در قسمت پایانی از مقایسهی شاسی بلندهای لوکس به بررسی رفتار آنها در جاده و نتیجهگیری خواهیم پرداخت.
این بخش آخرین قسمت تست است و برای آن مسیری به طول ۳۰ کیلومتر انتخاب شد که دارای فراز و نشیبها، سرعتگیرها، میدانها و پیچهای ملایم یا تند بود. این تست حالتی را شامل میشود که ۹۰ درصد رانندگان خودروهای شاسی بلند با آن سروکار خواهند داشت. در این تست همچنین مشخص خواهد شد کدام خودرو بهترین عملکرد را در حالت اسپرت دارد.
اگر در حال فرار باشید و یا عجله داشته باشید، جگوار و پورشه بهترین انتخاب خواهند بود. این دو خودرو دارای رانندگی بسیار لذت بخشی هستند. اگر بحث بر سر انتخاب سریعترین خودروی شاسی بلند باشد، قطعا این دو مدل برنده خواهند بود؛ اما نکتهی دیگری بهجز سریع رفتن نیز در این آزمایش مطرح است و آن میزان لوکس بودن خودرو است.
پورشه بخش از راحتی خود را فدای چسبندگی و ترمزها بسیار قدرتمند کرده است. ترمزهای این خودرو قویترین در این تست هستند و احساس اطمینان بسیار زیادی را منتقل میکنند. شاسی این خودرو بالاترین دینامیک سواری را دارد و فرمان آن نیز دقیقترین است. اگر تنها یک مورد منفی در خصوص رانندگی کاین در این شرایط وجود داشته باشد، تنها وجود کمی تأخیر در عملکرد پیشرانه و احساس سنگینی است که پدال گاز این خودرو دارد.
جگوار از نظر لذت رانندگی با پورشه برابری میکند و توانایی عبور و فرمان پذیری آن در پیچها عالی است. اما به نظر میرسد دوز اسپرت این خودرو کمی بیش از اندازه باشد و گویی آن را تنها برای حرکت در جاده ساختهاند. در کل جگوار دارای لذت بسیار زیادی برای راننده و لذت کمی برای سرنشینان است.
لکسوس برخی از خصوصیات اسپرت خود را فدای ارائهی سواری مناسب در جاده برای سرنشینان کرده است؛ اما در جادههای پر پیچوخم برای گرفتن گشتاور کافی از پیشرانه، نیاز دارید کاملا به پیشرانه فشار بیاورید. همچنین به دلیل وزن کم خودرو، کمی احساس سبکی در پیچها خواهید داشت. عملکرد این خودرو بهخصوص در مواجه با سرعتگیرها کمی ناآرام و متشنج است.
مرسدس بنز و بیامو هیچکدام در زمینهی رانندگی جادهای عملکرد عالی ندارند. بیامو بالانس متوسطی بین سواری و هندلینگ دارد. فرمان آن عملکرد خشنی دارد اما در صورتی که آن را در حالت اسپرت قرار دهید عملکرد فرمان سنگین میشود. البته کنترل حرکات بدنه در این خودرو بهخوبی انجام میشود. بارزترین نکات بیامو ظاهر زیبای آن و موقعیت قرارگیری سرنشینان است و عملکرد جعبه دندهی آن نیز بسیار فوقالعاده است.
دو کاستی و نکتهی منفی عمده در مرسدس بنز GLE250d، یکی عملکرد زبر و خشن پیشرانه و دیگری سواری نهچندان دلچسب آن است. البته نباید فراموش کرد که عملکرد پیشرانه و جعبه دندهی مرسدس بنز در صورتی که حالت رانندگی آن را در حالت اسپرت قرار دهید، بسیار عالی است و واکنشهای خوبی از خود نشان میدهد؛ اما در کل برای یک استفادهی روزمره کمبودهایی در سواری آن مشاهده میشود. قدرت ترمزگیری مرسدس بنز عالی است و ترمزها در هیچ شرایطی شما را ناامید نمیکنند؛ اما پدال ترمز بیش از اندازه نرم است و احساس خوبی را منتقل نمیکند. تایرهای کنتیننتال مرسدس بنز، مدل کراس کانتکت هستند و چسبندگی بینظیری دارند.
رنجروور و ولوو ثابت کردند که در بحث رانندگی جادهای کاملا مخالف یکدیگر هستند. رنجروو عملکردی بسیار دقیق و لوکس در جاده دارد و ابعاد و به خصوص پهنای آن برای شهر بسیار مناسب است. چیزی که در هنگام سواری با رنجروور برای شما اصلا اهمیت نخواهد داشت؛ دست اندازها و پستی بلندی های مسیر هستند؛ چون اصلا آنها را احساس نخواهید کرد. رنجروور در بحث سواری مثل همیشه عملکردی تمام و کمال و عالی دارد.
در نقطهی مقابل رنجروور، ولوو قرار دارد. اولین مشکل در خصوص این خودرو ابعاد بزرگ آن است که راننده را در مسیرهای تنگ و باریک دچار اضطراب و مشکل میکند. پیشرانه نیز در بیشتر اوقات خسته است و حال راه رفتن ندارد. عملکرد فرمان خودرو خوب و دقیق است و خودرو پایداری مناسبی دارد. سواری این خودرو در سرعتهای پایین کمی خشک است و شاسی آن بهخصوص در صورتی که در هنگام دور زدن با ناهمواریها موجه شوید، کمی نامتعادل میشود و از خود بیقراری بروز میدهد. اما در کل ولوو ترکیب خوبی از راحتی و رضایت را ارائه میدهد.
آئودی عملکرد کلی خوبی در این بخش دارد و پیشرانهی بزرگ آن بیصدا است و عملکردی نرم و پرقدرت دارد و عملکرد جعبه دندهی ۸ سرعتهی آن فوقالعاده است. شاسی خودرو در مواجه با ناهمواریها عملکرد خوبی دارد و در صورتی که حالت رانندگی را در وضعیت اسپرت قرار دهید، دقت فرمان بهشدت افزایش پیدا میکند. عایقبندی صوتی کابین عالی است و حس لوکس بودن را منتقل میکند. در خصوص کیفیت سواری و هندلینگ، آئودی تقریبا ایرادی ندارد.
در خصوص بحث مصرف سوخت، ما تمام خودروها را در طی مسیری ۶۰ کیلومتری مورد آزمایش قرار دادیم و نتایج آن به شرح زیر است:
بدون شک شرکتکنندهی بنزینی یعنی لکسوس، پرمصرفترین خودرو در این گروه است و مصرف سوخت ترکیبی آن در حدود ۱۲.۱۶ لیتر در هر صد کیلومتر است. مصرف سوخت بیامو ۱۰.۶۲ لیتر، رنجروور ۱۰.۵۲ لیتر، جگوار ۱۰.۴۳ لیتر و پورشه ۱۰.۲۷ لیتر است. ولوو و بنز نیز مصرف خوبی دارند و به ترتیب ۹.۹۵ و ۹.۷۱ لیتر در هر صد کیلومتر مصرف میکنند. اما در این بخش نیز بهترین خودرو آئودی است که با وجود داشتن پیشرانهی V6 پرحجم، مصرف سوخت ترکیبی آن تنها ۸.۹۸ لیتر در هر صد کیلومتر است.
مرسدس بنز GLE250d مجموعهی قابل قبولی در خود جای داده است اما وقتی وارد تکتک اجزا میشوید، کاستیهایی در آن مشاهده میشوند که این خودرو را تبدیل به یک انتخاب متوسط میکنند؛ بهخصوص در این زمینه باید بیشتر از همه عملکرد پیشرانه و کیفیت سواری پایین را مقصر دانست. در بحث ایمنی، عایقبندی صوتی و البته طراحی، مرسدس بنز گزینهی بسیار مناسبی است.
از جگوار بهعنوان یک خودروی تازهوارد انتظار بیشتری میرفت، گرچه این خودرو توانست قابلیتهای خود را بهخوبی به اثبات برساند. لیست آپشنهای این خودرو تا ۲۴ هزار دلار میرسد که سبب شده است ارزش این خودرو در برابر بهای پرداختی افت کند. البته مدل ۹۹ هزار دلاری S میتواند یک تهدید جدی برای رقبا به شمار آید. این لیست آپشنها شامل رینگهای ۲۲ اینچی و بسیاری از آپشنهای لوکس در داخل کابین هستند.
در ردهبندیها پورشه در یک جایگاه بالاتر از جگوار قرار گرفت و نتوانست رتبهای بهتر از ششم را کسب کند.همهی داوران در این خصوص توافق نظر داشتند که کاین خودرویی است که برای راننده طراحی شده. اما مدل پایهی این خودرو همچنان قیمت بالایی دارد و آپشنها میتوانند قیمت این خودرو را حتی تا ۲ برابر افزایش دهند. بدتر اینکه خودروی مورد آزمایش ما دارای کمترین سیستمهای ایمنی فعال بود؛ بهطوریکه در زمینهی این سیستمها حتی از خودروی جایگاه آخر یعنی مرسدس بنز GLE250d نیز پایینتر بود و همین مورد سبب شد تا پورشه نتواند رتبهای بهتر از این را کسب کند.
بیامو در جایگاه پنجم قرار میگیرد. این خودرو را نمیتوان بهعنوان معیار این کلاس در نظر گرفت، البته در این بین یک استثنا وجود دارد و آن عملکرد فوقالعادهی پیشرانهی دیزلی و سیستم ارتباطی و رسانهای iDrive آن است.
قرارگیری لکسوس در جایگاه چهارم واقعا غافلگیرکننده است. این خودرو نشاندهندهی تعریف ژاپنیها از یک اتومبیل لوکس و مجهز است. اگر واقعبین باشیم باید بپذیریم که این خودرو توانست خود را فراتر از حد متوسط کلاس نشان دهد. این خودرو مجموعهای خوب از طراحی خاص و زیبا، نرمی سواری و کیفیت است.
نظرات در مورد رنجروور کاملا در نقطهی مقابل لکسوس قرار داشتند و دلیل آن این است که این خودرو یک ۴×۴ است که به تجهیزات عصر مدرن مجهز شده است.
ولوو TDV6 S مثال خوبی است که ترکیبی مناسب از کیفیت و لوکس بودن، راحتی، عملکرد و استحکام را ارائه میکند. طراحی داخلی ولوو XC90 بسیار خوب است گرچه کمی استفادهی بیش از اندازه از مواد خشک در آن به چشم میخورد.
آئودی Q7 با اختلاف کمی بهتر از ولوو XC90 ظاهر شد و توانست جایگاه نخست را به خود اختصاص دهد. آئودی در هر زمینه و شاخصی میتواند بهعنوان یک معیار در کلاس شاسی بلندهای لوکس مطرح شود. در زمینههای هندلینگ، بالانس سواری، کیفیت، مواد بهکاررفته، امکانات، فضای داخلی، طراحی و کاربردی بودن و حتی مصرف سوخت، آئودی یک گزینهی بسیار عالی است.
این خودرو شاید با آن پیشرانهی ۲۱۴ اسب بخاری پایهی خود خیلی هیجانانگیز نباشد ولی بزرگترین خودروی خانوادهی Q است و عملکرد آن طوری است که بهسختی میتوان از آن ایراد گرفت. بنابراین برندهی نهایی این مقایسه آئودی Q7 است. در ادامه میتوانید در جدول زیر ردهبندی خودروها را ببینید.
امروزه استفاده از نرمافزارهای مدیریت رمز عبور به یک ضرورت تبدیل شده اسـت. این نرمافزارها که کیف پول دیجیتالی هم نام دارند بسیار متعدند اما هیچکدام عیناً مشابه هم نیستند. در این مطلب به بررسی و مقایسهی بهترین نرمافزارهای موجود در این زمینه پرداختهایم تا انتخاب آنها بسته به نیازتان آسانتر شود.
استفاده از نرمافزارهای مدیریت رمز عبور ایمن چه برای افراد و چه برای شرکتها لازم اسـت. چرا که رمزهای عبور هر روزه متعددتر و پیچیدهتر میگردند و از طرفی نباید از یک رمز عبور در همه جا و برای همه سرویسها استفاده کرد، زیرا این کار امنیت شما را به خطر میاندازد.
نرمافزارهای مدیریت رمز عبور در نسخههای قابل نصب، قابل حمل (پرتابل) و آنلاین موجودند و کار آنها مدیریت آسان صدها رمز عبور و همچنین فعالیتهای جانبی نظیر جستجوی رمز عبور، وارد کردن رمزها به طور خودکار در فرمها، تولید رمز ایمن، تست رمزها از نظر ایمنی و... اسـت. برخی از نرمافزارهای مدیریت رمز عبور امکان ذخیرهسازی در فضای ابری و یا همگامسازی بین دستگاههای مختلف را نیز فراهم میسازند و برخی دیگر دارای احراز هویت دو مرحلهای نیز هستند.
مهمترین موضوع، انتخاب نرمافزار مدیریت رمز عبور خوب، موثر و ایمن اسـت. تعداد این نرمافزارها فراوان اسـت و ممکن اسـت هر یک مزایا و معایبی داشته باشند.
در حال حاضر نرمافزارهایی چون KeePass ،Dashlane ،Enpass ،1Password ،Lastpass ،SplashID و PassPack موجود هستند. برای شرکتهایی که مایلند از ابزارهای پیشرفتهتر استفاده کنند نیز Password Manager Pro ،Secret Server و Roboform در دسترس هستند.
در اینجا به بررسی و مقایسهی چند نرمافزار مدیریت رمز عبور برتر به همراه ذکر مزایا و معایب هر کدام میپردازیم. این بررسی و مقایسه شامل ابزارهای مدیریت رمز عبور بهکاررفته در آنتیویروسها (همانند Kaspersky Password Manager ،Norton Identity Safe ،Trend Micro Password Manager ،Avast Passwords ،McAfee LiveSafe ،Password Vault Manager ،Bitdefender Password Manager و...) نمیشود.
لازم به ذکر اسـت در نرمافزارهای مدیریت رمز عبور بررسیشده برخی غیررایگان و برخی دیگر رایگان میباشند.
KeePass در مقایسه با سایر نرمافزارهای مشابه، شاید بهترین نرمافزار تلقی نشود اما دارای مزیتهای فراوانی از نظر ایمنی اسـت. علاوه بر قابلیتهای پایه همانند یک گاوصندوق رمز عبور با رمزنگاری AES-256 و Twofish، این نرمافزار، متنباز و رایگان اسـت. همچنین مجموعهای از ماژولها جهت افزودن قابلیتهای اضافی در آن وجود دارد. KeePass گواهی تائید درجهی یک سازمان ملی امنیت سیستمهای اطلاعاتی (ANSSI) را نیز دریافت کرده اسـت.
نسخهی پرتابل KeePass بیشتر محبوب اسـت زیرا میتواند برای رمزنگاری روی دستگاههای قابل حمل نظیر USB نیز استفاده شود. به طور خلاصه، اگر با دانش رایانه آشنایی دارید و مایلید که در بالاترین سطح امنیت قرار بگیرید، KeePass برای شما ایدهآل اسـت.
Dashlane رقیبی جدی برای KeePass محسوب میشود اما غیررایگان اسـت. در واقع نسخهی رایگان آن نیز موجود اسـت اما محدودیتهایی دارد و شامل همهی قابلیتها نمیشود. با این وجود نرمافزار بسیار کاملی اسـت و رابط کاربری فوق العاده مدرن و ارگونومیک دارد. Dashlane یکی از نرمافزارهای پیشروی فعلی در میان نرمافزارهای مدیریت رمز عبور محبوب میگردد.
از نظر درجه رمزنگاری همانند KeePass بوده و از الگوریتم AES-256 استفاده میکند اما فقط به مدیریت رمزهای عبور اکتفا نکرده و میتواند هر فرم آنلاینی را به طور خودکار پر کند. این کار چه روی PC و Mac و چه روی اندروید و iOS امکانپذیر اسـت. وارد کردن نام کاربری و رمز عبور از طریق مرورگر نیز ممکن اسـت.
Dashlane رمزهای عبور، نامهای کاربری، آدرسهای ایمیل، آدرسهای پستی، شمارهی کارتهای بانکی و دادههای شخصی چون تاریخ تولد، شمارهی بیمههای اجتماعی و... را مدیریت میکند. نسخهی غیر رایگان آن (ترفندستان) علاوه بر همهی اینها هماهنگسازی خودکار روی تعداد نامحدود دستگاههای گوناگون و ذخیرهی دادهها در فضای ابری و یا دسترسی وب ایمن را نیز دارا اسـت.
این نرمافزار توسط شرکت فرانسوی Dashlane ساخته شده اسـت.
EnPass توسط شرکت Sinew Software Systems مستقر در هندوستان توسعه یافته اسـت.
EnPass جدیدتر از Dashlane اسـت اما همانند آن غیررایگان بوده و از سطح امنیتی یکسانی بهره میبرد (AES-256 + PBKDF2). البته این را باید اضافه کرد که استفاده در سیستمعاملهای دسکتاپی یعنی ویندوز، مک و لینوکس کاملاً رایگان اسـت اما برای دستگاههای موبایلی و سیستمعاملهای ویندوز موبایل، iOS، اندروید و بلکبری غیررایگان اسـت و برای هر دستگاه اضافی باید هزینهای پرداخت.
EnPass دادهها را در یک پایگاه داده SQLite و رمزنگاری شده با SQLCipher ذخیره میکند. همگامسازی آن از طریق سرویس فضای ابری عمومی و یا سرورهای خود سازنده صورت میگیرد.
EnPass همانند KeePass یک تولیدکنندهی رمز عبور و یک پاککنندهی خودکار کلیپبورد برای پرهیز از مشکلات امنیتی نیز دارد.
افزونهای برای مرورگر روی سایت رسمی آن موجود اسـت که برای پر کردن خودکار فرمها در صفحات وب استفاده میشود.
1Password مشابه EnPass اما کاملتر و 100% غیر رایگان اسـت. اشتراک آن 5 دلار ماهیانه و یا خرید به مبلغ 64.99 دلار اسـت. این برنامه توسط شرکت AgileBits مستقر در کانادا ساخته شده اسـت.
با 1Password میتوان نامهای کاربری، رمزهای عبور، شمارهی کارتهای اعتباری، گواهینامه رانندگی، بیمههای اجتماعی، سریال نرمافزارها و خلاصه هر چه از این قبیل که کاربر مایل اسـت را ذخیره کرد.
رمزنگاری آن الگوریتم AES-256 (+ PBKDF2) اسـت.
Lastpass بسیار با نرمافزارهای قبلی تفاوت دارد. این نرمافزار، یک نرمافزار مدیریت رمز عبور آنلاین اسـت و یک نرمافزار قابل نصب روی سیستم شخصی نیست. این یعنی که دادههای حساس روی دستگاه کاربر ذخیره نشده و روی سرور LastPass ذخیره میگردند که هر چند راحت اسـت اما خطر هک نیز وجود دارد.
LastPass که در ایالات متحدهی آمریکا طراحی شده بیشتر برای استفاده عموم ساخته شده اسـت و به همین دلیل ساده و ایمن اسـت. رمزنگاری آن همانند نرمافزارهای دیگر AES 256-bit به علاوهی PBKDF2 اسـت.
قابلیت همگامسازی آن فقط برای نسخهی پولی و از قرار 12 دلار در سال میباشد.
در قسمت پایانی از مقایسهی شاسی بلندهای لوکس به بررسی رفتار آنها در جاده و نتیجهگیری خواهیم پرداخت.
این بخش آخرین قسمت تست است و برای آن مسیری به طول ۳۰ کیلومتر انتخاب شد که دارای فراز و نشیبها، سرعتگیرها، میدانها و پیچهای ملایم یا تند بود. این تست حالتی را شامل میشود که ۹۰ درصد رانندگان خودروهای شاسی بلند با آن سروکار خواهند داشت. در این تست همچنین مشخص خواهد شد کدام خودرو بهترین عملکرد را در حالت اسپرت دارد.
اگر در حال فرار باشید و یا عجله داشته باشید، جگوار و پورشه بهترین انتخاب خواهند بود. این دو خودرو دارای رانندگی بسیار لذت بخشی هستند. اگر بحث بر سر انتخاب سریعترین خودروی شاسی بلند باشد، قطعا این دو مدل برنده خواهند بود؛ اما نکتهی دیگری بهجز سریع رفتن نیز در این آزمایش مطرح است و آن میزان لوکس بودن خودرو است.
پورشه بخش از راحتی خود را فدای چسبندگی و ترمزها بسیار قدرتمند کرده است. ترمزهای این خودرو قویترین در این تست هستند و احساس اطمینان بسیار زیادی را منتقل میکنند. شاسی این خودرو بالاترین دینامیک سواری را دارد و فرمان آن نیز دقیقترین است. اگر تنها یک مورد منفی در خصوص رانندگی کاین در این شرایط وجود داشته باشد، تنها وجود کمی تأخیر در عملکرد پیشرانه و احساس سنگینی است که پدال گاز این خودرو دارد.
جگوار از نظر لذت رانندگی با پورشه برابری میکند و توانایی عبور و فرمان پذیری آن در پیچها عالی است. اما به نظر میرسد دوز اسپرت این خودرو کمی بیش از اندازه باشد و گویی آن را تنها برای حرکت در جاده ساختهاند. در کل جگوار دارای لذت بسیار زیادی برای راننده و لذت کمی برای سرنشینان است.
لکسوس برخی از خصوصیات اسپرت خود را فدای ارائهی سواری مناسب در جاده برای سرنشینان کرده است؛ اما در جادههای پر پیچوخم برای گرفتن گشتاور کافی از پیشرانه، نیاز دارید کاملا به پیشرانه فشار بیاورید. همچنین به دلیل وزن کم خودرو، کمی احساس سبکی در پیچها خواهید داشت. عملکرد این خودرو بهخصوص در مواجه با سرعتگیرها کمی ناآرام و متشنج است.
مرسدس بنز و بیامو هیچکدام در زمینهی رانندگی جادهای عملکرد عالی ندارند. بیامو بالانس متوسطی بین سواری و هندلینگ دارد. فرمان آن عملکرد خشنی دارد اما در صورتی که آن را در حالت اسپرت قرار دهید عملکرد فرمان سنگین میشود. البته کنترل حرکات بدنه در این خودرو بهخوبی انجام میشود. بارزترین نکات بیامو ظاهر زیبای آن و موقعیت قرارگیری سرنشینان است و عملکرد جعبه دندهی آن نیز بسیار فوقالعاده است.
دو کاستی و نکتهی منفی عمده در مرسدس بنز GLE250d، یکی عملکرد زبر و خشن پیشرانه و دیگری سواری نهچندان دلچسب آن است. البته نباید فراموش کرد که عملکرد پیشرانه و جعبه دندهی مرسدس بنز در صورتی که حالت رانندگی آن را در حالت اسپرت قرار دهید، بسیار عالی است و واکنشهای خوبی از خود نشان میدهد؛ اما در کل برای یک استفادهی روزمره کمبودهایی در سواری آن مشاهده میشود. قدرت ترمزگیری مرسدس بنز عالی است و ترمزها در هیچ شرایطی شما را ناامید نمیکنند؛ اما پدال ترمز بیش از اندازه نرم است و احساس خوبی را منتقل نمیکند. تایرهای کنتیننتال مرسدس بنز، مدل کراس کانتکت هستند و چسبندگی بینظیری دارند.
رنجروور و ولوو ثابت کردند که در بحث رانندگی جادهای کاملا مخالف یکدیگر هستند. رنجروو عملکردی بسیار دقیق و لوکس در جاده دارد و ابعاد و به خصوص پهنای آن برای شهر بسیار مناسب است. چیزی که در هنگام سواری با رنجروور برای شما اصلا اهمیت نخواهد داشت؛ دست اندازها و پستی بلندی های مسیر هستند؛ چون اصلا آنها را احساس نخواهید کرد. رنجروور در بحث سواری مثل همیشه عملکردی تمام و کمال و عالی دارد.
در نقطهی مقابل رنجروور، ولوو قرار دارد. اولین مشکل در خصوص این خودرو ابعاد بزرگ آن است که راننده را در مسیرهای تنگ و باریک دچار اضطراب و مشکل میکند. پیشرانه نیز در بیشتر اوقات خسته است و حال راه رفتن ندارد. عملکرد فرمان خودرو خوب و دقیق است و خودرو پایداری مناسبی دارد. سواری این خودرو در سرعتهای پایین کمی خشک است و شاسی آن بهخصوص در صورتی که در هنگام دور زدن با ناهمواریها موجه شوید، کمی نامتعادل میشود و از خود بیقراری بروز میدهد. اما در کل ولوو ترکیب خوبی از راحتی و رضایت را ارائه میدهد.
آئودی عملکرد کلی خوبی در این بخش دارد و پیشرانهی بزرگ آن بیصدا است و عملکردی نرم و پرقدرت دارد و عملکرد جعبه دندهی ۸ سرعتهی آن فوقالعاده است. شاسی خودرو در مواجه با ناهمواریها عملکرد خوبی دارد و در صورتی که حالت رانندگی را در وضعیت اسپرت قرار دهید، دقت فرمان بهشدت افزایش پیدا میکند. عایقبندی صوتی کابین عالی است و حس لوکس بودن را منتقل میکند. در خصوص کیفیت سواری و هندلینگ، آئودی تقریبا ایرادی ندارد.
در خصوص بحث مصرف سوخت، ما تمام خودروها را در طی مسیری ۶۰ کیلومتری مورد آزمایش قرار دادیم و نتایج آن به شرح زیر است:
بدون شک شرکتکنندهی بنزینی یعنی لکسوس، پرمصرفترین خودرو در این گروه است و مصرف سوخت ترکیبی آن در حدود ۱۲.۱۶ لیتر در هر صد کیلومتر است. مصرف سوخت بیامو ۱۰.۶۲ لیتر، رنجروور ۱۰.۵۲ لیتر، جگوار ۱۰.۴۳ لیتر و پورشه ۱۰.۲۷ لیتر است. ولوو و بنز نیز مصرف خوبی دارند و به ترتیب ۹.۹۵ و ۹.۷۱ لیتر در هر صد کیلومتر مصرف میکنند. اما در این بخش نیز بهترین خودرو آئودی است که با وجود داشتن پیشرانهی V6 پرحجم، مصرف سوخت ترکیبی آن تنها ۸.۹۸ لیتر در هر صد کیلومتر است.
مرسدس بنز GLE250d مجموعهی قابل قبولی در خود جای داده است اما وقتی وارد تکتک اجزا میشوید، کاستیهایی در آن مشاهده میشوند که این خودرو را تبدیل به یک انتخاب متوسط میکنند؛ بهخصوص در این زمینه باید بیشتر از همه عملکرد پیشرانه و کیفیت سواری پایین را مقصر دانست. در بحث ایمنی، عایقبندی صوتی و البته طراحی، مرسدس بنز گزینهی بسیار مناسبی است.
از جگوار بهعنوان یک خودروی تازهوارد انتظار بیشتری میرفت، گرچه این خودرو توانست قابلیتهای خود را بهخوبی به اثبات برساند. لیست آپشنهای این خودرو تا ۲۴ هزار دلار میرسد که سبب شده است ارزش این خودرو در برابر بهای پرداختی افت کند. البته مدل ۹۹ هزار دلاری S میتواند یک تهدید جدی برای رقبا به شمار آید. این لیست آپشنها شامل رینگهای ۲۲ اینچی و بسیاری از آپشنهای لوکس در داخل کابین هستند.
در ردهبندیها پورشه در یک جایگاه بالاتر از جگوار قرار گرفت و نتوانست رتبهای بهتر از ششم را کسب کند.همهی داوران در این خصوص توافق نظر داشتند که کاین خودرویی است که برای راننده طراحی شده. اما مدل پایهی این خودرو همچنان قیمت بالایی دارد و آپشنها میتوانند قیمت این خودرو را حتی تا ۲ برابر افزایش دهند. بدتر اینکه خودروی مورد آزمایش ما دارای کمترین سیستمهای ایمنی فعال بود؛ بهطوریکه در زمینهی این سیستمها حتی از خودروی جایگاه آخر یعنی مرسدس بنز GLE250d نیز پایینتر بود و همین مورد سبب شد تا پورشه نتواند رتبهای بهتر از این را کسب کند.
بیامو در جایگاه پنجم قرار میگیرد. این خودرو را نمیتوان بهعنوان معیار این کلاس در نظر گرفت، البته در این بین یک استثنا وجود دارد و آن عملکرد فوقالعادهی پیشرانهی دیزلی و سیستم ارتباطی و رسانهای iDrive آن است.
قرارگیری لکسوس در جایگاه چهارم واقعا غافلگیرکننده است. این خودرو نشاندهندهی تعریف ژاپنیها از یک اتومبیل لوکس و مجهز است. اگر واقعبین باشیم باید بپذیریم که این خودرو توانست خود را فراتر از حد متوسط کلاس نشان دهد. این خودرو مجموعهای خوب از طراحی خاص و زیبا، نرمی سواری و کیفیت است.
نظرات در مورد رنجروور کاملا در نقطهی مقابل لکسوس قرار داشتند و دلیل آن این است که این خودرو یک ۴×۴ است که به تجهیزات عصر مدرن مجهز شده است.
ولوو TDV6 S مثال خوبی است که ترکیبی مناسب از کیفیت و لوکس بودن، راحتی، عملکرد و استحکام را ارائه میکند. طراحی داخلی ولوو XC90 بسیار خوب است گرچه کمی استفادهی بیش از اندازه از مواد خشک در آن به چشم میخورد.
آئودی Q7 با اختلاف کمی بهتر از ولوو XC90 ظاهر شد و توانست جایگاه نخست را به خود اختصاص دهد. آئودی در هر زمینه و شاخصی میتواند بهعنوان یک معیار در کلاس شاسی بلندهای لوکس مطرح شود. در زمینههای هندلینگ، بالانس سواری، کیفیت، مواد بهکاررفته، امکانات، فضای داخلی، طراحی و کاربردی بودن و حتی مصرف سوخت، آئودی یک گزینهی بسیار عالی است.
این خودرو شاید با آن پیشرانهی ۲۱۴ اسب بخاری پایهی خود خیلی هیجانانگیز نباشد ولی بزرگترین خودروی خانوادهی Q است و عملکرد آن طوری است که بهسختی میتوان از آن ایراد گرفت. بنابراین برندهی نهایی این مقایسه آئودی Q7 است. در ادامه میتوانید در جدول زیر ردهبندی خودروها را ببینید.
وقتی میخواهیم به سمت خرید اسیو ویهای لوکس برویم باید حدود ۹۰ الی ۱۰۰ هزار دلار پول برای شروع کنار بگذاریم. چون در چنین کلاسی تنوع محصولات گستردهتر از هر سگمنت دیگری است. زمانی که در مورد اسیو ویهای لوکس صحبت میکنیم؛ دو مورد هستند که در نظر گرفتن آنها اجتنابناپذیر است. نخستین گزینه که بهنوعی بنیانگذار این سگمنت نیز محسوب میشود رنجروور است.
با پرداخت ۹۱ هزار و ۷۵۴ دلار میتوان مدل اسپرت رنجروور را ابتیاع کرد که مجهز به پیشرانهی ۳ لیتری با نام TDV6 S است. گزینهی بعدی اتومبیل قدرتمند آلمانی، بیامو X5 است که یک اسیو وی لوکس با شاسی یکپارچه با بدنه است. پیشینهی این خودرو به دههی ۹۰ میلادی بازمیگردد؛ زمانی که مرسدس بنز در کلاس ML خود از شاسی عقبماندهی جدا از بدنه استفاده میکرد و رقیب دیگر یعنی آئودی نیز هنوز سالهای زیادی تا عرضهی اسیو ویهای سری Q فاصله داشت.
در سال ۲۰۱۳ که نسل فعلی این خودرو به بازار آمد؛ شما میتوانستید با پرداخت مبلغی کمی بیش از ۸۵ هزار دلار به قلمرو مالکان X5 وارد شوید. با چنین مبلغی میتوان مدل دیفرانسیل عقب sDrive 25d را خریداری کرد، در مرحلهی بعدی و با پرداخت ۹۱ هزار و ۱۵۵ دلار (با احتساب عوارض) میتوان مدل 2.0 xDrive 25d را خریداری کرد که اخیرا مجهز به تکنولوژیهای جدید ایمنی شده است و میتواند با پیشرانهی دیزلی، جعبه دندهی هشت سرعته و سیستم چهارچرخ محرک ویژهی خود به رقابت تنگاتنگی با رنجروور بپردازد.
مرسدس بنز کلاس ML سابق با روش نامگذاری جدید، از این پس با نام کلاس GLE شناخته میشود و ما برای این مقایسه، مقرون بهصرفهترین مدل آن یعنی مدل GLE 250d را انتخاب کردهایم. این خودرو همانند بیامو مورد آزمایش، مجهز به پیشرانهی چهار سیلندر دیزلی است؛ منتهی تمامی مدلهای مرسدس بنز GLE بهصورت استاندارد مجهز به سیستم چهارچرخ محرک هستند. این مدل با داشتن قیمتی معادل ۸۶ هزار دلار، بیش از چهار هزار دلار از رقیب مونیخی خود ارزانتر است که آن را در موقعیت بهتری نسبت به بیامو قرار میدهد.
یکی از کاندیداهای همیشگی در بین خودروهای آلمانی، آئودی Q7 است. این مدل که ۱۲ ماه از به بازار آمدن آن میگذرد، کاملا از نو ساخته شده است و اخیرا در مدل جدیدی با نام 3.0 TDI نیز عرضه میشود که دارای قدرت ۲۱۴ اسب بخار است. این مدل حدود ۱۹ هزار دلار گرانتر از مدل پایهی مرسدس بنز GLE 250d است ؛اما باید در نظر داشت که به پیشرانهی بزرگتر V6 سه لیتری نیز مجهز است.
خودرویی که با آئودی Q7 نوسازی شده همخوانی دارد، اسیو وی بزرگ کاملا جدید ولوو یعنی مدل XC90 است. همانند آئودی، تمامی مدلهای این خودروی سوئدی به سیستم چهارچرخ محرک مجهز هستند و همهی آنها مجهز به پیشرانهی چهار سیلندر خطی به حجم ۲ لیتر (چه در مدل بنزینی و چه دیزلی) شدهاند. این خودرو را میتوان در مدل پایهی D5 Momentum با قیمتی کمتر از ۹۰ هزار دلار خریداری کرد؛ اما ما در این آزمایش، تیپ بالاتر این خودرو با نام D5 Inscription را انتخاب کردهایم که دارای قیمت ۹۶ هزار و ۹۱۰ دلار است.
این پنج خودروی نامبرده از اروپا و بریتانیا، همگی دارای پایینترین قیمت در ردهی خودروهای لوکس هستند اما یک خودروی انگیزهبخش دیگر نیز در این مقایسهی خودروهای خانوادگی وجود دارد: جگوار F-Pace نخستین اسیو وی تاریخ جگوار.
اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم، حضور جگوار در این مقایسه کمی نامعمول است؛ چراکه از نظر تکنیکی یک خودروی سایز متوسط است و ابعاد آن یک کلاس از سایر شرکتکنندگان کوچکتر است. جگوار شاید از لحاظ ابعاد کمی پایینتر از سایرین باشد اما از نظر فضاسازی و فنی کاملا با دست پر به میدان آمده است. گرچه خریداران این خودرو با پرداخت مبلغی در حدود ۷۵ هزار دلار میتوانند مدل 20d Prestige را که مجهز به پیشرانهی دو لیتری چهار سیلندر دیزلی است خریداری کنند؛ اما با پرداخت حدود ۹۱ هزار دلار میتوان مدل 30d را در تیپ لوکستر Portfolio خریداری کرد که مجهز به پیشرانهی ۳ لیتری از نوع شش سیلندر خورجینی است.
در کلاس جگوار F-Pace جدیترین و خطرناکترین رقیب، تنها شرکتکنندهی ژاپنی این آزمایش یعنی لکسوس RX350 است. لکسوس RX350 نیز همانند جگوار در کلاس اسیو ویهای سایز متوسط است و از لحاظ فنی و بازهی قیمتی، همردهی جگوار محسوب میشود. اما از نظر قیمتی، مدل RX350 F Sport با قیمت ۹۱ هزار و ۷۱۶ دلار کاملا به جگوار نزدیک است. در خصوص قوای محرکه، این خودرو در این مقایسه، خودرویی منحصربهفرد محسوب میشود؛ چراکه تمامی نسخههای لکسوس RX350 از پیشرانهی V6 بنزینی به حجم ۳.۵ لیتر (حتی در مدل هیبرید-الکتریکی) استفاده میکنند. با این حساب، لکسوس RX350 تنها خودروی این آزمایش است که پیشرانهاش از شمع استفاده میکند.
معتبرترین خودرو در این مقایسه، پورشه کاین دیزلی است. مدل مورد آزمایش، پایینترین تیپ این اسیو وی اشتوتگارتی است اما با این وجود از پیشرانه و مجموعهی چهارچرخ محرکی بهره میبرد تا بتواند بهخوبی همطراز سایر رقبایش در این تست قرار گیرد. این خودرو با قیمت ۱۰۷ هزار و ۸۵۵ دلار، گرانقیمتترین خودروی این مقایسه است؛ بهطوریکه قیمت گونهی پایهی آن بیش از ۲۰ هزار دلار از مدل پایهی مرسدس بنز GLE 250d گرانتر است.
ما در اینجا تیمی از متنوعترین رانندگان را فراهم کردیم و همانطور که میتوان انتظار داشت، برای هر سلیقهای یک انتخاب وجود دارد.
دو شرکت کنده در این آزمایش یعنی مدلهای Q7 و XC90 مجهز به هفت عدد صندلی هستند، دو شرکتکنندهی دیگر یعنی پورشه کاین و رنجروور به سیستمهای کارآمد برای آفرود مجهز هستند که آنها را کاملا از سایرین متمایز میکند. سه خودروی لکسوس RX350، پورشه کاین و جگوار F-Pace دارای خصیصههای اسپرتی در رانندگی جادهای هستند. سه خودروی GLE 250d، بیامو X5 xDrive 25d و ولوو XC90 مجهز به پیشرانهی چهار سیلندر هستند در حالی که بقیهی شرکتکنندگان به پیشرانههای V6 تجهیز شدهاند. اگر بخواهیم در این مقایسه مواردی مانند جاداری، انعطافپذیری، دینامیک رانندگی، قابلیت فنی، ابعاد و یا امکانات لوکس را در نظر بگیریم قطعا میزان علاقه به هرکدام از خودروها در تصمیمگیری نهایی دخیل خواهد بود.
پس بهجای این موارد، ما در مقایسهی برترین اسیو ویهای لوکس زیر صد هزار دلار (در صورتی که قیمت بالای پورشه را در نظر نگیریم) پنج شاخص را در نظر گرفتیم که شامل راحتی، لوکس بودن، پیشرفت، ارزش و مهمتر از همه مورد پسند خانواده بودن هستند.
افرادی که این خودروها را تست کردند به مدت سه روز و به میزان بیش از ۷۰۰ کیلومتر با هر خودرو رانندگی کردند. آزمایش این هشت خودرو در سه نوع مسیر مختلف انجام شد که شامل رانندگی طولانیمدت در بزرگراه، مسیر ترکیبی شهری و جادهای و مسیر آفرود نهچندان سنگین بودند. ما در این آزمایش خودروها را به پیچهای تند و مسیرهای خاکی بردیم؛ اما نتیجهگیری نهایی بر اساس توانایی خودرو برای انجام مأموریتش بهعنوان یک اسیو وی لوکس برای حمل افراد خانواده در دنیای واقعی است.
مکمل این تست، بررسی و کالبدشکافی دقیق راحتی، کاربردی بودن و امکانات خودروها در بخش سرنشینان و فضای بار است. اما پیش از آنکه درب خودروها را باز کنیم ابتدا به این میپردازیم که کدام خودرو از ارزش در برابر قیمت پرداختی بالاتری برخوردار است.
تنوع بالای این خودروها در زمینههای ابعاد، صندلیها، قوای حرکتی و گوناگونی مدلها سبب شده است تحلیل و آنالیز ارزش آنها بسیار دشوار جلوه کند. مهمترین فاکتور در این زمینه، قیمت خودروها است. صرف نظر از اینکه این خودروها قیمتی پایینتر از ۱۰۰ هزار دلار دارند؛ بیایید نگاهی جداگانه به هر خودرو بیندازیم تا ببینیم هرکدام چه چیزی در چنته دارند.
مرسدس بنز GLE 250d با داشتن قیمت ۸۶ هزار و ۹۰۰ دلار، چهار هزار دلار از سایر رقبایش ارزانتر است که آن را تبدیل به گزینهی معقولی برای خرید میکند و بسیاری از خریداران میتوانند با پرداخت مبلغی منطقی به خودرویی با برند مرسدس بنز دست پیدا کنند. این خودرو از لیست مناسبی از تجهیزات برخوردار است که شامل مواردی چون چراغهای LED از نوع هوشمند، سیستم استارت بدون کلید، درب صندوق عقب برقی، گرمکن صندلیهای جلو، سیستم DAB، رادیو، سیستم اطلاعرسانی و سرگرمی مجهز به صفحه نمایش لمسی، دوربین دید عقب و سنسور پارک عقب هستند.
تجهیزات کمکی رانندگی و ایمنی فعال GLE 250d نیز در نوع خود بسیار عالی هستند. این تجهیزات شامل سیستم کروز کنترل هوشمند مجهز به رادار، سیستم کمکی فرمان فعال، سیستم ترمز خودکار اضطراری، سیستم هشدار نقطه کور، سیستم هشدار انحراف از خطوط جاده و امکانات دیگر میشوند.
چنین تجهیزاتی حتی با نادیده گرفتن آپشنهای ۱۷ هزار دلاری اضافهی این خودرو که قیمت نهایی را بدون احتساب عوارض جاده به ۱۰۴ هزار دلار میرساند، بسیار عالی هستند. با پرداخت این مبلغ اضافه، چرم ناپا به قیمت ۳ هزار دلار (چرم مصنوعی در این خودرو بهصورت استاندارد موجود است)، سیستم تعلیق فعال بادی به قیمت ۳ هزار و ۳۰۰ دلار و گرمکن صندلیهای جلو به قیمت ۹۰۰ دلار را دریافت خواهید کرد، که لوکس بودن خودرو را بیشتر میکنند. همچنین با پرداخت هزار دلار میتوان رینگهای ۲۱ اینچی را بهجای رینگهای ۱۹ اینچی استاندارد سفارش داد.
رنجروور اسپرت تیپ S را میتوان خودرویی نسبتا ضعیف از نظر تجهیزات قلمداد کرد. امکاناتی مانند چراغهای اصلی هالوژنی، روکش پارچهای صندلیها، صفحه نمایش لمسی با وضوح تصویر پایین، کروز کنترل ساده، دوربین دید عقب کاملا ساده و ابتدایی و سنسور دنده عقب در این خودرو وجود دارند. رنجروور فاقد درب صندوق عقب برقی است و تمامی صندلیهای آن بهصورت مکانیکی تنظیم میشوند، البته امکان تنظیم ارتفاع صندلی راننده بهصورت الکترونیکی وجود دارد.
اما چیزهایی که رنجروور با خود به میدان رقابت آورده است، سیستم تعلیق فعال بادی و سیستم انتخاب حالتهای مختلف رانندگی خارج از جاده با نام Terrain Response هستند که بهخوبی نشان میدهند رنجروور در کدام بخش از این مقایسه دست پری خواهد داشت.
خودروی مورد آزمایش ما دارای قیمت ۱۰۴ هزار دلار بود که شامل ۴۷۲۰ دلار برای پوشش چرم داخل کابین، ۹۰۰ دلار برای سیستم DAB و ۴۳۹۰ دلار برای پکیج امکانات آن پرداخت شده است که شامل سیستم ورود بدون کلید و آینههای تا شونده بهصورت برقی است. این خودرو از پیشرانهی حجیم V6 به حجم سه لیتر استفاده میکند در حالی که بیشتر رقبا مجهز به پیشرانههای چهار سیلندر دیزلی هستند.
بیامو X5 xDrive 25d از امکاناتی شبیه به رقیب اصلیاش مرسدس بنز برخوردار است. این خودرو بهصورت استاندارد مجهز به چراغهای اصلی از نوع Bi-Xenon، پوشش چرم صندلیها بهصورت استاندارد، سیستم کروز کنترل از نوع غیرهوشمند؛ اما دارای توانایی ترمز گیری، سیستم اطلاعرسانی و سرگرمی سطح بالا مجهز به نمایشگر لمسی و رادیوی دیجیتال است. برای پاسخ به بروزرسانی صورت گرفته در GLE، بیامو نیز اخیرا امکانات بیشتری را به X5 اضافه کرده است که بدون پرداخت مبلغ اضافی، از این پس این خودرو مجهز به دوربین پارک ۳۶۰ درجهای، سیستم نمایشگر سربالا (HUD) و برخی امکانات جزئی دیگر شده است. یک امکان اضافه نسبت به سایر اسیو ویهای دیگر در این خودرو، وجود درب صندوق عقب تاشو در بیامو X5 است.
تجهیزات هوشمند ایمنی بیامو متشکل از مواردی مانند سیستم هشدار خروج از خط، سیستم هشدار برخورد از جلو به همراه ترمز اضطراری شهری هستند. بیامو بر خلاف رنجروور اسپرت در کنار حسگرهای پارک عقب از حسگر جلو نیز بهرهمند است. مدل مورد آزمایش ما دارای رینگهای ۱۹ اینچی به قیمت ۲۳۰۰ دلار بهجای رینگهای استاندارد ۱۸ اینچی بود، سقف شیشهای پانوراما نیز در این خودرو به قیمت ۳ هزار و ۷۰۰ دلار موجود است. طراحی و نمای داخلی این خودرو بسیار عالی است. بیامو نیز همانند مرسدس بنز دارای آپشنهای بسیاری در مدل پایهی خود است. قیمت بیامو X5 مورد آزمایش معادل ۹۷ هزار و ۱۵۵ دلار است.
جگوار نسبت به شش عدد از رقبایش در این آزمایش کوچکتر است؛ اما F-Pace در تیپ فول خود یعنی Portfolio در این آزمایش حضور یافته است که از این نظر حائز اهمیت است. امکانات استاندارد این مدل بسیار زیاد هستند و F-Pace با داشتن امکاناتی مانند سیستم استارت بدون کلید، چراغهای جلوی فعال از نوع LED و تکنولوژی High-beam خودکار، آینههای جانبی از نوع تاشوندهی برقی مجهز به گرمکن و با قابلیت تیره شدن خودکار، چرم باکیفیت روی صندلیها و درها، سیستم ورود بدون کلید، در صندوق عقب برقی، رینگهای ۱۹ اینچی، دوربین دید عقب و حسگر پارک جلو و عقب در بین خودروهای این گروه در وضعیت خوبی قرار دارد. این مدل دارای امکانات ایمنی از قبیل سیستم ترمز اضطراری خودکار و سیستم هشدار خروج از خط نیز هست که جگوار را از نظر ایمنی در وضعیت خوبی قرار میدهند. همچنین جگوار دارای قویترین و پر گشتاورترین پیشرانهی V6 گروه است.
این خودرو آپشنهای بسیار زیادی نیز دارد که در تصمیمگیری نهایی در مورد آن، نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
آپشنهای جگوار شامل رینگهای ۲۲ اینچی، سقف شیشهای پانوراما، پنل نشاندهندههای دیجیتال مجهز به سیستم رهیاب ماهوارهای InControl Touch Pro، پکیج Adaptive Dynamics، گرمکن و سردکن صندلیها، گیرندهی تلویزیون دیجیتال، سیستم تهویه مطبوع چهار منطقهای، تنظیم صندلیهای جلو در ۱۴ جهت، سیستم کنترل پارک ۳۶۰ درجه، رکابهای جانبی چراغدار، چرخ زاپاس فول سایز، قلاب یدک کشی، شیشههای امنیتی، تنظیم برقی فرمان، داشبورد خنک شونده، دستبند مخصوص برای حمل کلید خودرو، صندلیهای عقب تا شونده بهصورت برقی، مواد داخل کابینِ مرغوبتر و قلابهای نگهدارنده در محل بار هستند.
اما بهتر است صبر کنید، چون امکانات جگوار به همینها ختم نمیشوند.
به لیست امکانات سفارشی جگوار باید امکاناتی چون سیستم هشدار نقطه کور، سیستم هشدار ترافیک پشت سر، سیستم رانندگی بین خطوط و سیستم هشدار تمرکز و هوشیاری راننده را اضافه کرد که در صورت سفارش تمامی این امکانات قیمت خودرو بالغ بر ۱۲۵ هزار دلار خواهد شد که این قیمت حتی از مدل گران و فول این خودرو که ۳۷۵ اسب بخار قدرت دارد نیز گرانتر است. البته این مسئله که آیا خریداران در هنگام خرید این خودرو تمامی این آپشنها را انتخاب خواهند کرد یا نه قابل بحث است، چون بسیاری از این آپشنهای اضافی میتوانند در تجربهی رانندگی با F-Pace تأثیر منفی بگذارند.
در سمت مقابل F-Pace لکسوس RX350 F Sport قرار دارد. مدل شرکتکننده در این مقایسه دارای قیمت ۹۱ هزار و ۷۱۶ دلار است.
این خودرو در این سگمنت؛ از لحاظ امکانات استاندارد در ردهی میانی قرار میگیرد و امکانات استاندارد آن شامل چراغهای فعال اصلی از نوع LED و مجهز به سیستم High-beam، چراغهای راهنمای LED از نوع سکوئنشال، سیستم ورود بدون کلید، سیستم تعلیق فعال، سیستم سرگرمی و رسانهای مجهز به نمایشگر ۱۲.۳ اینچی (هماندازه با نمایشگر آپشن جگوار)، کروز کنترل هوشمند، سقف شیشهای پانوراما، سیستم نمایشگر سربالا، رینگهای ۲۰ اینچی، صندلیهای گرم شونده و سرد شوندهی جلو با قابلیت تنظیم برقی در ۱۰ جهت، پوشش تمام چرمی داخل کابین، ستون فرمان تنظیم شونده بهصورت برقی، آینههای جانبی برقی مجهز به گرمکن، شیشههای ایمنی، دوربین دید عقب و حسگر پارک عقب هستند. این خودرو در زمینهی تجهیزات ایمنی فعال کاملا برتر از آلمانیهای موجود ظاهر شده و مجهز به سیستم هشدار نقطه کور، سیستم هشدار ترافیک پشت سر و سیستم حفظ خودرو در بین خطوط است. لکسوس دیگر مجهز به امکانات اضافی قابل سفارش نیست که قرارگیری در رتبههای بالا را برای آن کمی سخت میکند.
ولوو XC90 و آئودی Q7 هر دو دارای ردیف سوم صندلیها هستند که قیمت ۹۶ هزار دلاری آنها را توجیه میکند، هر کدام از این خودروها تقریبا ۱۰ هزار دلار از مرسدس بنز گرانقیمتتر هستند. اما چیزی که این دو خودرو را از هم متمایز میکند؛ استفاده از پیشرانهی بزرگ V6 در آئودی و در مقابل استفادهی ولوو از یک پیشرانهی کوچک چهار سیلندر است.
پایینترین مدل Q7 نیز دست پری دارد و امکانات استاندارد آن شامل مواردی همچون چراغهای زنون، رینگهای ۱۹ اینچی، تریم داخلی چرمی، سیستم اطلاعرسانی و سرگرمی پیشرفته، سیستم رهیاب ماهوارهای، دوربین دید عقب و سنسور پارک میشوند. در لیست تجهیزات ایمنی آئودی نیز مواردی چون سیستم کمکی جانبی، سیستم هشدار ترافیک پشت سر و سیستم هشدار خروج از خط به چشم میخورند.
خودروی مورد آزمایش ما دارای امکانات اضافهای مانند سیستم کمکی رانندگی در بین خطوط، سیستم هشدار تصادف از جلو، سیستم ترمز خودکار اضطراری، کروز کنترل هوشمند، سیستم کمکی ترافیک، سیستم کمکی دور زدن، دوربین دید ۳۶۰ درجه، سیستم کمکی پارک، لامپهای اصلی از نوع LED است که قیمت آن را بدون احتساب عوارض به ۱۱۱ هزار دلار میرسانند. آئودی Q7 در صورت سفارش میتواند به سیستم تعلیق بادی فعال مجهز شود، گرچه نمونهی مورد آزمایش به این سیستم مجهز نبود.ولووی مورد آزمایش از تیپ میانی خود یعنی Inscription است و نسبت به آئودی دارای زرقوبرق بیشتری است.ولوو از یک نمایشگر عظیم ۱۲.۳ اینچی در مقابل راننده استفاده کرده است که بهعنوان مکملی برای نمایشگر ۹ اینچی سیستم اطلاعرسانی و سرگرمی این خودرو عمل میکند. امکانات ولوو XC90 شامل چراغهای اصلی LED از نوع کاملا فعال، رینگ چرخهای ۲۰ اینچی، چرم بسیار باکیفیت ناپا، درب صندوق عقب برقی، دوربین دید عقب و حسگرهای پارک در جلو و عقب خودرو است.
این شرکتکنندهی سوئدی مجهز به امکاناتی برای کاهش تصادفات شهری است، این امکانات شامل سیستم هشدار انحراف از خطوط، دوربین ۳۶۰ درجه، سیستم نمایشگر سربالا، کروز کنترل هوشمند، سیستم رانندگی بین خطوط، سیستم کمکی صف، سیستم هشدار فاصله هستند. ولوو XC90 ما مجهز به سیستم تعلیق فعال از نوع بادی نیز هست که قیمت خودرو را به ۱۰۷ هزار دلار رسانده است؛ البته همچنان در حدود ۳ هزار دلار از آئودی گرانتر است.
پورشه کاین دیزلی پس از مدل پایهی کایمن ارزانترین و مقرون بهصرفهترین مدل پورشه است که میتوان آن را خریداری نمود؛ با این وجود کاین در حدود ۱۱ هزار دلار گرانتر از دومین خودروی گران گروه است. البته این قیمت زیاد تنها به برند این خودرو مربوط نمیشود و با پرداخت آن خودرویی را مجهز به پیشرانهی شش سیلندر خورجینی قدرتمند، شاسی بسیار توانمند چندمنظوره، سیستم ترمز قدرتمند مجهز به چهار و شش عدد پیستون دریافت خواهد کرد که دینامیک رانندگی اسپرتی را تضمین خواهد کرد. با این حال مشخصات گونهی پایهی این خودرو چندان در مقایسه با بهای پرداختی برای این خودرو زیاد نیستند.
این مطلب ادامه دارد...
امروزه استفاده از نرمافزارهای مدیریت رمز عبور به یک ضرورت تبدیل شده اسـت. این نرمافزارها که کیف پول دیجیتالی هم نام دارند بسیار متعدند اما هیچکدام عیناً مشابه هم نیستند. در این مطلب به بررسی و مقایسهی بهترین نرمافزارهای موجود در این زمینه پرداختهایم تا انتخاب آنها بسته به نیازتان آسانتر شود.
استفاده از نرمافزارهای مدیریت رمز عبور ایمن چه برای افراد و چه برای شرکتها لازم اسـت. چرا که رمزهای عبور هر روزه متعددتر و پیچیدهتر میگردند و از طرفی نباید از یک رمز عبور در همه جا و برای همه سرویسها استفاده کرد، زیرا این کار امنیت شما را به خطر میاندازد.
نرمافزارهای مدیریت رمز عبور در نسخههای قابل نصب، قابل حمل (پرتابل) و آنلاین موجودند و کار آنها مدیریت آسان صدها رمز عبور و همچنین فعالیتهای جانبی نظیر جستجوی رمز عبور، وارد کردن رمزها به طور خودکار در فرمها، تولید رمز ایمن، تست رمزها از نظر ایمنی و... اسـت. برخی از نرمافزارهای مدیریت رمز عبور امکان ذخیرهسازی در فضای ابری و یا همگامسازی بین دستگاههای مختلف را نیز فراهم میسازند و برخی دیگر دارای احراز هویت دو مرحلهای نیز هستند.
مهمترین موضوع، انتخاب نرمافزار مدیریت رمز عبور خوب، موثر و ایمن اسـت. تعداد این نرمافزارها فراوان اسـت و ممکن اسـت هر یک مزایا و معایبی داشته باشند.
در حال حاضر نرمافزارهایی چون KeePass ،Dashlane ،Enpass ،1Password ،Lastpass ،SplashID و PassPack موجود هستند. برای شرکتهایی که مایلند از ابزارهای پیشرفتهتر استفاده کنند نیز Password Manager Pro ،Secret Server و Roboform در دسترس هستند.
در اینجا به بررسی و مقایسهی چند نرمافزار مدیریت رمز عبور برتر به همراه ذکر مزایا و معایب هر کدام میپردازیم. این بررسی و مقایسه شامل ابزارهای مدیریت رمز عبور بهکاررفته در آنتیویروسها (همانند Kaspersky Password Manager ،Norton Identity Safe ،Trend Micro Password Manager ،Avast Passwords ،McAfee LiveSafe ،Password Vault Manager ،Bitdefender Password Manager و...) نمیشود.
لازم به ذکر اسـت در نرمافزارهای مدیریت رمز عبور بررسیشده برخی غیررایگان و برخی دیگر رایگان میباشند.
KeePass در مقایسه با سایر نرمافزارهای مشابه، شاید بهترین نرمافزار تلقی نشود اما دارای مزیتهای فراوانی از نظر ایمنی اسـت. علاوه بر قابلیتهای پایه همانند یک گاوصندوق رمز عبور با رمزنگاری AES-256 و Twofish، این نرمافزار، متنباز و رایگان اسـت. همچنین مجموعهای از ماژولها جهت افزودن قابلیتهای اضافی در آن وجود دارد. KeePass گواهی تائید درجهی یک سازمان ملی امنیت سیستمهای اطلاعاتی (ANSSI) را نیز دریافت کرده اسـت.
نسخهی پرتابل KeePass بیشتر محبوب اسـت زیرا میتواند برای رمزنگاری روی دستگاههای قابل حمل نظیر USB نیز استفاده شود. به طور خلاصه، اگر با دانش رایانه آشنایی دارید و مایلید که در بالاترین سطح امنیت قرار بگیرید، KeePass برای شما ایدهآل اسـت.
Dashlane رقیبی جدی برای KeePass محسوب میشود اما غیررایگان اسـت. در واقع نسخهی رایگان آن نیز موجود اسـت اما محدودیتهایی دارد و شامل همهی قابلیتها نمیشود. با این وجود نرمافزار بسیار کاملی اسـت و رابط کاربری فوق العاده مدرن و ارگونومیک دارد. Dashlane یکی از نرمافزارهای پیشروی فعلی در میان نرمافزارهای مدیریت رمز عبور محبوب میگردد.
از نظر درجه رمزنگاری همانند KeePass بوده و از الگوریتم AES-256 استفاده میکند اما فقط به مدیریت رمزهای عبور اکتفا نکرده و میتواند هر فرم آنلاینی را به طور خودکار پر کند. این کار چه روی PC و Mac و چه روی اندروید و iOS امکانپذیر اسـت. وارد کردن نام کاربری و رمز عبور از طریق مرورگر نیز ممکن اسـت.
Dashlane رمزهای عبور، نامهای کاربری، آدرسهای ایمیل، آدرسهای پستی، شمارهی کارتهای بانکی و دادههای شخصی چون تاریخ تولد، شمارهی بیمههای اجتماعی و... را مدیریت میکند. نسخهی غیر رایگان آن (ترفندستان) علاوه بر همهی اینها هماهنگسازی خودکار روی تعداد نامحدود دستگاههای گوناگون و ذخیرهی دادهها در فضای ابری و یا دسترسی وب ایمن را نیز دارا اسـت.
این نرمافزار توسط شرکت فرانسوی Dashlane ساخته شده اسـت.
EnPass توسط شرکت Sinew Software Systems مستقر در هندوستان توسعه یافته اسـت.
EnPass جدیدتر از Dashlane اسـت اما همانند آن غیررایگان بوده و از سطح امنیتی یکسانی بهره میبرد (AES-256 + PBKDF2). البته این را باید اضافه کرد که استفاده در سیستمعاملهای دسکتاپی یعنی ویندوز، مک و لینوکس کاملاً رایگان اسـت اما برای دستگاههای موبایلی و سیستمعاملهای ویندوز موبایل، iOS، اندروید و بلکبری غیررایگان اسـت و برای هر دستگاه اضافی باید هزینهای پرداخت.
EnPass دادهها را در یک پایگاه داده SQLite و رمزنگاری شده با SQLCipher ذخیره میکند. همگامسازی آن از طریق سرویس فضای ابری عمومی و یا سرورهای خود سازنده صورت میگیرد.
EnPass همانند KeePass یک تولیدکنندهی رمز عبور و یک پاککنندهی خودکار کلیپبورد برای پرهیز از مشکلات امنیتی نیز دارد.
افزونهای برای مرورگر روی سایت رسمی آن موجود اسـت که برای پر کردن خودکار فرمها در صفحات وب استفاده میشود.
1Password مشابه EnPass اما کاملتر و 100% غیر رایگان اسـت. اشتراک آن 5 دلار ماهیانه و یا خرید به مبلغ 64.99 دلار اسـت. این برنامه توسط شرکت AgileBits مستقر در کانادا ساخته شده اسـت.
با 1Password میتوان نامهای کاربری، رمزهای عبور، شمارهی کارتهای اعتباری، گواهینامه رانندگی، بیمههای اجتماعی، سریال نرمافزارها و خلاصه هر چه از این قبیل که کاربر مایل اسـت را ذخیره کرد.
رمزنگاری آن الگوریتم AES-256 (+ PBKDF2) اسـت.
Lastpass بسیار با نرمافزارهای قبلی تفاوت دارد. این نرمافزار، یک نرمافزار مدیریت رمز عبور آنلاین اسـت و یک نرمافزار قابل نصب روی سیستم شخصی نیست. این یعنی که دادههای حساس روی دستگاه کاربر ذخیره نشده و روی سرور LastPass ذخیره میگردند که هر چند راحت اسـت اما خطر هک نیز وجود دارد.
LastPass که در ایالات متحدهی آمریکا طراحی شده بیشتر برای استفاده عموم ساخته شده اسـت و به همین دلیل ساده و ایمن اسـت. رمزنگاری آن همانند نرمافزارهای دیگر AES 256-bit به علاوهی PBKDF2 اسـت.
قابلیت همگامسازی آن فقط برای نسخهی پولی و از قرار 12 دلار در سال میباشد.