چین ماهواره غیر نظامی را به فضا پرتاب کرده که قادر به گرفتن تصاویر سه بعدی از اجسام با وضوح بالا است.
به گزارش مشرق، چین ماهواره غیر نظامی نقشه برداری با وضوح بالا را از سکوی پرتاب ماهواره Taiyuan در استان «شانک سی» به فضا پرتاب کرد. نام این ماهواره Ziyuan III ۰۲ و به وزن ۲.۷ تن است.
این ماهواره بر روی یک راکت Long March ۴B قرار گرفت و به فضا پرتاب شد. استفاده از راکت های Long March ۴B در ماموریت های پروازی برای دویست و بیست و هشتمین بار است که در چین به کار گرفته می شود.
همچنین ماهواره Ziyuan III ۰۲ دو ماهواره NewSat از کشور اروگوئه را با خود به فضا حمل کرد. هر سه ماهواره به مدارهای از پیش تعیین شده خود با موفقیت وارد شدند.
قرار است از ماهواره چینی در امور بررسی منابع زمینی، پیشگیری از بلایای طبیعی، توسعه کشاورزی، مدیریت منابع آبی، برنامه ریزی شهری و امور دیگر استفاده شود. Ziyuan III ۰۲ به عنوان دومین ماهواره ای است که چین در راستای سیستم نقشه برداری سنجش از راه دور تولید کرد و قرار است تا سال ۲۰۳۰ میلادی از این نوع ماهواره ها در چین ساخته شود.
ماهواره Ziyuan III ۰۲ به ماهواره قبلی Ziyuan III ۰۱ که در سال ۲۰۱۲ میلادی پرتاب شد، می پیوندد تا بتواند تصاویر ۳ بعدی با وضوح بالا بگیرد.
در واقع ماهواره Ziyuan III ۰۲ میتواند تصاویر سهبعدی از اجسام ۲.۵ متری و بزرگتر را ثبت کرده و با استفاده از یک مسافتیاب لیزری آن برد، انحراف موقعیت عمودی را به یک متر کاهش دهد.
این روزها تعداد هسته در پردازندهها حرف اول را میزند و به همین دلیل شاهد رونمایی اینتل از نخستین پردازنده ده هستهای این شرکت هستیم.
اینجاست که شاهد رونمایی اینتل در نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۱۶ از نخستین پردازنده ده هستهای این شرکت بودیم. این پردازنده را با نام Core i7-6950X Extreme Edition خواهیم شناخت.
ناگفته نماند که پردازندههای ده هستهای پیش از این در بازار یافت میشد اما این پردازندهها تنها برای سرورها ساخته شده بود و پردازندهای که اینتل امروز آنرا رونمایی کرد برای کامپیوترهای خانگی در نظر گرفته شده است. این پردازنده جدید در فرکانس ۳ گیگاهرتز کار میکند که تا میزان ۳.۵ گیگاهرتز نیز قابل افزایش است، ۲۵ مگابایت کَش (cache) به همراه فناوری جدید Turbo Boost اینتل در این محصول خودنمایی میکند.
با این مشخصات کاملا پیداست که با پردازنده بسیار حرفهای و تراز اولی طرف هستیم؛ اما از قدیم گفتهاند که هر اندازه پول بدهی به همان اندازه آش خواهی خورد و این پردازنده ده هستهای برای کاربر نهایی قیمتی برابر با ۱۷۲۳ دلار آب خواهد خورد.
اینتل مدعی است که این پردازنده ارزش قیمت گزاف خود را دارد. بر اساس اطلاعات منتشر شده از جانب اینتل، این پردازنده جدید دو برابر سریعتر از پردازنده چهار هستهای i7-6700K است و به لحاظ رندر کردن کارهای گرافیکی سهبعدی نیز ۳۵ درصد نسبت به آخرین نسل پردازنده Core i7-5960X سریعتر است. بد نیست بدانید اینتل مدعی است این پردازنده به لحاظ ویرایش فیلمهایی با کیفیت 4K نیز سرعت بسیار خوبی دارد و ۶۵ درصد از پردازنده ۴ هستهای که ذکر شد و ۲۵ درصد نسبت به پردازنده i7-5960X سریعتر است.
از لحاظ قدرت عملکرد در بازیهای گرافیک بالای کامپیوتری نیز پردازنده ده هستهای جدید اینتل نسبت به محصولات سابق این شرکت برتری کامل دارد. اینتل تاکید دارد که اگر از آن دسته از کاربران خانگی هستید که روزانه کارهای مختلف بسیار سنگینی را با کامپیوتر انجام میدهند این پردازنده ده هستهای میتوان گزینه مناسبی برای شما باشد.
ناگفته نماند که پرازنده جدید Extreme Edition i7 اینتل در هستههای پایینتر نیز معرفی شده است، نسخه ۸ هستهای این پردازنده با مدل i7-6800K با قیمت ۱۰۸۹ دلار و مدل ۶ هستهای این پرازنده با شناسه i7-6850K با قیمت ۶۱۷ دلار به فروش میرسد، مدل i7-6800K پردازنده سری Extreme Edition اینتل هم قیمتی برابر با ۴۳۴ دلار خواهد داشت.
این سری جدید پردازندهها از قابلیت آنلاک کردن برخوردارند و با این حساب کاربرانی که اهل اُوِِرکلاک پردازنده هستند به راحتی قادر خواهند بود به فرکانسهای بالاتری دست پیدا کنند. ناگفته نماند که تمامی پردازندههای جدید این خانواده از رمهای سری DDR4-2400 نیز پشتیبانی میکنند.
منبع: فارنت
مجله دیجی کالا - مجید نوردوست: روز گذشته در جریان برگزاری مراسم The Game Awards 2016 «هیدئو کوجیما» (Hideo Kojima) سازندهی مجموعه بازیهای Metal Gear Solid به عنوان یکی از تاثیرگذارترین افراد صنعت بازی انتخاب شد.
حالا دل تورو بار دیگر با کوجیما در ساخت بازی Death Stranding همکاری میکند. البته نمیدانیم که نقش او در بازی چیست. از دیگر قسمتهای هیجان انگیز تریلر جدیدی که در ادامه مشاهده خواهید کرد، حضور یکی دیگر از بازیگران مطرح هالیوود است. قبلا شایعه شده بود که «مدس میکلسن» (Mads Mikkelsen) در این بازی به ایفای نقش میپردازد.
در ادامه میتوانید تریلر جدید را ببینید:
در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید:
جام جم سرا: زنی ۲۰ساله ساعت ۱۴:۴۰ شنبه پابرهنه و در حالیکه بسیار مضطرب و پریشان بود خودش را به پاسگاه «خنافره» واقع در شهرستان شادگان خوزستان رساند و از جنایتی هولناک خبر داد که شوهرش مرتکب شده بود.
این زن گفت: «شوهرم دو پسر دوقلویم را زندهبهگور کرده است. او میخواست من را هم بکشد اما توانستم از خانه فرار کنم و خودم را به پاسگاه برسانم.»
ماموران بعد از شنیدن اظهارات این زن بهسرعت بهسمت خانه او راه افتادند و وقتی به محل رسیدند مرد ۳۰ سالهای را دیدند که بسیار خشمگین بود. آنها این مرد را قبل از اینکه اقدامی انجام بدهد دستگیر و از او سلاح کلاشنیکف کشف کردند. ماموران سپس به جستوجوی خانه پرداختند اما اثری از دو کودک نیافتند تا اینکه فهمیدند کف یکی از اتاقها کنده شده است.
ماموران بعد از کنارزدن گلولای پیکرهای بیجان دو پسربچه یکساله را پیدا کردند. به این ترتیب بازپرس ویژه قتل از موضوع مطلع و اجساد به دستور او برای تعیین علت مرگ و انجام آزمایشهای لازم به پزشکیقانونی منتقل شد. همچنین متهم به پاسگاه پلیس انتقال یافت و تحت بازجویی قرار گرفت.
متهم در بازجوییها به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: «از مدتی قبل با همسرم اختلاف داشتم و مشکلات ما روزبهروز بیشتر میشد تا اینکه قبل از قتل دوباره با زنم دعوا کردم و در حالی که عصبانی بودم تصمیم گرفتم او و دو پسر یکسالهام را بکشم. برای این کار پسرانم را به یکی از اتاقها بردم و مشغول حفر گودال شدم. آنها در تمام آن لحظات کنارم ایستاده بودند و تماشایم میکردند. بعد از اینکه گودال را کندم هر دو را داخل آن انداختم و رویشان را پوشاندم. دو پسرم هیچ مقاومتی نکردند.»
متهم ادامه داد: «قصد داشتم همسرم را هم به قتل برسانم اما موقعی که داشتم گودال را برای زندهبهگورکردن دوقلوها میکندم او از خانه فرار کرد و نتوانستم جلویش را بگیرم.» بنابر این گزارش متهم اکنون در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.|شرق
جام جم سرا:
سرهنگ حسینی در تشریح این خبر گفت: ساعت ۲:۴۶ بامداد روز بیست و نهم اسفندماه سال گذشته خبری مبنی بر نزاع دسته جمعی در یکی از محلات حاشیه شهر فیروزه به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مخابره و بلافاصله تیمی از ماموران کلانتری مرکزی این شهر برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند که با حضور ماموران در محل، نزاع دسته جمعی مهار شد اما در بررسیها مشخص شد که در این نزاع یکی از طرفین نزاع به نام امیر (۲۰ساله) بر اثر ضربه چاقو به شدت مصدوم و به بیمارستان ۲۲ بهمن شهر نیشابور منتقل شد که با توجه به شدت جراحات وارده و خونریزی شدید در بیمارستان جان خود را از دست داده است.
به نقل از ایسنا، وی افزود: در ادامه تحقیقات و بررسیهای به عمل آمده توسط ماموران آگاهی در محل مشخص شد که نزاع بین ۱۸ نفر از مهمانان بوده که به علت مشاجره لفظی با چوب و چاقو و زنجیر یکدیگر را مورد ضرب و شتم قرار دادند که در این رابطه ۱۵نفر از طرفین نزاع شناسایی و در همان شب دستگیر و به پلیس آگاهی شهرستان منتقل شدند.
وی ادامه داد: در ادامه تحقیقات و بازجوئیهای فنی کارآگاهان پلیس آگاهی سرانجام بعد از گذشت ۲۸ روز از وقوع حادثه قاتل که جوانی ۲۹ ساله به نام محمد بود شناسایی و در مواجهه با ادله پلیسی لب به اعتراف گشوده و به قتل جوان ۲۰ ساله با وارد کردن یک ضربه چاقو به پهلوی سمت چپ وی اعتراف کرد.
سرهنگ حسینی در پایان خاطر نشان کرد: متهم پس از بازجوئیهای تکمیلی با تشکیل پرونده راهی مراجع قضائی شد.
جام جم سرا:
سراغ دکتر پژمان مباشر، متخصص پوست و لیزر و عضو مرکز تحقیقات پوست و سلولهای بنیادین دانشگاه علوم پزشکی تهران رفتیم تا با بایدها و نبایدهای لیزر خالها آشنا شویم.
کدام خالها را نباید لیزر کرد؟
* برخی خالها اکتسابی هستند و ممکن است بعد از تولد و در دوران مختلف زندگی در پوست ایجاد شوند. حتی تغییرات هورمونی دوران بارداری یا قرارگرفتن در معرض آفتاب هم میتواند باعث ایجاد چنین خالهایی شود. گروهی از این خالها اندازه بزرگی دارند و تشخیص بزرگی یا کوچکی خال هم برعهده متخصص پوست است نه خود فرد. معمولا خالهای بزرگ یا خالهایی که عمق رنگدانه آنها خیلی زیاد است را نباید لیزر کرد.
پس باید با چنین خالهایی چهکرد؟
* افرادی که چنین خالهایی دارند باید تقریبا هر 6 ماه یکبار به پزشک مراجعه کنند تا با عکسهایی که از خال آنها گرفته میشود، تغییرات احتمالی ایجادشده در اندازهشان، مشخص شود. تغییر رنگ یا شکل خال میتواند پزشک را برای جراحی یا نمونهبرداری از خال راهنمایی کند. اگر نمونهبرداری از خال، نشان از بدخیم بودن آن داشته باشد، پزشک متخصص پوست باید آن خال را با حاشیه امن مناسبی، کاملا با یک عمل جراحی بردارد و در این موارد، لیزر کارساز نخواهد بود. لیزر امکان نمونهبرداری از خال را از بین میبرد. ضمن اینکه در این صورت، امکان عود، گسترش و سختتر شدن جراحی خال هم وجود خواهد داشت بنابراین هر خالی را نمیتوان لیزر کرد.
یعنی تمام خالهای اکتسابی، قابللیزرکردن نیستند؟
* تشخیص این موضوع، برعهده پزشک است. برخی خالهای اکتسابی بسیار کوچک هستند، تغییر رنگ ندارند، حاشیه منظمی دارند و بهطور کلی، جزو خالهای خوشخیم اکتسابی محسوب میشوند. در چنین مواردی، یکی از گزینههای درمانی چنین خالهایی، استفاده از لیزر است.
لیزر چطور میتواند این خالها را از بین ببرد؟
* خالهایی که میتوان آنها را لیزر کرد، با انرژی لیزر میسوزند و از بین میروند. درواقع، از بین رفتن رنگدانهها، عامل اصلی محوشدن خال با کمک لیزر است. معمولا در بیشتر موارد، خالهای خوشخیم و سطحی با همان یک جلسه لیزر، رنگدانههای خود را از دست میدهند و از بین میروند اما مسالهای که بیماران را نگران میکند، باقی ماندن جای لیزر بهصورت زخم و لک است. بروز این زخم یا لکها طبیعی است و جای نگرانی ندارد. با این حال، با توجه به نوع پوست افراد، زمان بهبود این زخم یا لکها هم متفاوت خواهد بود.
چطور؟
* ممکن است هر زخمی روی پوست افرادی که پوست تیره و برنزی دارند، ایجاد لک کند و دیرتر هم خوب شود. خالهایی که لیزر میشوند، مانند زخمهایی هستند که باید روند بهبود زخم را طی کنند. گاهی بهبود جای زخم یا لک ناشی از لیزر، چند ماه طول میکشد بنابراین افرادی که خالهای خود را لیزر میکنند باید انتظار اینکه بهبود زخم ناشی از آن حتی تا یکسال هم طول بکشد، داشته باشند.
توصیه آخرم این است که باید بدانید عوامل تغذیهای میتوانند در بهبود جای زخم لیزر موثر باشند. مثلا زخم افرادی که ویتامینهای کافی از طریق مصرف خوراکیها دریافت میکنند، زودتر بهبود مییابد. (شفاف)
جام جم سرا:
محمد مهدی گویا اظهار داشت: نخستین فردی که به ویروس کرونا در کرمان مبتلا شده بود، صبح امروز (پنج شنبه) فوت کرد اما ابتلای ۹ نفر دیگر به ویروس کرونا صحت ندارد و موارد مشکوک به ابتلای این ویروس دلیل بر قطعی بودن ابتلا به این بیماری نیست.
وی گفت: به محض تشخیص قطعی و مشاهده نتایج مثبت در مبتلایان اطلاع رسانی خواهد شد.
رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت در ادامه گفت: بیمار دوم از حال عمومی خوبی برخوردار است و از بیمارستان مرخص شده است.
گویا با اشاره به اینکه بیمار فوت شده با وضعیت عمومی بسیار بدی به بیمارستان مراجعه کرد، افزود: این بیمار خانم ۵۳ ساله مبتلا به فشارخون بالا بوده که هنگام مراجعه به مرکز درمانی مشکلات شدید تنفسی داشته و سیستم ایمنی این بیمار به علت داشتن بیماریهای مزمن در کنار این بیماری، نتوانسته با این ویروس مبارزه کند. با این حال، به محض مراجعه وی به مرکز درمانی، بلافاصله در بخش ویژه با شرایط خاص در اتاق ایزوله با فشار منفی بستری شد و ظرف ۴ روز گذشته تیم درمانی نهایت تلاش خود را برای نجات جان بیمار به عمل آوردند که متاسفانه اقدامات موثر واقع نشد و منجر به فوت شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت، علائم ابتلا به این ویروس میتواند از علائم خفیف تنفسی و اسهال آغاز شود تا علائم شدید تنفسی ادامه یابد و منجر به بستری شدن فرد در بیمارستان شود که در صورت عدم مراجعه به موقع و یا ابتلا به بیماریهای زمینهای قلبی، ریوی، دیابت و فشارخون مبتلا باشد، میتواند منجر به مرگ و میر مبتلایان شود.
جام جم سرا: داود اکبری، دائی فاطمه در بیمارستان می گوید: مادر و پدر فاطمه تصمیم گرفتند تمام اعضای بدن دخترشان را هدیه کنند. البته مادرش گفت که پوست و گوشت بدن او را نگه دارند ولی پزشکان اجازه دارند قرنیه چشمان او را نیز برای پیوند به دیگران بردارند.
به نقل از مهر، دکتر عباس خدادادی، مسئول پیوند اعضای بیمارستان امام خمینی نیز پیش از عمل جراحی برای برداشتن اعضای بدن وی گفت: قرار است فاطمه تحت عمل جراحی برای اهدای عضو قرار گیرد و کبد، دو کلیه و دریچه قلب او برداشته شود. بقیه اعضا و جوارح او نیز در زمان عمل جراحی بررسی می شود تا اگر قابلیت پیوند داشته باشد از آنها نیز استفاده شود.
وی ادامه می دهد که فاطمه در روز سی ام خرداد ماه وارد ICU شد ولی روز گذشته خانواده وی به اهدای اعضای او رضایت دادند و کارشناسان قوه قضاییه و نظام پزشکی نیز مرگ مغزی را تایید کردند.
جام جم سرا: این سانحه روز دوشنبه در کیلومتر 80 جاده مذکور رخ داد و بر اثر آن سواری پژو واژگون شد.
به نقل از قدس آنلاین، خودروی عروس و داماد نیشابوری برای ماه عسل عازم اصفهان بود که بر اثر حادثه عروس 17 ساله به علت شدت جراحات وارده در دم فوت و داماد مصدوم و راهی بیمارستان شد.
کارشناسان پلیس علت این حادثه را بی توجهی به جلو ناشی از خستگی و خواب آلودگی راننده تشخیص دادند.
رانندگی با رعایت سرعت مطمئنه، 15 دقیقه استراحت بعد از هر 1 ساعت رانندگی و پرهیز از شتاب و عجله می توانست مانع از این حادثه شود.
جام جم سرا: من هم سالها با بیصبری زندگی کردم و خودم را آدم بدبختی به حساب آوردم، اما حالا میدانم صبر داشتن بهترین کاری است که میتوان انجام داد. حالا صبر میکنم و منتظرم اتفاقات خوب زندگی یکییکی خودشان را به من نشان دهند.
وقتی پنج سالم بود، پدرم مرد. مادرم هم بعد از دو سال ازدواج کرد، ولی همسر جدیدش نمیخواست من را بپذیرد و برای همین من را به خالهام سپردند. از روزی که به خانه خاله آلی رفتم، فهمیدم اوضاع آنها با ما فرق میکند؛ من تنها بچه خانواده بودم و با این که وضع مالی خوبی نداشتیم، اما مجبور نبودم خیلی کار کنم.
هر روز صبح بیدار میشدم و کمی به مادرم کمک میکردم. وقتی او سر کار میرفت، من هم مینشستم و خودم را با عروسکهای کاموایی مادر سرگرم میکردم. وقتی یاد گرفتم خودم هم عروسک ببافم، ساعتهایی که مادر برای تمیز کردن شیشههای هتل از خانه بیرون میرفت، عروسکهای نیمهتمامش را تمام میکردم. با اینکه زندگی راحتی نداشتیم، اما خیلی هم عذاب نمیکشیدم و از اینکه با مادرم زندگی میکردم راضی بودم، ولی او خسته شده بود و میخواست با مدیر یکی از هتلها ازدواج کند.
پس از ازدواج آنها من به خانه خاله آلی رفتم. در خانه خاله همه چیز فرق میکرد. او 11 بچه داشت و وقتی من به خانوادهشان اضافه شدم، 14 نفر شدیم. پس باید بیشتر کار میکردم. با اینکه فقط هفت سالم بود، اما تا چند سال اول مجبور بودم از بچههای کوچکتر از خودم نگهداری کنم. آن روزها فکر میکردم این کار خیلی سخت است، اما وقتی سنم بیشتر شد و به اجبار به خانه مردم غریبه رفتم، فهمیدم نگهداری بچهها خیلی بهتر از تمیز کردن خانه غریبههاست.
تا هفده سالگی در خانه خاله ماندم و برایش کار کردم. در این سالها هیچ وقت مادرم را ندیدم، ولی میدانستم زندگی خوبی ندارد و همین موضوع ناراحتم میکرد. هفده سالم که شد، خاله فوت کرد و من هم از خانه آنها بیرون آمدم. نمیدانستم باید چه کار کنم. هیچ کاری بلد نبودم؛ غیر از نگهداری از بچهها و تمیز کردن خانههای مردم.
دوست داشتم کاری پیدا کنم که زندگیام را تغییر دهد و بتوانم مادرم را پیش خودم بیاورم، اما نه درسی خوانده بودم و نه کار خاصی بلد بودم. برای همین بناچار به یکی از مهدهای کودک دولتی رفتم و همانجا مشغول کار شدم. تنها خوبیاش این بود که به من اجازه میدادند غذای گرم بخورم و شبها همانجا بخوابم، اما کارش خیلی زیاد بود. با این حال، چندسالی همانجا ماندم و کار کردم. در تمام این سالها فکر میکردم خداوند من را نمیبیند و فراموشم کرده. برای همین من هم میخواستم او را فراموش کنم، اما بدون حضور خدا، زندگی برایم سختتر میشد. بیست و سه سالم شده بود و به جای اینکه احساس طراوت و جوانی داشته باشم، خسته و ناتوان بودم. احساس میکردم خستگی نمیگذارد زندگی کنم. ناامید و بیانگیزه، هر روز صبح مشغول کار میشدم و تا آخر شب همه کارها را انجام میدادم.
یک روز که داشتم کار میکردم و حسابی سرگرم بچهها بودم، خانم «آن» من را صدا کرد و گفت: «میخواهم کارم را گسترش دهم. دوست دارم در یکی از شهرهای اطراف هم شعبهای داشته باشم، اما کسی را ندارم که بتواند بخوبی از عهده مدیریت آنجا برآید. چند روز است که به این موضوع فکر میکنم و هیچکس به نظرم بهتر از تو نمیتواند این کار را انجام دهد.»چند دقیقهای گیج بودم. نمیتوانستم باور کنم. قرار بود من مدیر مهدکودک شوم؟! تصورش هم برایم غیرممکن بود، اما انگار واقعیت داشت.
حالا چندسالی است که در این مهدکودک کار میکنم و همزمان با کار، درس هم میخوانم. من و مادرم با هم زندگی میکنیم و از نظر مالی هم مشکل خاصی نداریم. خوشحالم که بعد از این همه سال سختی، زندگی آرام و خوبی دارم و مطمئنم اگر صبر نمیکردم، به هیچ یک از این موفقیتها نمیرسیدم. (زهره شعاع/Family/ضمیمه چاردیواری)