نقاشی روی شیشه یا ویترای، هنر تزیین شیشه با رنگ است که با کمک رنگ، خمیر ویترای و قلممو، ظروف شیشهای معمولی را به ظروف زیبا تبدیل میکنند.
نقاشی روی شیشه یا ویترای یکی از هنرهای دستی متداول است که با کمک آن آثار زیبایی خلق میکنند. شفافیت شیشه باعث جلوهگری بیشتر رنگها شده و تنوع شکلی ظروف شیشهای به هنرمندان برای خلق آثاز هنری متنوع و متفاوت کمک میکند. حتی با ایجاد طرحها و خطوط ساده رنگی روی شیشه میتوان یک ظرف ساده را به اثری زیبا و چشمگیر تبدیل کرد. در ادامه با ماهیت و تاریخچه این هنر و همچنین آموزش گام به گام آن با شما هستیم.
به هنر تزیین ظروف شیشهای با رنگ و طرح، ویترای یا نقاشی روی شیشه گفته میشود. این هنر از هنرهای بسیار قدیمی اروپاست و اولین نمونه آن در منطقه آپولیا در جنوب ایتالیای امروزی کشف شده است که به دوران هلنی در اواخر قرن سوم میلادی بازمیگردد. در کاوشهای بعدی تعدادی مدالیون با نقاشی پشت شیشه در دخمههای اجساد در ایتالیا پیدا شده که متعلق به قرن سوم و چهارم بعد از میلاد است.
به احتمال زیاد نقاشی روی شیشه از کشور آلمان وارد ایران شده است. آمده است که این شیوه نقاشی از طریق بندر ونیز به سراسر دنیا صادرشده و از این طریق به بنادر جنوبی ایران رسیده و مورد توجه مردم قرار گرفته است. این شیوه نقاشی بر پشت یا روی شیشه تخت اجرا میشود و در زمان صفویه این نوع شیشه در اصفهان و در شیراز تهیه میشده است. لیکن به دلیل فقدان نمونههای نقاشی پشت شیشه دوره صفوی تاکید بر تولید این نوع نقاشی در آن دوران میسر نیست.
این هنر در دوران زندیه به شهرهای جنوبی ایران رسیده و با کمک آن و استفاده از مکتب گل و مرغ خانههای اعیانی را تزیین میکردند و آنها را درگچ سقفها و دیوارها همراه با قطعات آینه به کار میبردند. از نقاشان به نام پشت شیشه در آن دوره آقا صادق شیرازی شاگرد علی اشرف نقاش معروف قرن 12 هجری بوده است. با شروع دوره فتحعلیشاه شیوه نقاشی صورت یا شبیه کشی بین نقاشان درباری و شبیهکش رواج مییابد و در این دوره نقاشی روی شیشه به هنری مستقل تبدیل میشود. به طور کلی در دوران قاجار این هنر بین مردم محبوبیت یافته و نقاشان زیادی به این هنر پرداختند.
نقاشی روی شیشه را از نظر مضمون و محتوا به دو دسته میتوان تقسیم کرد:
نقاشی روی شیشه در گذر ایام از انحصار نقش گل و مرغ بیرون میآید و هنرمندان به خلق آثاری همانند چشم نور از پل رودخانه و نمای بیرونی بناهایی چون کلیساهای فرنگ پرداختند که عمده این آثار در اصفهان خلق شده است. با گذشت زمان، روشها و ابزار مورد نیاز هنر ویترای دچار تحول و پیشرفت بسیاری شده است و هر روزه هنرمندان طرحها و نقشهای جدیدی را در این هنر به کار میگیرند.
آراستن بطریها، لیوانها و ظروف شیشهای و همچنین آینههای کوچک و بزرگ با نقاشیهای ساده کاری آسان است که با یادگیری چند تکنیک ساده میتوانید ظرف چند ساعت در منزل انجام دهید. برای نقاشی روی شیشه نیاز به وسایل متعدد و خاص نیست بلکه با مقداری رنگ مخصوص ویترای و وسایل متداولی مانند قلم مو و اسفنج میتوانید ظروف شیشهای بسیار معمولی و حتی کم ارزش مثل بطریها را به ظروف زینتی زیبا تبدیل کنید.
مواد و وسایل لازم:
روش کار نقاشی روی شیشه
چند نکته
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
خبرگزاری آریا -
17 روش شاد بودن در محل کار
تجربه شادی در محل کار خیلی راحت نیست. اما هر کاری روشی دارد. اگر قوانین شاد بودن را بدانید به راحتی می توانید در کنار کار و کسب درآمد، شاد و سرحال هم باشید.
1. خود را با دیگران مقایسه نکنید
هر کسی کار را به گونه ای متفاوت از دیگران شروع و به روش خود هم پیشرفت می کند. این به شما یا هیچ فرد دیگری ارتباطی ندارد که دیگران در مسیر شغل خود به کجا خواهند رسید و نمی توانید دیگران را با خود مقایسه کنید. انسان ها همه با هم فرق دارند. در نتیجه، مقایسه خود با دیگران فقط وقت تلف کردن است.
2. نگران مسایلی نباشید که کنترلی روی آنها ندارید
با اینکه آگاهی داشتن از مسایل پیرامون همچون وضعیت اقتصادی، وضع بازار یا کارهایی که دیگران انجام می دهند، گاهی مهم است اما باید همیشه روی مسایلی که قابل کنترل هستند، همچون افکار و کارهای خود تمرکز کنید.
3. حد و مرز خو د را بدانید و حفظ کنید
هنگامی که تصور می کنید در دنیا هیچ چیز به اندازه شغلتان مهم نیست، در واقع بخشی از خود را می کُشید. شغل شما می تواند حریم خشم و ثبات اخلاقی را در شما از بین ببرد.
4. بیش از حد به خود یا تیم خود قول ندهید
اینکه مشتاق انجام یک کار و به پایان رساندن یک پروژه باشید بسیار عالیست اما قول ها و تعهداتی که نتوانید از عهده آنها بر بیایید را به خود یا گروه کاری خود ندهید. عدم توجه به تعهدات باعث شکست و ناامیدی می شوند.
5. توجه کنید همه انسان ها 24 ساعت در شبانه روز دارند
هر زمان احساس می کنید وقت کم آورده اید و به ساعات بیشتری در زندگی نیاز دارید، به یاد بیاورید که باقی انسان ها نیز همین اندازه وقت دارند و شبانه روز انسان های موفق بیش از 24 ساعت ندارد. هیچکس وقت بیشتری در اختیار ندارد پس دست از شکایت بردارید و درست برنامه ریزی کنید.
6. خیلی خود را جدی نگیرید
توانایی خندیدن نقاط ضعف و عیوب خود نه تنها باعث می شود تا انسان شادتر و قدرتمندتری باشیم، بلکه باعث جذب دیگران نیز می شویم. اگر نتوانید خودتان به مشکلات بخندید، دیگران پشت سرتان مسخره می کنند و به شما می خندند.
7. خیال پردازی کردن در طول روز
اینکه خیال پردازی و کار کردن نفی کننده یکدیگر هستند، طرز فکر قرن بیست میلادی است. وقتی به افکار خود اجازه خیال پردازی می دهید، در واقع افکار خود را در راستای پیشرفت و داشتن ایده های منحصربه فرد هدایت می کنید.
8. متنفر نباشید
تنفر همچون انگلی است که همه انرژی و سلامتی شما را می خورد. اگر در اطرافتان مسایل آزاردهنده وجود دارند که می توانید تغییر دهید، دست به کار شوید. اگر کاری از دست شما بر نمی آید، بهتر است فراموش کنید و ببخشید.
9. اجازه ندهید گذشته بر آینده تاثیر بگذارد
تمرکز کردن روی اشتباه های گذشته مثل این است که هنگام رانندگی همه حواس خود را به آینه عقب بدهید. در این حالت، تا زمانی می توانید پیش بروید که با مانعی برخورد و تصادف نکنید.
10. سعی نکنید در همه بحث ها «برنده» باشید
بعضی از بحث ها به هیچ وجه ارزش ادامه دادن و جنگیدن را ندارند. در این موارد بهترین کار عقب نشینی است و اجازه دهید طرف مقابل فکر کندبرنده شده است. مهم «برنده شدن» در بحث نیست، مهم این است از مساله پیش آمده درس بگیرید و برای دفعه بعد آماده باشید.
11. هیچ کس غیر از شما نمی تواند شما را شاد کند
با اینکه به طور کلی کار کردن سخت است اما اگر در شغل خود احساس بدبختی می کنید، خودتان مقصر هستید. شما به خودتان مدیون هستید تا شغلی پیدا کنید که با روحیه شما بیشتر هماهنگی دارد و می تواند موجب شادی شما شود. یا دست کم در شغلی که دارید همه تلاش خود را بکنید تا شاد باشید.
12. بیشتر مواقع لبخند بزنید و بخندید
برخلاق اعتقاد معمول مردم، لبخند زدن یا خندیدن در نتیجه شادی به وجود نمی آیند، بلکه بخشی از پروسه ایجاد و تقویت احساس شادی در انسان هستند. همیشه به دنبال دلیلی برای لبخند زدن باشید. هرگز خنده های خود را سرکوب نکنید.
13. انرژی ارزشمند خود را در راستای غیبت و بدجنسی هدر ندهید
پیش از اینکه بخواهید در مورد کسی غیبت کنید یا به غیبت دیگران گوش کنید از خود بپرسید: 1) آیا حقیقت دارد؟ 2) آیا این کار درست است؟ 3) آیا این کار لازم است؟ 4) آیا خوشم می آید کسی همین حرف ها را در مورد من بگوید؟
14. نگران طرز فکر دیگران در مورد خود نباشید
شما قدرت خواندن فکر دیگران را ندارید و نمی توانید به طور قطعی و واقعی بگویید دیگران در مورد شما چه فکری می کنند. چه اهمیتی هم دارد؟ وقت ارزشمند خود را برای چنین مسایل پوچی هدر ندهید.
15. به یاد داشته باشید همه شرایط خوب یا بد قابل تغییر هستند
ذات طبیعت بر اساس تغییر استوار است. هیچ چیز ثابت نمی ماند؛ همه چیز ناپایدار و گذرا است. هر چیز آزاردهنده یا خوشحال کنند یا بین این دو، همه تغییر می کنند. همه چیز تمام می شود.
16. دورریختن وسایلی که نیاز ندارید
شما حدود یک سوم از عمر خود را در محل کار سپری می کنید. بنابراین باید این محیط را برای خود شاد کنید. در راستای این هدف باید وسایل اضافی، نالازم و زشت را دور بریزید.
17. همیشه امید داشته باشید بهترین ها در راه هستند
توجه کرده اید برخی از پیرزن ها پس از بیوه شدن تازه برای خود دوست پیدا می کنند، مسافرت می روند، درس می خوانند یا ... و اعتقاد دارند زندگی جریان دارد و همیشه بهترین ها در راه هستند. پس شما هم به آینده امیدوار باشید.
منبع:برترین ها
zoomit.ir - منیره پور مظاهری: کسانی که در محیطهای اداری و شلوغ کار میکنند، گاهی اوقات دشوار اســت که روی تمام رفتارهای خود تسلط داشته باشند و کاری غیرعادی و نامتناسب با محیط کار انجام ندهند. بعضی عادتها باعث میشود بدون اینکه حتی متوجه شویم، در دید همکاران و حتی رئیس خود تبدیل به یک کارمند نالایق و غیرحرفهای شویم. ترک کردن این عادتها کار سختی نیست اگر از آنها آگاه باشیم. در این مقاله با عاداتی غیرحرفهای در محیط کار آشنا خواهید شد.
آیا همکاران و رئیستان احساس خوبی نسبت به شما ندارند؟ اگر پاسخ مثبت اســت باید گفت که شاید علت این احساس ناخوشایند، عادات و رفتارهای اشتباه شما در محیط کار اســت. بعضی از رفتارها در محیط کار میتواند قوانین و احترامها را زیر پا بگذارد. از آنجایی که رفتار در محل کار محدودیتهایی دارد، همیشه به یادآوریهایی نیاز داریم تا این موضوع را به ما گوشزد کنند. در اینجا با اشتباهاتی که باعث میشود شما در محلکار غیرحرفهای به نظر برسید،آشنا میشوید.
روزلیندا لاندال در کتاب خود مینویسد که همهی ما دوست داریم تا احساس غروری که از انجام موفقیتآمیز یک کار به دست میآوریم، یا اتفاقاتِ خوب را با دیگران شریک شویم. اما این اشتراک گذاری میتواند به راحتی شما را یک انسان متکبر جلوه دهد. چند شاخص کلیدی وجود دارد که باعث این اتفاق میشوند.
-اگر شما با هر کسی درباره این مسائل صحبت کنید
-اگر با صدایی بلند از کارهای خود سخن بگویید
-اگر با لحنی صحبت کنید که انگار از دیگران برتر هستید
-اگر احساس میکنید که نیاز به کنار زدن دیگران و نشان دادن شکست آنها دارید
-اگر زمانی که به شما تبریک گفته میشود، در پاسخ نمیگویید متشکرم
-اگر به داستانِ خود پر و بال میدهید و آن را تعریف میکنید
-وقتی که شک دارید، به شما احساس حقارت دست میدهد
دیر رسیدن به محل کار
راندال میگوید که وقتشناسی اهمیت بالایی دارد.
حرفهایترین رفتار این اســت که به موقع در محل کار حاضر شده و وظایف خود را انجام دهید. دیگران نمیتوانند منتظر شما بمانند تا کارِ خود را در زمان دلخواه انجام دهید.
ویکی الیور، نویسنده کتاب "301 پاسخ هوشمند به سوالات مصاحبه دشوار" و "قدرت، کلمات را به فروش میرساند" میگوید که دیر رسیدن به تمام جلسات نشان دهنده این اســت که شما به همکارانتان احترام نمیگذارید، و به همین ترتیب، فردی که در ساعت مشخص در جلسات حاضر میشود، احترام و ادب خود را به دیگران نشان میدهد.
راندال میگوید که در انتظار گذاشتن مردم میتواند شما را یک فرد بیملاحظه، گستاخ و متکبر جلوه دهد.
راندال میگوید که اهمیتی ندارد شما کجا هستید، پشت میز کار یا در اتاق استراحت، این خوب نیست که شما را به عنوان فردِ آلوده اداره بشناسند.
اگر شما سینک آشپزخانه اداره را به حالت مسدود و پر از آب رها میکنید، یا اینکه زبالههای خود را جمعآوری نمیکنید، از چه کسی انتظار دارید که بعد از شما این کار را انجام دهد؟ راندال معتقد اســت که فضای کاری شما، میتواند بازتابدهنده خودتان باشد.
او میگوید که اگر شما، همانند من عادت دارید که دریک فضای نسبتا شلوغ کار کنید، شاید مشکلی ایجاد نکند، اما در محیط کار این قضیه متفاوت اســت، همیشه باز بودن در کمدها و نامرتبی زیاد جالب نیست، شاید بتوان از این رفتار برداشت کرد که شما نسبت به همکاران خود بیملاحظه هستید و با این کار به آنها بیاحترامی میکنید. این درست نیست که مردم را وادار کنید تا در محیطِ به هم ریختهای که به وجود آوردهاید، کار کنند.
الیور میگوید کسانی که در آغاز هر کار و وظیفه جدیدی، برای نشان دادن اینکه در حال کار هستند، سوالات فراوان میپرسند و در واقع انجام آن کار هدف اصلی آنها نیست، از نظر دیگران همکاران خوبی به نظر نمیرسند. شاید این سوالات احمقانه نباشد، اما مطمئنا آزار دهنده اســت.
الیور ادامه میدهد که اگر هدف شما نمایش نیست، هنگامی که مسئولیت جدیدی به شما سپرده شد، به جای اینکه سوالات را یکی پس از دیگری پرسیده و آرامش و تمرکز اطرافیان خود را بر هم بزنید، تمام سوالها را جمع کرده و در یک زمان مناسب آنها را بپرسید.
در حالی که همیشه برای تمام افراد دلایل بسیاری برای شکایت کردن از همکاران، رئیس یا وظایف وجود دارد، به زبان آوردن آنها تنها میتواند شما را یک فرد غیرحرفهای نشان دهد. راندال میگوید این خیلی بد اســت که شما عادت به شکایت همیشگی و هر روزه در محل کار داشته باشید، اگر همیشه از بدو ورود خود به اداره شروع به اعتراض میکنید، تعجبی ندارد که دیگران از صحبت با شما اجتناب کنند.
الیور میگوید که آرایش کردن زمانی که پشت میز کار هستید، کار درستی به نظر نمیرسد، اگر نیاز به مرتب کردن سر و وضع خود دارید، بهتر اســت برای انجام این کار به سرویس بهداشتی مراجعه کنید.
زمانی که شما در حال دنبال کردن وظایف خود به طور جدی هستید، شاید نسبت به ظاهر و بهداشت خود بیاهمیت رفتار کنید. اما باید گفت که این دو نقشی مهم در برداشت مردم از شما دارند. بهداشت ضعیف و لباسهایی شلخته، بیاهمیتی یک فرد را انتقال میدهد و دیگران را از اینکه شما نسبت به وظایف خود هم بیاعتنا خواهید بود، مطمئن خواهد کرد.
راندال میگوید که شاید شما از میزان تاثیر ظاهر خود بر رئیستان آگاه نباشید، شاید با همین ظاهر به ترفیع درجه هم دست بیابید اما احتمال اینکه با این اوضاع، از شما درخواست نشود که در جلسات مهم حضور داشته باشید، بسیار زیاد اســت. رفتارهای نامتناسب در محل کار و دوش گرفتن به ندرت شما را یک کارمند غیرحرفهای جلوه میدهد.
این ضربالمثل را به یاد داشته باشید که نیمی از زندگی تظاهر اســت.
الیور میگوید کسی که هر چند هفته یکبار بیمار اســت، شایستگی ترفیع را نخواهد داشت.
راندال میگوید که تکان دادن کلیدها، حرکت دادن پا، چک کردن مرتب گوشی، جویدن آدامس، جویدن ناخنها و خاراندن سر از عاداتی اســت که عصبی بودن شما را نشان میدهد و مطمئنا در بسیاری از مواقع شما متوجه انجام آنها نمیشوید و به طور ناخودآگاه آنرا انجام میدهید ولی مطمئن باشید که همکاران شما این عادات را به طور واضح دیده و متوجه آنها میشوند. این رفتارها نه تنها باعث پرت کردن حواس دیگران میشود، بلکه میتواند شما را خسته و کسل جلوه دهد. او میگوید که احساس، واقعیت افراد اســت.
الیور میگوید دلیل اینکه پیامدادن در حین رانندگی کاری غیرقانونی اســت، کاملا مشخص اســت. چرا که نمیتوان دو کار را در یک زمان با تمرکز کامل انجام داد. پیامدادن، جستوجو در اینترنت روی لپتاپ و ایمیل فرستادن از جمله کارهایی اســت که نباید در طول جلسات اداری انجام داد زیرا به تمام افراد حاضر در جلسه نشان میدهد که شما توجهی به جلسه و موضوع بحث ندارید.
راندال میگوید قطع کردن صحبت دیگران کاری بیادبانه اســت و انجام آن به دیگران ثابت میکند که شما صبر ندارید، اهل قضاوت زود هنگام هستید و برای دیگران احترامی قائل نیستید.
راندال میگوید به نظر میرسد که هر اداره یک یا دو کارمند دارد که به دنبال فروش کلوچه و چنینچیزهایی هستند. این یک حرکت نادرست اســت.
او میگوید که قرار دادن همکاران در سیلی از محصولات فروشی برای خیریه یا کمکهای مالی برای یک نیازمند یا سازمانی خاص کاری غیرحرفهای اســت و دیگران را در شرایطی ناخواسته و اجباری قرار میدهد. در بعضی از شرکتها، درخواست در محل کار ممنوع اســت. این کار علاوه بر اتلاف زمان کاری، کارمندان را در شرایطی ناخواسته و دشوار قرار میدهد.
گفتن نه به این گونه کمکها یک چالش جدید را برای دیگران آغاز میکند و پاسخ مثبت، نگرانیهای مالی را به همراه دارد. او میگوید همکاران شما گمان میکنند که مجبور هستند اینگونه محصولات را بخرند چرا که دیگران هم همین کار را انجام میدهند، یا اینکه میترسند شما این کار را فراموش نکنید.
اگر شما عادت دارید که با صدای بلند به موسیقی گوش دهید، یا اینکه با سروصدا کار کرده و در طول روز مکالماتی طولانی با صدای بلند داشته باشید، مطمئنا همکارانتان به شما به چشم کارمندی آزاردهنده که حواس آنها را پرت کرده و تمرکز را برهم میزند، نگاه میکنند. پر سر و صدا بودن در محیطهای کاری، به خصوص در ادارات، تاثیری مستقیم و آشکار روی همکاران، بهرهوری و تمرکز آنها خواهد داشت. سروصدای زیادی میتواند کسب و کار آنها در حین یک مکالمه مهم تجاری را بر هم بزند.
الیور میگوید سعی کنید تا با رفتار خود در محیط کار به همکارانتان احترام بگذارید، با صدای آهسته کار کرده و صدای موسیقی را کم کنید، با این روش میتوان امیدوار بود که آنها هم رفتاری محترمانه با شما داشته باشند.
استفاده از کلمات نادرست یا استفاده از لحنی نامناسب، نه تنها یک عادت ناپسند اســت، که در بسیاری از موارد شما را تبدیل به یک فرد غیرحرفهای میکند. از سوی دیگر قسم خوردن نشان میدهد که شما نمیتوانید به آرامی و متفکرانه با شرایط کنار بیایید. این کار باعث میشود که شما همیشه آخرین گزینه باقی بمانید.
راندال میگوید تماس گرفتن و پیام دادن به دوستان و خانواده در تمام طول ساعات کاری علاوه بر غیرحرفهای بودن، برخلاف قوانین کاری اســت. انجام اینکارها در زمان استراحت مشکلی ندارد ولی در محیط کار و در ساعات کاری، حتی در اتاق نهارخوری شرکت، اشتباه اســت.
اگر در حال صحبت یا چتکردن با دوستی نزدیک به شکلی نامتعارف هستید و ناگهان رئیس شما وارد اتاق شده، صدایتان را بشنود یا نوشتههای شما را ببیند، چه فکری خواهد کرد؟ اگر هم در محل کار مجبور شدید که درباره یک مسئله حساس صحبت کنید، سعی کنید که در محلی خلوت و به شکلی خصوصی این کار را انجام دهید، چرا که در صورت نفوذ یک خبر در شرکت، نمیتوان جلوی آنرا گرفت.
شاید عضو جدید شرکت، برای شما کارمندی مورد علاقه نباشد ولی دلیلی وجود ندارد که شما به طور مرتب به او وظایفی محول کرده و برای اتمام کارهای خود از او استفاده کنید. بهترین کار این اســت که با تمام افراد رفتاری دوستانه داشته باشید. این کار روحیه تیمی شما و استعداد مدیریتان را نشان میدهد.
راندال میگوید که باید نسبت به فضای شخصی و فاصله خود با دیگران آگاه باشیم.
این که یک فرد در جلوی میز کار خود جایی کافی برای فنجان قهوه، آرنج، لپتاپ، تلفنهمراه و دیگر وسایل خود دارد، نشان میدهد که جایی برای کارمند کناری باقی نمانده اســت.
اگر شما خجالتی هستید یا اینکه گمان میکنید کارهای بهتری برای انجام دادن وجود دارد و هرگز در میهمانیها و مراسم ویژه اداره، بیرون رفتن با کارمندان برای نهار، شرکت نمیکنید، یا اینکه در روزهای تمرین ورزشی خود را مریض جلوه میدهید، باعث میشود که در نگاه دیگران شما فردی غیراجتماعی، مغرور و بدون روحیه تیمی باشید. آنها شما را عضوی از کارمندان شرکت نخواهند دید و احتمال دارد که در دفعات بعدی برای چنین دورهمیهایی شما را باخبر نکنند یا اینکه از شما دعوتی صورت نگیرد.
قطع کردن صحبت دیگران و گفتن نظر شخصی خود به عنوان نظر درست، یا حتی تصحیح جملات دیگران نشان میدهد که شما اصولا طوری رفتار میکنید که توجه اطرافیان را به خود جلب کرده و برتری خود را نشان دهید. این کار باعث میشود که همکارانتان از همصحبتی با شما لذتی نبرند.
بعد احتمالا از کار برنامه ریزی دست می کشید و شروع می کنید به مقایسه قیمت ها در فروشگاه های آنلاین و شاید در نهایت هم از خرید آن منصرف شوید. سپس 15 دقیقه زمان نیاز دارید تا به خاطر آورید مشغول انجام چه کاری بودید و کار را از کجا باید دنبال کنید.
همه ما چنین وضعیتی را تجربه کرده ایم و می پذیریم که می تواند کارآیی ما را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
اما کارشناسان برای غلبه بر چنین موقعیتی راهکاری دو قسمتی ارایه داده اند. برای آشنایی با این راهکار با تک شات همراه باشید. امیدواریم این توصیه کارشناسان بتواند به نظم بخشیدن به ذهن ما در محل کار کمک کند.
انجام بسیاری از کارهایی که ناگهان به ذهن ما خطور می کنند زمان زیادی نیاز ندارد:مثلا ارسال پاسخ یک دوست و تایید قرار ملاقاتی که با هم دارید، شستن قاشقی که استفاده کرده اید، یا تهیه پرینت برای کلاسی که عصر باید در آن شرکت کنید.
وقتی چنین مواردی پیش می آید، کاری که آن لحظه مشغول انجامش هستید را متوقف کنید و کاری که به ذهنتان رسیده را انجام دهید. در غیر اینصورت، فکر انجام آن فضایی را در ذهن شما اشغال می کند که به انبوهی از کارهای انجام نشده که در ذهنتان دارید افزوده خواهد شد. اگر انجام کاری کمتر از دو دقیقه زمان می برد، چرا همین الان انجامش ندهید؟
البته در خصوص این قانون استثنائاتی هم وجود دارد. مثلا اگر در حال صحبت با شخصی هستید، قطعا بی ادبی خواهد بود اگر به طرف مقابل بگویید:"یک لحظه صبر کن، من باید قرارم را با دوستم برای امشب تایید کنم"و بعد طرف را تنها بگذارید و به سراغ موبایلتان بروید. یا زمانی که مشغول رانندگی هستید، قویاً توصیه می کنیم که تمام تمرکز خود را بر روی مسیر و رانندگی خود قرار دهید.
بسیار واضح است تمام اموری که ناگهان به ذهن ما خطور می کنند در عرض 120 ثانیه قابل انجام نیستند. در این موارد باید راهکار دوم را به کار بندید.
اگر انجام کار بیش از دو دقیقه زمان می برد، آن را جایی یادداشت کنید تا در فرصت مناسب انجامش دهید
فرض کنید ناگهان به یاد می آورید که باید برای چند هفته آینده پست هایی که لازم است در شبکه اجتماعی بخش مربوط به اداره خود قرار دهید را تهیه کنید. قطعا این کار بیش از چند دقیقه زمان نیاز خواهد داشت، بنابراین عاقلانه به نظر نمی رسد که کاری که در حال حاضر مشغول آن هستید را متوقف کنید و به سراغ آن بروید.
اما در عین حال نمی خواهید انجام آن را فراموش کنید. پس در جایی که مطمئن هستید بعداً چک خواهید کرد یادداشتی برای خود بگذارید. گاهی این یادداشت را در دفترچه خود می نویسید و اگر خیلی ضروری باشد، بد نیست با حروف بزرگ آن را بر روی کاغذ یادداشت چسبی بنویسید و آن را گوشه مانیتور خود بچسبانید.
اگر امکان انجام کاری در لحظه وجود ندارد، بهتر است آن را از ذهن خود پاک کنید و برای به یادآوری تمام کارهای ریز و درشتی که باید در آن روز یا فردا یا چند روز آینده انجام شوند بیش از حد به خود فشار نیاورید. آن را در فهرست اموری که باید انجام شوند قرار دهید.
باز هم تکرار می کنیم که قطعا در طول روز خیلی گرفتارید و تمایل دارید که امور بیشتری را در صورت امکان به انجام برسانید. اما به جای آنکه اجازه دهید ذهنتان مرتب از موضوعی به موضوع دیگر بپرد، راه بهتر را انتخاب کنید.
دبیر هیات دولت در یادداشتی تصمیمات دولت برای کمک به بهبود محیط زیست و فضای کسب و کار را بیان کرد.
وبسایت بازده: آیا میخواهید کسب و کار جدیدی شروع کنید ولی از شکست در آن میترسید؟ در ادامه دلایل عمدهی شکست بسیاری از کسب و کارها به همراه راههای جلوگیری از آنها را برایتان خواهم گفت.
شور و اشتیاق، کلید موفقیت در کسب و کار است ولی نمیتواند سوددهی را تضمین کند. اگر در مورد چیزی شور و اشتیاق داشته باشید ولی نتوانید از آن پول بسازید، و با این حال، خطر سرمایهگذاری را نیز در آن بپذیرید، آنگاه بیشتر شبیه یک خَیِر و کارآفرین اجتماعی هستید که بدون چشمداشت یا با حداقل سود میخواهد به دیگران خدمت کند.
پیش از قبول خطر و سرمایهگذاری در هر کسب و کاری، تحقیق جامع و مشورت با متخصصان، بسیار شایسته و مفید است. هیچکس نمیخواهد کسب و کاری شکستخورده داشته باشد. افتخار هر کارآفرینی این است که شاهد رشد و سود پایدار کسب و کارش باشد.
برخی کارآفرینان کسب و کاری راه میاندازند ولی به دلیل برخی عوامل خاص، کسب و کارشان پس از مدت کوتاهی دچار شکست میشود. در ادامه به بحث در مورد برخی علل اساسی شکست کسب و کارها خواهم پرداخت.
مهم نیست پیش خودتان فکر میکنید چهقدر خبره و مطلع هستید، وقتی میخواهید خط جدیدی را از کسب و کار راهاندازی کنید، بهتر است به دنبال نظرخواهی و مشورت با افراد حرفهای باشید. این کار کمک میکند بتوانید تشخیص دهید آیا این کسب و کار آنچنان که فکر میکردید سودده هست یا خیر. اغلب اوقات، کارآفرینان به این دلیل اقدام به راهاندازی یک کسب و کار میکنند که پیشتر شاهد سوددهی کسب و کاری مشابه برای دیگران بودهاند. آری، شاید چنین کسب و کاری برای دیگران سودده باشد، ولی شاید رازی نیز پشت این موفقیت نهفته باشد. شاید این راز مثلا مربوط موقعیت، خدمات مشتری خوب، آگاهی از منابع مناسب برای تامین مواد اولیه و غیره باشد.
داشتن یک مربی که همیشه شما را از ارتکاب اشتباهات احمقانه باز دارد، بسیار لازم و مفید است. مزیت دیگر مشورت با حرفهایها این است که، شما با آدمهایی ملاقات و گفتوگو میکنید که پیشتر، کسب و کار مشابهی شما را راه انداختهاند، اشتباهاتی مرتکب شدهاند، و راههای جبران یا جلوگیری از آن اشتباهات را یاد گرفتهاند.
برای مثال، بیل گیتس و سِر ریچارد برنسون دارای مربیانی نظیر وارن بافت و سِر فِرِدی لِیکر بودند. اگر آنها مشاور و مربی داشتند، شما چرا نداشته باشید؟
یکی از بهترین توصیههایی که میتوانم به هر آدمی در کسب و کار ارائه دهم این است که هرگز از یاد گرفتن دست نکشد؛ نه تنها باید در مورد بازاریابی در صنعت مربوط به خودتان مطالعه و کسب دانش کنید، بلکه در مورد چگونگی خرید و فروش خدمات و محصولات در دیگر صنایع، و همچنین چگونگی اصلاح و بهبود اوضاع نیز کسب اطلاعات کنید.
۲. عدم توجه مناسب به مشتری
اولویت دادن و توجه به مشتری بسیار اهمیت دارد. کسب و کاری که خدمات و توجه مناسبی به مشتریان داشته باشد، حتما پیشرفت میکند. توجه مناسب به مشتری باعث بازگشت مشتریان میشود، و بازگشت مشتریان باعث وفادار شدنشان میشود. اگر رفتار بسیار خوبی با مشتریان نداشته باشید، آنها سمت رقبایتان کشیده خواهند شد. یاد بگیرید چگونه باید به مشتریانتان نشان دهید که برایتان محترم و ارزشمند هستند. همیشه در مورد کیفیت محصولتان از آنها سوال کنید و در قبال اظهار نظرشان دربارهی محصول، تخفیفاتی برایشان در نظر بگیرید (صرفنظر از اینکه نظرشان مثبت باشد یا منفی). اگر به اندازهی کافی به مشتری نزدیک نشوید، اگر شبیه سایر فروشندهها با آنها رفتار کنید، فقط وقتی سراغتان میآیند که گزینهی دیگری جز شما نداشته باشند. عدم توجه کافی به مشتری، بسیاری از کسب و کارها را نابود کرده است. واحد خدمات مشتریانتان معرف برند شما است.
۳. تقلید از دیگران
آن چه برای آقای الف نتیجهبخش است، شاید برای آقای ب کارساز نباشد. بسیاری از آدمها به این دلیل وارد یک کسب و کار میشوند یا یک کسب و کار خاصی را انتخاب میکنند که شاهد موفقیت دیگران در این کسب و کار بودهاند و فکر میکنند اگر آنها نیز به این کار اقدام کنند، موفق خواهند شد. بهتر است این ایدهی خام را از طریق مشاورههای مناسب قوام بیاورید، و نقاط افتراق و تمایز خود را نسبت به دیگران بازشناسید. تقلید بدون مشورت به بنبست میرسد. هرگز تقلید نکنید، نوآوری کنید.
۴. فقدان تجربه
فقدان تجربه یکی از عوامل شکست کسب و کارها است. اگر بیتجربه باشید یا مدیریتتان خام و مبتدیانه باشد، کسب و کارتان محکوم به شکست است. هنگام شروع یک کسب و کار جدید، توصیه میشود از خدمات آدمّهای باتجربه در آن زمینه بهرهمند شوید. آنها میتوانند شریک یا کارمندتان باشند. حتما از بازاریابهای باتجربه و کارمندان آموزشدیده در زمینهی خدمات مشتریان استفاده کنید.
۵. عدم حساب و کتاب
باید حساب و کتاب هر ریالی را داشته باشید که در کسب و کارتان بهدست میآورید. اغلب اوقات، بسیاری از کارآفرینان حساب و کتاب فروشهای روزانهشان را ندارند. وقتی یک روز فروش میکنند، با این فکر که فردا هم میتوانند به هم میزان فروش کنند، سودشان را خرج نیازهای شخصیشان میکنند. اگر میخواهید در کسب و کارتان موفق شوید، باید حساب و کتاب هر ریال را از درآمدتان داشته باشد. حتما برای خرجهایتان برنامهریزی دقیق داشته باشید، زیرا اگر میخواهید کسب و کارتان رشد کند، باید ۶۰ درصد از سودتان به کسب و کار برگردد؛ به علاوه، یکدهم از آن را نیز به عنوان مالیات باید کنار بگذارید.
۶. عدم رشد شخصی
بسیاری از کارآفرینان بر روی خودشان سرمایهگذاری نمیکنند. آنها میخواهند خوب و موفق باشند، ولی مطالعه نمیکنند، تحقیق نمیکنند، و همچنین در سمینارها و کارگاههایی که باعث بالا رفتن سطح اطلاعاتشان میشود، شرکت نمیکنند. پیشرفت شخصی در زمینهی مهارتهای رفتاری و ارتباطی یک ضرورت است. رسیدن به این مهارت دشوار و نیازمند نظم و دقت است. رسیدن به موفقیت بدون اصلاح و بهبود رفتارتان کار بسیار دشواری است. هیچکس در زندگی بدون خودسازی و افزایش دانش خود پیشرفت نکرده است. هرگز دست از یادگیری بر ندارید.
۷. مکان نامناسب
یک کارآفرین تصمیم گرفت در یک منطقهی محلی اقدام به تاسیس کافیشاپ کند. قهوههای آن کافیشاپ بسیار دلپذیر و با قیمت مناسب بودند. رابطهی وی با مشتریان نیز بسیار عالی بود. ولی بعد از یک سال، کافیشاپاش به اندازهی کافی رشد نکرد و به سختی میتوانست آن را اداره کند؛ بنابراین تصمیم به فروش کافیشاپ گرفت. بعد از آن، کارآفرین ۲۹ سالهای که سرمایهی کافی نیز در اختیار داشت، احساس کرد میتواند با تزریق پول به کافیشاپ، این کسب و کار را سودده و شیک و مد روز کند. وی نیز نتوانست این کافیشاپ را به سوددهی برساند. چرا؟ به دلیل موقعیت مکانی این کسب و کار. نتیجه اینکه نمیتوانید در جایی کسب و کارتان را آغاز کنید که نیازی به خدمات شما نداشته باشند. شیک و مد روز کردن کسب و کار باعث نمیشود آدمها نزدتان بیایند و به شما وفادار بمانند. پیش از انتخاب مکان تاسیس کسب و کار باید به خوبی آن منطقه را از لحاظ بازار بررسی کنید.
۸. عدم تمرکز
ممکن است کارآفرینان به راحتی به دلیل مشغلههای جزئی بسیار زیاد از مسیر اصلی خود منحرف شوند. هر بار که تمرکزشان به یک سو جلب میشود، از قدرت تفکرشان کاسته میشود. یک کارآفرین یا تاجر خوب هرگز تمرکزش را از مسائل مهم و اولویتها بر نمیدارند. ولی برخیها گرفتار وسواس و کمالگرایی در مشغلههای جزئی میشوند که به راحتی میتوانند آنها را به افراد دیگر محول کنند. کارآفرین باید یاد بگیرد برخی کارها را به دیگران محول کند. کوتهبینی یک آدم وقتی آشکار میشود که گرفتار وسواسی شده باشد که به جای کیفیت به دنبال کمیت کار باشد. پرمشغله بودن به معنی سازنده و موثر بودن نیست.
۹. انتظارات نادرست
برخی نوبنیادها (استارتآپ) فکر میکنند همین که وارد کار شدند، بدون هیچ تلاش و برنامهای پول از در و دیوار به آنها هجوم میآورد. گاهی اوقات، مقصر فقط خودِ کارآفرینانی هستند که تنها آنچه را که دوست دارند میشوند و فکر میکنند بیشتر از دیگران میدانند. در نتیجه باید گفت، راهاندازی یک کسب و کار موفق، مثل دو صد مترِ سرعت نیست، بلکه مثل ماراتن است. اگر نمیخواهید در فقر و فلاکت بمیرید یا شاهد سقوط کسب و کارتان باشید، باید سخت بکوشید. هرگز از کاری که انجام ندادهاید، انتظار پاداش نداشته باشید.
۱۰. به سرعت تسلیم شدن
این مهمترین دلیل شکستِ بسیاری از کسب و کارها است. اگر پشتکار نداشته باشید؛ اگر مطالعه و تحقیق نکنید؛ اگر بعد از یک شکست بارها و بارها تلاش نکنید، شاید در کسب و کارتان موفق نشوید. اول باید بدانید رسیدن به نیمههای راه در کسب و کار هرگز به معنی موفقیت نیست. یکی دیگر از مشکلاتی که در همان آغاز، باعث تعطیلی کسب و کار میشود عدم تامین مالی یا کمبود بودجه است. بسیاری از کارآفرینان با راهاندازی کسب و کارشان با بودجهی عملیاتی ناکافی، مرتکب اشتباه مهلکی میشوند. عمر چنین کسب و کارهایی آنچنان طولانی نیست زیرا موسسان آنها به راحتی ناامید و دلسرد میشوند؛ به ویژه اگر مجبور باشند با افراد قوی رقابت کنند.
توصیه میکنم، پیش از شروع هر کسب و کاری، این جمله را ملکهی ذهنتان کنید: "هر کاری میکنم (کار مثبت) که به موفقیت برسم”؛ و همین جمله به تنهایی میتواند آغاز موفقیتتان باشد. این طرز فکر کمکتان میکند به گسترهی وسیعتری برای کسب و کارتان بیندیشید. تلاش کنید و تلاش کنید و باز هم تلاش کنید.
نتیجهگیری
عوامل و دلایل دیگری نیز برای شکست کسب و کار یک کارآفرین وجود دارد، ولی بر اساس سالها تجربهام در کسب و کار، ۱۰ مورد بالا جزء عوامل اصلی شکست در کسب و کار به حساب میآیند. اگر بتوانید بر این مشکلات غلبه کنید، تا موفقیت در کسب و کار مورد نظرتان راه زیادی ندارید.
گجت جدید موتورولا برای افراد فراموش کار
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۳۳
موتورولا اکنون گجتی جدید تحت عنوان Connect Coin معرفی کرده که مجهز به GPS است و با کمک بلوتوث نسخه ۴ به گوشی متصل میشود. باتری کانکتکوین قابل تعویض است اما یک سال دوام میآورد.
مرجع : مجله دیجی کالا
شما هم اگر دارای هر نوع کسب وکاری هستید می توانید فنون مدیریتی مشابهی را به کار گیرید تا کارمندان شما بتوانند موقعیت خود را نسبت به همکارانشان درک کنند، بهترین عملکرد را در هر کارمند تشویق کنید و انگیزه لازم را در کارمندان برای به پیش بردن اهداف کمپانی ایجاد کنید.
تمامی کسب و کارها باید از همبن توازن بین کار گروهی و رقابت سالم برخوردار باشند.
اگر بپرسید که بهترین توصیه برای یک فرد 18 ساله چیست، می توان گفت که این شخص باید مرتبا به خود یادآوری کند که کسب و کار مانند ورزشی است که مردم با بالاتر رفتن سنشان به آن می پردازند. هیچکس در صورتیکه اشتباهی کند موجب مرگ دیگری نمی شود – حداقل در اکثر کسب و کارها؛ پس وارد میدان شو و ببین چه خبر است. ریسک پذیر باش.
2. افرادی را استخدام کنید که مشتاق موفقیت باشند و از انسانیت نیز برخوردار باشند
وقتی با متقاضیان کار مصاحبه می کنید، به این نکته توجه داشته باشید که آیا این شخص واقعا خواهان برنده شدن است؟ بعضی از مردم معتقدند که موفقیت در اختیار دیگران است. و عده ای هم هستند که باور دارند موفقیت به آنها تعلق دارد.
اگر بتوانید فردی را پیدا کنید که هم هدفمند باشد و هم فردی دوست داشتنی، به ترکیبی جادویی دست یافته اید.
هنگام مصاحبه با افراد به این فکر کنید که آیا می توانید با چنین شخصی در جلسات یک ساعته طوفان فکری کار کنید و یا می توانید در سفری کاری به مدت پنج ساعت در کنار چنین فردی بنشینید. اگر پاسخ مثبت است، این همان فردی است که برای تیم خود نیاز دارید.
3. از ورزشکاران در کارهای گروهی استفاده کنید
بعضی از صاحبان کسب و کار به استخدام افراد ورزشکار علاقه دارند. مثلا اگر در کمپانی Invoca قدمی بزنید، با یک بازیکن حرفه ای تنیس، یکی از بازیکنان سابق تیم واترپلوی UCLA و یکی از اعضا تیم اسکی آمریکا روبرو می شوید.
لزومی ندارد برای موفقیت در کسب و کار یک ورزشکار باشید. اما ورزشکاران از انگیزشی درونی برای برد برخوردارند و می دانند که چگونه باید برای رسیدن به هدفی مشترک با دیگران همکاری کنند.
4. اهداف را واضح بیان کنید و از دستاوردها نیز قدردانی کنید
اطمینان کسب کنید که همه افراد در چالش دستیابی به هدف شرکت دارند و زحمات آنها قدر دانسته می شود. می توانید جلسات ماهیانه ای در محل کار برگزار کنید و افرادی که دستاوردهای قابل توجه داشته اند را مورد قدردانی و تشکر قرار دهید.
علاوه بر تشویق افراد موفق، دیگران را نیز تشویق کنید تا سعی کنند با یادگیری از آنها موفقیت را به دست آورند. اگر محیط کار به طرزی طراحی شود که افراد با آرامش خاطر در حضور همکاران، امور کاری خود را پیگیری کنند و بتوانند از کمک همدیگر بهره مند شوند، خواهید توانست این روحیه را در محل کار نشر دهید.
5. حس مالکیت ایجاد کنید
همه باید فکر کنند که از مالکین آن کسب و کار هستند و طوری در کمپانی راه بروند که گویی در شرکت خود قدم می زنند. حتی اگر کارمندان از سهامداران شرکت هستند، آنها را تشویق کنید تا برند شخصیتی شان را با برند شرکت در آمیزند.
می توانید وایت بردی را در دفتر نصب کنید تا هر یک از افراد بتواند پیشنهاداتی که به ذهنش می رسد را بر روی آن بنویسد، سپس این شخص باید تحقیقات و بررسی های لازم را انجام دهد و طرح خود را اجرایی کند.
مثلا در یک کمپانی، یکی از مهندسین پیشنهاد داده بود که همه ی کارمندان از دوچرخه برای رفت و آمد استفاده کنند، سپس تحقیقات لازم را انجام داد و کمپانی هم ناوگانی از دوچرخه را برای کارمندان تهیه کرد و در اختیارشان قرار داد و از آن پس کارمندان با دوچرخه رفت و آمد می کنند. خب، سایر کارمندان هم نظرات خود را اعلام می کنند، ولی باید دید کدامیک پذیرفته می شوند.
6. رقابت را به نوعی سرگرمی تبدیل کنید
لزومی ندارد رقابت خیلی جدی و یا لزوما مستقیما با اهداف کاری مرتبط باشد.
علاوه بر تعیین اهداف رسمی، سعی کنید کمی چالش های تفریحی را نیز در کمپانی خود فرهنگ سازی کنید. مثلا گردهمایی هایی در خارج از محل کار ترتیب دهید و مسابقاتی مثل طناب کشی و کشتی سومو و مانند آن راه بیاندازید.
خبرگزاری آریا -
17 روش شاد بودن در محل کار
تجربه شادی در محل کار خیلی راحت نیست. اما هر کاری روشی دارد. اگر قوانین شاد بودن را بدانید به راحتی می توانید در کنار کار و کسب درآمد، شاد و سرحال هم باشید.
1. خود را با دیگران مقایسه نکنید
هر کسی کار را به گونه ای متفاوت از دیگران شروع و به روش خود هم پیشرفت می کند. این به شما یا هیچ فرد دیگری ارتباطی ندارد که دیگران در مسیر شغل خود به کجا خواهند رسید و نمی توانید دیگران را با خود مقایسه کنید. انسان ها همه با هم فرق دارند. در نتیجه، مقایسه خود با دیگران فقط وقت تلف کردن است.
2. نگران مسایلی نباشید که کنترلی روی آنها ندارید
با اینکه آگاهی داشتن از مسایل پیرامون همچون وضعیت اقتصادی، وضع بازار یا کارهایی که دیگران انجام می دهند، گاهی مهم است اما باید همیشه روی مسایلی که قابل کنترل هستند، همچون افکار و کارهای خود تمرکز کنید.
3. حد و مرز خو د را بدانید و حفظ کنید
هنگامی که تصور می کنید در دنیا هیچ چیز به اندازه شغلتان مهم نیست، در واقع بخشی از خود را می کُشید. شغل شما می تواند حریم خشم و ثبات اخلاقی را در شما از بین ببرد.
4. بیش از حد به خود یا تیم خود قول ندهید
اینکه مشتاق انجام یک کار و به پایان رساندن یک پروژه باشید بسیار عالیست اما قول ها و تعهداتی که نتوانید از عهده آنها بر بیایید را به خود یا گروه کاری خود ندهید. عدم توجه به تعهدات باعث شکست و ناامیدی می شوند.
5. توجه کنید همه انسان ها 24 ساعت در شبانه روز دارند
هر زمان احساس می کنید وقت کم آورده اید و به ساعات بیشتری در زندگی نیاز دارید، به یاد بیاورید که باقی انسان ها نیز همین اندازه وقت دارند و شبانه روز انسان های موفق بیش از 24 ساعت ندارد. هیچکس وقت بیشتری در اختیار ندارد پس دست از شکایت بردارید و درست برنامه ریزی کنید.
6. خیلی خود را جدی نگیرید
توانایی خندیدن نقاط ضعف و عیوب خود نه تنها باعث می شود تا انسان شادتر و قدرتمندتری باشیم، بلکه باعث جذب دیگران نیز می شویم. اگر نتوانید خودتان به مشکلات بخندید، دیگران پشت سرتان مسخره می کنند و به شما می خندند.
7. خیال پردازی کردن در طول روز
اینکه خیال پردازی و کار کردن نفی کننده یکدیگر هستند، طرز فکر قرن بیست میلادی است. وقتی به افکار خود اجازه خیال پردازی می دهید، در واقع افکار خود را در راستای پیشرفت و داشتن ایده های منحصربه فرد هدایت می کنید.
8. متنفر نباشید
تنفر همچون انگلی است که همه انرژی و سلامتی شما را می خورد. اگر در اطرافتان مسایل آزاردهنده وجود دارند که می توانید تغییر دهید، دست به کار شوید. اگر کاری از دست شما بر نمی آید، بهتر است فراموش کنید و ببخشید.
9. اجازه ندهید گذشته بر آینده تاثیر بگذارد
تمرکز کردن روی اشتباه های گذشته مثل این است که هنگام رانندگی همه حواس خود را به آینه عقب بدهید. در این حالت، تا زمانی می توانید پیش بروید که با مانعی برخورد و تصادف نکنید.
10. سعی نکنید در همه بحث ها «برنده» باشید
بعضی از بحث ها به هیچ وجه ارزش ادامه دادن و جنگیدن را ندارند. در این موارد بهترین کار عقب نشینی است و اجازه دهید طرف مقابل فکر کندبرنده شده است. مهم «برنده شدن» در بحث نیست، مهم این است از مساله پیش آمده درس بگیرید و برای دفعه بعد آماده باشید.
11. هیچ کس غیر از شما نمی تواند شما را شاد کند
با اینکه به طور کلی کار کردن سخت است اما اگر در شغل خود احساس بدبختی می کنید، خودتان مقصر هستید. شما به خودتان مدیون هستید تا شغلی پیدا کنید که با روحیه شما بیشتر هماهنگی دارد و می تواند موجب شادی شما شود. یا دست کم در شغلی که دارید همه تلاش خود را بکنید تا شاد باشید.
12. بیشتر مواقع لبخند بزنید و بخندید
برخلاق اعتقاد معمول مردم، لبخند زدن یا خندیدن در نتیجه شادی به وجود نمی آیند، بلکه بخشی از پروسه ایجاد و تقویت احساس شادی در انسان هستند. همیشه به دنبال دلیلی برای لبخند زدن باشید. هرگز خنده های خود را سرکوب نکنید.
13. انرژی ارزشمند خود را در راستای غیبت و بدجنسی هدر ندهید
پیش از اینکه بخواهید در مورد کسی غیبت کنید یا به غیبت دیگران گوش کنید از خود بپرسید: 1) آیا حقیقت دارد؟ 2) آیا این کار درست است؟ 3) آیا این کار لازم است؟ 4) آیا خوشم می آید کسی همین حرف ها را در مورد من بگوید؟
14. نگران طرز فکر دیگران در مورد خود نباشید
شما قدرت خواندن فکر دیگران را ندارید و نمی توانید به طور قطعی و واقعی بگویید دیگران در مورد شما چه فکری می کنند. چه اهمیتی هم دارد؟ وقت ارزشمند خود را برای چنین مسایل پوچی هدر ندهید.
15. به یاد داشته باشید همه شرایط خوب یا بد قابل تغییر هستند
ذات طبیعت بر اساس تغییر استوار است. هیچ چیز ثابت نمی ماند؛ همه چیز ناپایدار و گذرا است. هر چیز آزاردهنده یا خوشحال کنند یا بین این دو، همه تغییر می کنند. همه چیز تمام می شود.
16. دورریختن وسایلی که نیاز ندارید
شما حدود یک سوم از عمر خود را در محل کار سپری می کنید. بنابراین باید این محیط را برای خود شاد کنید. در راستای این هدف باید وسایل اضافی، نالازم و زشت را دور بریزید.
17. همیشه امید داشته باشید بهترین ها در راه هستند
توجه کرده اید برخی از پیرزن ها پس از بیوه شدن تازه برای خود دوست پیدا می کنند، مسافرت می روند، درس می خوانند یا ... و اعتقاد دارند زندگی جریان دارد و همیشه بهترین ها در راه هستند. پس شما هم به آینده امیدوار باشید.
منبع:برترین ها
بعد احتمالا از کار برنامه ریزی دست می کشید و شروع می کنید به مقایسه قیمت ها در فروشگاه های آنلاین و شاید در نهایت هم از خرید آن منصرف شوید. سپس 15 دقیقه زمان نیاز دارید تا به خاطر آورید مشغول انجام چه کاری بودید و کار را از کجا باید دنبال کنید.
همه ما چنین وضعیتی را تجربه کرده ایم و می پذیریم که می تواند کارآیی ما را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
اما کارشناسان برای غلبه بر چنین موقعیتی راهکاری دو قسمتی ارایه داده اند. برای آشنایی با این راهکار با تک شات همراه باشید. امیدواریم این توصیه کارشناسان بتواند به نظم بخشیدن به ذهن ما در محل کار کمک کند.
انجام بسیاری از کارهایی که ناگهان به ذهن ما خطور می کنند زمان زیادی نیاز ندارد:مثلا ارسال پاسخ یک دوست و تایید قرار ملاقاتی که با هم دارید، شستن قاشقی که استفاده کرده اید، یا تهیه پرینت برای کلاسی که عصر باید در آن شرکت کنید.
وقتی چنین مواردی پیش می آید، کاری که آن لحظه مشغول انجامش هستید را متوقف کنید و کاری که به ذهنتان رسیده را انجام دهید. در غیر اینصورت، فکر انجام آن فضایی را در ذهن شما اشغال می کند که به انبوهی از کارهای انجام نشده که در ذهنتان دارید افزوده خواهد شد. اگر انجام کاری کمتر از دو دقیقه زمان می برد، چرا همین الان انجامش ندهید؟
البته در خصوص این قانون استثنائاتی هم وجود دارد. مثلا اگر در حال صحبت با شخصی هستید، قطعا بی ادبی خواهد بود اگر به طرف مقابل بگویید:"یک لحظه صبر کن، من باید قرارم را با دوستم برای امشب تایید کنم"و بعد طرف را تنها بگذارید و به سراغ موبایلتان بروید. یا زمانی که مشغول رانندگی هستید، قویاً توصیه می کنیم که تمام تمرکز خود را بر روی مسیر و رانندگی خود قرار دهید.
بسیار واضح است تمام اموری که ناگهان به ذهن ما خطور می کنند در عرض 120 ثانیه قابل انجام نیستند. در این موارد باید راهکار دوم را به کار بندید.
اگر انجام کار بیش از دو دقیقه زمان می برد، آن را جایی یادداشت کنید تا در فرصت مناسب انجامش دهید
فرض کنید ناگهان به یاد می آورید که باید برای چند هفته آینده پست هایی که لازم است در شبکه اجتماعی بخش مربوط به اداره خود قرار دهید را تهیه کنید. قطعا این کار بیش از چند دقیقه زمان نیاز خواهد داشت، بنابراین عاقلانه به نظر نمی رسد که کاری که در حال حاضر مشغول آن هستید را متوقف کنید و به سراغ آن بروید.
اما در عین حال نمی خواهید انجام آن را فراموش کنید. پس در جایی که مطمئن هستید بعداً چک خواهید کرد یادداشتی برای خود بگذارید. گاهی این یادداشت را در دفترچه خود می نویسید و اگر خیلی ضروری باشد، بد نیست با حروف بزرگ آن را بر روی کاغذ یادداشت چسبی بنویسید و آن را گوشه مانیتور خود بچسبانید.
اگر امکان انجام کاری در لحظه وجود ندارد، بهتر است آن را از ذهن خود پاک کنید و برای به یادآوری تمام کارهای ریز و درشتی که باید در آن روز یا فردا یا چند روز آینده انجام شوند بیش از حد به خود فشار نیاورید. آن را در فهرست اموری که باید انجام شوند قرار دهید.
باز هم تکرار می کنیم که قطعا در طول روز خیلی گرفتارید و تمایل دارید که امور بیشتری را در صورت امکان به انجام برسانید. اما به جای آنکه اجازه دهید ذهنتان مرتب از موضوعی به موضوع دیگر بپرد، راه بهتر را انتخاب کنید.