طی روزهای اخیر تصویری نیمه برهنه از دختر نعیمه اشراقی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که ادعا می کند وی اقدام به کشف حجاب کرده است که در ادامه آن را می بینید:
**واقعیت**
اما حقیقت ماجرا از این قرار است که تصویر فوق دستکاری شده است و همانطور که در ادامه مشاهده میکنید به هیچ عنوان صحت ندارد.
نعیمه اشراقی سومین فرزند شهابالدین اشراقی و صدیقه خمینی و هفتمین نوه امام خمینی(ره) است؛ وی چندی پیش عکسهای دخترش را که در یک مسابقه علمی دانشآموزی در خارج از کشور جایزه دریافت میکرد در فیس بوک خود با دستکاری در لباس دخترش و محجبهتر کردن او منتشر کرد؛ این کار باعث واکنش برخی کاربران فیسبوک شد.
رعناحربی، دختر لبنانی که صفحه توئیترش بیش از ۲۱ هزار دنبال کننده دارد، با انتشار پستی در صفحه توئیتر خود خطاب به فردی که پرچم عربستان سعودی را از کنسولگری این کشور در مشهد پایین کشیده است. نوشت : “پیدات می کنم و باهات ازدواج می کنم! “
عکسی از شهناز پهلوی، اولین فرزند محمدرضا شاه از همسر اولش، فوزیه که «تاریخ ایرانی» برای اولین بار منتشر میکند.
شهناز پهلوی Shahnaz Pahlavi متولد سال ۱۳۱۹ است. اولین فرزند محمدرضا پهلوی و تنها فرزند فوزیه از محمدرضا پهلوی است.
وی، نوه دختری ملک فواد اول پادشاه پیشین مصر و رضاشاه است. دو پدر بزرگ وی پادشاهان ایران و مصر بودند. همچنین ملک فاروق دایی وی، آخرین پادشاه مصر بود.
او با اردشیر زاهدی و پس از وی با خسرو جهانبانی ازدواج کرد.
وی در سال ۱۳۳۶ با اردشیر زاهدی ازدواج کرد و صاحب دختری به نام مهناز زاهدی شد. این ازدواج بعد از ۷ سال به جدایی انجامید.
دوران خوش شهناز پهلوی زود سپری شد؛ چرا که او هم مثل مادرش نتوانست هرزه گیهای شوهرش را تحمل کند و در سال ۱۳۴۳ بعد از مرگ سرلشکر فضل الله زاهدی به زندگی مشترک هفت ساله اش با اردشیر زاهدی پایان داد، اسناد ساواک این جدایی را چنین گزارش میدهد: موضوع جدایی بین والاحضرت شهناز پهلوی و آقای اردشیر زاهدی مورد گفتگو در بین طبقات مختلف مردم قرار دارد. در هر طبقهای از طبقات مختلف از نجابت و حسن خلق والاحضرت شهناز بحث و گفتگو میکنند و عقیده و افکار عمومی بر این است که عیاشیهای آقای اردشیر زاهدی که نتوانسته است خود را لایق همسری دختر شاهنشاه نشان دهد عامل اصلی این جدایی بودهاست و روی این اصل ارزش و احترام اردشیر زاهدی حتی در بین دوستان او از بین رفته است.
شهناز پهلوی که پس از انقلاب ساکن سوئیس شد، در آذر سال ۹۲ از دولت قاهره، تابعیت مصری گرفت. پس از طلاق پدر و مادرش، نام میدان «فوزیه» در تهران به «شهناز» تغییر کرد.
لطفا در صورت باز نشر مطالب ، همان منبع اشاره شده در پايان هر مطلب را به عنوان منبع ذكر كنيد*** فعاليتهاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است***
در این مقاله دو سوال را در مورد ازدواج موقت مطرح کرده و به آن پاسخ خواهیم گفت:
سوال: حکم ازدواج موقت با دختر باکره چیست؟
اکثر مراجع فعلی، عقد نکاح (موقت یا دائم) با دختر باکره را مشروط به اجازه پدر و در صورت فقدان پدر، جد پدری میدانند، ولی اگر باکره نباشد و یا پدر و جد پدری نداشته باشد، نیازی به اجازه نیست.
اکثر مراجع عظام در این خصوص می فرمایند: دخترى که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنى مصلحت خود را تشخیص مىدهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد باید از پدر یا جدّ پدرى خود اجازه بگیرد. و اگر پدر و جدّ پدرى غایب باشند، به طورى که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جدّ پدرى اجازه بگیرد و نیز اگر دختر باکره نباشد در صورتى که بکارتش بوسیله شوهر کردن از بین رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نیست. ولى اگر بواسطه وطى به شُبهه یا زنا از بین رفته باشد، احتیاط مستحبّ آن است که اجازه بگیرند. (حضرات آیات امام خمینی، سیستانی و نوری همدانی؛ توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج2، صص: 459-458؛ نظر آیة الله نوری همدانی از سایت معظم له (از قسمت توضیح المسائل) گرفته شده است.)
در این باره آیات عظام خامنه ای، فاضل لنکرانی، صافی، مکارم، وحید، تبریزی می فرمایند: بنابر احتیاط واجب، باید از پدر یا جد پدریِ خود اجازه بگیرد. (حضرات آیات امام خمینی، سیستانی و نوری همدانی؛ توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج2، صص: 459-458؛ نظر آیت الله نوری همدانی از سایت معظم له (قسمت توضیح المسائل) گرفته شده است.)
حضرت آیة الله العظمی بهجت ره می فرماید: بنابر احتیاط تکلیف اجازه شرط است. (حضرات آیات امام خمینی، سیستانی و نوری همدانی؛ توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج2، صص: 459-458؛ نظر آیت الله نوری همدانی از سایت معظم له (قسمت توضیح المسائل) گرفته شده است.) (یعنی هر چند عقد بدون اجازه پدر باطل نیست، اما گناه و معصیت است).
لازم به ذکر است که رشیده به دختری اطلاق می گردد که مصلحت خود را تشخیص می دهد و به دور از فشار هیجانات و تحریکات شهوانی تصمیم می گیرد و به آینده خود و خانواده و حیثیت خانوادگی توجه دارد. اما دختری که از بلوغ عقلی برخوردار نیست و نمی تواند راجع به آینده تصمیم بگیرد و خیر و صلاح خود و خانواده اش را نمی داند، هر چند سنّش زیاد باشد، رشیده نخواهد بود و بدون اذن پدر یا جد پدری نمی تواند ازدواج کند.
گفتنی است اکثر فقها در این مسئله اتفاق نظر دارند در مواردی که پدر و جدّ پدری غایب باشند به طوری که نشود از آنان اجازه گرفت و دختر نیاز مبرم به ازدواج داشته باشد، یا همسر مناسبى براى دختر پیدا شده که شرعاً و عرفاً هم کفو اوست و پدر و جد پدرى، بدون جهت مانع مىشوند و سخت گیرى مىکنند،(آیات عظام فاضل، نورى، بهجت، سیستانى، مکارم شیرازی) لازم نیست از پدر و جد پدری اجازه بگیرد.
سوال: آیا ازدواج موقت دختران باکره موجب سر خوردگی و وارد آمدن ضرباتی به احساسات و عواطف آنان و از جهت دیگر موجب کشیده شدن آنان به وادی گناه و معصیت نمی شود؟
دستورات و قوانین دین مبین اسلام یک مجموعه است که همگی مکمل یکدیگرند و اگر همه این مجموعه در زندگی انسان ها مورد توجه قرار گرفته و بدان ها عمل شود، قطعاً سعادت بشری را به دنبال خواهد داشت، اما اگر این مجموعه دستورات یا بعضی از آن ترک شود و یا احیاناً بر خلاف آنها عمل شود، موجب ضررها و ضربات روحی و جسمی بسیاری بر جامعه بشری خواهد شد. گرچه ممکن است عمل به یک دستور به تنهایی اثرات مثبت محدودی داشته باشد، اما منظور و هدف اسلام و هر قانونگذار دیگری که برای سعادت جامعه بشری قانون وضع می کند این است که به مجموعه قوانین وضع شده عمل شود تا جامعه و افراد به نتیجه کامل و مطلوب برسند.
“ازدواج موقت” یکی از دستورات اسلام است که دلایل متعددی در تشریع آن وجود دارد از جمله: جلوگیری از انحرافات جنسی افرادی که خواهان عفت و پاکی هستند، و خصوصا برای افرادی که به هر دلیل امکان ازدواج دائم برای آنها وجود ندارد، ولی این هیچگاه به معنی اولین و تنها راه حل نیست به خصوص در مورد دختران باکره ای که امکان ازدواج دائم آنان وجود دارد، بلکه چنین افرادی باید با حفظ عصمت و پاکدامنی منتظر ازدواج دائم بمانند و گوهر نجابت و عفت خود را در راه یک ازدواج دائم سرمایه گذاری نمایند. مگر جایی که از ازدواج دائم ناامید شده باشند یا آگاهانه از آن صرف نظر کرده باشند.
جدای از این نکته اگر ازدواج موقت با تمام احکام و لوازم و شرایط به درستی شناخته شود و هدف و منظور اسلام از وضع چنین قانونی در نظر گرفته شود و التزام و عمل به احکام و لوازم و شرایط آن را در کنار التزام و عمل به سایر دستورات اسلام نظیر پاکدامنی، وفای به عهد، رعایت حقوق زناشویی، رعایت حق الناس، حفظ چشم از نگاه حرام، راستگویی و … قرار دهیم، مسلماً ازدواج موقت بهترین راه برای حفظ جامعه و افراد، از مضرات و ناگواری هایی است که در اثر عدم ازدواج دامنگیر افرادی است که به دلیلی توانایی ازدواج دائم را ندارند با شدت غریزه جنسی در آنان شرایطی را فراهم نموده است که در صورت عدم پاسخ گویی صحیح، انحرافاتی در آنان پدید می آید و منظور و مقصود شارع مقدس اسلام نیز همین بوده است که از انحرافات جنسی پیشگیری نماید.
اما اگر در جامعه ای افرادی به دیگر دستورات اسلام پای بند نباشند، بلکه مرتکب همه گناهان بشوند و فقط بخواهند با ازدواج موقت به سعادت برسند، قطعاً امکان پذیر نخواهد بود، همانظوری که با ازدواج دائم نیز چنین چیزی میسر نمی باشد. و چه بسیار ازدواج های دائمی که متأسفانه روزانه منجر به طلاق شده و می شود که باید ریشه این جدائی ها را در عدم تعهد به سایر دستورات اسلامی جستجو کرد.
اسلام هرگز نفرموده است اگر پسر یا دختری که هوسباز و خوشگذران و بی مبالات به دستورات دین است و هیچ ابایی از ارتکاب انواع گناهان و اصرار بر آنها ندارد. تنها با یک ازدواج موقت سعادتمند خواهد شد، چنین افرادی حتی با ازدواج دائم و با قرار دادن هزاران قید و شرط قانونی برای محکم نگه داشتن ازدواج دائم خود موفق به رسیدن زندگی سعادتمندانه نخواهند شد و حتی اگر “ازدواج دائم” آنها منجر به طلاق نشود، اما زندگی دلپذیر و مورد رضایت طرفین نخواهند داشت.
آیا اگر دختری که از والدین و نزدیکان خود هیچ محبتی ندیده است و در یک ازدواج موقت تمام احساسات خود را به پای همسر موقت خود می ریزد و بعد از پایان زمان ازدواج موقت سرخورده می شود و دچار مشکلاتی می شود این اشکال به ازدواج موقت است یا به خالی بودن کانون خانواده از محبتی که در اسلام بسیار مورد تأکید بوده است و پیشوایان معصوم ما به آن اهمیت داده و بدان پای بند بوده اند. آیا اگر چنین زنی امکان ازدواج دائم نداشته باشد و از ازدواج موقت هم منع شود از مشکلات روحی و روانی مصون خواهد بود؟
نکته دیگر سوء استفاده های افراد سودجو از ازدواج موقت است که باید بگوئیم اگر سطح فرهنگ جامعه در حد قابل قبولی نباشد نه تنها امکان سوء استفاده از ازدواج موقت منتفی نیست که در چنین جوامعی سوء استفاده از سایر دستورات و قوانین و حتی مقدسات شایع است. آیا می توان به دلیل چنین سوء استفاده هایی این دستورات و مقدسات را کنار گذاشت؟ یا باید فرهنگ جامعه را ارتقاء بخشید تا از برکات چنین قوانین و دستورات بهره مند شود. مسلما راه حل دوم عاقلانه است.
بنابراین اگر ازدواج موقت به درستی شناخته شود و در کنار عمل به سایر دستورات اسلام، به صورت صحیح مورد استفاده افرادی که خواهان پاکی و عفت هستند و توانایی ازدواج دائم را ندارند قرار گیرد، قطعاً نتیجه مورد نظر از آن برآورده خواهد شد.
این نکات را نیز باید یادآوری کرد که:
اولا: ازدواج موقت یک امر اختیاری است؛ یعنی شارع آن را واجب نکرده است، و طبیعی است که در شرایطی برای افرادی که انتخاب و تصمیم گیری درستی نداشته باشند، می تواند پیامدهای منفی نیز به دنبال داشته باشد، اما این ربطی به وجود چنین قانونی (اصل جواز ازدواج موقت) ندارد.
ثانیا: اکثر فقها برای ازدواج موقت دختر باکره، اذن پدر را شرط می دانند و این گرچه دلایل خاص فقهی خودش را دارد، اما از حکمت های چنین شرطی آن است که از ضررهایی که ممکن است به جهت فقدان تجربه های لازم متوجه دختر شود، جلوگیری گردد.
منابع:
سایت اسلام کوئیست
توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج2
همایون دخت قاجار دختر احمدشاه قاجار است.
نوههای احمد شاه از دخترش همایون دخت.
احمدشاه در سن ۱۷ سالگی (یک سال پیش از تاجگذاری) با «بدرالملوک والا» دختر ظهیرالسلطان والا (نوادهٔ عباسمیرزا)، پیمان زناشویی بست. این ازدواج توسط مادر احمدشاه ترتیب داده شده بود. عروس در آن هنگام ۱۲ ساله بود و در تنها مدرسهٔ دخترانهٔ تهران درس میخواند. مراسم عقد با تشریفات مفصلی انجام شد و حاصل این ازدواج دختر بزرگ احمدشاه، ایراندخت بود.
گفته میشود بدرالملوک بسیار زیبا بود و احمدشاه به او علاقهٔ بسیار داشت. اغلب او را به تالار آیینه کاخ گلستان میبرد و به انعکاس عکس او در آینهها مینگریست و میگفت:
«در اینجا من فقط یک بدری ندارم، بلکه هزاران بدری دارم».
احمدشاه ۴ بار دیگر نیز ازدواج کرد و به جز لیدا جهانبانی که از وی صاحب فرزندی نشد، صاحب ۳ دختر به نامهای «مریمدخت» (از دلآرام) (۱۹۱۵-۲۰۰۵)، «ایراندخت» (۱۹۱۶-۱۹۸۴) از بدرالملوک، «همایوندخت» (از خانمخانما معزی) (۱۹۱۷-۲۰۱۱) و یک پسر به نام فریدونمیرزا (از فاطمه) (۱۹۲۲-۱۹۷۵) شد.
او موفق به دریافت نشان درجه یک گواهینامه هنری گردیده است. پرویز پرستویی، در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، در سال ۱۳۹۴ برای چهارمین بار برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر نقش اوّل مرد شد. او این جایزه را برای بازی در فیلم بادیگارد به دست آورد. به این ترتیب، او در میان برندگان این جایزه صاحب یک رکورد استثنایی شد.
پیش از این، او و فرامرز قریبیان به طور مشترک صاحب این رکورد بودند. او علاوه بر این، یک بار نیز در سال ۱۳۶۲ برای بازی در فیلم دیار عاشقان برنده عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شده بود. او متأهل و دارای دو فرزند است. وی با دریافت چهار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر پرافتخارترین بازیگر سینمای ایران است.
پدر وی کشاورز بود و زمانی که پرویز پرستویی ۳ ساله بود به تهران مهاجرت کرد. دوران کودکی و نوجوانی را در یک خانه اجارهای کوچک در محله دروازه غار سپری کرد. او در مدرسه صادقیه اسلامی در کوچه گمرک تحصیلات ابتدایی خود را به پایان رساند. پرستویی با پس انداز کردن یازده هزار تومان خانهای در حوالی ترمینال جنوب خرید. مدتی به ورزش علاقه نشان داد و دروازه بان تیم کارگران بود. پس از این زمان به مرکز رفاه نازیآباد رفت و شروع به آموختن تاتر کرد. پرویز پرستویی در سال ۱۳۶۰ و زمانی که ۲۶ سال سن داشت به عنوان منشی در دادگستری تهران مشغول به کار شد، امّا پس از مدتی به خاطر ناهمخوانی این شغل با روحیاتش به اداره تاتر رفت و تا پایان در آنجا مشغول به کار شد.
وی در سال ۱۳۴۸ به گروه بهرام بیضایی پیوست و در همان سال سرانجام اولین نقشش در تئاتر ماجرای یک محل را بازی کرد. پرستویی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۸ با اجرای نمایش در مراکز رفاه، کاخ جوانان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد.
در سال ۱۳۵۳ برای بازی در نمایش دکه و یک سال بعد برای بازی در نمایش تسلیم شدگان جایزه کاخ جوانان را گرفت. آشنایی او با بهزاد فراهانی او را به گروه کوچ کشاند تا به دنبال کسب تجربه باشد. اوج کاری وی در سال ۱۳۵۲ در نمایشهای چشم برابر چشم، شبی در حلبیآباد، پتک و خانه روشن بود که در آن به بازی پرداخت.
بازی او در نمایش پرطرفدار میلاد در نقش دلال زمین خیلی زود اسم او را در بین طرفداران تئاتر بر سر زبانها انداخت. پرستویی در سال ۱۳۶۲ اولین فعالیت خود را در سینما با دیار عاشقان آغاز کرد و توانست در همین ابتدا مورد تحسین قرار گیرد و موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل جشنواره فیلم فجر شد. وی در سال ۱۳۶۶ در فیلم شکار با خسرو شکیبایی هم بازی شد.
بازی او در آدم برفی ۱۳۷۳ و لیلی با من است ۱۳۷۴ در نقشهای متفاوت باعث شهرت بیشتر وی شد و برای ایفای نقش صادق مشکینی دیپلم افتخار جشنواره فجر را به دست آورد. نقطه اوج وی در سال ۱۳۷۶ برای بازی در فیلم آژانس شیشهای در نقش حاج کاضم بود. وی برای بازی در این نقش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم یوگسلاوی را در سال ۲۰۰۰ به دست آورد.
بازی او در فیلم مومیایی ۳ در سال ۱۳۷۸ نیز از دیگر کارهای قابل توجه او در دهه ۷۰ بود. سال ۱۳۸۰ سال خوبی برای او نبود، فیلم آب و آتش با بازی نه چندان دلچسب و انتخاب نامناسب او و فیلم تکهپاره شده موج مرده با تکرار نقش حاج کاظم آژانس شیشهای چهره موفقی از پرویز پرستویی به جا نگذاشت.
پرویز پرستویی در سال ۱۳۸۲ بار دیگر چشمها را به سوی خود خیره کرد. بازی ماندگار او در نقش رضا مارمولک در فیلم مارمولک کمال تبریزی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۲ و تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد هشتمین جشن خانه سینما ۱۳۸۳ را برای او به ارمغان آورد.
وی از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ در فیلمهای موفق دوئل ۱۳۸۲، بید مجنون ۱۳۸۳، کافه ترانزیت ۱۳۸۳ محصول مشترک فرانسه، ترکیه و ایران به ایفای نقش متفاوت پرداخت. پرستویی دو بار دیگر در سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را برای بازی در فیلمهای بید مجمون مجید مجیدی و به نام پدر ابراهیم حاتمیکیا از آن خود کرد. پاداش سکوت و کتاب قانون دو فیلم او در همکاری با مازیار میری در دو سال پشت سر هم بود. وی در سال ۱۳۸۷ با بیست عبدالرضا کاهانی با اوج بازگشت و توانست جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلمهای هنری باتومی ۲۰۰۹ را به دست آورد.
پرستویی در سال ۱۳۹۲ با بازی در فیلم امروز رضا میرکریمی دوباره مورد تحسین قرار گرفت و برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم سان فرانسیسکو ۲۰۱۴، جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره بینالمللی سینمای مؤلف رباط ۲۰۱۴ و برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم جیپور در سال ۲۰۱۴ شد.
پرستویی در سال ۱۳۹۴ پس از ده سال و برای ششمین بار مقابل دوربین ابراهیم حاتمیکیا رفت و در نقش حیدر ذبیحی به ایفاش نقش پرداخت. وی برای بازی در این نقش در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر برای چهارمین بار برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
تاکنون هیچ عکسی از همسر پریویز پرستویی منتشر نشده است
پرستویی در انتخاب مجموعه تلویزیونی گزیده کار بود. وی اولین کار خود را در سال ۱۳۶۳ آغاز کرد. امام علی، آوای فاخته و خاک سرخ سه کار دیده شده وی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۹ بوده است. زیر تیغ در سال ۱۳۸۵ و آشپزباشی در سال ۱۳۸۹ ماندگارترین کارهای او در تلویزیون ایران به شمار میرود.