دکتر الهام السادات هاشمیان نایینی با اشاره به اینکه التهاب موضعی پستان در زنان شیرده با درد، تب و احساس کسالت و بیماری همراه است، گفت: حدود یک درصد افراد مبتلا نیاز به بستری شدن در بیمارستان پیدا میکنند.
وی یادآور شد: التهاب اغلب به دلیل اشکال در شیردهی است. سابقه التهاب پستان در شیردهی قبلی، عدم تخلیه کامل و تجمع شیر، ترک و زخم نوک پستان از علل این بیماری هستند. در این حالت میکروبها از طریق نوک پستان وارد میشوند و در بافت آن ایجاد عفونت میکنند که اگر این التهاب سریع درمان نشود، ممکن است تبدیل به آبسه شود. احتمال تبدیل التهاب پستان به آبسه در خانمهای چاق و سیگاری بیشتر از افراد عادی است.
هاشمیان نایینی با بیان اینکه این عارضه با علائم بالینی تشخیص داده میشود، گفت: در این مشکل اغلب مواقع پستان به صورت یکطرفه مبتلا و قرمز، متورم، سفت و دردناک میشود.
این جراح و متخصص زنان تب بالای ۳۸/۳ درجه سانتیگراد را از نشانههای این بیماری دانست و گفت: فرد احساس بیماری، کوفتگی عضلات و حالتی شبیه لرز و آنفلوانزا دارد. در مراحل اولیه به طور معمول این علائم خفیف و در مراحل بعد علائم شدت بیشتری پیدا میکند و حتی ممکن است غدد لنفاوی زیر بغل متورم و دردناک شوند.
وی تصریح کرد: برای تشخیص نیاز به آزمایش خون نیست. اگر در آزمایش خون این افراد به طور واضح گلبولهای سفید بالا رود و نوتروفیلها افزایش یابند، عامل بیماری التهاب پستان باکتری استرپتوکوک گروه A است، لذا درمان آنتی بیوتیکی علیه استرپتوکوک لازم است و باید درمان علامتی هم انجام شود.
هاشمیان نایینی گفت: برای کم کردن درد پستان میتوان از کمپرس نوک پستان، ماساژ و مصرف مسکنهای ضد التهابی مثل بروفن یا استامینوفن استفاده کرد. زخم نوک پستان را با آنتیبیوتیک موضعی همراه با داروی ضد التهاب که اغلب به صورت پمادهای ترکیبی در بازار هستند، میتوان درمان کرد. اگر پس از این اقدامات درمانی با آنتیبیوتیک به مدت سه روز علائم بالینی بهتر نشد، لازم است از بیمار سه آزمایش کشت شیر و سونوگرافی پستان صورت گیرد و فرد بیمار در بیمارستان بستری شود.
وی گفت: دوره درمان آنتیبیوتیکی ۱۰ تا ۱۴ روز است. اگر درمان کامل نشود، احتمال عود وجود دارد. سونوگرافی برای تشخیص افتراقی التهاب پستان از آبسه کاربرد دارد. در تمام مدت درمان لازم نیست مادر شیردهی به نوزاد را قطع کند. (ایسنا)
485
نکته جالب این است که نسترن میگوید واقعا دوست ندارم برای مدت طولانی با همسرم قهر کنم، ولی وقتی مشکلی پیش میآید نمیدانم چگونه باید با او آشتی کنم.
برای اینکه قهرهای کوچک مابه کینههای عمیق و طولانی تبدیل نشود، باید مهارت آشتی کردن را مانند دیگر مهارتهای زندگی بیاموزیم. اما ابتدا بدانیم قهر چیست و چرا ما در زندگی خود به این رفتار متوسل میشویم؟
قهر رفتاری است که ریشه در هیجان منفی توام با خشم و عصبانیت دارد و بسته به شدت و ضعف آن از چند ساعت تا سالیان سال ممکن است طول بکشد. قهر وضعی است که در آن فرد ارتباط عادی خود را با شخص یا افرادی خاص قطع میکند یا کاهش میدهد که معمولا نیز هنگام برآورده نشدن توقعات و انتظارات بهوجود میآید و هر چه این توقعات بیشتر باشد، میزان حساسیت و زودرنجی هم بیشتر شده و در نتیجه احتمال قهر هم افزایش مییابد.
این رفتار میتواند مثبت و منفی باشد، مثبت است اگر جانشین انتخابهای عجولانه و غیرمنطقی شود یا عاملی برای تادیب و مانع تسلیم شدن در برابر اوامر زورگویانه دیگری باشد؛ اما منفی و آسیبزاست اگر از روی انتقام، لجبازی و عدم گذشت و بخشش اتفاق بیفتد. قهر کردن معمولا با لجبازی تکمیل میشود و در اغلب موارد هدف از لجبازی این است که فردی که قهر کرده قصد دارد با این عمل خود، پیامی را به دیگری انتقال دهد که او را به اهدافش برساند؛ چنانچه اوضاع بر وفق مراد و انتظارات پیش نرود، لجبازی ادامه مییابد و بیشتر میشود. برخی افراد وقتی با کسی قهرمی کنند، تمام رفتار و حرکات منفی وی را با بزرگ نمایی کردن بد جلوه میدهند و به موضوع بحث دامن میزنند که نتیجه این رفتارهای ناپخته و کودکانه باعث بروز قهرهای طولانی مدت میشود.
قهر برای هر دو طرف سخت، تلخ، بسیار استرسزا و مایوسکننده است حتی اگر شخص با وارونه کردن احساسات خود قصد خوب و عادی جلوه دادن شرایط را داشته باشد، نباید فریب او را خورد، بیتردید او در شرایط خوبی قرار ندارد و انرژی روانی زیادی را از دست میدهد، پس دوست دارد سریعتر از فضای قهر بیرون بیاید، اما چون راه دیگری بلد نیست، مجبور میشود با فریب موقت خویش، در آن موقعیت باقی بماند.
ادامه قهر و لجبازی آزاردهنده است، بهگونهای که گاه به آسیبهای متعددی در زندگی فرد منجر میشود که بزرگترین آن از هم پاشیده شدن بنیان خانواده است، قهر همسران موجب ایجاد فاصله عاطفی بین آنها شده و به مرور زمان با طولانی شدن آن دلسردی بین آنها را افزایش میدهد، حتی فضای عشقورزی را به فضای همزیستی تبدیل میکند تا جایی که به جای مراودههای عاطفی و روانی، زوجین فقط خود را متعهد به انجام وظایف روزمره میدانند.
چه کسانی بیشتر قهر میکنند؟
قهر و لجبازی، دو رفتار مختلف است که در یک خصوصیات اخلاقی واحدی ریشه دارد، این دو، محصول خشم افراد درونگرا، کم جرات، ضعیف، کمرو و خجالتی، کم حرف، تودار و مرموز، پرتوقع و ناتوان در ابراز احساسات و عواطف است. البته قهر بهعنوان سلاحی برای بیان اعتراض و دلخوری میتواند از سوی هر کسی اتفاق بیفتد، اما از جانب کسانی که دارای ویژگیهای گفته شده هستند، بیشتر سر میزند، زیرا این افراد معمولا اهل احتیاط بوده و نمیتوانند هیجانات خود را کنترل و بیان کنند، ترس و نگرانیهای مخفی بسیاری دارند، توان ابراز وجود ندارند و نمیتوانند قاطعانه خواسته هایشان را بیان کرده و از نظر، ایده و عقیده خود دفاع کنند، اینها رفتاری خشونت آمیز، آشکار و قابل استنادی انجام نمیدهند که کسی بتواند محکوم و متهمشان کند، به همین دلایل قهر را انتخاب میکنند تا بیسرو صدا و بدون پرداخت هزینهای طرف مقابلشان را به ستوه آورند.
زنها بیشتر قهر میکنند یا مردها؟
نمیتوان دقیق گفت مردها بیشتر قهر میکنند یا زنان، ولی بین زنان و مردان در علت توسل به این رفتار تفاوت وجود دارد.
قهر واکنش تنبیهی برای نشان دادن نارضایتی است که زنان از قهر برای نمایش نارضایتی خود استفاده میکنند. زنان مشتاق نشان دادن عواطف و احساساتشان به محیط اطراف هستند، بنابراین با تصمیم به قهر سریعا میخواهند ثابت کنند که از مسالهای ناراحت هستند، در واقع یک زن با هدف جلب توجه طرف مقابل قهر میکند؛ از سوی دیگر زن برای بیان احساسات و عواطف خود از کلمات استفاده کرده و تصور میکند بدترین جریمه برای دیگران، محروم کردن آنها از حرف زدن است، اما این هرگز به معنی قطع کل رابطه نیست و آشتی کردن حتمی است، اما مردان از قانون همه یا هیچ استفاده میکنند یک رابطه یا از نظرشان کلا مختومه است یا ادامه دار، هیچ نقطه میانی در یک رابطه برای خودشان قائل نیستند و چون نسبت به زنان در ارتباط کلامی ضعف دارند، به همین دلیل نمیتوانند از قهر بهعنوان ابراز ناراحتی استفاده کنند، چون مانند آنها از گفتوگو نکردن ناراحت و اذیت نمیشوند، شاید به همین دلیل است که برخی از مردان اگر قهر کنند و در دور باطل لجبازی گرفتار شوند، دیگر کمتر حاضر به آشتی میشوند، حتی اگر به ضررشان تمام شود.
چرا قهر میکنیم؟
افرادی که زیاد قهر میکنند،عموما انتقاد ناپذیر و زودرنج هستند و اعتماد به نفس کمی دارند و از عزت نفس بالایی برخوردار نیستند. آنها هنگام رویارویی با مشکلات یا اختلاف عقیده با دیگران، احساس ترس و حقارت میکنند و به ناچار برای دفاع از خود و اجتناب از استرس و اضطراب، راهی جز قهر نمییابند، در حقیقت فرد با قهر و محل نگذاشتن به دیگری به نوعی از مساله فرار میکند که این خود نشانه ترس و ضعف شخصیتی فرد است.
ناتوانی در بیان مشکلات
دو بردار، بر سر این مساله که چرا در مهمانی بزرگ خانوادگی، برادر کوچکتر حفظ رعایت ادب و حرمت او را نکرده و بدون خداحافظی از برادر بزرگتر مجلس را ترک کرده از هم دلخور شده اند و حالا بیش از پنج سال است که با هم حرف نمیزنند! برادر بزرگتر میگوید: از این رفتار برادرم خجالت زده شدم و از اقوام همسرم حرفهایی شنیدم که بیا و ببین! اما برادر کوچکتر توضیح میدهد که من به خاطر تلفنهای مکرر همسرم عجله داشتم و با اکتفا کردن به یک خداحافظی همگانی، مجبور به ترک مهمانی شدم، حالا برادرم با مقصر دانستن من میخواهد رفتارهای بد خانواده همسرش را توجیه کند. بسیاری از ما نهتنها قدرت رویارویی برای بیان مشکلات را نداریم، بلکه مهارت لازم برای بیان ناراحتیهایمان را هم نداریم، این یعنی خیلی از ما نمیخواهیم، نمیتوانیم یا یاد نگرفتهایم وقتی با کسی به مشکلی برمیخوریم، بنشینیم و به شیوهای کاملا صریح و رودررو، بدون هیچ قضاوت منفی و غیرمنصفانه، ناراحتی و احساساتمان را ابراز کنیم و علت را توضیح بدهیم یا با دل و جان به حرفهای طرف مقابلمان گوش بسپاریم و دقیقا به همین دلیل به مسائلی پیله میکنیم که شاید هیچ ربطی به اصل قضیه و مشکل فعلیمان ندارد. اگر این دو برادر به جای انتخاب موضع خصمانه و تدافعی، آنقدر شجاعت و توانایی داشتند که بدون قهر و شکایتهای ناموجه، مثل دو انسان بالغ رودرروی هم مینشستند و درباره علت دلخوریشان با هم صحبت میکردند، بیتردید هرگز روابطشان سرد نمیشد، کینه یکدیگر را به دل نمیگرفتند و آن را به خشم و تنفر چند ساله تبدیل نمیکردند.
نبود شناخت از یکدیگر
زن به بهانه این که همسرش به او توجهی ندارد و هر وقت به خانه میرسد فقط به فکر استراحت و تماشای برنامه دلخواه تلویزیونیاش است، با شوهرش بگومگو میکند و ترجیح میدهد قهر کند تا شاید همسرش رفتار اشتباه خود را اصلاح کند. در این مثال هدف زن نزدیک شدن به همسر و در کانون توجه او قرار گرفتن است، اما قهر کردن، مرد را متوجه چیز دیگری میکند (عادت همیشگیاش است، دلش از جایی دیگر پر است، امروز غرغرو شده است و...) که دقیقا برعکس نیاز و خواسته قلبی زن است.
بسیاری از ما هدفهایمان را گم کردهایم و از همدیگر شناختی نداریم، خودمحوریم و کلام و رفتارمان را بدون توجه به خواستهها، نیازها و انتظارات طرف مقابل مطرح میکنیم و نمیدانیم دقیقا از یکدیگر چه میخواهیم، طرف مقابلمان چطور فکر میکند و دوست دارد ما چگونه با او رفتار کنیم. در نتیجه تفاوت نگاه و نگرش نهتنها مشکلساز میشود، بلکه با احساس ناامیدی و یاس نیز همراه میشود.
اگر به این مطلب آگاه شویم قطعا بسیاری از زمینههای اختلافات و سوءتفاهمها و در نتیجه قهرهای کوتاهمدت و گاه بلندمدت از زندگیهایمان حذف خواهد شد.
در این مثال اگر زن به اندازه کافی شوهرش را بشناسد و بداند که مرد با نگاه کردن به تلویزیون و گوش کردن به اخبار، آرام آرام در فضای منزل قرار میگیرد و بعد از تجدید قوا، قطعا به او توجه خواهد کرد، هیچگاه برای جلب توجه و محبت همسرش متوسل به قهر نمیشود.
خودخواهی و خودبینی
کار همیشگیاش است، او هیچ وقت رفتارش را ترک نمیکند، من برای چه خودم را کوچک کنم و مدام منت او را بکشم، اگر پذیرای رفتار غلط او باشم نهتنها غرورم را شکستهام بلکه نشان دادهام که حق با اوست و من مقصرم...
گاهی قهرهای کوچک به قهرهای بزرگ و طولانی تبدیل میشود، فقط به این دلیل که هیچیک از دو طرف حاضر نیستند یا جرات نمیکنند برای فیصله دادن به مساله پا پیش بگذارند و عذرخواهی یا حتی دستکم سر صحبت را با فرد مقابل باز کنند، چون تصور میکنند شخصیتشان زیر سوال میرود یا اینکه تاب تندی را ندارند و نمیخواهند حرفهای از سر دلخوری دیگری را که شاید بحق هم باشد بشنوند، پس فرار را بر قرار ترجیح داده و قهر میکنند.
فرار از مسئولیت و تعهد
طوری حرف میزند و شرایط را جوری پیش میبرد که کارمان به بحث و دعوا بکشد و بعد از آن قهر کردن؛ چون میداند از این طریق میتواند چند روزی از دست من خلاص شود و از انجام کارهایش طفره برود...
برای گروهی، قهرکردن راهی برای فرار از زیر بار مسئولیت است. قهر کردن معمولا برای افراد مسئولیتناپذیر و بیتعهد، نوعی جایزه محسوب میشود، چون توانستهاند با توسل به این روش نه تنها خود را از انجام وظایف محوله رها کنند، بلکه دیگران را نیزدرمانده از نیازهاییکنند که برآورده شدن آنها منوط به انجام کارهایی از جانب آنان است. البته این افراد نیز چون سایرین از قهر کردن لذت نمیبرند اما برای حل مشکلاتشان مجبورند از آن استفاده کنند. آنها با قهر احساس امنیت و آرامش بیشتری میکنند، چون برای مدتی هم که شده، مجبور نیستند پاسخگوی بیمسئولیتی هایشان باشند اگر چه همین رفتار نیز از ضعف و ناتوانی آنها نشأت میگیرد.
عادت به باجگیری
«اگر چند روزی محلش ندهم، به خودش میآید و به خواسته من رضایت میدهد»، «با هر زبانی بگویم قبول نمیکند اما فقط کافی است چند روزی سگرمههایم را درهم کنم، دیگر همه چیز بر وفق مرادم میشود»، «مادرم هم هر وقت نمیتوانست پدرم را متقاعد به انجام کاری کند، چند روزی قهر میکرد و بعد پدرم گوش به فرمانش میشد» و...
بسیاری از افراد با توسل آگاهانه به قهر سعی میکنند به اهداف کوچک و بزرگشان دست یابند. معمولا این افراد در کودکی یاد گرفتهاند که اگر بهانهگیری کنند یا روی نقطه ضعف دیگران انگشت بگذارند، خیلی سریع و راحتتر میتوانند با مستاصل کردن دیگران، رضایت آنان را برای رسیدن به اهدافشان جلب کنند، گرچه قهر کردن گاهی نیز مولود شرایط خاص زندگی فرد است. زندگی با افراد مستبد و زورگو و سرکوب نیازها و امیال طبیعی ممکن است باعث پرورش رفتارهایی چون قهر و لجبازی در فرد شود. بنابراین «باجگیری عاطفی» از دیگران، خواه ارثیه فرد از والدینش باشد، خواه الگوبرداری از روی رفتار دیگران، از دوران کودکی در شخصیت فرد نهادینه و باعث میشود فرد در بزرگسالی هم، هر جا که به مشکلی برخورد، با توسل به ترفند قهر کردن، کارش را پیش ببرد.
قهرهای لیلی و مجنونی
«همسرم با کوچکترین حرف یا رفتاری که مطابق میلش نباشد، بسرعت ناراحت میشود و قهر میکند، اگر خودش هم مقصر باشد، هرگز حاضر نمیشود کوتاه بیاید و اشتباهش را بپذیرد و عذرخواهی کند، همیشه من باید کوتاه بیایم و برای آشتی پیشقدم شوم و گرنه ممکن است مدتها با هم قهر باشیم. الان هم که قهریم، هر دو دلمان میخواهد آشتی کنیم، او منتظر من است که منتش را بکشم من هم با آنکه خیلی دلتنگش هستم و دوست دارم با او حرف بزنم، اما حاضر نیستم غرورم را بشکنم...»
شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که با همسرتان برسر هر مساله کوچکی قهر میکنید و گاهی تا چند روز رابطهتان شکرآب است و جز سکوت، اخم کردن، نگاههای غضبناک و گاهی نیزغرولندهای زیرلب هیچ چیز دیگری بین شما وجود ندارد.
قهر در بین بیشتر همسران اتفاق میافتد اما در بیان برخی بسیار بیشتر و جدیتر است و بهصورت یک عادت غلط رفتاری برای مواجهه با مشکلات ترجیح داده میشود. قهر همسران رفتاری است که غالبا بهعنوان حربهای برای دفاع از خود یا آزار دیگری بهکار گرفته میشود، فقط به این امید که شاید منجر به تغییراتی شود، در حالی که قهر یکی از مهلکترین آسیبهای رابطه زن و شوهری محسوب میشود و لازم است از این سم مهلک دوری کرد. کسانی که همسران قهرقهرو دارند، حتما به یقین متوجه شدهاند که قهر تا چه اندازه موجب عذاب و فرسودگی اعصاب و خانمانسوز است. معمولا این افراد ترجیح میدهند مورد ضرب و شتم، فحش و دشنام همسرشان قرار بگیرند، اما هرگز با قهر او مواجه نشوند. گرچه قهر کردن با همسر اصلا شایسته یک فرد عاقل و بالغ نیست، اما گاهی قهر کردن به معنای «سرسنگین بودن» خالی از لطف هم نیست؛ در برخی شرایط البته نه همیشه و نه برای مدت زمان طولانی؛ در مواردی که خطای همسر کاملا عمدی است و به دفعات بسیار تکرار میشود و راهحلهای ساده احتمالی موثر نمیافتد، متوسل شدن به قهر بهعنوان راهی یا نشانهای برای آگاه کردن همسر از رفتار اشتباهش تا حدی مجاز است. گاهی هم درست و منطقی است با همسرمان قهر کنیم تا مقابل خواستههای اشتباه و غلط او تسلیم نشویم.
هنگام قهر، برخی از همسران به تقلید از رفتار دیگری درصدد تلافی برمیآیند و به قهر ادامه میدهند، در حالی که در محیط خانواده که محل آرامش و محبت است، پاسخ قهر با قهر کار شایستهای نیست. هر یک از زوجین نقطهضعفهایی دارد که دیگری آن را تحمل میکند، پس هیچ اشکالی ندارد که همسران برای جلب نظر یکدیگر منتکشی کنند و برای آشتی پیشقدم شوند.
مردان میتوانند با محبت به همسرشان او را راضی به آشتی کنند، چون زنان براساس روحیات فطریشان دوست دارند هنگام ناراحتی و افسردگی، مورد توجه و مهرورزی همسرشان قرار گیرند؛ اما زنان نباید اصرار نابهنگام برای آشتی کنند، چون مردها وقتی دلخور و عصبیاند ترجیح میدهند مدتی تنها باشند و در لاک خودشان فرو روند؛ در این حالت، اصرار و پافشاری زن آنان را آزردهتر خواهد کرد، لذا در برخورد با قهر شوهر، بهترین رفتار این است که اگر زن خود را مقصر میداند، عذرخواهی کند و اگر مقصر نیست، خیلی کوتاه و مختصر ابراز ناراحتی و تاسف کند و اصرار به آشتی را به جای حرف زدن، در رفتارش نشان دهد، مثلا غذای دلخواه همسرش را آماده کند، لباس دلخواه او را بپوشد و... تا بتواند با برطرف کردن رنجیدگی مرد و با ایجاد حس دلسوزی و ترحم در او، آشتی را به خود، فرزندان و همسرش هدیه دهد.
امان از قهرهای فامیلی
نیمنگاهی به اطراف خود بیندازید، ارتباطات خانوادگی و دوستانه خود و اطرافیانتان را زیر ذرهبین بگذارید، هر روز بیش از دیروز فاصلهها زیاد و زیادتر میشود، کمتر اتفاق میافتد افراد فامیل به بهانه تجدید دیدار کنار هم جمع شوند؛ یک جا جمع شدن افراد فامیل منوط به یک مراسم عروسی و عزا شده است که در این مواقع نیز آنقدر غرق مسائل حاشیهای میشویم که اصل کار یعنی دیدار یکدیگر فراموش شده و حتی به بروز پارهای از مشکلات نیز منجر میشود. در این شرایط بهخاطر سوءتفاهمات پیش آمده، ارتباط فامیلی قطع شده و کینههای شتری مهمان قلبها میشود و افراد سالها از دیدار هم محروم میمانند. این گونه میشود که گاه میبینیم خواهر و برادر، مادر و فرزند، عروس و مادرشوهر، داماد و مادرزن سالها با هم قهر و از حال هم بیخبرند. حال تصور کنید هر روز و هر ساعت در مجاورت فامیلی قرار میگیرید که با او قهر کردهاید، یا مطلبی را از او میشنوید که باعث مرور احساس خشم و تنفرتان میشود، خاطرات بد او را یادآوری میکنید و حالتان بد میشود. نیروی دافعهای که تحملش میکنید مدام به شما آسیب میزند و کینه دیرین مانده به دلتان را سنگینتر میکند، کینه هم چون کیسه پرسنگی است که به دوش گرفتهاید و اجازه نمیدهد براحتی مسیر آشتی و خوشبختی را طی کنید.
از سوی دیگر، قهرهای فامیلی دور و نزدیک وقتی زیاد تکرار شود، به مرور زمان به قطع ارتباطات منجر میشود و کسی که مسبب اصلی قهرها بوده از نظر دیگران بهعنوان فردی زودرنج و آتشبیار معرکه شناخته خواهد شد که قهر کردن عادت همیشگیاش و دو به هم زنی خصلتش است و ممکن است به همین دلیل هیچکس برای آشتی با او پا پیش نگذارد و عاقبت او تنهایی خواهد بود.
ماهیگیری برخی از آب گل آلود
با محدود شدن روابط اجتماعی دو فامیل، سو استفاده کردن دیگران از مشکل هم دو چندان میشود و برخی با بزرگنمایی مشکل یا حتی یک کلاغ را چهل کلاغ کردن علت اصلی قهر، از آب گلآلود ماهی میگیرند. بنابراین قهرهای فامیلی را نباید ادامه داد چون در درازمدت، دو طرف را از هم دور میکند و به آنها میفهماند که میتوانند بدون ارتباط با هم به زندگیشان ادامه دهند و این اصلا خوب نیست. از طرفی چگونه میتوان با خواهر و برادری که سالها زندگی کردهایم و همیشه در شادی و غم هم شریک بودهایم، قطع مراوده کرد و بیخبر از احوالشان شد و راحت زندگی کرد، ممکن است زمانی به خود آییم که دیر شده باشد و روزگار فرصت آشتی کردن را از ما بگیرد و برای همیشه حسرت با هم بودن تا آخر عمر بر دلمان بماند و روزی برسد که انگشت حسرت به دهان بگزیم و بگوییم که کاش اندکی زودتر برای آشتی پیشقدم میشدیم.
قهرهای والد و فرزندی
گرچه قهر کردن برای حل مسائل دنیای بزرگسالان به هیچوجه کارساز نیست، اما برای تربیت کودکان خردسال میتواند مفید باشد. این نسخه تربیتی برای والدینی مناسب است که اعتقادی به تنبیه بدنی و پرخاش کردن با کودکان ندارند، اما به طریقی قصد دارند به کودکشان بفهمانند رفتارش درست نبوده و باعث ناراحتی و تکدر خاطرشان شده است. قهر کردن با کودک زمانی مفید است که:
• پیش از قهر کردن، برای کودکتان دقیقا توضیح دهید که خطایش چیست و به چه علت از دستش ناراحت شدهاید؛ مثلا بگویید: محمدجان از این که حرف بد زدی، از دستت ناراحت هستم.
• به کودک بفهمانید تا چه مدت قصد دارید با او صحبت نکنید؛ مثلا به او بگویید: من برای تنبیه تو قصد دارم، از همین الان تا دو ساعت دیگر با تو صحبت نکنم.
• قهرتان را طولانی نکنید، پس از مدت زمان مقرر شروع به حرف زدن کنید چون اگر بیش از حد بر این رفتارتان سماجت کنید، فرزندتان به این روش شما عادت خواهد کرد و دیگر قهر کردن را واکنش تنبیهی برای رفتار ناپسندش قلمداد نخواهد نکرد.
• ممکن است فرزندتان بعد از شنیدن تصمیم شما، بلافاصله به تکاپو بیفتد و به شما التماس کند که او را ببخشید. گرچه تماشای التماس کودک برای آشتی، برایتان سخت و عذابآور است، اما توصیه میکنیم بر احساسات خود غلبه کنید و قهرتان را به هیچ وجه نشکنید تا مهلت قراردادیتان به سر آید. اگر فرزندتان بتواند با اصرار و پافشاری خواستهاش را به کرسی بنشاند، به مرور زمان درمییابد که میتواند هر کاری کند و سپس والدینش را از تصمیمشان منصرف سازد. این حالت نهتنها برای شما به عنوان پدر یا مادر خوب نیست، بلکه فرزندتان نیز عادت میکند از التماس کردن بهعنوان ابزاری برای فریب یا تحتفشار قراردادنتان استفاده کند.
• اجازه توهین و تحقیر کلامی و غیرکلامی ندارید، فقط گفتوگویتان را با او متوقف کنید و هرگز زیر لب غرغر یا مرتبا صفات بدش را گوشزد نکنید. یادتان باشد شما قهر کردهاید تا او را متوجه رفتار نامطلوبش کرده و او را اصلاح کنید.
• قهرتان را عمومی نکنید. مثلا هیچ لزومی ندارد مادرتان بفهمد که شما امروز با فرزندتان قهر کردهاید، چون با این کار هم قبح قهر بودنتان را از بین میبرید و هم این که او را نزد دیگران تحقیر و کوچک میکنید.
از قهر پیشگیری کنیم
وقتی دلایل برای قهر فراهم شد، دیگر قهر نکردن کاری بس مشکل است، اما اگر عوامل و ریشه آن شناسایی شود، پیشگیری از آن سهل و ممکن خواهد بود. حداقل پس از یک سال ارتباط با یک فرد (همسر، فرزند، مادر و پدر، خواهر و برادر،...) شما خواهید دانست که او چه شخصیتی دارد و اگر قهر و لجبازی رفتار غالب اوست، میتوانید با پیش بینی رفتارها و موقعیتهایی که منجر به قهر او میشود از افتادن در تله قهر و کم محلی او نجات پیدا کنید.
قهر زمانی اتفاق میافتد که فرد از شدت خشم و هیجانات منفی پر میشود اما چون نمیتواند هیج واکنشی برای تخلیه روانی خود انجام دهد و به اصطلاح کم میآورد قهر میکند؛ با تقویت ظرفیت و افزایش تجربیات اخلاقی میتوان کاری کرد که او زود دچار رنجش نشود.
مانع هیجانات منفی شوید
هنگام مشاجره، آنکه قوی و مسلط است به هر طریق ممکنی عصبانیت و خشونت خود را ابراز و از خود دفاع میکند و خیلی سریع از شر احساسات منفی رها میشود، اما فرد ضعیف فقط نظارهگر است، فریادها را میشنود، حرفها و کنایهها را ظاهرا تحمل میکند و چون کاری از پیش نمیبرد به قهر متوسل میشود. برای پرهیز از این وضع بهتر است هنگام خشم و مشاجره، روی اعصاب و رفتارمان کنترل داشته باشیم، قلب و روح طرف مقابل مان را از هیجانات منفی پر نکنیم، بگومگوی مان را دو طرفه پیش ببریم تا ضمن دفاع خویش، او هم بتواند حرف بزند و از خودش دفاع کند و هرگز خود را مظلوم و شکست خورده نپندارد که بعد در صدد انتقام و تلافی و در نتیجه قهر برآید.
آشتی کردن سخت نیست
با چند نفر قهر هستید؟ دلتان طاقت دوری آنها را دارد؟ تا به حال شده به این فکر بیفتید که به او زنگی بزنید و صدایش را بشنوید؟ دوست دارید برای آشتی با او پیشقدم شوید اما این غرور لعنتیتان اجازه ندهد! خیلی آسانتر از آنچه گمان میکنید میتوانید آشتی کنید:
با مشکل روبهرو شوید
قهر و لجبازی کردن مانند ریختن زباله زیر فرش خانه است؛ مشکلات با قهر کردن حل نمیشود، بلکه برای همیشه به قوت خود باقی میماند و حتی ممکن است چون زباله متعفن شده بویش همه زندگی مان را فرا بگیرد. بپذیرید قهر و ترشرویی با دیگران راهی برای فرار از مشکل است، به جای این که صورت مساله را پاک کنید بهدنبال راهحل باشید. تمرین کنید که هر وقت مشکلی با همسر، پدر و مادر، فرزندان، خویشاوندان، دوستان و همکاران پیدا کردید با مشکل روبهرو شوید و درباره آن به طور کاملا قاطع، صریح و روشن، بدون کلیگویی و اغراق و در عین حال با ملایمت و بدون خشم، گفتوگو کنید تا مساله حل شود.
بهتر است احساستان را درباره رفتار بدی که با شما شده، بدون دلخوری توضیح دهید و بگویید دوست داشتید چگونه با شما رفتار شود و در صورت مواجهه با رفتار مطابق میلتان چه نتیجهای در روابطتان حاصل میشد و البته همین رفتار را در مورد طرف مقابلتان نیز اعمال کنید.
علت تقویت رفتار قهر را بیابید
اگر با کسی در ارتباط هستید که مدام قهر میکند، بهتر است بررسی کنید تا ببینید چه پاداشهایی برای انجام این رفتار دریافت میکند، اجابت سریع خواسته، دریافت توجه و محبت کافی، اعمال قدرت و... از جمله عواملی است که منجر به تکرار قهر میشود، با حذف پاداشهایی که در پاسخ به قهر داده میشود، میتوان بتدریج شعله این عادت منفی را خاموش کرد.
فراموش نکنید علت ناراحتی و رنجشتان هر چه بوده، اتفاق افتاده ؛ به تعبیری آبی است که ریخته شده و شما چارهای جز پذیرش آن ندارید. با بخشش دیگری، اول از همه خودتان را از شر انرژیهای منفی خلاص میکنید، دوم آن که با بخشش و گذشت اعتماد به نفستان را بالا میبرید و با احساس مثبت و قوی بودن برای آشتی کردن پیشقدم میشوید.
غرور را کنار بگذارید و با این تصور اشتباه که «اگر پا پیش بگذارم، شخصیتام را کوچک کردم»، مبارزه کنید؛ به جای آن، به این فکر کنید اگر با فرد مقابلتان رابطه داشته باشید چه ساعات خوبی را میتوانید در کنار یکدیگر سپری کنید. توقعات و انتظارات خود را کم کنید، بر آورده نشدن توقعات و انتظارات یکی از علتهای اصلی قهرهاست، سعی کنید زیادی آنها را کنترل کنید و به دیگران هم به خاطر رفتارهایشان حق بدهید و با درک متقابل از علت رفتار آنها برای آشتی کردن پیش بروید.
معذرتخواهی فراموش نشود
اگر مقصر هستید بدون چک و چانه زدن اشتباهاتتان را بپذیرید و به هر طریقی که میتوانید احساس پشیمانیتان را ابراز کنید و برای جبران آنقدم بردارید. معذرتخواهی کردن، هدیه گرفتن، دعوت به یک رستوران و... باعث رفع ناراحتیها میشود. فراموش نکنید خیلی از قهرهای کوچک به کینههای بزرگ و حتی نفرت دو نفر بویژه همسران از یکدیگر میانجامد. بهگونهای که آنها به مرور و با قهرهای طولانی مدت از غذا خوردن کنار هم، خرید رفتن، سفر کردن و حتی همبستر شدن با یکدیگر گریزان میشوند و بتدریج حتی به جدایی تن میدهند. قهر کردن رفتاری ناصحیح در رابطه زناشویی است، قهر نکنید و اگربه هردلیلی به این رفتار متوسل شدید مهارت آشتی کردن را بیاموزید. (جام جم سرا/ نسرین صفری- مشاور خانواده/ چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
علیرضا خلیلیان اظهار کرد: به دلیل بازگشت اسید معده، بیمار دچار اسپاسم عضلات مری میشود که با درد قفسه سینه ظاهر شده و در بیشتر موارد با دردهای قلبی اشتباه گرفته میشود.
این متخصص گفت: ریفلاکس بیماری بسیار مزمن است که شایعترین بیماری دستگاه گوارش فوقانی در جامعه به شمار میرود و یکی از عوامل مهم در ایجاد سرطان در قسمت تحتانی مری است.
خلیلیان در خصوص علائم ریفلاکس معده اظهار کرد: حالت تهوع، بوی بد دهان که در صبحها ایجاد میشود، تلخی و طعم بد دهان، ترش کردن و سوزش سر دل همگی از نشانههای بیماری ریفلاکس معده است.
وی افزود: عوامل زیادی در ایجاد ریفلاکس معده نقش دارند؛ مهمترین علت این بیماری، چاقی است که متاسفانه یکی از معضلات عمده جامعه است. طبق آمار موجود بیش از 40 تا 45 درصد دانش آموزان ابتدایی چاق هستند و این امر موجب شل شدن عضلات شکم و دیافراگم میشود که بیماری ریفلاکس را تشدید میکند.
این فوق تخصص خاطرنشان کرد: خوردن غذاهای چرب موجب شل شدن اسفناکتر تحتانی مری شده و کندی حرکات و تخلیات معده را به همراه دارد. همچنین مصرف غذاهای تند و ادویهدار، میوههای ترش، مصرف سیگار و مشروبات الکلی همگی از عوامل ایجاد و تشدید ریفلاکس معده است.
خلیلیان گفت: خوردن سریع غذا و حرف زدن هنگام غذاخوردن باعث میشود در بین لقمههای غذا، هوا را هم بلع کنیم که این امر معده را تحریک کرده و موجب تشدید ترشح اسید معده و در نهایت برگشت اسید معده به داخل مری میشود. ریفلاکس معده در نوزادان هم دیده میشود اما ریفلاکس در نوزادان تا شش ماهگی طبیعی بوده و نیاز به درمان ندارد. ریفلاکس معده کودکان را هم دچار میکند که با ایجاد سرفه در بیمار موجب تشدید علائم آسم در کودکان میشود.
این فوق تخصص عنوان کرد: بهترین روش درمان این بیماری این است که عوامل ایجاد کننده را پیدا کنیم و بعد برای درمان تصمیم بگیریم. مثلا کودکان چاق مبتلا به ریفلاکس باید وزن خود را کاهش داده و از مصرف غذاهای چرب و فست فود خودداری کنند. ریفلاکس معده در صورت عدم درمان خطرناک است و عوارض زیادی را به دنبال دارد. افراد بلافاصله پس از خوردن غذا نباید دراز بکشند و حداقل میان خوردن غذا تا استراحت، سه ساعت فاصله اندازند، غذا را آهسته بخورند، به خوبی بجوند و بین لقمههای غذا صحبت نکنند و مصرف غذاهای فست فود و چرب را به حداقل برسانند. (ایسنا)
دکتر مصطفی شاهرضایی در خصوص پاتولوژی شکستگی ناشی از ضربههای کوچک در استخوانهای ضعیف شده، گفت: علل بوجود آمدن این بیماری بسیار گسترده است و بیماریهای مختلفی میتوانند عامل ایجاد آن شوند.
این متخصص ارتوپدی با اشاره به اینکه پاتولوژی شکستگی میتواند ناشی از تومورها و بیماریهای مختلف متابولیکی باشد، گفت: استئوپروز (پوکی استخوان) یکی از شایعترین علل ایجاد این بیماری است که بیشترین همراهی را با شکستگی پاتولوژیک دارد.
سرپرست مرکز تخصصی سارکوما پژوهشکده سرطان جهاد دانشگاهی افزود: بیماریهای متابولیک از جمله هایپرپاراتیروئیدی، استئوژنز ایمپرفکتا و استئوپتروس از دیگر علل شایع بروز این بیماری هستند.
وی با اشاره به تومورهای مختلف و بسیاری از بدخیمیها، افزود: وجود درد در استخوان قبل از شکستگی، شکستگیهای متعدد که به تازگی در فرد ایجاد شده و شکستگیهای نامتعارف همچنین شکستگی در افراد بالای ۴۵ سال میتواند از شرایط ایجاد این نوع شکستگی باشد. (ایسنا)
به نقل از «prevention»، زردی علل متعددی دارد. بسیاری از ما میدانیم که عفونت کبد مانند هپاتیت باعث زردی میشود اما در نوزادان دلایل دیگری هم وجود دارد؛ بنابراین به زردی نوزادان، زردی فیزیولوژیکی گفته میشود.
تقریباً ۶۰ درصد نوزادانی که دوره ۹ ماهه جنینی را سپری کردهاند و ۸۰ درصد نوزادان زودرس در هفته اول زندگی دچار زردی میشوند؛ در اغلب موارد بیماری نهفتهای در کار نیست و این زردی فیزیولوژیکی بیضرر است.
شایع بودن زردی در نوزادان به این علت است که در نوزادان نسبت به بزرگسالان بیلی روبین بیشتری تولید میشود؛ زیرا کبد در حال رشد نوزاد قادر به دفع بیلی روبین از خون نیست و میزان زیاد بیلی روبین قبل از دفع، جذب روده میشود.
علت بروز زردی در نوزادان:
رنگ زرد در پوست بر اثر ایجاد رنگدانهای به نام بیلی روبین است. بیلی روبین به طور طبیعی در پی شکسته شدن گلبولهای قرمز به وجود میآید. این سلولها در بزرگسالان طول عمر ۱۲۰ روزه و در نوزادان ۸۰ تا ۱۰۰ روزه دارد. با از بین رفتن سلولهای قدیمی، بدن به طور منظم به تولید سلولهای جدید خون میپردازد.
در جنین میزان گلبولهای قرمز برای اکسیژن رسانی بیشتر است اما پس از به دنیا آمدن ریه به کار میافتد و بدن نوزاد نیازی به این حجم از گلبولهای قرمز برای اکسیژن رسانی ندارد. بیلی روبین به شکل محلول در چربی یا به شکل دیگر از طریق روده یا کلیه دفع میشود.
بنابراین، بیلی روبین به کبد منتقل میشود تا به شکل محلول از طریق صفرا یا ادرار دفع شود. اگر گلبولهای قرمز سریعتر از روند تکامل عملکرد کبد نوزاد، تشکیل شود بیلی روبین انباشته میشود.
علت بروز زردی:
اگرچه علل متفاوتی وجود دارد اما شایعترین علت فیزیولوژیکی است که به طور معمول به درمان نیاز ندارد و طی یک یا ۲ هفته مشکل حل میشود. اما علتهای دیگر عبارتند از:
*نوزاد زودرس
*وزن پایین هنگام به دنیا آمدن
*آسیب دیدگی هنگام زایمان
*سفالوهماتوما (Cephalhaematoma) که ورم در قسمت جمجمه است و چند روز طول میکشد تا خوب شود.
*ناسازگاری گروه خونی مادر و نوزاد. بیماری روساسیا که به علت منفی بودن گروه خونی مادر و مثبت بودن گروه خونی نوزاد به وجود میآید. در صورت حساس شدن بدن مادر و تولید آنتی بادی، احتمال عبور این آنتی بادیها از طریق جفت و شکسته شدن سریعتر گلبولهای خون نوزاد وجود دارد که احتمال زردی را افزایش میدهد. البته این موارد چندان شایع نیست زیرا پس از زایمان به مادرانی که گروه خونی منفی دارند در صورت نیاز آمپولهای ضد آنتی بادی تزریق میشود.
*تأثیر در عبور مکونیوم (مدفوع اولیه سیاه-سبز) نوزاد. میزان زیادی از بیلی روبین در مکونیوم وجود دارد. زردی در صورت نیاز با قرار دادن نوزاد زیر نور برطرف میشود. (خراسان)
به گفته مسئول فنی مرکز فوق تخصصی درمان و تحقیقات ناباروری جهاد دانشگاهی استان مرکزی، اصولا میزان باروری بعد از یک سال از ازدواج حدود ۸۵ الی ۹۰ درصد به صورت طبیعی است؛ ۵ درصد زوجهای باقیمانده نیز در سال دوم بارور میشوند.
دکتر فرشته حسنی درخصوص دلایل ابتلا به نازایی و ناباروری گفت: به صورت عمومی بررسیهای علل نازایی بعد از یکسال شروع میشود اما، در مواردی اختلالات قاعدگی، عمل جراحی، عفونتهای لگنی و... از عوامل ناباروری محسوب میشوند لذا، بررسیها باید بعد از ۶ ماه تلاش برای بچهدار شدن آغاز شود.
وی با تاکید بر اینکه شانس حاملگی طبیعی و حاملگی به همراه استفاده از روشهای کمک باروری با افزایش سن کاهش مییابد، افزود: اصولا درمان براساس بررسی علت نازایی صورت میگیرد. ۳۳ درصد اختلالات ناباروری مربوط به زنان و ۲۰ درصد ناباروری مربوط به اختلالات مردان است، ۳۹ درصد هم فاکتورهای زنانه و هم فاکتورهای مردانه دخیل هستند و ۸ درصد نیز موارد نازایی با علت ناشناخته وجود دارد. در خصوص تاثیرعوامل وراثتی و محیطی همچون سیگار یا مواد غذایی در ابتلا به ناباروری نیز باید گفت که به طور کلی شرایط و نحوه زندگی و تغذیه، روشهای کمک باروری را تحتتاثیر قرار میدهند، بطور مثال استفاده از سیگار نتایج باروری را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد؛ چرا که دارای صدها ماده مضر است و میتواند هر یک از مراحل باروری اعم از انتقال جنین، گیرندگی رحم و میزان جریان خون رحمی را متاثر کند. قطع سیگار نه تنها برای سلامتی ضروری است بلکه میزان باروری را افزایش میدهد.
حسنی درباره آلودگیهای محیطی اعم از آب و هوا گفت: بسته به منطقه جغرافیایی باید تحقیقات و پژوهشهایی به صورت تخصصی صورت پذیرد و متناسب با نتایج به دست آمده در خصوص آن منطقه جغرافیایی به صورت علمی اظهار نظر کرد.
وی با بیان اینکه شیوه زندگی و روش تغذیهای در مراحل قبل از اقدام به بارداری، IVF (لقاح آزمایشگاهی) و روشهای درمانی باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد، افزود: مطالعات اخیر بوضوح نشان دادهاند که اثر فاکتورهای تغذیهای بر روی گامت و جنین بسیار مهم و اساسی است. به طور مثال دیده شده است که شانس حاملگی به دنبال IVF در زنانی که سطح ویتامین D بالاتری در سرم و مایع فولیکولار داشتهاند بطور قابل توجهی افزایش یافته است.
او اظهار کرد: شواهد اپیدمیولوژیکی به وضوح ارتباط بین افزایش وزن و اختلالات قاعدگی و نازایی و سقط و نتایج بد حاملگی و دیابت را نشان میدهد و مطالعات زیادی نشان دادهاند که کاهش وزن باعث بهبودی در زنانی که دارای وزن بالا بودهاند، میشود.
این فوق تخصص زنان و زایمان و فلوشیپ نازایی در پاسخ به این سوال که آیا رابطه مستقیمی بین سن و باروری وجود دارد، گفت: میزان باروری در بانوان با بالا رفتن سن کاهش مییابد. این کاهش به طور آهسته از ۳۰ سالگی آغاز میشود و سپس شدت میگیرد تا اینکه میزان باروری در ۴۵ تا ۵۰ سالگی نزدیک به صفر میشود. این کاهش میتواند به علت اختلال تخمکگذاری ایجاد شده یا به علت افزایش فیبروم رحم یا اختلالات خونریزی رحمی باشد که با جایگزینی جنین در رحم تداخل ایجاد میکند.
وی در خصوص امکانات و ظرفیتهای مرکز درمان ناباروری جهاد دانشگاهی استان مرکزی اظهار کرد: پیرو رهنمودهای مقام معظم رهبری در خصوص افزایش جمعیت کشور و همت جهاد دانشگاهی در خصوص رفع مشکلات افراد نابارور باید گفت که امکانات و تجهیزات مدرن و بروز در این مرکز فوق تخصصی تدارک دیده شده و افراد میتوانند با کمترین مشکل به این مرکز درمانی مراجعه کرده و از خدمات آن استفاده کنند. (ایسنا)
لیلا شیربیگی متخصص طب سنتی درباره راههای برطرف کردن لک صورت اظهار کرد: بروز لک در صورت به دلیل اختلال در عملکرد اندامهای داخلی است.
-برخی از ماسکهای گیاهی که کاملاً بیضرر هستند برای رفع لکهای صورت مفید است.
-ماسک آرد برنج همراه با شیر که میتوانند, یک قاشق مرباخوری برنج با دو قاشق غذاخوری شیر مخلوط کنند و بر صورت استفاده کنند.
-ماسک برنج همراه با شیر یک جلا دهنده پوست است و تا حدی لکها را برطرف میکند.
-ماسک کتیرا نیز برای رفع لک صورت مفید است.
-افراد میتوانند به اندازه یک بند انگشت کتیرا را در آب بریزند چرا که کتیرا حجم پیدا میکند, براین اساس از این کتیرای خیس خورده در آب به اندازه یک قاشق غذاخوری با شیر مخلوط کنند و به صورت ماسک استفاده کنند.
-باتوجه به مقاومت لک پوست افراد زمان ماندن ماسک بر پوست متفاوت است.
-بهتر است که افراد از ماسکهای گیاهی ابتدا مدت زمان کوتاهی بر پوست باشد و به تدریج زمان مادن ماسک بر پوست را اضافه کنند.
-برخی از اوقات افراد به همین داروی ساده واکنش نشان میدهند و پوستشان قرمز میشود.
- ماسک کتیرا همراه با شیر را ابتدا از پنج دقیقه شروع کنند و به ۱۰ دقیقه برسانند اگر دیدند مشکلی وجود ندارد به ۳۰ دقیقه هم میتوانند برسانند.
-اگر پوست به کتیرا و شیر واکنش دهد قرمز میشود و خارش بروز پیدا میکند چون ما میخواهیم لک صورتمان روشن شود.
-اگر پوست خارش پیدا کرد یعنی پوست به این ماده واکنش نشان میدهد پس نباید از کتیرا اسفاده کند و باید از آرد برنج همراه با شیر روی پوست به صورت ماسک استفاده کنند.
-ماسکهای گیاهی را میتوان هفته ۲ الی ۳ بار استفاده کنند و خواهند دید که لکهای صورت برطرف میشود.
این متخصص طب سنتی درباره اینکه زمان استفاده از ماسک در شب یا روز فرقی دارد؟ گفت: هر زمان که فرد وقت دارد انجام دهد.
-افراد باید دقت کنند که کدام یک از این ماسکها با پوستشان سازگار است.
دکتر بابک آزادنیا گفت: تجمع چرک در بدن که اغلب منشاء باکتریایی دارد، منجر به آبسه مغزی میشود.
وی افزود: عفونتهای نواحی مجاور گوش، بینی، دندان، ضربه به سر، عمل جراحی مغز، عفونتهای سر و صورت از علل مهم ایجاد آبسه مغزی در افراد به شمار میرود.
آزادنیا اظهار کرد: آبسه جلویی سر بر اثر سینوس اطراف بینی، آبسه گیجگاهی اغلب توسط عفونتهای گوش و آبسه مغزی توسط عفونتهایی مانند عفونتهای ریوی شکل میگیرد.
به گزارش ایسنا، این متخصص بیماریهای مغز و اعصاب با بیان اینکه سردرد، تغییر هوشیاری، تشنج، تب، تهوع و استفراغ از علائم وجود آبسه مغزی در بیمار است، افزود: آبسه مغزی باعث سردرد پیشرونده و درد گردن نیز میشود. بیماری آبسه مغزی را میتوان با استفاده از تصویر گردان سیتی اسکن، گرفتن نوار مغزی از بیمار و MRI تشخیص داد.
آزادنیا گفت: معمولا در درمان آبسه مغزی از آنتیبیوتیکها استفاده میشود و برخی از بیماران نیز ملزم به هشت هفته بستری در بیمارستان میشوند. همچنین در صورت پیشرفت بیماری پزشک، درمان جراحی و تخلیه باز عفونتها را در پیش میگیرد.
این متخصص بیماریهای مغز و اعصاب در پایان توصیه کرد: هرگز نباید عفونتها را دست کم یا نادیده بگیرید، عفونتهای گوش، چشم و دندان منبع مهم ایجاد آبسه مغزی هستند بنابراین باید در صورت ابتلا به عفونتهای یاد شده سریعا به پزشک مراجعه کنید.
به گزارش تسنیم، میثم شیرزاد گفت: از آداب صحیح غذاخوردن این است که قبل از سیر شدن دست از غذا بکشیم.
وی افزود: معمولا افراد یا سیر میشوند و یا چند گام از آن هم فراتر میگذارند و زمانی که احساس پُری معده به آنها دست میدهد دست از غذا میکشند.
این دستیار تخصصی طب سنتی گفت: قسمت بالایی معده که فوندوس نامیده می شود, معمولاً از هوا پر شده به دلیل اینکه بخشی از معده نیاز دارد که دارای هوا باشد تا تخلخلی را در غذا ایجاد کند یعنی این هوا وارد غذای معده می شود و بین ذرات غذایی فاصله ایجاد میکند تا هضم بهتر انجام شود.
شیرزاد افزود: برخی افراد آنقدر غذا میخورند که آن بخش بالایی را هم پُر میکنند یعنی آن هوای موجود در معده هم خارج میشود و جای خالی در معده نمیماند برای اینکه اختلاط خوب مواد غذایی در معده انجام شود و این هضم را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
وی عنوان کرد: چرا باید زودتر قبل از سیر شدن دست از غذا بکشیم برای اینکه احساس سیری کمی دیرتر اتفاق میافتد و به تجربه افراد دیدند مدت کوتاهی اگر این کار را انجام دهند، احساس سیری هم به دنبال آن میآید.
دستیار تخصصی طب سنتی ایران اضافه کرد: این نشان میدهد که مقدار غذایی که بعد از آن زمان مصرف کردند، بیش از نیاز بدن بوده است.
تجمع سودا میتواند موجب تیرگی رنگ پوست و ادرار، خشکی و لاغری بدن، بیخوابی و خوابهای درهم و آشفته، سیاهی خون بدن و غلظت خون شود، استرس و شرایط روحی بد موجب بروز سودای غیر طبیعی در بدن میشود.همچنین افزایش سودای غیر طبیعی میتواند سوزش دهانه معده و اشتهای کاذب را ایجاد کند؛ وسواس فکری، موهای زائد، افسردگی، غم و اندوه، فکرهای فاسد و بد و ... از علل تجمع سودا در بدن است.
به گزارش تسنیم، در این رابطه سید مهدی میرغضنفری متخصص طب سنتی درباره موهای زائد صورت اظهار داشت: مو یکی از اعضاء بدن است که غلبه هر یک از اخلاط بر کیفیت مو و رشد آن تاثیر میگذارد.
به گفته وی یکی از مواردی که موجب بروز موهای زائد میشود؛ مصرف غذاهای فست فودی، غذاهای آماده و سرخ کرده است چرا که مصرف چنین غذاهایی موجب افزایش خلط سودا در بدن میشود.
این متخصص طب سنتی ادامه داد: یکی از عواملی که موجب بروز موهای زائد در بدن میشود, افزایش خلط سودا است؛ سودا موجب کُلفت شدن و مجعد شدن موها میشود.
میرغضنفری افزود: مصرف غذاهای مانده، کنسروی، ماهی دودی، ساندویجها، عدس و بادمجان و ... سودای خون را زیاد میکند، سودا دارای طبع سرد و خشک است و غلبه آن موجب کمودت (گرفتگی) رنگ چهره، تیرگی زیر چشم میشود.
همچنین مو علاوه بر اینکه از اعضای بدن به شمار میآید و نقش زیبایی در بدن دارد؛ یکی از راههای دفع مواد زائد است.
این متخصص طب سنتی خاطرنشان کرد: موها و استخوانها از خلط سودا تشکیل شده است و به همین دلیل سودای اضافی موجب بروز مشکلاتی برای استخوانها و موها میکند و افراد در مصرف موادغذایی سودازا پرهیز کنند.