مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

شوهرم را کشتم چون با زنان غریبه ارتباط داشت

جام جم سرا: یکی از این پرونده‌ها از خرداد سال‌جاری و با اعلام گزارشی توسط مسوولان بیمارستانی در استان اصفهان به جریان افتاد.
مسوولان بیمارستان در تماس با پلیس اعلام کردند مردی جوان به نام کیوان به طرزی مرموز فوت شده است. وقتی ماموران وارد عمل شدند ابتدا به تحقیق از همسر کیوان به نام نرگس پرداختند. این زن گفت: «من نمی‌دانم چه اتفاقی برای همسرم رخ داده است. در خانه بودیم که او بدحال شد و من که به شدت نگران شده بودم سریع با اورژانس تماس گرفتم اما شوهرم بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد.»
جسد متوفی به‌دلیل نامشخص‌بودن علت فوت او به پزشکی‌قانونی منتقل شد و متخصصان بعد از انجام آزمایش‌های مختلف اعلام کردند این مرد به علت مصرف سمی مهلک جان باخته است. به این ترتیب مشخص شد کیوان به قتل رسیده است.
نرگس تنها مظنون پرونده شناخته می‌شد زیرا روز حادثه فرد دیگری در خانه مقتول نبود.
کارآگاهان در جریان تحقیقات نامحسوس خود متوجه شدند نرگس با شوهرش اختلافاتی داشته‌است به همین دلیل سوء‌ظن نسبت به وی تقویت شد و افسران جنایی وقتی مطمئن شدند این زن شوهرش را کشته است که خبر رسید او فرار کرده و به شهری دیگر رفته است.
شناسایی مخفیگاه زن جوان زمان زیادی لازم نداشت و سرانجام نرگس در خانه یکی از اقوامش به دام افتاد.
او پس از انتقال به پلیس آگاهی در حالی‌که راهی برای طفره‌رفتن از اتهام قتل نداشت به کشتن شوهرش اقرار کرد و گفت: «من و کیوان شش‌سال قبل با هم ازدواج کردیم و از همان اول اختلاف داشتیم طوری که من یک‌ روز خوش در زندگی نداشتم و در تمام این مدت عذاب می‌کشیدم. مهم‌ترین مشکلم این بود که شوهرم با زنان زیادی رابطه داشت. هر وقت به خاطر این کارهایش به او اعتراض می‌کردم مرا کتک می‌زد و آزارم می‌داد.»
متهم به قتل ادامه داد: «شش‌سال این شرایط را تحمل کردم تا اینکه تصمیم گرفتم کیوان را به قتل برسانم و از او انتقام بگیرم برای این کار نقشه‌ای طراحی و اول سعی کردم سم تهیه کنم. بعد از پرس‌وجوی بسیار بالاخره مردی عطار را پیدا کردم که حاضر بود سم موردنیاز را به من بفروشد او وقتی فهمید سم را برای قتل شوهرم می‌خواهم برای فروختن سم شرط گذاشت و گفت باید بعد از انجام قتل با او ازدواج کنم من که چاره‌ای نداشتم این پیشنهاد را قبول کردم.»
نرگس در ادامه اعترافاتش گفت: «بعد از تهیه سم یکی از داروهای شوهرم را که به شکل کپسول بود برداشتم و محتویات داخلش را با سم عوض کردم. آن شب کیوان بعد از خوردن دارو بد حال شد من دو ساعت صبر کردم و بعد از آن با اورژانس تماس گرفتم. هیچ ردی از خودم به‌جا نگذاشته بودم و اصلا احتمال نمی‌دادم علت فوت شوهرم مشخص شود اما بعد از مدتی وقتی فهمیدم پلیس به موضوع شک کرده است تصمیم گرفتم فرار کنم به همین دلیل به خانه یکی از اقوام در شهری دیگر رفتم اما عاقبت دستگیر شدم.»


به گزارش جام جم سرا، دومین زن متهم به قتل که سمیه نام دارد در جریان درگیری با شوهرش مرتکب قتل شد. کارآگاهان جنایی استان فارس بعد از آنکه از مرگ مردی به نام هاشم مطلع شدند به محل حادثه رفتند و فهمیدند ضربه چاقو به گردن این مرد اصابت کرده و خونریزی شدید باعث مرگ وی شده است.
همسر هاشم در بازجویی‌ها گفت: «درحالی‌که شوهرم در خانه بود برای انجام کاری از منزل بیرون رفتم و وقتی برگشتم با جنازه او مواجه شدم. من نمی‌دانم در غیابم چه فرد یا افرادی وارد خانه شده‌اند و هدف آنها از کشتن هاشم چه بود.»
کارآگاهان که اظهارات سمیه را قانع‌کننده نمی‌دانستند بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی به تحقیقات خود ادامه دادند و به این نتیجه رسیدند که فردی غریبه وارد خانه مقتول نشده و سرقتی نیز صورت نگرفته بنابراین احتمال ساختگی‌بودن سناریوی سمیه بسیار زیاد است.
آنها در ادامه به بررسی زندگی این زوج پرداختند و فهمیدند آنها از مدت‌ها قبل با هم اختلاف داشتند و هرازگاهی درگیر می‌شدند. به این ترتیب سمیه به‌عنوان مظنون اصلی بازداشت شد. او ابتدا سعی کرد با تکرار ادعای اولیه‌اش خود را از قتل مبرا کند ولی در بازجویی‌های فنی به اتهامش اعتراف کرد و گفت: «من و هاشم از مدت‌ها قبل اختلاف داشتیم. روز حادثه نیز با هم مشاجره کردیم و شوهرم در حالی‌که عصبانی شده بود چاقویی را از آشپزخانه برداشت تا با آن به من ضربه بزند ولی من در جریان کشمکش‌ها توانستم چاقو را از دست او بیرون بیاورم. در همین هنگام نفهمیدم چه شد که چاقو به گردن او خورد و ناگهان خون فواره زد.»
متهم به قتل ادامه داد: «من از قبل نقشه‌ای برای قتل شوهرم نداشتم و ضربه را هم به عمد نزدم اما بعد از اینکه هاشم جانش را از دست داد از ترس دستگیری دروغی ساختم و همان را برای ماموران تعریف کردم.»
این زن نیز در حال حاضر در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات قضایی از او هنوز به پایان نرسیده است. (شرق)


ادامه مطلب ...

جنایت در خیابان: روی صندلی خودرو، همسرم را کشتم

به گزارش خبرنگار ما، ماموران کلانتری شهرک گلستان صبح روز سه‌شنبه هفته پیش باخبر شدند جسدی در حوزه استحفاظی‌شان پیدا شده است. گزارش‌های اولیه حکایت از آن داشت که جنازه را به آتش کشیده‌اند. وقتی ماموران به محل اعلام‌شده رفتند، متوجه شدند چند کارگر، پیکر مشتعل زنی حدودا ٣٠ ساله را مشاهده و آتش را خاموش کرده‌اند.
کارآگاهان جنایی بعد از اطلاع از ماجرا، رسیدگی به پرونده را برعهده گرفتند و شناسایی هویت مقتول را در اولویت کاری قرار دادند. آنها ابتدا به بررسی پرونده افراد گمشده پرداختند و متوجه شدند مقتول زنی ٢٧ساله به نام سحـر است که خانواده‌اش با مراجعه به پایگاه‌ دوم پلیس آگاهی تهران مفقود شدن او را اطلاع داده بودند.
خانواده مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی دخترشان را شناسایی و عنوان کردند از طریق دامادشان در جریان ناپدید شدن سحر قرار گرفته‌اند. آنها توضیح دادند شوهر ٢٨ساله سحر به نام ایمان یک‌ روز پیش از کشف جسد با مراجعه به خانه آنها گفت برای خرید دارو به داروخانه رفته اما پس از بازگشت به محل پارک خودرو سحر را در ماشین ندیده و با جست‌وجوی اطراف او را پیدا نکرده است. کارآگاهان با توجه به اظهارات خانواده سحر تصمیم گرفتند از شوهر او تحقیق کنند اما معلوم شد ایمان ناپدید شده است و هیچ‌کس از او اطلاعی ندارد. به این ترتیب تلاش‌ها برای یافتن ایمان آغاز شد تا اینکه ساعت ١٩ یکشنبه هفته جاری مردی با مراجعه به کلانتری شهرک‌ قدس به ماموران اعلام کرد همسرش را به قتل رسانده و پس از ارتکاب جنایت جسد را به آتش کشیده است.
پس از انتقال این متهم به پلیس آگاهی مشخص شد او همان ایمان است.
«ایمان» با اعترافات صریح به قتل همسرش، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «ساعت ١٩ روز حادثه دنبال سحر رفتم تا او را از خانه پدرش به منزل خودمان ببرم. پس از انجام خرید برای خانه در نزدیکی‌های میدان آزادی، سحر درباره ارتباطش با یکی از دوستانش به نام سعیده که در آمریکا زندگی می‌کند، حرف زد. او کاملا می‌دانست هیچ علاقه‌ای به صحبت درباره سعیده و خانواده‌اش ندارم چراکه پیش از ازدواج من و سحر، برادر سعیده خواستگار سحر بود و سعیده نیز دیگر در ایران حضور نداشت. به همین علت، من دلیلی برای ادامه ارتباط سعیده و سحر نمی‌دیدم.»
ایمان در ادامه اعترافاتش گفت: «سحر وقتی عصبانی می‌شد دیگر قابل‌ کنترل نبود. من نیز به همین علت سعی می‌کردم با او جر و بحث نکنم اما زمانی‌ که موضوع سعیده و خانواده‌اش را مطرح کرد، در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و شروع به مشاجره لفظی با او کردم. سحر قصد داشت در ماشین سر و صدا راه بیندازد، من نیز برای ساکت‌ کردن او، گلویش را گرفتم و فشار دادم اما ناگهان متوجه شدم سحر دیگر نفس نمی‌کشد و او را خفه کرده‌ام.»
ایمان درباره دلیل آتش‌ زدن جسد همسرش به کارآگاهان گفت: «بسیار ترسیده بودم. در حالی‌ که جسد سحر روی صندلی بود، سراسیمه به‌ سمت اتوبان آزادگان مسیر جنوب‌ به‌ شمال حرکت کردم و متوجه جاده‌ای خاکی در حاشیه اتوبان شدم. پس از ورود به جاده خاکی، گودالی پیدا کردم که به‌ نظر می‌رسید در آنجا در حال ساختن چیزی شبیه به کانال هستند. جسد را در تاریکی شب از ماشین خارج و داخل گودال پرتاب کردم و به‌سرعت از محل دور شدم. ساعت شش‌صبح روز بعد مقداری بنزین تهیه کردم و مجددا به همان گودال رفتم. این‌ بار جسد را آتش زدم و از محل فرار کردم. پس از آن، ساعت ۸ صبح به در منزل خانواده سحر رفتم و با آنها راهی دادسرا شدم تا پرونده مفقود شدن او را پیگیری کنیم.»
ایمان درباره طرح داستان خرید دارو از داروخانه نیز به کارآگاهان گفت: «سحر و خانواده‌اش ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشتند و اگر روزی همدیگر را نمی‌دیدند، چندبار تلفنی با هم صحبت می‌کردند. اطمینان داشتم آنها به‌ زودی نگران غیبت سحر خواهند شد. به همین علت ساعت ٢٠:٣٠ روز قتل به داروخانه‌ای در خیابان امیرکبیر رفتم و مقداری دارو خریدم تا در زمان تحقیقات پلیس بتوانم داستان خودم را درباره مراجعه به داروخانه و ناپدیدشدن سحر ثابت کنم.»
متهم درباره ناپدید شدن خودش نیز توضیح داد: «چند ساعت پس از طرح شکایت در خصوص مفقود شدن سحر تصمیم به فرار گرفتم. به همین علت، بدون‌ اطلاع هیچ‌کس از تهران خارج شدم و به گیلان رفتم. آنجا خانه‌ای را اجاره کردم. تصمیم داشتم به فرار ادامه دهم اما پس از چندساعت، دچار عذاب وجدان شدیدی شدم. دیگر نمی‌توانستم تحمل کنم. به این نتیجه رسیدم بهتر است به تهران برگردم و خودم را به پلیس معرفی کنم.»
ایمان در آخر اعترافاتش عنوان کرد: «من قصد کشتن همسرم را نداشتم. من واقعا همسرم را دوست داشتم و فکر می‌کنم او هم مرا دوست داشت. نمی‌دانم یک دعوای ساده چرا باید به اینجا کشیده شود. من با تمام وجود از کرده‌ خود پشیمانم و آماده پذیرش هر حکمی هستم.»
سرهنگ آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت توسط مقام قضایی صادر شده و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره‌ دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.» (روزنامه شرق)


ادامه مطلب ...