محمد اسماعیل مطلق در همایش تبیین سیاستهای کلی جمعیت مبتنی بر سلامت مادر و کودک برای ارتقای نرخ باروری کلی در اردبیل افزود: بیش از ۱۱ میلیون دختر و پسر در آستانه ازدواج در کشور قرار دارند و بخش قابل توجهی از این جمعیت نیز در حال پشت سر گذاشتن سن مناسب برای باروری هستند.
وی افزود: عواملی چون بالا رفتن سن ازدواج، افزایش فاصله بین زمان ازدواج و تولد فرزند اول و افزایش فاصله بین تولد فرزندان اول و فرزندان بعدی از جمله عوامل کاهش نرخ باروری در کشور است.
او همچنین گرایش به تک فرزندی در جامعه را موجب بروز بسیاری از مشکلات و آسیبهای اجتماعی دانست و بیان کرد: احتمال طلاق، به هم خوردن توازن و تعادل شکنی و کمرنگ شدن همبستگیهای اجتماعی از جمله پیامدهای تک فرزندی است.
مطلق درباره کاهش روند ازدواج از سال ۸۵ تا سال ۹۳ افزود: بر اساس نظر سنجیهای انجام شده توسط وزارت ورزش و جوانان تنها سه و نیم درصد از پاسخ دهندگان ازدواج را اولویت زندگی خود ذکر کردهاند.
وی با بیان اینکه ازدواج و فرزندآوری تاثیر بسزایی در سلامت اجتماعی، جسمی و روانی دارد، گفت: افرادی که ازدواج کردهاند از نظر سلامت روان شادتر بوده و احساس امنیت بالایی دارند. به طور کلی افراد متاهل از نظر رشد عاطفی، فکری و اجتماعی نسبت به افراد مجرد پیشروتر هستند. (ایرنا)
سرهنگ تورج کاظمی مبلغ کلاهبرداریشده به این شکل را تاکنون چند صد میلیون تومان اعلام کرد و افزود: پرونده برای شناسایی مالباختگان و دستگیری همدستان احتمالی متهم در دست بررسی و پیگیری نهایی است.
وی درباره سوء استفاده سایتهای اینترنتی همسریابی و دوستیابی از کاربران، اظهارداشت: مجرمان در پوشش راه اندازی این گونه سایتها اقدام به سرقت اطلاعات بانکی کاربران میکنند؛ لذا به شهروندان توصیه میشود حتی الامکان از مراجعه به سایتهای غیر معتبر و نیز پرداخت وجوه و تبادل مالی جداً خودداری کنند.
وی از کاربران خواست، هنگام پرداختهای الکترونیکی، نشانیهای اینترنتی درگاههای بانکی را کنترل کنند و به نام وب سایت باز شده، به عنوان درگاه بانک مورد نظر و همچنین به آدرس HTTPS در ابتدای نام سایت مزبور دقت کافی داشته باشند.
رییس مرکز مبارزه با جرایم ملی و سازمان یافته اظهارداشت: هموطنان میتوانند در صورت مواجهه با موارد مشکوک، موضوع را از طریق سایت پلیس فتا به نشانی cyberpolice.ir بخش تماس با ما گزارش کنند تا ماموران بتوانند سریعا با کلاهبرداران و ناامن کنندگان فضای مجازی برخوردهای لازم را داشته باشند. (ایرنا)
پاسخ مشاور: بیشتر ازدواجهایی که این روزها به طلاق منجر میشود از نداشتن اطلاعات کافی هر یک از زوجین درباره دیگری ناشی میشود. دوست داشتن یکدیگر برای داشتن یک زندگی موفق کافی نیست، اینکه بدانیم چرا میخواهیم با یک نفر ازدواج کنیم، مهمترین پیش نیاز ازدواج است. حال چگونه بفهمیم زمان ازدواجمان به راستی فرا رسیده است و به عبارت بهتر، آماده پذیرش نقش همسری هستیم؟
شناخت خود
اولین قدم، آن است که خودمان را خوب بشناسیم. اینکه چه خصوصیات اخلاقی، چه مهارتها و چه توانمندیهایی برای مدیریت یک زندگی داریم بسیار ضروری است. باید به طور کامل شخصیت خود و شخصیت مکمل خود را بشناسیم. اینکه از نقاط قوت و ضعف خود آگاه باشیم، بدانیم چه موقع از کوره در میرویم، چه موقع ناراحت میشویم و چه موقع صبرمان تمام میشود و اگر تمام شود چگونه واکنش نشان میدهیم، بسیار مهم است.
انعطاف پذیری
اگر خشک و غیر منعطف رفتار میکنید یا در برخورد با دیگران اغلب دچار تعارض و کشمکش میشوید یا در صورتی که مورد انتقاد قرار بگیرید، تحمل شنیدن نظرات مخالف درباره خودتان را نداشته باشید، بهتر است برای ازدواج عجله نکنید، چرا که داشتن روحیه منعطف و برخورداری از شخصیتی انعطافپذیر لازمه پذیرفتن نقش همسری است و بدون آن زندگی سراسر درد و رنج خواهد بود. لذا اگر ازدواج میکنید تا زندگی کاملتر، آرامتر و با کیفیتتری برای خود بسازید و در عین حال از روحیه نقدپذیری برخوردار نیستید بهتر است پیش از هر چیز آن را در خود رشد دهید و تقویت کنید سپس به فکر تشکیل زندگی باشید.
هر یک از ما منحصر به فردیم و با دیگری تفاوت داریم. بزرگترین اشتباه زوجینی که زندگی مشترک آنها به جدایی و طلاق منجر شده، این بوده است که از همان ابتدا سعی در تغییر دادن یکدیگر داشتهاند. این کار محال است، چرا که اگر بسیار هم موفق باشید در نهایت فقط خواهید توانست خودتان را تغییر دهید، نه هیچ فرد دیگری را. این طرز تفکر مطرود است و محکوم به شکست. هیچ فردی تغییر نمیکند، مگر به این نکته آگاه شود که رفتارش به واقع پیامدهایی دارد که او یا دیگران را دچار مشکلات جدی میکند. لذا پذیرفتن تفاوتها و اینکه هیچ یک از ما کامل نیستیم و کاستیهای مخصوص به خود را داریم، یکی از اصولی است که باور به آن ما را برای ورود به یک زندگی آرام یاری خواهد داد.
ازدواج به عنوان ارزش
در نهایت به عنوان چهارمین و البته مهمترین نکته باید گفت که یک ازدواج زمانی برای همیشه با کیفیت و ماندگار باقی خواهد ماند که برای هر یک از زوجین، به یک «ارزش» تبدیل شده باشد. اگر رسیدن به یکدیگر، تشکیل زندگی مشترک، دوست داشتن یکدیگر و تلاش برای داشتن یک زندگی ایدهآل برای هر دو نفر یک ارزش محسوب شود، میتوان اطمینان داشت که آن زندگی تا ابد پابرجا بماند. (پریسا غفوریان – دانشجوی دکترای روانشناسی/ خراسان)
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 ساعت 17:57
جام جم سرا- گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران پس از برگزاری یک جشن ساده ازدواج در تالار فردوسی این دانشگاه عازم مشهد شدند تا پس از آن زندگی مشترک خود را شروع کنند. تصاویری از این مراسم را در ادامه ببینید.
پاسخ مشاور: برخی از تجربیات گذشته، گاه ناخوشایند است و احساس آشفتگی زیادی را برای تصمیمگیریهای آینده افراد ایجاد خواهد کرد، اما اینگونه احساسات نباید مانع از گفتن حقیقت شود. زندگی با اضطراب و نگرانی دائمی علاوه بر ریسک بالا، عواقب پیش بینی نشدهای نیز به همراه دارد که تمامی این عوامل میزان رضایت از زندگی را پایین میآورد.
برای شروع زندگی مشترک اعتماد داشتن طرفین به همدیگر در اولویت است. در این مسئله جوانب مختلفی مطرح است که به تفکیک به آنها میپردازم.
با حقیقت کنار بیایید:
احساس شما درباره تجربه قبلی خود، بسیار حائز اهمیت است. دیدگاه شما درباره تجربهتان به میزان زیادی دیدگاه اطرافیانتان را نیز جهت میدهد. اگر این موضوع را امتیازی منفی میدانید، دیگران نیز آن را منفی تلقی خواهند کرد. این حقیقت که شما چنین تجربهای دارید جزئی از زندگی شماست و همان طور که در دیگر مسائل نیز عنوان شده است پذیرفتن حقیقت و کنار آمدن با آن، میتواند فرد را در ادامه راه بیشتر کمک کند.
خودشناسی را تقویت کنید:
برای یک شروع خوب، لازم است درگیری فکری در خصوص زندگی قبلی خود نداشته باشید. همچنین از تجربه قبل خود به عنوان راهی برای خودشناسی بیشتر استفاده کنید. در ازدواج دوم موفقیت در گرو انگیزههای سالم و بررسی صحیح معیارهای شخصی است.
به خودتان زمان بدهید:
در سوالتان مطرح نکردهاید که چه مدت از جدایی شما میگذرد؟ زیرا این مسئله بسیار مهم و حیاتی است. در صورتی که برای بازیابی احساسات به خود فرصت کافی نداده باشید، این موضوع ممکن است انتخاب کنونی شما را نیز تحت تاثیر قرار داده باشد. برای اجتناب از افتادن در دام مقایسه، ضروری است از کمک متخصص بهره بگیرید.
گفتهاید که خواستگارتان از تجربه قبلی شما اطلاع دارد ولی به علت ترس از مخالفت، موضوع را با خانواده مطرح نکرده است. بهتر است دلایل دیگر این مسئله نیز توسط مشاور به دقت بررسی شود.
از بیان جزئیات بپرهیزید:
در رابطه با برخورد خانوادهها با این مسئله، دیدگاههای مختلفی مطرح است. به عنوان مثال: یا از کنار مسئله میگذرند، یا حساسیت ویژهای از خود بروز میدهند، برخی نیز شایستگیهای دیگر فرد را در نظر میگیرند و بر نکات مثبت او تاکید میکنند. به هرحال با توجه به اینکه نمیتوان برخورد خانواده خواستگارتان را پیش بینی کرد بهتر است مسئله بازگو شود. برای این کار به گفتن جزئیات نیازی نیست و مطرح کردن موضوع به طور کلی کفایت میکند. به یاد داشته باشید نباید از همسر سابق خود یک دیو بسازید. بیان اختلاف آن هم به طور خلاصه کافی است.
صداقت خود را نشان دهید:
میزان نگرانی و دشواری بیان این مسئله قابل پیش بینی و درک است، ولی قطعا این تجربه نمیتواند تمامی ویژگیهای مثبت شما را زیر سوال ببرد. مطرح کردن این موضوع بیانگر میزان صداقت شما و همچنین اعتماد به انتخاب کنونیتان است. (سیمین قربانی- کارشناس ارشد مشاوره خانواده/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
پاسخ مشاور: سوالتان را خیلی کلی مطرح کردهاید؛ به همین دلیل برداشتم از سؤالتان این است که در ابتدای آشنایی با این دختر خانم شرایط خود را برای ازدواج با وی در نظر نگرفتهاید و بعد از مدتی از آشنایی، تصمیم به ازدواج گرفتهاید اما خانم شرایطی را که مد نظر شماست ندارد. اگر چنین باشد، در ادامه توضیحاتی میدهم که امیدوارم پاسختان را دریافت کنید.
به نگرش طرف مقابل برای ازدواج توجه کنید
احتمالاً از اینکه خانم مورد نظر به شما اطمینان کرده احساس نگرانی میکنید. بهتر بود در ابتدای آشنایی، قبل از درگیر کردن احساس خود و قبل از اینکه دلبسته یا وابسته به طرف مقابلتان شوید، سعی میکردید انتخاب خود را با دلایل منطقی و عقلی بررسی کنید و بعد از انتخاب کردن، مسئولیت انتخاب خود را میپذیرفتید. به این دلیل که در اغلب موارد افراد، در ازدواج و رابطه به دنبال تأمین نیازها و کمبودهای خودشان هستند و در انتخاب همسر سعی میکنند فردی را برگزینند که نیازهایشان را تأمین کند؛ این نیازها ۵ مورد است که شامل نیاز به بقا، تفریح، قدرت، آزادی و عشقورزی میشود. این نیازها در افراد مختلف به میزان متفاوت وجود دارد. افرادی که نیاز عشقورزی بالایی دارند، هم بشدت به همسرشان عشق میورزند و هم نیازمند توجه و محبت فراوان طرف مقابلند و با عشقورزی در همسرشان احساس اطمینان و امنیت ایجاد میکنند؛ اما در بسیاری از موارد همسرانی دارند که نیاز به عشقورزی در آنها پایین است و در نتیجه از کمتوجهی همسرشان شاکی میشوند و احساس ناامنی میکنند. متاسفانه همسران چنین افرادی به آنها احساس ترحم دارند.
ملاکهای خود را برای ازدواج بروشنی بیان کنید
توصیه میکنم با این دختر خانم در مورد نوع پوشش، معیارهای رفتار با نامحرم و سایر شرایط ازدواجتان صحبت کنید. در صورتی که نمیتواند شرایط شما را بپذیرد، از ازدواج با وی صرف نظر کنید و به دلیل این که از ابتدا شرایط خود را به وی نگفتهاید حتماً از او عذرخواهی کرده، سعی کنید با کمترین آسیب از وی جدا شوید. این را هم در نظر داشته باشید که شما مسئول هیجانات و احساسات دیگران نیستید. به وی حتماً بگویید جدا شدن در حال حاضر بهتر از ازدواجی است که در آن شما احساس خوبی به حجاب و نوع برخورد وی با نامحرم نداشته باشید و مدام مجبور باشید که این مسئله را به وی تذکر دهید و در نتیجه این امر باعث رنجش و اختلافات زناشویی شود. جدایی در حال حاضر بحرانی را برای دختر خانم ایجاد میکند که نامش بحران عاطفی است و با کمک گرفتن از مشاور قابل درمان است؛ اما در صورتی که این خانم شرایط شما را پذیرفت، حتماً تاکید کنید که با پذیرش شرایطتان باید مسئولیت انتخابش را نیز بپذیرد. (زهرا وفایی جهان - کارشناس ارشد روان شناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
از ازدواج میترسید؟ بیاعتماد شدهاید و مدام نگران انتخابی اشتباهید؟ از چاله پر نشدنی زندگیتان مینالید، بالا رفتن سنتان را بهانه میکنید، خانوادهتان را مسبب تاخیر در ازدواج میدانید و گاه از ترس بدبخت نشدن به زندگی شکست خوردهها سرک میکشید و به بهانه عبرت گرفتن از آنها، ششدانگ حواستان را جمع میکنید یا از هرچه ازدواج و زندگی مشترک است به وحشت میافتید و بکلی قید ازدواج را میزنید؟ یا شاید برعکس خیلی از جوانان که نبود امکانات را بهانه ترس از ازدواج نکردنشان میدانند، شرایط مناسبی برای ازدواج دارید اما با این حال مدام از خواستگاری رفتن طفره میروید یا عذر هر خواستگاری را میخواهید!
مهدی ملکمحمد افزود: ازدواج یکی از مهمترین اتفاقاتی زندگی است که زندگی افراد را با تغییر روبهرو میکند اما متاسفانه، اغلب افراد بدون هیچ برنامهای و بدون توجه به داشتن یا نداشتن پیشنیازهای لازم روانشناختی برای آن، تصمیم به ازدواج میگیرند و برای آن اقدام میکنند. اغلب آنها با این ذهنیت پیش میروند که بعد از ازدواج همهچیز بهخوبی پیش خواهد رفت. اما درصد بالای طلاق نشان میدهد که این ذهنیت درست نیست. منظور مسائل اقتصادی و بیرونی نیست که ازجمله مهمترین پیشنیازها است بلکه پیشنیازهای روانشناختی و آمادگی درون و ذهنی است که کمتر توجه میشود.
وی با بیان اینکه یکی از این پیشنیازها علت تصمیم برای ازدواج است، گفت: به خودتان زمان بدهید تا به این موضوع با دقت پاسخ دهید. شاید شگفتزده شوید اگر بدانید افراد زیادی در جامعه ما و اغلب جوامع وجود دارند که تنها به دلیل تحتفشار قرار گرفتن از سوی خانواده، دوستان یا جامعه ازدواج میکنند. اگر شما هم یکی از این افراد هستید، باید پیش از اینکه خیلی دیر شود در تصمیمتان برای ازدواج تجدیدنظر کنید.
چرا میخواهید با این فرد ازدواج کنید؟
او درباره این شاخص اظهارکرد: «من او را دوست دارم» یک پاسخ کافی برای این سؤال نیست، زیرا عشق برای موفقیت در زندگی مشترکتان کافی نیست بنابراین به ویژگیها و صفات مشخص او فکر کنید. برای مثال، گفتن جمله «او خوب است» اطلاعات سودمندی به شما نمیدهد اما گفتن اینکه «او فردی بخشنده و مهربان است» اطلاعات خوبی است. به طور کلی باید به این سؤال جواب دقیقی دهید که این فرد که شما تصمیم به ازدواج با او گرفتهاید، چه تفاوتهای مشخصی از افراد دیگری که موردنظر شما برای ازدواج قرار نگرفتهاند دارد؟
چه خصوصیات و ارزشهای بنیادینی دارید که با همسر آیندهتان تقسیم کنید؟
ملک محمد تاکید کرد: قبل از اینکه به همسر آیندهتان قول و تعهد بدهید که چه مواردی را در زندگی مشترک انجام خواهید داد، باید در مورد آنها گفتوگو کنید البته دفعه اول صحبت درباره ارزشهای بنیادین لازم نیست.
تفاوتهای اساسی شما و همسر آیندهتان در چه مواردی است؟
این روانشناس تصریح کرد: شور و اشتیاق و شادی داشتن یک رابطه عاشقانه میتواند جلوی دید شما را تیره و کدر کند. نزدیکبینی عشق تا وقتی که تنها به زندگی رویایی با معشوقتان فکر میکنید، میدان دید شما را محدود میکند. در این حالت، شما تنها شباهتهایتان را برجسته میکنید و میبینید اما مهم است که دیدتان را دوباره متمرکز کنید و به تفاوتهای خود و فردی که میخواهید با او ازدواج کنید نیز فکر کنید. با این کار شاید متوجه تفاوتی شوید که شما نمیتوانید با آن زندگی کنید.
درباره زندگی مشترک چه خیالات و رویاهایی در سر دارید؟
ملکمحمد همچنین اظهار کرد: شما و همسر آیندهتان در باره ازدواج انتظاراتی دارید. موقعی که انتظاراتتان بسیار متفاوت از انتظارات همسر آیندهتان باشد احتمالاً زندگیتان دچار تعارضات جدی میشود. برای مثال، او انتظار دارد که هر جمعه هردویتان به دیدار خانوادهاش بروید، در حالیکه تصور شما این است که روزهای تعطیل تنها باشید. بسیاری از همسران چنین تصوراتی را دارند که به دلیل مشخص نکردن آن پیش از ازدواج تنها بعد از ازدواج و مواجهشدن با تغییراتی که بخش طبیعی یک زندگی مشترک است، از خواب بیدار میشوند. (ایسنا)
لحن مادربزرگ صادقانه است و کلامش بر دل مینشیند، اما جوانان هم حرفهایی دارند که از نظر خودشان منطقی است.
رویا 28 سال دارد. بتازگی از مقطع کارشناسی ارشد رشته شیمی فارغالتحصیل شده و از این جهت بسیار خوشحال است. به دنبال کار میگردد و میداند که به زودی سِمتی مناسب در آزمایشگاه پیدا میکند. او دختری بااستعداد و موفق است، اما وقتی نظر او را درباره ازدواج میپرسی، کوچکترین تمایلی در وجودش نمیبینی. علت را که جویا میشوم پاسخ میدهد اوایل خیلی دوست داشته که زود ازدواج کند، اما در فامیل و دوستان، چند دختر و پسر را دیده که با میل و رغبت خود ازدواج کردهاند و زندگیشان را به بهترین شکل با فرد موردعلاقهشان آغاز کردهاند. ظاهرا همه چیز در ابتدا عالی پیش میرفته و هرکس به خوشبختی آن زوجهای جوان غبطه میخورده تا این که ناگهان خبر طلاق آنها عالمگیر شده. رویا میگوید خبر جدایی هر کدام از آنها که به گوشم میرسید، تا چند روز بشدت متعجب میشدم. پیش هر کدام هم که میرفتم بدترین حرفها را از وی راجع به همسرش میشنیدم. انگارنه انگار که تا پیش از ازدواج، چه عطش شدیدی برای ازدواج با او داشت. حال آن عشق آتشین به نفرتی غیرقابل تحمل تبدیل شده بود که دیگر راهحلی نداشت.
رویا در عروسی باشکوه آنها شرکت کرده و از نزدیک شاهد عشق و علاقه شدید آنها نسبت به یکدیگر بوده است. این صحنهها او را مایل به ازدواج میکرد، اما در مقابل، شنیدن خبر طلاق آنها سطل آب سردی بوده که بر روح گرم و پرحرارت رویا ریخته شده. حال دیگر رویا هیچ تمایلی به ازدواج ندارد.
از رویا خداحافظی میکنم و سراغ کامیار میروم. 32 ساله است و چند سال است در شغل مهندسی در شرکتی معتبر کار میکند. تفریحاتی سالم دارد و برای والدینش بهترین پسر محسوب میشود، اما مادر او بشدت نگران ازدواج نکردن پسرش است. براستی چرا کامیار ازدواج نمیکند؟ مادرش پاسخ میدهد که 4 سال پیش به دختری علاقهمندشده و از او خواستگاری کرده است، اما خانواده دختر سنگهای بسیار بزرگی جلوی پای او گذاشتهاند که حداقل آن، خریدن خانهای مستقل و بزرگ بوده است. کامیار پسر فعالی است و حقوق خوبی دریافت میکند، اما با برآورده کردن خواستههای بیمنطق آن خانواده سالها فاصله داشت. این مساله بشدت کامیار را سرخورده کرد.
منصوره هم دختر دیگری از همان قوم و خویش است. او 31 سال دارد و خود را کاملا بیمیل نسبت به ازدواج میبیند. دلیل او را براحتی میتوان در طلاق پدر و مادرش دید. وی والدین خود را خوشبخت ندیده و احساس میکند ازدواج برای او هم همین معنا را خواهد داشت.
اگر از صدها دختر و پسر جوان دیگر هم دلایل ازدواج نکردن را سوال کنی، پاسخهایی کموبیش مشابه میشنوی. اصلیترین دلایل توقعات بیمنطق مالی خانوادهها، بالارفتن آمار طلاق، الگوگرفتن از جوامع غربی، نبود مسئولیتپذیری و لذت بردن از تجرد است. هنگامی که خانواده دختر از پسری 30 ساله که حدود پنج سال است از دانشگاه فارغالتحصیل و مشغول به کارشده توقع دارند صاحب خانه و ماشین و امکانات رفاهی کامل برای دخترشان باشد، آیا به این فکر میکنند که داشتن این اموال برای یک جوان هم غیرممکن است؟! چه دلیلی دارد که یک دختر و پسر در جشن عروسی باشکوهی که هزینهای معادل 2 سال کامل حقوق آقاداماد را دارد به خانه بخت بروند در حالی که همان مبلغ میتواند بخشی از رقم تهیه خانه را پوشش بدهد؟ آیا خود را برای لحظهای به جای آن جوان میگذارند تا ببینند این توقعات بیمنطق تا چه حد امکانپذیر و شدنی است؟ چرا فکر میکنند تعیین مهریه بالا میتواند استحکام بخش زندگی فرزندشان باشد، در حالی که هر روزه دهها دختر با گذشتن کامل از حق و حقوقشان طلاق میگیرند. آیا هر پسری که ثروت بادآورده پدری دارد میتواند شوهری ایدهآل برای دختر آنها باشد؟
متاسفانه طلاقهای متعددی که هر روزه در زندگی زوجها رخ میدهد، نظر بسیاری از جوانان را نسبت به ازدواج منفی کرده است. به طور طبیعی وقتی یک دختر یا پسر جوان در جشن عروسی یک دوست یا قوم و خویش شرکت میکند و بعد از مدتی خبر طلاق همان زوج را میشنود، نسبت به ازدواج دلسرد میشود. او با خود میاندیشد نکند من هم به همین سرنوشت دچار شوم. شاید اگر تا آخر عمر مجرد باقی بمانم، بهمراتب بهتر از ازدواج و در پی آن جدایی باشد، اما هیچ جوانی نباید زندگی خود را آیینهای از زندگی دیگران ببیند. شاید آمار طلاق بالارفته باشد، اما هنوز هم هستند زن و شوهران جوانی که زندگی شیرینی دارند، با هم میسازند و زندگی را پیش میبرند، بچهدار میشوند و هر سال زندگی را بهتر از گذشته روبه جلو هدایت میکنند.
چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
پاسخ مشاور: در قدم اول باید به بررسی دلایل ناموفق بودن ازدواج اولتان بپردازید تا بتوانید برای ازدواج بعدی تصمیم بهتری بگیرید. چه بسا که اگر قبل از اقدام به ازدواج دوم این کار را میکردید، الآن در شرایط بهتری قرار داشتید و احتمالاً ازدواج دوم شما هم به جدایی منجر نمیشد. با این حال، به احتمال زیاد دلایل طلاق شما از همسر اول و دومتان فقط خانمهای شما نبودهاند و شما هم تا حدودی مقصر بودهاید.
ازدواج یا راهی برای فرار از تنهایی؟
گفتهاید که همسر دومتان نیز در ابتدا، زندگی با فرزندان شما را پذیرفته بود و بعد از 6 ماه تغییر عقیده داد و در حال حاضر خانمی که برای ازدواج انتخاب کردهاید نیز این مسئله را قبول کرده است. حال میخواهم از شما بپرسم که چه تضمینی وجود دارد که این خانم نیز بعد از مدتی نظرش درباره نگهداری 2 فرزند شما عوض نشود؟ بنابراین به جای این که عجله کنید و برای فرار از تنهایی و پایان دادن به مشکلات نگهداری از بچههایتان، به ازدواجهای عجولانه و بدون تحقیق و بررسی روی آورید، بهتر است که به خودتان زمان بدهید تا مشکلات ایجاد شده در زندگیهای قبلیتان را علتیابی و آنها را به صورت ریشه ای حل کنید.
حل ریشهای مشکلات ازدواج قبلی
ممکن است برخی مشکلاتی که در زندگیهای قبلیتان داشتهاید، مربوط به عملکرد خودتان بوده باشد که در این صورت اگر 10 بار دیگر هم ازدواج کنید و این مشکلات همچنان باقی باشد، باز هم همین وضعیت تکرار خواهد شد و ازدواج ناموفق دیگری را تجربه خواهید کرد. توجه داشته باشید که هر قدر آمار این ازدواجها و طلاقهای شما بیشتر شود، شرایط شما و وضعیت روانی فرزندانتان وخیم تر خواهد شد؛ بنابراین به شما توصیه میکنیم از عجله کردن در ازدواج بپرهیزید و با بررسی بیشتر و همه جانبه به یک سری توافقات کامل و جامع با طرف مقابل، ازدواجتان را قطعی کنید.
ویژگیهای همسر مورد نظرتان را روشن کنید
درخور ذکر است که بررسی شرایط سنی، موقعیت خانوادگی و اجتماعی همسر مورد نظر شما و همچنین دلایلی که آن خانم حاضر به ازدواج با شما شده، بسیار مهم است؛ به عنوان مثال مطمئن باشید فردی که به خاطر فرار از مشکلات زندگی پدری و از روی ناچاری با شرایط شما کنار میآید و حاضر به ازدواج میشود، به هیچ عنوان همسر مناسبی برای شما و مادر خوبی برای فرزندان شما نخواهد بود.
شرایط خود را برای همسر آیندهتان شرح دهید
بنابراین با فردی ازدواج کنید که با آگاهی کامل از سختیهای زندگی با شما و 2 فرزندتان، از روی اختیار به سمت شما میآید و راضی میشود تا کنار شما، یک زندگی مشترک تشکیل دهد. ضمناً مراجعه به یک مشاور مجرب خانواده هم به صورت فردی و هم با فردی که قرار است همسر شما بشود، ضرورت دارد و توصیه میشود حتماً قبل از ازدواج این کار را انجام دهید. (فاطمه شیبک- کارشناس ارشد روانشناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.