مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مشکلات غیر ژنتیک برای ازدواج

جام جم سرا:
ممکن است جوانی به دلیل سابقه یکی از والدینش عطای ازدواج را به لقای اش بخشیده باشد. فردی که والد بزهکار، معتاد و خلافکار دارد از این که آینده اش به خطر بیفتد، می هراسد و والد خود را مانعی بزرگ بر سر راه ازدواج خود می داند. در ادامه به چند مورد از این قبیل مشکلات اشاره می شود.

مشکلات غیرژنتیک


هراس از پذیرفتن خواستگار
بعضی از جوانان بخصوص دختران، از این که در خواستگاری به دلیل داشتن والد معتاد و یا بزهکار توسط طرف مقابل رد شوند به شدت می ترسند. به همین دلیل حاضر نمی شوند این خطر را بپذیرند، بنابراین حاضر نیستند هیچ جا خواستگاری بروند و یا هیچ خواستگاری را بپذیرند. آنان ترجیح می دهند ازدواج نکنند تا مورد سرزنش همسر آینده خود قرار نگیرند.


نگرانی برای زندگی آینده
جوان از این که مشکلات خانوادگی، زندگی اش را در آینده با مشکل مواجه کند دچار استرس می شود که این نگرانی ها گاهی منجر به پنهان کردن حقیقت از طرف مقابل می گردد. اما او هر روز از این موضوع نگران است که مبادا روزی همسرش رازهایش را بفهمد و زندگی شان به خطر افتد.


ازدواج اجباری
گاهی افراد از روی اجبار با کسی ازدواج می کنند که هیچ سنخیتی با او ندارد. این مورد در شرایطی اتفاق می افتد که یا والدین به علت شرایط بد مالی آن ها را وادار به ازدواج می کنند و یا خود فرد بدون این که به آینده خویش فکر کند، تنها برای فرار از شرایط بد خانواده تن به این ازدواج می دهد و آینده خود را تباه می سازد.


احساس سرخوردگی و کمبود
اعتیاد و یا مشکلات خانوادگی باعث می گردد فرد احساس کند که در مقابل همسر و خانواده او پشتوانه ای ندارد. افراد در این شرایط خود را سرخورده می بینند و این امر باعث می شود داشته ها و توانایی های خود را نادیده گرفته و اعتماد به نفس خود را در مقابل همسرشان کاملا از دست بدهند.


مشکلات مالی
مشکلات مالی شدید و بدهکاری های فراوان یکی از والدین نیز مانع دیگری است بر سر راه ازدواج جوانان. در این قبیل خانواده ها والدین زیر بار قرض و بدهی از تامین مخارج ساده زندگی هم برنمی آیند، چه برسد به این که برای فرزندشان امکان ازدواج را فراهم آورند.


راه برون رفت از این شرایط چیست؟

حقیقت را بگویید
توجه داشته باشید در هیچ شرایطی به خواستگار خود دروغ نگویید. لازم نیست جلسه اول خواستگاری را با فاش کردن مسائل خانوادگی تان شروع کنید اما اگر جلسه اول به جلسه دوم کشیده شد و کم کم به توافق رسیدید باید حقایق را بازگو کنید. از طرف مقابل بخواهید شما را با شرایطی که دارید، بپذیرد و انتظار بیش تری از شما نداشته باشد. در این صورت هیچ گاه در طول زندگی دچار استرس و نگرانی نخواهید شد.

پاکی خود را ثابت کنید
به طرف مقابل ثابت کنید مشکلات خانوادگی ژنتیکی نیست و لزوماً اعمال فرزندان شبیه والدین شان نیست. به او نشان دهید شما نیز از شرایط بد زندگی تان رنج می برید و هیچ گاه حاضر نیستید راهی را که آن ها رفته اند بروید. علاوه بر این تحقیق از دوستان و همکلاسی های شما نیز می تواند درست کاری تان را به طرف مقابل نشان دهد.


از صحبت کردن نترسید
در هر شرایطی از زندگی که هستید اعتماد به نفس خود را از دست ندهید. شاید کسی که به خواستگاری شما می آید ملاک های مهم تری داشته باشد و شرایط خانوادگی تان برایش اهمیتی نداشته باشد.


مستقل شوید
اگر خانواده زیر بار بدهی های فراوان است، تلاش کنید شغلی برای خودتان دست و پا کنید. استقلال مالی نه تنها شرایط زندگی تان را بهتر می کند، بلکه باعث می شود طرف مقابل دریابد برای آینده تان اهمیت قائلید و نمی خواهید در وضعیت نابسامان خانوادگی تان بمانید.(یک دوست)


ادامه مطلب ...

مصاحبه با هما روستا: استاد در دام ازدواج

جام جم سرا:
شاید عجیب به نظر برسد اما این روز‌ها دستم به کاری نمی‌رود، مگر اینکه برای حمید و در راستای خواسته او باشد. ما بیش از ۴۰ سال در کنار هم عاشقانه زندگی کردیم و من از او چیزی در این سال‌ها، جز احترام و عشق ندیدم. عشق به زندگی، عشق به کار. به همین خاطر سعی می‌کنم زندگی‌ام را طوری برنامه ریزی کنم که در راستای خواسته او باشد. به همین خاطر مانند او که همیشه علیرغم مشکلات و بیماری برای هنر وقت می‌گذاشت، برای هنر تئا‌تر وقت می‌گذارم و با هنرجویان او ساعت‌ها حرف می‌زنم و آنچه که در ذهن دارم و از حمید آموختم را به آن‌ها منتقل می‌کنم اما راستش را بخواهید دلم نمی‌خواهد هیچ کار شخصی انجام دهم.

حکایت ته لهجه من

بعضی‌ها از من می‌پرسند این ته لهجه بخصوصی که دارید متعلق به کجاست؟ فکر می‌کنم این لهجه من از مسکو با من به یادگار مانده است چرا که من از شش سالگی به واسطه شغل پدرم که سیاسی بود به مسکو مهاجرت کردم و تا دوران دیپلمم در آنجا زندگی کردم و بعد به آلمان رفتم.

با سینما خداحافظی کردم

به موازات کار تئا‌تر دوست داشتم که تجربه کار تصویر را هم داشته باشم اما متاسفانه سینما خواسته من را برآورده نکرد و همین موضوع باعث شد که دیگر به سمت سینما نروم، ترجیح می‌دهم به تئا‌تر بپردازم. متاسفانه طی سال‌های اخیر قواعد حضور در سینما تغییر کرده است و به همین خاطر، بسیاری از افرادی که دغدغه کار جدی در این عرصه داشتند ترجیح دادند سرشان را با امورات دیگر هنری گرم کنند.

البته این موضوع به آن معنا نیست که من کارهایی که در سینما انجام دادم نظیر مسافران و از کرخه تا راین را دوست نداشته باشم اما خب متاسفانه مسیری که در ادامه باید طی می‌کردم توقعات من را برآورده نکرد. حضور در سینما برای خودش یک سنی دارد و نقش‌هایی که امروز در سینما به من بخورد خیلی کم است. نقش‌هایی هم اگر باشد، شاید مرا ارضا نمی‌کند. می‌دانید که همیشه روی انتخاب نقش‌هایم وسواس داشتم، هر نقشی را بازی نمی‌کردم و الان هم به نظرم خیلی دیر شده است.

همای بی‌حمید

برای من زندگی بدون حمید واقعا سخت است چرا که مجبورم نوعی از زندگی را تجربه کنم که تاکنون نظیر آن را تجربه نکرده بودم. حمید برای من تنها یک همسر نبود بلکه یک رفیق و استاد بود و حالا پر کردن جای خالی فردی نظیر او در خانه و آموزشگاه برای من خیلی سخت است.

چهل سال بود که صبح‌ها از خواب بیدار می‌شدم و از او می‌پرسیدم «حمید جان قهوه می‌خوری؟» و حال دیگر کسی نیست که به این سوال من جواب بدهد. پر کردن جای خالی او برای من اصلا راحت نیست.

همه از من می‌خواهند سمندریان باشم

بعد از اینکه حمید عزیز از میان ما رفت بسیاری از شاگردان او دوست داشتند که من جای خالی او را در محیط آموزشگاه پر کنم و این مکان را هم گسترش دهم. من خودم هم دوست داشتم این کار را انجام دهم اما واقعیت این است که جای خالی حمید را هیچ کسی نمی‌تواند پر کند.

من فقط دارم تلاش می‌کنم چراغ این مکان روشن بماند و همچنان هنرجویان به این مکان رفت و آمد داشته باشند و همه چیز آنطور که استاد سمندریان می‌خواهد پیش برود. به همین خاطر حجم کار‌ها برای من به شدت بالا رفته و‌گاه از خدا می‌خواهم که به من توان بدهد تا بتوانم از پس انجام این کار‌ها برآیم.

از دوران کودکی شیفته تئا‌تر بودم

از کودکی و دوران مدرسه علاقه زیادی به تئا‌تر داشتم. من در مسکو تحصیل کردم؛ تئا‌تر در آن کشور خیلی پیشرفته بود و در واقع من با تئا‌تر بزرگ شدم چون در مدرسه این هنر خیلی جدی دنبال می‌شد. ما را به تئاترهای مخصوص کودکان می‌بردند. مرتب تئا‌تر اجرا می‌کردیم. برای ساعت‌های فوق برنامه رشته‌های مختلف داشتیم و من تئا‌تر را انتخاب کرده بودم و کم کم دنیای نمایش از بازی‌های کودکانه و ادا در آوردن مقابل آینه با کفش‌ها و لباس‌های مادر، تبدیل شد به یک خواسته درونی و انتخابی برای آینده اما پدرم مثل خیلی‌های دیگر، مخالف بود و دوست داشت من پزشک یا مهندس بشوم و بعد هم می‌گفت، می‌توانی در کنار این‌ها به تئا‌تر هم برسی.

دو سال را به همین دلیل از دست دادم. به اصرار پدرم رفتم دانشگاه و یک سالی داروسازی خواندم و بعد باز هم با توصیه پدرم رشته شیمی آلی را انتخاب کردم. با وجود اینکه درسم خیلی هم خوب بود و نمره‌های خیلی خوبی می‌گرفتم و استاد‌هایم خیلی راضی بودند اما خودم حال خوبی نداشتم و عشق نمی‌ورزیدم، خسته‌ام می‌کرد.

روزهای دانشجویی من

در اروپای شرقی تئا‌تر خیلی جدی است. به هر حال دیگر نمی‌خواستم زمان را از دست بدهم. چون رومانیایی بلد نبودم، ابتدا باید یک سالی زبان می‌خواندم و بعد از قبولی در امتحان، می‌توانستم سر کلاس‌های رشته خودم بنشینم.

برای اینکه فرصتم از دست نرود، نزد رئیس دانشکده رفتم و از او خواستم همزمان با شرکت در کلاس‌های زبان، در کلاس‌های تئا‌تر هم شرکت کنم و گفتم اگر ترم اول از پس امتحان‌ها برنیامدم، مرا رفوزه کنید. او هم پس از کمی فکر و با دیدن اشتیاق من، این پیشنهاد را قبول کرد و گفت اگر نتوانی باید این یک سال را دوباره بگذرانی.

به هر حال من سر کلاس‌های بازیگری رفتم. زبان اصلا نمی‌دانستم و خیلی نکات را نمی‌فهمیدم. از طرفی همکلاسی‌هایم خیلی سر به سرم می‌گذاشتند. بچه‌های هنر هم می‌دانید که خیلی شیطان هستند، خلاصه یواش یواش زبان رومانیایی را آموختم و ترم هم به پایان رسید، امتحان دادم که اجرای یک مونولوگ بود؛ خیلی خوب اجرا کردم و استادم دیگران را هم دعوت کرده بود تا کار مرا ببینند چون من تنها ایرانی بودم که آن‌ها در طول زندگیشان دیده بودند.

به خاطر فوت پدرم به ایران آمدم

سال ۱۳۴۹ به ایران بازگشتم. دلیل اصلی این موضوع هم فوت پدرم بود. او همیشه به من می‌گفت وقتی بزرگ شدی و درست را تمام کردی باید به ایران برگردی. در درونم درباره ایران حس نوستالژیکی داشتم. تصاویر مبهمی از ایران در ذهنم بود و کشش درونی قوی داشتم.

بعد از فارغ التحصیلی به آلمان بازگشتم، خانواده‌ام بعد از فوت پدر در برلین زندگی می‌کردند و قرار بود من هم در برلین کارم را شروع کنم ولی چون لهجه داشتم، می‌خواستند مرا به شهر دیگری بفرستند تا ضمن یکی دو سالی کار کردن، لهجه‌ام بهتر شود اما من تصمیم گرفتم تا به ایران بازگردم. نمی‌دانم چرا؟ واقعا هنوز هم نتوانستم دلیل خاصی برای این تصمیم پیدا کنم. شاید دلیلش‌‌ همان کشش درونی به ایران بود. به هر حال آمدم ایران و ماندم.

خودم را با روحیه ایرانی‌ها وفق دادم

خواندن و نوشتن را با پرسیدن کم کم یاد گرفتم و شروع کردم به خواندن نمایشنامه‌ها و در این میان آقای انتظامی برای نمایش «بازرس گوگول» مرا انتخاب کرد. در آن دوران سعی کردم خودم را با خلق و خوی ایرانی‌ها وفق بدهم.

مشکل من در آن دوران در برقراری ارتباط بود. زبان خیلی مهم بود و هنوز فارسی را به درستی صحبت نمی‌کردم. از طرفی با روحیه ایرانی‌ها هم خیلی آشنا نبودم و برایم سوءتفاهم‌هایی پیش می‌آمد. پچ پچ کردن‌ها، تعارف‌های زیاد، البته خیلی سخت نبود، شاید بیشتر غریب بود. من آدم زودباوری بودم، سمندریان همیشه می‌گفت اگر یکی به تو بگوید سر چهار راه فیل هوا می‌کنند، تو می‌گویی کجا؟ بدو بریم ببینیم.

به هر حال بچه‌ها سر کار دروغ‌هایی می‌گفتند که باور می‌کردم اما کم کم با این خصوصیات آشنا شدم و یاد گرفتم چه را باید باور کنم و چه را نباید. آدم خیلی رکی هم بودم. اگر کسی نظرم را درباره بازی‌اش می‌پرسید، اگر خوشم نیامده بود، بی‌رودربایستی به او می‌گفتم و طبعا این با روحیه پرتعارف ایرانی سازگار نبود یا ممکن بود به یکی رک بگویم من از شما خیلی خوشم نمی‌آید، بدشان می‌آمد؛ در حالی که دوست داشتند من هم مثل خودشان واقعیت را نگویم و تعارف کنم اما یواش یواش یاد گرفتم، نه اینکه دروغ بگویم، یاد گرفتم چگونه از کنار چنین موقعیت‌هایی رد شوم.

وقتی یقه حمید پیش من گیر کرد

مدتی بعد «باغ وحش شیشه‌ای» تنسی ویلیامز را روی صحنه بردیم که تماشاگران زیادی داشت. یک متن ایرانی هم اجرا کردیم که نوشته خانمی بود و اسمش را به یاد نمی‌آورم. برای نمایش‌ها بلیت می‌فروختیم و تماشاگر هم داشتیم. در واقع کارهایی که در بخارست تجربه کرده بودم اینجا هم انجام می‌دادم، به ویژه دانشجو‌ها تجربه اجرا مقابل تماشاگر را نداشتند، مگر اینکه کارگردانی، آن‌ها را برای بازی روی صحنه تئاترهای رسمی انتخاب می‌کرد و برای اولین بار بود که این اتفاق در دانشکده هنرهای دراماتیک و برای تئاترهای دانشجویی می‌افتاد.

اتفاقا آقای شنگله و سمندریان هم به دیدن نمایش ما آمدند. آن موقع آقای سمندریان همسر من نبود. بعد از دیدن تئا‌تر از کارم تعریف کرد و حتی گفت بهتر و ظریف‌تر از من کار کردی. حالا نمی‌دانم یقه‌اش گیر کرده بود یا اینکه واقعا از نمایش خوشش آمده بود.

فارسی بلد نبودم

وقتی به ایران آمدم برقراری ارتباط برایم سخت بود چون فارسی را خوب بلد نبودم، اگر کسی خیلی تند و غلیظ صحبت می‌کرد، اصلا حرف‌هایش را نمی‌فهمیدم و باید با من شمرده و آهسته حرف می‌زدند. یکی از آشنا‌ها مرا به دکتر فروغ رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک معرفی کرد. وی به من گفت چون فارسی بلد نیستی و با فضای تئا‌تر ایران هم آشنایی نداری، نمی‌توانی الان بازی کنی. او گفت در دانشکده ما استادانی مثل آقای شنگله، سمندریان و... تدریس می‌کنند، سر کلاس آن‌ها برو و ببین دوست داری با کدام یک همکاری کنی.

سر کلاس‌ها رفتم و بعد به او گفتم روش‌ها با آنچه آموخته‌ام، خیلی متفاوت است. برای همین پیشنهاد دادم زنگ فوق برنامه را به من بدهند و او هم قبول کرد و شروع به کارگردانی کردم. چون خودم هم سن کمی داشتم، با دانشجو‌ها خیلی راحت بودم. البته هنوز هم با جوان‌ها خیلی راحت هستم.

استاد در دام ازدواج افتاد

در این موضوع که دانشجو‌ها خیلی دوست دارند با استادشان ازدواج کنند تردیدی نیست، به همین خاطر در آن دوران سایر بچه‌ها دوست داشتند کاری بکنند که من و حمید با هم ازدواج کنیم، برای همین پیش من همیشه تعریف او را می‌کردند و می‌گفتند استاد بهترین مرد دنیاست، خوش تیپ و مهربان و اصلا حرف ندارد. جلوی سمندریان هم تبلیغ مرا می‌کردند.

این تعریف‌ها باعث شد که همدیگر را ببینیم و نسبت به هم کنجکاو شویم ولی هنوز به فکر ازدواج نبودیم. به هر حال من و ایشان در جشنواره‌ای در شیراز با هم آشنا‌تر شدیم اما محدودیت خانوادگی نمی‌گذاشت خیلی راحت با هم رفت و آمد داشته باشیم. من حتما باید سر یک ساعتی خانه بودم و مادرم خیلی سختگیری می‌کرد و نگرانم بود. هنوز آن موقع‌ها به او، آقای سمندریان می‌گفتم؛ پس خواستم که به دلیل این مشکلات ارتباطمان را قطع کنیم. سمندریان دو سه روزی فکر کرد و بعد برای خواستگاری پیش مامانم آمد اما سپرد که ماجرای ازدواجمان را به کسی نگویم. خلاصه ازدواج کردیم و بعد از آن هم دانشجویانش به تبعیت از او خیلی زود ازدواج کردند. (با خنده)

عطر قورمه سبزی و سقلمه زدن مادرم

هیچ وقت یادم نمی‌رود در آن سال‌ها به همراه مادر و برادر‌هایم رفته بودیم اسکی، همه جا پوشیده از برف بود و یک خانواده ایرانی سفره بزرگی روی برف پهن کرده بودند و بوی عطر قورمه سبزی و برنج همه جا پیچیده بود. از کنارشان که رد شدم، هم تعجب کرده بودم و هم عطر قورمه سبزی بی‌تابم کرده بود. همینطور که نگاه می‌کردم، پدر خانواده گفت بفرمایید و من هم بلافاصله نشستم. خانواده‌ام که کمی عقب‌تر از من بودند، مرا دیدند که پای سفره نشسته‌ام، پرسیدند چه می‌کنی؟ پدر آن خانواده گفت بشین، نرو! برایم غذا هم کشیده بودند، مادرم گفت پاشو، این تعارف است. آن‌ها اصرار کردند اما مادرم به من سقلمه می‌زد که بلند شو. این تعارف‌ها را نمی‌فهمیدم.

ازدواج با حمید من را سختگیر کرد

من بازیگر ثابت تئاترهای او شدم و از این همکاری خیلی راضی بودم؛ چرا که او جزو بهترین کارگردان‌های تئا‌تر ایران بود و خیلی خوب با بازیگر‌ها کار می‌کرد. وقتی در نمایش‌های سمندریان بازی می‌کردم دائم درگیر کار بودم، البته این همکاری هم خوب و هم بد بود. برای اینکه هم شغل بودیم و چون به او عادت کرده بودم نمی‌توانستم با کارگردان دیگری همکاری کنم و زمانی که سمندریان ناخواسته از تئا‌تر دور شد، این کار نکردن برایم سخت بود.

چند باری با کارگردان‌های دیگر کار کردم اما راحت نبودم و راضی‌ام نمی‌کرد، پس رفتم سراغ کارگردانی تئا‌تر. سال ۶۱ پسرم کاوه به دنیا آمد و عطر رنگ مضاعفی را به زندگی ما بخشید. هر چند که کاوه هیچ‌گاه وارد عرصه هنر نشد و ترجیح داد زندگی‌اش را در عرصه کامپیو‌تر سپری کند.

کارهای انجام نداده زیادی دارم

وقتی زندگی‌ام را مرور می‌کنم می‌بینم کارهای انجام نداده زیادی دارم. البته فکر می‌کنم همه آدم‌ها این حس را دارند، آدم دوست دارد در زندگی‌اش خیلی کار‌ها انجام دهد، نقش‌های مهمی وجود دارد که دوست داشتم بازی کنم. دوست داشتم همسرم از دنیا نمی‌رفت. قطعا اگر او کنارم بود، می‌توانستم به برخی از آرزو‌هایم دست پیدا کنم.(خانواده سبز)

Share


ادامه مطلب ...

خانواده‌ام مخالف ازدواج منند؛ چه کنم؟

جام جم سرا:
اگر فرد مورد نظر شما برای ازدواج گزینه مناسبی باشد، شما می توانید از انتخاب خود دفاع کنید یعنی اگر شما از نظر عقلانی و بر اساس ملاک هایتان نه با هندی بازی و عاشق شدن افراطی، همسر آینده تان را انتخاب کرده باشید و هم کفو بودن از نظر مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، تحصیلات، قیافه و... را رعایت کرده باشید می توان گفت فرد موردنظر شما، گزینه مناسبی برای ازدواج است اما معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزندشان، به دلیل نداشتن ملاک های اصلی و هم کفو نبودن فرد با فرزند یا خانواده شان است. البته این جمله به معنی این نیست که هیچ پدر و مادری در این باره اشتباه نکرده اند و هرگز تصمیم های آنان نادرست نخواهد بود.

دغدغه والدین را نادیده نگیرید

رضا آذریان کارشناس و مشاور خانواده با بیان این مطلب می گوید: در بحث ازدواج، افراد باید آمادگی های مختلفی را داشته باشند که یکی از این آمادگی ها، آمادگی خانواده است. آمادگی خانواده برای ازدواج هر فرزندی در چندین بعد قابل بررسی است.

به طور مثال باورهای خانواده اهمیت دارد، در بعضی خانواده ها ترتیب سنی بچه ها اصلی ترین ملاک برای ازدواج آن هاست و هیچ گاه فرزند کوچک تر نمی تواند از فرزند بزرگ تر زودتر ازدواج کند. شرایط اقتصادی خانواده برای ازدواج فرزندشان هم شامل آمادگی خانواده محسوب می شود. وقتی خانواده به هر دلیل منطقی آمادگی لازم برای عروس کردن دختر یا داماد کردن پسر را ندارد، فرزندان نباید با نادیده گرفتن دغدغه های والدین برای ازدواج در یک زمان خاص اصرار کنند.

این گونه از انتخاب تان دفاع کنید

این مشاور خانواده می افزاید: مطمئنا هیچ پدر و مادری مانع خوشبختی فرزندشان نمی شوند حتی اگر با ازدواج او ۱۰۰درصد مخالف باشند. بنابراین اگر پدر یا مادری با فرد موردنظر فرزندشان برای ازدواج مخالف هستند، فرزندان باید دلایل آن ها را بشنوند. اگر این دلایل منطقی و عقلانی باشد، جوانان نباید احساسی تصمیم بگیرند و بگویند که فقط ما ۲نفر مهم هستیم و پیوند قلبی ما ۲نفر همه مشکلات مان را حل خواهد کرد.

فرزندان باید روی دلایل منطقی فکر کنند. اگر هم دلایل غیرمنطقی بود، در گام اول باید در یک فضای صمیمی و یک فرصت مناسب با والدین خود صحبت کنند. جوانان باید ملاک هایشان را برای پدر و مادرشان بازگو کنند و بگویند که چرا و بر چه اساسی از این انتخاب شان دفاع می کنند.

با این حال، ممکن است پدر یا مادر شما هم دلایلی داشته باشند که از نظر شما منطقی نباشد در این شرایط بهتر است از یک ناظر بی طرف که می تواند بزرگ فامیل باشد، کمک بگیرید تا او دلایل را بررسی کند. این ناظر بی طرف باید مورد تأیید والدین و فرزندشان باشد.

صبر هم لازمه متقاعد کردن والدین است

آذریان ادامه می دهد: زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمی شوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند حرف های شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند، باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدر و مادر نیست. شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصمیم بگیرند، بنابراین دختر و پسر باید با درایت، صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد.

توجه ویژه والدین به اختیار فرزندشان

این مشاور خانواده معتقد است: جوانان نباید فراموش کنند که همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج، به والدین مان نیاز داریم. البته پدر و مادرها هم باید به بحث اختیار در جوانان برای انتخاب همسر آینده شان توجه ویژه ای داشته باشند. بالاخره اگر جوانی با فردی که هیچ علاقه ای به او ندارد، ازدواج کند به احتمال زیاد زندگی او شکست خواهد خورد و شاید باعث سرشکستگی اجتماعی خانواده اش هم بشود. پدر و مادرها باید به فرزندانشان کمک کنند تا آن ها قدرت تصمیم گیری و انتخاب صحیح را در خودشان افزایش دهند زیرا در غیر این صورت، اعتماد به نفس فرزندشان به شدت کاهش می یابد.

ازدواج پیوند ۲نفر نیست، پیوند ۲خانواده است

تبیان نیز در این باره می نویسد: ازدواج در ایران به معنی پیوند ۲ نفر نیست، شما با ازدواج تان ۲خانواده و در برخی مناطق کشور ۲ طایفه را به هم پیوند می زنید و به همین دلیل، خانواده سهم بزرگی در انتخاب و زندگی آینده فرزندان دارد. آن قدر که اگر پدر و مادر مخالف ازدواج شما باشند، سایه این مخالفت همواره بر سر زندگی تان خواهد بود.

چه طور والدینمان را راضی کنیم؟

ازدواج با رضایت والدین، آرامش بیشتری را برای شما در پی دارد اگر والدین شما با دلایل نه چندان منطقی با ازدواج تان مخالفت می کنند می توانید با چند راه حلی که در ادامه خواهید خواند، تلاش کنید که نظر مساعد آن ها را جلب کنید.

۱ - اول از همه بگوییم که تهدید، پرخاشگری، دعوا یا فرار از خانه و ... به هیچ نتیجه ای نمی رسد و فقط آتش معرکه را بیشتر می کند. بنابراین از فکر راه حل های بیهوده بیرون بیایید و بیشتر تلاش کنید در سکوت و آرامش ماجرا را پیش ببرید.

۲ - با والدین تان صحبت کنید، در شرایطی آرام و منطقی بحث را پیش بکشید و سعی کنید نظر مثبت شان را جلب کنید. والدین شما، حتما دلایلی برای مخالفت شان دارند. آن ها را بشنوید و سعی کنید فارغ از شور و شوق عاشقی و هیجانات مقطعی، این دلایل را تحلیل کنید. شاید واقعا حق با آن ها باشد. می توانید این دلایل را با فرد سومی که به بی طرفی او اطمینان دارید در میان بگذارید و با او مشورت کنید. این فرد می تواند دوست، استاد، بزرگ فامیل یا مشاور باشد.

۳ - والدین گاهی به خاطر بی اعتمادی به شما با انتخاب تان مخالفت می کنند، چون فکر می کنند به قدر کافی بزرگ و عاقل نشده اید. در این شرایط باید دلایل خود را از انتخاب فرد مورد نظر تشریح کنید و با صحبت های منطقی به پدر و مادرتان ثابت کنید که بزرگ و قابل اعتماد هستید.

۴ - اگر هیچ کدام از راه ها نتیجه نداد، سعی کنید همراه والدینتان پیش مشاور خانواده بروید و در شرایطی منصفانه درباره مشکل صحبت کنید.

مخالفت خانواده ها را جدی بگیرید

اگر مخالفت خانواده ها به این دلیل بود که دو خانواده از نظر مذهبی در یک سطح نیستند، اگر اختلاف مالی فراوان بین خانواده ها وجود داشت، اگر فاصله سنی شما و فرد مورد علاقه تان بسیار زیاد است و اگر مخالفت والدین به دلیل موجه نبودن شخصیت فرد موردنظر است (در حالی که شما به اشتباه فکر می کنید، می توانید با قدرت عشق و صبر او را عوض کنید) بهتر است به توصیه والدین تان گوش دهید و بی گدار به آب نزنید. حساسیت والدین در این مسائل کاملا منطقی است و شما باید در انتخاب تان دقت بیشتری داشته باشید. (خراسان)


ادامه مطلب ...

خانواده‌ام مخالف ازدواج منند؛ چه کنم؟

جام جم سرا:
اگر فرد مورد نظر شما برای ازدواج گزینه مناسبی باشد، شما می توانید از انتخاب خود دفاع کنید یعنی اگر شما از نظر عقلانی و بر اساس ملاک هایتان نه با هندی بازی و عاشق شدن افراطی، همسر آینده تان را انتخاب کرده باشید و هم کفو بودن از نظر مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، تحصیلات، قیافه و... را رعایت کرده باشید می توان گفت فرد موردنظر شما، گزینه مناسبی برای ازدواج است اما معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزندشان، به دلیل نداشتن ملاک های اصلی و هم کفو نبودن فرد با فرزند یا خانواده شان است. البته این جمله به معنی این نیست که هیچ پدر و مادری در این باره اشتباه نکرده اند و هرگز تصمیم های آنان نادرست نخواهد بود.

دغدغه والدین را نادیده نگیرید

رضا آذریان کارشناس و مشاور خانواده با بیان این مطلب می گوید: در بحث ازدواج، افراد باید آمادگی های مختلفی را داشته باشند که یکی از این آمادگی ها، آمادگی خانواده است. آمادگی خانواده برای ازدواج هر فرزندی در چندین بعد قابل بررسی است.

به طور مثال باورهای خانواده اهمیت دارد، در بعضی خانواده ها ترتیب سنی بچه ها اصلی ترین ملاک برای ازدواج آن هاست و هیچ گاه فرزند کوچک تر نمی تواند از فرزند بزرگ تر زودتر ازدواج کند. شرایط اقتصادی خانواده برای ازدواج فرزندشان هم شامل آمادگی خانواده محسوب می شود. وقتی خانواده به هر دلیل منطقی آمادگی لازم برای عروس کردن دختر یا داماد کردن پسر را ندارد، فرزندان نباید با نادیده گرفتن دغدغه های والدین برای ازدواج در یک زمان خاص اصرار کنند.

این گونه از انتخاب تان دفاع کنید

این مشاور خانواده می افزاید: مطمئنا هیچ پدر و مادری مانع خوشبختی فرزندشان نمی شوند حتی اگر با ازدواج او ۱۰۰درصد مخالف باشند. بنابراین اگر پدر یا مادری با فرد موردنظر فرزندشان برای ازدواج مخالف هستند، فرزندان باید دلایل آن ها را بشنوند. اگر این دلایل منطقی و عقلانی باشد، جوانان نباید احساسی تصمیم بگیرند و بگویند که فقط ما ۲نفر مهم هستیم و پیوند قلبی ما ۲نفر همه مشکلات مان را حل خواهد کرد.

فرزندان باید روی دلایل منطقی فکر کنند. اگر هم دلایل غیرمنطقی بود، در گام اول باید در یک فضای صمیمی و یک فرصت مناسب با والدین خود صحبت کنند. جوانان باید ملاک هایشان را برای پدر و مادرشان بازگو کنند و بگویند که چرا و بر چه اساسی از این انتخاب شان دفاع می کنند.

با این حال، ممکن است پدر یا مادر شما هم دلایلی داشته باشند که از نظر شما منطقی نباشد در این شرایط بهتر است از یک ناظر بی طرف که می تواند بزرگ فامیل باشد، کمک بگیرید تا او دلایل را بررسی کند. این ناظر بی طرف باید مورد تأیید والدین و فرزندشان باشد.

صبر هم لازمه متقاعد کردن والدین است

آذریان ادامه می دهد: زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمی شوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند حرف های شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند، باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدر و مادر نیست. شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصمیم بگیرند، بنابراین دختر و پسر باید با درایت، صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد.

توجه ویژه والدین به اختیار فرزندشان

این مشاور خانواده معتقد است: جوانان نباید فراموش کنند که همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج، به والدین مان نیاز داریم. البته پدر و مادرها هم باید به بحث اختیار در جوانان برای انتخاب همسر آینده شان توجه ویژه ای داشته باشند. بالاخره اگر جوانی با فردی که هیچ علاقه ای به او ندارد، ازدواج کند به احتمال زیاد زندگی او شکست خواهد خورد و شاید باعث سرشکستگی اجتماعی خانواده اش هم بشود. پدر و مادرها باید به فرزندانشان کمک کنند تا آن ها قدرت تصمیم گیری و انتخاب صحیح را در خودشان افزایش دهند زیرا در غیر این صورت، اعتماد به نفس فرزندشان به شدت کاهش می یابد.

ازدواج پیوند ۲نفر نیست، پیوند ۲خانواده است

تبیان نیز در این باره می نویسد: ازدواج در ایران به معنی پیوند ۲ نفر نیست، شما با ازدواج تان ۲خانواده و در برخی مناطق کشور ۲ طایفه را به هم پیوند می زنید و به همین دلیل، خانواده سهم بزرگی در انتخاب و زندگی آینده فرزندان دارد. آن قدر که اگر پدر و مادر مخالف ازدواج شما باشند، سایه این مخالفت همواره بر سر زندگی تان خواهد بود.

چه طور والدینمان را راضی کنیم؟

ازدواج با رضایت والدین، آرامش بیشتری را برای شما در پی دارد اگر والدین شما با دلایل نه چندان منطقی با ازدواج تان مخالفت می کنند می توانید با چند راه حلی که در ادامه خواهید خواند، تلاش کنید که نظر مساعد آن ها را جلب کنید.

۱ - اول از همه بگوییم که تهدید، پرخاشگری، دعوا یا فرار از خانه و ... به هیچ نتیجه ای نمی رسد و فقط آتش معرکه را بیشتر می کند. بنابراین از فکر راه حل های بیهوده بیرون بیایید و بیشتر تلاش کنید در سکوت و آرامش ماجرا را پیش ببرید.

۲ - با والدین تان صحبت کنید، در شرایطی آرام و منطقی بحث را پیش بکشید و سعی کنید نظر مثبت شان را جلب کنید. والدین شما، حتما دلایلی برای مخالفت شان دارند. آن ها را بشنوید و سعی کنید فارغ از شور و شوق عاشقی و هیجانات مقطعی، این دلایل را تحلیل کنید. شاید واقعا حق با آن ها باشد. می توانید این دلایل را با فرد سومی که به بی طرفی او اطمینان دارید در میان بگذارید و با او مشورت کنید. این فرد می تواند دوست، استاد، بزرگ فامیل یا مشاور باشد.

۳ - والدین گاهی به خاطر بی اعتمادی به شما با انتخاب تان مخالفت می کنند، چون فکر می کنند به قدر کافی بزرگ و عاقل نشده اید. در این شرایط باید دلایل خود را از انتخاب فرد مورد نظر تشریح کنید و با صحبت های منطقی به پدر و مادرتان ثابت کنید که بزرگ و قابل اعتماد هستید.

۴ - اگر هیچ کدام از راه ها نتیجه نداد، سعی کنید همراه والدینتان پیش مشاور خانواده بروید و در شرایطی منصفانه درباره مشکل صحبت کنید.

مخالفت خانواده ها را جدی بگیرید

اگر مخالفت خانواده ها به این دلیل بود که دو خانواده از نظر مذهبی در یک سطح نیستند، اگر اختلاف مالی فراوان بین خانواده ها وجود داشت، اگر فاصله سنی شما و فرد مورد علاقه تان بسیار زیاد است و اگر مخالفت والدین به دلیل موجه نبودن شخصیت فرد موردنظر است (در حالی که شما به اشتباه فکر می کنید، می توانید با قدرت عشق و صبر او را عوض کنید) بهتر است به توصیه والدین تان گوش دهید و بی گدار به آب نزنید. حساسیت والدین در این مسائل کاملا منطقی است و شما باید در انتخاب تان دقت بیشتری داشته باشید. (خراسان)


ادامه مطلب ...

7 نکته برای استحکام و دوام بیشتر ازدواج

جام جم سرا:

دوران تاهل از زیباترین دوران زندگی هر فردی فارغ از زن یا مرد بودن است. برای زیبایی بیشتر آن این هفت مورد را همیشه در نظر داشته باشید تا به دوام رابطه خود کمک کنید:

مهربانی معجزه می کند

زندگی این روزهای همه ما بسیار شلوغ است و همه‌مان مشغله های کاری و فکری بسیاری داریم. گاهی تحت فشار سختی ها یادمان می رود مهربانی های خود را نثار اطرافیان کنیم. باید سعی کنید مهربانی را به عادت دایمی خود در زندگی بدل کنید. هر چه بیشتر مهربانی کنید، مهربانی بیشتری هم دریافت می کنید. این محبت رابطه میان انسان ها را قوی تر می کند.

همه انسان ها روزهای بد در زندگی دارند

به یاد داشته باشید هیچ کس، خوشبخت مطلق نیست. همه روزهای خوب و بد در زندگی خود دارند. طبیعت زندگی همین است که در کنار خوبی ها، بدی ها هم وجود دارند. برخی روزها هستند که آدم ها حوصله ندارند، شما به عنوان همسر باید این مساله را درک کنید و بدانید که نمی شود همیشه همه چیز خوب باشد و لبخند و شادی در خانه جریان داشته باشد. خود شما هم گاهی به قدری مشغله دارید که نمی توانید به اندازه کافی برای همسر خود وقت بگذارید. این مسایل را خیلی شخصی کنید و خیلی زود قضاوت نکنید. اگر یک روز طرف مقابل به شما کمتر توجه کرد، به این معنی نیست که دیگر دوستتان ندارد .

در جمع بحث یا دعوا نکنید

شک نکنید که همه آدم ها در زندگی با اختلاف هایی با یکدیگر مواجه می شوند. قرار نیست هر چه شما دوست دارید، همسرتان هم دوست داشته باشد. یا برعکس. عدم تفاهم در همه زندگی ها هست. با اینکه هر دو شما این اختلاف نظرها را قبول دارید، دلیلی وجود ندارد جلوی دیگران هم آن را مطرح کنید. وقتی جلوی دیگران بحث می کنید، خودتان پس از مدتی فراموش خواهید کرد، اما آنها در ذهنشان می ماند و این موجب بدنامی شما و همسرتان می شود. وجهه اجتماعی خود را برای مسایل ساده یا حتی مهم خراب نکنید. مشاجره ها یا بحث کردن در مورد مسایلی که با هم اختلاف دارید را در خانه و تنهایی های خود انجام دهید .

بخشش بزرگ ترین نعمت است

زن و شوهرهایی که به راحتی می توانند یکدیگر را ببخشند، رابطه طولانی تر و قوی تری هم دارند. باید این درک را داشته باشید که هیچ کس کامل نیست. همه انسان ها اشتباه می کنند و باید این واقعیت را پذیرفت و درک کرد. با این دید، می توانید عشق بیشتری به همسر خود بورزید و از آرامش بیشتری در رابطه خود بهره بگیرید .

همیشه با هم بخندید

احساسات خوب، به ویژه خندیدن موجب سرحال آمدن روح می شود. وقتی با فردی که دوستش دارید، می خندید و از رویدادهای شاد و لحظه های ناب لذت می برید، یک مهر تایید بیشتر روی رابطه خود می زنید. برای هم لطیفه های جالب تعریف کنید. کلیپ های خنده دار تماشا کنید. به مکان های شاد و هیجان انگیز بروید و از ته دل با هم و در کنار هم به زیبایی های دنیا لبخند بزنید .

بسیاری از زوج ها خیال می کنند همسرشان باید خودش بفهمد که من الان چه می خواهم یا چه نیازی دارم! اشتباه نکنید؛ قرار نیست برای هم معما طرح کنید و ببینید آیا همسرتان اینقدر آی‌کیو دارد که بداند در گوشه مغز شما چه می گذرد؟!

رک و منطقی حرف بزنید

باید این را درک کنید که انسان ها قدرت خواندن فکر یکدیگر را ندارند. شما باید خواسته ها و نیازهای خود را به زبان بیاورید و سپس انتظار برآورده شدن آنها را داشته باشید. این مشکل بین بسیاری از زوج ها وجود دارد که خیال می کنند همسرشان باید خودش بفهمد که من الان چه می خواهم یا چه نیازی دارم! نه این طور نیست خیلی رک و صریح در مورد علاقه مندی ها، نیازها، خواسته ها و ایده های خود با همسرتان حرف بزنید. با هم همفکری کنید و برای انجام و برآورده کردن آنها با هم تلاش کنید. قرار نیست برای هم معما طرح کنید و ببینید آیا همسرتان اینقدر آی‌کیو دارد که بداند در گوشه مغز شما چه می گذرد؟!

متعهد باشید

یکی از مهم ترین مسایلی که در رابطه زناشویی و حتی دوستی ها باید رعایت کرد، تعهد است. یا شما قبول می کنید وارد رابطه ای بشوید یا قبول نمی کنید. وقتی تعهد می دهید و قول می دهید در همه لحظه های شادی و غم در کنار هم باشید، باید در جریان زندگی هم این تعهد را عملا نشان بدهید. زن و مرد باید بتوانند به یکدیگر تکیه و اعتماد کنند. تعهد هسته اصلی روابط زناشویی است .(برترینها)


ادامه مطلب ...

7 نکته برای استحکام و دوام بیشتر ازدواج

جام جم سرا:

دوران تاهل از زیباترین دوران زندگی هر فردی فارغ از زن یا مرد بودن است. برای زیبایی بیشتر آن این هفت مورد را همیشه در نظر داشته باشید تا به دوام رابطه خود کمک کنید:

مهربانی معجزه می کند

زندگی این روزهای همه ما بسیار شلوغ است و همه‌مان مشغله های کاری و فکری بسیاری داریم. گاهی تحت فشار سختی ها یادمان می رود مهربانی های خود را نثار اطرافیان کنیم. باید سعی کنید مهربانی را به عادت دایمی خود در زندگی بدل کنید. هر چه بیشتر مهربانی کنید، مهربانی بیشتری هم دریافت می کنید. این محبت رابطه میان انسان ها را قوی تر می کند.

همه انسان ها روزهای بد در زندگی دارند

به یاد داشته باشید هیچ کس، خوشبخت مطلق نیست. همه روزهای خوب و بد در زندگی خود دارند. طبیعت زندگی همین است که در کنار خوبی ها، بدی ها هم وجود دارند. برخی روزها هستند که آدم ها حوصله ندارند، شما به عنوان همسر باید این مساله را درک کنید و بدانید که نمی شود همیشه همه چیز خوب باشد و لبخند و شادی در خانه جریان داشته باشد. خود شما هم گاهی به قدری مشغله دارید که نمی توانید به اندازه کافی برای همسر خود وقت بگذارید. این مسایل را خیلی شخصی کنید و خیلی زود قضاوت نکنید. اگر یک روز طرف مقابل به شما کمتر توجه کرد، به این معنی نیست که دیگر دوستتان ندارد .

در جمع بحث یا دعوا نکنید

شک نکنید که همه آدم ها در زندگی با اختلاف هایی با یکدیگر مواجه می شوند. قرار نیست هر چه شما دوست دارید، همسرتان هم دوست داشته باشد. یا برعکس. عدم تفاهم در همه زندگی ها هست. با اینکه هر دو شما این اختلاف نظرها را قبول دارید، دلیلی وجود ندارد جلوی دیگران هم آن را مطرح کنید. وقتی جلوی دیگران بحث می کنید، خودتان پس از مدتی فراموش خواهید کرد، اما آنها در ذهنشان می ماند و این موجب بدنامی شما و همسرتان می شود. وجهه اجتماعی خود را برای مسایل ساده یا حتی مهم خراب نکنید. مشاجره ها یا بحث کردن در مورد مسایلی که با هم اختلاف دارید را در خانه و تنهایی های خود انجام دهید .

بخشش بزرگ ترین نعمت است

زن و شوهرهایی که به راحتی می توانند یکدیگر را ببخشند، رابطه طولانی تر و قوی تری هم دارند. باید این درک را داشته باشید که هیچ کس کامل نیست. همه انسان ها اشتباه می کنند و باید این واقعیت را پذیرفت و درک کرد. با این دید، می توانید عشق بیشتری به همسر خود بورزید و از آرامش بیشتری در رابطه خود بهره بگیرید .

همیشه با هم بخندید

احساسات خوب، به ویژه خندیدن موجب سرحال آمدن روح می شود. وقتی با فردی که دوستش دارید، می خندید و از رویدادهای شاد و لحظه های ناب لذت می برید، یک مهر تایید بیشتر روی رابطه خود می زنید. برای هم لطیفه های جالب تعریف کنید. کلیپ های خنده دار تماشا کنید. به مکان های شاد و هیجان انگیز بروید و از ته دل با هم و در کنار هم به زیبایی های دنیا لبخند بزنید .

بسیاری از زوج ها خیال می کنند همسرشان باید خودش بفهمد که من الان چه می خواهم یا چه نیازی دارم! اشتباه نکنید؛ قرار نیست برای هم معما طرح کنید و ببینید آیا همسرتان اینقدر آی‌کیو دارد که بداند در گوشه مغز شما چه می گذرد؟!

رک و منطقی حرف بزنید

باید این را درک کنید که انسان ها قدرت خواندن فکر یکدیگر را ندارند. شما باید خواسته ها و نیازهای خود را به زبان بیاورید و سپس انتظار برآورده شدن آنها را داشته باشید. این مشکل بین بسیاری از زوج ها وجود دارد که خیال می کنند همسرشان باید خودش بفهمد که من الان چه می خواهم یا چه نیازی دارم! نه این طور نیست خیلی رک و صریح در مورد علاقه مندی ها، نیازها، خواسته ها و ایده های خود با همسرتان حرف بزنید. با هم همفکری کنید و برای انجام و برآورده کردن آنها با هم تلاش کنید. قرار نیست برای هم معما طرح کنید و ببینید آیا همسرتان اینقدر آی‌کیو دارد که بداند در گوشه مغز شما چه می گذرد؟!

متعهد باشید

یکی از مهم ترین مسایلی که در رابطه زناشویی و حتی دوستی ها باید رعایت کرد، تعهد است. یا شما قبول می کنید وارد رابطه ای بشوید یا قبول نمی کنید. وقتی تعهد می دهید و قول می دهید در همه لحظه های شادی و غم در کنار هم باشید، باید در جریان زندگی هم این تعهد را عملا نشان بدهید. زن و مرد باید بتوانند به یکدیگر تکیه و اعتماد کنند. تعهد هسته اصلی روابط زناشویی است .(برترینها)


ادامه مطلب ...

ازدواج به سبک چینی |عکس|

جام جم سرا:
همسریابی یکی از مشکلاتی است که در تمام دنیا دیده می‌شود. در کشورهایی که جمعیت آن‌ها بسیار زیاد است این مشکل بیش از دیگر نقاط دنیا دیده می‌شود. یکی از این کشور‌ها که جمعیت آن همیشه رکوردشکن بوده «چین» نام دارد!
به گزارش سی. ان. ان، پارک «خلق» در شانگهای یکی از مکان‌هایی است که به نمایشگاه همسریابی در این شهر تبدیل شده و آخر هر هفته والدین یا خود افراد جویای همسر به آن مراجعه می‌کنند تا زوج مناسب را شناسایی کنند. آخر هفته در این پارک، افراد پیر و جوان در محوطه نمایشگاه جایی که آگهی‌ها نصب شده است، قدم می‌زنند، مقابل یادداشت مشخصات افراد مایل به ازدواج می‌ایستند و اگر موردی نظرشان را جلب کرد آن را یادداشت می‌کنند.

هر شنبه و یکشنبه و تحت هر شرایطی که باشد والدین به این پارک می‌آیند و اگهی فرزندشان که شامل اسم و نام خانوادگی به همراه میزان در آمد است روی دیوار می‌چسبانند تا والدین دیگر یا افرادی که خواهان ازدواج هستند آن را خوانده و برای ازدواج تصمیم گیری کنند. در آخر هفته‌ها این پارک مملو از کاغذهای تبلیغاتی است که جوانان دم بخت را نشان می‌دهد. به هر کجای این پارک که نگاه کنید از درختان تا دیوار‌ها پوشیده از کاغذهای مختلف است که با اعداد و اسامی پر شده‌اند.

این مکان به «بازارهمسریابی» هم معروف شده است و جالب اینجاست که تا به حال زوج‌های بسیاری به همین صورت با هم ملاقات کرده و زندگی تشکیل داده‌اند. والدین چینی اعتقاد دارند فرزندانشان بیش از حد سرگرم کار هستند و زمان برای یافتن بهترین همسر ندارند.

گفته می‌شود به دلیل سیاست‌های جمعیتی حکومت چین بیشتر جوانانی که در دهه ۱۹۸۰ به دنیا آمده‌اند، خواهر یا برادر ندارند و به همین خاطر اینگونه مراکز راهی است که می‌تواند آن‌ها را در ازدواج کردن و یافتن شخص مورد علاقه‌شان یاری دهد.

.

.

Share


ادامه مطلب ...

ازدواج به سبک چینی |عکس|

جام جم سرا:
همسریابی یکی از مشکلاتی است که در تمام دنیا دیده می‌شود. در کشورهایی که جمعیت آن‌ها بسیار زیاد است این مشکل بیش از دیگر نقاط دنیا دیده می‌شود. یکی از این کشور‌ها که جمعیت آن همیشه رکوردشکن بوده «چین» نام دارد!
به گزارش سی. ان. ان، پارک «خلق» در شانگهای یکی از مکان‌هایی است که به نمایشگاه همسریابی در این شهر تبدیل شده و آخر هر هفته والدین یا خود افراد جویای همسر به آن مراجعه می‌کنند تا زوج مناسب را شناسایی کنند. آخر هفته در این پارک، افراد پیر و جوان در محوطه نمایشگاه جایی که آگهی‌ها نصب شده است، قدم می‌زنند، مقابل یادداشت مشخصات افراد مایل به ازدواج می‌ایستند و اگر موردی نظرشان را جلب کرد آن را یادداشت می‌کنند.

هر شنبه و یکشنبه و تحت هر شرایطی که باشد والدین به این پارک می‌آیند و اگهی فرزندشان که شامل اسم و نام خانوادگی به همراه میزان در آمد است روی دیوار می‌چسبانند تا والدین دیگر یا افرادی که خواهان ازدواج هستند آن را خوانده و برای ازدواج تصمیم گیری کنند. در آخر هفته‌ها این پارک مملو از کاغذهای تبلیغاتی است که جوانان دم بخت را نشان می‌دهد. به هر کجای این پارک که نگاه کنید از درختان تا دیوار‌ها پوشیده از کاغذهای مختلف است که با اعداد و اسامی پر شده‌اند.

این مکان به «بازارهمسریابی» هم معروف شده است و جالب اینجاست که تا به حال زوج‌های بسیاری به همین صورت با هم ملاقات کرده و زندگی تشکیل داده‌اند. والدین چینی اعتقاد دارند فرزندانشان بیش از حد سرگرم کار هستند و زمان برای یافتن بهترین همسر ندارند.

گفته می‌شود به دلیل سیاست‌های جمعیتی حکومت چین بیشتر جوانانی که در دهه ۱۹۸۰ به دنیا آمده‌اند، خواهر یا برادر ندارند و به همین خاطر اینگونه مراکز راهی است که می‌تواند آن‌ها را در ازدواج کردن و یافتن شخص مورد علاقه‌شان یاری دهد.

.

.

Share


ادامه مطلب ...

به ۱۰۰ هزار پسر آماده ازدواج نیازمندیم

جام جم سرا:
چند سالی است که تعادل جمعیتی جوانان در سن ازدواج به هم ریخته بطوریکه تعداد دختران در سن ازدواج که در گذشته کمتر از پسران بود یکباره تغییر کرده و این بار تعداد دختران بیشتر از پسران شده است و همین باعث شده که نگرانی‌هایی برای ازدواج دختران در جامعه ایجاد شود. هنگامی که موضوع بیشتر بودن تعداد دختران در سن ازدواج شنیده می‌شود مردم تصور می‌کنند که حتما تعداد دختران متولد شده بیشتر از پسران شده است درحالیکه در ایران نیز مانند بسیاری از کشور‌ها شاخص نسبت جنسیتی در بدو تولد به ازای هر ۱۰۰ دختر ۱۰۶ پسر است.

تعداد پسران در بدو تولد بیش از دختران است

مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در خصوص آمار تولد دختران نسبت به پسران گفت: در حال حاضر شاخص نسبت جنسی در بدو تولد در کشور به ازای هر ۱۰۰ دختر بین ۱۰۵ تا ۱۰۶ پسر است و در دنیا نیز این شاخص بین ۱۰۴ تا ۱۰۷ متغیر است و بر همین اساس در کشورمان در بدو تولد تعداد پسران بیش از دختران است.

علی اکبر محزون تاکید کرد: هرچه سن افراد بالا‌تر می‌رود هرم سنی متقارن می‌شود به طوری که در سال‌های بعد تعداد زنان و مردان برابری می‌کند اما با توجه به اینکه ریسک مرگ و میر در سنین بالا در مردان بیشتر است بر همین اساس در سن بالا‌تر از ۵۰ تا ۶۰ سال تفاوت‌های جنسیتی در بحث مرگ و میر به نوعی دیگر خود را نشان می‌دهد به طوری که مردان در این سن تعدادشان کمتر از زنان می‌شود و از حالت برابری خارج می‌شود.
در بدو تولد تعداد پسران بیشتر از پسران است به مرور و تا سن ۵۰ سالگی تعداد زنان و مردان مساوی است و بعد از ۵۰ سالگی به دلیل فعالیت و اشتغال مردان در کارهای پر خطر و سنگین، بیماری و... مرگ و میر آنان بیشتر می‌شود و در‌‌نهایت بعد از ۶۰ سالگی هرم سنی به نفع زنان تغییر می‌کند و تعداد زنان مسن بالاخره بیشتر از مردان می‌شود.

این مقام مسئول در سازمان ثبت احوال به آخرین آمار دختران و پسران در سن ازدواج اشاره کرد و گفت: برای مقایسه تعداد دختران و پسران در سن ازدواج یک اختلاف ۵ ساله را لحاظ و سپس نسبت به مقایسه آن اقدام می‌شود.

به گفته وی سه گروه سنی زنان ۱۵ تا ۱۹ سال با مردان ۲۰ تا ۲۴ سال، زنان ۲۰ تا ۲۴ سال با مردان ۲۵ تا ۲۹ سال و در ‌‌نهایت زنان ۲۵ تا ۲۹ سال را با مردان ۳۰ تا ۳۴ سال ازدواج نکرده را با هم مقایسه می‌کنیم و آمار‌ها نشان می‌دهد که تعداد زنان در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال ۲ میلیون و ۵۵۹ هزار نفر، گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال یک میلیون و ۹۸۳ هزار نفر و در گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال نیز یک میلیون و ۱۳۱ هزار نفر هستند که مجموع آن‌ها ۵ میلیون و ۶۷۰ نفر می‌شود.

زنان مجرد در سن ازدواج؛ ۱۰۰ هزار نفر بیش از مردان

مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در مورد تعداد مردان ازدواج نکرده نیز گفت: همچنین ۳ میلیون و ۲۵۶ هزار نفر در گروه سنی مردان ۲۰ تا ۲۴ سال، یک میلیون و ۷۵۳ هزار نفر در گروه سنی مردان ۲۵ تا ۲۹ سال و ۵۵۷ هزار نفر نیز در گروه سنی مردان ۳۰ تا ۲۴ سال ازدواج نکرده هستند که در مجموع تعداد آن‌ها ۵ میلیون و ۵۷۰ هزار نفر می‌شود.

مقایسه زنان و مردان در سن ازدواج مجرد نشان می‌دهد که تعداد زنان ۱۰۰ هزار نفر بیش از مردان است و برهمین اساس کار‌شناسان معتقدند هرچه سن ازدواج بالا‌تر رود تعداد دختران مجرد بیش از پسران می‌شود به همین دلیل جمعیت‌شناسان توصیه می‌کنند نباید اجازه دهیم سن ازدواج در دختران بالا رود تا مشکلی نیز برای ازدواج آنان بوجود نیاید.

از سوی دیگر براساس آمارهای سازمان ثبت احوال چنانچه بخواهیم دو گروه سنی مردان ۲۵ تا ۲۹ و زنان ۲۰ تا ۲۴ سال را با هم مقایسه کنیم متوجه می‌شویم که در این گروه تعداد دختران ۲۲۹ هزار نفر از مردان بیشتر است و در گروه سنی زنان ۲۵ تا ۲۹ سال با مردان ۳۰ تا ۳۵ سال نیز ۵۷۲ هزار دختر ازدواج نکرده بیش از پسران است که این افزایش آمار دختران مجرد تایید کننده نظر کار‌شناسان است که با افزایش سن تعدادشان بیشتر شده است. اما در گروه دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله با پسران ۲۰ تا ۲۴ ساله که البته ازدواج‌های کمتری در این سنین انجام می‌شود وضعیت آماری به گونه دیگری است به طوریکه در این گروه تعداد مردان ۶۹۷ هزار نفر بیشتر از زنان شده است که این خود می‌تواند اتفاق خوبی باشد به شرطی که ازدواج در سن پایین در جامعه از سوی کار‌شناسان و مسئولان ترویج داده شود و مورد استقبال جوانان قرار گیرد.

آمارهایی که تا کنون ارائه شد با در نظر گرفتن تفاوت سنی ۵ ساله موجود در ازدواجهای دختران با پسران بود و با توجه به نظر کار‌شناسان مبنی بر ازدواج گروههای همسن برای رفع مشکل ازدواج دختران در سن ازدواج به دلیل کمبود پسر گروههای سنی همسن را نیز با هم مقایسه کرده‌ایم که در این گروه همسن دختران و پسران آماده ازدواج ۲۵ تا ۲۹ ساله تعداد پسران بیشتر از دختران شده است.

محزون در مورد مقایسه دو گروه زنان و مردان همسن ۲۵ تا ۲۹ ساله نیز گفت: البته مقایسه این دو گروه به لحاظ جمعیت‌شناسی تعبیر درستی نیست و برای مقایسه باید فاصله سنی حدود ۵ سال را رعایت کرد اما در مجموع در این گروه سنی ۶۲۳ هزار نفر تعداد مردان بیشتر از زنان است.

مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشورگفت: در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ ساله زنان و مردان نیز باز هم تعداد مردان یک میلیون و ۲۷۳ هزار نفر از زنان بیشتر است. با توجه به این نتایج آماری کار‌شناسان عنوان می‌کنند که چنانچه اختلاف سنی ۵ ساله در نظر گرفته نشود در این گروه تعداد پسران بیش از دختران است و می‌توان این گونه تعبیر کرد که ازدواج‌های در این سنین تا حدودی مشکلات را رفع خواهد کرد که البته باید شرایط و امکانات مورد نیاز ازدواج این افراد را نیز مهیا کرد.

ازدواج گروههای همسن؛ فقط ۱۲ درصد از ازدواجهای ثبت شده

براساس آمارهای ثبت احوال فقط ۱۲ درصد ازدواجهای ثبت شده مربوط به ازدواج گروههای همسن بوده و تعداد دختران و پسران مجرد آماده ازدواج نیز ۱۱ میلیون و ۲۴۰ هزار نفر هستند.

دراین باره شهلا کاظمی جمعیت‌شناس همسن گزینی را راه حل مشکل تعداد بیشتر دختران مجرد به نسبت مردان می‌داند و معتقد است: مشکل فعلی ما این است که در میان خانواده‌ها مرسوم است که مردان با دختران کم سن‌تر ازدواج می‌کنند و به همین دلیل تعداد دختران بیشتر از پسران است به همین دلیل راه حل مشکل تجرد دختران این است که همسن گزینی و یا اینکه ازدواجهای با فاصله سنی کم انجام شود.

وی تاکید کرد: به منظور فراهم کردن امکان ازدواج مجرد‌ها که تعداد آنان نیز نسبت به سالهای گذشته زیاد‌تر شده است باید به خانواده‌ها و جوانان اطلاع رسانی و آگاهی لازم داده شود و همچنین همسن گزینی و ازدواج در سنین پایین نیز از دیگر اقداماتی است که می‌توان برای حفظ تعادل جمعیت جوانان در سن ازدواج انجام داد.

به هرحال با توجه به نظرات کار‌شناسان تعداد زیاد دختران مجرد نسبت به پسران در سن ازدواج و از سوی دیگر نیز بالارفتن سن ازدواج که باعث بالا رفتن توقعات جوانان و به تبع آن سخت گیری در ازدواج می‌شود عواملی نگران کننده هستند که باید توسط کار‌شناسان و مسئولان بررسی و راهکارهای تعادل آن تدوین شود. (مهناز قربانی/مهر)

Share


ادامه مطلب ...

بی‌میلی جوانها به ازدواج و فرزندآوری از چیست

جام جم سرا:

از وقتی موضوع افزایش جمعیت و فرزند آوری در کشور مطرح شد، مسئله ازدواج هم بیشتر مورد توجه قرار گرفت. چه اینکه جوانان بسیاری پشت خط ازدواج مانده اند. از سوی دیگر سالهاست که عنوان می شود جوانان تمایلی برای ازدواج ندارند و سن ازدواج در کشور بالا رفته است. اما در بندهایی از سیاست های کلی جمعیت که چند روز پیش از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، به ازدواج جوانان اشاره شده است.


همانطور که می دانید یکی از بندهای سیاست ابلاغی مقام معظم رهبری برای افزایش جمعیت، رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند آوری است. وزارت ورزش و جوانان چه برنامه ای برای رفع موانع ازدواج دارد؟

ازدواج یک سنت الهی است و وظیفه ما هم در این معاونت ساماندهی امور جوانان در امر ازدواج است. ما سعی کردیم که موانع ازدواج سالم را شناسایی کنیم و در بستر قوانین و اجتماع موانع را برطرف کنیم. البته موانع سالهاست که مشخص است اما باید راهکار درست برای حل آنها رائه داد و اجرایی کرد.


این موانع که معتقدید قبلا شناسایی شدند کدام هستند؟

وام ازدواج، فرهنگ عدم پذیرش ازدواج در سنین پایین،نبود الگوی درست برای ازدواج و آموزش درست برای ازدواج و ارتباط گیری سالم است.البته موانع بیش از اینهاست اما نیاز به مطالعه بیشتر و بررسی دارد.


برای رفع این موانع چه برنامه ای دارید؟

ترویج مفهوم ازدواج و روش درست ارتباط گیری دوجنس بسیار مهم است تا زمینه ساز تشکیل یک خانواده به عنوان یک آشیانه، پناهگاه و فضای امن باشد و زن و مرد احساس کنند که یک فضای امن برای برطرف شدن نیازهای روانی و اجتماعی است. در این زمینه ارتباط با رسانه ها،فیلم سازی نیاز است. از آنجایی که جوانان در دانشگاه ها حضور دارند باید در دانشگاه روابط درست دو جنس و ازدواج را ترویج دهیم و ازدواج دانشجویی را تسهیل کنیم البته نه به شیوه ای که الان وجود دارد. همچنین مراکز مشاوره ازدواج که تسهیل گر ازدواج برای انتخاب همسر و بعد از ازدواج هستند را داشته باشیم. چون معمولا تا دو سال اول ازدواج مشکلاتی وجود دارد که باید حل شود و این مراکز باید ساماندهی شوند و پاسخگو باشند. همچنین مشکل وام ازدواج را حل کنیم چون نه تنها مقدار آن کم است بلکه زمان انتظار برای دریافت آن هم طولانی است. البته در این زمینه سایر دستگاه ها و بانک مرکزی هم باید کمک کنند. در کل معتقدم که باید موانع ازدواج سالم را شناسایی و در بستر قوانین سعی کنیم تا آنها را برطرف کنیم.


اتفاقا بند 4 این سیاست ها به تحکیم بنیان و پایداری خانواده با تأکید بر آموزش‌ مهارت‌های زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاوره‌ای است.

از نظر ما مشاوره تنها در مرحله انتخاب همسر نیست، بعد از ازدواج و در سال های اول زندگی مشترک، همسران نیاز به مشاوره دارند. همانطور که گفتم باید مراکز مشاوره در این زمینه ساماندهی شوند. چون بیشتر طلاقها در 5 سال اول اتفاق می افتد در حالی که وقتی این طلاقها را بررسی می کنیم متوجه می شویم مشکل آنقدر هم حاد نیست و با مشاوره قابل حل بوده است.


از نظر شما مشکل دیر ازدواج کردن بیشتر فرهنگی هستند یا اقتصادی؟

تفاوتی نمی کند، هر دو می تواند موثر باشد. گاهی یک پسر 22 ساله شرایط مناسب اقتصادی برای ازدواج دارد اما خانواده او ازدواج را زود می دانند درحالیکه اگر کسی شرایط اقتصادی مناسبی دارد و می تواند استقلال مالی داشته باشد نباید این ازدواج را به تاخیر بیندازد. دخترها هم انتظاراتشان را تعدیل کنند، پس خانواده باید فرهنگ ازدواج را به فرزندانشان آموزش دهند. بنابراین اگر پسری شغل و درآمد مناسبی دارد نباید ازدواجش را به تاخیر بیندازد. بخش فرهنگی هم مربوط به پذیرش فرهنگ ازدواج است. باید این ذهنیت در جوانان ما شکل گیرد که ازدواج سبب آرامش فکری و روحی می شود.یعنی خانواده یک آشیانه،پناهنگاه و فضای امن برای نیازهای روانی و اجتماعی است. البته برای فرزندآوری و افزایش جمعیت تنها ازدواج مهم نیست، مهمتر ازدواج سالمتر است که ما باید در این زمینه کار کنیم.


منظور شما از ازدواج سالم، همان مفهومی است که خانواده را به عنوان یک آشیانه و فضای امن بدانند؟

بله. چون گاهی زن و مرد ازدواج می کنند اما وقتی شرایط را از لحاظ اقتصادی یا روانی مناسب نمی دانند تمایلی به داشتن فرزند ندارد. برای همین سه تا چهار سال صبر می کنند یا اینکه تنها به داشتن یک فرزند اکتفا می کنند.بنابراین ازدواج سالم اولویت اصلی ماست. ازدواجی که در آن زن و مرد احساس آرامش داشته باشند و فرزند خوب تربیت شود.این هدف اصلی ماست.


شما تنها در زمینه فرهنگی کار می کنید یا در زمینه اقتصادی هم برنامه ای دارید؟

تا آنجا که من اطلاع دارم سال قبل برنامه هایی برای حل مشکل وام ازدواج اجرا شد.الان هم قرار است کمک هایی توسط خیرین برای کمک به نیازمندان برنامه ریزی شود تا درزمینه مادی کمک کنند. ما در هر دو زمینه کار می کنیم اما نهادهای دیگر هم باید همکاری کنند. کلا ما معتقدیم که باید ازدواج بهنگام و سالم را تشویق کنیم، چون برخی جوانان منتظر بعدا هستند اما نیازهایی دارند که باید طور دیگر تامین شود که خطرناک است یا اینکه آنها را مخفی می کنند و باز مشکلات خود را دارد. یعنی باید نگرشها را اصلاح کرد.


شما به موضوع نگرش اشاره کردید.به نظر شما چرا انگیزه ازدواج در میان جوانان ما وجود ندارد؟

این بیشتر فرهنگی است، چون الگوی خوبی ندارند و خانواده آنها هم در این زمینه کمک نمی کند.افراد باید مسئولیت پذیر باشند اما برخی جوانان ما از مسئولیت می ترسند برای همین حاضر به ازدواج نیستند، چون تصور می کنند دچار دردسر می شوند. این موضوع در بین دختر و پسر هم تفاوتی نمی کند گاهی هر دو از مسئولیت می ترسند. البته برخی دختران شرایط ازدواج را دارند اما چون زمینه برای آنها فراهم نمی شوند ناچارند که تجرد را بپذیرند. در کل باید بگویم حل مشکل ازدواج بهنگام نیاز به زمان و برنامه ریزی دارد و باید علاوه بر وام ازدواج و اشتغال، ذهنیت و نگرش جوانان را برای پذیرش ازدواج اصلاح کنیم. (زهرا تالانی/خبرآنلاین)


ادامه مطلب ...