این سوالها برخلاف خودآزمونهای دیگر، امتیازدهی، تفسیر امتیاز و... ندارد؛ کافی است شما و همسرتان با هم و با صدای بلند به این سوالها جواب بدهید تا نتیجه را با تمام وجودتان احساس کنید! در واقع اگر شما هم دوست دارید با همسرتان زندگی صمیمانهتری داشته باشید یا در مرحله آشنایی با خواستگارتان هستید، خوب است این سوالها را امتحان کنید تا شناخت بیشتری به دست آورید.
قبل از شروع این نکتهها را به خاطر بسپارید:
۱) همراه همسرتان، نامزدتان یا خواستگارتان، بنشینید و هر سوال را یکی از شما با صدای بلند بخواند و بعد، هر دو به سوال شفاهی جواب دهید.
۲) مهم است که به همه سوالها پاسخ دهید، اما عجله نکنید و هر سوال را با یک سرعت یک مکالمه معمولی با همسرتان، جواب دهید.
۳) سوالها به ۳ دسته تقسیم شدهاند و هر دسته ۱۵ دقیقه زمان میبرد. بعد از دسته سوم، مرحلهای هست که اختیاری است اما توصیه میشود انجامش دهید.
اگر آماده هستید، شروع کنید:
۱) این شانس را دارید که هر فردی که دوست دارید، برای شام به منزلتان دعوت کنید؛ انتخاب شما کیست؟
۲) دوست دارید مشهور شوید؟ در چه زمینهای؟
۳) قبل از تلفن زدن، حرفهایی را که میخواهید بگویید با خودتان تمرین میکنید؟ چرا؟
۴) چه چیزی روزتان را «کامل» میکند؟
۵) آخرین باری که برای خودتان آواز خواندید، چه زمانی بود؟ آخرین باری که برای فرد دیگری خواندید، چطور؟
۶) اگر میتوانستید تا سن ۹۰ سالگی زندگی کنید و برای ۶۰ سال پیش رویتان میتوانستید جسم یا ذهن یک فرد۳۰ ساله را داشته باشید، کدام را انتخاب میکردید؟
۷) آیا هیچ احساس رازگونهای در مورد شیوه مرگتان دارید؟
۸) ۳ چیزی که بین شما و همسرتان مشترک است، نام ببرید.
۹) به خاطر وجود چه چیزی در زندگیتان بیش از هر چیزی شکرگزار هستید؟
۱۰) اگر بتوانید چیزی را در شیوه تربیت و رشدتان تغییر دهید، آن چیست؟
۱۱) داستان زندگیتان را در عرض چند دقیقه، با ریزترین جزئیات ممکن، تعریف کنید.
۱۲) اگر بتوانید فردا صبح با قابلیت یا خصوصیت و وضعیت فرد دیگری از خواب بیدار شوید، چه انتخابی خواهید داشت؟
دسته اول تمام شد؛ حالا سراغ دسته دوم بروید:
۱) اگر یک گوی شیشهای بتواند حقیقت را در مورد خود شما، زندگیتان، آینده و هر چیز دیگری بیان کند، دوست دارید چه چیزی را بدانید؟
۲) آیا آرزویی هست که مدتها در سر داشته باشید؟ چرا عملیاش نکردهاید؟
۳) بزرگترین دستاورد زندگیتان چیست؟
۴) در رابطه دوستی، چه چیزی برایتان ارزشمندتر است؟
۵) باارزشترین خاطرهای که دارید، چیست؟
۶) بدترین خاطرهتان چیست؟
۷) اگر بدانید در عرض یک سال آینده، بهصورت ناگهانی جانتان را از دست خواهید داد، چه چیزی را در شیوه زندگی امروزتان تغییر میدهید؟ چرا؟
۸) «دوستی» برای شما به چه معناست؟
۹) عشق و علاقه چه نقشی در زندگی شما دارد؟
۱۰) هرکدام به نوبت، ۵ مورد از خصوصیات مثبت همسرتان را نام ببرید.
۱۱) خانوادهتان چقدر گرم و صمیمی است؟ فکر میکنید کودکی شادی داشتهاید؟
۱۲) رابطه شما با مادرتان چطور است؟
دسته دوم را هم تمام کردید؛ حالا سومین دسته سوالها را جواب بدهید:
۱) هر کدام، ۳ جمله واقعی بسازید که با «ما» شروع شود؛ مثلا «ما هر دو در این اتاق...»
۲) جای خالی را پر کنید: «دوست دارم کسی باشد که بتوانم با او، ... را شریک شوم.»
۳) اگر قرار بود دوست همسرتان باشید، چیزی که دانستنش مهم است، برایش بگویید.
۴) به همسرتان بگویید از چه چیزی او خوشتان میآید؛ لطفا کاملا صادق باشید و چیزی را به زبان بیاورید که احتمالا در اولین ملاقات با یک نفر، به او نخواهید گفت.
۵) یکی از خجالتآورترین لحظههایی که در زندگی تجربه کردهاید، تعریف کنید.
۶) آخرین باری که در حضور فرد دیگری گریه کردید، چه زمانی بود؟ در تنهایی چطور؟
۷) به همسرتان بگویید در حال حاضر از چه خصوصیت او خوشتان میآید؟
۸) به نظرتان چه چیزی آنقدر جدی است که نمیتوان با آن شوخی کرد؟
۹) اگر قرار بود همین امروز عصر بمیرید، بدون اینکه فرصت ملاقات با کسی را داشته باشید، از نگفتن چه حرفی به چه کسی بیشتر تاسف میخوردید؟ چرا هنوز این حرف را در دلتان نگه داشتهاید؟
۱۰) خانه شما، که تمام متعلقاتتان در آن قرار دارد، آتش میگیرد. بعد از نجات چیزهایی که دوستشان دارید، تنها فرصت دارید یک چیز دیگر را بیرون بیاورید؛ آن چیست؟ چرا؟
۱۱) از بین تمام افراد فامیل، مرگ چه کسی آزارتان خواهد داد؟ چرا؟
۱۲) یکی از مشکلات شخصی خود را با همسرتان در میان بگذارید و از او راهکار بخواهید. همچنین از او بخواهید نظرش را در مورد مشکلی که بیان کردهاید و همینطور احساسی که از خود بروز دادهاید، بیان کند. (زندگی مثبت)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
155
۱. «مشکلت چیه؟ چرا همیشه این کار رو میکنی؟»
قضاوت منفی کردن درمورد همسرتان هیچوقت کار درستی نیست. تنها تاثیری که دارد بیشتر کردن رفتارهای منفی در اوست که سعی دارید تغییرشان دهید چون قضاوتتان او را از شما دورتر میکند.
به جای حمله کردن به او بخاطر کارهایی که دوست ندارید انجام دهد، درمورد چیزهایی که دوست دارید و حسی که وقتی انجامشان میدهد در شما ایجاد میشود با او حرف بزنید.
مثلاً فرض کنیم که همسرتان همیشه عادت دارد در خمیردندان را باز بگذارد. به جای اینکه به او بگویید، «مشکلت چیه؟ چرا همیشه این کار رو میکنی؟» میتوانید بگویید، «عزیزم میشه لطف کنی از این به بعد بیشتر در خمیردندن را ببندی؟ شاید احمقانه به نظرت برسه ولی وقتایی که این کار رو میکنی احساس میکنم بیشتر دوستم داری.»
بعد دفعه بعدی که در خمیردندان را بست، آن لذت بیشتر دوست داشته شدن را احساس کنید و بگذارید خوشحالتان کند. بغلش کنید و ببوسیدش. به او بگویید که میدانید کار کوچک و پیشپاافتادهای است اما واقعا ممنونید که این کار را کرده است. وقتی همسرتان ببیند بخاطر این کار کوچک تحسینش میکنید، دلش میخواهد کارهای بیشتر و بیشتری برایتان انجام دهد و این حس مثبت بینتان باقی میماند.
۲. «چرا هیچوقت کاری که میگم رو انجام نمیدی؟»
متهم کردم جذاب نیست. فضایی از ناامیدی، خشم، بیاعتمادی و جدایی ایجاد میکند. اینکار نه تنها برای رابطهتان مخرب است بلکه کاملاً بیفایده است.
تابحال کسانی را دیدهاید که سبک زندگی و شخصیتشان را ناگهان عوض میکنند چون همیشه متهم میشدهاند؟ آدمها گاهیاوقات به این دلیل تغییر میکنند که از بس متهمشان کردند احساس بدی پیدا کردند. در چنین شرایطی قدرت درونی فرد او را به سبک جدیدی از زندگی میکشاند. شما آن کاتالیزوری نباشید که طرفتان را تغییر دهید. راههای دیگری برای ایجاد همان تاثیر به روشی قابلاطمینانتر و سازندهتر هم وجود دارد.
هر وقت از همسرتان ناراحتید، اول باید مسئولیت احساسات، افکار و اعمال خودتان را بپذیرید. سهم خودتان را از این تساوی به گردن بگیرید. به جای فکر کردن به کارهای اشتباهی که همسرتان انجام میدهد، تمرکزتان را روی راههایی که میتواند باعث تقویت رابطهتان شود بگذارید.
وقتی بیشتر به راهحل مشکل فکر کردید و درک بهتری از موقعیت و شرایط پیدا کردید، با لحنی شفاف و آزاد و دوستانه با او حرف بزنید تا راهحلی پیدا کنید که هر دو شما را خوشحالتر کند.
۳ و ۴. «چرا اینقدر (تنبل، خودخواه، قدرنشناس) هستی؟» / «چرا مهربونتر، بهتر نمیشی؟»
وقتی ناراحتید، نباید به طرفتان حمله کنید. این کار هیچ کمکی به شما نمیکند. شما با او هستید، با کل زندگیاش، او هم با شماست، با کل زندگیتان. اگر با هم هستید، یعنی تقریباً زوج خوبی هستید.
اگر میخواهید کیفیت رابطهتان بهتر شود، با نحوه ارتباط و حرفزدنتان شروع میشود. دکتر مارشال روزنبرگ میگوید که مفیدترین راه ارتباط برقرار کردن با همسرتان این است که صادقانه احساساتتان را ابراز کنید و با همدردی به ابراز احساس او پاسخ دهید.
صادقانه ابراز کنید چه حسی دارید و چه میخواهید، بدون اینکه او را متهم کنید، از او انتقاد کنید یا چیزی طلب کنید. وقتی همسرتان با شما حرف میزند، همدردانه گوش دهید که چه میگوید و چه حسی دارد، بدون اینکه انتقاد، اتهام یا طلبی از او بشنوید.
این نوع ارتباط برمبنای آزادی بیان، صداقت و درک شکل میگیرد و باعث تقویت رابطهتان میشود.
۵. «چرا نمیتونی یک کم آروم باشی؟»
اگر همسرتان در واکنش جنگ و گریز است به دستور شما نمیتواند «آرامتر» شود. اگر استرس دارد، یعنی چیزی اذیتش میکند. درغیراینصورت میتوانست آرام باشد.
ناراحتی همسرتان میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و بااینکه طبیعی است شما از او بخواهید آرامتر باشد، گفتنش در آن لحظه یعنی میخواهید به نتیجهای که خودتان میخواهید برسید.
بهترین کاری که برای آرامتر کردن او میتوانید انجام دهید این است که درکش کنید. قبل از اینکه بتوانید چیزی را تغییر دهید اول باید آن را بفهمید و درک کنید. گاهیاوقات درک کردن تنها چیزی است که به آن نیاز دارد.
وقتی درمورد اینکه چه اتفاقی برای همسرتان افتاده کنجکاو باشید و با آرامش آن را از او بپرسید، قدمی مفید برداشتهاید. وقتی در چنین فضای حمایتگری با او حرف بزنید مطمئن باشید به نتیجهای که میخواهید میرسید.
۶. «میخوای از من جدا بشی؟»
استفاده از این جمله در مشاجرات روزمره غیرضروری است و از نظر عاطفی یک مخرب احساسی به حساب میآید.
خیلی اوقات افراد این سوال را نمیپرسند که وضعیت برایشان روشن شود، میپرسند که امکان جدایی را به صورت تهدیدی وارد دعوا کنند.
اگر واقعاً میخواهید آن لحظه رابطهتان را بر هم بزنید، به او بگویید و همان کار را هم بکنید. درغیراینصورت، دلیل برای پرسیدن این سوال وجود ندارد. اگر احساس میکنید آن لحظه خیلی عصبانی هستید، یک قدم به عقب برداشته و مسئله را تا جایی که میتوانید منتقدانه بررسی کنید و وقتی اوضاع بینتان آرامتر شد دوباره درمورد آن موضوع حرف بزنید.
اگر واقعاً میترسید طرفتان بخواهد شما را ترک کند، خیلی ساده بگویید، «عزیزم، ببخشید. اجازه بده چند دقیقه برای خودمان باشیم و وقتی آرامتر شدیم حرف بزنیم.» و وقتی کمی آرامتر شدید، از او بپرسید، «الان چه حسی داری؟» یا «از رابطهمان چه میخواهی؟»
وقتی این سوالات را به روشی که تهدیدآمیز نباشد بپرسید، به همسرتان فضای لازم برای فکر کردن سازنده درمورد سوالاتتان را خواهید داد. اگر همسرتان واقعاً قصد داشته باشد ترکتان کند، به شما خواهد گفت. درغیراینصورت، صحیح و با آرامش پرسیدن اینگونه سوالات صمیمیت بینتان را بیشتر خواهد کرد.
۷. «مطمئنی که دوست داری با من زندگی کنی؟»
بااینکه برای سلامت رابطه مهم است که دو طرف همدیگر را تحسین کنند اما هر فرد خودش مسئول احترام و اعتماد به نفس خود است.
همانطور که جردن گری، روانشناس خانواده میگوید، نشان دادن علاقهتان به همسرتان به صورت مرتب و روزانه و اطمینان دادن به او که برایتان بسیر جذاب است، رمز داشتن یک رابطه رضایتبخش است.
همینطور دکتر دیوید شارک نویسنده کتاب ازدواج پرعشق میگوید، داشتن تمایل و علاقه جنسی به کسی که مدام به دنبال تایید گرفتن از شماست سخت است. اگر مدام به دنبال تایید گرفتن طرفمقابلتان باشید، دیر یا زود برای همسرتان سخت خواهد شد که تحسینتان کند یا به شما احترام بگذارد.
راهحل این است که مطمئن شوید خودتان خودتان را دوست دارید و دوست دارید با خودتان باشید. وقتی برای خودتان جذاب باشید آنوقت برایتان راحتتر خواهد بود که بفهمید همسرتان واقعاً تحسینتان میکند و دوست دارد با شما باشد یا خیر.
۸ و ۹. «میتونم بهت اعتماد کنم؟» / «راستش رو بهم میگی؟»
پرسیدن مستقیم این سوال ایده خوبی نیست. هم اینکه باعث میشود همسرتان بلافاصله به حالت دفاعی برود و هم اینکه هیچوقت نمیتوانید به پاسخی که دریافت میکنید مطمئن باشید.
دلیل آن این است که اگر اساساً نمیتوانید به کسی اعتماد کنید، دیگر پرسیدن اینکه میتوانید یا نمیتوانید به او اعتماد کنید فقط اعصابتان را خردتر میکند.
وقتی افراد در روابط خود حالت مالکیت پیدا کرده و کمی حسود میشوند، مارک مانسون توصیه میکند، «خیلی ساده است: یا به همسرتان اعتماد دارید یا ندارید. اگر به او اعتماد دارید، پس دهانتان را ببندید. اگر اعتماد ندارید، دلیلی برای ادامه زندگیتان با او وجود ندارد.
اما اگر به او اعتماد دارید ولی او به شما دروغ بگوید چه؟ آنوقت مطمئن باشید که یک روز متوجه دروغهای او خواهید شد. ماه هیچوقت پشت ابر نمیماند. بالاخره دروغهای او رو شده و متوجه آن میشوید. و آن روز، ترکش کنید.» بله کمی تلخ است اما کاملاً رک و راست است.
۱۰. «اگه میدونستی ناراحت میشم، چرا این موضوع رو وسط کشیدی؟»
یک رابطه خوب و باکیفیت با شبه آرامش ناشی از نگفتنها ایجاد نمیشود. این رابطه با راحتی واقعی دو نفری حاصل میشود که با شفافیت کامل با هم صحبت میکنند تا صمیمیت رابطه و رضایتشان را از آن بیشتر کنند.
برای این منظور باید بتوانید درمورد موضوعات سخت و ناراحتکننده هم با هم صحبت کنید.
همانطور که دکتر دیوید شارک توصیه میکند، برای اینکه یک رابطه رضایتبخش باشد، باید هر دو طرف بتوانند به طور مستقل به خودشان آرامش دهند.
مطمئناً آرامش دادن به خود و مقابله با خود در یک زمان کار دشواری است. یعنی با آن قسمت از خودمان که شاید دوست نداشته باشیم با آن روبهرو شویم کنار بیاییم، مثل ترسهایمان، اضطرابها و ناامنیهایمان.
البته به همان اندازه که سخت است، سودمند هم خواهد بود.
دقت به اتفاقاتی که درونتان میافتد با شفافیت، آزادی و کنجکاوی باعث ارتقای مداوم رابطه و زندگیتان خواهد شد.
● چه نوع ورزشی مناسب حال شماست؟
پزشکان به بیماران قلبی توصیه می کنند ورزش های هوازی و قدرتی را در برنامه هفتگی خود بگنجانند. برای این کار لازم است که در هر هفته حداقل ۱۵۰ دقیقه را به ورزش هوازی ملایم مانند سریع راه رفتن اختصاص دهید یا برای حداقل ۷۵ دقیقه به ورزش های هوازی شدید مانند دویدن بپردازید. علاوه براین برای تقویت ماهیچه های خود بهتر است که ۲روز در هفته یا بیشتر از وزنه های مختلف یا ورزش های استقامتی استفاده کنید. هرچقدر حجم ماهیچه ها بیشتر باشد بدن کالری بیشتری می سوزاند. علاوه براین تقویت ماهیچه ها به کنترل سطح قند خون کمک می کند. بنابراین این نوع ورزش ها برای افراد مبتلا به دیابت بسیار مفید هستند. اگر۱۵۰ دقیقه ورزش هوازی یا ۷۵ دقیقه ورزش قدرتی شما را وحشت زده می کند به این ۵ پیشنهاد توجه کنید:
● ۱۵۰ دقیقه زیاد است؟
زمان را تقسیم کنید
۱۵۰ دقیقه ورزش هوازی در هفته را می توانید به ۵ روز در هفته و هربار ۳۰ دقیقه تقسیم کنید. هر ۳۰ دقیقه را نیز می توانید به ۳ دور ۱۰ دقیقه ای در روز تقسیم کنید البته این موضوع بستگی به وضعیت شما و شدت ورزش ها دارد. ورزش های سبک را بهتر است پشت سر هم انجام دهید و میان ورزش های سنگین وقفه ایجاد کنید تا به بدنتان فشاری وارد نشود.
● وسایل ورزشی گران هستند؟
راه رفتن را امتحان کنید
قدم زدن یکی از بهترین انتخاب هاست. برای انجام دادن آن جز یک جفت کفش ورزشی به هیچ وسیله دیگری احتیاج ندارید و می توانید در هر جایی آن را انجام دهید. بهتر است که ابتدا با سرعت کم شروع کرده و به تدریج به سرعت راه رفتن تان بیفزایید. راه رفتن نوعی ورزش هوازی است که ضربان قلب و گردش خون را افزایش می دهد و قلب را تقویت می کند. در نتیجه اکسیژن و مواد مغذی بیشتری به ارگان های بدن می رسد. علاوه براین توانایی شش ها برای دریافت اکسیژن را افزایش داده و فشار خون و چربی های بدن را کاهش می دهد.
● حوصله ورزش ندارید؟
هنگام ورزش کردن فیلم ببینید
اگر حس و حال ورزش ندارید می توانید برای سریع تر گذراندن آن به طور همزمان کارهای مورد علاقه تان را انجام دهید. برای مثال زمانی که درحال استفاده از تردمیل هستید می توانید درگوشی تلفن یا تبلت تان یک فیلم نگاه کنید یا هنگامی که مشغول راه رفتن هستید می توانید به دوست یا یکی از افراد فامیل تلفن کنید. همچنین وقتی درحال پا زدن روی دوچرخه ثابت هستید می توانید کتاب بخوانید. به این صورت گذر زمان را حس نخواهید کرد و تا چشم به هم بگذارید به اندازه کافی ورزش کرده اید.
● وقت ورزش کردن ندارید؟
پیاده سرکار بروید
برای انجام دادن فعالیت بدنی و ورزش همیشه نیاز به زمان خاص، لباس و وسایل ورزشی وجود ندارد. حتی کوچک ترین فعالیت و حرکت بدنی هم از اهمیت برخوردار است. در محل کارتان هر یک ساعت یک بار از صندلی خود بلند شوید و به خود کش و قوسی بدهید. بعد به طرف آب سردکن بروید و آب بنوشید. در ساعت ناهار هم برای مدت کوتاهی سریع راه بروید. سعی کنید به جای استفاده از اتومبیل از دوچرخه استفاده کنید یا پیاده به محل کار بروید.
● هیجان ندارید؟
ورزش های جدید را امتحان کنید
دکتر گوردن توماسلی، مدیر گروه قلب دانشگاه جان هاپکینز می گوید: «اگر ورزش کردن برایتان حالت انجام وظیفه پیدا کند به احتمال زیاد دیگر آن را انجام نخواهید داد. ورزش ها و فعالیت های بدنی مختلفی را امتحان کنید تا بالاخره فعالیت مورد علاقه خود را پیدا کنید.» شاید ورزش کردن در باشگاه ورزشی یا کلاس ایروبیک پس از مدتی برایتان کسل کننده و باعث شود که انگیزه خود را از دست بدهید. حتی ترس را کنار بگذارید و ورزش های مهیج مانند اسکی و اسکیت یا ورزش های آرامش بخش مانند شنا و یوگا را امتحان کنید.
● زنگ خطر کی به صدا در می آید؟
از پزشک خود سؤال کنید که ضربان قلب تان در هنگام ورزش کردن چقدر باید باشد. سپس زمانی که فعالیت بدنی دارید ضربان قلب تان را اندازه بگیرید. اگر خیلی کند باشد به این معنی است که از ورزش تان سود چندانی نبرده اید. اگر بیش از حد سریع باشد یعنی شما درمعرض خطر عوارض قلبی قرار دارید. پزشکان بیشتر اوقات به افراد مبتلا به بیماری های قلبی اجازه می دهند هر زمان که می خواهند شروع به ورزش کنند اما افرادی که دچار ضربان قلب نامنظم یا گرفتگی رگ های قلبی هستند ابتدا باید با استفاده از دارو وضعیت خود را بهبود بخشند. مراکز توانبخشی هم می توانند بسیار کمک کننده باشند. یک متخصص می تواند برنامه ورزشی مناسبی را برای فرد فراهم کند و در هنگام ورزش مراقب باشد تا خطری او را تهدید نکند. اگر با ورزش کردن احساس درد، تنگی نفس و خستگی شدید می کنید همان لحظه ورزش را متوقف کنید و قبل از شروع دوباره با پزشک خود مشورت کنید. ممکن است برای بررسی وضعیت و جلوگیری از مشکلات جدید لازم باشد چند تست انجام دهید.
● ممکن است وسط ورزش سکته کنید؟
متخصصان معتقدند ورزش کردن در بیشتر مواقع برای افراد مبتلا به بیماری های قلبی مانند ضربان غیرمعمول قلب یا نجات یافتگان از سکته قلبی مفید است. با این حال ممکن است که باز هم قبل از ورزش احساس نگرانی پیدا کنید. حتما تاکنون درمورد داستان های نگران کننده افرادی که در هنگام دویدن یا تنیس بازی کردن دچار سکته قلبی شده اند، شنیده اید. تکلیف چیست؟ دکتر استز می گوید: رسانه ها همیشه این داستان ها را انعکاس می دهند. این رویدادها خیلی غم انگیز است اما در حقیقت تعداد افرادی که در خانه خود سکته می کنند با تعداد افرادی که در هنگام ورزش سکته می کنند قابل مقایسه نیست و سکته در زمان ورزش خیلی کمتر است.
دکتر توماسلی معتقد است داشتن مشکل قلبی باعث نمی شود که اجازه ورزش کردن نداشته باشید. بلکه فقط لازم است قبل از شروع به ورزش توسط پزشک معاینه شوید. ممکن است متخصص قلب لازم بداند که قبل از ورزش چند تست روی شما انجام دهد و یا نکاتی را به شما گوشزد کند. همچنین لازم است که ابتدا با سرعت کمتر و ورزش های سبک تر شروع به کار کنید. اگر اضافه وزن شدید داشته باشید و ناگهان شروع به انجام ورزش های سنگین کنید تنظیم هورمون هایتان به هم خواهد ریخت. اگر مبتلا به ضربان قلب غیرمعمول هستید، شروع ناگهانی ورزش های شدید یا ورزش کردن برای مدت طولانی می تواند باعث ایجاد عوارض شود. به جای این کار بهتر است ۵ تا ۱۰ دقیقه ورزش در روز را شروع کرده و به تدریج به زمان آن بیفزایید.
منبع:yjc.ir
● چه نوع ورزشی مناسب حال شماست؟
پزشکان به بیماران قلبی توصیه می کنند ورزش های هوازی و قدرتی را در برنامه هفتگی خود بگنجانند. برای این کار لازم است که در هر هفته حداقل ۱۵۰ دقیقه را به ورزش هوازی ملایم مانند سریع راه رفتن اختصاص دهید یا برای حداقل ۷۵ دقیقه به ورزش های هوازی شدید مانند دویدن بپردازید. علاوه براین برای تقویت ماهیچه های خود بهتر است که ۲روز در هفته یا بیشتر از وزنه های مختلف یا ورزش های استقامتی استفاده کنید. هرچقدر حجم ماهیچه ها بیشتر باشد بدن کالری بیشتری می سوزاند. علاوه براین تقویت ماهیچه ها به کنترل سطح قند خون کمک می کند. بنابراین این نوع ورزش ها برای افراد مبتلا به دیابت بسیار مفید هستند. اگر۱۵۰ دقیقه ورزش هوازی یا ۷۵ دقیقه ورزش قدرتی شما را وحشت زده می کند به این ۵ پیشنهاد توجه کنید:
● ۱۵۰ دقیقه زیاد است؟
زمان را تقسیم کنید
۱۵۰ دقیقه ورزش هوازی در هفته را می توانید به ۵ روز در هفته و هربار ۳۰ دقیقه تقسیم کنید. هر ۳۰ دقیقه را نیز می توانید به ۳ دور ۱۰ دقیقه ای در روز تقسیم کنید البته این موضوع بستگی به وضعیت شما و شدت ورزش ها دارد. ورزش های سبک را بهتر است پشت سر هم انجام دهید و میان ورزش های سنگین وقفه ایجاد کنید تا به بدنتان فشاری وارد نشود.
● وسایل ورزشی گران هستند؟
راه رفتن را امتحان کنید
قدم زدن یکی از بهترین انتخاب هاست. برای انجام دادن آن جز یک جفت کفش ورزشی به هیچ وسیله دیگری احتیاج ندارید و می توانید در هر جایی آن را انجام دهید. بهتر است که ابتدا با سرعت کم شروع کرده و به تدریج به سرعت راه رفتن تان بیفزایید. راه رفتن نوعی ورزش هوازی است که ضربان قلب و گردش خون را افزایش می دهد و قلب را تقویت می کند. در نتیجه اکسیژن و مواد مغذی بیشتری به ارگان های بدن می رسد. علاوه براین توانایی شش ها برای دریافت اکسیژن را افزایش داده و فشار خون و چربی های بدن را کاهش می دهد.
● حوصله ورزش ندارید؟
هنگام ورزش کردن فیلم ببینید
اگر حس و حال ورزش ندارید می توانید برای سریع تر گذراندن آن به طور همزمان کارهای مورد علاقه تان را انجام دهید. برای مثال زمانی که درحال استفاده از تردمیل هستید می توانید درگوشی تلفن یا تبلت تان یک فیلم نگاه کنید یا هنگامی که مشغول راه رفتن هستید می توانید به دوست یا یکی از افراد فامیل تلفن کنید. همچنین وقتی درحال پا زدن روی دوچرخه ثابت هستید می توانید کتاب بخوانید. به این صورت گذر زمان را حس نخواهید کرد و تا چشم به هم بگذارید به اندازه کافی ورزش کرده اید.
● وقت ورزش کردن ندارید؟
پیاده سرکار بروید
برای انجام دادن فعالیت بدنی و ورزش همیشه نیاز به زمان خاص، لباس و وسایل ورزشی وجود ندارد. حتی کوچک ترین فعالیت و حرکت بدنی هم از اهمیت برخوردار است. در محل کارتان هر یک ساعت یک بار از صندلی خود بلند شوید و به خود کش و قوسی بدهید. بعد به طرف آب سردکن بروید و آب بنوشید. در ساعت ناهار هم برای مدت کوتاهی سریع راه بروید. سعی کنید به جای استفاده از اتومبیل از دوچرخه استفاده کنید یا پیاده به محل کار بروید.
● هیجان ندارید؟
ورزش های جدید را امتحان کنید
دکتر گوردن توماسلی، مدیر گروه قلب دانشگاه جان هاپکینز می گوید: «اگر ورزش کردن برایتان حالت انجام وظیفه پیدا کند به احتمال زیاد دیگر آن را انجام نخواهید داد. ورزش ها و فعالیت های بدنی مختلفی را امتحان کنید تا بالاخره فعالیت مورد علاقه خود را پیدا کنید.» شاید ورزش کردن در باشگاه ورزشی یا کلاس ایروبیک پس از مدتی برایتان کسل کننده و باعث شود که انگیزه خود را از دست بدهید. حتی ترس را کنار بگذارید و ورزش های مهیج مانند اسکی و اسکیت یا ورزش های آرامش بخش مانند شنا و یوگا را امتحان کنید.
● زنگ خطر کی به صدا در می آید؟
از پزشک خود سؤال کنید که ضربان قلب تان در هنگام ورزش کردن چقدر باید باشد. سپس زمانی که فعالیت بدنی دارید ضربان قلب تان را اندازه بگیرید. اگر خیلی کند باشد به این معنی است که از ورزش تان سود چندانی نبرده اید. اگر بیش از حد سریع باشد یعنی شما درمعرض خطر عوارض قلبی قرار دارید. پزشکان بیشتر اوقات به افراد مبتلا به بیماری های قلبی اجازه می دهند هر زمان که می خواهند شروع به ورزش کنند اما افرادی که دچار ضربان قلب نامنظم یا گرفتگی رگ های قلبی هستند ابتدا باید با استفاده از دارو وضعیت خود را بهبود بخشند. مراکز توانبخشی هم می توانند بسیار کمک کننده باشند. یک متخصص می تواند برنامه ورزشی مناسبی را برای فرد فراهم کند و در هنگام ورزش مراقب باشد تا خطری او را تهدید نکند. اگر با ورزش کردن احساس درد، تنگی نفس و خستگی شدید می کنید همان لحظه ورزش را متوقف کنید و قبل از شروع دوباره با پزشک خود مشورت کنید. ممکن است برای بررسی وضعیت و جلوگیری از مشکلات جدید لازم باشد چند تست انجام دهید.
● ممکن است وسط ورزش سکته کنید؟
متخصصان معتقدند ورزش کردن در بیشتر مواقع برای افراد مبتلا به بیماری های قلبی مانند ضربان غیرمعمول قلب یا نجات یافتگان از سکته قلبی مفید است. با این حال ممکن است که باز هم قبل از ورزش احساس نگرانی پیدا کنید. حتما تاکنون درمورد داستان های نگران کننده افرادی که در هنگام دویدن یا تنیس بازی کردن دچار سکته قلبی شده اند، شنیده اید. تکلیف چیست؟ دکتر استز می گوید: رسانه ها همیشه این داستان ها را انعکاس می دهند. این رویدادها خیلی غم انگیز است اما در حقیقت تعداد افرادی که در خانه خود سکته می کنند با تعداد افرادی که در هنگام ورزش سکته می کنند قابل مقایسه نیست و سکته در زمان ورزش خیلی کمتر است.
دکتر توماسلی معتقد است داشتن مشکل قلبی باعث نمی شود که اجازه ورزش کردن نداشته باشید. بلکه فقط لازم است قبل از شروع به ورزش توسط پزشک معاینه شوید. ممکن است متخصص قلب لازم بداند که قبل از ورزش چند تست روی شما انجام دهد و یا نکاتی را به شما گوشزد کند. همچنین لازم است که ابتدا با سرعت کمتر و ورزش های سبک تر شروع به کار کنید. اگر اضافه وزن شدید داشته باشید و ناگهان شروع به انجام ورزش های سنگین کنید تنظیم هورمون هایتان به هم خواهد ریخت. اگر مبتلا به ضربان قلب غیرمعمول هستید، شروع ناگهانی ورزش های شدید یا ورزش کردن برای مدت طولانی می تواند باعث ایجاد عوارض شود. به جای این کار بهتر است ۵ تا ۱۰ دقیقه ورزش در روز را شروع کرده و به تدریج به زمان آن بیفزایید.
منبع:yjc.ir