بامداد-فتح؛ چهل و هشتمین سوره قرآن است که مدنی و ۲۹ آیه دارد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرموده اند: هر کس سوره فتح را قرائت کند، مانند کسی است که همراه پیامبر در فتح حضور داشته است و در روایت دیگری آمده است: فضیلت قاری سوره مانند آن است که با پیامبر در فتح مکه حضور داشته است و در روایت دیگری آمده است: فضیلت قاری سوره مانند آن است که با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در بیعت شجره بیعت کرده باشد. ۱
نوشتن سوره فتح و همراه داشتن آن هنگام خصومت و نزاع موجب ایمنی می شود
ایشان هنگام نزول این سوره به یارانشان فرمودند: سوره ای بر من نازل شد که نزد من محبوب تر و دوست داشتنی تر از همه آن چیزهایی است که خورشید بر آن تابیده است. ۲
امام صادق علیه السلام فرموده است: مال ها و زنان و فرزندانتان را با قرائت سوره فتح از تلف و گزند و آسیب حفظ کنید زیرا هر کس بر قرائت آن مداومت ورزد روز قیامت منادی ندا می دهد تا همه آفریدگانی بشنوند که تو از بندگان خالص من هستی و می فرماید: او را به بندگان شایسته و صالح من ملحق کنید و او را به بهشت نعمت های من وارد سازید و از شراب سر به مهر به او بنوشانید که با طعم کافور است. ۳
از ایشان همچنین آمده است: هر کس در شب اول ماه رمضان سوره فتح را قرائت نماید تا سال آینده همین روز در حفظ و حراست الهی خواهد بود. ۴
آثار و برکات سوره فتح :
۱) مصون ماندن از خطرات و یافتن عزت بین مردم
از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس سوره فتح را بنویسد و هنگام خواب زیر سرش قرار دهد از شر دزدان در امان می ماند و اگر این سوره را در کاغذی بنویسد و با آب زمزم بشوید سپس بنوشد در نزد مردم جایگاهی پیدا می کند که به سخنانش گوش می دهند و هر چیزی را که می بیند و می شنود ضبط و حفظ می کند.۵
امام صادق علیه السلام فرموده است: مال ها و زنان و فرزندانتان را با قرائت سوره فتح از تلف و گزند و آسیب حفظ کنید زیرا هر کس بر قرائت آن مداومت ورزد روز قیامت منادی ندا می دهد تا همه آفریدگانی بشنوند که تو از بندگان خالص من هستی و می فرماید: او را به بندگان شایسته و صالح من ملحق کنید و او را به بهشت نعمت های من وارد سازید و از شراب سر به مهر به او بنوشانید که با طعم کافور است
۲) جهت برطرف شدن خوف
از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که نوشتن سوره فتح و همراه داشتن آن هنگام خصومت و نزاع موجب ایمنی شده و درهای خیر و خوبی بر او گشوده می شود و اگر این سوره را نوشته و بشویند و از آب آن بنوشند و کسی که خوف و ترس دارد آن را بنوشد از آن خلاصی یابد…۶
۳) در امان ماندن از شر حاکم
مرحوم کفعمی در کتاب المصباح آورده است: اگر سوره فتح را بنویسند و با خود همراه دارند یا به گردن آویزند از شر حاکم و سلطان در امان می مانند و اگر بر دیوار خانه یا حیاطی بیاویزند شیطان به آن نزدیک نمی شود. هم چنین اگر این سوره را بنویسند و پس از شستن زنی که شیرش کم است از آن بنوشد شیرش زیاد می شود…۷
۴) جهت درد پا
از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است که : جهت درد پا آیات ۷-۱ سوره فتح خوانده شود. ۸
۵) یافتن همسری مناسب
آیات ۷-۱ سوره فتح را با زعفران بر لباس دختر بنویسند او را همسری مناسب پیدا شود. ۹
ختومات مجرب
۱) ازشنبه شروع کندو هر روز «۵» بار سوره فتح را بخواند و در روز جمعه همین سوره را «۱۱» بار بخواند و بعد از هر نوبت خواندن سوره «نصر» را یک بار بخواند چون آخرین بار را خواندی، دعای ذیل را «۱۱» بار بخوان و از درگاه خداوند حاجت را بخواه:[بسیار مجرب است]
«یا مفتُّحْ فَتّحْ، یا مفَرِّجْ فَرّجْ، یا میسّر یَسّر، یا مُسَهّلْ سَهِّْل، یا مُتَمّمْ تَمّمْ، برحمتک یا ارحم الراحمین».
۲) شخص غسل کند و «۴۱» روز هر روز «۴۱» بار بخواند و روز «اول و دوم و سوم و سی ام و چهلم و چهل ویکم» روزه بگیرد و روز «چهل و یکم» را به شیرینی افطار کند و صدقه دهد. ۱۰
منبع :anhar.ir
نوشته آثار و برکات سوره فتح اولین بار در بامداد پدیدار شد.
گرچه وصالش نه به کوشش دهند
هر قدر ای دل که توانی بکوش (حافظ)
هر کس نماز جعفر را هر روز بخواند، بدی های او نوشته نمی شود
گویا کلام امیر عارفان و عابدان، امیر مؤمنان۷را به جان دریافته اند که فرمود:
لا تَکُن مِمَّن یَرجو الآخِرَةَ بِغَیرِ العَمَلِ … یُحِبُّ الصّالِحینَ و لا یَعمَلُ عَمَلَهُم، و یُبغِض ُ المُذنِبینَ و هُوَ أحَدُهُم … یُقَصِّرُ إذا عَمِلَ، و یُبالِغُ إذا سَألَ … فهُوَ بِالقَولِ مُدِلٌّ ، و مِنَ العَمَلِ مُقِلٌّ؛ ۵
از کسانی مباش که امید سعادت آخرتی دارند؛ اما اهل عمل نیستند…. صالحان را دوست دارند؛ اما اعمال آنان را انجام نمی دهند. از گنه کاران نفرت دارند؛ اما خود نیز از آنان هستند…. هنگام عمل، کوتاهی می کنند و هنگام دعا، زیاده خواهی. پس او به گفتار و سخن ناز می فروشد (و همگان را موعظه می کند)؛ ولی هنگام عمل، کم کار است.
آری؛ اینان کسانی هستند که با عبادت خدا و سجود و رکوع پیوسته، قدم به قدم پله های رشد را طی کرده و قطره قطره، دریایی از معارف و علوم الهی را در جان خود پدید می آوردند. نه تحصیل و تدریس، ایشان را از عبادت خدا باز می داشت و نه خانواده و فرزندان و مراجعان. مجاهدان روز بودند و سینه گدازان شب. آن چنان لذتی می چشیدند که حاضر نبودند سحرخیزی یک شب را با سلطنت دنیا عوض کنند.
در برابر این رادمردان، در طول تاریخ، کسانی هم بوده اند که به سبب سستی خود و پرداختن به نفسانیات، از این سیره که سیره بزرگان دین است، فاصله می گرفته اند و با زاهد و عابد خواندن این قبیله و عاشق خواندن خود، خود را بالا نشینان محضر الهی می دانسته اند و این گروه را محجوبان از قرب الهی؛ اما این تاریخ و دل مؤمنان است که به خوبی گواهی می دهد کدام طایفه به مراد رسیده و نوربخش جان های مشتاقانند.
آری؛ اسوه های معنا و معنویت، در سیره و روش خود با الهام از امامان نور، اعمال و عباداتی را آزموده و به دیگران نیز سفارش می کرده اند که در اصلاح و تهذیب نفس تأثیری شگرف و بسزا داشته است. برای هر بیماری معنوی، دارویی برگرفته از کتاب و سنت تجویز می کردند که با عمل به آن، جان های مشتاقان، از حجاب های ظلمانی رهایی یافته و آرامش و نورانیت را در وجود خود می یافته اند. از جمله این عبادات، نماز پر برکت جعفر طیار است. نمازی که برای اهلش، شرابی معنوی است که آن ها را از عالم ظلمت زده دنیا، فارغ و به عالم غیب متصل می کند؛ به گونه ای که نه تنها از خواندن آن خسته نمی شوند، بلکه از تمام شدن آن افسوس می خورند. مطالب این نوشتار را با ذکر مطالبی دربارة تاریخچه، فضیلت و آثار این عمل عبادی و پاره ای نکات سودمند دیگر، پی می گیریم.
آشنایی با حضرت جعفر طیار۷
جعفر، فرزند ابوطالب و پسر عموی پیامبر اکرم(ص) و برادر امیرالمؤمنین۷است. او از نخستین افرادی است که به پیامبر۹ایمان آورد و همیشه مورد لطف و محبت پیامبر اکرم(ص) بود. روایت زیادی در شأن و فضیلت او نقل شده است؛ از پیامبر اعظم(ص)حکایت شده:
ای جعفر! تو از نظر خصلت های ظاهری و اخلاق با من شباهت داری.۶
چنین فرموده ای از پیامبری که خداوند از اخلاق او به عظمت یاد کرده است، بیانگر عظمت شخصیت جناب جعفر طیار است.
برخی دیگر از فضایل جناب جعفر که در روایات آمده، از این قرارند:
* خداوند از میان شهدا، چهار نفر را برگزیده است که دو نفرشان حمزه و جعفر هستند.۸ و ۷
* جعفر و حمزه، شاهد پیامبران در قیامت هستند.۹
* حضرت علی(ع)روز قیامت، بر منبری از نور وارد محشر می شود؛ در حالی که حمزه، سمت راست او و جعفر سمت چپ او و حضرت زهرا۳پشت سر و حسنین۸مقابل او و … هستند.۱۰
* خداوند به جای دو دستی که در جنگ از جعفر جدا شد، دو بال به او داده است، تا هر جای بهشت که بخواهد، بتواند برود.۱۱ (لذا به ایشان «جعفر طیار» یا «ذوالجناحین» هم گفته می شود).
* من و علی و حمزه و جعفر از طینت مرحومه خلق شده ایم.۱۲
* بهترین مردم، علی و حمزه و جعفر هستند.۱۳
* امام باقر۷فرمود:
خداوند به پیامبر۹وحی فرستاد و فرمود: «من از جعفر به سبب چهار خصلت تشکر می کنم. پیامبر۹جناب جعفر را خواند و به او جریان وحی را خبر داد. جناب جعفر گفت: «اگر خداوند به شما خبر نداده بود، من هم نمی گفتم. سپس آن چهار صفت را بیان کرد؛ از جمله این که من تا به حال دروغ نگفته ام و تا کنون بتی را نپرستیده ام و …».
* عبد الله بن جعفر می گوید:
هرگاه از عمویم حضرت علی(ع)چیزی می خواستم و حضرت امساک می کرد، او را به حق جعفر قسم می دادم و او عطا می فرمود.
عطای آسمانی
در سال پنجم بعثت که آزار و اذیت های کفار و شکنجه های آنان درباره مسلمانان زیاد شد، عده ای از مسلمانان با اجازه نبی اکرم(ص) به حبشه مهاجرت کردند. حبشه، سرزمین مسیحیان و پادشاه آن، انسانی نیک بود. سرپرست گروه مسلمانان، جناب جعفر بود که به خوبی این گروه را مدیریت کرد و با شجاعت و درآیت خود، توانست در دربار نجاشی سخنرانی و استدلال نماید و توطئه های مشرکان را برای برگرداندن آن ها بی اثر کند. و جناب جعفر، با دعوت پادشاه حبشه به اسلام وی را مسلمان کرد. در سال هفتم بعثت، جناب جعفر و همراهان به مدینه برگشتند. برگشتن آن ها با پیروزی مسلمانان در جنگ خیبر مصادف شد؛ جنگی که مراحل سخت و پر فراز و نشیبی داشت و در چند مرحله از جنگ، مسلمانان موفق نشدند؛ اما در نهآیت با رشادت ها و قهرمانی های مولای موحدان عالم، حضرت امیرالمؤمنین۷به پیروزی رسیدند. خبر پیروزی مسلمانان و نیز برگشتن جناب جعفر، همزمان به پیامبر۹رسید. حضرت فرمود:
نمی دانم از آمدن جعفر، خوشحال تر هستم یا از پیروزی در جنگ خیبر.
با این بیان، عظمت شخصیت جناب جعفر و احترام و ارزش او نزد آن حضرت، بر همگان معلوم شد. آن حضرت همچنین برای استقبال از جناب جعفر، دوازده قدم به پیشواز آمد۸۱ و تا جناب جعفر را دید، او را در آغوش گرفته و سجده گاه او را بوسید. سپس به سجده افتاده و خدا را سپاس گفت.۰۲ پیامبر اکرم۹در بدو ورود جناب جعفر فرمود: «ایا به تو عطایی بکنم؟ ایا به تو بخششی بکنم؟ ایا به تو عنآیتی بنمایم؟» جناب جعفر، عرض کرد: «آری؛ یا رسول الله!». با توجه به این که مسلمانان در جنگ خیبر غنایم زیادی به دست آورده بودند، همگان گمان کردند پیامبر به جناب جعفر، طلا و نقره فراوانی می بخشد و با حساسیت ماجرا را پی گیر شدند؛ اما پیامبر اکرم۹ به جناب جعفر عطایی آسمانی بخشید.۱۲ و فرمود: «آنچه به تو عطا می کنم، اگر آن را هر روز انجام دهی، از همه دنیا و آنچه در آن است، برای تو بهتر است. اگر از میدان جنگ فرار کرده باشی و گناهانت به اندازه خاک بیابان ها و کف دریا ها هم باشد، خداوند تو را می آمرزد».۲۲ آن گاه نماز گرانسنگ جعفر طیار را به او تعلیم داد.
نکته
این که پیامبر اسلام(ص)این نماز را به شخصیت بزرگی مانند جعفر آموخت، آن هم در بدو ورود وی و با توصیفی چنین شورانگیز، همه و همه نشانگر عظمت و جایگاه والای این متاع آسمانی است؛ عطایی که در واقع مزد زحمات و موفقیت های جناب جعفر در مهاجرت به حبشه بود؛ عطیه ای که به نام مبارک او مشهور و معروف شد و از آن به بعد، همه خوبان به آن ملتزم بوده اند. حتی اهل بیت:نیز این نماز را پاس داشته و آن را به جا می آوردند و می فرمودند:
هر کس نماز جعفر را بخواند، همان اجری را که پیامبر۹برای جعفر بیان کرد، به او نیز می دهند. نیز دعاهای زیبایی هم برای آن بیان کرده اند.
در روایت اهل سنت هم این نماز مطرح شده است و از نظر اکثر علمای ایشان خواندن این نماز مستحب می باشد.
آثار و فضیلت نماز جعفر
۱٫ پیامبر خدافرمود:۹
نماز جعفر، از دنیا و آنچه در آن است بهتر است و باعث بخشش گناهان می شود؛ اگرچه به اندازة ریگ بیابان ها و کف دریاها باشد.اگر هر روز یا هر جمعه یا هر ماه یا هر سال این نماز را بخوانی، خداوند گناهانی را که بین آن انجام داده ای، می آمرزد. ۲۶
۲٫ از امام صادق(ع)نقل شده است:
هر کس نماز جعفر را هر روز بخواند، بدی های او نوشته نمی شود و برابر هر تسبیحی که در این نماز می خواند خداوند به او یک ثواب عطا کرده و یک درجه در بهشت به او می بخشد.۲۷
۳٫ امام صادق(ع)به مفضل می فرماید:
ای مفضل! هرگاه حاجت مهمی داشتی و در پی برآورده شدن آن بودی؛ پس نماز جعفر را بخوان و سپس این دعا را بخوان که حاجتت روا می شود.۲۸
به یاری خدا در شمارة بعد، به سیره بزرگان و نحوه خواندن این نماز و برخی احکام نماز و … خواهیم پرداخت؛ انشاءالله.
پی نوشت
۱- برای آشنایی اجمالی با آیت الله ملا حسینقلی همدانی رجوع شود به صفحه ۴۲٫
۲- برای آشنایی اجمالی با مرحوم علامه سید علی آقا قاضی رجوع شود به صفحه ۳۴٫
۳- «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون؛ من جنّ و انس را نیافریدم جز برای این که مرا پرستش کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)»؛ سوره ذاریات: ۵۶٫
۴- «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقینُ؛ و پروردگارت را عبادت کن تا یقین تو را فرا رسد (و از جهان چشم فروبندی)» سوره حجر: ۹۹٫
۵- نهج البلاغه، حکمت ۵۰۱٫
۶- بحار الأنوار، ج ۲۲، ص۲۷۶٫
۷- همان ، ج ۹۴، ص۴۸٫
۸- جناب جعفر در جنگ موته که در آن، فرماندهی لشکر اسلام را بر عهده داشت، اول دو دست خود را از دست داد و سپس با جراحات شدیدی، شربت شهود و شهادت الهی نوشید. پیامبر از این خبر، به شدت متأثر شده و به سبب شهادت جعفر، درد شدیدی در شکم خود احساس کرد.آن حضرت سه روز به خانه جعفر رفته و خانواده ایشان را تسلی داد (برای اطلاع از جنگ موته و برخی فضایل جناب جعفر، ر.ک: حیوة القلوب، علامه مجلسی، ج۴، ص ۱۱۵۳-۱۱۶۳).
۹- بحار الأنوار، ج ۷، ص۲۸۳٫
۱۰- همان، ص۳۳۱٫
۱۱- همان، ج ۱۰، ص۱۴۱٫
۱۲- همان، ج ۷، ص۲۳۲٫
۱۳- همان، ج ۲۱، ص۶۳٫
۱۴- همان، ج ۲۲، ص۲۷۳٫
۱۵- همان، ج ۲۱، ص۶۴٫
۱۶- برای مشاهدة روایات بیشتری دربارة فضایل جناب جعفر، ر.ک: تفسیر قمی، ج۲، ص ۱۸۸؛ بحارالأنوار، ج ۳۷، ص۶۳٫
۱۷- وسائل الشیعه، ج ۸، ص۵۱٫
۱۸- بحار الأنوار، ج ۲۱، ص۲۴٫
۱۹- وسائل الشیعه، ج ۸، ص۵۱٫
۲۰- تاریخ تحقیقی اسلام، ج ۴، ص۶۳٫
۲۱- کافی، ج۳، ص۴۶۶٫
۲۲- من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۵۳٫
۲۳- کافی، ج۳، ص۴۶۷٫
۲۴- بحار الأنوار، ج ۸۸، ص ۱۹۶؛ کافی، ج ۳، ص ۴۶۷٫
۲۵- به نقل از بحار الأنوار، ج ۸۸، ص ۲۱۳٫
۲۶- من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۵۳؛ الکافی، ج۳، ص۴۶۶٫
۲۷- مستدرک الوسائل، ج۶، ص۲۲۴٫
۲۸- بحارالأنوار، ج۸۸، ص۲۰۰؛ این دعا در مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی۱آمده است.
۲۹- مرحوم حاج شیخ عباس قمی در اوایل مفاتیح الجنان نحوه خواندن این نماز و برخی دعاهای آن را بیان نموده اند که علاقه مندان می توانند مراجعه نمایند.
منبع:hawzah.net
این حمام در شهر طالقان واقع شده و دارای سنگ نبشتهای است که تاریخ ساخت آن را ۱۲۶۱ هجری قمری ذکر کرده است. این بنا از آجر، سنگ و آهک ساخته شده و دارای سربینه و خزینه است. طاقهای حمام گنبدی است و بخشی از بنا توسط اداره میراث فرهنگی مرمت و بازسازی شده
است.
در پایین طالقان روستایی وجود دارد که به روستای میر معروف است و حمام تاریخی آن متعلق به دوره صفوی است. این حمام دارای تونخانه و خزینه سرد و گرم است و از لحاظ معماری بسیار زیبا و دارای طاقها و گنبدهای موزون است.
این بقعه که متعلق به قاضی میرسعید بن سید علاالدین الحسینی از نوادگان امام محمد باقر (ع) است، در یکی از زیباترین مناطق کوهستانی طالقان در ضلع غربی روستای حسنجون و سیدآباد واقع شده است. این بنا فاقد گلدسته، دارای گنبد و همچنین سنگ قبر است و تاریخ اولیه بنای آن به قرن نهم و دهم هجری بازمیگردد. براساس کتیبه سنگ قبر، امامزاده قاضی میرسعید در سال ۹۲۶ هجری قمری میزیست.
این امامزادگان یکی موسی از اعقاب امام محمد تقی (ع) و دیگری سلیم از نوادگان امام جعفر صادق (ع) است که بقعه آنها در روستای آسفاران واقع شده است. بنای اولیه این بقعه متعلق به قرن هفتم یا هشتم هجری است. حرم امامزادگان نیز دارای ضریح چوبی است که گنبد آن اخیرا مورد مرمت قرار گرفته است. پیرامون بقعه را نیز قبرستان عمومی با انبوه درختان تنومند و بلند در برگرفته است.
نوشته گذری بر طالقان و آشنایی با طبیعت و آثار تاریخی آن اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد – یک تحقیق تازه نشان میدهد که قرار گرفتن در معرض آنتیبیوتیکها، همانند نوع زایمان (سزارین یا طبیعی) و همینطور رژیم غذایی(شیر مادر یا شیر خشک)، میتواند باعث اختلال در رشد و نمو میکروارگانیسمهای مفید دستگاه گوارش در سه سال اول زندگی کودکان شود.
به گزارش نیچر ورلد نیوز نتایج این تحقیق که در مجله علمی ساینس ترانسنشنال مدیسن منتشر شده نشان میدهد که استفاده مکرر از آنتیبیوتیکها در بچهها در سالهای اولیه زندگی در میزان تنوع میکرواگارنیسمهای شکم و روده تاثیر میگذارد و این میتواند منجر به تولید ژنهای مقاوم در برابر آنتیبیوتیک در طول زمان شود. دکتر رامنیک ژاویر، مدیر بیمارستان عمومی ایالت ماساچوست در آمریکا، در این باره میگوید که تنوع زیستی میکروارگانیسمها در سالهای اول زندگی کودکان بسیار حیاتی است چرا که بر حساسیتها و همینطور بیماریهای مرتبط با دستگاه ایمنی بدن اثر مستقیم دارند.
پیش از این ثابت شده بود که اخلال در تنوع میکروارگانیسمهای موجود در شکم و روده میتواند در چاقی مفرط، آسم و حساسیتهای گوناگون تاثیر بگذارد چرا که این میکرواروگانیسمها نقش مهمی در دستگاه گوارش و همینطور دستگاه ایمنی بدن ایفا میکنند. در این تحقیق که بر روی ۳۹ کودک انجام شد، دانشمندان دریافتهاند که در بخشی از آنان که به طور مرتب میزان کمی از آنتیبیوتیک برای درمان عفونتهایشان دریافت کرده بودند، میزان تنوع کمتری در جمعیت میکروارگانیسمهای روده وجود دارد.
همینطور تعداد باکتریها کمتر و پیوند آنها ضعیفتر بود. محققان در عین حال متوجه شدند کودکانی که در معرض آنتیبیوتیک بودند میزان کمتری از میکروبیوم (یا ریزاندامگان همزیست) را دارا هستند. اینها میکروارگارنیسمهایی هستند که با سلولهای بدن همزیستی دارند و وجود آنها برای ادامه حیات ضروری است. از نکات دیگری که محققان دریافتند وجود ژنهای مقاوم در برابر آنتیبیوتیکها در این کودکان بود. میزان این ژنها در هنگام استفاده از آنتیبیوتیک به سرعت زیاد شده بود، هر چند که بعد از اتمام دوره بیماری و مصرف دارو، میزان آنها کاهش یافته بود.
منبع:سایت علمی بیگ بنگ
نوشته آثار نامطلوب آنتی بیوتیک ها بر دستگاه گوارشی کودکان اولین بار در بامداد پدیدار شد.
استفاده روز افزون از تلفن همراه و هشدار نسبت به آثار مخرب امواج آنتن های مخابراتی بر سلامت افراد، همچنان محل اختلاف نظر محققان این حوزه است.
کلیسای جامع زوارتنوتس
آشنایی با کلیسای جامع زوارتنوتس
کلیسای
جامع زوارتنوتس (به ارمنی: Զվարթնոց) که در زبان ارمنی به معنی نیروهای
نگهبان یا فرشتههای آسمانی است، نام یکی از آثار باستانی ارمنستان است که
در نیمه سدهٔ ۷ میلادی در نزدیکی شهر واغارشاپات ساخته شدهاست. کلیسای
جامع زوارتنوتس، نیایشگاه جرج مقدس هم نامیده میشود. کلیسای زوارتنوتس در
فهرست میراث فرهنگی جهان یونسکو قرار دارد.
کلیسای جامع زوارتنوتس یکی از آثار تاریخی ارمنستان
کلیسای جامع زوارتنوتس، نیایشگاه جرج مقدس هم نامیده میشود
تاریخچه کلیسای جامع زوارتنوتس
کلیسای
جامع زوارتنوتس زمانی که ارمنستان تحت کنترل یا نفوذ امپراتوری روم شرقی و
اوایل حمله اعراب به ارمنستان بنا گردیده است. ساخت کلیسای جامع زوارتنوتس
در سال ۶۴۳ تحت نظارت جاثلیق نرسس سوم آغاز گردید. آن در مکانی که گریگور
روشنگر و تیرداد سوم ارمنستان با همدیگر واقع شده است. ساخت و ساز ساختمان
کلیسای جامع زوارتنوتس ۶۵۲ به پایان رسید. بنای کلیسای جامع زوارتنوتس به
سبک معماری ارمنی طراحی شدهاست.
ساختمان کلیسای جامع زوارتنوتس سال ۶۵۲ به پایان رسید
آثار برجای مانده از کلیسای جامع زوارتنوتس
بنا به گفته مؤسس کاغانکاتواتسی مورخ ارمنی قرون وسطی کلیسای جامع زوارتنوتس در سال ۶۵۲ وقف شده است. کلیسای زوارتنتوتس تا پایان سده دهم میلادی پابرجا بود اما در منابع تاریخی به علت ویرانی آن اشاره نشده است.
آثار برجای مانده از کلیسای جامع زوارتنوتس
کشف ویرانههای کلیسای جامع زوارتنوتس
ویرانههای
کلیسای جامع زوارتنوتس تا زمانی که در ابتدای سده بیستم میلادی کشف شد در
زیر خاک باقی مانده بود. بین سالهای ۱۹۰۱ و ۱۹۰۷ تحت راهنمایی وارداپت
خاچیک دادیان حفاری شد و پایههای کلیسای جامع زوارتنوتس و بعلاوه
خرابههای ارگ جاثلیق و کارخانه شراب سازی کشف شد.
چکیده
مدیریت فرهنگی اسلامی به معنای تربیت انسانها بر اساس آرمانهای قرآن و اهل بیت (علیهمالسلام) است. در بینش شیعه، ضرورت و اهمیت مدیریت را باید در اصل استوار امامت جستجو کرد. در عصر امام رضا (علیهالسلام) - به ویژه با توجه به جریان ولایتعهدی - فرصتی فراهم آمد تا ایشان با مدیریت فرهنگی، جان تازهای به کالبد نیمه جان شیعه بخشیده و اسلام ناب محمدی را احیا کنند.مقدمه
انبیاء و اولیای الهی مبعوث شدهاند تا با «مدیریت فرهنگی» جامعه را به کمال برسانند. خداوند میفرماید:مفهومشناسی
1. مدیریت
مدیریت در مفهوم خاص به معنای گرداندن یک سازمان در جهت هدف خاص خود است (نیلیپور، 1390، ج 1: 153) و به تعبیر دیگر مدیریت، فرآیند کار کردن با دیگران و استفادهی کارآمد از منابع محدود برای تحققبخشی اهداف سازمانی است (احمدی، 1382: 16). اما در معنای عام شامل هدایت و رهبری جامعه بوده که در اینجا این مفهوم مورد نظر است. از واژگان مدیریت در منابع اسلامی میتوان به «امامت» و «ولایت» اشاره کرد که برجستهترین و بنیادیترین معنای به کارگیری آن در مفهوم مدیریت و رهبری است (نیلیپور، 1390، ج 1: 153). پس مدیریت در پرتو اصل امامت به معنی رهبری جامعه براساس قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و هدایت جامعه به سوی کمال است (الوانی، 1374: 36).2. فرهنگ
در زبان فارسی، «فرهنگ» واژهای بسیط و رسانندهی مفهوم ادب، تربیت، حکمت یا هنر و... است (نائینی، 1389: 27) و در مفهوم رایج آن، به شیوههای زندگی که افراد یک جامعه میآموزند، در آن مشارکت دارند و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد، اطلاق میشود (کوئن، 1388: 72). استواری و ماندگاری جامعه به حفظ، تثبیت، پالایش، انتقال و ترویج فرهنگ بستگی دارد (حاجی دهآبادی، 1385: 19).3. مدیریت فرهنگی
مدیریت فرهنگی اسلامی به معنای تربیت انسانها براساس آرمانهای قرآن و اهل بیت (علیهمالسلام) است (نیلیپور، 1390، ج 1: 29). اسلام برای رهبری و مدیریت، جایگاه مهم و شامخی قائل است و آن را به عنوان اساسیترین محور جامعه و یکی از اصول مهم اسلام میداند. در بینش شیعه، ضرورت مدیریت را باید در اصل استوار امامت جستجو کرد. مشروعیت مدیریت در جامعهی اسلامی به این دلیل است که با امامت پیوند دارد و هرگاه این ارتباط قطع شود تمام حرکتها خاصیت خود را از دست میدهند (تقوی دامغانی، 1368: 51). در این مورد امام رضا (علیهالسلام) میفرمایند: «بالامام تمام الصلاة و الزکاة و الصیام و الحج و الجهاد و توفیر الفیء و الصدقات و امضاء الحدود و الاحکام و منع الثغور و الاطراف؛ به وسیلهی امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد تمام و خراج و صدقات افزون و حدود و احکام اجرا و مرزها و مناطق حفظ میشوند» (ابن بابویه، 1376: 676؛ ابن شعبه حرانی، 1382: 438).نقش تعالیبخشی
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بارها در حدیث ثقلین بیان فرمودند که راه نجات امت، تمسک به ثقلین یعنی قرآن و عترت است؛ اما پس از ارتحال قطب عالم هستی (صلی الله علیه و آله و سلم)، عترت عملاً توسط حکام کنار گذاشته شد و قرآن هم نقش حاشیهای به خود گرفت، از کارهای مهم امام رضا (علیهالسلام) تعالی بخشیدن به جایگاه این دو ثقل بود.1. تعالی جایگاه قرآن
در مکتب معارف رضوی، قرآن به عنوان کلام وحی، اصیلترین منبع شناخت حقایق دین و مضامین هدایتی، تربیتی و معرفتی است. امام علی بن موسی (علیهالسلام) به گونههای مختلفی، ارجمندی قرآن را به امت اسلامی یادآوری کردهاند.استدلال به قرآن
یکی از روشهای امام (علیهالسلام) در نشان دادن جایگاه قرآن، استدلال متعدد به آیات قرآن - چه در مناظرهها و چه در سایر بحثهای علمی - است و سخن قرآن را تردیدناپذیر میدانستند. البته استناد به آیات قرآن در مناظرهها، هنگامی است که مخاطب، مسلمان بوده و حقانیت قرآن را قبول داشته، در مواردی که مخاطب به ادیان دیگری ایمان داشت یا اصولاً به هیچ دینی پایبند نبوده است، امام (علیهالسلام) به منابع مورد قبول آنان یا به دلایل عقلی استناد میجستند، چنان که آن حضرت در مناظره با جاثلیق مسیحی، به مطالب انجیل (ابن بابویه، 1398 ق: 427 - 420؛ طبرسی، 1403 ق، ج 2: 421-416) و در مناظره با متکلمی چون عمران صابئی (ابن بابویه، 1398 ق: 441 - 430؛ طبرسی، 1403 ق، ج 2: 425 - 424؛ ابن شعبه حرانی، 1382: 680-677) که اصولاً معتقد به پروردگار هستی نبود، به دلایل عقلی تکیه کردهاند. حال آنکه وقتی در مناظره با مدعیان مسلمان به اثبات عصمت انبیاء میپردازند (ابن بابویه، 1376: 93-90 و 1372، ج 1: 396-389) یا در گفتگو با سلیمان مروزی (همان، 1398 ق: 454-442؛ طبرسی، 1403 ق، ج 2: 403-401) برخی صفات و افعال الهی را بیان میکنند، سخنان خود را به آیات قرآن مستند میسازند.اهتمام به قرائت، تأمل و تدبر در قرآن
علاوه بر این شیوه، حضرت علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) با اهتمام به قرائت قرآن و تأمل و تدبر در آن، جایگاه و اهمیت آن را به شیعیان متذکر میشدند. از امام رضا (علیهالسلام) سؤال شد: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نظر شما دربارهی قرآن چیست؟ امام (علیهالسلام) فرمودند: قرآن کلام خداست از آن پا فراتر ننهید، از رهنمودهایش تجاوز نکنید و هدایت را از غیر آن مجویید، زیرا اگر از کتاب و منبع دیگری جز قرآن طلب هدایت کنید گمراه میشوید» (ابن بابویه، 1376: 546 و 1398 ق: 224). امام (علیهالسلام) تمام مطالب خود را به آیات قرآن مستند میکردند. ایشان در هر سه شبانهروز، یک مرتبه قرآن را ختم میکردند و میفرمودند: «اگر بخواهم، سریعتر از این نیز میتوانم قرآن را ختم کنم، اما از هیچ آیهای نمیگذرم مگر اینکه در آن تأمل کنم» (طبرسی، 1390: 438؛ اربلی، 1382، ج 3: 56).2. تعالیبخشی و بازشناسی جایگاه عترت
امام رضا (علیهالسلام) از هر فرصتی استفاده میکردند تا جایگاه رفیع عترت را برای مردم بازشناسانند. ایشان میفرمایند: «الائمه خلفاء الله عزوجل فی ارضه: امامان، خلفای خدای عزوجل در زمین هستند» (کلینی، 1369، ج 1: 275). امام (علیهالسلام) در این بیان، مسئلهی امامت اهل بیت (علیهمالسلام) را امری متصل و جداناپذیر دانسته و بر مقام خلیفةاللهی آنها تأکید میکنند. ایشان، امام را وسیلهی احیای نماز، زکات، روزه و حج دانسته که باعث اجرای حدود الهی شده و از حد و مرزها نگاهبانی میشود (رک: ابن بابویه، 1376: 676؛ ابن شعبه حرانی، 1382: 438). امام رضا (علیهالسلام) در حدیث دیگری، مقصود از میزان در آیهی «وَالسَّماءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ» (رحمان / 2) را امام علی (علیهالسلام) میدانند (ابن بابویه، 1403 ق، ج 2: 409؛ اربلی، 1382، ج 2: 528) و دهها حدیث دیگر که مجال پرداختن به آنها نیست.نقش احیاکنندگی
امام رضا (علیهالسلام) از هر فرصتی برای احیای سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهمالسلام) استفاده میکردند تا انحرافهایی را که حکام در جامعه به وجود آورده بودند، اصلاح کنند. از جمله وقتی مأمون دستور داد تا آن حضرت نماز عید را با مردم بخوانند، امام رضا (علیهالسلام) ابتدا نپذیرفتند، ولی چون مأمون اصرار کرد، ایشان فرمودند به شرطی نماز میخوانند که اجازه دهند همانگونه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیهالسلام) نماز میخواندند، بخوانند. مأمون پذیرفت و آن حضرت با پای پیاده و برهنه همراه با شیعیان خود به راه افتادند، صدای تکبیر در شهر پیچید و جمعیت زیادی با آن حضرت همراه شدند. فضل بن سهل احساس خطر کرد و از مأمون خواست تا دستور بازگشت امام رضا (علیهالسلام) را صادر کند (مسعودی، 1362: 397-396؛ قتال نیشابوری، 1366: 374-373؛ مفید، بیتا، ج 2: 257-256).نقش تبیینی و تثبیتی: (تبیین اصل امامت)
امامت، بیتردید محوریترین جایگاه و نقش را در منظومهی اندیشهی کلامی شیعهی امامیه داراست. اعتقاد به «نص» و «عصمت» از یکسو و نقشی که امامیه برای جایگاه معنوی امام، یعنی مرجعیت انحصاری بین امامان قائل بودند نشانگر اهمیت این جایگاه است (محمدزاده، 1388: 453). پافشاری بر عصمت امام، مبین کوشش برای انطباق صلاحیتهای رهبری بر ویژگیهای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و اعتقاد به نص، مبین اصرار بر حفظ موقعیت اقتدار الهی رهبران جامعه است.نقش بالندگی و توسعهای
رشد، توسعه و بالندگی تشیع در تمامی ساحتها، پس از امام صادق (علیهالسلام)، مدیون اندیشه و مدیریت متعالی امام رضا (علیهالسلام) است.1. رشد علمی و فرهنگی تمدن اسلامی و تشیع
یکی از نتایج مهم مدیریت فرهنگی امام رضا (علیهالسلام) ارتقاء سطح علمی و فرهنگی جامعهی اسلامی است. جایگاه مهم علم و دانش در میان ارکان و عناصر تمدنساز، امری روشن و نقش مؤثر آن در شکلگیری و تداوم تمدنهای بشری، جای تردید ندارد. ارتباط تنگاتنگ میان مقولهی علم با فرهنگ و تمدن اسلامی که آموزههای اصیل آن بیشترین تأکید را بر تعلیم و تربیت داشته و دانشمندانی بزرگ پرورش داده بیشتر نمایان است. البته علیرغم اهتمام دین اسلام به دانشپروری و انگیزهی مسلمانان برای توسعه و پیشرفتهای علمی، به دلیل وجود برخی موانع سیاسی و اجتماعی در سدهی اول و اوایل سدهی دوم، فضای مساعدی برای توسعهی علمی وجود نداشت؛ اما امام رضا (علیهالسلام) با استفاده از تاکتیکهای مدبرانه، راه علم و فرهنگ را در جامعهی اسلامی و به ویژه تشیع فراهم آوردند که برخی از آنها به شرح ذیل است:تصحیح نگرش مسلمانان (نسبت به دین، علم و مبانی شیعه)
به خاطر وجود مکاتب مختلف فقهی، کلامی و... عصر قبل از امام رضا (علیهالسلام) به جولانگاه افکار انحرافی تبدیل شده بود. از جمله، انحرافهای ناشی از ترجمهی کتابهای بیگانه نیز اعتقادهای اصیل دینی را هدف قرار داده بود. بهینهترین اقدام در این وضعیت، ترویج فرهنگ دینی و عقاید اصیل اسلامی با ارائهی روشهای شناخت حق از باطل و در واقع کاری معرفتشناختی در خصوص عقاید رایج در راستای تثبیت عقاید حقه بود که امام رضا (علیهالسلام) با انجام مسافرتهایی به مراکز پخش این اندیشههای انحرافی از قبیل بصره و کوفه و انجام مناظره با آنها، تأثیری مهم در تصحیح نگرش مسلمانان به مسائل دینی و علمی داشتند (مرتضوی، 1375: 30-28).تعلیم و تربیت همگام با هدایت و ارشاد
مأمون در تظاهر به تشیع، امام (علیهالسلام) را در بیان و گسترش مبانی تشیع آزاد و تأیید میکرد. در این دوره با روی کار آمدن مأمون که خود دانشمندترین خلیفهی بنیعباس بود و نسبت به دانشافزایی جامعهی اسلامی نظر مساعدی داشت موقعیتی به وجود آمد که در آن علم و معرفت به آسانی میتوانست رشد و نمو کند. امام رضا (علیهالسلام) در این دوره، دو مسئله را همزمان پیش بردند: از یکسو ارشاد و هدایت آحاد مردم و سوق دادن آنان به قرآن و سیرهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و از سوی دیگر تعلیم و تربیت مردم و توجه دادن آنان به علم و دانش و مبارزه با انواع شبههها که در نهایت باعث اعتلا و گسترش فرهنگ و مبانی تفکر شیعی شد.توسعهی همه جانبهی علوم
باید توجه داشت علوم مورد بحث در مدرسهی امام رضا (علیهالسلام) فراتر از تشیع است. از جمله، گسترش علم پزشکی در زمان امام رضا (علیهالسلام) را میتوان از ویژگیهای آن دوره دانست. نقش اول در اهتمام به علم طب و گسترش آن، مربوط به امام رضا (علیهالسلام) است که با ارائهی بحثها و مکتوبات مهمی در این زمینه از جمله رسالهی ذهبیه، حکام عباسی را بر آن داشت تا مردم را به تحقیق در این زمینه تشویق کنند و خود نیز در این خصوص اقدامهایی انجام دادند (رک: علی بن موسی (علیهالسلام)، 1402 ق).ایجاد فضای مناسب علمی
زمانی که از نقش امام رضا (علیهالسلام) در توسعهی علم و شکوفایی معارف اسلامی بحث میشود، نباید به این بسنده کرد که امام رضا (علیهالسلام) شاگردان بزرگی را در علوم مختلف تربیت کردند. زیرا این برداشت سادهای از مدیریت فرهنگی ایشان است. نقش عمدهی امام (علیهالسلام) در زمینهی توسعه علم، ایجاد فضای علمی مناسبی برای طرح نظریهها و اندیشههای مخالف بود، تا در سایهی آزادی بیان، مطالبی طرح شود و سپس مورد نقد و بررسی منطقی و عقلانی قرار گیرد. بدین ترتیب سدهی سوم و چهارم ق. شاهد اوج تمدن اسلامی در سه وجه مسائل فرهنگی، توسعهی علمی و همچنین پیشرفتهای صنعتی و فناوری است.2. گسترش تشیع در عصر امام رضا (علیهالسلام)
رشد مذهب تشیع یکی دیگر از آثار مهم مدیریت فرهنگی امام رضا (علیهالسلام) به شمار میآید. گرچه بعد از جریان عاشورا تا حدی احساس مردم، به خصوص شیعیان به سمت اهل بیت (علیهمالسلام) معطوف شد و امام سجاد، امام باقر و امام صادق (علیهمالسلام) فعالیتهای فرهنگی مهمی در جهت توسعهی مبادی شیعه انجام دادند. امام کاظم (علیهالسلام) با وجود زندانی بودن از هر فرصتی برای گسترش فرهنگ شیعی استفاده کردند؛ اما تبلیغات امویان و عباسیان علیه شیعه شدیدتر از آن بود که تشیع دستکم به طور علنی رشد کند. این حکومتها در صحنهی سیاسی و اجتماعی برخورد سختی با شیعیان داشتند. همچنین در بُعد فرهنگی با جعل احادیث و تحریف آنها به طور مداوم در تخطئهی شیعه میکوشیدند. اما در زمان امام رضا (علیهالسلام) فرصتی پیش آمد و آن مطرح شدن مسئلهی ولایتعهدی است. امام (علیهالسلام) در دوران ولایتعهدی با آزادی بیانی که در عصر مأمون عباسی داده شده بود و با استفاده از مناظرههای علمی با اهل کتاب و نحلههای فکری گوناگون زمینهی اعتلای معرفت، بینش دینی و گسترش تشیع این منطقه را فراهم کردند. آن حضرت با تشکیل محافل علمی، کلامی و حدیثی به دفاع از اصول اسلام و فرهنگ اهل بیت (علیهمالسلام) پرداختند و به ایرادها و شبهههای فِرق مختلف پاسخ دادند. امام (علیهالسلام) برای تبیین و تحکیم مواضع شیعه و رفع شبهه از آن، گامهای اساسی برداشتند و تحولهای فرهنگی چشمگیری را در جامعه ایجاد کردند (طوسی، 1373: 373-351).نقش نخبهپروری
امام رضا (علیهالسلام) طی 18 سال امامت در مدینه و دو سال اقامت در ایران با تشکیل کلاسهای درس به تربیت نخبگان پرداختند که جمع آنها را 318 نفر دانستهاند (طوسی، 1373: 373-351). این آمار نشانگر توسعهی چشمگیر شیعیان و ظهور افراد ویژه با استعدادهای درخشان در مکتب امام رضا (علیهالسلام) و نقش بیبدیل ایشان در نخبهپروری است، کسانی که هر کدام به تنهایی عدهی کثیری را با جامعهی شیعی همراه کردند.نقش سازماندهی و سامانبخشی
سازماندهی، سامانبخشی و نظاممند شدن ساختار جامعهی شیعه، از آثار ویژهی مدیریت فرهنگ امام رضا (علیهالسلام) به شمار میآید که در مؤلفههای زیر قابل طرح است:1. بستن پروندهی فرقهگرایی
امام رضا (علیهالسلام) پروندهی فرقهگرایی را در شیعه بستند. عظمت وجودی و مقام علمی بالای ایشان که از منبع وحی سرچشمه میگرفت، رفتار محبتآمیز امام (علیهالسلام) و دیگر عوامل باعث شد تا فرقههای شیعه، جمع شده و تقریباً همه - به جز فرقهی اسماعیلیه - امامی مذهب (شیعهی اثنی عشری) شدند (رک: نوبختی، بیتا: 68 و...).2. نظاممند شدن ساختار عقاید و باورهای شیعی
از جمله آثار مدیریت فرهنگی امام رضا (علیهالسلام) شکلگیری و تداوم عقاید و باورهای شیعی است. عصر امام (علیهالسلام) بنا به دلایلی از جمله انحرافهای ناشی از ترجمهی کتابهای بیگانه و آشنایی مسلمانان با علوم دیگل ملل و نحل، خاصه ایرانیان، یونانیان و عقاید رایج در این دو منطقه و مذاهبی چون یهودیت، مسیحیت، زردشت، مانوی، مزدکی و مکاتبی چون عرفانگرایی (آیین گنوستیک)، رواقیگری و دیگر مکاتب رایج در سرزمینهای مفتوحه، عصر شکوفایی بحثهای کلامی و عقیدتی بود. جریانهای مختلف با رویکردهای متفاوت و در مواردی با عقاید انحرافی در جامعهی اسلامی حضور داشتند که اعتقادهای اصیل دینی را هدف قرار داده بودند. متفکران، اندیشمندان و امام هر مذهب به تشخیص خویش به اینگونه شبههها پاسخ میدادند. اختلاف در نوع برخورد با شبهه و پاسخهای ارائه شده، امری طبیعی بود اما به هر حال در گسترش اختلافهای عقیدتی هر فرقه با فرقهی دیگر نقشی تعیین کننده داشت.3. ساماندهی مبانی کلامی شیعه
به قدرت رسیدن عباسیان مقارن با شکلگیری رسمی مذاهب کلامی در عالم اسلام است. نیمهی اول قرن دوم ق. برای همهی مذاهب و فِرق اسلامی عصر کسب استقلال عقیدتی و کلامی است. پس از آنکه معتزله اصول خمسهی خود را مدون و ارائه کردند، دیگر مذاهب اصلی هم ناگزیر از ارائهی اصول اعتقادی خود شدند و به مرور، مکاتب و مذاهب عقیدتی به وجود آمدند. اوجگیری مباحث کلامی در عصر امام رضا (علیهالسلام)، فرصتها و تهدیدهایی را برای جامعهی اسلامی در پی داشت. امام رضا (علیهالسلام) در چنین شرایطی، از فرصتهای موجود برای تبیین مواضع خود در موضوعهای کلامی بهره برده، تهدیدهای حاصل از فعالیت جریانهای فکری گوناگون را به فرصت مبدل ساخته و به ساماندهی مبانی کلامی شیعه پرداختند. در این هنگام، تحت تأثیر شرایط سیاسی جامعهی اسلامی در دورهی انتقال قدرت از بنیامیه به بنیعباس و پس از آن تا به قدرت رسیدن مأمون، اصلیترین مبحث کلامی جامعهی اسلامی که به شدت مورد علاقهی هر دو جریان بوده، موضوع امامت و رهبری و مباحث متفرع بر آن است. دیگر بحثهای کلامی این دوره مباحثی چون توحید، قدر، جبر، جایگاه مؤمن و کافر و... تحت الشعاع این مبحث قرار گرفت (محمدزاده، 1388: 417). از دیگر مسائل کلامی مطرح شده در آن زمان، مسئلهی رؤیت خداوند بود. امام (علیهالسلام) در رد این برداشت فرمودند: «اگر کسی بتواند خدا را به چشم ببیند، پس به او احاطهی علمی پیدا کرده و خدا مورد معرفت قرار گرفته است» (ابن بابویه، 1398 ق: 110).4. ساماندهی قیامهای علویان
بعد از درگیری امین و مأمون، هرج و مرج بیشتر شهرهای اسلامی را فراگرفت و ناامنی و اضطراب بر جامعه حاکم شد. این نابسامانی زمینه را برای تحرک دیگر مخالفان فراهم ساخت و قیامهایی را در پی داشت. مهمترین این قیامها، قیامهای علویان بودند که عبارتاند از: قیام محمد بن ابراهیم بن طباطبا (یعقوبی، 1371، ج 2: 464-461)، قیام زید بن موسی (علیهالسلام) (زیدالنار) (ابن اثیر، 1371، ج 16: 255-251)، قیام ابراهیم موسی بن جعفر (علیهالسلام) (همان: 256؛ طبری، 1375، ج 13: 5638)، قیام ابن افطس (مسعودی، 1374، ج 2: 441؛ طبری، 1375، ج 13: 5640-5638) و قیام محمد بن جعفر صادق (علیهالسلام) (مسعودی، 1374، ج 2: 444-439؛ اصفهانی، بیتا: 441-438).نقش روشنگری و بصیرتافزایی
امام رضا (علیهالسلام) در یکی از بحرانیترین دورههای تاریخ شیعه به امامت رسیدند. فضای فعال فرهنگی و رونق مباحث علمی، بحران مشروعیت سیاسی و دینی و نیز انشعابهای درون فرقهای شیعه، سبب شد امام رضا (علیهالسلام) با ابزارهای مختلفی به روشنگری امت بهتزده و تشنهی معرفت آن دوره دست بزنند. بیان فلسفهی احکام، صدور روایتهای عقیدتی، تألیف کتابها و رسالههای مختلف و موضعگیریهای سیاسی و تاریخی امام (علیهالسلام) همه در همین جهت برنامهریزی شدهاند.1. مناظرهها
مناظرههای امام رضا (علیهالسلام) بستر مناسبی برای روشنگری بود، این مجالس برخلاف تصویر برگزارکنندگان آن، مرتب به نفع امام (علیهالسلام) خاتمه مییافت و زمینهی ترسیم شخصیت واقعی ایشان را فراهم میکرد. پس میتوان این مباحث را مهمترین عامل بصیرتافزایی و توسعهی مذهب تشیع دانست، چون به این بحث به شکل کافی پرداخته شده، به همین اندک بسنده میشود (رک: ابن بابویه، 1372 و 1414 ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، 1405 ق، ج 4: 387-381 و...).2. مکاتبه
قلم، کارآمدترین ابزار برای انتقال پیامها و قویترین وسیله برای ماندگاری ایدهها، عقاید و اندیشههاست. علاوه بر مناظرهها، مجموعه نامههای امام (علیهالسلام) به افراد مختلف در توضیح مبانی شیعه و روشنگری، نقش مهمی داشت. نامههایی از قبیل تبیین جایگاه اهل بیت (علیهمالسلام) در کتاب و سنت (کلینی، 1369، ج 1: 290-284)، برخی از مسائل کلامی (ابن بابویه، 1372، ج 1: 229)، مسائل اختلافی میان شیعه و اهل سنت مثل ایمان ابوطالب (فیض کاشانی، 1407 ق، ج 2: 176)، توضیح مصداق شیعه (حمیری، 1413 ق: 206-203) و معنای «اولوالامر» (عیاشی، بیتا، ج 1: 360) و...3. مهاجرتهای هدفدار دینی و فرهنگی
امام (علیهالسلام) قبل از مهاجرت به مرو، به منظور معرفی خود، اثبات امامت و برای از بین بردن شبهه و بصیرتافزایی، به بصره و کوفه سفر کردند و در آنجا با گروهی از مسلمانان از جمله عمر بن هداب که گرایش ناصبی داشت و معتزلی مذهب بود و دیگران مناظرههایی داشتند (رک: ابن بابویه، 1398 ق).نقش حفاظتی - هدایتی
حفظ جامعهی شیعه از انواع آسیبها و هدایت آنها در مسیر درست، یکی از مهمترین آثار مدیریت فرهنگی امام رضا (علیهالسلام) بر تشیع است.1. حفظ جامعهی شیعه از آسیب (سیاسی، فرهنگی و علمی)
در واقع آنچه که زمینهی توسعهی هرچه بیشتر مجموعهی رو به رشد شیعه را فراهم کرد، طرحها و تدابیر حفاظتی بود که امام رضا (علیهالسلام) به کار بستند. این مسئله به خصوص در دورهی مأمون که حکومت عباسی از قدرت بالایی برخوردار بود و امام رضا (علیهالسلام) در منصب ولایتهدی (هرچند بر حسب ظاهر) بودند اهمیت خود را بیشتر نشان میدهد. در این دوره که مسائل فکری و عقیدتی و همچنین مباحث فقهی در جامعهی اسلامی اوج گرفته و شبهههای گوناگونی در زمینههای دینی و غیردینی مطرح میشد، تشنگی علمی و معرفتی شدیدی میان مردم به وجود آمد. پیروزی در مناظرهها، عظمت علمی، مقام معنوی و اخلاق عملی باعث جذب مردم به سوی امام رضا (علیهالسلام) شد. ابهت علمی ایشان همه جا را فراگرفت به گونهای که مأمون به آن اعتراف کرد.2. دور کردن شیعیان از خطرهای سیاسی
در دورهی مأمون عباسی با توجه به جریان ولایتعهدی، امام رضا (علیهالسلام) کوشیدند جامعهی شیعی را از اهداف پشت پردهی خلیفه آگاه کنند تا از سوق یافتن شیعیان در گردابهای سیاسی که خلیفه نقش اول آن را برعهده داشت جلوگیری کنند. در چنین شرایطی که دشمن آشنایی کاملی با جامعهی شیعه داشته و با مهمترین شخصیت آن یعنی امام رضا (علیهالسلام) رابطه دارد، نیاز به تاکتیکهای جدید و متفاوت بود. اگر امام (علیهالسلام) ولایتعهدی را نمیپذیرفتند، مأمون به ای
نویسنده: علی چرخکار
نسبت دادن سخن یا فعل ناحق یا صفت نادرست به دیگری که موجب آبروریزی می شود، گناهی نابخشودنی و یکی از گناهان کبیره زبانی است که در برخی از مصادیق آن جرم نیز تلقی شده و احکام قانونی چون حد و تعزیر بر آن بار می شود. از نظر اسلام هر چند این نسبت دادن برخاسته از اعتقاد فرد باشد، جایز و روا نیست؛ زیرا تا زمانی که چیزی بر اساس ادله محکمه پسند اثبات نشده باشد، بیان هر سخن یا کار نادرست یا صفت ناروا به دیگری، عملی ضد اخلاقی، گناهی نابخشودنی و گاه جرم قانونی است که تبعات حقوقی و کیفری به دنبال دارد.
این نسبت دادن می تواند در قالب و اشکال گوناگونی از جمله تهمت، افترا، بهتان و مانند آن ها انجام گیرد. البته برخی سوء ظن را نیز جزو آن دانسته اند، ولی این بدگمانی تا زمانی که به لفظ در نیاید از مصادیق نسبت دادن نیست، بلکه زمانی که این نسبت ها به زبان و رفتار بیان می شود، به عنوان مصادیق این موضوع در می آید.
واژه تهمت از ریشه «تهم» در لغت به معنای فساد و بوگرفتگی از گندگی است. وقتی به کسی اتهام و تهمت زده می شود یعنی او را به فساد و گندگی نسبت می دهند.
واژه بهتان از «بهت» به معنای امری است که مورد دهشت، تحیر، مفاجات و مبهوتی شخص می شود؛ یعنی وقتی شخص از دیگری سخنی ناروا می شنود مبهوت می شود و در تحیر و دهشت قرار می گیرد به طوری که انتظار شنیدن این سخن ناروا را نداشته است و برای او ناگهانی بوده است. در حقیقت بهتان ناظر به واکنش متهمی است که به او نسبت ناروائی داده شده است.
اما واژه افتراء از ریشه «فری» به معنای خلق چیزی باطل است. در حقیقت باطلی را لباس خلقت پوشاندن را فری و افتراء گویند. پس کسی که افترا می زند، در حقیقت، باطلی را لباس حق می پوشاند و آن را به عنوان مطلب حق و راست و درست به دیگری نسبت می دهد در حالی که این نسبت باطل و این خلقت، باطل و دروغین است. پس می توان گفت که افترا به معنای جعل و ساختن و خلق دروغ و باطل است.
در قرآن، واژه تهمت و اتهام به کار نرفته، ولی واژه «بهت» و «بهتان» چندین بار به کار رفته است. «بهت» به معنای مبهوت شدن در هنگام استدلال و شکست در جدل احسن در آیه 285 سوره بقره در داستان مجادله نمرود با حضرت ابراهیم(ع) آمده است. همچنین بهت، به معنای مبهوت شدن در برابر امری ناگهانی که انتظارش را ندارد، در آیه 40 سوره انبیاء به کار رفته است.
اما «بهتان» به معنای نسبت های ناروا و دروغی که شخص را مبهوت می سازد، در آیاتی از جمله 20 و 112 و 156 سوره نساء و 16 سوره نور و 58 سوره احزاب و 12 سوره ممتحنه آمده است. البته در آیه اخیر بهتان با افترا به کار رفته است، همچنان که در آیه 40 سوره انبیاء برای تبیین شدت ناگهانی بودن عذاب الهی، افزون بر واژه بهت، از واژه «بغته» به معنای ناگهانی استفاده شده تا نشان دهد تا چه اندازه عذاب، ناگهانی و حیرت افزا است به طوری که انسان قدرت هر واکنشی را از دست داده و هرگونه توانی از او سلب می شود.
در قرآن افترا، هم نسبت به انسان ها به کار رفته و هم نسبت به خدا؛ به این معنا که شخصی به خدا و خلق نسبت دروغ و کذب و گفتار و رفتار ناروا را می دهد؛ اما واژه بهتان تنها درباره نسبت های ناروا به انسان ها استعمال شده است.
البته باید توجه داشت که میان غیبت و تهمت تفاوت ماهوی وجود دارد. رسول اکرم(ص) درباره فرق تهمت و غیبت می فرماید: آیا می دانید غیبت چیست؟ عرض کردند: خدا و پیامبر او بهتر می دانند. فرمودند: اینکه از برادرت چیزی بگویی که دوست ندارد. عرض شد: اگر آنچه می گوئیم در برادرم بود چه؟ فرمودند: اگر آنچه می گویی در او باشد، غیبتش کرده ای و اگر آنچه می گویی در او نباشد، به او تهمت زده ای.[1]
امام صادق(ع) نیز فرموده است: ان من الغیبهًْ ان تقول فی اخیک ما ستره الله علیه، و ان من البهتان ان تقول فی اخیک ما لیس فیه؛ غیبت آن است که در مورد برادرت آنچه را خدا پوشانده بیان کنی و بهتان آن است که آنچه در او نیست را به او نسبت دهی.[2]
البته امام صادق(ع) نسبت به افراد هشدار می دهد و می فرماید: هر کس تو را فریب داد نباید امین بشماری و هر کس را امین یافتی متهم نکن.[3]
آثار زیانبار افترا، تهمت و بهتان
اتهام و افترا به خدا آثاری چون قرار گرفتن در ردیف مجرمان[4]، ذلت و خواری[5]، زیانکاری و تباهی[6]، ظلم و ستم[7]، خشم و غضب الهی[8]، فریفتگی[9]، کفر[10]، گمراهی[11]، محرومیت از رستگاری[12]، محرومیت از هدایت[13] و لعن و نفرین الهی[14] دارد.
اما آثار بهتان و تهمت به انسان ها تبعاتی دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود.
1. گناه آشکار:
از نظر قرآن دادن هر گونه نسبت ناروا در هر شکل و قالبی بویژه بهتان یک گناه آشکار است.[15]
2. ارتکاب حرام:
از آنجا که نسبت ناروا گناه است، از نظر شرعی حرام بوده و مرتکب آن نیز مرتکب حرام شده است.[16]
3. دروغ:
چنین نسبت های ناروا حتی اگر از نظر گوینده آن درست باشد، به دلیل آنکه اثبات نشده، از مصادیق دروغ بوده و آثار دروغ بر آن بار می شود.
4. ظلم:
از نظر قرآن، نسبت ناروا دادن به ویژه به پیامبر(ص) موجب قرار گرفتن در زمره ستمگران و ظالمان است.[17]
5. بدفرجامی:
کسی که نسبت ناروایی می زند باید بداند که به سرانجام بدی دچار می شود و بدفرجامی پاداش آن است.[18]
6. عذاب اخروی:
نسبت دهنده ناروا گرفتار عذاب اخروی خواهد شد.[19]
7. توبیخ:
کسی که به دیگری بویژه همسرش نسبتی ناروا می دهد از سوی خداوند مورد توبیخ قرار می گیرد.[20]
8. لعن و نفرین:
خداوند کسانی را که نسبت ناروا می دهند لعن و نفرین می کند.[21] در این آیات بیان می شود که این لعن و نفرین الهی دامنگیر تهمت زنان در دنیا و آخرت خواهد شد.
9. جرم و اجرای حدود:
برخی از نسبت های ناروا از نظر حقوقی جرم تلقی می شود و بر نسبت دهنده به عنوان مجرم کیفرهای مشخص شده در قانون از جمله حدودجاری می شود. خداوند در آیه 4 سوریه نور می فرماید که افترا به زن عفیف بدون داشتن شاهد، سبب محکوم شدن به هشتاد تازیانه است.
10. عدم قبولی گواهی:
افترا به زنان عفیف، در پی دارنده عدم پذیرش گواهی و شهادت شخص افترا زننده در محاکم خواهد شد. (نور، آیه 4)
11. فسق:
افترا به زنان عفیف بدون داشتن شاهد، سبب فسق شخص افترا زننده می شود و احکام فاسق بر وی بار می گردد.[22] پیامبر(ص) نیز می فرماید: و اما علامه الفاسق فاربعه: اللهو، و للغو، و العدوان، و البهتان؛ فاسق چهار نشانه دارد: (اشتغال به) لهو، لغو، دشمنی و بهتان.[23]
12. ذوب شدن ایمان:
هر گونه نسبت ناروایی به دیگری به ویژه مؤمنان موجب ذوب شدن ایمان و از دست رفتن آن می شود. امام صادق(ع) می فرماید: هرگاه مؤمن به برادر ]دینی[ خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می رود، همچنانکه نمک در آب، ذوب می شود.[24]
13. سنگین ترین گناه:
امام صادق(ع) از حکیمی چنین نقل می کند: «البهتان علی البری اثقل من جبال راسیات؛ تهمت زدن به بی گناه از کوههای عظیم نیز سنگین تر است!»[25]
14. حرمت شکنی:
حریم ها با مراعات حقوق یکدیگر در جامعه حفظ می شود. کسی که نسبت ناروا می زند حریم ها و حرمت ها را می شکند و احترامی برای خود و دیگری نمی گذارد. امام صادق(ع) می فرماید: «من اتهم اخاه فی دینه فلا حرمهًْ بینهما، هر کس به برادر دینی خود تهمت زند حرمتی میان آن دو به جا نمی ماند».[26]
15. در تلی از آتش:
کسی که نسبت ناروا می زند باید خود را آماده کند تا در دوزخ بر تلی از آتش بایستد و بسوزد. پیامبر اسلام فرموده است: کسی که به مرد یا زن با ایمان تهمت بزند و یا درباره او چیزی بگوید که در او نیست، خداوند در روز قیامت او را بر تلی از آتش قرار می دهد تا از مسئولیت آنچه گفته است درآید.[27]
16. بدترین مردمان:
پیغمبر اکرم یک وقت در حضور اصحاب فرمود: آیا به شما خبر ندهم که بدترین مردم کیست؟ گفتند: بلی یا رسول الله. فرمود: بدترین مردم آن کسی است که خیر خودش را از دیگران منع می کند و هر چه دارد تنها برای خودش می خواهد. حاضران گمان کردند با این مقدمه دیگر بدتر از این افراد کسی نیست. حضرت فرمود: آیامی خواهید به شما بگویم از این بدتر کیست؟ صنف دیگری را ذکر فرمود. اصحاب گفتند: خیال کردیم بدتر از این گروه دوم دیگر کسی نیست. بعد فرمود: آیا می خواهید از آن بدتر را به شما بگویم کیست؟ گفتند از این بدتر هم مگر هست؟ آنگاه صنف سوم را فرمود: بدتر از این افراد، مردمان بدزبان فحاش تهمت زن و آبروبرند. اینجا دیگر حضرت توقف کرد، یعنی بدتر از اینها دیگر وجود ندارد.[28]
17. بی شرمی:
امام علی(ع) می فرماید: «لاقحه کالبهت؛ هیچ بی شرمی و وقاحتی چون بهتان زدن نیست».[29]
18. بزرگ تر و سنگین ترین جرم:
امیرمؤمنان امام علی(ع) می فرماید: «البهتان علی البری اعظم من السماء؛ بهتان زدن به آدم بی گناه بزرگتر از آسمان است».[30]
19. ابتلا به بدتر از آن:
امام سجاد(ع) می فرماید: «من رمی الناس بما فیهم رموه بما لیس فیه؛ هر کس به مردم عیبی را نسبت دهد که دارند، مردم به او عیبی را که ندارد نسبت دهند».[31]
20. بدترین همنشین:
پیامبر خدا(ص) می فرماید: «اولی الناس بالتهمهْ من جالس اهل التهمهًْ؛ سزاوارترین مردم به تهمت کسی است که با متهمان و افراد مظنون همنشینی کند».[32]
21. گرفتار چرک های دوزخیان:
امام صادق(ع) فرموده است: هرکس به مرد یا زن مؤمن بهتان زند خداوند در روز رستاخیز او رادر طینت خبال نگه دارد تا حرف خود را پس گیرد. (ابن ابی یعفور می گوید) عرض کردم: طینت خبال چیست؟ حضرت فرمود: چرک و زردابه ای است که از شرمگاه زنان فاحشه بیرون می آید.[33]
22. نشانه بی ایمانی:
برای هر چیزی نشانه ای است، امور باطنی نشانه هایی دارد، نشانه ایمان ترک تهمت و نشانه بی ایمانی گرفتاری به تهمت است. امام علی(ع) فرموده است: المؤمن لا یغش اخاه، و لا یخونه، و لا یخذله، و لا یتهمه؛ مؤمن با برادر مؤمنش فریبکاری نمی کند و به او خیانت نمی ورزد و او را خوار نمی سازد و به او تهمت نمی زند.[34]
مصادیقی از افتراها در قرآن
در آیات قرآن مصادیقی از افتراهای حیرت انگیز بیان شده است. از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. انتساب فرزند نامشروع به شوهر:
انتساب فرزندان نامشروع یا مشکوک به شوهر، از جانب زن، افترایی حیرت آور است که باید زنان از آن اجتناب کنند.[35]
2. انتساب گناه خود به دیگری:
انتساب گناهان خود به دیگران از افتراهای دیگر است که در آیاتی از جمله 112 سوره نساء به آن اشاره شده است.
3. انتساب گناه ناکرده به مؤمن:
اذیت و آزار افراد با ایمان با انتساب گناهان ناکرده به آنان، از افتراهای شگفت انگیز است.[36]
4. نسبت بی عفتی به زنان:
نسبت بی عفتی به زنان به هدف تصاحب مهریه آنها، از افتراهای بهت آور است.[37] نسبت بی عفتی به حضرت مریم(س) که زنی پاکدامن بود از مصادیق چنین افتراهایی است.[38] چنانکه نسبت بی عفتی به همسران پیامبر(ص) در آیات 11 و 16 سوره نور به عنوان افتراهای تعجب برانگیز مطرح شده است.
پینوشتها:
[1] مجموعه ورام ج1، ص 118
[2] بحار الانوار، ج 2، ص 248
[3] قرب الاسناد، ص 35
[4] یونس، آیه17
[5] اعراف، آیه 53؛ انعام، آیه 140
[6] اعراف، آیه 53؛ انعام، آیه 140
[7] آل عمران، آیه 194؛ انعام، آیه 21
[8] اعراف، آیه 152
[9] آل عمران، آیه 24
[10] مائده، آیات 72 و 73؛ اعراف، آیه 37
[11] انعام، آیات 140 و 144
[12] انعام، آیه 21؛ یونس، آیه 17
[13] انعام، آیات 140 و 144، صف، آیه 7
[14] مائده، آیه 64؛ توبه، آیه 30
[15] نساء، آیه 20
[16] نحل، آیه 116)
[17] یونس، آیات 38 و 39
[18] یونس، آیات 38 و 39
[19] نحل، آیات 24 و 27؛ نور، آیه 23
[20] نساء، آیه 20
[21] نور، ایات 6 و 7
[22] نور، آیه 4
[23] بحارالانوار، ج 1، ص 120
[24] کافی، ط،الاسلامیه، ج 2، ص 361، ح 1
[25] میزان الحکمه؛ ج 2؛ ص 632
[26] کافی، ج 2، ص 361
[27] عیون الاخبار الرضا- ج2، ص 33؛ بحارالانوار، ج 75، ص 194
[28] همان
[29] غرر الحکم، ح 4438
[30] بحارالانوار، ج 78، ص 31
[31] بحار الانوار، ج 78، ص 160
[32] امالی شیخ صدوق، ص 28
[33] معانی الاخبار، ص 164
[34] الخصال، ج 2، ص 622؛ بحار الانوار، ج 2، ص 143
[35] ممتحنه، آیه 12
[36] احزاب، آیه 58
[37] نساء، آیه 20
[38] نساء، آیه 156
منبع: کیهان
گروه دین تبیان
تأثیرات ژنتیکی لقمه حرام بر نسل ها
انسان از دو بعد روح الهی و جسم مادی تشکیل یافته است، از این رو نوع غذا و موادی که برای حیات مادی خود به دست می آورد، تأثیر مستقیم و وضعی بر حیات روحانی و الهی او دارد.
تحریف باورهای دینی عصر پیامبر اکرم
یکی از انحرافات اجتماعی عصر امام حسین (علیه السلام)، تحریف باورهای دینی و تخریب ارزشهای اسلامی عصر پیامبر (صلی الله و علیه و آله) و کم رنگ شدن نظارت اجتماعی بود.
تعداد واقعی یاران امام حسین علیه السلام در کربلا/مصاحبه
اما اینکه هفتاد و دو نفر که بیشتر جلوه کرده است بخاطر همین است که این هفتاد دو نفر یاران اصلی هستند که امام حسین علیه السلام به ایشان فرمود من یارانی بهتر از شما سراغ ندارم و خاندانی بهتر از شما نمی شناسم. اینها قبل از پیوستن سایر افراد است.
دلاوری و نحوه شهادت حضرت ابالفضل العباس علیه السلام!
آنچه که حضرت عباس را متمایز ساخته است آن بصیرت فوق العاده ایشان است که به فرموده امام صادق علیه السلام یا امام سجاد در مورد ایشان گفته شده است ، کان که نافذ البصیره، یعنی بسیار با بصیرت بود.
چه کسی سر مطهر امام حسین علیه السلام را جدا کرد؟
وجود مبارک سیدالشهدا علیه السلام وقتی تنها شد، یک تنه به میدان رفت، ناقل هم حُمید بن مسلم است که وقایع نگار لشگر دشمن بود، می گوید چنان حضرت با هیبت و عظمت هجوم می آورد که لشگر ما مثل گروهی از ملخ ها که می گریزند، به هم می ریختند و اصلا نشان نمی داد که این مرد تشنه است و این همه داغ دیده است.
گریه سکینه بر شهادت پدر
امام حسین تشنه شد و تشنگی اش شدت یافت. نزدیک فرات شد تا آب بنوشد. مردی از «بَنی اَبانِ بنِ دارِم» گفت: «وای بر شما. میان او و آب فاصله بیاندازید، تا پیروانش به سوی او نیایند.» آن ها فاصله انداختند. امام فرمود: «خداوندا تشنه اش گردان.»
امید و نظم در واقعه عاشورا
واقعه عاشورا با تمام سختی ها و مشقت ها، لحظه ای یاس و ناامیدی در وجود امام حسین (علیه السلام) به وجود نیاورد و حتی در میدان نبرد نیز امید در چهره و رفتار ایشان قابل مشاهده بود و سبب شد که امام تمام امور را بانظم اداره کنند.
گریه برای حسین(علیه السلام)، گریه انسان ساز!
گریه برای امام حسین (علیه السلام) با توجه به حقیقت خودشان نه اجر و پاداش، بالاترین مرتبه روحی انسان در ارتباط با امام بوده و این اشک از مقدس ترین دارایی های او محسوب می شود.
آیه ای از سر بریده، بالای نی تلاوت می شود!
تلاوت قرآن آن هم توسط سر بریده شده، عجیب و محال نیست ؛ زیرا امام بنده خاص خدا بود که مظلومانه به شهادت رسید و خدا برای نشان دادن آیت بودن او و ظالم بودن دشمنانش این کرامت را به او عطا فرمود.
کوهی از صبر در عاشورا !
آن چه می بینی بی تابت نکند. به خدا قسم این عهدی است که خدا از جد، پدر و عمویت گرفته است. این کشتگان در آسمان ها شناخته شده اند. برای قبر پدرت سیدالشهداء پرچمی برمی افروزند که با گذشت زمان هرگز نمی پوسد و از یاد نمی رود.
بایسته های تاریخ نگاری عاشورا
به منظور شناخت و تحلیل واقعه کربلا بررسی تمام ابعاد این حادثه ضروری است. درک اطلاعات این حادثه بسیار اهمیت داشته و موجب اراده در انسان شده و راهنمای حیات انسان می گردد.
یک متخصص پوست و مو گفت: آلودگی هوا بر روی پوست آثار نامطلوب و منفی دارد؛ چراکه هوای آلوده حاوی ترکیبات مضر مانند سرب، هیدرو کربنها و ترکیبات سولفور است.
وی افزود: ترکیبات مضر هوای آلوده میتواند هم تاثیر مستقیم روی پوست و هم از طریق جذب پوستی مخاطی، تأثیرات منفی بر ارگانهای داخلی داشته باشد.
سبکتکین، شایعترین عوارض حاد و زودگذر آلودگی هوا را خشکی و کهیر و اگزمای دست و صورت دانست و گفت: تغییر رنگ پوست، ایجاد زخمهای سطحی در پوست، قرمزی و خارش و تورم پلک و پوست اطراف چشم و ترک لب از دیگر عوارض آلودگی هوا هستند.
این متخصص پوست و مو خاطر نشان کرد: تاثیرات مستقیم آلودگی هوا روی پوست شامل تاثیرات حاد و تاثیرات مزمن است.
وی با اشاره به اینکه آلودگی هوا در طولانی مدت ممکن است سبب سرطانهای پوستی در میانسالی شود، تصریح کرد: بروز چین و چروک، پیری زودرس، تیرگی اطراف چشم، زخمهای مزمن در کشاله ران و زیربغل نیز از تأثیرات آلودگی هوا در دراز مدت است.
سبکتکین مصرف آنتیاکسیدانها را مهم و ضروری دانست و خاطرنشان کرد: مصرف آنتیاکسیدانها مانند ویتامین C ، A و روی اثرات سوء آلایندهها را بر روی اعضای بدن کاهش میدهند.
وی خاطرنشان کرد: در مواقع تشدید آلودگی هوا، دستکش و لباس نخی سبک به رنگ روشن بر تن شود و صورت را با ضد آفتاب مناسب محافظت کرد. همچنین برای جلوگیری از جذب آلایندهها از طریق سیستم تنفسی لازم است بینی و دهان خود را با ماسک بپوشانید.