مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مخدر «گل» چیست؟ مواد روانگردان چه اثری بر بدن و روان دارند؟

جام جم سرا: هر روز ۹نفر از ایرانی‌ها به خاطر مصرف مواد مخدر می‌میرند. جماعتی که به گواه آمارهای جمعیت مبارزه با دخانیات کشور، از ۱۰سالگی دست به سیگار می‌شوند و از ۱۷سالگی مواد مخدر را تجربه می‌کنند.
در این میان، گروهی هم هستند که از ۱۲ سالگی به بعد پای مخدرهای صنعتی به زندگیشان باز می‌شود و روزگارشان را با شیشه، حشیش، کروکودیل و ماریجوانا سیاه می‌کنند؛ مخدرهایی که یک جمله مشترک درباره بیشتر آن‌ها تکرار می‌شود: «این اعتیاد آور نیست»! این جمله، امروز بیشتر از همه درباره «گل» به گوش می‌رسد.


ماده مخدر گل،‌‌ همان اندازه که اسم خوشایندی دارد، یکی از خطرناک‌ترین مواد مخدری است که این روز‌ها در دست جوان‌ها می‌چرخد و به اسم یک روانگردان طبیعی خرید و فروش می‌شود. مخدری که ضربان قلب را بالا می‌برد، احساس بی‌قراری می‌دهد، باعث توهم می‌شود و با یک بار مصرف، طوری عملکرد مغز را مختل می‌کند که زندگی بدون آن غیر ممکن می‌شود.


روانگردان‌ها از کجا می‌آیند؟

اولین بار، در دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ میلادی بود که امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی روی مواد شیمیایی‌ای کار کردند که عموما با هدف نظامی تولید می‌شدند. این مواد، در واقع فرمول‌های جدیدی بودند که خواص روانگردان داشتند و در آزمایش‌های کنترل فکر، با هدف حقیقت یابی از جاسوسان مورد استفاده قرار می‌گرفتند. این ترکیبات خواصی شبیه حشیش و ماریجوانا داشتند با این تفاوت که می‌توانستند چندین برابر آن تاثیرگذار باشند.

سال‌ها بعد، گیاه شاهدانه‌ای که به آن «کوش افغان» هم گفته می‌شد، از افغانستان به امریکا برده شد و این شروع پیدایش «گل» بود. گیاهی که از تولیدش زمان زیادی نمی‌گذرد اما به خاطر تاثیرات درمانی‌اش در پزشکی جای خود را باز کرد.

دکتر محمدرضا یزدان نیاز، پژوهشگر و متخصص ترک اعتیاد می‌گوید: «با استفاده از کوش افغان، ماریجوانای جدیدی کشت شد که خواصی متفاوت از ماریجوانای سنتی داشت و به آن «مدیکال ماریجوانا» گفته می‌شد. ماری جوانا گیاهی است که هم نوع نر آن وجود دارد و هم نوع ماده. نوع نر ۳درصد و نوع ماده ۸درصد مخدر دارد. اتفاقا اعتیاد به ماریجوانا بسیار دیر ایجاد می‌شود و خیلی راحت هم قابل ترک است؛ اما گیاه جدیدی که با تغییرات ژنتیکی تولید شد، دو جنسیتی بود و برخلاف ماریجوانای طبیعی که گل‌های کمی دارد، بسیار پر گل است. در این گل‌ها ۷ برابر بیشتر از ماریجوانا ماده مخدر وجود دارد. آنقدر که اگر از کنار آن عبور کنید یا شب بالای سرتان باشد، دچار توهم می‌شوید.»


ماریجوانایی که این روز‌ها در دست جوان‌ها می‌چرخد، گل همین ماریجوانای تغییر ژنتیکی یافته است که حتی دست و دل پزشکان هم برای تجویز آن می‌لرزد و فقط در شرایط خاصی، برای بیماران خاص آن را توصیه می‌کنند؛ به مدت محدود و دوز بسیار پایین.


دکتر یزدان نیاز می‌گوید: «بیمار می‌تواند حداکثر یک ماه با دوز خیلی پایین از ماریجوانای طبی استفاده کند. آن هم در بیماری‌های عصبی شدید، یا بیمارانی که در مراحل پایانی عمرشان قرار دارند و پزشک می‌خواهد روزهای پایانی زندگیشان بدون درد بگذرد.»


«گلی» که آرتا کاشت

به مخدر گل اگرچه در دنیا به چشم دارو نگاه می‌شود اما از ۸-۹ سال قبل توسط فردی با نام مستعار آرتا به ایران آورده شد و حالا در شیراز کشت می‌شود. گل که در باور عمومی حتی کم خطر‌تر از حشیش و ماریجوانا و علف معرفی شده است، می‌تواند آنقدر خطرناک باشد که با یک بار مصرف، برای همیشه باعث اعتیاد شود. چون به طور مستقیم بخش‌های مسئول آرامش بخشی را در مغز فلج کرده و خودش جایگزین آن می‌شود. بنابراین با مصرف نکردن گل، فرد دچار اظطراب شدید، بیقراری، وحشت زدگی، تپش قلب شدید و... می‌شود. اعتیادی که دکتر یزدان نیاز آن را غیرقابل ترک می‌داند.


او می‌گوید: «متاسفانه گل در ایران آنقدر بازار پررونقی دارد که سال قبل در یکی از روستاهای استان فارس دیدم خرید و فروش آن خیلی راحت و انبوه انجام می‌شود. مردم سراغ قاچاقچی می‌رفتند، مخدرشان را می‌گرفتند و کارت می‌کشیدند و بیرون می‌آمدند.»


از سال ۲۰۱۳ مصرف ماریجوانا در ۲۰ ایالت امریکا آزاد شد که البته اهداف اقتصادی پشت آن بود. از آنجایی هم که تاثیر اعتیادآوری برگ ماریجوانا خیلی کم است دولت امریکا حساسیت زیادی برای مقابله با آن نشان نداد. همین آزادسازی ماریجوانا در امریکا و گیاهی بودن این مخدر باعث شد خیلی‌ها در ایران تصور کنند که مخدر گل ضرری ندارد و خیلی راحت می‌توان آن را ترک کرد.

دکتر یزدان نیاز می‌گوید: «گل خطرناک‌ترین مخدر امروز است و با یک بار استفاده، ممکن است فرد به مدت ۶ماه تا یک سال دچار توهم عصرگاهی شود. ما هنوز اثرات این مخدر را به طور کامل نمی‌دانیم اما عوارض گسترده‌ای از آن مشاهده شدهاست. جالب اینکه مخدر گل روی گروه‌های خونی +A و +O اثر توهم زایی بیشتری دارد.»


درمان، بی‌درمان

ناشناخته بودن اثرات استفاده از گل در مدت طولانی و با دوز بالا، در کنار کمبود تحقیقات جهانی باعث شده است که اعتیاد به گل جزو اعتیادهای بدون درمان شناخته شود. بیشتر روش‌های ترک که در ایران به کار گرفته می‌شود، متکی به تحقیقات و شیوه‌های درمانی در خارج از کشور است و این در حالی است که در خارج از ایران، مخدر گل یا‌‌ همان مدیکال ماریجوانا برای مصارف دارویی بیماران خاص استفاده می‌شود و استفاده تفننی ندارد. بنابراین، روش موثری هم برای ترک آن معرفی نشده است.


دکتر یزدان نیاز، صحبت‌هایش را با یک هشدار جدی پایان می‌دهد: «سن مصرف گل به دبیرستان‌ها رسیده است. خانواده‌ها اطلاع دقیقی درباره این مخدر ندارند و جوان‌ها تصور می‌کنند گیاهی طبیعی و بی‌ضرر است. در واقع ضعف اطلاع رسانی درباره این مخدر باعث شده که خیلی از جوانان تصور کنند می‌توانند خیلی راحت مصرف گل را کنار بگذارند. تصوری که به هیچ وجه درست نیست.»


در جدول زیر می‌توانید اطلاعاتی را درباره چند نمونه از معروف‌ترین روانگردان‌های جدید و نوظهور ببینید:

نام مخدر

ترکیب

شیوه مصرف

تاثیر

شکل ظاهری

کروکودیل (نمک حمام)

بنزین، تینر نقاشی، جوهر نمک، کدئین و فسفر قرمز

تزریق، مصرف خوراکی

سبزی رنگ کل بدن، تضعیف سیستم ایمنی، ایجاد زخم و قانقاریا در پوست، مرگ در کمتر از یک سال

قرص بلور شکل

ماشروم

برگرفته از یک نوع قارچ سمی است.

استعمال به صورت کشیدنی، مخلوط شده با توتون، دم کردنی و خشک شده

توهم زایی بسیار شدید و طولانی، کاهش تنفس، افزایش ضربان قلب و فشار خون، گشادی مردمک چشم، گُر گرفتگی، اختلال در عملکرد کلیه ها، سفت شدن عضلات بدن، بالا رفتن دمای بدن، حالت گیجی و خواب آلودگی، درد شکم، اسهال، تهوع و مرگ.

برگه هایی شبیه کاغذ شامل قطعات کوچک مکعب که مواد مخدر روی آنها قرار داده شده.

نورجیزک و تمجیزک

نورفین (برگرفته از خشخاش)

تزریق وریدی

چاقی کاذب، تجمع چربی پشت گردن، فشار خون و تضعیف سیستم ایمنی بدن، اختلالات کبدی، عفونت شدید و آسیب بافتی

قرص، پودر (عموما به عنوان یک داروی ترک اعتیاد معرفی می شود)

گل

(نام های دیگر: شهرزاد، AK47، AK48)

ماری جوانا

استعمال در کاغذ سیگار

اضطراب، حملات همراه با وحشت‌زدگی، خنده‌های بی‌مورد، خشکی دهان، ضربان قلب بالا، فراموشکاری، سندروم بی‌انگیزگی و اشتهای سیری ناپذیر، توهم شدید

پودر سبز رنگ

اسید

دارویی است که از قارچی انگلیسی به نام ارگوت که بر روی گیاه چاودار زندگی می‌کند، به دست می‌آید.

جاسازی روی ورقه هایی رنگی شبیه به عکس برگردان یا تمبر و قرار دادن آن در دهان.

گشاد شدن مردمک چشم ها، بالا رفتن دمای بدن و ضربان قلب و فشارخون، عرق کردن، لرز، رعشه، سرگیجه، گرگرفتگی، تاری دید، تهوع، بی خوابی، بی اشتهایی، توهم، ناهنجار های تنفسی، کما

قرص، کپسول، کاغذ

اشک

هروئین غلیظ و فشرده به همراه داروهای آرام بخش و کورتن

استنشاق

لذت و سرخوشی، کج خلقی و افسردگی، احساس بی ارزش بودن و ولع فراوان برای مصرف مجدد، تیره شدن پوست، اضطراب و بی قراری، وابستگی شدید، کاهش سطح هوشیاری، عدم تعادل، بی حوصلگی، کاهش میل و توانایی جنسی، کاهش وزن، چرت زدن دائمی، بی توجهی به وضعیت بهداشتی و سلامتی

پودر کرم مایل به قهوه ای. عرضه به صورت کپسول یا در ورق آلومینیومی

تسبیح

آمفتامین، آیس

خوراکی، استنشاق

سکته‌ مغزی، از دست دادن حس بویایی و چشایی، فراموشی، ضعف بینایی

دانه‌های گرد به صورت رشته‌هایی از جنس آمفتامین

(آرزو رستم‌زاد/خبرآنلاین)


ادامه مطلب ...

زن گلفروشی که تمام دنیایش را با «گل» پر کرده است

او ادامه می‌دهد: دنیای من همین همنشینی با رز و ارکیده و آنتریوم است. دنیای من چیدن ویترین نوروز است، سبزه و سنبل و لاله. این دنیای دوست‌داشتنی من است»
او گل‌فروشی است که بالاخره رؤیاهای کودکی‌اش را به واقعیت تبدیل کرد. حرف‌هاییش را در این باره بخوانید:


خیلی دوست داشتم دانشگاه کشاورزی و باغبانی بخوانم اما متأسفانه آن زمان فقط یک دانشکده کشاورزی بود که آن هم در کرج بود و من نمی‌توانستم به کرج بروم. اما این علاقه و آرزو همیشه با من بود. بعد از این که ازدواج کردم در سفری که با همسرم به فرانسه و انگلیس داشتم متوجه شدم یکسری کلاس‌های گل‌آرایی و آشنایی با گل برگزار می‌شود. علاقه شخصی‌ام بود. اصلاً قصدم کار یا درآمد نبود. فقط دلم می‌خواست آرزوهای بچگی‌ام را واقعی کنم. آن جا دوره‌ها را گذراندم و وقتی برگشتم ایران در خانه خودم و برای دل خودم گل‌ها را آنطور که دلم می‌خواست طراحی می‌کردم. تا اینکه توجه دوستان و فامیل جلب شد و از من خواستند به آنها هم آموزش بدهم.
کم‌کم از 6-5 نفر دوست و دخترعمه و دخترخاله و فامیل نزدیک تعداد کسانی که دلشان می‌خواست کار را یاد بگیرند به 60 نفر رسید. من هم مجبور شدم یک جایی را برای آموزش در نظر بگیرم. سال 80 بود که آموزشگاه گل‌آرایی را راه انداختیم. از سال 84 و با تشویق همان افرادی که برای آموزش می‌آمدند گل‌فروشی‌ام را تأسیس کردم. 5 روز هفته از صبح تا شب کلاس گل‌آرایی داشتم در آن زمان اصلاً آموزشگاه گل‌آرایی وجود نداشت.


گل و آب
سال 84 که گل‌فروشی‌ام را راه انداختم فکر نمی‌کردم که این قدر از کارم استقبال شود. گل و آب و ظرف را وارد گل فروشی سنتی کردم. آن موقع فقط گل را به صورت سنتی دسته گل و سبد می‌فروختند. اما من گل را با میوه و پارچه و مروارید و صدف و ظرف آب و هر چیز دیگری که در طبیعت بود و کنار گل زیبا می‌نشست، ترکیب می‌کردم. مردم هم نوآوری را دوست داشتند خیلی زود شناخته شدم و تا سطح گل‌فروش‌های باتجربه بالا آمدم.


گل‌فروشی زنانه
وقتی می‌‌خواستم نخستین گل‌فروشی‌ام را راه بیندازم خیلی‌ها می‌گفتند کار سختی است، مردانه است و یک زن نمی‌تواند از پس آن بربیاید. می‌گفتند باید صبح زود به بازار گل بروی در سرمای زمستان، خرید، نگه داشتن گل‌ها، مغازه داری، کارگر داشتن و... می‌گفتند نمی‌توانی این کار را نکن سرمایه‌ات را از دست می‌دهی و پشیمان می‌شوی. اما من دلم می‌خواست گل‌فروشی خودم را داشته باشم. دلم می‌خواست آنجا گل‌ها را تزئین کنم و با مردم در ارتباط باشم. همیشه آرزو داشتم یک مغازه گل‌فروشی با گل‌های مورد علاقه‌ام داشته باشم.

خیلی دوست دارم این فرهنگ گل هدیه دادن جا بیفتد. گل هدیه دادن که بهانه نمی‌خواهد

برای همین کوتاه نیامدم. بله کار سختی است. آن روزهای اول باید برای خرید گل به بازار می‌رفتم. نصف شب راه می‌افتادم تا گل‌های خوب را نبرند. در برف و باران مجبور بودم راه بیفتم و بروم سمت بازار. اما هر کاری سختی دارد. مگر کار راحت هم داریم. بالاخره باید زحمت کشید تا موفق شد. من هم همه این کارها را کردم. البته حالا کار راحت‌تر شده. حالا شرکت‌های گل، گل را با ماشین یخچال‌دار تا درمغازه‌ات می‌آورند. ما سختی‌هایمان را کشیدیم.


آرامش گلی
کار با گل مرا خیلی آرام کرده. گل همین است حتی اگر روحیه ناآرامی داشته باشید ناخودآگاه وقتی با گل زندگی می‌کنید، آرام می‌شوید. تا امروز حدود 500 هنرجوی گل‌آرایی و نگهداری از گل داشته‌ام. زن‌های مختلف با روحیه و شغل‌های مختلف. خانم‌های جراح برای آموزش می‌آمدند و می‌گفتند بعد از یک روز جراحی سخت فقط کار با گل و آرایش آن آراممان می‌کند. کار با گل آدم را آرام و آسوده می‌کند، کم کم این آرامش وارد زندگی می‌شود. بچه‌های من با گل بزرگ شده‌اند. همیشه حواسشان به گل‌ها هست. گاهی از کار خسته شده‌ام، دلم نمی‌خواهد با خودم گل به خانه ببرم. دخترم بلافاصله وقتی می‌بیند گل نیاورده‌ام می‌رود و از یک گل‌فروشی دیگر گل می‌خرد و به خانه می‌آورد می‌گوید هیچ وقت نباید بدون گل به خانه بیایی. از کودکی به گل عادت کرده‌اند، بخشی از زندگی‌شان شده. تأثیرش روی زندگی شخصی‌ام هم خیلی زیاد بوده. آنقدر که اگر غلو نباشد من از گل‌ها زندگی‌کردن را یاد می‌گیرم.
گل‌ها مهربانی و توجه می‌خواهند. آنقدر که به توجه نیاز دارند به نور و آب نیاز ندارند درست مثل ما آدم‌ها. ما با محبت زنده‌ایم. همان‌طور که یک گلدان را به خانه می‌بریم و به آن آب می‌دهیم با گل حرف می‌زنیم باید با بقیه هم همین طور باشیم. شاید من خیلی احساساتی هستم و زیاده‌روی می‌کنم. اما من که چیزهای زیادی از گل‌ها یاد گرفته‌ام.


رؤیای واقعی
من آدم قانعی هستم حالا به اطمینان می‌توانم بگویم که به همه رؤیاها و آرزوهایم رسیده‌ام. رؤیای من همیشه همین بود. از کودکی و از زمانی که می‌خواستم به دانشگاه بروم همیشه گوشه ذهنم به گل‌فروشی فکر می‌کردم. به یک مغازه پر از گل. به حرف زدن با مشتری درباره گل و نگه داشتن از گل. من برای این کار خیلی سختی کشیدم. خیلی‌ها مخالف بودند و می‌گفتند نمی‌توانی، اما من باید رؤیایم را واقعی می‌کردم که کردم. حالا هم کلی ذوق دارم از این کارم. من هر روز با مردم صحبت می‌کنم. درباره گل‌ها این که کدام گل را ببرند یا کدام گل به شخصیت‌شان می‌خورد. دیگر از زندگی چه می‌خواهم.


لطفاً گل بیاورید
یک تخته سفید کنار در ورودی گل‌فروشی نصب کرده‌ام و هر روز روی آن شعر و جمله‌های ناب مربوط به گل را می‌نویسم. بیشتر اوقات روی آن می‌نویسم لطفاً برای گل خریدن دنبال بهانه نباشید. من خیلی دوست دارم این فرهنگ گل هدیه دادن جا بیفتد. گل هدیه دادن که بهانه نمی‌خواهد که در سال فقط برای روز تولد یا سالگرد ازدواج به هم گل بدهیم. باید به هر مناسبتی به هم گل بدهیم. سر راه برای همکارمان گل بخریم. برای مادر، خواهر، پدر، برادر و همسرمان گل بخریم. وقتی دنبال فرزندمان به مدرسه‌اش می‌رویم برایش یک شاخه گل بخریم.
خیلی از دوستان و فامیل وقتی به خانه من می‌آیند می‌گویند نمی‌دانیم برای تو چه کادویی بخریم. من می‌گویم گل. می‌گویم باور کنید گل مرا خیلی خوشحال می‌کند. هیچ وقت هم برایم تکراری نمی‌شود. یک دنیا احساس پشت یک شاخه گل نهفته است.


تمام وقت گلبانی
این کار هر روز 8 تا 10 ساعت از وقت مرا می‌گیرد. حتی اگر در مغازه نباشم پای تلفن باید با مشتری‌ها صحبت کنم، سفارش گل بدهم و... روزهایی هم که در مغازه هستم اول از گل‌های شاخه‌ای شروع می‌کنم. آب گل‌ها را عوض می‌کنم و ظرفشان را تمیز می‌کنم. بعد به گل‌های گلدانی می‌رسم، گل‌های پژمرده را جدا می‌کنم. بعد هم باید به سفارش مشتری‌ها برسیم.
بعضی از مشتری‌ها فقط باید کار را از من تحویل بگیرند. اگر خودم نباشم به من زنگ می‌زنند و می‌گویند باید خودت بیایی و روبان گل را خودت بزنی. حالا کار تمام وقت من گل‌آرایی و گل‌فروشی و نگهداری از گل است. کاری که هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم با شوق و انگیزه به سراغش می‌روم و کارم را شروع می‌کنم. (اکرم احمدی/ایران)


ادامه مطلب ...