جام جم سرا: همین جشن نیکوکاری، جشن عاطفهها، گلریزانهای ماه مبارک رمضان برای آزادی زندانیان بیپول یا سایر کارهایی که به هدف کمک کردن به مردم برپا میشود. همدلی یکی از مهارتهای زندگی است که رابطه شما را با خانواده نیز مستحکم میکند، اجازه میدهد آنها را درک کنید و آنها نیز شما را بفهمند. همدلی کردن یعنی درک احساسات و هیجانات دیگران و دیدن دنیا از دریچه چشمان آنان.
راهی برای بزرگ شدن
همدلی ما را رشد میدهد و روحمان را عمیقتر میکند. پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران است، تا وقتی که تعریفی از احساس شکست یا دلتنگی نداشته باشید نمیتوانید طرف مقابلتان را همراهی کنید، اما وقتی این احساسات را میشناسید و در دیگران شناسایی میکنید در واقع مثل این است که خودتان احساسات این چنینی را تجربه کردهاید. علاوه بر این اگر شما با کسی همدلی کنید مشکلاتش را از زاویهای دیگر خواهید دید و احتمالا راهحلهایی را ارائه میدهید که شاید به ذهن او خطور هم نکرده باشد به همین دلیل همدلی فقط درددلکردن ساده نیست بلکه در بسیاری مواقع به تصمیمگیری بهتر منجر میشود.
همدلی با خانواده
اگر همیشه آماده نصیحت کردن و گوشزد اشتباهات خانواده به آنان هستید این بار کمی سکوت کردن را تمرین کنید، برای اعضای خانواده بخصوص پدربزرگ و مادربزرگ وقت بیشتری بگذارید و هنگامی که نیاز به همدلی دارند با آنان همراه شوید. در بسیاری مواقع کسانی که به همدلی نیاز دارند با یک درددل ساده و تخلیه احساسات حالشان بهتر میشود. این طبیعی است که شما نتوانید مادربزرگ یا پدربزرگتان را کاملا درک کنید، اما وقتی خودتان را جای آنها میگذارید درک بهتری از اوضاع به دست میآورید، آنگاه با تغییر چهره و لحن، متناسب با موضوع مطرح شده و همچنین با انعکاس کلامی احساسات مثل «میفهمم که چقدر این موضوع برایتان ناراحتکننده است یا معلومه که رفتار این آدمها شما را عصبانی کرده» راهی برای همدلی باز کنید. خیلی اوقات همین شنیده و دیده شدن حال دیگران را بهتر میکند.
نه اغراق کنید و نه مشکلات را کوچک جلوه دهید
طناز باباپور، بیست و سه ساله میگوید: من وقتی با خواهرم صحبت میکنم مدام مشکلات مرا کوچک جلوه میدهد چرا که هفت سال از من بزرگتر است و مسائلی مشابه مسائل مرا تجربه کرده، بنابراین هر وقت دلم بگیرد و بخواهم با او حرف بزنم سعی میکند با جملاتی نظیر «چیزی نیست، فکرش را نکن، بی خیال باش، خودش حل میشود و...» مرا آرام کند در حالیکه وقتی مشکل مرا ندیده میگیرد حس میکنم اصلا مرا درک نکرده است.
اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کردهاید و ممکن است مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد، اما فراموش نکنید که خودتان هم با تجربههای سخت و آسان زندگی به این درک رسیدهاید. پس وقتی فرزندتان دچار مشکلی میشود و توقع دارد او را درک کنید با او همراه شوید. درست است که افتادن در یک واحد درسی، گم کردن فلان وسیله مهم، به هم خوردن رابطه دوستیاش و مسألهای که سبب ناراحتیاش شده، مشکلات بزرگ و حل نشدنی نیستند، اما فرزند شما نیاز به همدلی دارد. هنگام همدلی کردن از گفتن جملاتی مثل «دیگران دردهای بزرگتری دارند، دوباره چه دسته گلی به آب دادی، این مشکل که تکراریست و اگر جای من بودی چه» بپرهیزید، اگر فکر میکنید با ساده جلوه دادن مشکل فرزندتان میتوانید به او کمک کنید سخت در اشتباهید چراکه فرزندتان به محض شنیدن این جملات از حرف زدن با شما پشیمان میشود و احتمالا به دنبال همصحبت دیگری میگردد. لطفا از آن طرف بام هم نیفتید یعنی مدام نگویید «وای چطور تحمل کردی؟ حالا میخواهی چه کار کنی؟ من اگر جای تو بودم نمیتوانستم تاب بیاورم؟!»
به دنبال بیان تجربههای خودتان نباشید
مریم حاتمی جوان بیست و پنج سالهای است که بتازگی از بیماری سرطان رهایی یافته و به لطف خداوند اکنون صحیح و سالم به زندگیاش ادامه میدهد. وقتی درباره همدلی کردن دیگران با او میپرسم، میگوید: در دوران بیماریام گاهی دلم میخواست با کسی درددل کنم و از احساسات و افکارم بگویم، اما دوست صمیمی من برای این که با من همدلی کند مدام از مشکلات خودش میگفت، انگار خودش و مشکلاتش را با من مقایسه میکرد و در این قیاس نابرابر میخواست به من نشان دهد بیماری و سرطانم چیز خاصی هم نیست و نباید بزرگش کنم! من درک میکردم که قصد آرام کردن مرا دارد، اما راهی را انتخاب کرده بود که حال مرا بدتر میکرد چرا که هیچ وقت دنیا را از دریچه چشمان من ندید.
برخی افراد عادت کردهاند که به محض تمام شدن حرفهای طرف مقابل تجربهای از همان جنس را تکرار کنند، نوعی مقابله به مثل پنهانی، جالب اینجاست که اگر خودشان هم تجربهای این چنینی نداشته باشند در ذهنشان میگردند و بالاخره خاطرهای از خانواده، فامیل یا دوست مییابند که در پاسخ طرف مقابل بگویند. درست است که صحبتهای این چنینی به قصد همدلی بیان میشود، اما در عمل به طرف مقابل نشان میدهد که اصلا حرفهایش شنیده نشده است. اگر طرف مقابلتان از تجربههای دردناکش میگوید و انتظار همدلی دارد شما میتوانید با سر تکان دادن، تائید کردن، ارتباط چشمی و فعال بودن در گفتوگو با او همدلی کنید. (شیما نادری/ضمیمه چاردیواری)
موسوی چلک با تاکید بر اینکه نوروز از اعیاد خاص جامعه ایرانی است و تاکنون هیچ کس نتوانسته و نخواهد توانست نوروز را از مردم بگیرد افزود: نوروز همواره توامان با آیینها و رسومی همراه است که خرید لباس نو نیز یکی از آنهاست.
وی ادامه داد: بسیاری بر این باورند که حتما باید برای سال جدید، لباس نو تهیه کنند و در غیر این صورت شروع سال نو، خوش یمن نیست.
چلک در این خصوص تصریح کرد: با توجه به اینکه اسفند ماه یکی از پرهزینهترین ماههای سال بوده و خریدها افزایش چشمگیری مییابد، نکته مهم این است که بتوان اقتصاد خانواده را مدیریت کرد.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه مشکل عمده خریدهای نوروزی تنوع بالای محصولات و سردرگمی خریداران است، اما این خریدها از آیینهای ایرانی بوده و سایر کشورها نیز چنین رسومی دارند، عنوان کرد: متاسفانه هزینههای اضافی متحمل شده بر خانواده در این ماهگاه باعث ایجاد تنش و درگیری در خانوادهها میشود و افراد موفق در این میان کسانی هستند که با توجه به اقتصاد خانواده و درآمد آن هوشمندانه عمل کرده و نیازهای خود را به درستی شناسایی میکنند.
چلک همچنین گفت: بازار نیز در اسفند ماه تدابیر ویژهای برای فروش دارد زیرا تاکید بازاریان بر این است که کالاهای خود را تا پیش از سال نو بفروشند و به دلیل استقبال مردم نیز شاهد آن هستیم که قیمتهای این دوره را نمیتوان کنترل کرد.
وی با بیان اینکه حتی همین خریدها نیز باعث افزایش حضور و همدلی خانوادهها در کنار یکدیگر است عنوان کرد: یکی از پیامهای اصلی نوروز کنار گذاشتن کینهها و افزایش صمیمیتهاست.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در پایان با بیان اینکه در عید نوروز حتی کسانی که در طول سال آجیل نمیخرند و یا میوه خوب نمیخورند نیز به علت انتظار برای حضور مهمان این اقلام را تهیه میکنند عنوان کرد: در هیچ زمانی مانند اسفند ماه خصوصا ایام پیش از عید و شروع سال نو این پویایی و جریان زندگی را در جامعه نمیبینیم و به همین جهت باید خانوادهها برای استفاده مناسب از این ایام برنامهریزیهای صحیح داشته باشند. (ایسنا)
376
همان طور که میدانید عشق و محبت از رکنهای اصلی خانوادهای شاد و موفق است که در برخی خانوادهها پس از گذشت اندک زمانی از ازدواج، سست میشود و مسائل و مشکلاتی بروز میکند که اگر در اسرع وقت به این مهم توجه اساسی نشود ممکن است به مرور باعث از هم پاشیدگی زندگی مشترک زوج شود و آن را در معرض آسیبهایی چون جدایی عاطفی، خیانت و طلاق قرار دهد.
توجه داشته باشید که برای ایجاد و تقویت رابطه بهتر و موثر با همسر، افزایش سلامت روحی و روانی و تداوم زندگی، فراگرفتن مهارتهای اساسی زندگی مشترک لازم و ضروری است به طوری که زن و شوهر میتوانند با کسب آگاهی و شناخت این مهارتها، زندگی مشترک مثبت و رضایت بخشی را به وجود آورند. فراگیری مهارتهایی که در ادامه مطرح میشود برای تداوم عشق و علاقه و ابراز محبت بین زوجین الزامی است.
۱-مانند سنگ خشک و بدون انعطاف نباشید
بسیاری از ما بر حسب عادت، تربیت نادرست، شیوه زندگی پدر و مادر یا اطرافیان یاد گرفتهایم که از ابراز احساسات و اندیشههایمان پرهیز کنیم اما توصیه میشود به جای تکیه بر این افکار واهی، احساسات و عاطفه مثبت خود را به همسرتان ابراز کنید.
فراموش نکنید همسرتان همان فردی است که او را دوست دارید و او هم شما را دوست دارد بنابراین اگر به همسرتان ابراز عاطفه نکنید قرار است عاطفهتان را خرج چه کسی کنید!
یادتان باشد در زندگی مشترک هرگز شایسته نیست احساسات خود را پنهان کنید و همچون سنگ سخت در مقابل همسرتان بدون انعطاف و خشک باشید. زمانی که نیازهای عاطفیتان را ابراز کنید و اجازه دهید همسرتان نیز چون شما رفتار کند بیتردید از پس بسیاری از مشکلات برخواهید آمد؛ به طور مثال اگر بر سر موضوعی با همسرتان اختلاف نظر پیدا کنید هرگز او را در جبهه مخالف خود نمیبینید و میتوانید امیدوار باشید که از راه همدلی، صبر و گذشت آن را رفع کنید.
گاهی برخی زوجین از سر ناآگاهی مشکلات زندگیشان را پیش مطمئنترین افراد که پدر و مادرشان باشند بازگو میکنند غافل از آنکه گاهی راهنماییهای دلسوزانه آنها کار دستشان میدهد. به همین دلیل توصیه میکنیم سعی کنید مسائل خصوصی و خانوادگی خود را نزد هیچ فردی حتی پدر و مادر یا خواهر و برادرتان مطرح نکنید.
۳-اهداف شخصی و مشترکتان را بشناسید
داشتن اهداف شخصی و مشترک برای آینده از ملزومات یک رابطه سالم و موفق زناشویی است. اگر از اهداف مشترک یا شخصی همسرتان مطلع نیستید، بهتر است با همسرتان به صحبت بنشینید و درباره آنها سوال کنید. تا حد امکان مشوق یکدیگر باشید و زمینهای را فراهم آورید که خواستههای همسرتان تحقق یابد مگر اینکه واقعا اهداف سالم و درستی نباشد.
۴-رفتار اشتباه همسرتان را تلافی نکنید
اشتباه در زندگی مشترک اجتناب ناپذیر است. گاهی یکی از زوجین به خاطر ناآگاهی یا نداشتن تجربه کافی مرتکب اشتباهی میشود. در این میان اگر طرف مقابل، در صدد انتقام برآید یا بخواهد با مقابله به مثل یا لجبازی رفتار همسرش را تلافی کند، بیتردید سنگ روی سنگ بند نمیشود و مشکلات افزایش مییابد.
در چنین شرایطی، بهترین کار گذشت است و جستوجوی راهی برای متوجه کردن همسر به اشتباهش و یافتن راه حلی برای اصلاح و پیشگیری از ارتکاب اشتباهات دیگر.
۵-به جای متهم کردن یکدیگر، سوال بپرسید
به جای قضاوت و پیشداوریهای نابجا، سرزنش و انتقادهای ناسازنده یا طرح مسائل اختلاف برانگیز، از یکدیگر سوال کنید و علت را جویا شوید. به طور مثال به جای اینکه بگویید: «من میدانستم تو بیعرضهای و نمیتوانی از من دفاع کنی» از همسرتان بپرسید: «به چه علت از من دفاع نکردی؟». با این پرسش نه تنها از نظر و چرایی رفتار همسرتان آگاه میشوید بلکه میتوانید با درنظر گرفتن جوانب و گاه حتی با اصلاح برداشتهای اشتباه خود یا همسرتان، پیش از بغرنج شدن موضوع، چارهای برای آن بیابید و حل مسئله کنید. (علیرضا عبدی، کارشناس ارشد روانشناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
177
همزبانی و همدلی با خانوادهای که باهم در یک خانه زندگی میکنیم چیزی است که برای آرامش در زندگی به آن نیاز داریم و خودمان از ایجاد آن نفع مستقیم میبریم، اما برخی همدلیها کمی سختتر است! همدلی با افراد نزدیکی که به خاطر القای فرهنگی و پیشزمینههای فکری، از همان ابتدا گمان میکنیم باید علیه آنها شمشیرمان را از رو ببندیم و آنها هر چه میگویند و هرکاری میکنند، علیه ماست! حال فکر کنید قرار باشد به سمتی حرکت کنید که با این افراد به همدلی برسید، کار چندان راحتی نیست.
اگر هنوز متوجه نشدید منظورم همدلی و همزبانی با چه کسانی است، مجبورم خیلی واضح بگویم: میخواهم به فنون همدلی و همزبانی با خانواده همسر بپردازم. همان مادر شوهر و مادر زن معروف! جاری و باجناق! خواهر شوهر و برادر زن و خلاصه تمام افرادی که جزو خانواده همسرمان محسوب میشوند و ما فکر میکنیم اگر با آنها دچار مشکل نشویم یعنی داماد و عروس خوبی هستیم، اما من امروز میخواهم یک قدم جلوتر بردارم و بگویم ما زمانی وارد خانواده همسرمان میشویم و عضو جدیدی از آنها خواهیم بود که بتوانیم همدل آنها باشیم و البته برای موفقیت در این کار، یک همزبانی خوب و بدون حاشیه هم داشته باشیم.
سالهای قبل یکی از دوستانم بعد از ازدواج با خانواده همسرش دچار مشکل شد. او میگفت مادر شوهرش نمیتواند او را دوست داشته باشد و طوری رفتار میکند که گویی برای دزدیدن پسرش آمده است. به خاطر این رفتار از او ناراحت بود و دوستش نداشت. دلش میخواست هر چه کمتر او را ببیند و من مطمئن هستم هر قدر هم که سعی در پنهان کردن این حس داشت، باز هم مادر همسرش متوجه شده بود. ما آدمها از نگاه هم دوست داشتن و دوست نداشتن را متوجه میشویم، اما اولین چیزی که من از دوستم سوال کردم این بود که مادر همسر او شرایط زندگیاش چگونه بوده است؟ کمی در مورد گذشته و حال او برایم تعریف کرد.
وقتی همسر او خیلی کم سن و سال بوده است، پدرش فوت شده و مادر او به تنهایی او را بزرگ کرده است. در زمان نوجوانی همسرش، مادر گرفتار بیماری سرطان شده و بعد از سالها درمان بالاخره بهبود پیدا کرده و تمام این سالها او و پسرش با هم تنها بودند. زحمت زیادی برای تحصیل او کشیده و حالا پسر او یک آقای دکتر است که ازدواج کرده و اولین عید را با همسرش به مسافرت رفته است. از نگاه همه افراد، این زوج جوان حق داشتند تا با هم به تنهایی به مسافرت بروند، اما اگر از نگاه مادر او به قضیه بنگرید، چنین حقی را با قاطعیت میدهید یا میتوانید تصور کنید کنار سفره هفت سین، اولین سالی که پسر او ازدواج کرده و با همسرش در یک جزیره زیبا به سر میبرد، تنهایی چه فکرهایی به ذهنش خطور کرده؟
او تمام سالهایی را که به تنهایی پسرش را بزرگ کرده به یاد میآورد، موقعیتهای ازدواجی را که رد کرده است تا پسرش احساس نکندکسی به جای پدر او آمده. البته این به معنی درست بودن این تصمیم نیست، اما در هر صورت مادر همسر او چنین لحظاتی را پشتسر گذاشته و حال عروسش به او زنگ زده تا عید را تبریک بگوید. اگر مادر شوهر، کمی صدایش سرد و خشک است یا اگر خیلی با اصطلاح عروس تازه را تحویل نگیرد، چه تحلیلی میکنید؟ آیا کمی به او حق نمیدهید؟
در مورد تمام افراد خانواده همسرتان این داستان صدق میکند. مادرزنی که خود از شوهرش اذیتهای زیادی دیده و حالا شما با کوچکترین برخوردی که با همسرتان دارید و اختلافی که بینتان پیش میآید، او گمان میکند شما هم همچون همسر خودش هستید و دخترش زندگی سختی را در پیش رو خواهد داشت.
به دلیل این که ما نمیدانیم، افرادی که بتازگی جزئی از خانوادهمان شدهاند چه گذشتهای دارند و از چه دیدگاهی به زندگی و موضوعات نگاه میکنند، نمیتوانیم خوب آنها را درک کنیم و بیشتر اختلافات به همین دلیل خودنمایی میکند. اما اگر اولین شرط همدلی را رعایت کنیم و خودمان را در موقعیت آنها بگذاریم و بگوییم: اگر من جای او بودم چه رفتاری میکردم، آن وقت بسیاری از دلخوریها پیش نمیآید. البته مهم است که جواب این سوال را واقعی بدهید نه جوابی که امروز دوست دارید طرف مقابل به این سوال بدهد بلکه واقعگرا بودن میتواند در همدل شدن با خانواده همسر کمک بزرگی بکند.
برای این که به جای افسانههای اختلاف و دعوا یک واقعیت شیرین در ارتباط باخانواده همسرتان بسازید، نیاز دارید تا همزبان خوبی برای آنها باشید. یک همزبانی ساده، صمیمی و همراه با احترام. هیچ وقت صمیمیت را بهانهای برای برداشتن مرزهای احترام قرار ندهید، اما در این همزبانیها شناخت خوبی حاصل میشود. ما تا یکدیگر را نشناسیم نمیتوانیم دنیا را از دریچه نگاه هم ببینیم. همدلی با خانواده همسر علاوه بر این که شما را به سمتی سوق میدهد که یک خانواده جدید و نزدیک داشته باشید؛ بلکه در ارتباط با همسرتان هم تاثیر خوبی میگذارد. دلهایمان را کنار هم بگذاریم، آنها خوب میتوانند زبان یکدیگر را ترجمه کنند و با هم همراه شوند. (جام جم سرا/ ندا داوودی/ چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
به گزارش جام جم سرا به نقل از دکتر سلام، تقسیم کار و رابطه جنسی؛ دو موضوع در ظاهر بی ارتباط که سخت می توان نقطه اشتراکی میان آنها پیدا کرد. نظر شما چیست؟ فکر می کنید قسمت کردن کارهای خانه میان زن و شوهر تأثیری بر رابطه جنسی آنها دارد؟ آیا زوج هایی به انجام اشتراکی کارها اعتقاد دارند زندگی جنسی بهتری هم دارند؟
احتمالاً اغلب ما بر این فرض هستیم که تقسیم وظایف در خانه و کموکیف رابطه جنسی ارتباطی با یکدیگر ندارند؛ اما نتایج آخرین تحقیقات انجام شده نقطه مقابل چنین باوری است. بر این اساس، مردانی که در انجام کارهای مربوط به خانه بیشتر به همسرشان کمک می کنند رابطه جنسی بهتری هم تجربه می کنند. در واقع، زوج هایی که نوبت های ظرف شستن، جارو کردن، گردگیری یا هر فعالیت دیگری را بین خودشان تقسیم می کنند از زندگی جنسیشان هم لذت بیشتری می برند.
به گفته کارشناسان: زمانی که مردان همسر خود را در قامت یک زن سنتی می بینند که بیشتر وقت خود را صرف انجام کارهای خانه می کند تمایلشان نسبت به برقراری رابطه جنسی با او به تدریج کم می شود.این در حالی است که تقسیم کارهای دید مردان به همسرشان را تغییر می دهد و نه تنها تمایل آنها برای رابطه جنسی افزایش می دهد بلکه کیفیت آن را هم بهبود می بخشد. اتفاقی که طبیعتاً برای زنان رخ می دهد و موجب افزایش میزان رضایت آنها از این بخش می شود.
اهمیت این یافته ها از آن روست که در حال حاضر اغلب زوج ها به دنبال راهی برای بهبود کیفیت رابطه جنسیشان هستند و در کنار آن از عدم تعادل نقش ها در زندگی مشترک ابراز نارضایتی می کنند.خواسته هایی که در نگاه اول سخت بتوان به دستشان آورد؛ ولی با یک برنامه ریزی ساده و اشتراک در انجام کارهای خانه می توان هر دو آنها را محقق کرد.
به گزارش جام جم سرا، محققان حوزه خانواده 10 راهکار اساسی برای حل مشکلات بین همسران را متذکر شده اند.نخستین گام کنترل توقعات است،زن و مرد در برآورده کردن توقعات شان نباید نسبت به طرف مقابل خود موضع گیری، تهدید یا جبر به کار گیرند.بنابراین همسران می توانند با مدیریت خواسته های خود و ابراز توقعات شان در حود توان اقتصادی و فکری همسر خود بنیان یک زندگی مشترک را شکل دهند.
یکی دیگر از راهکارهای موثر و مفید در زمینه تنش های بین همسران اهمیت دادن به افرادی غیر از همسر است به طور مثال توجه بیش از حد به دوستان با اعضای خانواده خود باعث ایجاد نوعی کدورت در ذهن همسر می شود.در حالیکه زن و مرد در خانواده باید اولویت اهمیت را به یکدیگر بدهند.روان شناسان بر این باورند که الگو قرار دادن شیوه زندگی افراد دیگر تاثیر مثبتی در زندگی و روابط بین همسران نخواهد داشت بلکه آتش کینه و خشم در روابط را افزایش می دهد.اگر همسران بخواهند نظرات و سلیقه دیگران را در زندگی خود اعمال کنند با مشکلات عدیده ای رو به رو می شوند.
ایجاد روابط عمیق گام سوم یک رابطه بین همسران به شمار می رود.شناخت زن و مرد از یکدیگر نیازمند گذر زمان است.از این رو نمی توان انتظار داشت که همسران در مدت زمان کوتاه نسبت به یکدیگر شناخت کافی و لازم را پیدا کنند از این رو محققان معتقدند بعد از گذشت 5 سال اززندگی مشترک همسران مهارت مدیریت زندگی و شناخت از هم را نیز پیدا می کنند.
چهارمین چتر حمایتی روابط مستحکم میان همسران حل اختلافات نظر است.مشکلات کوچک شاید به ظاهر ساده و قابل حل به نظر برسند اما بی توجهی به آنها کوهی از مشکلات را پیش روی همسران به تدریج قرار می دهد که توان حل آن را نخواهند داشت از این رو ممکن است گره کوری در زندگی شان ایجاد شود که غیر قابل حل باشد.
استقبال از تجربه های نوین به استحکام روابط همسران کمک می کند.برنامه ریزی کردن و تبعیت از قوانین حرکت زندگی را به مسیر درستی هدایت می کند.افزودن تجربه های جدید به زندگی به نوعی چاشنی روابط به شمار می رود و باعث می شود همسران از آفت های زندگی مصون بمانند.
اهمیت به نیازهای فردی یکی از اصول مهم زندگی است.توجه کردن فقط به نیازهای طرف مقابل اصل زندگی مشترک نیست بلکه برای افزایش طول زندگی مشترک هر فرد باید به علاقه مندی های فردی خود نیز بها داده و لیستی از اهداف فردی خود داشته باشد و برای تحقق آنها تلاش کند.
اعتماد به نفس کامل،برخی از همسران در بیان نیازها و خواسته های خود ناتوان هستند و همین مسئله باعث کاهش اعتماد به نفس می شود.روانشناسان بر این باورند که اگر همسران توان بیان حرف های خود را ندارند آنها را روی کاغذی به شکل یادداشت بنویسند و با یک هدیه یا یک شاخه گل به همسر خود تقدیم کنند با این شیوه هم خاطرات خوشی برای شان به یادگار می ماند هم اینکه به اعتماد به نفس کامل در زندگی دست می یابند.
از دیدگاه روانشناسان زمانی که همسران احساس می کنند غبار تکرار بر زندگی شان نقش بسته است و زمینه برای بروز اختلافات مهیا می شود بهتر است با کمی تغییر دکوراسیون خانه فرصت بهتر اندیشه کردن و تصمیم گیری را فراهم کنند تا فضای خانوادگی از سردی و سکوت خارج شود.
چتر حمایتی دیگر که محققان به آن اشاره دارند تفریحات دو نفره است.درست است که با تولد فرزندان زندگی زناشویی کامل تر می شود اما قرار نیست اولویت همسران از بین برود بنابراین توصیه می شود با رفتن به سفر و تفریحات دو نفره خاطرات روزهای خوش زندگی را مرور و یادآوری کنید.زیرا نقش مهمی در روابط بین همسران دارد.
قرارهای ملاقات بدون هماهنگی و غیر منتظره یکی از راهکارهایی است که به حل بسیاری از مشکلات کمک می کند.به طور مثال دعوت غافلگیرانه از همسر در یک رستوران و جشن تولد غیر منتظره فرزندان از راه هایی که خاطرات مشترکی به جا می گذارد.
منبع : شبکه مجازی آستان
پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران اســت
مهارت همدلی،یکی از مهمترین مهارتهای زندگی
میدانید همدلی یعنی چه؟ ذهنتان را جای دوری نفرستید. در همین زندگی روزانه و دور و برتان کمی دقت کنید، به جواب خواهید رسید.همدلی یعنی اینکه برای این که بفهمید طرف مقابل از چه دردی رنج می کشد، خود را جای او بگذارید.
همدلی رابطه شما را با خانواده مستحکم میکند، اجازه میدهد آنها را درک کنید و آنها نیز شما را بفهمند. همدلی کردن یعنی درک احساسات و هیجانات دیگران و دیدن دنیا از دریچه چشمان آنان.
واقعا بزرگ شوید!
همدلی ما را رشد میدهد و روحمان را عمیقتر میکند. پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران اســت، تا وقتی که تعریفی از احساس شکست یا دلتنگی نداشته باشید نمیتوانید طرف مقابلتان را همراهی کنید، اما وقتی این احساسات را میشناسید و در دیگران شناسایی میکنید در واقع مثل این اســت که خودتان احساسات این چنینی را تجربه کردهاید. علاوه بر این اگر شما با کسی همدلی کنید مشکلاتش را از زاویهای دیگر خواهید دید و احتمالا راهحلهایی را ارائه میدهید که شاید به ذهن او خطور هم نکرده باشد.
مشکلات خانواده را دوچندان نکنید
اگر همیشه آماده نصیحت کردن و گوشزد اشتباهات خانواده به آنان هستید این بار کمی سکوت کردن را تمرین کنید، برای اعضای خانواده بخصوص پدربزرگ و مادربزرگ وقت بیشتری بگذارید و هنگامی که نیاز به همدلی دارند با آنان همراه شوید. به طور مثال درک کنید پدرتان به خاطر ورشکستگی اخیرش از نظر مالی در بحران به سر می برد. در بسیاری مواقع کسانی که به همدلی نیاز دارند با یک درد دل ساده و تخلیه احساسات حالشان بهتر میشود. این طبیعی اســت که شما نتوانید مادر یا پدرتان را کاملا درک کنید، اما وقتی خودتان را جای آنها میگذارید درک بهتری از اوضاع به دست میآورید.
مشکلات را کوچک جلوه ندهید
همدلی، روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسانهای دیگر منجر میشود. انسانهایی که باهم همدلاند میتوانند سالهای سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند.
اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کردهاید و ممکن اســت مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد، اما فراموش نکنید که خودتان هم با تجربههای سخت و آسان زندگی به این درک رسیدهاید. پس وقتی فرزندتان دچار مشکلی میشود و توقع دارد او را درک کنید با او همراه شوید. لطفا از آن طرف بام هم نیفتید یعنی مدام نگویید «وای چطور تحمل کردی؟ حالا میخواهی چه کار کنی؟ من اگر جای تو بودم نمیتوانستم تاب بیاورم؟!»
تجربیات تان مال خودتان
برخی افراد عادت کردهاند که به محض تمام شدن حرفهای طرف مقابل تجربهای از همان جنس را تکرار کنند، نوعی مقابله به مثل پنهانی، جالب اینجاست که اگر خودشان هم تجربهای این چنینی نداشته باشند در ذهنشان میگردند و بالاخره خاطرهای از خانواده، فامیل یا دوست مییابند که در پاسخ طرف مقابل بگویند. درست اســت که صحبتهای این چنینی به قصد همدلی بیان میشود، اما در عمل به طرف مقابل نشان میدهد که اصلا حرفهایش شنیده نشده اســت.
می توانید با کفش دیگران راه بروید
اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کردهاید و ممکن اســت مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد.
اگر میخواهید ببینید شما این مهارت را بلدید یا خیر، بهتر اســت خیلی صادقانه ببینید این پنج مورد در زندگیتان چقدر وجود دارد. میتوانید از یک دوست نزدیک، والدین یا همسرتان در این خصوص سوال کنید. مواردی که در بررسی خودتان برای همدلی باید مد نظر بگیرید، از این قرار اســت: توانایی علاقهمندی به دیگران را دارم،تحمل افراد مختلف را دارم، در رفتارم با دیگران پرخاشگری کمی دارم، میتوانم دوست یابی داشته باشم و شخص دوست داشتنیای هستم،برای دیگران احترام قائل میشوم.
صادقانه جواب دهید و اگر در مهارت همدلی هنوز تبحر پیدا نکردهاید، کمی تمرین کنید و سعی کنید در زندگیتان فرد همدلی باشید.
دلهایی نزدیک به هم
همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درک کند. همدلی به فرد کمک میکند تا بتواند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت اســت، بپذیرد و به آنان احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسانهای دیگر منجر میشود. انسانهایی که باهم همدلاند میتوانند سالهای سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند. آنان که همدلی را بلدند با همسرشان کمتر دچار اختلاف میشوند و میتوانند تفاوتهایشان را مدیریت کنند.
چاردیواری
اخبارمرتبط :
همدلی با دیگران چه مزایایی در زندگی ما دارد؟
با همسرتان همدلی کنید!
همدلی ازهمزبانی خوشتر اســت!
فنون همزبانی به همراه همدلی
همدلی عامل خمیازه مسری
پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران اســت
مهارت همدلی،یکی از مهمترین مهارتهای زندگی
میدانید همدلی یعنی چه؟ ذهنتان را جای دوری نفرستید. در همین زندگی روزانه و دور و برتان کمی دقت کنید، به جواب خواهید رسید.همدلی یعنی اینکه برای این که بفهمید طرف مقابل از چه دردی رنج می کشد، خود را جای او بگذارید.
همدلی رابطه شما را با خانواده مستحکم میکند، اجازه میدهد آنها را درک کنید و آنها نیز شما را بفهمند. همدلی کردن یعنی درک احساسات و هیجانات دیگران و دیدن دنیا از دریچه چشمان آنان.
واقعا بزرگ شوید!
همدلی ما را رشد میدهد و روحمان را عمیقتر میکند. پیشفرض همدلی کردن، فهم و درک دیگران اســت، تا وقتی که تعریفی از احساس شکست یا دلتنگی نداشته باشید نمیتوانید طرف مقابلتان را همراهی کنید، اما وقتی این احساسات را میشناسید و در دیگران شناسایی میکنید در واقع مثل این اســت که خودتان احساسات این چنینی را تجربه کردهاید. علاوه بر این اگر شما با کسی همدلی کنید مشکلاتش را از زاویهای دیگر خواهید دید و احتمالا راهحلهایی را ارائه میدهید که شاید به ذهن او خطور هم نکرده باشد.
مشکلات خانواده را دوچندان نکنید
اگر همیشه آماده نصیحت کردن و گوشزد اشتباهات خانواده به آنان هستید این بار کمی سکوت کردن را تمرین کنید، برای اعضای خانواده بخصوص پدربزرگ و مادربزرگ وقت بیشتری بگذارید و هنگامی که نیاز به همدلی دارند با آنان همراه شوید. به طور مثال درک کنید پدرتان به خاطر ورشکستگی اخیرش از نظر مالی در بحران به سر می برد. در بسیاری مواقع کسانی که به همدلی نیاز دارند با یک درد دل ساده و تخلیه احساسات حالشان بهتر میشود. این طبیعی اســت که شما نتوانید مادر یا پدرتان را کاملا درک کنید، اما وقتی خودتان را جای آنها میگذارید درک بهتری از اوضاع به دست میآورید.
مشکلات را کوچک جلوه ندهید
همدلی، روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسانهای دیگر منجر میشود. انسانهایی که باهم همدلاند میتوانند سالهای سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند.
اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کردهاید و ممکن اســت مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد، اما فراموش نکنید که خودتان هم با تجربههای سخت و آسان زندگی به این درک رسیدهاید. پس وقتی فرزندتان دچار مشکلی میشود و توقع دارد او را درک کنید با او همراه شوید. لطفا از آن طرف بام هم نیفتید یعنی مدام نگویید «وای چطور تحمل کردی؟ حالا میخواهی چه کار کنی؟ من اگر جای تو بودم نمیتوانستم تاب بیاورم؟!»
تجربیات تان مال خودتان
برخی افراد عادت کردهاند که به محض تمام شدن حرفهای طرف مقابل تجربهای از همان جنس را تکرار کنند، نوعی مقابله به مثل پنهانی، جالب اینجاست که اگر خودشان هم تجربهای این چنینی نداشته باشند در ذهنشان میگردند و بالاخره خاطرهای از خانواده، فامیل یا دوست مییابند که در پاسخ طرف مقابل بگویند. درست اســت که صحبتهای این چنینی به قصد همدلی بیان میشود، اما در عمل به طرف مقابل نشان میدهد که اصلا حرفهایش شنیده نشده اســت.
می توانید با کفش دیگران راه بروید
اگر مادر یا پدری هستید که قصد آرام کردن فرزندتان را دارید، سعی کنید خودتان را جای او بگذارید، به قول معروف شما چند پیراهن بیشتر پاره کردهاید و ممکن اســت مشکلات فرزندتان در نظر شما خیلی کوچک باشد.
اگر میخواهید ببینید شما این مهارت را بلدید یا خیر، بهتر اســت خیلی صادقانه ببینید این پنج مورد در زندگیتان چقدر وجود دارد. میتوانید از یک دوست نزدیک، والدین یا همسرتان در این خصوص سوال کنید. مواردی که در بررسی خودتان برای همدلی باید مد نظر بگیرید، از این قرار اســت: توانایی علاقهمندی به دیگران را دارم،تحمل افراد مختلف را دارم، در رفتارم با دیگران پرخاشگری کمی دارم، میتوانم دوست یابی داشته باشم و شخص دوست داشتنیای هستم،برای دیگران احترام قائل میشوم.
صادقانه جواب دهید و اگر در مهارت همدلی هنوز تبحر پیدا نکردهاید، کمی تمرین کنید و سعی کنید در زندگیتان فرد همدلی باشید.
دلهایی نزدیک به هم
همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درک کند. همدلی به فرد کمک میکند تا بتواند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت اســت، بپذیرد و به آنان احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسانهای دیگر منجر میشود. انسانهایی که باهم همدلاند میتوانند سالهای سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند. آنان که همدلی را بلدند با همسرشان کمتر دچار اختلاف میشوند و میتوانند تفاوتهایشان را مدیریت کنند.
چاردیواری
اخبارمرتبط :
همدلی با دیگران چه مزایایی در زندگی ما دارد؟
با همسرتان همدلی کنید!
همدلی ازهمزبانی خوشتر اســت!
فنون همزبانی به همراه همدلی
همدلی عامل خمیازه مسری
محققان می گویند؛
دانش > پزشکی - همشهری آنلاین:
مطالعه جدید نشان میدهد افراد دارای سطح پایین هورمون عشق موسوم به «اُکسی توسین» نسبت به دیگران احساس همدلی و مهربانی کمتری دارند.
به گزارش خبرنگار مهر، محققان دانشگاه کاردیف ولز دریافتهاند درمان با جایگزین اُکسیتوسین میتواند موجب بهبود سلامت و آرامش فرد دارای سطح پایین این هورمون شود.
این مطالعه شامل ۲۰ فرد مبتلا به مشکلات پزشکی که موجب کاهش سطح اُکسیتوسین میشود و گروه کنترل متشکل از ۲۰ فرد سالم بود. محققان دریافتند افراد دارای سطح پایین اُکسیتوسین در تستهای همدلی (آگاهی از احساسات دیگران و همدردی با آنها) بسیار بد عمل میکردند.
اُکسی توسین در غده هیپوفیز ذخیره میشود. به گفته محققان، افرادی که تحت جراحی هیپوفیز قرار میگیرند کاندیدای دریافت جایگزین اُکسیتوسین هستند.
محققان می گویند؛
کاهش هورمون عشق موجب کاهش همدلی می شود
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۶
هورمون عشق
مطالعه جدید نشان می دهد افراد دارای سطح پایین هورمون عشق موسوم به «اُکسی توسین» نسبت به دیگران احساس همدلی و مهربانی کمتری دارند.
این مطالعه شامل ۲۰ فرد مبتلا به مشکلات پزشکی که موجب کاهش سطح اُکسی توسین می شود و گروه کنترل متشکل از ۲۰ فرد سالم بود. محققان دریافتند افراد دارای سطح پایین اُکسی توسین در تست های همدلی (آگاهی از احساسات دیگران و همدردی با آنها) بسیار بد عمل می کردند.
اُکسی توسین در غده هیپوفیز ذخیره می شود. به گفته محققان، افرادی که تحت جراحی هیپوفیز قرار می گیرند کاندیدای دریافت جایگزین اُکسی توسین هستند.