دیابت شیرین بیماری بوده که در آن به دلیل تولید ناکافی انسولین و یا مقاومت انسولین، سلول های بدن قادر ادامه ...
دیابت یک نوع بیماری مزمن بوده که می تواند پیشگیری شود، اما قابل درمان قطعی نیست. علائم اولیه ی این بیماری ادامه ...
دیابت یک اختلال در سوخت و ساز بوده که به واسطه ی سطوح بالای گلوکز در خون ایجاد می شود. مردان و زنان هر ادامه ...
HIV یا ویروس نقص ایمنی بدن انسان به علت سندروم نقص ایمنی اکتسابی به وجود آمده که طی این بیماری سلول های ادامه ...
علائم اولیه ی ایدز در زنان و مردان شبیه بیماری های دیگر می باشد. در این مقاله اطلاعاتی در رابطه با علائم ادامه ...
1. بیشتر منابع و مأخذ موجود در بررسی صهیونیسم و اسرائیل، همان منابع صهیونیستی میباشد! در نتیجه مطالعهکنندگان، ادامه ...
امپریالیسم جهت تحقق اهداف خود در کشورهای مستعمره از هر اقدامی استفاده میکند. یکی از ابزارهای تحقق اهداف ادامه ...
در دوران پس از جنگ جهانی دوم، جهان شاهد فروریختگی و تجزیه امپراتوریهای استعماری بود. طی این مدت، بسیاری ادامه ...
صهیون یا صیون نام کوهی است در اورشلیم که هیکل یا معبد بنیاسرائیل بر آن ساخته شده بود، لذا معنی لغوی ادامه ...
جام جم سرا: بعضی از آدم ها زیبا هستند و بعضی دیگر برای زیبا بودن تلاش می کنند، اما عده ای نیز آن قدر خود را درگیر مشکلات روزانه شان کرده اند که مدت هاست با مفهوم «زیبایی» نامانوسند. حتی بعضی ها معتقدند من یک مادرم؛ مادر که شدی باید با آینه اتاقت بیگانه شوی و همه فکر و حواست فرزندانت باشد چون دیگر «زن زندگی» هستی! از سوی دیگر برخی پدرها هم گاهی به دلیل شدت خستگی و داشتن ساعت های کار طولانی، به خودشان لقب «تراکتور» می دهند، این ها «مرد زندگی» هستند اما یک مسئله را فراموش کرده اند. سوال این است که آیا نمی شود مادر باشی، پدر باشی اما خودت را دوست بداری و با خود اندکی مهربان تر بمانی؟ چه کسی می گوید مادر شدن، شاغل شدن، زن زندگی شدن و ... با آراستگی و توجه به خود منافات دارد؟ استاد تغییر باش. هر قدر که می توانی متفاوت حرکت کن، زیرا جنس زندگی از یکنواختی است. ایمان داشته باش وقتی را که برای دوست داشتن خودت و توجه به خواسته های همسرت صرف می کنی هدر نمی رود؛ پس«زیبایی»، «آراستگی» و «جذابیت» را به او هدیه کن و مگذار در بودنت شک کند...
درکنار لذتی که همسران باید از اخلاق و منش یکدیگر ببرند، لذت بردن از ظاهر و قیافه یکدیگر نیز امری مهم است زیرا تامین این نیاز مستقیما بر ایجاد روابط صمیمانه تر و روابط زناشویی مطلوب تر اثرگذار است. با این وجود متاسفانه بسیاری از خانم ها نسبت به سر و وضع ظاهری خود در محیط منزل بی توجه هستند و از پیامدهای پر خطر چنین بی تفاوتی هایی نیز غافلند.
جذاب باشیم یا زیبا؟
اما در مبحث «زیبایی» زن و شوهر نکته ای اساسی وجود دارد که شاید تاکنون کمتر به آن پرداخته شده باشد. تا زمانی که ما به اشتباه تصور کنیم زیبایی انسان فقط و فقط در چهره و ظاهر او خلاصه می شود، آن گاه با این سردرگمی بزرگ روبه رو می شویم که چرا در موارد زیادی زن یا مردی زیبا را در کنار همسری معمولی یا نه چندان زیبا می بینیم اما زندگی شان سرشار از پویایی و نشاط است، هرگز فرد زیباتری به چشمشان نمی آید و رضایتمندی از زندگی در وجود هر دوشان موج می زند اما آن طرف ماجرا زوج هایی را می بینیم که همسری بسیار زیبا دارند اما زندگی شان از شدت یکنواختی به نوعی مرگ تدریجی و طلاق عاطفی رسیده است؟ آری... بین «زیبایی» و «جذابیت» تفاوتی محسوس وجود دارد. آنچه یک زن یا مرد را در چشم همسرش زیبا و دوست داشتنی جلوه می دهد جذابیت است که ما از آن به «زیبایی باطنی» یاد می کنیم و آنچه در صورت و قیافه فرد هویدا می شود «زیبایی ظاهری» نام دارد. عده ای از افراد با ناامیدی و به اشتباه معتقدند چون زیبایی ظاهری نداریم پس هرگز جذابیتی نخواهیم داشت! در ادامه مطلب خواهید دید که این باور غلط که سالیان سال است در ذهن افراد جامعه خصوصا زنان جا خوش کرده است نادرست است و آنچه می تواند حتی زیبایی ظاهری شما را به راحتی زیر سوال ببرد، بحث «جذابیت» است. در این شماره به دلیل اهمیت موضوع آراستگی، زیبایی و جذابیت همسران در منزل و آگاهی نداشتن بسیاری از خانم ها به اهمیت این مبحث، به نقش و سهم مهم بانوان در رسیدگی به خود، برای جلب رضایت همسرشان و ایجاد فضایی آکنده از شور و «جذابیت» در منزل و متعاقب آن پیشگیری از گرایش همسر به روابطی خارج از چارچوب روابط زناشویی اشاره خواهیم کرد و در شماره بعد به آقایانی که از بی توجهی همسرشان به مسئله آراستگی خود رنج می برند، راهکارهایی ارائه می کنیم.
جذابیت شما این گونه به چشم همسرتان می آید:
1- خودتان را دوست بدارید و «اعتماد به نفس» داشته باشید: جالب است بدانید بسیاری از خانم ها قبل از این که ظاهر نازیبایی داشته باشند اعتماد به نفس مناسبی برای «دوست داشتن خود» ندارند و این ضعف در اعتماد به نفس مستقیما روی نگرش همسرشان نسبت به جذابیت آن ها تاثیر می گذارد. این دسته از خانم ها به طور معمول از توجه به زیبایی خود گریزانند. فراموش نکنید «احترام به خود» و توجه به زیبایی، آراستگی، تناسب اندام و سلامتی جسم و روح لازمه زندگی هر فردی است. برخلاف باور اشتباه تعدادی از خانم ها، مردها لزوما با صورت و ظاهر همسرشان درگیر نیستند بلکه همین قدر که می بینند همسرشان به «خودش» احترام می گذارد، در نظر او زیبا جلوه می کند. در واقع در این صورت به طور غیر مستقیم نیز نشان می دهید که به خاطر همسرتان تلاش می کنید تا ایده آل او شوید.
2- بعد از به دست آوردن او هم نباید دست از تلاش برای جذابیت و زیبایی بردارید: بسیاری از افراد بعد از آن که ازدواج می کنند، به ظاهر خود اهمیت نمی دهند و با این باور غلط که چه زیبا و آراسته باشم و چه نه، دیگر او مرا به همسری برگزیده است، به خواسته های همسرشان مبنی بر آراستگی و اهمیت و رعایت بهداشت بی اعتنایی می کنند! به خاطر داشته باشید دوست داشتن امری مستمر و جاری است و نیازمند رسیدگی همیشگی . چطور امکان دارد نسبت به کسی که عاشقانه دوستش دارید بی تفاوت باشید. یک مرد زمانی که متوجه بی توجهی شما نسبت به ظاهرتان می شود با قطعیت به این نتیجه می رسد که یا خودتان را دوست ندارید یا او را دوست نمی دارید.
3- با ارتقای این ویژگی ها جذاب تر باشید: بیشتر مردها دارای روحیه هیجان خواهی و ماجراجویی هستند. پاسخگویی به چنین خواسته هایی همانطور که عنوان شد صرفا با زیبایی ظاهری محقق نمی شود بلکه در این زمینه قدرت «جذابیت» زن که عبارت است از: هوش و ذکاوت، خلاقیت مناسب برای تغییر گاه به گاه سبک زندگی و ایجاد تنوع، دوست داشتن و احترام به خود، اعتماد به نفس، خوش خلقی، خوش بینی و محبت کردن به همسر، قدرت همفکری و تصمیم گیری، شوخ طبعی و پر نشاط بودن در منزل، برقراری روابط زناشویی مطلوب، توجه به آراستگی حتی اگر واجد زیبایی نباشد ، با سلیقه بودن و ... حرف اول را می زند.
نکته
همان طور که اشاره کردیم مسئله آراستگی و توجه به جذابیت صرفاً به خانم ها مربوط نمی شود و آقایان نیز هرچند با فشار کاری زیاد روبه رو باشند برای حفظ زندگی مشترک و کیفیت بخشیدن به روابط زناشویی خود باید بهداشت فردی و توجه به آراستگی را جدی بگیرند(ملیحه شهرستانی- کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
جام جم سرا: اگر شما هم نمیدانید برای آشتیکنان بعد از قهر چه باید بکنید یا اینکه چطور کلا جلوی قهر کردن را در خانهتان بگیرید، این مطلب را بخوانید.
قهر کار بچههاست!
وقتی ۲ نفر با هم قهر میکنند یعنی یکی از ۲ طرف یا هردو، مهارت حل مساله را بلد نیستند. یا از رو به رو شدن با آن میترسند. قهر کردن مربوط به دوران سنی ۵ تا ۹ سال است؛ یعنی زمانی که افراد هنوز از لحاظ رشدشناختی توانمندیهای استدلالی را بهطور کامل کسب نکردهاند و نمیتوانند مسائل خود را از طریق استدلال منطقی حل کنند. به همین دلیل قهر کردن یک نقطه ضعف تلقی میشود و افرادی که بیشتر این رفتار را دارند باید به ضعف خودشان در مهارتها و اشکالاتی که دارند، واقف باشند.
قهر نکنیم، چه کنیم؟!
در شرایط بحرانی که مشکل حادی بین زوج ایجاد شده، چطور باید با مساله خود روبرو شوند. راهحل این است که زوج از روش «سکوت» استفاده کنند، نه روش قهر کردن! در روش سکوت که راهکاری موقت است، فرد باید به طرف مقابل توضیح دهد که: «با توجه به شرایطی که بین ما ۲ نفر ایجاد شده و ناشی از هیجان است، ادامه بحث میتواند شرایطمان را بدتر کند و برایمان عوارض بیشتری در پی داشته باشد بنابراین ترجیح میدهم در این رابطه فعلا سکوت کنم.»!
بهترین کار این است که افراد در زمان سکوت، برای سکوتشان زمان تعیین کنند. مثلا بگویند: «من ترجیح میدهم از الان تا فردا (پسفردا، آخر هفته یا هر زمانی که خودشان فکر میکنند مناسب است) درباره این مساله سکوت کنم.»
قهرم اما حرف میزنم!
یادتان است در سریال همسران، وقتی «مهین» با «کمال» قهر میکرد، «کمال» میپرسید: «قهری؟» و «مهین» میگفت: «بله!» «کمال» دوباره میپرسید: «حرف که میزنی؟!» و باز همان «بله» را از همسرش میشنید.
نکته مهم درمورد روش سکوت، این است که سکوت ۲ طرف مطلق نیست که کلا با هم حرف نزنند! بلکه فقط در مورد مساله مورد بحث سکوت میکنند اما در مورد سایر مسائل و روزمرههای زندگی با هم صحبت میکنند.
از جمله نکات مهمی که در چنین مواقعی باید رعایت شود سلام کردن، خداحافظی کردن، اطلاع دادن به همسر در زمان ترک منزل (برای کار، خرید و...) و اعلام ساعت بازگشت و... اصولی است که برای قاعده سکوت وجود دارد و این سکوت در بسیاری مواقع ضروری است زیرا رابطه خراب نخواهد شد.
قهر، قهر تا روز قیامت!
همیشه این نکته باید در ذهنمان باشد که عامل به وجود آمدن یک مشکل، یک نفر نیست و همیشه ۲ نفر در بروز مشکل نقش دارند.
دومین نکته این است که زوج در چنین شرایطی نباید دنبال مقصر بگردند و هر کس باید مسئولیتهای خود را بپذیرد. زوج موفق زوجی هستند که در مواقع بروز مشکلات، هر کدام به صراحت اعلام کند که «مسئولیت این بخش از مشکل به عهده من است!» بعد از اینکه افراد تکلیف خود را در بروز بحران مشخص کردند که «من هم در بروز این شرایط و شدت آن مسئول هستم»، هر کدام از همسران که شجاعت بیشتری داشته باشد، قدم اول را برمیدارد و به همسرش میگوید «من در زمینه فلان موضوع فکر کردم و متوجه شدم مسئولیتش با من است و بابت این موضوع بهخصوص، معذرت میخواهم.»
گاهی هم یکی از زوج رفتاری پرخاشگرانه دارد و از آنجا که این نوع رفتار تحت هر شرایطی ممنوع است، به همسرش توضیح میدهد که «بابت رفتار پرخاشگرانهام معذرت میخواهم.»
اگر همسرتان مقاومت میکند...
افرادی که همسرشان فرد مقاومی است و به سختی نظرش را تغییر میدهد، برای اینکه شرایط را از جو تنشزا خارج کنند، همه مسئولیتها را به تنهایی به عهده میگیرند و اعلام میکنند مسئولیت تمام مشکلاتی که باعث بروز تنش شده، به عهده خودشان است. وقتی فردی همه بار مسئولیتها را در بروز شرایط بحران به دوش میگیرد، بدون اینکه این باور را داشته باشد خودش در بروز کل ماجرا مقصر است، قاعدتا احساس خوبی از این رابطه نخواهد داشت.
منتظر عذرخواهی نباشید
وقتی منتظرید همسرتان مسئولیت کارش را به عهده بگیرد، ادامه بحث به گفتن جملههایی مثل این: «من اشتباه کردم چنین چیزی را گفتم اما تو هم بپذیر که فلان کار را کردی! قبول کن که اینجای ماجرا تقصیر تو بود و...» خواهد کشید!
اصلا فرض کنید طرف مقابل دلش نمیخواهد مسئولیت رفتارش را بپذیرد! گفتن جملههای اینچنینی و سرزنشآمیز، فقط باعث میشود تاثیر حرفهای شما برای شروع دوباره ارتباط از بین برود. کافی است خیلی شفاف بیان کنید که «مسئولیت فلان رفتار و فلان جمله و فلان کار، با من بوده»، همین یک جمله نشان میدهد مسئولیت بقیه ماجرا با شما نبوده!
اگر طاقت ندارید...
ممکن است این سوال پیش بیاید که تا کی فقط یکی از طرفین باید به اشتباههای خود اقرار کند و سکوت طرف مقابل را نادیده بگیرد؟!
اصولا روابط زوج باید متعادل باشد و این رابطه به مذاکره و گفتوگو نیاز دارد. وقتی باب گفتوگو در رابطه زوج قطع میشود، مطمئنا دچار آسیبهای مختلفی میشود اما رابطهای که در آن زوج روابط عاطفی و احساس خوبی نسبت به هم دارند، بهتر است مشکلات و چالشهای ذهنیشان را برای یکدیگر مطرح کنند. برای این کار باید در موقعیتهای آرام و مناسب مثلا موقع قدم زدن در پارک با لحنی آرام و بدون تنش، بدون متهم کردن همسر با این جملهها «یادت هست سر فلان موضوع بحثمان شده بود؟ من مسئولیتهای خودم را پذیرفتم اما تو چیزی در رابطه با مسئولیتهای خودت نگفتی. این مساله من را نگران کرده که آیا شما واقعا به این نتیجه نرسیدهای که در این قضیه شاید تو هم مسئولیتی داشته باشی؟»
با همسرشان صحبت کنند. یادتان باشد کلماتی مثل «شاید، فکر کنم، احساس میکنم و...» و همینطور لحن آرام و بدون پرخاش نقشی مهم و کلیدی دارند و اگر جای اینها لغات و لحن دیگری استفاده شود طبیعتا منجر به تنش خواهد شد.
اگر اشتباهش را نپذیرفت
اگر موضوع را در موقعیتی مناسب مطرح کنید، نتیجهاش از ۲ حال خارج نیست؛ یا پذیرفته میشود یا پذیرفته نمیشود.
اگر پذیرفته شود که عالی است اما اگر پذیرفته نشود، میتوانید حرفتان را اینطور ادامه دهید: «خب ذهن من در این زمینه چندان قانع نمیشود و من مطمئنم اگر در آینده مشکلی بینمان پیش بیاید، توانایی پذیرش مسئولیتهای خودم را داشته باشم تا شرایط آرام شود و...»
یادتان باشد در صورتی که مشکل با گفتوگو و مذاکره حل نشود و به مشکلات تکرارشونده تبدیل شود، به مداخله تخصصی و مشاور نیاز است. (سلامت نیوز به نقل از زندگی مثبت)
جام جم سرا: حالا واقعا در مقابل افرادی که بعد از هر ناراحتی و عصبانیتی قهر میکنند و از خانه بیرون میروند، چکار میتوان کرد؟
در این باره دکتر آناهیتا خدابخشی، مشاور خانواده و عضو هیأت علمی دانشگاه خاتم(ص) راهکارهایی ارائه کرده است که اطلاع از آنها ممکن است برایتان مفید باشد.
دلخوری یا قهر؟
همه ما در زندگی اجتماعی و زناشویی در موقعیتهایی قرار میگیریم که شرایط مطابق میلمان نیست؛ گاهی حرفی میشنویم که بهنظرمان توهینآمیز است، گاهی فکر میکنیم مورد ظلم واقعشدهایم، در حقمان اجحاف شده یا تحقیر شدهایم و... در چنین شرایطی، هرکس با توجه به ویژگیهای شخصیتی، تربیت خانوادگی یا نوع برداشت خود از مسائل، واکنش خاص خود را خواهد داشت؛ عدهای بلافاصله حرفشان را میزنند و به قول معروف از خود دفاع میکنند. عدهای ترجیح میدهند سکوت کنندتا زمان مناسبی پیدا کنند. بعضی افراد هم قهر میکنند.
فراموش نکنیم همه ما هر روشی را که انتخاب کنیم میخواهیم به نوعی مسئله را حل کنیم و در واقع به حس بهتری برسیم. ولی واقعا با کدام روش به چنین هدفی دست پیدا میکنیم؟مثلا کسانی که قهر میکنند، نهتنها نمیتوانند مشکلی را حل کنند بلکه به نوعی ضعف و ناتوانی خود را از رویارویی با مشکل موجود نشان میدهند و در واقع اعتراف میکنند که روش دیگری برای حل اختلافات خود پیدا نمیکنند.
البته گاهی سکوت میتواند کمککننده باشد ولی نباید آن را با قهرهای طولانی مدت اشتباه گرفت. در واقع همه ما گاهی از همدیگر دلخور میشویم و به فضا و زمانی برای فکر کردن و تصمیمگیری بهتر نیاز داریم ولی این موضوع باقهر کردن فرق دارد. معمولا کسی که قهر را انتخاب میکند، با احساسی ناشی از کینه و خشم ومورد ظلم واقع شدن روبهرو میشود و قدرت تفکر و تحلیل را از خود و طرف مقابلش سلب میکند.
بدینترتیب میبینیم که قهرهای طولانی مدت بهمعنای تسلیم و اعلام ناتوانی برای حل مشکلات است و فقط زمان ما را برای رسیدن به حس بهتر و حل واقعی مشکلات به تأخیر میاندازد.
چرا بعضیها بیشتر قهر میکنند؟
اگر بخواهیم بدانیم که چه نوع شخصیتهایی بیشتر قهر میکنند و علت این کار آنها چیست، باید بدانیم که قهر هم مثل بسیاری از شیوههای برخورد با مشکلات، در همه افراد یکسان نیست؛ درست همانگونه که بعضی مواقع، اضطراب و استرس را تجربه میکنیم ولی بعضی افراد را بیشتر بهعنوان افراد مضطرب میشناسیم، در مورد قهر کردن هم همینطور است؛ یعنی بعضی افراد هم بیشتر قهر میکنند و زودتر از دیگران میرنجند و آزرده خاطر میشوند و این کمکم بهصورت ویژگی شخصیتی آنها شناخته میشود.
شاید بتوان گفت افرادی که بیشتر قهر میکنند توانایی کلامی کمتری نسبت به دیگران دارند. شاید فکر میکنند دلیلی برای حرف زدن وجود ندارد یا اصلا فکر میکنند حرف زدن فایدهای ندارد.
دلیل دیگر این است که معمولا این افراد چون وقتی در کودکی قهر میکردهاند و به چیزی که میخواستهاند، میرسیدهاند؛ همین موضوع کمکم باعث شده که قهر کردن بهعنوان بخشی از شیوههای رفتاری آنها تبدیل شود. اینها افرادی هستند که تصور میکنند بهترین کار برای تسلط روی افراد، این است که آنها را تحت کنترل درآورند. البته این شیوه برخورد، خودخواهانه بهنظر میرسد چون بدینترتیب فرصت حرف زدن را از طرف مقابل هم سلب میکنند.
فرزندان را در قهر دخالت ندهید
درصورت وجود فرزند، زوجین نباید به هیچ وجه آنها را در قهر و دعواهای خود دخالت دهند. بعضی وقتها پدر یا مادر، فرزندشان را سپر بلا کرده یا به او القا میکنند که ما بهخاطر تو در این زندگی ماندهایم. به این شیوه رفتاری «مثلثسازی» میگویند؛ چون بدون خواست دیگری، او را وارد مشکلات خود میکنیم؛«برو به بابات بگو نون نداریم، برو به مادرت بگو آماده شو میخواییم بریم خونه مادر بزرگت، به بابات بگو صدای تلویزیون رو کم کنه و...».
اینها نمونهای از شیوههای برخوردی والدینی است که فرزندانشان را وارد مشکلات خود میکنند. در این مواقع، ما از بچهها بهعنوان واسطه استفاده میکنیم. اینگونه رفتارها باعث میشود آنها بعد از مدتی کاملا گیج شده و از اینکه بین کشمکشهای والدین قرار گرفتهاند خسته شوند. همچنین عاملی است برای ناراحتی و کمبود اعتماد به نفس آنها و باعث میشود بچهها در آینده قهر کردن را بهعنوان الگوی رفتاری خود در پیش بگیرند و نتوانند امنیت و آرامش واقعی را در محیط خانواده احساس کنند.
امان از دلخوریهای کوچک
ممکن است گاهی بین زن وشوهر در زندگی مشترک دلخوریهایی بهوجودبیاید که یا نتوانند درباره آن صحبت کنند یا نتوانند همدیگر را قانع کنند. بنابراین ترجیح میدهند دیگر چیزی نگویند، چون بهنظرشان بیفایده میآید؛ بنابراین قهر میکنند؛ یعنی قهر همیشه بهدنبال یک ناراحتی، سوءتفاهم یا دلخوری بهوجود میآید که بهنظر کسی که قهر کرده شیوه مناسبی بوده چون به روش دیگری نمیتوانسته با آن مقابله کند ولی متأسفانه این رفتار بعد از مدتی تبدیل به عادت میشود.
مطمئنا این شیوه برخورد، مشکلاتی به همراه خواهد داشت؛ اولا ممکن است هیچ وقت حرفهای واقعی بین زن وشوهر مطرح نشود. همچنین دلخوریها را بیشتر کند و بدینترتیب ریشه کدورتها عمیقتر شود و بعد از مدتی هم نهتنها به کسی که دائم قهر میکند توجهی نمیشود بلکه ممکن است کمکم طرد هم بشود؛چون بالاخره این رفتار دیر یا زود طرف مقابل را خسته خواهد کرد؛ بنابراین نمیتوان از این طریق مشکلی را حل کرد.
به قبل از قهر برگردید
آیا راهی هم برای جلوگیری از قهر کردن طرف مقابلتان وجود دارد؟ بهنظر میرسد با در نظر گرفتن بعضی مسائل میتوان به نوعی از آن پیشگیری کرد.
بهترین کار برای پیشگیری از قهر طرف مقابل، این است که 2 طرف بهعنوان یک قرارداد از پیش تعیین شده به همدیگر قول بدهند که در زمان مناسبی دلخوریها و کدورتهای خود را مطرح کنند. البته تشخیص زمان مناسب باید حتما با توجه به خواست 2 طرف باشد زیرا گاهی برای پیدا کردن زمان مناسب هم اختلاف سلیقه بهوجود میآید؛ بنابراین بهترین زمان هنگامی است که 2 طرف هم آمادگی صحبت کردن دارند و هم آمادگی شنیدن. باید توجه کنیم که بهتر است نگذاریم هیچ مشکل و موضوع مبهمی باقی بماند.
باید قبول کرد که در نهایت بعضی اختلاف سلیقهها یا مشکلاتی هم هستند که راهحل خاصی ندارند. واقعیت این است که پارهای از درگیریها و دلخوریهای گذشته شاید هیچ وقت حل نشوند؛ بنابراین دو طرف باید آنها را بپذیرند و دائم به آنها برنگردند؛ یعنی نباید با بهوجود آمدن کوچکترین مشکلی، دوباره بحث آنها را پیش کشید.
شخصیت یکدیگر را زیرسؤال نبرید
یکی دیگر از مسائلی که باید برای پیشگیری از قهر طرف مقابل درنظر داشت، این است که دقت کنیم به همدیگر و خانوادههایمان توهین نکنیم؛ مثلا اگر با یکدیگر قرار دارید و یکی دیرتر میرسد یا نتوانسته چیزی را که قول داده تهیه کند، سعی نکنید به شخصیت او توهین کنید و بگویید: «اصلا شما خانوادگی مسئولیتپذیر نیستید. تو همیشه بدقول و دروغگویی. هیچ وقت هم درست نمیشی و...».
به کسی که قهر میکند جایزه ندهید
این درست است که پس از قهر همسرتان بهدنبال راهحلی برای بازگشت دوباره او به خانه باشید. اما فراموش نکنید که این موضوع و چگونگی برخورد شما با آن بسیار مهم است؛ یعنی نباید بهگونهای عمل کنید که او باز هم این رفتار را تکرار کند؛ بهعبارتی به قهر کردن دیگران جایزه ندهید.
همان بار اول از همسرتان بخواهید که این شیوه رفتاری خود را تغییر دهد. ضمن اینکه به او نشان دهید اگر بازهم این کار را تکرار کند، دفعه بعد برگشتی در کا ر نیست؛ چون این افراد معمولا راهحلهای موقت و ناکار آمدی مثل قهر کردن را به شیوههای صحیح حل مشکلات ترجیح میدهند؛ بنابراین بهترین کار این است که به او بگویید راه مناسبی را انتخاب نکرده و بدینترتیب نهتنها مشکلاتتان حل نمیشود بلکه حل آنها سختتر هم خواهد شد. چون قرار نیست در زندگی زناشویی کسی از دیگری رشوه بگیرد.
این شیوه هم در طولانی مدت، نهتنها جوابگو نخواهد بود بلکه شاید به جداییهای طولانی مدت هم منجر شود.
تفاوت قهر زنان و مردان چیست؟
معمولا وقتی مردان از موضوعی ناراحت میشوند و حتی خانه را ترک میکنند باید به آنها فرصت داد تا در خلوت خود بهتر تصمیم بگیرند و به نتیجه برسند. آنها معمولا بعد از چند روز بهتر میشوند و دوباره برمیگردند و معمولا قصد جدایی ندارند بلکه میخواهند فضای بیشتری برای فکرکردن داشته باشند و مدتی از صحنه دعوا و بگومگو به دور باشند؛ درحالیکه خانمها وقتی قهر میکنند توقع دارند بیشتر به آنها توجه شود و در بعضی موارد نیز خواهان امتیاز بیشتری هستند. ولی زن و مرد با هر هدفی که قهر کنند باید بدانند راه مناسبی را انتخاب نکردهاند و این شیوه برخورد راه بهجایی نخواهد برد.
بعد از قهر چه؟
اگر با تمام این مسائل و با توجه به عوامل پیشگیری از قهر، بازهم شرایطی بهوجود آمد که یک طرف بهدنبال ناراحتی و کدورت قهر کرد و ازخانه خارج شد، بهترین کار چیست و چطور میتوانیم کاری کنیم که این موضوع بهصورت عادت درنیاید و تکرار نشود؟
بهترین کار این است که ابتدا سعی کنید مشکل را بین خودتان حل کنید؛ یعنی اطرافیان، بهویژه خانوادههایتان را وارد مشکل خود نکنید. این موضوع چند ویژگی دارد؛ اولا اینکه خانوادهها و اطرافیان هم مشکلات خودشان را دارند. پس صحیح نیست که ما هم مشکل مضاعفی برایشان ایجاد کنیم.
به علاوه امکان دارد با توجه به گله و شکایتهایی که ما از طرف مقابلمان میکنیم، آنها بیش از حد از همسرمان ناراحت شوند، شناخت نادرستی از او پیداکنند و کلا دید آنها نسبت به همسرمان تغییر کند؛ تا اندازهای که حتی پس از حل مشکل 2 طرف هم آنها دیگر نتوانند طرف مقابل را مانند قبل بپذیرند و به نوعی حرمتها از بین برود و نگرشها نسبت به هم تغییر کند. بدینترتیب به جای اینکه مشکل حل شود بیشتر به آن دامن زده میشود.
بهطور کلی بهتر است از کمک گرفتن و دخالت دادن افراد غیرمتخصص در مشکلات و مسائلمان خودداری کنیم. اگر هم در مواردی نیاز به مشورت و کمک داشتیم بهتر است از افراد بیطرف، متخصص و مشاور کمک بگیریم.
گاهی بعضی زنان فکر میکنند با بهوجود آمدن هرگونه مشکلی اگر بتوانند شوهرشان را تحت فشار قراردهند، زودتر به نتیجه میرسند. برای همین مهریهشان را به اجرا میگذارند. شاید آنها در یک مقطع زمانی بتوانند همسرشان را تحتفشار قرار دهند اما فراموش نکنید کشاندن پای فرد به دادگاه، آنقدر تجربه تلخی است که حتی اگر دوباره هم بخواهید زیر یک سقف برگردید، مسلما آن زندگی دیگر مانند قبل نخواهد شد. (یکتا فراهانی/همشهری)
خود را هرگز از محیط زندگیشان جدا نمیبینند و با آن احساس یگانگی دارند و بهطور طبیعی این کیفیت از یکتایی را تا آنجا که در توان دارند، حفظ میکنند. افراد صلحجو همیشه طالب صلح و هماهنگی با دیگران هستند. نسبت به زندگی بسیار خوشبین هستند. آنها از هر نوع کشمکشی، چه درونی و چه بین فردی، به هر قیمتی که شده دور میمانند.
گاهی زندگی را چنان شیرین تصور میکنند که مشکلات آن را به کلی نادیده میگیرند و با این روش میخواهند آرامش و آسودگی خاطرشان را از دست ندهند. البته گاهی هم ممکن است با انکار مشکلات به خود و اطرافیان شان صدمه بزنند.
آنها را میتوان تا اندازهای درونگرا نامید، زیرا حتی اگر وجودشان پر از اضطراب و نگرانی باشد، اما با این حال در ظاهر بسیار آرام به نظر میرسند. صلحجوها از آنجا که نمیخواهند آرامششان به هم بریزد تا جایی که میتوانند از احساسات تند و شدید، تحریکها و خشونتها دوری کرده و حتی این نوع احساسات را در وجود خود نیز انکار میکنند. با قرار گرفتن در محیط تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا هماهنگی بسیاری در محیط به وجود آورند و ممکن است این کار را با کمک کردن به دیگران و تسلی کسانی که دچار صدمات روحی شدهاند، انجام دهند. افراد صلحجو همیشه به دنبال استقلال و آزادی فردی هستند و میخواهند که در آرامش و آزادی عمل برای رسیدن به اهداف شان تلاش کنند، اما از آنجا که میترسند با بیان استقلالطلبیشان، هماهنگی و آرامش موجود بین روابط خود با دیگران را از دست بدهند، این خواستشان را سرکوب میکنند و دقیقا به همین دلیل هم از ابراز عقیده مخالف خود نسبت به دیگران امتناع میورزند.
این افراد در روابطشان همیشه به دنبال هماهنگی و توافق هستند و از کوچکترین انتقاد آزرده خاطر میشوند و دوست دارند در کنار کسانی باشند که همیشه از جملات دلگرمکننده استفاده میکنند. در مباحثهها شرکت فعالی دارند، اما هرگز با کسی برخورد نمیکنند و اگر عقیدهای خلاف میلشان باشد، فقط محیط را ترک میکنند و درگیر جر و بحث نمیشوند.
در روابطشان معمولا وفادار، حامی، دلگرمکننده، نرم و ملایم و مهربان هستند و هرگز درباره دیگران قضاوت نمیکنند. آنها توانایی بالایی در دیدن جنبههای مختلف یک مساله دارند. همیشه در کنار جمع هستند و از دیدن زیباییها لذت میبرند.
جنبههای مثبت افراد صلحجو
آنها بسیار خونسرد، ملایم، خلاق و مستقل هستند. از تعادل فکری و رضایت بالایی برخوردارند و با دیگران میتوانند روابط عمیق دوستانهای برقرار سازند. بسیار سرزنده و به محیطی که در آن هستند نشاط و شادی میبخشند. آنها دیگران را بخوبی درک میکنند و پذیرای آنها هستند و از نظر احساسی رفتاری باثبات و متانت دارند.
به خود و دیگران اعتماد میکنند و حمایتگر هستند. معمولا روی دیگران اثرات درمانی و آرامکنندهای داشته و بین گروههای مختلف هماهنگی مناسبی به وجود میآورند و باعث شکلگیری اجتماعات میشوند.
جنبههای منفی شخصیت افراد صلحجو
آنها از کشمکش میترسند و به همین دلیل با دیگران سازش میکنند تا جایی که ممکن است آرزوها و خواستههای آنها را بر خواستههای خود ترجیح دهند. گاهی اوقات برای اینکه آرامششان به هم نریزد، حتی ممکن است در برابر کارهایی که نمیخواهند، پاسخ مثبت بدهند و همیشه در نقشهای قراردادی فرو میروند. اگرچه افرادی فعال هستند، اما در عین حال میتوانند رفتاری بیخیال، عجول و بیتوجه از خود بروز دهند. از آنجا که دوست ندارند خود را درگیر مشکلات کنند گاهی اوقات آنها را بیمسئولیت در قبال مسائل و همچنین راحتطلب میبینید. آنها مشکلات را نادیده میگیرند و خود را درگیر تخیلات کرده و از اندیشه و تفکر درست دوری میکنند. به نوعی آنها حقیقت را وارونه جلوه میدهند و از کنار مشکلات پیشآمده با بیتفاوتی عبور میکنند و بعضی مواقع به دنبال راهحلهای جادویی هستند. با تمام وجود میخواهند که معجزهای رخ داده و مشکلی خود به خود حل شود. با به تعویق انداختن کارها و احساس مسئولیت نکردن ممکن است دیگران را بشدت عصبانی کنند.
آن روی سکه صلحجوها
برخی از افراد صلحجو، ممکن است از نظر شخصیتی تاثیر چندانی نداشته و سرکوب شده و خنثی باشند. معمولا آنها از رویارویی با مشکلات بشدت میترسند. از هر چیزی که احساساتشان را تحت تاثیر قرار دهد میگریزند و چون نمیخواهند آرامششان به هم بریزد، حتی ممکن است اطرافیانشان را نادیده بگیرند و برخلاف میل باطنیشان از آنها دور شوند.
حتی امکان دارد وقتی آرامش دلخواهشان را از دست بدهند، براحتی دچار اختلالهای روانی مانند شیزوفرنی و اختلال شخصیت وابسته شوند.
چگونه هم صلحجو باشیم و هم قدرتمند؟
حضور واقعی: سعی کنید به قیمت از دست دادن خواستههای خود به دنبال حفظ صلح و آرامش نباشید. با خود بیندیشید آیا برای اینکه کشمکشی پیش نیاید و دیگران شما را انسان خوبی بدانند، ارزش دارد که مدام از خواستههای دیگران تبعیت کنید؟ در کنار دیگران بودن این نیست که خودتان را فراموش کنید، شما باید خودتان باشید و حضور واقعی در کنار بقیه داشته باشید. ممکن است مجبور باشید برخی تضادها را تحمل کنید، اما از احساس اینکه خودتان هستید و مجبور نیستید از تمایلاتتان دور باشید لذت خواهید برد.
روبهرو شدن با مشکلات: اگرچه این کار میتواند برای شما بسیار سخت و دردناک باشد، اما باید یاد بگیرید که با مشکلاتتان روبهرو شوید. باید صادقانه بیندیشید که چگونه میتوانید از پس مشکلات برآیید. در برابر آنها احساس مسئولیت کنید و خودتان را کنار نکشید. به جای خیالپردازی و فرار از آنها، روشهای حل مساله را بیاموزید و روی برطرف کردن آنها متمرکز شوید. به این ترتیب دیگران شما را عضوی فعال میبینند و برایتان احترام قائل خواهند شد. سعی کنید تحت هر شرایطی از لحاظ ذهنی و فیزیکی با محیط اطراف خود در ارتباط موثر باشید.
احساسات منفی و خشم: احساسات منفی هر کس نیز بخش غیرقابل انکار وجودش بوده و روی خود و اطرافیانش بسیار اثرگذار است. اگر این احساسات نفی شوند در مواقعی که هرگز تصورش را هم نمیکنید خود را نشان میدهند. افراد صلحجو به دلیل اینکه جلوی بروز این احساسات خود را میگیرند گاهی آنها را به طور انفجاری بروز میدهند و تاثیر بسیار بدی روی روابط با اطرافیانشان میگذارند. بهترین کار این است که اجازه دهید احساساتتان همانطور که هستند بیان شوند.
تصمیمگیری و طفره: برای اینکه مدام از انجام دادن مسئولیتهایتان طفره نروید و از تصمیمگیری نهراسید، ابتدا اهداف مورد نظرتان را روشن کنید و بدانید که واقعا چه میخواهید و بعد برای رسیدن به آن اهداف روشهای مناسبی برگزینید و تصمیمگیری درست را یاد بگیرید. میتوانید در مورد موضوعات کماهمیتتر تصمیمگیری را تمرین کرده تا هنگام رویارویی با مسائل بزرگتر مشکلی در این کار نداشته باشید. البته چیدن برنامه روزانه کمک میکند که در انجام دادن کاری طفره نروید و بموقع به تمام کارهایتان برسید. هر زمان هم کاری را به اتمام رساندید به خودتان جایزه بدهید.
عزت نفس: هرگاه در روابطتان با دیگران دچار مشکل میشوید به خاطر راضی نگهداشتن آنها به هر قیمتی خودتان را از ارزش و اعتبار نیندازید. اگر کسی برای شما و خواستههای منطقیتان ارزش قائل نیست، لیاقت در کنار شما بودن را ندارد، بنابراین به این رابطه پایان دهید و قبل از اینکه رابطه دیگری را شروع کنید روی نقاط ضعف و قوت رابطه قبلیتان متمرکز شده و با بررسی آنها، در رابطه جدیدتان روش بهتری در پیش گیرید.
ورزش: برنامههای ورزشی و تحرک میتواند در بالا بردن روحیه افراد بسیار موثر باشد، بنابراین حتما یک برنامه ورزشی داشته باشید. ورزشهایی مانند تایچی و دیگر ورزشهای رزمی برای افراد صلحجو مناسبترین ورزشها هستند.
enneagraminstitute / مترجم: نادیا زکالوند
پاسخ مشاور: ۱۳ سال از شروع زندگی مشترک شما گذشته است و به طور طبیعی باید در این مدت به شناخت مناسبی از شوهرتان رسیده باشید. فردی که قهر میکند هدفی دارد و در واقع با قطع ارتباط، میخواهد مطلب خود را با تاکید بیشتری به طرف مقابلش بیان کند. با توجه به اشاراتتان به نظر میرسد که قهر کردن در شوهرتان به صورت یک مکانیزم در آمده است که در مواقع ناراحتی از او سر میزند چراکه از یک بار به ماهی ۳ بار رسیده است. توجه داشته باشید که قهر کردن، یک روش تخلیه ناراحتی است که معمولا شوهرتان قبل از اینکه فکر بهتری به ذهنش برسد که در آن لحظه فایده بهتری داشته باشد، به این روش اقدام میکند.
با این حال، رفتار و عکس العملهای شما و شوهرتان زمانی در بهترین وضعیت ممکن قرار میگیرد که به مواردی که در ادامه مطرح میشود، توجه و آنها را در زندگیتان رعایت کنید.
برای شوهرتان فقط همسر باشید
برای شوهرتان فقط نقش همسر را داشته باشید. رفتارهایی نظیر بگو مگو، کنترل، دعوا راه انداختن، دستور دادن و... القا کننده نقش مادرانه است که مردها به آنها احساس خوبی ندارند و معمولا در مقابل آن موضع میگیرند. کاری بکنید که همسرتان احساس کفایت در امور را از دست ندهد. کار او و درآمد و رفتارش را تحسین کنید و هیچ وقت برای انتقاد از او به جای یک رفتار اشتباه، شخصیتش را زیر سوال نبرید.
با شوهرتان همدردی کنید
وقتی شوهرتان قهر میکند، ادامه این رفتار از سوی شما فقط وضع را خرابتر میکند؛ بنابراین نگذارید این رفتار کودکانه ادامه یابد. در پیامکتان گفتهاید که قبلا منت کشی میکردم که کارتان اشتباه بوده است و این روزها هم بیتوجه هستم و این هم اشتباه است.
توجه داشته باشید بیشتر آدمهایی که قهر میکنند آدمهای زود رنجی هستند که به دنبال توجه میگردند؛ بنابراین بیشتر به او و مشکلاتش توجه کنید و با او همدردی کنید تا دلیلی برای قهر کردن برایش باقی نماند. همچنین به خواستههای شوهرتان مانند نیاز به تایید، احترام، توجه، آزادی و قدرت توجه کنید و البته در کنار آن، خواستههای خود را نیز صریح با او در میان بگذارید.
راه حل منطقی مشکلات را با کمک یکدیگر بیابید
از روش گفتوگوی مؤثر در مسائلی که پیش میآید استفاده کنید. در این روش هر ۲ نفر به صورت منطقی مینشینند و گفتوگو میکنند و به نظرات یکدیگر توجه و پذیرش دارند. بنابراین از شما میخواهم در یک محیط مناسب و فضای آرام، به گفتوگو با شوهرتان بپردازید و به او بگویید: قهر کردن شیوه مناسبی برای حل مشکلات نیست پس بهتر است با هم صحبت کنیم تا نتیجه درست و منطقی برای حل مشکلات پیدا کنیم. (دکتر مسعود خاکپور، کارشناس و مشاور خانواده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
410
نکته جالب این است که نسترن میگوید واقعا دوست ندارم برای مدت طولانی با همسرم قهر کنم، ولی وقتی مشکلی پیش میآید نمیدانم چگونه باید با او آشتی کنم.
برای اینکه قهرهای کوچک مابه کینههای عمیق و طولانی تبدیل نشود، باید مهارت آشتی کردن را مانند دیگر مهارتهای زندگی بیاموزیم. اما ابتدا بدانیم قهر چیست و چرا ما در زندگی خود به این رفتار متوسل میشویم؟
قهر رفتاری است که ریشه در هیجان منفی توام با خشم و عصبانیت دارد و بسته به شدت و ضعف آن از چند ساعت تا سالیان سال ممکن است طول بکشد. قهر وضعی است که در آن فرد ارتباط عادی خود را با شخص یا افرادی خاص قطع میکند یا کاهش میدهد که معمولا نیز هنگام برآورده نشدن توقعات و انتظارات بهوجود میآید و هر چه این توقعات بیشتر باشد، میزان حساسیت و زودرنجی هم بیشتر شده و در نتیجه احتمال قهر هم افزایش مییابد.
این رفتار میتواند مثبت و منفی باشد، مثبت است اگر جانشین انتخابهای عجولانه و غیرمنطقی شود یا عاملی برای تادیب و مانع تسلیم شدن در برابر اوامر زورگویانه دیگری باشد؛ اما منفی و آسیبزاست اگر از روی انتقام، لجبازی و عدم گذشت و بخشش اتفاق بیفتد. قهر کردن معمولا با لجبازی تکمیل میشود و در اغلب موارد هدف از لجبازی این است که فردی که قهر کرده قصد دارد با این عمل خود، پیامی را به دیگری انتقال دهد که او را به اهدافش برساند؛ چنانچه اوضاع بر وفق مراد و انتظارات پیش نرود، لجبازی ادامه مییابد و بیشتر میشود. برخی افراد وقتی با کسی قهرمی کنند، تمام رفتار و حرکات منفی وی را با بزرگ نمایی کردن بد جلوه میدهند و به موضوع بحث دامن میزنند که نتیجه این رفتارهای ناپخته و کودکانه باعث بروز قهرهای طولانی مدت میشود.
قهر برای هر دو طرف سخت، تلخ، بسیار استرسزا و مایوسکننده است حتی اگر شخص با وارونه کردن احساسات خود قصد خوب و عادی جلوه دادن شرایط را داشته باشد، نباید فریب او را خورد، بیتردید او در شرایط خوبی قرار ندارد و انرژی روانی زیادی را از دست میدهد، پس دوست دارد سریعتر از فضای قهر بیرون بیاید، اما چون راه دیگری بلد نیست، مجبور میشود با فریب موقت خویش، در آن موقعیت باقی بماند.
ادامه قهر و لجبازی آزاردهنده است، بهگونهای که گاه به آسیبهای متعددی در زندگی فرد منجر میشود که بزرگترین آن از هم پاشیده شدن بنیان خانواده است، قهر همسران موجب ایجاد فاصله عاطفی بین آنها شده و به مرور زمان با طولانی شدن آن دلسردی بین آنها را افزایش میدهد، حتی فضای عشقورزی را به فضای همزیستی تبدیل میکند تا جایی که به جای مراودههای عاطفی و روانی، زوجین فقط خود را متعهد به انجام وظایف روزمره میدانند.
چه کسانی بیشتر قهر میکنند؟
قهر و لجبازی، دو رفتار مختلف است که در یک خصوصیات اخلاقی واحدی ریشه دارد، این دو، محصول خشم افراد درونگرا، کم جرات، ضعیف، کمرو و خجالتی، کم حرف، تودار و مرموز، پرتوقع و ناتوان در ابراز احساسات و عواطف است. البته قهر بهعنوان سلاحی برای بیان اعتراض و دلخوری میتواند از سوی هر کسی اتفاق بیفتد، اما از جانب کسانی که دارای ویژگیهای گفته شده هستند، بیشتر سر میزند، زیرا این افراد معمولا اهل احتیاط بوده و نمیتوانند هیجانات خود را کنترل و بیان کنند، ترس و نگرانیهای مخفی بسیاری دارند، توان ابراز وجود ندارند و نمیتوانند قاطعانه خواسته هایشان را بیان کرده و از نظر، ایده و عقیده خود دفاع کنند، اینها رفتاری خشونت آمیز، آشکار و قابل استنادی انجام نمیدهند که کسی بتواند محکوم و متهمشان کند، به همین دلایل قهر را انتخاب میکنند تا بیسرو صدا و بدون پرداخت هزینهای طرف مقابلشان را به ستوه آورند.
زنها بیشتر قهر میکنند یا مردها؟
نمیتوان دقیق گفت مردها بیشتر قهر میکنند یا زنان، ولی بین زنان و مردان در علت توسل به این رفتار تفاوت وجود دارد.
قهر واکنش تنبیهی برای نشان دادن نارضایتی است که زنان از قهر برای نمایش نارضایتی خود استفاده میکنند. زنان مشتاق نشان دادن عواطف و احساساتشان به محیط اطراف هستند، بنابراین با تصمیم به قهر سریعا میخواهند ثابت کنند که از مسالهای ناراحت هستند، در واقع یک زن با هدف جلب توجه طرف مقابل قهر میکند؛ از سوی دیگر زن برای بیان احساسات و عواطف خود از کلمات استفاده کرده و تصور میکند بدترین جریمه برای دیگران، محروم کردن آنها از حرف زدن است، اما این هرگز به معنی قطع کل رابطه نیست و آشتی کردن حتمی است، اما مردان از قانون همه یا هیچ استفاده میکنند یک رابطه یا از نظرشان کلا مختومه است یا ادامه دار، هیچ نقطه میانی در یک رابطه برای خودشان قائل نیستند و چون نسبت به زنان در ارتباط کلامی ضعف دارند، به همین دلیل نمیتوانند از قهر بهعنوان ابراز ناراحتی استفاده کنند، چون مانند آنها از گفتوگو نکردن ناراحت و اذیت نمیشوند، شاید به همین دلیل است که برخی از مردان اگر قهر کنند و در دور باطل لجبازی گرفتار شوند، دیگر کمتر حاضر به آشتی میشوند، حتی اگر به ضررشان تمام شود.
چرا قهر میکنیم؟
افرادی که زیاد قهر میکنند،عموما انتقاد ناپذیر و زودرنج هستند و اعتماد به نفس کمی دارند و از عزت نفس بالایی برخوردار نیستند. آنها هنگام رویارویی با مشکلات یا اختلاف عقیده با دیگران، احساس ترس و حقارت میکنند و به ناچار برای دفاع از خود و اجتناب از استرس و اضطراب، راهی جز قهر نمییابند، در حقیقت فرد با قهر و محل نگذاشتن به دیگری به نوعی از مساله فرار میکند که این خود نشانه ترس و ضعف شخصیتی فرد است.
ناتوانی در بیان مشکلات
دو بردار، بر سر این مساله که چرا در مهمانی بزرگ خانوادگی، برادر کوچکتر حفظ رعایت ادب و حرمت او را نکرده و بدون خداحافظی از برادر بزرگتر مجلس را ترک کرده از هم دلخور شده اند و حالا بیش از پنج سال است که با هم حرف نمیزنند! برادر بزرگتر میگوید: از این رفتار برادرم خجالت زده شدم و از اقوام همسرم حرفهایی شنیدم که بیا و ببین! اما برادر کوچکتر توضیح میدهد که من به خاطر تلفنهای مکرر همسرم عجله داشتم و با اکتفا کردن به یک خداحافظی همگانی، مجبور به ترک مهمانی شدم، حالا برادرم با مقصر دانستن من میخواهد رفتارهای بد خانواده همسرش را توجیه کند. بسیاری از ما نهتنها قدرت رویارویی برای بیان مشکلات را نداریم، بلکه مهارت لازم برای بیان ناراحتیهایمان را هم نداریم، این یعنی خیلی از ما نمیخواهیم، نمیتوانیم یا یاد نگرفتهایم وقتی با کسی به مشکلی برمیخوریم، بنشینیم و به شیوهای کاملا صریح و رودررو، بدون هیچ قضاوت منفی و غیرمنصفانه، ناراحتی و احساساتمان را ابراز کنیم و علت را توضیح بدهیم یا با دل و جان به حرفهای طرف مقابلمان گوش بسپاریم و دقیقا به همین دلیل به مسائلی پیله میکنیم که شاید هیچ ربطی به اصل قضیه و مشکل فعلیمان ندارد. اگر این دو برادر به جای انتخاب موضع خصمانه و تدافعی، آنقدر شجاعت و توانایی داشتند که بدون قهر و شکایتهای ناموجه، مثل دو انسان بالغ رودرروی هم مینشستند و درباره علت دلخوریشان با هم صحبت میکردند، بیتردید هرگز روابطشان سرد نمیشد، کینه یکدیگر را به دل نمیگرفتند و آن را به خشم و تنفر چند ساله تبدیل نمیکردند.
نبود شناخت از یکدیگر
زن به بهانه این که همسرش به او توجهی ندارد و هر وقت به خانه میرسد فقط به فکر استراحت و تماشای برنامه دلخواه تلویزیونیاش است، با شوهرش بگومگو میکند و ترجیح میدهد قهر کند تا شاید همسرش رفتار اشتباه خود را اصلاح کند. در این مثال هدف زن نزدیک شدن به همسر و در کانون توجه او قرار گرفتن است، اما قهر کردن، مرد را متوجه چیز دیگری میکند (عادت همیشگیاش است، دلش از جایی دیگر پر است، امروز غرغرو شده است و...) که دقیقا برعکس نیاز و خواسته قلبی زن است.
بسیاری از ما هدفهایمان را گم کردهایم و از همدیگر شناختی نداریم، خودمحوریم و کلام و رفتارمان را بدون توجه به خواستهها، نیازها و انتظارات طرف مقابل مطرح میکنیم و نمیدانیم دقیقا از یکدیگر چه میخواهیم، طرف مقابلمان چطور فکر میکند و دوست دارد ما چگونه با او رفتار کنیم. در نتیجه تفاوت نگاه و نگرش نهتنها مشکلساز میشود، بلکه با احساس ناامیدی و یاس نیز همراه میشود.
اگر به این مطلب آگاه شویم قطعا بسیاری از زمینههای اختلافات و سوءتفاهمها و در نتیجه قهرهای کوتاهمدت و گاه بلندمدت از زندگیهایمان حذف خواهد شد.
در این مثال اگر زن به اندازه کافی شوهرش را بشناسد و بداند که مرد با نگاه کردن به تلویزیون و گوش کردن به اخبار، آرام آرام در فضای منزل قرار میگیرد و بعد از تجدید قوا، قطعا به او توجه خواهد کرد، هیچگاه برای جلب توجه و محبت همسرش متوسل به قهر نمیشود.
خودخواهی و خودبینی
کار همیشگیاش است، او هیچ وقت رفتارش را ترک نمیکند، من برای چه خودم را کوچک کنم و مدام منت او را بکشم، اگر پذیرای رفتار غلط او باشم نهتنها غرورم را شکستهام بلکه نشان دادهام که حق با اوست و من مقصرم...
گاهی قهرهای کوچک به قهرهای بزرگ و طولانی تبدیل میشود، فقط به این دلیل که هیچیک از دو طرف حاضر نیستند یا جرات نمیکنند برای فیصله دادن به مساله پا پیش بگذارند و عذرخواهی یا حتی دستکم سر صحبت را با فرد مقابل باز کنند، چون تصور میکنند شخصیتشان زیر سوال میرود یا اینکه تاب تندی را ندارند و نمیخواهند حرفهای از سر دلخوری دیگری را که شاید بحق هم باشد بشنوند، پس فرار را بر قرار ترجیح داده و قهر میکنند.
فرار از مسئولیت و تعهد
طوری حرف میزند و شرایط را جوری پیش میبرد که کارمان به بحث و دعوا بکشد و بعد از آن قهر کردن؛ چون میداند از این طریق میتواند چند روزی از دست من خلاص شود و از انجام کارهایش طفره برود...
برای گروهی، قهرکردن راهی برای فرار از زیر بار مسئولیت است. قهر کردن معمولا برای افراد مسئولیتناپذیر و بیتعهد، نوعی جایزه محسوب میشود، چون توانستهاند با توسل به این روش نه تنها خود را از انجام وظایف محوله رها کنند، بلکه دیگران را نیزدرمانده از نیازهاییکنند که برآورده شدن آنها منوط به انجام کارهایی از جانب آنان است. البته این افراد نیز چون سایرین از قهر کردن لذت نمیبرند اما برای حل مشکلاتشان مجبورند از آن استفاده کنند. آنها با قهر احساس امنیت و آرامش بیشتری میکنند، چون برای مدتی هم که شده، مجبور نیستند پاسخگوی بیمسئولیتی هایشان باشند اگر چه همین رفتار نیز از ضعف و ناتوانی آنها نشأت میگیرد.
عادت به باجگیری
«اگر چند روزی محلش ندهم، به خودش میآید و به خواسته من رضایت میدهد»، «با هر زبانی بگویم قبول نمیکند اما فقط کافی است چند روزی سگرمههایم را درهم کنم، دیگر همه چیز بر وفق مرادم میشود»، «مادرم هم هر وقت نمیتوانست پدرم را متقاعد به انجام کاری کند، چند روزی قهر میکرد و بعد پدرم گوش به فرمانش میشد» و...
بسیاری از افراد با توسل آگاهانه به قهر سعی میکنند به اهداف کوچک و بزرگشان دست یابند. معمولا این افراد در کودکی یاد گرفتهاند که اگر بهانهگیری کنند یا روی نقطه ضعف دیگران انگشت بگذارند، خیلی سریع و راحتتر میتوانند با مستاصل کردن دیگران، رضایت آنان را برای رسیدن به اهدافشان جلب کنند، گرچه قهر کردن گاهی نیز مولود شرایط خاص زندگی فرد است. زندگی با افراد مستبد و زورگو و سرکوب نیازها و امیال طبیعی ممکن است باعث پرورش رفتارهایی چون قهر و لجبازی در فرد شود. بنابراین «باجگیری عاطفی» از دیگران، خواه ارثیه فرد از والدینش باشد، خواه الگوبرداری از روی رفتار دیگران، از دوران کودکی در شخصیت فرد نهادینه و باعث میشود فرد در بزرگسالی هم، هر جا که به مشکلی برخورد، با توسل به ترفند قهر کردن، کارش را پیش ببرد.
قهرهای لیلی و مجنونی
«همسرم با کوچکترین حرف یا رفتاری که مطابق میلش نباشد، بسرعت ناراحت میشود و قهر میکند، اگر خودش هم مقصر باشد، هرگز حاضر نمیشود کوتاه بیاید و اشتباهش را بپذیرد و عذرخواهی کند، همیشه من باید کوتاه بیایم و برای آشتی پیشقدم شوم و گرنه ممکن است مدتها با هم قهر باشیم. الان هم که قهریم، هر دو دلمان میخواهد آشتی کنیم، او منتظر من است که منتش را بکشم من هم با آنکه خیلی دلتنگش هستم و دوست دارم با او حرف بزنم، اما حاضر نیستم غرورم را بشکنم...»
شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که با همسرتان برسر هر مساله کوچکی قهر میکنید و گاهی تا چند روز رابطهتان شکرآب است و جز سکوت، اخم کردن، نگاههای غضبناک و گاهی نیزغرولندهای زیرلب هیچ چیز دیگری بین شما وجود ندارد.
قهر در بین بیشتر همسران اتفاق میافتد اما در بیان برخی بسیار بیشتر و جدیتر است و بهصورت یک عادت غلط رفتاری برای مواجهه با مشکلات ترجیح داده میشود. قهر همسران رفتاری است که غالبا بهعنوان حربهای برای دفاع از خود یا آزار دیگری بهکار گرفته میشود، فقط به این امید که شاید منجر به تغییراتی شود، در حالی که قهر یکی از مهلکترین آسیبهای رابطه زن و شوهری محسوب میشود و لازم است از این سم مهلک دوری کرد. کسانی که همسران قهرقهرو دارند، حتما به یقین متوجه شدهاند که قهر تا چه اندازه موجب عذاب و فرسودگی اعصاب و خانمانسوز است. معمولا این افراد ترجیح میدهند مورد ضرب و شتم، فحش و دشنام همسرشان قرار بگیرند، اما هرگز با قهر او مواجه نشوند. گرچه قهر کردن با همسر اصلا شایسته یک فرد عاقل و بالغ نیست، اما گاهی قهر کردن به معنای «سرسنگین بودن» خالی از لطف هم نیست؛ در برخی شرایط البته نه همیشه و نه برای مدت زمان طولانی؛ در مواردی که خطای همسر کاملا عمدی است و به دفعات بسیار تکرار میشود و راهحلهای ساده احتمالی موثر نمیافتد، متوسل شدن به قهر بهعنوان راهی یا نشانهای برای آگاه کردن همسر از رفتار اشتباهش تا حدی مجاز است. گاهی هم درست و منطقی است با همسرمان قهر کنیم تا مقابل خواستههای اشتباه و غلط او تسلیم نشویم.
هنگام قهر، برخی از همسران به تقلید از رفتار دیگری درصدد تلافی برمیآیند و به قهر ادامه میدهند، در حالی که در محیط خانواده که محل آرامش و محبت است، پاسخ قهر با قهر کار شایستهای نیست. هر یک از زوجین نقطهضعفهایی دارد که دیگری آن را تحمل میکند، پس هیچ اشکالی ندارد که همسران برای جلب نظر یکدیگر منتکشی کنند و برای آشتی پیشقدم شوند.
مردان میتوانند با محبت به همسرشان او را راضی به آشتی کنند، چون زنان براساس روحیات فطریشان دوست دارند هنگام ناراحتی و افسردگی، مورد توجه و مهرورزی همسرشان قرار گیرند؛ اما زنان نباید اصرار نابهنگام برای آشتی کنند، چون مردها وقتی دلخور و عصبیاند ترجیح میدهند مدتی تنها باشند و در لاک خودشان فرو روند؛ در این حالت، اصرار و پافشاری زن آنان را آزردهتر خواهد کرد، لذا در برخورد با قهر شوهر، بهترین رفتار این است که اگر زن خود را مقصر میداند، عذرخواهی کند و اگر مقصر نیست، خیلی کوتاه و مختصر ابراز ناراحتی و تاسف کند و اصرار به آشتی را به جای حرف زدن، در رفتارش نشان دهد، مثلا غذای دلخواه همسرش را آماده کند، لباس دلخواه او را بپوشد و... تا بتواند با برطرف کردن رنجیدگی مرد و با ایجاد حس دلسوزی و ترحم در او، آشتی را به خود، فرزندان و همسرش هدیه دهد.
امان از قهرهای فامیلی
نیمنگاهی به اطراف خود بیندازید، ارتباطات خانوادگی و دوستانه خود و اطرافیانتان را زیر ذرهبین بگذارید، هر روز بیش از دیروز فاصلهها زیاد و زیادتر میشود، کمتر اتفاق میافتد افراد فامیل به بهانه تجدید دیدار کنار هم جمع شوند؛ یک جا جمع شدن افراد فامیل منوط به یک مراسم عروسی و عزا شده است که در این مواقع نیز آنقدر غرق مسائل حاشیهای میشویم که اصل کار یعنی دیدار یکدیگر فراموش شده و حتی به بروز پارهای از مشکلات نیز منجر میشود. در این شرایط بهخاطر سوءتفاهمات پیش آمده، ارتباط فامیلی قطع شده و کینههای شتری مهمان قلبها میشود و افراد سالها از دیدار هم محروم میمانند. این گونه میشود که گاه میبینیم خواهر و برادر، مادر و فرزند، عروس و مادرشوهر، داماد و مادرزن سالها با هم قهر و از حال هم بیخبرند. حال تصور کنید هر روز و هر ساعت در مجاورت فامیلی قرار میگیرید که با او قهر کردهاید، یا مطلبی را از او میشنوید که باعث مرور احساس خشم و تنفرتان میشود، خاطرات بد او را یادآوری میکنید و حالتان بد میشود. نیروی دافعهای که تحملش میکنید مدام به شما آسیب میزند و کینه دیرین مانده به دلتان را سنگینتر میکند، کینه هم چون کیسه پرسنگی است که به دوش گرفتهاید و اجازه نمیدهد براحتی مسیر آشتی و خوشبختی را طی کنید.
از سوی دیگر، قهرهای فامیلی دور و نزدیک وقتی زیاد تکرار شود، به مرور زمان به قطع ارتباطات منجر میشود و کسی که مسبب اصلی قهرها بوده از نظر دیگران بهعنوان فردی زودرنج و آتشبیار معرکه شناخته خواهد شد که قهر کردن عادت همیشگیاش و دو به هم زنی خصلتش است و ممکن است به همین دلیل هیچکس برای آشتی با او پا پیش نگذارد و عاقبت او تنهایی خواهد بود.
ماهیگیری برخی از آب گل آلود
با محدود شدن روابط اجتماعی دو فامیل، سو استفاده کردن دیگران از مشکل هم دو چندان میشود و برخی با بزرگنمایی مشکل یا حتی یک کلاغ را چهل کلاغ کردن علت اصلی قهر، از آب گلآلود ماهی میگیرند. بنابراین قهرهای فامیلی را نباید ادامه داد چون در درازمدت، دو طرف را از هم دور میکند و به آنها میفهماند که میتوانند بدون ارتباط با هم به زندگیشان ادامه دهند و این اصلا خوب نیست. از طرفی چگونه میتوان با خواهر و برادری که سالها زندگی کردهایم و همیشه در شادی و غم هم شریک بودهایم، قطع مراوده کرد و بیخبر از احوالشان شد و راحت زندگی کرد، ممکن است زمانی به خود آییم که دیر شده باشد و روزگار فرصت آشتی کردن را از ما بگیرد و برای همیشه حسرت با هم بودن تا آخر عمر بر دلمان بماند و روزی برسد که انگشت حسرت به دهان بگزیم و بگوییم که کاش اندکی زودتر برای آشتی پیشقدم میشدیم.
قهرهای والد و فرزندی
گرچه قهر کردن برای حل مسائل دنیای بزرگسالان به هیچوجه کارساز نیست، اما برای تربیت کودکان خردسال میتواند مفید باشد. این نسخه تربیتی برای والدینی مناسب است که اعتقادی به تنبیه بدنی و پرخاش کردن با کودکان ندارند، اما به طریقی قصد دارند به کودکشان بفهمانند رفتارش درست نبوده و باعث ناراحتی و تکدر خاطرشان شده است. قهر کردن با کودک زمانی مفید است که:
• پیش از قهر کردن، برای کودکتان دقیقا توضیح دهید که خطایش چیست و به چه علت از دستش ناراحت شدهاید؛ مثلا بگویید: محمدجان از این که حرف بد زدی، از دستت ناراحت هستم.
• به کودک بفهمانید تا چه مدت قصد دارید با او صحبت نکنید؛ مثلا به او بگویید: من برای تنبیه تو قصد دارم، از همین الان تا دو ساعت دیگر با تو صحبت نکنم.
• قهرتان را طولانی نکنید، پس از مدت زمان مقرر شروع به حرف زدن کنید چون اگر بیش از حد بر این رفتارتان سماجت کنید، فرزندتان به این روش شما عادت خواهد کرد و دیگر قهر کردن را واکنش تنبیهی برای رفتار ناپسندش قلمداد نخواهد نکرد.
• ممکن است فرزندتان بعد از شنیدن تصمیم شما، بلافاصله به تکاپو بیفتد و به شما التماس کند که او را ببخشید. گرچه تماشای التماس کودک برای آشتی، برایتان سخت و عذابآور است، اما توصیه میکنیم بر احساسات خود غلبه کنید و قهرتان را به هیچ وجه نشکنید تا مهلت قراردادیتان به سر آید. اگر فرزندتان بتواند با اصرار و پافشاری خواستهاش را به کرسی بنشاند، به مرور زمان درمییابد که میتواند هر کاری کند و سپس والدینش را از تصمیمشان منصرف سازد. این حالت نهتنها برای شما به عنوان پدر یا مادر خوب نیست، بلکه فرزندتان نیز عادت میکند از التماس کردن بهعنوان ابزاری برای فریب یا تحتفشار قراردادنتان استفاده کند.
• اجازه توهین و تحقیر کلامی و غیرکلامی ندارید، فقط گفتوگویتان را با او متوقف کنید و هرگز زیر لب غرغر یا مرتبا صفات بدش را گوشزد نکنید. یادتان باشد شما قهر کردهاید تا او را متوجه رفتار نامطلوبش کرده و او را اصلاح کنید.
• قهرتان را عمومی نکنید. مثلا هیچ لزومی ندارد مادرتان بفهمد که شما امروز با فرزندتان قهر کردهاید، چون با این کار هم قبح قهر بودنتان را از بین میبرید و هم این که او را نزد دیگران تحقیر و کوچک میکنید.
از قهر پیشگیری کنیم
وقتی دلایل برای قهر فراهم شد، دیگر قهر نکردن کاری بس مشکل است، اما اگر عوامل و ریشه آن شناسایی شود، پیشگیری از آن سهل و ممکن خواهد بود. حداقل پس از یک سال ارتباط با یک فرد (همسر، فرزند، مادر و پدر، خواهر و برادر،...) شما خواهید دانست که او چه شخصیتی دارد و اگر قهر و لجبازی رفتار غالب اوست، میتوانید با پیش بینی رفتارها و موقعیتهایی که منجر به قهر او میشود از افتادن در تله قهر و کم محلی او نجات پیدا کنید.
قهر زمانی اتفاق میافتد که فرد از شدت خشم و هیجانات منفی پر میشود اما چون نمیتواند هیج واکنشی برای تخلیه روانی خود انجام دهد و به اصطلاح کم میآورد قهر میکند؛ با تقویت ظرفیت و افزایش تجربیات اخلاقی میتوان کاری کرد که او زود دچار رنجش نشود.
مانع هیجانات منفی شوید
هنگام مشاجره، آنکه قوی و مسلط است به هر طریق ممکنی عصبانیت و خشونت خود را ابراز و از خود دفاع میکند و خیلی سریع از شر احساسات منفی رها میشود، اما فرد ضعیف فقط نظارهگر است، فریادها را میشنود، حرفها و کنایهها را ظاهرا تحمل میکند و چون کاری از پیش نمیبرد به قهر متوسل میشود. برای پرهیز از این وضع بهتر است هنگام خشم و مشاجره، روی اعصاب و رفتارمان کنترل داشته باشیم، قلب و روح طرف مقابل مان را از هیجانات منفی پر نکنیم، بگومگوی مان را دو طرفه پیش ببریم تا ضمن دفاع خویش، او هم بتواند حرف بزند و از خودش دفاع کند و هرگز خود را مظلوم و شکست خورده نپندارد که بعد در صدد انتقام و تلافی و در نتیجه قهر برآید.
آشتی کردن سخت نیست
با چند نفر قهر هستید؟ دلتان طاقت دوری آنها را دارد؟ تا به حال شده به این فکر بیفتید که به او زنگی بزنید و صدایش را بشنوید؟ دوست دارید برای آشتی با او پیشقدم شوید اما این غرور لعنتیتان اجازه ندهد! خیلی آسانتر از آنچه گمان میکنید میتوانید آشتی کنید:
با مشکل روبهرو شوید
قهر و لجبازی کردن مانند ریختن زباله زیر فرش خانه است؛ مشکلات با قهر کردن حل نمیشود، بلکه برای همیشه به قوت خود باقی میماند و حتی ممکن است چون زباله متعفن شده بویش همه زندگی مان را فرا بگیرد. بپذیرید قهر و ترشرویی با دیگران راهی برای فرار از مشکل است، به جای این که صورت مساله را پاک کنید بهدنبال راهحل باشید. تمرین کنید که هر وقت مشکلی با همسر، پدر و مادر، فرزندان، خویشاوندان، دوستان و همکاران پیدا کردید با مشکل روبهرو شوید و درباره آن به طور کاملا قاطع، صریح و روشن، بدون کلیگویی و اغراق و در عین حال با ملایمت و بدون خشم، گفتوگو کنید تا مساله حل شود.
بهتر است احساستان را درباره رفتار بدی که با شما شده، بدون دلخوری توضیح دهید و بگویید دوست داشتید چگونه با شما رفتار شود و در صورت مواجهه با رفتار مطابق میلتان چه نتیجهای در روابطتان حاصل میشد و البته همین رفتار را در مورد طرف مقابلتان نیز اعمال کنید.
علت تقویت رفتار قهر را بیابید
اگر با کسی در ارتباط هستید که مدام قهر میکند، بهتر است بررسی کنید تا ببینید چه پاداشهایی برای انجام این رفتار دریافت میکند، اجابت سریع خواسته، دریافت توجه و محبت کافی، اعمال قدرت و... از جمله عواملی است که منجر به تکرار قهر میشود، با حذف پاداشهایی که در پاسخ به قهر داده میشود، میتوان بتدریج شعله این عادت منفی را خاموش کرد.
فراموش نکنید علت ناراحتی و رنجشتان هر چه بوده، اتفاق افتاده ؛ به تعبیری آبی است که ریخته شده و شما چارهای جز پذیرش آن ندارید. با بخشش دیگری، اول از همه خودتان را از شر انرژیهای منفی خلاص میکنید، دوم آن که با بخشش و گذشت اعتماد به نفستان را بالا میبرید و با احساس مثبت و قوی بودن برای آشتی کردن پیشقدم میشوید.
غرور را کنار بگذارید و با این تصور اشتباه که «اگر پا پیش بگذارم، شخصیتام را کوچک کردم»، مبارزه کنید؛ به جای آن، به این فکر کنید اگر با فرد مقابلتان رابطه داشته باشید چه ساعات خوبی را میتوانید در کنار یکدیگر سپری کنید. توقعات و انتظارات خود را کم کنید، بر آورده نشدن توقعات و انتظارات یکی از علتهای اصلی قهرهاست، سعی کنید زیادی آنها را کنترل کنید و به دیگران هم به خاطر رفتارهایشان حق بدهید و با درک متقابل از علت رفتار آنها برای آشتی کردن پیش بروید.
معذرتخواهی فراموش نشود
اگر مقصر هستید بدون چک و چانه زدن اشتباهاتتان را بپذیرید و به هر طریقی که میتوانید احساس پشیمانیتان را ابراز کنید و برای جبران آنقدم بردارید. معذرتخواهی کردن، هدیه گرفتن، دعوت به یک رستوران و... باعث رفع ناراحتیها میشود. فراموش نکنید خیلی از قهرهای کوچک به کینههای بزرگ و حتی نفرت دو نفر بویژه همسران از یکدیگر میانجامد. بهگونهای که آنها به مرور و با قهرهای طولانی مدت از غذا خوردن کنار هم، خرید رفتن، سفر کردن و حتی همبستر شدن با یکدیگر گریزان میشوند و بتدریج حتی به جدایی تن میدهند. قهر کردن رفتاری ناصحیح در رابطه زناشویی است، قهر نکنید و اگربه هردلیلی به این رفتار متوسل شدید مهارت آشتی کردن را بیاموزید. (جام جم سرا/ نسرین صفری- مشاور خانواده/ چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
به گزارش شفاف به نقل از ایرنا، سرطان ریه دومین سرطان شایع و
مرگبارترین نوع سرطان است. از هر چهار مرگ ناشی از سرطان، یک مورد به دلیل
سرطان ریه است. سرطان پروستات شایع ترین سرطان در میان مردان و سرطان
سینه، سرطان نخست در میان زنان است؛ البته در این آمار سرطان پوست لحاظ
نشده است.
سرطان ریه معمولا در افراد سالمند دیده می شود. از هر سه
بیمار مبتلا به سرطان ریه، دو مورد بالای 65 سال سن دارند و کمتر از دو
درصد مبتلایان کمتر از 45 سال سن دارند. میانگین سن مبتلایان 70 سال است.
از هر 14 مرد، یک نفر به سرطان ریه مبتلا می شود و این آمار در میان زنان،
یک از 17 زن است.
****حقایقی تلخ و تکان دهنده در مورد سرطان ریه
-آمار
منتشر شده توسط انجمن سرطان آمریکا در سال 2015 نشان می دهد که در هر30
ثانیه یک نفر بر اثر سرطان ریه جان خود را از دست می دهد.
- حدود 14 درصد از تمام موارد ابتلا به سرطان، به ریه اختصاص دارد.
- احتمال ابتلا به سرطان ریه در افرادی که سیگار کشیدن را از اوایل دوران نوجوانی آغاز می کنند، 40 درصد است.
-احتمال زنده ماندن بیماران مبتلا به سرطان ریه 10 درصد و آن هم حداکثر به مدت پنج سال پس از تشخیص است.
***** مهمترین روش های جلوگیری از سرطان ریه
1-به سیگار "نه” بگویید
سیگار مهمترین عامل ابتلا به سرطان ریه است. اولین قدم برای جلوگیری از این بیماری مرگبار، ترک سیگار است.
به
گزارش انجمن سرطان آمریکا، سیگار عامل اصلی 12 نوع سرطان است و یک مطالعه
پیشگیری از سرطان نشان می دهد که در سال 2011 میلادی، می توان 48 درصد از
مرگ های ناشی از این سرطان ها را مستقیما به سیگار نسبت داد.
در سال
2011، 345 هزار و 962 مرگ ناشی از سرطان در آمریکا گزارش شده است که از این
میان، 167 هزار و 805 مورد، منتسب به سیگار است. آمار مربوط به این گزارش
به شرح زیر است:
125 هزار و 799 مورد مربوط به سرطان های تنفسی (ریه و برونش) و بر اثر سیگار است.
دو هزار و 856 مورد مربوط به سرطان حنجره و به دلیل سیگار است.
در حدود نیمی از مرگ های ناشی از سرطان های حفره دهان، مری و مثانه مربوط به سیگار است.
در
ادامه این گزارش آمده است که سیگار عامل اصلی سرطان ریه و سیستم تنفسی است
و احتمال سرطان های کبد، روده بزرگ، لب، بینی، سینوس ها، حنجره، حلق، مری،
معده، پانکراس، کلیه، رحم، دهانه رحم، تخمدان، روده بزرک، کبد و لوسمی را
افزایش می دهد.
بر اساس گزارش انجمن سرطان آمریکا، مصرف دخانیات عامل یک مرگ از هر پنج مورد است.
مطالعات دیگری نشان می دهد که افزایش استعمال سیگار توسط زنان در انگلیس، سبب شده است که شیوع سرطان ریه بیشتر از سرطان سینه باشد.
2-در معرض دود سیگار قرار نگیرید
استشمام دود سیگار، قلیان و
پیپ، به اندازه سیگارکشیدن مضر است. فرد سیگاری با انتخاب خود به آغوش مرگ
می رود ولی زندگی در کنار سیگاری ها، مرگ تحمیلی است.
چندی پیش تحقیقاتی
توسط پژوهشگران دانشگاه بریگهام یانگ در ایالت یوتای آمریکا صورت گرفت که
نشان می دهد زندگی در کنار افراد سیگاری سبب افزایش چربی بدن و اضافه وزن
می شود؛ چراکه قرارگرفتن در معرض دود سیگار باعث افزایش ترشح هورمون
انسولین می شود. از طرفی بر اثر استشمام دود سیگار، بدن به مرور زمان نسبت
به انسولین مقاوم می شود؛ ترشح انسولین از یک طرف و مقاومت بدن در برابر آن
از طرف دیگر، مهمترین عامل چاقی و اضافه وزن است.
3-میزان گاز رادون را در خانه بررسی کنید
دومین
عامل ابتلا به سرطان ریه، گاز رادون است. رادون یک گاز رادیواکتیو است که
از تجزیه اورانیوم موجود در خاک و سنگ بوجود می آید و زمانی که در خانه حبس
شود، می تواند منجر به بروز سرطان ریه شود. مصالح استفاده شده در خانه،
ترک دیوار، خاک گلدان، باغچه طبیعی در فضای بسته، چاهک و شکاف دور لوله ها و
پنجره ها می توانند منبع گاز رادون در خانه باشند. با استفاده از آشکار
ساز رادون می توان میزان این گاز را در خانه سنجید. این فرآیند در بسیاری
از کشورهای دنیا از جمله آمریکا و کانادا انجام می شود.
*** شایع ترین علایم سرطان ریه
سرطان ریه در 25
درصد موارد هیچ نشانه ای ندارد؛ ولی به محض مشاهده علایم اولیه، با یک
تصویربرداری ساده اشعه ایکس از قفسه سینه می توان بیماری را تشخیص داد.
علایم بیماری معمولا ناشی از تاثیر تومور یا اختلالات هورمونی، خون و یا
ارگان های دیگر بدن است. سرفه های خشک، سرفه همراه با خون، خلط قهوه ای
رنگ، خستگی مزمن، کاهش وزن بدون دلیل، عفونت های تنفسی مکرر، گرفتگی صدا،
صدای خس خس و تنگی نفس، شایع ترین علایم بیماری محسوب می شوند.
حدود یک چهارم بیماران مبتلا به سرطان ریه، درد مداومی در ناحیه قفسه سینه حس می کنند.
پزشکان
به افرادی که در معرض خطر ابتلا به سرطان ریه قرار دارند، توصیه می کنند
که به طور منظم غربالگری شوند. افراد سیگاری، افرادی که در معرض دود سیگار
قرار دارند یا در خانواده خود بیمار مبتلا به سرطان ریه دارند، پر خطر
محسوب می شوند.
یکم تا سی ام ماه نوامبر، به آگاهی درباره سرطان ریه
اختصاص داده شده است. ترک سیگار، دوری از افراد سیگاری و غربالگری سرطان،
تنها راه نجات از این مرگ سیاه است.
رئیس سازمان نظام پرستاری کشور با ابراز خرسندی از دیدار با وزیر بهداشت پس از ۸ ماه که حواشی نهچندان مطلوبی را نیز به همراه داشت، گفت: وزیر بهداشت قول دیدار با شورای عالی نظام پرستاری را دادند و تأثیر مثبت این دوستی مسلماً برای مردم و بیمار خواهد بود.
به گزارش مشرق، علیمحمد آدابی در تشریح حضور خود در وزارت بهداشت و مواجه با وزیر بهداشت، اظهار داشت: خوشبختانه پس از 8 ماه توانستیم در جلسه وزیر بهداشت در وزارت بهداشت حضور به عمل آوریم و در حاشیه جلسه شورای اخلاق پزشکی با وزیر بهداشت روبوسی کرده و توانستیم مطالبات پرستاری را در همین دقایق کوتاه به سمع و نظر وزیر بهداشت برسانیم.
وی با اشاره به اینکه وزیر بهداشت از کسانی که نمیگذاشتند این دیدار صورت پذیرد و متعاقب آن مطالبات پرستاری به گوشش برسد بسیار تعجب کرد و دستور پیگیری داد، افزود: بنده نیز به وزیر بهداشت عنوان کردم که پرستاران برای سلامت مردم همیشه در کنار و همراه وزیر بهداشت خواهند بود.
رئیس کل سازمان نظام پرستاری کشور با بیان اینکه وزیر بهداشت در حاشیه جلسه شورای عالی اخلاق پزشکی در نزد سه معاون خود دستور برگزاری جلسهای با اعضای شورای عالی نظام پرستاری دادند، افزود: امیدواریم در روزهای آینده دیدار وزیر بهداشت با شورای عالی نظام پرستاری صورت پذیرد تا مطالبات پرستاران به طور مستقیم به دکتر هاشمی عنوان شود.
آدابی با ابراز خرسندی از دیدار خود با وزیر بهداشت خاطرنشان کرد: متاسفانه در این چند ماه برخی دوستان وزارت بهداشت نمیخواستند نمایندگان سازمان نظام پرستاری با وزیر بهداشت مواجه شوند و اگر زودتر این دیدار صورت میپذیرفت برخی حواشی در ماههای گذشته نیز رخ نمیداد ولی خوشبختانه در دیداری که در حاشیه جلسه شورای عالی اخلاق پزشکی با وزیر بهداشت داشتیم فضای بسیار دوستانه ای شکل گرفت که قطعاً نتیجه آن برای حفظ و ارتقای سلامت مردم و بیماران کشور خواهد بود.