مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

برنامه «رصد» با موضوع اطلاع رسانی مسابقات قرآن تولید و پخش می شود

[ad_1]

 

برنامه «رصد»

تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، برنامه رصد که در حوزه اطلاع رسانی و تحلیل وارزیابی برنامه هاو فعالیت های قرآنی کشور و جهان از ابتدای ماه مهر سال جاری به روی آنتن شبکه قرآن و معارف سیما رفته است، در روزهای برگزاری سی و نهمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم به صورت ویژه و با هدف اطلاع رسانی دقیق، به لحظه و تحلیلی از فضای این دوره از رقابت ها، در دو تایم یک ساعته  از محل مسابقات به روی آنتن این شبکه تلویزیونی می رود.

بنابر این گزارش، در کنار پخش تمامی بخشهای مسابقات به صورت زنده، فضای اطلاع رسانی، تحلیلی و پرداختن به متن و حاشیه این رقابت های مهم ملی از نگاه اخبار، به عنوان یک عملکرد مکمل پخش متن مسابقات، در برنامه رصد به صورت ویژه دنبال خواهد شد.

رصد در ایام برگزاری سی و نهمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم از روز دوشنبه مورخ ۲۶ مهرماه به صورت زنده به روی آنتن خواهد رفت.

اطلاع رسانی به لحظه از وقایع و رویدادهای این دوره مسابقات، حواشی، برنامه های جانبی، گفت وگو با شرکت کنندگان، داوران و مسئولان مسابقات، تهیه و پخش گزارش و نیز تحلیل فضای حاکم بر این رقابت ها در دستور کار برنامه سازان رصد قرار دارد.

جواد نصیری، مهدی احمدی و مهدی صفری اجرای کارشناسی این برنامه را برعهده دارند و حمید علیزاده نیز تهیه کننده این برنامه در قالب گروه محافل و مسابقات قرآنی شبکه قرآن و معارف سیما است.

اطلاع رسانی به لحظه از وقایع و رویدادهای این دوره مسابقات، حواشی، برنامه های جانبی، گفت وگو با شرکت کنندگان، داوران و مسئولان مسابقات، تهیه و پخش گزارش و نیز تحلیل فضای حاکم بر این رقابت ها در دستور کار برنامه سازان رصد قرار دارد.

سی و نهمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم که از روز یکشنبه ۲۵ مهر آغاز  تا ۶ آبان ماه در زیباکنار استان گیلان برگزار خواهد شد به صورت زنده و مستقیم از شبکه قرآن و معارف سیما پخش خواهد شد.

بر اساس این گزارش، مراسم افتتاحیه از ساعت ۱۸:۳۰ آغاز و تا ۲۰:۳۰ ادامه خواهد داشت که این مراسم به صورت زنده و مستقیم تقدیم بینندگان می شود. همچنین پخش زنده این مسابقات از روز دوشنبه ۲۶ مهرماه در ۲ نوبت صبح ها از ساعت ۸:۳۰ تا اذان ظهر و عصر ها از ساعت ۱۵ تا ۲۱ انجام خواهد شد. این مسابقات در رشته های حفظ، قرائت، ترتیل، معارف، هم سرایی و همخوانی قرآن کریم و همچنین ابتهال، اذان و دعاخوانی در دو بخش برادران و خواهران برگزار خواهد شد.


منبع:
خبرگزاری مهر

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

برنامه رصد با موضوع اطلاع رسانی مسابقات قرآنتولید و پخش می شود


ادامه مطلب ...

۳ موضوع مهم در مدیریت که هر مدیری باید بداند

[ad_1]

مدیریت رکن اساسی هر کسب و کاری به شمار می‌رود و مدیریت صحیح برای بقای کسب‌وکار و همچنین بالا بردن راندمان کاری بسیار مهم است.

شروع هر کسب‌وکار و البته ادامه یافتن آن بستگی به این دارد که بتوانید چاره‌ای برای رفع نیاز جامعه یافته، سپس کمپانی خود را به جامعه معرفی کرده و بگویید که چه خدمات یا محصولاتی را ارائه می‌دهید.

به‌محض اینکه آنها با کسب‌وکار شما آشنا شدند باید مطمئن شوید که مرحله جذب مشتریانتان و سفارش محصول یا خدمات شما تا حد ممکن آسان باشد. ساختار، سازمان، استراتژی و هدایت کلی کمپانی شما بر عهده خودتان است تا سکان هدایت را به دست گیرید اما باید در نظر داشته باشید که اهداف و دستورات شما را کارمندان اجرا می‌کنند و دستاوردهای شما در واقع نتایج کارهای آنها است.

برای رسیدن به بهترین نتایج، کارمندان شما به مدیریت نیاز داشته و همین امر باعث می‌شود تا مدیریت صحیح برای بقای کسب‌وکار و همچنین بالا بردن راندمان کاری بسیار مهم شود.

اینکه کاری کنید تا کارمندان با یکدیگر همکاری کرده و در مسیر موفقیت گام بردارند، همچنین هدفی یکسان داشته و انگیزه خود را حفظ کنند در یک کلام به نحوه مدیریت شما برمی‌گردد. در واقع یک مدیر به دیگران نمی‌گوید که چگونه عمل کنند بلکه با فعالیت‌هایی که دارد برای دیگران الهام‌بخش شده و برای آنها تبدیل به یک الگو می‌شود.

دیوید کوجی، مدیرعامل کمپانی Evolver پس از به ثمر رساندن سومین کسب‌وکار خود تصمیم گرفته تا تجاربش را به دیگران بیاموزد. وی مقاله‌ای نوشته و در آن به نکاتی اشاره کرده که هر مدیر باید آنها را به خوبی یاد بگیرد. وی می‌گوید مهم نیست که تازه شروع به مدیریت کسب‌وکار خود کرده یا در هدایت آن تجربه‌ای کسب کرده‌اید. مدیریت و رهبری تنها اینکه هدف خود را به دیگران نشان دهید نیست بلکه آموخته‌ها و دانش خود را باید به اشتراک قرار دهید تا بتوانید فردایی بهتر برای خود و گروهتان بسازید. در ادامه به سه نکته‌ای که دیوید به آنها اشاره می‌کند، خواهیم پرداخت.

مقاله کسب و کار

مسیر خود را مشخص کنید

آموخته‌هایی وجود دارد که می‌توانید از طریق مطالعه، تحصیل و همچنین اساتید مجرب به دست آورید که در نهایت به بهتر شدن قدرت تصمیم‌گیری‌های شما در مدیریت کمپانی و استراتژی‌هایتان کمک می‌کنند. اگرچه باید در نظر داشته باشید که هیچ‌گاه مسیر شخص دیگری را دنبال نکنید و استراتژی‌های آنها تبدیل به اهداف شما نشوند.

در غیر این صورت نتیجه‌ای نمی‌گیرید. علت آن نیز ساده است زیرا شرایط شما فرق می‌کند، محصولات یا خدمات شما متفاوت است، استعدادها و منابعی که در اختیار دارید نیز شباهتی به آنچه آنها داشته‌اند ندارد و در آخر تجارب و موقعیتی که کمپانی شما در بازار دارد نیز متفاوت است. شما می‌خواهید از گروه یا کمپانی کپی کنید که قبلا در بازار بوده، مشتریان خود را داشته و همچنین به برند معتبری تبدیل شده است.

طبیعتا تغییراتی که ایجاد کنید می‌تواند روی نتایج و تجربیات تاثیرات فراوانی بگذارد اما در نظر داشته باشید همیشه بهترین روش این است که مسیری مخصوص به خود بسازید تا در مسیری که قبلا دیگران طی کرده‌اند قدم بردارید.

کوجی می‌گوید با وجود اینکه استفاده از استراتژی‌های دیگران در ابتدا بسیار مفیدتر به نظر رسیده و می‌توانست در زمان صرفه‌جویی کند اما با انجام آن متوجه شد که نتیجه به فاجعه ختم شده و هیچ‌چیز مانند آنچه در سر داشته پیش نرفته است.

وی می‌گوید همیشه گوش‌ها و چشمانتان را برای به دست آوردن اطلاعات از دیگران باز نگه دارید اما در نظر داشته باشید که هرچه می‌خواهید انجام دهید توسط خودتان طراحی و برنامه‌ریزی شده باشد. با انجام این کار می‌توانید تفاوت‌های خود با رقبایتان را حفظ کرده و برتری محسوسی داشته باشید.

مقاله مرتبط: ۹ ویژگی که شما را یک مدیر توانمند نشان می‌دهد

مقاله کسب و کار / استراتژیست کسب و کار

از بهترین استعدادها برای بازاریابی و فروش محصولاتتان استفاده کنید

فرض کنیم که در انجام خدمات‌رسانی یا تولید محصولات به کیفیت بالایی رسیده باشید. همچنین تیم فوق‌العاده‌ای نیز دارید که استعدادهای فراوانی دارند اما بدون افرادی که بتوانند محصولات شما را بفروشند یا برای خدمات شما مشتریانی پیدا کنند تنها کسی خواهید بود که استعداد فراوانی دارد اما نمی‌تواند به درآمد برسد.

بعضی از کارآفرینان می‌توانند محصولات خوبی را تولید کرده و در عین حال فروشندگان خوبی نیز بوده و توانایی بازاریابی و داشتن مشتریان ثابت برای خدمات یا محصولات خود را داشته باشند. اگرچه این استعدادی است که در کمتر کسی وجود داشته و بعضی‌ها نیز فاقد این استعداد هستند یا علاقه‌ای به فعالیت در بخش فروش یا بازاریابی ندارند.

کوجی می‌گوید در کسب‌وکار اولش دارای تیم با استعدادی بوده و می‌توانستند خدمات باکیفیتی در اختیار مشتریان قرار دهند اما در نهایت شکست خوردند. او با تجربه شکستی که داشته است متوجه شده که تنها استعداد برای ساخت محصولات یا خدمات‌رسانی باکیفیت کافی نیست و جذب مشتریان نیز یک چالش بزرگ محسوب می‌شود که نیازمند افراد ماهر است. در کسب‌وکار سوم کوجی، او توانسته افراد مستعدی را بیابد که می‌توانند در زمینه بازاریابی فعالیت قابل‌توجهی داشته باشند.

او می‌گوید اگر یک فروشگاه کوچک دارید که در آن به تنهایی کار می‌کنید یا یک گروه کوچک تشکیل داده‌اید و مشکل اصلی شما در جذب مشتری است بهترین کار استخدام فردی با ارتباطات قوی است که بتواند برای محصولات شما مشتریان جدیدی یافته و همچنین به‌صورت قراردادی مشتریان ثابتی پیدا کند.

اگر بودجه کافی برای جذب چنین فردی ندارید کمی خلاقیت به خرج دهید و با پیشنهادهایی مانند اهدای درصدی از سود فروش محصولات وی را جذب کنید. نبود یک نیروی مجرب در زمینه فروش قطعا به شما آسیب خواهد زد.

مقاله مرتبط: ۱۱ ویژگی یک مدیر کمال گرا

مدیریت زمان

همه‌چیز را ساده نگه دارید

کوجی می‌گوید که اهداف بزرگ باعث شد تا وی بخواهد همه‌چیز را ثبت کند، برای همه کار یک پروسه مخصوص داشته باشد یا مانند کمپانی‌های بزرگ شمار استخدام‌ها را افزایش دهد. او می‌گوید که اگر کسی در چنین وضعیتی قرار دارد بهتر است سریعا شرایط را تغییر دهد زیرا مانند وی با مشکلات فراوانی رو به رو خواهد شد.

در نظر داشته باشید که شما یک کسب‌وکار کوچک دارید یا به‌تازگی شروع به کار کرده‌اید و زمان برای شما از همه‌چیز مهم‌تر است. در این شکی وجود ندارد که شما نیاز به پروسه‌های مختلف برای امور کسب‌وکارتان دارید اما بهتر است مراحل انجام آنها تا حد ممکن آسان و غیررسمی باشد.

هدف از انجام هر پروسه‌ای این است که زیردستان شما آنها را به خوبی انجام دهند. حال اگر آنها به وظایف خود به خوبی عمل می‌کنند دیگر نیازی به ثبت کردن آنها نیست. بزرگ‌ترین مشکلی که ثبت کردن پروسه‌ها دارد این است که امکان تغییرات سریع را از بین می‌برد زیرا همان‌گونه که یک پروسه ثبت شده است باید تغییر آن و پروسه جدید نیز ثبت شود و این در حالی است که رقبای شما سریع‌تر با شرایط جدید خود را وقف داده‌اند.

مقاله مرتبط: ۲۱ عادت در برنامه روزانه مدیران موفق


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


4 روز پیش ... ۳ موضوع مهم در مدیریت که هر مدیری باید بداند. مدیریت رکن اساسی هر کسب و کاری به شمار میرود و مدیریت صحیح برای بقای کسبوکار و همچنین بالا ...4 روز پیش ... یک مدیر بد به زیردستانش تنها دستور میدهد اما یک مدیر خوب زیردستانش را به سمت موفقیت رهبری میکند. اگرچه سوال اصلی این است که چگونه این ...4 روز پیش ... مدیریت رکن اساسی هر کسب و کاری به شمار می رود و مدیریت صحیح برای بقای کسب وکار و همچنین بالا بردن راندمان کاری ب.4 روز پیش ... مدیریت رکن اساسی هر کسب و کاری به شمار می رود و مدیریت صحیح برای بقای کسب وکار و همچنین بالا بردن راندمان کاری بسیار مهم است.3 روز پیش ... مدیریت رکن اساسی هر کسب و کاری به شمار میرود و مدیریت صحیح برای بقای کسبوکار و همچنین بالا بردن راندمان کاری بسیار مهم است. دی خرید مگ ...4 روز پیش ... ۳ موضوع مهم در مدیریت که هر مدیری باید بداند ... به شمار میرود و مدیریت صحیح برای بقای کسبوکار و همچنین بالا بردن راندمان کاری بسیار مهم است.4 روز پیش ... مدیریت رکن اساسی هر کسب و کاری به شمار میرود و مدیریت صحیح برای بقای کسبوکار و همچنین بالا بردن راندمان کاری بسیار مهم است. Read more ...وکار و همچنین بالا بردن راندمان کاری بسیار مهم است. 2 . ۳ موضوع مهم در مدیریت که هر مدیری باید بداند - آخرین اخبار 1 ساعت قبل ... مدیریت رکن اساسی هر کسب و کاری ...مدیریت رکن اساسی هر کسب و کاری به شمار میرود و مدیریت صحیح برای بقای کسبوکار و همچنین بالا بردن راندمان کاری بسیار مهم است.ta6u9z3 تیتر خبر جدید: روحانی: مجلس با رای به ۳ وزیر نشان داد انتخابی شایسته … توضیحات بیشتر · امروز بی اعتمادی به آمریکا بیش از هر زمان دیگری است ... مدیر جدید سعدآباد باید ژن خاک آن را تغییر دهد · نویسندهای که از زنان نوشت، اما فمینیست نبود ... تولید بیش از ۱۰ محصول با موضوع محوری استکبار ستیزی ...


کلماتی برای این موضوع

عکس های سیامک انصاری و همسرش۶ آذر ۱۳۹۵ عکس های جدید بازیگران و هنرمندان ویژه آذر ماه ۳۰ مهر ۱۳۹۵ ماجرای طلاق و بانزلانیعمر طولانی نعمتی است که خداوند تعالی آن را به هر کسی عطا نمی کند کسانی که از این نعمت پرزنتیشن چیست؟ نمونه یک پرزنتیشن حرفه ای …پرزنتیشندر حقیقت نمونه‌های زیر می‌توانند چند مثال از این موضوع باشند مدیری که قصد دارد با خبرگزاری فارس صفحه اصلی چنان با مردم مصاحبت داشته باش که خود دوست دارى به همان گونه با تو مصاحبت کننداز طناز طباطبایی و مهراوه شریفی نیا تا احسان …اخبار داغوقتی می‌خواهیم خانواده پرجمعیت بازیگران را در ایران بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که میگنا بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی رضایت …شرکت یا سازمان مربوطه اتخاذ می‌کند، مشارکت در تصمیم‌گیری نام دارد در اینجا هنوز هم سایت خبری تحلیلی بامداد نیوز سایت خبری …می گویند در روزگاران قدیم، شهری وجود داشت که حاکمش دستور داده بود، همه افراد آن باید از پرونده بنیاد تعاون ناجا چه خبر؟ آیا هرجا ثروت هست باید سیاسیمجلسگروه سیاسی ـ مصطفی سعیدی مدتی است بحث بنیاد تعاون ناجا و شایعه فساد در این دستگاه که الف چرایی شیوع فساد در کشور در بحث مفاسد اقتصادی که بیشتر تمرکز روی این نوع مفاسد است فساد های سیاسی به مرتب گزارش مشروح از رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی نظرات …گزارش مشروح از رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی نظرات مخالفان و موافقان وزیر نفت برنامه امروز سردارهای حرم، عَلَم و قلم در همه حوزه‌ها ورود می جمعه در همه حوزه ها اظهار نظر می کند و رای می دهد و یکی در حوزه غذا در مورد مواد غذایی هنر برخورد با آدم‌های غیرمنطقی یک پزشکبا سلام دوستان در این مورد ک رییس یا هر شخصیت دیگه ای که چنین رفتاریو داره واسه ب چالش دو برادری که با دیجی کالا میلیاردر شدند …راز ثروتمندانایده شکل گیری دیجی کالا حمید و سعید محمدی در سال ۱۳۸۴ هر دو عکاسی دیجیتال را پیگیری می روش تحقیقبسمه اللّه نور موضوع بررسی وشناخت نمادهای فراماسونری ۞ بیان مسئله به اطرافمان اگر اهل حماسه نیستی لااقل حماسه کش نباش گره، …چرا در دل جبهه پایداری یک مشایی دیگر خوابیده است؟ ئ برای فهم پدیده مشایی باید دو مفهوم بارقه های امید محلی در دولت تدبیر امید سایت …چرا بهزاد کاظمی باید این همه محاکمه بشه و بد بشنوه که عقیده اش را گفته هر چند عجولانه آکاایران ،اخبارآکاایران ،آکانیوز،آکا،سرگرمی،فیلم،کلیپ،اخبار،خبر،بازی،آشپزی ایرانی،آموزش آشپزی نرگس آبادهامروز می تونید یک کتاب را بر روی گوشی های همراه خود داشته باشید تا هر گاه در خصوص مسایل پرسپولیس به تبریز رسید؛ غایب در کاروان …سهرابی به فردوسی پور دایی در کنفرانس خبری ملغطه می کند برنامه نود برخلاف هفته های خبرگزاری بولتن اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریتقدیر از هزار کودک در جشنواره رضوی مقدمات تعیین مزد ۹۶تشکیل کمیته تعیین حداقل هزینه


ادامه مطلب ...

ورود پلیس فتا به موضوع افشای اطلاعات مشترکان ایرانسل

[ad_1]

با گذشت حدود ۲ روز از افشای اطلاعات مشترکان یک اپراتور موبایل، این اپراتور همچنان در سکوت به سر می برد و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در مقام پاسخگویی در خصوص این اتفاق برآمده است.

به گزارش مشرق، حدود ۲ روز است که اطلاعات برخی مشترکان یک اپراتور تلفن همراه به دلیل هک بانک اطلاعاتی (دیتابیس) این اپراتور، به سرقت رفته است و این اطلاعات توسط یک روبات تلگرامی که توسط هکرها ساخته شده، ارائه می شود.

این ربات با اتصال به دیتابیس اپراتور این امکان را به افراد می دهد که با دادن شماره موردنظر، تمامی مشخصات دارنده شماره و هویت وی را مشاهده کنند.

با وجودی که افشای اطلاعات هویتی این مشترکان موبایل که گفته می شود حدود ۲۰ میلیون شماره را دربرمی گیرد، حریم خصوصی آنها را به خطر انداخته اما تاکنون اپراتور ، پاسخی رسمی در این زمینه اعلام نکرده و پاسخگوی رسانه ها نیست.

این درحالی است که روز گذشته وزارت ارتباطات در مقام پاسخ به این موضوع برآمده و اعلام کرد که به دستور وزیر ارتباطات این ربات مسدود شده و این وزارتخانه پیگیر این موضوع است. اما با این حال این ربات تلگرامی امروز مجددا به کار افتاده و به افشای اطلاعات مشترکان می پردازد.

پیگیری های ما از ورود پلیس فتا به این عرصه حکایت دارد و گفته می شود اپراتور با همکاری پلیس فتا در حال پیگیری این موضوع است.

پیش از این و حدود ۳ سال پیش نیز گفته شده بود که اطلاعات مشترکان این اپراتور لو رفته است.



[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


2 جولای 2016 ... سکوت اپراتور درمورد افشای اطلاعات مشترکان/ ورود پلیس فتا به موضوع ... این درحالی است که روز گذشته وزارت ارتباطات در مقام پاسخ به این موضوع برآمده و اعلام کرد ... اطلاعات مشترکان ایرانسل افشا نشد/ امنیت سیستم های اطلاعاتی ...2 جولای 2016 ... سکوت اپراتور درمورد افشای اطلاعات مشترکان/ ورود پلیس فتا به ... این درحالی است که روز گذشته وزارت ارتباطات در مقام پاسخ به این موضوع برآمده و اعلام کرد که به ... فاش کننده اطلاعات مشترکان ایرانسل دستگیر شد/اطلاعات مربوط به ...2 جولای 2016 ... مهر نوشت: با گذشت حدود ۲ روز از افشای اطلاعات مشترکان یک اپراتور ... فاش کننده اطلاعات مشترکان ایرانسل دستگیر شد/اطلاعات مربوط به سیم ...2 جولای 2016 ... به گزارش مشرق، حدود ۲ روز است که اطلاعات برخی مشترکان یک اپراتور تلفن همراه به دلیل هک بانک اطلاعاتی (دیتابیس) این اپراتور، به سرقت رفته ...2 جولای 2016 ... وزارت ارتباطات, افشای اطلاعات, پلیس فتا, ایرانسل, سکوت خبری سریال افشای اطلاعات مشترکان این بار نوبت ایرانسلبا گذشت حدود ۲ روز اَز افشای ...2 جولای 2016 ... با گذشت حدود ۲ روز از افشای اطلاعات مشترکان یک اپراتور موبایل، این اپراتور همچنان در سکوت به سر می برد و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در ...2 جولای 2016 ... سکوت ایرانسل درمورد افشای اطلاعات; اقتصاد آنلاین - یکشنبه ۱۳ تیر ۹۵ ... ورود پلیس فتا به موضوع افشای اطلاعات مشترکان ایرانسل; خبرگزاری ...به گزارش مشرق، حدود ۲ روز است که اطلاعات برخی مشترکان یک اپراتور تلفن همراه به دلیل هک بانک اطلاعاتی (دیتابیس) این اپراتور، به سرقت رفته است و این اطلاعات ...2 جولای 2016 ... سکوت اپراتور درمورد افشای اطلاعات مشترکان/ ورود پلیس فتا به موضوع ... مسدود شد · اطلاعات مشترکان ایرانسل افشا نشد/ امنیت سیستم های اطلاعاتی ...با گذشت حدود ۲ روز از افشای اطلاعات مشترکان یک اپراتور موبایل، این اپراتور همچنان در سکوت به سر می برد و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در مقام پاسخگویی.


کلماتی برای این موضوع

انتخاب خبر فارسیپایگاه خبری تحلیلی انتخاب فرمانده عملیات آزادسازی موصل گفت که تروریستهای اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا از بارش برف در محورهای ۱۰ استان کشور اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر …اراضی اشغال شده در سوریه به زودی آزاد می شود شمسایی حوادث غیر فنی نتیجه را به تساوی خبرگزاری بولتن اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریحملات ترکیه به مواضع داعش و پ ک ک هاشمیانهامبورگ به من وکیا احترام می گذارد تعطیلی


ادامه مطلب ...

انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد بررسی موضوع اهدای اسپرم در وزارت بهداشت

[ad_1]

به‌گزارش خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس؛ اشرف آل یاسین استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: در مورد اهدای تخمک، جنین و اجاره رحم در کشور قانون داریم و این اقدامات با تایید پزشکی قانونی، دادگاه و مشاوره روانپزشکی انجام می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت اسـت.

وی با اشاره به انجام 250 مورد ivf رایگان در کشور با توجه به ابلاغ دولت در سراسر کشور، افزود: 20 بخش نازایی تا پایان سال در کشور راه اندازی و 35 بخش دانشگاهی و دولتی در این زمینه تجهیز می‌شوند.
متخصص زنان و زایمان گفت: در حال حاضر هیچ اعزامی به خارج کشور برای درمان نازایی نداریم چراکه کشور پیشرفته در درمان نازایی هستیم.

رئیس پانزدهمین کنگره زنان و مامایی ایران گفت: انجام ivf رایگان با توجه به وضعیت مالی بیمار اولویت بندی می شود.

انتهای پیام/
 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


25 سپتامبر 2016 ... انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای ... انجام می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت است.انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم در وزارت بهداشت - خبرگزاری فارس.25 سپتامبر 2016 ... نخستين IVF براي درمان ناباروري در كشور رايگان شد ... با وجود اين اما ظاهراً وزارت بهداشت تدابير و تسهيلاتي را براي زوجهاي ... و در مواردي كه درمان ناباروري با هيچ يك از روشهاي رايج صورت نگيرد موضوع اجاره رحم، اهداي جنين و تخمك مطرح ميشود. ... انجام ميشود، البته شرايط اهداي اسپرم نيز در حال بررسي در وزارت بهداشت است.1 ا کتبر 2016 ... بهگزارش خبرنگار بهداشت و درمان زنجان؛ اشرف آل یاسین استاد دانشگاه علوم ... انجام می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت است. ... انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم ...25 سپتامبر 2016 ... یکشنبه، ۴ مهر ۱۳۹۵. انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم در وزارت بهداشت. انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور ...انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم در وزارت بهداشت. >> استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: در حال حاضر هیچ اعزامی به خارج ...25 سپتامبر 2016 ... انجام IVFبرای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم. ... می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت است. وی با اشاره به انجام 250 مورد ivf رایگان در کشور با توجه به ابلاغ دولت در سراسر ...انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم در وزارت ... انجام می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت است.25 سپتامبر 2016 ... انجام IVFبرای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم ... انجام می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت است. ... رئیس پانزدهمین کنگره زنان و مامایی ایران گفت: انجام ivf رایگان با توجه به ...یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵. صفحه اصلی · تیتر خوان سر تیتر خبر های روز ایران و جهان · نت خط · تیتر خوان · آخرین اخبار · پربیننده · ورزشی · سیاسی · اقتصادی · پزشکی ...


کلماتی برای این موضوع

سلول بنیادی پزشکان ایرانمدیرعامل شرکت فناوری بن‌یاخته‌های رویان گفت در کشور ما نزدیک به ۳۰ پیوند با استفاده پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار …پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی مقالات پزشکی و بهداشتی،توصیه های پزشکی ، بهداشت …اخبار پزشکی مقالات پزشکی شناخت بیماری ها علائم بیماری ها درمان بیماری ها بیماری


ادامه مطلب ...

درآمدی بر فقه‌الحدیث پیرامون موضوع «وقف»

[ad_1]

چکیده:

«فقه‌الحدیث» دانشی اسـت که در پی فهم و درک استوار و ژرفِ حدیث و سنّت، به معنای مورد نظر محدثان، می‌باشد. به دیگر سخن، علمی اسـت که متن حدیث را از نظر دلالت بررسی می‌کند. در حقیقت ماهیت دانش فقه‌الحدیث، نظیر ماهیت تفسیر قرآن کریم اسـت. اگر تفاوتی بین آن دو هست، به نوع و خصوصیت متن باز می‌گردد که دو گروه پژوهشگر، بر روی آن مطالعه و تأمل می‌کنند. البته باید اعتراف نمود که واژه‌ی «تفسیر» درباره‌ی روایات، به ندرت به کار رفته و به جای آن از واژه‌های فقه، درایه و شرح، استفاده شده اسـت. در این مقاله تلاش شده اسـت، در مورد اصطلاح «فقه‌الحدیث» و اجزای تشکیل دهنده آن؛ « فقه» و «حدیث» تعریف مختصری بعمل آید و معنا و کاربرد هر یک را در لغت و اصطلاح بطور مجزا بررسی می کنیم.
در ادامه با توجه به اینکه موضوع این نوشتار، بررسی تطبیقی روایات پیرامون وقف می باشد، باارائه چند نمونه‌ی حدیثی، پیرامون موضوع وقف، به بررسی تطبیقی آن و برداشت های صورت گرفته از آن می پردازیم.
کلید واژه‌ها: فقه‌الحدیث، پیش‌نیازهای حدیث، ضابطه‌ها و راهکارهای فقه‌الحدیث. وقف و احادیث وقفی.

مقدمه:

گنجینه‌های گرانسنگ حدیث را نمی‌توان با هیچ یک از ذخائر فرهنگی دیگر مقایسه کرد و رهنمودهای جامع و همیشه جاودان نبوی را نمی‌توان در کنار دیگر پیام‌ها و کلام‌ها ارزیابی نمود، متأسفانه باید اقرار کرد که هنوز هم بسیاری از ابواب این گنجینه‌های رحمت، ناگشوده مانده و اندیشه‌ها تا رسیدن به مرحله‌ی دریافت معارف و راه یافتن به گوهرهای نفیس آن، راهی طولانی در پیش دارند.
از این رو می‌طلبد که اندیشمندان و فرهیختگان، از نو به این پیام نورانی گوش جان سپارند، زیبایی‌های کلام خاندان رسالت را دریابند و به دیگران بیاموزند همچنان که امام هشتم (ع) فرمود‌ه‌اند: «... فان النّاس لُو عَلِمُوا محاسنَ کلامنا لا تبّعونا...»؛ ... اگر مردم زیبایی‌های کلام ما را دریابند، از ما پیروی خواهند نمود .. (بحارالانوار؛ ج2، ص 30)
این نوشتار درصدد اسـت تا با توصیف و تعریفی از دانش «فقه‌الحدیث» تا حدودی جایگاه آن را در حیطه‌ی علوم اسلامی مشخص کند و به فراخور حال، قواعدی را که در این میدان رعایت آنها ضرروی یا مفید به نظر می‌آید، تبیین نماید.

فقه‌الحدیث:

آشنایی با اصطلاح «فقه‌الحدیث» نیازمند ارائه تعریفی از اجزای آن اسـت. این اصطلاح از دو واژه‌ی «فقه» و «حدیث» ترکیب یافته اسـت که معنا و کاربرد هر یک را در لغت و اصطلاح بررسی می کنیم.

«فقه» در لغت:

فقه در لغت به معنای دانستن و فهمیدن اسـت (قاموس المحیط)، به معنای درک کردن چیزهای مخفی نیز آمده اسـت (موسوعه جمال عبدالناصر، ج2، ص9) راغب در مفردات ذیل واژه «فقه»، آن را پی بردن از معلومات حاضر به معلومات غایب معنا کرده اسـت.

«فقه» در اصطلاح:

در اصطلاح بنابر اینکه فقه یک علم می‌باشد، به علم و استنباط احکام شرع از روی رأی و اجتهاد، «فقه» اطلاق می‌شود.

«فقه» در قرآن:

کلمه‌ی «فقه» در قرآن کریم، به معنی تدبّر، تعمّق و فهم عمیق به کار رفته اسـت، ماده فقه در سراسر آیات قرآنی در شکل‌های مختلف آن، بیست مورد آمده اسـت (المعجم المفهرس، ذیل ماده فقه) که بدون استثنا در همه‌ی موارد، معنای لغوی مد نظر اسـت. قرآن کریم از مردم می‌خواهد که در دین تفقه کنند (توبه/ 122) و تفقه که در باب تفعل آمده، به معنای بصیرت دینی مسلمانان و کوشش و تحمل زحمت برای وصول به فقه می‌داند. و یا در سوره‌ی منافقون آیه‌ی 7، منافقان را مردمانی تهی از فهم ژرف، می‌داند.
آنچه مشخص اسـت، «فقه» در آیات گرانسنگ قرآن، جز با مفهوم لغوی آن همسویی ندارد؛ زیرا فقه، در برخی از این موارد، به متن شریعت مربوط نمی‌شود و در مواردی هم که به واژه دین تعلق یافته، با توجه به گستره‌ی دین، از محدوده‌ی احکام فقهی فرعی فراتر رفته و همه‌ی ابعاد آن را در برگرفته اسـت (نک: علامه محمدحسین طباطبایی، المیزان، ذیل آیه122 سوره توبه )

«فقه» در زبان معصوم(ع) :

مفهوم گسترده فقه، در روایات نیز به چشم می‌خورد، به عنوان نمونه، امام صادق(ع) می‌فرمایند: «اِذا اراد اللهُ بَعبد خَیراً فَقَّهَهُ فی الدین» (اصول کافی، ج 1، ص 32): هرگاه خداوند خیر و سعادت بنده‌ای را بخواهد او را در دین، بصیر و آگاه می‌گرداند.
همچنین از علی بن ابی حمزه از امام صادق(ع) نقل اسـت که فرمودند: «تَفَقَّهُوا فی الدّین فَاِنَّهُ مَن لَم یَتَفَقَّه مِنکُم فِی الدّین فَهُوَ اَعرابِیُّ» (اصول کافی، ج 1، ص 21) : دین را یاد بگیرید [و بفهمید]، زیرا هر یک از شما که حکم دینش را نیاموزد همانند اعراب دوران جاهلیت، [فردی جاهل و دور از فرهنگ] خواهد بود».
مرحوم فیض در شرح حدیث «تفقهوا فی الدین» فقه را به معنای بصیرت یافتن در علم دین می‌گیرد و علم فقه را در زبان قرآن و حدیث، عبارت از شناخت آفت‌های نفس انسانی، زمینه‌ی تباهی اعمال، شناخت حقارت دنیا و عظمت نعمت‌های آخرت، ترس قلبی از خدا و شناخت حلال و حرام می‌داند و کاربرد فقه در معنای اصطلاحی آن را جدید می‌شمارد. (الوافی، ج1، ص 128)

«فقه و سنت»:

واژه‌ی «حدیث» در لغت، به معنای جدید و تازه اسـت. آنچه در مرحله‌ای نبوده و در مرحله‌ی بعدی موجود شده اسـت، حادث می‌گویند و نوجوان را نیز که هنوز تازه و نوپدید اسـت را حَدَث می‌نامند. (ابن اثیر ـ النهایۀ فی غریب الحدیث، ج 1، ص 351) همچنین به کلامی که سخنی بی‌سابقه اسـت و تازه عرضه می‌شود و یا حروف آن نو به نو به سخن می‌آید «حدیث» اطلاق کرده‌اند؛ امّا در اصطلاح، گفتار، رفتار و تقریر معصوم(ع)، حدیث به شمار می‌آید.
در این جا جهت اختصار، از پرداختن به جزئیاتی که در وجه تسمیه «حدیث» بیان شده خودداری می‌کنیم.
شیخ بهایی و مرحوم مامقانی حدیث را کلامی که حاکی از قول، فعل یا تقریر معصوم(ع) باشد، توصیف کرده‌اند.
«حدیث» با خبر، اثر و روایت کاربردی یکسان دارند و در جای یکدیگر به کار گرفته می‌شوند؛ اگرچه در واکاوی‌های لغوی و از جنبه‌های فنی متفاوت می‌نمایند.

«سنّت»:

«سنّت» در اصل لغت به معنای طریقه و روش اسـت. اعم از طریق پسندیده یا طریق ناپسند (ابن منظور ذیل ماده؛ س.ن.ن) و در اصطلاح محدثان با حدیث مترادف بوده ، بر همان، قول و فعل و تقریر معصوم(ع) و نیز صفات وی قابل اطلاق اسـت. به نظر می‌رسد که کلمه‌ی «سنّت» گرچه به قول و فعل معصوم(ع) اطلاق شده اسـت؛ امّا کاربرد این کلمه بر فعل و تقریر معصوم(ع) از شمول بیشتری برخوردار اسـت.
ناگفته نماند که برخی از محققان مفهوم «سنّت» را به سیره‌ی اصحاب پیامبر(ص) نیز تعمیم داده‌اند، گرچه این مطلب به عقیده‌ی دانشمندان شیعه صحت ندارد.
اکنون با توضیحاتی که درباره‌ی «فقه» و «حدیث» ارائه شد، می‌توان گفت:
«فقه‌الحدیث» دانشی اسـت که در پی فهم و درک استوار و ژرفِ حدیث و سنّت، به معنای مورد نظر محدثان، می‌باشد. به دیگر سخن، علمی اسـت که متن حدیث را از نظر دلالت بررسی می‌کند. در حقیقت ماهیت دانش فقه‌الحدیث، نظیر ماهیت تفسیر قرآن کریم اسـت. اگر تفاوتی بین آن دو هست، به نوع و خصوصیت متن باز می‌گردد که دو گروه پژوهشگر، بر روی آن مطالعه و تأمل می‌کنند. البته باید اعتراف نمود که واژه‌ی «تفسیر» درباره‌ی روایات، به ندرت به کار رفته و به جای آن از واژه‌های فقه، درایه و شرح، استفاده شده اسـت.
لازم به یادآوری اسـت که در میان دانشمندان امامیه، ترکیب فقه‌الحدیث را نخستین بار ابن ادریس حلی در کتاب السرائر به کار برده اسـت و از عالمان اهل سنت، حاکم نیشابوری «فقه‌الحدیث» را یکی از هفتاد نوع دانش حدیث برشمرده اسـت. (معرفه علوم الحدیث، ص 63)

«معنای لغوی وقف» :

وَقف: مصدر ثلاثی مجرد از باب ضَرَبَ، یَضرِبُ در لغت به معنی حبس اسـت.
در فقـه اسلامـی گاهـی وقـف را به حبس معیـّن مال و صدقه دادن منافع تعبیـر کـرده اند که در این صورت خالـی از اشکـال نخواهد بـود.
وقف در لغـت به معنای حبس شدن و حبس کردن متوقّـف شدن و متوقّـف کـردن اسـت. چنان چـه در آیه ی «و قفوهم انّهم مسؤول«؛ «آن ها را باز دارید و متوقّف کنید از اعمالشان مسوول هستند»، به این معنا به کار رفته. اگر کلمهِ ی وقف با حرف جر «علی»به کار رود، به معنای اطلاع دادن اسـت؛ (قرشی،1354،236ص)، مثل آیه ی « وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ »؛ «ای کاش ببینی آن گاه که بر آتش مشرف شدند و مطّلع گشتند و گفتند ای کاش به دنیا بر گردانده می شدیم.«؛ (انعام، 27)

«وقف در قرآن»:

در قرآن کریم کلمه‏ی وقف نیامده اسـت، ولی عناوینی مترادف همچون صدقه، خیر، بِرّ، انفاق، احسان در مواردی از قرآن آمده اسـت، و هر یک از این عناوین بر وقف صدق می کند، زیرا وقف، هم صدقه اسـت و هم بِر اسـت ولی در عین حال، عنوانی خاص برای وقف اسـت، یعنی بین وقف و بین این عناوین عام و خاص مطلق اسـت و وقف عنوانی خاص میباشد.

«وقف در اصطلاح فقهی»:

وقف در اصطلاح فقهی عبارت اسـت از این که شخصی عین مال خود را حبس دائم کند و منافع آن را شرعاً و به رایگان در اختیار تأسیسات یا شخص یا اشخاص مخصوص بگذارد.
فقها در بیان مفهوم اصطلاحی وقف که از نظر شرعی کلمه ی وقف چه مفهومی دارد؟ اختلاف نظر دارند؛ منشأ اختلاف آن اسـت که برخی آن را لازم و برخی جایز می دانند و عدّه ای قصد قربت را شرط تحقّـق وقف می دانند. ولی عدّه ی دیگری چنین عقیده ای ندارند، و غیر این ها. این نوع اختلافات موجب شده اسـت که در تعریف آن نیز با تعاریف گوناگون مواجه شویم. (دکتر عبید الکسیبی ، احکام وقف در شریعت اسلام، 1378،ص67)
از فقها، تعاریف فراوانی در ارتباط با بیان مفهوم اصطلاحی وقف نقل شده که مهمترین آن ها را در اینجا نقل می کنیم:
امام خمینی در تحریرالوسیله می‌فرماید: «و هو (الوقف) تحبیس العین و تسبیل المنفعه» و محقق حلّی در شرایع الاسلام می‌گوید: «الوقف عقدُ ثمرته تحبیس الاصل و اطلاق المنفعه» و شهید اول در متن لمعه گفته اسـت «و هو (الوقف) تحبیس الاصل و اطلاق المنفعه» و شهید ثانی در شرح لمعه در تعریف وقف به حدیث نبوی اشاره کرده اسـت: «الوقف حبس الاصل و سبل الثمره» و بعضی وقف را صدقه جاریه تعریف نموده‌اند.
در ماده ی 55 قانون مدنی در تعریف وقف گفته شده: «وقف عبارت اسـت از این که مال حبس و منافع آن تسبیل شود. در این تعریف نیز لفظ تسبیل بر لفظ اطلاق ترجیح داده شده» ؛ به همین دلیل برخی از فقها همچون شیخ طوسی در کتاب نهایه و سلار دیلمی در کتاب مراسم العلویه فی الأحکام النبویه ، وقف را جزء عبادات برشمردند. شهید اوّل در کتاب دروس، وقف را صدقه ی جاریه معنا کرده. و سلار گفته:«وقف و صدقه یک چیز اسـت.»
مرحوم صاحب جواهر هیچ یک از تعاریف مربوط به وقف را تعریف حقیقی ندانسته،زیرا معتقد اسـت که هیچ یک از تعاریف وقف جامع افراد و مانع اغیار نیست. بسیاری از فقیهان وقف را عبادت نمی دانند؛گرچه معتقدند که اگر وقف با قصد همراه باشد، ثواب عبادت را نیز خواهد داشت.
همه ی ادیان و شرایع برای وقف اهمّیّت قائل شده اند. هزینه ی نگاهداری معابد و آثار مقدّسه ی دینی از منابع موقوفات تأمین شده که نشان دهنده ی اعتقـادات متدیّـنان بوده اسـت؛ به همین دلیل، در کتاب شرایع، حکم فقهی وقـف بر معبد یهود و نصارا و نیز وقف بر نوشتن تورات و انجیل بیان شده و گفتـه شده که چنان که وقـف به وسیله ی خود یهود و نصارا صورت گـیرد، اشکـال ندارد. (محقق حلی، شرایع الاسلام، ص347)

اهمیت و جایگاه فقه‌الحدیث در بیان معصومان (ع):

دو بیان روشنگرانه‌ی ذیل از امام صادق (ع) جایگاه فقه‌الحدیث در مکتب اهل‌بیت(ع) را به بهترین وجه توصیف نموده اسـت:
1. « حَدِیثٌ تَدْرِیهِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفٍ تَرْوِیهِ وَ لَا یَکُونُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ فَقِیهاً حَتَّى یَعْرِفَ مَعَارِیضَ کَلَامِنَا وَ إِنَّ الْکَلِمَةَ مِنْ کَلَامِنَا لَتَنْصَرِفُ عَلَى سَبْعِینَ وَجْهاً لَنَا مِنْ جَمِیعِهَا الْمَخْرَجُ » (بحارالانوار، ج 2، ص 184)
این بیان که از فقه‌الحدیث به «درایت» تعبیر فرموده، ضمن این که بیانگر دشواری آن اسـت، فهم مقاصد کلمات خاندان پیامبر اکرم(ص) را گوشزد کرده اسـت و از برتری درایت حدیث بر روایات آن حکایت دارد.
« یَا بُنَیَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّیعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَایَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِیَ الدِّرَایَةُ لِلرِّوَایَةِ وَ بِالدِّرَایَاتِ لِلرِّوَایَاتِ یَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِیمَانِ إِنِّی نَظَرْتُ فِی کِتَابٍ لِعَلِیٍّ ع فَوَجَدْتُ فِی الْکِتَابِ أَنَّ قِیمَةَ کُلِّ امْرِئٍ وَ قَدْرَهُ مَعْرِفَتُهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُحَاسِبُ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِی دَارِ الدُّنْیَا» (بحارالانوار، ج 1، ص 106)
این روایت نیز ابتدا جایگاه شیعیان نزد رهبران معصومشان را به میزان پیوند معرفتی آنان با آموزه‌های حدیثی سنجیده و طریق معرفت ( به ظاهر شناختِ کامل دین) را منحصر به حدیث شناسی قرار داده اسـت، آن گاه وصول به مرتبه‌ی کامل ایمان را از طریق فقه‌الحدیث میسر دانسته و در نهایت بازده این معرفت را چنین بیان فرموده اسـت که خداوند منزلت مردمان را در قیامت براساس خرد و اندیشه‌ای که در دنیا به دست آورده‌اند، محاسبه می‌کند.

پیش‌نیازهای فهم درست حدیث:

موقعیت حدیث پژوهان در استخراج معارف حدیثی نیازمند بهره‌گیری از دانش‌هایی مقدماتی اسـت که برخی از آنها پایه فهم روایات به طور عام، و برخی دیگر زمینه‌ساز دستیابی به معانی اخبار در شاخه‌های موضوعی اسـت.
پیش‌نیازهای علمی ـ معرفتی حدیث به طور عام عبارتند از:
1. آشنایی با زبان حدیث: از آنجا که زبان، فرهنگ و ادبیات حدیثی، همان زبان، فرهنگ و ادبیان عرب اسـت، از این رو باید حدیث پژوه با کاربردهای زبانی و لغوی، قواعد صرفی، نحوی و بلاغی آشنا باشد.
2. آشنایی با قرآن: حدیث اهل‌بیت(ع) با روح آموز‌ه‌های قرآنی پیوند دارد، از این رو فهم قرآن می‌تواند به درک احادیث کمک نماید. لیک باید توجه داشت که مفاد روایت نباید مخالف قرآن باشد و فهم این نکته بدون قرآن شناختی میسر نیست.
3. درک شرایط و فضای صدور حدیث: هر چند غالب سخنان اهل‌بیت (ع) رسالت، در قالب زمان و مکان صدور آن نمی‌گنجد، ولی در فضایی مشخص القا شده‌اند که در آن، میان گوینده و شنونده، رابطه تفهمیم و تفهم برقرار بوده اسـت. به همین جهت ممکن اسـت در میان قرائن، شواهد و حالاتی که به گوینده، شنونده، فضای سیاسی موجود یا چالش‌ها، شبه‌ها و حوادث آن روزگار مربوط می‌گردد.
در این باره نمونه‌های ذیل یادآوری می‌شوند:
الف) دلالت حدیث «غدیر» بر اثبات حق حاکمیت سیاسی امیرالمؤمنین(ع) (الغدیر، ج 1، ص 395)
ب) حدیث «سلسله‌الذهب» در پرتو تحلیل و بررسی فضای سیاسی ـ فرهنگی عصر عباسی بیان شده اسـت. (بحارالانوار، ج 3، ص 70)
ج) علت پاسخ‌های بسیار متفاوت پیامبر اکرم(ص) یا امامان شیعه(ع) به پرسش‌های پیرامون «بهترین عمل چیست» و یا بالا بردن شأن و منزلت اعمال مستحبی چون زیارت امام حسین(ع) (بحارالانوار، ج 98)
4. آشنایی با علم درایه یا مصطلح الحدیث: حدیث پژوه باید دریابد کدامین خبر معتبر و مقبول و کدامین مردود اسـت، قبول یا رد حدیث بر چه مبنایی استوار اسـت و حدیث چگونه از معصوم به دست او رسیده اسـت و در این باره می‌بایست از دانش درایه الحدیث و علم رجال آگاهی و اطلاع داشته باشد.

پیش‌نیازهای روحی و معنوی طهارت نفس و شرح صدر:

همان گونه که پرتو جهانی قرآن جز بر دل‌های پاک نمی‌تابد و عروس طلعت آن جز برای آنان که دارالملکِ وجود خویش را از غوغای شهوات منزه و از عیوب، مطهر ساخته‌اند، نقاب از چهره بر نمی‌افکند، انوار علوم و معارف اهل‌بیت (ع) نیز دل‌هایی مستعد و حقیقت آشنا می‌طلبد و زمینه‌های بهره‌وری جزء برای قلوب آزموده شده، مهیا نمی‌باشد و آلودگان از این فیض محرومند:«إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا ثَلَاثٌ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ» (بحارالانوار، ج2، صص 189-197)
از این رو، به جرأت می‌توان ادعا نمود که نام‌آوران عرصه‌ی حدیث شناسی جملگی سالکانی برخوردار از تقوا، ورع، زهد و طهارت نفس بوده‌اند. شرح حال مجلسی اول ودوم، میرداماد، ملا صالح مازندرانی، فیض کاشانی، امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی گواه این مدعاست.

دانش‌های مورد نیاز در احادیث فقهی:

تحلیل این نوع احادیث افزون بر دانش‌های عمومی که پیشتر به آنها اشاره شد، نیازمند درک و فهم پاره‌ای از مسائل و اصول، از قبیل ظاهر و نص، عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ، قطع و ظن و مباحث مربوط به تعادل و تراجیح اسـت. آشنایی با آرا و دیدگاه‌های فقه مذاهب و تاریخ فقه و فقها، شناخت مباحثی چون تقیه، عملکرد فقیهان با احادیث و مطالبی دیگر به فهم این احادیث مدد می‌رساند.

برخی منابع فقه‌الحدیث شیعه:

1. مرآه العقول، نوشته‌ی علامه محمدباقر مجلسی (م 1111 هـ.ق)
2. ملاذ الاخیار فی شرح تهذیب الاخبار ـ علامه محمد باقر مجلسی
3. بحارالانوار علامه محمدباقر مجلسی
4. روضه المتقین، تألیف محمدتقی مجلسی (م 1070 ه ق) مشهور به مجلسی اول
5. لوامع صاحبقرانی تألیف محمدتقی مجلسی
6. الوافی، تألیف ملا محسن فیض کاشانی (م 1091 هـ . ق)
7. شرح اصول کافی، نوشته‌ی مولی محمد صالح مازندرانی (م 1081 هـ.ق)
8. استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار، نوشته شیخ محمد عاملی، فرزند شیخ حسن بن زین الدین
9. شرح اصول کافی، تألیف محمد بن ابراهیم شیرازی
10. تهذیب الاحکام، تالیف شیخ طوسی
11. تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، شیخ حر عاملی
12. من لایحضره الفقیه ،شیخ صدوق

ضابطه‌ها و راهکارهای فهم حدیث:

اهتمام به راهکارهای فهم حدیث، چنین اقتضاء می‌کند که قواعد و ضابطه‌های فهم، شناخته شود تا با به کار بستن آن راه به مقصد نزدیک‌تر گردد.
امّا از آن جا که بررسی و شمارش همه‌ی قواعد و روش‌ها، کاری چندان ساده نیست، به مهمترین آنها پرداخته خواهد شد:
1. اطمینان از این که کلامِ منقول، جزء احادیث اسـت.
2. اطمینان از پیراستگی متن و سند از آفت‌هایی چون تصحیف، تحریف، تدریج و اضطراب
3. منسوخ نبودن روایت
4. توجه به کیفیت نقل (نقل لفظ یا نقل معنا)
5. معناشناسی دقیق کلمات
6. توجه به قرائن و تأمل در مناسبات حدیث و فضای صدور آن
7. فهم روایت در پرتو سبب صدور
8. جامع نگری
9. سازگاری با قرآن
10. ساختگی نبودن متن حدیث
11. نوع برخورد با احادیث مختلف
12. توجه به سبب صدور (عدم وجود تقیه)

بررسی تطبیقی و ارائه چند نمونه حدیثی پیرامون موضوع وقف:

منبع استخراج مسائل وقف در کتب فقهی:

با آنکه در قرآن عنوان وقف نیامده اسـت بسیاری از احکام، شرایط و مسائل وقف از آیات قرآنی استنباط و استخراج شده اسـت یک سری از احکام و مسائل وقف را هم از احادیثی به دست آورده که در آن عنوان وقف نیز نیست، بلکه همان عناوین عام آمده اسـت که قبلا یاد شد.
تأکید این جانب در این نوشتار روی احادیثی اسـت که کلمه‏ی وقف در آنها آمده اسـت، زیرا این کلمه صراحت کامل در عنوان وقف دارد ، و مقصود ما را کاملا تأمین می نماید.

احادیث باب وقف :

در باب وقف احادیثی که در آنها واژه صدقه و بِرّ وارد شده اسـت فراوان اسـت و در کتب حدیثی، فقهی و اخلاقی شیعه و سنی زیاد به چشم می‏خورد. از جمله در وسائل‏الشیعه جلد 19 باب وقف، احادیث بسیاری هست که فقها به مضامین آنها فتوا داده‏اند. ولی احادیثی که بنا به تأکید ما کلمه‏ی وقف در آنهاآمده باشد اندک اسـت و می‏توان آن را در مورد ذیل شمرد:
1. هفده حدیث در وسائل الشیعه در فصل‏های مختلف باب وقف(وسائل‏الشیعة، ج 19 ص 171)
2. شانزده حدیث در من لایحضره الفقیه در باب وقف ، صدقه ، عطیه و هبه (شیخ صدوق، من لایحضر،ج4 )
3. یک حدیث در تهذیب.( شیخ طوسی،تهذیب، ج 9، ص 150، حدیث 40)
4. یک حدیث در بحار (بحارالانوار، ج 100، ص 181 ) که از خصال نقل کرده و در وسائل(جلد 19) نیز به آن اشاره شده اسـت، ولی در بحار چنین اسـت: «او صدقة موقوفة لاتورث» و در وسائل که از کافی نقل کرده آمده اسـت: «او صدقة مبتولة لاتورث» و «مبتولة» به معنای مقطوعه اسـت.
دانشمندان شیعه آنچه را از امامان خودشان دریافته و خود نیز به آن رسیده بودند در رساله‏هایی گردآوری کردند که به چهارصد رساله رسید و با عنوان «اصول اربعمأة» خوانده میشد. به یقین در آن رساله‏ها احادیثی که در باب وقف رسیده بود وجود داشت، زیرا هنگامی که فقهای بزرگوار شیعه این رساله‏ها را در یک یا چند کتاب جمع‏آوری کردند که کتب اربعه‏ی شیعه را به وجود آورد، همان احادیث بود که در ابواب مختلفه‏ی فقه و از جمله در باب وقف نوشته شد. اکنون از چند نفر از دانشمندان شیعه که در کتاب‏های خود، چه حدیثی و چه فقهی، باب وقف را آورده‏اند و از علمای اوایل به حساب می‏آیند که دست به تدوین زده‏اند یاد می‏نماییم:
1. شیخ صدوق (د. 381) در کتاب من لایحضره الفقیه که کتاب حدیثی اسـت در باب وقف احادیثی دارد. در کتاب الهدایه بالخیر هم که کتاب فقهی و نوشته‏ی صدوق اسـت نیز باب وقف وجود دارد. وی کتابی خاص وقف به عنوان الوقف دارد که نجاشی در فهرست کتاب‏های او، آن را ( الهدایة) را یادآور شده.( مقدمه‏ی چاپ جدید من لایحضر)
2. شیخ مفید (د. 413)، در کتاب المقنعة بابی در وقف دارد. بر این کتاب شیخ طوسی، شرحی نوشت و آن را تهذیب نامید
3. شیخ طوسی (د. 460)، چندین کتاب در حدیث و فقه دارد. تهذیب، شرح المقنعة مفید و استبصار که هر دو مجموعه‏ی حدیثی می‏باشند از اوست و در هر دو، احادیثی که مبنای احکام و مقررات اسلامی می‏باشند گردآوری شده اسـت، و احادیث وقف را چنانکه خواهیم دید در هر دو وارد ساخته اسـت.
حدیث اول من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص237
5567 کَتَبَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ع‏ فِی الْوُقُوفِ وَ مَا رُوِیَ فِیهَا عَنْ آبَائِهِ ع فَوَقَّعَ ع الْوُقُوفُ تَکُونُ عَلَى حَسَبِ مَا یُوقِفُهَا أَهْلُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.
محمد بن حسن صفّار- رضى اللَّه عنه- طىّ نامه‏اى به امام ابو محمد حسن بن علىّ علیه السّلام در باره اوقاف و روایاتى که از پدران آن امام در این خصوص رسیده اسـت سؤال کرد. امام علیه السّلام با نامه‏اى پاسخ فرموند که: وقف‏ها (موقوفات) بخواست خداى تعالى بر آن گونه که واقفین آنها تعیین کرده‏اند جریان مى‏پذیرند
وسائل الشیعة، ج‏19، ص: 175
24386- 1-(1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ أَنَّهُ کَتَبَ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ع- فِی الْوَقْفِ وَ مَا رُوِیَ فِیهِ ‏(2) عَنْ آبَائِهِ ع فَوَقَّعَ ع الْوُقُوفُ تَکُونُ عَلَى حَسَبِ مَا یُوقِفُهَا أَهْلُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ‏ .(3)
محمد بن علی بن حسین با سندی از محمد بن حسن صفّار- ره - طىّ نامه‏اى به امام ابو محمد حسن بن علىّ علیه السّلام در باره اوقاف و روایاتى که از پدران آن امام در این خصوص رسیده اسـت سؤال کرد. امام علیه السّلام با نامه‏اى پاسخ فرموند که: وقف‏ها (موقوفات) بخواست خداى تعالى بر آن گونه که واقفین آنها تعیین کرده‏اند جریان مى‏پذیرند.
ادامه حدیث اول
24387- 2-(4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى قَالَ: کَتَبَ بَعْض‏ أَصْحَابِنَا إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ ع- فِی الْوُقُوفِ وَ مَا رُوِیَ فِیهَا فَوَقَّعَ ع الْوُقُوفُ عَلَى حَسَبِ مَا یَقِفُهَا أَهْلُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَى ذَلِکَ‏ (5) وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَى الْحُکْمِ الْأَخِیرِ عُمُوماً هُنَا (6) وَ خُصُوصاً فِی أَحْکَامِ الْمَسَاجِدِ .(7)
می‌گویم: در ادامه آنچه که بر این مورد دلالت می‌کند، خواهد آمد و پیش از این حدیثی روایت شد که بر حکم اخیر به صورت عام دلالت دارد و به صورت خاص به احکام مساجد اشاره کرده اسـت.
(8) 3- بَابُ أَنَّ شَرْطَ الْوَقْفِ إِخْرَاجُ الْوَاقِفِ لَهُ عَنْ نَفْسِهِ فَلَا یَجُوزُ أَنْ یَقِفَ عَلَى نَفْسِهِ وَ لَا أَنْ یَأْکُلَ مِنْ وَقْفِهِ وَ لَهُ أَنْ یَسْتَثْنِیَ لِنَفْسِهِ شَیْئاً وَ کَذَا الصَّدَقَةُ فَلَا یَجُوزُ لَهُ سُکْنَى الدَّارِ إِذَا تَصَدَّقَ بِهَا إِلَّا مَعَ الْإِذْن‏
در وقف شرط اسـت که وقف‌کننده مالکیت و بهره‌برداری از شی‌ء وقف شده را از خود سلب کند؛ لذا جایز نیست چیزی برای خود وقف کند و نمی‌تواند از طعام وقف‌شده‌ی خود تناول کند ولی می‌تواند برای خود چیزی مستثنی کند، صدقه نیز همچنین اسـت یعنی نمی‌تواند در خانه‌ای که به عنوان صدقه اهداء کرده اسـت ساکن شود مگر با اجازه.
از این حدیث استفاده می‏شود که:
1 . وقف امری اسـت مشروع.
2. هر شرطی که مخالف حکم شرع و عقل نباشد و واقف آن را قید کند درست اسـت.
حدیث دوم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص237
5568- وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى الْیَقْطِینِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ أَبِی الْحُسَیْنِ‏ (9) قَالَ کَتَبْتُ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع‏ أَنِّی وَقَفْتُ أَرْضاً عَلَى وُلْدِی وَ فِی حِجٍّ وَ وُجُوهِ بِرٍّ وَ لَکَ فِیهِ حَقٌّ بَعْدِی وَ لِمَنْ بَعْدَکَ وَ قَدْ أَزَلْتُهَا عَنْ ذَلِکَ الْمَجْرَى فَقَالَ أَنْتَ فِی حِلٍّ وَ مُوَسَّعٌ لَکَ‏ (10)
5568- و محمّد بن أحمد بن یحیى، از محمّد بن عیسى الیقطینى، از علىّ بن مهزیار، از ابو الحسین2 روایت کرده اسـت که گفت: طىّ نامه‏اى به امام ابو الحسن سوم معروض داشتم که: من زمینى را بر فرزندانم و در کار حجّ و وجوه برّ وقف کردم، و براى شما و براى امام بعد از شما، پس از خودم در آن وقف حقّى منظور شده بود، و من آن را از این مجرى زایل ساختم، پس امام (علیه السّلام) فرمود: تو بحلّ هستى و دست تو در فعالیّتت باز اسـت.3
از این حدیث این مطالب را می‏فهمیم:
1. وقف در مورد فرزندان، حج و هر کار خیری درست اسـت.
2. وقف باید قطعی باشد و هیچ کس را در آن نظر و حق دخالت نباشد.
حدیث سوم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص 237-238
5569- وَ رَوَى عَلِیُّ بْنُ مَهْزِیَارَ قَالَ‏ قُلْتُ لَهُ‏ (11)ر َوَى بَعْضُ مَوَالِیکَ عَنْ آبَائِکَ ع أَنَّ کُلَّ وَقْفٍ إِلَى وَقْتٍ مَعْلُومٍ‏ (12) فَهُوَ وَاجِبٌ عَلَى الْوَرَثَةِ وَ کُلَّ وَقْف‏ إِلَى غَیْرِ وَقْتٍ جَهْلٌ مَجْهُولٌ بَاطِلٌ مَرْدُودٌ عَلَى الْوَرَثَةِ (13) وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِقَوْلِ آبَائِکَ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ فَکَتَبَ ع هُوَ هَکَذَا عِنْدِی‏ .(14)
5569- و علىّ بن مهزیار در روایت خود آورده اسـت که: به آن امام‏ (علیه السّلام) گفتم: یکى از موالى شما از پدرانت علیهم السّلام روایت کرده اسـت، هر وقفى که تا وقتى معلوم باشد اجراء احکام آن بر ورثه واجبست، و هر وقفى که بدون وقت باشد، جهلى مجهول و باطلى مردود اسـت. و تو بقول پدرانت- علیک و علیهم السّلام- داناترى، امام (علیه السّلام) در جواب نوشت: این موضوع بنظر من هم همین طور اسـت.
شیخ طوسی فرموده: «وقت» در این حدیث به معنای مدت نیست بلکه به معنای اشخاصی و یا راهی اسـت که وقف برای آن وقف شده اسـت. چون اگر موقوف علیهم در وقف ذکر نشود باطل اسـت. وقت به معنای اشخاص و مورد وقف در آن زمان متعارف بوده اسـت.
می‏گوییم: ممکن اسـت وقت به معنای خودش (اجل و مدت) باشد زیرا واقف یک وقت می‏گوید: وقف کردم تا 5 یا 10 یا 100 سال و یک وقت می‏گوید: وقف کردم تا روز قیامت یا تا روزی که زمین به وارث زمین و آسمان برسد. در این دو صورت «وقت» ذکر شده، یکی تا چند سال و دیگری تا روز قیامت که اولی را می‏گویند: وقف موقت و دومی را وقف مؤبد. اما ممکن اسـت واقف در جایی هیچ‏کدام از این دو وقت را نام نبرده باشد، در این صورت اسـت که امام (ع) می‏فرماید باطل اسـت. والله اعلم. (15)
حدیث چهارم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص238
5570- وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى عَنِ الْعُبَیْدِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سُلَیْمَانَ بْنِ رُشَیْدٍ قَالَ‏: کَتَبْتُ إِلَیْهِ‏ (16) جُعِلْتُ فِدَاکَ لَیْسَ لِی وَلَدٌ وَ لِی ضِیَاعٌ وَرِثْتُهَا عَنْ أَبِی وَ بَعْضُهَا اسْتَفَدْتُهَا وَ لَا آمَنُ مِنَ الْحَدَثَانِ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لِی وَلَدٌ وَ حَدَثَ بِی حَدَثٌ فَمَا تَرَى جُعِلْتُ فِدَاکَ أَنْ أَقِفَ بَعْضَهَا عَلَى فُقَرَاءِ إِخْوَانِی وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ أَوْ أَبِیعَهَا وَ أَتَصَدَّقَ بِثَمَنِهَا فِی حَیَاتِی عَلَیْهِمْ فَإِنِّی أَتَخَوَّفُ أَنْ لَا یُنْفَذَ الْوَقْفُ بَعْدَ مَوْتِی فَإِنْ وَقَفْتُهَا فِی حَیَاتِی فَلِی أَنْ آکُلَ مِنْهَا أَیَّامَ حَیَاتِی أَمْ لَا فَکَتَبَ ع فَهِمْتُ کِتَابَکَ فِی أَمْرِ ضِیَاعِکَ وَ لَیْسَ لَکَ أَنْ تَأْکُلَ مِنْهَا (17) وَ لَا مِنَ الصَّدَقَةِ فَإِنْ أَنْتَ أَکَلْتَ مِنْهَا لَمْ یُنْفَذْ إِنْ کَانَ لَکَ وَرَثَةٌ فَبِعْ وَ تَصَدَّقْ بِبَعْضِ ثَمَنِهَا فِی حَیَاتِکَ فَإِنْ تَصَدَّقْتَ أَمْسَکْتَ لِنَفْسِکَ مَا یَقُوتُکَ مِثْلَ مَا صَنَعَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع‏ .(18)
5570- و محمّد بن احمد بن یحیى، از عبیدى، از علىّ بن سلیمان بن رشید، روایت کرده اسـت که گفت: به آن امام علیه السّلام نوشتم: فدایت شوم، من فرزندى ندارم، و املاکى دارم که از پدرم به ارث برده‏ام، و بخشى از آن را خود بدست آورده‏ام، و از حوادث روزگار ایمنى ندارم، پس اگر فرزندى نداشته باشم، و حادثه‏اى پیش آید یعنى: با در نظر گرفتن این احتمال که با نداشتن فرزند حادثه‏اى برایم رخ دهد، در این صورت- فدایت شوم- چه مصلحت مى‏بینى که بعضى از املاک را بر برادران فقیرم و بر مستضعفین وقف کنم، یا بفروشم و بهاى آن را در زمان حیاتم به ایشان صدقه دهم، زیرا بیم آن دارم که پس از مرگ من مقرّرات وقف اجرا نشود، و اگر آن را در ایّام حیاتم وقف کنم آیا میتوانم از درآمد آن بخورم یا نه؟
ادامه حدیث چهارم
امام علیه السّلام در پاسخ نامه، مرقوم داشت: مضمون نامه‏ات را در باره املاکت فهمیدم، و تو نمیتوانى از درآمد آن و از صدقه ارتزاق کنى، پس اگر چیزى از آن را بخورى موضوع وقف اجرا نمیشود. اگر ورثه‏اى داشته باشى آن املاک را بفروش و بخشى از بهاى آن را در حال حیات خودت صدقه ده، زیرا چنین کارى را اگر انجام دهى، مقدارى که براى قوت خود لازم اسـت نگاه میدارى، همان گونه که امیر المؤمنین علیه السّلام عمل فرمود.
شرح:
«آنچه در نزد فقهاى ما قطعى اسـت آنست که واقف باید خود را از موقوف علیهم خارج کند تا وقف صحیح باشد، و چنانچه بر خود وقف کند باطل اسـت، و همچنین اگر شرط کند که دیون او را از مورد درآمد موقوفه ادا کنند، یا مخارج او را بدهند تا زنده اسـت، در همه این موارد وقف درست نیست مگر اینکه بر جماعتى وقف کند مثلا بر فقرا و خود پس از آن فقیر شود که مشهور جایز دانند از آن برگیرد براى نیاز خود، و تنها ابن ادریس جایز نمى‏داند، و این خبر فی الجمله دلالت دارد بر آن زیرا ممکن اسـت که‏ «لیس لک أن تأکل منها»
(تو حقّ ندارى از آن ارتزاق کنى) براى این باشد که چون قبض و اقباض صورت نگرفته اسـت وقف باطل شود، چنان که خوردن و تصرّف در آن یا منافع آن دلیل بر عدم اقباض اسـت، و خبر دلالت بر افضلیّت صدقه دارد زمانى که خوف آن باشد که موقوفه را بمصرف واقعى خود نرسانند».
حدیث پنجم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص239
5571- وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى الْعُبَیْدِیُّ قَالَ کَتَبَ أَحْمَدُ بْنُ حَمْزَةَ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ع‏ مُدَبَّرٌ وُقِفَ ثُمَّ مَاتَ صَاحِبُهُ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ لَا یَفِی بِمَالِهِ فَکَتَبَ ع یُبَاعُ وَقْفُهُ فِی الدَّیْنِ‏ .(19)
5571- و محمّد بن عیسى بن عبید گفت: احمد بن حمزه براى امام ابو الحسن موسى علیه السّلام نوشت، بنده مدبّرى را وقف کرده‏اند، و پس از آن صاحبش مرده اسـت و دینى بذمّه دارد که مالش باداء آن وافى نیست، امام علیه السّلام فرمود: وقفش‏ براى اداء دین او فروخته مى‏شود.
شرح: «مراد از مدبّر وقف شده، مدبّرى اسـت که مدّت معلومى براى خدمت گماشته‏اند، چنان که از خبر علىّ بن معبد که تحت رقم 5580 خواهد آمد استفاده مى‏شود. ولى بنظر میرسد که «مدبّر» تصحیف «مدین» باشد چنان که در تهذیب آمده اسـت و لفظ تصحیف شده و مفعول «وقف» حذف شده اسـت».
حدیث ششم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص239
5572-وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عُمَرَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمَذَانِیِّ قَالَ:‏ کَتَبْتُ إِلَیْهِ ع مَیِّتٌ أَوْصَى بِأَنْ یُجْرَى عَلَى رَجُلٍ مَا بَقِیَ مِنْ ثُلُثِهِ وَ لَمْ یَأْمُرْ بِإِنْفَاذِ ثُلُثِهِ‏ (20) هَلْ لِلْوَصِیِّ أَنْ یُوقِفَ ثُلُثَ الْمَیِّتِ بِسَبَبِ الْإِجْرَاءِ (21)- فَکَتَبَ ع یُنْفِذُ ثُلُثَهُ وَ لَا یُوقِفُ‏ .(22)
5572- و محمّد بن احمد، از عمر بن علىّ بن عمر، از ابراهیم بن محمّد همدانى روایت کرده اسـت که گفت: به آن امام علیه السّلام نوشتم: میّتى وصیّت کرده که براى تأمین معیشت مردى تا هر زمان که زنده باشد از مورد ثلثش به او انفاق کنند.
و در باره انفاذ ثلثش توصیه‏اى نکرده اسـت، در این صورت آیا وصىّ حقّ دارد که ثلث میّت را براى انفاق از درآمدش بر آن مرد، وقف نماید یا نمى‏تواند؟ امام علیه السّلام نوشت: ثلث میّت انفاذ میگردد، و وقف نخواهد شد.
شرح: «در باره انفاذ ثلثش توصیه نکرده یعنى وصیّت نکرده اسـت که ثلث مرا بپردازید بفلان مورد، و چون چنین وصیّت نکرده تا مادامى که آن مرد موصى له حیات دارد از درآمد آن باو پرداخته مى‏شود و چون از دنیا رفت به ورثه مرده باز میگردد، وصىّ حقّ ندارد بدون اذن ورثه آن را وقف کند».
حدیث هفتم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص239
5573- وَ رَوَى صَفْوَانُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ:‏ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُوقِفُ الضَّیْعَةَ ثُمَّ یَبْدُو لَهُ أَنْ یُحْدِثَ فِی ذَلِکَ شَیْئاً فَقَالَ إِنْ کَانَ أَوْقَفَهَا لِوُلْدٍ أَوْ لِغَیْرِهِمْ‏ (23) ثُمَّ جَعَلَ لَهَا قَیِّماً لَمْ یَکُنْ لَهُ أَنْ یَرْجِعَ وَ إِنْ کَانُوا صِغَاراً وَ قَدْ شَرَطَ وَلَایَتَهَا لَهُمْ حَتَّى یَبْلُغُوا فَیَحُوزُهَا لَهُمْ‏ (24) لَمْ یَکُنْ لَهُ أَنْ یَرْجِعَ فِیهَا وَ إِنْ کَانُوا کِبَاراً وَ لَمْ یُسَلِّمْهَا إِلَیْهِم‏ وَ لَمْ یُخَاصِمُوا حَتَّى یَحُوزَهَا عَنْهُ فَلَهُ أَنْ یَرْجِعَ فِیهَا (25) لِأَنَّهُمْ لَا یَحُوزُونَهَا عَنْهُ وَ قَدْ بَلَغُوا
5573- و صفوان بن یحیى، از امام ابو الحسن موسى علیه السّلام روایت کرده اسـت، که گفت: از آن امام در باره مردى سؤال کردم که ملکى را وقف میکند، سپس بنظرش میرسد که در آن وقف تغییرى بدهد، امام فرمود: اگر آن ملک را براى‏ اولادش یا براى دیگرى وقف کرده و پس از آن متولّى براى آن قرار داده باشد، حقّ ندارد که از وقفیّت آن رجوع کند، و اگر موقوف علیهم صغار باشند، و واقف تولیت آن ملک را براى ایشان شرط کرده باشد، و خودش تا زمان بلوغ صغار از طرف ایشان آن را حیازت کند، حقّ ندارد که رجوع نماید [و اگر موقوف علیهم همه کبیر باشند، و او موقوفه را به ایشان تسلیم نکرده باشد، و ایشان براى حیازت آن بمرافعه با او برنخاسته باشند حقّ دارد که رجوع کند] زیرا ایشان با اینکه بالغ بوده‏اند آن ملک را از او حیازت نکرده‏اند.
شرح: «خبر دلالت دارد به اینکه تا موقوفه بتصرّف موقوف علیه داده نشود حقّ رجوع هست و پس از حیازت موقوف علیهم فی الجمله وقف ثابت و حقّ رجوع نیست».

پی‌نوشت‌ها:

( 1)- الفقیه 4- 237- 5567.
( 2)- فی نسخة- الوقوف و ما روی فیها( هامش المخطوط).
( 3)- لعل مراد السائل أن أحادیث الوقف مختلفة فما الوجه فیها. و الجواب- أن الوقف یتبع شرط الواقف و ما یعلم من قصده و ما یفهم من عرفه فلذلک اختلفت الأحکام و الأحادیث، فیظهر من ذلک وجه الجمع بینها فتدبر." منه قده". [شاید منظور پرسشگر این باشد که احادیث وقف فراوان هستند، علت آن چیست؟ جواب: وقف وابسته به شرایط وقف‌کننده اسـت و به آنچه که قصد آن دارد وبه آنچه که از عُرف او شناخته می‌شود و به این دلیل احکام و احادیث متفاوتی روایت شده؛ لذا به نظر می‌رسد بهتر اسـت بین این احادیث جمع حاصل شود؛ "پس نیک درنگ کن".]
( 4)- الکافی 7- 37- 34.
( 5)- یأتی فی الحدیث 2 من الباب 7، و فی الحدیث 4 من الباب 10 من هذه الأبواب.
( 6)- تقدم فی الباب 1 من هذه الأبواب.
( 7)- تقدم فی الباب 66 من أبواب أحکام المساجد.
( 8)- الباب 3 فیه 4 أحادیث.
( 9). الظاهر أنّه أبو الحسین بن هلال الثقة، کان من أصحاب أبى الحسن الثالث( ع).
( 10). محمول على ما إذا کانت الازالة قبل الاقباض و تمامیة الوقف اذ حینئذ لم یلزم و یجوز التصرّف بالملکیة( مراد) و قال المولى المجلسیّ: یمکن أن یکون التغییر للتقیة لما أدخله( ع) فی الموقوف علیهم، أو لعدم القبض، أو لعدم شرط من شروط الوقف، و الأول أظهر.
[به نظر می رسد؛ ازاله‌ی وقف قبل از قبص و ابرام وقف اسـت چرا که در این حالت بر او الزامی نیست و می‌تواند به واسطه‌ی مالکیت آن مال، در آن تصرف کند. مولی مجلسی فرمود: ممکن اسـت تغییر حکم به سبب تقیه باشد؛ زیرا آن را در موضوع کسانی وارد کرد که مال برایشان موقوف شده اسـت یا به سبب اینکه قبض صورت نگرفته اسـت یا به دلیل عدم وجود یکی از شرایط وقف. البته نظر اول به نظر برتر اسـت.]
( 11). أی قلت لابى جعفر الثانی( ع) کما هو فی الکافی ج 7 ص 36.
( 12). أی یکون مؤبدا أو موقتا بوقت معلوم فیکون حبسا( م ت)،« فهو واجب على الورثة» أى یجب انفاذه الى ذلک الوقت، و ینبغی تقییده بما إذا خرج ما یصل الى الموقوف علیه بعد-- موت الواقف عن ثلثه لان مثله یرجع الى الوصیة، یدل علیه روایة خالد بن نافع فی الباب الآتی( مراد) و قال الشیخ: معنى الوقت المعلوم ذکر الموقوف علیه دون الأجل و قال: کان هذا تعارفا بینهم فان الوقف متى لم یکن مؤبدا لم یکن صحیحا.
[یعنی ابدی یا موقت باشد با مدت محدود که در این جهت، حبس اسـت، «این بر وارثان واجب اسـت» یعنی تا آن زمان اجرای آن لازم اسـت. و لازم اسـت مقید شود که اگر این زمان به مرگ واقف برسد باید ثلث آن خارج شود. زیرا وابسته به وصیت اسـت... و شیخ گفت: منظور از زمان معلوم به زبان آوردن موقوف علیه اسـت بدون تعیین زمان. و فرمود: این امر بین آنان معروف بود؛ زیرا اگر وقف ابدی نباشد، صحیح نیست.]
( 13). فی الکافی و التهذیب« جهل مجهول و هو باطل مردود».
( 14). ان کان مراد الراوی التفسیر فترکه لمصلحة تکون کثیرا ما فی المکاتیب، و ان کان مراده السؤال عن صحة الخبر فالجواب ظاهر.
[اگر منظور راوی تفسیر اسـت، آن به جهت مصلحتی که غالباً در مکتب‌خانه‌ها موجود اسـت ـ ترک گفته اسـت و اگر منظور او سؤال در مورد صحت روایت اسـت جواب آن آشکار اسـت.]
(15) - وسائل، ص 307 به نقل از تهذیب، ج 2، ص 371 و استبصار، ج 4، ص 99 و فروع کافی، ج 2، ص 244 و فقیه، ج 2، ص 289.
( 16). زاد فی الکافی و التهذیب« یعنى أبا الحسن علیه السلام».
( 17). اعلم أن المقطوع به فی کلام الاصحاب اشتراط اخراج نفسه فی صحة الوقف، فلو وقف على نفسه بطل، و کذا لو شرط لاداء دیونه أو الادرار على نفسه الا أن یوقف على قبیل فصار منهم کالفقراء، فالمشهور حینئذ جواز الاخذ منه، و منع ابن إدریس منه مطلقا، و هذا الخبر یدلّ على الحکم فی الجملة و ان احتمل أن یکون عدم النفوذ لعدم الاقباض لان الاکل منها یدلّ علیه.( المرآة).
( 18). یدل على أنّه إذا خاف أن لا یصرف الوقف فی مصرفه فالتصدق بالمال أفضل.( م ت).
[دلیل بر این اسـت که اگر بیم آن داشته باشد مال موقوفه را در جهت صحیح استفاده نگردد، بهتر اسـت آن را صدقه دهد.]
( 19). قوله« مدبر وقف» بالمجهول مجاز على حبس خدمته مدة معینة کما یجیى‏ء فی مکاتبة علیّ بن معبد.( مراد).
[عبارت «مدبر وقف» که با صیغه‌ی مجهول آمده اسـت، مجاز اسـت از محدود شدن خدمت او در مدتی معین، همانطوری که در مکاتبه‌ی علی بن معبد خواهد آمد.
( 20). قوله« ما بقى» أی الرجل حیا. و« من ثلثه» أی ینفذ من الثلث ما دام الثلث باقیا، فان مات قبل التمام کان الباقی للورثة.« و لم یأمر بانفاذ ثلثه» أی لم یوص بأن یعطى الثلث أو لم یوص بأن یجرى علیه الثلث فانه لو أوصى کذلک کان الباقی لورثته.( م ت).
[عبارت «مابقی» یعنی تا زمانی که زنده اسـت و «من ثلثه» یعنی تا زمانی که زنده اسـت در مورد ثلث اجرا می‌شود، پس اگر قبل از تمام شدن آن درگذشت بقیه برای وارثان باقی می‌ماند. و او دستور به تمام شدن همه‌ی ثلث نداده اسـت یعنی وصیت نکرده اسـت که ثلث بخشیده شود ویا وصیت نکرده اسـت که درمورد ثلث اجرا شود، زیرا اگر چنین وصیت می کرد، باقی مانده آن برای وارثانِ او بود.]
( 21). أی یجعله وقفا بسبب الاجراء أی حتّى یجرى علیه من حاصله. [یعنی به سبب اجرا آن را وقف می کند ، یعنی تا وقتی که از سود آن کسب کند]
( 22). لانه ضرر على الورثة و لم یوص المیت بأن یوقف. و قال بعض الشراح: لعل المراد أن المیت أوصى بالاجراء على الموصى له من الثلث و لم یأمر باعطاء الثلث و الاجراء یشمل الایقاف فهل یجوز حینئذ ایقاف الثلث؟ فکتب علیه السّلام بالاعطاء و نهاه عن الایقاف و اللّه أعلم.[ زیرا بر وارثان ضرر وارد می شود و میت بر وقف کردن آن وصیت نکرده اسـت. برخی شارحان گفته اند: شاید منظور این اسـت که میت وصیت کرده اسـت که یک سوم مال ِ وصیت شده اجرا شود و امر به پرداخت ثلث نکرده اسـت و اجرا متضمن وقف کردن اسـت. پس آیا جایز اسـت ثلث را وقف کند؟ امام (ع) نوشتند: اعطائ و بخشش شود واز وقف نمودن نهی کردند. والله اعلم
( 23). فی الکافی و التهذیب« أوقفها لولده و لغیرهم».
( 24).« ولایتها لهم» أی شرط ولایة الضیعة لاجل الصغار بأن یکون تصرفه فیها من جانب الصغار( مراد) و قال العلّامة المجلسیّ: اختلف الاصحاب فی أنّه هل یشترط نیة القبض من الولى أم یکفى کونه فی یده، و الأشهر الثانی، و الخبر ظاهرا یدلّ على الأول الا أن یقرأ--« شرط» على بناء المجهول أی شرط اللّه و شرع ولایته، ثمّ اعلم أنّه لا خلاف فی الاکتفاء بقبض الأب و الجد له مع النیة، و فی الوصى خلاف. و فی بعض النسخ« حتى یجوزوها» من التجویز أی یجبره الاولاد على القبض و لم یسلمها الیهم بالاختیار و لا ولایة له علیهم حتّى یکفى قبضه عنهم فله الرجوع.
( 25). ما بین القوسین لیس فی بعض النسخ و هو موجود فی الکافی و التهذیب.

منابع و مآخذ:
1- نقی زاده، حسن، فقه الحدیث ( راهکار ها و نمونه ها)
2- معارف، مجید : تاریخ حدیث
3- محمد بن علی، ابن بابویه:من لایحضره الفقیه، ترجمه:علی اکبر غفاری، محمد جواد غفاری، صدر بلاغی
4- محمد بن حسن، شیخ حر عا

کلماتی برای این موضوع

درآمدی بر فقه‌الحدیث پیرامون موضوع وقف


ادامه مطلب ...

آنچه که در برنامه گفتگوی ویژه خبری با موضوع سلامت روان گذشت + فیلم

[ad_1]

به گزارش میگنا مدیرکل سلامت اجتماعی روان و اعتیاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: تا پایان امسال حدود 1000 تخت روانپزشکی که بیشتر آن ها در بیمارستان های عمومی هستند از طریق تغییر کاربری اضافه می شود.

به نقل از صدا و سیما، احمد حاجبی با اشاره به اینکه کمبود تخت های روانپزشکی یکی از مشکلات ما در حوزه سلامت روان است، افزود: تا اوایل سال 94 حدود 8 هزار تخت روانپزشکی در کشور وجود داشت.


وی ادامه داد: وزارت بهداشت در این زمینه اقدام کرد و سعی کرد تعداد این تخت ها را افزایش دهد.

 

حاجبی گفت: بر اساس آخرین آمارهای وزارت بهداشت در سال  91 ؛  23 و شش دهم درصد جمعیت 15 تا 64 سال یعنی حدود 12 و نیم میلیون نفر مبتلاً به نوعی از اختلال روانپزشکی بوده اند و نیاز به درمان دارند.

 

وی افزود: بر اساس بررسی ها در سال 91 از این تعداد حدود 65 درصد آن ها هیچ خدمتی نگرفته بودند و بقیه هم که خدماتی را دریافت کرده بودند 54 درصد آن ها از حداقل استانداردها برخوردار بود.

 

مدیرکل سلامت اجتماعی روان و اعتیاد وزارت بهداشت با بیان اینکه در حدود سه دهه گذشته 70 درصد جمعیت در  روستاها و 30 درصد در شهرها بود اما اکنون بر عکس شده است، گفت: آمارها نشان می دهد که اکثر مهاجران ، در حاشیه شهر متوقف و به آسیب های اجتماعی زیادی دچار می شوند به همین علت وزارت بهداشت سعی کرد به آنها خدمات دهد و به حدود 11 میلیون نفر از حاشیه نشینان خدمات ارائه کرد.

 

بیش از ۸۰۰ روان‌شناس را وارد نظام سلامت کرده‌ایم
حاجبی مدیر کل سلامت اجتماعی، روان و اعتیاد وزارت بهداشت نیز در بخش دیگری از اظهاراتش با اعلام اینکه تا کنون بیش از ۸۰۰ روان‌شناس را وارد نظام سلامت کرده‌ایم، بیان داشت: این روان‌شناسان عمدتا از مناطق حاشیه نشین کار خود را شروع کردند و وظیفه آن‌ها نیز در وهله اول مسئله پیشگیری اولیه است.
وی با بیان اینکه ۷ خدمتی که در حوزه سلامت روان در کتاب ارزش‌های نسبی از آن‌ها نام برده شده استاندارد‌های لازم را برای حمایت از سوی سازمان‌های بیمه‌ای دارند، عنوان کرد: اگر این خدمات در بخش خصوصی انجام شود شامل خدمات دریافتی نخواهد شد.

حاجبی با اشاره به اینکه هفت خدمت وارد کتاب ارزش های نسبی شده است، افزود: بیمه بنگاه اقتصادی است بنابراین باید هزینه اثربخشی و هزینه فایده و استاندارد های خدمتی مشخص باشد.

 

وی گفت: 63 درصد افرادی که در طول یکسال خدمت نگرفته بودند علت را کم پولی و یا نبود خدمات بیان نکردند بلکه گفتند فکر می کردیم بیماری ما خود به خود بهبود می یابد و این نشان دهنده کمی آگاهی آنان در این زمینه است.

 در بخش سواد سلامت روان ضعیف هستیم
حاجبی با تاکید بر اینکه در بخش سلامت روان ضعیف عمل می‌کنیم تاکید کرد: صداوسیما، رسانه‌ها، وزارت بهداشت، وزارت آموزش‌وپرورش و همه دستگاه‌هایی که به نوعی با جمعیت عمومی در ارتباط هستند باید روی بحث توانمند سازی و افزایش آگاهی مردم در این حوزه کار کنند. مدیر کل سلامت اجتماعی، روان و اعتیاد وزارت بهداشت با بیان اینکه تنها بحث مشاوره مطرح نیست گفت: بیمار روانی شدید در طول سال تنها ۵۶ روز می‌تواند از بیمه جهت بستری در بیمارستان‌های روانپزشکی، استفاده کند.

مدیرکل سلامت اجتماعی روان و اعتیاد وزارت بهداشت افزود: در زمینه سواد سلامت روان بسیار ضعف هستیم و باید روی توانمندسازی و افزایش آگاهی مردم و سواد سلامت مردم کار کنیم.

 

 وی گفت: مشکل عمده ای که در ارتباط با بیماران روانی شدید مزمن داریم این است که در بیمارستان های روانپزشکی، بیماران روانی شدید در طول سال فقط می توانند از 56 روز بیمه استفاده کنند و مجبور می شویم بیماران را ترخیص کنیم زیرا بیشتر آن ها توانایی پرداخت هزینه ها را ندارند.
در ادامه مهدی میر محمد صادقی مدیر کل دفتر مشاوره و امور روان‌شناختی بهزیستی نیز با اشاره به اینکه حوزه خدمات وان‌شناسی، مشاوره و مددکاری اجتماعی عمدتا در سازمان بهزیستی متمرکز هستند، گفت: مذاکراتی در رابطه هزینه‌های روان‌شناسی و مشاوره با بیمه‌ها داشتیم که آن‌ها عنوان کردند قادر به پرداخت این حق بیمه‌ها نیستند.
وی با تاکید بر اینکه دولت باید برای این مسئله بودجه مد نظر قرار دهد، ادامه داد: زمانی که یک سرماخوردگی اتفاق می‌افتد می‌توانیم از خدمات بیمه استفاده کنیم و این در حالی ست که وقتی یک فرد طلاق می‌گیرد و یا از نزدیکان خود آسیب می‌بیند نمی‌توانیم به او خدمات ارائه کنیم.

مدیرکل دفتر مشاوره و امور روانشناسی سازمان بهزیستی افزود: در سازمان بهزیستی کشور حدود 800 مرکز مشاوره داریم که بخش خصوصی هستند و 300 مرکز مشاوره تخصصی وجود دارد.

 

میرمحمد صادقی با بیان اینکه بیمه خدمات روانپزشکی مهم است و باید به آن توجه شود، افزود: با توجه به گران بودن قیمت خدمات روانپزشکی همه جامعه نمی توانند از آن استفاده کنند.

 

وی اضافه کرد: سازمان بهزیستی یارانه ای را برای خدمات مشاوره روانپزشکی قرار داده است و برای کسانی که توان پرداخت مشاوره در بخش خصوصی را ندارند یاری برگ می دهد که در برخی موارد تا صد در صد مبلغ  مشاوره را پرداخت می کند.

 

میرمحمد صادقی افزود: ظرفیت این  سازمان در این زمینه محدود است.

 

وی با اشاره به اینکه خط 1480 مشاوره تلفنی سازمان بهزیستی هست، گفت: پارسال یک میلیون و 200 هزار نفر با این خط تماس گرفتند و به حدود 800 هزار نفر از این افراد مشاوره رایگان دادیم.

 

مدیرکل دفتر مشاوره و امور روان شناسی بهزیستی افزود:  مشاوران ما فوق لیسانس و بالای آن هستند و هزینه تماس رایگان است.

 

میرمحمد صادقی گفت:  حوزه خدمات روانپزشکی و مشاوره و مددکاری اجتماعی بیشتر در سازمان بهزیستی متمرکز هستند.

 

وی افزود: بر اساس مذاکراتی که با بیمه ها داریم، آن ها اعلام می کنند نمی توانیم هزینه ها را پرداخت کنیم.

 

میرمحمد صادقی گفت: سازمان بهزیستی علاوه بر تحویل گرفتن بیماران روانی مزمن از وزارت بهداشت ، با مجوز مجلس شورای  اسلامی مجوز کلینیک های  خصوصی مشاروه روانشناسی را صادر می کند.

 

وی ادامه داد: 1800 مرکز مشاوره در 9 تخصص مختلف از جمله ازدواج و خانواده، کودک و نوجوان ، موضوعات جنسی ، آموزش های سلامت روان وجود دارد.

 

میر محمدصادقی گفت: پیشگیری و ارتقای سلامت روان بسیار مهم است.
مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ایران هم در ارتباط تلفنی با این برنامه گفت: معمولاً خدمتی که قرار است تحت پوشش نظام بیمه ای قرار گیرد با توجه به بار بیماری ناشی از این خدمت ، باید چرایی آن روشن ، محاسبه و اعلام شود.

 

محمد جواد کبیر افزود: بسیاری از خدمات روانپزشکی تحت پوشش بیمه پایه هستند اما اینکه در ارتباط با خدمات مشاوره و گروه های مشاوره بخواهند خدماتی را ارائه کنند باید مستند و قابل دفاع باشد.

 

وی اضافه کرد: در بسته خدمات سلامت روان باید دقیقاً مشخص کنیم چه خدمتی را برای چه گروه هدفی و با چه شواهدی می خواهیم انجام دهیم و بیمه باید از آن آگاه باشد.

 

کبیر ادامه داد: از این  جهت لازم است وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دقیقا بسته خدمات سلامت روان را به عنوان حوزه تولیتی کاملاً مشخص کند تا بیمه بتواند بر اساس بسته پایه سلامت، بسته پایه بیمه را از آن استخراج کند.

 

وی با اشاره به اینکه هنوز مکاتبه رسمی  از طرف وزارت بهداشت در این زمینه دریافت نکردیم، گفت: باید روشی در تجمیع منابع داشته باشیم که حداکثر استفاده را از منابع ببریم و باید با حداقل منابع حداکثر اثربخشی و کارآیی را دشته باشیم.

مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ایران تاکید کرد: سلامت روان از اولویت بسیار بالایی برخوردار است و باید به آن توجه شود.

 

کبیر گفت: حدود 300 تا 400 میلیارد تومان از سازمان بهزیستی  طلب داریم زیرا حق بیمه ها را پرداخت نکردند.

 

وی با اشاره به اینکه برای ورود یک خدمت در بسته خدمات پایه شرایطی داریم که باید رعایت شود افزود: یکی از انحرافاتی که در طرح تحول سلامت انجام شده این است که 300 خدمت جدید و 300 قلم دارویی بدون راهنمایی بالینی وارد شده است و بیمه ها بر اساس قانون برنامه پنجم توسعه حق نداشتند آن ها را تحت پوشش قرار دهند.

 

کبیر گفت: وزارت بهداشت باید تامین منابع را انجام دهد
مهدی تهرانی دوست عضو هیئت علمی روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی هم درارتباط تلفنی با این برنامه گفت: خدمات سلامت روان نیازمند بیمه است که باید پایه گذاری مناسب انجام شود و راهنماهای بالینی مشخص در این زمینه وجود داشته باشد.

وی افزود: در زمینه اقامت بیماران هم مشکل جدی از سال های قبل تا کنون وجود دارد.

تهرانی دوست با اشاره به اینکه مرز میان بیماران روانی مزمن و حاد مشخص نیست، گفت: بیمارستان های روانپزشکی و استقرار اورژانش های روانپزشکی برای بیماران حاد کمک مهمی است .

وی ادامه داد: مراقبت های پس از ترخیص هم مهم است اما هنوز مراقبت های قابل توجهی در این زمینه نداریم.

تهرانی دوست با بیان اینکه یکپارچگی در خدمات سلامت روان وجود ندارد افزود: بخشی از این خدمات توسط سازمان بهزیستی، بخشی توسط وزارت بهداشت و بخشی توسط مراکز مشاوره ای ارائه می شود.

خانم صادق فر خواهر دو بیمار اعصاب و روان هم در ارتباط تلفنی با این برنامه گفت: انگ زدایی از بیماران روان و اصلاح باورهای غلط  لازم است.

وی  با اشاره به مشکلات نگهداری بیماران روانی افزود: نبود اورژانس روانپزشکی، کمبود داروها و هزینه های گزاف از جمله مشکلاتی است که باید برای آن چاره اندیشی شود.

 نظر شما چیست؟


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

پارسی نیوزپایگاه بزرگ و پیشرفته خبری خبرگزاری ایسنا از آن ظهری که سرباز ١٩ ساله مریوانی در سایت موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیانپخش خبرگزاری فارس صفحه اصلی قدیری ابیانه در تجمع بزرگ دی در قائم‌شهر فتنه کودتا علیه آرای ملت بود رئیس‌جمهور مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …شهر مشهد با بحران هویتی رو به رو است این بحران تنها ناشی از تحولات اجتماعی و اقتصادی اخبار دیجیتال ایران رادیوشبکه رادیویی تهران به مناسبت ماه مهمانی خدا ویژه برنامه دعوت را از ساعت تا تقدیم سایت خبری تحلیلی تابناکاخبار ایران و جهاندر صورتی که ترکمن ها چنین اقدامی را انجام دهد وزارت نفت حق ندارد تحت هیچ شرایطی با این مصاحبه بالینی تشخیصی در روان شناسیمصاحبه را می‌توان یک تعامل دو نفره دانست که هدفی غیر از گفتگوی معمولی را دنبال می‌کند تماس با ما نسل بیدار با سلام و قبولی طاعات شما در این ایام با برکت اینکه پخش مستقیم دیگه تصویری این کتاب در اواخر توضیحات تیترمطلب ویرایش شده است در روز سه شنبه دی عنوانیازده هزار امضای پارسی نیوز پایگاه بزرگ و پیشرفته خبری «خبرگزاری ایسنا» از آن ظهری که سرباز ١٩ ساله مریوانی در پادگان سایت موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان پخش زنده خبرگزاری فارس صفحه اصلی قدیری ابیانه در تجمع بزرگ دی در قائم‌شهر فتنه کودتا علیه آرای ملت بود رئیس‌جمهور تمام مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک زندگی اخبار روز، اخبار ورزشی، سبک زندگی، چهره ها، گردشگری، آشپزی، سلامت، دکوراسیون، فرهنگ و هنر اخبار دیجیتال ایران رادیو شبکه رادیویی تهران به مناسبت ماه مهمانی خدا ویژه برنامه دعوت را از ساعت تا تقدیم مصاحبه بالینی تشخیصی در روان شناسی مصاحبه را می‌توان یک تعامل دو نفره دانست که هدفی غیر از گفتگوی معمولی را دنبال می‌کند سایت خبری تحلیلی تابناکاخبار ایران و جهان تصاویر با شما سخن می گویند؛ تصاویری بی روتوش با سخنانی بی روتوش‌تر؛ می‌خواهیم با بخش خبری تماس با ما نسل بیدار با سلام و قبولی طاعات شما در این ایام با برکت اینکه پخش مستقیم دیگه تصویری این کتاب در اواخر دانلود فایل فلش فارسی رویدادهایی که برای ما و شما مساله هستند طبیعتا بیشتر از سبزوار و هر آنچه به اقشار مختلف این


ادامه مطلب ...

واکنش وزیر بهداشت به موضوع گورخواب‌ها

[ad_1]
وزیر بهداشت، گفت: متأسفانه در بحث گورخواب‌ها عده‌ای گفتند اینها معتاد متجاهر هستند اما بنده می‌گویم از کجا معلوم به خاطر سوءتدبیر ما به این روز نیفتاده‌اند، واقعاً یک حکومت نمی‌تواند این افراد را سامان دهد که هر وزارتخانه تقصیر را به گردن دیگری می‌اندازد؟
[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

الف وزیر سابق بهداشت وزیر فعلی روزی ١٠٠ میلیون …وزیر سابق بهداشت وزیر فعلی روزی ١٠٠ میلیون درآمد دارد وزارت بهداشت واکنش نشان دادالف واکنش وزارت خارجه به ادعای بی اساس وزیر خارجه …واکنش وزارت خارجه به ادعای بی اساس وزیر خارجه اماراتواکنش وزیر کشور به لغو سخنرانی مطهری در مشهد نامه به …واکنشوزیرکشوربهوزیر کشور در دستوری به معاون سیاسی وزارت کشور خواستار تشکیل هیاتی به منظور بررسی علت واکنش لاریجانی به تصویب تحریم‌های جدیدآمریکا در ……به صراحت هاشمی رفسنجانی را راس فتنه می دانم دو نفوذی مهم که در تیم مذاکرات بودند، در فراروتراژدی کریسمس با مرگ تن در آب های اوگاندا رقم خورد مورت آمریکایی چطور پایش به اهواز الف وزیر سابق بهداشت وزیر فعلی روزی ١٠٠ میلیون درآمد دارد سخنگوی وزارت بهداشت در پاسخ به اظهارنظر وزیر بهداشت دولت دهم درباره درآمد دکتر هاشمی واکنش الف واکنش وزارت خارجه به ادعای بی اساس وزیر خارجه امارات واکنش وزارت خارجه به ادعای بی اساس وزیر خارجه امارات واکنش وزیر کشور به لغو سخنرانی مطهری در مشهد نامه به رئیس واکنشوزیر وزیر کشور در دستوری به معاون سیاسی وزارت کشور خواستار تشکیل هیاتی به منظور بررسی علت لغو واکنش لاریجانی به تصویب تحریم‌های جدیدآمریکا در حال گفت‌وگو به صراحت هاشمی رفسنجانی را راس فتنه می دانم دو نفوذی مهم که در تیم مذاکرات بودند، در فرارو تراژدی کریسمس با مرگ تن در آب های اوگاندا رقم خورد مورت آمریکایی چطور پایش به اهواز باز شد؟


ادامه مطلب ...

انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد بررسی موضوع اهدای اسپرم در وزارت بهداشت

[ad_1]

به‌گزارش خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس؛ اشرف آل یاسین استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: در مورد اهدای تخمک، جنین و اجاره رحم در کشور قانون داریم و این اقدامات با تایید پزشکی قانونی، دادگاه و مشاوره روانپزشکی انجام می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت اسـت.

وی با اشاره به انجام 250 مورد ivf رایگان در کشور با توجه به ابلاغ دولت در سراسر کشور، افزود: 20 بخش نازایی تا پایان سال در کشور راه اندازی و 35 بخش دانشگاهی و دولتی در این زمینه تجهیز می‌شوند.
متخصص زنان و زایمان گفت: در حال حاضر هیچ اعزامی به خارج کشور برای درمان نازایی نداریم چراکه کشور پیشرفته در درمان نازایی هستیم.

رئیس پانزدهمین کنگره زنان و مامایی ایران گفت: انجام ivf رایگان با توجه به وضعیت مالی بیمار اولویت بندی می شود.

انتهای پیام/
 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


25 سپتامبر 2016 ... انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای ... انجام می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت است.انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم در وزارت بهداشت - خبرگزاری فارس.25 سپتامبر 2016 ... نخستين IVF براي درمان ناباروري در كشور رايگان شد ... با وجود اين اما ظاهراً وزارت بهداشت تدابير و تسهيلاتي را براي زوجهاي ... و در مواردي كه درمان ناباروري با هيچ يك از روشهاي رايج صورت نگيرد موضوع اجاره رحم، اهداي جنين و تخمك مطرح ميشود. ... انجام ميشود، البته شرايط اهداي اسپرم نيز در حال بررسي در وزارت بهداشت است.1 ا کتبر 2016 ... بهگزارش خبرنگار بهداشت و درمان زنجان؛ اشرف آل یاسین استاد دانشگاه علوم ... انجام می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت است. ... انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم ...25 سپتامبر 2016 ... یکشنبه، ۴ مهر ۱۳۹۵. انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم در وزارت بهداشت. انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور ...انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم در وزارت بهداشت. >> استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: در حال حاضر هیچ اعزامی به خارج ...25 سپتامبر 2016 ... انجام IVFبرای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم. ... می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت است. وی با اشاره به انجام 250 مورد ivf رایگان در کشور با توجه به ابلاغ دولت در سراسر ...انجام ivf برای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم در وزارت ... انجام می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت است.25 سپتامبر 2016 ... انجام IVFبرای درمان ناباروری در کشور رایگان شد/ بررسی موضوع اهدای اسپرم ... انجام می شود، البته شرایط اهدای اسپرم نیز در حال بررسی در وزارت بهداشت است. ... رئیس پانزدهمین کنگره زنان و مامایی ایران گفت: انجام ivf رایگان با توجه به ...یکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵. صفحه اصلی · تیتر خوان سر تیتر خبر های روز ایران و جهان · نت خط · تیتر خوان · آخرین اخبار · پربیننده · ورزشی · سیاسی · اقتصادی · پزشکی ...


کلماتی برای این موضوع

سلول بنیادی پزشکان ایرانمدیرعامل شرکت فناوری بن‌یاخته‌های رویان گفت در کشور ما نزدیک به ۳۰ پیوند با استفاده پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار …پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی مقالات پزشکی و بهداشتی،توصیه های پزشکی ، بهداشت …اخبار پزشکی مقالات پزشکی شناخت بیماری ها علائم بیماری ها درمان بیماری ها بیماری


ادامه مطلب ...

نگرشی بر موضوع و محتوای کتاب در باب اوقاف صفوی

[ad_1]

چکیده:

بی شک یکی از ادوار مهم و مؤثر در تمدن ایران اسلامی، به ویژه رشد و توسعه تشیع امامیه در ایران عصر صفویه اسـت. اهتمام و اعتنا به موقوفات در این زمان بسیار قابل توجه اسـت و این موضوع در ابعاد مختلف، به ویژه امور مذهبی، فرهنگی و اجتماعی محسوس و چشمگیر اسـت. کتاب در باب اوقاف صفوی با ارائه مقالات متعدد بر آن بوده که گستردگی وقف را در این دوران متذکر شود؛ از این رو در مقالات دوازده گانه خود به توضیح موضوع پرداخته، در این زمینه، با استناد به منابع و متون تاریخی و اسناد به نتایجی دست یافته اسـت. مقاله حاضر به تبیین و توضیح مطالب و محتوای اثر مذکور پرداخته اسـت.
در شماره پیشین، پس از مقدمه ای در توضیح اثر، به معرفی سه مقاله از آن پرداختیم و هم اکنون ادامه مباحث ارائه می گردد.

کلید واژه ها:

وقف، موقوفات، آثار وقف، جایگاه وقف، عصر صفوی
مقاله چهارم تحت عنوان: «شیوه اداره مدارس براساس وقف نامه ها در دوره صفوی» تألیف شده اسـت.(2) در این باره در ابتدای مقاله آمده اسـت:
در خصوص شیوه اداره مدارس در منابع دوره صفوی کمتر ذکری به میان آمده اسـت و حتّی کتاب فرائد القوائد در احوال مدارس و مساجد، که از عنوان انتظار می رود حاوی اطلاعات مفیدی در این مورد باشد، هیچ گونه اطلاع ارزشمندی در اختیار قرار نمی دهد. اگر اسناد وقف نامه ها نبودند، تنها منبع قابل اعتنا در این مورد، سفرنامه ها بود که مختصر اطلاعاتی در این باره ارائه کرده اند.
به هر حال وقف نامه های مدارس اگر چه به منظور دیگری تنظیم شده اند، امّا تنها منبع معتبری هستند که در حین بیان شیوه مصرف درآمد موقوفه و بیان شرایط وقف، گاه مواردی از نحوه اداره مدارس، شیوه جذب طلّاب، شرایط تحصیل و غیره نیز بیان کرده اند که این موارد می تواند ما را در شناسایی شیوه اداره مدارس رهنمون سازد.
از میان 136 وقف نامه موجود از دوره صفویه که در بایگانی های اداره کل اوقاف اصفهان، اداره کل اوقاف کرمان، اداره کل اوقاف مشهد و بایگانی اداره اوقاف آستان قدس رضوی نگهداری می شود، آنچه به مدارس تعلّق داشته در این پژوهش مورد استناد قرار گرفته اسـت. همچنین از تعدادی از وقف نامه های مدارس که پیش از این توسط محقّقان به زیور طبع آراسته شده، با ذکر محل چاپ آنها، بهره گرفته شده اسـت. به طور کلّی، دو رکن اصلی هر مدرسه، آموزش دهنده و آموزش گیرنده اسـت. در اینجا سعی شده اسـت تا براساس اطلاعات به دست آمده از وقف نامه ها، شرایط و جایگاه هر یک از آنان در مدرسه روشن شود؛ و از آنجا که این دو گروه برای انجام فعالیت های خود نیازمند به کتاب و کتابخانه هستند، اطلاعاتی را که وقف نامه ها در باب کتابخانه های مدارس در اختیار گذاشته اند، بیان شده اسـت. همچنین در مورد شیوه اداره مدرسه و نیز تنظیم درآمدها و مخارج آن سخن گفته شده اسـت.(3)
از دیر مقالات کتاب در باب اوقاف صفوی، نوشته ای اسـت با عنوان «چهار وقف نامه از مدارس دوره صفوی» که این چهار مدرسه عبارتند از: مدرسه جده کوچک، مدرسه جده بزرگ، مدرسه کاسه گران (حکیمیه) و مدرسه نیم آورد.
مؤلف علاوه بر ذکر ویژگی های وقف نامه هر کدام از مدارس مذکور، به متن وقف نامه آنان نیز اشاره داشته اسـت و از جمله در برخی موارد دقیقاً رقبات و املاک وقف شده برای این نهادهای آموزشی را ذکر کرده اسـت. از جمله می توان مدرسه جده کوچک را مثال زد که دقیقاً دکاکین و اشتغالات آن زمان مغازه ها را نیز بیان کرده اسـت.
ضمن اینکه نوع مصارف عواید این موقوفات هم در برخی از متون وقف نامه ها ذکر شده اسـت، بسیاری از این اسناد وقفی به ویژه اسناد مربوط به نهادهای آموزشی مهر بزرگان، علما و دانشمندان زمان خود را دارد. چنان که امور وقفی مدارس نیز تحت نظارت آنان قرار داشته اسـت.(4)
تعامل نهاد روحانیت و نهاد وقف نیز از جمله مطالب مندرج در کتاب در باب اوقاف صفوی اسـت. نویسنده پس از اظهار مطالبی در این موضوع نتیجه گیری کرده و چنین آورده اسـت:
می توان چنین استدلال کرد که نهاد وقف و رشد موقوفات در دوره صفویه باعث تکوین و تحکیم جایگاه سیاسی و اجتماعی روحانیت شیعه در این دوره شد؛ چرا که هم استقلال مالی آنان را تقویت کرد و در واقع آنان را از نفوذ حاکمیت رهانید؛ و هم آنان با به دست گرفتن مشاغل سیاسی مهم مانند صدارت ـ که نظارت وسیعی بر اقشار مختلف روحانی و بالطبع بر مردم داشت ـ توانستند در جامعه جایگاه اجتماعی والایی کسب کنند و از این طریق نفوذ بیشتری را بر اداره موقوفات اعمال نمایند.
همچنین کثرت موقوفات به ویژه موقوفات مدارس، رفاهی برای مدرسان و طالبان علم فراهم کرد و آنان را تا حدّی از دغدغه های طلب معاش رهانید؛ و این امر علاوه بر آنکه باعث جذب بیشتر جوانان با استعداد به تحصیل علوم دینی شد، این امکان را فراهم کرد تا آنان با فراغ بال به مطالعه و علم آموزی بپردازند که در نهایت پیشرفت علوم مذهب شیعه و نیز گسترش طبقه روحانی را به دنبال داشت.
یکی از مسائل قابل توجهی که در این اثر بدان پرداخته شده و در حقیقت هفتمین مقاله مجموعه را تشکیل می دهد، موضوع «تشیع و وقف در عصر صفوی» اسـت که نمایانگر کارآیی وقف در گسترش مذهب تشیع و نیز آموزش های شیعی و نهادهای آموزشی آن در عهد صفویان اسـت.
نویسنده نیز با توجه به اهمیت وقف در تعمیم فرهنگ شیعی و کمبود تحقیقات در این زمینه مطالبی را آورده و در مقدمه مطالبی را ذکر کرده، می نویسد:
به طور کلی نهاد وقف و کارکردهای آن در جامعه از موضوعات مهمی اسـت که کمتر مورد توجه قرار گرفته اسـت. این نهاد با در دست داشتن امکانات مالی بسیار و نیز دارا بودن صبغه مذهبی جایگاه ویژه ای در جامعه داشته و می توانسته تأثیرات دیرپا بر جامعه بگذارد. از این روی بررسی و پژوهش در مورد این نهاد و کارکردهای آن می تواند پژوهشگران را به شناخت دقیق و جامع تر تاریخی فرهنگی و اجتماعی رهنمون سازد.(5)
بنا بر شواهد و قراین تاریخی، از یک سو عصر صفویان از دوره هایی اسـت که نهاد وقف در آن گسترش بسیار یافت و این گسترش خود بر سایر جنبه های اجتماع تأثیری مستقیم یا غیر مستقیم گذاشت؛ و از دیگر سوی در این عصر شاهد رسمیت یافتن تشیع و سپس گسترش و رواج چشمگیر آن هستیم. از این روی این سئوال مطرح می شود که نهاد وقف بر گسترش تشیع در ایران چه تأثیری داشته اسـت؟ و به دنبال این پرسش، فرضیه ارائه شده آن اسـت که گسترش موقوفات خاص شیعه، بر روند گسترش تشیع در ایران تأثیر داشته اسـت.
به هر حال پس از اینکه تشیع در ایران آیین رسمی شناخته شد، طبیعی بود که می بایست کوششی برای اشاعه آن صورت گیرد و البته این کار به انحاء مختلف انجام شد و در نهایت اکثریت جمعیت ایران به تشیع گرویدند. اگر بپذیریم که شاه اسماعیل دوم تلاشی برای بازگرداندن ایران به آیین تسنّن کرد، باید نقش تشیع غالب را در سقوط او در نظر بگیریم.(6)
شواهد نشان می دهد که کلیه پادشاهان صفوی در اشاعه آیین اثنی عشری کوشا بوده اند و یکی از راه های اشاعه، وقفیانی بود که جنبه های تبلیغاتی برای این آیین را داشت. یعنی موقوفاتی که برای انجام مراسم مذهبی، تعلیم و تربیت داعیه داران مذهب و سایر مؤسسات مذهبی وقف شده بودند.
کارکرد این موقوفات با سیاست دینی حکّام صفوی هماهنگ بود و خود آنان و عمّالشان احتمالاً با توجه به این سیاست ها مبادرت به این گونه موقوفات می کردند، اما می توان تصوّر کرد که برخی از واقفان که تنها برای کسب ثواب اقدام به وقف می کردند، از تأثیرات جانبی آن بی اطلاع بودند،(7) البته همه آنها مایل به اشاعه آیین تشیع بودند، ولی شاید از راهکارهای آن چندان اطلاع نداشتند و خود می دانستند که در روند گسترش تشیع در ایران چه گام های اساسی و مهمی برداشته اند. اگر چه تلویحاً و به عنوان یک آرزوی قلبی موقوفه خود را عاملی برای اشاعه اسلام می خواندند.(8)
البته مسأله ثبات سیاسی را نیز که در دوران صفویه پدید آمد نباید فراموش کرد . این ثبات طولانی مدّت زمینه ای مناسب برای توسعه و گسترش بسیاری از نهادهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایجاد کرد که بدون آن تصور گسترش وقف محال به نظر می رسد. در سایه امنیت و آسایش این دوره بود که اقتصاد رونق گرفت، تجارت فعّال شد و هنر و معماری شکوفا گشت و در نهایت در سایه همین آرامش بود که فرصتی برای امور فرهنگی و از جمله وقف اموال برای اشاعه آیین تشیع حاصل آمد که خود تقویتی عظیم از دولت صفوی بود.
این مدّعا با نگاهی به وقف نامه ها و تاریخ تراکم موقوفات به آسانی ثابت می شود. از لحاظ زمانی هر چه از دوره اولیه صفوی، که زمان کشورگشایی ها و معارضه با همسایگان خارجی و یاغیان داخلی اسـت، فاصله می گیریم، بر تعداد موقوفات افزوده می شود؛ و در نهایت تراکم عمده وقف را در سال های پس از 1000 ق که دوران تحکیم و تثبیت اسـت شاهد هستیم.
همچنین در تبیین این مطلب در مقاله مذکور دو جدول تنظیم شده که تقریباً از اوائل دوره صفوی تا پایان آن، تعداد وقف نامه های هر دهه را نشان می دهد؛ و در جدول دیگر نیز جدول مصارف کلی وقف را عرضه می کند.(9)
از جمله موارد قابل ذکر این مقاله تأثیر موقوفات بر گسترش تشیع در ایران اسـت که در آن به شیوه های شاهان و حاکمان آن دوره در این مسئله اشاره رفته اسـت. مؤلف معتقد اسـت صفویان سعی داشتند از راه های دیگری به جز زور حاکمیت خود را پابرجا بدارند. وی در این باره آورده اسـت:(10)
شاید شاهان صفوی با آگاهی و درایت از این مسأله، خود از پیشگامان جایگزینی شیوه های فرهنگی به جای اعمال زور بودند. حدّاقل می دانیم که آنان در وقف اموال خود برای امور فرهنگی ـ مذهبی نقش اوّل ایفا کردند. شاه عباس اول با سیاست بسیار هوشیارانه خود، که حتی انگشتری در دست خود را وقفی اعلام داشته بود،(11) خطوط فرهنگی ـ مذهبی کشور خود را به گونه ای روشن ترسیم کرد که نه تنها تا پایان این خاندان، که هنوز هم تأثیرات آن در جامعه به خوبی آشکار اسـت.
از وقف نامه های به دست آمده و گزارش هایی که در برخی کتب وجود دارد می توان چنین استنباط کرد که خاندان شاهی تلاشی معنی دار در وقف اموال جهت امور مذهب وجود داشته اسـت. قاضی احمد قمی ضمن بیان حوادث سال 969 ق که سال درگذشت شاهزاده مهین بانو ملقّب به شاهزاده سلطانم، دختر کوچک شاه اسماعیل اسـت، به ستایش رفتار پسندیده وی پرداخته و به موقوفات او برای «چهارده معصوم» نیز اشاره کرده اسـت.(12) عبارتی که گاه در میان موقوفات دیده می شود و شاه عباس به چنین وقفی معروف اسـت.
همچنین سید حسین استرآبادی در کتاب از شیخ صفی تا شاه صفی از موقوفات مادر شاه اسماعیل دوم گزارش داده اسـت.(13)
ادامه تحصیل، رسیدن به مقامات عالی اداری و مذهبی، وصلت با خاندان های برجسته، کسب اعتبار در جامعه، همه و همه در گرو پیروی از اعتقادات و باورهای مورد قبول جامعه بود که خط و خطوط آن نیز به روشنی از سوی حاکمان ترسیم شده بود. این بدان معنا نیست که جامعه در درون خود هیچ تنشی را شاهد نیست و با سیاستی که درصدد یک سویه کردن آن اسـت به مسیر دلخواه در حال حرکت اسـت، بلکه در همین دوره تنش های بسیاری را میان گرایش های فکری تشیع شاهدیم،(14) تنش هایی که گاه در پی آن افرادی از سوی مخالفان خود به کفر و الحاد متهم شده اند، امّا آنچه هست تنش ها، دیگر مانند دوره آغاز این حکومت میان اهل تسنّن و تشیع نیست، بلکه بیشتر در درون جامعه یکسان شده شیعی مذهب اسـت.
از این مسأله شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که تشیع به عنوان مذهب غالب توانسته اسـت در تمامی سطوح جامعه نفوذ کند. اینجا این سؤال مطرح اسـت که چگونه این نفوذ میسّر شده اسـت. احتمالاً اگر عوامل تبلیغات فرهنگی را نادیده بگیریم یا بخواهیم از کنار آن به سادگی گذر کنیم دچار اشتباه شویم. به نظر می رسد کارسازترین عامل، که حتّی برکارآیی شمشیر قزلباش شاه اسماعیل هم برتری داشت، همین عوامل فرهنگی اسـت. این عوامل فرهنگی در طی حکومت صفویان بطور مرتّب و مستمر با حمایت های خاندان شاهی و بزرگان دین و دولت در جامعه ایرانی تأثیرات خود را بر جای گذاشتند.(15)
موقوفات با کارکردهای فرهنگی ـ مذهبی خود یکی از کارسازترین راه های نفوذ فرهنگی را در جامعه فراهم ساختند. اگر به تنوّع موقوفات توجه کنیم تقریباً در همه جنبه های گوناگون اثری از وقف را شاهد هستیم. مساجد، مدارس، حمام ها، آب انبارها، کاروانسراها، شفاخانه ها، سقاخانه ها، مزارات، دارالایتام ها، نوانخانه ها و غیره، همه و همه از یک سو جنبه هایی از وقف را در خود جای داده اند و از دیگر سو با زندگی روزمره مردم سر و کار دارند. هر کسی به هر کجا که می رود و به هر سو که می نگرد نه تنها جنبه هایی از وقف و موقوفات را می بیند، بلکه آن را کاملاً احساس می کند، با آن خو می گیرد و سپس به آسانی جنبه های تبلیغی آن را بر خود می پذیرد.
جدولی نیز که بر اساس اسناد وقفی سه شهر اصفهان، کرمان و مشهد تنظیم شده اسـت میزان موقوفات برای هر یک از موارد فوق را نشان می دهد.(16)
موارد متفرقه ای که در اینجا مورد نظر اسـت عبارتند از: مورد وقف بر تعمیر حمّام، یکی در اصفهان و دیگری در اسناد آستان قدس. ساخت و نگهداری سقاخانه، دو مورد در اسناد اصفهان و یک مورد در اسناد آستان قدس. سه مورد وقف بر خانقاه، دو مورد وقف بر فقرا، یک مورد وقف برای آزاد کردن برده، که در زمره اسناد اصفهان اسـت.
سه مورد وقف بر دارالشفاء و بیماران که دو سند در آستان قدس و یک سند در اصفهان موجود اسـت؛ و مواردی مانند: وقف برای استنساخ کتب احادیث و تفاسیر، وقف برای کوک کردن ساعت حرم امام رضا (ع)، وقف برای ساخت رباط، کاروانسرا، بقعه، پل و همچنین وقف جهت شربت خانه حرم امام رضا (ع)، از موارد نادری اسـت که در این وقف نامه ها دیده شده اسـت.(17)
اما به طور کلّی با توجه به آمار نوع مصرف موقوفات این نتیجه به دست می آید که بیشترین موقوفات در جهت تبلیغات مذهبی قرار داشت. در مرحله اول وقف بر مزار امامان و امامزادگان (شصت مورد) بیشترین موقوفات را به خود اختصاص داده اسـت. وقف جهت روشنایی، فرش و مرمت بناهای مذهبی با 36 مورد پس از آن قرار دارد. وقف جهت مدارس (24 مورد) پس از آن مهم ترین نوع مصرف موقوفات اسـت. سپس وقف بر تعزیه داری و زوّار هر یک با 14 مورد وقف بر مساجد با 12 مورد، همگی در زمینه اهداف مذهبی ـ تبلیغی قرار دارند، به طوری که با دیگر موقوفات نه از نظر تعداد و نه از نظر ارزش موقوفه قابل قیاس نیستند.(18)
از دیگر مسائل مطرح شده در این مقاله یکی تأثیر نهاد آموزش دینی بر گسترش تشیع در ایران اسـت و دیگری نقش تشیع در گسترش و جهت دهی به موقوفات، که در این مورد اخیر نویسنده بر این اعتقاد اسـت که: رسمیت یافتن آیین تشیع در ایران دوره صفویه، در اندک مدتی توانست موقوفات را جهت دهد. در واقع در این دوره موقوفاتی که به مذهب شیعه اختصاص داشت رشد چشمگیری کرد.(19)
همچنین اعتقاد مؤلف بر آن اسـت که: نهاد وقف سیاست شاهان صفوی را تقویت کرد و بر آن مهر تأیید زد و شاهان و دولتمردان صفوی نهاد وقف را استحکام بخشیدند و به آن عظمت دادند. در واقع نهاد وقف جزء جداناشدنی سیاست مذهبی این خاندان به حساب می آمد. سیاستی که دگرگونی های فرهنگی ـ مذهبی بسیاری را برای جامعه به ارمغان آورد.
تأثیرات فرهنگی ـ مذهبی نهاد وقف در دوره صفوی به حدی عمیق و استوار بود که هنوز پس از چند قرن آثار آن به روشنی هویداست.(20)
هشتمین مقاله این مجموعه مقالات (در باب اوقاف صفوی) تحت عنوان «کارکرد موقوفات در گسترش مراسم مذهبی دوره صفوی» اسـت. مؤلف در تبیین موضوع در مقدمه مقاله مطالبی را بیان داشته و در خصوص محتوای عنوان آورده اسـت:
شناخت آداب و مراسم مذهبی هر دوره تاریخی کمک بسیاری به شناخت تاریخ اجتماعی آن عصر می کند. از آنجایی که مراسم مذهبی یکی از تجلیات فرهنگ جامعه و بازتاب علایق و اندیشه های مذهبی مردم آن جامعه اسـت، بررسی و پژوهش در این خصوص ما را به درک بهتر تاریخ اجتماعی رهنمون می سازد.
با توجه به آنکه جزئیات مراسم مذهبی و نحوه اجرای آن برای مورّخان هر دوره امری بدیهی و شاید روزمره تلقی می شده اسـت، کمتر می توان در منابع تاریخی نشانی از آن به دست آورد. بیشترین حجم اطلاعات ما از زمانی اسـت که سیّاحان خارجی دیده ها و شنیده های خود را برای گزارش به مردم کشور خویش به رشته تحریر درآورده اند، امّا اطلاعات آنان نیز تنها حول محور چگونگی برگزاری این مراسم و در واقع نماد بیرونی آن اسـت و کمتر می توان اطلاعاتی از میزان هزینه تخصیص یافته به این مراسم و نیز دلایل توسعه و گسترش آن به دست آورد.
یکی از معدود منابع که اطلاعات ذی قیمتی در این خصوص به دست می دهد اسناد وقفی اسـت که مستقیماً جهت وقف امور مذهبی از جمله برگزاری مراسم مذهبی یا زیارات اماکن متبرکه تنظیم شده اند.
از دوره صفویه که دوره پررونق وقف اسـت اسناد وقفی بسیاری جهت امور مذهبی باقی مانده اسـت که می توان با بررسی آنها اطلاعاتی در مورد مراسم مذهبی در این دوره و نیز جایگاه این مراسم در فرهنگ جامعه ایران آن روز به دست آورد.
در اینجا مراد ما از مراسم مذهبی کلیه مراسم مربوط به اعیاد مذهبی، مراسم عزاداری و سفرهای زیارتی اسـت؛ و از آنجایی که توسعه بناهای مذهبی و به ویژه توجه به ساخت و مرمّت مزار امامان و امامزادگان با توسعه سفرهای زیارتی بی ارتباط نیست، به طور مختصر به این مورد نیز پرداخته شده اسـت. پژوهش مقاله مذکور براساس اسناد وقفی شهرهای اصفهان، کرمان و مشهد تنظیم گردیده اسـت.(21)
مطالب مندرج در این نوشتار در باب مراسم و اعیاد مذهبی، حمایت موقوفات از مراسم عزاداری، افزایش سفرهای زیارتی با حمایت موقوفات، توسعه بناهای مذهبی تحت حمایت موقوفات، وقف بر تعمیر و مرمت بنا، وقف بر روشنایی، وقف برای خوش بو کردن اماکن، وقف بر خدّام، وقف بر فرش، وقف بر تأسیسات جانبی، وقف بر سقاخانه حرم، وقف بر دارالشفاء، وقف بر اطعام زائران و وقف بر موارد استثنایی اسـت.
به هر حال هر چه بر تعداد موقوفات افزوده شد، به طور مستقیم و غیرمستقیم سهم اماکن مذهبی نیز افزایش یافت. مبالغ بسیاری هم که وضیع و شریف بر اماکن مقدّسه به ویژه عتبات عالیات و مشهد امام ثامن (ع) وقف کرده اند، هم گویای میزان علاقه و توجه اقشار مختلف جامعه به این اماکن اسـت و هم گویای ارزش های رایج زمان خود می باشد.
گسترش آداب و مراسم مذهبی خاص شیعه در جامعه دوره صفویه به گسترش آیین تشیع کمک بسیار نمود و در واقع یکی از راه های فرهنگی تبلیغ و ترویج فرهنگ تشیع در میان اقشار مختلف مردم همان اشاعه آداب و مراسم مذهبی بود که آن نیز به کمک موقوفات میسّر شده بود. روضه خوانی که شاید زمانی نه چندان دور از این دوره نمی توانست به طور علنی برگزار شود، اینک جزو جدایی ناپذیر برنامه های تمام مراکز آموزشی شده و در واقع با زندگی روزمره مردم عجین شده بود. مراسم مذهبی با حرارت تمام در شهرهای مختلف کشور برگزار می شد که در نهایت تثبیت تشیع را به عنوان مذهب رسمی کشور به دنبال داشت.(22)
تأثیرگذاری بانوان و نقش و اهمیت آنان در فرهنگ اسلامی به ویژه تشیع، با رسمیت یافتن این مذهب در ایران و شهرهای آن در عهد صفوی محسوس و قابل توجه اسـت که یک نمونه آن آثار موقوفه بسیاری اسـت که از زنان آن دوره در شهرهایی چون اصفهان هنوز هم پا برجاست.(23)
مقاله نهم مقاله خانم دکتر نزهت احمدی در مجموعه مقالات در باب اوقاف صفوی تحت عنوان «زنان واقف در پایتخت صفوی» اسـت. وی علاوه بر تنظیم جداولی که وقف نامه های بانوان اصفهان آن دوره را نشان می دهد، به زمان وقف، نام واقف و مصرف وقف نیز در آن اشاره داشته اسـت. مؤلف در تبیین نقش زنان آن دوره در مسئله وقف و در اسناد آن آورده اسـت:
مسأله زنان و نقش آنان در جامعه از موضوعاتی اسـت که منابع متقدّم غالباً از ذکر آن خودداری کرده اند و کمتر می توان در خصوص وضعیت زنان در جامعه سخنی در منابع یافت. حال اگر بخواهیم نقش زنان را در امر وقف در دوره صفویه بررسی کنیم، با مشکلی مضاعف روبرو خواهیم بود. از این روی، این مقاله با محور قرار دادن اسناد وقفی سعی کرده تا به اطلاعات جدیدی در خصوص نقش و جایگاه زنان در گسترش وقف در دوره صفویه، دسترسی پیدا کند.
در مقاله حاضر، وقف نامه های موجود از بانوان دوره صفوی در شهر اصفهان را از میان سایر وقف نامه های این دوره جدا کرده ایم و بر آن بوده ایم که با جمع بندی آنها، اطلاعاتی در خصوص زنان واقف در اصفهان دوره صفوی به دست آوریم.
در اینکه اصفهان دوره صفوی شهری سرشار از موقوفات اسـت، هیچ گونه شکی وجود ندارد، امّا اینکه واقفان این موقوفات چه کسانی بودند و از وقف خود چه هدفی را دنبال می کردند، جای سخن بسیار دارد. در واقع هدف از این پژوهش مشخص کردن میزان مشارکت زنان در کارهای عام المنفعه در دوره صفویه با تکیه بر اسناد وقفی اسـت.
می خواهیم روشن کنیم تا چه اندازه این زنان به مسائل اجتماعی علاقه مند بودند و تا چه میزان برای شرکت در امور اجتماعی آزادی عمل داشته اند.(24)
در اینجا با چند پرسش روبرو هستیم، ابتدا آنکه انگیزه های زنان از وقف اموال خود چه بوده اسـت؟ آیا میان نوع مصرف موقوفات آنان با موقوفات مردان تفاوتی وجود دارد یا خیر؟ شمار زنان واقف در چه سال هایی بیشتر اسـت؟ و در نهایت، پایگاه اجتماعی این زنان چه بوده اسـت؟
از نظر ما میان پایگاه اجتماعی و بالطبع توان مالی این زنان و توجه به وقف اموال رابطه ای معنی دار وجود دارد. همچنین آنان در نوع وقف و توجه به امر وقف همان سیاست حاکم بر کل جامعه را دنبال کرده اند. به دیگر سخن، زنان علی رغم دور بودن از فعالیت های اجتماعی، خود را از جامعه جدا ندانسته و در امور عام المنفعه مشارکت فعال داشتند؛ و این مسأله خود گویای آشنایی آنان با سیاست های روز جامعه و احساس مسؤولیت برای پیشبرد این سیاست ها بوده اسـت.
ناگفته نماند که زنان در پی کسب مقبولیت در جامعه بوده اند و سعی داشته اند با وقف اموال، دعاگویان خود را افزایش داده، نامی نیک از خود به یادگار گذارند. (25)
از میان 59 وقف نامه موجود در اداره کلّ اوقاف اصفهان که به دوره صفوی تعلق دارد، تعداد 17 وقف نامه از بانوان این شهر باقی مانده اسـت، یعنی در واقع واقف 29% موقوفات اصفهان در دوره صفویه بانوان هستند. این رقم، بسیار قابل توجه اسـت؛ چرا که نزدیک به یک سوم کل موقوفات را شامل می شود. مواردی که از سوی این بانوان مورد توجه قرار گرفته عبارت اسـت از وقف بر مدرسه (6 مورد)، وقف بر اولاد (3 مورد)، وقف بر حرم امامان و امامزادگان (3 مورد)، البته متأسفانه منابع تاریخی کمتر سخنی در باب زنان و میزان فعالیت های اجتماعی آنان به میان آورده اند، از این رو به درستی نمی دانیم که در آن دوره تا چه حد زنان در امور اجتماعی فعالیت داشته اند. (26)
البته با اطمینان می توانیم اظهار کنیم که زنان و به ویژه زنان شهری ـ البته طبقه مرفه و متوسط (27) ـ دارای فعالیت اجتماعی نبودند. برخی از مشاغل مربوط به زنان هم که به نوعی همکاری زنان را طلب می کرد، یا به دست زنان اقلیت بود و یا زنان رده های پایین جامعه به آن می پرداختند؛ مانند مشاغلی چون پرستاری (28)، مشاطگی. اما با همه این حرف ها، زنان در امور جامعه ـ خواه پنهان و خواه آشکار ـ دستی داشتند و اعمال نفوذ می کردند.
در اسلام حقوق اقتصادی زنان و مالکیت آنان محترم شمرده شده اسـت. یعنی زنان صاحب و مالک دارایی خود هستند؛ خواه آن را به صورت مهریه به دست آورده باشند و خواه از پدر یا همسر به ارث برده باشند، حقّ خرید و فروش دارند و می توانند به میل خویش دارایی خود را خرج کنند، بدون آنکه لازم باشد برای خرج اموال خود جوابگوی کسی باشند. از این روی می بینیم زنان این دوره به ویژه زنان طبقه اشراف که از ثروت زیادی بهره مند هستند به وقف اموال جهت امور مختلف پرداخته‌اند. به درستی از انگیزه های واقعی آنان نمی‌توانیم بحث کنیم؛ همان گونه که از انگیزه واقعی مردان واقف نیز نمی‌توانیم سخنی به میان آوریم. در مورد هر دو گروه نیت های متفاوتی حدّ فاصل کسب ثواب اخروی تا کسب اعتبار دنیوی می تواند وجود داشته باشد، اما آنچه مسلّم اسـت آنان برای موارد مختلفی وقف کرده اند.
دهمین مقاله اختصاص به «دو بنای ماندگار از دو بانوی دربار» دارد که امروزه این دو بنا در بازار بزرگ اصفهان و موسوم به مدرسه جده بزرگ و مدرسه جده کوچک اسـت. این دو بنا هر دو مربوط به ایام سلطنت شاه عباس دوم صفوی اسـت.(29) واقع شدن دو مدرسه مهم عصر صفوی در بازار اصفهان علی رغم جنب و جوش اقتصادی درون بازار، از رونق علمی آن در عصر حاضر نیز نکاسته اسـت. مؤلف مقاله نیز در نتیجه گیری به این مطلب اشاره کرده و آورده اسـت:
از آنچه گفته شد می توان چنین نتیجه گرفت که عامل مکان می تواند در حفظ بنا مؤثر باشد؛ چنان که مدارس و حتی سایر بناهایی که در بازار قرار داشته اند بهتر از همتایان خود در خارج از محدوده بازار از گزند حوادث مصون مانده اند. همچنین شخصیت واقف و اینکه در جامعه مورد بغض و کینه واقع نشده باشد می تواند تا حد زیادی بر تداوم بنای احداث شده بیفزاید.
می توان استدلال کرد که هر چه قیود و شروط درس گفتن و درس آموختن در مدارس دشوارتر بوده، امکان رها شدن مدرسه و نابودی آن نیز افزایش یافته اسـت.
کثرت اراضی، رقبات و مستغلاتی که بر بنایی وقف شده اسـت، همچنین مصون ماندن خود این موقوفات و کاردهی و درآمدزایی آنها در بقای بنا نقش مهمی داشته اند و در واقع حیات بنا به آبادانی آنها وابسته بوده اسـت. گرایش های فکری هر دوره تاریخی هم در نوع و کارکرد بناهای وقفی و نیز شروط واقفان تأثیرگذار بوده اسـت.(30)
یازدهمین مقاله مندرج در کتاب در باب اوقاف صفوی ارائه متن در وقف نامه و تکمله و حواشی آن اسـت که تحت عنوان «دو وقف نامه از دو بانوی عصر صفوی» آمده اسـت. این بانوان هر دو از خاندان های سلطنتی و بزرگان آن دوره بوده و زبیده بیگم و گوهر شاه خانم نام داشته اند. نویسنده مقاله در ابتدای مقاله به ذکر این مسئله پرداخته که : بازخوانی و چاپ اسناد می تواند تا حدّی زمینه را برای پژوهش های تحلیلی فراهم نماید و محققان را حتی المقدور از مراجعه به اصل اسناد که غالباً چندان هم دسترسی به آنها آسان نیست و لازمه صرف وقت بسیار اسـت بی نیاز سازد. همچنین از آنجایی که غالباً محل نگهداری بیشتر این گونه اسناد چندان مناسب نیستند، بازخوانی و انتشار اسناد می تواند مانع نابودی کامل آنها شود.
آنچه در این قسمت از اثر آمده، بازخوانی وقف نامه این دو بانوی ایرانی اسـت که نشان دهنده مطالب متعدد تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی اسـت.
نکته جالب توجهی که وقف نامه گوهرشاد بیگم را از بیشتر وقف نامه ها جدا می سازد آن اسـت که وی، تولیت موقوفه را در صورت انقراض اولاد ذکور این خاندان به اولاد اناث سپرده اسـت. همچنین در پایان وقف نامه، واقفه با خط خود این جمله را نوشته اسـت: «به قصد قربت وقف کردم و به تصرف وقف دادم، تغییر دهنده به لعنت خدا گرفتار گردد».
این نمونه نادری از دستخط یک بانوی ایرانی در دوران صفوی اسـت.(31)
اما آخرین یا دوازدهمین مقاله از مجموعه مقالات در باب اوقاف صفوی مقاله مختصری اسـت تحت عنوان «نجات فرزند انگیزه ای برای وقف» که تحلیلی اسـت بر وقف نامه مادر شاه سلیمان صفوی. از مضمون این وقف نامه و از وقف نامه هایی از این قبیل که جهت نذر تنظیم شده می توان چنین نتیجه گرفت و گفت که: میان موقوفاتی که با انگیزه نذر صورت می پذیرد با آنچه تنها جنبه وقف دارد، دست کم یک تفاوت کلی وجود دارد و آن اینکه در نوع موقوفات نذری، دیگر به باقی گذاشتن نام نیک و احیاناً درخواست ثواب اخروی توجهی نبوده، و عمل وقف تنها تضمینی بوده برای آنچه که در طی نذر درخواست شده اسـت.(32)
می توان چنین استدلال کرد که واقفان از تأثیر کار خود بی اطلاع نبوده اند، اما گویا ادبیات وقف توضیح در مورد جزئیات انگیزه واقفان را بر نمی تافته و تنها با ذکر کلیاتی بدان پرداخته شده اسـت. حذف نام این بانو احتمالاً به دلیل آن اسـت که هدفش از وقف انجام نذر بوده نه باقی گذاشتن نام خود.(33)

نتیجه گیری نقد و ارزیابی:

با توجه به ارائه موضوعات و نگرشی مختصر به محتوای کتاب می توان دریافت که موقوفات در عصر صفوی به دلیل اهتمام سیاست مداران، بزرگان و علما و حتی عامّه مردم انسجام و شکل بسیار خوبی یافت و نظامات خاصی برای آن تعریف شد. اعتقادات و تفکر عمومی چون براساس مذهب، به ویژه تشیع اثنی عشری بنیان یافته بود، باعث رونق وقف و امکانات عام المنفعه بسیار گردید. مدارس کوچک و بزرگ بر همین اساس بنیان یافت و آثار و تألیفات فراوان به وجود آمد و حاصل آن پرورش و رشد عالمان و اندیشمندان به ویژه در عرصه دانش های مذهبی گردید.
علاوه بر بزرگان و پادشاهان و یا صاحب منصبان، سایر اقشار و اصناف نیز در عرصه وقف حضور قابل توجه و محسوسی داشتند و در حقیقت در بسیاری از موارد نقش وقف در کمک و یاری و تعاون محسوس بود. در این صحنه کوچک و بزرگ و زن و مرد نقش داشتند که قطعاً با استناد به مضامین دینی آیات و روایات این مسأله توسعه بیشتری داشت.
امید اسـت با توجه به وسعت موضوعات مربوط به وقف در عرصه پژوهش بتوانیم از تحقیقات بیشتری بهره مند شویم، هر چند که دوران صفوی دوره ای بسیار مبرز خصوصاً در مورد اموری مانند وقف اسـت، لیکن پژوهش هایی از این دست، چه در مورد این سلسله و یا دوران های قبل و بعد از آن می تواند زمینه ای را برای تألیف کتاب هایی درباره تاریخ وقف در ایران فراهم کند.
برخی نکات که به عنوان نقد و پیشنهاد در باب کتاب به نظر رسید عبارتند از:
1.علی رغم اینکه در مقالات، ابعاد مختلف موضوعات وقف در نظر گرفته شده اسـت، اما اگر برخی شهرهای مهم و مؤثر در سلسله صفوی به ویژه دوران اول عصر صفوی در قرن دهم هجری هم مورد توجه بیشتر قرار می گرفت بهتر بود؛ شهرهایی مانند: اردبیل، تبریز و قزوین.
2.وقفیات مربوط به عصر صفوی به ویژه بانوان ایران و شهرهایی مانند اصفهان در این دوره کم نبوده، و علاوه بر مدارس در مکان های دیگر و مؤسسات متعدد آن و یا مکان هایی مانند عتبات، آستان قدس و امامزاده های شهرهایی مانند اصفهان مثل امامزاده اسماعیل مورد توجه بوده اسـت، که از این قبیل مطالب در اثر کم رنگ دیده می شود.
3.میزان وقفیات برخی نهادهای آموزشی عصر صفوی بسیار جالب و قابل توجه بوده و وقف نامه های آن دارای نکاتی ویژه و قابل اعتنا بوده اسـت؛ مانند مدرسه چهارباغ اصفهان، که نویسنده محترم می توانست با استناد به اسناد موجود در باب این گونه نهادهای آموزشی، به طور گسترده به آن بپردازد.
4.درج تصاویری از اسناد وقف و مرتبط با موضوعات مندرج در کتاب و یا عکس هایی از برخی از مکان ها از جمله مساجد، مدارس و یا سایر مؤسسات عام المنفعه و یا مرتبط با موضوع می توانست به کتاب تنوعی بیشتر ببخشد که در اثر مذکور بدان توجه نشده اسـت.

پی نوشت ها :

1.مدرس دانشگاه، مسؤول پژوهشی مرکز «اصفهان شناسی و خانه ملل» و دانشجوی دکتری تاریخ اسلام در دانشگاه اصفهان.
2.این مقاله در صفحات 65 تا 127 کتاب در باب اوقاف صفوی درج شده اسـت.
3.در باب اوقاف صفوی (مجموعه مقالات)، ص 65 و 66.
4.ر. ک: همان، ص 85 ـ 127.
5.همان، ص 138.
6.حسن بیک روملو در این باره می نویسد: «حکم نمود که هیچ کس املاک نخرد و قضاة قباله ننویسند و سیورغال سادات و علماء را قطع نمود و اراده داشت که مردم را به مذهب شافعی درآورد. بنابر آن لشکر قزلباش از وی متنفر شد» (احسن التواریخ، ص 647).
7.برای انجام عمل وقف انگیزه های متفاوتی وجود دارد. کسب ثواب اخروی، مقبولیت نزد عامه و یافتن اعتبار دنیوی، مصون نگه داشتن اموال از مصادره، نجات اموال از تکه تکه شدن و غیره، همه می تواند از انگیزه های واقفان برای انجام عمل وقف باشد.
8.برای اطلاع بیشتر، به اسناد وقفی این دوره که در مقاله حاضر مورد استفاده قرار گرفته اسـت. رجوع شود.
9.ر. ک: در باب اوقاف صفوی، ص 142 و 143.
10.ر. ک: همان، ص 143 ـ 146.
11.عالم آرای عباسی، ج 2، ص 250.
12.تأکید بر وقف جهت چهارده معصوم گاه در میان موقوفات دیده می شود. شاه عبّاس به چنین وقفی معروف اسـت. همچنین نویسنده کتاب القاب و مواجب در دوره سلاطین صفویه، اشاره ای به منصب وزیر چهارده معصوم دارد. خلاصة التواریخ، ص 430 ـ 431 .
13.از شیخ صفی تا شاه صفی، ص 160.
14.ر. ک: مقاله «رویارویی فقیهان و صوفیان در دوره صفوی» در کتاب صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، ج 2، ص 515 ـ 604.
15.در باب اوقاف صفوی (مجموعه مقالات)، ص 145 و 146.
16.همان، ص 147.
17.همان، ص 147 و 148.
18.همان، ص 148.
19.همان، ص 150.
20.همان، ص 153.
21.همان، ص 153.
22.همان، ص 171.
23.ر. ک: کتاب مشاهیر زنان اصفهان از محمد حسین ریاحی؛ و نیز مقاله «موقوفات ماندگار بانوان از اصفهان عصر صفوی» از نامبرده، مندرج در میراث جاویدان، شماره هفتاد و یکم.
24.در باب اوقاف صفوی (مجموعه مقالات)، ص 173.
25.همان، ص 173 و 174.
26.ر. ک: همان، ص 174 ـ 182.
27.زنان طبقات کم درآمد غالباً کارهای درآمدزایی مانند کارهای دستی را در خانه انجام می دادند و زنان روستایی نیز علاوه بر کارهای دستی، در کارهای مختلف از جمله کشاورزی و دامداری نیز مشارکت داشتند.
28.بنا به موقوفه ای که به تاریخ 1065 ق بر دارالشفای امام رضا (ع) وقف شده اسـت. واقف ضمن موقوفاتی که برای دارالشفاء تعیین کرده اسـت. مقرّر داشته تا از محل درآمد موقوفه، «مواجب یک جراح و چهار خادم، یکی مؤنث و سه مذکر»، پرداخته شود. البته اطلاعات بیشتری نداده اسـت، یعنی مشخص نکرده که وظیفه این زن پرستار تنها رسیدگی به بیماران زن اسـت یا برای همه بیماران. ر. ک: وقف نامه شماره 12 ـ براساس دفتر بازخوانی شده اسناد وقفی ـ بایگانی اداره اوقاف آستان قدس رضوی.
29.ر. ک: مشاهیر زنان اصفهان، ص 166 و 167 (این اثر تألیف نگارنده این سطور اسـت که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان در سال 1375 به چاپ رساند).
30.در باب اوقاف صفوی (مجموعه مقالات)، ص 198.
31.در باب اوقاف صفوی (مجموعه مقالات)، ص 202 و 203.
32.همان، ص 231.
33.همان.

منبع:سجادی، سید احمد؛(زمستان 1390)، وقف میراث جاویدان شماره 76،تهران،موسسه فرهنگی هنری نور راسخون،

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

زبان و ادبیات فارسی مسایل امروز زبان فارسی٣ استاد واصف باختری در چند روز آخر یک خبر واقعن موجب نگرانی و موجب تکدر خاطر یک عده کافه معماری پورتال تخصصی معماریبنابراین یک انسان با پوشش سبک و در حال استراحت با دمای ۲۳ درجه سانتیگراد در حالت تعادل امیدودوازده امیدوار به دوازدهدانستنیها پزشکان مسلمان چگونه بیماری ها را تشخیص می دادند؟ پسری که بار مرگ را


ادامه مطلب ...

درآمدی بر فقه‌الحدیث پیرامون موضوع «وقف»

[ad_1]

چکیده:

«فقه‌الحدیث» دانشی اسـت که در پی فهم و درک استوار و ژرفِ حدیث و سنّت، به معنای مورد نظر محدثان، می‌باشد. به دیگر سخن، علمی اسـت که متن حدیث را از نظر دلالت بررسی می‌کند. در حقیقت ماهیت دانش فقه‌الحدیث، نظیر ماهیت تفسیر قرآن کریم اسـت. اگر تفاوتی بین آن دو هست، به نوع و خصوصیت متن باز می‌گردد که دو گروه پژوهشگر، بر روی آن مطالعه و تأمل می‌کنند. البته باید اعتراف نمود که واژه‌ی «تفسیر» درباره‌ی روایات، به ندرت به کار رفته و به جای آن از واژه‌های فقه، درایه و شرح، استفاده شده اسـت. در این مقاله تلاش شده اسـت، در مورد اصطلاح «فقه‌الحدیث» و اجزای تشکیل دهنده آن؛ « فقه» و «حدیث» تعریف مختصری بعمل آید و معنا و کاربرد هر یک را در لغت و اصطلاح بطور مجزا بررسی می کنیم.
در ادامه با توجه به اینکه موضوع این نوشتار، بررسی تطبیقی روایات پیرامون وقف می باشد، باارائه چند نمونه‌ی حدیثی، پیرامون موضوع وقف، به بررسی تطبیقی آن و برداشت های صورت گرفته از آن می پردازیم.
کلید واژه‌ها: فقه‌الحدیث، پیش‌نیازهای حدیث، ضابطه‌ها و راهکارهای فقه‌الحدیث. وقف و احادیث وقفی.

مقدمه:

گنجینه‌های گرانسنگ حدیث را نمی‌توان با هیچ یک از ذخائر فرهنگی دیگر مقایسه کرد و رهنمودهای جامع و همیشه جاودان نبوی را نمی‌توان در کنار دیگر پیام‌ها و کلام‌ها ارزیابی نمود، متأسفانه باید اقرار کرد که هنوز هم بسیاری از ابواب این گنجینه‌های رحمت، ناگشوده مانده و اندیشه‌ها تا رسیدن به مرحله‌ی دریافت معارف و راه یافتن به گوهرهای نفیس آن، راهی طولانی در پیش دارند.
از این رو می‌طلبد که اندیشمندان و فرهیختگان، از نو به این پیام نورانی گوش جان سپارند، زیبایی‌های کلام خاندان رسالت را دریابند و به دیگران بیاموزند همچنان که امام هشتم (ع) فرمود‌ه‌اند: «... فان النّاس لُو عَلِمُوا محاسنَ کلامنا لا تبّعونا...»؛ ... اگر مردم زیبایی‌های کلام ما را دریابند، از ما پیروی خواهند نمود .. (بحارالانوار؛ ج2، ص 30)
این نوشتار درصدد اسـت تا با توصیف و تعریفی از دانش «فقه‌الحدیث» تا حدودی جایگاه آن را در حیطه‌ی علوم اسلامی مشخص کند و به فراخور حال، قواعدی را که در این میدان رعایت آنها ضرروی یا مفید به نظر می‌آید، تبیین نماید.

فقه‌الحدیث:

آشنایی با اصطلاح «فقه‌الحدیث» نیازمند ارائه تعریفی از اجزای آن اسـت. این اصطلاح از دو واژه‌ی «فقه» و «حدیث» ترکیب یافته اسـت که معنا و کاربرد هر یک را در لغت و اصطلاح بررسی می کنیم.

«فقه» در لغت:

فقه در لغت به معنای دانستن و فهمیدن اسـت (قاموس المحیط)، به معنای درک کردن چیزهای مخفی نیز آمده اسـت (موسوعه جمال عبدالناصر، ج2، ص9) راغب در مفردات ذیل واژه «فقه»، آن را پی بردن از معلومات حاضر به معلومات غایب معنا کرده اسـت.

«فقه» در اصطلاح:

در اصطلاح بنابر اینکه فقه یک علم می‌باشد، به علم و استنباط احکام شرع از روی رأی و اجتهاد، «فقه» اطلاق می‌شود.

«فقه» در قرآن:

کلمه‌ی «فقه» در قرآن کریم، به معنی تدبّر، تعمّق و فهم عمیق به کار رفته اسـت، ماده فقه در سراسر آیات قرآنی در شکل‌های مختلف آن، بیست مورد آمده اسـت (المعجم المفهرس، ذیل ماده فقه) که بدون استثنا در همه‌ی موارد، معنای لغوی مد نظر اسـت. قرآن کریم از مردم می‌خواهد که در دین تفقه کنند (توبه/ 122) و تفقه که در باب تفعل آمده، به معنای بصیرت دینی مسلمانان و کوشش و تحمل زحمت برای وصول به فقه می‌داند. و یا در سوره‌ی منافقون آیه‌ی 7، منافقان را مردمانی تهی از فهم ژرف، می‌داند.
آنچه مشخص اسـت، «فقه» در آیات گرانسنگ قرآن، جز با مفهوم لغوی آن همسویی ندارد؛ زیرا فقه، در برخی از این موارد، به متن شریعت مربوط نمی‌شود و در مواردی هم که به واژه دین تعلق یافته، با توجه به گستره‌ی دین، از محدوده‌ی احکام فقهی فرعی فراتر رفته و همه‌ی ابعاد آن را در برگرفته اسـت (نک: علامه محمدحسین طباطبایی، المیزان، ذیل آیه122 سوره توبه )

«فقه» در زبان معصوم(ع) :

مفهوم گسترده فقه، در روایات نیز به چشم می‌خورد، به عنوان نمونه، امام صادق(ع) می‌فرمایند: «اِذا اراد اللهُ بَعبد خَیراً فَقَّهَهُ فی الدین» (اصول کافی، ج 1، ص 32): هرگاه خداوند خیر و سعادت بنده‌ای را بخواهد او را در دین، بصیر و آگاه می‌گرداند.
همچنین از علی بن ابی حمزه از امام صادق(ع) نقل اسـت که فرمودند: «تَفَقَّهُوا فی الدّین فَاِنَّهُ مَن لَم یَتَفَقَّه مِنکُم فِی الدّین فَهُوَ اَعرابِیُّ» (اصول کافی، ج 1، ص 21) : دین را یاد بگیرید [و بفهمید]، زیرا هر یک از شما که حکم دینش را نیاموزد همانند اعراب دوران جاهلیت، [فردی جاهل و دور از فرهنگ] خواهد بود».
مرحوم فیض در شرح حدیث «تفقهوا فی الدین» فقه را به معنای بصیرت یافتن در علم دین می‌گیرد و علم فقه را در زبان قرآن و حدیث، عبارت از شناخت آفت‌های نفس انسانی، زمینه‌ی تباهی اعمال، شناخت حقارت دنیا و عظمت نعمت‌های آخرت، ترس قلبی از خدا و شناخت حلال و حرام می‌داند و کاربرد فقه در معنای اصطلاحی آن را جدید می‌شمارد. (الوافی، ج1، ص 128)

«فقه و سنت»:

واژه‌ی «حدیث» در لغت، به معنای جدید و تازه اسـت. آنچه در مرحله‌ای نبوده و در مرحله‌ی بعدی موجود شده اسـت، حادث می‌گویند و نوجوان را نیز که هنوز تازه و نوپدید اسـت را حَدَث می‌نامند. (ابن اثیر ـ النهایۀ فی غریب الحدیث، ج 1، ص 351) همچنین به کلامی که سخنی بی‌سابقه اسـت و تازه عرضه می‌شود و یا حروف آن نو به نو به سخن می‌آید «حدیث» اطلاق کرده‌اند؛ امّا در اصطلاح، گفتار، رفتار و تقریر معصوم(ع)، حدیث به شمار می‌آید.
در این جا جهت اختصار، از پرداختن به جزئیاتی که در وجه تسمیه «حدیث» بیان شده خودداری می‌کنیم.
شیخ بهایی و مرحوم مامقانی حدیث را کلامی که حاکی از قول، فعل یا تقریر معصوم(ع) باشد، توصیف کرده‌اند.
«حدیث» با خبر، اثر و روایت کاربردی یکسان دارند و در جای یکدیگر به کار گرفته می‌شوند؛ اگرچه در واکاوی‌های لغوی و از جنبه‌های فنی متفاوت می‌نمایند.

«سنّت»:

«سنّت» در اصل لغت به معنای طریقه و روش اسـت. اعم از طریق پسندیده یا طریق ناپسند (ابن منظور ذیل ماده؛ س.ن.ن) و در اصطلاح محدثان با حدیث مترادف بوده ، بر همان، قول و فعل و تقریر معصوم(ع) و نیز صفات وی قابل اطلاق اسـت. به نظر می‌رسد که کلمه‌ی «سنّت» گرچه به قول و فعل معصوم(ع) اطلاق شده اسـت؛ امّا کاربرد این کلمه بر فعل و تقریر معصوم(ع) از شمول بیشتری برخوردار اسـت.
ناگفته نماند که برخی از محققان مفهوم «سنّت» را به سیره‌ی اصحاب پیامبر(ص) نیز تعمیم داده‌اند، گرچه این مطلب به عقیده‌ی دانشمندان شیعه صحت ندارد.
اکنون با توضیحاتی که درباره‌ی «فقه» و «حدیث» ارائه شد، می‌توان گفت:
«فقه‌الحدیث» دانشی اسـت که در پی فهم و درک استوار و ژرفِ حدیث و سنّت، به معنای مورد نظر محدثان، می‌باشد. به دیگر سخن، علمی اسـت که متن حدیث را از نظر دلالت بررسی می‌کند. در حقیقت ماهیت دانش فقه‌الحدیث، نظیر ماهیت تفسیر قرآن کریم اسـت. اگر تفاوتی بین آن دو هست، به نوع و خصوصیت متن باز می‌گردد که دو گروه پژوهشگر، بر روی آن مطالعه و تأمل می‌کنند. البته باید اعتراف نمود که واژه‌ی «تفسیر» درباره‌ی روایات، به ندرت به کار رفته و به جای آن از واژه‌های فقه، درایه و شرح، استفاده شده اسـت.
لازم به یادآوری اسـت که در میان دانشمندان امامیه، ترکیب فقه‌الحدیث را نخستین بار ابن ادریس حلی در کتاب السرائر به کار برده اسـت و از عالمان اهل سنت، حاکم نیشابوری «فقه‌الحدیث» را یکی از هفتاد نوع دانش حدیث برشمرده اسـت. (معرفه علوم الحدیث، ص 63)

«معنای لغوی وقف» :

وَقف: مصدر ثلاثی مجرد از باب ضَرَبَ، یَضرِبُ در لغت به معنی حبس اسـت.
در فقـه اسلامـی گاهـی وقـف را به حبس معیـّن مال و صدقه دادن منافع تعبیـر کـرده اند که در این صورت خالـی از اشکـال نخواهد بـود.
وقف در لغـت به معنای حبس شدن و حبس کردن متوقّـف شدن و متوقّـف کـردن اسـت. چنان چـه در آیه ی «و قفوهم انّهم مسؤول«؛ «آن ها را باز دارید و متوقّف کنید از اعمالشان مسوول هستند»، به این معنا به کار رفته. اگر کلمهِ ی وقف با حرف جر «علی»به کار رود، به معنای اطلاع دادن اسـت؛ (قرشی،1354،236ص)، مثل آیه ی « وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ »؛ «ای کاش ببینی آن گاه که بر آتش مشرف شدند و مطّلع گشتند و گفتند ای کاش به دنیا بر گردانده می شدیم.«؛ (انعام، 27)

«وقف در قرآن»:

در قرآن کریم کلمه‏ی وقف نیامده اسـت، ولی عناوینی مترادف همچون صدقه، خیر، بِرّ، انفاق، احسان در مواردی از قرآن آمده اسـت، و هر یک از این عناوین بر وقف صدق می کند، زیرا وقف، هم صدقه اسـت و هم بِر اسـت ولی در عین حال، عنوانی خاص برای وقف اسـت، یعنی بین وقف و بین این عناوین عام و خاص مطلق اسـت و وقف عنوانی خاص میباشد.

«وقف در اصطلاح فقهی»:

وقف در اصطلاح فقهی عبارت اسـت از این که شخصی عین مال خود را حبس دائم کند و منافع آن را شرعاً و به رایگان در اختیار تأسیسات یا شخص یا اشخاص مخصوص بگذارد.
فقها در بیان مفهوم اصطلاحی وقف که از نظر شرعی کلمه ی وقف چه مفهومی دارد؟ اختلاف نظر دارند؛ منشأ اختلاف آن اسـت که برخی آن را لازم و برخی جایز می دانند و عدّه ای قصد قربت را شرط تحقّـق وقف می دانند. ولی عدّه ی دیگری چنین عقیده ای ندارند، و غیر این ها. این نوع اختلافات موجب شده اسـت که در تعریف آن نیز با تعاریف گوناگون مواجه شویم. (دکتر عبید الکسیبی ، احکام وقف در شریعت اسلام، 1378،ص67)
از فقها، تعاریف فراوانی در ارتباط با بیان مفهوم اصطلاحی وقف نقل شده که مهمترین آن ها را در اینجا نقل می کنیم:
امام خمینی در تحریرالوسیله می‌فرماید: «و هو (الوقف) تحبیس العین و تسبیل المنفعه» و محقق حلّی در شرایع الاسلام می‌گوید: «الوقف عقدُ ثمرته تحبیس الاصل و اطلاق المنفعه» و شهید اول در متن لمعه گفته اسـت «و هو (الوقف) تحبیس الاصل و اطلاق المنفعه» و شهید ثانی در شرح لمعه در تعریف وقف به حدیث نبوی اشاره کرده اسـت: «الوقف حبس الاصل و سبل الثمره» و بعضی وقف را صدقه جاریه تعریف نموده‌اند.
در ماده ی 55 قانون مدنی در تعریف وقف گفته شده: «وقف عبارت اسـت از این که مال حبس و منافع آن تسبیل شود. در این تعریف نیز لفظ تسبیل بر لفظ اطلاق ترجیح داده شده» ؛ به همین دلیل برخی از فقها همچون شیخ طوسی در کتاب نهایه و سلار دیلمی در کتاب مراسم العلویه فی الأحکام النبویه ، وقف را جزء عبادات برشمردند. شهید اوّل در کتاب دروس، وقف را صدقه ی جاریه معنا کرده. و سلار گفته:«وقف و صدقه یک چیز اسـت.»
مرحوم صاحب جواهر هیچ یک از تعاریف مربوط به وقف را تعریف حقیقی ندانسته،زیرا معتقد اسـت که هیچ یک از تعاریف وقف جامع افراد و مانع اغیار نیست. بسیاری از فقیهان وقف را عبادت نمی دانند؛گرچه معتقدند که اگر وقف با قصد همراه باشد، ثواب عبادت را نیز خواهد داشت.
همه ی ادیان و شرایع برای وقف اهمّیّت قائل شده اند. هزینه ی نگاهداری معابد و آثار مقدّسه ی دینی از منابع موقوفات تأمین شده که نشان دهنده ی اعتقـادات متدیّـنان بوده اسـت؛ به همین دلیل، در کتاب شرایع، حکم فقهی وقـف بر معبد یهود و نصارا و نیز وقف بر نوشتن تورات و انجیل بیان شده و گفتـه شده که چنان که وقـف به وسیله ی خود یهود و نصارا صورت گـیرد، اشکـال ندارد. (محقق حلی، شرایع الاسلام، ص347)

اهمیت و جایگاه فقه‌الحدیث در بیان معصومان (ع):

دو بیان روشنگرانه‌ی ذیل از امام صادق (ع) جایگاه فقه‌الحدیث در مکتب اهل‌بیت(ع) را به بهترین وجه توصیف نموده اسـت:
1. « حَدِیثٌ تَدْرِیهِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفٍ تَرْوِیهِ وَ لَا یَکُونُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ فَقِیهاً حَتَّى یَعْرِفَ مَعَارِیضَ کَلَامِنَا وَ إِنَّ الْکَلِمَةَ مِنْ کَلَامِنَا لَتَنْصَرِفُ عَلَى سَبْعِینَ وَجْهاً لَنَا مِنْ جَمِیعِهَا الْمَخْرَجُ » (بحارالانوار، ج 2، ص 184)
این بیان که از فقه‌الحدیث به «درایت» تعبیر فرموده، ضمن این که بیانگر دشواری آن اسـت، فهم مقاصد کلمات خاندان پیامبر اکرم(ص) را گوشزد کرده اسـت و از برتری درایت حدیث بر روایات آن حکایت دارد.
« یَا بُنَیَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّیعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَایَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِیَ الدِّرَایَةُ لِلرِّوَایَةِ وَ بِالدِّرَایَاتِ لِلرِّوَایَاتِ یَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِیمَانِ إِنِّی نَظَرْتُ فِی کِتَابٍ لِعَلِیٍّ ع فَوَجَدْتُ فِی الْکِتَابِ أَنَّ قِیمَةَ کُلِّ امْرِئٍ وَ قَدْرَهُ مَعْرِفَتُهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُحَاسِبُ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِی دَارِ الدُّنْیَا» (بحارالانوار، ج 1، ص 106)
این روایت نیز ابتدا جایگاه شیعیان نزد رهبران معصومشان را به میزان پیوند معرفتی آنان با آموزه‌های حدیثی سنجیده و طریق معرفت ( به ظاهر شناختِ کامل دین) را منحصر به حدیث شناسی قرار داده اسـت، آن گاه وصول به مرتبه‌ی کامل ایمان را از طریق فقه‌الحدیث میسر دانسته و در نهایت بازده این معرفت را چنین بیان فرموده اسـت که خداوند منزلت مردمان را در قیامت براساس خرد و اندیشه‌ای که در دنیا به دست آورده‌اند، محاسبه می‌کند.

پیش‌نیازهای فهم درست حدیث:

موقعیت حدیث پژوهان در استخراج معارف حدیثی نیازمند بهره‌گیری از دانش‌هایی مقدماتی اسـت که برخی از آنها پایه فهم روایات به طور عام، و برخی دیگر زمینه‌ساز دستیابی به معانی اخبار در شاخه‌های موضوعی اسـت.
پیش‌نیازهای علمی ـ معرفتی حدیث به طور عام عبارتند از:
1. آشنایی با زبان حدیث: از آنجا که زبان، فرهنگ و ادبیات حدیثی، همان زبان، فرهنگ و ادبیان عرب اسـت، از این رو باید حدیث پژوه با کاربردهای زبانی و لغوی، قواعد صرفی، نحوی و بلاغی آشنا باشد.
2. آشنایی با قرآن: حدیث اهل‌بیت(ع) با روح آموز‌ه‌های قرآنی پیوند دارد، از این رو فهم قرآن می‌تواند به درک احادیث کمک نماید. لیک باید توجه داشت که مفاد روایت نباید مخالف قرآن باشد و فهم این نکته بدون قرآن شناختی میسر نیست.
3. درک شرایط و فضای صدور حدیث: هر چند غالب سخنان اهل‌بیت (ع) رسالت، در قالب زمان و مکان صدور آن نمی‌گنجد، ولی در فضایی مشخص القا شده‌اند که در آن، میان گوینده و شنونده، رابطه تفهمیم و تفهم برقرار بوده اسـت. به همین جهت ممکن اسـت در میان قرائن، شواهد و حالاتی که به گوینده، شنونده، فضای سیاسی موجود یا چالش‌ها، شبه‌ها و حوادث آن روزگار مربوط می‌گردد.
در این باره نمونه‌های ذیل یادآوری می‌شوند:
الف) دلالت حدیث «غدیر» بر اثبات حق حاکمیت سیاسی امیرالمؤمنین(ع) (الغدیر، ج 1، ص 395)
ب) حدیث «سلسله‌الذهب» در پرتو تحلیل و بررسی فضای سیاسی ـ فرهنگی عصر عباسی بیان شده اسـت. (بحارالانوار، ج 3، ص 70)
ج) علت پاسخ‌های بسیار متفاوت پیامبر اکرم(ص) یا امامان شیعه(ع) به پرسش‌های پیرامون «بهترین عمل چیست» و یا بالا بردن شأن و منزلت اعمال مستحبی چون زیارت امام حسین(ع) (بحارالانوار، ج 98)
4. آشنایی با علم درایه یا مصطلح الحدیث: حدیث پژوه باید دریابد کدامین خبر معتبر و مقبول و کدامین مردود اسـت، قبول یا رد حدیث بر چه مبنایی استوار اسـت و حدیث چگونه از معصوم به دست او رسیده اسـت و در این باره می‌بایست از دانش درایه الحدیث و علم رجال آگاهی و اطلاع داشته باشد.

پیش‌نیازهای روحی و معنوی طهارت نفس و شرح صدر:

همان گونه که پرتو جهانی قرآن جز بر دل‌های پاک نمی‌تابد و عروس طلعت آن جز برای آنان که دارالملکِ وجود خویش را از غوغای شهوات منزه و از عیوب، مطهر ساخته‌اند، نقاب از چهره بر نمی‌افکند، انوار علوم و معارف اهل‌بیت (ع) نیز دل‌هایی مستعد و حقیقت آشنا می‌طلبد و زمینه‌های بهره‌وری جزء برای قلوب آزموده شده، مهیا نمی‌باشد و آلودگان از این فیض محرومند:«إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا ثَلَاثٌ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ» (بحارالانوار، ج2، صص 189-197)
از این رو، به جرأت می‌توان ادعا نمود که نام‌آوران عرصه‌ی حدیث شناسی جملگی سالکانی برخوردار از تقوا، ورع، زهد و طهارت نفس بوده‌اند. شرح حال مجلسی اول ودوم، میرداماد، ملا صالح مازندرانی، فیض کاشانی، امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی گواه این مدعاست.

دانش‌های مورد نیاز در احادیث فقهی:

تحلیل این نوع احادیث افزون بر دانش‌های عمومی که پیشتر به آنها اشاره شد، نیازمند درک و فهم پاره‌ای از مسائل و اصول، از قبیل ظاهر و نص، عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ، قطع و ظن و مباحث مربوط به تعادل و تراجیح اسـت. آشنایی با آرا و دیدگاه‌های فقه مذاهب و تاریخ فقه و فقها، شناخت مباحثی چون تقیه، عملکرد فقیهان با احادیث و مطالبی دیگر به فهم این احادیث مدد می‌رساند.

برخی منابع فقه‌الحدیث شیعه:

1. مرآه العقول، نوشته‌ی علامه محمدباقر مجلسی (م 1111 هـ.ق)
2. ملاذ الاخیار فی شرح تهذیب الاخبار ـ علامه محمد باقر مجلسی
3. بحارالانوار علامه محمدباقر مجلسی
4. روضه المتقین، تألیف محمدتقی مجلسی (م 1070 ه ق) مشهور به مجلسی اول
5. لوامع صاحبقرانی تألیف محمدتقی مجلسی
6. الوافی، تألیف ملا محسن فیض کاشانی (م 1091 هـ . ق)
7. شرح اصول کافی، نوشته‌ی مولی محمد صالح مازندرانی (م 1081 هـ.ق)
8. استقصاء الاعتبار فی شرح الاستبصار، نوشته شیخ محمد عاملی، فرزند شیخ حسن بن زین الدین
9. شرح اصول کافی، تألیف محمد بن ابراهیم شیرازی
10. تهذیب الاحکام، تالیف شیخ طوسی
11. تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، شیخ حر عاملی
12. من لایحضره الفقیه ،شیخ صدوق

ضابطه‌ها و راهکارهای فهم حدیث:

اهتمام به راهکارهای فهم حدیث، چنین اقتضاء می‌کند که قواعد و ضابطه‌های فهم، شناخته شود تا با به کار بستن آن راه به مقصد نزدیک‌تر گردد.
امّا از آن جا که بررسی و شمارش همه‌ی قواعد و روش‌ها، کاری چندان ساده نیست، به مهمترین آنها پرداخته خواهد شد:
1. اطمینان از این که کلامِ منقول، جزء احادیث اسـت.
2. اطمینان از پیراستگی متن و سند از آفت‌هایی چون تصحیف، تحریف، تدریج و اضطراب
3. منسوخ نبودن روایت
4. توجه به کیفیت نقل (نقل لفظ یا نقل معنا)
5. معناشناسی دقیق کلمات
6. توجه به قرائن و تأمل در مناسبات حدیث و فضای صدور آن
7. فهم روایت در پرتو سبب صدور
8. جامع نگری
9. سازگاری با قرآن
10. ساختگی نبودن متن حدیث
11. نوع برخورد با احادیث مختلف
12. توجه به سبب صدور (عدم وجود تقیه)

بررسی تطبیقی و ارائه چند نمونه حدیثی پیرامون موضوع وقف:

منبع استخراج مسائل وقف در کتب فقهی:

با آنکه در قرآن عنوان وقف نیامده اسـت بسیاری از احکام، شرایط و مسائل وقف از آیات قرآنی استنباط و استخراج شده اسـت یک سری از احکام و مسائل وقف را هم از احادیثی به دست آورده که در آن عنوان وقف نیز نیست، بلکه همان عناوین عام آمده اسـت که قبلا یاد شد.
تأکید این جانب در این نوشتار روی احادیثی اسـت که کلمه‏ی وقف در آنها آمده اسـت، زیرا این کلمه صراحت کامل در عنوان وقف دارد ، و مقصود ما را کاملا تأمین می نماید.

احادیث باب وقف :

در باب وقف احادیثی که در آنها واژه صدقه و بِرّ وارد شده اسـت فراوان اسـت و در کتب حدیثی، فقهی و اخلاقی شیعه و سنی زیاد به چشم می‏خورد. از جمله در وسائل‏الشیعه جلد 19 باب وقف، احادیث بسیاری هست که فقها به مضامین آنها فتوا داده‏اند. ولی احادیثی که بنا به تأکید ما کلمه‏ی وقف در آنهاآمده باشد اندک اسـت و می‏توان آن را در مورد ذیل شمرد:
1. هفده حدیث در وسائل الشیعه در فصل‏های مختلف باب وقف(وسائل‏الشیعة، ج 19 ص 171)
2. شانزده حدیث در من لایحضره الفقیه در باب وقف ، صدقه ، عطیه و هبه (شیخ صدوق، من لایحضر،ج4 )
3. یک حدیث در تهذیب.( شیخ طوسی،تهذیب، ج 9، ص 150، حدیث 40)
4. یک حدیث در بحار (بحارالانوار، ج 100، ص 181 ) که از خصال نقل کرده و در وسائل(جلد 19) نیز به آن اشاره شده اسـت، ولی در بحار چنین اسـت: «او صدقة موقوفة لاتورث» و در وسائل که از کافی نقل کرده آمده اسـت: «او صدقة مبتولة لاتورث» و «مبتولة» به معنای مقطوعه اسـت.
دانشمندان شیعه آنچه را از امامان خودشان دریافته و خود نیز به آن رسیده بودند در رساله‏هایی گردآوری کردند که به چهارصد رساله رسید و با عنوان «اصول اربعمأة» خوانده میشد. به یقین در آن رساله‏ها احادیثی که در باب وقف رسیده بود وجود داشت، زیرا هنگامی که فقهای بزرگوار شیعه این رساله‏ها را در یک یا چند کتاب جمع‏آوری کردند که کتب اربعه‏ی شیعه را به وجود آورد، همان احادیث بود که در ابواب مختلفه‏ی فقه و از جمله در باب وقف نوشته شد. اکنون از چند نفر از دانشمندان شیعه که در کتاب‏های خود، چه حدیثی و چه فقهی، باب وقف را آورده‏اند و از علمای اوایل به حساب می‏آیند که دست به تدوین زده‏اند یاد می‏نماییم:
1. شیخ صدوق (د. 381) در کتاب من لایحضره الفقیه که کتاب حدیثی اسـت در باب وقف احادیثی دارد. در کتاب الهدایه بالخیر هم که کتاب فقهی و نوشته‏ی صدوق اسـت نیز باب وقف وجود دارد. وی کتابی خاص وقف به عنوان الوقف دارد که نجاشی در فهرست کتاب‏های او، آن را ( الهدایة) را یادآور شده.( مقدمه‏ی چاپ جدید من لایحضر)
2. شیخ مفید (د. 413)، در کتاب المقنعة بابی در وقف دارد. بر این کتاب شیخ طوسی، شرحی نوشت و آن را تهذیب نامید
3. شیخ طوسی (د. 460)، چندین کتاب در حدیث و فقه دارد. تهذیب، شرح المقنعة مفید و استبصار که هر دو مجموعه‏ی حدیثی می‏باشند از اوست و در هر دو، احادیثی که مبنای احکام و مقررات اسلامی می‏باشند گردآوری شده اسـت، و احادیث وقف را چنانکه خواهیم دید در هر دو وارد ساخته اسـت.
حدیث اول من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص237
5567 کَتَبَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ع‏ فِی الْوُقُوفِ وَ مَا رُوِیَ فِیهَا عَنْ آبَائِهِ ع فَوَقَّعَ ع الْوُقُوفُ تَکُونُ عَلَى حَسَبِ مَا یُوقِفُهَا أَهْلُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.
محمد بن حسن صفّار- رضى اللَّه عنه- طىّ نامه‏اى به امام ابو محمد حسن بن علىّ علیه السّلام در باره اوقاف و روایاتى که از پدران آن امام در این خصوص رسیده اسـت سؤال کرد. امام علیه السّلام با نامه‏اى پاسخ فرموند که: وقف‏ها (موقوفات) بخواست خداى تعالى بر آن گونه که واقفین آنها تعیین کرده‏اند جریان مى‏پذیرند
وسائل الشیعة، ج‏19، ص: 175
24386- 1-(1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ أَنَّهُ کَتَبَ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ع- فِی الْوَقْفِ وَ مَا رُوِیَ فِیهِ ‏(2) عَنْ آبَائِهِ ع فَوَقَّعَ ع الْوُقُوفُ تَکُونُ عَلَى حَسَبِ مَا یُوقِفُهَا أَهْلُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ‏ .(3)
محمد بن علی بن حسین با سندی از محمد بن حسن صفّار- ره - طىّ نامه‏اى به امام ابو محمد حسن بن علىّ علیه السّلام در باره اوقاف و روایاتى که از پدران آن امام در این خصوص رسیده اسـت سؤال کرد. امام علیه السّلام با نامه‏اى پاسخ فرموند که: وقف‏ها (موقوفات) بخواست خداى تعالى بر آن گونه که واقفین آنها تعیین کرده‏اند جریان مى‏پذیرند.
ادامه حدیث اول
24387- 2-(4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى قَالَ: کَتَبَ بَعْض‏ أَصْحَابِنَا إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ ع- فِی الْوُقُوفِ وَ مَا رُوِیَ فِیهَا فَوَقَّعَ ع الْوُقُوفُ عَلَى حَسَبِ مَا یَقِفُهَا أَهْلُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَى ذَلِکَ‏ (5) وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَى الْحُکْمِ الْأَخِیرِ عُمُوماً هُنَا (6) وَ خُصُوصاً فِی أَحْکَامِ الْمَسَاجِدِ .(7)
می‌گویم: در ادامه آنچه که بر این مورد دلالت می‌کند، خواهد آمد و پیش از این حدیثی روایت شد که بر حکم اخیر به صورت عام دلالت دارد و به صورت خاص به احکام مساجد اشاره کرده اسـت.
(8) 3- بَابُ أَنَّ شَرْطَ الْوَقْفِ إِخْرَاجُ الْوَاقِفِ لَهُ عَنْ نَفْسِهِ فَلَا یَجُوزُ أَنْ یَقِفَ عَلَى نَفْسِهِ وَ لَا أَنْ یَأْکُلَ مِنْ وَقْفِهِ وَ لَهُ أَنْ یَسْتَثْنِیَ لِنَفْسِهِ شَیْئاً وَ کَذَا الصَّدَقَةُ فَلَا یَجُوزُ لَهُ سُکْنَى الدَّارِ إِذَا تَصَدَّقَ بِهَا إِلَّا مَعَ الْإِذْن‏
در وقف شرط اسـت که وقف‌کننده مالکیت و بهره‌برداری از شی‌ء وقف شده را از خود سلب کند؛ لذا جایز نیست چیزی برای خود وقف کند و نمی‌تواند از طعام وقف‌شده‌ی خود تناول کند ولی می‌تواند برای خود چیزی مستثنی کند، صدقه نیز همچنین اسـت یعنی نمی‌تواند در خانه‌ای که به عنوان صدقه اهداء کرده اسـت ساکن شود مگر با اجازه.
از این حدیث استفاده می‏شود که:
1 . وقف امری اسـت مشروع.
2. هر شرطی که مخالف حکم شرع و عقل نباشد و واقف آن را قید کند درست اسـت.
حدیث دوم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص237
5568- وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى الْیَقْطِینِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ أَبِی الْحُسَیْنِ‏ (9) قَالَ کَتَبْتُ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع‏ أَنِّی وَقَفْتُ أَرْضاً عَلَى وُلْدِی وَ فِی حِجٍّ وَ وُجُوهِ بِرٍّ وَ لَکَ فِیهِ حَقٌّ بَعْدِی وَ لِمَنْ بَعْدَکَ وَ قَدْ أَزَلْتُهَا عَنْ ذَلِکَ الْمَجْرَى فَقَالَ أَنْتَ فِی حِلٍّ وَ مُوَسَّعٌ لَکَ‏ (10)
5568- و محمّد بن أحمد بن یحیى، از محمّد بن عیسى الیقطینى، از علىّ بن مهزیار، از ابو الحسین2 روایت کرده اسـت که گفت: طىّ نامه‏اى به امام ابو الحسن سوم معروض داشتم که: من زمینى را بر فرزندانم و در کار حجّ و وجوه برّ وقف کردم، و براى شما و براى امام بعد از شما، پس از خودم در آن وقف حقّى منظور شده بود، و من آن را از این مجرى زایل ساختم، پس امام (علیه السّلام) فرمود: تو بحلّ هستى و دست تو در فعالیّتت باز اسـت.3
از این حدیث این مطالب را می‏فهمیم:
1. وقف در مورد فرزندان، حج و هر کار خیری درست اسـت.
2. وقف باید قطعی باشد و هیچ کس را در آن نظر و حق دخالت نباشد.
حدیث سوم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص 237-238
5569- وَ رَوَى عَلِیُّ بْنُ مَهْزِیَارَ قَالَ‏ قُلْتُ لَهُ‏ (11)ر َوَى بَعْضُ مَوَالِیکَ عَنْ آبَائِکَ ع أَنَّ کُلَّ وَقْفٍ إِلَى وَقْتٍ مَعْلُومٍ‏ (12) فَهُوَ وَاجِبٌ عَلَى الْوَرَثَةِ وَ کُلَّ وَقْف‏ إِلَى غَیْرِ وَقْتٍ جَهْلٌ مَجْهُولٌ بَاطِلٌ مَرْدُودٌ عَلَى الْوَرَثَةِ (13) وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِقَوْلِ آبَائِکَ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ فَکَتَبَ ع هُوَ هَکَذَا عِنْدِی‏ .(14)
5569- و علىّ بن مهزیار در روایت خود آورده اسـت که: به آن امام‏ (علیه السّلام) گفتم: یکى از موالى شما از پدرانت علیهم السّلام روایت کرده اسـت، هر وقفى که تا وقتى معلوم باشد اجراء احکام آن بر ورثه واجبست، و هر وقفى که بدون وقت باشد، جهلى مجهول و باطلى مردود اسـت. و تو بقول پدرانت- علیک و علیهم السّلام- داناترى، امام (علیه السّلام) در جواب نوشت: این موضوع بنظر من هم همین طور اسـت.
شیخ طوسی فرموده: «وقت» در این حدیث به معنای مدت نیست بلکه به معنای اشخاصی و یا راهی اسـت که وقف برای آن وقف شده اسـت. چون اگر موقوف علیهم در وقف ذکر نشود باطل اسـت. وقت به معنای اشخاص و مورد وقف در آن زمان متعارف بوده اسـت.
می‏گوییم: ممکن اسـت وقت به معنای خودش (اجل و مدت) باشد زیرا واقف یک وقت می‏گوید: وقف کردم تا 5 یا 10 یا 100 سال و یک وقت می‏گوید: وقف کردم تا روز قیامت یا تا روزی که زمین به وارث زمین و آسمان برسد. در این دو صورت «وقت» ذکر شده، یکی تا چند سال و دیگری تا روز قیامت که اولی را می‏گویند: وقف موقت و دومی را وقف مؤبد. اما ممکن اسـت واقف در جایی هیچ‏کدام از این دو وقت را نام نبرده باشد، در این صورت اسـت که امام (ع) می‏فرماید باطل اسـت. والله اعلم. (15)
حدیث چهارم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص238
5570- وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى عَنِ الْعُبَیْدِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سُلَیْمَانَ بْنِ رُشَیْدٍ قَالَ‏: کَتَبْتُ إِلَیْهِ‏ (16) جُعِلْتُ فِدَاکَ لَیْسَ لِی وَلَدٌ وَ لِی ضِیَاعٌ وَرِثْتُهَا عَنْ أَبِی وَ بَعْضُهَا اسْتَفَدْتُهَا وَ لَا آمَنُ مِنَ الْحَدَثَانِ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لِی وَلَدٌ وَ حَدَثَ بِی حَدَثٌ فَمَا تَرَى جُعِلْتُ فِدَاکَ أَنْ أَقِفَ بَعْضَهَا عَلَى فُقَرَاءِ إِخْوَانِی وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ أَوْ أَبِیعَهَا وَ أَتَصَدَّقَ بِثَمَنِهَا فِی حَیَاتِی عَلَیْهِمْ فَإِنِّی أَتَخَوَّفُ أَنْ لَا یُنْفَذَ الْوَقْفُ بَعْدَ مَوْتِی فَإِنْ وَقَفْتُهَا فِی حَیَاتِی فَلِی أَنْ آکُلَ مِنْهَا أَیَّامَ حَیَاتِی أَمْ لَا فَکَتَبَ ع فَهِمْتُ کِتَابَکَ فِی أَمْرِ ضِیَاعِکَ وَ لَیْسَ لَکَ أَنْ تَأْکُلَ مِنْهَا (17) وَ لَا مِنَ الصَّدَقَةِ فَإِنْ أَنْتَ أَکَلْتَ مِنْهَا لَمْ یُنْفَذْ إِنْ کَانَ لَکَ وَرَثَةٌ فَبِعْ وَ تَصَدَّقْ بِبَعْضِ ثَمَنِهَا فِی حَیَاتِکَ فَإِنْ تَصَدَّقْتَ أَمْسَکْتَ لِنَفْسِکَ مَا یَقُوتُکَ مِثْلَ مَا صَنَعَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع‏ .(18)
5570- و محمّد بن احمد بن یحیى، از عبیدى، از علىّ بن سلیمان بن رشید، روایت کرده اسـت که گفت: به آن امام علیه السّلام نوشتم: فدایت شوم، من فرزندى ندارم، و املاکى دارم که از پدرم به ارث برده‏ام، و بخشى از آن را خود بدست آورده‏ام، و از حوادث روزگار ایمنى ندارم، پس اگر فرزندى نداشته باشم، و حادثه‏اى پیش آید یعنى: با در نظر گرفتن این احتمال که با نداشتن فرزند حادثه‏اى برایم رخ دهد، در این صورت- فدایت شوم- چه مصلحت مى‏بینى که بعضى از املاک را بر برادران فقیرم و بر مستضعفین وقف کنم، یا بفروشم و بهاى آن را در زمان حیاتم به ایشان صدقه دهم، زیرا بیم آن دارم که پس از مرگ من مقرّرات وقف اجرا نشود، و اگر آن را در ایّام حیاتم وقف کنم آیا میتوانم از درآمد آن بخورم یا نه؟
ادامه حدیث چهارم
امام علیه السّلام در پاسخ نامه، مرقوم داشت: مضمون نامه‏ات را در باره املاکت فهمیدم، و تو نمیتوانى از درآمد آن و از صدقه ارتزاق کنى، پس اگر چیزى از آن را بخورى موضوع وقف اجرا نمیشود. اگر ورثه‏اى داشته باشى آن املاک را بفروش و بخشى از بهاى آن را در حال حیات خودت صدقه ده، زیرا چنین کارى را اگر انجام دهى، مقدارى که براى قوت خود لازم اسـت نگاه میدارى، همان گونه که امیر المؤمنین علیه السّلام عمل فرمود.
شرح:
«آنچه در نزد فقهاى ما قطعى اسـت آنست که واقف باید خود را از موقوف علیهم خارج کند تا وقف صحیح باشد، و چنانچه بر خود وقف کند باطل اسـت، و همچنین اگر شرط کند که دیون او را از مورد درآمد موقوفه ادا کنند، یا مخارج او را بدهند تا زنده اسـت، در همه این موارد وقف درست نیست مگر اینکه بر جماعتى وقف کند مثلا بر فقرا و خود پس از آن فقیر شود که مشهور جایز دانند از آن برگیرد براى نیاز خود، و تنها ابن ادریس جایز نمى‏داند، و این خبر فی الجمله دلالت دارد بر آن زیرا ممکن اسـت که‏ «لیس لک أن تأکل منها»
(تو حقّ ندارى از آن ارتزاق کنى) براى این باشد که چون قبض و اقباض صورت نگرفته اسـت وقف باطل شود، چنان که خوردن و تصرّف در آن یا منافع آن دلیل بر عدم اقباض اسـت، و خبر دلالت بر افضلیّت صدقه دارد زمانى که خوف آن باشد که موقوفه را بمصرف واقعى خود نرسانند».
حدیث پنجم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص239
5571- وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى الْعُبَیْدِیُّ قَالَ کَتَبَ أَحْمَدُ بْنُ حَمْزَةَ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ع‏ مُدَبَّرٌ وُقِفَ ثُمَّ مَاتَ صَاحِبُهُ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ لَا یَفِی بِمَالِهِ فَکَتَبَ ع یُبَاعُ وَقْفُهُ فِی الدَّیْنِ‏ .(19)
5571- و محمّد بن عیسى بن عبید گفت: احمد بن حمزه براى امام ابو الحسن موسى علیه السّلام نوشت، بنده مدبّرى را وقف کرده‏اند، و پس از آن صاحبش مرده اسـت و دینى بذمّه دارد که مالش باداء آن وافى نیست، امام علیه السّلام فرمود: وقفش‏ براى اداء دین او فروخته مى‏شود.
شرح: «مراد از مدبّر وقف شده، مدبّرى اسـت که مدّت معلومى براى خدمت گماشته‏اند، چنان که از خبر علىّ بن معبد که تحت رقم 5580 خواهد آمد استفاده مى‏شود. ولى بنظر میرسد که «مدبّر» تصحیف «مدین» باشد چنان که در تهذیب آمده اسـت و لفظ تصحیف شده و مفعول «وقف» حذف شده اسـت».
حدیث ششم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص239
5572-وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عُمَرَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمَذَانِیِّ قَالَ:‏ کَتَبْتُ إِلَیْهِ ع مَیِّتٌ أَوْصَى بِأَنْ یُجْرَى عَلَى رَجُلٍ مَا بَقِیَ مِنْ ثُلُثِهِ وَ لَمْ یَأْمُرْ بِإِنْفَاذِ ثُلُثِهِ‏ (20) هَلْ لِلْوَصِیِّ أَنْ یُوقِفَ ثُلُثَ الْمَیِّتِ بِسَبَبِ الْإِجْرَاءِ (21)- فَکَتَبَ ع یُنْفِذُ ثُلُثَهُ وَ لَا یُوقِفُ‏ .(22)
5572- و محمّد بن احمد، از عمر بن علىّ بن عمر، از ابراهیم بن محمّد همدانى روایت کرده اسـت که گفت: به آن امام علیه السّلام نوشتم: میّتى وصیّت کرده که براى تأمین معیشت مردى تا هر زمان که زنده باشد از مورد ثلثش به او انفاق کنند.
و در باره انفاذ ثلثش توصیه‏اى نکرده اسـت، در این صورت آیا وصىّ حقّ دارد که ثلث میّت را براى انفاق از درآمدش بر آن مرد، وقف نماید یا نمى‏تواند؟ امام علیه السّلام نوشت: ثلث میّت انفاذ میگردد، و وقف نخواهد شد.
شرح: «در باره انفاذ ثلثش توصیه نکرده یعنى وصیّت نکرده اسـت که ثلث مرا بپردازید بفلان مورد، و چون چنین وصیّت نکرده تا مادامى که آن مرد موصى له حیات دارد از درآمد آن باو پرداخته مى‏شود و چون از دنیا رفت به ورثه مرده باز میگردد، وصىّ حقّ ندارد بدون اذن ورثه آن را وقف کند».
حدیث هفتم من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏4 ؛ ص239
5573- وَ رَوَى صَفْوَانُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ:‏ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُوقِفُ الضَّیْعَةَ ثُمَّ یَبْدُو لَهُ أَنْ یُحْدِثَ فِی ذَلِکَ شَیْئاً فَقَالَ إِنْ کَانَ أَوْقَفَهَا لِوُلْدٍ أَوْ لِغَیْرِهِمْ‏ (23) ثُمَّ جَعَلَ لَهَا قَیِّماً لَمْ یَکُنْ لَهُ أَنْ یَرْجِعَ وَ إِنْ کَانُوا صِغَاراً وَ قَدْ شَرَطَ وَلَایَتَهَا لَهُمْ حَتَّى یَبْلُغُوا فَیَحُوزُهَا لَهُمْ‏ (24) لَمْ یَکُنْ لَهُ أَنْ یَرْجِعَ فِیهَا وَ إِنْ کَانُوا کِبَاراً وَ لَمْ یُسَلِّمْهَا إِلَیْهِم‏ وَ لَمْ یُخَاصِمُوا حَتَّى یَحُوزَهَا عَنْهُ فَلَهُ أَنْ یَرْجِعَ فِیهَا (25) لِأَنَّهُمْ لَا یَحُوزُونَهَا عَنْهُ وَ قَدْ بَلَغُوا
5573- و صفوان بن یحیى، از امام ابو الحسن موسى علیه السّلام روایت کرده اسـت، که گفت: از آن امام در باره مردى سؤال کردم که ملکى را وقف میکند، سپس بنظرش میرسد که در آن وقف تغییرى بدهد، امام فرمود: اگر آن ملک را براى‏ اولادش یا براى دیگرى وقف کرده و پس از آن متولّى براى آن قرار داده باشد، حقّ ندارد که از وقفیّت آن رجوع کند، و اگر موقوف علیهم صغار باشند، و واقف تولیت آن ملک را براى ایشان شرط کرده باشد، و خودش تا زمان بلوغ صغار از طرف ایشان آن را حیازت کند، حقّ ندارد که رجوع نماید [و اگر موقوف علیهم همه کبیر باشند، و او موقوفه را به ایشان تسلیم نکرده باشد، و ایشان براى حیازت آن بمرافعه با او برنخاسته باشند حقّ دارد که رجوع کند] زیرا ایشان با اینکه بالغ بوده‏اند آن ملک را از او حیازت نکرده‏اند.
شرح: «خبر دلالت دارد به اینکه تا موقوفه بتصرّف موقوف علیه داده نشود حقّ رجوع هست و پس از حیازت موقوف علیهم فی الجمله وقف ثابت و حقّ رجوع نیست».

پی‌نوشت‌ها:

( 1)- الفقیه 4- 237- 5567.
( 2)- فی نسخة- الوقوف و ما روی فیها( هامش المخطوط).
( 3)- لعل مراد السائل أن أحادیث الوقف مختلفة فما الوجه فیها. و الجواب- أن الوقف یتبع شرط الواقف و ما یعلم من قصده و ما یفهم من عرفه فلذلک اختلفت الأحکام و الأحادیث، فیظهر من ذلک وجه الجمع بینها فتدبر." منه قده". [شاید منظور پرسشگر این باشد که احادیث وقف فراوان هستند، علت آن چیست؟ جواب: وقف وابسته به شرایط وقف‌کننده اسـت و به آنچه که قصد آن دارد وبه آنچه که از عُرف او شناخته می‌شود و به این دلیل احکام و احادیث متفاوتی روایت شده؛ لذا به نظر می‌رسد بهتر اسـت بین این احادیث جمع حاصل شود؛ "پس نیک درنگ کن".]
( 4)- الکافی 7- 37- 34.
( 5)- یأتی فی الحدیث 2 من الباب 7، و فی الحدیث 4 من الباب 10 من هذه الأبواب.
( 6)- تقدم فی الباب 1 من هذه الأبواب.
( 7)- تقدم فی الباب 66 من أبواب أحکام المساجد.
( 8)- الباب 3 فیه 4 أحادیث.
( 9). الظاهر أنّه أبو الحسین بن هلال الثقة، کان من أصحاب أبى الحسن الثالث( ع).
( 10). محمول على ما إذا کانت الازالة قبل الاقباض و تمامیة الوقف اذ حینئذ لم یلزم و یجوز التصرّف بالملکیة( مراد) و قال المولى المجلسیّ: یمکن أن یکون التغییر للتقیة لما أدخله( ع) فی الموقوف علیهم، أو لعدم القبض، أو لعدم شرط من شروط الوقف، و الأول أظهر.
[به نظر می رسد؛ ازاله‌ی وقف قبل از قبص و ابرام وقف اسـت چرا که در این حالت بر او الزامی نیست و می‌تواند به واسطه‌ی مالکیت آن مال، در آن تصرف کند. مولی مجلسی فرمود: ممکن اسـت تغییر حکم به سبب تقیه باشد؛ زیرا آن را در موضوع کسانی وارد کرد که مال برایشان موقوف شده اسـت یا به سبب اینکه قبض صورت نگرفته اسـت یا به دلیل عدم وجود یکی از شرایط وقف. البته نظر اول به نظر برتر اسـت.]
( 11). أی قلت لابى جعفر الثانی( ع) کما هو فی الکافی ج 7 ص 36.
( 12). أی یکون مؤبدا أو موقتا بوقت معلوم فیکون حبسا( م ت)،« فهو واجب على الورثة» أى یجب انفاذه الى ذلک الوقت، و ینبغی تقییده بما إذا خرج ما یصل الى الموقوف علیه بعد-- موت الواقف عن ثلثه لان مثله یرجع الى الوصیة، یدل علیه روایة خالد بن نافع فی الباب الآتی( مراد) و قال الشیخ: معنى الوقت المعلوم ذکر الموقوف علیه دون الأجل و قال: کان هذا تعارفا بینهم فان الوقف متى لم یکن مؤبدا لم یکن صحیحا.
[یعنی ابدی یا موقت باشد با مدت محدود که در این جهت، حبس اسـت، «این بر وارثان واجب اسـت» یعنی تا آن زمان اجرای آن لازم اسـت. و لازم اسـت مقید شود که اگر این زمان به مرگ واقف برسد باید ثلث آن خارج شود. زیرا وابسته به وصیت اسـت... و شیخ گفت: منظور از زمان معلوم به زبان آوردن موقوف علیه اسـت بدون تعیین زمان. و فرمود: این امر بین آنان معروف بود؛ زیرا اگر وقف ابدی نباشد، صحیح نیست.]
( 13). فی الکافی و التهذیب« جهل مجهول و هو باطل مردود».
( 14). ان کان مراد الراوی التفسیر فترکه لمصلحة تکون کثیرا ما فی المکاتیب، و ان کان مراده السؤال عن صحة الخبر فالجواب ظاهر.
[اگر منظور راوی تفسیر اسـت، آن به جهت مصلحتی که غالباً در مکتب‌خانه‌ها موجود اسـت ـ ترک گفته اسـت و اگر منظور او سؤال در مورد صحت روایت اسـت جواب آن آشکار اسـت.]
(15) - وسائل، ص 307 به نقل از تهذیب، ج 2، ص 371 و استبصار، ج 4، ص 99 و فروع کافی، ج 2، ص 244 و فقیه، ج 2، ص 289.
( 16). زاد فی الکافی و التهذیب« یعنى أبا الحسن علیه السلام».
( 17). اعلم أن المقطوع به فی کلام الاصحاب اشتراط اخراج نفسه فی صحة الوقف، فلو وقف على نفسه بطل، و کذا لو شرط لاداء دیونه أو الادرار على نفسه الا أن یوقف على قبیل فصار منهم کالفقراء، فالمشهور حینئذ جواز الاخذ منه، و منع ابن إدریس منه مطلقا، و هذا الخبر یدلّ على الحکم فی الجملة و ان احتمل أن یکون عدم النفوذ لعدم الاقباض لان الاکل منها یدلّ علیه.( المرآة).
( 18). یدل على أنّه إذا خاف أن لا یصرف الوقف فی مصرفه فالتصدق بالمال أفضل.( م ت).
[دلیل بر این اسـت که اگر بیم آن داشته باشد مال موقوفه را در جهت صحیح استفاده نگردد، بهتر اسـت آن را صدقه دهد.]
( 19). قوله« مدبر وقف» بالمجهول مجاز على حبس خدمته مدة معینة کما یجیى‏ء فی مکاتبة علیّ بن معبد.( مراد).
[عبارت «مدبر وقف» که با صیغه‌ی مجهول آمده اسـت، مجاز اسـت از محدود شدن خدمت او در مدتی معین، همانطوری که در مکاتبه‌ی علی بن معبد خواهد آمد.
( 20). قوله« ما بقى» أی الرجل حیا. و« من ثلثه» أی ینفذ من الثلث ما دام الثلث باقیا، فان مات قبل التمام کان الباقی للورثة.« و لم یأمر بانفاذ ثلثه» أی لم یوص بأن یعطى الثلث أو لم یوص بأن یجرى علیه الثلث فانه لو أوصى کذلک کان الباقی لورثته.( م ت).
[عبارت «مابقی» یعنی تا زمانی که زنده اسـت و «من ثلثه» یعنی تا زمانی که زنده اسـت در مورد ثلث اجرا می‌شود، پس اگر قبل از تمام شدن آن درگذشت بقیه برای وارثان باقی می‌ماند. و او دستور به تمام شدن همه‌ی ثلث نداده اسـت یعنی وصیت نکرده اسـت که ثلث بخشیده شود ویا وصیت نکرده اسـت که درمورد ثلث اجرا شود، زیرا اگر چنین وصیت می کرد، باقی مانده آن برای وارثانِ او بود.]
( 21). أی یجعله وقفا بسبب الاجراء أی حتّى یجرى علیه من حاصله. [یعنی به سبب اجرا آن را وقف می کند ، یعنی تا وقتی که از سود آن کسب کند]
( 22). لانه ضرر على الورثة و لم یوص المیت بأن یوقف. و قال بعض الشراح: لعل المراد أن المیت أوصى بالاجراء على الموصى له من الثلث و لم یأمر باعطاء الثلث و الاجراء یشمل الایقاف فهل یجوز حینئذ ایقاف الثلث؟ فکتب علیه السّلام بالاعطاء و نهاه عن الایقاف و اللّه أعلم.[ زیرا بر وارثان ضرر وارد می شود و میت بر وقف کردن آن وصیت نکرده اسـت. برخی شارحان گفته اند: شاید منظور این اسـت که میت وصیت کرده اسـت که یک سوم مال ِ وصیت شده اجرا شود و امر به پرداخت ثلث نکرده اسـت و اجرا متضمن وقف کردن اسـت. پس آیا جایز اسـت ثلث را وقف کند؟ امام (ع) نوشتند: اعطائ و بخشش شود واز وقف نمودن نهی کردند. والله اعلم
( 23). فی الکافی و التهذیب« أوقفها لولده و لغیرهم».
( 24).« ولایتها لهم» أی شرط ولایة الضیعة لاجل الصغار بأن یکون تصرفه فیها من جانب الصغار( مراد) و قال العلّامة المجلسیّ: اختلف الاصحاب فی أنّه هل یشترط نیة القبض من الولى أم یکفى کونه فی یده، و الأشهر الثانی، و الخبر ظاهرا یدلّ على الأول الا أن یقرأ--« شرط» على بناء المجهول أی شرط اللّه و شرع ولایته، ثمّ اعلم أنّه لا خلاف فی الاکتفاء بقبض الأب و الجد له مع النیة، و فی الوصى خلاف. و فی بعض النسخ« حتى یجوزوها» من التجویز أی یجبره الاولاد على القبض و لم یسلمها الیهم بالاختیار و لا ولایة له علیهم حتّى یکفى قبضه عنهم فله الرجوع.
( 25). ما بین القوسین لیس فی بعض النسخ و هو موجود فی الکافی و التهذیب.

منابع و مآخذ:
1- نقی زاده، حسن، فقه الحدیث ( راهکار ها و نمونه ها)
2- معارف، مجید : تاریخ حدیث
3- محمد بن علی، ابن بابویه:من لایحضره الفقیه، ترجمه:علی اکبر غفاری، محمد جواد غفاری، صدر بلاغی
4- محمد بن حسن، شیخ حر عا

کلماتی برای این موضوع

درآمدی بر فقه‌الحدیث پیرامون موضوع وقف


ادامه مطلب ...