوکس، پادشاه پادشاهان فرنگ، اورشلیم را فتح کرد، همه‌ی نسخه‌های عهد عتیق را سوزاند و فرمان قتل کسانی را که نسخه‌ای از عهد عتیق نزد آنان بود صادر کرد، این حادثه بیش از صدسال پیش از میلاد مسیح (علیه‌السلام) رخ داده اسـت. (9)
از مقایسه‌ی داستان‌ها و دیگر موضوعات موجود در تورات، با و معارف قرآنی، این حقیقت نیز کشف می‌شود که تورات کنونی، تورات فرود آمده از جانب خداوند متعال نیست، بلکه به گفته‌ی پژوهش‌گران و مورّخان، همه‌ی مطالب آن با قلم یهودیان به رشته‌ی تحریر درآمده اسـت. (10) در مواضعی از تورات فعلی، بر محرَّف بودن خود تصریح شده اسـت: (11)
1-لیکن وحی یهوه را دیگر ذکر منمایید زیرا کلام هر کس وحی او خواهد بود چونکه کلام خدا حیّ یعنی یهود صبایوت خدای ما را منحرف ساخته‌اید (ارمیاء: باب 23: 36).
2- لهذا خداوند می‌گوید اینک من به ضد این انبیایی که کلام مرا از یکدیگر می‌دزدند هستم* و خداوند می‌گوید اینک من به ضد این انبیا هستم که زبان خویش را بکار برده می‌گویند او گفه اسـت* و خداوند می‌گوید اینک من به ضد اینان هستم که به خواب‌های دروغ نبوّت می‌کنند و آن‌ها را بیان کرده قوم مرا به دروغ‌ها و خیال‌های خود گمراه می‌نمایند و من ایشان را نفرستادم و مأمور نکردم پس خداوند می‌گوید که به این قوم هیچ نفع نخواهند رسانید (ارمیاء: باب 23: 30 تا 32).
3- ... رؤیای باطل و غیب‌گویی کاذب می‌بینند و می‌گویند خداوند می‌فرماید با آن که خداوند ایشان را نفرستاده اسـت و مردمان را امیدوار می‌سازند به این که کلام ثابت خواهد شد * آیا رؤیای باطل ندیدید و غیب‌گویی کاذب را ذکر نکردید چونکه گفتید خداوند می‌فرماید با آن که من تکلّم ننمودم. (حزقیال: 13: 6 و 7). (12)

2- گزارش‌های قرآن کریم درباره‌ی یهود

واژه‌ی «یهود» از ریشه‌های «هَود» به معنای بازگشت توأم با نرمی و آرامش اسـت. راغب در مفردات خود از برخی نقل می‌کند که نام‌گذاری قوم «یهود» به خاطر سخنی اسـت که نمایندگان آنان با خدا داشتند. نمایندگان بنی‌اسرائیل در میعادگاه خدا، کوه طور، با مشاهده‌ی آثار و نشانه‌های قدرت الهی، دست به راز و نیاز و توبه برداشتند و گفتند: ما به سوی تو بازگشت کرده‌ایم. (13)
در واقع این نام، یک نوع مدح و ستایش از آنان بوده و زنده کننده‌ی خاطره‌ی بازگشت آنان به سوی خدا اسـت ولی به تدریج معنای اصلی آن فراموش شده و به صورت نامی ویژه برای قوم بنی‌اسرائیل باقی مانده اسـت. (14)
برخی دیگر از مفسّران، نظیر ابوالفتوح رازی (15)، واژه‌ی «یهود» را برگرفته از کلمه‌ی «یهوذا» که نام یکی از فرزندان یعقوب اسـت، دانسته و گفته‌اند حرف «ذال» در این نام به «دال» بدل گردیده اسـت. (16)
واژه‌ی «الیَهُود» و مفرد آن «یَهودِیّ» هشت‌بار در قرآن کریم تکرار شده اسـت:
وَقَالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصَارَى عَلَىَ شَیْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلَى شَیْءٍ وَهُمْ یَتْلُونَ الْکِتَابَ (17)
یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ منزلتی ندارند و مسیحیان نیز گفتند:
یهودیان هیچ منزلتی ندارند؛ این در حالی اسـت که آنان کتاب [آسمانی خود] را تلاوت می‌کنند.
مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا (18)
ابراهیم، نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه حقّ‌گرایی فرمانبردار بود. از دیگر مشتقات آن، جمعاً بیست و یک کلمه در قرآن کریم آمده اسـت؛ ده بار واژه‌ی «هَادُوا»، یک بار واژه‌ی «هُدنَا» و ده مورد کلمه «هُود»، (19) که هفت مورد آن، نام پیامبر بزرگ قوم عاد و سه مورد دیگر آن به معنای یهود در برابر نصارا اسـت.

3- ویژگی‌های یهود در قرآن کریم

قرآن کریم در آیات بسیاری، چهره‌ی یهود را به خوبی ترسیم نموده اسـت؛ ویژگی‌ها و خصلت‌های روحی و اخلاقی، رفتارهای اجتماعی، پیشینه‌ی تاریخی و معتقدات دینی و فرهنگی، برخوردهای گوناگون با پیامبران الهی، ابتلا به انواع کیفرهای دنیوی و ... همه از جمله مواردی اسـت که در آیات قرآن مطرح شده اسـت؛ به نظر می‌رسد بارزترین ویژگی‌های اخلاقی و اعمال ناپسند آنان، تحریف و قلب حقایق (20) و حسّ نژادپرستی شدید و نتیجتاً، ابراز حقد و کینه نسبت به پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) اسـت. در این‌جا، فقط برای آشنایی با این ویژگی‌ها به طور فشرده، عناوین و آیات مربوط به آن‌ها را ذکر می‌کنیم:

1)پیمان‌شکنی:

بقره، آیه‌ی 83، 100 و 101؛ آل‌عمران، آیه‌ی 187؛ نساء، آیه‌ی 155 و مائده، آیه‌ی 13 و 70.

2) عدم التزام عملی به تورات:

آل‌عمران، آیه‌ی 93؛ مائده، آیه‌ی 66 و 68 و جمعه، 5.

3) تحریف تورات و کلام الهی:

بقره، آیه‌ی 75، 78 و 79؛ آل‌عمران، آیه‌ی 23، 24 و 78؛ نساء، آیه‌ی 46 و مائده، آیه‌ی 13 و 41.

4) رویارویی با حضرت موسی و سرپیچی از فرمان پیامبران الهی:

درخواست رؤیت خداوند: بقره، آیه‌ی 55 و 59؛ نساء، آیه‌ی 153؛ طلب نزول نعمت‌های الهی: بقره، آیه‌ی 61؛ سخت‌گیری در ذبح گاو: بقره، آیه‌ی 67 تا 71؛ طرد قرآن کریم: بقره، آیه‌ی 89، 91، 101 و 102؛ تنها گذاردن پیامبران در نبرد علیه دشمنان: بقره، آیه‌ی 246، 247 و 249و مائده، آیه‌ی 20 تا 26؛ قتل پیامبران: بقره، آیه‌ی 61، 87، 91؛ آل عمران، آیه‌ی 112، 181 و 183؛ نساء، آیه‌ی 155 و مائده، آیه‌ی 70؛ قساوت قلب: بقره، آیه‌ی 74، 88؛ نساء، آیه‌ی 155؛ مائده، آیه‌ی 13و حدید، آیه‌ی 16؛ فساد در روی زمین: آل‌عمران، آیه‌ی 23، 98، 99؛ مائده، آیه‌‌ی 64 و اسراء، آیه‌ی 4.

5) پندارها، گفتارها و عملکردهای ناشایست:

خداوند ناتوان و فقیر اسـت: آل‌عمران، آیه‌ی 181 و مائده، آیه‌ی 64؛ ادعای این که آنان فرزندان و دوستان خدایند: مائده، آیه‌ی 18 و جمعه، 6 ؛ دروغ و افترا بر خداوند: آل‌عمران، آیه‌ی 78؛ اعتقاد به این که عُزَیر فرزند خدا اسـت: توبه، آیه‌ی 30؛ گوساله‌پرستی: بقره، آیه‌ی 54، 92 و 93؛ نساء، آیه‌ی 153؛ اعراف، آیه‌ی 148 و 152؛ سخن ناروا درباره‌ی حضرت عیسی (علیه‌السلام) و مریم (علیها السلام): نساء، آیه‌ی 156؛ پندار نادرستِ کشتن حضرت عیسی (علیه‌السلام): نساء، آیه‌ی 157 و 158؛ پیروی بدون قید و شرط از اَحبار: توبه، آیه‌ی 31؛ حرام‌خواری و خوردن ربا: نساء، آیه‌ی 160 و 161؛ مائده، آیه‌ی 42 و 43 و توبه، آیه‌ی 34؛ ترس از مرگ و حرص و آزمندی نسبت به دنیا: بقره، آیه‌ی 94 تا 96؛ ترس در برابر مؤمنان: حشر، 13 و 14 و جمعه، 6 تا 8؛ پندار واهی در مورد تخفیف عذاب الهی: بقره، آیه‌ی 80 و 81؛ تکبّر و استکبار در برابر حق: بقره، آیه‌ی 87، 89، 91، 93، 101؛ گمان باطل در مورد انحصاری بودن بهشت: بقره، آیه‌ی 111 و 112 و 135؛ عداوت با جبرئیل: بقره، آیه‌ی 97 و 98.

6) کینه‌توزی علیه پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم): بقره، آیه 109، 120 و مائده، 68.

7) گرفتار شدن به عذاب الهی:

مورد لعن الهی قرار گرفتن: بقره، آیه‌ی 88 و 89 و 159؛ نساء، آیه‌ی 46، 47، 51 و 52؛ مائده، آیه‌ی 13، 64، 78 و 79؛ ابتلا به ذلّت و خواری و خشم خداوند: بقره، آیه‌ی 61 و 90؛ آل‌عمران، آیه‌ی 112؛ اعراف، آیه‌ی 152؛ مسخ شدن به شکل بوزینه: بقره، آیه‌ی 65؛ مائده، آیه‌ی 60 و اعراف، 166؛ محرومیّت از نعمت‌های الهی: نساء، آیه‌ی 160.

4- شواهد قرآنی درباره‌ی احکام و معارف تورات (21)

قبلاً یادآور شدیم که قرآن تورات اصلی را کتاب‌ آسمانی و وحی الهی می‌شناسد و آن را تصدیق و تأیید می‌کند؛ همان‌طور که حضرت عیسی (علیه‌السلام) نیز بر آن گواهی داده اسـت. (22) قرآن ضمن معرّفی تورات و انجیل و بیان اوصافی نظیر هدایت و نور برای مردم، (23) در بردارنده‌ی حکم الهی، (24) موعظه و بیان و تفصیل هر چیز (25)، امام و رحمت، جدا کننده حق از باطل، (26) روشنایی و ذکر برای پرواپیشگان، (27) یادآور می‌شود که اگر پیروان آیین موسی و عیسی (علیهما‌السلام) به محتویات و دستورات آن‌ها عمل می‌نمودند، برکات و نعمت‌های الهی از هر طرف بر آنان فرود می‌آمد. (28) در این‌جا، در پرتو آیات قرآن، به طور مختصر با برخی از احکام و معارف توراتی و نیز سیره و منش پیروان آیین یهود آشنا می‌شویم:

4 -1- حکم وجوب روزه

در آیه‌ی 183 سوره‌ی بقره آمده اسـت:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ.
ای افرادی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما واجب گردیده، آن چنان که بر امّت‌های پیش از شما نیز واجب بوده اسـت.
از این آیه استفاده می‌شود که روزه در ردیف عبادات دیگر، در آیین‌های بزرگ الهی پیش از آیین اسلام نیز بوده اسـت. از تورات کنونی نیز بر می‌آید که حضرت موسی (علیه‌السلام) چهل روز روزه داشته اسـت، چنان که در سِفر تثنیه آمده اسـت:
هنگامیکه من به کوه بر می‌آمدم تا لوح‌های سنگ یعنی لوح‌های عهدی را که خداوند با شما بست بگیرم آن‌گاه چهل روز و چهل شب در کوه ماندم نه نان خوردم و نه آب نوشیدم. (29)
در قاموس کتاب مقدّس نیز آمده اسـت:
قوم یهود غالباً در موقعی که فرصت یافته، می‌خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمایند، روزه می‌داشتند تا به گناهان خود اعتراف نموده، بواسطه‌ی روزه و توبه، رضای حضرت اقدس الهی را تحصیل نمایند. (30)

4 -2- حلّیّت همه‌ی غذاهای پاک برای بنی‌اسرائیل

در آیه‌ی شریفه‌ی 93، سوره‌ی آل عمران می‌خوانیم:
کُلُّ الطَّعَامِ کَانَ حِلاًّ لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلاَّ مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُواْ بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ.
همه‌ی غذاها بر بنی‌اسرائیل حلال بود، جز آن‌چه اسرائیل پیش ازنزول تورات، بر خود تحریم کرده بود؛ بگو: اگر راست می‌گویید تورات را بیاورید و بخوانید.
این آیه با صراحت بیان می‌دارد که قبل از نزول تورات، هیچ نوع غذای پاکیز‌ای بر بنی‌اسرائیل حرام نبوده اسـت؛ گرچه پس از نزول تورات و ظهور حضرت موسی‌بن عمران (علیه‌السلام) بر اثر ظلم و ستم یهود، بخشی از غذاهای پاکیزه جهت مجازات آنان، بر آن‌ها تحریم گردید. (31) و نیز اظهار بعضی از یهودیان مبنی بر این که برخی از غذاها، مانند شیر و گوشت شتر در آیین ابراهیم (علیه‌السلام) حرام بوده اسـت و یهودیان نیز به تبعیّت از آن حضرت، آن‌ها را بر خود حرام دانسته‌اند، مردود شمرده شده اسـت. (32) خداوند در این آیه به پیامبرش دستور می‌دهد تا از یهود بخواهد که تورات موجود نزد خود را بیاورند و بخوانند تا ادّعای نادرست آنان در مورد تحریم غذاها روشن گردد.
از تورات استفاده می‌شود که یهود، گوشت شتر و سایر سُم چاکان را حرام می‌دانند؛ ممکن اسـت این تحریم به جهت مجازات آنان باشد. در سِفر لاویان آمده اسـت:
امّا از نشخوار کنندگان و شکافتکانِ سُمّ، این‌ها را نخورید یعنی شتر زیرا نشخوار می‌کند لیکن شکافته سم نیست آن برای شما نجس اسـت. (33)

4 -3- حکم قتل نفس

در آیه‌ی 32 سوره‌ی مائده پس از بیان داستان فرزندان آدم (علیه‌السلام) آمده اسـت:
مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَ مَن أَحیاهَا فَکانَّمَا أَحیَی النَّاسَ جَمِیعاً
به همین دلیل، بر بنی‌اسرائیل مقرّر داشتیم که هرگاه کسی انسانی را بدون ارتکاب قتل و بدون فساد در روی زمین، به قتل برساند، چنان اسـت که گویا همه‌ی انسان‌ها را کشته اسـت و کسی که انسانی را از مرگ نجات دهد، گویا همه انسان‌ها را از مرگ نجات داده اسـت.
شایان ذکر اسـت، حکمی که در آیه بیان گردیده اسـت، اختصاص به بنی‌اسرائیل ندارد و ذکر نام بنی‌اسرائیل در این‌جا به این علّت اسـت که قتل و خون‌ریزی با انگیزه‌ی حسدورزی و برتری طلبی در میان آنان فراوان بوده اسـت؛ از این‌رو، در پایان آیه نیز به قانون شکنی و تعدّی بنی‌اسرائیل اشاره نموده اسـت و می‌افزاید:
وَلَقَدْ جَاء تْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِکَ فِی الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ
پیامبران ما با دلایل آشکار برای ارشاد آنان آمدند، ولی بسیاری از آنان پا را فراتر نهاده، در روی زمین به زیاده‌روی پرداختند. (34)

4-4- حکم زنای مُحصِنه

در آیات 41 تا 43 سوره‌ی مائده به مراجعه‌ی برخی از بزرگان یهود مدینه به پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و استفسار حکم زنای مُحصِنه از آن حضرت اشاره دارد:
وَکَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِیهَا حُکْمُ اللّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَمَا أُوْلَئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ
و آنان چگونه تو را به داوری می‌طلبند، در حالی که تورات نزد ایشان اسـت و در آن حکم خدا وجود دارد. آن‌گاه پس از داوری خواستن از حکم تو روی برمی‌تابند و آنان مؤمن نیستند. (35)
این آیه و دو آیه پیشین، بحث پیرامون داوری خواستن یهود از پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را تعقیب می‌کند. در شأن نزول آیات، روایات متعددی وارد شده اسـت که از همه روشن‌تر، روایتی اسـت که از امام باقر (علیه‌السلام) در این زمینه نقل گردیده اسـت:
یکی از سران و اشراف یهود خیبر که دارای همسر بود، با زن شوهرداری که او نیز از خانواد‌ه‌های سرشاس خیبر به شمار می‌آمد، عمل منافی عفت انجام داد. یهودیان برای فرار از اجرای حکم تورات (رجم) درصدد برآمدند تا حکم این حادثه را از پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) بپرسند. بدین جهت، گروهی از بزرگان یهود مدینه به خدمت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) شتافتند. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) فرمود: آیا هر چه حکم کنم می‌پذیرید؟» آنان گفتند: برای همین نزد تو آمده‌ایم! در این هنگام حکم رجم زنای محصنه نازل گردید؛ ولی آنان از پذیرفتن آن ابا کردند. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) فرمود: این همان حکمی اسـت که در تورات شما نیز آمده اسـت. آیا موافقید که یکی از شما را به داوری بطلبم و هر چه او از زبان تورات نقل کرد بپذیرید؟ گفتند: آری. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) فرمود: ابن‌صوریا (36) که در فدک زندگی می‌کند چگونه عالمی اسـت؟ گفتند: او از همه‌ی یهود به تورات آشناتر اسـت. به دنبال او فرستادند. هنگامی که او نزد پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) آمد، حضرت به او فرمود: ترا به خداوند یگانه‌ای که تورات را بر موسی (علیه‌السلام) نازل کرد و دریا را برای نجات شما شکافت و دشمن شما، فرعون را غرق نمود و در بیابان، شما را از مواهب خود بهره‌مند ساخت سوگند می‌دهم؛ بگو آیا حکم سنگ‌باران در چنین موردی در تورات بر شما نازل شده اسـت یا نه؟ او در پاسخ گفت: سوگندی به من دادی که ناچارم بگویم، آری چنین حکمی در تورات آمده اسـت. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) فرمود: چرا از اجرای این حکم سرپیچی می‌کنید؟ وی در جواب، علّت عدم اجرای حکم رجم را استنکاف و اعتراض خویشان بزهکار ذکر کرد. در این هنگام، پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) دستور داد که آن مرد و زن را در مقابل مسجد سنگسار کنند. و فرمود: خدایا من نخستین کسی هستم که حکم تو را زنده نمودم، بعد از آن که یهودیان آن را زیرپا گذاشتند. (37)
در تورات کنونی نیز همین حکم رجم آمده اسـت:
اگر مردی یافت شود که با زن شوهرداری هم بستر شده باشد، پس هر دو یعنی مردیکه با زن خوابیده اسـت و زن کشته شوند پس بدی را از اسرائیل دور کرده * اگر دختر باکره بمردی نامزد شود و دیگری او را در شهر یافته با او همبستر شود، پس هر دوی ایشان نزد دروازه‌ی شهر بیرون آورده ایشانرا با سنگ‌ها سنگسار کنند تا بمیرند. (38)

4 -5- حکم قصاص

در آیه‌ 45 سوره‌ی مائده می‌خوانیم:
وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
و بر آنان (بنی‌اسرائیل) در آن (تورات) مقرّر داشتیم که جان در مقابل جان، چشم در مقابل چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان اسـت؛ و هر زخمی قصاص دارد و اگر کسی آن را ببخشد، کفّاره‌ی (گناهان) او به حساب می‌آید و هر کس به احکامی که خداوند نازل کرده، حکم نکند ستم‌گر اسـت.
این آیه، برابری و مساوات در مسأله قصاص نفس و اعضا و جوارح بدن را بیان می‌دارد و نابرابری‌هایی را که در این مورد، در بیان برخی از طوایف یهود مدینه وجود داشت، مردود شمرده، این حکم را نه تنها مربوط به آیین اسلام، بلکه از جمله‌ی احکام آیین یهود می‌داند. (39) شایان توجّه اسـت که در تورات کنونی نیز چنین آمده اسـت:
و اگر اذیتی دیگر حاصل شود، آنگاه جان به عوض جان بده* و چشم به عوض چشم و دندان به عوض دندان و دست به عوض دست و پا به عوض پا* و داغ به عوض داغ و زخم به عوض زخم و لطمه به عوض لطمه. (40)
گفتنی اسـت که مساله‌ی قصاص، همانند دیگر احکام اسلامی، شرایط و مقرّراتی دارد که تفصیل آن در کتاب‌های فقه و حقوق آمده اسـت؛ و بدیهی اسـت که این حکم اختصاص به قوم بنی‌اسرائیل و آیین یهود ندارد. (41)

4 -6- بشارت ظهور پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) در کتاب‌های آسمانی

در آیه‌ی 157 سوره‌ی اعراف، آیه‌ی درباره‌ی اوصاف و نشانه‌های پیامبر بزرگ اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) در تورات و انجیل می‌خوانیم:
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (42)
آنان که از فرستاده پیامبرِ درس ناخوانده و خط‌نانوشته‌ای پیروی می‌کنند که [نشانه‌های] او را در تورات و انجیل نزد خویش نوشته می‌یابند؛ آنان را به معروف امر می‌کند و از منکر باز می‌دارد، پاکیزه‌ها را برایشان حلال و پلیدی‌ها را بر آنان حرام می‌کند و بارِ گران و زنجیرشان را از آنان فرو می‌نهد.
با توجّه به شواهد معتبر تاریخی و بررسی محتویات تورات و انجیل روشن می‌گردد که این‌ها، کتاب‌های آسمانی نازل شده بر حضرت موسی و حضرت عیسی (علیه‌السلام) نیستند، بلکه آمیزه‌ای از اندیشه‌های بشری و برخی از تعالیم پیامبران الهی هستند که به دست شاگردان و پیروان آنان نوشته شده‌اند.
بنابراین، اگر عباراتی صریح و رسا درباره‌ی آن‌چه که قرآن کریم بدان تصریح نموده اسـت که صفات و نشانه‌های حقّانیّت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را در کتاب‌های آسمانی پیشین مشاهده می‌کنند در این دو کتاب دیده نمی‌شود، جای شگفتی نیست؛ زیرا بسیاری از این گونه حقایق و معارف را دانشمندان یهود کتمان نموده و مانع شده‌اند که توده‌ی یهود، چهره‌ی تابناک و نورانی پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را بشناسند و به آیین مقدّس وی گرایش پیدا کنند. ولی با این وصف، در کتاب‌های موجود نیز نشانه‌هایی از وجود مبارک پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) دیده می‌شود، که به نمونه‌ای از آن‌ها اشاره می‌نماییم:
1-در سِفر پیدایشِ تورات، باب 17: 17 تا 20 آمده اسـت:
و ابراهیم به خدا گفت کاش که اسماعیل در حضور تو زیست کند خدا گفت:... * و امّا در خصوص اسماعیل ترا اجابت فرمودم اینک او را برکت داده بارور گردانم و او را بسیار کثیر گردانم دوازده رئیس از وی پدید آیند و امّتی عظیم از وی به وجود آوردم. (43)
2-در سِفر پیدایش، باب 49: 10 آمده اسـت:
عصا از یهودا دور نخواهد شد * و نه فرمان‌فرمایی از میان پای‌های وی تا شیلو بیاید * و مر او را اطاعت امّت‌ها خواهد بود. (44)
یکی از معانی «شیلو»، فرستادن اسـت که با کلمه رسول‌ یا رسول‌الله هم‌‌معناست. چنان که در قاموس کتاب مقدّس بر آن تصریح شده اسـت.
3- در سِفر تثنیه باب 33: 1 و 2 نیز می‌خوانیم:
و این اسـت برکتی که موسی مرد خدا قبل از وفاتش به بنی‌اسرائیل برکت داده * گفت یَهُوَه از سینا آمده و از سَعیر برایشان طلوع نمود و از جبل فاران درخشان گردید و با کرورهای مقدسین آمده و از دست راست او برای ایشان شریعت آتشین پدید آمد.
پدر آنتُونیو (علی‌قلی جدیدالاسلام) رئیس پیشین دِیر آگوستین‌های اصفهان، در کتاب خود به نام سیف المؤمنین فی قتال المشرکین درباره‌ی کوه فاران و ظهور پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) بحث نسبتاً مفصّلی را مطرح ساخته و به این مناسبت، روایتی را از امام رضا (علیه‌السلام) (45) نقل کرده اسـت:
این که حضرت موسی فرموده اسـت که صاحب از سینا می‌آید، اشاره اسـت به دین حضرت موسی که در کوه طورِ سینا از جانب پروردگار به توسّط آن حضرت بر بندگان آن سبحانه آمده اسـت و آن چه فرموده‌اند که از ساعیر (سَعیر) برای ما طلوع نموده اشاره اسـت به اختر دین و شریعت حضرت عیسی که از جانب پروردگار جلیل در کوه ساعیر از افق سینه جبرئیل بر آن حضرت و امّت بر حق او طلوع نمود؛ و این که فرموده اسـت که در کوه فاران دیده شد اشاره اسـت به دین حضرت حبیب رب‌العالمین یعنی محمّد (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) که از فاران به توسّط آن خاتم پیغمبران از برای بهترین امّت‌ها یعنی امّت آخرالزمان دیده شده اسـت. (46)

4 -7- وعده‌ی حق خداوند در تورات، انجیل و قرآن

در آیه‌ی 111 سوره توبه درباره‌ی مؤمنانِ جهادگر چنین آمده اسـت:
إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ
در حقیقت، خداوند از مؤمنان، جان و مالشان را به [بهای] این که بهشت برای آنان باشد خریده اسـت؛ کسانی که در راه خدا پیکار می‌کنند و می‌کُشند و کشته می‌شوند. [این‌] به عنوان وعده‌ی حقّی در تورات و انجیل و قرآن برعهده‌ی او اسـت.
این آیه بیان می‌کند که جهاد و شهادت در راه خداوند در آیین‌های پیشین نیز مطرح بوده اسـت. مرحوم طبرسی (رحمه الله) در این‌باره به نقل از زجاج می‌گوید:
این سخن بر این مطلب دلالت دارد که پیروان هر آیین مأمور به نبرد و جنگ بوده‌اند و به آنان وعده‌ی بهشت داده شده اسـت. (47)
و چه بسا اصل مسأله جهاد و ایستادگی در برابر دشمنان مربوط به دوران رسالت حضرت موسی (علیه‌السلام) باشد.
در آیات 21 تا 26 سوره‌ی مائده به داستان مبارزه‌ی حضرت موسی (علیه‌السلام) و یاران آن حضرت بر ضدّ ستم‌گران و نافرمانی آنان اشاره شده اسـت. (48)

4 -8- مژده‌ی وراثت زمین

در آیه‌ی 105 سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی درباره‌ی وراثت زمین در کتاب زبور آمده اسـت:
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ (49)
در زبور پس از ذکر (تورات) مقرر داشتیم که بندگان صالح من وارثان زمین خواهند شد.
ظاهراً مراد از زبور در این آیه، کتابی اسـت که بر حضرت داود (علیه‌السلام) نازل گردیده اسـت؛ (50) زیرا در آیه‌ی دیگری نیز از آن نام برده شده اسـت. (51) به هر حال، از این آیه استفاده می‌شود که حکومت و وراثت آینده‌ی جهان به دست افراد صالح خواهد افتاد و این حقیقتی اسـت که خداوند متعال در کتاب‌های پیامبران پیشین آن را وعده داده اسـت.
مرحوم علّامه طباطبایی (رحمه الله) در ذیل این آیه از تفسیر القمی نقل می‌کند که مراد از ذکر، همه‌ی کتاب‌های آسمانی‌اند. و آیه‌ی «إِنَّ الْأَرْضَ...». درباره‌ی حضرت قائم (علیه‌السلام) و اصحاب او اسـت. و نیز زبور مشتمل بر پیش‌گویی‌ها و حمد و تمجید و دعاست. (52) مرحوم طبرسی (رحمه الله) نیز در ذیل این آیه، روایاتی را از فریقین در مورد ظهور منجی عالم بشریّت و نوید امن‌الهی در آخرالزمان یادآور شده اسـت. (53) در تفسیر الفرقان، به مصادیق بسیاری از این مژده و نویدالهی اشاره شده اسـت که به دو مورد از آن‌ها بسنده می‌کنیم:
1) در مزمور 37 داود (علیه‌السلام) آمده اسـت:
به سبب شریران خویشتن را مشوش مساز و بر فتنه انگیزان حسد مبر زیرا که مثل علف بزودی بریده می‌شوند و مثل علف سبز پژمرده خواهند شد * ... و امّا منتظران خداوند وراث زمین خواهند بود... و امّا حلیمان وارث زمین خواهند شد... و امّا صالحان را خداوند تأیید می‌کند و خداوند روزهای کاملان را می‌داند و میراث ایشان خواهد تا ابدالآباد * ... صالحان وارث زمین خواهند بود، و در آن تا به ابد سکونت خواهند نمود... منتظر خداوند باش و طریق او را نگاه دار، تا ترا به وراثت زمین برافرازد... و عاقبت شریران منقطع خواهد شد و نجات صالحان از خداوند اسـت. (54)
2) در اِشَعیاء باب 11: 9 و 10 می‌خوانیم:
و در تمامی کوه مقدّس من ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود، مثل آب‌هایی که دریا را می‌پوشاند * و در آن روز، واقع خواهد شد که ریشه‌ی یَسَّی به جهة عَلَم قومها بر پا خواهد شد و امّت‌ها آن را خواهند طلبید و سلامتی او با جلال خواهد بود.

ادامه دارد ....

پی‌نوشت‌ها

1. «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ»؛ آل‌عمران، آیه‌ی 19.
2. یونس، آیه‌ی 72، 84، بقره، آیه‌ی 132؛ آل‌عمران، آیه‌ی 52 و قصص، 53.
3. آل عمران، آیه‌ی 64.
4. مائده، آیه‌ی 48؛ و نیز ر.ک. به: بقره، آیه‌ی 40، 97؛ انعام، آیه‌ی 92؛ فاطر، آیه‌ی 31؛ احقاف، آیه‌ی 30.
5. صفّ، آیه‌ی 9.
6. آل‌عمران، آیه‌ی 3؛ انعام، آیه‌ی 154؛ اعراف، آیه‌ی 145؛ مائده، آیه‌ی 44، 46، 47، 66 و 68؛ حدید، آیه‌ی 27 و ...
7. برای اطّلاع بیش‌تر، ر.ک. به: صیانة القرآن من التحریف، ص 94 تا 117.
8. نساء، آیه‌ی 46؛ همچنین ر.ک. به: بقره، آیه‌ی 75 و 79؛ آل‌عمران، آیه‌ی 71 و 78 و مائده، آیه‌ی 13 و 41.
9.الیهود فی القرآن، ص 38 و 39، به نقل از اظهارالحقّ، ص 133، و الکتاب المقدّس فی‌المیزان، ص 59.
10. همان، ص 40، به نقل از الأسفار المقدّسة فی الأدیان السابقة للإسلام، ص 17؛ موازنه بین ادیان چهارگانه توحیدی (زرتشت، یهود، مسیح، اسلام)، ص 44 - 48؛ تاریخ جامع ادیان، ص 271، و الکتاب المقدّس فی المیزان، ص 61.
11.همان، ص 244.
12.به نظر می‌رسد عبارت‌های ترجمه‌ی عربی کتاب مقدّس گویاتر و دقیق‌تر از ترجمه‌ی فارسی آن باشد؛ ر.ک. به: الکتاب المقدّس.
13.اعراف، آیه‌ی 156: « اِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ».
14. المفردات فی غریب القرآن، مادّه‌ی «هود».
15. رَوض الجِنان و رُوح‌الجَنان، ج 5، ص 300، ذیل آیه‌ی 156 اعراف.
16. لغویان واژه‌ی «یهود» را واژه‌ای بیگانه دانسته‌اند، امّا یقین نداشتند که از عبری و یا از فارسی گرفته شده اسـت. گفته‌اند: هاد، یهود، هوداً به معنای «رجع الی‌ الحق»، از واژه‌ی فارسی «هوده» (به معنای حقّ و راستی، در مقابل بیهوده؛ ر. ک. به: فرهنگ معین) گرفته شده اسـت: هورویتس یادآور می‌شود که در قرآن کریم مراد از «یهود» همیشه یهودیان روزگار حضرت محمّد (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) اسـت و یهودیان سِفر پیدایش به نام «بنی‌اسرائیل» خوانده شده‌اند. آرتور جفری در نهایت می‌گوید: امّا اصل و ریشه‌ی نهایی، همانا واژه‌ی عبری اسـت (واژه‌های دخیل، ص 420).
17. بقره، آیه‌ی 113؛ نیز بقره، 20؛ مائده، آیه‌ی 51، 64، 82 و توبه، آیه‌ی 30.
18. آل عمران، آیه‌ی 67.
19.مرحوم طبرسی (رحمة‌ الله) می‌نویسد: در کلمه‌ی هود سه قول اسـت: الف) جمع هائد که هم شامل جمع مذکّر و مؤنّث می‌شود. «هائد» به معنای تائب و بازگشت کننده به سوی حق اسـت. ب) مصدر که برای مفرد و جمع هر دو به کار می‌رود. ج) اصل «هُود»، «یهود» بوده که «یاء زائده» از آن حذف گردیده اسـت؛ ر.ک. به: مجمع‌البیان، ج 1-2، ص 355، ذیل آیه 111سوره‌ی بقره.
20. مرحوم شهید مطهّری (رحمة الله) می‌گوید: قرآن کلمه‌ی «تحریف» را مخصوصاً در مورد یهودیان به کار برده و با ملاحظه‌ی تاریخ، معلوم می‌شود که آنان قهرمان تحریف در طول تاریخ هستند؛ حماسه حسینی، ج 1، ص 13 و 14.
21. تورات در اصل، واژه‌ای عبری و به معنای شریعت و قانون اسـت و برخی آن را به معنای «آموزش و هدایت» دانسته‌اند؛ سپس بر کتابی که از طرف خداوند بر حضرت موسی (علیه‌السلام) نازل گردیده اطلاق شده اسـت. این واژه به مجموعه‌ی کتب عهد عتیق و یا اسفار پنج‌گانه آن نیز گفته می‌شود، گنجینه‌ای از تلمود، ص 5.
22. آل‌عمران، آیه‌ی 50؛ مائده، آیه‌ی 46 و صفّ، آیه‌ی 6.
23.آل‌عمران، آیه‌ی 4؛ مائده، آیه‌ی 44؛ اسراء، آیه‌ی 2 و غافر، آیه‌ی 53.
24. مائده، آیه‌ی 43.
25. اعراف، آیه‌ی 145.
26. هود، آیه‌ی 17.
27. نساء، آیه‌ی 164.
28. مائده، آیه‌ی 66.
29. سفر تثنیه، باب 9: 9.
30.قاموس کتاب مقدّس، ص 428 و گنجنیه‌ای از تلمود، ص 17، رساله‌ی 9، از بخش موعد (عید) با عنوان «تعنیت» Taanith. «روزه» در باب احکام روزه‌های عمومی.
31. نساء، آیه‌ی 160: «فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِیلِ اللّهِ کَثِیرًا».
32. از روایات اسلامی بر می‌آید که حضرت یعقوب (=اسرائیل) هنگامی که گوشت شتر می‌خورد، به نوعی بیماری عصبی (عرق نساء) مبتلا می‌شد، لذا تصمیم گرفت که از خوردن آن برای همیشه خودداری کند. پیروان وی نیز در این امر به او اقتدا کردند و به تدریج آن را به عنوان یک دستور دینی و تحریم الهی تصوّر کرده، به خداوند نسبت دادند؛ المیزان، ج 3، ص 349.
33. سِفر لاویان، باب 11: 4 به بعد.
34. مائده، آیه‌ی 32؛ ر.ک. به المیزان، ج 5، ص 314 به بعد؛ التفسیر المنیر، ج 6، ص 156، 159 و 160و الجامع لأحکام القرآن، ج 6، ص 96.
35.مائده، آیه‌ی 43.
36. عبدالله بن صوریا.
37. مجمع‌البیان، ج 3 - 4، ص 333 به بعد؛ المیزان، ج 5، ص 346 و 365 به بعد؛ تفسیر قرطبی، ج 6، ص 115 و التفسیر المنیر، ج 6، ص 193.
38. سفر تثنیه، باب: 22 تا 24.
39. مجمع‌البیان، ج 3 -4، ص 344؛ المیزان، ج 5، ص 351 و 367؛ جامع‌البیان، ج 6، 124 و التفسیر المنیر، ج 6، ص 207.
40. سِفر خروج، باب 21: 12 و 13 و سِفر لاویان، باب 24: 17 تا 20.
41. مسأله‌ی «قصاص» در آیات 178 و 179 سوره‌ی بقره نیز مطرح شده اسـت.
42. و نیز ر.ک. به: صفّ، آیه‌ی 6: «بشارت حضرت عیسی (علیه‌السلام) درباره‌ی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم)» و فتح، آیه‌ی 29: «اوصاف پیامبر و یارانش در تورات و انجیل».
43. ترجمه و شرح و نقد سِفر پیدایش تورات، ص 217.
44. همان، ص 714.
45. مناظره‌ی امام رضا (علیه‌السلام) با رأس الجالوت، در کتاب الاحتجاج مرحوم طبرسی، ج 2، ص 208 و 210 و نیز در میزان الحکمة، ج 9، ص 613، حدیث 19474، آمده اسـت.
46. همان، ص 374 تا 385. علاوه بر تورات، در اناجیل نیز، به ویژه انجیل یوحنّا، بشاراتی درباره‌ی ظهور پیامبر(صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) آمده اسـت (باب 16 :7). و نیز سیف المؤمنین فی قتال المشرکین، ص 74 - 92؛ رسول الإسلام فی الکتب السماویّة، «قسم البشارات التوراتیّة» و الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 26 - 27، ص 215 به بعد. درباره‌ی «فاران» ر. ک. به الهُدی إلی دین المصطفی، ج 2، ص 157 و سِفر پیدایش، باب 21: 18 - 21.
47. مجمع‌البیان، ج 5 - 6، ص 97؛ الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 308؛ کشف الأسرار و عدّة الأبرار، ج 4، ص 219 و الجامع لأحکام القرآن، ج 8، ص 170. در الفرقان فی تفسیر القرآن، شواهد و نمونه‌هایی از حکم جهاد در تورات و انجیل آورده شده اسـت؛ ر.ک. به: ج 13، ص 211.
48. بقره، آیه‌ی 246 «داستان نافرمانی بنی‌اسرائیل از فرمانده‌ی جنگ».
49. آیه 55، سوره‌ی نور نیز این حقیقت را بیان می‌کند.
50. المیزان، ج 14، ص 329؛ الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 16 - 17، ص 377 و مجمع‌البیان، ج 7-8، ص 91.
51. نساء آیه‌ی 163؛ «وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا» و نیز اسراء، آیه‌ی 55.
52. المیزان، ج 14، ص 337.
53. مجمع البیان، ج 7-8، ص 91.
54. مزامیر 37: 40 و 41 و نیز الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 16 و 17، ص 379 به بعد.

منبع مقاله :
دیاری، محمدتقی؛ (1383)، پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتارائه دهنده ابزار رایگان وبلاگ و وب سایت این ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و …پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و پرورش رهبرمعظم انقلاب در روز قرآن ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادقرآنمشخصات عنوان کتاب آسمانی دین اسلام لقبها قرآن کریم، قرآن مجید نام‌های مشهور قرآن شگفتی‌ها و اعجازهای پزشکی در قرآنبخش اول چکیده نوشتار حاضر پیرامون آیاتی از قرآن است که حاوی مطالب و نکات پزشکی می دروس سوالات تستی پیام آسمانی پایه ی اول متوسطههفتم ویرایش و استخراج بهروز فیض اله زاده شهید مطهری و دیدگاه های تربیتی قرآنقرآن مظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیل برخورداری پیامبران اولوالعزم و کتاب‌های آنها کدام‌اند؟ چرا پیامبران اولوالعزم و کتاب‌های آنها کدام‌اند؟ چرا اولوالعزم نامیده شده‌اند و چرا گروه آموزشی پنجم و ششم کاشان قــرآنگروه آموزشی پنجم و ششم کاشان هر بیماری سخت میکروبی سه مرحله دارد مرحله جایگیری بررسی ظهور موعود از نگاه اسلام و دیگر ادیانمصلح کل و موعود جهانی بنا به بشارت همه کتب و ادیان آسمانی در آخر الزمان خواهد آمد و اکرام یتیم در قرآن کریم و سنت معصومین علیهم … چکیده مقدمه واژه شناسی الف اکرام ب یتیم مصادیق یتیم الف یتیم مصطلح ب جامعه‌ی یتیم


ادامه مطلب ...

قرآن و دیگر کتاب‌های آسمانی (2)

[ad_1]

5- تشابه و تمایز داستان‌های قرآن و عهدین

با مطالعه‌ی دقیق قرآن کریم و کتاب‌های آسمانی پیشین، به ویژه تورات کنونی و مقایسه‌ی معارف و داستان‌های موجود در آن‌ها، به این نتیجه می‌رسیم که گذشته از تفاو‌ت‌های ماهوی قرآن با عهدین از نظر برخورداری از ویژگی اعجاز و جهان‌شمولی، اسلوب و روش خاصّ هدایتی و تربیتی، هماهنگی و انسجام آیات در مفاهیم و مضامین، گرایش و دعوت همگانی به تفکّر و مبانی عقلی، تکیه بر واقعیّت‌ها و عبرت‌های تاریخی، زیبایی تعابیر و شیوایی معانی، تنزیه و تطیهر سیمای پیامبران و اولای الهی و ... اسـت و همه‌ی آن‌ها نشان از برتری قرآن دارد، از جنبه‌های دیگر نیز تفاوت‌هایی میان این دو وجود دارد که قابل تأمّل و بررسی اسـت. از سوی دیگر، وجوه اشتراک و تشابه بسیاری نیز در قرآن کریم و عهدین به ویژه در زمینه‌ی قصّه‌های آن‌ها مشاهده می‌شود. این وجوه تشابه از طرف زمینه‌ی ورود بسیاری از اندیشه‌های انحرافی را در احادیث تفسیری با عنوان «اسرائیلیّات» فراهم نموده اسـت و از طرف دیگر، زمینه‌ی این اتّهام را به وجود آورده اسـت که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) قصص و معارف قرآن کریم را از کتاب‌های پیشین اقتباس نموده اسـت. در این قسمت، به اختصار به وجوه تشابه و تمایز قرآن و تورات، به ویژه در زمینه‌ی داستان‌های آن‌ها می‌پردازیم.

5 -1- وجوه تشابه

تورات و انجیل، بسیاری از قصص قرآنی، به ویژه داستان‌های پیامبران بزرگ را در بردارند؛ با این تفاوت که در قرآن به طور اجمال آمده، ولی در عهدین با جزئیات و همراه با پیرایه‌هایی ذکر شده‌اند. قبلاً نیز اشاره شد که قرآن کریم به آن بخش از سرگذشت‌ها و زندگی اقوام و امّت‌ها و انبیای پیشین اشاره نموده اسـت که بیش‌تر مشتمر بر جنبه‌های تربیتی و اخلاقی هستند؛ برخلاف عهدین که امور کم اهمیّت و جزئی را نیز مانند تاریخ حوادث، نام و نشان‌های اشخاص، اماکن و ... به تفصیل یادآور شده‌اند.
به عنون نمونه، داستان آدم (علیه‌السلام) هم در قرآن و هم در تورات آمده اسـت. طولانی‌ترین بیان قرآن در این مورد، در سوره‌های بقره و اعراف اسـت. با نگاهی گذرا مشاهده می‌کنیم که قرآن کریم هرگز متعرّض جای‌گاه بهشت آدم (علیه‌السلام)، نوع شجره‌ی ممنوعه، حیوانی که شیطان در پوشش آن وارد بهشت گردید. نام محلّ هبوط آدم و حوّا و دیگر جزئیات قصّه نگردیده اسـت. (55) گرچه در برخی از داستان‌های قرآنی، تکرار دیده می‌شود، در آن‌ها از مطالب بیهوده پرهیز شده اسـت. و نیز قرآن کریم در مورد عیسی (علیه‌السلام) و مریم (علیها السلام) به جهات ویژه‌ای که جنبه‌ی عبرت‌آموزی دارد، مانند معجزات حضرت عیسی (علیه‌السلام) به طور موجز اشاره نموده اسـت، ولی به حسب و نسب حضرت عیسی (علیه‌السلام)، کیفیّت تولّد و زادگاه او، نام افترا زننده بر حضرت مریم (علیها‌السلام)، نوع مائده‌ی آسمانی، حوادث جزئی شفای کوران مادرزاد و بیماران مبتلا به مرض پیسی و احیای مردگان اشاره نشده اسـت؛ برخلاف انجیل که همه‌ی موارد یاد شده را با تفصیل بیان نموده اسـت. (56)
در قرآن کریم داستان‌های بسیاری مطرح شده که مشابه آن‌ها در تورات نیز آمده اسـت. البته در بسیاری از موارد، اختلاف‌هایی نیز بین آن‌ها دیده می‌شود. از داستان‌های مشترک قرآن کریم و تورات می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
1) سرگذشت آفرینش آسمان، زمین، انسان و به ویژه آدّم و حوّا، شجره‌ی ممنوعه، هبوط آدم و حوّا از بهشت، هابیل و قابیل و ... (57)؛
2) سرگذشت زندگی حضرت نوح (علیه‌السلام) و ماجرای سفینه؛ (58)
3) سرگذشت زندگی حضرت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و داستان ذبح؛ (59)
4) سرگذشت زندگی حضرت لوط (علیه‌السلام) و دختران وی؛ (60)
5) سرگذشت زندگی حضرت یعقوب (علیه‌السلام) و یوسف (علیه‌السلام) با شرح و تفصیل؛ (61)
6) سرگذشت زندگی حضرت موسی (علیه‌السلام) و شعیب و هارون با شرح و تفصیل؛ (62)
7) سرگذشت زندگی حضرت داود (علیه‌السلام)؛ (63)
8) سرگذشت زندگی حضرت یونس (علیه‌السلام) (فرزند متّی، ملقّب به ذوالنّون)؛ (64)
9) سرگذشت زندگی حضرت سلیمان (علیه‌السلام) فرزند داود (علیه‌السلام)؛ (65)
10) سرگذشت زندگی حضرت ایّوب (علیه‌السلام)؛ (66)
11) سرگذشت زندگی حضرت الیسع (علیه‌السلام)، (یوشع بن نون یا الیشع)؛ (67)
12) سرگذشت زندگی ذوالکفل (علیه‌السلام) (حزقیال نبی)؛ (68).
13) سرگذشت زندگی اشموئیل (علیه‌السلام) (شموئیل نبی)؛ (69).
14) سرگذشت زندگی حضرت زکریّا (علیه‌السلام)؛ (70).
15) سرگذشت زندگی حضرت یحیی (علیه‌السلام)؛ (71).
16) سرگذشت زندگی حضرت عُزَیر = عَزرا (علیه‌السلام)؛ (72).
17) سرگذشت زندگی حضرت عیسی بن مریم (علیه‌السلام)؛ (73).
18) داستان ذوالقرنین؛ (74).
19) داستان یأجوج و مأجوج؛ (75).

5 -2- وجوه تمایز

علاوه بر تفاوت‌های کلی که قرآن با عهدین دارد، از نظر کمیّت و کیفیّتِ محتوا نیز تفاوت‌های بسیاری میان آن‌ها مشاهده می‌شود. از بسیاری از سرگذشت‌ها و رویدادهای تاریخیِ یاد شده در قرآن، هیچ اثری در عهدین، به ویژه در تورات نیست؛ نظیر داستان‌های هود، صالح و شعیب و اقوام آنان، اصحاب الأیکه، اصحاب الرّس، لقمان حکیم، ذوالقرنین، اصحاب کهف، خضر (علیه‌السلام) و برخی از مطالب مربوط به داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام). از جمله‌ی داستان‌هایی که منحصراً در قرآن کریم آمده اسـت، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1.گفت‌وگوی خداوند و فرشتگان درباره‌ی آفرینش آدم (علیه‌السلام)؛
2. فرمان الهی مبنی بر سجده‌ی فرشتگان در برابر آدم (علیه‌السلام)؛
3. سرپیچی ابلیس از فرمان الهی؛
4) نافرمانی فرزند نوح از سوار شدن کشتی و ماجرای غرق شدن وی؛
5) توبه آدم (علیه‌السلام)؛
6) داستان حضرت ابراهیم با پدر و گروهش؛
7) مسکن دادن حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) به برخی از ذریّه‌اش در منطقه‌‌ی مسجدالحرام؛
8) بنای خانه‌ی کعبه به دست ابراهیم و اسماعیل؛
9) گرویدن ساحران فرعون به موسی (علیه‌السلام)؛
10) داستان مؤمن آل فرعون؛
11) زره‌سازی حضرت داوود (علیه‌السلام)؛
12) حکومت داوود (علیه‌السلام) و سلیمان (علیه‌السلام)؛
13) تسخیر جن، باد و پرنده برای سلیمان (علیه‌السلام)؛
14) تسخیر اسب و پرنده در دست داود (علیه‌السلام)؛
15) ساختمان‌سازی و غوّاصی جنّ برای حضرت سلیمان (علیه‌السلام)؛
16) داستان هدهد و ملکه‌ی سبأ و تخت و تاج وی؛
17) تکلم حضرت عیسی در گهواره و فرود آمدن مائده‌ی آسمانی به درخواست وی.
موضوعاتی نیز در عهدین آمده اسـت که در قرآن کریم وجود ندارد؛ نظیر کتاب داوران، نحمیا، استر، دانیال نبیّ، هوشع‌نبّی، یوئیل نبیّ، عاموس نبی و ... و نیز برخی از کتاب‌ها و رساله‌های عهد جدید.

6. مستشرقان و منابع قرآن

از آنجا که قرآن کریم نخستین و مهم‌ترین منبع آیین جهانی اسلام و پیامبر عظیم‌الشأن آن، حضرت محمّدبن عبدالله (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به شمار می‌آید، از دیرباز مستشرقان و به ویژه نویسندگان و محقّقان یهودی، تمام توان و تلاش خویش را به کار گرفته‌اند تا به هر شکل ممکن، چهره‌ی تابناک آن را با طرح شبهات و ایرادهای گوناگون، کلام غیر وَحیانی و بشری و ساخته و پرداخته‌ی اندیشه‌ی پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و یا متأثّر از اندیشه‌های انحرافی و خرافی بیگانگان معرّفی نمایند. از این رو، در بیش‌تر آثار و تألیفات آنان این اتّهام مطرح گردیده اسـت که آورنده‌ی قرآن کریم بسیاری از معارف آن را از دانشمندان اهل کتاب یا دیگر عالمان آن روزگار فرا گرفته اسـت و بنابراین، قرآن کریم چیزی جز تکرار داستان‌ها، احکام و موعظه‌های تورات و انجیل و یا اخذ و اقتباس از آن‌ها نیست. (76)
چه بسا یکی از اهرم‌هایی که برخی از نویسندگان یاد شده از آن سود جسته‌اند، نقل «اسرائیلیّات» در کتب تفسیر و حدیث اسـت. دکتر شحّاته در این‌باره می‌نویسد:
برخی از مستشرقان از اثرپذیری مسلمانان از یهود در زمینه‌ی اسرائیلیاتی که برخی از مفسّران نقل کرده‌اند، حربه و سوژه‌ای پیدا کرده‌اند تا اسلام را برگرفته از آیین یهود معرّفی کنند. (77)
برخی از مستشرقان برای رسیدن به مقصود خود، تلاش نموده‌اند تا اثبات کنند که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و برخی از مسلمانان صدر اسلام، با انجیل و یا تورات آشنا بوده‌اند، و حتّی وی انجیل را از دیگران فراگرفته اسـت. کارادوو (78) در ذیل واژه‌ی انجیل، در دائرة المعارف الإسلامیّة می‌نویسد:
به نظر می‌رسد از قرآن کریم و نوشته‌های بسیاری از نویسندگان مسلمان می‌توان استفاده کرد که مسلمانان، اطّلاعاتی درباره‌ی انجیل داشته‌اند. (79)
وی در بخش دیگری از مقاله‌اش می‌افزاید:
محمّد پیش از آن که با اناجیل معتبر و راستین آشنا باشد با اناجیل تحریف شده و غیرواقعی آشنا بوده اسـت و این شناخت از طریق منابع سره‌ی مسیحی به دست وی نرسیده، بلکه از طریق یهودیانی که آیین نصرانی را پذیرفته بودند به وی انتقال یافته بود؛ دلیل آن، نوع داستان‌هایی اسـت که در قرآن آمده اسـت. (80)
کارادوو همچنین ادامه می‌دهد:
عهد جدید، تأثیر فراوانی بر حدیث نهاده اسـت؛ زیرا ریشه‌های بسیاری از امور شگفت‌آور و داستان‌ها و اندیشه‌های مربوط به محمّد و صحابه‌ی او را در انجیل می‌یابیم. (81)
استاد محمّد عرفه در پاسخ به نام کارادوو، می‌نویسد: مخالفان تلاش بسیاری کرده‌اند که نشان دهند، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) معارف قرآنی را از بیگانگان و پیروان آیین‌های یهود و مسیحیّت گرفته اسـت، ولی دلایلی که اقامه کرده‌اند، چنین ادّعایی را اثبات نمی‌کند و تنها این معنا را می‌رساند که برخی از مسلمانان در زمان‌های بعد، به محتوای انجیل آگاه بوده‌اند؛ زیرا قدیمی‌ترین ترجمه‌ی انجیل، چنان که از ابن‌عربی نقل شده مربوط به سال‌های 631 و 641 اسـت و پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) در سال 571 به دنیا آمده و در سال 632 میلادی رحلت کرده اسـت. علاوه بر این، زندگی و سیره‌ی وی نشان می‌دهد که وی امّتی بوده و هیچ مربی و استادی نداشته اسـت. (82)
این دیدگاه را دیگر محقّقان غربی نیز در پژوهش‌های علمی خود عیان ساخته‌اند. فؤاد کاظم مقدادی به تلاش‌های زیرکانه‌ی گروهی از نویسندگان دائرةالمعارف الإسلامیّة در مُشَوَّه ساختن چهره‌ی قرآن کریم و معارف اسلامی را در ذیل مدخل‌های ویژه‌ی قرآنی اشاره می‌کند و می‌گوید: آنان تلاش داشته‌اند تا ثبات نمایند که واژه‌های قرآنی عمدتاً اقتباسِ از تورات و انجیل و دیگر منابعِ اهل کتاب اسـت. (83)
کلر تِسدال (84) در کتاب مصادر الإسلام تلاش نموده اسـت تا نشان دهد که معارف قرآن کریم اقتباسِ از یهود و نصارا و صابئین اسـت. وجود تشابه بین این مکتب‌ها در مسائل نماز، غسل، اعتقاد به الوهیّت و نیز همسانی برخی از داستان‌های قرآنی با آن‌ها، نظیر داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)، حضرت سلیمان (علیه‌السلام) و فرزندان آدم (علیه‌السلام)، چنین توهمی را برای وی به وجود آوده اسـت. چنان که او از طریق اشتراک برخی از واژگان قرآنی با آیین‌های پیشین، استدلال کرده اسـت که اسلام و قرآن کریم، ریشه در فرهنگ یهودی، مسیحی و ... دارد. (85)
ویلهلم رودلف (86) آلمانی نیز در کتاب صلة‌القرآن بالیهودیّه و المسیحیّة، معتقد اسـت که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و آیین اسلام و قرآن کریم به شدّت تحت تأثیر آیین یهود و مسیحیّت بوده اسـت. (87) آرتور جفری (88) محقّق استرالیایی، اثرپذیری قرآن کریم را از واژه‌های عبری، امری مسلّم دانسته، می‌گوید:
زبان عبری از طریق گروه‌هایی از یهودیان جزیرةالعرب، مثل یهود خیبر، بنی فینقاع و بنی‌النضیر وارد زبان عربی شده اسـت؛ مانند واژه‌ی «لِینَة» در آیه‌ی 5 سوره‌ی حشر که به معنای «نخل» آمده اسـت. (89)
عمر رضوان در این زمینه می‌نویسد:
انگیزه‌ی تألیف این کتاب و کتاب‌هایی از این دست، ایجاد این باور در مخاطبان خود اسـت که قرآن کریم از مجموعه فرهنگ‌ها و معارف و زبان‌های گوناگون گرفته شده اسـت؛ آن هم به خاطر جذب پیروانی از آیین یهود؛ و یا این که اثرپذیری قرآن کریم به دلیل استمرار آمیزش و اختلاط با آنان (یهود) در مدت زمان طولانی بوده اسـت. (90)
گلدزیهر (91) محقّق نامور آلمانی نیز همین عقیده را ابراز داشته اسـت. وی درباره‌ی داستان ذبح اسماعیل می‌نویسد:
محمّد در یکی از سوره‌های مکّی - آیات 100 تا 110 از سوره‌ی صافّات - داستان قربانی حضرت ابراهیم را از تورات گرفته اسـت، بدون این که نامی از فرزند ذبیح ببرد. (92)
در این‌جا، گلدزیهر، ادّعا می‌کند که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) از طریق گزارش‌های دانشمندان یهود و نصارا مطلع شده اسـت که اسحاق، فرزند ابراهیم، برای قربانی برگزیده شده اسـت؛ در حالی که هیچ دلیلی بر این ادّعا ارائه نداده اسـت. صرف مشابهت این داستان در قرآن و تورات، دلیل بر اخذ و اقتباس قرآن از تورات نیست؛ گرچه ظواهر قرآن نشان می‌دهد که مراد از ذبیح اسماعیل اسـت، نه اسحاق. (93)
گلدزیهر در اثر دیگرش، این ادّعا را در چند موضع مطرح می‌نماید؛ ولی در مورد منشأ آیین پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) می‌گوید:
دعوت پیامبر اسلام چیزی جز آمیزه و برگزیده‌ای از شناخت‌ها و اندیشه‌های دینی که وی آن‌ها را در اثر پیوند و ارتباط با شخصیّت‌های یهودی و مسیحی و جز آنان دریافت نموده و به شدّت تحت تأثیر آن‌ها قرار گرفته اسـت نمی‌باشد. (94)
وی در جای دیگری بر این موضع پافشاری نموده، می‌گوید:
بدین ترتیب، آن‌چه را که پیامبر به ویژه درباره‌ی زندگی اخُروی، بدان دعوت می‌نماید، چیزی جز مجموعه‌ی مطالبی که آن‌ها را آشکارا و به طور قطع از بیرون دریافت کرده و دعوت خویش را بر آن استوار ساخته اسـت، نیست. وی در بیشتر اوقات از طریق داستان‌های پیامبران، از تاریخ عهد قدیم بهره برده اسـت. (95)
گلدزیهر همچنین در این نوشتار، پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را شاگرد دانشمندان یهودی و مسیحی معرّفی می‌نماید. (96) وی همچنین ادّعا می‌کند که در پیدایش پایه‌های آیین اسلام، دین یهود و مسیحیّت به نسبت برابر سهیم بوده‌اند. (97) و نیز برخی از معتقدات مسیحی از راه تقلید یا روایات متواتر تحریف شده و نیز از طریق بدعت‌های آیین کهن مسیحیّت شرقی به دست پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) رسیده اسـت. (98)

6 -1- نقد و نظر

قابل تأمّل اسـت که برخلاف پندار گلدزیهر، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به گواهی تاریخ، قبل از بعثت خود تنها یک برخورد با دانشمندان مسیحی داشته اسـت (99) و آن، برخورد پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) با بَحِیرا، راهب و دانشمند نصرانی اسـت که در اثناء مسافرت و در مدت زمان کوتاهی (چند دقیقه) صورت گرفته اسـت. این ملاقات کوتاه تا چه حدّی توانسته اسـت در اندیشه و معرفت دینی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) تأثیر بگذارد؟ چگونه ممکن اسـت در اثر یک برخورد کوتاه با یک دانشمند مسیحی، اثر جاوید و ماندگاری پدید آمده باشد که حتّی پیامبران پیشین نیز از آوردن همانند آن ناتوان بوده‌اند؟ ادّعای شاگردی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) نزد عالمان یهود و نصارا نیز ادّعایی بدون دلیل اسـت. باید پرسید که این شاگردان در کجا و در چه زمانی صورت گرفته اسـت که دور از دید چشمان تیز مورّخان بوده و هیچ گزارش موثّقی از آن به دست نیامده اسـت. آیا شهر مدینه در هنگام تشرف فرمایی پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به آنجا، مقرّ یهود نبوده اسـت؟ آیا پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) همواره با احبار آنان در ستیز نبوده اسـت و آنان نیز با وی کینه و دشمنی نداشته‌اند؟
اگر مراد گلدزیهر از سهیم بودن آیین‌های یهودی و مسیحی در پیدایش و شکل‌گیری آیین اسلام و معارف قرآن کریم این اسـت که برخی از احکام شرعی و داستان‌های تاریخی قرآن در کتاب‌های پیشین نیز کم و بیش وجود داشته اسـت، این امر مورد قبول ما نیز هست؛ مشترکات فراوانی در اصول و فروع دینی، بین شرایع آسمانی وجود دارد. علاوه بر این، نوع احکام و مقرّرات شرعی اسلام با آن چه در ادیان پیشین آمده اسـت از نظر کمیّت و کیفیّت متفاوت اسـت. و صرف وجود وجوه اشتراک نیز، دلیل بر اخذ و اقتباس از یکدیگر نیست؛ زیرا منبع قرآن کریم و دیگر کتاب‌های آسمانی وحی الهی اسـت.
این ادّعا که برخی از داستان‌ها و آیات قرآن کریم درباره‌ی مسیحی (علیه‌السلام) و نصارا از طریق روایات تحریف شده و ساخته‌های مسیحیّت به دست پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) رسیده اسـت، ادّعایی بی‌دلیل و ابطال اسـت؛ زیرا قرآن کریم در موارد بسیاری، عقاید مسیحیان، مانند به صلیب کشیدن حضرت مسیح را به شدّت مورد انتقاد قرار داده و آن‌ها را مردود دانسته اسـت. مشترکات اعتقادی، شرعی و اخلاقی بین ادیان الهی، همه از یک سرچشمه‌ی پاک و زلال جاری شده‌اند و هیچ دینی از دین پیش از خود پدید نیامده اسـت. فرمان الهی بر تأسی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به پیامبران الهی قبل از خود نیز بدین معناست که او در ایمان به خدا، یکتاپرستی، اصول اعتقادی، هدف‌های کلّی رسالت و نبوت و استقامت و شکیبایی در تبلیغ دعوت الهی به آنان اقتدا نماید، نه در شریعت و فروع دین آنان. چنان که در قرآن کریم در وصف پیامبران الهی آمده اسـت:
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ (100)
آنان (پیامبران الهی) کسانی هستند که خداوند آنان را هدایت نموده اسـت، پس به هدایت آنان اقتدا کن.
این آیه بیان می‌دارد که اصول دعوت همه‌ی پیامبران الهی یکی اسـت؛ گرچه آن‌ها از نظر ویژگی‌ها، برحسب نیازهای مختلف هر زمان، تفاوت‌های بسیاری نیز داشته‌اند. دکتر رمزی نعناعه درباره‌ی دیدگاه برخی از مستشرقان نظیر گلدزیر، در مورد اثرپذیری مسلمانان از اسرائیلیّات و اقتباس معارف و داستان‌های قرآنی از تورات و انجیل، چنین می‌نویسد:
این دسته از مستشرقان یهودی مسلک با انگیزه‌های عاطفی و تعصب دینی خود تلاش می‌کنند تا اکثر معارف قرآنی و احادیث نبوی را به نوعی به مصادر یهودی برگردانند. (101)
تورات واقعی و قرآن کریم، هر دو، کتاب‌ آسمانی و نازل شده از جانب خداوند هستند، پس معنا ندارد که گفته شود قرآن کریم داستانی را از تورات گرفته اسـت. اگر منشأ داستان‌های قرآنی تورات اسـت، داستان‌هایی که در قرآن آمده اسـت ولی در تورات هیچ اثری از آن‌ها وجود ندارد، از کجا گرفته شده اسـت؟
رمزی نعناعه در باب سیره‌ی پیامبر اکرم و معارف قرآنی می‌نویسد:
علی‌رغم این که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) در بین عرب‌ها مبعوث گردید و آنان نیز به خوبی تاریخ زندگی و احوال شخصی وی را به تفصیل می‌دانستند، آنان هیچ کس را نیافتند که گواهی دهد پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) علوم و معارف قرآنی را از برخی از نویسندگان و اهل علم مکّه اقتباس کرده اسـت. با این که مسلمانان پس از فتوحات اسلامی با مسیحیان و یهودیان ارتباط تنگاتنگی داشته‌اند و گاهی نیز بحث‌ها و جدال‌های دینی میان آنان رخ می‌داده اسـت، تا آنجا که اطّلاع داریم، هیچ یک از دشمنان مسلمانان این پیدار را مطرح نکرده اسـت که قرآن، همه یا بعضی از معارف خود را از تورات یا انجیل گرفته اسـت. و تنها در این عصر اسـت که عدّه‌ای تلاش کرده‌اند این پندار نادرست را ترویج کنند و به این وسیله اسلام و مسلمین را مورد تهاجم فکری و فرهنگی خود قرار دهند. به اعتقاد من معول نیست که آن ‌چه در قرآن آمده اسـت، از کتب تحریف شده (تورات و انجیل) یا از اندیشه و آراء اهل کتاب زمان پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) اقتباس شده باشد. (102)
به نظر می‌رسد برخلاف نظر رمزی نعناعه، دشمنان مسلمانان این پندار را در زمان آن حضرت مطرح کرده‌‌اند؛ زیرا قرآن کریم موضوع «اتّهام پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به اقتباس و تعلّم از دیگران» را تصریح نموده و به شدّت آن را ردّ کرده اسـت. (103) برخی از نویسندگان مسلمان در مقام ردّ ایراد مستشرقان برآمده‌اند که خلاصه‌ی پاسخ آنان چنین اسـت:
دلیل عمده‌ی مدعیان، تشابه قرآن کریم با کتب یهود در نقل داستان‌ها و هماهنگی آن‌ها در مسائل اعتقادی، اخلاقی و احکام شرعی اسـت. امتیاز مهم مسلمانان بر سایر امّت‌ها این اسـت که آنان از پیامبر الهی با عظمت یاد می‌کنند و آنان را انسان‌های برگزیده و واجد کمالات اخلاقی و عقلی، راستگویی، امانتداری، عصمت از گناه و خطا و سلامت روح و جسم دانسته و آنان را مبعوث از جانب خداوند برای هدایت جوامع انسانی می‌دانند. امّا موضع یهود، دقیقاً عکس این جهت‌گیری را نشان می‌دهد. آنان چهره‌ی پاک پیامبران الهی را مکدّر و نازیبا و آلوده به گناه جلوه داده، همواره آنان را از ساحت غیبی و ملکوتی تا پایین‌ترین سطح تنزل داده و به آسانی نسبت‌های ناروا و ناشایست به آنان داده‌اند.
تاریخ گواهی می‌دهد که یهودیان، لحظه‌ای دست از دشمنی و کینه‌توزی خود علیه پیامبر اسلام و مسلمانان برنداشتند. اگر واقعاً اینطور بود که اینان ادّعا می‌کنند، قطعاً از دیرباز تاکنون از سوی یهود و پیروان آیین حضرت موسی (علیه‌السلام) مطرح می‌گردید و آنان بر آن پافشاری می‌کردند. وانگهی کتاب مقدس کنونی با وجود انحرافات اعتقادی فراوان در مورد ذات اقدس الهی و پیامبران پاک و معصوم و تحریف‌های بسیار آن، شایستگی این را ندارد که مرجع و مأخذی برای دعوت پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) باشد. (104)
ابوبکر باقلانی با توجّه به تحدّی قرآن کریم به آورنده‌ی آن، این ادّعای مستشرقان را مردود می‌شمارد:
مسلّماً آن‌چه را که قرآن از داستان‌های پیشینیان و سیره و سرگذشت و پیشامدهای زندگی اقوام گذشته در بردارد، آگاهی از آن‌ها جز از طریق ملاقات با اهل سیره و بحث و مطالعه و هم‌نشینی با آنان و خواندن کتاب‌ها و فهم آن‌ها امکان‌پذیر نیست؛ در حالی که می‌دانیم پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) هرگز نوشته‌ای (کتابی) را نخوانده و چیزی نیز ننوشته اسـت و از دامن کسی زاده نشده اسـت که آگاه و کتاب‌ها بوده و قادر به بررسی و مطالعه آن‌ها باشد؛ یا هم‌نشین با اهل سیره بوده و از آنان اخذ و اقتباس کرده باشد. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) جز با افرادی که با او رفت و آمد داشته‌اند، برخوردی نداشته و جز با کسانی که او را می‌شناخته‌اند با کسی آشنایی نداشته اسـت. آنان خاستگاه و محل اقامت و کوچ او را می‌‌دانند؛ این معنا روشن‌گر آن اسـت که تنها مخبِر این امور فقط خداوند سبحان اسـت، که بر هر غیبی آگاهی دارد. (105)

6 -2- یادآوری پاره‌ای از نکات

همان‌طور که اشاره شد، بسیاری از مستشرقان و نویسندگان اروپایی، در آثار و تحقیقات علمی خود درباره‌ی اسلام و قرآن کریم و سیره‌ی پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم)، به این موضوع تصریح نموده‌اند که معارف و قصص قرآنی در موارد زیادی اقتباس از تورات و انجیل بوده، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) بسیاری از حقایق قرآنی را از «احبار» (عالمان یهود) و یا از رهبان (عالمان مسیحی) عصر خود فرا گرفته اسـت. در این قسمت به بررسی برخی از آراء و اندیشه‌های آنان و نقد درباره‌ی آن‌ها پرداختیم؛ برای تکمیل بحث و روشن شدن توهّم نادرست مدّعیان و طرّاحان این شبهه، نکاتی را در پایان یادآور می‌شویم. به نظر می‌آید که عمده اعتقاد آنان مبتنی بر محورهای زیر اسـت:
1) تأکید و پافشاری مستشرقان به ویژه نویسندگان یهودی مسلک بر اثبات حقّانیّت آیین یهود از نظر سابقه‌ی دیرینه آن و نیز به خاطر تعصّبات دینی و جمود اعتقادی و ملی‌گرایانه و نیز به علّت پیش‌فرض‌هایی که آنان پیش از تحقیق و پژوهش در اذهان خود داشته‌اند، بوده اسـت.
2) وجود وجوه تشابه فراوان قرآن کریم و عهدین در معارف و اعتقادات دینی، اخلاقیات و احکام شرعی، به ویژه در زمینه‌ی داستان‌های پیامبران الهی و اقوام و امّت‌های آنان، این ذهینّت را برای آنان ایجاد کرده اسـت که قرآن کریم، تعالیم خود را از آیین‌های پیش از خود به ارث برده و پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) متأثّر از اندیشه‌های یهود و مسیحیّت بوده اسـت.
3) وجود احادیث و اخبار تحریف شده و ساختگی در برخی از تفاسیر قرآن تشابه آن‌ها با اندیشه‌های دینی اهل کتاب و کتاب مقدس و احیاناً پذیرش ضمنی این روایت‌های جعلی از سوی برخی از دانشمندان اسلامی یا سکوت بزرگوارانه‌ی آنان در مقابل آن‌ها و یا بیان توجیه‌ها و تأویل‌های نامعقول و بی‌معیار از طرف آنان برای آن‌ها، همگی سبب پیدایش چنین تفکّری در میان گروهی از مستشرقان گردیده اسـت که گویا جامعه‌ی اسلامی و محافل علمی - دینی مسلمانان نیز، خود پذیرفته‌اند که یکی از منابع اصلی قرآن کریم، تورات و انجیل تحریف شده کنونی اسـت.
4) از همه مهم‌تر، بعضی از نویسندگان و محقّقان اسلامی، به ویژه اهل تسنّن با نوشته‌ها و آثار خود، که نشان می‌دهد صحابه و تابعین برای فهم قرآن چاره‌ای جز رجوع به اندیشه‌های اهل کتاب و دانشمندان آنان نداشته‌اند و اهل کتاب از جمله‌ی منابع تفسیری قرآن بوده‌اند، موجب شده‌اند که کسانی مانند گلدزیهر از این اشتباه و غفلت عملی و علمی، دستاویزی برای حمله به مسلمانان بسازند. (106) این اتّهام، پیشینه‌ای به درازی عمرِ قرآن کریم دارد و قرآن کریم خود به برخی از این اتّهام‌ها تصریح و یا اشاره نموده اسـت.
عبارت «أَسَاطِیرُ الأَوَّلِین» مکرّر در قرآن کریم آمده اسـت، که بیان‌گر پندار واهی کفّار درباره‌ی قرآن کریم اسـت. واژه‌ی «اساطیر» (107) به معنای داستان‌هایی اسـت که هیچ ریشه و اساسی ندارند یا آمیخته به غلو و خرافه‌اند، امّا از نظر قرآن، این واژه به کتاب‌های پیشینیان، از جمله، کتاب‌های نصارا و یهود که در آن دوران رواج داشته اسـت نیز اشاره دارد.
آیه پنجم سوره فرقان، آیه‌ی این معنا را تأیید می‌کند:
وَقَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِیَ تُمْلَى عَلَیْهِ بُکْرَةً وَأَصِیلًا
کفار گفتند: قرآن جز دروغِ ساخته و پرداخته‌ی آورنده‌ی آن نیست که گروهی نیز وی را بر این کار یاری داده‌اند.
دکتر محمّد عزّه دروزّه می‌گوید:
تا آنجا که کافران خواستند بگویند آن‌چه را پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) تلاوت می‌کند از روی کتاب‌های رایج پیشین اقتباس، نگارش و حفظ نموده اسـت و آن وحی نیست. (108)
مرحومه علّامه طباطبایی (رحمه الله) در ذیل این آیه می‌نویسند:
مراد از «قَومٌ آخَرُونَ» به قرینه سیاق و روند آیه، اشاره به بعضی از اهل کتاب اسـت. در روایات وارد شده اسـت که «قَومٌ آخَرُونَ» عبارتند از عِداس مولی حُوَیطب بن عبدالعزّی و یسار مولی العلاء بن الحَضرَمی و جبر مولی عامر که از جمله‌ی اهل کتاب و قاری تورات بودند که به اسلام گرویدند. (109)
برخی از مفسّران منظور از «گروهی دیگر» را جماعتی از یهود دانسته‌اند و بعضی گفته‌اند که منظور، سه نفر از اهل کتاب به نام عداس، یاسر و حَبر (یا جَبر) بوده اسـت. (110)
به هر حال، قرآن کریم این گفته‌ی کفّار را که قرآن، افسانه‌های پیشینیان اسـت و پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) آن را رونویسی کرده اسـت و هر صبح و شام بر او املا می‌شود، به شدّت مردود شمرده اسـت:
قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (111)
بگو کسی آن را نازل کرده که اسرار آسمان‌ها و زمین را می‌داند.
در آیات بسیاری، از زبان مخالفان، به پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) نسبت «افترا» داده شده اسـت. (112) در آیه‌ی 4 سوره‌ی فرقان، آیه‌ی می‌خوانیم:
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ
و کافران گفتند: این فقط دروغی اسـت که او ساخته و گروهی دیگر او را بر این کار یاری داده‌اند.
در آیه‌ی 103 سوره‌ی نحل آمده اسـت:
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُّبِینٌ
ما می‌دانیم که آنان می‌گویند این آیات را انسانی به او تعلیم می‌دهد! در حالیکه زبان کسی که این‌ها را به او نسبت می‌دهند عجمی اسـت؛ ولی این (قرآن)، زبان عربی آشکار اسـت.
از ابن‌عبّاس نقل شده اسـت که قریش گفتند: معلّم و مربّی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) یک نفر مسیحی رومی به نام بلعام بوده اسـت. ضحّاک گفته اسـت: منظور سلمان فارسی اسـت، که گفته‌اند پیامبر داستان‌های قرآنی را از وی فرا گرفته اسـت.
قرآن کریم در پایان این آیه بیان می‌دارد که زبان آموزگار پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به زعم کفّار قریش، اعجمی، یعنی گنگ و غیرفصیح اسـت، در حالی که زبان قرآن، «عربی مبین» و در اوج قلّه‌ی فصاحت اسـت. وقتی عرب‌زبانان از آوردن همانند قرآن کریم در فصاحت و بلاغت ناتوان ماندند، پس چگونه فردی غیرعرب و غیرفصیح در زبان، می‌تواند این کار خارق‌العاده را انجام بدهد؟ (113) مرحوم علّامه طباطبایی (رحمه الله) می‌فرماید:
این که گفته‌اند پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) پاره‌ای از معلومات خود را از سلمان فارسی فرا گرفته اسـت، سخنی بیهوده اسـت؛ زیرا اوّلاً سلمان فارسی در مدینه اسلام آورد و ثانیاً، آموزه‌های او برگرفته از تورات و انجیل اسـت و با آیات قرآنی قابل مقایسه نیست. (114)
از دیگر آیات قرآنی در این زمینه، آیه‌ی ذیل اسـت:
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا یُؤْمِنُونَ * فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِّثْلِهِ إِن کَانُوا صَادِقِینَ (115)
و یا می‌گویند: آن را بربافته [نه] بلکه باور ندارند. پس اگر راست می‌گویند، سخنی مثل آن بیاورند.
چنان که ملاحظه شد، قرآن کریم در پایان این آیه این ادّعا را با تحدّی قرآن کریم نفی می‌کند. در آیات 44 تا 46 سوره‌ی حاقّه، می‌خوانیم:
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ
و اگر [او] پاره‌ای گفته‌ها بر ما بسته بود، دست راستش را سخت می‌گرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره می‌کردیم.
از این‌رو، خداوند در سرتاسر آیات قرآنی (116) با تضمین اطمینان‌بخش و تحدّی جهانی و همگانی (117) در همه‌ی موارد، از جمله در مورد علم و دانش (118)، انسجام و هماهنگی در محتوا (119)، نظم و چینش سازوار (120)، بلاغت و شیوایی در بیان (121)، خبرهای غیب (122) و به ویژه تحدّی به آورنده‌ی آن (123)، یعنی پیامبری امّی (124)، بر همه‌ی ادّعاهای بی‌اساس منکرانِ وحیانی بودن قرآن، خط بطلان کشیده و آنان را رسوا نموده اسـت.
قرآن کریم به صراحت بیان می‌کند که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) پیش از نزول قرآن کریم هیچ کتابی را نخوانده و هیچ مطلبی را ننوشته اسـت؛ زیرا اگر چنین نبود، مسلّماً اهل باطل به شکل و تردید می‌افتادند و وی را متهم می‌نمودند.
وَمَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ (125)
و تو هیچ کتابی را پیش از این نمی‌خواندی و با دست خود آن را نمی‌نوشتی، وگرنه باطل اندیشان قطعاً به شک می‌افتادند.
بنابراین، براساس نصوص آیات قرآن کریم و تصریح اکثر مورّخان، از ملل گوناگون و شواهد قطعی تاریخی و اعترافات بسیاری از مستشرقان، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) «امّی»، یعنی درس ناخوانده و خط نانوشته بوده و از میان «أُمّیین» برانگیخته شده و از هیچ دانشمند یهودی و مسیحی هیچ‌گونه علم و فنّی را فرا نگرفته اسـت (126). وانگهی، چگونه می‌توان پذیرفت که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) قرآن کریم را که حاوی کامل‌ترین و جامع‌ترین معارف الهی اسـت. از دانشمندان یهود و نصارا و یا عالمان مشرکین عرب فرا گرفته اسـت؛ در حالی که در سرتاسر جزیرةالعرب، از معارف و علوم قرآن کریم، حتّی نام و نشانی نبوده اسـت. البته کم و بیش، عالمان یهود و نصارا به دلیل آشنایی با تورات و انجیل، اطّلاعات ناقصی راجع به داستان‌های انبیا و امم گذشته داشته‌اند، ولی پیامبر هرگز با آنان معاشرت نداشته و از آنان مطلبی فرا نگرفته اسـت؛ هر چند در مسافرت‌های مکرّر حضرت به شام، بعضی از دانشمندان اهل‌کتاب را ملاقات نموده اسـت.
همچنین از تأمّل در قرآن کریم و داستان‌های انبیا در کتاب مقدّس به خوبی به دست می‌آید که معارف و معانی قرآن به هیچ‌وجه اقتباس از کتاب‌های یهود و نصارا نیست - اگرچه موضوعات مشترک در بین آن‌ها وجود دارد - زیرا بسیاری از حکایت‌های امّت‌های سابق و انبیای پیشین در کتاب‌های آسمانی و کتاب‌های تاریخ قبل از اسلام، یا اصلاً ذکر نشده و یا به طور اجمال به آن‌ها اشاره شده اسـت . (127)
برخی از محقّقان، داستان ملاقات پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) با بَحیرا (راهب مسیحی) را در بُصری، در نخستین سفر او به سرزمین شام، بی‌اساس و ساختگی دانسته و راز جعل این نوع روایات را چنین ذکر کرده‌اند: (128)
1-سرّ جعل این روایت، این بوده اسـت که نشان داده شود ایمان ابوبکر به پیامبری حضرت (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) قبل از بعثیت پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) بوده اسـت. سیّد جعفر مرتضی در این ارتباط روایتی را از دیار بکری ذکر می‌کند. (129)
2- این روایات، خود گواهی می‌دهند که از سوی یهودیان و مسیحیانی که خود را در صفوف مسلمانان جای داده بودند، جعل شده اسـت تا جوّی از شک و تردید در رسالت محمّد (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به وجود آید و چنین القا شود که وی مکتب خویش را از آیین یهود، نصارا و دیگر آیین‌ها برگرفته اسـت. گواه بر این مدعا، مطلبی اسـت که هاشم معروف الحسنی در کتاب خود به نقل از آنتوان سعاده می‌نویسد:
محمّد سیزده سال در مکّه ماند و مردم را به این سه اصل، یعنی ایمان به خدا، یگانگی او و سرای آخرت فراخواند. او این سه اصل را از راهبان و احبار در خلال برخوردهایی که در سفرهای خود به شام با آنان داشت، گرفت. وی آن هنگام که به مدینه نقل مکان نمود و در آنجا استقرار یافت، دولتی تشکیل داد و آیین‌ها، قوانین و نظام‌هایی را که مردم را به سوی آن‌ها فرا می‌خواند، از تورات برگرفت؛ زیرا در آن زمان، مدینه یکی از پایگاه‌های اصلی آیین یهود در جزیرةالعرب بود. (130)

پی‌نوشت‌ها

55. برخلاف تورات که به طور مشخّص به مکان بهشت، نام شجره‌ی ممنوعه و ... تصریح کرده اسـت. ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 3.
56. انجیل متّی، باب 1 و 8؛ انجیل یوحنّا، باب 21 :9 و 10 و التفسیرو المفسّرون، ج 1، 167 و 168.
57. در این قسمت جهت اطلّاع بیش‌تر نسبت به موضوعات یاد شده و مقایسه‌ی آن‌ها با یکدیگر، به برخی از آیات قرآن و عهدین اشاره می‌نماییم:
قرآن کریم: درباره‌ی آفرینش آسمان و زمین. ر.ک. به: اعراف، آیه‌ی 54؛ یونس، آیه‌ی 3؛ هود، آیه‌ی 7؛ فرقان، آیه‌ی59؛ سجده، آیه‌ی 4؛ حدید، آیه‌ی 4 و ق، آیه‌ی 38. درباره‌ی آفرینش انسان و آدم و حوّا. ر.ک. به: نساء، آیه‌ی 1؛ زمر، 6؛ مؤمنون، آیه‌ی 12 تا 14؛ بقره، آیه‌ی 31 تا 37 و اعراف، آیه‌ی 19. درباره‌ی فرزندان آدم، ر.ک. به: مائده، آیه‌ی 27 و درباره‌ی شجره‌ی ممنوعه، ر.ک. به: بقره، آیه‌ی 35؛ اعراف، آیه‌ی 19 تا 22؛ طه، آیه‌ی 120. درباره‌ی هبوط از بهشت، ر.ک. به: بقره، آیه‌ی 36 و 38 و طه، آیه‌ی 123.
تورات: درباره‌ی آفرینش آسمان و زمین، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 2؛ درباره‌ی آفرینش انسان و آدم و حوّا، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 1 و باب 2: 22؛ درباره‌ی فرزندان آدم، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 4؛ درباره‌ی شجره‌ی ممنوعه، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 2: 16 و 17. درباره‌ی هبوط آدم و وسوسه حوّا و افسانه‌ی گناهِ نزدیک شدن به درخت معرفتِ نیک و بد، ر.ک. به: سِفر پیدایش باب 3:12.
58. قرآن کریم، هود، آیه‌ی 32 تا 89 و شعراء، آیه‌ی 105 به بعد و نیز تورات، سِفر پیدایش، باب 7 تا 11، به ویژه آغاز باب 7 باب 9: 21 و 24.
59. بقره آیه‌ی 124 تا 127؛ انعام، آیه‌ی 74 و 75؛ هود، آیه‌ی 69 تا 76؛ ابراهیم، آیه‌ی 35 و 39؛ مریم، آیه‌ی 54 و نیز ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 12 - 18 و باب 22 به ویژه فقره‌ی 10 به بعد درباره‌ی ذبح اسحاق.
60. هود، آیه‌ی 70 به بعد؛ حِجر، آیه‌ی 59 و 60؛ شعراء، آیه‌ی 160 به بعد و عنکبوت، آیه‌ی 28 تا 32 و ... ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 19، به ویژه فقرات 7 و 9 و 31 تا 38.
61. بقره، آیه‌ی 132 تا 140؛ هود،71؛ انبیاء، 72؛ عنکبوت، 27 و سوره‌ی ص، 45 و ... و نیز ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 27 تا 37؛ به ویژه باب 27: 22؛ 29: 11 و 35؛ 32 :38 و باب 37 تا پایان باب 50 و رسالهی یعقوب در عهد جدید.
بقره، آیه‌ی 51 به بعد؛ نساء، 153 و 164؛ مائده، آیه‌ی 20 و 22 و 24؛ اعراف، آیه‌ی 103 به بعد؛ یونس، آیه‌ی 75 به بعد؛ طه، آیه‌ی 9 به بعد؛ شعراء، آیه‌ی 10 به بعد؛ قصص، آیه‌ی 3 به بعد؛ در باب شعیب، ر.ک. به: اعراف، آیه‌ی 85 تا 92؛ هود 84 تا 92؛ شعراء، آیه‌ی 177؛ عنکبوت، آیه‌ی 36؛ و در باب هارون، به اعراف، آیه‌ی 122 و 142؛ مریم، آیه‌ی 28 و 53؛ طه، آیه‌ی 30 و 70 و 90 و 92؛ شعراء، آیه‌ی 13 و 48 و نیز به: تورات، سفر خروج، به ویژه داستان ازدواج موسی (علیه‌السلام) با دختر یَترون (شعیب) و شبانیِ وی باب 3: 1 و 21 و یاری هارون ر.ک. به: باب 4: 14.
63. ر.ک. به: قرآن کریم، بقره، آیه‌ی 251؛ نساء، آیه‌ی 163؛ مائده، آیه‌ی 78؛ انعام، آیه‌ی 84؛ اسراء، آیه‌ی 55؛ انبیاء، آیه‌ی 78 و 79؛ نحل، آیه‌ی 15 و 16؛ سبأ، آیه‌ی 10 تا 13 و سوره‌ی ص، آیه‌ی 17 به بعد. و نیز ر.ک. به: تورات، کتاب دوّم سموئیل، به ویژه باب 11: 2 تا 27، و کتاب مزامیر.
64. ر.ک. به: قرآن کریم، نساء، آیه‌ی 163؛ انعام، آیه‌ی 86؛ یونس، آیه‌ی 98 و صافّات، آیه‌ی 139 و ر.ک. به: تورات، کتاب یونس نبیّ در سِفر پیدایش.
65. ر.ک. به سوره‌ی بقره، آیه‌ی 102؛ انعام، آیه ی 48؛ انبیاء، آیه‌ی 78 به بعد؛ نمل، آیه‌ی 15 به بعد؛ سبأ، آیه‌ی 12؛ سوره‌ی ص، آیه‌ی 30 به بعد و نیز ر.ک. به: تورات کتاب اول پادشاهان، به ویژه 11: 1 تا 34؛ و نیز ر.ک. به: کتاب امثال سلیمان، کتاب جامعه‌ی سلیمان و غزل غزل‌های سلیمان.
66. ر.ک. به: قرآن کریم: نساء، آیه‌ی 163؛ انعام، آیه‌ی 84؛ انبیاء، آیه‌ی 83؛ سوره‌ی ص، آیه‌ی 41 به بعد و ر.ک. به: تورات،: کتاب ایّوب، به ویژه باب 3 و کتاب یعقوب در عهد جدید، باب 5: 11.
67. ر.ک. به: قرآن کریم: انعام، آیه‌ی 86 و سوره‌ی ص، آیه‌ی 48 و ر.ک. به: تورات، کتاب اوّل تواریخ، باب 7: 27، سِفر خروج، باب 17: 9؛ 24: 13؛ 32: 17؛ 33: 11؛ سِفر اَعداد، باب 27: 18؛ 34: 17؛ سِفر تثنیه، باب 1: 38؛ 3: 28؛ 34: 9 و نیز ر.ک. به: صحیفه‌ی یوشع بن نون.
68. ر.ک. به: قرآن کریم: انبیاء، آیه‌ی 85 و سوره‌ی ص، آیه‌ی 48. و ر.ک. به: تورات،: حزقیال نبیّ (برخی از مفسّران، وی را همان حزقیان نبّی و برخی دیگر، وی را فرزند ایوّب دانسته‌اند ر.ک. به: کتاب‌های تفسیر، ذیل آیات یاد شده).
69. وی با این نام در قرآن کریم نیامده اسـت، بلکه در آیه‌ی 248 از سوره‌ی بقره به عنوان «وَقَالَ لَهُمْ نِبِیُّهُمْ ...» به صورت مبهم و مجمل به او اشاره شده اسـت؛ ر.ک. به: تفاسیر مختلف، ذیل آیه‌ی یاد شده. و نیز ر.ک. به: تورات، کتاب سموئیل.
70. آل‌عمران، آیه‌ی 37 و 38؛ انعام، آیه‌ی 85؛ مریم، آیه‌ی 2 و انبیاء، آیه‌ی 89 و نیز ر.ک. به: تورات: کتاب دوّم پادشاهان، 14: 29 و 15: 10؛ انجیل لوقا، باب 1 و صحیفه‌ی زکریای نبیّ.
71. آل‌عمران، آیه‌ی 39؛ انعام، آیه‌ی 85؛ مریم، آیه‌ی 7 و 12؛ انبیاء، آیه‌ی 90 و ر.ک. به: عهد جدید: لوقا باب 1: 17 و 57 و باب 3: 20 متّی، باب 14 و4: 12؛ مَرقُس، 6: 14 و یوحنّا، باب 1: 6 و 3: 26.
72. توبه، آیه‌ی 30 و بقره، آیه‌ی 259: «أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ... »؛ برخی از مفسّران معتقدند که این آیه به ارمیاء نبیّ و یا حضرت خضر اشاره دارد. و نیز ر.ک. به: تورات: کتاب عزرا.
73. بقره، آیه‌ی 87، 136 و 253؛ آل‌عمران، آیه‌ی 45، 52، 55، 59 و 84؛ نساء، آیه‌ی 157 به بعد؛ مائده، آیه‌ی 46 به بعد و ...و نیز ر.ک. به: عهد جدید، اناجیل چهارگانه و سایر کتب و رسالات.
74. کهف، آیه‌ی 83 به بعد و نیز ر.ک. به: توراـ، کتاب دانیالِ نبیّ باب 8 و اَشعیاء، باب 44: 28؛ و 46: 11 درباره‌ی کوروش. در بسیاری از تفاسیر، ذوالقرنین را با کورش تطبیق داده‌اند.
75. کهف، آیه‌ی 94 و انبیاء، آیه‌ی 96 و نیز ر.ک. به: تورات، صحیفه‌ی حزقیال نبی، باب: 38 و 39 و نیز ر.ک. به: عهد جدید، مکاشفه‌ی یوحنّا، باب: 20.
76. دکتر عمربن ابراهیم رضوان در کتاب آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، به نقل و نقد آراء گوناگون مستشرقان، از جمله این اتّهام پرداخته اسـت؛ ر.ک. به: ج1، ص 239 به بعد، به ویژه صفحات 335 تا 365.
77. القرآن و التفسیر، ص 278.
78. Caradwon
79. دائرة المعارف الإسلامیّة، ج 3، ص 10، واژه‌ی «انجیل».
80. همان، ص 13.
81. همان.
82. همان، ص 17.
83. ر.ک. به: الإسلام و شبهات المستشرقین، ص 261 تا 305. وی در این اثر به واژگان بسیاری اشاره کرده اسـت، از جمله: جبرئیل، سحر، امّة، سامرة، توراة، جهنّم، دنیا، سکینة، داود، جنّة، خطبة، صوم، حجّ، احرام، جاهلیّة، زکاة، تجارة، زنا، اذان، صلاة و امیّه‌بن ابی‌الصلت.
84. Tisdall, Clair
85. ر.ک. به: آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 126.
86. Rudolf, Wilheln
87. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 138.
88. Jeffery, Arthur
89. المفردات الأجنبیّة فی القرآن، ص 78 تا 81، به نقل از آراء المستشرقین حول القرآن، ج 1، ص 147 تا 149. جفری این مطلب را از سیوطی (الإتقان، ج 2، ص 138) نقل کرده اسـت.
90. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 147 تا 149.
91. Goldziher, Ignaz (1850 - 1921)
92. مذاهب التفسیر الإسلامی، ص 99.
93. در این باره، در مبحث «بررسی و نقد اسرائیلیّات در تفاسیر» به روایات و آراء گوناگون مفسّران خواهیم پرداخت.
94. العقیدة و الشریعة فی الإسلام، ص 12.
95. همان، ص 15.
96. همان، ص 20 و 29 .
97. همان، ص 24.
98. همان، ص 25 .
99. برخی از محقّقان برآنند که این داستان، جعلی و بی‌اساس اسـت؛ ر.ک. به: الصحیح من سیرة النبی الأعظم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم)، ج 1، ص 91. در آینده، به اجمال به این موضوع اشاره خواهیم کرد.
100. انعام، آیه‌ی 90.
101. الإسرائیلیّات و أثرها فی کتب التفسیر، ص 405 .
102. همان، ص 415 و 416 .
103. فرقان، آیه‌ی 4 و 5 و نحل، آیه‌ی 103.
104. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج1، ص 289 به بعد.
105. همان، ص 342، به نقل از اعجاز القرآن، ص 51، چاپ مصر، 1954 م.
106. ر.ک. به: مذاهب التفسیر الإسلامی، ص 73 تا 95.
107. «اساطیر» جمع اسطوره به معنای گزارش مکتوب، بیش‌تر در گزارش‌های خرافی و غیرواقعی به کار می‌رود. ر.ک. به: المیزان، ج 15، ص 181.
108. ر.ک. به: التفسیر الحدیث، ج 1، ص 51 و 52، و مجمع البیان، ج 7 - 8، ص 211.
109. المیزان، ج 15، ص 180.
110. تفسیر نمونه، ج 15، ص 19 تا 23 و مجمع البیان، ج 7 - 8، ص 211.
111. فرقان، آیه‌ی 6.
112. فرقان، آیه‌ی 4؛ مؤمنون، آیه‌ی 38؛ شوری، آیه‌ی 24؛ سبأ، آیه‌ی 8؛ احقاف، آیه‌ی 8؛ یونس، آیه‌ی 38؛ هود، آیه‌ی 13 و 35 و سجده، آیه‌ی 3.
113. مجمع‌البیان، ج 5 - 6، ص 499 و 500.
114. المیزان، ج، 1، ص 63 و 64 و ج، 12، ص 347، ذیل آیه‌ی 103 سوره‌ی نحل.
115. طور، آیه‌ی 33 و 34. واژه‌ی قرآنی «تَقَوَّل» به این معناست که آدمی بخواهد چیزی را به زحمت بگوید و تنها در مورد دروغ‌گویی به ک

کلماتی برای این موضوع

یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتارائه دهنده ابزار رایگان وبلاگ و وب سایت این ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و …پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و پرورش رهبرمعظم انقلاب در روز قرآن ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادقرآنمشخصات عنوان کتاب آسمانی دین اسلام لقبها قرآن کریم، قرآن مجید نام‌های مشهور قرآن شگفتی‌ها و اعجازهای پزشکی در قرآنبخش اول چکیده نوشتار حاضر پیرامون آیاتی از قرآن است که حاوی مطالب و نکات پزشکی می دروس سوالات تستی پیام آسمانی پایه ی اول متوسطههفتم ویرایش و استخراج بهروز فیض اله زاده شهید مطهری و دیدگاه های تربیتی قرآنقرآن مظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیل برخورداری گروه آموزشی پنجم و ششم کاشان قــرآنگروه آموزشی پنجم و ششم کاشان هر بیماری سخت میکروبی سه مرحله دارد مرحله جایگیری پیامبران اولوالعزم و کتاب‌های آنها کدام‌اند؟ چرا پیامبران اولوالعزم و کتاب‌های آنها کدام‌اند؟ چرا اولوالعزم نامیده شده‌اند و چرا بررسی ظهور موعود از نگاه اسلام و دیگر ادیانمصلح کل و موعود جهانی بنا به بشارت همه کتب و ادیان آسمانی در آخر الزمان خواهد آمد و مشاهده و تدبر آیات سوره بقرة به همراه لیست … بسم الله ارحمن الرحیم الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ


ادامه مطلب ...

اولین جلد ستاره های آسمانی برای دانش افزایی کودکان

[ad_1]

 

اولین جلد ستاره های آسمانی

تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، جلد نخست کتاب ستاره ها از مجموعه بسته آموزشی «ستاره های آسمانی» ویژه مقطع پیش دبستان توسط انتشارات مؤسسه کشوری مهد قرآن منتشر شد.

به گفته محسن جاوید مدیر انتشارات بسته آموزشی «ستاره های آسمانی» براساس نیازها، توانایی ها و علائق کودکان تهیه شده اسـت.

وی افزود: این کتاب درسی سعی دارد با ایجاد موقعیت های یادگیری مبتنی بر آموزه‌های قرآنی، ارزش‌های دینی و اخلاقی بهره‌گیری از روش های متنوع و ارائه تشریح شیوه‌های جذاب و دلنشین توسط مربی از بسته آموزشی ستاره‌ها را برای عموم کودکان فراهم نماید . مدیر انتشارات مهد قرآن دانش افزایی، تکریم شخصیت کودکان زمینه صحیح و اعتلای صفات نیک را از دیگر ویژگی های شاخص کتاب ستاره ها برشمرد و تصریح کرد و زمینه‌های تحقق اهداف دوره پیش دبستانی مصوب شورای عالی وزارت آموزش و پرورش نیز در کتاب فراهم شده اسـت.

بنا بر این گزارش جلد نخست از مجموعه بسته آموزشی «ستاره‌های آسمانی» به همراه لوح فشرده برای مراکز آموزشی دولتی و غیر دولتی در مقطع تحصیلی پیش دبستانی آماده توزیع می باشد و مدیران و مسئولین محترم جهت دریافت و کسب اطلاعات بیشتر با مرکز توزیع فروشگاه قرآنی و فرهنگی «آیه» وابسته به مؤسسه کشوری مهد قرآن شماره ۳۳۵۲۲۵۱۰ تماس حاصل نمایند.


منبع:
خبرگزاری مهر

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

نمونه سوالات علمی پایه ی پنجم ابتدایی هدیه های آسمانی ۱آیات زیر نشانه ی کدام یک از اصول اعتقادی ما مسلمانان است؟بهترین های اجتماعی و فرهنگیبهترین های اجتماعی و فرهنگی آموزشی اجتماعی و فرهنگی با این همه، وجه اشتراک در مقالات کاربردی فارسی این همه هیاهو در شهر و خیابانها و کوچه ها برای چیه؟ خوب حتما خبریه دیگه و چه خبری بهتر فن بیان،اصول سخنرانی و هنرگویندگی وگفتگو …قصه چیست ؟ ادبیات کودک شامل قصه ، شعر ، نمایش ، افسانه و داستان و است ادبیات کودکان وبلاگ یک مهندس حکمت شادان بخش چهاردهم عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن


ادامه مطلب ...

سنگ آسمانی

[ad_1]
شتر از کوچه ها گذشت. خسته شده بود. ایستاد و گردن کشید. سپس عرناله ای کرد و دوباره به راه افتاد. حارث گرفته و خشم ناک بود. از وقتی که خبر را شنیده بود، آرام و قرار نداشت. می خواست هرچه زودتر خودش را به پیامبر برساند و بگوید:« محمد! از این کارهایت دست بردار، هر کار گفتی انجام دادیم، حالا می خواهی پسر عمویت را هم بر ما حاکم کنی؟»
نزدیک ظهر بود. باد بهاری شاخ و برگ درختان باغ های مدینه را تکان تکان می داد. حارث زیر لب چیزی گفت. از زیر درختان خرما گذشت و به راه خود ادامه داد. نرسیده به محله بنی هاشم ایستاد. چشمش افتاد به پیرمردی که عصا زنان جلو می آمد. داد زد:
- آهای پیرمرد! پیامبر خدا را کجا می شود پیدا کرد؟
پیرمرد سر بلند کرد. سینه اش را صاف کرد و گفت:
- این راه را بگیر و برو. شنیده ام با جماعتی در « ابطح» جمع شده اند.
ابروان خاکستری حارث از هم باز شد. پاهایش را روی شتر تکان داد و دوباره به راه افتاد. باد ملایمی وسط درختان گز می پیچید و با شن های نرم بازی می کرد. حارث تا به ابطح رسید، ایستاد. کمی آن طرف تر، گروهی از مردم روی خاک ها کنار هم نشسته بودند. حارث، دست را سایبان چشم هایش کرد و دقیق شد. پیامبر را شناخت. وسط جمع نشسته بود و داشت برای مردم صحبت می کرد.
از شتر پیاده شد. پاهای شتر را بست و پیاده به طرف پیامبر و یارانش حرکت کرد. نمی توانست خشم خود را پنهان کند. رسیده نرسید داد زد:
- آهای محمد!
لحظه ای همه برگشتند و حارث پسر« نعمان فهری» را نگاه کردند.
- خدا به دادمان برسد، باز این مردک بدزبان و بدعنق پیدا شد!
-ببین چه بی ادبانه سر پیامبر داد می کشد!
- من جای پیامبر بودم، دستور می دادم ادبش کنند!

سنگ آسمانی

پیامبر لبخندی زد و گفت:
- خوش آمدی حارث. سخنت را بگو!
اصحاب وقتی مهربانی پیامبر را دیدند، آرام شدند. حارث دوباره صدایش را بلند کرد:
- تو به ما امر کردی به یگانگی خدا شهادت بدهیم، دادیم، فرمودی به رسالت تو گواهی بدهیم، قبول کردیم، گفتی روزی پنج بار نماز بخوانیم، پذیرفتیم، دستور دادی زکات بپردازیم، چیزی نگفتیم...
حارث از بس گفت و گفت که دهانش کف کرد. لحظه ای ساکت شد. آب دهانش را فرو برد و دوباره دست هایش را در هوا تکان داد و گفت:
- گفتی حج برویم، رفتیم. این ها کم نبود. حالا دست پسر عمویت را گرفتی و بلند کردی که بعد از تو ولی امر ما باشد؟ لابد می گویی این هم از جانب خداست! به حق چیزهای ندیده و نشنیده!

سنگ آسمانی

پیامبر بلند شد. چند قدمی به طرف حارث رفت، سپس تبسمی کرد و با مهربانی گفت:
- قسم می خورم به حق آن خدایی که به جز او خدای به حقی نیست، انتخاب علی هم از طرف خداست.
حارث خشمگین بود .دست و پایش می لرزید. این بار نیشخندی زد و گفت:
- همه اش از طرف خدا، همه اش از طرف خدا، من که باور نمی کنم!
سپس رو به آسمان کرد و گفت:
-خدایا ! اگر آن چه محمد می گوید حق اسـت، سنگی از آسمان بفرست تا مرا عذاب دردناکی باشد!
این را گفت و به طرف شتر خود قدم برداشت. هنوز چند قدمی دور نشده بود که سنگی از آسمان فرود آمد و بر فرقش نشست. صدای ناله حارث بلند شد. اصحاب وحشت زده و شگفت زده به طرفش دویدند. وقتی بالای سر حارث رسیدند، حارث مرده بود و بوی بدن سوخته اش داشت صحرا را پر می کرد.
منابع: منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 344-345.
نشریه انتظار نوجوان، شماره 53.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

اجرام آسمانیاجراممقدمه فضا از کهکشانها ، منظومه‌ها ، ستارگان ، سیارات و بسیاری اجرام آسمانی دیگر آشنایی با سنگ لاجورد همشهری آنلاین لاجورد ، نوعی سنگ قیمتی است که به خاطر رنگ زیبای لاجوردی در فیروزه راههای افزایش عمر سنگ فیروزهفیروزهراههایافزایشعمرفیروزه با رنگ آبی فیرو زه ای خوشرنگ بهترین کیفیت راداراست سنگ فیروزه بسیار کمیاب متن زیبا برای سنگ قبر صفحه مطالب این سایت تنها جنبه اطلاع رسانی و آموزشی داشته و توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی پایان نامه پروژه کارآموزی ترجمه دانشگاهی لیست …پایان نامه پروژه کارآموزی ترجمه دانشگاهی لیست پایان نامه های معدن دانلود مجموعه پایان نامه پروژه کارآموزی ترجمه دانشگاهیپایان نامه پروژه کارآموزی ترجمه دانشگاهی دانلود مجموعه مقالات و تحقیقات و پایان معجزات و فضایل امام علیعمعجزات و فضایل امام علی سلام الله علیه با دست خود از جا کند و به کنار انداخت ، سپس گلستان دانش ♥ انتخاب موضوع برای طرح جابربن حیان♥ گلستان دانش ♥ انتخاب موضوع برای طرح جابربن حیان تمام چیزى که خدا از بشر مى خواهد سفر در طبیعت ایران طارم زنجان گوهری ناشناخته و …سفر در طبیعت ایران طارم زنجان گوهری ناشناخته و غبار گرفته گزارش و عکس از طبیعت و


ادامه مطلب ...

فرصتی آسمانی برای طهارت باطنی

[ad_1]

امام باقر (علیه السلام) فرمود: «هیچ‌کس (چه نیکوکار و چه بدکار) در عرفات وقوف نمی‌کند، مگر اینکه خداوند دعایش را مستجاب می‌کند.» (تنبیه الغافلین، ص 489)

فرآوری: آمنه اسفندیاری- بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

عرفه

عرفات، نام جایگاهی اســت که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می کنند و به دعا و نیایش می پردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز می گردند.
از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: عرفات  را چرا عرفات نامیده اند؟ حضرت فرمود: «جبرئیل، حضرت ابراهیم را روز عرفه به این مکان آورد، چون ظهر فرا رسید، جبرئیل گفت: ای ابراهیم! به گناه خود اعتراف کن و مناسکت را بیاموز! چون جبرئیل گفت اعتراف کن! این سرزمین عرفات نامیده شد.» (کافی، ج 4، ص 316؛ علل الشرایع، ج 2، ص 436)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) می فرماید: «خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی کند.» (سنن الکبری، ج 5، ص 192) «در میان گناهان، گناهانی اســت که جز در عرفات بخشیده نمی شود.» (جعفریات، ج 114، ص 415)
بنابر قولی، حضرت ابراهیم در این سرزمین خواب دید که اسماعیل را در راه خدا قربانی می کند و به وظیفه خود عارف شد.
و نکتۀ مهم اینکه عرفات، سرزمینی اســت که بهترین مردان خدا در آن توقف کرده ، دعاها کرده و اشک ها ریخته اند و هر سوی این دشت، ردپای مهدی فاطمه اســت .

عرفه چه روزی اســت؟

روز عرفه، روز دعا و استغفار و توجه اســت. دعای سراسر عشق و شور و سوز در روز عرفه، که سیدالشهداء امام حسین (علیه‌السّلام) در مراسم عرفات انشاء فرموده اســت، نشان‌دهنده‌ی آن روحیه‌ی شیدائی و عشق و شوری اســت که پیروان اهل‌بیت در یک چنین ایامی باید داشته باشند

روز عرفه، نموداری از روز قیامت اســت؛ زیرا در روز عرفه همه حجاج با رنگ ها، شغل ها و مقام های گوناگون در یک مکان جمع می شوند و به راز و نیاز با خداوند می پردازند. انسان وقتی آن جمعیت عظیم را در صحرای عرفات می بیند، به یاد صحرای محشر روز قیامت می افتد. حجاج پس از اعمال عمره تمتع، در فاصله زمانی که با اعمال حج دارند، ممکن اســت مرتکب گناه و معصیت شده باشند و نیز کسانی که حج قرآن و اِفراد انجام می دهند، ممکن اســت در گذشته آلوده به گناه شده باشند. بنابراین، خداوند به آنان فرصتی داده اســت تا پس از احرام حج، به صحرای عرفات بیایند و استغفار کنند تا آنان را ببخشد. پس روز عرفه، روز استغفار و تضرّع به درگاه خداوند اســت.
صحرای عرفات و روز عرفه، مهلتی دیگر برای گناهکاران اســت. در این روز نباید از رحمت خداوند غافل شد. اگر کسی در این روز گمان کند خداوند او را نمی بخشد، گناه کرده اســت، چنان که رسول خدا (صلی الله علیه و اله) می فرماید: «اَعْظَمُ اَهْلِ عَرَفات جُرماً مَنْ اِنْصرَفَ وَ هُوَ یظُنُّ أنَّهُ لَمْ یغْفِر لَهُ؛ در میان کسانی که به عرفات رفته اند، بزرگ ترین گناه را کسی مرتکب شده اســت که از عرفات برود و گمان کند خداوند او را نبخشیده اســت.» (الاختصاص، مؤسسه الاعلمی، بیروت، 1402)
بنابر این وقوف در عرفات، فرصتی برای طهارت باطنی انسان ها و مقدمه ای برای رفتن به حریم حرم امن الهی اســت؛ زیرا عرفات، از محدوده حرم خارج اســت و پس از وقوف در عرفات، باید به مشعرالحرام رفت که در محدوده حرم قرار دارد. همچنین برای رفتن به حرم امن الهی و ورود به مهمانی خداوند، باید نفس را از هرگونه آلودگی پاکیزه کرد و بهترین مکان برای طهارت نفس ، صحرای عرفات اســت.

در این قسمت از نوشتار فرازهایی از سخنان مقام عظمای ولایت را در این زمینه یادآور می شویم به امید آنکه با گوش جان گرفتن از آن، در راه فراگیری معارف اهل بیت علیهم اسلام بیش از پیش قدم برداریم: 
1ـ بهترین خواسته‌ها برای انسان در دعای عرفه مطرح شده اســت
دعاهایی که از ائمه رسیده اســت، بهترین دعاهاست. اولا خواسته‌هایی در این دعاها گنجانده شده اســت که به ذهن امثال ماها اصلا خطور نمی‌کند و انسان از زبان ائمه (علیهم‌السلام) آنها را از خدا طلب می‌کند. در دعای ابوحمزه و دعای افتتاح و دعای عرفه بهترین مطالبات و خواسته‌ها برای انسان مطرح می‌شود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، می‌تواند برای او سرمایه باشد. ثانیا در این دعاها مایه‌های خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن و بیانی ادا شده اســت که دل را خاشع و نرم می‌کند. با عبارات فصیح و بلیغ، عشق و شیفتگی و شوق در این دعاها موج می‌زند. انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده کند.( ۱۳۸۴/۰۷/۲۹)
2ـ روز عرفه روز دعا و استغفار اســت

در دعای ابوحمزه و دعای افتتاح و دعای عرفه بهترین مطالبات و خواسته‌ها برای انسان مطرح می‌شود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، می‌تواند برای او سرمایه باشد

روز عرفه، روز دعا و استغفار و توجه اســت. دعای سراسر عشق و شور و سوز در روز عرفه، که سیدالشهداء امام حسین (علیه‌السّلام) در مراسم عرفات انشاء فرموده اســت، نشان‌دهنده‌ی آن روحیه‌ی شیدائی و عشق و شوری اســت که پیروان اهل‌بیت در یک چنین ایامی باید داشته باشند. این ایام را قدر بدانید. فرصت مال شماست. همچنان که امروز فرصت پیشرفت، فرصت شکوفائی، فرصت حرکتهای بزرگ سیاسی و انقلابی و اجتماعی مال شما جوانهاست، فرصت توجه به خدای متعال و ذکر الهی و مستحکم کردن رابطه‌ی قلبی با خدا هم متعلق به شماست. ۱۳۹۰/۰۸/۱۱
3ـ انس با دعای عرفه از اوایل نوجوانی...
آنچه که آن وقت برای من مطرح بود و عملاً وجود داشت، این بود که اهل دعا و ذکر و دعاهای مأثور و اعمالی که وارد شده بود، بودم. مثلاً یادم اســت هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانی هم هست - لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند - چند ساعت طول می کشد. اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع می شود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب - روزهای نه چندان بلند - به طول می‌انجامد.
آن وقت من یادم اســت که با مادرم - چون مادرم هم خیلی اهل دعا و توجّه و اعمال مستحبّی بود - می‌رفتیم یک گوشه حیاط که سایه بود - منزل ما حیاط کوچکی داشت - آن‌جا فرش پهن می‌کردیم - چون مستحب اســت که زیر آسمان باشد - هوا گرم بود؛ آن سالهایی که الان در ذهنم مانده، یا تابستان بود، یا شاید پاییز بود، روزها نسبتاً بلند بود. در آن سایه می‌نشستیم و ساعتهای متمادی، اعمال روز عرفه را انجام می‌دادیم. هم دعا داشت، هم ذکر و هم نماز. مادرم می‌خواند، من و بعضی از برادر و خواهرها هم بودند، می‌خواندیم. دوره جوانی و نوجوانی من این‌گونه بود؛ دوره اُنس با معنویات و با دعا و نیایش. (۱۳۷۶/۱۱/۱۴)


منابع:
سایت حوزه
کافی ج 4
http://farsi.khamenei.ir/

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

آیا نام مبارک امام علی علیه السلام در قرآن کریم آمده …امام جمعه قزوین مسوولان از امتیازات داده شده در برجام شرمسار باشند بند تحریمی خانواده و روابطِ همسران از دیدگاه حضرت امام رضاعخانواده و روابطِ همسران از دیدگاه حضرت امام رضاع تشکیل خانواده در اسلام، مسئله ای امیدودوازده امیدوار به دوازدهدانستنیها پزشکان مسلمان چگونه بیماری ها را تشخیص می دادند؟ پسری که بار مرگ را حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوفمباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦لحظاتی ناب با حافظ شنبه ‏ ‏ به نام او و درود بر همه صالحان و پاکان و مقربان درگاه او؛تقدیم اصفهانخیلی وقته که می خوام در خصوص محله قینان اطلاعاتی را ارائه کنم که خدا را شکر امروز بخشی آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیدکتر احمد صادقیان مدرس حوزه و دانشگاه چکیده یکی از مباحث مطرح در بحث علم و دین چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟ شهر سوالجواب این سوال در تعریف بدبختی و بیچارگی است واقعا بدبختی چیست؟ کسی که معاد را باور زبان و ادبیات فارسیخوانندگان ارجمند من برای آشنایی با مجموعه ی مقاله های نوشته شده در این تارنما و اسلام آئین زندگی مخالف بیفکریدر اینترنت یک شعری را دیدم که گویا دوستانی دچار این دغدغه شده اند که اگر کورش سر برآرد


ادامه مطلب ...

نخبه ریاضی ایران آسمانی شد

[ad_1]

ایسنا: «پروفسور اسرافیلیان»، مرد علمی ریاضی جهان بعد از یک دوره سخت بیماری دار فانی را وداع گفت. «پروفسور ابراهیم اسرافیلیان»، مرد علمی  ریاضی جهان در سن ۸۱ سالگی دار فانی را وداع گفت.

 

 نخبه ریاضی ایران آسمانی شد

پروفسور ابراهیم اسرافیلیان در روز سوم تیرماه ۱۳۱۴ در نجف آباد متولد شد. وی تحصیلات رسمی خود را از سن ۱۰ سالگی شروع کرد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در نجف آباد اصفهان و دانشسرای مقدماتی را در دانشسرای مقدماتی اصفهان در سال ۱۳۳۵ سپری کرد.

دیپلم ریاضی را از مدرسه ادب (دبیرستان ادب) اصفهان در سال ۱۳۳۶ دریافت کرد. پس از آن در کنکور شرکت کرد و در دو رشته کارشناسی ریاضی و کارشناسی ادبیات فارسی و فلسفه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۹ به پایان رساند و از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ دوره مدرسی عالی را گذراند.

اسرافیلیان در سال‌های ۱۳۴۷ و ۱۳۷۸ در دانشگاه اصفهان مشغول به تدریس شد؛ ولی به علت فعالیت‌های سیاسی، ابتدا به اهواز و سپس اجبارا به تهران منتقل شد و در تهران در دانشگاه امیرکبیر به مدت یکسال مشغول به فعالیت شد؛ ولی با عنوان «عنصر نامطلوب و ضد شاهنشاهی» و «محرک دانشجویان» اخراج شد.

 

 نخبه ریاضی ایران آسمانی شد

اسرافیلیان، مدرک دکتری ریاضی در گرایش هندسه و دیفرانسیل خود را از دانشگاه سوتمپتون انگلستان دریافت کرد و در زمان انقلاب فرهنگی ریاست دانشگاه علم و صنعت ایران را برعهده داشت.

وی در دوران حیات خود در سمت‌های ریاست تربیت معلم (۱۳۶۳-۱۳۶۲)، ریاست دانشگاه علم و صنعت ایران (۱۳۵۹)، ریاست مؤسسه عالی آمار و انفورماتیک (۱۳۵۸-۱۳۵۷)، قائم مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۶۱)، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی (۱۳۶۷-۱۳۶۳)، ریاست دانشکده ریاضی دانشگاه علم و صنعت ایران بمدت ۷ سال و عضو هیات امنای دانشگاه امام صادق(ع) مشغول به فعالیت بوده است.

اسرافیلیان دارای ۶ کتاب تالیفی و بیش از ۵۷ مقاله منتشر شده در مجلات معتبر علمی است. وی در سال‌های ۱۹۹۷ و ۹۸ میلادی به عنوان مرد علمی جهان در رشته ریاضی انتخاب شد.

پروفسور ابراهیم اسرافیلیان نجف‌آبادی، مرد ریاضی جهان بعد از تحمل یک دوره سخت بیماری، در سن ۸۱ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. تشییع جنازه این دانشمند، بنا به وصیت خودش در شهر نجف‌آباد برگزار و در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده خواهد شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتاین ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این امکان را می دهد که فایل های ویدیویی خود را لذت ریاضیاتدوستان گرانقدر، همکاران گرامی با سلام و عرض ادب دانشکده ریاضی دانشگاه یزد قصد فصل آزاد ادبیات بومی – فارسی نهم دانش آموزفصلآزادادبیاتبومیفارسی ″ ″ تو را ای کهن بوم و بر دوست دارمراهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و …راهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و متقاضیان ورود به دانشگاهتمدن مایا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادتمدنمایادوران پساکلاسیک تمدن مایا از ۹۰۰ میلادی تا قرن شانزدهم که زمان ورود مهاجمان برچسب‌ها برچسب‌ها و تگ‌های موضوعات و زمینه‌های کتاب‌های موجود در کتابناکزبان و ادبیات فارسی زبانوادبیاتفارسیخط در ایران کاظم استادی فهرست مطالب شامل مقدمه خط و فرهنگ اخبار سیاسی روزهای بروجردروزهای بروجردنماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی به بودجه تقدیم شده دولت به خبرگزاری پانا برازجان گزارشات نفر از دانش آموزان شهرستان های استان بوشهر به مناطق جنگ حق علیه باطل اعزام شدنداخبار دانشگاه محقق اردبیلی مدیریت روابط عمومی و …به مناسبت روز دانشجو نشست خبری رئیس دانشگاه محقق اردبیلی با اصحاب رسانه استان اردبیل یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایت این ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این امکان را می دهد که فایل های ویدیویی خود را با فرمت ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس آخرین اطلاعیه دانشگاه پیام نور ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور از سوم رشد بی‌سابقه صادرات ایران به اروپا صادرات به فرانسه ۶۰ برابر شد رشد بی‌سابقه صادرات ایران به اروپا صادرات به فرانسه ۶۰ برابر شد واکنش‌های جهانی به جایزه فرهادی و شهاب حسینی سینمای ایران واکنش‌های جهانی به جایزه فرهادی و شهاب حسینی سینمای ایران احیا شد جستار پیشرفت علمی ایران جستار بیانات رهبری کلیدواژه پیشرفت علمی ایران پیشرفت تولید علم سایت خبری تحلیلی تابناکاخبار ایران و جهان پر بیننده ترین سایت خبری تحلیلی فارسی زبان جهاناخبار سیاسی اخبار فرهنگی اخبار اجتماعی سرزمین‌های جداشده و تهدید تمامیت ارضی ایران سایت خبری هرچند بحث بخشوده شدن بدهی‌های عراق به طلبکارانش از نخستین روزهای پس از سقوط صدام مطرح شد انجمن ریاضی ایران خانه ریاضی ایران المپیاد ریاضی ایران کانون ریاضی ایران کنفرانس ریاضی ایران بولتن انجمن ریاضی ایران پدر علم ریاضی ایران انجمن علمی ریاضی ایران


ادامه مطلب ...

آسمانی پوشیده از بالن های رنگارنگ در کشور زیبای ترکیه

[ad_1]

بامداد – اگر اهل اینستاگرام باشید احتمالا با تصاویر بسیار دیدنی از بالن های رنگارنگ در آسمان ترکیه را دیده اید. هر سال گردشگران خارجی که به ترکیه مسافرت می کنند با بالون های هوای داغ، گشتی بر فراز منطقه کاپادوکیا می زنند که بیش از هر چیز به داشتن صخره های تشکیل شده پس از فوران های آتشفشانی در نه میلیون سال قبل شهرت دارد.

nezare-5731dd48b2bec

منبع: مجله نظاره


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آسمانی پوشیده از بالن های رنگارنگ در کشور زیبای ترکیه آسمانی پوشیده از بالن های رنگارنگ در کشور زیبای ترکیه


ادامه مطلب ...