مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

راهنمای جوانان مجرد: معیارهای غلط برای ازدواج

در این مطلب سعی ما بر این است که برخی از آن انگیزه‌ها را برشماریم؛ انگیزه‌ها و معیارهایی که احتمالا به شکست در زندگی مشترک یا به بیان عامتر، طلاق و جدایی منجر می‌شود.


۱- ازدواج به منزله پاسخی به سنت‌های خانواده:

ازدواج در بسیاری از خانواده‌ها به عنوان یک سنت محسوب می‌شود، خصوصاً زمان ازدواج فرزندان، در تعدادی از خانواده‌ها از قواعد خاصی تبعیت می‌کند. مثلاً بعضی از والدین اعتقاد دارند که فرزندانشان در سنین پایین تشکیل زندگی مشترک دهند. با توجه به مشکلات متعددی که در مسیر یک زندگی مشترک وجود دارد تبعیت از این باور‌ها مخاطراتی را برای فرزندان امروزی به دنبال خواهد داشت.


۲- ازدواج به منظور فرار از تنهایی:

انسان موجودی اجتماعی است و در وجود او تعامل با دیگران در ارضای نیازهای انسانی سهم شایسته‌ای دارد. به همین خاطر بسیاری از افرادی که بنا به دلایل متعدد، تنها زندگی می‌کنند و یا در عین حال که با خانواده خود زندگی می‌کنند احساس تنهایی می‌نمایند. گاهی برای کنار آمدن با این خلأ احساسی، به فکر تشکیل زندگی مشترک می‌افتند. به طور قطع ازدواج راهی به سوی تعامل، تبادل احساسات و همدردی محسوب می‌شود و این فرآیند به ایجاد رضایت در انسان‌ها از زیستن با هم می‌افزاید. اگر احساس تنهایی، ناشی از ضعف مهارتهای اجتماعی فرد در تعامل با دیگران باشد و یادلایل شخصیتی و ابتلاء فرد به اختلالات روانی سبب به وجود آمدن چنین حالتی در او شده باشد، در چنین شرایطی ازدواج راه حل مناسبی برای کنار آمدن با این احساس نیست.


۳- ازدواج به منظور جبران کمبودهای شخصی:

گاهی افرادی که در شرایط سختی زندگی می‌کنند و امکانات موجود نیازهای ایشان را ارضا نمی‌کند، برای جبران این خلاء، اقدام به ازدواج می‌کنند. مثلاً دختری که در یک خانواده فقیر زندگی می‌کند، ممکن است پیشنهاد ازدواج با یک فرد ثروتمند را براحتی قبول کند.


۴- ازدواج به خاطر ارضای نیاز جنسی:

تعدادی از جوان‌ها به دلیل فشار غرایز جنسی، تن به ازدواج می‌دهند و این وضع در کوتاه مدت به دلیل مهیا نبودن سایر عوامل برای بقا و استحکام زندگی مشترک، مشکلات دیگر را هر روز پررنگتر می‌کند و نهایتاً به جدایی زوجین منتهی می‌گردد.


۵- ازدواج به منظور داشتن فرزند:

بعضی اوقات، ازدواج به عنوان راهی برای والد شدن محسوب می‌شود. برخی به خاطر نیاز غریزی به داشتن فرزند و ارضای این نیاز به ازدواج گرایش پیدا می‌کنند. چنین انگیزه‌ای بدون در نظر گرفتن سایر عوامل در تشکیل زندگی مشترک تبعات منفی را به دنبال دارد.


۶- پذیرش انتظارات اجتماعی:

امروزه در رسانه‌های گروهی جامعه ما، به طور مستقیم و غیر مستقیم، تلاش برای ورود جوان‌ها به زندگی مشترک زیاد دیده می‌شود. چنین روندی بدون در نظر گرفتن ملاحظات متعدد، گاهی به گرایش جوان‌ها به ازدواج فقط برای ازدواج منتهی میشود و در ‌‌نهایت به دلیل فراهم نبودن شرایط لازم، زندگی زوجین را توام با مسائل مرتبط با سازگاری می‌کند و در نهایت احتمال بسیار دارد که به جدایی ختم شود.


۷- رفع مشکل بیکاری:

درجامعه ما بنا به دلایل متعدد، از جمله شروط استخدام در برخی از مشاغل، متاهل بودن ِ متقاضی ذکر شده است. لذا گاهی این شرایط موجب شکل‌گیری ازدواج در بین جوان‌هایی می‌شود که به دلیل تداوم بیکاری و عدم کسب شرایط مناسب، فقط به فکر ازدواج برای به دست آوردن کارند. در این گونه ازدواج‌ها نیز احتمال جدایی زوجین تقویت می‌گردد.


۸- ازدواج به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف دیگر:

گاهی انگیزه اصلی از تشکیل زندگی مشترک، عشق به فرد مقابل و نیاز روان‌شناختی به زیستن با فرد مقابل نیست؛ بلکه وی وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف دیگر می‌شود. مثلاً خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند، ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامه زندگی مشترک در خارج موافقت و سپس با وی ازدواج کند ولی بعد از ورود به کشور خارجی، در مدت کوتاهی اختلافات خود را نشان می‌دهند و از شریک زندگی‌اش جدا می‌شود.


۹- ازدواج به خاطر بالارفتن سن:

امروزه، بنا به دلایل متعدد، سن ازدواج در بین جوان‌ها بالا رفته و این مشکل خصوصاً برای دختران جامعه به خاطر مسائل فرهنگی استرس‌های متعددی را در آنها پدید می‌آورد. لذا گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنها ماندن، از دست دادن زیبایی، از دست دادن والدین، کاهش شور زندگی، نسبت‌های ناروای مردم و... صورت می‌گیرد. در چنین مواقعی امکان سازگاری با مشکلات زندگی، ضعیف بوده و در ‌‌نهایت ضریب ریسک این ازدواج‌ها بالا می‌رود.


۱۰- ازدواج به خاطر نجات یک انسان دیگر:

گاهی انگیزه فرد برای ازدواج، نجات دادن شخص مقابل از تنهایی، فشارهای زندگی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و یا دلایل دیگر است. مثلاً دختری که وابستگی شدید به پسری دارد، مسئولیت زندگی وی از جمله کار، مسکن و مسائل مالی را می‌پذیرد. چنین انگیزه‌هایی بعد از مدتی کوتاه رو به سردی و حتی خاموشی می‌رود و در ‌‌نهایت زندگی مشترک را با بحران مواجه می‌سازد.


۱۱- ازدواج به خاطر رفع بحران:

گاهی ازدواج به دلیل آسیب دیدگی جنسی ناخواسته، اتفاق می‌افتد. به این معنی که طرفین برای حل این مشکل به ازدواج تن می‌دهند، چنین شرایطی بدون آمادگی لازم جهت ورود به این فضا، مخاطراتی را به دنبال دارد که در ‌‌نهایت حداقل آن احساس به تله افتادن و حس اجبار به ازدواج با یکدیگر است. این شرایط خطرپذیری فزاینده‌ای برای ادامه زندگی مشترک ایجاد خواهد کرد.


۱۲- ازدواج به خاطر فرار از مشکلات خانوادگی:

گاهی انگیزه افراد برای ازدواج به دلیل دورکردن خود از محیط استرس‌زا یا رنج‌آور خانواده است. درگیری والدین، اعتیاد آنها، سوء رفتار جسمی و جنسی، بی‌توجهی، طرد و خشونت و یا موارد دیگر از جمله دلایلی است که فرد را به چنین تصمیمی سوق می‌دهد. در چنین شرایطی افراد آمادگی روان‌شناختی لازم جهت ارزیابی متقابل را نداشته و در ‌‌نهایت احتمال آسیب زا بودن پیوند ازدواجشان به دلیل همین اصل قرار گرفتن فرار از فضای خانواده بالا می‌رود.


۱۳- ازدواج به خاطر عشق:

گاهی دو نفر، چنان علاقه‌ای به یکدیگر پیدا می‌کنند که گمان می‌برند براستی عاشق هم هستند اما وقتی هیجان، با سرعت چشمگیری در روابط پیش برود، شناخت یکدیگر به روال عادی و تدریجی خود رخ نمی‌دهد، زیرا وقت کافی برای این امر وجود نداشته است. صراحت، صداقت و اعتمادی که لازمه یک رابطه محکم است احتیاج به زمان دارد. آشنایی سریع، هر قدر هم که هیجان‌آور باشد، تنها یک صمیمیت ظاهری به بار می‌آورد که به آسانی با نزدیکی و صمیمیت واقعی اشتباه گرفته می‌شود. به همین دلیل ازدواج‌هایی که در کوتاه مدت اتفاق می‌افتند، مخاطراتی را در آینده خود به دنبال خواهند داشت.


۱۴- ازدواج به خاطر فرار از یکنواختی زندگی:

گاهی افراد بدون آگاهی و آمادگی لازم وارد یک زندگی مشترک می‌شوند و پس از مدتی احساس از دست دادن آزادی‌های فردی و یا احساس در دام افتادن می‌کنند، ازدواجهایی که درآن انگیزه مزه کردن زندگی مشترک، بدون توجه به سایر مؤلفه‌ها وجود دارد، اغلب مخاطراتی را به دنبال خواهد داشت.


۱۵- ازدواج به دلیل برداشت غلط از مفاهیم:

افراد در دوران نامزدی ممکن است به فاش سازی مسائل شخصی خود بپردازند که گاهی بی‌توجهی به محتوای مطالب ابراز شده مشکلاتی را به دنبال دارد. مثلاً مردی به نامزدش می‌گوید که اعتیاد دارد؛ اما زن می‌گوید چون با صداقت این موضوع را گفته من همسر او می‌شوم و بعد از ازدواج این مسائل ایجاد مشکل خواهد کرد.


۱۶- ازدواج به مفهوم پذیرش جبر:

تعدادی از جوانان، خصوصاً آنهایی که نگرشهای سنتی دارند گاهی ازدواج با فرد مقابل برایشان موضوعی از پیش تعیین شده، مقدر و سرنوشت محسوب می‌شود. در جامعه ما،‌گاه این فرآیند با عنوان «قسمت» نیز شناخته می‌شود. در این دسته افراد، تصور بر این است که خواستگار فرد در واقع همان شخصی است که انگار مقدر شده است با او زندگی کند. چنین طرز تفکری چون حاصل شناخت طرفین از یکدیگر نیست آسیبهایی را پس از ازدواج به دنبال می‌آورد که احتمال جدایی یا نارضایتی را بیشتر می‎‌کند.

۱۷- تصور نادرست از دوران نامزدی:

دوران نامزدی، حداقل شرایطی را برای آگاهی زوجین از یکدیگر فراهم می‌آورد. تعدادی از افراد در این دوران متوجه تفاوتهای بسیاری بین خود و فرد مقابل می‌شوند یا در این دوران متوجه ناراحتی و یا حتی مبتلا بودن فرد به اختلالات روانی یا وابستگی او به مواد مخدر می‌شوند، اما به رغم وقوف بر این مسائل، بنا به دلایل فرهنگی از جمله تلقی خود یا خانواده‌شان از نامزدیی و اینکه به هم خوردن نامزدی را مساوی با بی‌آبرویی و از دست دادن حیثیت خود قلمداد می‌کنند، تن به ازدواج می‌دهند. چنین تجاربی در زندگی مشترک، بسیار بحران زا بوده و احتمال جدایی زوجین را بیشتر می‌کند.


۱۸- ازدواج به خاطر جذابیت ظاهری:

اهمیت جذابیت جسمانی به عنوان یک عامل مهم در دوستی‌ها و مناسبات اجتماعی، غیر قابل انکار است. به نظر می‌رسد افرادی که جذابیت ظاهری دارند، رفتارهای پسندیده‌تر و ویژگیهای شخصیتی زیبایی هم داشته باشند. به خاطر چنین تصوری، تعداد زیادی از دختران و پسران مجذوب جذابیت جسمانی هم می‌شوند. زمانی که اهمیت این عامل درمعیارهای افراد برای تشکیل زندگی مشترک بدون توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی افراد لحاظ می‌شود، ضریب خطر پذیری چنین ازدواجهایی نیز طبیعتاً بالا خواهد رفت.


۱۹- در کل احتمال آسیب زا بودن ازدواج افراد با شرایط زیر قابل پیش بینی است:

-ازدواج دو فرد با فرهنگهای کاملاً متفاوت.
-ازدواج در سنین پایین زیر ۲۰ سال
-تفاوت سنی زیاد بین زوجین مثلاً ۱۰ تا۲۰سال
-بالا‌تر بودن سن دختر از پسر (زن از مرد)
-ازدواج یک مرد ازدواج نکرده، با زنی بیوه یا مطلقه
-ازدواج دختری با مردی که از ازدواج پیشین خود فرزندی دارد.
-ازدواج دو فرد مطلقه که فرزندان بزرگسال دارند.
-ازدواج افرادی که فاصله طبقاتی بسیار زیادی با هم دارند.
-ازدواج دختری برخوردار از تحصیلات دانشگاهی با پسری که تحصیلات پایین دارد.
-ازدواج با فرد معتاد به مواد مخدر
-ازدواج با شخصی که قبلاً ازدواج‌های متعدد داشته است.
-ازدواج با فردی که خانواده‌اش شدیداً مخالف این وصلت هستند.
-ازدواج بدون داشتن اطلاعات کافی از موقعیت فردی، خانوادگی و اجتماعی شخص مقابل.
-ازدواج با فردی که ثبات شغلی نداشته و به دلیل مسائل شخصیتی خاص، قادر به سازگاری در محیط کار نیست.
-ازدواج با دختر یا پسری که هنوز دانشجو است و از ثبات اقتصادی، شغلی و فکری لازم برخوردار نیست.


در پایان حتماً باید به نکته توجه داشت که مسائل مطرح شده فوق به صورت مطلق، تأثیرگذار نبوده و موارد استثنا هم وجود دارد. (پزشکان ایران)


ادامه مطلب ...

پیشنهاد اخراج کارمندان مجرد

خبرگزاری ایسنا به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: نماینده ولی فقیه در استان همدان در جلسه شورای فرهنگ عمومی ضمن اشاره به شمار کارمندان مجرد در استان، پیشنهاد داد: کارمندان مجرد، طی یکسال آینده اقدام به ازدواج نمایند و در غیر این صورت متأهلین دارای شرایط کاری، جایگزین آنان در محیط‌های اداری شوند.

آیت‌الله غیاث‌الدین طه محمدی با اشاره به اینکه تحرک جوانان برای ورود به زندگی مشترک کم شده است، گفت: اصلاح دیدگاه فرهنگی در حوزه ازدواج الزامی است.


ادامه مطلب ...

۱ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر برای همیشه مجرد قطعی شدند

در سال ۹۲ آمار ازدواج مردان بالای سن متعارف ۳۵ سال ۴/۹ درصد بود و در سال گذشته این آمار به ۴/۱۰ درصد افزایش پیدا کرد. همچنین ازدواج زنان بالای ۳۰‌سال در سال ۹۲ حدود ۵/۱۲ درصد بوده که در سال گذشته به ۵/۱۴ درصد رسید. این در حالی است که تعداد افراد مجرد قطعی بالای ۵۰ سال در ایران۱۵۲ هزار نفر است و یک میلیون و۳۰۰ هزار فرد بالای سن متعارف نیز در کشور هرگز ازدواج نکرده‌اند.

بر اساس گزارش‌های سازمان ثبت احوال کشور طی یازده ماه سال گذشته حدود ۷۵۰ هزار ازدواج ثبت شده اما این رقم نسبت به مدت مشابه در سال ۹۲ دارای رشد منفی است. بر اساس همین گزارش، نرخ طلاق در استان‌های مختلف کشور نیز نسبت به سال‌های گذشته افزایش داشته است که این مسئله علل مختلف اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی دارد.

متأسفانه در سال‌های اخیر آمار ثبت ازدواج با روند کاهشی روبه‌رو شده، به طوری که از سال ۱۳۹۰ با رشد منفی ۹/۱ درصد و پس از آن در سال ۱۳۹۱ با رشد منفی ۱/۵ درصد و در سال ۱۳۹۲ منفی ۷/۶ درصد که در ۹ ماهه سال ۱۳۹۳ به منفی ۲/۷ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبلش رسید.


سن متعارف ازدواج در حال تغییر است

در شرایطی که آمار ازدواج جوانان با رشد منفی مواجه است، مدیر‌کل اطلاعات و آمار جمعیت و مهاجرت سازمان ثبت احوال از افزایش ازدواج بالای سن متعارف در کشور خبر داد و تعداد جوانان در سن ازدواج هرگز ازدواج نکرده را ۱۱میلیون‌و‌۲۴۰ نفر اعلام کرد و گفت: «از این تعداد ۵ میلیون و ۵۷۰ هزار نفر مرد و ۵ میلیون و ۶۷۰ هزار نفر نیز زن هستند.»

علی اکبر محزون درباره افرادی که از سن متعارف ازدواج عبور کرده اما هرگز ازدواج نکرده‌اند، تأکید کرد: «تعداد این افراد یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است که ۳۲۰ هزار نفر آنان مرد و ۹۸۰ هزار نفر آنان زن هستند.» به گفته وی، این افراد از سن تجرد قطعی که ۴۹ سالگی است عبور نکرده‌اند و باید گفت هنوز به تجرد قطعی نرسیده‌اند.

کارشناسان در تعریف سن متعارف ازدواج معتقدند این سن برای مردان ۲۰ تا ۳۴ سال و برای زنان ۱۵ تا ۲۹ سال است که البته این سن در حال تغییر و تحول است اما بر اساس آمارهایی که سازمان ثبت احوال کشور منتشر کرده است، در سال گذشته ۷۲۴ هزار و ۳۴۵ ازدواج به ثبت رسیده است که از این تعداد آمار ازدواج مردان بالای ۵۰ سال ۲۰ هزار و ۱۳۹ مورد بوده یعنی این افراد ۳ درصد کل ازدواج‌ها را به خود اختصاص داده‌اند. باید به این نکته هم اشاره کرد که از این تعداد ۱۴ هزار و ۵۴ مورد ازدواج بار اول و ۶ هزار و ۸۵ مورد مربوط به ازدواج دفعات دوم به بعد بوده است.

بر همین اساس آمار ازدواج زنان بالای ۵۰ سال نیز ۵ هزار و ۶۷۳ مورد است. در بررسی این رقم مشخص می‌شود زنان در این سن کمتر از یک درصد ازدواج‌های سال گذشته را به خود اختصاص داده‌اند که ۴ هزار و ۳۸۴ مورد ازدواج بار اول و یک هزار و ۲۸۹ مورد دفعات دوم به بعد بوده است.

مدیر‌کل اطلاعات و آمار جمعیت و مهاجرت سازمان ثبت احوال در مورد افرادی که بالای سن متعارف ازدواج بوده و تا ۵۰ سالگی هرگز ازدواج نکرده‌اند، گفته: براساس آمارهای پایگاه اطلاعات جمعیت، در حال حاضر ۱۵۲ هزار نفر مجرد قطعی بالای ۵۰ سال سن در کشور زندگی می‌کنند. از این تعداد ۶۲ هزار نفر مرد و ۹۰ هزار نفر زن هستند که هرگز ازدواج نکرده‌اند.


مشارکت اجتماعی به حداقل رسیده

بسیاری از کارشناسان علت پایین آمدن میزان ازدواج‌ها و افزایش طلاق و جدایی‌ها را مرتبط با وضعیت اقتصادی جامعه و فقر و گرانی‌ می‌دانند.
بر اساس گزارش بانک جهانی، شاخص خط فقر در سال ۵۷ در ایران۴۰ درصد، در سال ۷۶ حدود ۲۰ درصد و در سال ۸۴ نزدیک به ۱۱ درصد اعلام شده است. همچنین شمار افرادی که در سال ۹۱ در جامعه شهری زیرخط فقر بودند ۳۰ درصد و در جامعه روستایی ۴۰ درصد اعلام شده است.
هر‌چند تغییر سبک زندگی‌ نیز در ایران بی‌ارتباط با فاصله گرفتن جوانان از ازدواج نیست اما مطمئناً برای حل معضل کاهش ازدواج و افزایش طلاق‌ باید برنامه‌ای جامع و مدون آماده و عملیاتی شود.
در همین راستا، رئیس سازمان بهزیستی کشور از سرشماری جدیدی تحت عنوان «سبک زندگی و آسیب‌های اجتماعی» خبر داده که تا پایان اردیبهشت به اتمام می‌رسد و پس از پایان بررسی‌ها، خط فقر جدید و آمار آسیب‌های اجتماعی اعلام می‌شود.

انوشیروان محسنی‌بندپی با اعلام اینکه مددکاران نقش مهمی در کاهش مشکلات مددجویان و نیازمندان و همچنین برنامه‌ریزی نهادها و سازمان‌های حمایتی مانند بهزیستی دارند، گفت: «در همین راستا، در سازمان بهزیستی از وجود این افراد استفاده شده است. در سال جاری برنامه‌ها و طرح‌های زیادی در دستور کار قرار دارد، به طوری که کاهش آسیب‌های اجتماعی، اعتیاد، طلاق و همچنین افزایش توانمندی و اشتغال معلولان و مددجویان و واگذاری مسکن، از جمله اقداماتی است که برای آنها انجام خواهد شد.»
آنچه مسلم است در جامعه کنونی، مشارکت اجتماعی به حداقل رسیده است و فردگرایی در اوج قرار داد. در چنین شرایطی لازم است فرهنگ مشارکت‌محور نهادینه شود. آمار جدایی زوجین چه از نظر عاطفی و چه فیزیکی نشان می‌دهد که ناتوانی برقراری گفت‌وگوی صحیح در خانواده‌ها به علت ورود فناوری‌های جدید سرمایه‌های اجتماعی را کاهش داده است.

شاهد این ادعا همین بس که آمار ثبت طلاق‌ که در سال‌های اخیر با نوساناتی، دارای رشد صعودی بوده نگرانی‌های زیادی را به وجود آورده است، به طوری که از سال ۱۳۹۰ با رشد ۱/۴ درصد، سال ۱۳۹۱ با رشد ۲/۵ درصد، در سال ۱۳۹۲ با رشد ۴/۳ درصد و در ۹ماهه سال ۹۳ با رشد ۸/‌۲ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه بوده است.

کاهش ازدواج‌، افزایش زندگی‌های مجردی و همچنین پایین آمدن نرخ باروری در جامعه را به همراه دارد. بر اساس آمارها از سال ۸۵ به بعد زندگی‌های تک‌نفره به شدت افزایش یافته است.

جالب است بدانیم بررسی میزان نرخ باروری در ایران نیز از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۱۵و کاهش چشمگیر آن تا رقم ۱. ۳۶ درصد موجب شده میزان نرخ باروری در ایران به پایین‎تر از متوسط جهانی برسد؛ مسئله‌ای که باعث شده کشورمان در زمینه کاهش نرخ باروری به عنوان موضوع مطالعاتی برای دنیا قرار گیرد. (افکارنیوز به نقل از جوان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

علت های روان شناختی مجرد ماندن

به گزارش جام جم سرا به نقل از ماهنامه سپیده دانایی، به عنوان مصداق این مطلب می توانیم به جوانانی اشاره کنیم که نه مشکل اقتصادی دارند و نه معضل فرهنگی- اجتماعی خاصی اما هم چنان بر مجرد ماندن اصرار دارند. از این شواهد نتیجه می گیریم که باید عوامل دیگری هم در این مسئله دخیل باشند. این عوامل کدام اند و به عنوان یک فرد، چه قدر می توانیم در رفع آن ها موثر باشیم؟ روان شناسی پاسخ های جالبی برای این سوالات دارد.

گفتیم که مجرد بودن نتیجه اجتماع چندین دلیل است، اما چند تا از این دلایل همان چیزهایی هستند که واقعا هستند؟! مثالی می زنم: «آقای دکتر حدود 40 ساله ای مدت ها پیش از دوستانش خواسته بود که اگر گزینه مناسبی برای ازدواج سراغ دارند به او معرفی کنند. البته چون به لحاظ مشغله کاری وقتی برای جلسه معارفه نداشت سفارش داده بود که به عنوان قدم اول عکس ها و اطلاعات آن ها برایش ایمیل شود، بدون اینکه خودش عکسی در اختیار کسی بگذارد».

این آقای که هم چنان هم مجرد است مشکل اقتصادی ندارد، از لحظه رتبه بندی های اجتماعی هم که وضعش بد نیست، پس به قول خودش می ماند دو چیز: یکی کمبود وقتش و دومی خلقیات زنان امروزی؛ اما آیا این ها دلایل واقعی مجرد ماندن او هستند؟ به عبارت دیگر چه دلایل مهم تری ممکن است در پس ظاهر استدلال های او پنهان شده باشد؟ در ادامه به چند مورد از این دلایل می پردازیم:

1- اجتناب از تکرار کودکی

رسم بر این ست که والدین تسهیل کننده ازدواج فرزندانشان باشند، اما گاهی ناخواسته به مانع آن تبدیل می شوند. ریشه این ماجرا به نوع رابطه ای که فرزند در زمان کودکی از آن ها شاهد بوده بر می گردد. به عبارت دیگر اگر آنچه که کودک از رابطه پدر و مادر می بیند، دوستی و تفاهم باشد یک تاثیر بر تمایل او به ازدواج می گذارد و اگر شاهد خصومت ورزی های آن ها باشد یک تاثیر دیگر.

مجردهایی که معتقدند «ازدواج مساوی با بدبختی است» و یا «نمی توانند از این دوران طلایی (مجردی) دل بکنند»، شاید با چنین تجربه هایی مواجه بوده اند.

2- ترس از صمیمیت

ترس های ناخودآگاه هم ممکن است در دوران کودکی ایجاد شوند و هم در طی دوره های بعدی زندگی. برای مثال دختر خانم 30 ساله ای که مدت ها پیش رابطه ای دو ساله و صمیمی را با پسری همسن خود تجربه کرده بود و از آن انتظار ازدواج داشت، توجه دروغ های طرف مقابل درباره وفاداری به خودش شده و به اصطلاح رابطه را کات کرده بود.

در طی چند سالی که از آن ماجرا می گذرد، او آن قدر خودش را غرق در کار کرده و آن چنان درآمد و اعتباری به هم زده است که به قول خودش «نیازی به آقا بالاسر ندارد». او اگرچه معتقد است آن قضیه برایش تمام شده اما در واقعیت چنین نیست، او دچار ترس از صمیمیت است، نداشتن حتی یک دوست صمیمی این ادعا را تایید می کند.

3- کمبود عزت نفس و اعتماد به نفس

کمبود عزت نفس، افکار و رفتار ما را تحت تاثیر قرار داده و به کاهش شانس ازدواج کمک زیادی می کند! چگونه؟ وقتی که عزت نفس کافی نداریم صدای منتقدی را در ذهن خود می شنویم که می گوید: «هیچ کس از من خوشش نخواهد آمد»، «من جذاب نیستم»، «کی می آید خواستگاری من؟»، «کی زن من می شود؟» و...

علت های روان شناختی مجرد ماندن


در این وضعیت رفتاری هم که از خود نشان می دهیم، شامل بستن راه های ارتباطی با افراد جدید، منفی بافی، تن دادن به رابطه با کسی که از استانداردهای مورد نیاز برای ازدواج فاصله دارد و... می شود.

به علاوه کاهش عزت نفس کاهش اعتماد به نفس را به همراه می آورد. در این شرایط نمی توانیم در روابط به خودمان اعتماد کنیم، بنابراین از عهده مدیریت درست آن ها بر نمی آییم و طوری رفتار می کنیم که دیگران آن را حمل بر بی اعتمادی ما نسبت به خودشان می کنند. در نتیجه آن ها هم کمتر به ما اعتماد می کنند و تمایلشان را به ارتباط بیشتر با ما از دست می دهند.

4- خطاهای فکری

فکرهایی که شامل «همه یا هیچ» می شوند، به «حدس زدن افکار دیگران» می پردازند و «خیلی کلی یا خیلی جزئی به دیگران نگاه می کنند» از جمله خطاهای فکری هستند که احتمال مجرد ماندن را افزایش می دهند. برای مثال جملات قالبی معروفی مانند «همه زن ها عین هم اند»، «مردها به چیزی جز خودشان فکر نمی کنند» و «زن و شوهرهای امروزی فقط دو روز اول عاشق هم هستند» مصادیق گفتاری این قبیل اشتباهات فکری هستند.

5- ترس از دست دادن منطقه امن

همه آدم ها برای خودشان منطقه امنی دارند چون همه به احساس کنترل بر زندگی نیاز دارند. وقتی در روابطمان تجربه تلخی پیدا می کنیم، مرزی روانی- عاطفی را برای این جنبه از روابطمان تعیین کرده و داخل آن بی اضطراب زندگی می کنیم. گاهی هم تحت عنوان عادت کردن به زندگی به یک رویه مشخص به این منطقه پناه می بریم. در این شرایط به سادگی راضی به از دست دادن امنیت ساختگی مان نمی شویم.

6- معیارهای بلندپروازانه

دخترخانم 31 ساله ای به شوخی گفت که «همسر مورد نظر او را باید برایش بسازند». از آنجا که در هر شوخی واقعیتی نهفته است، از همین جمله وسواس او قابل حدس است. جوانان زیادی هستند که مثل این خانم آن قدر در معیارگذاری ازدواج مته به خشخاش می گذارند که همسر مناسبشان در جهان «نیست» به نظر می رسد.

7- انزوا

وقتی از دیگران کناره گیری می کنیم گزینه های کمتری از توفیق آشنایی با ما برخوردار خواهند شد!

علت های روان شناختی مجرد ماندن


چگونه این موانع را از میان برداریم؟

حالا که دلایل مجرد ماندن را گفتیم راه حل هایش را با هم مرور کنیم:

1- حواسمان به خودمان باشد

بالا و پایین های زندگی زخم هایی را بر روان همه ما می اندازد. بعضی زخم ها مثل یک خراش می مانند و با گذر زمان خود به خود خوب می شوند اما بعضی آن قدر عمیق اند که ممکن است عفونی شوند. راه پیشگیری از این وضعیت توجه کردن آگاهانه به «خود» است. یعنی فکر کردن به اتفاقات گذشته و تاثیرات آن ها بر خود و نترسیدن از مواجه شدن با ترس ها و گره های روانی.

2- صدای منتقد درونمان را به چالش بکشیم

این کار کمک می کند عزت نفس و اعتماد به نفسمان بهبود پیدا کنید. در نتیجه شبکه ارتباطاتمان هم گسترده تر می شود. البته اول باید ببینیم این صدا از کجا آمده است. خیلی وقت ها ریشه این صدا انتقادهای نا به جایی است که در کودکی از والدینمان شنیده ایم.

یادمان باشد که ما بزرگسالیم. درست است که تحت تاثیر کودکی هستیم اما امکاناتی داریم که می توانیم این تاثیرها را کم کنیم. امکاناتی مثل گفت و گو کردن با خود، بررسی صدای منتقد درون و فیدبک گرفتن از دوستان صمیمی در مورد جذابیت خود.

3- فکرمان را به دام بیاندازیم

درباره خطاهای فکری مطالب زیادی نوشته شده است. سعی کنیم این خطاهای فکری را شناسایی کرده و آن ها را اصلاح کنیم. مثلا خطاهایی مثل همه و هیچ کردن را می توانیم با نسبی کردن اصلاح کنیم. جمله ای مثل «همه مردها مثل همند» می تواند به این جمله تبدیل شود: «ممکن است بعضی از مردها ویژگی منفی داشته باشند اما این به همه آن ها مربوط نیست».

علت های روان شناختی مجرد ماندن


4- با گذاشتن یک نقطه به خط بعدی برویم

اگر رنجش مهمی را تجربه کرده ایم از آن فاجعه نسازیم، سرکوبش هم نکنیم. محکوم بودن به تحمل مادام العمر جراحت ها را نیز به فراموشی بسپاریم. به جای این کارها با توجه آگاهانه به آن از بار عاطفی اش کاسته و برای بهبودی اقدام کنیم.

5- قانون شکنی کنیم

قانون گذاشتن و منطقه امن ایجاد کردن تا جایی خوب است که فرصت های جدید را از ما نگیرد که اگر این طور بشود، باید آن ها را زیر پا گذاشت. به جای محدود کردن باید ذهن را برای آشنایی های جدید گشوده تر کنیم و بدون بررسی کافی، درباره دیگران نظر ندهیم.


ادامه مطلب ...

هم بیکارم ، هم مجرد ، هم ناامید؛ برم بمیرم؟!

هم بیکارم ، هم مجرد ، هم ناامید؛ برم بمیرم؟!

پسری ۳۴ ساله و ترم آخر کار‌شناسی حقوقم. دلم می‌خواهد درسم را ادامه بدهم ولی فکر می‌کنم که سنم برای ادامه تحصیل بالا باشد، تازه باید یک کار خوب هم داشته باشم تا بتوانم پول دانشگاهم را بدهم. الان بیکار و مجرد هستم. خیلی ناامیدم. چه کار کنم؟

مشاوره رایگان مشاور روانشناس

پاسخ مشاور: همین حالا که از وضعیت آینده خود احساس نگرانی کرده‌اید، قدم اول را برای موفقیت برداشته‌اید و با توجه به برخورداری از ویژگی‌هایی مانند تجربه و تحصیلات، به یک برنامه ریزی درست برای رسیدن به موفقیت در زندگی نیاز دارید.

اگر تاکنون کارهای مختلفی را انجام داده‌اید و نیمه کاره‌‌ رها کرده‌اید، باید متوجه نواقص طرح و برنامه‌های خود شده باشید. بد نیست مراحلی را که در ادامه مطرح می‌شود، به ترتیب انجام دهید.

در حرفه مورد علاقه‌تان مشغول به کار شوید

ابتدا به استعداد، توانمندی و علاقه‌های خود برای یافتن شغلی مناسب توجه کنید. حرفه و شغل شما باید متناسب با آن‌ها باشد و جامعه به آن نیاز داشته باشد. توصیه می‌شود با گذراندن دوره‌های مهارت آموزی فنی و حرفه‌ای یا یادگیری مهارت‌های مورد علاقه، کاری را با شرایط ساده و حتی حقوق کم شروع کنید تا به مرور زمان و با افزایش تجربه و مهارت، جایگاه خود را در بازار کار بازیابید. همچنین می‌توانید شغلی مرتبط با رشته تحصیلیتان پیدا کنید.

بعد از یافتن شغل، ازدواج کنید

بعد از تثبیت موقعیت کاری، بهتر است تصمیم به ازدواج و تشکیل خانواده بگیرید تا بهتر از قبل، سر و سامان بگیرید و با در آمدن از بلا تکلیفی و احساس مسئولیت در قبال خانواده و زندگی مشترک، میزان کارایی و موفقیت خود را افزایش دهید. بالاخره شما ۳۴ ساله هستید و نباید بیش از این فرصت را برای ازدواج از دست بدهید.

حالا دنبال ادامه تحصیل بروید

بعد از یافتن شغل و ازدواج، اگر قصد ادامه تحصیل داشتید و علاقه‌مند بودید، در رشته خود ادامه تحصیل دهید. درخور ذکر است در صورتی که بخواهید از تحصیلات خود به عنوان اشتغال در رشته تخصصی استفاده کنید باید سعی کنید شاخص‌های لازم را کسب کنید و این امر نیاز به تلاش و جدیت مضاعف دارد و صرف علاقه‌مندی به ادامه تحصیل در رشته یاد شده تضمینی برای اشتغال شما نخواهد بود. فراموش نکنید که استعداد، علاقه، نیاز بازار کار و کسب مهارت و داشتن اراده قوی باید در کنار هم به کار گرفته شوند تا شما را به موفقیت برساند. (عباسعلی براتی – کار‌شناس ارشد روان‌شناسی/خراسان)

مشاور روانشناس مشاوره رایگان


ادامه مطلب ...

همسر یابی جالب برای مردان روستایی مجرد در اسپانیا + عکس

همسر یابی جالب برای مردان روستایی مجرد در اسپانیا + عکس

اسپانیا شاهد مهاجرت جوانان و خالی‌شدن روستاها از سکنه است. بیشتر مردان باقی‌مانده هم تنها و بدون همسر هستند. اتوبوسی از مادرید زنان را برای آشنایی با مردان به روستاها می‌برد که اعتراض‌هایی را برانگیخته است.
بیست سال از حرکت اولین اتوبوس”کاروان زنان” از شهر مادرید، پایتخت اسپانیا بسوی روستاها می‌گذرد. زنان مجردی که به امید آشنایی با مردی کشاورز سوار این اتوبوس می‌شوند. اما ماجرا چیست و چرا چنین اتوبوسی سازماندهی شده است؟
همسریابی شوهر یابی سایت همسریابی سایت شوهر یابی
اسپانیا در دهه‌های گذشته با پدیده مهاجرت جوانان و خالی شدن روستاها از سکنه روبرو بوده است. پانزده درصد از ۸ هزار و ۱۱۷ روستای اسپانیا در حال حاضر کمتر از صد نفر جمعیت دارند. ۳هزار روستا کاملا خالی از سکنه شده‌اند و هیچ کس در آن‌ها زندگی نمی‌کند.
بیست سال پیش مانوئل گوتزالو، برای مقابله با روند خالی شدن روستاها از سکنه پروژه‌ای را آغاز کرد. او با مردان و زنان مجرد و تنهایی که تمایل به آشنایی و احتمالا ازدواج داشتند تماس گرفت و اتوبوسی را سازماندهی کرد.
همسریابی شوهر یابی سایت همسریابی سایت شوهر یابی
در ماه‌های گذشته نمایندگان محلی حزب چپ “پودموس” با انتقاد از این “روش همسریابی” حتی برای ممنوع کردن آن تلاش کردند که بی‌نتیجه ماند.

با ورود “کاروان زنان” به روستا پس از مراسم کوتاه معارفه رقصیدن، صرف غذا و نوشیدنی و گفت‌وگو بین طرفین صورت می‌گیرد.

همسریابی شوهر یابی سایت همسریابی سایت شوهر یابی
اغلب زنانی که با اتوبوس “کاروان زنان” راهی روستاها می‌شوند، بطور متوسط بین ۳۰ تا ۵۵ سال دارند و به دنبال شریک زندگی هستند.
همسریابی شوهر یابی سایت همسریابی سایت شوهر یابی
مانوئل گوتزالو که همراه با همسرش اتوبوس “کاروان زنان” را سازماندهی می‌کند، دلیل “بروز ناگهانی این انتقادات” را نمی‌فهمد و می‌گوید: “در ۲۰ سال گذشته هیچ مشکلی نداشتیم”.
منتقدان “اتوبوس زنان” را برنامه‌ای برای “عیاشی و خوش‌گذرانی مردان”، “استفاده ابزاری از زنان” و “تجاری کردن بدن زنان” می‌نامند و موافقان نیز به آن “همسریابی و راهی برای مقابله با خالی شدن روستاها از سکنه” می‌گویند. برخی نیز سئوال می‌کنند: «چرا اتوبوسی برای ارائه مردان وجود ندارد؟» این‌روزها چینن نظرهائی به بحث‌های داغ در اسپانیا دامن زده است.
سایت شوهر یابی سایت همسریابی شوهر یابی همسریابی


ادامه مطلب ...

چرا دختران مجرد زیاد شده اند؟ مقصر کیست؟

چرا دختران مجرد زیاد شده اند؟ مقصر کیست؟

آمارها از افزایش زندگی مجردی، مخصوصا بین دختران حکایت می کند. افزایش زندگی مجردی در دختران به عنوان یک آسیب نوظهور تلقی شده است. اما چه چیزی عامل این اتفاق است؟
در سه قفله شده و کلید آویزان پشت در،‌ خانه پر از نور، ترس و واهمه از سرو صداهای وهم انگیز و کراهت در و همسایه از مجاورت با یک آدم تنها، رصد کنجکاو گونه همسایه‌ها از ترددهای گاه و بیگاه اقوام و دوستان؛ صحنه آشنای سه دهه گذشته این روزها بیشتر به تصویری سیاه و سفید از فیلم های فارسی دهه ۵۰ می ماند.
به گزارش مهام، آن روزها زندگی مجردی به این سادگی ها نبود. می گویند سالهای نه چندان دور حوالی دهه شصت و هفتاد برای تجربه زندگی مجردی در محله های تهران باید از کلانتری محل مجوز می گرفتند. امروز اما تجربه تنهایی در چارچوب خانه خیلی ساده تر از همفکری و همنوایی با یکی آدم زنده دیگر به نام همسر به نظر می آید. اگر شما هم به یاد دارید روزهایی را که بیشتر خانواده ها زندگی مجردی فرزندشان را پنهان می کردند حتما از عمق نگاه های حمایت گرانه خانواده های امروزی از زندگی مجردی فرزندانشان متعجب می شوید.
مشاوره پس از ازدواج مشاوره ازدواج شماره دختر مجرد دختران مجرد ازدواج آمار ازدواج
چیزی که دکتر سید حسن حسینی،‌ جامعه شناس خانواده آن را بر هم زدن یکی از ویژگی های جامعه بشری از بدو تاریخ بشر تعریف می کند: ویژگی جامعه بشری زیستِ خانوادگی انسان ها بوده است؛ زن، مرد و فرزندانی که حاصل از آن ازدواج بودند. در حوزه اعتقادت و فرهنگ ما به تاسی از آیه شریفه ۲۱ سوره رم ” من برای شما از جنس خودتان جفتی آفریدم که در کنار هم آرامش داشته باشید.” زندگی خانوادگی از اهمیت و ارزش برخوردار است. زیست متعهدانه اگر درست صورت بگیرد زندگی موفق تر خواهد بود و آرامش بیشتری خواهد داشت.
او معتقد است: اگرچه شکل خانواده در دهه ها و قرن های مختلف دستخوش تغییرات و تفاوت هایی شده است اما عمومیت ازدواج همواره در هر عصری ادامه داشته است. اما در دوران مدرن و صنعتی به دلایل مختلفی با زندگی های مجردانه بیشتری مواجه هستیم. در دهه های قبل اگر زیست مجردانه ای هم وجود داشت با توجه به گستردگی بعد خانواده شکل دیگری داشت. زن های مجرد کسانی بودند که با خانواده پدری شان زندگی می کردند. اما الان این تجرد با تفکیک مکانی همراه است. زن ها جدای از خانواده پدری شان خانه ای دارند و به زندگی شان ادامه می دهند.
دکتر حسینی با اشاره به آمار منتشر شده از وجود یک میلیون تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر مجرد در کشور برای روشن کردن مفهوم زندگی مجردی؛ زنان و مردان زیر ۵۰ سال را مد نظر قرار داده و می گوید: وقتی از تجردگرایی و زندگی مجردی حرف می زنیم مد نظر ما زندگی مجردانه ای است که افراد تا سن ۳۵ سالگی ازدواج نکرده باشند و بعد از آن هم چون احتمال ازدواجشان کم است پیش بینی می کنیم که زندگی مجردانه را ادامه خواهند داد و یا یک شکل دیگر از زندگی مجردانه زنان و مردان است که ازدواج صورت گرفته و به دلایلی از جمله فوت یکی از طرفین و یا جدایی منتفی شده است؛ و طرفین و یا یکی از آنها دیگر ازدواج نکرده اند. زندگی مجردانه دراین سن قابل اهمیت تر و در خور بحث است.
این استاد دانشگاه در ادامه می گوید: در آمار جمعیتی ایران متناسب با سرشماری هایی که مرکز آمار انجام می دهد می بینیم که طی ۵۰ سال گذشته دامنه افرادی که زندگی مجردی را انتخاب می کنند، بیشتر شده است. مطابق با آمار سال ۱۳۴۵ در مجموع ۱.۶ درصد مردها زیست مجردانه داشتند و این آمار در زن ها فقط ۱ درصد بوده است. در سال ۱۳۸۵ مردها تعدادشان کمتر و تعداد زیست مجردانه زنها با ۸ دهم درصد افزایش به ۱.۸ درصد رسیده است. این در حالی است که همواره زیست مجردانه زنانه از مردانه بیشتر بوده است.
مشاوره پس از ازدواج مشاوره ازدواج شماره دختر مجرد دختران مجرد ازدواج آمار ازدواج
این آمارها با آمار علی اکبر محزون مدیرکل اطلاعات آمار و جمعیت ثبت احوال در فرودین ماه سال جاری تکمیل می شود: آمارها کاهش منفی ۶.۵ درصدی را نسبت به سال گذشته نشان می دهد که البته از سال ۹۰ شاهد رشد منفی ازدواج در کشور بوده ایم. به طوری که در سال ۹۰ منفی ۱.۹ درصد، در سال ۹۱ منفی ۵.۱ درصد و در سال ۹۲ نیز با کاهش منفی ۶.۷ درصدی مواجه بوده ایم.
دکتر حسینی یک نمای جمعیتی دیگر را بالا رفتن سن ازدواج می داند: طبق اسناد ثبت احوال کشور متوسط سن ازدواج مردان در سال ۱۳۴۵ ، ۲۵ سال و برای زن ها ۱۸ سال بوده است. در سال ۱۳۸۵ درست ۴۰ سال بعد سن ازدواج مردان به ۲۶.۲ رسید در حالی که برای زنان با ۵ سال اضافه شدن به۲۳.۳ رسید. این آمار به خوبی نشان دهنده افزایش سن ازدواج در زنان است. و در واقع این پدیده ای است که به تبع جوامع دیگر در جامعه ما دیرتر شروع شده است.
تجردگرایی تقصیر دختران؟
افزایش سن ازدواج در دخترها را خیلی ها به افزایش تحصیلات و تمایل دخترها به ماندن در دانشگاه مربوط می دانند. تحصیلاتی که نه تنها منجر به افزایش سن دختران می شود بلکه موردهای مناسب برای ازدواج با آنها را هم محدودتر می کند. دکتر حسینی معتقد است: در ساختار اجتماعی زندگی شهری به تدریج برابری هایی برای زن ها ایجاد شد. زنان در تحصیلات حق پیدا کردند که از سرمایه فرهنگی مناسب برخوردار شوند تا زمان ازدواج بتوانند مبادله مناسبت تری با همسرانشان داشته باشند. طولانی شدن تحصیلات بالا رفتن سن ازدواج کمک کرده است و تحصیلات در جامعه ما به نسبت همه طولانی تر است. در جامعه صنعتی زنان هم از حق تحصیل برخوردارند و هم از حق کار. در حقیقت برای پیدا کردن کار نیاز به تحصیلات طولانی مدت ندارند. اما در ایران باید تحصیلات طولانی مدت را بگذرانند و بعد تازه برای یافتن کار زمان بگذارند. در انتخاب زنان برای ازدواج سن باروری و سرمایه های فیزیکی زن محاسبه می شود و بالا رفتن سن مردان به تجرد در زنان بیشتر دامن می زند. در سطح کلان اجتماعی در فرهنگ ما شانس مردان برای ازدواج در سن بالا بیشتر از زنان است.
می خواهم “آقای خودم و خانم خودم باشم” این عبارتی است که بسیار از زبان دختران این روزها شنیده می شود. دکتر حسینی یکی دیگر از دلایل مجرد ماندن دختران را گریز از حس مسئولیت می داند: آنها با خودشان می گویند درس خوانده ایم، خانه و درآمد کافی داریم. لزومی ندارد خدمات ارائه دهیم و خدمات بگیرم. این افراد وقتی به فردگرایی منفی برسند حاضر نیستند که خودشان را با دیگری تقسیم کنند.
ترس از طلاق، دوری از ازدواج
دکتر بهمن صدیق روانشناس بالینی یکی از دلایل دوری جوانان از ازدواج و روی آوردن به زندگی مجردی را ترس از جدایی در نیمه راه می داند: خیلی از جوان ها امروز ترجیح می دهد که تنها زندگی کنند. آنها آمار طلاق و نسبت طلاق به ازدواج را می بینند و اخبارش را می شنوند. در کنار این آمارهای تکان دهنده باید به این فکر کنیم که چقدر بچه های ما مهارت های روانشناختی و بنیادی که برای تشکیل زندگی مورد نیاز است را آموخته اند؟ به صورت تشریفاتی دوره آموزشی مهارت های زندگی پیش از ازدواج می گذرانند اما آیا این ها معطوف به نتیجه بوده اند؟
اقتصاد بیمار؛ زن ها و مردهای بیکار
در فرهنگ ایرانی و اسلامی مرد مسوول معاش خانواده است. مسوولیتی که با وضعیت اقتصادی این روزها کمرشکن و وهم برانگیز است. دکتر حسینی می گوید: در فرهنگ کلان و در قانون مدنی مرد نان آور خانواده است. باید شاغل باشد و درآمد مناسب برای ارتزاق همسر را داشته باشند. در جامعه ای که با نظام اقتصادی بیمار و پرتلاطم است، قدرت خرید پایین است، بحران های اقتصادی وجود دارد و با بیکاری و تورم مواجه است این شرایط پیش نمی آید و مسلم است که معدل سن ازدواج بالا می رود و به تبع آن سن ازدواج در زنان نیز بالا می رود.
دکتر صدیق نیز بزرگترین چالش امروز ایران را پدیده چند پیشگی می داند: چند پیشگی چالش قرن است و اگر به منابع معتبر بین المللی رجوع کنید این چالش را می بینید. فرصت ها برابر نیست و چند پیشگی اجتناب ناپذیر است. وقتی قرار است یک جوان حداقل یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای اجاره خانه پرداخت کند این پول را باید از یک جایی در بیاورد. قیمت تمام شده زندگی خیلی بالاتر از این حرف هاست و از نظر ساختار اجتماعی و اقتصادی می تواند یک تهدید باشد.
زندگی های مجردی، نیازهای فروخورده و رابطه های فراخانوادگی
چشم‌انداز پس‌انداز حداقل ۵۰ میلیون تومانی و نیاز به همصحبتی و هم نشینی شاید ذهن را به خیلی از مقولات فراخانوادگی باز کند. دکتر حسینی رواج زندگی های مجردانه و تمایل به زندگی تک نفره را بستری مناسب برای ایجاد بحران های روحی می داند: کسانی که زیست مجردانه دارند با یک کم و کسری هایی روبرو هستند. تجرد در زندگی روزمره شان اثر می گذارد و ممکن است با یک سری عوامل دیگری بخواهند جبران مافات کرده و کمبودها را جبران کنند؛ یا نتوانند این کار را بکند و دچار اثرگذاری های نامناسب شوند. هستند کسانی که در کنار یک سری آزادی های اجتماعی صرفا به ازدواج به عنوان رابطه جنسی نگاه می کنند و با استفاده از آزادی های اجتماعی کمتر تمایل به ازدواج دارند.
دکتر صدیق از نظر روانشناختی زندگی مجردی ای که در جامعه ما حاکم شده است را با آنچه در دنیا اتفاق می افتد تا حدودی زیادی متفاوت می داند: گرایش به زندگی مجردی ایجاد شده و همراه با آن خیانت در زندگی زناشویی رایج شده است و این به وخامت موضوع اضافه می کند.
به عقیده او این موضوع ناشی از سردرگمی مسوولین فرهنگی در قبال تقویت کانون خانواده و ناهمگرا بودن برنامه ریزی ها در این زمینه است: سیستم ما در قبال تشکیل زندگی خانوادگی چه اقداماتی انجام می دهد؟ ازدواج سهل و آسان شعار یک است. جوان ها ازدواج کردن را بلد هستند اما در این زندگی پر تغییر که فرکانس تغییراتش زیگزاگی است چطور می توانند تاب آوری اشان را بالا ببرند.
صدیق می گوید: ترویج ازدواج در جوانان نیازمند همگرایی در سیاست گزاری هاست. در دولت کانادا خانمی که بچه دار می شود یک سال مرخصی با تمام حقوق و مزایا دریافت می کند. یک سال مرخصی دیگر هم می تواند یا خودش، یا شوهرش و یا هر دو به طور نصف نصف استفاده کند. این سیاست، تشویق کننده زندگی خانوادگی است؛ نه این که خانم به راحتی شغلش را به خاطر بارداری و بچه داری از دست بدهد. انتظار داریم دختر ما چه کند. این الگوهای کلیشه ای ناشی از فقر قابلیتی است. دخترهای ما کمی این را هم می فهمند و تا مورد مورد نظرشان را پیدا نکنند تن به ازدواج نمی دهند و این است که سن ازدواج بالا می رود.
مشاوره پس از ازدواج مشاوره ازدواج شماره دختر مجرد دختران مجرد ازدواج آمار ازدواج
همباشی ها
بالارفتن سن ازدواج و افزایش میزان مجردی این روزها راهی شده است برای دیده شدن برخی همباشی هایی که هیچ مجوزی برای آن نیست و یکی از پیامدهاش کاهش بعد خانواده و موالید است.
دکتر صدیق معتقد است: ما یک دید تونلی تنگ نظرانه پیدا می کنیم، به یک زاویه می تابانیم، بزرگش می کنیم و به کل جامعه تعمیم می دهیم. همه ماجرا لهو و لعب نیست. در جامعه در حال گذار ما نسل جدید به شدت بی پناه است. نمی تواند یک وام بانکی بگیرد و نمی تواند جذب بازار کار شود. علاوه بر این مجرد بودن برایش یک انگ می شود. بیرون از خانه مجبور است نقاب بزند تا بتواند از پس مشکلات بربیاید. سپر به دست می گیرد اما وقتی از کار برمی گردد دلش می خواهد نقاب ها را کنار زده و احساس کند روحش عریان است. پایش را دراز کند و از سرخوردگی هایش حرف بزند و یکی باشد که این سرخوردگی ها را بشنود؛ این نیاز روانشناختی است. بنابراین به سراغ سبک زندگی جدید ازدواج سفید و همباشی می رود. سبک جدیدی از زندگی که مطالبات و تعهداتش به صورت توافقی کمتر است و فرد با یک عدد کمتری از پس زندگی بر می آید.
دکتر حسینی همباشی های امروز ایران را تجربه از سر گذارنده جوامع صنعتی در دهه ۹۰ می داند: این خانواده ها در جوامع صنعتی خودبه خود به خانواده تبدیل شد و آنها دارای فرزند شدند و از دهه ۱۹۸۰ به دید به بچه های آنها به چشم حرامزاده نگاه نمی شد. در واقع جامعه می گردد و مشکلات خودش را حل می کند. یکی از مشخصه های شیعه اجتهاد است و ما خیلی پتانسیلمان بیشتر از دیگر ادیان در خصوص همباشی است. ما نظارت فقهای قدیمی و بنیان گذار انقلاب را داریم که دختر بالغه و رشیده می تواند خودش را بدون اذن پدر به صیغه مردی در بیاورد. در واقع ما پتانسیل فرهنگی اش را داریم اما وحشت این وجود دارد که طرح این مسئله صدماتش بیشتر از برکاتش باشد. چرا که ما هنوز در جامعه ای زندگی نمی کنیم که مردانش متشرع و اخلاقی باشند.
دکتر حسینی صدمات ایجاد شده در جامعه را ناشی از به هم خوردن قول و فعل و تضعیف اثربخشی توصیه های دینی می داند: ما یک جامعه دینی هستیم و بایدها و نبایدهای زندگی ما از متون دینی و رفتارهای دینداران حاصل شده است. معیار ما سیره نبوی صحبت می کنیم که هم قول و هم رفتارشان ایشان بوده است. در جامعه بخشی از صدماتی که ما خوردیم به هم خوردن این قول و فعل است و چون عینیت آن در زمان ما بهم خورده اثربخشی توصیه های دینی تضعیف شده است و ما هیچ جایگزینی برایش نداشتیم. فعل و حرف در کنار هم همان چیزی که از پیامبر دیده بودیم و شنیده بودیم. ما در بسیاری از حوزه ها حبل المتین نداریم که خودمان را به آن آویزان کنیم. البته ما به عنوان مسلمان مسئولیت فردی داریم و باید جوابگو باشیم و این چیزی است که در اعتقادات ما وجود دارد.
او جایگزینی اخلاق در جوامع غربی را راه نجات جوامع صنعتی از این بحران عنوان کرد: جامعه ما دچار وضعیت آنومیک شده است؛ یک سری هنجارها داشتیم و یک سری هنجارهای جدید معرفی شده است و به نظر می رسد که ما هر یک را به شکل مجزا بپذیریم وضعیتمان بهتر خواهد بود. فیسلوف های غربی اخلاق را جایگزین کردند. اگر این جایگزین را نداشتند وضعشان از ما بدتر می شد. جامعه مدرن برای خودش یک هنجار دارد وقتی یک دختر و پسر با هم رو هستند همه اطلاع دارند و اگر در خیابان دیگری یکی از دو نفر در وضعیتی دیگر دیده شود این مسئله از نظر اخلاقی برای آنها جایز نیست اما در جامعه ما این طور نیست ما نه تنها این را رعایت نمی کنیم نرم های اخلاقی جامعه مدرن را هم رعایت نمی کنیم. در جامعه مدرن افراد برای خود و تن خود ارزش قائل هستد و از آن بهره وری نمی کنند.
انحراف های اخلاقی، اندیشه های فمنیستی
ورود و رواج اندیشه های برتری جویانه و فمنیسیتی در فرهنگ هم از آن دست محرک های قوی برای سوق دادن زن ها به زندگی های تک محوری است. تفکراتی که به راحتی ترمز ازدواج را کشیده و شتاب انتخاب زندگی مجردانه را افزایش داده است. دکتر حسینی شدت و غلظت این مفاهیم را ناشی از تلاش زنان برای به دست آوردن برابری اجتماعی و نتیجه استثماری می داند که زنان در طول تاریخ دیده اند.
مشاوره پس از ازدواج مشاوره ازدواج شماره دختر مجرد دختران مجرد ازدواج آمار ازدواج
او می گوید: در جامعه ما زندگی مجردانه از قدیم برای مردها امر پذیرفته شده ای بوده است اما برای زنان چنین نیست. در این رابطه حتی ضرب المثل هایی که وجود دارد بسیار پروژکتیو و تکان دهنده است. استفاده از لفظ “ترشیده” به خصوص در میان تیپ های سنتی فشارهای روانی بسیاری را به مجردهای زن ما می دهد. علاوه بر این جامعه این زنان را در دسترس می بیند و بر این فشار روانی اضافه می کند.
شاید همین انگ ها و برچسب ها بود که در گذشته تن خانواده ها را از مجرد ماندن و جدا زندگی کردن دخترها می لرزاند. نگاه هایی که شاید یکی از علت های اصلی خروج دختران از خانه پدری و یا حتی شهر و دیار خود برای فرار از نگاه ها و حرف و حدیث های شبکه های خویشاوندی باشد.
آمار ازدواج ازدواج دختران مجرد شماره دختر مجرد مشاوره ازدواج مشاوره پس از ازدواج


ادامه مطلب ...

دلایل عجیب نگین صدق گویا برای ازدواج نکردن و مجرد ماندن! + عکس

دلایل عجیب نگین صدق گویا برای ازدواج نکردن و مجرد ماندن! + عکس

« زندگی مجردی خوش می گذره ؟ » این سوالی است که بهانه گفت و گوی ما با نگین صدق گویا ، بازیگر سینما و تلویزیون می شود. خانم صدق گویا هم مانند بسیاری دیگر از چهره های هنری ، زندگی مجردی را به زندگی مشترک ترجیح داده و هم چنان از انتخابی که کرده راضی است. این بازیگر معتقد است که از ترس تنها ماندن در دوران پیری ، حاضر نیست زندگی امروزش را که از آن لذت می برد ، تغییر دهد و وارد راه دیگری شود چون برای هیچ کس معلوم نشده که تا چه سنی زنده است. خانم صدق گویا دیدگاه جالبی نسبت به موضوع ازدواج و زندگی مجردی دارد و پیشنهاد می کنیم در ادامه ، خواننده صحبت های این بازیگر باشید.

نگین صدق‌گویا متولد ۸ اسفند ۱۳۴۹ در تهران است. وی بازیگر ایرانی است.

همسر نگین صدق‌گویا همسر بازیگران بیوگرافی نگین صدق‌گویا ازدواج بازیگران

وی دارای مدرک کارشناسی علوم اقتصادی گرایش نظری از دانشگاه الزهرا (فرح پهلوی سابق) است. بازیگری را در سال ۱۳۷۱ با فیلم تیک تاک آغاز کرد.

همسر نگین صدق‌گویا همسر بازیگران بیوگرافی نگین صدق‌گویا ازدواج بازیگران

سبک زندگی یک فرد مجرد ا بیشتر می پسندید یا کسی را که تشکیل خانواده داده ؟

تا امروز قطعا حالت اول برایم جذاب تر بوده. شما به عنوان یک فرد مجرد تنظیم تمام کارها و برنامه ریزی تان فقط وابسته به خودتان می شود ؛ این که چه ساعتی بخوابید ، کی بیدار شوید ، مهمانی بروید یا نروید ، سفر کنید یا در خانه بمانید و … و بر مبنای شغلی که دارید ، برنامه ریزی می کنید که چه کارهایی انجام دهید تا از انجام آن ها لذت ببرید و این برای من همیشه خیلی مهم بوده. مثلا من خیلی اهل سفر هستم و یک دفعه هوس می کنم دو ، سه هفته ای به تنهایی باید زمانم را تنظیم کنم فردای آن روز بلیط تهیه می کنم و چند روزی به سفر می روم. این اتفاق در حالی می افتد که اگر متاهل بودم و بچه داشتم ، باید زمانم را با تمام افراد خانواده هماهنگ می کردم و اگر همسرم هم می توانست کارش را چند روزی تعطیل کند ، فرزندم هم مدرسه نداشت و … با هم به سفر برویم. حال فکر کنید من که عاشق سفر هستم اگر هر دفعه هوای آن به سرم می زد ، باید این روند را طی می کردم چقدر برایم سخت بود.

همسر نگین صدق‌گویا همسر بازیگران بیوگرافی نگین صدق‌گویا ازدواج بازیگران

پس در یک کلام مجردی خوش می گذره ؟

نمی دانم خوش می گذرد یا نه ، چون این نوع از زندگی هم مسئولیت های خاص خودش را دارد. من وقتی می بینم فرزندان خواهرهایم مشکل دارند ، شاید بیشتر از مادران شان غصه آن ها را بخورم اما به عنوان یک فرد مجرد وقتی این اتفاق را می بینم احساس می کنم همین که فقط مسئولیت خودم را دارم ، اتفاق خوبی است چون تنها مجبورم مشکلات خودم را به دوش بکشم و این طور نیست که نگران مشکلات همسر و فرزندم هم باشم. خیلی ها وقتی به من می رسند ، حرف شان این است که ازدواج کن چون وقتی سن بالاتر برود ، زندگی برایت سخت می شود و از این که در جوانی ازدواج نکرده ای پشیمان می شوی. اما واقعیت این است که از ترس تنها ماندن در پیری حاضر نیستم زندگی ام را که از آن لذت می برم ، از دست بدهم و وارد مسیر دیگری شوم. وقتی دوستان و آشنایان این حرف را می زنند برایم سوال می شود که مبنای حرف شان چیست ؟ مگر آدم می داند که چند سال عمر می کند که بخواهد برای آن برنامه ریزی کند و از زمان حال خود غافل شود ؟ در کنار این که معتقدم آدم ها در هر سنی که باشند اگر این نیاز را در خود احساس کنند ، متناسب با سنی که دارند می توانند فردی را برای شروع زندگی مشترک انتخاب کنند و نیازی نیست که برخلاف خواسته امروزشان پیش برود. وقتی منطقی به این مسائل نگاه می کنم به نظرم نمی آید که در مسیر اشتباهی قرار گرفته باشم و ترجیح می دهم همین راه را ادامه دهم.

همسر نگین صدق‌گویا همسر بازیگران بیوگرافی نگین صدق‌گویا ازدواج بازیگران

فکر می کنید کسی که مجرد است چقدر می تواند از این فرصت برای ساختن خود و پیشرفت در زندگی استفاده کند ؟

خیلی زیاد چون همیشه برای انجام کارهایی که دوست دارد و می تواند او را به کمال برساند ، فرصت دارد بدون این که دغدغه مسائل و افراد دیگر را داشته باشد. مثلا من در این سال ها همیشه علاقه مند به آموختن بوده ام و اگر و اگر سرکار نباشم ، مدام در کلاس های مختلف دانشگاه ، ورزش ، موسیقی ، آواز و … هستم و از زندگی ام لذت می برم.

حتی تصمیم دارم وقتی درسم تمام شد ، رشته دیگری را شروع کنم و به درس خواندنم ادامه دهم. وقتی مسئولیتی نداری برای درس خواندن ، تمرین کردن و … فرصت کافی داری ولی اگر مثلا من بچه داشتم دیگر نمی توانستم تمام زمانم را در طول روز به خودم اختصاص دهم و باید اول به کارهای او رسیدگی می کردم و بعد به کارهای خانه ، در نهایت اگر کسی فرصتی باقی می ماند به کارهای شخصی ام می رسیدم.

همسر نگین صدق‌گویا همسر بازیگران بیوگرافی نگین صدق‌گویا ازدواج بازیگران

تا به حال حساب کرده اید که به عنوان یک فرد مجرد چقدر در ماه هزینه زندگی تان می شود ؟

نه واقعا تا به حال این کار را نکرده ام. خوش بختانه از آن جایی که با خواهرم در یک ساختمان زندگی می کنیم و فقط آپارتمان هایمان جداست در برخی از موارد هزینه هایم کاسته می شود که کمک خوبی است. اما با این که به طور دقیق حساب دخل و خرج ماهیانه ام را ندارم ، فقط می دانم که هزینه زندگی خیلی بالا رفته و تامین آن کار مشکلی است. البته تا به امروز ، خدا را شکر مشکلی نداشته ام اما نمی دانم با این سیر صعودی تورم تا چه زمانی می توانم هزینه هایم را تامین کنم. وقتی این وضعیت را می بینم به فکر آن هایی می افتم که تشکیل خانواده داده اند و دو سه فرزند دارند. خیلی دوست دارم بدانم چطور هزینه زندگی شان را تامین می کنند. نکته جالب تری هم که به نظرم وجود دارد این است که شهر از فشار جمعیت زیاد در حال انفجار است.

همسر نگین صدق‌گویا همسر بازیگران بیوگرافی نگین صدق‌گویا ازدواج بازیگران

فکر می کنید ازدواج مانع پیشرفت است ؟

نه فکر نمی کنم ازدواج مانع پیشرفت آدم ها شود ، تنها موضوعی که وجود دارد این است که روند زندگی یک فرد متاهل و چیزهایی که در زندگی او پیشرفت به شمار می آید ، متفاوت است. یکی از این پیشرفت ها این است که آدم های متاهل بچه دار می شوند ، فرزندشان بزرگ می شود ، دانشگاه می رود ، در تحصیل و هنر موفق می شود و می تواند به جایگاه خوبی برسد و همین برای او پیشرفت به حساب می آید. مثلا خواهر من دختری درد که امروز دانشجو شده ، پیانو و ویولن را به خوبی می نوازد و همراه هم به کلاس آواز می روند و به نظرم این هم خودش نوعی پیشرفت است چرا که خواهرم هم چنان هم به کارهایش می رسد و هم در این عرصه موفق است. البته موضوع مهمی که در زندگی مشترک وجود دارد این است که آدم ها تا چه اندازه به یکدیگر کمک می کنند. همسر خواهرم در این سال ها همیشه همراهش بوده و حتی شیرین زمانی بچه دار شد که دانشجو بود و مشغله درس خواندن را هم داشت. اما همسرش به او کمک کرد تا بتوانند با کمک هم زندگی را اداره کنند. فکر می کنم این که دو نفر تا چه اندازه یکدیگر را درک می کنند و همدیگر را دوست دارند ، می تواند مسیر زندگی را تغییر دهد. متاسفانه در کشور ما این همدلی آن چنان که باید دیده نمی شود.

ازدواج بازیگران بیوگرافی نگین صدق‌گویا همسر بازیگران همسر نگین صدق‌گویا


ادامه مطلب ...

۴۸ درصد دختران جوان، تمایل دارند همسر دوم شوند + واکنش دختران مجرد

۴۸ درصد دختران جوان، تمایل دارند همسر دوم شوند + واکنش دختران مجرد

طی مطالعه‌ای که در یکی از شهرهای ایران صورت گرفته ۴۸.۶۶ درصد دختران جوان تمایل خود را برای همسری دوم در صورت خواستگاری توسط همسر اول ابراز کرده‌اند که این آمار با آمار کل کشور اختلاف چندانی ندارد.
این آماری بود که محمد صالح طیب‌نیا، یکی از اساتید دانشگاهی اعلام کرده و گفته: روزی در این کشور دختران راهپیمایی خواهند کرد تا بتوانند ازدواج دوم را رواج دهند. در حال حاضر اگر تمام پسران به سن ازدواج رسیده ازدواج کنند، حدود ۷ تا ۸ میلیون دختر آماده به ازدواج خواهیم داشت که ازدواج نکرده‌اند و این معضل خواهد بود.
پس از انتشار این آمار به گفتگو با چند دختر مجرد نشسته ایم، که در ادامه می خوانید:
حاضرم مجرد بمانم اما همسر دوم نشوم!
الناز ۲۷ سال دارد و ازدواج نکرده است، وقتی که آمار ۴۸ درصدی تمایل دختران مجرد برای ازدواج به عنوان همسر دوم را می شنود، تعجب می کند و می گوید: خانم ها ذات شان حسود است و بعید می دانم ۴۸ درصد از دختران موافق ازدواج به عنوان همسر دوم باشند!
این دختر ۲۷ ساله می افزاید: مگر همسر اول آن مرد چه گناهی کرده است که باید هوو بر سرش بیاید؟ من به شخصه حاضرم تا آخر عمرم مجرد بمانم، اما زندگی هیچ زنی را خراب نکنم!
او بیان می کند: من آدم حسودی هستم و خودم هم بعید می دانم بعد از ازدواج حاضر شوم شریک زندگی ام را با خانم دیگری تقسیم کنم!
الناز ادامه می دهد: مردی که خانمی را برای زندگی انتخاب کرده است و بعد از مدتی سراغ من می آید تا همسر دومش باشم، از نظر من قابل اعتماد نبوده و امکان دارد من هم روزی دلش را بزنم و دنبال نفر سومی بگردد.
دوست ندارم شوهری داشته باشم که بخشی از فکر و ذهن او برای من باشد
زهرا، دختر ۲۳ ساله ای که تا به حال ازدواج نکرده است در این رابطه می گوید: به هیچ وجه دوست ندارم شوهری داشته باشم که تنها بخشی از فکر و ذهن او برای من باشد.
او ادامه می دهد: همسر دوم شدن به معنی ورود به زندگی مشترکی است که به دلایل مختلف از هم پاشیده شده یا در حال فروپاشی است. بر این اساس مردی که اقدام به برقراری ارتباط با زن دیگری ( که من باشم) می کند، یعنی دچار مشکلاتی با همسر اول خوده بوده است.

همسر دوم دختر مجرد دختر تهرانی دختر ایرانی
بنابراین دو نکته اهمیت دارد
یک اینکه آیا به همسر اول خود حقیقت را گفته است یا خیر؟ که عموما در ۸۰ در صد مواقع مرد از گفتن این موضوع به همسر اول خود خودداری می کند،پس چنین مردی اصلا قابل اعتماد نیست. زیرا صداقت اولین و مهمترین ویژگی برای تشکیل یک زندگی است و موضوع دوم این است که هیچ زنی، حتی یه زن روشنفکر دوست ندارد شوهر خود را با زن دیگری تقسیم کند و البته این خواسته کاملا منطقی به نظر می رسد، زیرا که من هم روزی که ازدواج کنم هرگز نمی خواهم همسرم زن دیگری داشته باشد.
مشکلات مالی امانم را بریده است
راحله دختری ۳۱ ساله است و شرایط مالی زندگی اش مناسب نیست، مدتی در یکی از شرکت های خصوصی مشغول به کار بوده اما کارش را از دست داده است و ۵ سال است بیکار شده است.
او میگوید پدرم معتاد است و همین موضوع باعث شده تا من برخی از خواستگارانم را به خانه راه ندهم، متاسفانه نگاه معنادار فامیل و آشنایان آزارم می دهد و مدت هاست که با اطرافیانمان رفت و آمد نمی کنم.
راحله می افزاید: خواستگاران زیادی داشتم اما با دیدن پدرم، بهانه های مختلفی می آوردند و من را نمی پسندیدند.
این دختر ۳۱ ساله می گوید: هم سن و سالان من هنوز ازدواج نکرده اند، اما کار می کنند و از عهده مخارجشان بر می آیند. همین موضوع باعث شده که مجرد ماندن به آنها آسیب جدی وارد نکند.
او نظرش در رابطه با همسر دوم شدن مثبت است و می گوید: اگر شخصی که برای ازدواج مناسب باشد و قرار باشد من همسر دومش بشوم، می پذیرم، زیرا که مشکلات روانی و مالی پیش آمده، امانم را بریده است.
ازدواج با مردی که زن دارد، هیچ اشکالی ندارد
بهاره دختری ۳۵ ساله که تا امروز ازدواج نکرده و مدتی است با مرد متاهلی آشنا شده است. مردی که همسر اولش را دوست دارد اما برخی رفتارهای همسرش، او را آزار می دهد.
بهاره می گوید: روز اولی که آرش راجع به مشکلات زندگی اش برایم صحبت می کرد، دلم برایش سوخت و دلم می خواست آن چیزهایی که در زندگی اش کم دارد را برایش فراهم کنم.
او با خوشحالی ادامه می دهد: آرش می گوید هر زمانی که از خواب بیدار می شود، لیلا (همسر اولش) خواب است و صبحانه را تنها می خورد. برای همین من هر روز قبل از اینکه سر کار بروم صبحانه خوشمزه ای برای آرش فراهم می کنم و برایش می برم.
این دختر ۳۵ ساله می گوید: به نظر من، ازدواج با مردی که دوستش داری، حتی اگر ازدواج هم کرده باشد، هیچ اشکالی ندارد. زیرا که آرش از ازدواجش راضی نیست و من را هم دوست دارد.
بهاره در پاسخ به این سوال که آیا لیلا از ارتباط تو با آرش اطلاعی دارد؟ پاسخ می دهد: لیلا همه چیز را می داند و گاهی اوقات که به آرش زنگ می زند و آرش جواب تلفنش را نمی دهد، با من تماس می گیرد و می پرسد، آرش کجاست؟

گیلان نوین

دختر ایرانی دختر تهرانی دختر مجرد همسر دوم


ادامه مطلب ...

یک دختر مجرد بیاورید تا گنج را نشانش بدهم!

یک دختر مجرد بیاورید تا گنج را نشانش بدهم!

این روایت مردی است که حدود ۲۰ سال گنج‌یابی را در کنار حرفه اصلی‌اش نجاری انجام می‌دهد و بدون آنکه نقشه گنجی وجود داشته باشد، آن را پیدا می‌کند.

او تاکید می‌کند برای آنکه کارش به نتیجه برسد، باید کسی را که خواب می‌کند و جای گنج را به آن نشان می‌دهد، خانم مجردی باشد که ازدواج نکرده باشد!

نقشه گنج نشان گنج فروش نقشه گنج طلسم گنج اجاره گنج یاب آدرس گنج

آقای گنج‌یاب کارش را به عرفان نسبت می‌دهد و می‌گوید: شاید باور نکنید که من فرزند مُرده خودم را با ذکر زنده کرده‌ام! ذکرها اثرات شگفت‌انگیزی دارند.

قبل از هر کاری می‌خواهد وضو بگیرم و ۱۰۰ بار ذکری را تکرار کنم. سه انگشتر از سنگ‌های متفاوت دارد که به نوعی ابزار کارش محسوب می‌شوند و روی هر کدام چیزی نوشته شده است. دو انگشتر را خودش دستش می کند و یکی از آنها را به من می دهد تا همزمان با آنکه ذکر می گویم دستم کنم. چشمانم را با دستمالی می بندد و بالای سرم می ایستد و شروع به ذکرخوانی می کند. از من می‌خواهد بعد از سه صلوات آرام آرام ذکر «یاهو» را زمزمه کنم.

هشدار می‌دهد بعد از چند دقیقه که پلک‌ها و سرم سنگین شد، به خواب می‌روم و نور کوچک یا لکه ابری مقابل چشمانم ظاهر می‌شود و باید با صدای بلند به آن سلام کنم و خوش‌آمد بگویم، بعد از سلام آن نور یا ابر تبدیل به یک انسان می‌شود و درون من حلول پیدا می‌کند و سپس باید از او جای گنج را بپرسم و او هم جای گنج و نوع آن را به من نشان می‌دهد. اگر هم طلسمی در کنار گنج وجود داشته باشد، آن را نشان می‌دهد.

آقای گنج‌یاب تاکید می‌کند: ممکن است در جلسه اول به نتیجه نرسیم و برای پیدا کردن گنج نیاز باشد چندین جلسه این کار را انجام دهیم. بعد از ۲۰ دقیقه نه نوری مقابل چشمانم حاضر می‌شود و نه ابری. بعد از یک تلاش بیهوده می‌گوید به این کار ایمان قلبی نداری و اعتقاداتت ضعیف است.

او در پاسخ به این پرسش که چندبار این کار را انجام داده بیان می‌کند: بارها این کار را انجام داده‌ام و جواب گرفتم. دختر جوانی را خواب کردم و جای گنج را پیدا کردیم، اما چون طلسم کار سنگین بود، اجنه‌ به دنبال انتقام بودند و به خاطر پیامدهایش کار را نصف و نیمه رها کردیم.

هنگامی که می‌پرسم کسانی که به دنبال شما هستند چطور پیدایتان می‌کنند، اظهار می‌کند: بالاخره می‌شناسند دیگر.

آقای گنج‌یاب درباره اینکه تاکنون چند محل گنج را پیدا کرده است، می‌گوید: کسانی که برای این کار جلو می‌آیند تا خالص و مخلص نباشند نمی‌توانند ادامه دهند. اگر نیت کسانی که به من مراجعه می‌کنند پلید باشد، گنج غیب می‌شود. برای مثال یک سال در یک منطقه کار کردیم، اما چون صاحب ملک قصد کلاهبرداری داشت، گنج غیب شد و بعد از من هم هر کسی را که آورد نتوانستند آن را پیدا کند.

او ادامه می‌دهد: قبل از شروع کار من با طرف مقابل صحبت می‌کنم که ۱۰ درصد از پولی که از این کار بدست می‌آید برای خُمس آن بپردازند و مقداری را برای فقرا در نظر بگیرند و مابقی آن را هم به عنوان دستمزد کار بین گروه تقسیم کنیم، اما اغلب به محض اینکه به پول نزدیک می‌شویم تصمیم می‌گیرند همه آن را یکجا برای خودشان هزینه کنند.

آقای گنج‌یاب از طریق یکی از دوستانش با این کار آشنا می‌شود و به گفته خودش کم‌کم توانایی اینکه بدون گنج‌یاب محل آن را پیدا کند، بدست می آورد و حالا هم مشتریان خاص خودش را دارد و برای هر کسی هم این کار را انجام نمی‌دهد. به گفته خودش تا حالا بارها سرش را کلاه گذاشته‌اند، اما چون به این کار عشق می‌ورزد همچنان آن را ادامه می‌دهد.

منبع : ایسنا

آدرس گنج اجاره گنج یاب طلسم گنج فروش نقشه گنج نشان گنج نقشه گنج


ادامه مطلب ...