بامداد – مصداق تجمل گرایی نسبت به شرایط زمانی و مکانی (مثلاً مبل و صندلی در روستا تجمّل باشد و در برخی مجلس های اداری ضروری باشد) و نیز جایگاه اجتماعی افراد تفاوت پیدا می کند در نتیجه اگر هر فردی از جایگاه اجتماعی خود پا را فراتر گذاشت و به چیزی روی آورد که متناسب با جایگاه او نبود کار وی تجمل گرایی است.
تجمّل گرایی به معنای گرایش به زیبایی و نمایش جمال و زیبایی ها، امری طبیعی و فطری در انسان است؛ انسان، زیبایی را به عنوان یکی از مصادیق کمال، دوست داشته و بدان گرایش می یابد و زشتی را به عنوان مصداقی از نقص و کمبود دانسته و از آن می گریزد. بنابراین، گرایش انسان به تجمل گرایی ، گرایشی به سوی کمال و زیبایی هاست.
قرآن کریم می فرماید: «…أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ…»: بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمل گرایی … است.
مقصود از زینت در این آیه شریفه، تجمل پرستی و اسراف و تبذیر است و مربوط به کسانی است که ذکر و فکرشان تا دم مرگ فراهم کردن خانه و مرکب و لباس زینتى بوده و دچار رفاه زدگی، دنیازدگی، خوش گذرانی بی حدّ و مرز،کثرت طلبی در ثروت شده و بی توجه به قناعت باشند.
اما اگر آدمی به قدر نیاز خود از مادیات استفاده کرده و در مخارج زندگی، به دور از هر تکلّف و زحمت و عادات و رسوم بی دلیل باشد، ساده زیستی را در زندگی خود اجرا کرده است.
خداوند متعال درباره علّت در آتش گداختن اصحاب شمال می فرماید: «و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال فی سموم و حمیم و ظل من یحموم لابارد و لاکریم انهم کانوا قبل ذالک مترفین» (واقعه/۴۲۴۵) اصحاب شمال (هم آنانی که نامه اعمالشان به نشانه مجرم بودن شان به دست چپ آنان داده می شود) در آتش گداخته و آبی جوشان و سایه ای از دود سیاه قرار دارند که نه خنکی دارد و نه سودی می بخشد زیرا ایشان پیش از این در دنیا اهل تجمّل و مترف بودند. مترف به کسی می گویند که فزونی نعمت او را غافل و مغرور و مست کرده و به طغیان واداشته است به عبارت دیگر کسی که سرگرمی به نعمت آنچنان او را مشغول کرده که از صاحب نعمت غافل گشته است پس به بیان مرحوم علّامة طباطبایی مترف، انسانی است که دل بستگی به نعمت ها دارد چه نعمت هایی که دارد و چه آنچه را که در طلب آنهاست و چه کم باشد و چه زیاد. (طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ذیل آیه ۴۵ سوره واقعه)
بنابراین اگر چه مردم بر اموال خود تسلّط دارند ولی این تسلّط به این معنی است که فقط در چارچوبی که اسلام اجازه داده، آزادی تصرّف دارند و تضییع مال به هر شکل و صورت دور ریختن، بیش از حدّ نیاز مصرف کردن، مصرف در اشیاء لوکس و تجمّل های فاسد کننده که در زبان اسلام از آنها تعبیر به اسراف و تبذیر شده حرام و ممنوع است. (مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، ۱۳۶۹، ص۱۲۱)
تجمل گرایی در ظاهر با رفاه طلبی بسیار نزدیک است ولی در مفهوم با آن تفاوت دارد چون رفاه طلب تنها در اندیشه آسایش خود به سر می برد ولی تجمّل پرست گذشته از آن به آرایش های افراطی می اندیشد و می کوشد با رنگ و روغن کاری، قرینه سازی، … ظاهر تباهی زندگی را با الگوهای تقلیدی و مد روز و بر اساس هوس های زودگذر خود، هم آهنگ سازد این کار مایه تفریح و سرگرمی اوست و به تباهی زندگی او می انجامد. پیامد پرداختن به نیازهای دروغین، صرف هزینه های سنگین، هدر دادن ذخیره های اقتصادی و برجا ماندن فقر و نابسامانی اجتماعی است. از اینرو اسلام با تجمّل پرستی مخالف است و اجازه نمی دهد انسانی که باید برای رسیدن به ایده آل های مقدّس و الهی راه تکامل را بپیماید خویشتن را سرگرم خودآرایی کند و با این کار راه را بر زندگی اقتصادی جامعه و کمال خود ببندد. (موسوی اصفهانی، سید جمال الدین، پیام اقتصادی قرآن، ص۴۹۸، به نقل از تجمّل گرایی از دیدگاه اسلام، علیرضا رستگاران، ص۱۹)
امّام خمینی رحمة الله علیه از تجمّل گرایی به کاخ نشینی یاد می کند و شرط پیشرفت علمی و صنعتی و اجرا شدن احکام نورانی اسلام را کنار گذاشتن این روحیّه می داند و می گوید: «طبع کاخ نشینی با تربیت صحیح منافات دارد، با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت منافات دارد، تقریباً تمام مخترعین و مصنفین از همین کوخ نشین ها بودند … ما باید بکوشیم که را از این ملّت بزداییم. اگر ملّت بخواهد جاوید بماند و اسلام اجرا شود باید این خوی کاخ نشینی را به پایین کشید.» (صحیفه نور، ج۱۷، ص۲۱۷)
تجمل گرایی امری نسبی است زیرا برای رفتار انسانها در هر زمان و مکان و شرایطی نمی توان حکم کلّی بیان کرد. ممکن است چیزهایی در زندگی یک فرد، در یک مکان و زمان خاص تجمّل به شمار آید ولی همان ها در زندگی فرد دیگری و در مکان و زمان دیگری تجمّل نباشد. هنگامی که جامعه با مشکل اقتصادی روبرو است و بیشتر افراد دچار فقر و تنگدستی هستند اگر فردی این شرایط را نادیده بگیرد و به سفره آرایی های رنگین بپردازد کارشان تجمل گرایی و اسراف است برعکس اگر همة مردم در رفاه نسبی به سر می برند آنان چنین کنند؟ البته تا جایی که به اسرف نیانجامد تجمّل نخواهد بود.
گفته اند روزی سفیان ثوری امّام صادق علیه السلام را دید و زبان به اعتراض گشود که: «ای آقا پدران تو چنین لباسی نمی پوشیدند چگونه شما پوشیدید؟ امّام صادق علیه السلام فرمود: پدران من آن لباس ها را زمانی می پوشیدند که هنگامه فقر و تنگدستی بوده در حالی که اکنون زمان گشایش است و فراوانی نعمت های دنیا به اهلش رو کرده است و شایسته ترین افراد برای بهره مندی از این نعمت ها نیکان هستند.» (به نقل از وسائل الشیعه، ج۵، ص۱۹، باب ۷)
هم چنین حضرت رضا علیه السلام در پاسخ به اینگونه اعتراض ها فرمود: «برخی دوستان کوته فکر دوست دارند من بر نمد بنشینم و جامه زبر و خشن بر تن کنم در حالی که این زمانه، اقتضای چنین زندگی را ندارد.» (به نقل از مسند الرضا، ج۲، ص۳۶۱)
بنابراین مصداق تجمل گرایی نسبت به شرایط زمانی و مکانی (مثلاً مبل و صندلی در روستا تجمّل باشد و در برخی مجلس های اداری ضروری باشد) و نیز جایگاه اجتماعی افراد تفاوت پیدا می کند در نتیجه اگر از جایگاه اجتماعی خود پا را فراتر گذاشت و به چیزی روی آورد که متناسب با جایگاه او نبود کار وی تجمّل گرایی است.
به نقل امام سجاد (علیه السلام) اسماء بنت عمیس گفت: حضرت زهرا (علیهاالسلام) گردنبندی از طلا به گردن داشت که علی (علیه السلام) آن را از غنیمت جنگی (فی) به دست آورده بود. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بر او وارد شد، وقتی گردنبند را دید به اشاره فرمود: طوری نباشد که مردم بگویند فاطمه (علیهاالسلام) خود را به تجملات زنهای کسری و قیصر آراسته است ، فاطمه (علیهاالسلام) مطلب را دریافت ، بی درنگ رفت و گردنبند را فروخت و با پول آن برده ای خرید و آزاد کرد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) وقتی که این موضوع را شنید خوشحال شد.
خلاصه سخن اینکه: ما به عنوان یک مسلمان باید برای دست یابی به کمال و سعادت درست مصرف کردن را بیاموزیم و از تجمل گرایی به عنوان مصداقی از اسراف و تبذیر پرهیز کنیم.
منابع:
سایت اسلام کوئیست
سایت اندیشه قم
داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی
سایت حوزه
نوشته مصداق های تجمل گرایی را چگونه تشخیص دهیم اولین بار در بامداد پدیدار شد.
چکیده
اسلام گرایی افراطی، پدیدهای است که در سه دهه گذشته در جنوب شرق آسیا ظهور کرده است. پیروان اسلام در این منطقه، همواره مسلمانانی میانه رو و غیرمتعصّب شناخته میشدند، لکن در دو دهه اخیر و پس از یک دوره سرکوب اسلام سیاسی در اندونزی، اسلام گرایان در اثر عواملی دوباره فعال شدند و به مرزبندی و تفکیک خود با جریانهای مخالف پرداختهاند و در این فضا، زمینه برای گسترش اسلام گرایی تکفیری نیز مهیا شده است. وجه تمایز جریانهای تکفیری با سایر گروههای اسلام گرا در اندونزی، داشتن خصوصیاتی هم چون حداکثر گرایی دینی، جزم گرایی، نفی تکثرگرایی و توسل به خشونت میباشد. در این تحقیق، حرکتهای مذهبی که در قالب اسلام گرایی افراطی در دوران پس از «سوهارتو» در اندونزی شکل گرفتهاند بررسی میشود. طی این دوران، مسائل و بحرانهای داخلی اندونزی و هم چنین عوامل تأثیرگذار خارجی در شکل گیری این جریانها در این کشور نقش مؤثر داشتهاند. یافتههای این تحقیق نشان خواهد داد که بهترین راهکار برون رفت از خطر جریانهای تکفیری در این منطقه، به کارگیری راهبرد حذف آسیب پذیریها است. اکثر منابع استفاده شده در این تحقیق، متنها و مقالههایی هستند که محققان این حوزه به زبانهای انگلیسی و اندونزیایی منتشر کردهاند.مقدمه
در کشور اندونزی، جریانهای اسلام گرایی افراطی یا همان جنبشهایی که با عنوان «گروههای دعوت» یا «جهاد» شناخته شدهاند در دوران پس از «سوهارتو» ظهور و گسترش بیشتری یافتند و به صورت فزاینده در «جنوب شرق آسیا در حال فعالیت و تبلیغات هستند. تحقیق حاضر، با این پیش فرض که شکل گیری جنبشها تحت تأثیر بحرانهای سیاسی و اجتماعی است، درصدد حل این مسئله میباشد که چه عوامل و زمینههایی در شکل گیری جنبشهای اسلامی رادیکال در اندونزی نقش داشتهاند؟ پاسخ این مسئله با پرداختن به سؤالهای فرعی زیر روشن میشود:شاخصههای اسلام گرایی رادیکال
برای روشن شدن مراد از اسلام گرایی رادیکال در جنوب شرق آسیا، در ابتدا باید بین اقوام و طوایف مسلمان جدایی طلب و اسلام گرایان، تفاوت قائل شد. فعالیت جنبشهای مسلمان جدایی طلب، بیشتر در فیلیپین (جنبش جدایی طلب مورو) ، (2) جنوب تایلند (جبهه انقلاب ملی تایلند) (3) و میانمار به چشم میخورد. در دهههای گذشته، این مناطق شاهد خشونتها و درگیریهایی بین نیروهای دولتی و این گروهها بوده است. جنبشهای جدایی طلب از لحاظ فلسفه وجودی، اهداف و خط مشی، با سایر گروههای اسلام گرا تفاوت دارند و مسئله اصلی آنها، سرزمین خودمختاری و یا استقلال کامل از دولت مرکزی است. آنچه امروز در اندونزی در جریان است، مسئله سرزمین و تغییر مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه تغییر جامعه است و این یکی از شاخصههای اصلی اسلام گرایان میباشد: «نخست یک جامعه اسلامی که در آن اصول اسلامی حاکم باشد تشکیل دهید، آن گاه خواهید دید که اسلام چگونه حکومت خواهد کرد.» (4)تاریخچه اسلام گرایی رادیکال در اندونزی
سابقه اسلام گرایی رادیکال در اندونزی به اوایل قرن نوزدهم میلادی بر میگردد؛ زمانی که جنبش «پادری» (6) در غرب «سوماترا» به پاخاست. رهبران این جنبش، سه تن از مسلمانان منطقه بودند که در سال 1803 م برای سفر حج به عربستان رفته بودند. در آن زمان، مکه و مدینه تحت تسلط وهابیان بود. این سه نفر که تحت تأثیر گفتمان وهابیت قرار گرفته بودند، پس از بازگشت از حج تلاش کردند تا با تقلید از وهابیت، اسلام را در «سوماترا» احیا کنند. درگیری بین جنبش پادری و حکومت محلی که در آن زمان دست نشانده استعمار هلند بود بالا گرفت و سرانجام حکومت محلی سقوط کرد. اسلام گرایان پادری از دولت هلند خواستند که حکومت را به آنها واگذار کند، اما نهایتاً از ارتش هلند شکست خوردند و در سال 1938 م به کلی قلع و قمع شدند.ظهور مجدد اسلام گرایی افراطی در اندونزی (شاخصهها و فعالیتهای آن)
ظهور مجدد اسلام گرایی افراطی در اندونزی در جریان بحرانهای دهه هشتاد میلادی در جنوب شرق آسیا و بعد از سقوط «سوهارتو» بود. از سال 1990 م تا کنون، سازمانهای اسلام گرای متعددی در اندونزی شکل گرفتهاند که رویکرد تکفیری و افراطی گری داشتهاند. از جمله آنها میتوان به سازمانهای ذیل اشاره کرد:عوامل شکل گیری و هدایت جنبشهای اسلام گرای افراطی در اندونزی
در خلال دهههای گذشته، عوامل متعددی دست به دست هم دادهاند و محرک شکل گیری مجدد اسلام گرایی رادیکال در قالب سازمانهای اسلامی جدید در اندونزی شدهاند. موارد ذیل، عواملی عمدهای هستند که در گسترش اسلام گرایی رادیکال در اندونزی در دو دهه اخیر، مؤثر بودهاند:1. سرکوب اسلام گرایان در دوران سوهارتو
سوهارتو با ائتلاف افسران ارتش، قدرت را در دست گرفت. وی در تضعیف گروههای اسلامی مبارز و اصلاح طلبان اندونزیایی، بسیار موفق بود، اما با توجه به فشارهای سیاسی مختلف بر جنبشهای اسلامی، مسلمانان و سازمانهای اسلامی آنان دست از مبارزه بر نداشتند. وی با مدرنیزه کردن کشور اندونزی با جهت گیریهای سکولاریستی، تأکید بر اصول پنج گانه ی «پانچاسیلا»، (36) حذف نقش اسلام به صورت ایدئولوژی سیاسی و سیاست زدایی عقیده مذهبی، در مسیر غرب گرایی قرار گرفت. (37)2. بحرانها
بحرانهای سیاسی و اقتصادی که در دهه نود جنوب شرق آسیا را تحت تأثیر قرار داده بود، بیشتر از همه بر اندونزی تأثیر گذاشت. فساد دولتی و بحران اقتصادی، موجب افزایش بی کاری، سقوط ارزش پول اندونزی، ورشکستگی بسیاری از بانکها و کسری بودجه شد، تا حدی که بسیاری از مردم اندونزی زیر خط فقر قرار گرفتند و در نتیجه، دولت حمایت مردمی را از دست داد.3. گفتمان وهابیت
در سالهای اخیر، رشد اسلام گرایی4. حوادث خاورمیانه
یکی از عوامل مهم در گسترش گروههای جهادی در اندونزی، وضعیت کشورهای مسلمان خاورمیانه و لشکرکشی آمریکا به این منطقه است. وضعیت فلسطین، جنگ در عراق و افغانستان و عملیات علیه القاعده در پاکستان، همه از سوی اسلام گرایان افراطی به جنگ ضد اسلام تعبیر شده است، نه جنگ علیه تروریزم. این حوادث موجب شد که بسیاری از این گروهها موجودیت خود را به نام دفاع از اسلام مشروعیت بخشند.5. جهانی شدن و رسانهها
نهایتاً عاملی که نباید از آن غفلت کرد، نقش رسانهها، خصوصاً اینترنت است. گروههای اسلام گرای افراطی که عمدتاً به صورت شبکهای عمل میکنند، از طریق رسانهها و اینترنت موفق شدهاند که ساختار شبکهای خود را در سراسر جهان گسترش دهند؛ برای نمونه میتوان به سایت اینترنتی لشکر جهاد (49) اشاره کرد که این گروه از طریق آن، فعالیت تبلیغی وسیعی انجام میدهد و به معرفی، عضوگیری و ارتباط با سازمانهای جهادی فراملی میپردازد. در دو دهه گذشته، رسانهها در معرفی گروههای افراطی و انتشار ایدههای آنها در سطح جهانی نقش بسزایی داشتهاند.مقابله با گسترش اسلام گرایی افراطی در اندونزی
افراط گرایی و تکفیر، همواره تهدیدی جدی در دنیای اسلام بوده است. ظهور افراط گرایی در هر نقطه از جهان اسلام، کل جامعه اسلامی را به خطر میاندازد، به ویژه در عصر حاضر که به دلیل جهانی شدن، امکان سرایت و انتشار چنین ایدههایی هم چون ویروسی در سطح جهانی و ماورای مرزهای ملی وجود دارد. طبیعتاً اگر جهان اسلام خطر گسترش چنین ایدههایی را درک کرده باشد، درصدد مقابله با آن بر میآید.الف. آموزش و آگاهی افزایی
جهل در جوامع اسلامی، از نقاط آسیب پذیر مهم این جوامع از جریانهای تکفیری است. جریانهای تکفیری با نفوذ به مناطق محروم اندونزی که فاقد آموزش کافی بودهاند، اسلام را به گونهای که خود تفسیر کردهاند به مردم القا میکنند. معمولاً بیشترین کسانی که جذب تبلیغات این گروهها میشوند، افراد کم سواد و یا اشخاصی هستند که اطلاعات دینی کافی ندارند. چنین افرادی، زمینه پذیرش هر نوع ایدهای را به اسم اسلام دارند. در مقابل، افراد تحصیل کرده و یا کسانی که اطلاعات دینی مناسبی دارند، کمتر جذب این گروهها میشوند. حتی بسیاری از علمای اهل سنت در مقابل این گروهها برخاستهاند و ادعاهای آنان را باطل میشمارند؛ مثلاً در زمانی که گروههای تکفیری نه تنها شیعه، بلکه حتی مذاهب و فرقههای اهل سنت را نیز تکفیر میکردند، «شیخ شلتوت»، رئیس الازهر، با این ایده مخالفت کرد و تشیع را از مذاهب اسلامی جایز الاتّباع معرفی نمود.ب. ایجاد روحیه «تقریب و گفتگو»
همان طور که گذشت، اندونزی در سالهای گذشته شاهد درگیریهای فرقهای متعددی میان گروههای تکفیری و پیروان سایر مذاهب، هم چون شیعیان، مسیحیان و فرقه احمدیه بوده است. جریانهای تکفیری، اغلب با تحریک تعصبات دینی مسلمانان و ایجاد روحیه تفکیک افراطی در میان آنها، به درگیریهای فرقهای و مذهبی دامن میزنند. تفکیک به این معناست که شخص هویت خود را بر اساس نفی غیر خود تعریف کند؛ مثلاً اینکه سنی خود را «غیرشیعه» تعریف کند. چنین رویکردی، تضاد و تقابل بیشتر ب
خبرگزاری آریا - دنیایی پر زرق و برق، پیچیدگی های نهان و پیدا، اشیا و موانع جایگذاری شده، لباس های مخفی سازی، طراحی شگفت آور مراحل، داستان عمیق و غوطه ور کننده؛ ذهن کاربر وقتی با عنوانی مانند Dishonored 2 (بررسی دیجیاتو) با تمام این المان های خاص و یگانه مواجه می شود دچار خود درگیری هایی بعضاً دشوار می گردد.
بدون تردید می توان با شمایلی رمبو گونه و پر سروصدا وارد دنیای کارناکا شد و درب ها و شیشه ها را شکست، سروصدا به راه انداخت و حین اینکه خنده تمسخر آمیزی روی لبانمان نقش بسته گوشت و استخوان های دشمنان را سلاخی کرد.
اما آدمی وقتی با یک بازی با درونمایه Stealth رو به رو می شود، ناخودآگاه می خواهد به یک خزنده کوچک و نامحسوس تبدیل شده، در سایه ها قدم زده، دشمنان را ضمن ذکر عبارت «معذرت می خواهم» زیر لب از سر راه برداشته و اجسادشان را در نقاط غیر قابل رویت و پنهان قرار دهد.
به علاوه به عنوان یک گیمر حساس هر چند لحظه یک بار منتظر می مانیم تا بازی به درستی ذخیره شود و به عنوان مثال اگر محل حضورمان در دیس آنرد 2 لو برود، برایمان همانند یک مرگ ناگهانی بوده و مجبور هستیم برای حفظ روند کامل و بدون نقص خود مرحله را مجدداً از نو بارگذاری کنیم.
بر اساس تحقیقات انجام شده بازی هایی که زیمنه ای در اختیار گیمر قرار می دهند تا بتوانند شخصیت ایده آل شان را در دنیای مجازی پیاده کنند، بیشتر از سایر عناوین انگیزه بخش و جذاب خواهند بود.
به عبارت دیگر اگر دوست دارید یکی از مدیران نچسبی باشید که هر از گاهی به کارمندانش تلنگر می زند قطعاً بازی مس افکت را دوست خواهید داشت؛ عنوانی که به گیمر اجازه می دهد در میان ماجراهای نجات دادن سیاره و این حرف ها، به مدیریت و کنترل اوضاع بپردازد.
اما دیس آنرد 2 به این سادگی ها نیست؛ در وافع کسی نمی تواند ادعا کند ذاتاً دوست دارد مخفیانه زندگی و حرکت کرده و در سایه ها به این سو و آن سو بدود. بلکه این بازی به نحوی طراحی شده که نشان می دهد توسعه دهندگانش تمایل دارند گیمر به صورت مخفیانه بازی کند.
در واقع سازندگان و طراحان مراحل با جایگذاری موانع و اشیای مختلفی در مسیر که بتوان پشت آنها مخفی شد و از طرفی مکانیزم گیم پلی که خطر دیده شدن یا نشدن را از طریق رابط HUD نمایش می دهد، عملاً از گیمرها می خواهند که بازی را به صورت Stealth پیش ببرند.
به علاوه در نظر گرفتن اچیومنت یا تروفی منحصر به فردی که به اتمام کل داستان بازی بدون حتی یک بار تیراندازی، لو رفتن و انجام آن به صورت کاملاً مخفیانه اختصاص دارد، باعث می شود بازیکن ناخودآگاه تلاش کند با دقت بیشتری پیشروی کرده و کارهای احمقانه ای از او سر نزند.
ما بازی های ویدیوی را به کمک وسیله ای به نام کنترلر انجام می دهیم؛ گجتی که همانطور که از نامش بر می آید، کنترل بازی را به دست گیمر می سپرد. اما گاهی اوضاع از کنترل خارج می شود و تقصیر آن می تواند گردن بازیکن باشد یا حتی گردن توسعه دهنده و طراح.
در این حین طراح مرحله چالش اصلی را پیش روی بازیکن قرار می دهد تا آن را حل کند و تا وقتی که مهارت و استقامت لازم را نداشته باشیم، بازی اجازه پیشروی را به ما نمی دهد.
به نوعی بخش اعظمی از این بازی به نحوی است که بازیکن تشخیص دهد چه چیزی انتظارش را می کشد و چه کارهایی باید در آینده انجام دهد. اغلب اوقات این فرآیند از پیش تعیین شده است و تنها یکی از مسیرهای انتخابی به نهایی شدن مرحله به صورت تمام و کمال منجر می شود.
بنابراین «کمال» به فاکتور اصلی دیس آنرد 2 تبدیل می شود؛ همانگونه ای که ضربه کردن دشمن در استریت فایتر بدون آنکه نوار سلامتی کاراکتر ما دست خورده باشد، اوج لذت را فراهم می نماید، رفتار کاملاً مخفیانه و دور از چشم ها به مراتب بیشتر از سایر روش ها مسرت بخش خواهد بود.
در دنیای کارناکا فشار اصلی پیشبرد این روند روی دوش گیمر است؛ ذهن مخاطب به صورت مداوم درگیر خواهد بود و ناخودآگاه باید منتظر فرصتی برای بارگذاری مجدد مرحله باشید.
کافی است در سکانسی لو بروید؛ این دقیقاً همان هنگام فشارزایی است که شروع به سرزنش خود خواهید کرد و نگرانی از دست رفتن یا حتی ذخیره شدن خودکار بخش از پیش رو گذشته، مثل خوره به جانتان می افتد.
به طور کلی می توان گفت دیس آنرد 2 مجموعه ای از روش ها و رویکردهای مختلف را برای پیشبرد روایت کارناکا ارائه می کند، اما اگر بخواهید کمال گرایانه و بدون نقص جلو بروید، تنها با یک خط داستانی مشخص و معین طرف خواهید بود.
می دانیم که بخش زیادی از لذت یک بازی ویدیویی به ثبت رکورد، کسب جوایز، رقابت با دیگران و ارائه بهترین عملکرد مرتبط است.
گاهی اوقات مرز موفقیت و شکست به وضوح پیدا است؛ درست مانند صدها پازل خاص و عجیب و غریب بازی The Witcher یا مبارزات Last Man Standing.
اما بازی هایی که با ریسک و خطر کردن و امثالهم همراه هستند، به شاید ها و احتمالات تکیه می کنند و گیمر را مجبور به انجام اعمال سختی کرده و در صورت مشاهده کوجکترین خطایی به شدت مجازات می نمایند، بی رحمانه و دشوار همانند دیس آنرد 2 طراحی شده اند.
بازی دیس آنرد 2 مثال بارزی از یک عنوان تمام عیار در صنعت بازی های ویدیویی است که ارزش چندین بار تکرار را دارد.
اگر کمال گرایی و بینش پیشبرد آن به صورت بدون نقص گریبانتان را گرفته و گیم پلی چند ساعته ی آن، مدت زیادی است وقت و فکرتان را مشغول به خود کرده، پیشنهاد می کنیم بازه انتظارات خود را حتی فراتر از این مبحث ببرید.
چون بعد از اتمام بازی به صورت کاملاً مخفیانه، بدون شک تفکری در ذهنتان ایجاد خواهد شد که اگر فلان مرحله را پر سروصدا انجام می دادم چه می شد؟ یا اگر تمام جریان بازی را بزن بهادری جلو بروم چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
بنابراین پیشنهاد می شود خلاقیت خود را به کار ببرید، روایت دیس آنرد 2 را به چند طریق مختلف دنبال کنید و مطمئن باشید هرگز نا امید نخواهید شد.
خبرگزاری آریا - دنیایی پر زرق و برق، پیچیدگی های نهان و پیدا، اشیا و موانع جایگذاری شده، لباس های مخفی سازی، طراحی شگفت آور مراحل، داستان عمیق و غوطه ور کننده؛ ذهن کاربر وقتی با عنوانی مانند Dishonored 2 (بررسی دیجیاتو) با تمام این المان های خاص و یگانه مواجه می شود دچار خود درگیری هایی بعضاً دشوار می گردد.
بدون تردید می توان با شمایلی رمبو گونه و پر سروصدا وارد دنیای کارناکا شد و درب ها و شیشه ها را شکست، سروصدا به راه انداخت و حین اینکه خنده تمسخر آمیزی روی لبانمان نقش بسته گوشت و استخوان های دشمنان را سلاخی کرد.
اما آدمی وقتی با یک بازی با درونمایه Stealth رو به رو می شود، ناخودآگاه می خواهد به یک خزنده کوچک و نامحسوس تبدیل شده، در سایه ها قدم زده، دشمنان را ضمن ذکر عبارت «معذرت می خواهم» زیر لب از سر راه برداشته و اجسادشان را در نقاط غیر قابل رویت و پنهان قرار دهد.
به علاوه به عنوان یک گیمر حساس هر چند لحظه یک بار منتظر می مانیم تا بازی به درستی ذخیره شود و به عنوان مثال اگر محل حضورمان در دیس آنرد 2 لو برود، برایمان همانند یک مرگ ناگهانی بوده و مجبور هستیم برای حفظ روند کامل و بدون نقص خود مرحله را مجدداً از نو بارگذاری کنیم.
بر اساس تحقیقات انجام شده بازی هایی که زیمنه ای در اختیار گیمر قرار می دهند تا بتوانند شخصیت ایده آل شان را در دنیای مجازی پیاده کنند، بیشتر از سایر عناوین انگیزه بخش و جذاب خواهند بود.
به عبارت دیگر اگر دوست دارید یکی از مدیران نچسبی باشید که هر از گاهی به کارمندانش تلنگر می زند قطعاً بازی مس افکت را دوست خواهید داشت؛ عنوانی که به گیمر اجازه می دهد در میان ماجراهای نجات دادن سیاره و این حرف ها، به مدیریت و کنترل اوضاع بپردازد.
اما دیس آنرد 2 به این سادگی ها نیست؛ در وافع کسی نمی تواند ادعا کند ذاتاً دوست دارد مخفیانه زندگی و حرکت کرده و در سایه ها به این سو و آن سو بدود. بلکه این بازی به نحوی طراحی شده که نشان می دهد توسعه دهندگانش تمایل دارند گیمر به صورت مخفیانه بازی کند.
در واقع سازندگان و طراحان مراحل با جایگذاری موانع و اشیای مختلفی در مسیر که بتوان پشت آنها مخفی شد و از طرفی مکانیزم گیم پلی که خطر دیده شدن یا نشدن را از طریق رابط HUD نمایش می دهد، عملاً از گیمرها می خواهند که بازی را به صورت Stealth پیش ببرند.
به علاوه در نظر گرفتن اچیومنت یا تروفی منحصر به فردی که به اتمام کل داستان بازی بدون حتی یک بار تیراندازی، لو رفتن و انجام آن به صورت کاملاً مخفیانه اختصاص دارد، باعث می شود بازیکن ناخودآگاه تلاش کند با دقت بیشتری پیشروی کرده و کارهای احمقانه ای از او سر نزند.
ما بازی های ویدیوی را به کمک وسیله ای به نام کنترلر انجام می دهیم؛ گجتی که همانطور که از نامش بر می آید، کنترل بازی را به دست گیمر می سپرد. اما گاهی اوضاع از کنترل خارج می شود و تقصیر آن می تواند گردن بازیکن باشد یا حتی گردن توسعه دهنده و طراح.
در این حین طراح مرحله چالش اصلی را پیش روی بازیکن قرار می دهد تا آن را حل کند و تا وقتی که مهارت و استقامت لازم را نداشته باشیم، بازی اجازه پیشروی را به ما نمی دهد.
به نوعی بخش اعظمی از این بازی به نحوی است که بازیکن تشخیص دهد چه چیزی انتظارش را می کشد و چه کارهایی باید در آینده انجام دهد. اغلب اوقات این فرآیند از پیش تعیین شده است و تنها یکی از مسیرهای انتخابی به نهایی شدن مرحله به صورت تمام و کمال منجر می شود.
بنابراین «کمال» به فاکتور اصلی دیس آنرد 2 تبدیل می شود؛ همانگونه ای که ضربه کردن دشمن در استریت فایتر بدون آنکه نوار سلامتی کاراکتر ما دست خورده باشد، اوج لذت را فراهم می نماید، رفتار کاملاً مخفیانه و دور از چشم ها به مراتب بیشتر از سایر روش ها مسرت بخش خواهد بود.
در دنیای کارناکا فشار اصلی پیشبرد این روند روی دوش گیمر است؛ ذهن مخاطب به صورت مداوم درگیر خواهد بود و ناخودآگاه باید منتظر فرصتی برای بارگذاری مجدد مرحله باشید.
کافی است در سکانسی لو بروید؛ این دقیقاً همان هنگام فشارزایی است که شروع به سرزنش خود خواهید کرد و نگرانی از دست رفتن یا حتی ذخیره شدن خودکار بخش از پیش رو گذشته، مثل خوره به جانتان می افتد.
به طور کلی می توان گفت دیس آنرد 2 مجموعه ای از روش ها و رویکردهای مختلف را برای پیشبرد روایت کارناکا ارائه می کند، اما اگر بخواهید کمال گرایانه و بدون نقص جلو بروید، تنها با یک خط داستانی مشخص و معین طرف خواهید بود.
می دانیم که بخش زیادی از لذت یک بازی ویدیویی به ثبت رکورد، کسب جوایز، رقابت با دیگران و ارائه بهترین عملکرد مرتبط است.
گاهی اوقات مرز موفقیت و شکست به وضوح پیدا است؛ درست مانند صدها پازل خاص و عجیب و غریب بازی The Witcher یا مبارزات Last Man Standing.
اما بازی هایی که با ریسک و خطر کردن و امثالهم همراه هستند، به شاید ها و احتمالات تکیه می کنند و گیمر را مجبور به انجام اعمال سختی کرده و در صورت مشاهده کوجکترین خطایی به شدت مجازات می نمایند، بی رحمانه و دشوار همانند دیس آنرد 2 طراحی شده اند.
بازی دیس آنرد 2 مثال بارزی از یک عنوان تمام عیار در صنعت بازی های ویدیویی است که ارزش چندین بار تکرار را دارد.
اگر کمال گرایی و بینش پیشبرد آن به صورت بدون نقص گریبانتان را گرفته و گیم پلی چند ساعته ی آن، مدت زیادی است وقت و فکرتان را مشغول به خود کرده، پیشنهاد می کنیم بازه انتظارات خود را حتی فراتر از این مبحث ببرید.
چون بعد از اتمام بازی به صورت کاملاً مخفیانه، بدون شک تفکری در ذهنتان ایجاد خواهد شد که اگر فلان مرحله را پر سروصدا انجام می دادم چه می شد؟ یا اگر تمام جریان بازی را بزن بهادری جلو بروم چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
بنابراین پیشنهاد می شود خلاقیت خود را به کار ببرید، روایت دیس آنرد 2 را به چند طریق مختلف دنبال کنید و مطمئن باشید هرگز نا امید نخواهید شد.
بامداد – مصداق تجمل گرایی نسبت به شرایط زمانی و مکانی (مثلاً مبل و صندلی در روستا تجمّل باشد و در برخی مجلس های اداری ضروری باشد) و نیز جایگاه اجتماعی افراد تفاوت پیدا می کند در نتیجه اگر هر فردی از جایگاه اجتماعی خود پا را فراتر گذاشت و به چیزی روی آورد که متناسب با جایگاه او نبود کار وی تجمل گرایی است.
تجمّل گرایی به معنای گرایش به زیبایی و نمایش جمال و زیبایی ها، امری طبیعی و فطری در انسان است؛ انسان، زیبایی را به عنوان یکی از مصادیق کمال، دوست داشته و بدان گرایش می یابد و زشتی را به عنوان مصداقی از نقص و کمبود دانسته و از آن می گریزد. بنابراین، گرایش انسان به تجمل گرایی ، گرایشی به سوی کمال و زیبایی هاست.
قرآن کریم می فرماید: «…أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ…»: بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمل گرایی … است.
مقصود از زینت در این آیه شریفه، تجمل پرستی و اسراف و تبذیر است و مربوط به کسانی است که ذکر و فکرشان تا دم مرگ فراهم کردن خانه و مرکب و لباس زینتى بوده و دچار رفاه زدگی، دنیازدگی، خوش گذرانی بی حدّ و مرز،کثرت طلبی در ثروت شده و بی توجه به قناعت باشند.
اما اگر آدمی به قدر نیاز خود از مادیات استفاده کرده و در مخارج زندگی، به دور از هر تکلّف و زحمت و عادات و رسوم بی دلیل باشد، ساده زیستی را در زندگی خود اجرا کرده است.
خداوند متعال درباره علّت در آتش گداختن اصحاب شمال می فرماید: «و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال فی سموم و حمیم و ظل من یحموم لابارد و لاکریم انهم کانوا قبل ذالک مترفین» (واقعه/۴۲۴۵) اصحاب شمال (هم آنانی که نامه اعمالشان به نشانه مجرم بودن شان به دست چپ آنان داده می شود) در آتش گداخته و آبی جوشان و سایه ای از دود سیاه قرار دارند که نه خنکی دارد و نه سودی می بخشد زیرا ایشان پیش از این در دنیا اهل تجمّل و مترف بودند. مترف به کسی می گویند که فزونی نعمت او را غافل و مغرور و مست کرده و به طغیان واداشته است به عبارت دیگر کسی که سرگرمی به نعمت آنچنان او را مشغول کرده که از صاحب نعمت غافل گشته است پس به بیان مرحوم علّامة طباطبایی مترف، انسانی است که دل بستگی به نعمت ها دارد چه نعمت هایی که دارد و چه آنچه را که در طلب آنهاست و چه کم باشد و چه زیاد. (طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ذیل آیه ۴۵ سوره واقعه)
بنابراین اگر چه مردم بر اموال خود تسلّط دارند ولی این تسلّط به این معنی است که فقط در چارچوبی که اسلام اجازه داده، آزادی تصرّف دارند و تضییع مال به هر شکل و صورت دور ریختن، بیش از حدّ نیاز مصرف کردن، مصرف در اشیاء لوکس و تجمّل های فاسد کننده که در زبان اسلام از آنها تعبیر به اسراف و تبذیر شده حرام و ممنوع است. (مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، ۱۳۶۹، ص۱۲۱)
تجمل گرایی در ظاهر با رفاه طلبی بسیار نزدیک است ولی در مفهوم با آن تفاوت دارد چون رفاه طلب تنها در اندیشه آسایش خود به سر می برد ولی تجمّل پرست گذشته از آن به آرایش های افراطی می اندیشد و می کوشد با رنگ و روغن کاری، قرینه سازی، … ظاهر تباهی زندگی را با الگوهای تقلیدی و مد روز و بر اساس هوس های زودگذر خود، هم آهنگ سازد این کار مایه تفریح و سرگرمی اوست و به تباهی زندگی او می انجامد. پیامد پرداختن به نیازهای دروغین، صرف هزینه های سنگین، هدر دادن ذخیره های اقتصادی و برجا ماندن فقر و نابسامانی اجتماعی است. از اینرو اسلام با تجمّل پرستی مخالف است و اجازه نمی دهد انسانی که باید برای رسیدن به ایده آل های مقدّس و الهی راه تکامل را بپیماید خویشتن را سرگرم خودآرایی کند و با این کار راه را بر زندگی اقتصادی جامعه و کمال خود ببندد. (موسوی اصفهانی، سید جمال الدین، پیام اقتصادی قرآن، ص۴۹۸، به نقل از تجمّل گرایی از دیدگاه اسلام، علیرضا رستگاران، ص۱۹)
امّام خمینی رحمة الله علیه از تجمّل گرایی به کاخ نشینی یاد می کند و شرط پیشرفت علمی و صنعتی و اجرا شدن احکام نورانی اسلام را کنار گذاشتن این روحیّه می داند و می گوید: «طبع کاخ نشینی با تربیت صحیح منافات دارد، با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت منافات دارد، تقریباً تمام مخترعین و مصنفین از همین کوخ نشین ها بودند … ما باید بکوشیم که را از این ملّت بزداییم. اگر ملّت بخواهد جاوید بماند و اسلام اجرا شود باید این خوی کاخ نشینی را به پایین کشید.» (صحیفه نور، ج۱۷، ص۲۱۷)
تجمل گرایی امری نسبی است زیرا برای رفتار انسانها در هر زمان و مکان و شرایطی نمی توان حکم کلّی بیان کرد. ممکن است چیزهایی در زندگی یک فرد، در یک مکان و زمان خاص تجمّل به شمار آید ولی همان ها در زندگی فرد دیگری و در مکان و زمان دیگری تجمّل نباشد. هنگامی که جامعه با مشکل اقتصادی روبرو است و بیشتر افراد دچار فقر و تنگدستی هستند اگر فردی این شرایط را نادیده بگیرد و به سفره آرایی های رنگین بپردازد کارشان تجمل گرایی و اسراف است برعکس اگر همة مردم در رفاه نسبی به سر می برند آنان چنین کنند؟ البته تا جایی که به اسرف نیانجامد تجمّل نخواهد بود.
گفته اند روزی سفیان ثوری امّام صادق علیه السلام را دید و زبان به اعتراض گشود که: «ای آقا پدران تو چنین لباسی نمی پوشیدند چگونه شما پوشیدید؟ امّام صادق علیه السلام فرمود: پدران من آن لباس ها را زمانی می پوشیدند که هنگامه فقر و تنگدستی بوده در حالی که اکنون زمان گشایش است و فراوانی نعمت های دنیا به اهلش رو کرده است و شایسته ترین افراد برای بهره مندی از این نعمت ها نیکان هستند.» (به نقل از وسائل الشیعه، ج۵، ص۱۹، باب ۷)
هم چنین حضرت رضا علیه السلام در پاسخ به اینگونه اعتراض ها فرمود: «برخی دوستان کوته فکر دوست دارند من بر نمد بنشینم و جامه زبر و خشن بر تن کنم در حالی که این زمانه، اقتضای چنین زندگی را ندارد.» (به نقل از مسند الرضا، ج۲، ص۳۶۱)
بنابراین مصداق تجمل گرایی نسبت به شرایط زمانی و مکانی (مثلاً مبل و صندلی در روستا تجمّل باشد و در برخی مجلس های اداری ضروری باشد) و نیز جایگاه اجتماعی افراد تفاوت پیدا می کند در نتیجه اگر از جایگاه اجتماعی خود پا را فراتر گذاشت و به چیزی روی آورد که متناسب با جایگاه او نبود کار وی تجمّل گرایی است.
به نقل امام سجاد (علیه السلام) اسماء بنت عمیس گفت: حضرت زهرا (علیهاالسلام) گردنبندی از طلا به گردن داشت که علی (علیه السلام) آن را از غنیمت جنگی (فی) به دست آورده بود. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بر او وارد شد، وقتی گردنبند را دید به اشاره فرمود: طوری نباشد که مردم بگویند فاطمه (علیهاالسلام) خود را به تجملات زنهای کسری و قیصر آراسته است ، فاطمه (علیهاالسلام) مطلب را دریافت ، بی درنگ رفت و گردنبند را فروخت و با پول آن برده ای خرید و آزاد کرد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) وقتی که این موضوع را شنید خوشحال شد.
خلاصه سخن اینکه: ما به عنوان یک مسلمان باید برای دست یابی به کمال و سعادت درست مصرف کردن را بیاموزیم و از تجمل گرایی به عنوان مصداقی از اسراف و تبذیر پرهیز کنیم.
منابع:
سایت اسلام کوئیست
سایت اندیشه قم
داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی
سایت حوزه
نوشته مصداق های تجمل گرایی را چگونه تشخیص دهیم اولین بار در بامداد پدیدار شد.
چکیده
اسلام گرایی افراطی، پدیدهای است که در سه دهه گذشته در جنوب شرق آسیا ظهور کرده است. پیروان اسلام در این منطقه، همواره مسلمانانی میانه رو و غیرمتعصّب شناخته میشدند، لکن در دو دهه اخیر و پس از یک دوره سرکوب اسلام سیاسی در اندونزی، اسلام گرایان در اثر عواملی دوباره فعال شدند و به مرزبندی و تفکیک خود با جریانهای مخالف پرداختهاند و در این فضا، زمینه برای گسترش اسلام گرایی تکفیری نیز مهیا شده است. وجه تمایز جریانهای تکفیری با سایر گروههای اسلام گرا در اندونزی، داشتن خصوصیاتی هم چون حداکثر گرایی دینی، جزم گرایی، نفی تکثرگرایی و توسل به خشونت میباشد. در این تحقیق، حرکتهای مذهبی که در قالب اسلام گرایی افراطی در دوران پس از «سوهارتو» در اندونزی شکل گرفتهاند بررسی میشود. طی این دوران، مسائل و بحرانهای داخلی اندونزی و هم چنین عوامل تأثیرگذار خارجی در شکل گیری این جریانها در این کشور نقش مؤثر داشتهاند. یافتههای این تحقیق نشان خواهد داد که بهترین راهکار برون رفت از خطر جریانهای تکفیری در این منطقه، به کارگیری راهبرد حذف آسیب پذیریها است. اکثر منابع استفاده شده در این تحقیق، متنها و مقالههایی هستند که محققان این حوزه به زبانهای انگلیسی و اندونزیایی منتشر کردهاند.مقدمه
در کشور اندونزی، جریانهای اسلام گرایی افراطی یا همان جنبشهایی که با عنوان «گروههای دعوت» یا «جهاد» شناخته شدهاند در دوران پس از «سوهارتو» ظهور و گسترش بیشتری یافتند و به صورت فزاینده در «جنوب شرق آسیا در حال فعالیت و تبلیغات هستند. تحقیق حاضر، با این پیش فرض که شکل گیری جنبشها تحت تأثیر بحرانهای سیاسی و اجتماعی است، درصدد حل این مسئله میباشد که چه عوامل و زمینههایی در شکل گیری جنبشهای اسلامی رادیکال در اندونزی نقش داشتهاند؟ پاسخ این مسئله با پرداختن به سؤالهای فرعی زیر روشن میشود:شاخصههای اسلام گرایی رادیکال
برای روشن شدن مراد از اسلام گرایی رادیکال در جنوب شرق آسیا، در ابتدا باید بین اقوام و طوایف مسلمان جدایی طلب و اسلام گرایان، تفاوت قائل شد. فعالیت جنبشهای مسلمان جدایی طلب، بیشتر در فیلیپین (جنبش جدایی طلب مورو) ، (2) جنوب تایلند (جبهه انقلاب ملی تایلند) (3) و میانمار به چشم میخورد. در دهههای گذشته، این مناطق شاهد خشونتها و درگیریهایی بین نیروهای دولتی و این گروهها بوده است. جنبشهای جدایی طلب از لحاظ فلسفه وجودی، اهداف و خط مشی، با سایر گروههای اسلام گرا تفاوت دارند و مسئله اصلی آنها، سرزمین خودمختاری و یا استقلال کامل از دولت مرکزی است. آنچه امروز در اندونزی در جریان است، مسئله سرزمین و تغییر مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه تغییر جامعه است و این یکی از شاخصههای اصلی اسلام گرایان میباشد: «نخست یک جامعه اسلامی که در آن اصول اسلامی حاکم باشد تشکیل دهید، آن گاه خواهید دید که اسلام چگونه حکومت خواهد کرد.» (4)تاریخچه اسلام گرایی رادیکال در اندونزی
سابقه اسلام گرایی رادیکال در اندونزی به اوایل قرن نوزدهم میلادی بر میگردد؛ زمانی که جنبش «پادری» (6) در غرب «سوماترا» به پاخاست. رهبران این جنبش، سه تن از مسلمانان منطقه بودند که در سال 1803 م برای سفر حج به عربستان رفته بودند. در آن زمان، مکه و مدینه تحت تسلط وهابیان بود. این سه نفر که تحت تأثیر گفتمان وهابیت قرار گرفته بودند، پس از بازگشت از حج تلاش کردند تا با تقلید از وهابیت، اسلام را در «سوماترا» احیا کنند. درگیری بین جنبش پادری و حکومت محلی که در آن زمان دست نشانده استعمار هلند بود بالا گرفت و سرانجام حکومت محلی سقوط کرد. اسلام گرایان پادری از دولت هلند خواستند که حکومت را به آنها واگذار کند، اما نهایتاً از ارتش هلند شکست خوردند و در سال 1938 م به کلی قلع و قمع شدند.ظهور مجدد اسلام گرایی افراطی در اندونزی (شاخصهها و فعالیتهای آن)
ظهور مجدد اسلام گرایی افراطی در اندونزی در جریان بحرانهای دهه هشتاد میلادی در جنوب شرق آسیا و بعد از سقوط «سوهارتو» بود. از سال 1990 م تا کنون، سازمانهای اسلام گرای متعددی در اندونزی شکل گرفتهاند که رویکرد تکفیری و افراطی گری داشتهاند. از جمله آنها میتوان به سازمانهای ذیل اشاره کرد:عوامل شکل گیری و هدایت جنبشهای اسلام گرای افراطی در اندونزی
در خلال دهههای گذشته، عوامل متعددی دست به دست هم دادهاند و محرک شکل گیری مجدد اسلام گرایی رادیکال در قالب سازمانهای اسلامی جدید در اندونزی شدهاند. موارد ذیل، عواملی عمدهای هستند که در گسترش اسلام گرایی رادیکال در اندونزی در دو دهه اخیر، مؤثر بودهاند:1. سرکوب اسلام گرایان در دوران سوهارتو
سوهارتو با ائتلاف افسران ارتش، قدرت را در دست گرفت. وی در تضعیف گروههای اسلامی مبارز و اصلاح طلبان اندونزیایی، بسیار موفق بود، اما با توجه به فشارهای سیاسی مختلف بر جنبشهای اسلامی، مسلمانان و سازمانهای اسلامی آنان دست از مبارزه بر نداشتند. وی با مدرنیزه کردن کشور اندونزی با جهت گیریهای سکولاریستی، تأکید بر اصول پنج گانه ی «پانچاسیلا»، (36) حذف نقش اسلام به صورت ایدئولوژی سیاسی و سیاست زدایی عقیده مذهبی، در مسیر غرب گرایی قرار گرفت. (37)2. بحرانها
بحرانهای سیاسی و اقتصادی که در دهه نود جنوب شرق آسیا را تحت تأثیر قرار داده بود، بیشتر از همه بر اندونزی تأثیر گذاشت. فساد دولتی و بحران اقتصادی، موجب افزایش بی کاری، سقوط ارزش پول اندونزی، ورشکستگی بسیاری از بانکها و کسری بودجه شد، تا حدی که بسیاری از مردم اندونزی زیر خط فقر قرار گرفتند و در نتیجه، دولت حمایت مردمی را از دست داد.3. گفتمان وهابیت
در سالهای اخیر، رشد اسلام گرایی4. حوادث خاورمیانه
یکی از عوامل مهم در گسترش گروههای جهادی در اندونزی، وضعیت کشورهای مسلمان خاورمیانه و لشکرکشی آمریکا به این منطقه است. وضعیت فلسطین، جنگ در عراق و افغانستان و عملیات علیه القاعده در پاکستان، همه از سوی اسلام گرایان افراطی به جنگ ضد اسلام تعبیر شده است، نه جنگ علیه تروریزم. این حوادث موجب شد که بسیاری از این گروهها موجودیت خود را به نام دفاع از اسلام مشروعیت بخشند.5. جهانی شدن و رسانهها
نهایتاً عاملی که نباید از آن غفلت کرد، نقش رسانهها، خصوصاً اینترنت است. گروههای اسلام گرای افراطی که عمدتاً به صورت شبکهای عمل میکنند، از طریق رسانهها و اینترنت موفق شدهاند که ساختار شبکهای خود را در سراسر جهان گسترش دهند؛ برای نمونه میتوان به سایت اینترنتی لشکر جهاد (49) اشاره کرد که این گروه از طریق آن، فعالیت تبلیغی وسیعی انجام میدهد و به معرفی، عضوگیری و ارتباط با سازمانهای جهادی فراملی میپردازد. در دو دهه گذشته، رسانهها در معرفی گروههای افراطی و انتشار ایدههای آنها در سطح جهانی نقش بسزایی داشتهاند.مقابله با گسترش اسلام گرایی افراطی در اندونزی
افراط گرایی و تکفیر، همواره تهدیدی جدی در دنیای اسلام بوده است. ظهور افراط گرایی در هر نقطه از جهان اسلام، کل جامعه اسلامی را به خطر میاندازد، به ویژه در عصر حاضر که به دلیل جهانی شدن، امکان سرایت و انتشار چنین ایدههایی هم چون ویروسی در سطح جهانی و ماورای مرزهای ملی وجود دارد. طبیعتاً اگر جهان اسلام خطر گسترش چنین ایدههایی را درک کرده باشد، درصدد مقابله با آن بر میآید.الف. آموزش و آگاهی افزایی
جهل در جوامع اسلامی، از نقاط آسیب پذیر مهم این جوامع از جریانهای تکفیری است. جریانهای تکفیری با نفوذ به مناطق محروم اندونزی که فاقد آموزش کافی بودهاند، اسلام را به گونهای که خود تفسیر کردهاند به مردم القا میکنند. معمولاً بیشترین کسانی که جذب تبلیغات این گروهها میشوند، افراد کم سواد و یا اشخاصی هستند که اطلاعات دینی کافی ندارند. چنین افرادی، زمینه پذیرش هر نوع ایدهای را به اسم اسلام دارند. در مقابل، افراد تحصیل کرده و یا کسانی که اطلاعات دینی مناسبی دارند، کمتر جذب این گروهها میشوند. حتی بسیاری از علمای اهل سنت در مقابل این گروهها برخاستهاند و ادعاهای آنان را باطل میشمارند؛ مثلاً در زمانی که گروههای تکفیری نه تنها شیعه، بلکه حتی مذاهب و فرقههای اهل سنت را نیز تکفیر میکردند، «شیخ شلتوت»، رئیس الازهر، با این ایده مخالفت کرد و تشیع را از مذاهب اسلامی جایز الاتّباع معرفی نمود.ب. ایجاد روحیه «تقریب و گفتگو»
همان طور که گذشت، اندونزی در سالهای گذشته شاهد درگیریهای فرقهای متعددی میان گروههای تکفیری و پیروان سایر مذاهب، هم چون شیعیان، مسیحیان و فرقه احمدیه بوده است. جریانهای تکفیری، اغلب با تحریک تعصبات دینی مسلمانان و ایجاد روحیه تفکیک افراطی در میان آنها، به درگیریهای فرقهای و مذهبی دامن میزنند. تفکیک به این معناست که شخص هویت خود را بر اساس نفی غیر خود تعریف کند؛ مثلاً اینکه سنی خود را «غیرشیعه» تعریف کند. چنین رویکردی، تضاد و تقابل بیشتر بماهنامه معیشت: درون گرایی و برون گرایی دو گروه از ویژگی های شخصیتی هستند که در کنار هم برای توصیف افراد به کار می روند. به طور معمول، درون گرایان را افرادی آرام، اندکی خجالتی و گوشه گیر می دانند که چندان در فعالیت های جمعی مشارکت ندارند و از برخورد مستقیم با مردم کناره می گیرند. اما این باور عمومی تا حدود زیادی نادرست است و تعداد اندکی از افراد درون گرا را با تمام آنها یکسان درنظر گرفته است. در حالی که واقعیت تفاوت بسیاری با این تلقی عمومی دارد.
از این رو، با آن که به نظر می رسد اغلب افراد مشهور جهان برون گرا هستند و شخصیتی بیانگر و گرم دارند، اما به باور بسیاری از روانشناسان، شخصیت های درون گرا نیز به همان میزان و حتی بیشتر، در دستیابی به ثروت موفق هستند. از دید برخی از این متخصصان، درون گرایان امکانات بیشتری برای دستیابی به ثروت افسانه ای دارند و از میان آنها می توان به افرادی چون بیل گیتس، میلیاردر آمریکایی و موسس شرکت مایکروسافت، اشاره کرد. وقتی چنین رهبران نیرومند و الهام بخشی در گروه درون گرایان جای می گیرند، بدون شک باید تعریف درون گرایی را تغییر داد و خجالتی بودن و گوشه گیری را از آن حذف کرد.
براساس آزمون های استاندارد روان شناسی، شخصیت درون گرا انرژی خود را از منابع درونی دریافت می کند. به این معنا که برای احساس رضایت به تایید دیگران، داشتن کالا و دارایی خاص و به طور خلاصه، عوامل بیرونی نیازی ندارد. او رضایت و اعتماد به نفس خود را از درونش به دست می آورد و همین امر باعث نام گذاری این گروه از افراد شده است. از همین رو است که درونگرایان خجالتی به نظر می رسند، در حالی که تنها تعداد کمی از آنها واقعا خجالتی هستند!
بسیاری از درون گرایان به سادگی در برابر جمع سخن می گویند، مدیران برجسته ای هستند و در مقام یک رهبر به خوبی نیروهای شان را هدایت می کنند. بنابراین یکسان دانستن درون گرایی و خجالتی بودن، تحلیل چندان درستی نیست. چنان که شمار زیادی از افراد درون گرا به عنوان بازیگر و یا استاد دانشگاه به کار مشغول هستند و به طور طبیعی، خجالتی بودن نمی تواند ویژگی آنها باشد.
البته ویژگی هایی چون منبع رضایت درونی و یا میزان تمایل به برقراری ارتباط جمعی تنها عواملی نیستند که میان درون گرایی و برون گرایی تفاوت ایجاد می کنند. به باور روان شناسان، تفاوت های بسیار عمیق تری میان این دو دسته وجود دارد و این تفاوت روان شناختی را به هیچ عنوان نمی توان ساده سازی کرد.
درون گرایان کمتر در معرض تصمیم گیری شتاب زده قرار دارند
بسیاری از افراد درون گرا مدت زیادی را صرف تامل بر موقعیت می کنند و زمانی تصمیم می گیرند که تصویر کاملی از آنچه باید انجام شود داشته باشند. به همین دلیل این گروه از افراد تصمیم گیرندگانی دقیق و مظنم هستند که مسیر دستیابی به ثروت را در بلندمدت به سرعت می پیمایند.
رابرت کیوساکی در کتابی نوشته است که «مهم نیست چقدر پول درآورده اید، مهم این است که چقدر آن را حفظ کرده اید». حال اگر تصمیم گیری دقیق و هوشمندانه را در افراد درون گرا به این توصیه کیوساکی بیفزاییم، نتیجه این خواهدبود که آنها با احتمال بیشتری ثروت خود را به خوبی مدیریت کرده و حفظ خواهندکرد.
این دقت عمل زیاد و تفکر عمیق تر باعث می شود درون گرایان کمتر تحت تاثیر احساسات قرار بگیرند و رفتارهای آنی و حساب نشده نزد آنها کمتر اتفاق بیافتد. این گروه از افراد بیشتر در فکر نتایج مناسب و نه احساس رضایت لحظه ای هستند و از این رو، رفتارهای درون گرایان بسیار منطقی تر است. در مقابل، شخصیت های برون گرا تمایل به کسب لذت آنی دارند و به همین دلیل، در مواقع حساس شتاب زده عمل می کنند. این گروه نمی توانند به نیاز خود برای کسب رضایت آنی غلبه کنند و فرصت های زیادی را در اثر همین نقطه ضعف از دست می دهند.
درون گرایان سرمایه گذاران موفق تری هستند
پیشرفت شغلی درون گرایان بیشتر است
در کنار موارد پیشین شخصیت خاص درون گرایان در محیط کار نیز به کمک آنها می آید. این افراد به خوبی توانایی کنترل احساسات خود را دارند و به نسبت افراد برون گرا شرایط را بهتر درک می کنند. هرچند گاهی اوقات این ویژگی های شخصیتی باعث اندکی ناهماهنگی و تطبیق کند با محیط می شود. با این حال پس از گذشت مدت زمانی کوتاه، سرعت پیشرفت آنها بیشتر خواهدشد. به علاوه، به سبب وجود منبع رضایت درونی در این گروه، وجدان کاری و تلاش برای بهبود شرایط نیز در درون گرایان به مراتب بیشتر است. آنها به خوبی قادر به درک موقعیت های دشوار هستند و درمواقع لزوم به کمک همکاران خود می شتابند.
در مجموع، هر دو گروه از این شخصیت های روانی ویژگی های مثبت و منفی خاص خود را دارند. لذا نمی توان یک گروه را بر دیگری برتری داد و امکان موفقیت آن را به طور مطلق بیشتر دانست. در اینجا صرفا از آن جهت به نکات اشاره شده که مانع تحلیل درون گرایی به عنوان شخصیت بازنده شود. براین اساس، نگاه کلیشه ای به افراد درون گرا کاملا بی اعتبار است؛ درون گرایان نیز از ویژگی های رهبری و هدایت اجتماعی سطح بالایی برخوردار هستند و حتی گاهی در موقعیت های مشابه بسیار بهتر از همکاران برون گرای خود عمل می کنند.