مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

تنگدستی جوانان و تنگناهای وام ازدواج

جام جم سرا: بر اساس تازه‌ترین آماری که توسط مدیر کل اعتبارات بانک مرکزی اعلام شده است در سال 88 حدود 942 هزار و 415 نفر، در سال 89 یک میلیون و 131 هزار و 664 نفر، در سال 90 حدود یک میلیون و 264 هزار و 112 نفر، در سال 91 حدود 947 هزار و 748 نفر، در سال 92 حدود 893 هزار و 581 نفر و از ابتدای سال 93 تا 19 خردادماه مجموعاً 121 هزار و 150 نفر تسهیلات قرض الحسنه ازدواج دریافت کرده‌اند.

بنابراین عملکرد پنج سال گذشته پرداخت تسهیلات ازدواج، 5 میلیون و 300 هزار و 670 نفر به ارزش 136 هزار میلیارد ریال بوده است.

هر زوج 5 میلیون تومان

با وجودی که سقف وام ازدواج نسبت به سال 87، پنج برابر شده است ولی همچنان مبلغ 5 میلیون تومانی که به زوج‌های جوان پرداخت می‌شود رقم قابل توجهی نیست و تنها بخش کوچکی از هزینه‌های تشکیل یک زندگی را تأمین می‌کند.
این تسهیلات در سال‌های قبل از 87، حدود یک میلیون تومان، در سال 87 حدود 2 میلیون تومان، در سال‌های 88 و 89، به ترتیب 5/2 و 3میلیون تومان و در سال‌های 90 تاکنون 5 میلیون تومان بوده است. اما با این حال زوج‌هایی که به تازگی زندگی خود را آغاز می‌کنند همچنان روی وام 5 میلیونی ازدواج حساب می‌کنند. سخت‌گیری بانک‌ها در پرداخت تسهیلات ازدواج و کمبود منابع آن در حالی اتفاق افتاده است که طی سال‌های اخیر اشخاصی هر ماه بطور میانگین پنج وام بانکی دریافت کرده‌اند.
جلیلی مدیرعامل شرکت رتبه‌بندی و اعتبارسنجی مشتریان بانک‌ها در این باره می‌گوید: «19 میلیون نفری که اطلاعات آن‌ها در سامانه رتبه ‌بندی و اعتبارسنجی ثبت شده است طی پنج سال فعالیت این شرکت بطور متوسط دو تا سه بار وام دریافت کرده‌اند. این در حالی است که برخی اشخاص در این پنج سال 300 بار وام بانکی دریافت کرده‌اند.»
اما زوج‌های جوان برای دریافت یک وام 5 میلیون تومانی علاوه بر ارائه ده‌ها مدرک و ضامن باید ماه‌ها برای دریافت آن در انتظار بمانند. در ماه‌های اخیر هم اعتبار ناچیزی برای پرداخت وام به آن‌ها وجود دارد که کلاف پرداخت این نوع تسهیلات را پیچیده‌تر می‌کند.

6 دلیل کندی پرداخت وام ازدواج

میرمحمد صادقی مدیرکل اعتبارات بانک مرکزی مهمترین دلایل کند شدن روند پرداخت تسهیلات قرض‌الحسنه ازدواج را در 6 علت تقسیم‌‌بندی می‌کند. به گفته وی، رشد منفی سپرده‌های قرض الحسنه، افزایش تکالیف قانونی از سال 89 تا 93، تکالیف سایر قوانین همانند ساماندهی مشاغل خانگی و مسکن، مصوبات سفرهای استانی دولت دهم، افزایش سرفصل‌های قرض الحسنه و همچنین رشد سقف وام ازدواج از مهمترین دلایل کاهش پرداخت وام قرض‌الحسنه بوده است. گفتنی است، تنها سفرهای استانی دولت دهم 28 هزار و 530 میلیارد ریال به تکالیف قرض الحسنه کشور اضافه کرده است.
براین اساس در کنار کاهش سپرده‌گذاری قرض الحسنه مردم در بانک‌ها که به عنوان تنها منبع مالی برای پرداخت وام قرض الحسنه شناخته می‌شود، افزایش تکالیف در برداشت از منابع قرض الحسنه نیز باعث شده تا متقاضیان برای دریافت وام حداقل یک سال در نوبت بمانند.
در حالی که تکالیف قانونی در بخش قرض الحسنه در سال 89 حدود 800 میلیارد ریال بوده در سال‌های 92 و 93 به حدود 46 هزار و 400 میلیارد ریال رسیده که رشد 55 برابری داشته است. بدین ترتیب برداشت از منابع قرض‌الحسنه به میزان چشمگیری افزایش یافته است
در حال حاضر همین منابع قرض الحسنه که در سال‌های اخیر نیز به واسطه کاهش سپرده‌گذاری کمتر شده است باید در میان ده‌ها بخش مختلف توزیع شود که قانون درباره اولویت ‌بندی آن‌ها هم سکوت کرده است. بدین ترتیب ازدواج و تهیه جهیزیه، درمان و بیماری، تعمیرات مسکن و ایجاد حمام روستایی، کمک هزینه تحصیلی، کمک برای ایجاد مسکن در روستا، نیازهای متفرقه و جوانان، ودیعه مسکن، زندانیان معسر، افراد تعیین شده کمیته امداد امام و بهزیستی، بنیاد تعاون روستاییان، مشاغل خانگی، مصوبات سفرهای استانی، کارکنان سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی، صندوق‌های رفاه دانشجویان و حوادث غیرمترقبه از سرفصل‌های پرداخت تسهیلات قرض‌الحسنه است.
از سوی دیگر قرض الحسنه بودن تسهیلات ازدواج یکی دیگر از دلایل بی‌رغبتی بانک‌ها برای پرداختن به آن است چرا که وام‌های قرض الحسنه بدون سود و تنها با دریافت کارمزد باید پرداخت شود و از نظر اقتصادی بانک‌ها تمایل چندانی به این گونه تسهیلات ندارند. البته برای حل این مشکل بانک مرکزی تلاش زیادی دارد تا منابع قرض‌الحسنه از سایر منابع بانکی جدا و این منابع تنها صرف پرداخت تسهیلات قرض‌الحسنه شود؛ رویه‌ای که در سال‌های اخیر اتفاق نیفتاده است و بانک‌ها برای سودآوری بیشتر بخشی از منابع قرض‌الحسنه خود را صرف پرداخت تسهیلات غیر قرض الحسنه‌ای کرده‌اند.

منابع 43، تکالیف 106 هزار میلیارد ریال

در سال‌جاری میان منابع و تکالیف قرض الحسنه فاصله بسیار زیادی وجود دارد که پر کردن آن به 62 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد. بنابر آمار بانک مرکزی در صورتی که رشد نرخ سپرده‌های قرض الحسنه با همین رویه و با نرخ صفر درصد باشد، 43 هزار میلیارد ریال منابع قرض الحسنه خواهیم داشت و این در حالی که است که 46 هزار میلیارد ریال تکالیف برای پرداخت قرض الحسنه و 60هزار میلیارد ریال منابع برای وام ازدواج نیاز داریم. در شرایط فعلی در سامانه ثبت درخواست تسهیلات ازدواج هرگاه مراجعه‌کنندگان به این سامانه به 100نفر برسد، سامانه موقتاً غیرفعال می‌شود و بازشدن دوباره آن به میزان بازگشت اقساط وام‌های پرداخت شده در گذشته بستگی دارد.

نسخه‌ای برای حل معضل وام ازدواج

با توضیحاتی که مدیر کل اعتبارات بانک مرکزی ارائه کرده است به نظر نمی‌رسد مشکل کندی پرداخت وام ازدواج در آینده‌ای نزدیک حل شود چرا که این بانک برای رفع موانع موجود راهکارهایی به دولت پیشنهاد کرده است که بسیاری از آن‌ها زمانبر خواهد بود.
به گفته میر محمد صادقی، براساس ماده 86 قانون برنامه پنجم توسعه بانک‌ها باید ساز و کارهای لازم را برای ارائه تسهیلات قرض الحسنه ایجاد کنند اما از آنجا که بانک‌ها در سال‌های گذشته در این زمینه با مشکلاتی مواجه شده‌اند این کار را انجام ندادند، بنابراین بانک مرکزی الزام ایجاد صندوق‌های قرض الحسنه را برای بانک‌ها لغو کرد و از آن‌ها خواست تا سازوکار دیگری را بدون الزام به صندوق در بانک‌های خود تعبیه کنند.
از سوی دیگر بانک مرکزی سقف جوایز سپرده‌های قرض الحسنه را از 200 به 500 میلیون ریال افزایش داد تا بدین وسیله میزان جذب سپرده‌های قرض الحسنه در شبکه بانکی بالا رود. همچنین با توجه به محدودیت منابع قرض الحسنه این بانک پیشنهاد داده‌اند پرداخت وام ازدواج و تهیه جهیزیه از محل منابع عادی بانک‌ها انجام شود البته به شرطی که دولت نسبت به پرداخت نقدی یارانه سود تسهیلات اقدام کند. بانک مرکزی از دولت درخواست کرده که وجوه اداره شده‌ای را به این بخش تخصیص دهد تا بانک‌ها نیز معادل آن منابع را به این بخش اختصاص دهند.
از سوی دیگر برای افزایش منابع دولت لایحه‌ای را نیز به مجلس ارائه دهد تا بخشی از منابع صندوق توسعه ملی به صورت ریالی بابت قرض الحسنه ازدواج به بانک‌ها تخصیص یابد. مدیر کل اعتبارات بانک مرکزی در پایان نیز به سراغ فرهنگ‌سازی برای سپرده‌گذاری قرض الحسنه به عنوان راهکار دیگری برای حل این مشکل رفته است تا از این طریق رشد منفی 7 درصدی سپرده‌گذاری قرض الحسنه در بانک‌ها جبران شود. البته پیشنهادات ارائه شده توسط بانک مرکزی در ابتدا باید در دولت و شورای پول و اعتبار به تصویب برسد تا مراحل اجرایی خود را آغاز کند.(سیاوش رضایی/ایران)

Share


ادامه مطلب ...

دکتر آزاد ارمکی: جوانان متحیرند نه غمگین

برخی بررسی‌های جهانی حاکی از این است که کشور ما در رده‌های پایینی از نظر شادی و نشاط قرار دارد. برای مثال در یکی از تازه‌ترین بررسی‌ها عنوان شده است که رتبه شادی ایرانی‌ها 115 از 157 کشور است. اول اینکه چنین نتایجی تا چه حد قابل قبول است و دوم اینکه اگر چنین چیزی صحت دارد دلیل آن چیست؟

هر وقت واقعیت اجتماعی به‌درستی یا نادرستی تبدیل به آمار شود، میزان خوب یا بد بودن، عادی بودن یا بحرانی شدن، بی‌مشکل بودن یا مساله‌داربودن به چشم می‌آید. اینکه در بررسی‌های جهانی تلاش در داوری آماری درمورد کشورها، فرهنگ‌ها و افراد صورت می‌گیرد بسیار خوب و قابل تقدیر است. یکی از راه‌های داوری درمورد ما (فرهنگ، جامعه، سیاست و زندگی مان) از این طریق دنبال می‌شود. آمار‌ها ما را در رده خوبی نشان نمی‌دهد چون، از 157 کشور در رده پایین قرار داریم. چرا ما باید در رده پایین رتبه شادی در میان کشورها باشیم؟ این سوال باید ما را به تامل بیشتری وادار کند. اما اینکه آماری که منشا داوری قرار گرفته است درست هست یا خیر نیز نیاز به تامل دارد. چرا؟ چون ما در بسیاری از موارد آمار دقیقی برای ارزیابی عملکردمان ارائه نمی‌دهیم. اصحاب علوم اجتماعی به‌طور کلی و جامعه شناسان به طور خاص از فقدان آمار در بررسی‌های اجتماعی‌شان گله دارند. به همین دلیل هم هست که هر یک از آنها مجبور هستند برای بررسی‌های اجتماعی شان به تولید آمار دست بزنند و همین کار هم بیشترین وقت و انرژی‌شان را می‌گیرد و فرصت کافی در بررسی‌های اجتماعی برایشان فراهم نمی‌کند. در همین راستا هم هست که بیشتر رساله‌های دانشجویی مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در مسیر تولید داده است تا بررسی داده‌ها برای آزمون نظریه یا نظریه‌پردازی.

در مسیر رفت و برگشت از خانه به محل کارم هستم به مشاهده افراد پیرامونم اقدام می‌کنم و در همین حال و وضع هم به خودم توجه می‌کنم و در آیینه به چهره‌ام نگاه می‌کنم. آنچه در اصل یافته‌ام غم نیست بلکه تحیر است. مردم در مسیر تحیر قرار گرفته‌اند. روز‌به‌روز ماجرای زندگی‌شان ازدستشان خارج شده است

جامعه‌شناسانِ برخی از جوامع که رتبه پایینی از نظر شادی و نشاط دارند در تحلیل‌های خودشان عنوان می‌کنند که برخی عوامل تاریخی در غمگین بودن مردم کشورشان دخیل است. برای مثال ارمنستان کشوری است که رده پایینی در زمینه شادی و نشاط دارد. یک جامعه‌شناس ارمنی گفته است این یک مساله تاریخی است و فرهنگ ارمنی‌ها به این صورت است که مثلا از شادبودن خجالت می‌کشند. درباره جامعه ایران چه ارزیابی‌هایی می‌توان داشت؟

قبل از اینکه به بحث تاریخی وارد شویم بهتر است کمی به تجربه‌های روزمره‌مان توجه کنیم. بیشتر روزها که در مسیر رفت و برگشت از خانه به محل کارم هستم به مشاهده افراد پیرامونم اقدام می‌کنم و در همین حال و وضع هم به خودم توجه می‌کنم و در آیینه به چهره‌ام نگاه می‌کنم. آنچه در اصل یافته‌ام غم نیست بلکه تحیر است. گروهی متحیر شده‌اند. متحیر از وضعیت و شرایط خودشان. این تحیر به دلیل ماندگاری در زندگی شان موجب شده است تا صورت غم بیابد. من فرق می‌گذارم بین تحیر و تعجب با غم. درست است که تحیر و تعجب در نهایت به غم می‌انجامد اما تحیر امری دیگر است. مردم ایران در مقابل این همه مشکل متحیر شده‌اند. فکر نمی‌کردند ورودشان به زندگی شهری و مدرن این همه حادثه و ماجرا داشته باشد. تصورشان در مورد جامعه مدرن خیلی ساده بود. تصورشان این بود که خواهند توانست با کمترین مقاومت و مشکل در مقابل مسائل زندگی‌شان را سامان دهند. گرانی و عدم توان در مدیریت آن یکی از موضوعاتی است که مردم در مسیر تحیر قرار گرفته‌اند. روز‌به‌روز ماجرای زندگی‌شان ازدستشان خارج شده است. همانطور که تربیت فرزندان شان این وضعیت را یافته است. پس با توجه به تجربه روزمره فردی چون من که دغدغه شناخت محیط پیرامونم را دارم نشان از تحیر مردم و در نهایت درهم شدنشان دارد. مردم ما کمتر متوجه محیط پیرامونشان هستند. به خودشان فکر می‌کنند و درهم و برهم هستند. خنده در لبان مردم کمتر دیده می‌شود. سخن گفتن با قاعده کمتر دیده و شنیده می‌شود. کمتر شاهد هستیم که با تامل و توجه به دیگران سخن بگویند.

این وضعیت همیشه وجود داشته است یا در سال‌های اخیر به وجود آمده است؟

مردم ایران به لحاظ تاریخی غم‌مدار نبوده‌اند. آنها همیشه در معرض حادثه بوده اند و به همین دلیل از طراوت بیشتری برخوردار هستند تا مردمی که حوادث آنها را غافلگیر کند. اینکه گفته می‌شود ایران کشوری است در چهارراه حوادث به این معنی است که حوادث همیشه احتمال حضور داشته و مردم ایران بیشتر مواقع آماده حادثه و واقعه بوده‌اند. این وضعیت نمی‌تواند آنها را به بد اخلاقی یا ناشادی ببرد؛ آنها را بیشتر جنگجو می‌کند تا مطیع. این تصور غلطی است که از مردم ایران ارائه شده است. حادثه و آمادگی ظهور حادثه که مردم را دچار خمودی نمی‌کند در عوض مردم را دچار هیجان و نهایت جنگجویی می‌کند. در این فضاست که می‌توان به رابطه حوادث و وقایع را با غم مورد بحث قرار داد. مردم ایران اهل غم نبوده‌اند به لحاظ تاریخی. اگر به روزهای متعددی که مردم ایران داشته‌اند توجه کنیم این معنی به دست می‌آید. یکی از شواهد ما طولانی بودن ایام عید است. عید ایرانی حداقل بیش از یک هفته (از چهارشنبه قبل از عید) تا سیزده روز بعد از عید ادامه دارد. فضایی که عید تولید می‌کند حدود یک ماه است. یک ماه شادی در ایران از قدیم بوده است. در ماهها و روزهای دیگر ایرانی هم این معنی دیده می‌شود. ایرانیان مردمانی اهل شادی بوده و هستند. در سده جدید اتفاقی افتاد یکی اینکه گفته شده است که آنها اهل غم و اضطراب بوده‌اند. تاکید بسیار بر این صفت در تاریخ ایران به معنی حضور غم به‌عنوان امری تاریخی- فرهنگی است. دوم تلاش در کم کردن سهم و نقش روزهای شاد. در حالی که روزها و دوره‌ها و شرایط شادی در میان مردم ایران بیشتر از غم بوده است. سومین تلاش را بهتر است در تجربه روزمره مردم ببینم. با توجه به نکاتی که اشاره شد مردم ایران ترسی از ورود به شادی ندارند. مشکل در فقدان شرایط و فرصت‌ها از یک طرف و برخی ممانعت‌ها از طرف دیگر است. تراکم شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی موجب شده است تا فضای کم توجهی به محیط پیرامونی شکل بگیرد.

گاهی ناشادی را می‌توان مربوط به دوره‌ها و بحران‌های مقطعی دانست. برای مثال جنگ یا بحران اقتصادی شادی و نشاط جامعه را تضعیف می‌کند. ناشادی ما چقدر مقطعی و چقدر ریشه‌دار است؟

ناشادی ما ایرانیان مقطعی است. به همین دلیل هم هست که وقتی مردم احساس می‌کنند می‌توانند به شرایط ناشی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی ریشه‌دار در بحران‌ها و مشکلات بعد از جنگ خلاص شوند اعلام شادی می‌کنند. بهتر است روزهایی که مردم فرصت پیدا می‌کنند تا از شهرها و محیط‌های ساخته شده رسمی خارج شوند (تعطیلات بیش از دو روز) این معنی را دید.

به‌ویژه در سال‌های اخیر مسئولان مباحثی را درباره برنامه‌ریزی در حوزه شادی و نشاط و اوقات فراغت مطرح کرده اند. برای مثال عنوان شده است باید جامعه را با نشاط ساخت. شادی و نشاط چقدر از برنامه‌ریزی‌های کلان به ویژه زمانی که ویژه این کار باشد تاثیر می‌پذیرد؟

نمی شود شادی را زیاد کرد اما می‌شود غم را کم کرد. بهتر است به جای تلاش در افزایش شادی مانع ایجاد شادی را رفع کرد. این مانع چیزی به جز گرفتاری‌های متعدد در سطوح مختلف نیست. مردم ایران گرفتار برخی از امور شده‌اند که اصلا ربطی به سازندگی یا ساختن جامعه ندارد. سختی که مردم گرفتار شده‌اند در جاهای دیگر دنیا کمتر دیده می‌شود به لحاظ تاریخی هم کمتر در گذشته کشورهایی که قصد رسیدن به رشد و توسعه و پیشرفت را داشته‌اند دیده نمی‌شود. اینکه مردم در انجام امور عادی شان گرفتار شده‌اند یا اینکه در جا به جا شدن بین شهری یا درون شهری گرفتار شده‌اند و ترافیک بلای جانشان شده است را در جای دیگر دنیا به این شکل نمی‌توان دید. بزرگراه برای سهولت حمل و نقل ساخته می‌شود و خودش محل ترافیک می‌شود. بخش اعظم بزرگراه را مانند خیابان محل رفت‌وآمد اتوبوس می‌کنند و می‌خواهند رضایت مردمی بالا رود. این است که مردم گرفتارند. این است که بهتر است شرایط بد را به خوب تبدیل کرد؛ آن وقت مردم ایران شاد خواهند شد. دیگر نیازی نیست که برنامه‌ریزی برای شادی مردم صورت گیرد. مردم نیاز به کمک درصورت و شرایط عمل فرهنگی دارند تا محتوای فرهنگی. اگر شرایط و زمینه‌های عمل و رفتار فرهنگی فراهم شود مردم با ارجاع به نظام فرهنگی شان امکان عمل ساده و ممکن و راحت فرهنگی را خواهند یافت. اگر جامعه در سطح مدیریتی توان این را داشته باشد تا شرایط زندگی را فراهم سازد محتوای عمل و زندگی را مردم تعیین خواهند کرد. اشکال در جا‌به‌جا شدن امور است و ما فکر می‌کنیم باید مردم را شاد کنیم. شادی را هم خنده می‌دانیم و به همین دلیل هم هست که برخی امور زندگی مان برای خندیدن و خنداندن به تمسخر گرفته شده است. این ماجرا درمجموعه پیام‌های کوتاهی که لحظه به لحظه هزارانش در میان مردم ایران رد و بدل می‌شود قابل مشاهده است. بسیاری تصور می‌کنند اگر مردم بخندند شاد هستند در حالی که، می‌شود کسی نخندد ولی شاد باشد.

شهرداری تهران در سال‌های اخیر ایستگاه‌هایی تحت عنوان ایستگاه‌های نشاط راه‌اندازی کرده است. چنین برنامه‌هایی چقدر موفق بوده است؟

مصداق دیگر بد عمل کردن برخی سازمان‌ها همین است. تولید نشاط چه ارتباطی به حوزه کاری شهرداری دارد؟ شهرداری بهتر است کارهایی که باید انجام دهد را به خوبی انجام دهد. از تمیزی شهر تا ساخت و ساز و توسعه فضاهای متعدد شهری زیر نظر شهرداری است. اگر این فضاها به خوبی طراحی شود فضای شادی هم فراهم خواهد شد. اجازه دهید یک مثال بزنم. چهارراه‌های شهری در تهران به جز مشکل برای پیاده و سواره نیست. اگر شهرداری قصد شادی دارد بهتر است چهار راه‌های شهر را سامان دهد تا مردمی که به اجبار حداقل یک دقیقه باید استقرار یابند استقرار یابند نه اینکه بخواهند از چهارراه فرار کنند. چرا در تهران پیاده رو نداریم؟ چرا فروشگاه‌هایی نداریم که افراد بتوانند با پارک کردن ماشین امکان حضور و خرید با حوصله پیدا کنند؟ این کار شهرداری نیست؟ اگر شهرداری کارهایی که از وظایفش هست را به خوبی انجام دهد مردم تحت فشار نیستند تا در نهایت همه قصد «فرار از موقعیت» را داشته باشند که حاصل آن عدم شرایط ارتباط انسانی است. وقتی مردم تهران امکان ارتباط در فضاهای شهری را نداشته باشند چطور می‌توانند یکدیگر را ببینند و به هم تبسم کنند.

بعضا عنوان می‌شود دلیل ناکام بودن برنامه‌های کلان در راستای پر نشاط کردن جامعه فاصله در ذهنیت برنامه‌ریزان و مردم در مقوله شادی و نشاط است. آیا ما باید برای مقوله شادی و نشاط مرزبندی داشته باشیم؟

شادی اساس زندگی است همانطور که، غم اساس زندگی است. غم و شادی خیلی از هم قابل تفکیک نیست. البته گریه و خنده از هم قابل تمیز است. وقتی کسی می‌خندد نمی‌تواند در همان حال بگرید. البته ما شاهد این هستیم که بعضی از افراد در آن واحد توان این دو کار را در قالب نمایش دارند اما در زندگی این گونه نیست. به همین دلیل هم خنده و گریه از هم جدا است ولی این تمایز به معنی این نیست که فرد گریان فرد غمگین است و فردی که دارد می‌خندد شاد است.

برای جامعه‌ای که اساسا با جوانی و مسائل جوانان سرو کار دارد بهتراست تلاش شود که جوانان هرچه سریع‌تر صاحب خانه و مشغول کار شوند جوانی همراه با شور، شادی و نوآوری است. ما در عمل نشان دادیم که اهل نوآوری به موقع نیستم

بسیاری از خنده‌ها از سر غم است و بسیاری از گریه‌ها از سر شادی است. این است که معنی این دو پدیده را به امور ساده تبدیل نکنیم. برای شادی به خنده نیندیشم و برای غم هم به گریه. اگر این اتفاق بیفتد نیرویی در لودگی تولید خواهند شد و جامعه را گرفتار لودگی خواهند کرد. این نیرو شایسته‌سالاری و نخبه‌گرایی و فرهیختگی را مورد سوال قرار خواهد داد. من یک مرز را مرز مفهومی می‌دانم: تمایز بین خنده و گریه با شادی و غم. مرز دوم، عمل مردم با نگاه مدیران و برنامه‌ریزان است. مردمی که عمری توانسته‌اند زندگی‌شان را سامان دهند باید منتظر تصمیم مدیری باشند که از سر اتفاق مدیر حوزه فرهنگ شده است. این مرزی است که کمتر به آن توجه می‌شود. برخی از کسانی که در حوزه فرهنگ مدیریت می‌کنند سیاسی اند به همین دلیل باید کمی در برنامه‌ریزی فرهنگی تامل کرد و کار را از جایی دیگر شروع کرد. از کجا؟ با شناخت از دست یابی نسبت به الگوی حاکم بر زندگی و فرهنگ مردم می‌توان قدم‌هایی را برای رسیدن به زندگی شاد شروع و در ادامه، کار را به خود مردم و نیروهای فرهنگی واگذاشت. خلاصه باید فرهنگ و زندگی فرهنگی را به دست نیروهایی که در این زمینه تبحر و علاقه و توانی دارند سپرد.

در بحث شادی و نشاط به‌ویژه نشاط اجتماعی فراهم کردن بسترهای مناسب مهم است. برای مثال در بسترها چه تاثیری دارند و چگونه باید باشند؟

بسترها اصل هستند اما، اینکه کدام بستر برای کدام گروه و چرا داری اهمیت است نیز مهم است. کلوپ جوانان برای جوانان در جامعه ای خوب است که جوانی را به رسمیت می‌شناسد و مسائل جوانی را اصل می‌داند. اما برای جامعه‌ای که اساسا با جوانی و مسائل جوانان سرو کار دارد بهتراست تلاش شود که جوانان هرچه سریع‌تر صاحب خانه و مشغول کار شوند جوانی همراه با شور، شادی و نوآوری است. ما در عمل نشان دادیم که اهل نوآوری به موقع نیستم. من باور به این دارم که جوانی به طور رسمی در جامعه تبلور لازم و حداکثری را ندارد البته حضور همه مردم در همه جا نشان از غلبه نیازها، گرایش‌ها، آمال و آرزوهای جوانی است. جوانان با بهره‌گیری از تکنیک‌های متعددی توانسته‌اند دیگران را وارد بازی خودشان بکنند. به‌طور خاص می‌توان به مصرف و به‌طور خاص مصرف رسانه و فراغت اشاره کرد. مردمی که اهل رفت و آمد نبودند یکباره راه افتاده و در هر فرصتی به سفر می‌روند. این اتفاق جالبی است که می‌توان از طریق غلبه ناخواسته جریان جوانی بر کل حیات ایرانی فهمید. برای راه اندازی فضاهایی که معطوف به زندگی جوانان باشد کمی دیر شده است. بهتر است فضاهایی راه‌اندازی شود که معطوف به زندگی میانسالان و پیرانی باشد که جوانی تمام نکرده و هنوز هم در آرزوهای جوانی هستند. کاری سخت در پیش است. به همین دلیل هم شادی جامعه ایرانی به سادگی ارائه مجموعه برنامه‌های خنده‌آور نیست. برنامه‌ها و سیاست‌ها و فضاهایی می‌تواند شادی آفرین باشند که معطوف به واقعیت‌ها باشند حتی اگر در آن گریه هم دیده شود. وقتی واقعیت‌ها بیان شود جامعه آرام می‌گیرد و میل به مدیریت خودش را می‌یابد تا جامعه‌ای که از نزدیک شدن به واقعیت‌های پیرامونی‌اش باز می‌ماند. برنامه‌ریزی می‌تواند به شادی بینجامد که مرتبط با واقعیت‌ها باشد نه خیال‌ها.

در شهرهای مختلف کشور شادی و نشاط برای همه افراد به یکسان در دسترس نیست. بعضی از افراد منتسب به طبقات مرفه امکانات بیشتری دارند همان‌طور که به نظر می‌رسد مردان بیشتر از زنان امکانات برای شادی و نشاط و گذران اوقات فراغت دارند. ارزیابی شما از این امر چیست؟

درست می‌گویید ولی یک نکته را غفلت کرده‌ایم و آن یکسان‌انگاری فراغت با شادی است. فراغت و بهره گیری از امکانات و شرایط به معنی شادی نیست. زنان کمتر از مردان، طبقات بالای جامعه کمتر از طبقات پایین، و... امکان بهتری دارند. ولی بهره‌گیری از امکانات به معنی شاد بودن نیست. ما شاهدیم که مردم متمول و مردان در مقایسه با مردان هم از بسیاری از امور رنج می‌برند. داراهای جامعه ایرانی هم نادارا جلوه داده شده‌اند. چرا؟ چون چیزی که اساس این تمایز است به رسمیت شناخته نشده است و آن سرمایه و ثروت است. در جامعه ظاهراً به ثروت و سرمایه با روی خوش نگاه نمی‌کنند است. گاه کسی که دارای ثروت است به درباره او تبلیغ می‌شود جلوه داده شده است. به همین دلیل صاحب ثروتی و سرمایه احساس خوبی ندارد که شاد باشد.

جامعه از عدم شادی و نشاط چه زیان‌هایی می‌بیند؟

فقدان شادی در جامعه اساس همه مشکلات روحی، روانی و اجتماعی است. مردم می‌توانند فقیرباشند اما، خطاکار و گناهکار نباشند درحالی که، افرادی دارا هستند و خطاکار. خطاکاری بیشتر در شرایط جدید همراه با دارایی شده است تا الزاما نداری. فقدان شادی و نشاط منشا بسیاری از مشکلات است. در این میان جوانان که به شادی نرسیده اند هم مهمترند و هم بیشتر دیده می‌شوند. وقتی اساس جامعه شادی است جوانان بیشتر شاد هستند و شادی می‌کنند. بله وقتی که زمینه و شرایط ظهور و بروز شادی برای جوانان فراهم نباشد، خطاکاری آغاز می‌شود. استفاده از مواد محرک و روانگردان آن هم به‌واسطه جوانان بیشتر برای شاد شدن مقطعی است. البته روی‌گردانی جوانان از زندگی و استفاده از مواد محرک و روانگردان ریشه در فقدان شادی ندارد بلکه، ریشه در مشکلات زندگی است. اگر شرایط اقتصادی سهل‌تر شود این اتفاقات صورت نمی‌گرفت. در این زمینه باید کاری اساسی شود. به رسمیت شناختن نسل‌ها و گروه‌های اجتماعی و مسائل و مشکلات آنها اساس است که در نهایت ریشه در زندگی دارد.

جمله‌ای منتسب به آقای روحانی هست مبنی بر اینکه «شادی حق مردم ماست، ما نباید درمورد رفتارهای ناشی از شادی سختگیر باشیم». این حرف و حرف‌هایی از این دست را تبلیغاتی می‌بینید یا کاری هم انجام شده است؟ به‌طور کلی، دولت تدبیر و امید در راستای افزایش شادی و نشاط در جامعه چه می‌تواند بکند؟

همه این سخنان زمینه تغییر نگاه به جامعه و مردم است. اینکه آقای روحانی رئیس‌جمهور می‌گوید شادی حق مردم است، جالب است. ولی این بیان نمی‌تواند اساس دستیابی به شادی باشد. شادی که حق مردم است و نباید سخت‌گیری شود با رفتارهای ناشایست. ولی این آغاز راه است. باید خیلی کارهای دیگر هم بشود. اول جلوگیری از ظهور مشکلاتی است که مردم درگیر آن هستند. باید این مشکلات را سر و سامان داد.

آیا در جامعه کسانی هستند که تعمداًٌ از شادی و نشاط استقبال نکنند؟

شاید برخی باشند. همه کسانی که در این زمینه فعال هستند با قشر فرهنگ و جامعه درگیر هستند و تصورشان از فرهنگ و جامعه عمقی نیست. آنها از تکنیک‌هایی چون نظارت و کنترل و مداخله‌گری بر اهداف شخصی و گروهی‌شان بهره می‌گیرند که نتیجه هم تا کنون برایشان نداشته است. ما نیاز به شادی بیشتری در جامعه و به‌ویژه جوانان داریم.(آرمان)

*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

Share


ادامه مطلب ...

ارائه زمین‌های مناطق آزاد به جوانان کارآفرین

جام جم سرا: به گزارش روابط‌عمومی دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، اکبر ترکان گفت: با روی‌کارآمدن دولت تدبیر و امید، به‌کارگیری جوانان در مناطق آزاد مورد توجه جدی قرار گرفت اما در حال حاضر دولت دیگر توان استخدام جوانان را ندارد و بهترین کار همین است که تمام مدیران این مناطق یک دستیار جوان منصوب کنند تا برنامه‌های کارآفرینی و موضوعات مربوط به جوانان منطقه را دنبال کنند.
دبیر شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی گفت: در مناطق آزاد برای جوانان کارآفرین قطعه زمین‌های کوچک 200متری پیش‌بینی شده است تا مشاغل کوچک در مناطق آزاد راه‌اندازی شود.

ترکان تاکید کرد: توسعه جوامع محلی و به‌ویژه توجه به جوانان بومی در مناطق آزاد از جمله اولویت‌ها و برنامه‌های مناطق آزاد کشور است چرا که بهادادن به جوانان و دراختیارگذاشتن امکانات به آنان در آینده توسعه اقتصادی را به‌همراه خواهد داشت.

مشاور رییس‌جمهور با اشاره به وجود هفت منطقه آزاد و 63منطقه ویژه اقتصادی در کشور گفت: این مناطق ظرفیت‌های خوبی برای رونق کسب‌وکار جوانان دارند.

دبیر شورایعالی مناطق آزاد کشور به سیاست‌های ابلاغی مقام‌معظم‌رهبری درخصوص مناطق آزاد اشاره کرد و گفت: بر اساس بند 11 سیاست‌های ابلاغی پنج ماموریت شامل: تسهیل در امر تولید، توسعه صادرات، ماموریت انتقال و ارتقای فناوری، تامین نیازهای کشور و تامین نیازهای مالی برای مناطق آزاد در نظر گرفته شده است. استعداد خوبی برای ایجاد مناطق آزاد جدید در جاسک و استان کردستان وجود دارد که درحال‌حاضر مراحل بررسی ایجاد آنها آغاز شده است.
مشاور رییس‌جمهور گفت: مناطق آزاد به‌عنوان هفت اقلیم متفاوت در کشور وجود دارند که هرکدام رویکرد‌ها و کارکردهای متفاوتی را در خود قرار داده‌اند و این امکان را فراهم می‌کنند تا مناطق آزاد به‌عنوان الگوی توسعه ایران 1404 معرفی شوند.(شرق)


ادامه مطلب ...

آب پاک وام ازدواج روی دست جوانان

جام جم سرا: نکته اینجاست که مسئولان به جای محدود کردن پرداخت تسهیلات بانکی به چنین افرادی در برابر پرداخت وام ازدواج به جوانان از خود مقاومت نشان داده و بهانه می‌آورند.

افزون بر این در شرایطی که به نظر می‌رسد مسئولان قصد ندارند چنین تسهیلاتی به جوانان پرداخت کنند، آنها از بیان صریح این واقعیت نیز طفره رفته و مدام وعده فردایی را می‌دهند که تاکنون نرسیده است، برای نمونه مدتی قبل وزیر اقتصاد در صحن علنی مجلس قول داد تا پایان شهریور مشکل پرداخت تسهیلات قرض‌الحسنه را حل و فصل کند، علاوه بر او چهارشنبه گذشته نیز مسئولان بانک مرکزی با تاکید بر مخاطرات برداشت از منابع صندوق توسعه ملی برای پرداخت وام ازدواج اعلام کردند از طریق هماهنگی‌های صورت گرفته با معاونت برنامه‌ریزی رییس جمهور و وزارت اقتصاد قرار است بعد از عید فطر پرداخت تسهیلات قرض‌الحسنه ازدواج تسریع شود، اما در حالی که جوانان به این وعده‌ها دل​خوش کرده بودند، دیروز خبر رسید که وزیر ورزش و جوانان از به تعویق افتادن پرداخت وام ازدواج تا زمانی نامعلوم سخن به میان آورده، محمود گودرزی به ایسنا گفته وضع اقتصادی دولت مناسب نیست، در نتیجه پرداخت وام ازدواج تا بهبود وضع اقتصادی احتمالا به تعویق خواهد افتاد.

نکته اینجاست در شرایطی که جوانان با مشکلات زیادی برای یافتن شغل و تهیه مسکن روبه‌رو هستند، دست‌کم مسئولان می‌توانند به قول معروف به آنها وعده سرخرمن ندهند و چنانچه پرداخت وام ازدواج جزو اولویت‌های آنها نیست این ماجرا را با صراحت اعلام کنند.

این در حالی است که چنانچه تصور کنیم پرداخت وام ازدواج جزو اولویت دولت نیست، به نظر می‌رسد آنها باید ایجاد شغل و تلاش برای بهبود امنیت شغلی جوانان را جزو اولویت‌های خود قرار داده باشند، ولی در این حوزه‌ها نیز تاکنون شرایط جوانان بهبود پیدا نکرده است.

در چنین شرایطی باید از رئیس‌جمهور خواست افرادی را در حوزه جوانان به‌کار بگیرد که به‌جای جلسات بی‌نتیجه‌ای که پشت درهای بسته برگزار می‌کنند، دست‌کم دغدغه جوانان را داشته و بتوانند مشکلات این قشر ازجامعه را با او درمیان بگذارند.

مهدی آیینی - گروه جامعه


ادامه مطلب ...

قلیان، بلای جان جوانان

جام جم سرا: موضوع قلیان کشی در جامعه روز به روز بر نگرانی دست اندرکاران حوزه سلامت می‌افزاید به طوریکه در آخرین اقدام، بیش از ۴۰۰۰ پزشک که در بین آن‌ها چهره‌های شناخته شده و رجل سیاسی نیز دیده می‌شود، با نوشتن نامه‌ای به رئیس جمهور، از وی خواستند تا به هر نحو ممکن شده از عرضه قلیان در سطح قهوه خانه‌ها، سفره خانه‌های سنتی و... جلوگیری کند. زیرا، بررسی‌ها نشان می‌دهد که خطرات مصرف قلیان به مراتب بیشتر از کشیدن سیگار است.

هرچند مصرف هر نوع مواد دخانی، با بیماریهای خطرناکی همراه است که از جمله آن‌ها، می‌تواند به بروز انواع سرطان‌ها اشاره کرد.

ماجرای نامه ۴ هزار پزشک به رئیس جمهور

حدود یک ماه قبل بیش از چهار هزار نفر از ‏چهره‌های سر‌شناس حوزه سلامت کشور طی نامه‌ای به رئیس جمهوری با ابراز ‏نگرانی از مصرف بی‌رویه قلیان و سونامی سرطان ناشی از آن درخواست کردند تا بر اساس قوانین ‏جلوی گسترش روز افزون این پدیده خانمان سوز گرفته شود.

آن‌ها این نامه را نوشتند که نگرانی خود را بروز دهند و از بالا‌ترین مقام اجرایی کشور بخواهند که در این زمینه تدبیری بیاندیشد تا شاید بتوان از روند رو به افزایش گرایش به سمت مصرف قلیان در جامعه جلوگیری کرد.

به گزارش جام جم سرا، بر اساس آنچه در نامه این پزشکان آمده است: «سرعت رشد ابتلا به سرطان در کشور به شکل قابل توجهی افزایش یافته است و کشور ما ‏بالا‌ترین ‏روند رشد ابتلا به سرطان را در ‏دنیا داراست، ۳۰ تا ۳۵ درصد علت سرطان‌ها به عوامل خطری باز می‌گردد که ‏علت اصلی آن ‏دخانیات است و ۳۰ درصد مرگهای ناشی از سرطان مستقیما با ‏دخانیات در ارتباط است. هر چند مبارزه ‏با دخانیات به یک ‏خواست جهانی بدل گشته و حتی قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات در کشور تصویب و ‏ابلاغ ‏شده است، اما متاسفانه ‏گام‌های عملی و متقنی که توانسته باشد مانعی بر توسعه مصرف سیگار و قلیان در کشور ‏بویژه در بین جوانان باشد، هنوز مورد ‏انتظار خیر ‏خواهان عرصه سلامت کشور است. قلیان تفریحی است که هر روز ‏فاصله جوانان را با مرگ و نیستی کمتر می‌کند و ‏آنان را به ورطه فلاکت می‌کشاند.»

۱۵ درصد جوانان ایرانی قلیانی هستند

بر اساس ‏گزارش سازمان جهانی ‏بهداشت، سالانه پنج میلیون نفر به دلیل مصرف قلیان می‌‏میرند و آخرین آمار منتشر شده از سوی وزارت بهداشت نیز ‏گویای آن است که ‏‏۱۵ درصد جوانان ۱۳ تا ۱۵ سال در کشور مصرف ‏کننده قلیان هستند و سالانه در مجموع ۳۵ هزار ‏تن تنباکو در کشور دود می‌شود.

در بخش دیگری از نامه پزشکان به رئیس جمهور آمده است: «هر چند این تحفه ‏استعماری در طول تاریخ ‏در زندگی اجتماعی ایرانیان ریشه دوانیده ‏است و لیکن امروزه توسعه این ناهنجاری با توجه به مضرات فوق العاده‌ای که برای ‏سلامت ‏آحاد جامعه ایجاد نموده است ‏به عنوان یک معضل اجتماعی شناخته می‌شود و می‌توان گفت قلیان دروازه ورود ‏نوجوانان به مصرف سایر مواد دخانی ‏است و ‏شیوع مصرف قلیان در بین حدود ۳۷ درصد از نوجوانان و جوانان کشور، خطری ‏جدی برای سلامت این نسل ‏است. ‏»

هر چند مصرف سیگار ساده‌تر و شیوع آن بیشتر از قلیان است اما میزان منواکسید کربن وارد شده به بدن انسان در اثر ‏استعمال ‏قلیان ۶ برابر سیگار و میزان ‏عامل سرطانی قلیان ۴۶ برابر بیشتر از سیگار است.

دیگر عوامل سرطانی ‏مانند ‏آرسنیک در قلیان چهار برابر سیگار و سرب در قلیان ۲۰۲ برابر ‏سیگار است و تجارت انواع تنباکو‌ها با ‏رنگ و بوی مختلف از ‏اسانس‌های گوناگون از یک طرف و فروش و نمایش انواع قلیان‌های داخلی و خارجی از کیفی ‏تا ‏جیبی از طرف دیگر سبب ‏گردیده است که آثار زیانبار این عامل دخانی دوصد چندان گردد. بیماریهای عفونی واگیردار ‏‏در اثر استفاده مشترک از شیلنگ ‏قلیان ‏و افزودن الکل یا داروهای روانگردان به تنباکوی قلیان، افزایش شدید نیکوتین ‏پلاسما و ضربان قلب و خطر ابتلا به سرطان ‏دهان، مثانه و ابتلا به آسم، حساسیت ‏آلرژیک و سل ریوی از دیگر ره ‏آوردهای این تحفه استعماری است. ‏

پزشکان در نامه خود آورده‌اند: «جناب آقای رئیس جمهور؛ در شرایطی که مصرف سالانه ۶۰ میلیارد نخ سیگار در کشور، سلامت و اقتصاد جامعه را به یغما می‌برد ‏و علی رغم تمام ‏مصائبی که ‏این عامل دخانی ایجاد نموده است، بحث استعمال قلیان و رواج آن در بین دختران و پسران جوان ‏نقل محافل ‏و رسانه‌های گوناگون است و مدیران دو سازمان ‏متولی وزارت بهداشت و نیروی انتظامی نسبت به عواقب شکل ‏گیری ‏آمارهایی درباره استعمال دخانیات بویژه قلیان در میان این قشر از جامعه هشدارمی دهند اما ‏پاسخ مناسبی در این ‏خصوص ‏دریافت نمی‌شود. ‏»

وضعیت اسفبار استعمال قلیان در محافل خصوصی، قهوه خانه‌ها، رستوران‌ها معضلی است که رفع آن عزمی ملی و ‏حرکتی ‏جهادی را می‌طلبد و نیاز است تا ‏جنابعالی به عنوان رئیس جمهور شخصا میدان داری این حرکت جهادی را بر ‏عهده بگیرید و با ‏ایجاد جنبش ملی مبارزه با قلیان زمینه را برای پیشگیری از ‏نابودی نسل جوان این کشور فراهم نموده تا ‏شرمنده نسل آینده ‏نشویم. ‏

استادان، اعضاء هیئت علمی دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های علوم پزشکی و متخصصین آمار، پیشگیری و درمان ‏سرطان ‏ضمن ابراز نگرانی از گسترش ‏مصرف قلیان در کشور، خواستار و پیگیر اجرای کامل قانون جامع کنترل و مبارزه ‏ملی با دخانیات ‏مصوب سال ۱۳۸۵ و آئین نامه اجرائی آن مصوب سال ۱۳۸۶ ‏بوده که در آن ممنوعیت عرضه قلیان در ‏اماکن عمومی از جمله ‏قهوه خانه‌ها با صراحت مورد تاکید قرار گرفته است و اجرای قانون و آئین نامه اجرائی آن را ‏ضامن ‏حفظ سلامت آحاد جامعه ‏بویژه جوانان و آینده سازان این کشور می‌دانند. اکنون که تحقق عدالت و ارتقاء سلامت به ‏عنوان یکی از دغدغه‌های قابل ‏تقدیر ‏دولت تدبیر و امید در تابلوی تحول در نظام سلامت نمایان گردیده است، می‌طلبد ‏با توجه جدی به اصل تقدم پیشگیری ‏بر درمان با مبارزه ملی بر علیه قلیان و ‏بنگاه‌های عرضه کننده آن، زمینه را برای ‏اجرای کامل سیاست‌های سلامت ابلاغی از ‏سوی رهبری فراهم آورید. ‏

واکنش وزیر بهداشت

بعد از نوشتن این نامه بود که پزشکان شروع کردند به هشدارهای پزشکی و خطراتی که می‌تواند مصرف قلیان برای سلامت فرد به دنبال داشته باشد. در همین ارتباط دکتر سید حسن هشمی وزیر بهداشت، نیز در نشست مشترک با وزیر صنعت، معدن و تجارت که اخیرا برگزار شده است، کاهش دسترسی به سیگار و قلیان را خواستار شد و گفت: با تولید و مصرف دخانیات به ویژه سیگار و قلیان مخالفیم.

وی افزود: افراد جامعه وقتی در اثر استعمال سیگار و قلیان مریض می‌شوند بیماریهای صعب العلاج، معلولیت و آسیبهای اجتماعی حاصل از مرگ و میر افراد افزایش می‌یابد که این هزینه‌های عمومی سلامت را نیز بالا می‌برد که بخشی از این موارد قابل جبران هم نیست.

وی مشکل عمده را ورود غیرقانونی سیگار به کشور بیان کرد گفت: هر قدر هزینه را بالا ببریم و دسترسی را کاهش دهیم، اگر دستگاه‌های نظارتی کار خود را به خوبی انجام ندهند کار بیهوده‌ای کرده‌ایم.

وزیر بهداشت در ارتباط با نامه ۴۰۰۰ پزشک به رئیس جمهور در سونامی سرطان ناشی از افزایش مصرف قلیان، افزود: گفت: مطالبه همه ما به ویژه وزارت بهداشت مبارزه با مصرف دخانیات به ویژه سیگار و قلیان است که امیدوارم دستگاههای ذی ربط، مسئولانه رفتار کنند.

هاشمی با بیان اینکه استفاده قلیان ممنوع است به نامه ۴۰۰۰ پزشک به رئیس جمهور اشاره کرد و گفت: دستگاههایی که باید نظارت کند مشخص است؛ حال قوه قضاییه و اماکن مشخص در صورت دیدن تخلف باید متخلفان را به دست قانون بسپارند و مطابق قانون با آن‌ها رفتار کنند که این به قوه قضاییه مربوط می‌شود.

وزیر بهداشت، نامه ۴۰۰۰ پزشک به رئیس جمهور را اقدامی نمادین از طرف کل جامعه پزشکی برشمرد و افزود: این به این معناست که همه جامعه پزشکی و همه خانواده‌ها و همه ایرانیان علاقه‌مند هستند که قانون دقیقا رعایت شود و در مواردی هم که تخلف می‌شود به شدت برخورد شود.

عرضه قلیان دم در منازل

در همین حال دکتر علیرضا مرندی وزیر اسبق بهداشت و نماینده مردم تهران در مجلس با یادآوری نامه ۴ هزار پزشک به رئیس جمهور درباره مهار سونامی ‏سرطان ناشی از مصرف بی‌رویه قلیان، یادآور شد: بیش از ۴ هزار پزشک در نامه‌ای خواستار جلوگیری از عرضه قلیان شدند اما در عمل هیچ اتفاقی رخ نداد؛ این موضوع نشانگر آن است که جان مردم به هیچ وجه برای مسئولان اهمیتی ندارد.

وی با نگران کننده خواندن نگاه منفعلانه مسئولان نسبت به عرضه مواد دخانی در جامعه، تصریح کرد: به نظر می‌رسد سود ناشی از گردش مالی این صنعت مهم‌تر از جان انسانهاست.

مرندی با تاکید بر تصویب و ابلاغ قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات در کشور، تصریح کرد: جمهوری اسلامی جزو نخستین کشورهایی است که در زمینه جلوگیری از عرضه سیگار و سایر مواد دخانی قوانینی را پیگیر و به تصویب رساند بر این اساس به راحتی می‌توان جلوی عرضه مواد دخانی در کشور را گرفت تنها باید زمینه اجرایی شدن قوانین را فراهم کنیم.

وی با نگران کننده خواندن میزان مصرف سیگار در جامعه، گفت: امروز شاهدیم که قلیان علاوه بر قهوه‌خانه‌ها در درب منازل هم عرضه می‌شود که این وحشتناک است.(مهر)


ادامه مطلب ...

وصله جوانان به تن زنان نمی‌چسبد

جام‌جم‌سرا: دیروز این موضوع مسجل شد، آن هم به واسطه گفته‌های یک عضو شورای راهبردی امور جوانان که از سه گزینه حرف زد: اول جدا شدن حوزه جوانان از وزارت ورزش و تبدیلش به سازمانی زیر نظر ریاست جمهوری، دوم، ادغام حوزه جوانان با معاونت امور زنان و خانواده و سوم بقای وزارت ورزش و جوانان به شرط گماردن قائم‌مقام برای امور جوانان تا این حوزه مستقل‌تر و مختارتر از امروز باشد.

خبرها حاکی است دوشنبه آینده یکی از این سه روش در شورای راهبردی امور جوانان انتخاب می‌شود که اگر هریک از این سه روش تائید شود، تبعاتی خواهد داشت.

اگر گزینه اول انتخاب شود، یعنی امور جوانان در سازمانی مستقل و زیر نظر رئیس‌جمهور اداره شود، بازگشت به عقب اتفاق می‌افتد و با اتلاف زمانی چهارساله، اوضاع به سال 89 یعنی زمانی که سازمان ملی جوانان وجود داشت برمی‌گردد و آن‌وقت می‌شود پرسید پس چرا این همه هزینه شد تا این سازمان منحل شود و بار دیگر با صرف هزینه قرار است برپا شود؟

اگر گزینه سوم نیز انتخاب شود یعنی در دل یک وزارتخانه، قائم‌مقامی برای رتق و فتق امور جوانان به کار گرفته شود هم بدنه دولت در این بخش متورم می‌شود و هم در درون وزارتخانه چند صدایی رخ می‌دهد که می‌تواند منشا اختلاف و پیش نرفتن کارها باشد.

اما اگر گزینه دوم تائید شود تبعات بدتری خواهد داشت، چون به همان اندازه که چسبیدن سازمان تربیت بدنی به سازمان ملی جوانان اشتباه بود، ادغام امور جوانان در معاونت امور زنان و خانواده نیز اشتباه است.

دلیلش این که این معاونت گرچه رییس آن معاون رییس‌جمهور است، اما چون قدرت اجرایی ندارد و در حد یک مشورت‌دهنده و تعیین‌کننده خط مشی است، نمی‌تواند برای اداره امور جوانان کارساز باشد.

در واقع، امور جوانان کشور با هزاران چالش و مشکل، تشکیلاتی می‌خواهد که حرفش برش داشته و تیغش بر همه حوزه‌ها کارگر باشد که معاونت امور زنان و خانواده بدون این توان است.

این موضوع را بیفزاییم به این که این معاونت همچنان درگیر کارهای انجام نشده و بر زمین مانده در حوزه زنان است و حتی در موضوعی پرجنجال چون افزایش مرخصی زایمان با وجود رایزنی‌های بسیار هنوز نتوانسته دولت را متقاعد به تخصیص بودجه کند.

پس هیچ‌یک از این سه روش نمی‌تواند روشی مطمئن برای ساماندهی امور جوانان باشد، مگر این که اضطراری در میان باشد و عده‌ای بخواهند بار سنگین جوانان را از دوش ورزش بردارند.

مریم خباز -‌ گروه جامعه


ادامه مطلب ...

وزیر جوانان: زندگی مشترکم را با ۱۶هزار تومان شروع کردم

جام‌جم‌سرا: محمود گودرزی، با اشاره به معیارهای انتخاب فرد مناسب برای زندگی گفت: انتخاب درست و معیار واقعی برای انتخاب همسر مهم است. من زندگی مشترکم را با شانزده هزار تومان شروع کردم که نیمی از آن پس انداز خودم بود و بخشی را هم با اصرار خانواده قبول کردم.

وی افزود: توجه به ازدواج‌های دانشجویی و آسان‌سازی ازدواج برای جوانان می‌تواند به ایجاد فرهنگ مناسب برای کاهش طلاق و تشویق جوانان به تشکیل زندگی مشترک موثر باشد.

گودرزی با اشاره به آمار سازمان ثبت اسناد کشور گفت: خوشبختانه شیب افزایش طلاق در مدت یکسال گذشته نسبت به سال‌های قبل کاهش داشته است و امیدوارم با افزایش تسهیلات لازم و بهتر شدن شرایط اقتصادی که با تدبیر دولت صورت گرفته است جوانان بیشتری بتوانند به زندگی خود سامان بدهند.(خبرآنلاین)


ادامه مطلب ...

رفتارهای جنسی جوانان در ایران

جام جم سرا: بخش خبری وب‌سایت یاهو، گزارشی را به نقل از خبرگزاری فرانسه منتشر کرده که در آن با ذکر آمارهایی از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی پیرامون وضعیت عفاف و حجاب و به میان آوردن مسائل و مشکلات ازدواج و رابطه دختران و پسران جوان ایرانی، در ‌‌نهایت، این موضوع را به عنوان یک مسئله بغرنج برای ایرانیان ذکر کرده است.

بر اساس گزارش مشرق،در این گزارش آمده است : دختران و پسرانی در ایران زندگی می‌کنند که سالهاست با یکدیگر دوست و همخانه‌اند و هرچند که نگاه‌های سنگین صاحبخانه و همسایه‌ها آنان را می‌آزارد، اما این امر در ایران در حال همه گیر شدن است.

این گزارش افزوده است:همچنان که تعداد ایرانیان رو به افزایش است، تعداد طلاق رو به افزایش گذاشته است. مهناز یکی از کسانی است که پس از ازدواج، به دلیل فشارهای جامعه محافظه‌کار خود در مورد عنصر مهم یک رابطه عاطفی یعنی عشق، ناچار به طلاق شده است. وی در زمان ازدواجش فقط ۲۱ سال سن داشت و به اجبار پدر و مادرش تن به این کار داد.

این گزارش می افزاید:داستان مهناز در جامعه ایران در حال همه گیر شدن است. میانگین طلاق در ایران در سال گذشته ۲۱ درصد بود و این آمار در شهرهای بزرگ بالا‌تر نیز هست. در تهران از هر سه ازدواج یکی به طلاق می‌انجامد و در شهرهای شمالی بزرگ این آمار بالا‌تر است. دلایل اصلی این رشد، کاهش عاطفه میان همسران، مداخلات خانواده‌ها، خشونت و اعتیاد اعلام شده است.طبق گزارش منتشره از سوی مرکز تحقیقات مجلس ایران در ماه ژوئن ۸۰ درصد دختران دبیرستانی دوست پسر دارند.

از سوی دیگر دختران و پسرانی هستند که سالهاست با یکدیگر دوست و هم خانه هستند. هرچند که نگاه‌های سنگین صاحبخانه و همسایه‌ها آنان را می‌آزارداما این امر در ایران در حال افزایش است. در ایران تنها زندگی کردن برای مردان زیاد سخت نیست اما برای زنان دشوار‌تر است.

این گزارش می افزاید: طبق تحقیقات مجلس، ساده‌ترین راه برای حل مسئله جنسی ازدواج موقت است هرچند که این کار هم در جامعه ایران با واکنش های متفاوتی مواجه است. (مشرق)


ادامه مطلب ...

برای جوانان جویای کار: ۹ اشتباه در مصاحبه‌های شغلی

جام جم سرا:

* اگر آدرس‌ ایمیل کارفرما را دارید، پس از مصاحبه، برای او نامه تشکر بفرستید و البته برای این کار بیشتر از ۲۴ ساعت صبر نکنید.

* در مورد اینکه پدرتان چقدر موفق است صحبت نکنید. در این صورت احتمالا کارفرما گمان می‌کند که تاکنون نیز هر موفقیتی داشته‌اید به خاطر کمک پدرتان بوده است.

* به خوشایند بودن بوی دهانتان توجه کنید. دهان بدبو می‌تواند اولین نشانه منفی برای کارفرما باشد.

* به کار بردن عباراتی مانند «هنوز نمی‌دانم که از زندگی چی می‌خواهم» باعث خواهد شد تا روزهای بعدی نیز به دنبال کار بگردید.

* اگر کارفرما از شما پرسید که چه روزنامه یا مجلاتی را می‌خوانید، از به کار بردن نام روزنامه‌های مشهور که همه آن‌ها را می‌خوانند خودداری کنید. بهتر است کمی خلاق باشید و روزنامه‌هایی را نام ببرید که کنجکاوی کارفرما را تحریک کند.

* در مورد دیگر افرادی که برای مصاحبه شغلی در آنجا حضور دارند، نه سوالی بپرسید و نه اظهارنظر کنید.

* حداقل ۲۰ دقیقه در مورد شرکت یا کسب و کاری که برای مصاحبه به آنجا رفته‌اید، تحقیق کنید چرا که به احتمال زیاد از شما خواهند پرسید که چرا آنجا را برای اشتغال انتخاب کرده‌اید.

* در انتهای مصاحبه احتمالا کارفرما از شما خواهد پرسید که آیا سوالی دارید یا خیر. در این مواقع سعی کنید حداقل یک سوال بپرسید. البته پرسیدن سوال بی‌ربط به شغل نیز کمکی به شما نخواهد کرد. همچنین از پرسیدن سوال‌هایی مانند میزان راحتی کار پرهیز کنید. از‌‌ همان اول این پیام را به کارفرما ندهید که به درد روزهای سخت نمی‌خورید.

* در مورد کارفرمایان پیشین خود بدگویی نکنید. چنین کاری نه تنها کمکی به استخدام شدن شما نمی‌کند بلکه احتمالا زنگ خطر را برای کارفرمای جدید به صدا در خواهد آورد. (خبرآنلاین)


ادامه مطلب ...

رشد خزنده ایدز جنسی در جوانان

جام جم سرا:دکتر مسعود مردانی با بیان اینکه شایع‌ترین سن ابتلا به HIV در ایران از دهه دوم زندگی شروع شده و زمینه ابتلا تا دهه چهارم زندگی گسترش دارد، گفت: متوسط این سن در ایران بین 20 تا 45 سال است.

وی شایع‌ترین روش‌های ابتلا را در چهار - پنج سال گذشته، استفاده از سرنگ مشترک در معتادان تزریقی مواد دانست و گفت: متاسفانه در حال حاضر راه انتقال از طریق مقاربت جنسی در کشور رو به افزایش است.

مردانی عمده تلاش کمیته کشوری ایدز را شناسایی افراد پرخطر، کشف افرادی که مبتلا به ایدز هستند اما از ابتلای خود اطلاع ندارند و تشویق آنها به انجام آزمایش ایدز جهت آغاز درمان عنوان کرد و افزود: بر اساس آمار ثبت شده حدود 28 هزار مبتلا به ایدز در کشور وجود دارند. این درحالیست که طبق تخمین‌های سازمان جهانی بهداشت، وجود 80 تا 90 هزار مورد ایدز /HIV در کشور پیش بینی می‌شود.

وی افزود: در نتیجه این آمار حدود 70 هزار نفر مبتلا به ایدز در کشور داریم که یا از بیماری خود خبر ندارند یا آن را کتمان می‌کنند.

این عضو کمیته کشوری ایدز پیشنهاد این کمیته را در زمینه پیشگیری از گسترش HIV/AIDS، شناسایی افرادی که بیشتر در معرض این بیماری هستند و تشویق آنها در جهت مشاوره و اقدام به انجام آزمایش ایدز عنوان کرد.

وی در همین زمینه افزود: عمده افراد در معرض خطر ابتلا به ایدز افرادی هستند که یا در معرض اعتیاد از هر نوعی اعم از تزریقی، استنشاقی و... هستند، سابقه زندان یا رفتارهای پرخطر جنسی دارند.

مردانی با ابراز نگرانی از افزایش شیوع ایدز از طریق مقاربت جنسی میان جوانان گفت: بنابراین باید این اقشار را تشویق کنیم که از وسایل محافظتی استفاده کرده و همچنین نسبت به انجام آزمایش HIV اقدام کنند تا در صورت ابتلا، بیماری در مراحل اولیه شناسایی شده، از پیشرفت آن پیشگیری شودو از ابتلای دیگران جلوگیری شود.

مردانی افزود: علاوه بر آن، افراد دیگری نظیر روسپی‌ها که آمار آنها به طور غیررسمی در کشور زیاد است نیز در معرض شدید ابتلا به ایدز قرار دارند. بر همین اساس لازم است که این افراد شناسایی و تحت کنترل و درمان قرار گیرند.

به گزارش جام جم سرا، وی با تاکید بر اهمیت بحث پیشگیری از ابتلا به HIV/AIDSگفت: اقدام در جهت آموزش عمومی و تشویق مردم و بویژه جوانان در جهت انجام آزمایش ایدز به صورت اختیاری از جمله اولویت‌ها و سیاست‌هایی است که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد. در این صورت می‌توان با استفاده از روش‌های نوین درمانی از پیشرفت این بیماری در مراحل اولیه ابتلا جلوگیری کرد.

مردانی ادامه داد: در حال حاضر این امکان وجود دارد که HIV را در مراحل اولیه بیماری با مصرف روزانه یک قرص کنترل کرد. بنابراین باید از طریق صداوسیما، اصحاب رسانه، مطبوعات، روحانیون، خانواده‌ها و...آموزش‌های میدانی را برای افراد و بویژه جوانان ایجاد کنیم.

وی در پایان با تاکید دوباره بر بحث آموزش و پیشگیری گفت: در حال حاضر کشورهایی مانند استرالیا و کشورهای اروپای غربی دیگر با مشکلی تحت عنوان ایدز مواجه نیستند. علت این مهم نیز مبارزه با ایدز از طریق سلاح برنده، ارزان ، موثر و منطقی "آموزش" است.(ایسنا)


ادامه مطلب ...