کودکان سرمایههای انسانی هر جامعه، هستند که تربیت و حمایت از آنان ضرورت دارد. از این رو شارع و به تبع ادامه ...
خداشناسی در روایتهای امام رضا (علیه السلام)از اساسی ترین و ریشهایترین اعتقادهای یک مسلمان، توحید است که پیامبران الهی و اوصیاء آنها برای تقویت ادامه ...
عنصر محبت در فرهنگ رضویعنصر محبت در دنیای امروز یکی از گمشدههای بشر و نواقص جوامع بشری است. با توسعهی زندگی صنعتی و اشتغالهای ادامه ...
ضحاک، افراسیاب، دیو سفید و رستم در شاهنامه- تفکیک شخصیتهای اهورایی و اهریمنی و ایرانی و انیرانی و شخصیتهای نیمه ایرانی و نیمه انیرانی و نیز شخصیتهای ادامه ...
چاپهای معتبر شاهنامه1) چاپ «تورنر ماکان» براساس نسخ متعدد. 2) چاپ «ژول مول» براساس نسخ متعدد. 3) چاپ «ژان اگوست وولرس»: بر ادامه ...
دامنهی تأثیر و نفوذ فردوسی در زبان و ادب فارسیقراین مختلف نشان میدهد که از آغاز نشأت شعر فارسی دری تا روزگار فردوسی دو جریان در شعر فارسی وجود داشت، ادامه ...
ایران در شاهنامهاین قبیل اشعار که از وجود آرمان و سنت تشکیل و تکوین قومیت و ملیت «ایران»، البته با تفاوتهای مشخص و گاهی ادامه ...
آرمان اساسی و جهانبینی فردوسی در شاهنامهآرمان مبارزهی دائم نیکی و بدی بزرگترین رشتهی حکمتآمیز سرتاسر شاهنامه، بخصوص قسمت اساطیری و پهلوانی ادامه ...
تراژدی و حماسه و داستانهای عشقی در شاهنامهدر شاهنامه در چهارچوب حماسهای بزرگ چند تراژدی و چند اثر غنایی و چند حماسهی تمام عیار روایت شده که هر ادامه ...
فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
حضرت علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) مانند دیگر پیشوایان معصوم علیهم السلام به زیور فضایل اخلاقی و کمالات نفسانی آراسته و از هر گونه زشتی و پلیدی و رذایل اخلاقی منزه بوده و البته در این راه گفتار و رفتارش الگو و سرمشق دیگران بود. ما در این نوشتار به بیان برخی از مصداقهای این فضائل می پردازیم:
مهمانی بر امام رضا علیه السلام وارد شد، حضرت نزد او نشسته بود و با وی صحبت می کرد به گونه ای که بخشی از شب را با یکدیگر می گذراندند، در این هنگام چراغ روشنائی دارای مشکل و خرابی شد. مهمان امام رضا علیه السلام که خرابی چراغ رامشاهده می کرد دست برد تا آن را اصلاح کند. در این هنگام حضرت مانع کار او شد و خود آن را درست کرد و سپس فرمود: ما خاندانی هستیم که مهمانان خود را به خدمت نمی گیریم.
امام رضا علیه السلام فرمودند: مبادا اعمال نیک و تلاش در عبادت را به اتکاى دوستى آل محمد (علیهم السلام ) رها کنید و مبادا دوستى آل محمد (علیهم السلام) و تسلیم براى آنان را به اتکاى عبادت از دست بدهید، زیرا هیچ کدام از این دو به تنهایى پذیرفته نمى شود. (بحار الانوار، ج 78 ، ص 347)
ابراهیم بن عباس گوید: هرگز ندیدم امام رضا (علیه السلام) به کسی - ولو به یک کلمه - جفا و بی مهری کند و نیز ندیدم که سخن شخصی را قطع نماید، بلکه صبر می کرد تا سخن او به آخر برسد، و ندیدم که آن حضرت تا آنجا که امکان داشت ، تقاضای کسی را رد نماید، او هرگز پاهایش را کنار افرادی که در حضورش بودند دراز نمی نمود و هرگز در حضور افراد تکیه نمی کرد، و هرگز ندیدم که آن حضرت به خدمتکاران و غلامان آزاد شده اش ناسزا بگوید، و ندیدم او را که آب دهانش را بیرون بیندازد، و هرگز او را ندیدم که خنده با صدا بکند بلکه خنده اش تبسم و لبخند بود، وقتی که خلوت می کرد و کنار سفره می نشست همه خدمتکاران و غلامان حتی دربانهای اسطبلها را کنار سفره می نشاند و با هم غذا می خوردند. آن حضرت شب کم می خوابید، بسیار سحر خیز بود، بیشتر شبها را از آغاز تا صبح به عبادت می پرداخت، بسیار روزه می گرفت و روزه سه روز در هر ماه را حتما انجام می داد و می فرمود: روزه سه روز هر ماه ، معادل روزه همه زمانها است ، او کارهای نیک بسیار می کرد و غالبا آن را در شبهای تاریک انجام می داد.
ابراهیم بن موسی از القزّاز می گوید: امام رضا علیه السّلام به عنوان استقبال از بعضی از طالبان خارج شد (در حالی که من با عده ای از یاران با آن حضرت همراه بودیم). وقت نماز فرا رسید. قصری در آن حوالی بود. امام (علیه السلام) با یاران به سوی آن رفتند و در کنار سنگ بزرگی ایستادند و سپس امام به من فرمودند: اذان بگو. عرض کردم: منتظر رسیدن و ملحق شدن بعضی از یاران هستیم که بیایند. حضرت فرمود: خدا تو را بیامرزد، نماز را از اول وقت بدون عذر به تاخیر نیانداز. بر تو باد خواندن نماز در اول وقت. راوی گفت: پس اذان گفتم و نماز خواندیم. نمازی که امام رضا (علیه السلام) به پا داشت ، نماز جماعت بود که هر چه جمعیت بیشتر باشد ثواب نماز جماعت بیشتر است ، ولی توجه نمودید که امام (علیه السلام) اجازه نفرمود نماز اول وقت، به خاطر رسیدن و ملحق شدن بقیه یاران به تاخیر بیفتد، بلکه تاکید کرد که نماز اول وقت خوانده شود و تاخیر را صلاح ندانست. اینکه امام رضا (علیه السلام) فرمود: ای موسی، بر تو باد که همیشه نماز را در اول وقت بپا داری خطاب به فرد فرد ماست و اختصاص به آن شخص ندارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: پاداش آنکس که کار نیکش را می پوشاند معادل پاداش هفتاد حج است و آنکس که آشکار گناه می کند، مورد طرد خدا است و آنکس که گناهش را می پوشاند، (درصورت توبه) مورد آمرزش خدا قرار می گیرد.
یسع بن حمزه می گوید: در مجلس حضرت رضا (علیه السلام) بودم و جمعیت بسیاری در مجلس حضور داشتند، و از آنحضرت سوال می کردند و از احکام حلال و حرام می پرسیدند و امام رضا (علیه السلام) پاسخ آنها را می داد، در این میان ، ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد وسلام کرد و به امام هشتم (علیه السلام) عرض نمود: من از دوستان شما و پدر و اجداد پاک شما هستم در سفر حج ، پولم تمام شده و خرجی راه ندارم تا به وطنم برسم ، اگر امکان دارد، خرجی راه را به من بده تا به وطنم برسم ، خداوند مرا از نعمتهایش برخوردار نموده است ، وقتی به وطن رسیدم ، آنچه به من داده ای معادل آن ، از جانب شما صدقه می دهم ، چون خودم مستحق صدقه نیستم . امام رضا به او فرمود: بنشین ، خدا به تو لطف کند،سپس امام رو به مردم کرد، و به پاسخ سوالهای آنها پرداخت . سپس مردم همه رفتند، و تنها آن مرد مسافر، و من و سلیمان جعفری و خثیمه در خدمت امام ماندیم . امام (علیه السلام) به ما فرمود: اجازه می دهید به خانه اندرون بروم ؟ سلیمان عرض ٍ کرد: خداوند امر و اذن شما را بر ما مقدم داشته است . حضرت برخاست و وارد حجره ای شد و پس از چند دقیقه باز گشت ، و او پشت در فرمود: آن مرد (مسافر) خراسانی کجاست ؟ خراسانی بر خاست و گفت :اینجا هستم .
امام از بالای در دستش را به سوی مسافر دراز کرد و فرمود: این مقدار دینار را بگیر و خرجی راه خود را با آن تاءمین کن ، و این مبلغ مال خودت باشد دیگر لازم نیست از ناحیه من ، معادل آن صدقه بدهی ، برو که نه تو مرا ببینی و نه من تو را ببینم . مسافر خراسانی پول را گرفت و رفت .
سلیمان به امام رضا عرض کرد: فدایت گردم که عطا کردی و مهربانی فرمودی ولی چرا هنگام پول دادن ، به مسافر، خود را نشان ندادی و پشت در خود را مستور نمودی ؟! امام رضا (علیه السلام) در پاسخ فرمود: از آن ترسیدم که شرمندگی سوال را در چهره او بنگرم از این رو که حاجتش را بر می آورم و آیا سخن رسول خدا (صلی الله علیه و اله) را نشنیده ای که فرمود: پاداش آنکس که کار نیکش را می پوشاند معادل پاداش هفتاد حج است و آنکس که آشکار گناه می کند، مورد طرد خدا است و آنکس که گناهش را می پوشاند، (درصورت توبه) مورد آمرزش خدا قرار می گیرد.
امام رضا علیه السلام فرمود: مومن واقعى نیست ، مگر آن که سه خصلت در او باشد : سنتى از پروردگارش و سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتارى با مردم است ، اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است . (اصول کافى، ج 3، ص 339)
و نیز فرمودند: مبادا اعمال نیک و تلاش در عبادت را به اتکاى دوستى آل محمد (علیهم السلام ) رهاکنید ، و مبادا دوستى آل محمد (علیهم السلام) و تسلیم براى آنان را به اتکاى عبادت از دست بدهید ، زیرا هیچ کدام از این دو به تنهایى پذیرفته نمى شود. (بحار الانوار، ج 78 ، ص 347)
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، حیدر عظمایی پژوهشگر طب سنتی بیان کرد: از آنجایی که تغذیه نقش به سزایی در بهبود خلق و خوی افراد دارد بنابراین مصرف موادغذایی طبیعی برای خوش اخلاقی توصیه می شود. مغزها یکی از منابعی هستند که سبب رفع استرس، تنش و افسردگی می شوند.
وی با اشاره به اینکه چهار مغز بهترین پروتئین گیاهی است؛ اظهار داشت: ترکیب مغز بادام، گردو، فندق و پسته همراه با سیب، لیمو ترش، عسل و آب تامین کننده تمامی نیازهای جسمی انسان است. این ترکیب حاوی املاح، پروتئین و فسفر، آنتی اکسیدان و انواع ویتامین A، EوC است و نیازهای مغز، قلب، دستگاه گوارش و استخوان ها را برآورده می کند.
این پژوهشگر طب سنتی عنوان کرد: گردو طبع گرم و خشکی دارد و سرشار از امگا3 است که این اسید چرب غذای اصلی مغز محسوب می شود، همچنین منبع غنی از عناصری مانند پروتئین، منگنز، مس و آهن است.
عظمایی با بیان اینکه گردو حاوی انواع ویتامین های B1، B2، B3، B5 وB6 است؛ یادآور شد: صد گرم از این مغز 654 کالری انرژی دارد. همچنین گردو سرشار از چربی های غیر اشباع است و سبب از بین رفتن چربی مضر LDL و افزایش چربی مفید HDL می شود.
وی افزود: از انجایی که گردو حاوی آنتی اکسیدان است موجب محافظت و تقویت سیستم ایمنی بدن می شود. همچنین به خاطر وجود پروتئین و فسفر سبب تقویت حافظه می شود بنابراین مصرف آن برای مبتلایان به آلزایمر و پارکینسون مفید است. این مغز حاوی اسید آلفالینولئیک و یک نوع اسید چرب گیاهی امگا3 است که افراد را در برابر حملات قلب مصون نگه می دارد و از تشکیل لخته خون جلوگیری می کند.
این پژوهشگر طب سنتی با اشاره به اینکه مصرف گردو در زنان باردار منجر به تقویت هوش جنین می شود؛ تصریح کرد: ترکیب پنیر گوسفندی محلی همراه با گردو، پونه و چند عدد خرما به عنوان وعده شام، بهترین غذا برای مبتلایان به پوکی استخوان محسوب می شود، زیرا حاوی پروتئین، کلسیم و ویتامین 3D است.
عظمایی مقدار مجاز مصرف گردو را روزانه بین چهار تا پنج عدد دانست و بیان کرد: مصرف بیش از حد این مغز سبب ورم لوزه و زخم دهان می شود که درصورت بروز این عوارض استفاده از مواد غذایی ترش مانند انار، سرکه یا سکنجبین توصیه می شود.
وی عنوان کرد: افرادی که ناراحتی حاد گوارشی مانند مشکلات کبدی یا زخم شدید معده دارند باید در مصرف گردو احتیاط کنند. مصرف یک قاشق مرباخوری قبل از هر وعده غذایی ترکیب چهارمغز همراه با عسل و تخم زردک، شاهی و پیاز و ادویه جات گرم مانند زنجبیل، دارچین سبب تقویت هورمون های جنسی مردانه و کاهش درد و التهابات مفاصل می شود، همچنین از آنجایی که پنیر برای جذب احتیاج به پروتئین و فسفر دارد بنابراین افراد باید پنیر را همراه با گردو که سرشار از این مواد مغذی است، مصرف کنند.
اهمیت اخلاق در احادیث
بسامد واژههایی مانند اخلاق، خُلق، تقوا، وَرَع و صدق در کتابهای حدیثی، نشاندهنده اهمیت مباحث اخلاقی در حدیث دانسته میشود.شکل اولیه اخلاق اسلامی
اصولا اخلاق اسلامی در شکل اولیهاش عبارت بود از احادیثی از پیامبر و اقوالی از صحابه (و در میان شیعیان، احادیث ائمه علیهمالسلام) که مانند دیگر احادیث از دو بخش سند و متن تشکیل شدهاند.تسامح در ادله سنن
بنابر حدیثی، اگر برای کسی از قول پیامبر سخنی نقل شود که در آن ثوابی برای عملی ذکر شده باشد و آن شخص به امید پاداش به آن عمل کند، به وی ثواب داده خواهد شد، حتی اگر آن حدیث از پیامبر نباشد (تسامح در ادله سنن).جایگاه احادیث اخلاقی در کتب
از نخستین دوران تدوین حدیث، بخشهایی از کتابهای مهم حدیثی، هم در میان شیعیان و هم در میان اهلسنّت، به مباحث عملی و احیانآ نظری اخلاقی اختصاص یافته و کتابهای خاص حدیثی زیادی در موضوعات اخلاقی به نگارش درآمده است.جایگاه احادیث اخلاقی در کتب روایی
محدثان در کتابهای خود به جمعآوری احادیثِ اخلاقی، در کنار دیگر موضوعات، اقدام کردهاند.کتب اهلسنت
شماری از این کتابها عبارتاند از: البر و الصلة از ابوعبداللّه بن مبارک مروزی (متوفی ۱۸۱؛ ریاض ۱۴۱۹)؛ کتابهایی با عنوان مشترک کتاب الزهد از همو (حیدرآباد، دکن ۱۳۸۶)، و وکیع بن جراح (متوفی ۱۹۷؛ مدینه ۱۴۰۴)، اسد بن موسی (متوفی ۲۱۲؛ ویسبادن ۱۳۵۵ش/۱۹۷۶)، احمد بن حنبل (متوفی ۲۴۱؛ بیروت ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱)، هناد بن سری کوفی (متوفی ۲۴۳؛ کویت ۱۴۰۶)، و ابن ابیعاصم شیبانی (متوفی ۲۸۷؛ قاهره ۱۴۰۸)؛ کتاب فیه معنیالزهد و المقالات و صفة الزاهدین از ابوسعید اعرابی (متوفی ۳۴۰؛ قاهره ۱۳۷۷ش/ ۱۹۹۸)؛ ادب المفرد از ابوعبداللّه بخاری (متوفی ۲۵۶؛ بیروت ۱۴۰۹)؛ الکرم و الجود و سخاء النفوس، تألیف محمد بن حسین برجلانی (متوفی ۲۳۸؛ بیروت ۱۴۱۲)؛ کتاب الورع از احمد بن حنبل (بیروت ۱۴۰۹)؛ و مساوی الاخلاق و مذمومها، نوشته ابوبکر محمد بن جعفر خرائطی (متوفی ۳۲۷؛ قاهره ۱۳۶۸ش/ ۱۹۸۹).کتب شیعه
در بین شیعیان نیز راویان و اصحاب مشهور ائمه علیهمالسلام (همچون ابوحمزه ثمالی، حسین بن سعید اهوازی، علی بن مهزیار و علی بن فضال) کتابهایی با عنوان کتاب الزهد داشتهاند، (۱۴) (۱۵) (۱۶) (۱۷) (۱۸) که از این جمله کتاب الزهد (قم ۱۴۰۲) حسین بن سعید اهوازی، از اصحاب امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهمالسلام، در دست است.کتب اسوه
نوع دیگری از کتابهای حدیثی اخلاقی، کتابهاییاند که مؤلفان در آنها احادیث راجع به اخلاق و رفتار و سیره پیامبر اکرم را، با این رهیافت که آن حضرت «اُسوه» است، جمعآوری کردهاند.کتب درباره احادیث اخلاقی
قرن چهارم و پنجم
در قرن چهارم و پنجم، ابوعبدالرحمان سلمی در آداب الصحبه (طنطا ۱۴۱۰)، ابوبکر بیهقی در کتاب الزهدالکبیر (بیروت ۱۳۷۵ش/۱۹۹۶) و الآداب (بیروت ۱۳۶۷ش/ ۱۹۸۸) و خطیب بغدادی در اقتضاء العلم العمل (بیروت و دمشق ۱۳۶۳ش/۱۹۸۴) احادیث اخلاقی را در موضوعات گوناگون جمعآوری کردند.قرن ششم
همچنین در قرن ششم، حسن بن فضل طبرسی یکی از کتابهای مهم حدیثی اخلاقی شیعه را با نام مکارمالاخلاق (تهران ۱۳۷۶) تألیف کرده و در آن بسیاری از احادیث راجع به اخلاق نیکو را در ذیل ابواب دوازده گانه کتاب آورده است.قرن هفتم
در قرن هفتم، خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق محتشمی، که آن را به سبک کتابهای حکمت عملی و احتمالاً برای تبلیغ و دعوت تألیف کرده، در چهل باب موضوعات اخلاقی را مدوّن و پس از ذکر آیات مربوط به هر موضوع، احادیث پیامبر و اهلبیت و سخنان بزرگان و اشعار مرتبط با موضوع را نیز گردآورده است. (۳۱) (۳۲) (۳۳)قرن هشتم
در قرن هشتم، حسن بن محمد دیلمی در ارشادالقلوب (قم ۱۴۰۹) به گردآوری مواعظ اخلاقی در احادیث و حسن بن حسین شیعی سبزواری در مصابیح القلوب (تهران ۱۳۷۴ش) به شرح ۵۳ حدیث اخلاقی پیامبر اکرم پرداخت.قرن نهم
در قرن نهم، کمالالدین حسین کاشفی سبزواری در ا لرسالة العلیة فی الاحادیث النبویة (تهران ۱۳۶۱ش)، که شرح چهل حدیث نبوی است، بخش زیادی از احادیث اخلاقی را ذکر کرد و در قرن دهم، یحیی بن حسین بحرانی در شهابالحکمه (تهران ۱۳۸۴ش) به شرح احادیث نبوی پرداخت.قرون بعد
این جریان در قرنهای سپسین تا روزگار معاصر نیز همچنان ادامه یافت.ویژگیهای کتب احادیث اخلاقی
در واقع اعتقاد گردآورندگان این متون به اینکه مهمترین منبع گزارههای اخلاقی، وحی است مهمترین عامل تدوین آثار حدیثی اخلاقی بوده است.پینوشتها:
۱. محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج۲، ص۶۱۳، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶.
۲. احمد بن حسین بیهقی، السننالکبری، ج۱۰، ص۱۹۲، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۳. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۸، قم ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۷۳.
۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۱۰.
۶. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۰۷۱.
۷. اصول کافی، ج۲، ص۶۴۶۴.
۸. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۶۳۵۶۷۴.
۹. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۲۵۲.
۱۰. کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۴۳۸۵۳۴.
۱۱. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۷، ص۶۸ـ۱۴۴، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۲. مسلم بن حجاج، الجامعالصحیح، ج۶، ص۱۶۹ـ۱۸۲، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۱۳. مسلم بن حجاج، الجامعالصحیح، ج۸، ص۲ـ۴۴، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
۱۴. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۵۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۱۵. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۳، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۱۶. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۱۷. محمد بن حسن طوسی، الفهرست، ج۱، ص۹۰، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
۱۸. محمد بن حسن طوسی، الفهرست، ج۱، ص۱۱۲، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
۱۹. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۵۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۲۰. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۳، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۲۱. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۵۱، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۲۲. «حِلیةُ رسولاللّه صلیاللّهعلیهوآلهوسلم بروایة الحسن و الحسین علیهماالسلام» اعداد محمدرضا حسینی جلالی، علوم حدیث، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۸۴، ش۲۰ (رجب ذیحجه ۱۴۲۷).
۲۳. کیکاوس بن اسکندر عنصرالمعالی، قابوسنامه، ج۱، ص۴۴، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۷۱ش.
۲۴. کیکاوس بن اسکندر عنصرالمعالی، قابوسنامه، ج۱، ص۱۸۷، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۷۱ش.
۲۵. کیکاوس بن اسکندر عنصرالمعالی، قابوسنامه، ج۱، ص۲۰۱، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۷۱ش.
۲۶. محمد زکی مبارک، الاخلاق عندالغزالی، ج۱، ص۹۱، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲۷. ذهبی، ج۱۹، ص۳۲۸.
۲۸. ذهبی، ج۱۹، ص۳۳۰ـ۳۳۲.
۲۹. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، ج۶، ص۲۰۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
فهرست منابع:
۳۰. ابن تیمیه، کتاب شرح العقیدة الاصفهانیة، ج۱، ص۱۸۵، چاپ ابراهیم سعیدای، ریاض ۱۴۱۵.
۳۱. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، ج۱، ص۱۵، با سه رساله دیگر منسوب به او، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۱ش.
۳۲. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، ج۱، ص۵۴ـ۶۴، با سه رساله دیگر منسوب به او، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۱ش.
۳۳. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، ج۱، ص۳۹۲ـ۴۰۳، با سه رساله دیگر منسوب به او، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۱ش.
۳۴. کتاب شناخت اخلاق اسلامی: گزارش تحلیلی میراث مکاتب اخلاق اسلامی، پدیدآورندگان: مهدی احمدپور و دیگران، ج۱، ص۵۴ـ۵۶، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵ش.
۳۵. احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، ج۱، ص۵۶، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
۳۶. احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، ج۱، ص۷۶، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
۳۷. احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، ج۱، ص۹۵، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
۳۸. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص۶۰، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
۳۹. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص۱۴۷، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
۴۰. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص۱۷۴، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
۴۱. محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص۲۸۳، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
۴۲. محمد بن اسعد دوانی، اخلاق جلالی، ج۱، ص۷۸، چاپ سنگی لکهنو ۱۳۷۷/۱۹۵۷.
۴۳. محمد بن اسعد دوانی، اخلاق جلالی، ج۱، ص۱۷۶، چاپ سنگی لکهنو ۱۳۷۷/۱۹۵۷.
۴۴. محمد بن اسعد دوانی، اخلاق جلالی، ج۱، ص۳۰۱، چاپ سنگی لکهنو ۱۳۷۷/۱۹۵۷.
فهرست منابع
ابن تیمیه، کتاب شرح العقیدة الاصفهانیة، چاپ ابراهیم سعیدای، ریاض ۱۴۱۵.
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
احمد بن حسین بیهقی، السننالکبری، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶.
«حِلیةُ رسولاللّه صلیاللّهعلیهوآلهوسلم بروایة الحسن و الحسین علیهماالسلام» اعداد محمدرضا حسینی جلالی، علوم حدیث، ش۲۰ (رجب ذیحجه ۱۴۲۷).
محمد بن اسعد دوانی، اخلاق جلالی، چاپ سنگی لکهنو ۱۳۷۷/۱۹۵۷.
ذهبی.
محمد زکی مبارک، الاخلاق عندالغزالی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، قم ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
محمد بن حسن طوسی، الفهرست، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
کیکاوس بن اسکندر عنصرالمعالی، قابوسنامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۷۱ش.
کتاب شناخت اخلاق اسلامی: گزارش تحلیلی میراث مکاتب اخلاق اسلامی، پدیدآورندگان: مهدی احمدپور و دیگران، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵ش.
کلینی، اصول کافی.
مجلسی، بحارالانوار.
احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸ (، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
مسلم بن حجاج، الجامعالصحیح، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، با سه رساله دیگر منسوب به او، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۱ش.
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
این ابزار خود کنترلی با تمرین و ممارست به دست آمده و به یقین بخشی از آن اکتسابی است پس نمی توان بهانه تراشید و گفت که برخی ذاتا با ادب هستند و می توانند بر خودشان مسلط باشند، اینگونه افراد در ابتدا برای خود ارزش و احترام قائل هستند و احترام به دیگران و ادب در مقابل غیر خودشان را در پله بعدی قرار داده اند، اینگونه است که درباره برخی افراد ناخودآگاه می گویید چقدر مبادی آداب هستند و از معاشرت با آنها لذت می برید.
وقتی رعایت برخی اصول اخلاقی، جزئی از عصاره وجودیمان شد دیگر فرقی ندارد این ادب در کجا و در چه فضایی خرج می شود، مهم رعایت آنها است حال چه در فضای حقیقی باشد چه در فضای مجازی!
سوژه این گزارش در ادامه سلسله گزارش های الفبای حضور در فضای مجازی به مساله مهم و در پاره ای مواقع فراموش شده اخلاق در فضای مجازی خواهد پرداخت، مساله ای که بسیاری از عدم رعایت آن گلایه دارند و سخنانی را در این خصوص بر زبان جاری می سازند که کاملا حق و صحیح است، البته غافل نشویم که گاه برخی از کاربرانی که دم از عدم رعایت اخلاق می زنند در پاره ای موارد با امواج مجازی همراه می شوند بی آنکه خود بدانند اخلاق را نقض کرده اند.
یادمان نرود بسیاری عادات رفتاری ما چه خوب و چه بد اکتسابی است پس می توان با تمرین، بسیاری از اصول اخلاقی را در سیستم رفتاری خود نهادینه کنیم، البته اگر در ابتدا مساله احترام به خود و در پله بعد احترام به دیگران برایمان مهم است!
1. اگر قرار است به اخلاق در فضای مجازی پایبند باشیم باید در ابتدا بیاندیشیم که چه مطالبی را منتشر می کنیم، برای بازنشر یک مطلب به مجموعه مخاطبان خود توجه کنید، بدون تفکر و تعمق در مطلبی آن را باور نکنید و اگر از صحت آن مطمئن شدید متناسب با سطح فکری دوستانتان آن را به اشتراک بگذارید.
2. در این فضا هرچند که یکدیگر را نمی بینیم اما مسئولیت پذیری در قبال یکدیگر را نباید فراموش کنیم، اگر از افراد مختلف اطلاعات شخصی در دست دارید حتی با اعتماد به فرد مقابلتان آنها را بدون اجازه اشتراک نگذارید، با این کار علاوه بر نقض مسئولیت پذیری و اعتمادی که به شما شده است امکان دارد تبعات منفی برای فردی که اطلاعاتش را منتشر کردید به وجود آید.
3. همانطور که در گزارش قبل گفته شد در این فضا احساسات، لحن و گفتار ما به صورت دقیق نمایان نمی شود پس دقت داشته باشیم مطالب ما گویای نظرات ماست و با توجه به کشمکش های فراوانی که در شبکه های اجتماعی در حوزه های مختلف رخ می دهد قضاوت های ناگهانی و به دور از انصاف نداشته باشیم زیرا این کار ممکن است علاوه بر آسیب رساندن به دیگران تنش ها را افزایش داده و گاه به زندگی حقیقی برساند!
5. در مقدمه گزارش گفته شد که افرادی که به دیگران احترام می گذارند در واقع در ابتدا برای خودشان احترام قائل هستند، همنطور که در اصول اخلاقی و مذهبی نیز تاکید بر رعایت احترام شده است در این فضا نیز باید تلاش شود این احترام پابرجا بماند زیرا نادیده گرفتن ادب موجب می شود پس از مدتی اطرافیان خودشان را از ما دور کنند.
6. با مطالعه می تواند اخبار کذب و شایعه را از اخبار درست تشخص داد، باید این موضوع را به خوبی درک کنیم که شایعه چه ضربه های گاه سنگینی به بدنه فرهنگی، اجتماعی و ... جامعه خواهد زد، وقتی این موضوع را به خوبی درک کردیم دیگر به شایعات دامن نمی زنیم زیرا شک، تردید، عدم تعاون و همکاری، کاهش اعتماد عمومی، از بین رفتن نشاط در جامعه، افسردگی، بی تفاوتی و .... حاصل اشتراک گذاری بی حساب و کتاب برخی مطالب است که گاه با لمس کردن تنها یک گزینه رخ می دهد.
8. همانطور که در قسمت بالا گفته شد پیام های بیهوده و نامعتبر در این فضا بسیار به دستمان می رسد اگر خود را به اصول مهم حضور آگاهانه در فضای مجازی مجهز کرده باشیم دیگر محتوای هر پیامی باورمان نمی شود و آن را به اشتراک نمی گذاریم و از همه اینها مهمتر بلندگویی برای تولیدکنندگان این پیام های بی محتوا نخواهیم بود.
9. برای اطمینان از صحت و سقم مطلبی بهتر است به منابع موثقی که ماهیتشان تولید اخبار و محتوای آموزنده است مراجعه کنیم، خبرگزاری ها، پایگاه های خبری و تخصصی، سایت های معتبر و ... می توانند محل رجوع باشند هرچند که کنار اینها سایت هایی نیز به صورت غیر رسمی و تحت الشعاع شایعات و مطالب نامعتبر فعالیت دارند اما کاربران هوشمند همیشه به دنبال اخبار رسمی و تایید شده هستند.
10. خود را در معرض طوفان های به راه افتاده و در کمین فضای مجازی قرار ندهیم، با تکیه بر اصول اخلاقی و البته مطالعه می توانیم خود را مجهز کنیم و هوشمندانه، آگاهانه و هدفمند از این فضای جاری استفاده کنیم.
حالا که این فضا از فضای حقیقی زندگی ما چند برابر بزرگتر شده و عده ای تمام زندگیشان را در آن می گذرانند و بیشتر جوانان نیز با آن سر و کار دارند از مباحث علمی تا اینترنت، شبکه های اجتماعی، مبادلات و ..... اگر برایمان مهم در این فضای غیر منضبط بادی به هر جهت نباشیم و آنطور که شایسته و درست است رفتار کنیم بهتر است از خودمان شروع کنیم و فرمان این فضا را از جنبه های مختلف در دست بگیریم، یادمان باشد گاه تنها انتشار یک محتوای بیهوده می تواند جنجالی به پا کند که تبعات منفی حاصل از آن برای مدتی جبران ناپذیر باشد، پس اخلاق مدار باشیم.
گزارش از عاطفه بیات
فرآوری: آمنه اسفندیاری- بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
لغت بدرقه در لغتنامه دهخدا به معنای: رهبر، راهنما، جماعتی که راهبر قافله باشد، پاسبان و نگهبان، جمعی مسلح که با کاروان همراهی کرده و از آنان محافظت می کنند، و ... آمده است.
بدرقه کردن در آداب معاشرت اسلامی اهمیت بسیاری دارد و در روایات ائمه معصومین علیهم السلام به این مقوله تاکید زیادی شده است.
خوب است میزبان مهمان را تا در منزل بدرقه کند و ضمن خداحافظی، از توفیق میزبان بودن اظهار خوشحالی کند و آرزو کند مهمان دوباره به منزل آنها بیاید تا صمیمیت آنها زیادتر شود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: یکی از حقوق مهمان بر میزبان این است که همراه او برود ، تا از منزل خارج گردد. (وسائل الشیعه، ج 16، ص 433، ح 4)
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: یکی از حقوق مهمان بر میزبان این است که همراه او برود، تا از منزل خارج گردد. (وسائل الشیعه، ج 16، ص 433، ح 4)
پیغمبر (صلی الله علیه و اله) وقتی با مومنی وداع می کرد می فرمود: «خداوند به شما توشه تقوغا دهد و شما را به همه خوبى ها متوجه سازد، و حاجتتان را برآورد، و دین و دنیاى شما را سالم بدارد و به سلامت بسوى من باز گرداند.» و در روایت دیگری آمده است که: پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، چون مى خواست مسافرى را تودیع کند، دست او را مى گرفت، و می فرمود: «خداوند همراهان خوبى نصیب تو کند، و معونه تو را کامل سازد، و ناملایمات را بر تو آسان گرداند، و دور را بر تو نزدیک گرداند، مهمات تو را کفایت نماید، و دین و امانت ترا نگهبانى کند، و عمل تو را ختم بخیر نماید، و تو را به همه نیکى ها متوجه سازد. بر تو باد به تقوا و ترس از خدا، تو را به خدا ودیعه میدهم، به برکت خدا حرکت نما.» (مکارم الأخلاق / ترجمه میرباقرى، ج 1، ص476و477)
از موثرترین چیزهایی که سبب دوستی و استحکام روابط زوجین می شود اظهار علاقه و محبت بر زبان است ولی برخی افراد به گمان اینکه علاقه باید قلبی باشد و در عمل جلوه گر شود، از اظهار علاقه و محبت پرهیز می کنند و آن را نوعی ریا می شمارند.
پیغمبر (صلی الله علیه و اله) وقتی با مومنی وداع میکرد می فرمود: «خداوند به شما توشه تقوى دهد و شما را به همه خوبى ها متوجه سازد، و حاجتتان را برآرود، و دین و دنیاى شما را سالم بدارد و به سلامت بسوى من باز گرداند.»
زن باید هنگام بیرون رفتن شوهر از خانه او را بدرقه کند و چند قدمی پشت سرش برود و با مرد خداحافظی کند و نیز هنگام وارد شدن مرد به خانه با چهره ای گشاده و خندان به استقبال او برود و اگر چیزی در دست دارد با تکریم از او تحویل بگیرد که این عمل، محبت و صفا و صمیمیت زوجین را مستحکمتر می کند که در این رابطه در روایات آمده است که؛ مردی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و اله) آمد و عرض کرد همسری دارم که هرگاه وارد خانه می شوم به استقبالم می آید و چون خارج می شوم بدرقه ام می کند و زمانی که مرا اندوهگین می بیند می گوید: اگر برای روزی (مخارج زندگی) غصه می خوری بدان که دیگری (خداوند متعال) آن را به عهده گرفته است و اگر برای آخرت غصه می خوری خدا اندوهت را زیاد کند (بیشتر به فکر آخرت باش) رسول خدا (صلی الله علیه و اله) فرمود: خداوند در روی زمین عاملان و کارگزارانی دارد و این زن یکی از عاملان خداست او نصف پاداش شهید را دارد.
امام علی علیه السلام به سمت کوفه حرکت می کرد که با یک کافر ذمی همراه شد. آن مرد به امام علی علیه السلام عرض کرد به کجا می روی؟ حضرت علیه السلام فرمود: به کوفه می روم . وقتی بر سر دو راهی رسیدند و خواستند از یکدیگر جدا شوند امام علیه السلام از مسیر خود خارج شد و در مسیر او حرکت کرد. مرد ذمی گفت: مگر به کوفه نمی روی؟ امام علیه السلام فرمود: بله به کوفه می روم. مرد ذمی گفت: پس چرا راه کوفه را رها کردی؟ امام علیه السلام فرمود: این کمال حسن همراهی است که مرد رفیق راهش را در هنگام جدائی چند قدمی بدرقه کند و این دستوری است که پیامبر صلی اللّه علیه و آله به ما داده است. مرد ذمی گفت: پیامبر شما چنین دستوری داده است؟ امام علیه السلام فرمود: آری. مرد ذمی گفت: پس هر کس از او پیروی کرده است بخاطر همین رفتارهای بزرگوارانه بوده است و من تو را گواه می گیرم که پیرو دین تو باشم . آنگاه همراه امام علیه السلام به کوفه رفت و چون او را شناخت اسلام آورد.
منابع:
سایت اندیشه قم
قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری
سایت حوزه
رسانه تی وی
افکار نیوز
گروهی که در قیامت صورتشان مثل ماه می درخشد
در افطاری دادن ها معامله ای برخورد نکنیم!
مهمان تا چند روز عزیز است؟!
بایدها و نبایدها در دید و بازدیدهای نوروزی
در کتاب مقدس (2)
در اسفار پنجگانه هنجارهای قانونی و اخلاقی با هیچ معیار معینی از هم متمایز نشدهاند. شیوهی ارائهی هر دو از طریق وحی است؛ هنجارهای اخلاقی نه چون حکمت، بلکه مانند وحی انبیا عرضه شدهاند. از این رو، هر دوی اینها از نظر حجیت و اعتبار، تمییزناپذیرند. مبنای پایبند به نظام فوق این است که کل آن فرمان خدا است. بین این دو نوع [فرمان] حتی در شکل عرضه نیز تفاوتی نیست. از باب نمونه، هم در نهی از قتل عمد (خروج، 20: 13) (3) و هم در امر به محبت به همنوع (لاویان، 19: 18) (4) شکل مطلق و منجز (5) به کار رفته است. با تأمل در موضوع اجرای این فرمانها نیز تفاوتی در متن بین شکلهای اجباری یا غیر اجباری، و یا تمایزی میان اجرای انسانی و اجرای خدایی نیست. فرض اصول اسفار پنجگانه این است که هنجارهایی که برای رفتار آدمیان مطرح شدهاند، نه انتخابیاند و نه اجراناشدنی. در واقع، نظام ضمانت اجرا در اینجا نظامی است که در آن مجازاتی که به دست انسانها اجرا میشود و کیفر خدایی، به مثابهی اجزای همپایهی یک طرح واحد عمل میکنند.دورهی تلمود
حتی در دورهی تلمود نیز هیچ بسط و تحولی در یک نظام اخلاقی خاص که از نظام قانونی متمایز باشد به وجود نیامد. اما در عین حال، از نوشتههای تنّائیم به راحتی میفهمیم که با ضمانت اجراهای قانونی نمیشد هر شکل از رفتار را که اخلاقاً مطلوب بود اِعمال کرد. در واقع، میشنا و توسفتا گاهی اشاراتی دارند به موقعیتهایی که یک طرف [دعوا]، به رغم حقانیت، راه چارهی حقوقی بر ضد طرف دیگر ندارد و «او هیچ چیز بر ضد او ندارد مگر عصبانیت (تَرعومِت) (14)». (15) تصدیق شکاف موجود بین رفتارِ دارای ضمانت اجرا و رفتاری که گرچه مطلوب است، قابل اِعمال نیست، باعث ایجاد سه نوع رابطه بین این دو قلمرو شده است: اخلاق به عنوان منشأ مستقیم قانون؛ اخلاق به عنوان منشأ معیارهای خصوصی و عالیِ مسئولیت قانونی؛ و اخلاق در شکل قانون.اخلاق منشأ مستقیم قانون
دورهی تنّائیم دورهی پربار قانونگذاری اجتماعی بود. علت این امر تمایل به بسط حیطهی امور قابل اِعمال بود تا گسترهی هرچ بزرگتری از رفتارهایی را که از دیدِ اخلاق مطلوباند شامل شود. در غالب موارد به ویژه از دو اصطلاح استفاده میکردند تا نشان دهند مبنای قانونگذاری تنّاها مصلحتی اخلاقی بوده است.اخلاق منشأ معیارهای خصوصی و عالی مسئولیت قانونی
در هر نظام حقوقی موقعیتهایی پیش میآید که، به رغم وجود قانونی که عمل خاصی را منع میکند، دست دادگاه به دلیل ادلهی اثبات دعوا یا اصول آیین دادرسی بسته است. عدم امکانِ اِعمال [قانون] در چنین مواردی، با اینکه به بیعدالتی در این موضوع خاص میانجامد، فقط با دست کشیدن از اصلی که روی همرفته برای نظام حقوقی ارزشمند است، جبرانپذیر است. تنّائیم، و در پی آنان آمورائیم نیز، در تلاش برای کاستن چنین بیعدالتیای، کوشیدند تا از تهدید به مجازات الاهی به عنوان وسیلهی وارد کردن خطا کاران به جبران خسارتی که به اختیار انجام دادهاند استفاده کنند، و معافیتی را که این نظام برای او قائل بود، رد میکردند. در این زمینهی خاص بود که ربیها اغلب تأکید میکردند که با اینکه متهم «براساس قانون انسانی معاف است، براساس قانون خدایی مسئول است» (30). یک مورد مشابه که در آن از اجبار اخلاقی برای تأکید بر ضرورت اصلاح اختیاری در جایی که نظام قضایی قادر به عمل نیست استفاده شده، در این عبارت نمود یافته است که «حکیمان از او بسیار خشنودند». (31) استفاده از اجبار اخلاقی برای این نوع از رفتار باعث شد که آمورائیم قواعد مشابهی را به کار برند تا اشخاص را حتی در مواردی که خود اصل مسئولیت مشکوک است به محاکمهی نفس ترغیب کنند. (32) در چنین مواردی آمورائیم میگویند که اگر «آدمی میخواهد از دیدِ [خدای] آسمان وظیفهاش را به انجام رساند» مسئولیت را به عهده میگیرد.اخلاق در شکل قانون
تأثیر اخلاق بر قوانین یهودی را در شکل سومی نیز میتوان دید، که حاصل تدوین اصول اخلاقی به دست حاخامها به شکل قانون است. ناخشنودی ذهنیت حاخامی از پذیرش جدی هرگونه جدایی اساسی بین آن دو قلمرو را میتوان از اینجا دریافت که الگوهایی از رفتار که در اصل قابل اجرا نبودند ولی در بیان آنها از اصطلاحات مربوط به رفتارهای غیرقانونی استفاده شده بود به تدریج جذب و جزء حوزهی قانون میشدند. دو گروه عمده از این دست عبارتاند از مواردی که رفتارهای غیراخلاقی با اعمال غیرقانونی مقایسه شدهاند، و مواردی که شناعت این رفتارها با وضع یک مجازات نامتناسب با آن نشان داده شده است.پینوشتها:
1.Saul Berman؛ حاخام یهودی؛ از نویسندگان دایرةالمعارف جودائیکا. برخی از آثار وی عبارتاند از:
-Science and Halachic Decision Making .
-Confidentiality: What are the Boundaries .
2.این نوشته ترجمهای است از:
Saul Berman, "Law and Morality", Encyclopedia Judaica, v. 10 pp. 1480 -84.
3.«قتل مکن.»
4.«همسایهی خود را مثل خویشتن محبت نما.»
5. apodictic form؛ در مقابل قوانین مطلق و منجز، قوانین شرطی قرار دارند که به شکل «اگر... آنگاه...» تنظیم شدهاند؛ مانند «هر که انسانی را بزند و او بمیرد هر آینه کشته شود» (خروج، 21: 12). م.
6.مانند قوانین حمورابی، حیتی، سومر که در هزارهی دوم پیش از میلاد تدوین شده بودند. م.
7.Sodom: شهر قوم لوط. م.
8.کتب انبیا در عهد قدیم. م.
9.immorality
10.illegal
11. پیامبرانی چون اشعیا، ارمیا و حزقیال که پدید آورندگان کتب انبیا در عهد قدیماند. م.
12. cultic sins
13.«خداوند چنین میگوید: به سبب سه و چهار تقصیر اسرائیل عقوبتش را نخواهم برگردانید؛ زیرا که مرد عادل را به نقره [=رشوه] و مسکین را به زوج نعلین فروختند. و به غبار زمین که بر سر مسکینان است حرض دارند و راه حلیمان را منحرف میسازند و پسر و پدر به یک دختر درآمده، اسم قدوس مرا بیحرمت میکنند. و بر رختی که گرو میگیرند نزد هر مذبح میخوابند و شراب جریمهشدگان را در خانهی خدای خود مینوشند» (عاموس، 2: 6-8).
14. taromet
15.e.g., BM 4:6, 6:1; Tosef., Git., 3:1; bm 4:22.
16. mi-penei darkhei shalom
17.e.g., Git. 5:8-9; Tosef., Pe’ah 3:1: hul. 10:13: Git. 5(3):4-5.
18. mi-penei tikkun ha-olam
19.Git. 4:3-5:3.
20.e.g., Git. 4:2-5: 3;9:4: Tosef., Ter. 1:12-13;Git. 4(3): 5-7; 8(6):9.
21. mi-shum eivah
22.Ket. 58b.
23.BM 12b.
24.Yev. 90b.
25.BM. 35a.
26.BM 108a.
27. یعنی حکمت خداوند. م.
28.pleasantness
29.e.g., Suk. 32b; Yev. 15a.
30.e.g., BK 6:4
یک مجموعهی کامل از چنین موقعیتهایی که در آنها «قضاوت نسبت به فرد به داوری خدا واگذار شده است» در Tosef., BK 6:16-17 یافت میشود.
31. e.g., Shev. 10:9.
برای معکوس این قاعده بنگرید به: BB 8:5
32.BM 37a.
33.legal Fiction
34.middat hasidut
35.Rav Hisda: (217 – 309 م)؛ آمورای بابلی. وی در ده سال آخر عمرش رئیس آکادمی سورا بود و اگاداهای بسیاری به او منتسب است. م.
36.e.g., BM 52b; Shab. 120a; Hul. 130b.
37. Shab. 120a.
38.li-fenim mi-shurat ha-din
39.e.g., BK 99b; BM 30b; Ket. 97a; Ber. 45b.
40. dinei shamayim
41.e.g., Rema HM 12:2; PDRS: 132-153,151.
42.as if
43.ke-illu
44.na’asah ke
45.BM 34a; Yev. 13:3.
46.Sot. 5b.
47.Tosef. Av. Zar. 6(7): 16.
48.e.g., Sanh. 4:5.
49.e.g., Ber. 35a.
50.e.g., Sot. 3:4; cf. Yad, Talmud Torah 1:13.
51.hayyav mitah
52.MK 24a.
53.Shab, 114a.
54. نمونهها را در Sanh. 58b, 59a و قانوننامهها ببینید.
فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
خلق یک حالت روحی اسـت که آدمی را در رفتار و کردار به حسن سلوک با مردم وادار می سازد. از جمله آرزوهایی که هر خردمند دوراندیش برای دست یافتن به آن بدون وقفه می کوشد این اسـت که دارای شخصیت جذاب، ارجمند، دوست داشتنی و گرامی در میان مردم باشد و این آرزو، درست همانند بدست آوردن علم، شجاعت و دیگر عادات پسندیده، یک آرزوی بسیار ارزشمند و هدفی بس والا به شمار می آید که تنها برای صاحبان فضل و شایستگی های ویژه قابل دسترسی اسـت. آنچه یاد آور شدیم، تنها زمانی موجب رفعت منزلت و شان انسان می شود که قرین حسن خلق باشد و در آیینه جمال و درخشش خیره کننده آن بتابد، وگرنه ارزش واقعی خود را از دست خواهد داد و به یک چهره ملالت آور مبدل خواهد شد. به همین دلیل اسـت که حسن خلق، ملاک ارزشها، رشته پیوند آنها، معیار شایستگی کسب مجد و عظمت و نیل به محبت و عزت به شمار می آید.
دین اسلام همواره پیروان خود را به حُسن خلق و نرم خویی و ملایمت در گفتار و رفتار فراخوانده و از درشتی و تندخویی بازداشته اسـت؛ چون این آموزه یکی از مهم ترین عوامل قدرت، موفقیت و پیروزی انسان در زندگی اسـت. چنانچه همین، عامل موفقیت پیامبران الهی بویژه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در جذب قلوب انسان ها و گسترش دین بوده اسـت.
دست دادن همراه با صمیمیت و احترام، اولین راه موثّر ارتباطى، به منظور تمرین خوش اخلاق بودن و جلب محبت دیگران اسـت
خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) از خلق کریم به تکریم یاد می نمایند و زیوریافتگان به آنرا بطور اعجاب انگیزی می ستایند و با شیوه های گوناگون تشویقی به آن ترغیب می کنند. پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: برترین شما کسانی اند که اخلاقشان نیکوتر، مهمان نواز، انس گیر، انس پذیر و سهل الوصول تر باشند.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: کاملترین مومنین از نظر ایمان، نیک خلق ترین آنان اسـت.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «انسان مومن پس از فرایض، با هیچ دستاویزی محبوب تر از خوی نیک، به محضر خداوند بار نمی یابد» و نیز آنحضرت فرمود: خداوند به بنده اش، بخاطر حسن خلق، به اندازه رزمنده راه خدا که دائما در جبهه حضور دارد، ثواب می دهد.
پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: انسان دارای خوی نیک همانند روزه دار شب زنده دار پاداش دارد.
نکته ای که پیش از پرداختن به این راه کارها لازم اسـت گفته شود، این اسـت که عامل زیربنایی برای خوش رفتاری، عوامل شخصیتی اسـت؛ زیرا تنها چیزی که اثری عمیق بر روابط ما با دیگران می گذارد، همین عوامل اسـت. عوامل رفتاری بدون داشتن پشتوانه شخصیّتی، فقط تأثیر موقّتی دارند.
بعضى از مردم به طور طبیعى خوش اخلاق و خوش برخوردند و این یکى از مواهب الهى اسـت که نصیب هر کس نشده اسـت. باید خدا را با تمام وجودش شکر گویند، ولى گروهى چنین نیستند، اما می توانند با تمرین و ممارست و به کار بستن اصولی دقیق، حسن خلق و خوش اخلاقی را در وجود خود زنده کنند و چنان در عمق جانشان نفوذ کند که طبیعت ثانویّه شود. (الأخلاق فى القرآن، ج 3، ص 123)
در این جا برخی از راه کارهای تحصیل خوش اخلاقى و مبارزه با بداخلاقى و علاج آن، که در کتاب های اخلاقی آمده، بیان می شود:
1. توجه به ارزش و آثار معنوی و مادی خوش اخلاقى و آثار نیک آن و همچنین زشتى بداخلاقى و آثار بد آن؛ براى این منظور بهترین راه، مطالعه آیات و روایاتی اسـت که در زمینه خوش اخلاقی و بداخلاقی وارد شده اسـت. (جامع السعادات، ج 1، ص 343 ? 344؛ الأخلاق فى القرآن، ج 3، ص 123)
2. تمرین و ممارست؛ (المحجة البیضاء فى تهذیب الإحیاء، ج 5، ص 103 ? 104) یعنی تمرین عملى خوش اخلاقى هنگام برخورد با دیگران. تمرین یکى از عوامل رشد و پرورش صفات اخلاقى اسـت. براى انجام رفتار و کردار پسندیده ای همچون خوش اخلاقی و خوش رویی، باید تمرین کرد تا به آن عادت نمود. حضرت امام علی (علیه السلام) فرمود: «نفست را به انجام اعمال پسندیده عادت ده» (لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواع1 محقق و مصحح: حسنی بیرجندی، حسین، ص 341) تمرین و تکرار نسبت به یک خصلت زیبا یا زشت، آن را به صورت عادت یا طبیعت دوّم انسان در می آورد؛ امام على (علیه السلام) فرمود: «عادت، طبیعت دوم اسـت» (تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 43) وقتى چیزى به صورت عادت درآمد، به تدریج اعضا و جوارح انسان را کنترل کرده، بر وجود او مسلّط می شود؛ به فرموده امیر مومنان علی (علیه السلام): «عادت بر هر انسانى حکومت می کند» (عیون الحکم و المواع1 ص 403)
حتّى وقتى کسی عمیقاً غمگین و ناراحت اسـت، سعی کند خود را شاد نشان دهد و تبسّم نماید. چنان که امام على (علیه السلام) در توصیف مومن می فرماید: «شادى مومن در چهره او، و اندوه وى در دلش پنهان اسـت» (عیون الحکم و المواع1 ص 226)
هر کس قادر اسـت در مدتی با یک تصمیم قوى و عزم جزم با رعایت اصل تدریج، به تمرین عملى در این زمینه بپردازد و در این مدت با رویى گشاده، لبى خندان و رابطه اى صمیمى برخورد نماید، نرم و زیبا سخن بگوید، که قطعاً نتایج خوبى خواهد گرفت. یکی از مهم ترین کارهایی که در این زمینه باید تمرین کرد سلام و احوال پرسى توأم با تبسم، دست دادن همراه با صمیمیت و احترام، اولین راه موثّر ارتباطى، به منظور تمرین خوش اخلاق بودن و جلب محبت دیگران اسـت. چنان چه در آموزه های دین اسلام، نسبت به سلام کردن، مصافحه، احترام و محبت، سفارش و اهتمام فراوان شده اسـت.
3. مطالعه احوال انسان های خوش اخلاق و بداخلاق؛ در جامعه افراد خوش اخلاق و بد اخلاق فراوانند. با کمی دقت در احوال دیگران خواهیم دید که افراد خوش اخلاق در زندگی و روابط خود موفّق تر و شادتراند، سالم تر زندگی می کنند و بیشتر مورد احترام مردم هستند. و در مقابل؛ افراد بداخلاق منزوی، و دارای شخصیتی شکننده تر هستند و از زندگی خود جز رنج و زحمت نصیبی ندارند.
4. پرورش عواطف انسانی: یکى از ابعاد مهم وجودى انسان عواطف طبیعى، انسانى و ایمانى او اسـت. دوست داشتن دیگران و ایجاد رابطه عاطفى با سایر انسان ها قابل رشد و تربیت اسـت. انسان های مهربان شاخص ترین و دوست داشتنی ترین افراد جامعه هستند. قسمت بزرگى از لذت و شادى زندگى از طریق ایجاد ارتباط عاطفى با دیگران تأمین می شود. باید توجه نمود که این شادى و لذت از طریق خوش اخلاقى؛ یعنى ایجاد رابطه عاطفى مثبت، محبت کردن و دوست داشتن دیگران به دست می آید و بد اخلاقى که در واقع همان رابطه عاطفى منفى اسـت، موجب کدورت و عذاب زندگى خواهد بود و دیگران را از گرداگرد انسان می پراکند.
حتّى وقتى کسی عمیقاً غمگین و ناراحت اسـت، سعی کند خود را شاد نشان دهد و تبسّم نماید. چنان که امام على (علیه السلام) در توصیف مومن می فرماید: «شادى مومن در چهره او، و اندوه وى در دلش پنهان اسـت» (عیون الحکم و المواع1 ص 226)
1- شرائط همسفر
سفر کردن خوب اسـت،2- حقوق همسفران
وقتی چند نفر پذیرفتند که در یک سفر طولانی با هم باشند، از نظر اسلام حقوق متقابلی بر عهده ی همه خواهد بود، که حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود:***
• رعایت حقّ همسفر ذِمّی(3)
امیرالمؤمنین (ع) در راه کوفه با یک نفر ذمّی همسفر گردید.***
«کمال رفاقت آن اسـت که شخص در وقت جدا شدن به احترام رفیق، مقداری او را مشایعت کند، پیامبر ما (ص) به ما چنین یاد داده اسـت.»***
مرد ذمّی گفت:***
3- مشکل گُم شدن
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود:4- روش استفاده از حیوانات
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود:پی نوشت ها :
1- حلیه المتقین، باب 14، فصل نهم و دهم
2- حلیه المتقین باب 14 فصل نهم و دهم
3- ذمی به یهودیان و مسیحیانی می گویند که در پناه اسلام زندگی می کنند.
4- کافی ج 2 ص 670 کتابُالعِشره بابُ حُسنِ الصَّحابِه
5- حلیله المتقین باب 14 فصل نهم و دهم
6- حلیله المتقین باب 13 فصل پنجم
اینکه همیشه با دیگران خوش اخلاق باشید، کار راحتی نیست..
راهکارهایی برای خوشاخلاقی با دیگران ,اینکه همیشه با دیگران خوش اخلاق باشید، کار راحتی نیست، مخصوصا زمانی که روحیه خوبی ندارید یا با فردی که باعث آزارتان میشود، مواجه هستید. اما اگر تلاش کنید تا ابتداییترین کارها مثل لبخند زدن یا احوالپرسی را انجام دهید، میتوانید فضایی خوشایند برای خودتان و اطرافیان به وجود بیاورید. خوش اخلاقی با دیگران نهتنها باعث میشود که آنها به شما بیشتر احترام بگذارند، بلکه روزتان زیباتر میشود! در ادامه راهکارهایی برای برخورد بهتر با اطرافیان را با هم مرور میکنیم.
سادهترین راه برای خوش اخلاقی، لبخند زدن است.سادهترین کار برای اینکه فردی خوش اخلاق به نظر برسید، لبخند زدن است. وقتی به افرادی که شما را میشناسند لبخند میزنید، آنها را تشویق میکنید تا متقابلا به شما لبخند بزنند. گاهی فقط به این دلیل که دارای شخصیتی خجالتی بوده و به راحتی لبخند نمیزنید، بسیاری از افراد شاید تصور کنند که شما فردی سرد یا بداخلاق هستید. بنابراین، دفعه بعد که از کنار فردی نسبتا آشنا رد می شوید، لبخند بزنید. این لبخند باعث میشود که حتی اگر در بهترین شرایط روحی نیستید، احساس خوشحالی بیشتری کنید. پس این کار هم برای خودتان و هم برای دیگران مفید است.
در مورد موضوعات کوچکی که میدانید فرد مقابلتان به آنها علاقه دارد، صحبت کنید. اگر فرد را به خوبی نمیشناسید و از علایقش خبر ندارید، سعی کنید در مورد مسائلی که پیرامونتان اتفاق میافتد صحبت کنید (جلسهای که هر دو یک ساعت قبل در آن بودید، فرد جدید در کلاس ریاضی و…). شوخی کردن همیشه کمککننده است، چون افراد از کسی که شوخطبع است و آنها را درک میکند، خوششان میآید.جزو آن دسته از افرادی نباشید که فکر میکنند گفتوگوهای کوتاه، بیهوده و فقط وقت تلف کردن هستند. این مکالمات کوتاه میتواند پایه ارتباطات عمیق آینده باشد.
وقتی از کسی تمجید میکند، شما را فرد خوش اخلاقی میبیند.همه از تعریف و تمجید خوشششان میآید، پس، از گفتن چیزهای مثبت به دیگران نترسید. با این حال محتاط باشید که چاپلوسی نکنید. تعریف زیاد میتواند اینطور به نظر بیاید که شما دارید چاپلوسی میکنید. مخصوصا اگر فرد مقابل دوست جدیدتان یا مدیر شماست، ممکن است فکر کند که چاپلوسی میکنید.میتوانید از تمجید برای شروع یک مکالمه استفاده کنید. مثلا بگویید: «من از پیراهنت خوشم آمده. آن را از کجا خریدهای؟»
شما باید به همان اندازه که با خانوادهتان مودب هستید، با غریبهها هم مودبانه برخورد کنید. به تنهایی دو صندلی را در اتوبوس اشغال نکنید، با موبایلتان با صدای بلند صحبت نکنید؛ به جای آن، مودب باشید و به دیگران یک صندلی خالی تعارف کنید.
این کار باعث میشود شما بهعنوان فردی بینزاکت، خشن و بسیار بداخلاق به چشم دیگران دیده شوید. اگر افراد ببینند که شما عصبانی میشوید و دشنام میدهید، انرژی منفیتان را دریافت کرده و از شما دور خواهند شد. دفعه بعد که عصبانی شدید و خواستید دشنام بدهید، تلاش کنید که این دشنام در ذهنتان باقی بماند و حتی سعی کنید با لبخندزدن با آن دشنامها بجنگید.
کمک کردن باعث ایجاد حس خوب در خودتان و خوش اخلاقی میشود.بسیار مهم است که وقتی میبینید دیگران نیازمند کمک هستند، به آنها پیشنهاد کمک دهید، چه فردی با دستان پر که نمیتواند در را باز کند، چه کودکی که عروسکش از دستش افتاده و چه فردی مسن که به سختی راه میرود. یک روز ممکن است شما به مهربانی و کمک یک غریبه دیگر نیاز داشته باشید، پس بهتر است تا میتوانید خوبی کنید. این کار قطعا یکی از راههای خوشاخلاقی با دیگران است و باعث میشود با انجام این کار، نسبت به خودتان احساس بهتری داشته باشید.
نیازی نیست فقط با نزدیکترین و عزیزترین افراد اطرافتان، مهربان باشید. زمانی که برف را از مسیر خودرویتان پارو میکنید، مقداری زمان هم به پارو کردن برف از مسیر خودروی همسایه پیرتان اختصاص دهید. بگذارید یک نفر در صف از شما جلو بزند. با صرف زمان برای انجام کاری برای کسی که نمیشناسید، آن فرد احساس میکند که مورد قدردانی قرار گرفته است و کار نیک گسترش مییابد.
یکی از چیزهایی که قطعا خوب نیست، قضاوت افراد قبل از شناختنشان است. به افراد فرصت بدهید و فرض کنید آنها خوب هستند، مگر اینکه دلیلی برایتان به وجود آید که خلافش به شما ثابت شود. یاد بگیرید افراد را برای آنچه که هستند ببینید، نه اینکه آنها را بر اساس ظاهرشان قضاوت کنید. زمان زیادی میبرد تا بتوانید بدون قضاوت به فردی که نمیشناسید نگاه کنید، اما قطعا این کار، راهی برای خوش اخلاقی است.
سادهترین راه برای خوش اخلاقی، لبخند زدن است
۱) برجستهسازی موارد مثبت. به بخشهایی از زندگیتان فکر کنید که خوب پیش میروند، نه آنهایی که شما را آزار میدهند.
۲) موفقیتهای گذشته را مرور کنید.
قبل از ایجاد انگیزه در خودتان برای پیشبرد بیشتر امور در آینده، آنچه انجام دادهاید را به خودتان یادآور شوید.
۳) عبادت کنید. انجام امور دینی و مذهبی، بیشترین تاثیر را بر رهایی از اضطراب و افسردگی دارد.
۴) به موزیک گوش دهید.
با توجه به این که شکلهای بسیاری از خلاصشدن از حالات بد وجود دارد،
این کار حداقل و بهطور موقتی، یکی از رایجترین و موثرترین موارد برای تقویت خلق و خو است.
۵) خودتان را درمان کنید.
اغماضها و گذشتها (بزرگ یا کوچک) میتوانند هنگامی که احساس میکنید پایین افتادهاید، شما را بالا بکشند.
آنها موجب میشوند که شما احساس خاص و ویژه کنید.
۶) داوطلب بشوید. کارهای داوطلبانه و فعالیت در خیریهها، احساس بهتربودن را به ما میدهند.
۷) ورزش از بهترین راههای تغییر حالت بد انسان،
افزایش انرژی و کاهش فشار و استرس است.
۸) رفتار شاد داشته باشید.
لبخندزدن و داشتن چهره شاد موجب از بین رفتن مشکلات نمیشود
اما به بهبود حالت و خلق کمک میکند.
۹) تاکیدتان بر آینده باشد. اگرچه نمیتوانید گذشته را دوباره بنویسید اما میتوانید از آن درس بگیرید.
تصمیم بگیرید که دفعه بعد، بهتر و سختتر کار کنید.
۱۰) برای افسوس خوردن، حدی را قایل شوید. به خودتان بگویید:
امروز صبح درباره خودم احساس تاسف میکنم
اما امروز بعد از ظهر به زندگیام توجه خواهم کرد و مسائل صبح را کنار میگذارم.
آرمان امروز