مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

لحظه تصادف مرگبار در خیابان +فیلم

[ad_1]

یک نوجوان با بی‌دقتی در زمان رانندگی حادثه‌ای مرگبار را رقم زد.

یک نوجوان با بی‌دقتی در زمان رانندگی حادثه‌ای مرگبار را رقم زد.

جوان؛ رایان 19ساله که در زمان رانندگی مشغول مکالمه تلفنی بوده است متوجه عبور عابر پیاده که در حال طی کردن عرض خیابان بود نشده و به شدت با عابر برخورد کرد. حال آرتور 82 ساله رضایت بخش اعلام نشده و او برای خوردن و آشامیدن نیازمند لوله تغذیه است. دوربین ثبت تخلفات شهری رانندگان لحظه وقوع این حادثه را به ثبت رسانده است.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تصادف وحشتناک و مرگبار در اتوبان بابایی سه …تصادف مرگبار در اتوبان بابایی سیدجلال ملکی با بیان اینکه در این حادثه یک دستگاه عملیات انتحاری مرگبار در فرودگاه آتاتورک استانبول عکس و فیلمانتحاریمرگباردرفیلمبرخی منابع اعلام کردند انفجار نخست توسط فردی که از پرواز تونس وارد فرودگاه شده بود در لحظه تصادف روح سرگردان با چند خودرو تصاویرروحسرگردانتصادف زنجیره ای خودرو در محور سمنان تصاویر روح سرگردان در بیمارستان متروکه فیلم حمله به گروه فیلمبرداری کارگردان سرشناس در خیابان …خوردن سه عدد خرما در روز لازم است ساعت و دقیقه پیش ۴ تصادف بزرگ تصادفات رانندگی، اخبار تصادف رانندگی، تصادفات … کشته در تصادف سیبری تصادف در محور الیگودرز به شول آباد سه کشته وزخمی برجای گذاشتسقوط مرگبار دانشجو دختر به کانال آب هنگام سیلاب در …سقوط مرگبار دانشجو دختر به کانال آب مدیرکل مدیریت بحران استان لرستان در این باره بازیگر زن ایرانی با تیپ خاص در خیابان های انگلیس …تاکسی های جدید و کم مصرف در ناوگان حمل و نقل عمومی برای شهرهای آلوده پدر دانش آموز فحاشی و عریان شدن زن عصبانی در خیابان عکساین زن ۳۵ ساله در یک مکان عمومی شلوغ تمام لباس های خود را درآورده بود و شروع به فحاشی شهرخبر تیتر جدیدترین و آخرین اخبار ایران و جهانتم بازی هم برای گوشی های سونی اکسپریا عرضه شد روز گذشته در خبرها خواندیم که عصر ایران در زندگی اختیار بادها دست ما نیست، ولی اختیار بادبان ها دست ماست تصادف وحشتناک و مرگبار در اتوبان بابایی سه دختر و پسر جوان تصادف مرگبار در اتوبان بابایی سیدجلال ملکی با بیان اینکه در این حادثه یک دستگاه خودرو عملیات انتحاری مرگبار در فرودگاه آتاتورک استانبول عکس و فیلم مرگباردرعکسوفیل برخی منابع اعلام کردند انفجار نخست توسط فردی که از پرواز تونس وارد فرودگاه شده بود در قسمت لحظه تصادف روح سرگردان با چند خودرو تصاویر روحسرگردان تصادف زنجیره ای خودرو در محور سمنان تصاویر روح سرگردان در بیمارستان متروکه فیلم و تصاویر حمله به گروه فیلمبرداری کارگردان سرشناس در خیابان عکس خوردن سه عدد خرما در روز لازم است ساعت و دقیقه پیش ۴ تصادف بزرگ در تصادفات رانندگی، اخبار تصادف رانندگی، تصادفات رانندگی امروز تصادف خودرو در اتوبان فیلم کشته و زخمی در تصادف جاده فارسعکس حادثه رانندگی کشته و سقوط مرگبار دانشجو دختر به کانال آب هنگام سیلاب در خرم آباد سقوط مرگبار دانشجو دختر به کانال آب مدیرکل مدیریت بحران استان لرستان در این باره گفت یکی بازیگر زن ایرانی با تیپ خاص در خیابان های انگلیس تصاویر تاکسی های جدید و کم مصرف در ناوگان حمل و نقل عمومی برای شهرهای آلوده پدر دانش آموز فحاشی و عریان شدن زن عصبانی در خیابان عکس بازداشت زنی که در مکان عمومی عریان شدبازداشت زنی که در مکان عمومی عریان و شروع به فحاشی کرد شهرخبر تیتر جدیدترین و آخرین اخبار ایران و جهان تم بازی هم برای گوشی های سونی اکسپریا عرضه شد روز گذشته در خبرها خواندیم که شرکت عصر ایران در زندگی اختیار بادها دست ما نیست، ولی اختیار بادبان ها دست ماست تصادف مرگبار در تهران با خودروهای لوکس تصادف مرگبار در جاده لیسار تالش تصادف مرگبار در اتوبان همت تصادف مرگبار در لاهیجان تصادف مرگبار در شریعتی تصادف مرگبار در ساوه تصادف مرگبار در بزرگراه آزادگان تصادف مرگبار در ایران


ادامه مطلب ...

خیابان خوابی، تنبیه مناسب این دختر نبود

جام جم سرا: اما «ش ـ الف» زنده است، دختر دانشجوی دانشگاه علامه‌طباطبایی که هیچ‌کدام از این اگرها برایش اتفاق نیفتاده و از ماجرای شب حادثه جان سالم به در برده، ولی با این حال راوی شبی است که می‌توانست برای یک دختر جوان بی‌سرپناه در شهری هزار رنگ همچون تهران به تلخ‌ترین شیوه به صبح برسد.

او ساکن خوابگاهی است که قانون گفته درهایش باید ساعت 10:30 شب بسته شود. شبی که او پشت درهای بسته خوابگاه ماند و التماس کرد که به داخل راهش بدهند، چند دقیقه‌ای از 10:30 گذشته بود، برای همین او ماند و دری که باز نشد، او ماند و التماس‌هایی که به جایی نرسید و او ماند و شهری که در آن یک آشنا هم نداشت.

آن شب، «ش ـ الف» پس از این‌که هیچ مهمانسرایی راهش نداد، تا ساعت سه و نیم در خیابان‌ها پرسه زد، البته با یک دنیا بیم و هراس تا این‌که راه کج کرد به سمت یکی از ترمینال‌های شهر که امنیتش دست‌کم از خیابان‌های خلوتی که آدم‌های پرسه‌زن در آن حتی نفس کشیدنشان هم مشکوک به نظر می‌رسد، بیشتر است.

او تا صبح آنجا ماند و به قول خودش تا روشن شدن هوا فقط زل زد به کفش‌های مسافران و بعد هم وحشت یک شب خیابانگردی و سرگردانی را نقل کرد برای خبرنگار ایسنا تا همه بدانند قانون سختگیرانه یک خوابگاه دانشجویی می‌تواند کار را به کجا برساند.

مسئولان این خوابگاه آنچه را که با ش ـ الف کرده‌اند، کتمان نکرده‌اند، اما این سختگیری را ربط داده‌اند به سابقه تاخیرهای او و این نیت که این دانشجو باید تنبیه شود؛ به اعتقاد من یک ربط ناشیانه که نه‌شان تنبیه را حفظ می‌کند و نه اثرگذاری توبیخ را بالا می‌برد.

تاخیر یک دانشجوی ساکن خوابگاه البته اتفاقی مورد تائید نیست، چون شرط اول دانشجو بودن، داشتن نظم است و رعایت قانون، اما حتی یک دانشجو ممکن است به هزار و یک دلیل زمان‌بندی‌اش به هم بریزد و سر وقت به خوابگاهش نرسد و لازم باشد قانون سختگیر کمی منعطف اجرا شود.

مسئولان خوابگاه می‌گویند قانون گفته باید دست رد به سینه دانشجویانی از این جنس زد، اما حتما این قانون نگفته دختری بی‌پناه را باید در خیابان رها کرد.

بعضی وقت‌ها برداشت‌های ما از قانون است که خطاست، خطا به اندازه راضی شدن به سرگردانی یک دانشجوی تنها در شهری بی‌در و پیکر آن هم به بهانه تنبیه و درس عبرت شدن برای او، غافل از این‌که پایان آن شب تنهایی می‌توانست اتفاقاتی خشن و ناخوشایند باشد؛ تجربه‌ای که می‌توانست جانی را تهدید کند و فرصت درس عبرت گرفتن را از او بگیرد.(مریم خباز/ گروه جامعه)


ادامه مطلب ...

صورت‌هایی که کف خیابان جا می‌ماند!

جام جم سرا: اتفاقات مشابه، کم پیش نیامده‌اند؛ البته اگر بتوان نامش را اتفاق گذاشت و یا حتی حادثه! اینکه کسی کاملاً آگاهانه و با قصد و نیت قبلی به تهیه اسید اقدام کند و با برنامه ریزی دقیق و حساب شده، طعمه اش را مورد هدف قرار دهد، دیگر چیزی ورای حادثه است. اسمش را جنایت بهتر است بگذاریم. چه جنایتی هولناک‌تر از اینکه جوانی و سلامتی فردی را نشانه بگیری و روزهای مانده اش را در آتش خودخواهی بسوزانی.

بر اساس آمارها 98 درصد کسانی که قربانی اسید پاشی شده‌اند زنان هستند که از این میزان نیز 50 درصد دچار مشکل بینایی و بقیه آن‌ها دچار جراحت‌های سنگین در زیبایی و پوست صورت و بدن شده‌اند.
طی مطالعه‌ای که در بیمارستان سوانح سوختگی مطهری تهران انجام شد، پرونده ۵۹ بیمار قربانی خشونت با اسید که در سال‌های ۸۳ تا ۸۹، به این بیمارستان مراجعه کرده بودند بررسی شد و عوامل اپیدمیولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد ارزیابی قرار گرفت که با بررسی میزان آسیب ناشی از پاشیدن مواد شیمیایی مخرب و خطرناک روی بدن قربانیان مشخص شد که این اعمال با هدف انتقام‌جویی صورت گرفته و بیشتر مهاجمان از اعضای خانواده بوده‌اند.


محمد رضا مجد، جامعه شناس می‌گوید: «افرادی که در جامعه ما به اسید پاشی اقدام می‌کنند معمولاً کسانی هستند که از دوران طفولیت دارای رفتار پرخاشگرانه بوده و در محیطی پر از خشونت رشد کرده‌اند. این افراد معمولاً در مسائل عاطفی و عشقی، شکست خورده یا قصد انتقام دارند که به این عمل وحشیانه دست می‌زنند. از سوی دیگر افرادی که از راه اسید پاشی، دست به انتقامجویی می‌زنند، از لحاظ روحی و روانی وضعیت نامتعادل تری نسبت به استفاده‌کنندگان از سلاح سرد و گرم دارند، یعنی کسی که اسید می‌پاشد احتمال گریز خود را بیشتر می‌داند. اسیدپاش‌ها جزو افراد ترسو و ضعیف جامعه به شمار می‌روند که جرأت مقابله مستقیم ندارند. آن‌ها با ایجاد ضایعه در قربانی، قصد دارند که او را تا پایان عمر عذاب دهند و به قصد کشتن، این کار را انجام نمی‌دهند.»

او ادامه می‌دهد:« معمولاً افرادی که اسید پاشی می‌کنند از داشتن تحصیلات کافی محروم بوده‌اند و بیشترشان زیر دیپلم و از خانواده‌های بسیار متلاشی هستند که دائماً مورد تحقیر و سرزنش و تنبیه قرار گرفته‌اند و اکثریت آن‌ها دارای عقده‌های روانی در دوران طفولیت هستند.»
این جامعه شناس معتقد است:« از آنجایی که در حال حاضر تعداد این نوع خشونت در جامعه ما با توجه به آمار جهانی بالاست، باید با بررسی رفتاری افراد اسید پاش و ضایعات انسانی و رفتاری اسید پاشی، به حل این مشکل کمک و از بروز حوادث مشابه جلوگیری کرد. البته در این زمینه باید با توجه به حساسیت موضوع، بسیار دقیق و حساب شده عمل کرد زیرا انتشار حساب نشده و بدون بررسی اخبار و وقایع این‌گونه حوادث، از طرفی باعث گسترش خشونت و از طرف دیگر باعث تشویش در افکار عمومی می‌شود و ممکن است افراد دارای عقده‌های روانی را به این کار ترغیب کند. در این زمینه حتی مجازا‌ت‌های سنگین و قصاص هم چاره ساز نیست چرا که فرد حاضر است قصاص شود، اما انتقام خود را از شخص مقابل بگیرد و زندگی او را تباه کند.»


ممنوعیتی برای فروش اسید وجود ندارد

تهیه اسید، قدم اول برای انجام جنایت اسیدپاشی است. فردی که قصد این کار را دارد، روی پیشانی اش ننوشته «اسید پاش»، پس می‌تواند به فروشگاه‌های مواد شیمیایی مراجعه کند و به راحتی اسید بخرد!
خیابان ناصر خسرو از همان مکان‌هایی است که خیلی چیزها می‌شود داخلش پیدا کرد. از کوچه مروی یا همان کوچه عرب‌ها و مغازه‌های رنگارنگ فروش لوازم آرایشی و بهداشتی و خوراکی فروشی‌هایش گرفته تا دارو فروش‌هایی که این روزها سعی می‌کنند زیاد خودشان را تابلو نکنند، اما قیافه خریدارها را خوب می‌شناسند!
جست و جو برای خرید اسید از همین خیابان ناصر خسرو و چند مغازه کوچک فروش مواد شیمیایی‌اش آغاز می‌شود. «آقا اسید دارین؟»
فروشنده نگاهی به ظاهرم می‌اندازد و می‌پرسد:« برای چه کاری می‌خواهی؟»
می پرسم:« اسید را برای چه کاری می‌خواهند معمولاً؟»
نگاه پرسشگرش وقتی که می‌فهمد خبرنگارم، آرام‌تر می‌شود و توضیح می‌دهد: « افراد مختلفی برای تهیه اسید مراجعه می‌کنند. بعضی‌ها برای کارهای آزمایشگاهی که از قیافه شان معلوم است دانشجو هستند؛ البته معمولاً برگه مجوز هم می‌آورند. طلاساز‌ها هم در کارگاه‌های طلاسازی به انواعی از اسید نیاز دارند که آن‌ها هم شناخته شده و مشتری هستند. ما به غیر از این دو قشر، به کس دیگری اسید نمی‌فروشیم. البته فروش اسید ممنوع نیست اما دردسر دارد. از عاقبتش هم می‌ترسیم. خدای نکرده اگر بخواهد کار خلافی با آن انجام دهد، آدم تا عمر دارد خودش را سرزنش می‌کند.»
پس کسانی که مجوز ندارند، از کجا اسید تهیه می‌کنند؟
در پاسخ می‌گوید:« قبلاً مغازه‌های مواد شیمیایی فروشی اینجا زیاد بود اما بیشترشان به شورآباد و بازار کیمیا در منطقه 15 منتقل شد و آنجا مجتمع شدند و زیر نظر اتحادیه فعالیت می‌کنند. حالا هم همین چند مغازه‌ای که می‌بینید اینجا باقی مانده اما بعضی‌ها، از دست اسید می‌خرند؛ یعنی همین گوشه و کنار این خیابان به راحتی می‌توانند اسید تهیه کنند و هرکاری با آن انجام دهند. بالاخره کسی که دنبال چیزی باشد، راه تهیه اش را هم پیدا می‌کند! اینجا هم هستند کسانی که به صورت غیر قانونی به فروش اسید به صورت دستی اقدام می‌کنند؛ آن هم اسیدی که قدرت تخریب بالایی دارد و مثل موادی که برای کارهای آزمایشگاهی استفاده می‌شود، رقیق شده نیست.»


فروشندگان مواد شیمیایی شور‌آباد هم مشابه همین گفته‌ها را بیان می‌کنند. آن‌ها هم مشتریانی دارند که به واسطه سال‌ها کار، برایشان شناخته شده هستند و مشکل چندانی هم در این رابطه نداشته‌اند.
اسدالله خواجه پیری، رئیس اتحادیه صنف تهیه کنندگان و فروشندگان مواد شیمیایی تهران در این باره می‌گوید: «اسیدی که به منظور اسید پاشی از سوی افراد تهیه می‌شود، اسید سولفوریک است که قدرت تخریب و آسیب‌رسانی به صورت و بدن را دارد. اسید سولفوریک تولید چند پتروشیمی از جمله پتروشیمی امام است که در تناژ بالا تولید می‌شود و فروشندگان مواد شیمیایی آن را به صورت عمده در بازار بورس کالا می‌خرند و به خریداران خود عرضه می‌کنند.»
او ادامه می‌دهد: « تا این جای کار هیچ مشکلی وجود ندارد و فروشندگان مواد شیمیایی هم معمولاً اسید سولفوریک را به شکل عمده به خریدارانشان می‌فروشند اما در مورد خرده فروشی، اتحادیه اطلاعیه‌ای صادر کرده که بر اساس آن فروشنده موظف است که درخواست کتبی از خریدار بگیرد و یا به واسطه کار کردن با او، خریدار را بشناسد و زمینه فعالیتش را بداند. البته لازم به ذکر است که فروش اسید به صورت خرده‌فروشی ممنوع نیست و اتحادیه این کار را به منظور جلوگیری از تخلفات احتمالی انجام می‌دهد. اما به هر حال نمی‌توان روی این مسأله نظارت لازم را داشت و اصلاً امکانپذیر نیست چرا که فروشگاه‌های لوازم و تجهیزات تأسیساتی هم چنین اسیدی را برای مقاصد مختلف مثل باز کردن لوله، به مشتریان عرضه می‌کنند و مسلماً نمی‌توانند از قصد و نیت مشتری اطمینان حاصل کنند و ما هم تنها روی بخشی از عرضه کنندگان این مواد می‌توانیم نظارت داشته باشیم که بر اساس اطلاعیه اتحادیه به فروش اسید اقدام کنند.»


امید به حمایت قانون

اگر فرد اسیدپاش بداند که در صورت ارتکاب به اسیدپاشی مجازات سنگینی در انتظار اوست، شاید دیگر به راحتی به این کار اقدام نکند. واقعیت این است که بیشتر افرادی که به این‌کار دست می‌زنند گمان می‌کنند که می‌توانند از مجازات فرار کنند و نهایتاً با تحمل چند سال زندان، دوباره به جامعه برگردند؛ حال آنکه زندگی شخص دیگری را دستخوش تغییرات ناخوشایندی کرده‌اند که در بسیاری از موارد قابل جبران نیست. نابینایی و از بین رفتن پوست و سایر اجزای صورت، چیزی نیست که قابل برگشت باشد، هرچند با اعمال جراحی سنگین و پرهزینه.
دکتر امیر بیرق دار، فوق تخصص جراحی پلاستیک هم این نکته را تأیید می‌کند و می‌گوید:« سوختگی با اسید به دلیل عمیق بودن ضایعات نسبت به سوختگی‌های دیگر، دارای شدت بیشتر است و ترمیم این نوع ضایعات نیز بسیارمشکل‌تر خواهد بود. در بیشتر موارد، با وجود ترمیم ضایعه، فرد دیگر چهره طبیعی نخواهد داشت و در صورت نابینایی هم متأسفانه کاری از دست پزشکان برنمی‌آید.»
با تمام این احوال و با وجود شدت آثار این قبیل حوادث، اعمال قوانین سختگیرانه کاملاً توجیه پذیر به نظر می‌رسد.
دکتر حشمت الله آسیابانی، حقوقدان در این رابطه می‌گوید: «مجلس باید قانونی وضع کند که دسترسی آسان به اسید، محدود و تولید و توزیع،استفاده و فروش آن کنترل شود که در این زمینه شرکت‌ها می‌توانند در مبارزه با اسیدپاشی کمک کنند به‌طور مثال با اتخاذ روش‌های مطمئن جهت حفاظت مناسب و برچسب زدن ظروف اسید و تلاش برای تنظیم انتقال و دفع مناسب آن، می‌توانند در پیشگیری از این پدیده شوم مؤثر باشند.»
او ادامه می‌دهد: «در قانون مجازات اسلامی جرمی به نام «اسیدپاشی» نیامده است اما در لایحه قانونی مربوط به پاشیدن اسید مصوب 16 اسفند 1337 آمده است که هر کس عمداً با پاشیدن اسید یا هر نوع ترکیبات شیمیایی دیگر، موجب قتل کسی بشود به مجازات اعدام و اگر موجب مرض دائمی یا فقدان یکی از حواس مجنی علیه گردد به حبس جنایی درجه یک و اگر موجب قطع یا نقصان یا از کارافتادگی عضوی از اعضا شود به حبس جنایی درجه 2 از دو سال تا 10 سال و اگر موجب صدمه دیگر شود به حبس جنایی درجه 2 از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد.»
این حقوقدان اضافه می‌کند: «چون ماده واحده از مصادیق اصلاحات و الحاقات قانون مجازات عمومی محسوب نمی‌شود مشمول حکم نسخ صریح ماده 729 قانون مجازات اسلامی قرار نمی‌گیرد. در مورد نسخ ضمنی ماده واحده جای تردیدی نمانده که صدر ماده به علت مغایرت با قانون مجازات اسلامی یعنی قصاص نفس منسوخ است و در مورد آن باید به مواد 204 الی 210 قانون مجازات اسلامی مراجعه شود. ولی قسمت اخیر ماده واحده و همچنین مجازات شروع به آن به قوت خود باقی است.»
البته لازم به ذکر است که در ماده 35 قانون آیین دادرسی کیفری که سال 78 مصوب شده، از اسیدپاشی به عنوان جرمی هم ردیف قتل نام‌برده شده است ولی بسته به نظر و تشخیص قاضی، احتمال دارد که قاضی یک پرونده اسیدپاشی، مطابق قانون مجازات اسلامی رأی به قصاص مجرم بدهد یا این که مجرم را به زندان و پرداخت دیه وادار کنند.
بسیار جای تأسف دارد که آمار رسمی و قابل اعتنایی در خصوص تعداد دقیق پرونده‌های اسیدپاشی در دسترس نیست؛ زیرا برخی از پرونده‌های اسیدپاشی در کشور ما، هرگز رسانه‌ای نمی‌شود و حتی در برخی موارد نیز قربانی و اسیدپاش رابطه فامیلی نزدیکی دارند که به همین دلیل اصلاً از مجرم شکایتی نمی‌شود!

بهروز مرادی، جامعه شناس و استاد دانشگاه حقیقت تلخی را گوشزد می‌کند و می‌گوید: «جامعه ما در حال‌گذار از یک هنجار قدیمی به یک هنجار نو است که در این میان، یک خلأ بزرگ تا تثبیت هنجارهای جدید وجود دارد که در واقع ما هم‌اکنون درون همین خلأ اجتماعی زندگی می‌کنیم. امروزه بسیاری از افراد جامعه نمی‌دانند واقعاً رفتار صحیح اجتماعی کدام است که این موضوع، نشانه بزرگ همین دوران گذار است و متأسفانه در همین دوران گذار یا به تعبیر دیگر در دوران بی‌هنجاری، هر جنایتی که تصورش را بکنید احتمال وقوع دارد.»
مرادی معتقد است که باید در سیستم آموزش و پرورش کشور از همان سنین پایه به کودکان بیاموزند که در مقابل ناکامی‌ها چگونه آرامش خود را حفظ کنند. در واقع مهم‌ترین مقطع سنی برای اجتماعی شدن افراد، سنین کودکی است اما سیستم آموزش و پرورش ما نتوانسته به طور کامل به این وظیفه خود عمل کند. در واقع به دلیل فرایندهای ناقص آموزش و پرورش در سنین پایه، شاهد هستیم که در سنین بالاتر، خشونت‌های خیابانی همچون اسیدپاشی در جامعه ایرانی رو به گسترش است.

هیچ کس نمی‌داند که در قلب او چه می‌گذرد؛ همان دختر جوانی که زیبایی و جوانی‌اش را کف خیابانی سرد جا می‌گذارد؛ همان جا که دست انتقام یک بیمار روانی، روانپریش، خودخواه، تحقیر شده، خشن و یا هر اسم دیگری که بشود رویش گذاشت، ناجوانمردانه ظرف اسید را بر سر و رویش خالی می‌کند و تلخ‌ترین روز زندگی‌اش را رقم می‌زند. دیگران متأثر می‌شوند، شاید گریه‌شان بگیرد از تماشای چند لحظه‌ای صورت زن جوانی که قربانی اسید پاشی شده است و یا کودک خردسال او که هنوز در ابتدای راه است؛ راهی که تلخ و ناهموار در برابرش قد علم کرده است.
دیگران شاید دستشان هم توی جیبشان برود و با نیت خیر به فرد آسیب دیده کمکی هم بکنند اما به راستی چه کسی می‌داند که در دل او چه می‌گذرد. هیچ چیز، هیچ عشق آلوده به خودخواهی و هیچ خواسته‌ای، ارزش اشک‌های او را ندارد؛ اشک‌هایی که از کاسه خالی چشم، راه گونه‌های سوخته را می‌گیرد و بر لب‌های ریخته، جاری می‌شود... (مریم طالشی/ایران)


ادامه مطلب ...

بندری که تنها یک خیابان دارد [مجموعه‌عکس]

مردمانی خونگرم، میان کوه و دریا

یکشنبه 18 آبان 1393 ساعت 09:00

بندر سیراف از توابع بخش مرکزی شهرستان کنگان در استان بوشهر، جنوب ایران، است. این بندر که تا سال ۸۷ بندر طاهری نامیده می شد، یکی از قدیمیترین بنادر ایران است که زمانی دارای رونق فراوانی بوده‌است.


ادامه مطلب ...

پر کردن چاله‌های خیابان با گل‌های موزائیکی [+عکس]

تصویر زندگی

چهارشنبه 5 آذر 1393 ساعت 08:20

یک هنرمند ساکن شیکاگوی آمریکا که گویا از چاله‌های مشکل ساز موجود در خیابان شهر خود به تنگ آمده بوده، تصمیم می‌گیرد حفره‌های مذکور را با موزائیک هایی آراسته‌شده به نقش و نگار گلهای زیبا پر کند. چند تصویر از این اقدام او را ببینید.


ادامه مطلب ...

کتک زدن و سرقت از عروس و داماد، وسط خیابان

رئیس پلیس آگاهی البرز گفت: در پی ادعاهای چهار مرد جوان مبنی بر اینکه در جشن ازدواجشان از سوی 8 مرد خشن مورد حمله قرار گرفته و اموال آنها شامل بسته‌های هدیه عروسی و طلاها به سرقت رفته موضوع در دستور کار مأموران این پلیس قرار گرفت.
سرهنگ حمیدرضا گل‌صباحی اضافه کرد: اواسط مهرماه سال جاری 8 جوان 21 تا 25 ساله سوار بر چهار موتور با قرار گرفتن در مسیر کاروان‌های عروسی در استان البرز اقدام به توقف ماشین عروس کرده و با زخمی کردن عروس و داماد طلاهای آنان را به سرقت برده‌اند.
سرهنگ گل‌صباحی اظهار داشت: با بررسی موقعیت جغرافیایی محل سرقت و تجزیه و تحلیل شگرد دزدان احتمال داده شد که گروهی از داخل تالار با دزدان همدست بوده و مسیر حرکت کاروان‌های عروسی و روز دقیق آنها را به دزدان اطلاع می‌دهد.
وی ادامه داد: با پیگیری‌های ویژه، پلیس به مردی که کارگر یکی از تالارها بود مشکوک شد و پس از احضار وی، در مواجهه با مأموران ابتدا منکر هرگونه اطلاعاتی از موضوع سرقت‌های اخیر از کاروان‌های عروسی شد اما در ادامه تحقیقات به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت با همدستی یکی دیگر از کارگران تالار، مشخصات خودرویی که کادوهای عروس و داماد را حمل می‌کرد تلفنی به شخصی دیگر اطلاع می‌دادند.
سرهنگ گل‌صباحی درباره این شیوه زورگیری گفت: در مجموع 8 سارق با چهار موتور و یک خودرو که آنها را اسکورت می‌کرد، پس از ایجاد تصادف ساختگی با خودروی عروس و داماد و متوقف کردن کاروان عروسی، اقدام به کتک زدن عروس و داماد و سایر میهمانان همراه می‌کردند و طلاها و هدایا را به سرقت می‌بردند.
رئیس پلیس آگاهی البرز افزود: باتوجه به اعترافات کارگران تالار و تحقیقات پلیس، مخفیگاه رئیس باند که از دزدان سابقه‌دار است و به اتهام زورگیری چهارسال در زندان به سر می‌برد در استان تهران شناسایی و در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد.
سرهنگ گل‌صباحی گفت: این دزد در تحقیقات اولیه منکر هرگونه سرقت از کاروان‌های عروسی شد اما پس از مواجهه حضوری با کارگران تالار لب به اعتراف گشود و تأیید کرد که با همراهی هفت دزد دیگر این سرقت‌ها را انجام می‌داده.
وی بیان داشت: با تعقیب و مراقبت‌های شبانه‌روزی هفت دزد دیگر از اعضای باند که همگی از دزدان و زورگیران سابقه‌دار هستند در تهران و البرز به دام افتادند. 10 عضو این باند در بازجویی‌های تکمیلی مأموران به 30 سرقت از کارناوال‌های عروسی اعتراف کردند که ارزش اموال سرقتی یک میلیارد و 500 میلیون ریال تخمین زده شد.
رئیس پلیس آگاهی استان البرز با اعلام اینکه تا کنون 40 مالباخته شناسایی شده‌اند از مردم خواست اگر با این شیوه مورد سرقت قرار گرفته‌اند برای پیگیری شکایت خود به پلیس آگاهی استان البرز مراجعه کنند. (ایران)


ادامه مطلب ...

جنایت در خیابان: روی صندلی خودرو، همسرم را کشتم

به گزارش خبرنگار ما، ماموران کلانتری شهرک گلستان صبح روز سه‌شنبه هفته پیش باخبر شدند جسدی در حوزه استحفاظی‌شان پیدا شده است. گزارش‌های اولیه حکایت از آن داشت که جنازه را به آتش کشیده‌اند. وقتی ماموران به محل اعلام‌شده رفتند، متوجه شدند چند کارگر، پیکر مشتعل زنی حدودا ٣٠ ساله را مشاهده و آتش را خاموش کرده‌اند.
کارآگاهان جنایی بعد از اطلاع از ماجرا، رسیدگی به پرونده را برعهده گرفتند و شناسایی هویت مقتول را در اولویت کاری قرار دادند. آنها ابتدا به بررسی پرونده افراد گمشده پرداختند و متوجه شدند مقتول زنی ٢٧ساله به نام سحـر است که خانواده‌اش با مراجعه به پایگاه‌ دوم پلیس آگاهی تهران مفقود شدن او را اطلاع داده بودند.
خانواده مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی دخترشان را شناسایی و عنوان کردند از طریق دامادشان در جریان ناپدید شدن سحر قرار گرفته‌اند. آنها توضیح دادند شوهر ٢٨ساله سحر به نام ایمان یک‌ روز پیش از کشف جسد با مراجعه به خانه آنها گفت برای خرید دارو به داروخانه رفته اما پس از بازگشت به محل پارک خودرو سحر را در ماشین ندیده و با جست‌وجوی اطراف او را پیدا نکرده است. کارآگاهان با توجه به اظهارات خانواده سحر تصمیم گرفتند از شوهر او تحقیق کنند اما معلوم شد ایمان ناپدید شده است و هیچ‌کس از او اطلاعی ندارد. به این ترتیب تلاش‌ها برای یافتن ایمان آغاز شد تا اینکه ساعت ١٩ یکشنبه هفته جاری مردی با مراجعه به کلانتری شهرک‌ قدس به ماموران اعلام کرد همسرش را به قتل رسانده و پس از ارتکاب جنایت جسد را به آتش کشیده است.
پس از انتقال این متهم به پلیس آگاهی مشخص شد او همان ایمان است.
«ایمان» با اعترافات صریح به قتل همسرش، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «ساعت ١٩ روز حادثه دنبال سحر رفتم تا او را از خانه پدرش به منزل خودمان ببرم. پس از انجام خرید برای خانه در نزدیکی‌های میدان آزادی، سحر درباره ارتباطش با یکی از دوستانش به نام سعیده که در آمریکا زندگی می‌کند، حرف زد. او کاملا می‌دانست هیچ علاقه‌ای به صحبت درباره سعیده و خانواده‌اش ندارم چراکه پیش از ازدواج من و سحر، برادر سعیده خواستگار سحر بود و سعیده نیز دیگر در ایران حضور نداشت. به همین علت، من دلیلی برای ادامه ارتباط سعیده و سحر نمی‌دیدم.»
ایمان در ادامه اعترافاتش گفت: «سحر وقتی عصبانی می‌شد دیگر قابل‌ کنترل نبود. من نیز به همین علت سعی می‌کردم با او جر و بحث نکنم اما زمانی‌ که موضوع سعیده و خانواده‌اش را مطرح کرد، در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و شروع به مشاجره لفظی با او کردم. سحر قصد داشت در ماشین سر و صدا راه بیندازد، من نیز برای ساکت‌ کردن او، گلویش را گرفتم و فشار دادم اما ناگهان متوجه شدم سحر دیگر نفس نمی‌کشد و او را خفه کرده‌ام.»
ایمان درباره دلیل آتش‌ زدن جسد همسرش به کارآگاهان گفت: «بسیار ترسیده بودم. در حالی‌ که جسد سحر روی صندلی بود، سراسیمه به‌ سمت اتوبان آزادگان مسیر جنوب‌ به‌ شمال حرکت کردم و متوجه جاده‌ای خاکی در حاشیه اتوبان شدم. پس از ورود به جاده خاکی، گودالی پیدا کردم که به‌ نظر می‌رسید در آنجا در حال ساختن چیزی شبیه به کانال هستند. جسد را در تاریکی شب از ماشین خارج و داخل گودال پرتاب کردم و به‌سرعت از محل دور شدم. ساعت شش‌صبح روز بعد مقداری بنزین تهیه کردم و مجددا به همان گودال رفتم. این‌ بار جسد را آتش زدم و از محل فرار کردم. پس از آن، ساعت ۸ صبح به در منزل خانواده سحر رفتم و با آنها راهی دادسرا شدم تا پرونده مفقود شدن او را پیگیری کنیم.»
ایمان درباره طرح داستان خرید دارو از داروخانه نیز به کارآگاهان گفت: «سحر و خانواده‌اش ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشتند و اگر روزی همدیگر را نمی‌دیدند، چندبار تلفنی با هم صحبت می‌کردند. اطمینان داشتم آنها به‌ زودی نگران غیبت سحر خواهند شد. به همین علت ساعت ٢٠:٣٠ روز قتل به داروخانه‌ای در خیابان امیرکبیر رفتم و مقداری دارو خریدم تا در زمان تحقیقات پلیس بتوانم داستان خودم را درباره مراجعه به داروخانه و ناپدیدشدن سحر ثابت کنم.»
متهم درباره ناپدید شدن خودش نیز توضیح داد: «چند ساعت پس از طرح شکایت در خصوص مفقود شدن سحر تصمیم به فرار گرفتم. به همین علت، بدون‌ اطلاع هیچ‌کس از تهران خارج شدم و به گیلان رفتم. آنجا خانه‌ای را اجاره کردم. تصمیم داشتم به فرار ادامه دهم اما پس از چندساعت، دچار عذاب وجدان شدیدی شدم. دیگر نمی‌توانستم تحمل کنم. به این نتیجه رسیدم بهتر است به تهران برگردم و خودم را به پلیس معرفی کنم.»
ایمان در آخر اعترافاتش عنوان کرد: «من قصد کشتن همسرم را نداشتم. من واقعا همسرم را دوست داشتم و فکر می‌کنم او هم مرا دوست داشت. نمی‌دانم یک دعوای ساده چرا باید به اینجا کشیده شود. من با تمام وجود از کرده‌ خود پشیمانم و آماده پذیرش هر حکمی هستم.»
سرهنگ آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت توسط مقام قضایی صادر شده و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره‌ دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.» (روزنامه شرق)


ادامه مطلب ...

چند می‌گیری که توی خیابان «دوردور» کنی؟!

دور دور کردن همراه با موازی‌رانی دختر و پسرهای ۲۰ تا ۳۰ ساله در این محدوده آن هم با خودروهای لوکس و مدل بالا، تفریح و سرگرمی خاصی برای آن‌ها شده. حرکت موازی خودروهای لوکسی مثل بوگاتی، مازراتی، پورشه، کاپرا، بی‌ام‌و صحنه‌ای را به نمایش گذاشته که خودروهایی مثل پژو ۲۰۶ و پراید در این بازی کاملا به حاشیه رانده می‌شوند. رانندگان خودروهای لوکس، اعتنایی به خودروهای مدل پایین نکرده مگر اینکه سرنشینان این خودروهای مدل پایین، سر و وضع خاصی داشته باشند. رانندگان خودروهای لوکس به چشم رقیب به یکدیگر نگاه کرده و هر یک به دنبال صیدی می‌گردند، برای اینکه بیشتر جلب توجه کنند، صدای موزیک خودرو‌هایشان را بالا و بالا‌تر می‌برند.

در لاین سوم نرسیده به پل نیایش، پژو ۲۰۶ اس‌.دی. سفید رنگی متعلق به دو دختر جوان حدودا ۲۳ ساله، توقف کرده، سایر خودروهای لوکس هم کنار پیاده‌رو توقف کرده و نظاره‌گر این دخترانند که از خودرو پیاده شده‌اند. ترافیک سنگینی در این محدوده ایجاد شده، ماموران راهور و کلانتری در این محدوده حضور دارند. دلیل توقف خودروی دختران این است که پسران سرنشین یک خودروی لکسوس با قفل فرمان اقدام به شکستن شیشه سمت راننده کرده و گریخته‌اند.

یکی از دخترانی که درگیر ار این حادثه شده می‌گوید: تقریبا آخر هفته‌ها و حتی بین هفته برای دور دور کردن به اینجا می‌آییم، امشب نیز همچون شب‌های گذشته به اینجا آمدیم که به خودروی لکسوسی که همراه با ما در حال دور دور کردن بود، بی‌اعتنایی کردیم. این مساله سبب شد تا با قفل فرمان شیشه ماشین را خرد کنند. به نظر می‌رسید، مست بودند ما نیز به ۱۱۰ اطلاع دادیم.
این دختر جوان ادامه می‌دهد: تفریح دیگری نداریم، زمانی که پدرم این خودرو را برایم خرید به پیشنهاد یکی از دوستانم، تصمیم گرفتم برای دور دور به این مکان بیایم.
یکی از پسرهایی که همراه دوستانش ماشین پورشه‌اش را در کنار خیابان پارک کرده و نظاره گر دور دور کردن‌ها است، می‌گوید: بچه شهرک غرب هستم و شاید از سن ۲۰ سالگی این حرکت را شروع کرده‌ام، خیلی‌ها حتی از جنوب تهران به اینجا می‌آیند.
این جوان ۲۷ ساله صدای موزیک خودرویش را زیاد می‌کند و می‌گوید: در طول ایام هفته این محدوده به همین شکلی است که می‌بینید اما در روزهای آخر هفته این وضعیت شدت می‌گیرد به گونه‌ای که این مکان بر سر زبان‌ها افتاده و بسیاری از دختر و پسر‌ها از سایر مناطق تهران نیز به اینجا می‌آیند. در ابتدا محدوده ایران زمین و بعد‌ها کوی فراز به این شکل بود اما چند سالی است که دور دور کردن دختر و پسر‌ها به پل نیایش کشیده شده است.
او دور دور کردن را بهترین تفریح خود می‌داند و می‌گوید: برخی از اوقات از این کار خسته می‌شوم اما به این کار عادت کرده‌ام، چون تفریح دیگری ندارم. ماموران نیروی انتظامی هم از دست ما خسته شده‌اند و این وضعیت از دست آن‌ها خارج شده است.
در همین حین خودروی یکی از دختر‌ها نظر این پسر جوان را به خود جلب می‌کند، به دوستانش چشمک می‌زند، بی‌مقدمه سوار بر پورشه‌اش می‌شود و با سرعت بالا خود را به خودروی دختر جوان می‌رساند.
ساعت به ۳ صبح نزدیک می‌شود، کم کم دختران و پسران جوان از دور دور کردن خسته شده‌اند، برخی از آن‌ها به سمت طباخی می‌روند که به گفته برخی از جوانان سعادت آباد بیشتر شب‌ها تا صبح باز است و عده دیگر به خانه‌شان باز می‌گردند.
یکی از مشتریان طباخی می‌گوید: دور دور کردن‌های پسران و دختران جوان برای اهالی این منطقه دردسر شده است، یک شب وقتی اورژانس در حال تردد در این مسیر بود در ترافیک گیر کرد تا اینکه ماموران راهور مسیر را باز کردند. باید این وضعیت سامان پیدا کند چرا که ساکنین این منطقه از این وضعیت ناراضی هستند.
در روزهای اخیر شاهد تصادفات حادثه سازی بوده‌ایم که برخی جوانان سوار بر خودروهای لوکس و با سرعت سرسام آور، مرگ خود را رقم زدند، با وقوع این اتفاقات حضرت آیت الله خامنه‌ای مقام معظم رهبری در همایش فرماندهان، مدیران و روسای عقیدتی و سیاسی نیروی انتظامی، این نیرو را «مظهر حاکمیت و امنیت» جمهوری اسلامی خواندند و با تأکید بر اینکه ایجاد امنیت فردی، اجتماعی، اخلاقی، و روحی و روانی در جامعه از مهم‌ترین مسئولیت‌های نیروی انتظامی است، گفتند: لازمه برقراری امنیت، «اقتدار پلیس» است اما این اقتدار باید همراه با عدالت، مروت و ترحم باشد.
رهبر انقلاب اسلامی جولان دادن برخی جوان‌های سرمست غرورِ ثروت با خودروهای گران قیمت در خیابان‌ها را یکی دیگر از مظاهر ایجاد ناامنی روانی در جامعه برشمردند و تأکید کردند: نیروی انتظامی باید برای ابعاد مختلف ناامنی برنامه داشته باشد و با آن‌ها مقابله کند.


ایشان لازمه ایجاد امنیت در جامعه را، عمل مقتدرانه پلیس دانستند و گفتند: نیروی انتظامی مظهر حاکمیت و امنیت جمهوری اسلامی است بنابراین باید اقتدار داشته باشد اما این اقتدار به معنای ظلم کردن و حرکت بی‌مهار نیست.
در این راستا نیروی انتظامی در یک برنامه منسجم برخورد با این گونه حرکت‌های حادثه ساز در خیابان‌های تهران را سرلوحه کار خود قرار داد.
هفته گذشته سرهنگ پرویز حسینی معاون ترافیکی پلیس راهور تهران با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع فرماندهان نیروی انتظامی گفت: بخشی از کاهش تصادفات تهران به دلیل اجرای طرح‌های شبانه پلیس در بزرگراه‌ها، معابر و برخورد با تخلفات سرعت غیرمجاز و لایی کشی و حرکات مارپیچ است، در حال حاضر این طرح‌ها با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب این طرح‌ها تشدید خواهد شد.
وی اضافه کرد: خودروهایی که با سرعت بالا که به ایست پلیس توجه نکنند، با حکم قضایی توقیف می‌شوند. همچنین برخی از رانندگان خودروهای گران قیمت با سرعت بالا در معابر و بزرگراه‌های پایتخت تردد می‌کنند و پس از دستور ایست پلیس از محل متواری می‌شوند که طی مکاتبه با مرجع قضایی قرار بر صدور حکم توقیف این خودرو‌ها شد.
معاون ترافیکی پلیس راهور افزود: بیشترین تخلفات شبانه شامل نقص سیستم روشنایی، لایی کشی، سرعت غیرمجاز یا حرکت وسایل نقلیه سنگین در مسیرهای سرعت است که انجام دو تخلف حادثه ساز نظیر سرعت غیرمجاز و حرکت مارپیچ، توقیف وسیله نقلیه را به همراه دارد.
در حالی سرهنگ حسینی این سخنان را به رسانه‌ها اعلام کرده است که یکی از ماموران راهور مستقر در محدوده میدان کاج که همواره در بسیاری از شب‌ها در این خیابان در حال انجام ماموریت است، می‌گوید: متاسفانه اقدامات پلیس در این زمینه بازدارنده نیست.

وی که تمایلی به ذکر نامش نداشت، می‌گوید: براساس وظیفه ذاتی خود، موظف هستیم خودروهای مدل بالا که به گونه‌ای مشکوک هستند را متوقف کرده و از راننده آن تست اعتیاد و الکل بگیریم.

این پلیس اضافه می‌کند: در صورتی که این افراد مشکلی در این زمینه نداشته باشند،‌‌ رها می‌شوند اما چنانچه دچار مشکلاتی در زمینه مصرف الکل و مواد مخدر باشند، سرعت غیرمجاز و رفتارهای ناشایست داشته باشند، به مراجع قضایی معرفی می‌شوند. در بسیاری از موارد، وقتی خودروی دختر یا پسرانی که دارای مشکلات ذکر شده، هستند را توقیف می‌کنیم بلافاصله با یک تماس خودروهای آن‌ها از توقیف خارج می‌شوند.

یکی از ماموران نیروی انتظامی نیز در این زمینه می‌گوید: هر یک از این دختران و پسران به جایی وصل هستند، حتی ادبیات آن‌ها با ماموران به گونه‌ای است که ترسی نداشته و با اعتماد به نفس و حتی گستاخی صحبت می‌کنند.

پلیس مزبور ادامه می‌دهد: در بسیاری از موارد برای خودم پیش آمده که با یک تماس اعلام شده دختر یا پسرانی که با آن‌ها برخورد شده را در اسرع وقت‌‌ رها کنیم. براین اساس می‌توان گفت اقدامات پلیس در این زمینه یک دور باطل است و این مساله تنها مختص به این محدوده نیست و در تهران فراگیر شده است.

سیدحسن موسوی چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در این زمینه می‌گوید: یکی از ویژگی‌های سنین جوانی، ابراز وجود است این مساله هم به شکل و رفتارهای مختلف نشان داده می‌شود. در قشر مرفه یکی از موضوعاتی که در چند روز اخیر مطرح شده همین دور دورکردن‌ها با ماشین‌های لوکس است، اما باید پرسید چه فرصت‌هایی را برای ابراز وجود ایجاد کرده‌ایم؟ البته این موضوع، مساله‌ای نیست که از آن غافل شویم.

موسوی چلک می‌گوید: چشم و هم چشمی و پز دادن‌ها فرصتی برای تخلیه روانی فراهم می‌کند که ممکن است این شرایط منجر به درگیری بین افراد نیز شود.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه می‌دهد: پلیس در برخورد با این پدیده‌ها، نهایتا خودروی افراد را توقیف می‌کند اما یک جوان شکل دیگری را برای ابراز وجود پیدا می‌کند در واقع می‌توان گفت شکل ابراز وجود جوانان تغییر می‌کند.

موسوی چلک می‌گوید: این در حالی است که در جوامع پویا کمتر شاهد این گونه رفتار‌ها هستیم، براین اساس باید فضا را برای ابراز وجود جوانان به گونه‌ای فراهم کنیم که شاهد این گونه رفتار‌ها نباشیم.

وی ادامه می‌دهد: باید راه‌های منطقی‌تر در برخورد با چنین پدیده‌هایی یافت چرا که برخی از این رفتار‌ها ناشی از یادگیری از هم سن و سالان است و جوانان با دیدن هم سن و سالان خود به این پدیده‌ها روی می‌آورند.

موسوی چلک اضافه می‌کند: نباید این پدیده‌ها را زیاد جدی گرفت از سوی دیگر نباید نسبت به آن بی‌تفاوت بود. در مواقعی که چنین رفتارهایی خارج از عرف بوده و منجر به زیر پا گذاشتن قوانین شود باید با آن برخورد کرد و الزامی نیست که برخورد‌ها دراین زمینه سلبی باشد بلکه در برخی از موارد باید از برخوردهای سلبی و در برخی دیگر ایجابی استفاده کرد اما عموما در برخورد با چنین پدیده‌هایی از برخوردهای سلبی استفاده می‌شود. (ایرنا)


ادامه مطلب ...

خیابان های جادویی! + عکس

قدم زدن در چنین خیابان هایی می تواند بسیار شگفت انگیز باشد اما مزایای عملی زیادی هم دارد. خیابان های این چنینی به نوعی مشکلات گرم شدن شهری را کاهش می دهند، افزایش تبخیر و تعرق (از سطح زمین) را موجب می شوند.

همچنین تشویق به پیاده روی و دوچرخه سواری می کنند. لاپلاس شما را به یک پیاده روی مجازی در این خیابان ها دعوت می کند.

بن، آلمان


استکهلم، سوئد


واشنگتن


کولینان، افریقای جنوبی


والنسیا، اسپانیا


گرافتون، استرالیا


سپلو، ایتالیا


تایوان


پل پنس، یونان


تونل عشق، رومانی


پورتو آلگرا، برزیل



جرز، اسپانیا


بریسبان، استرالیا


پوسیتانو، ایتالیا



ادامه مطلب ...

دهکده‌ای زیبا بدون حتی یک خیابان در هلند + عکس

آیا دوست دارید در چنین مکانی زندگی کنید؟! بودن در چنین جایی واقعا آرامش بخش است.

به گزارش آسمونی، این دهکده رویایی هیچ خیابانی ندارد و تمام نقل و مکانها با قایق امکان پذیر می‌شود و البته این کار اصلا دشوار نیست چراکه…


ادامه مطلب ...