مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مریم میرزاخانی: فکر نمی‌کردم ریاضی‌دان شوم

جام جم سرا: مریم میرزاخانی متولد تهران است و تحصیلات دبیرستان خود را در مدرسه فرزانگان تهران سپری کرد. او در گفت‌وگویی درباره آغاز علاقه‌اش به ریاضیات می‌گوید :

«بچه که بودم دوست داشتم نویسنده شوم. هر داستانی که به دستم می‌رسید و در واقع هر کتابی که به دستم می‌رسید می‌خواندم. اما قبل از آخرین سال حضورم در دبیرستان هیچ وقت فکر نمی‌کردم ریاضی‌دان شوم... برادرم کسی بود که مرا به طور عام به علم علاقه‌مند کرد. او هرچیزی که در مدرسه می‌آموخت، برای من تعریف می‌کرد و فکر می‌کنم اولین خاطره‌ای که از ریاضیات دارم این بود که او مطلبی درباره جمع کردن اعداد ۱ تا ۱۰۰ را که در مجله‌ای خوانده بود، برایم مطرح کرد و این‌که چکونه گاوس با روشی نوآورانه آن را حل کرده بود. این اولین باری بود که از زیبایی یک راه حل ریاضی به شوق می‌آمدم و مجذوب آن می‌شدم.»

این علاقه او را به المپیاد ریاضی کشاند. او در دو المپیاد جهانی ریاضی در سال‌های ۱۹۹۴ / ۱۳۷۳ و ۱۹۹۵ / ۱۳۷۴ که به‌ترتیب در هنگ‌کنگ و تورنتو برگزار شد، مدال طلا را اخذ کرد. حدس زدن مقصد بعدی او چندان دشوار نبود؛ گروه ریاضیات دانشگاه صنعتی شریف، جایی که با بسیاری از دوستان و مدرسانش آشنا شد و از آن‌ها الهام گرفت.

بازمانده‌ای از شب تاریک ریاضیات ایران

در همان دوران تحصیل کارشناسی بود که به همراه تیم دانشگاه شریف برای شرکت در مسابقات ریاضی دانشجویی به اهواز سفر کرد ولی تیم دانشجویان شریف در مسیر برگشت خود از اهواز به تهران دچار حادثه شد. اسفند سال ۱۳۷۶ بود که خبر سقوط اتوبوس حامل این تیم به درون دره جامعه ایران را شوکه کرد. در آن فاجعه ۶ دانشجوی شریف جان خود را از دست دادند و در این بین غم سنگینی جامعه ریاضیات ایران را فراگرفت، چرا که فعالان این حوزه می‌دانستند چه استعدادهای درخشانی در آن اتوبوس بودند. مریم میرزاخانی نیز در آن حادثه آسیب دید و یکی از بازمانده‌های آن شب تاریک ریاضیات ایران محسوب می‌شود.

او پس از پایان دوره کارشناسی خود، کارشناسی ارشدش را نیز در دانشگاه شریف گرفت و برای ادامه تحصیلاتش به ایالات متحده رفت و در دانشگاه هاروارد تحصیلات خود در زمینه ریاضیات را تکمیل کرد. او پس از دریافت مدک دکتری به طور منظم و دایم در حوزه تخصصی خود در حال پژوهش و تدریس است و در دانشگاه‌های پرینستون و استنفورد به عنوان محقق و استاد فعالیت کرده است.

جوایز و افتخارات

اگرچه فعالیت‌های تخصصی او در زمینه ریاضیات به زودی مورد توجه جامعه ریاضی قرار گرفت، اما در بین قشر عمومی‌تری از مردم زمانی نام او مطرح شد که در سال ۲۰۰۵/۱۳۸۴ نشریه پاپیولار ساینس نام او را در فهرستی از ۱۰ ذهن جوان و برتر علم آمریکا قرار داد.

حوزه فعالیت او به طور خاص برروی فضاهای هندسی و همچنین نظریه ارگودیک متمرکز شده است. پرداختن به جزییات فعالیت‌های علمی او فراتر از این متن است، اما او در مرزهای دانش ریاضیات به جستجو می‌پردازد و دامنه آگاهی ما را از جهان شگفت‌انگیز ریاضیات توسعه می‌دهد.

پژوهش‌های مریم میرزاخانی بارها از سوی جامعه ریاضیات جهان مورد ستایش قرار گرفته و جوایز و عناوین متعددی را برای او به ارمغان آورده است که آخرین مورد آن، اعطای جایزه پژوهش برتر سال ۲۰۱۴ موسسه ریاضیات کلی The Clay Mathematics Institute (CMI) است. این جایزه به طور مشترک به او و پیتر اسکولز (Peter Scholze) اهدا شد. این موسسه مریم میرزاخانی را به دلیل مشارکت چشمگیر و موثرش در زمینه نظریه هندسه و نظریه ارگودیک شایسته این عنوان دانسته بود.

او پیش‌تر جایزه دوسالانه روت لیتل ستر (Ruth Lyttle Satter) در ریاضیات را به خود اختصاص داده بود، جایزه‌ای که انجمن ریاضیات آمریکا به زنان تاثیرگذار در حوزه ریاضیات اهدا می‌کند.

میرزاخانی و مدال فیلدز ۲۰۱۴

مریم میرزاخانی روز شنبه هفته آینده ۱۶ آگوست (۲۵ مرداد) در سئول و در کنفرانس جهانی ریاضیات ۲۰۱۴ سخنرانی خواهد کرد. این کنفرانس بزرگ‌ترین گردهمایی ریاضیات جهان به شمار می‌رود که هر ۴ سال یک بار برگزار می‌شود.

کنفرانس ۴ ساله ریاضیات فرصتی برای جامعه ریاضیات جهان است تا جوایز ۴ گانه خود را به برگزیدگان اهدا کند. این جوایز عبارتند از

جایزه وانلینا: (Rolf Nevanlinna Prize) به برگزیدگانی اهدا می‌شود که نقشی فعال در توسعه جنبه‌های ریاضیاتی در علوم فناوری ارتباطات و محاسبات داشته‌اند.

جایزه کارل فردریش گاوس: به تحقیقات ریاضیاتی اهدا می‌شود که کاربردی در بیرون جهان ریاضیات پیدا کرده باشند

جایزه کرن: (Chern) به پاس یک عمر تحقیقات ریاضیاتی اهدا می‌شود

مدال فیلدز: بسیاری از دانشمندان، جایزه فیلدز را - در کنار جایزه اَبِل - معادلی برای نوبل ریاضیات می‌دانند. اگرچه این جایزه نه از نظر مبلغ و نه از نظر دوره تناوب اهدا و نه از نظر شرایط دریافت‌کنندگان مشابه نوبل نیست اما مشهورترین نشان جامعه ریاضیات به شمار می‌رود. این جایزه هر چهار سال یک بار و در این کنفرانس به یاد جان چارلز فیلدز، ریاضی‌دان کانادایی به ریاضی‌دانانی اهدا می‌شود که کشفی چشمگیر در جامعه ریاضیات داشته و در هنگام اهدا آن بیش از ۴۰ سال سن نداشته باشند. هر دوره این جایزه ممکن است به طور مشترک به دو، سه یا چهار ریاضی‌دان اهدا شود.

مانند هر نشان و مدال دیگری در هر دوره و در اوقات نزدیک به اهدای این جایزه هم در بین علاقه‌مندان این حوزه شایعات و گمانه‌زنی‌هایی درباره برنده احتمالی مطرح می‌شود و حتی نظرسنجی‌هایی غیررسمی برگزار می‌شود.

امسال یکی از نام‌هایی که در این بحث‌های حاشیه‌ای زیاد شنیده می‌شود، نام مریم میرزاخانی است که ممکن است در آخرین دوره‌ای از کنفرانس ریاضی جهانی که شرایط سنی‌اش اجازه می‌دهد، معتبرترین جایزه ریاضیاتی را دریافت کند. دریافت این جایزه اگرچه می‌تواند برای مریم میرزاخانی نقطه اوجی باشد، اما شاید هیجان آن قابل مقایسه با لحظاتی نباشد که او ایستاده بر فراز تپه‌ای سرزده از میان جنگل انبوهی از مفاهیم ریاضی، راه‌حلی را پیدا می‌کند.

وقتی از او پرسیده شد که چه چیزی برایش بیش از هرچیز دیگری حکم جایزه و پاداشی در پشت یک کار طاقت‌فرسای ذهنی دارد، در پاسخ گفت :«قطعا رضایت‌بخش‌ترین اتفاق، همان لحظه‌ای است که می‌گویی آها! لحظه‌ای که شور و شوق کشف و لذت و شعف درک چیزی جدید را احساس می‌کنی و احساس اینکه بالای تپه‌ای ایستاده‌ای و و چشم‌اندازی کامل را در مقابل داری. اگرچه در اغلب اوقات انجام کار ریاضیاتی برای من مانند این است که در حال کوهنوردی طولانی هستم بدون آنکه مسیر پاخورده‌ای وجود داشته باشد و یا حتی چشم انداز پایان مسیری در تیررس دیدگان باشد.» (خبرآنلاین)


ادامه مطلب ...

گفت‌وگو با نیوشا ضیغمی: دوست دارم مادر شوم

این روزها نیوشا ضیغمی را در حوزه بازیگری با فیلم «ایران‌برگر» روی پرده سینما می‌توان دید اما عمده فعالیتش را به کلینیک زیبایی خود اختصاص داده است. او امسال چهارمین سالگرد ازدواجش را جشن گرفت و از تجربه مادر شدن و شغلی که دوست دارد بچه‌اش داشته باشد می‌گوید. او همچنین در اینستاگرام صفحه‌ای دارد که از این شبکه به عنوان یک مرکز جامعه‌شناسی یاد می‌کند و یادآور می‌شود همین شبکه دلخوری‌هایی هم برایش به وجود آورده است. ضیغمی در صحبت‌هایش از فعالیتی که برایش دلچسب و مهم است (کلینیک زیبایی‌اش) نیز سخن گفته است. با نیوشا ضیغمی و دغدغه‌هایش بیشتر آشنا شوید:


خانواده برایم مهم‌تر است

روزی که ازدواج کردم همه می‌گفتند در این سن و با این موقعیت چرا می‌خواهی ازدواج کنی؟! نمی‌ترسی موقعیتت را از دست بدهی؟ در حالی که من معتقد بودم این دو بحث هیچ ربطی به هم ندارند. در ضمن چرا بازیگر باید بخش مهمی از زندگی‌اش که خانواده و مادر شدن است را از خودش بگیرد؛ از ترس اینکه شهرتش از دست برود؟
من ازدواج کردم؛ الان هم چهار سال گذشته؛ نمی‌خواهم بگویم لحظه لحظه زندگی‌ام پر از خوشحالی و شادی بود. زندگی من هم در عین اینکه پر از عشق و خوبی بوده، سختی‌های خودش را هم داشته است اما نمی‌توان از خوشی‌ها به دلیل وجود برخی سختی‌ها گذشت چون اگر بخواهم طبیعتی‌ترین چیزهای زندگی را از خودم سلب کنم، وقتی به 50 سالگی برسم، می‌بینم که نه شهرت دارم، نه شوهر و نه بچه. هیچ چیز ندارم. آن وقت من مانده‌ام و خودم و تنهایی‌ام وچروک‌های صورتم! حالا چه کار کنم؟! برای همین اگر به خودمان به عنوان انسان نگاه کنیم، زندگیمان را جوری تعریف می‌کنیم که بتوانیم با چنین شرایطی چگونه کنار بیایم.


از مادر شدن نمی‌ترسم

هیچ‌وقت از مادر شدن نمی‌ترسم. نمی‌دانم ما از چه چیز پیروی می‌کنیم. در سینمای هالیوود که اندام و فیزیک زنان نقش مهمی در مسیر بازیگری‌شان دارد، هیچ‌وقت مادر شدن را فراموش نمی‌کنند. حتی هر کدام بیش از 2 یا 3 فرزند دارند. اینکه کسی نعمت مادر شدن را از خودش بگیرد به خودش ظلم کرده است. این جزو طبیعت زندگی هر انسانی است. من هم چنین تجربه‌ای را دوست دارم و هیچ‌وقت از آن فراری نیستم.


دوست دارم بچه‌ام بازیگر شود

من این روزها مشغول اداره مرکز زیبایی‌ام هستم، مرکزی که دوستش دارم و علاقه‌مندم فعالیت‌هایم را در این زمینه گسترش دهم. فکر می‌کنم در خوشبینانه‌ترین حالت، نیوشا ضیغمی 60 ساله، 10 تا کلینیک زیبایی دارد (می‌خندد). احتمالاً آن موقع دیگر بازی نمی‌کنم و بیشتر در زمینه تولید فیلم فعالیت دارم. البته نه در زمینه کارگردانی چون فکر نمی‌کنم هیچ‌وقت کارگردان شوم ولی تهیه و تولید فیلم را دوست دارم و قطعاً در آن سن پیشرفت زیادی در این زمینه کرده‌ام و حتی بازیگر جدید وارد سینما خواهم کرد. در زمینه خانوادگی هم قطعاً بچه‌ام بزرگ شده است. شاید او هم بازیگر شده باشد، چون خیلی دوست دارم بازیگر شود.


با هر کسی که پولدار، زیبا و موفق است بد هستیم

اینستاگرام شبکه اجتماعی جالبی است چراکه ما بدون هیچ واسطه و فیلتری با مخاطبانمان در ارتباطیم. حتی می‌توان گفت مکانی برای جامعه‌شناسی است چون از هر قشری و هر شهری مخاطب داریم و حرف‌هایشان را می‌شنویم ولی آنچه در صفحه خودم و همکارانم می‌بینم، این است که جامعه ما کم‌کم به سمتی پیش می‌رود که یک مقدار با همدیگر نامهربان شده‌ایم. هر کسی موفق است را می‌خواهیم سرکوب کنیم. هر کسی چیزی دارد، می‌گوییم چرا ما نداریم و بنوعی عقده‌گشایی می‌کنیم. هر کسی هر چیزی هست و هر جایگاهی دارد مطمئناً برای رسیدن به آن تلاش کرده است.

سال گذشته که طوفان عجیبی در تهران آمد، 3 نفر فوت کردند و من در صفحه‌ام به خانواده‌های این عزیزان تسلیت گفتم ولی برخی کامنت‌ها شوکه‌ام کرد. یکی نوشته بود: «بهتر است همه شماها که در تهران هستید بمیرید»! چه بلایی به سرمان آمده که چنین احساسی به همنوع خود داریم؟!


الان که به گذشته برمی‌گردم و به سال‌هایی که وارد سینما شدم نگاه می‌کنم و آن را با نسل جدید مقایسه می‌کنم، می‌بینم نصف سختی‌ای که ما کشیدیم را نسل امروز نمی‌کشد. قطعاً سختی‌های ما نسبت به نسل قبل از ما هم خیلی کمتر بود ولی در حال حاضر برخی هستند که می‌خواهند در خانه بنشینند و جایگاه‌های بالا را دودستی تقدیمشان کنند. این‌گونه نمی‌شود و متاسفانه این معضل نسل جوان جامعه ماست. می‌خواهند بدون هیچ تلاشی به همه چیز برسند و این امری محال است. ما با هر کسی که پولدار، زیبا و موفق است بد هستیم. چرا؟!


چه بلایی بر سرمان آمده است؟!

شبکه‌های اجتماعی هم معضل خودش را دارد. درباره هر عکس نظرهایی می‌دهند که نمی‌دانیم چه پاسخی به آن بدهیم. چاق باشی می‌گویند چرا چاقی؟ لاغر می‌شوی می‌گویند چرا اینقدر لاغر شده‌ای؟ با همسرت عکس می‌اندازی می‌گویند چقدر با همسرت عکس می‌گذاری، عکس تکی می‌گذاری، سریع برایت حاشیه درست می‌کنند که حتماً اختلاف دارید. در صورتی که می‌توانند به جای بحث درباره حریم شخصی آدم‌ها، انتقادهایی سازنده داشته باشند. امروز در صفحه یکی از روان‌شناسان خواندم که چقدر خوب است بیاموزیم حریم خصوصی چیست؟ لزومی ندارد بدون اینکه نظری از ما بخواهند اظهار نظر کنیم. مدتی است در حال تمرین دادن خودم هستم. به خودم می‌گویم حتی از خواهر خودم هم نباید خیلی از سوال‌ها را بپرسم چون قطعاً خودش صلاح می‌داند به من چیزی نگوید.
من آدم صبوری هستم ولی در برهه‌ای از زمان کم آوردم و صفحه‌ام را بستم در حالی که درس اول بازیگری را این می‌دانم که موظف هستم به مخاطبم جواب بدهم با هر سلیقه، نژاد، مذهب و هر کشوری اما گاهی به جایی می‌رسید که از حد و توانتان خارج است. یک لحظه احساس کردم برای چه کسی این کار را انجام می‌دهم. به همین دلیل تصمیم گرفتم دیگر نشنوم و نبینم اطرافم چه اتفاقی می‌افتد و در دنیای نادانسته‌هایم خوشحال باشم بنابراین از دنیای مجزای خداحافظی کردم؛ ولی بعد از آن دوستان و مخاطبان کم سن و سالم از من درخواست کردند به این فضا بازگردم و واقعاً دلم برایشان لرزید و احساس کردم شاید کارم خودخواهانه بوده است.
الان هم که صفحه‌ام را بروز می‌کنم، اذیت می‌شوم ولی سعی می‌کنم بگذرم. بالاخره ما هم انسانیم و دلمان از این همه نامهربانی می‌گیرد. به‌طور مثال خاطرم است سال گذشته که طوفان عجیبی در تهران آمد، 3 نفر فوت کردند و من هم در صفحه‌ام به خانواده‌های این عزیزان تسلیت گفتم ولی برخی کامنت‌ها را که می‌دیدم شوکه‌ام کرد. مثلاً یکی نوشته بود: «بهتر است همه شماها که در تهران هستید بمیرید!» چه بلایی به سرمان آمده که چنین احساسی به همنوع خود داریم؟!


حق گرفتنی است؛ نه دادنی!

متاسفانه جامعه ما به جایی رسیده که همیشه در انتظار یک اتفاق است که همه چیز برایش خوب شود. در صورتی که این خودمان هستیم که اتفاق خوب را رقم می‌زنیم. در تمام جوامع بشری آدم‌ها خودشان حقشان را می‌گیرند. تا زمانی که بنشینیم که حقمان را بدهند، هیچ کس برایمان چنین کاری نمی‌کند. نمی‌گویم در جامعه ما مشکلات وجود ندارد ولی یقیناً دلیل حدود 50 درصد از مشکلات ما به خودمان و رفتارمان برمی‌گردد. برخی خیلی راحت می‌توانند حقشان را بگیرند ولی نمی‌گیرند چون غیر از پدر و مادر تمام اتفاقات زندگی‌مان اختیاری است و می‌توانیم آینده‌ای خوب برای خودمان بسازیم ولی ما همیشه دیگران را مقصر می‌دانیم.


بحران بزرگی به نام کودکان کار

حدود 8-7 ماهی است که در انجمن حامیان کودک کار و خیابان به صورت مستمر فعالیت دارم. بچه‌های کار مساله‌ای پیچیده در جامعه کنونی ماست و بحران بزرگ اجتماعی محسوب می‌شوند. این بچه‌ها در سن کودکی و نوجوانی، با آسیب‌های زیادی روبرو هستند. آن‌ها در نهایت نسل آینده جامعه ما هستند که با تعداد بی‌شماری از بحران‌های خانوادگی و اجتماعی بزرگ می‌شوند و وارد جامعه می‌شوند. به همین دلیل فکر می‌کنم، مردم باید با این مجموعه آشنا شوند و بدانند کودک کار چیست و چرا وجود دارد.
همکاری من هم بیشتر برای شناساندن این معضل مستمر شد. تمام تلاشم این است که این انجمن را به مردم بشناسانم و هر کمکی از دستم بربیاید چه در راستای فرهنگ‌سازی و چه مالی دریغ نکنم ولی فکر می‌کنم این معضل بیشتر از اینکه به کمک مالی نیاز داشته باشد، به حمایت فرهنگی نیاز دارد تا جامعه از این موضوع آگاه شود. اگر بچه سرخورده‌ای که قرار است در آینده به یک بزهکار تبدیل شود از دوران کودکی حداقل آموزش‌هایی را ببیند، می‌تواند مهارت‌هایی را فرابگیرد و حداقل شغلی داشته باشد.
متاسفانه این کودکان نه خانواده باسوادی دارند و نه خودشان سواد دارند، به همین دلیل تشخیص خوب و بد برایشان سخت است. فقط به شکل ناخواسته، به بزهکاری کشیده می‌شوند.


چرا کلینیک؟

ایده راه‌اندازی موسسه زیبایی به 6 سال پیش برمی‌گردد. شاید دلیل علاقه‌مندی‌ام به تأسیس این موسسه، این بود که شخصاً یکی از مراجعان مراکز پوست و زیبایی بودم چون معتقدم ابزار بازیگران و افرادی که کار تصویر می‌کنند، بدن و بیان و در نهایت سلامت جسم و روان است. به نظرم پوست هر آدمی نشان‌دهنده، درون آدم است. اولین بار که به این مراکز مراجعه کردم 23 ساله بودم. آن زمان سر فیلمبرداری فیلم شوریده بودم و از آنجایی که گریم آن کار خیلی سنگین بود، گریمور فیلم مرا به این مراکز معرفی کرد و واقعاً ممنون ایشان هستم که مرا در این زمینه راهنمایی کردند چون از آن زمان آموختم باید به پوست اهمیت داد. (سمیرا جعفری/ زندگی مثبت)


ادامه مطلب ...

آتنه فقیه نصیری: با رفیع پیتز ازدواج نکرده بودم که جدا شوم

آتنه فقیه نصیری: با رفیع پیتز ازدواج نکرده بودم که جدا شوم

آتنه فقیه نصیری یکی از پرکارترین بازیگران سینمای ایران در دهه ۷۰ بود و همکاری با کارگردانان خوشنام و مجربی چون یدالله صمدی، مرحوم رسول ملاقلی پور، ابوالحسن داوودی، علیرضا داوودنژاد، تهمینه میلانی و… را آزمود. بعدها به تلویزیون بازگشت و با سریال «خانه سبز» مهمان خانه‌ها شد. فقیه نصیری به مرور زمان از سینما فاصله گرفت و عمده فعالیتش را در تلویزیون متمرکز کرد. مخاطبان قاب جادویی هنوز هم بازی متفاوت او را در قالب شخصیت زهره و در سریال «جراحت» محمدمهدی عسگرپور به یاد دارند.

همسر رفیع پیتز همسر بازیگران همسر آتنه فقیه نصیری طلاق آتنه فقیه نصیری بیوگرفی آتنه فقیه نصیری بیوگرافی رفیع پیتز بیماری آتنه فقیه نصیری ازدواج آتنه فقیه نصیری

مدتی پیش خبری رسانه ای شد مبنی بر ابتلای او به بیماری ام‌اس. عارضه‌ای که البته خودش دوست ندارد درباره آن صحبت کند و می‌گوید با این بیماری کنار آمده است. با این حال، ابتلایش به ام‌اس موجب شده که فعلا پیشنهاد جدیدی را برای بازی نپذیرد و اغلب اوقاتش را در خانه بگذراند. با او درباره کارنامه هنری‌اش و مسیری که در راه بازیگری پیموده همکلام شدیم که ماحصلش را در ادامه می‌خوانید.

این روزها که هیچ، اما قبل از عارضه‌ای که برای‌تان پیش آمده و مایل نیستید به آن ورود کنیم هم بازیگر کم‌کار و شاید به تعبیر بهتر گزیده‌کاری بودید. چه مقدار از این کم‌کاری خودخواسته بوده است؟

اغلب به خواست خودم بوده است، چرا که هر کاری را قبول نمی‌کنم. برایم خیلی مهم است که با چه گروهی کار می‌کنم؛ از کارگردان و تهیه‌کننده گرفته تا فیلم‌نامه‌نویس و سایر بازیگران.

حالا که در میان‌سالی هستید همچنان بازیگری برای‌تان جذاب است؟

بله، تجربه‌هایم بیشتر شده است و هر چه سن و سالم بالا می‌رود دلم می‌خواهد بیشتر از این تجربیات استفاده کنم و بهره ببرم. البته امیدوارم برای زنان میان‌سال هم نقش‌های خوب نوشته شود.

به نظر می‌رسد شما هم با نقش‌هایی که برای زنان میانسال نوشته می‌شود، به خصوص در تلویزیون چالش دارید؟

اصولا هیچ‌‌کدام از نقش‌هایی که در تلویزیون برای زنان میانسال نوشته می‌‌شود مناسب نیست و جذابیتی ندارد. ای کاش نویسندگان و فیلم‌سازان ما کمی هم فیلم‌ها و سریال‌های خارجی تماشا کنند تا ببینند آن‌ها چه نقش‌های خوب و پیچیده‌ای برای بازیگران زن میانسال‌شان می‌نویسند؛ شخصیت‌هایی که در حاشیه نیستند و حضورشان در قصه سریال تاثیرگذار است.

بعد از سریال «شمعدونی» در کار دیگری هم بازی کرده‌اید؟

نه، آخرین کارم همان شمعدونی بود.

آخرین حضورتان در سینما به چه سالی بازمی‌گردد؟

این‌قدر زمان از آن گذشته که خاطرم نمی‌آید. فکر می‌کنم «مزرعه پدری» رسول ملاقلی‌پور آخرین کار سینمایی من بوده باشد.

علت این کم‌کاری؟

در سال‌های اخیر پیشنهاداتی که داشته‌ام همه از طرف تلویزیون بوده تا سینما.

روزگاری و به خصوص در دهه ۷۰ از پرکارترین بازیگران ایران بودید اما آرام آرام کم‌کار شدید تا نیمه دوم دهه ۸۰ که کلا از سینما کناره‌گیری کردید؟

فیلم‌نامه پیشنهادی باید داستان خوبی داشته باشد تا جذبم کند.

تا جایی که می‌دانم زبان اسپانیایی خوانده‌اید. اصلا چطور شد که بازیگر شدید؟

از سر تنبلی شاید. بلاخره به طور اتفاقی پیش آمد. مدام کارهای سینمایی پیشنهاد شد. همان سال اول ۴ فیلم سینمایی پیشنهاد شد و خواهی نخواهی درگیر بازیگری شدم.

به کدام یک از نقش هایی که تا به حال بازی کرده اید چه در تلویزیون و چه در سینما علاقه بیشتری دارید؟

پاسخ این سوال سخت است. وقتی به نقش‌هایم فکر می‌کنم می‌بینم که هر کدام را به دلیلی دوست دارم. در نتیجه کاری نکرده‌ام که الان از بابتش ناراحت و پشیمان باشم. همه کارهایم را دوست داشتم؛ هر نقشم در زمان خودش پررنگ و دوست‌داشتنی بود، با این حال نقش‌های تاثیرگذارترم را بیشتر می‌پسندم.

نگاهی به کارنامه بازیگری‌تان گویای این واقعیت است که اکثرا نقش زنان ظریف و شکننده را بازی کرده‌اید.

متوجه سوال‌تان نمی‌شوم.

منظورم نقش‌هایتان در فیلم‌ها و سریال‌هایی مثل «دونفر و نصفی» و «خانه سبز» است.

شما سریال «جراحت» عسگرپور را دیده‌اید؟ باید نقش متفاوت پیشنهاد شود. وقتی همه نقش‌های پیشنهادی شبیه هم هست حق انتخاب کمتری دارم. باید فرصتی مثل سریال «جراحت» برایم وجود داشته باشد تا بتوانم متفاوت بازی کنم.

همسر رفیع پیتز همسر بازیگران همسر آتنه فقیه نصیری طلاق آتنه فقیه نصیری بیوگرفی آتنه فقیه نصیری بیوگرافی رفیع پیتز بیماری آتنه فقیه نصیری ازدواج آتنه فقیه نصیری

راجع به نقش‌تان در سریال جراحت بگویید؟

بازی در این سریال تجربه خیلی خوبی بود، از این جهت که به خودم هم ثابت شد می‌توانم نقش‌های متفاوت را بازی کنم. بازی در این سریال تجربه و خاطره خیلی خوبی بود.

آن‌طور که شنیده‌ام در سال ۶۷ بازی در فیلم «مسافران» به شما پیشنهاد شده بود اما بعد بهرام بیضایی مژده شمسایی را جایگزین‌تان کرد. آیا این قضیه صحت دارد؟

بله، چنین پیشنهادی رسیده بود.

پس چرا چنین پیشنهاد طلایی‌ای را قبول نکردید؟ پشیمان نیستید؟

دست من نبود. آقای بیضایی ابتدا این تصمیم را گرفتند اما بعد تشخیص دادند که من بازیگر بشو نیستم و هنرپیشه نمی‌شوم، درنتیجه مرا کنار گذاشتند.

به نظرتان اگر در «مسافران» بازی می کردید مسیر زندگی هنری‌تان عوض نمی‌شد؟

چرا خب، مسلما اوضاع خیلی فرق می‌کرد. خیلی مهم است که یک بازیگر کارش را با چه فیلمی آغاز کند. البته این دلیل نمی‌شود که وقتی اولین کارت موفقیت‌آمیز بود همان مسیر را ادامه دهی. پیش آمده که یک بازیگر وقتی در یک فیلم خوب ایفای نقش کرده است منتظر کارهای بهتر مانده و در نتیجه، تا مدت‌ها بیکار شده. برای این که بیکار نمانید مجبور می‌شوید به بازی کردن در کارهای ضعیف‌تر. با این حال اگر در «مسافران» بازی می‌کردم خیلی در کارنامه حرفه ای‌ام تاثیرگذار بود و شاید مسیر بازیگری‌ام عوض می شد.

دوست داشتید در فیلم های دیگر بیضایی بازی می‌کردید؟

خیلی زیاد. احمقانه است اگر جواب منفی می‌دادم.

کارگردانی بوده که دوست داشتید با او کار کنید اما قسمت نشده باشد؟

دوست داشتم با همه کارگردان های خوب و مجرب کار کنم اما موقعیتش پیش نیامده است.

البته در یکی دو فیلم خوب مرحوم ملاقلی پور مثل مزرعه پدری بازی کرده‌اید، هر چند این آثار به خوبی دیده نشد. آیا این نقش آفرینی‌ها نمی‌توانست نقطه عطفی در کارنامه هنری و حرفه‌ای شما باشد؟

نه، چه تاثیری داشته؟! به نظر خودم که هیچ تاثیری نداشته است!

خانم فقیه نصیری، از مسیری که در بازیگری پیموده‌اید راضی هستید و اگر به گذشته‌ها بازگردید همین راه را ادامه می‌دهید؟

تا به حال راضی بوده‌ام ولی طبیعتا به گذشته بازگردم به طور قطع به انتخاب‌هایم بیشتر فکر می‌کنم.

آیا پس از سال‌ها فعالیت به نقطه مورد نظرتان در بازیگری رسیده‌اید؟

نه، به نظرم هنوز خیلی راه مانده و به چیزهایی که می‌خواستم نرسیده‌ام.

همسر رفیع پیتز همسر بازیگران همسر آتنه فقیه نصیری طلاق آتنه فقیه نصیری بیوگرفی آتنه فقیه نصیری بیوگرافی رفیع پیتز بیماری آتنه فقیه نصیری ازدواج آتنه فقیه نصیری

رفیع پیتز و میترا حجار

اوقات فراغت‌تان را در خانه چه‌گونه می‌گذرانید؟

معاشرت با دوستان، مطالعه کتاب و تماشای فیلم.

تلویزیون هم تماشا می‌کنید؟

بله.

سریال مورد علاقه‌تان؟

پشت بام تهران و بیمار استاندارد.

اهل دیدن مسابقات ورزشی هم هستید؟

بله، فوتبال و هر بازی را که جذاب باشد تماشا می‌کنم.

طرفدار پرسپولیس هستید یا استقلال؟ به نظرتان کدام تیم قهرمان می‌شوند؟

طرفدار هیچ تیمی نیستم.

و صحبت پایانی؟

در همه سایت‌ها نوشته اند که من با رفیع پیتز ازدواج کرده و بعدها از او جدا شده‌ام. این مساله را کاملا تکذیب می‌کنم. من هیچ‌گاه با او ازدواج نکرده بودم که بخواهم جدا شوم.

همسر رفیع پیتز همسر بازیگران همسر آتنه فقیه نصیری طلاق آتنه فقیه نصیری بیوگرفی آتنه فقیه نصیری بیوگرافی رفیع پیتز بیماری آتنه فقیه نصیری ازدواج آتنه فقیه نصیری

گفتگو از زهرا صلواتی / بولتن نیوز

ازدواج آتنه فقیه نصیری بیماری آتنه فقیه نصیری بیوگرافی رفیع پیتز بیوگرفی آتنه فقیه نصیری طلاق آتنه فقیه نصیری همسر آتنه فقیه نصیری همسر بازیگران همسر رفیع پیتز


ادامه مطلب ...