مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

با این شیوه گفتگو، همسرتان را از دست می دهید

[ad_1]

به گزارش ستاره ها؛ معمولا در دوران نامزدی و سال های اول زندگی مشترک زن و شوهر از این که حتی ساعت ها با یکدیگر گفتگو کنند لذت می برند و هنگام گفتگو برای این که علاقه شان را به یکدیگر نشان دهند و رضایت یکدیگر را جلب کنند نهایت سعی و تلاش شان را می کنند اما بعضی از زوج ها وقتی چند سال از زندگی مشترک شان زیر یک سقف می گذرد، سر هر موضوعی حتی ساده ترین و پیش پا افتاده ترین موارد هم کارشان به بحث، کشمکش دلخوری و در نهایت دعوا و قهر کشیده می شود.


اگر شما هم از آن دسته زن و شوهرهایی هستید که زیاد با همسرتان بحث می کنید و کارتان به کشمکش و جدل می کشد، حتما گمان می کنید با این روش مشکلات تان حل می شود و روزی به نتیجه دلخواه تان خواهید رسید اما تا به حال به این فکر کرده اید که اصلا چرا بیشتر گفتگوهای تان منجر به بحث و دعوا می شود و با وجود این همه بحث و کشمکش چرا مشکلات تان تمامی ندارد؟

فروغ شجاعی کارشناس ارشد روانشناسی، پژوهشگر و متخصص در حوزه کودک و خانواده با سابقه چندین ساله در زمینه زوج درمانی معتقد است در مشاجرات لفظی بین زن و شوهرها معمولا موضوع مورد اختلاف باعث بحث و کشمکش نمی شود بلکه شیوه گفتگو نحوه بیان نظرات و لحن افراد است که سبب رنجش و موضع گیری می شود و در نهایت کار زوجین را به بحث و دعوا می کشاند. او در این باره به نکات جالبی اشاره می کند که در ادامه می خوانیم.

 

پنج شیوه اشتباه در گفتگو با همسر

وجود تعارض در رابطه طبیعی است

یکی از اشتباهات رایج بین بیشتر زوج ها این است که فکر می کنند زوج های خوشبخت هرگز با یکدیگر تعارض ندارند و مشاجره ای بین آنها رخ نمی دهد. در صورتی که این مسئله فقط و فقط یک تصور غلط است. مگر رابطه بدون تعارض هم می شود؟ وجود تعارض بین زوج ها امری طبیعی است چرا که یک زوج از دو خانواده متفاوت با سبک های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی، سیاسی و حتی سبک های فرزندپروری اعمال شده متفاوت هستند. هر کدام از آنها ویژگی های شخصیتی، عادات، رفتار، انتظارات، نیازها، تمایلات منحصر به خودشان را دارند.

 

از این رو نحوه نگرش و تحلیل شان از مسائل و همچنین شیوه پاسخ دهی و رفتارشان با یکدیگر متفاوت خواهد بود. تحقیقات نشان داده خواهر و برادرهای تنی و حتی دو قلوهای همسان هم از نظر شخصیتی با یکدیگر تفاوت دارند پس چطور می توان انتظار داشت یک زوج با توجه به موارد ذکر شده دارای سلایق، خواسته ها و انتظارات یکسان باشند؟

چگونگی بحث و گفتگو را دریابید

تفاوت در ویژگی ها، علایق، نیازها، دیدگاه ها و ... طی رابطه، خواه ناخواه تعارض ایجاد خواهد کرد؛ پس وجود تعارض در رابطه خط قرمز نیست بلکه چگونگی بحث درباره اختلافات و خواسته هاست که زوج ها را دچار اختلاف می کند و رفته رفته آنها را به سوی دلزدگی، سردی عاطفی و در پایان به طلاق می کشاند. در اینجا با ارائه مثال هایی به چند مورد از خطرناک ترین اشتباهات رایجی که معمولا زوجینی که رابطه زناشویی پر تنشی دارند در شیوه بحث و گفتگو آنها را مرتکب می شوند، اشاره می کنیم.

آغاز خشونت بار

آغاز تهاجمی و پرخاشگرانه گفتگو که معمولا همراه با کنایه، سرزنش و توهین است، یکی از بدترین روش های گفتگو بین زوج هاست. چنانچه بحثی با این نشانه ها آغاز شود، به طور حتم نتیجه ای جز مشاجرات خانمانسوز در پی نخواهد داشت.

مثال (1): زوجی را فرض کنید که قرار است شب مهمان داشته باشند و کارهایی را که باید انجام شود با یکدیگر تقسیم کرده اند. طبق قرار، انجام خرید بیرون از منزل به عهده زن و تمیز کردن آشپزخانه به عهده مرد است. زن بیرون می رود تا خریدها را انجام دهد و در این فاصله مرد باید کف آشپزخانه را تمیز کند اما به جای آن تلویزیون را روشن می کند و به تماشای فوتبال تمی نشیند.

زن پس از خرید به خانه بر می گردد و می بیند مرد کف آشپزخانه را تمیز نکرده و در حال تماشای فوتبال است. زن می گوید: «تو همیشه آدم خودخواه و وظیفه نشناسی هستی، هر کاری را به تو می سپارم به بدترین نحوه ممکن انجام می دهی، من دیگر امیدی به تغییر تو ندارم.»

این جملات تنها خشم را به طرف مقابل منتقل می کند و در پی آن کار به بحث ها و جدل های جدی کشیده می شود و دلخوری های عمیقی بین زوجین به وجود می آید. بهتر است در چنین موقعیتی زن به شوهرش بگوید: «من انتظار داشتم وقتی رسیدم خونه تو هم کاری رو که قرار بود انجام بدی، تموم کرده باشی ولی الان ناراحتم از دستت. ممنون می شم هر چه زودتر کاری رو که باید انجام می دادی رو تموم کنی.»

 

پنج شیوه اشتباه در گفتگو با همسر

حضور چهار مهاجم خطرناک

چهار عنصر مخرب در رابطه و گفتگو وجود دارد. اصولا این مهاجمان تخریبگر همسو با یکدیگر برای تخریب رابطه می تازند. این چهار مهاجم عبارتند از ایرادگیری، بی احترامی، حالت دفاعی و دیوار سنگی.

ایرادگیری از همدیگر

زوج ها در زندگی و رابطه با همسرشان می توانند از بعضی از رفتارهای او گلایه داشته باشند ولی ایرادگیری عاملی است مخرب که روی رابطه شان تاثیرات منفی زیادی می گذارد. البته توجه داشته باشید که گلایه با ایرادگیری متفاوت است. گلایه ابراز ناراحتی فرد از یک عمل خاص است.

در مثال (1): زنی که از خرید برمی گردد اگر بگوید: «من از این که تو کف آشپزخانه را تمیز نکردی ناراحت هستم.» از عملکرد همسرش گلایه کرده و به نحوه رفتار و عملکرد او انتقادی وارد کرده ولی اگر بگوید: «تو همیشه آدم بی مسئولیتی هستی و کارهایی که به تو می سپارم را انجام نمی دهی.» از همسرش ایراد گرفته و با مورد خطاب قرار دادن او، همسر را نشانه گرفته است. در ایرادگیری، کل شخصیت طرف مقابل زیر سوال می رود که سهم مهلکی برای ارتباط است.

بی احترامی به یکدیگر

این عمل با تمسخر، کنایه، پشت چشم نازک کردن، پوزخند، سرزنش و اهانت همراه است.

 

مثال (2): زنی به شوهرش می گوید: «لباس هایت را از روی زمین جمع کن، خانه را تازه مرتب کرده ام.» مرد در جواب او می گوید: «حالا نه این که تو خیلی هم تمیزی؟ شدی پوست و استخوان از بس بشور بساب کردی (همراه با پوزخند).» این نحوه گفتگو، حس تنفر را در طرف مقابل ایجاد می کند. زمانی که چنین حسی منتقل می شود، حل مشکل سخت تر و گاهی ناممکن می شود. بی احترامی افکار منفی درباره شریک زندگی را تشدید می کند. بهتر است در این موقعیت شوهر در پاسخ به زنش بگوید: «بگذار کارم تمام شو د، لباس ها را جمع می کنم.»

حالت دفاعی گرفتن

زمانی که هنگام بحث یکی از زوجین به سوی دیگری هجوم می آورد و زوجی که مورد تهاجم قرار گرفته عقب نشینی یا معذرت خواهی نمی کند بلکه حالت دفاعی به خود می گیرد به طور غیرمستقیم به طرف مقابل می گوید: «مشکل من نیستم بلکه تو هستی.»

در مثال (2) اگر زن در جواب مرد بگوید: «خب آخه من دستم درد می کنه نمی تونم زیاد کار کنم.» یا بگوید: «من خونه رو تمیز نمی کنم؟ هفته پیش کل خونه رو خونه تکونی نکردم؟» حالت دفاعی تعارض تشدید می شد و بحث و جدل بالا می گیرد.

کشیدن دیوار سنگی دور خود

مثال (3): شوهری را در نظر بگیرید که هر زمان از سر کار بر می گردد با ایرادگیری های همسرش روبرو می شود و برای فرار از این موقعیت ناخوشایند خود را پشت روزنامه، مجله، لپ تاپ یا گوشی همراهش مخفی می کند، مانند فردی که پشت سنگرش خود را محفوظ کرده باشد. این رفتار مردان امروزی که هنوز به خانه نرسیده لپ تاپ شان را روشن می کنند یا خود را با گوشی و تبلت شان سرگرم می کنند تا صفحات اجتماعی شان را چک کنند به خوبی بیانگر این حالت است.

در این زمان هر قدر زن اعتراض کند و داد و فریاد بزند، تغییری در حالت مرد ایجاد نمی شود، گویی مرد گوش هایش را بسته و نمی شنود. این حالت تا جایی ادامه پیدا می کند که زن ناامید می شود و اتاق را ترک می کند.

یکی دیگر از نشانه های مردی که دیواری سنگی به دور خود کشیده است این گونه نمایان می شود که وقتی زن با او حرف می زند، به این طرف و آن طرف نگاه می کند، چشم به زمین می دوزد و علائمی که نشان دهنده شنونده فعال است را به طرف مقابل نمی دهد. این حالت در مردان بیشتر از زنان دیده می شود.

 

پنج شیوه اشتباه در گفتگو با همسر

پیامدهای بحث و کشمکش بیش از حد

شاید بعضی از زن و شوهرهایی که زیاد با هم دعوا و مشاجره لفظی دارند برای فرار از پذیرش اشتباهات و ایجاد تغییر برای بهبود کیفیت رابطه توجیه شان این باشد که دعوا، بحث و کشمکش نمک زندگی است و زندگی بدون اینها نمی شود اما باید این نکته را بدانید که وقتی شدت و میزان گفتگوهای پرتنش و بحث و جدل های کلامی ناخوشایند در زندگی مشترک بالا می رود هم به شما و هم رابطه تان آسیب های جدی و جبران ناپذیری وارد می شود.

هم جسم و هم روان تان پریشان می شود

افراد هنگامی که در یک بحث تنش زا قرار می گیرند به سرعت ضربان قلب شان بالا می رود، همچنین آدرنالین خون شان افزایش پیدا می کند و در مواردی هم بدن شان به شدت عرق می کند. هنگامی که بدن در این حالت قرار می گیرد، توانایی فرد در پردازش اطلاعات کاهش می یابد و حل مشکل به طور منطقی دشوار خواهد شد. چنانچه فرد مدام از نظر جسمانی در این حالت قرار بگیرد، از نظر عاطفی دچار پریشانی خواهدش د و بدن او به مرور زمان فرسوده خواهد شد. تحقیقات نشان داده زوج هایی که یکدیگر را تحقیر می کنند بیشتر از سایر افراد دچار بیماری های عفونی مثل سرماخوردگی، آنفلوآنزا و ... می شوند.

اقدامات جبرانی هم کارساز نخواهد شد

اقدامات جبرانی به اقداماتی گفته می شود که زوج ها برای جلوگیری از تشدید تنش ضمن بحث در پیش می گیرند تا وقفه ای در بحث حاصل شود. گاهی اوقات زوج های خوشبخت به طور تجربی یا ناخودآگاه اقدامات کودکانه، شوخ طبعانه یا هر آنچه کلام و رویکردی آشتی جویانه را مخابره کند، بسیار ظریف در پیش می گیرند و اصولا در این راستا موفق عمل می کنند ولی در زوج های ناموفق گاهی این اقدامات جبرانی در بحث ها و گفتگوها حتی خیلی بیشتر هم استفاده می شود ولی حضور چهار مهاجم (ایرادگیری، بی احترامی، حالت دفاعی و کشیدن دیوار سنگی) به قدری در رابطه پررنگ است که دیگر جایی برای دیدن و شنیدن این اقدامات باقی نماند و همه اقدامات جبرانی با شکست مواجه می شود.

خاطرات گذشته هم تحریف می شود

وقتی رابطه زوج ها به سمت منفی شدن حرکت می کند نه تنها زندگی مشترک امروز و آینده آنها تحت تاثیر قرار می گیرد بلکه گذشته آنها هم در معرض خطر قرار می گیرد؛ یعنی گاهی خاطرات شیرین گذشته آنها تحریف می شود و به خاطره ای تلخ و رنج آور تبدیل می شود یا این که تنها بدترین قسمت های یک خاطره در ذهن آنها تداعی می شود؛ مثلا اگر به یک زوج موفق بگویید که یکی از خاطرات دوران نامزدی خود را تعریف کنند، آنچنان غرق در شور و هیجان می شوند که گویی تمام این اتفاقات چند لحظه پیش رخ داده است.

 

با غرور و سرمستی از احساسات، ایستادگی ها و تلاش های شان برای به هم رسیدن صحبت می کنند ولی یک زوج ناموفق اگر تا چند سال پیش فیلم جشن عروسی خود را می دیدند و به صحنه ای که به خاطر حواس پرتی شوهر که پایش روی دامن عروس مانده و عروس کمی تعادلش را از دست داده می خندیدند، امروز دیدن آن صحنه در فیلم یا تداعی آن، احساس بدی را در هر دو یا یکی از آنها ایجاد می کند؛ مثلا زن با خشم، غضب و دلخوری از آن خاطره یاد می کند و معتقد است شوهرش از عمد این کار را کرده است.

ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است

اگر شما هم جزء آن دسته زن و شوهرهایی هستید که نشانه هایی که گفته شد در رابطه شان به وفور دیده می شود و هنگام بحث و گفتگو مهاجمان خطرناکی که نام بردیم دائما با یکدیگر در حال جنگ و جدل و رو کم کنی هستند باید آگاهانه و با دیدی بازتر به رابطه تان بیندیشید. به یاد داشته باشید تا زمانی که همه چیز واقعا پایان نگرفته، چیزی تمام نشده است. همیشه برای نجات زندگی مشترک امیدی هست. موثرترین و کارآمدترین توصیه ای که به شما می کنیم این است که از متخصصان حوزه خانواده کمک بگیرید تا با شناسایی مشکل، پیدا کردن علل و ریشه مشکلات و همچنین ارائه راهکارهای مفید و کاربردی در راه بهبود رابطه تان شما را یاری بخشند.

 

پنج شیوه اشتباه در گفتگو با همسر

مردان بیشتر در معرض خطرند

مردان در گذشته برای حفظ بقا و تامین نیازهای خود و خانواده شان شکار می کردند. هر مردی که شکارچی بهتری بوده از بقای بهتری برخوردار بوده. در گذشته یک شکارچی خوب بودن در گروی گوش به زنگی و به دنبال آن افزایش ترشح آدرنالین خون بوده است.

پس از گذشت قرن ها هنوز بدن مردها در مقابل پیام جنگ همان گونه عمل می کند. در گذشته یک ببر درنده پیام جنگ را به مرد شکارچی می داده و بدن آن مرد در پاسخ به این پیام جنگ، آدرنالین ترشح می کرده. جالب است بدانید که در زندگی امروزه، یک زن ایرادگیر و سرزنش کننده امروزی پیام جنگ را به مرد امروزی می دهد و بدن او هم در پاسخ به این پیام همان واکنشی را که مرد شکارچی سابق به ببر درنده نشان می داد، از خود نشان می دهد. در واقع بدن مرد چه در مقابل ببر درنده و چه در برابر زن ایرادگیر و سرزنشگر واکنش یکسان نشان می دهد.

مرد در مقابل پیام جنگ که از طریق ایرادگیری، سرزنش و اهانت ارسال می شود یا وارد جنگ می شود و مشاجره می کند یا حالت فرار به خود می گیرد یعنی به دور خود دیوار سنگی می کشد. زنان از نظر تکاملی وظیفه مراقبت و شیردهی به کودک را بر عهده داشته اند و زمانی که این وظیفه را به خوبی انجام می دادند هورمون اکسی توسین در خون شان افزایش پیدا می کرده است.

 

البته داشتن آرامش شرط لازم برای ترشح هورمون اکسی توسین در بدن زن است. از این رو زنان برای این که بتوانند سطح اکسی توسین را در خون شان بالا نگه دارند زودتر خود را از شرایط استرس زا می رهانند تا هر چه سریع تر به آرامش برسند. از این رو معمولا زنان در حین مشاجره یا پس از آن، به مسائل روزمره و برنامه های حال و آینده شان فکر می کنند و زودتر از مردان خود را از حالت پر تنش و استرس زای مشاجره می رهانند.

از این رو کشمکش های زناشویی، مردها را بیشتر از زنان از توان می اندازد. بنابراین، خانم های عزیز باید بیشتر برای بهبود کیفیت رابطه شان تلاش کنند تا بحث، جدل، کشمکش و گفتگوهای پرتنش را به حداقل برسانند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

راه زندگی این خود ما هستیم که به مردم می آموزیم که …راه زندگی این خود ما هستیم که به مردم می آموزیم که چطور با ما رفتار کنند کنترل شوهرتان را اینگونه در دست بگیریدپرشین …کنترل شوهرتان را اینگونه در دست بگیریدچگونه شوهر را تحت کنترل خود درآوریم که دروغ طرز کنارآمدن عروس با خانواده همسربرای مقابله با این استرس، در وهله اول باید متوجه باشید که چه اتفاق‌هایی ممکن است چگونه همسر خود را عاشق تر کنیم ؟ ایران نازچگونه او را عاشق تر کنیم این دستورات مختص به زوج خاصی نیست ؛ اینها ده پیشنهاد جادویی ارتباط با دوست پسر، بعد از ازدواج شهر سوالبا عرض سلام وتحیت و ضمن سپاس از اعتماد شما خواهر گرامی حتی در صورتی که ایشان به شما میگنا امان از سکوت مردانه با کم حرفی شوهرم چه کنم؟خانمی با خوشحالی از سر کار به خانه می‌آید تا به شوهرش خبرهای خوبی بدهد وقتی به خانه بهترین راه برای فراموش کردن یک مقطع زمانی از زندگی با …ابتدا بهتر بود علت و دلیل فراموش کردن یک مقطع زمانی از زندگی خود را مطرح می کردید و پارسینهپارسینه سایت خبری پارسینه آنطور که به نظر می‌رسد دولت رغبتی نسبت به قضایی نازنین بیاتی از دغدغه هایش در سینما گفت دیگر …گفتگو با نازنین بیاتی نازنین بیاتی که در سن کم با فیلم دربند چهره شد، مهمان ایده‌آل آموزش مسایل زناشویی با سبکی جدیداهمیت رابطه جنسی با کیفیت را نباید نادیده گرفت، چون سلامت انسان را بهبود می‌بخشد‎ راه زندگی این خود ما هستیم که به مردم می آموزیم که چطور با اغلب مردم با نا آشنایان رفتار بهتری دارند تا با نزدیکان خویش مردم چگونه با شما رفتار می کنترل شوهرتان را اینگونه در دست بگیریدپرشین پرشیا کنترل شوهرتان را اینگونه در دست بگیریدچگونه شوهر را تحت کنترل خود درآوریم که دروغ نگوید و طرز کنارآمدن عروس با خانواده همسر برای مقابله با این استرس، در وهله اول باید متوجه باشید که چه اتفاق‌هایی ممکن است بیفتد و چگونه همسر خود را عاشق تر کنیم ؟ ایران ناز چگونه او را عاشق تر کنیم این دستورات مختص به زوج خاصی نیست ؛ اینها ده پیشنهاد جادویی است که ارتباط با دوست پسر، بعد از ازدواج شهر سوال با عرض سلام وتحیت و ضمن سپاس از اعتماد شما خواهر گرامی حتی در صورتی که ایشان به شما وعده میگنا امان از سکوت مردانه با کم حرفی شوهرم چه کنم؟ خانمی با خوشحالی از سر کار به خانه می‌آید تا به شوهرش خبرهای خوبی بدهد وقتی به خانه می‌رسد آموزش مسایل زناشویی با سبکی جدید اهمیت رابطه جنسی با کیفیت را نباید نادیده گرفت، چون سلامت انسان را بهبود می‌بخشد‎ بهترین راه برای فراموش کردن یک مقطع زمانی از زندگی با همه ابتدا بهتر بود علت و دلیل فراموش کردن یک مقطع زمانی از زندگی خود را مطرح می کردید و اثراتی که زناشویی وخانواده چگونه شوهرتان را داغ کنید در این جا چهار نکته اساسی را یاد خواهید گرفت که هر زنی باید آن ها را بداند نکاتی که مطمئنا پارسینه پارسینه سایت خبری پارسینه آنطور که به نظر می‌رسد دولت رغبتی نسبت به قضایی کردن


ادامه مطلب ...

۵ اصل برای مدیریت اختلافات خود و همسرتان

جام جم سرا: دفعه بعدی که با همسرتان دچار اختلاف شدید، پنج گام زیر را دنبال کنید تا بتوانید اختلاف‌های میان خود را مدیریت کنید. این هشت گام بر اساس دو عنصر کنترل و احترام طراحی شده‌اند.

گام اول: مفهوم ازدواج را درک کنید
هنگامی که انسان ازدواج می‌کند روابط جدیدی که برای او بوجود می‌آید موجب رشد شخصیتی وی می‌گردد و باعث می‌شود انسان توانایی‌های بالقوه‌اش را به فعل برساند. برای اولین‌بار فردی را در زندگی داریم که همیشه و همه‌جا با ماست و ما را تشویق می‌کند تا نهایت تلاش خود را صورت دهیم.

گام دوم: فقط قادر به ایجاد تغییر در خودتان هستید
باید به این باور رسید که ما تنها قادریم خودمان را تغییر دهیم. اما نکته جالب این‌جاست که به محض این‌که عمل تغییرها را شروع کنیم، محیط اطراف ما نیز شروع به تغییر می‌کند. شاید این طرز فکر به پذیرش همسرمان بسیار کمک کند: «من همسرم را به علت منحصر به فرد بودنش دوست دارم. نمی‌خواهم یک «من» دیگر در خانه داشته باشم. همسرم با وجود تمام تفاوت‌ها و شباهت‌هایی که با من دارد برایم ارزشمند است. هر زمان که من عشقم را به او ابراز کنم، او تبدیل به همان فردی می‌شود که من می‌خواهم. ما هنوز هم اختلاف و مشاجره داریم، اما دست از تلاش برای تغییر دادن یکدیگر برداشته‌ایم.»

گام سوم: زبان عشق
باید کشف کنید زبان عشق همسرتان چیست؟ برای برخی افراد «تأیید شدن» به منزله دریافت حس عشق است و برای برخی دیگر «دریافت هدیه». تا زمانی که همسران زبان عشق یکدیگر را نشناخته باشند، ابراز عشق امری دشوار است.

گام چهارم: یادآوری اشتباهات گذشته، ممنوع
اگر در هنگام بروز اختلاف، مدام اشتباهات گذشته همسرتان را به او یادآوری کنید، قدم چندان مثبتی در راه حل اختلاف برنداشته‌اید. باید با خودتان کنار بیایید تا بتوانید اشتباهات گذشته همسرتان را ببخشید و در همان گذشته دفن کنید.

گام پنجم: دوست باشید
گاهی از برخی افراد می‌شنویم که می‌گویند«بهترین دوست ما همسرمان است». خب، آن‌ها چگونه به چنین جایگاهی رسیده‌اند؟ برای این‌که همسرمان بهترین دوستمان باشد باید تفریحاتمان را با یکدیگر پایه‌گذاری کنیم، با یکدیگر صادق باشیم و تحمل شنیدن حرف‌های صادقانه را نیز داشته باشیم و آرامش‌مان را در وجود یکدیگر ببینیم. بدین ترتیب، در هنگام بروز اختلافات، می‌توانیم همچنان بر دوستی‌ای که سال‌ها برای ایجاد آن زمان گذاشته‌ایم تکیه کنیم.(خانواده سالم)


ادامه مطلب ...

همسرتان را سرکار نگذارید

یک ضدهنجار و معضل بشدت سرزنش شده که از سوی پیشوایان و بزرگان به ویران‌کننده ایمان، زشت‌ترین بیماری، نشانه نفاق، بزرگ‌ترین گناه، سبب خذلان الهی، کم‌کننده رزق و روزی، بدتر از می ‌و قمار و ربا، دری از درهای نفاق، مانع چشیده‌شدن طعم ایمان و سرچشمه همه گناهان تعبیر و عاملش بی‌ایمان و ملعون و مستحق عذاب الهی نامیده شده است.

در قرآن کریم آمده است: تنها کسانی دروغ‌پردازی می‌کنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند. (سوره نحل، آیه 15)‌.

و در آیات دیگری، دروغگو مستحق لعن و سزاوار خشم پروردگار است و هدایت نخواهد شد که این یک وعده الهی است.

مردی از رسول خدا(ص) پرسید: چه عملی سبب دخول در آتش است؟ حضرت فرمود: دروغ، زیرا دروغ سبب فجور و فجور سبب کفر و کفر سبب دخول در آتش است.

در فرهنگ لغات معین در برابر کلمه دروغ چنین عباراتی را می‌خوانیم: سخن ناراست، خلاف حقیقت، قول ناحق و کذب.

آنچه در مذمت دروغ گفته شد شاید قطره‌ای باشد از دریایی که از بزرگان دین و اخلاق گرفته تا فلاسفه و متفکران، همه و همه علیه‌ آن تاخته‌اند؛ در عمل اما، آنچه در سطح جامعه بوضوح قابل رویت است نه‌تنها رواج که همه‌گیرشدن این پدیده شوم اجتماعی است. آشنایی نقل می‌کرد با افتخار البته که من در شبانه‌روز تنها کلمه راستی که از زبانم شنیده می‌شود، شب هنگام و در لحظه ورود به خانه است که وقتی همسرم می‌پرسد: کیه؟ می‌گویم: منم، همین و بس و مابقی‌اش دروغ است و پشت هم‌اندازی و شامورتی بازی.

البته بسیارند کسانی که در روز و شب به وفور دروغ می‌گویند، اما خودشان خبر ندارند، از آنجا که می‌پندارند آنچه از سخن ناراست بر زبان خود جاری می‌کنند، نه دروغ که زرنگ بازی و از زمانه عقب نماندن و اسلوب کاسبی و رسم زندگی است و این همان تبدیل یک ضدارزش به ارزش در سطح جامعه است؛ دروغگو نه تنها مورد شماتت قرار نمی‌گیرد که به عنوان یک انسان موفق با اقبال جامعه نیز مواجه می‌شود.

دستاوردی شوم

دروغ علاوه بر تیرگی و سیاهی‌ای که بر دل و جان گوینده‌اش برجا می‌گذارد، آثار برونی و زیان‌های اجتماعی نیز کم ندارد. بی‌آبرویی، رسوایی، اضطرار، بی‌اعتباری، زائل‌شدن ایمان، بدبینی مردم، فقر، فراموشی، پرده دری و بی‌شرمی از عوارض زیانباری است که دروغ برای گوینده‌اش به ارمغان خواهد آورد؛ ارمغانی شوم.

دروغگو اعتبار و آبرویش را در جامعه از دست خواهد داد، به علت آن که دروغ را ابزار رسیدن به هدف و مطلوبش قرار داده، نوعی شرک خفی را پذیرفته و ایمانش را معامله کرده، دیر یا زود آبرویش بر باد خواهد رفت، سوءظن و بدبینی مردم را بر خود برمی‌انگیزاند، اعتباری ندارد و فقر گریبانش را می‌گیرد، شرم و حیایش تباه می‌شود و بر اثر مکرر دروغ گفتن، فراموش کار می‌شود و مضحکه خاص و عام.

آثار منفی اجتماعی‌اش اما شاید پررنگ‌تر باشد، بخصوص که قبحش را از بین می‌برد و نهادینه‌اش می‌کند در بین اقشار، خصوصا کودکان و نوجوانان و چون نهادینه شود و سامان گیرد، حس اعتماد عمومی جامعه را یکسره نابود می‌کند و این بی‌اعتمادی، انواع و اقسام ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی را با خود به همراه خواهد آورد؛ دستاوردی شوم.

حضرت علی(ع) می‌فرماید: دروغگو با مرده برابر است؛ زیرا برتری انسان زنده بر مرده این است که مردم به او اعتماد می‌کنند و برای سخن او ارزش قائل هستند، اما هنگامی که به سخن او اعتمادی نباشد، زندگی او پوچ و باطل است.

گناهی که توجیه ندارد

شگفتا که با وجود تاکیدات بی‌شمار شرع مقدس بر راستی و درستی و پرهیز از ناراستی و دروغ، عده‌ای با تمسک به برخی احکام، حقیقت را وارونه جلوه داده برای آسمان و ریسمان بافتن خود حجت شرعی می‌تراشند. به طور مثال عنوان می‌کنند که تقیه مجوزی است برای دروغ گفتن یا اسلام دروغ مصلحتی را جایز شمرده و حتی توصیه کرده است.

در دین اسلام، دروغ از منظر اخلاق از بزرگ‌ترین گناهان است و به لحاظ شرعی از حرام‌های مسلم. از دیدگاه تمام مراجع تقلید دروغ مصلحتی هم اگر توجیهی برای دروغ منفعتی باشد حرام است. اسلام تقیه را تنها در مقام اضطرار و اکراه جایز دانسته، آن هم با شرایطی تعریف شده.

یک پژوهشگر علوم دینی، تقیه را با دروغ کاملا متفاوت می‌داند و می‌گوید: برای آن که کلامی دروغ تلقی شود، دو پایه و دلیل اصلی نیاز است؛ دروغ خبر و دروغ مخبر یعنی هم اصل خبر دروغ باشد و هم گوینده به آن باور نداشته باشد در حالی که در تقیه ممکن است سخنی گفته شود که ظاهری دارد، اما مقصود گوینده چیز دیگری باشد و شنونده تنها متوجه همان ظاهر سخن شود. به عبارت دیگر، در تقیه گوینده به آنچه می‌گوید اعتقاد دارد، اما آنچه خبر می‌دهد دوپهلو است.

حجت‌الاسلام عبدالله جلالی در گفت‌وگو با جام‌جم در‌باره خط قرمزهای اسلام درباره دروغ اظهار می‌دارد: شرع مقدس در مواردی دروغ گفتن را جایز می‌شمرد، اما با شرایط و تعریف خاص خودش. مثلا در روایات آمده است انسان می‌تواند به سبب خطر مالی و جانی سنگینی که تهدیدش می‌کند، دروغ بگوید، اما به شرطی که واقعا جانش در خطر باشد یا منظور از خطر مالی، چالشی است که تمام هستی و زندگی یک فرد را زیر و رو کند، وگرنه در هر معامله‌ای ضرر و زیان وجود دارد و به هیچ عنوان کسی حق ندارد با این توجیه که ممکن است ضرر کند دروغ بگوید.

در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است خداوند دروغ گفتن را برای اصلاح بین مردم دوست دارد. (میزان الحکمه، حدیث17474)‌

حجت‌الاسلام جلالی فلسفه این روایت را اولویت قائل‌شدن برای یک مصلحت والاتر که همان نبود دشمنی و کینه میان انسان‌هاست، ذکر می‌کند و می‌گوید: شرع مقدس زمینه و بستری فراهم کرده که اگر فردی می‌تواند با مهارت، صلحی را بین دو انسان برقرار سازد حتی با گفتن دروغ، این مهم را انجام دهد.

مدیر شبکه قرآن و معارف سیمای قم تاکید می‌کند که مهم، مهارت و تکنیک میانجی است که چگونه دل دو طرف دعوا به هم نزدیک و دشمنی‌ها را به دوستی تبدیل کند.

دفع شر ظالمان و غالب‌شدن بر دشمنان از دیگر مواردی است که در شرایط اضطرار برای دستیابی به آن می‌توان به دروغ متوسل شد.

همسرتان را سر کار نگذارید

و باز در روایتی آمده است؛ انسان در برابر تقاضاهای همسر که بالاتر از توانش و خارج از عرف باشد، اجازه دارد برای راضی‌کردن او به مصلحت روی آورد و با وعده‌های امیدوارکننده قانع اش کند.

حجت‌الاسلام جلالی اما، وعده‌های پوچ و توخالی را باعث فروریختن دیوار اعتماد میان زن و شوهر می‌داند و یادآور می‌شود: شوهر زمانی می‌تواند برای به دست آوردن دل همسرش قول و قراری با او بگذارد که خودش نیز تمام توان و قوه‌اش را به کار گیرد و از هیچ کوششی دریغ نکند.

این پژوهشگر علوم دینی با انتقاد از این که گاهی وقت‌ها جایگاه اصل و فرع در روابط ما عوض می‌شود، ادامه می‌دهد: وعده‌های این چنینی میان زن و شوهر نباید زیاد شود چراکه زندگی بر اصل صداقت و راستی است. متاسفانه گاهی آن قدر به استثناها شاخ و برگ می‌دهیم که اصل مساله زیر سوال می‌رود. اسلام اگر چنین اجازه‌ای را به مرد داده، فقط برای این است که او فرصت بیشتری در اختیار داشته باشد برای تامین نیازها و خواسته‌های همسرش و گرنه اعتماد و صداقت میان افراد خانواده به هیچ عنوان نباید خدشه‌دار شود.

غیر از این چند مورد که مختصر به آن پرداخته شد، اسلام در هیچ گزینه دیگری دروغ را مجاز نمی‌شمارد و همه آنچه میان عامه مشهور است به دروغ‌های مصلحتی، دروغ‌های منفعتی است که دروغگویان برای سرپوش گذاشتن بر عمل زشت خود نام دیگری بر آن نهاده‌اند.

مواجهه جامعه با چالش ایمانی

دروغ مذموم است، چه از دیدگاه شرع و چه از منظر عقل، عوارض شوم هم بسیار دارد؛ در جامعه ما اما نه‌تنها به وفور شنیده می‌شود که حتی تبدیل به یک ارزش و هنجار هم شده است. چه عواملی دست به دست هم داده‌اند تا قبح دروغ در میان مردم از بین برود و باوجود نهی شدن، مانوس و مالوف با آن باشند.

به اعتقاد حجت‌الاسلام جلالی، جامعه ما هم‌اکنون با یک چالش ایمانی روبه روست. باور به حضور خداوند و نظارتش بر اعمال و گفتار کمرنگ شده و همین ضعف ایمان، کلید دروغ گفتن است. انسانی که باور ندارد روزی باید پاسخگوی کردار و گفتارش باشد، قطعا به گناه و از جمله دروغ مبتلا می‌شود.

مدیر شبکه قرآن و معارف سیمای قم با تاکید بر این که تظاهر به گناه نباید در جامعه رواج پیدا کند، می‌گوید: برخی از مردم خیال می‌کنند با تمسک به دروغ می‌توانند خیلی زود و براحتی به خواسته‌هایشان برسند و این یکی از وسوسه‌های شیطان است. ما شیطان را دست‌کم می‌گیریم؛ شیطانی که قرآن از آن به عنوان دشمن مبین یاد می‌کند.

جامعه باید حساس شود

حجت‌الاسلام جلالی پیشنهاد می‌دهد در مواجهه با انسان‌های دروغگو، آموزش و ارشاد در پیش گرفته شود و نتایج و فواید دروغ و راستی به تفکیک برای اقشار جامعه مورد واکاوی قرار بگیرد.

این دین پژوه اضافه می‌کند: دروغ می‌تواند انسان را حتی تا مرحله مرگ پیش ببرد. باید عوارض و پیامدهای دروغ را که اصلی ترینش فساد ایمان است برای مردم توضیح داد. راهکار دیگر حساس‌شدن جامعه به دروغ است. امر به معروف و نهی از منکر تنها در حجاب و عفاف خلاصه نمی‌شود. هر فردی اگر در اطرافیانش کسی را می‌بیند که زبان به دروغ گشوده، باید مقابلش بایستد و تذکر دهد. این تذکرها می‌تواند راه را بر دروغ ببندد.

وی به والدین توصیه می‌کند نزد فرزندان‌شان از هرگونه دروغگویی بپرهیزند که اگر کودک از درون خانواده با دروغ انس بگیرد، پس از ورودش به اجتماع و تاثیرپذیری از دیگر دروغگویان، این صفت مذموم در وجودش نهادینه می‌شود.

محسن محمدی ‌/‌ جام‌جم


ادامه مطلب ...

هرگز با این ۹ روش با همسرتان رفتار نکنید

جام جم سرا به نقل از ایسنا: ریحانه ایزدی با بیان این مطلب اظهارکرد: اگر می‌خواهید راحت زندگی کنید،‌ در صدد تغییر کسی بر نیایید. تلاش کنید در رابطه با دیگران و عادات و رفتارهایشان،‌ از سه راهکار «بشناسید، بپذیرید و مدیریت کنید» بهره ببرید.

وی درباره روشهای اشتباه مورد استفاده زوج‌های جوان برای تغییر دادن رفتار همسرشان، گفت: یکی از این روشها« اجبار»است. گاهی می‌خواهیم به هر قیمتی که شده رفتار همسرمان را تغییر دهیم، بنابراین به اهرم زور متوسل می‌شویم و از قدرتمان استفاده می‌کنیم. این قدرت نمایی از اخم کردن شروع می‌شود و تا کتک کاری و تهدید به جدایی نیز پیش می‌رود.

این روانشناس تاکید کرد: جنگ قدرت اگر تغییری هم ایجاد کند، تغییری ظاهری و از روی ترس است و تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که قدرت دست شماست! در هر جنگ قدرتی، یک برنده هست و یک بازنده و شخص بازنده (ترسیده) هر زمان فرصتی پیدا کند به رفتار خود برمی‌گردد و در صدد تلافی برمی‌آید تا مرهمی بر احساسات جریحه دارشده خود بگذارد. بنابراین باید به دنبال راه حل‌های برد – برد بود که در آن هر دو طرف برنده باشند.

ایزدی با بیان اینکه «تکرار» یکی دیگر از روش‌های به کار گرفته شده برای تغییر همسر است، گفت: در بعضی مواقع برای تغییر رفتار همسرمان، به تکرار بیش از حد متوسل می‌شویم و مرتب رفتار فرد را به رویش می‌آوریم و از او می‌خواهیم آن را تغییر دهد. وقتی مسئله‌ای بیش از حد تکرار شود، جایگاه و اهمیت خود را از دست می‌دهد و به مسئله‌ای پیش پا افتاده تبدیل می‌شود.

وی افزود: با اتخاذ این شیوه ضمن عصبی کردن طرف مقابل، امکان موفقیت را از دست می‌دهیم. همسرمان یا برای خلاصی از غرغرهای دائمی، در پیش روی ما رفتار دیگری نشان می‌دهد یا اینکه مقابله به مثل و کاری می‌کند تا ما احساس کنیم چقدر رفتار پیشین او دوست داشتنی بود!

این روانشناس با اشاره به روش «طعنه و کنایه» گفت: روش محبوب بسیاری از افراد، استفاده از نیش و کنایه‌های گدازنده است. برای مثال، می‌خواهیم با این روش فرد را متوجه رفتار اشتباهش کنیم، اما غافل از آنیم که با این کار تنها او را می‌رنجانیم. جا دارد دوباره یادآوری کنیم که فرد رنجیده و ناراحت، انگیزه‌ای برای بهبود رفتارش ندارد. با این برخوردها احساس همسر نسبت به ما تغییر می‌کند و محبتش رو به سردی می‌گذارد.

ایزدی «تحقیر و تمسخر» را یکی دیگر از روش‌های اشتباه مورد استفاده زوجین ذکر و اظهار کرد: این روش هم دست کمی از روش قبلی ندارد. به خیال خودمان با زبان طنز مشغول گوشزد کردن اشتباه طرف مقابل هستیم، اما در همان زمان به شدت همسرمان را می‌آزاریم و تحقیر می‌کنیم و چه بسا اعتماد به نفس همسرمان را خدشه دار کنیم، به رابطه‌مان آسیب بزنیم و دست آخر نتیجه‌ای هم عایدمان نشود. بنابراین بهتر است همسران تلاش کنند به همدیگر قدرت و اعتبار ببخشند و عزت نفس همدیگر را بهبود دهند تا بتوانند باعث پیشرفت و رشد یکدیگر شوند.

وی افزود: یکی دیگر از روش‌های غلط «مقایسه» است و ما احساس می‌کنیم برای موفقیت در تغییر دادن رفتار همسرمان، نیاز داریم در او انگیزه ایجاد کنیم و یکی از اشتباه ترین روشهایی که به این منظور انتخاب می‌کنیم، مقایسه همسرمان با دیگران است. نتیجه مقایسه نیز شبیه به دو روش پیشین است و جز برانگیختن ناراحتی و حتی شاید احساس حسادت نتیجه بهتری در بر نخواهد داشت.

این روان‌شناس با اشاره به روش «معلم بازی»گفت: گاهی اوقات فکر می‌کنیم خودمان بی عیب و نقصی هستیم، پس وظیفه خود می‌دانیم در راه رفع عیوب دیگران بکوشیم. اما در این میان فراموش می‌کنیم همسرمان شاگرد ما و از آن مهمتر کودک نیست که ما بخواهیم نقش بزرگتر را برای او را بازی کنیم. همسرمان این روش را نمی پسندد،‌ ناراحت می‌شود و ما هم به مقصود خود نمی‌رسیم.

ایزدی درباره استفاده از روش «دعوا کردن» برای تغییر رفتار همسر خود نیز اظهارکرد: هنگام دعوا مسئله مطرح می‌شود و طرفین متوجه موضوع می‌شوند، اما در یک فضای متشنج نمی‌توان انتظار دستیابی به نتیجه‌ای مطلوب داشت، بلکه باید منتظر پیامدهای ناخواسته و نامطلوب بود. در دعوا کسی به حرف دیگری گوش نمی‌دهد؛ بلکه هر کس می‌کوشد حرف‌های خود را بلندتر از دیگری بگوید تا حرفش به کرسی بنشیند. وقتی گوشی برای شنیدن وجود ندارد، بلندترین صدای دنیا هم به جایی نمی‌رسد.

وی با اشاره به روش «گروکشی» اظهار کرد: در این روش سعی می‌کنیم برآوردن خواسته‌های همسرمان را منوط به تغییر رفتار او قرار دهیم؛ یعنی استفاده از جمله معروف «اگر تو فلان کار را انجام دهی، آن وقت من هم بهمان کار را انجام خواهم داد». این کار موجب ایجاد سیکل معیوب لج و لجبازی می‌شود و به سرعت دعوا و لجبازی بالا می‌گیرد و رابطه تلخ می‌شود.

این روانشناس اضافه کرد: هر دو نفر خواسته‌هایی از دیگری دارند و می‌توانند از آن به عنوان سلاح استفاده کنند. این شیوه نه تنها جواب نمی‌دهد، بلکه به هیچ عنوان شایسته روابط میان همسران نیست و در تضاد کامل با عشق بی قید و شرط است که یکی از مهم‌ترین عناصر تشکیل دهنده یک زندگی موفق است.

وی «کنترل احساسی» را یکی از روش‌های غلط برشمرد و گفت: جمله‌هایی مانند «اگر من را دوست داری پس...» یا «با این کارت نشان دادی که مرا دوست نداری»، اغلب شنیده می‌شود. در این شیوه، همسران سعی می‌کنند با به غلیان درآوردن دیگ احساسات یکدیگر روی هم تاثیر بگذارند. ممکن است چنین روشی در مدت کوتاهی جواب دهد.

ایزدی تصریح کرد: اگر همسرتان یک بار دیگر آن رفتار را تکرار کند، آیا به این معناست که دوست‌تان ندارد؟ آیا همسرتان با طیب خاطر رفتارش را تغییر می‌دهد یا فشاری ناخوشایند را بر روی خود احساس می‌کند؟ آیا دور از انصاف نیست که عشق زیبای همسری را منوط به مواردی این چنین و گاه پیش پا افتاده، کنیم؟ این تغییر رفتار چقدر دوام خواهد داشت؟

وی تاکید کرد: همیشه پیش از هر اقدامی بهتر است بیندیشید که آیا این کار به هزینه‌هایش می‌ارزد. مثلا آیا لازم است این رفتار همسرم به هر قیمتی تغییر کند یا اینکه می‌توان آن را بپذیرم و مدیریت کنم تا از پیامدهای ناخوشایندش آسیب کمتری ببینم؟ آیا علاقه ما می‌تواند بسیاری از این مسائل را تحت الشعاع قرار دهد؟

ایزدی که با مجله سپیده دانایی گفت و گو می‌کرد، در پایان گفت: هر فردی برای اینکه بهتر رفتار کند،‌ نیاز دارد احساس بهتری داشته باشد. هر روشی که موجب برانگیخته شدن احساسات منفی در فرد شود، به طور یقین او را برنمی‌انگیزد تا رفتار بهتری داشته باشد؛ اما ایجاد هیجانات مثبت موجب می شود که فرد برای پیشرفت و شادکامی خود و همسرش بکوشد.


ادامه مطلب ...

۲ کلید برای نفوذ به قلب همسرتان

جام جم سرا به نقل از تبیان: اگر همه رابطه هائی که یک فرد از کودکی تا بزرگسالی با دیگران برقرار می‌کند، در نظر مجسم کنیم، اثر آن‌ها را بر ترقی و تکامل او روشن‌تر می‌بینیم و تردید نمی‌کنیم که این داد و ستدهای انسانی در ایجاد شادی و پیروزی یا غم و بازماندگی فرد و اجتماع، نقشی بزرگ و اساسی به عهده دارند.
اثر و اهمیت رابطه و آگاهی از اینکه کیفیت رابطه‌های هر کس، کیفیت زندگی او را تعیین می‌کند، ما را مشتاق می‌سازد که بدانیم رابطه سالم، و سازنده، چه ویژگی هائی دارد. علاقه‌مندی ما به خانواده همسر و اقوام و نزدیکان و مخصوصاً ترس از جدائی‌های ناخواسته، این دانش را ضروری‌تر می‌سازد. داشتن این آگاهی ضروری است چون می‌دانیم که با به کارگیری آن بهتر می‌توانیم با مردم و افرادی که دوستشان داریم، ارتباط مطلوب و ثمربخش برقرار سازیم.


۱- آگاهی از هدف‌ها

افرادی که با یکدیگر رابطه سالم و سازنده دارند، از هدف‌های رابطه خود با دیگران، کاملاً مطلع هستند. این افراد به بلوغ فکری لازم رسیده و دریافته‌اند که هیچ کس با دیگری رابطه‌ای برقرار نمی‌کند، مگر اینکه بخواهد به سودی برسد، این سود می‌تواند مادی، معنوی یا مجموعه‌ای از هر دو باشد.
افراد قبل از ازدواج فکر می‌کنند هر که هستند و هر چه که باشند، زندگیشان به تنهائی کامل نیست، بنابراین فردی را برگزیده و با او ازدواج می‌کنند تا با ایجاد زندگی مشترک به تکاملی بهتر دست یابند. هدف کلی و انتظار ضمنی همسران، این است که زندگی مشترکشان به مراتب رضایت بخش‌تر از زندگی مجردی آن‌ها باشد. بنابراین به صورت مداوم، کیفیت دو دوره را با هم می‌سنجند تا هم خود شاهد رضایت بیشتر بوده و هم همسر خویش را به رضایت آرزو شده برسانند.
آن‌ها بنا به هدف کلی که دارند، پیوسته می‌کوشند تا در هر شرایطی برای سلامت، خشنودی، شادی و سربلندی همسر برگزیده، یا فرد بر‌تر زندگی خود، تلاش کنند و با او به استقبال آینده بروند.


نکته مهم

خیلی از جوانان که به تازگی ازدواج کرده‌اند باید بدانند که ازدواج هدف اصلی زندگی نیست؛ بلکه وسیلهٔ کارآمد و موثری است که به کمک آن می‌توان به اهداف رسید. کسانی که تصور می‌کنند هدف آن‌ها ازدواج کردن است، مخصوصا دختر خانم‌های کم سن و سال، همین که چند هفته از ازدواج آن‌ها گذشت و شور و شوقشان خوابید و همسرشان مجبور شد تا دیر وقت برای اداره زندگی کار و فعالیت داشته باشد، به یکباره افسرده شده و کاخ آمال و آرزو‌هایشان را ویران می‌بینند و برخی دیگر توقع زیادی از همسر پیدا می‌کنند، البته نه توقع مالی، توقع رفتاری، مثلا اینکه هر شب برای آن‌ها گل بخرد، همیشه نقش یک عاشق را بازی کند و...
شما باید در زندگی اهداف بهتری داشته باشید، کسب مدارج عالی در تحصیل، کار کردن در یک گرایش خاص، سود رسانی به خلق خدا و...
زن و شوهر موفق هر یک هدف خود را آگاهانه و با بصیرت انتخاب می‌کنند و تمامی راه‌های رسیدن به آن اهداف را بررسی می‌کنند و با مشارکت و تحلیل راه حل‌ها، بهترین و مناسب‌ترین و کوتاه‌ترین راه را بر می‌گزینند.
آنان در صورت مواجه با موانع احتمالی که از رسیدن به هدف‌ها دورشان می‌سازد، نهراسیده و با بررسی مشکل، مانع یا موانع موجود را مرتفع می‌سازند. آن‌ها می‌دانند که رسیدن به اهداف زندگی، همواره فراز و نشیب‌هایی دارد که بایستی با تفکر و بهره‌مندی از مجموعه توانایی‌های موجود خانواده‌ها، به درستی از تنگنا‌ها، به سلامت عبور کنند. همسرتان را از اهدافتان آگاه کنید و از اهداف او هم بپرسید و در رسیدن به اهدافتان، پشت یکدیگر باشید.


۲- اعتماد

هر نوع رابطه‌ای برای ادامه یافتن باید از درجه‌ای از اعتماد برخوردار باشد و طرفین رابطه باید قابل اعتماد بودن خودشان را در عمل نشان دهند. هیچ چیز مثل اعتماد، ادامه رابطه را تضمین نمی‌کند، هر چه رابطه سالم‌تر باشد، میزان اعتماد افراد در آن رابطه نسبت به یکدیگر، بیشتر است و هر چه افراد در رابطه‌ای ریشه بدوانند، احتمال سلامت آن رابطه را افزایش می‌دهند.
معمولاً همسران به دلیل اعتماد فراوان به یکدیگر، از همه اسرار، اطلاعات و خوبی و بدهای یکدیگر باخبرند. باید به یاد داشت اگر چه اعتماد بهترین راه اثبات عشق و دوستی است، سوءاستفاده از آن موجب سستی ارتباط و فقدان آن سبب گسستن آن می‌شود.
در داشتن اعتماد نیز باید تعادل داشت زیرا که اعتماد مطلق می‌تواند به فریب خوردن و کم اعتمادی می‌تواند به زجر کشیدن، منجر شود. در این رابطه، اصل اساسی، اعتماد عملی است و صحبت از اعتماد که جنبه شعاری داشته باشد، به بهبود روابط و سلامت آن کمک نمی‌کند. نکته مهم اینکه هیچوقت حتی نزدیک کاری نشوید که اعتماد همسرتان نسبت به شما کم شود، اعتماد چیزی نیست که به راحتی به دست آید.


ادامه مطلب ...

راز خوشبختی: مغز همسرتان را اسکن کنید

لطفا به این جملات دقت کنید:

«شوهرم اصلاً به من و احساساتم اهمیتی نمی‌دهد.»

«هر کاری که کرده‌ام هرگز کافی نبوده و همیشه یک چیزی هست که من به اشتباه انجام داده‌ام.»

«زنم همیشه سعی می‌کرد مرا تغییر دهد.»

«کار تنها چیزی است که برایش مهم است.»

«زنم خیلی احساساتی است. این مرا خسته کرده.»

این‌ها جملاتی است که به هنگام جدایی زن و شوهر می‌شنویم. در عمق هر یک از این جمله‌ها نشانه‌ای از سوء تفاهم یا سوء تغییر آشکار است.

این‌ها افرادی هستند که شریک زندگیشان را درک نمی‌کنند و به بن بست رسیده‌اند. آیا این جملات، حرف دل شما هم هست؟ چند درصد آن؟ چقدر از زندگی با همسرتان ناامید شده‌اید و چقدر به ادامه زندگی امیدوارید؟ قبل از اینکه خیلی دیر بشود، متن زیر را با دقت بخوانید:

یک راز...

همسران موفق، آن‌ها که سال هاست زندگی مشترک خوبی دارند، اغلب عنوان می‌کنند که مدت‌ها پیش، دست از تغییر دیگری برداشته‌اند. این نوع پذیرش، هیچ یک از آن‌ها را در برابر دیگری تحقیر نمی‌کند، بلکه پایه‌ای می‌شود تا عشق دائمی بر آن ساخته شود. با پذیرش تفاوت‌ها، و با کنار گذاشتن بخش عمده‌ای از آن‌ها، زن و مرد آزاد می‌شوند با هم فعالیت کنند و به آرامش دست یابند.

مردانی که نصف مغزشان کار نمی‌کند و زنان انتقام جو

یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های زنان و مردان، نوع واکنش آن‌ها به استرس و نگرانی هاست. مردان ترجیح می‌دهند مشکلاتشان را فراموش کنند، اما زنان سعی در برقراری ارتباط و در میان گذاشتن مشکلاتشان دارند.

روش مقابلهٔ ما با استرس، بیان کاملی از تفاوت ذاتی مغزی ما است. هنگامی که زن، از یک بخش مغزش استفاده می‌کند، بخش‌های دیگر مغزش نیز همزمان، فعال می‌شوند. اما هنگامی که مرد از یک بخش مغزش استفاده می‌کند خون به آرامی به آن بخش جریان می‌یابد و بخش‌های دیگر مغز مرد تا زمانی که نیاز نباشد، تقریباً بیکار می‌مانند.

به همین دلیل است که مردان ترجیح می‌دهند در یک زمان، تنها یک کار را انجام دهند، اما زنان چند تا کار را با هم انجام می‌دهند. و باز به همین دلیل است که هر مردی شاید در زمانی که در محل کارش مشغلهٔ فکری دارد، فراموش می‌کند شیر بخرد و به خانه بیاورد و یا تولد همسرش است. آیا این دلیل بی‌توجهی مرد است؟ اگر روش کار مغز مرد را ندانید، چنین فکر خواهید کرد و شوهرتان را به بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی در مورد خودتان محکوم خواهید کرد و این ابتدای یک زندگی نازیباست.

مغز زن دارای رشته‌های عصبی فراوانی است و بین نیمکرهٔ چپ و راست مغز ارتباط بیشتری برقرار می‌کند، بنابراین به معنای واقعی کلمه، همزمان کارهای زیادی انجام می‌دهد. زن در شرایط استرس زا، ممکن است بیش از حد دستپاچه و تحریک پذیر شود. آیا این موضوع او را به لحاظ احساسی ضعیف می‌کند؟ اگر ندانید که مغز زن چگونه کارهای مختلف را کنار هم قرار می‌دهد، شاید به این نتیجه برسید.

شاید در شرایط استرس زا تصور کنید فردی بی‌گذشت است و همهٔ اشتباهاتی که تاکنون انجام داده‌اید را یادآوری می‌کند. اما به این دلیل نیست که انتقامجو است. دلیلش، وجود بخشی از مغز به نام «هیپو کامپ» (مرکز حافظهٔ مغز) است که هر اشتباهی را انجام دهید، به خاطر می‌سپارد.
اما یک کارگردان هنری زن، با اینکه همهٔ این کار‌ها را انجام می‌دهد، در مغزش به شامی هم که باید آماده کند، جایی که برای تولد پسرش باید کیک بخرد و لباسی که باید خودش و شوهرش در سالگرد ازدواجشان بپوشند نیز، فکر می‌کند. برعکس، کارگردان تلویزیون مرد به حدی سرگرم کارش می‌شود که مسائل مهمی مانند مهمانی شب یا حتی تولد همسرش را فراموش می‌کند

می‌دانم در ذهنتان می‌گویید: مردان زیادی هستند که چند تا کار را با هم انجام می‌دهند. کارگردان تلویزیونی را در نظر بگیرید. او چند کار را با هم و همزمان انجام می‌دهد: اعلام شات‌ها برای سه دوربین، متوقف کردن حرکت پنج یا شش بازیگر و گوش دادن به تلفن، ضمن اینکه با گوشی به کارگردان فنی هم گوش می‌دهد.

اما یک کارگردان هنری زن، با اینکه همهٔ این کار‌ها را انجام می‌دهد، در مغزش به شامی هم که باید آماده کند، جایی که برای تولد پسرش باید کیک بخرد و لباسی که باید خودش و شوهرش در سالگرد ازدواجشان بپوشند نیز، فکر می‌کند. برعکس، کارگردان تلویزیون مرد به حدی سرگرم کارش می‌شود که مسائل مهمی مانند مهمانی شب یا حتی تولد همسرش را فراموش می‌کند.

هر دو نیمکرهٔ مغز زنان برای انجام چند کار همزمان با هم ارتباط دارند و مغز مردان در یک زمان روی یک کار بیشترین تمرکز را می‌کند. یک زن هرگز مسئولیت‌هایش را فراموش نمی‌کند حتی اگر مشغول کشیدن یک نقاشی یا در حال اسکی کردن روی یک سراشیبی تند باشد.

زمانی که مردی در حال استراحت است و همه چیز را فراموش می‌کند تا استرسش را از بین ببرد، اما زن همهٔ آن‌ها را به یاد می‌آورد.

حال چه کنیم؟

زمانی که زن به خاطر فعالیت بیش از حد مغزش آشفته می‌شود، توجه خاص مرد به او، البته اگر با عشق و درک همراه باشد، می‌تواند او را آرام کند و به او در بازسازی هورمون کاهندهٔ استرس (اکسی توسین) کمک کند.

همهٔ این‌ها موید یک گفتهٔ قدیمی است: «کار هیچ زنی تمامی ندارد». آن نیمکرهٔ مغز زن، که مربوط به پذیرش مسئولیت می‌شود، به معنای واقعی کلمه «خاموش» نمی‌شود. زن نمی‌تواند با استراحت کردن، مشکلات روزش را به راحتی فراموش کند. زنان با وقت گذاشتن برای در میان گذاشتن مشکلاتشان، با استرس مقابله می‌کنند، اما چیزی را فراموش نمی‌کنند. پس زنان با حرف زدن، فقط دارند استرس‌هایشان را تخلیه می‌کنند و اگر به احساسشان احترام بگذارید، روزهای خوبی خواهید داشت.

برای هیچ مردی هم شبیه شدن به یک زن امکان پذیر نیست. مرد برای از بین بردن استرسش، و برخورد با وظایف چند گانه‌اش به غار تنهایی می‌رود، روی مبل دراز می‌کشد و فوتبال می‌بیند!

شناختن تفاوت‌های ذاتی مغزی به ما کمک می‌کند تا از انتظارات غیر واقعی خود بگذریم و بپذیریم که مردان همیشه مرد، و زنان همیشه زن هستند. تفاوت‌های مهم در ماهیت درونی ما واقعیاتی هستند و اگر آن‌ها را بپذیریم، نه تنها به برداشت مثبت‌تر ما از شریک زندگیمان کمک می‌کند، بلکه دیگر توقع آن را نخواهیم داشت که آن‌ها باید مثل ما فکر، احساس و رفتار کنند.(تبیان)


ادامه مطلب ...

با چاقی همسرتان درست برخورد کنید

بعد از ازدواج هم در طول این سال ها، همیشه خوب و مهربان بوده است اما بعد از تولد اولین فرزندمان بسیار چاق شد. فکر می‌کردم به مرور زمان به شکل سابقش بر می‌گردد، اما این اتفاق نیفتاد. او هر ماه چاق‌تر می‌شود و در زیبایی ظاهرش تاثیر منفی زیادی گذاشته است. هم نگران سلامتی او هستم و هم از اینکه ظاهر زیبایش را از دست داده، ناراحتم! نمی‌دانم چگونه از او بخواهم تا فکری به حال این مشکل بکند. همیشه برای من ظاهر، اهمیت زیادی داشته و می‌ترسم این موضوع در ارتباط مان تاثیر منفی بگذارد. چگونه از او بخواهم برای رفع چاقی خود اقدام کند؟

*****

پاسخ مشاور: این که خانم‌ها بعد از زایمان تناسب اندام خود را از دست بدهند تا حدی طبیعی است که اغلب طی چند ماه یا حداکثر یک سال، به حالت قبل برمی‌گردند. البته کم کردن وزن آن هم با داشتن بچه کوچک، کار چندان ساده‌ای نیست. شما می‌توانید به همسرتان در این کار کمک کنید.

در درجه اول به او بگویید که دوست دارید مانند قبل خوش اندام باشد، البته این موضوع را طوری مطرح نکنید که متوجه شود اندام فعلی او باعث شده او را کمتر دوست داشته باشید وگرنه ممکن است تصویر ذهنی‌اش نسبت به بدنش منفی شود و حتی رابطه زناشویی‌تان سرد گردد.

بهترین روش این است که سلامت او را دستاویزی برای هشدار قرار دهید. به او بگویید که نگران از بین رفتن سلامتش هستید و می‌ترسید اضافه وزن به مرور زمان بر قلب، کبد و حتی زانوهایش تاثیر منفی داشته باشد.

برنامه‌ای بریزید که باهم ورزش کنید. مثلا فرزندتان را در کالسکه بگذارید و به پیاده‌روی بروید. اگر هوا سرد است ساعتی در نگه‌داری فرزندتان کمک کنید و از همسرتان بخواهید برای تغییر روحیه‌اش به ورزش برود.

یک برنامه غذایی سالم برای خانواده‌تان در نظر بگیرید. خرید تنقلات و فست فود‌ها را تعطیل کنید و در عوض از همسرتان بخواهید غذاهای سالم درست کند. اگر شما هم در این برنامه غذایی با او همراه باشید، رعایت کردن برایش آسان‌تر می‌شود.

اگر با محبت و با زبانی که باعث دلخوری نشود، از او بخواهید همان ملکه زیبایی قبل باشد، مطمئن باشید برای کم کردن وزن، اقدام می‌کند. اما این خیلی مهم است که احساس کند در محبت شما خللی ایجاد نشده است.

مراجعه به یک مشاور تغذیه می‌تواند کمک خوبی باشد. بعد از این‌که همسرتان ورزش و رژیم را شروع کرد، با مشاهده کوچک‌ترین تغییری، او را تشویق کنید و حتی برایش جایزه بخرید. از ظاهرش که زیباتر شده، تعریف کنید و به او نشان دهید که اگر سختی را تحمل می‌کند، ارزشش را دارد.

(ندا داوودی /چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

سالگرد ازدواج یا تولد همسرتان را عاشقانه کنید

جشن گرفتن در ذهن اکثریت ما به معنی خرج کردن پول هنگفت و خریدن هدیه‌های گرانقیمت و کیک و …. است. اما تجربه ثابت کرده است که اتفاقا پول در این نوع مراسم در درجه دوم قرار دارد، اصل حس درونی شما نسبت به آن، انگیزه و اشتیاقتان برای انجام کار‌ها و خلاقیت و هنری است که در آن به کار می‌برید. با کمی فکر کردن و صبر، هنر و حوصله به خرج دادن می‌توانید جشنی به یاد ماندنی و تا ابد خاطره انگیز برای همسرتان ترتیب دهید.

قبل از هر چیز برنامه ریزی و کار‌ها را دسته بندی کنید.

غذای لذیذ

سعی کنید غذای مورد علاقه همسرتان را با عشقی فراوان درست کنید، باور کنید تهیه غذا با عشق طعم آن را محشر می‌کند. لازم نیست سخت بگیرید تلاش کنید در ‌‌نهایت سادگی بشقاب غذایی زیبا و چشم نواز برای او بچینید.

شیرینی، کیک و دسر

همه این‌ها در شیرینی فروشی‌ها و قنادی‌ها در انواع مختلف یافت می‌شود، اما آنچه جشن شما را متفاوت می‌کند این است که خودتان این‌ها را درست کنید. بازهم سعی کنید ساده‌ترین آن‌ها را انتخاب کنید اما آن را زیبا تزیین کنید. قالب‌های قلبی شکل برای کیک، شیرینی‌های خشک کوچک و شکلات عالی هستند و دیگر شما نیازی به تزیین بیشتری نخواهید داشت. برای دسر هم از ترکیب رنگ‌های گرم و میوه‌هایی مانند توت فرنگی استفاده کنید. حتی می‌توانید قندهای رنگی به شکل قلب درست کنید که دستور بسیار ساده‌ای هم دارند.

.

هدیه مناسب

اگر همسرتان چیزی لازم دارد و مطمئنید که سلیقه او را در آن زمینه خاص می‌دانید برای او بخرید در غیر این صورت باید بدانید که همیشه مجبور نیستید پول خرج خریدن چیزی کنید. به جای آن خلاقیت به خرج دهید و کارهای متفاوتی انجام دهید. مثلا چندین خاطره خوب از زندگی مشترکتان که به هر دوی شما احساس خوبی می‌دهد را انتخاب کنید آن‌ها را مفصل و با ادبیاتی زیبا روی کاغذ نامه‌های رنگی بنویسید و در پاکت‌های زیبا بگذارید و با یک بند زیبا بسته بندی کنید.

.

کارت‌های کوچک رنگی درست کنید و دلایلی که به خاطر آن‌ها همسرتان را دوست دارید روی آن‌ها مختصر بنویسید و در ‌‌نهایت آن‌ها را در یک جعبه رنگی یا حتی یک شیشه خالی قرار دهید و آن را ربان‌های پارچه‌ای تزیین کنید.

از عکس‌های خود نیز می‌توانید استفاده کنید، عکس‌ها را از آلبوم در آورید و زیر شیشه میز بچینید یا اینکه آن‌ها را با گیره‌های فانتزی به بند‌ها یا طناب‌های فانتزی بیاویزید.

همین طور می‌توانید خودتان کارت‌های تبریکی برای همسرتان درست کنید، روش درست کردن سه کارت تبریک بسیار زیبا در اینجا قرار داده شده است.

کار دیگری که می‌توانید انجام دهید این است که وسایل قدیمی همسرتان را که متعلق به دوران کودکی‌اش است و قطعا برای او خاطره انگیز است را جمع آوری کنید و با تزیینات زیبا درون یک جعبه مقوایی یا فلزی بچینید و به او تقدیم کنید. همین کار را می‌توانید با وسایل کوچک که از زمان آشنایی دارید و برای هر دو خاطره انگیز است انجام دهید.

همین طور می‌توانید گل مورد علاقه همسرتان را خریداری کنید و در گلدانی که مخصوص این روز درست کرده‌اید قرار داده روی میز بگذارید.

برای آن شب ویژه می‌توانید مراسم تماشای فیلم نیز در نظر بگیرید. فیلم رمانتیک مورد علاقه هر دو یا حتی فیلم مراسم ازدواج یا فیلم‌های خانوادگی گزینه‌های خوبی برای پر کردن اوقات آن شب هستند. تنقلات مخصوص فیلم دیدن فراموش نشود.

چطور است به دوران کودکی برگردید و بازی کنید. البته نه بازی‌های کودکانه پر تحرک و پر سروصدا بلکه بازی‌های ساده‌ای مثل دوز یا اسم فامیل یا هفت سنگ یا …… اصلا می‌توانید اسم بازی‌ها را روی کاغذهای کوچک بنویسید و داخل یک شیشه بانمک بیندازید و قرعه کشی کنید.

دکوراسیون را فراموش نکنید. سعی کنید خانه را طوری طراحی کنید که تمام قسمت‌های آن یادآور رابطه عاشقانه بین شما و همسرتان باشد. کاغذ رنگی‌های را به شکل قلب برید و روی در بچسبانید. بنرهایی با قلب یا گل درست کنید و به دیوار نصب کنید. و هزاران ایده دیگر که در اینجا می‌توانید پیدا کنید.

فراموش نکنید که باید همسرتان را برای این جشن کوچک آماده کنید برای او پیامک‌های عاشقانه و یا ایمیل‌های زیبا بفرستید. در تماس تلفنی که بر قرار می‌کنید حرف‌های عاشقانه بزنید.امیدواریم چشن خوبی داشته باشید.(نیکو)


ادامه مطلب ...

سوالاتی برای شناخت بیشتر همسرتان

این سوال‌ها برخلاف خودآزمون‌های دیگر، امتیازدهی، تفسیر امتیاز و... ندارد؛ کافی است شما و همسرتان با هم و با صدای بلند به این سوال‌ها جواب بدهید تا نتیجه را با تمام وجودتان احساس کنید! در واقع اگر شما هم دوست دارید با همسرتان زندگی صمیمانه‌تری داشته باشید یا در مرحله آشنایی با خواستگارتان هستید، خوب است این سوال‌ها را امتحان کنید تا شناخت بیشتری به دست آورید.

قبل از شروع این نکته‌ها را به خاطر بسپارید:

۱) همراه همسرتان، نامزدتان یا خواستگارتان، بنشینید و هر سوال را یکی از شما با صدای بلند بخواند و بعد، هر دو به سوال شفاهی جواب دهید.
۲) مهم است که به همه سوال‌ها پاسخ دهید، اما عجله نکنید و هر سوال را با یک سرعت یک مکالمه معمولی با همسرتان، جواب دهید.
۳) سوال‌ها به ۳ دسته تقسیم شده‌اند و هر دسته ۱۵ دقیقه زمان می‌برد. بعد از دسته سوم، مرحله‌ای هست که اختیاری است اما توصیه می‌شود انجامش دهید.

اگر آماده هستید، شروع کنید:

۱) این شانس را دارید که هر فردی که دوست دارید، برای شام به منزلتان دعوت کنید؛ انتخاب شما کیست؟
۲) دوست دارید مشهور شوید؟ در چه زمینه‌ای؟
۳) قبل از تلفن زدن، حرف‌هایی را که می‌خواهید بگویید با خودتان تمرین می‌کنید؟ چرا؟
۴) چه چیزی روزتان را «کامل» می‌کند؟
۵) آخرین باری که برای خودتان آواز خواندید، چه زمانی بود؟ آخرین باری که برای فرد دیگری خواندید، چطور؟
۶) اگر می‌توانستید تا سن ۹۰ سالگی زندگی کنید و برای ۶۰ سال پیش رویتان می‌توانستید جسم یا ذهن یک فرد۳۰ ساله را داشته باشید، کدام را انتخاب می‌کردید؟
۷) آیا هیچ احساس رازگونه‌ای در مورد شیوه مرگتان دارید؟
۸) ۳ چیزی که بین شما و همسرتان مشترک است، نام ببرید.
۹) به خاطر وجود چه چیزی در زندگیتان بیش از هر چیزی شکرگزار هستید؟
۱۰) اگر بتوانید چیزی را در شیوه تربیت و رشدتان تغییر دهید، آن چیست؟
۱۱) داستان زندگیتان را در عرض چند دقیقه، با ریز‌ترین جزئیات ممکن، تعریف کنید.
۱۲) اگر بتوانید فردا صبح با قابلیت یا خصوصیت و وضعیت فرد دیگری از خواب بیدار شوید، چه انتخابی خواهید داشت؟

دسته اول تمام شد؛ حالا سراغ دسته دوم بروید:

۱) اگر یک گوی شیشه‌ای بتواند حقیقت را در مورد خود شما، زندگیتان، آینده و هر چیز دیگری بیان کند، دوست دارید چه چیزی را بدانید؟
۲) آیا آرزویی هست که مدت‌ها در سر داشته باشید؟ چرا عملی‌اش نکرده‌اید؟
۳) بزرگ‌ترین دستاورد زندگیتان چیست؟
۴) در رابطه دوستی، چه چیزی برایتان ارزشمند‌تر است؟
۵) باارزش‌ترین خاطره‌ای که دارید، چیست؟
۶) بد‌ترین خاطره‌تان چیست؟
۷) اگر بدانید در عرض یک سال آینده، به‌صورت ناگهانی جانتان را از دست خواهید داد، چه چیزی را در شیوه زندگی امروزتان تغییر می‌دهید؟ چرا؟
۸) «دوستی» برای شما به چه معناست؟
۹) عشق و علاقه چه نقشی در زندگی شما دارد؟
۱۰) هرکدام به نوبت، ۵ مورد از خصوصیات مثبت همسرتان را نام ببرید.
۱۱) خانواده‌تان چقدر گرم و صمیمی است؟ فکر می‌کنید کودکی شادی داشته‌اید؟
۱۲) رابطه شما با مادرتان چطور است؟

دسته دوم را هم تمام کردید؛ حالا سومین دسته سوال‌ها را جواب بدهید:

۱) هر کدام، ۳ جمله واقعی بسازید که با «ما» شروع شود؛ مثلا «ما هر دو در این اتاق...»
۲) جای خالی را پر کنید: «دوست دارم کسی باشد که بتوانم با او، ... را شریک شوم.»
۳) اگر قرار بود دوست همسرتان باشید، چیزی که دانستنش مهم است، برایش بگویید.
۴) به همسرتان بگویید از چه چیزی او خوشتان می‌آید؛ لطفا کاملا صادق باشید و چیزی را به زبان بیاورید که احتمالا در اولین ملاقات با یک نفر، به او نخواهید گفت.
۵) یکی از خجالت‌آور‌ترین لحظه‌هایی که در زندگی تجربه کرده‌اید، تعریف کنید.
۶) آخرین باری که در حضور فرد دیگری گریه کردید، چه زمانی بود؟ در تنهایی چطور؟
۷) به همسرتان بگویید در حال حاضر از چه خصوصیت او خوشتان می‌آید؟
۸) به نظرتان چه چیزی آنقدر جدی است که نمی‌توان با آن شوخی کرد؟
۹) اگر قرار بود همین امروز عصر بمیرید، بدون اینکه فرصت ملاقات با کسی را داشته باشید، از نگفتن چه حرفی به چه کسی بیشتر تاسف می‌خوردید؟ چرا هنوز این حرف را در دلتان نگه داشته‌اید؟
۱۰) خانه شما، که تمام متعلقاتتان در آن قرار دارد، آتش می‌گیرد. بعد از نجات چیزهایی که دوستشان دارید، تنها فرصت دارید یک چیز دیگر را بیرون بیاورید؛ آن چیست؟ چرا؟
۱۱) از بین تمام افراد فامیل، مرگ چه کسی آزارتان خواهد داد؟ چرا؟
۱۲) یکی از مشکلات شخصی خود را با همسرتان در میان بگذارید و از او راهکار بخواهید. همچنین از او بخواهید نظرش را در مورد مشکلی که بیان کرده‌اید و همین‌طور احساسی که از خود بروز داده‌اید، بیان کند. (زندگی مثبت)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

155


ادامه مطلب ...

همسرتان را از شبکه‌های اجتماعی پس بگیرید

این روزها مشکل خاصی بین ما وجود ندارد، اما هر دوی‌مان خیلی در زندگی شخصی‌مان غرق هستیم. همسرم وقتی به خانه می‌آید، خسته است و بقیه روزش را دراز می‌کشد و با تلفن همراهش در شبکه‌های اجتماعی که عضو است، می‌چرخد. این موضوع دیگر مرا کلافه کرده و هر وقت به او شکایت می‌کنم، ناراحت می‌شود و در جوابم می‌گوید او هم نیاز دارد کمی استراحت داشته باشد و چرا من این‌قدر خودخواه هستم که آزادی او را سلب می‌کنم؟ نمی‌دانم چگونه زندگی‌مان را از این سردی نجات دهم و او را از این شبکه‌ها به خانه بیاورم.

پاسخ مشاور: شبکه‌های اجتماعی با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایشان وارد زندگی ما شده‌ و نمی‌توانیم حذف‌شان کنیم. تلفن‌های همراه هم انگار همراه اول‌مان هستند و در هر شرایطی و هر جایی دست از سر ما بر‌نمی‌دارند، یعنی ما دست از سر آنها برنمی‌داریم، اما وقتی در این استفاده‌ها زیاده‌روی می‌کنیم که همراهی‌هایمان در زندگی کم‌رنگ شده و شبکه‌های عاطفی‌مان در خانه فراموش می‌ شود.

این‌که به همسرتان برای این بی‌توجهی و نگاه همیشگی به تلفن همراهش و چرخ زدن در شبکه‌های اجتماعی ایراد بگیرید، مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه ممکن است او لجبازی کرده و بیشتر چنین رفتاری را انجام دهد. شما باید او را از این شبکه‌ها به خانه بیاورید و تنها راهش جذاب‌تر کردن محیط خانه و ارتباطات آن است تا قدم به قدم همسرتان به عقب برگردد.

تا همین چندسال قبل مردان وقتی به خانه می‌آمدند، استراحتشان دراز کشیدن مقابل تلویزیون و نگاه کردن به آن بود. این کار یک خوبی داشت و آن این بود؛ دنیایی را که برای تغییر ذائقه انتخاب می‌کردند، با دیگر اعضای خانه به اشتراک می‌گذاشتند و صفحه تلویزیون فصل مشترک همه اعضای خانواده شده بود، اما به جای آن‌که همین دور هم جمع شدن و نگاه کردن به تلویزیون تبدیل شود به دور هم نشستن و حرف زدن و خوش گذراندن، تبدیل شد به دور هم جمع شدن و هر کدام در دنیای خود سیر کردن.

شما نمی‌توانید توقع داشته باشید ‌ در عرض چند روز و چند هفته همسرتان را از شبکه‌های اجتماعی به خانه بیاورید بلکه با مهربانی، ایجاد جذابیت و برنامه داشتن برای لحظات باهم بودن، هر روز چند دقیقه او را بیشتر به سمت خودتان متمایل کنید تا به مرور زمان همسرتان مدت بیشتری را با شما و فرزندانتان بگذراند. یادتان باشد برخی از این شبکه‌ها جذابیت‌های زیادی دارند پس کارتان سخت است و باید به دنبال جذابیت‌هایی باشید که نمره بالاتری از آنها بیاورد.

چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...