هفت راه ساده برای اینکه روز بهتری را بگذرانید
اگر طالب یک روز بانشاط هستید و میخواهید روزهای اینچنینی را در زندگی خود بیشتر از هرکسی تجربه کنید در ادامه این مقاله با ما همراه شوید:
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ وقتی کسی برای بار اول به یک روانپزشک مراجعه میکند، معمولاً در حال تغییر مسیر زندگی است. یا اتفاق بزرگی افتاده یا در حال افتادن یا در آستانه افتادن است. هدف ما کمک کردن به مراجعین از در این مرحله گذار است.
من در طول این سالها درس مهمی آموختهام. علاوه بر بحث درباره آن «موضوع بزرگ» که مراجع را به اتاق من میآورد و به همان اندازه، مهم است که روی هر روزِ او هم تمرکز شود. صحبتکردن درباره اینکه فرد چطور وقت خود را میگذراند و زندگی روزمرهاش را مدیریت میکند ضروری است. فهم عادات و آیینها نه تنها به من کمک میکند بدانم آنها کیستند؛ بلکه باعث میشود، بتوانم تغییرات کوچکی پیشنهاد بدهم که شاید به آنها کمک کند کمی احساس بهتری داشته باشند. اغلب، دستکاری کوچکی در روال روز به روزشان ممکن است باعث شود، احساس قدرت بیشتری داشته باشند، حتی در مواجهه با استرس.
همانطور که انی دیلارد نویسنده میگوید، «اینکه روزمان را چگونه میگذرانیم، در واقع یعنی چگونه زندگیمان را میگذرانیم.» این جمله دیلارد برای همه ما صدق میکند. کارهایی که روزانه انجام میدهیم در دراز مدت تعیین میکند که چه کسی هستیم.
اینها هفت راه برای استفاده بیشتر و بهتر از روزتان هستند:
هر روز، به دنبال فرصتی باشید که دانشتان را گسترش دهید. به یک پادکست گوش کنید، مقالهای جالب بخوانید، از یک دوست چیز جدیدی یاد بگیرید. یادتان باشد که هر کس را میبینید چیزی میداند که شما نمیدانید.
برای یک نفر دیگر، کاری بکنید، هر کاری. این تقویتکنندهای فوری برای حالتان است. وقت گذاشتن برای مهربانی نسبت به سایرین همچنین به شما کمک میکند که احساس کنترل بیشتری داشته باشید.
وقتی فرصت پیدا میکنید که کاری انجام دهید که بیشترین تواناییتان در آن است، میدرخشید. بر اساس تحقیقات، کارکنانی که از تواناییهایشان استفاده میکنند از آنانی که نمیکنند عملکرد بهتر و احساس برآوردگی و کمال بیشتری دارند.
فعالانه تصمیم بگیرید که خوب بخورید، بیشتر حرکت کنید و بهتر بخوابید. هر لقمه غذا، هر قدم اضافی، و هر ساعت استراحت اضافی تأثیر قابل توجهی دارد. تصمیمات هر روزه شما روی کیفیت سلامتی و زندگیتان اثر میگذارد.
اهداف بلند مدتتان کدامند؟ هر روز لااقل یک کار انجام دهید که شما را قدمی، هر چقدر هم کوچک، به آن اهداف نزدیکتر کند.
مهم نیست چقدر کوچک، کاری کنید که دنیا را بهتر کنید. این کار میتواند به سادگی برداشتن تکهای زباله از روی زمین باشد.
حداقل ۳۰ ثانیه را صرف تفکر و تأمل درباره آنچه به دست آوردهاید و درک و قدردانی از آنچه دارید کنید. ابراز تشکر یکی از سادهترین راههای بهتر شدن حالتان است.
چه بخشی از رویه کاری شما باشد و چه به دلیل مشکلی خاص مجبور شده باشید که برای مدتی طولانی بر روی صندلی بنشینید و از جایتان تکان نخورید خطر سلامت شما را تهدید میکند و باید فکری به حال این خطر بکنید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بدونیم؛ یکجا نشینی برای مدت زمان طولانی می تواند برای بدنتان گران تمام شود. اما در این مقاله می خواهم ترفندهایی را به شما بیاموزم که بتوانید پس از یک روز پشت میز نشینی بدنتان را ریکاوری کنید تا آسیب نبیند.
کشیدن گردن برای خواندن نوشته های روی صفحه نمایشگر می تواند باعث کشیدگی ستون فقرات شود. وقتی سر را ۳۰ درجه جلوتر می گیرید بدن برای صاف نگه داشتنش به سه تا چهار برابر عضلات بیشتر نیاز دارد.
چگونه این مشکل را رفع کنیم: صفحه نمایش کامپیوتر خود را طوری قرار دهید که مرکز صفحه با چانه شما در یک سطح باشد، این کار باعث می شود گردنتان در حالت طبیعی قرار بگیرد. کامپیوتر یا تلویزیون باید طوری قرار بگیرد که مجبور نباشید دائم به طرف پایین نگاه کنید. اگر برای دیدن نوشته های صفحه دائم باید خود را جلو بکشید روشن تر کردن نور نمایشگر نیز می تواند کمکتان کند.
نشستن گردش خون را محدود می کند و مانع رسیدن اکسیژن به مغز می شود، که به مرور باعث می شود دچار مه ذهنی و عدم تمرکز حواس شوید.
چگونه این مشکل را رفع کنیم: اگر تلاش کنید همه کارهای دور از میز را یکباره انجام دهید در واقع علیه خود عمل کردید، وقتی حرکت می کنید عملکردتان نسبت به زمانی که بی تحرکید بهتر می شود. برای مثال اگر قرار است به همکار خود پرونده ای را تحویل دهید و از چند برگه کپی بگیرید هر دو کار را با هم یکجا انجام ندهید و تبدیلش کنید به دو مرتبه بلند شدن از روی صندلی.
بر اساس تحقیقات، خانم های میان سالی که به مدت بیش از ۷ ساعت در روز می نشینند، نسبت به خانم هایی که کمتر از چهار ساعت می نشینند بیشتر گزارش ابتلا به افسردگی داده اند.
چگونه این مشکل را رفع کنیم: مدتی را در طبیعت سپری کنید، تحقیقات آکادمی علوم آمریکا نشان داده افرادی که ۹۰ دقیقه در فضایی با تم طبیعی پیاده روی می کنند نسبت به افرادی که در فضای شهری پیاده روی می کنند کمتر درگیر احساسات و افکار منفی می شوند که فرد را به طرف افسردگی می برد.
تنها یک روز یکجا نشینی می تواند به شدت روی فعالیت انسولین تاثیر بگذارد. انسولین کمک می کند قند خون کنترل شود. وقتی بدن درست از انسولین استفاده نکند، ممکن است در خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ قرار بگیرید.
چگونه این مشکل را رفع کنیم: همیشه با خود یک بطری آب حمل کنید. وقتی بدن کم آب می شود سطح هورمون وازوپرسین افزایش می یابد، که موجب افزایش قند خون بدن و آسیب رسیدن به قابلیت بدن در استفاده مناسب از انسولین می شود. اما افرادی که بیشتر آب مصرف می کنند کمتر در خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ هستند. سعی کنید روزانه ۶ تا ۸ لیوان آب بنوشید، البته این مقدار می تواند با توجه به دمای هوا، سطح فعالیت و غذاهایی که مصرف می کنید متفاوت باشد.
قوز کردن روی میز برای مدت زمان طولانی شاید با گرفتگی های خفیف شروع شود اما نهایتا تبدیل به بدترین کمر دردها می شود. فرم اشتباه بدن می تواند به دیسک های ستون فقرات فشار بیاورد و باعث شود مراکز نرم آنها به سمت خارج که سخت تر است فشار بیاورند. چنین شرایطی فرد را به سمت آسیبی شدید می برد.
چگونه این مشکل را رفع کنیم: بهبود فرم نشستن نمی تواند آسیب های یک روز یکجا نشینی را به کل خنثی کند اما می تواند کمک کند. بد نشستن می تواند مدت زمان ریکاوری را افزایش دهد. از صفحه کلیدی استفاده کنید که از صفحه جدا باشد حتی اگر از لپ تاپ استفاده می کنید این کار باعث می شود مجبور نباشید روی میز قوز کنید. صفحه کلید را طوری قرار دهید که آرنج ها خم و نزدیک به بدنتان باشند، و مچ دست ها هم کشیده شوند.
وقتی پاها این شانس را ندارند که کشیده شوند و حرکت کنند، عضلات شروع به تیر کشیدن می کنند. این درد در واقع صدای پاهای شما است که می گوید به من گوش کن اگر حرکتم ندهی و بی توجهی کنی درد بدتر می شود.
چگونه این مشکل را رفع کنیم: صندلی خود را طوری قرار دهید که پاها راحت باشند. وقتی می نشینید، کف پاها را صاف روی زمین نگه دارید، و ارتفاع صندلی را طوری تنظیم کنید که زانوها کمی بالاتر از ران ها قرار بگیرند.
کم تحرکی در زندگی با کاهش فعالیت آنزیم چربی سوز لیپوپروتئین لیپاز همراه است.
چگونه این مشکل را رفع کنیم: حالت خود را با بلند شدن و یا حرکت دادن خود روی صندلی تغییر دهید. اگر نمی توانید از صندلی خود دور شوید، هر ۱۵ دقیقه بدون اینکه از جای خود بلند شوید یک استراحت کوچک به خود بدهید. ۵ ثانیه روی حرکت دادن یک یا چند قسمت از عضلات بدن تمرکز کنید. گردن خود را بچرخانید، سر خود را به طرف سقف بالا بگیرید، انگشتان خود را باز کنید و روی صندلی تکیه دهید.
فعایلت کم باعث شکست عضلات و کاهش مواد معدنی در آنها می شود.
چگونه این مشکل را رفع کنیم: برای پیشگیری از این مشکل غذاهای سرشار از کلسیم مانند شیر یا اسفناج را با غذاهای حاوی ویتامین D ترکیب کنید، غذاهایی مانند تخم مرغ و ماهی تن. ویتامین D به بدن کمک می کند کلسیم جذب کند، تا مزایایش برای استخوان به حداکثر برسد.
داشتن تفکری خلاق ساده نیست اما آنقدرها هم سخت نخواهد بود اگر شما بخواهید. با ما همراه شوید تا 10 روش به دست آوردن تفکری خلاقانه را بررسی کنیم.
به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت چطور؛ به ندرت پیش میآید که ایدهای درخشان خودش زنگ در خانهی شما را بزند. «جان اینگلدو»، در کتاب جدیدش به نام «چگونه ایدههای عالی داشته باشیم: راهنمای تفکر خلاقانه» به معرفی ۵۳ استراتژی پرداخته است. ما در اینجا ۱۰ مورد از بهترین استراتژیهای این کتاب را برای دستیابی به موفقیت بزرگ بعدیتان ارائه میکنیم.
با جان اینگلدو، عکاس و استاد مدعو در دانشکدهی فیلم، رسانه، و طراحی دانشگاه «وست لندن» برای دستیابی به ایدههایی درخشان همراه میشویم.
ما به بسیاری از چیزها، اشیا، ساختمانها، فضاها، مواد، فناوری، و سیستمها از دریچهی عادت و آشنایی نگاه میکنیم و از احتمالات متعدد دیگری که برای استفاده از آنها وجود دارد، چشمپوشی میکنیم. باید با این گرایش موجود در ذهن خود مبارزه کنید. این پرسش که «چه کار دیگری میتوانم با آن انجام دهم؟» باعث اختراعات و ایدههای جدید میشود.
پیشنهاد: زباله را به طلا تبدیل کنید. تمام نامههای دور انداختنی صندوق پست خود را به چیزهایی ارزشمند تبدیل کنید. چه کار دیگری میتوانید با روزنامه انجام دهید؟
پروفسور «گای کلاکستون»، استاد علوم، دریافته است که افراد خلاق، متخصصِ دقیق نگاه کردن هستند. آنها توانایی بالایی در مشاهدهی نکات ظریف، جمعآوری و استفاده از چیزهایی دارند که دیگران آنها را نادیده میگیرند. داشتن کنجکاوی فعال در مورد جهانی که در اطراف شما است، باعث ظهور ایدههای جدید میشود. کنجکاو باشید و به خوبی اطرافتان را ببینید.
پیشنهاد: چهرهها، حیوانات، حروف و اعدادی را که به طور تصادفی در اثر فرسایش، تعمیر، گذر زمان، پوسیدگیها، نشتها، شکستگیها، جابجاییها، نور، سایه، باران یا برف ایجاد میشود کشف و جمعآوری کنید. برخی از این موارد تنها زمانی خود را آشکار میکنند که شما به آنها کج، وارونه یا در جهت معکوس نگاه کنید.
مشکلات اغلب پشت اطلاعات بیش از حد، پنهان شدهاند. چالش پیش روی خود را با صرف زمان برای درک و تعریف مشکل، روشن و مشخص کنید. آیا میتوانید آن را در ۱۰ کلمه، ۵ کلمه، و یا حتی ۳ کلمه ساده کنید؟
پیشنهاد: نویسندهی معروفی به نام «ارنست همینگوی» چالشی را برای نوشتن یک داستان در ۶ کلمه برگزار کرد. شما هم امتحان کنید یا آن را به صورت یک چالش توییتری در آورید و داستانی با تنها ۱۴۰ حرف ارسال کنید.
نامعقول بودن در قلب تعدادی از خلاقانهترین ایدههای مربوط به قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی قرار دارد. «لوئیس کارول» و «ادوارد لیر» از پوچی و نامعقول بودن موقعیتها در داستانسرایی استفاده میکردند؛ برادران «مارکس»، «اسپایک میلیگان»، و «مونتی پایتون» از نامعقول دیدن امور، به عنوان منبعی برای کمدی بهره میبردند. «ساموئل بکت» هم از آن برای درام استفاده میکرد؛ «فرانک زاپا» برای موسیقی؛ «السا اسکیاپارلی» در طراحی مد و دادائیستها و سوررئالیستها از آن برای خلق هنر استفاده میکردند.
پروژه: از سیستم علامت زبان بصری استفاده کنید و نشانههای نامعقول و خلاف عادتی را بسازید که بینندگان را گیج کند، تحریک کند یا به خنده وادارد.
استفاده از سیستمهای آماده، موفق، آزمایش شده و مطمئنِ موجود در یک حیطهی عمل در حیطهی دیگر میتواند به نوآوری بزرگی منجر شود.
«اوون مک لارن» اولین کالسکهی تاشوی بچهها را با استفاده از سیستم طراحی شدهی ارابههای فرود تاشوی هواپیماهای «اسپیت فایر» که مربوط به جنگ جهانی دوم بود، ساخت. «جیمز دایسون» از سیستم گردبادی که برای جذب خاکارههای موجود در کارخانههای چوببُری استفاده میشد بهره گرفت و آن را در جاروهای خانگی به کار برد. اینها هر دو انقلابی در طرحهای تثبیت شدهی پیشین بود. اگر شما در حال حاضر سیستمی را ناامیدکننده یا ناکافی میدانید، سعی کنید سیستم دیگری را از زمینهای دیگر قرض بگیرید.
پیشنهاد: نگاهی به سیستمهای تغییر سریع صحنهی تئاتر بیندازید و آنها را برای تغییر محل زندگی و یا فضای کار خود به خدمت گیرید.
تغییر در چگونگی نگاه کردن به چیزی، میتواند امکانات و ایدههای جدیدی را برای ما آشکار کند. این کار را میتوانید با جستجوی تمام زوایای دید امکانپذیر، و با تغییر دادن بافت زمینه انجام دهید.
جعبههای مربوط به سیمهای شستشو و قوطیهای صابون مواردی آشنا در سوپر مارکت هستند. تختهای نامرتب در اتاق خواب هر نوجوانی هست و لاشهی گاو و گوسفند را میتوان در پستوی هر مغازهی قصابیای پیدا کرد، اما آنها را در یک گالری هنری قرار دهید تا یک اثر هنری بزرگ خلق کنید! نزدیک به ۱۰۰ سال پیش، «مارسل دوشان» اولین هنرمندی بود که درک کرد چنین تغییری میتواند اثرگذار باشد. او به چشم دید که یک نمایشگاه هنری از سرامیکهای سرویس بهداشتی که بر پشت به صورت صاف قرار گرفته بودند، چه ولولهای بر پا کرد.
پیشنهاد: چیزهای عادی را قابل توجه کنید. به یک فروشگاه مصالح ساختمانی بروید و یک شیء ارزانقیمت پیدا کنید که با تغییر موقعیت آن در خانه، هدف جدید و تعجبآوری پیدا کند.
استفاده از فرآیندهای تغییر و تحول به شدت برانگیزانندهی ایدهها است. تبدیل چیزها از یک فرم و یا محیط به دیگری، میتواند افکار را در جهات کاملا جدید و هیجانانگیز هدایت کند. یادتان باشد که یک ایده منجر به ایدهی دیگری میشود.
«واسیلی کاندینسکی»، هنرمند نامدار روسی، موسیقی کلاسیک را به نقاشی های انتزاعی تبدیل کرد و رنگهای مختلفی را برای مشخص کردن احساسات متفاوتی که توسط موسیقی برانگیخته میشوند، انتخاب کرد. همچنین او ماشینی را اختراع کرد که اصوات موسیقی را به دستورالعملهایی برای نقاشی تبدیل میکرد.
پیشنهاد: کلمات زیر را به علایم و نشانههای رمزی (تایپوگرافی) تبدیل کنید: تنبل، شاد، صدای بلند، نرم.
بداهه عمل کردن، خلاقیت به رغم تمام محدودیتهاست. نوعی نحوهی تفکر و عمل است که به راهحلهایی در موقعیتهای بسیار چالش برانگیز منجر میشود. مانند زمانی که افراد خود را در زندان، تکوتنها در جایی دورافتاده، در محاصره، اسیر، گمشده در دریا و در کشتی شکسته یا در حال غرق شدن مییابند.
پیشنهاد: چالش «مایلهای طراحی». برای مثال در ابتکار «مایلهای غذایی» فاصلهی زیادی که مواد غذایی از محل تولید تا میز غذا طی میکنند به چالش کشیده شد. قصد این کمپین حمایت از انتخاب محصولات محلی بود، محصولات محلی برای رسیدن به دست مصرفکننده حداقل فاصله را طی میکنند و در این جابجایی کوتاه منابع جهان کمتر تهی میشود. چالش «مایلهای طراحی» هم مشابه همین چالش است. تنها از چیزهایی استفاده کنید که دم دست شماست. شما هم میتوانید با حل مشکلات، تنها با استفاده از چیزهایی که در جیب خود، روی میز، مواد در دسترس، چیزهای باقی مانده از کاری دیگر یا تنها با استفاده از چیزی که در فاصله بسیار کوتاهی از شما هست، خود را به چالش بکشید.
برای تولید سریع و مداوم ایدهها، درک اینکه چه شرایطی شما را بیشتر به خلاقیت وا میدارد، ضروری است. «چایکوفسکی»، پیوتر ایلیچ چایکوفسکی، آهنگساز شهیر روسی، میگوید: «اگر منتظر حس و حال لازم شویم، بیآنکه برای بدست آوردنش در میان تلاشهایمان حرکتی کرده باشیم، خیلی ساده به آدمهای بیعمل و بیانگیزه بدل میشویم.»
پیشنهاد: فرایندهای منجر به خلاقیت را در قهرمانان ایدهپردازی که به آنها علاقهمندید کشف کنید. برخی از این شیوهها بسیار نامتعارفاند، مثلا «فریدریش شیلر»، شاعر آلمانی، دریافت زمانی بهتر کار میکند که بوی سیب فاسد را استشمام کند.
از همه چیز زندگی و تجربهی خود برای ایجاد جرقهی ایده استفاده کنید: چیزهایی که در مورد خود یا خانوادهتان میدانید و چیزهایی که ریشههای شما هستند.
همانطور که «آل ژان»، یکی از نویسندگان اصلی مجموعهی کارتونی «سیمپسونها» میگوید: «شما ایدهها را از زندگی واقعی دریافت میکنید. از معلمانی که داشتهاید، مشکلاتی که فرزندانتان در مدرسه با آنها برخورد میکنند و چیزهایی که در روزنامهها میخوانید.»
تربیت فرزند موفق و شاد آرزوی هر پدر و مادری است که البته میتواند در حس رضایت و شادی خود پدر و مادر نیز موثر باشد، اما چه چیزی باعث شاد بودن یک انسان در طول زندگی میشود؟
به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت چطور؛ اغلب از پدر و مادرها خطاب به فرزندشان شنیدهایم که: «تنها چیزی که میخواهم دیدن شادیِ توست». با اینکه به تعداد افراد مختلف تعاریف متفاوتی از شادی هم وجود دارد، اما در عمق این آرزو همهی ما خواستهی مشترکی داریم، اینکه کودکانمان از زندگی لذت ببرند، عشق بورزند، دوست داشته شوند، در مواجهه با سختیهای زندگی قوی باشند و اگر ناراحت شدند به سرعت به حال خوب قبلیشان بازگردند.
در دنیایی که بر کارایی تاکید دارد، شادی مزیت بزرگی محسوب میشود. مردمان شاد در کار و عشق به طور متوسط موفقتر از افراد ناشاد هستند. افراد شاد بازخوردهای بهتری درباره کارشان میگیرند، مشاغل با اعتبار بیشتر و درآمد بیشتری دارند؛ با احتمال بالاتری ازدوج میکنند، و در ازدواج خود رضایت بیشتری را تجربه میکنند.
در این مقاله و مقالهی بعد نکاتی را با هم مرور خواهیم کرد که با توجه به آنها میتوانید محیطی امن، شاد و مثبت برای فرزندانتان فراهم کنید. محیطی که پر از الهام، شگفتی و لذت باشد. پدر و مادری باشید الهامبخش شادمانی، و فرزندانتان را برای شاد بودن آماده کنید.
از خودتان شروع کنید
جالب است که اولین قدم برای داشتن فرزندان شاد این است که کمی خودخواه باشید و به خودتان توجه کنید. میزان شادی شما بر شادی و موفقیت فرزندتان اثر شدیدی میگذارد. در کتاب «پرورش شادی: ۱۰ قدم آسان تا کودکان و والدین شادتر» میخوانیم:
«تحقیقات گسترده توانستهاند ارتباط قابل توجهای بین افسردگی مادران و مشکلات رفتاری و عملکردهای منفی در کودکان آنها را اثبات کنند. افسردگی والدین منجر به مشکلات رفتاری در کودکان شده و پدر و مادری آنها را کم اثر میکند».
سرایت شادی از والدین به فرزندان منحصر به دلایل ژنتیکی نیست، با این که بر اساس همین مطالعه معلوم شد والدین شاد با احتمال بالاتری فرزندان شاد دارند، اما این تحقیق نتوانست عامل ژنتیکی دخیل در این امر را بیابد.
چطور میتوانید نمونهی شادتری از خودتان باشید؟ هر هفته زمانی را با دوستان خود بگذرانید.
به این دلیل که خنده مسری است، با فامیل و دوستانی رفتوآمد کنید که خوشخنده هستند. خندهی آنها احتمالا باعث خندهی شما میشود، ولی حتی اگر شما با آنها نخندید، صرفِ بودن در کنار آنها خلق شما را شادتر خواهد کرد. متخصصین علم اعصاب معتقدند شنیدن صدای خندهی دیگران نورونهای آینهای مغز شنونده را به گونهای تحریک میکند که گویی خود او در حال خندیدن است.
اگر در یک زندگی مشترک با همسرتان هستید اجازه ندهید به دنیا آمدن بچهها در رابطهی شما خللی ایجاد کند. بر اساس تحقیق چاپ شده در مجلهی رشد کودک (۲۰۱۱) والدینی که در ازدواجهای ناپایدار رنج میکشند، برای مثال در فکر طلاق هستند، باعث ایجاد مشکلات خواب در کودکان نوپای خود میشوند. در این مطالعه مشخص شد ازدواج مشکلدار، هنگامی که کودک ۹ ماه دارد، در مشکلات خواب او در ۱۸ ماهگی نیز دخیل است. شاید به این دلیل که خانهی مشکلدار خانهی استرس آلودهایست، و استرس از عوامل مشکلات خواب به شمار میرود.
احتمال زیادتری وجود دارد که والدینی که احساسات منفی نسبت به نوزادانشان بروز میدهند یا برای ادارهی آنها رفتاری خشن از خود نشان میدهند، با کودکی خشن در سنین مهدکودک روبرو شوند. این خبر خوبی نیست چرا که بین رفتارهای خشن فرد در ۵ سالگی با رفتارهای خشونتآمیز او در سالهای بعدی زندگی، حتی در برخورد با شریک زندگیاش، رابطه وجود دارد. پس اگر خود را در چرخهی والد خشمگین، بچهی خشمگین، والد خشمگینتر یافتید سعی کنید این چرخه را با تغییر رفتار خودتتان اصلاح کنید. در گذر زمان متوجه میشوید که مشکلات شما با هم کمتر خواهد شد.
اگر حدس میزنید که افسردهاید به خاطر خودتان و فرزندتان کمک حرفهای بگیرید. تحقیقات نشان میدهد مادران افسرده در نگهداری کودکانشان دچار مشکل هستند، و در مقایسه با مادران غیر افسرده به گریه کودکشان واکنشهای گنگی نشان میدهند. بر اساس یافتههای تحقیق انجام شده در سال ۲۰۱۱ مشخص شد مادران افسرده با سبک فرزندپروری منفی، استرس را در کودکان خود ایجاد میکنند، کودکان بزرگ شده توسط این مادران در سالهای پیش از مدرسه به راحتی دچار استرس و نگرانی میشوند. یافتهها واضح هستند، اما محققان میگویند امیدوارند!، چرا که فرزندپروری مثبت حتی زمانی که خود پدر مادر با مشکلات سلامت روانی درگیر هستند، قابل آموزش است.
با شادمانی بدرخشید! بر طبق تحقیق ارائه شده در فستیوال علوم اجتماعی در سال ۲۰۱۱، شوخی کردن با کودکان نوپا به آنها کمک میکند برای موفقیتهای اجتماعی آماده شوند. زمانی که والدین شوخی میکنند و ادا در میآورند، به بچههای کوچک ابزاری برای تفکر خلاقانه، پیدا کردن دوست و مدیریت استرس میدهند. اگر گاهی «مبارک» فرزندتان شوید، بعدها بابت موفقیتهایی که بدست میآورند ممنون شما خواهند بود.
همهی ما حتی اگر نخواهیم اعتراف کنیم به میزان زیادی تحت تاثیر محیط خودمان هستیم. تلاشهای شما برای شاد کردن کودکانتان به دلیل زمان و قدرت شما محدود هستند، در حالیکه محیطی که درآن زندگی میکنید بر شما (و کودکانتان) اثری مداوم بر جای میگذارد.
چطور اثر تلاشهای عمدی شما برای شاد بودن کودکتان را با کنترل بر محیط میتوان به حداکثر رساند؟ راه سادهای سراغ داریم، خودتان و فرزندتان کمتر تلویزیون ببینید، تلویزیونِ کمتر، شادی بیشتر. در کتاب «پرورش شادی: ۱۰ قدم آسان تا کودکان و والدین شادتر» میخوانیم: «تحقیقات جدید ارتباط محکمی بین شادی و ندیدن تلویزیون یافتهاند. جامعهشناسها نشان میدهند که مردمان شاد بسیار کمتر از مردمان ناشاد تلویزیون میبینند. البته ما نمیدانیم که آیا دیدن تلویزیون مردم را ناشاد میکند یا اینکه مردمانی که پیش از این نیز شاد نبودهاند گرایش بیشتری به تماشای تلویزیون دارند».
اما با اطمینان فعالیتهایی را سراغ داریم که به فرزندان ما کمک میکند به افرادی شاد و سازگار تبدیل شوند. اگر کودکان ما مشغول تماشای تلویزیون باشند، پس در حقیقت از انجام آن کارها که در درازمدت باعث شادی آنها میشود دور افتادهاند.
اگر به خاطر سپردن نکاتی که تا اینجا گفتیم سخت است، میتوانید نکات بالا را تبدیل به عادت کنید تا بر این مشکل غلبه کنید. فکر کردن به این روشها شاید سخت باشد اما زمانی که عادتها شکل بگیرند عمل کردن بر اساس آنها کار آسانی است. چطور به کودکتان برای ساختن عادتهای شادیآفرین پایدار کمک میکنید؟ کارتِر (Carter) به تعدادی روش قدرتمند برای ایجاد یک عادت اشاره میکند که یافتههای علمی نیز از آنها حمایت میکند.
هر هفته زمانی را به یاد گرفتن چیزی تازه به همراه فرزند خود اختصاص دهید. این کار نه تنها به او نشان میدهد که چقدر برای دنبال کردن کنجکاوی و یادگیری ارزش قائلید، بلکه زمینهای را برای شما فراهم میکند که تا در این مسیر مشکلات همدیگر را درک کنید و در کنار هم موفقیتهای مشترکتان را جشن بگیرید. با هم به کلاس حرکات موزون ، سمینار دفاع شخصی یا کارگاه باغبانی بروید و در کنار هم رشد کنید. به مرور زمان مهارتهایی که با هم آموختهاید تبدیل به تجارب پیونددهندهای میشود که هر کجای دنیا باشید شما را به هم مرتبط میکند.
این روزها مطالب بسیاری دربارهی مدیتیشن و ذهنآگاهی میبینیم که هر دو را به عنوان ابزارهایی قدرتمند برای دستیابی به شادی معرفی میکنند. اما وادار کردن کودکان به انجام مرتب آنها چالش دشواری است، آیا کاری هست که به خوبی این دو عمل کند؟ بله! زمان بازی بیشتر. بر اساس کتاب پرورش شادی: ۱۰ قدم آسان تا کودکان و والدین شادتر، «بسیاری از کودکان در زمان بازی به نوعی مشغول انجام تمرینات ذهنآگاهی-لذت بردن تمام و کمال از لحظهی حال- هستند». امروزه کودکان زمان کمتری را به بازی در خانه یا بیرون از آن میگذرانند. طی دو دههی گذشته از مدت زمان بازیهای بدون ساختار و خودانگیختهی کودکان ۸ ساعت در هفته کاسته شده است. بازی تلف کردن وقت نیست، بلکه برای رشد و یادگیری در کودکان لازم است.
در همان کتاب میخوانیم: «محققان بر این باورند که کاهش شدید زمان بازیهای بدون ساختار، تا حدی مسئول کاهش سرعت رشد شناختی و احساسی کودکان است». بازیهایی که توسط خود کودک هدایت شود، بازیهای بدون ساختار (به همراه بزرگسالان یا بدون آنها)، علاوه بر کمک به کودکان برای تنظیم رفتارها و احساساتشان (خودتنظیمی)، باعث رشد هوشی، جسمی، اجتماعی، و احساسی در آنها میشود. دستورالعمل سفت و سختی برای این مورد لازم ندارید، کافیست زمان بیشتری را برای بازی در بیرون از خانه برای فرزندتان در نظر بگیرید.
گاهی اوقات علم چیزهایی را اثبات میکند که پدربزرگها و مادربزرگها پیش از این به ما گفته بودند. درست است! بهتر است شام را خانوادگی میل کنید. این رسم ساده به پرورش کودکانی بهتر با شادی بیشتر کمک میکند. در کتاب پرورش شادی: ۱۰ قدم آسان تا کودکان و والدین شادتر، میخوانیم: مطالعات نشان میدهند کودکانی که به طور مرتب شام را به همراه خانواده صرف میکنند از لحاظ احساسی پایدارتر هستند و با احتمال کمتری دچار سوء مصرف الکل و مواد مخدر خواهند شد، نمرات بهتری کسب میکنند، و در گروه نوجوانان دختر، این نوجوانان نشانههای افسردگی کمتری بروز میدهند. در زمینهی آماده کردن بچهها برای مدرسه شام خانوادگی حتی از خواندن کتاب برای بچهها هم اثربخشتر بوده است. نهایتا اینکه یافتههای ذکر شده در مورد صرف شام به شکل خانوادگی، حتی با کنترل متغیر همبستگی بین اعضای خانواده همچنان معتبر بود.
وی با اشاره به اینکه برخی زوجین در زمان نامزدی به بهانه های متفاوت و به صورت مدام با یکدیگر قهر می کنند، تصریح کرد: در زمان قهر سعی کنید برای پایان دادن به اختلافات پیش قدم باشید، زیرا گاهی قهر به مدت طولانی به مشکلات بزرگتر و حادتر دامن میزند.
این مشاوره خانواده با اشاره به اینکه زوجین از ورود دیگران به حریم خصوصی خانواده خود باید جلوگیری کنند، تاکید کرد: در زمان ازدواج تمام وقت خود را برای خانواده بگذارید و برای تحکیم بنیان آن از رفتن به مهمانی های دوستانه و مسافرت های مجردی خودداری کنید.
وی با بیان اینکه گاهی اعتیاد همسر باعث ایجاد مشکلات جدی در خانواده می شود، تاکید کرد: هنگام بروز مشکلاتی نظیر اعتیاد همسر، هرگز بدون مشورت با بزرگترها و یا مشاوره زندگی خود را ترک نکنید.
ناطقی به دیگر دلایل طلاق اشاره کرد و ادامه داد: مشکلات معیشتی، بیماری روانی همسر، سوء رفتار همسر، ازدواج تحمیلی، دخالت اطرافیان، خیانت، شک و بی اعتمادی نسبت به همسر از دیگر دلایل جدایی زوجین به شمار میروند.
این مشاور خانواده در پایان یادآور شد: زوجین برای حل مشکلات زندگی باید تلاش کنند نه اینکه زندگی خود را رها کرده و حرف از جدایی بزنند.
برای شاد بودن دچار مشکل شدهاید؟ شادی یک احساس شگفت انگیز اسـت که هر انسانی به آن نیاز دارد و بدون آن واقعاً زندگی کردن سخت میشود.
به گزارش آلامتو و به نقل از بدونیم؛ مواردی هستند که اگر آن ها را رها کنید زندگی آسان تر و بسیار شادتری خواهید داشت. اغلب ما به چیزهایی در زندگی چسبیده ایم که باعث درد و رنج و استرس می شوند. به جای اینکه آن ها را رها کنیم و به خودمان فرصت تجربه شاد زیستن را بدهیم محکم به آن ها چسبیده ایم و حاضر نیستیم آن ها را رها کنیم.
دیگر بس اسـت. با شروع امروز تمام این موارد را رها خواهیم کرد و تغییر را خواهیم پذیرفت.
خیلی از ما دوست نداریم دچار هیچ اشتباهی بشویم و همیشه دلمان می خواهد حق به جانب باشیم. حتی اگر به قیمت پایان یک رابطه تمام شود. حتی اگر برای خودمان و اطرافیانمان ایجاد استرس و ناراحتی کند. هر وقت برای اثبات اینکه چه کسی اشتباه کرده و چه کسی کار درست را انجام داده با دیگران وارد جدال می شوید از خودتان این سوال را بپرسید که حق به جانب بودنم مهم اسـت یا مهربان بودنم. آیا نفس شما تا این اندازه اهمیت دارد.
کنترل تمام مسائلی که برای شما و اطراف شما مثل فرصت ها، وقایع، مردم و… اتفاق می افتد را کنار بگذارید. چه کسانی که دوستشان دارید و چه غریبه هایی که در خیابان ملاقات می کنید بگذارید همانطور که هستند باشند اینگونه خواهید دید که چقدر حس زیباتر و آرامش بیشتری خواهید داشت.
برای آنچه که هستید و آنچه نتوانستید باشید، برای احساسی که دارید و احساسی که نتوانستید داشته باشید دیگران را سرزنش نکنید. بهتر اسـت دیگر این سرزنش ها را کنار گذاشته و مسئولیت زندگی خود را بپذیرید.
انسان های زیادی هستند که با این ذهنیت به خودشان آسیب می رسانند. هر چه که ذهنتان به شما می گوید قبول نکنید به خصوص اگر آنچه می گوید منفی و خود تضعیف کننده باشد. شما بهتر از آنچه در فکرتان می گذرد هستید. دهن در صورتیکه درست استفاده شود ابزاری عالی اسـت در غیر اینصورت اگر اشتباه به کار گرفته شود می تواند مخرب باشد.
افکار محدود کننده درباره ممکن ها و غیر ممکن ها و توانستن ها و نتوانستن ها را کنار بگذارید. از این زمان به بعد دیگر به افکار محدودتان اجازه نمی دهید که شما را در موقعیتهای اشتباه قرار دهند. پس بالهایتان را بگشایید و پرواز کنید.
دیگر درمورد چیزهایی که باعث می شوند شما خوشحال نباشید شکایت نکنید. آنچه که باعث می شود شما خوشحال نباشید شرایط و موقعیت ها نیست بلکه نحوه نگاه شما به آن اسـت. هیچوقت قدرت تفکر مثبت را دست کم نگیرید.
دیگر کسانی که متفاوت از شما هستند را انتقاد نکنید. همه ما انسان ها متفاوت هستیم ولی از لحاظی هم شبیه هستیم. همه ما دوست داریم شاد باشیم، همه ما دوست داریم عشق بورزیم و همه ما دوست داریم درک شویم. همه ما یک چیز می خواهیم چیزی که آرزوی همه ماست.
سعی نکنید به خاطر تحت تاثیر قرار دادن دیگران خودتان نباشید زیرا اینگونه به نتیجه نمی رسید. لحظه ای که تلاش را متوقف کنید، لحظه ای که ماسک را از صورتتان بردارید و خود واقعیتان را بپذیرید همان لحظه ای اسـت که بدون هیچ تلاشی دیگران به سمت شما سوق پیدا می کنند.
تغییرات می تواند زندگی شما و اطرافیانتان را به سمت بهبودی بکشاند. بنابراین به جای مقاومت در برابر تغییر آن را بپذیرید.
از زدن برچسب “عجیب بودن” به چیزها، انسان ها و اتفاقاتی که در زندگی درک نمی کنید جلوگیری کنید. سعی کنید که با باز کردن ذهن آن ها را بفهمید.
احساس ترس فقط یک توهم اسـت و وجود خارجی ندارد. این شما هستید که آن را خلق می کنید. ترس فقط در ذهن شماست. وقتی درون را اصلاح کنید بیرون هم به خودی خود اصلاح می شود. به گفته روزولت: ” تنها چیزی که باید از آن بترسیم خود ترس اسـت.”
بیشتر اوقات خودمان را با بهانه های الکی محدود می کنیم.به جای رشد کردن و پیشرفت خودمان، با این بهانه ها به خودمان دروغ می گوییم. بهانه هایی که ۹۹ درصد آن ها واقعی نیستند. بهانه ها را جمع کنید و دور بیندازید شما دیگر نیازی به آنها نخواهید داشت.
بله می دانم این کار بسیار سختی اسـت به خصوص اگر گذشته بهتری نسبت به زمان کنونی تان داشته باشید. اما باید قبول کنید زمان حال آن چیزی اسـت که دارید و همیشه خواهید داشت. پس خودتان را با گذشته فریب ندهید. در زمان حال باشید و از زندگی لذت ببرید به هرحال زندگی یک سفر اسـت نه یک مقصد. دید روشنی نسبت به آینده داشته باشید و خودتان را برای آن آماده کنید اما همچنان در زمان حال زندگی کنید.
درک این مسئله “عدم وابستگی” برای همه ما سخت اسـت اما غیر ممکن نیست. با تمرین و زمان انجام آن آسانتر می شود. لحظه ای که بتوانید خودتان را از تمام دارائی ها یتان جدا کنید لحظه ای پر از آرامش، بردباری، عطوفت و متانت اسـت. عدم وابستگی به این معنا نیست که عشق به هرچیزی را رها کنید زیرا عشق و وابستگی هیچگونه ارتباطی با یکدیگر ندارند. وابستگی از ترس بوجود می آید در حالیکه عشق، عشق واقعی، خالص، نیک و عاری از خودپرستی اسـت. جایی که عشق باشد ترس جایی ندارد بنابراین ترس و وابستگی نمی توانند یکجا باشند.
بسیاری از انسان ها هستند که برای خودشان زندگی نمی کنند. آن ها به گونه ای زندگی می کنند که والدین، دوستان، معلم، رسانه ها، دولت و یا حتی دشمنانشان فکر می کنند بهتر اسـت در پیش بگیرند. آن ها همیشه در زندگی سعی می کنند دیگران را راضی نگه دارند و حتی فراموش می کنند که خواسته ها و نیازهای خودشان چیست و چه چیزی می تواند خوشحالشان کند. در کل آن ها خودشان را فراموش می کنند.
شما یک زندگی بیشتر ندارید. همین زندگی کنونی. باید همان را زندگی کنید و به دیگران اجازه ندهید که با تحمیل عقایدشان شمارا از مسیر زندگی تان منحرف کند.
برای آنهایی که میخواهند برای اولین بار کسی را ببینند ممکن اسـت سوالاتی وجود داشته باشد که در این مقاله قصد داریم به آنها بپردازیم:
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ تنها چند ثانیه طول میکشد فردی که شما را برای اولین بار ملاقات میکند، ارزیابیتان کند. در این زمان کوتاه، ارزیابی آن شخص از شما براساس ظاهرتان، رفتارتان، نحوه پوششتان و زبان بدنتان انجام میگیرد. از آنجا که تغییر دادن این برداشتهای اولیه بسیار دشوار اسـت، مهم اسـت که بدانید چگونه میتوانید در روابط اجتماعیتان یک برداشت اولیه مثبت و خوب ایجاد کنید.
سر وقت در هر دیداری حضور پیدا کنید. شخصی که شما را برای بار اول ملاقات میکند به توجیه خوب برای تأخیر علاقه ندارد. برای تأخیر نکردن به گونهای برنامهریزی کنید که چند دقیقه زودتر به قرار ملاقات برسید. تأخیرهای احتمالی به علت ترافیک را در نظر داشته باشید. به یاد داشته باشید که زودتر رسیدن بهتر از دیر رسیدن اسـت. این نخستین گام در شکلگیری یک برداشت اولیه خوب اسـت.
خودتان باشید. راحت باشید. اگر شما احساس ناراحتی کنید، باعث ناراحتی شخص مقابل نیز میشوید و بدین ترتیب، یک برداشت غلط اولیه از شما در ذهن طرف مقابلتان شکل میگیرد. اگر شما خونسرد و با اعتماد به نفس باشید، شخص مقابل نیز احساس راحتی بیشتری خواهد کرد و به احتمال زیاد، از شما برداشت مثبت خواهد داشت.
ظاهر مرتب و مناسبی داشته باشید. شخصی که شما را برای اولین دفعه میبیند احتمالاً شما را نمیشناسد و ظاهرتان نخستین سرنخی اسـت که او دارد. البته این گفته بدین معنا نیست که برای ایجاد یک برداشت مثبت نیاز اسـت تا مثل یک مدل یا مانکن به شما نگاه شود. نکته مهم برای شکلگیری برداشت مثبت، ارائه خودتان به صورتی شایسته و مطلوب اسـت. این ظاهر شایسته و مناسب میتواند ارزشی معادل هزار واژه را داشته باشد.
لبخند را فراموش نکنید. هیچ چیزی مانند یک لبخند نمیتواند برداشت اولیه مثبت ایجاد کند. لبخند میتواند شما و طرف مقابلتان را آسودهخاطر کند. البته نباید در این کار زیادهروی کنید، زیرا به نظر خواهد رسید که شما آدم سبکی هستید.
گشوده و با اعتماد به نفس رفتار کنید. در اولین دیدار و در شکلگیری برداشت اولیه، زبان بدن بسیار بارزتر از واژههاست. از زبان بدن خود برای نشان دادن اعتماد به نفس استفاده کنید.
لبخند، تماس چشمی یا گرم فشردن دستهای طرف مقابل به شما کمک میکند اعتماد به نفستان را نشان دهید و بدین ترتیب، هم خود و هم طرف مقابل احساس راحتی بیشتری کنید.
تقریباً هر کسی در ملاقات اول خود با فرد دیگر مقداری عصبی خواهد بود که این میتواند منجر به نشان دادن عادتهای عصبی یا عرق کردن دستها شود. با آگاهی از عادتهای عصبی خود، میتوانید آنها را کنترل کنید، اعتماد به نفس خود را بازیابید و به شخص مقابل نیز کمک کنید تا احساس خوبی داشته باشد.
مثبتاندیش باشید. نگرش شما در هر کاری که انجام میدهید مشخص میشود. در هر کاری یک نگرش مثبت داشته باشید،حتی در مواجهه با انتقاد یا در زمانی که عصبانی هستید. تلاش کنید تا از دیدار خود بهره کافی ببرید و رفتاری فعالانه داشته باشید.
مؤدب و بامحبت باشید. داشتن رفتارهای مؤدبانه و بامحبت به ایجاد یک برداشت مثبت اولیه کمک میکند. در حقیقت، فقدان این نوع رفتار میتواند شانس شما را برای تأثیر مثبت بر فرد مقابل بسیار کاهش دهد.
برای مثال، میتوان به خاموش کردن تلفن همراه هنگام دیدار خود با فرد دیگر اشاره کرد که باعث توجه صد درصد شما به آن دیدار میشود.
در پایان، باز هم باید به این نکته اشاره شود که برای ایجاد برداشت مثبت اولیه زمان بسیار کوتاهی دارید و مشکل میتوانید آن را تغییر دهید.
به گزارش ستاره ها؛ اکثر ما در زندگی خود تنهایی را تجربه کرده ایم. شاید شما هنوز شریک زندگی ایده آل تان را پیدا نکرده اید، به شهر دیگری سفر کرده اید و دوستی ندارید، یا شاید از یک رابطه شکست خورده باز می گردید، شاید هم عشق خود را در حادثه ای از دست دادید...
علت تنهایی تان هر چه باشد، شما باید از تنهایی خود نهایت لذت را ببرید. مطمئن باشید که به زودی شرایط تان به بهترین شکل تغییر خواهد کرد پس از لحظات خود نهایت استفاده را بکنید.
اما چگونه می توان تنهایی خود را لذت بخش کرد؟ در اینجا مهمترین نکاتی را که به شما کمک می کند تا از زندگی خود، حتی در تنهایی نیز، لذت ببرید، به شما معرفی می کنیم.
با طبیعت در ارتباط باشید
«به تنهایی به دل طبیعت بزن» این جمله ای بود که دوست روان شناسم، وقتی در بدترین شرایط روحی به سر می بردم، به من گفت..
طبیعت، زمین، هوا، آب، درخت، علف، کوه... دقیقا همان چیزی اسـت که شما در خال حاضر بدان احتیاج دارید. زمانی که تنهایی به شما فشار می آورد، ارتباط خود را با طبیعت افزایش دهید.
کارهایی که در اینجا به شما پیشنهاد شده، می تواند حال شما به بهترین شکل تغییر دهد:
با انجام برخی یا حتی تمام این کارها، خواهید دید که طبیعت چه معجزه ای در روحیه شما خواهد کرد. طبیعت ارتباطی، حتی محکم تر از ارتباط بین آدمها، با شما برقرار خواهد کرد، تنها اگر بخواهید.
برای غریبه ها نامه های عاشقانه بنویسید
شما پس از گذراندن بحران ها، به عشق احتیاج دارید. عشق حال آدم را خوب می کند اما اگر فردی ایده آل و مناسب با روحیات شما پیدا نشد، چه باید کرد؟ یکی از موثرترین راهها نوشتن نامه ای عاشقانه برای غریبه هاست.
نترسید..هیچ اتفاق ناخوشایندی اتفاق نخواهد افتاد. هر چیزی را که خود دوست دارید بشنوید، در نامه بنویسید. سپس آن را تا کنید و جایی بگذارید که مطمئن هستید شخصی آن را خواهد خواند. کتابخانه ها یا حتی کافی شاپ ها مکان های مناسبی هستند که می توانید نامه تان را در آنجا رها کنید.
افراد بسیاری هستند که چون شما محتاج عشق اند، پس نه فرصت بیان زیباترین احساسات تان را از خود بگیرید و نه شانس خواندن تاثیرگذارترین کلام را از دیگران.
اول از همه خودتان را دوست بدارید
شاید فکر کنید که این جمله بسیار سطحی و کلیشه ای اسـت، اما مفهوم عمیقی پشت آن نهفته اسـت که هر کسی قادر به درک آن اسـت. مسلما همه ما خودمان را دوست داریم اما واقعا چگونه می توان خود را دوست داشت؟
پیشنهاد می کنیم که ساعت خود را سر زمانی معین کوک کنید. ساعت تان که زنگ خورد، برای چند دقیقه تمام حواس تان را روی خودتان متمرکز کنید. در آن لحظه چقدر خودتان را دوست دارید؟ در حال چه کاری برای خودتان و دل تان هستید؟
پس از مدتی خواهید فهمید که ارزش شما بسیار بیشتر از آنچه خودتان فکر می کنید، اسـت. آن وقت رفته رفته شیوه زندگی و رفتارهایی که از خود نشان می دهید، تغییر خواهد کرد. با خودتان مهربان تر خواهید شد و یاد می گیرید که درست در راستای همان که آرزویش را دارید، همان که شاد و آرام تان می کند، قدم برخواهید داشت.
از انجام این کارها غافل نشوید:
در نهایت، هیچ کس جز خودتان مسئول شادی زندگی تان نیست. پس به توانایی هایتان ایمان داشته باشید و از تک تک لحظات تنهایی خود نهایت لذت را ببرید.
اگر میخواهید فردی دوست داشتنی باشید به نکات زیر توجه کنید.استفاده از کلماتی مثل «لطفا» و «متشکرم» ممکن اسـت همه جا ضرورتی نداشته باشد اما اگر میخواهید کاریزماتیک باشید استفاده از آنها بسیار به نفعتان خواهد بود.وقتی کسی به خاطر چیزی از شما تشکر میکند گفتن دوکلمهی «خواهش میکنم»
خیلی بیشتر از «حرفشم نزن» (یا مثلا «باشه») اثر دارد. آدمهای دوستداشتنی از شنیدن تشکر خوشحال میشوند و با کلام به آن پاسخ میدهند.در اینجا «واقعی» کلمهی کلیدی اسـت. افراد کاریزماتیک تعریفهای واقعی به زبان میآورند. نه بیهوده تعریف میکنند نه چاپلوساند. اگر کسی شایستهی تعریف باشد
از گفتناش دریغ نمیکنند.آنها از عباراتی مانند «حتما خیلی احساس غرور کردی» یا «میتونم تصور کنم چقدر عصبانی شدی» استفاده میکنند بنابراین هم با احساسات افراد دیگر همراهی میکنند و هم به آنها بها میدهند (بد نیست این راز را بدانید که آدمها دوست دارند دیگران درکشان کنند!)
بعضیها اطلاعات را فقط برای خودشان میخواهند چون فکر میکنند که این کار باعث قدرت آنها میشود. چنین آدمی نباشید. البته توجه کنید که: آدمهای واقعا دوستداشتنی متوجه هستند که «اطلاعات» با «شایعات» تفاوت دارد.خیلی از ما دلمان میخواهد به جامعه کمک کنیم
اما نمیدانیم از کجا باید شروع کرد. کاریزماتیکترین آدمها خیلی ساده در جستجوی فرصتی برای کمک، فقط به اطرافشان نگاه میکنند- در خانواده، در جامعه و در هر لحظه از زندگی روزمره (این کار میتواند در حد باز نگه داشتن در برای کسی باشد که پشت سر شما دارد وارد میشود).
احساس رفاقت میتواند موقعیتهای سخت را قابل تحمل کند. شوخطبعی حتی میتواند باعث لذتبخش شدن چنین موقعیتهایی بشود. آدمهای خیلی کاریزماتیک در موقعیتهای سخت جملاتی مثل این به زبان میآورند: «عیب نداره، برای همهمون همینطوره» و بعد در کنار بقیه برای رسیدن به اهداف تیم تلاش میکنند.
آدمهای کاریزماتیک اسامی دیگران را به خاطر میسپارند و در موقعیتهایی که استفاده از عناوین، افراد را خوشحال میکند آنها را به کار میبرند. کسب عناوینی مثل «دکتر» یا «سرهنگ» زمان میبرد؛ پس چرا از آنها استفاده نکنیم؟لاف نمیزنند اما در مواجهه با موقعیتهای چالشبرانگیز-
به خصوص چیزهایی که روی زندگی دیگران اثر دارند- با آرامش، کنجکاوی و اعتماد به نفس به مسئله نزدیک میشوند. معمولا میشود جملاتی مانند این را از زبانشان شنید: «خب، ببینیم چطور باید این مشکلو حل کرد»می دانید بهترین چیزی که کسی میتواند
همزمان به دو نفر بگوید چیست؟ «اجازه بدید … را به شما معرفی کنم.» البته ظاهرا این روزها همه به دنبال برقراری ارتباط هستیم اما آدمهای کاریزماتیک کسانی هستند که علاوه بر ساختن شبکهی ارتباطی خودشان به دیگران هم کمک میکنند تا با افراد بیشتری آشنا بشوند.
آدمهای واقعا کاریزماتیک به نظر خود اعتماد دارند اما در عین حال متوجه هستند که دیگران ممکن اسـت دیدگاه متفاوتی داشته باشند و باید بتوانند مسیر زندگی خودشان را انتخاب کنند. به علاوه، رهبران کاریزماتیک از دادن اختیار و سپس اعتماد به دیگران برای دستیابی به چیزی که از آنها خواسته شده ترسی ندارند.
فقط سه کلمه :«بهت ایمان دارم». همین کلمات ساده میتوانند الهامبخش موفقیت باشند. همهی افراد به تصدیق شدن نیاز دارند. در عین حال این تصدیق باعث ایجاد محبت نسبت به فرد گوینده میشود.آدمهای دوستداشتنی وقتی که برای انجام کاری چه مفرح و چه دشوار و ناراحتکننده نوبت آنها باشد نمیترسند
و قدم پیش میگذارند . به عبارت دیگر، آنها اگرچه از دیگران تعریف میکنند یا بخشنده هستند اما در عین حال یادشان نمیرود که این دفعه مثلا پرداخت صورتحساب ناهار نوبت آنهاست.آدمهای خیلی دوستداشتنی شنوندههای فعال و صادقی هستند.
میتوانید با آنها درباره نظرات یا ماجراهایتان صحبت کنید یا از آنها راهنمایی بخواهید و آنها با پرسیدن سئوال و دادن نشانههای کلامی نشان میدهند که در لحظه حاضر و حتی به موضوع علاقهمند هستند.
زمان برای همهی ما با ارزشترین منبع اسـت اما آنها حاضرند وقتشان را در اختیار شما بگذارند.این آدمها مسئولیت کار یا خطایشان را میپذیرند و کنترل اموری را که باید تحت نظارتشان باشد به دست میگیرند.
بنابراین با عقل جور درمیآید که بگوییم آدمهای قابل اعتماد بسیار دوست داشتنیاند.ما آدمهایی را که کنارمان میمانند و کاری می کنند احساس کنیم ما را حمایت میکنند دوست داریم. در ارتش به این کار میگویند
«هوای ساعت شش همدیگه را داشتن» (ساعت شش موقعیت پشت سر فرد اسـت). کسی را به یاد بیاورید که در موقع نیاز از شما حمایت کرده اسـت و به من بگویید
که در آن لحظه چقدر برایتان دوست داشتنی مینمود؟آدمهای دوست داشتنی اغلب آدمهایی رویاپرداز، مثبتنگر و عملگرا هستند. رابرت اف کندی این آدمها را به بهترین وجه توصیف کرده اسـت:
«بعضیها عادت دارند چیزها را همانطور که هستند نگاه کنند و بپرسند چرا؟ من رویای چیزهایی را میبینم که هرگز وجود نداشتهاند و میپرسم چرا که نه؟»
سایت مدیکال دیلی برای این منظور به چند نکته ضروری اشاره کرده که به شرح زیر اسـت:
1- پاکسازی هوای محل کار: فضای محل کار میتواند عامل ایجاد کننده انواع آلرژیها در فرد باشد. حتی گاهی اوقات حضور در فضای آلوده بدون داشتن علائم عینی و جسمی بر قدرت مغز تاثیر منفی میگذارد.
2- استفاده از میزهای ایستاده: به افراد توصیه میشود در صورت امکان از میزهای کار ایستاده استفاده کنند تا بتوانند در طول روز حرکت بیشتری داشته و کمتر به نشستن مجبور شوند.
3- قرار دادن پارچ آب روی میز کار: نوشیدن آب نه تنها سلامت پوست را ارتقا میدهد بلکه از بروز سردرد در آب و هوای گرم و خشک جلوگیری می کند.
4- قرار دادن میز کار در نزدیکی پنجره: بررسیها نشان میدهد افرادی که در محیط کارشان پنجره وجود دارد به لحاظ جسمی انسانهای فعالتری بوده از کیفیت خواب بهتری برخوردار هستند. همچنین قرار گرفتن در معرض نور طبیعی سطح استرس را کاهش داده و کمک میکند ساعت زیستی بدن عملکرد صحیح خود را داشته باشد.
5- رایحه درمانی: به افراد توصیه میشود از خوشبوکنندههای هوا و شمع که رایحههای غیرطبیعی را در فضای کار پخش میکند استفاده نکنند چرا که میتواند مواد شیمیایی تحریک کننده منتشر کند. اما از سوی دیگر استفاده از رایحه مرکبات به عنوان جایگزین توصیه میشود.
6- قرار دادن گزینههای سالم روی میز کار: به گفته کارشناسان افراد باید از قرار دادن خوراکی نامناسب روی میز کار خودداری کنند و به مصرف میوههای تازه با سبزیجات و آجیل روی آورند.
7- قدم زدن در مواقع استراحت: در طول روز یا پس از اتمام ساعت کار، قدم زدن و پیادهروی را فراموش نکنید. تنها پنج تا 10 دقیقه پیادهروی کردن به مدت سه روز در هفته عملکرد سوخت و ساز بدن را تقویت میکند.
8- قرار دادن گلدان روی میز کار: مطالعات نشان میدهد استفاده از گل و گیاه در فضای کار میزان کارآیی و بازدهی افراد را 38 درصد افزایش میدهد.