روانشناسی عشق به بررسی ماهیت عشق، مولفههای عشق، مراحل عاشق شدن، انواع روابط عاشقانه و ویژگیهای رفتاری و احساسی یک رابطه عاشقانه میپردازد.
سالهاست که از عشق سخن میگویند و در مورد آن مطلب مینویسند. میگویند که عشق شیرینترین پاداش زندگی است، یک چیز باشکوه است، همچون آتش است و یا تعبیرهایی از این قبیل. اما روانشناسی عشق چه میگوید؟ آیا همانگونه که اریک فروم میگوید عشق پاسخی است به احساس تنهایی انسان یا با توجه به نظر راجرز، عشق، یک توجه مثبت نامشروط است؟ در نوشته پیش رو به عشق از نگاه روانشناسی بیشتر میپردازیم.
در ظاهر انواع متفاوتی از عشق و دوست داشتن وجود دارد مانند عشق والدین به فرزندان، صمیمیت بین دوستان، عشق به خود یا کار و عشق رمانتیک. از نظر روانشناسی عشق در واقع ماهیت تمام این عشقها یکی است و فقط موضوعشان متفاوت است. ماهیت عشق به هر چیز عبارت است از توجه و دلسوزی، مسئولیت، احترام و دانایی کامل به موضوع عشق. کسی که با خود و دنیای خارج رابطه عاشقانه برقرار میکند، با حس مسئولیت و احترامی که شرط عشق است به دنبال شناخت کامل معشوق خود میباشد و تلاش میکند او را به کمال برساند. چنین انسانی با حرارت عشق خود دنیای اطرافش را زیباتر میکند و هر روز بر قدرت روحی خود نیز میافزاید.
روانشناسی عشق رمانتیک
عشق رمانتیک که توجه زیادی را از سوی جامعه و پژوهشگران حوزه روانشناسی عشق به خود جلب کرده است یک حالت عاطفی شدید بین زن و مرد است که شامل جذبه و کشش، شوق جنسی و توجه عمیق نسبت به دیگری میباشد. برای وجود عشق سه شرط عمده ذکر شده است:
از نظر روانشناسی عشق رفتار محبت آمیز یا عاشقانه رفتاری است خود خواسته و ارادی و شوق انگیز که در جهت تامین خواستههای محبوب صورت میگیرد. این رفتار نه به طور ناگهانی که به صورت پلکانی ایجاد میشود. این مراحل عبارتند از:
ا- انتخاب معشوق
معشوق کسی است که توجه عاشق را به خود جلب کرده است. این جذابیت اولیه براساس عواملی مانند همجواری و مجاورت فیزیکی یا جذابیت جسمانی به وجو میآید. گاهی نیز عاملی که جذابیت را افزایش میدهد معامله به مثل یا دوست داشتن کسی است که ما را دوست دارد. این توجه اولیه به هر دلیلی که ایجاد شود، در فرد حس خوشایندی به وجود میآورد و او را آماده میکند تا معشوق را بشناسد.
2- شناخت معشوق
بعد از این که ذهن متوجه معشوق شد و او را کشف کرد به مرحله شناخت میرسد. در این مرحله شخص به هرآنچه که به معشوق مربوط است توجه کرده و سعی میکند بیش از پیش او و ویژگیهایش را بشناسد.
3- پذیرش آنچه که شاخته است
از نظر روانشناسی عشق فرق عشق و هوس در اینجا نمایان میشود. هوس لحظهای است و عشق پایدار. فرد عاشق معشوق را برای تمام عمر خود میخواهد، او را آنگونه که هست میپذیرد و به او مانند اسباب دست یا ملک خویش نمینگرد.
4- مراعات معشوق و داشتن مسئولیت نسبت به او
در این مرحله است که عاشق در جهت خواستهها و ویژگیهای معشوق حرکت میکند و نسبت به او احساس مسئولیت و تعهد دارد.
زاک روبین یکی از نخستین روانشناسانی است که به روانشناسی عشق پرداخت. وی رابطه عاشقانه را دربردارنده چهار ویژگی اصلی زیر میداند:
1- افراد عاشق خود را نیازمند یکدیگر میدانند و در هنگام تنهایی، نخستین فکری که به ذهن آنها خطور میکند، یافتن طرف مقابل است.
2- آنها علاقمندی و دغدغهخاطر را تجربه میکنند و تمایل دارند که برای یکدیگر کاری انجام دهند.
3- آنها احساس اعتماد میکنند و معتقدند که میتوانند با امنیت مطالب خود را به یکدیگر بگویند.
4- افراد عاشق تحمل خطاهای یکدیگر را دارند.
روبین دریافت کسانی که خود را عاشق توصیف میکنند، نسبت به سایر زوجها زمان بیشتری به چشمان یکدیگر نگاه میکنند و ویژگیهای بالا را در عمل نشان میدهند.
(آن کس که گفت بهر تو مردم دروغ گفت/ من راست گفتم که برای تو زندهام)
از نظر روبین عشق رمانتیک از سه عنصر زیر تشکیل شدهاست:
اما رابرت استرنبرگ، روانشناس و نظریه پرداز روانشناسی عشق، مثلث عشق را با اضلاع دیگری تعریف کرده است. از نظر او مثلث عشق دارای یک ضلع شور یا کشش جنسی، یک ضلع صمیمیت و احساس راحتی در کنار هم و یک ضلع تعهد و مسئولیت پذیری است. از دیدگاه استرنبرگ اگر هر کدام از اینها وجود نداشته باشد، یک جای کار میلنگد اما بعید است هر سه ضلع این مثلث در انسانها کاملا مساوی با هم باشد. بر حسب این که کدام ضلع بلندتر است ماهیت عشق و شکل رابطه عاشقانه تغییر میکند و بر این اساس، روابط زیر شکل میگیرند:
۱- فقدان عشق: زمانی است که ابعاد سه گانه عشق در روابط افراد بسیار کمرنگ است یا اصلا وجود ندارد. مثل بسیاری از روابط رسمی که افراد مرتبط با یکدیگر دارند. با توجه به روانشناسی عشق اگر احساس شخص نسبت به شریک زندگی از این نوع باشد، این رابطه در معرض خطر است.
۲- دوست داشتن: زمانی است که فقط عامل صمیمیت وجود داشته باشد و از دو بعد دیگر خبری نیست یا بسیار کمرنگ است. این نوع عشق، احساس ایجاد یک رابطه دوستی عمیق و حقیقی میباشد. در این حالت احساس دلسوزی، رفاقت، گرمی، مهر و علاقه و هیجانات مثبت وجود دارد. اما احساس شور و تعهد وجود ندارد.
۳- شیفتگی (دلباختگی): در این نوع عشق بعد شور (شهوت) بر روابط افراد یا احساس یک فرد نسبت به دیگری حاکم است. یک حالت شدید شور و اشتیاق است که در آن فرد به شدت و به طور افراطی مجذوب شده، درحالی که تعهد و صمیمیت واقعی وجود ندارد. از نظر روانشناسی عشق در این نوع عشق درجه بالایی از برانگیختگی فیزیولوژی و روانی وجود دارد. این نوع عشق با وصل به معشوق به شدت پایان میپذیرد و ممکن است به تنفر تبدیل شود.
۴- عشق پوچ (تهی): در این نوع عشق فقط بعد تعهد وجود دارد و سایر ابعاد وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است. به طور معمولی این نوع عشق در یک رابطه بلند مدت راکد وجود دارد که در آن زوجها رابطه هیجانی و عاطفی متقابل را از دست دادهاند. این نوع عشق در ازدواجهای از پیش ترتیب داده شده نیز دیده میشود.
۵- عشق رمانتیک: این نوع عشق ترکیبی از صمیمیت و شور و شوق است که بر اساس دو جنبه جذابیت فیزیکی و عاطفی استوار است. در این حالت اعتماد بسیار بالایی نسبت به همسر وجود دارد و به لحاظ عاطفی به شدت به او نزدیک است. در این نوع عشق خود افشایی بسیار بالاست و شخص بدون ترس از طردشدن، عقاید و افکار خود را با همسرش درمیان میگذارد و حالت شور و شوق را در اوج خود تجربه خواهد کرد. با این حال به دلیل نداشتن بینش و تعهد، امکان تداوم این عشق اندک است. با توجه به روانشناسی عشق در صورتی که رابطه به علت ارضای نیازهای زوجین تداوم یابد به مرور زمان تعهد در روابط آنها به وجود میآید.
۶- عشق رفاقتی: این نوع عشق ترکیبی از صمیمیت و تعهد است. یک رابطه دوستانه پایدار، طولانی مدت و متعهدانه که همراه با مقدار زیادی صمیمیت است. در این نوع عشق تصمیم بر آن است که شخص همسرش را دوست داشته باشد و به باقیماندن با او متعهد میباشد. بسیاری از عشقهای آرمانی که دوام یابد و پایدار شود، تبدیل به عشق رفاقت آمیز خواهد شد. این نوع عشق بین یک زوج که دارای فرزندانی هستند مشاهده میگردد.
۷- عشق ابلهانه: این نوع عشق، از ترکیب شور (شهوت) و تعهد به وجود میآید و صمیمیت درآن دیده نمیشود. زوجین صرفاً براساس حالت شور (شهوت) نسبت به هم متعهد هستند. از نظر روانشناسی عشق استرنبرگ دراین حالت افراد در نگاه اول عاشق یکدیگر میشوند و خیلی زود بدون اینکه همدیگر را بشناسند به داشتن یک رابطه طولانی متعهد میگردند. این عشق خیلی شدید و اغلب وسواس گونه است.
۸- عشق کامل (آرمانی): این نوع عشق ترکیبی از سه حالت صمیمیت، شور (شهوت) و تعهد است. در این حالت فرد همسر خود را به عنوان یک انسان دوست میدارد و به او احترام میگذارد، به او متعهد است و از طریق برقراری ارتباط درست با او احساس نزدیکی میکند. رفتار دوستانه، رفاقت آمیز، محبت آمیز و مراقبت آمیز خواهد داشت. روابط زناشویی همراه با تعهد به وفاداری و اوج لذت بدون احساس گناه تجربه میشود. استرنبرگ رسیدن به این مرحله را آسان اما نگهداشتن آن را سخت میداند.
تجربه عشق برای زنان و مردان و از فرهنگی به فرهنگ دیگر فرق دارد. برخی پژوهشگران روانشناسی عشق مدعی هستند که اگر قرار باشد عشق دوام بیاورد، باید از حالت شدیدا رمانتیک به عشقی دوستانه، عمیقتر و محبتآمیزتر تبدیل شود.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
خبرگزاری آریا -
این تست به شما کمک میکند بفهمید نسبت به همسرتان چقدر شناخت دارید و رابطه شما در چه وضعیتی است
درست است که از قدیم گفتهاند ازدواج مثل یک هندوانه سربسته است و نمیتوانی بفهمی داخلش چه خبر است ولی آنطور هم نیست که اگر مثلا کمی سفید یا بیمزه باشد دیگر نشود کاری کرد...
روابط بین همسران یک جریان پویاست و مدام تغییر میکند. ضمن اینکه حتی بهترین رابطهها هم به مراقبت و پرستاری نیاز دارد. دکتر جان و دکتر جولی گاتمن (drs john & julie gottman) که از پیشگامان علم مشاوره ازدواج، در سطح جهانی هستند، دریافتهاند یکی از مهمترین عوامل موفقیت بین زوجها، کیفیت روابط دوستانه و میزان شناختی است که از هم دارند، بنابراین، سوال مهمی که باید از خودتان بپرسید این است که تا چه حد نسبت به همسرتان و روحیات درونیاش شناخت دارید؟ آیا او را خیلی خوب میشناسید و حتی میتوانید ادعا کنید بهتر از خودش او را میشناسید؟ یا شناختی در کار نیست و مثل دو غریبه کنار هم زندگی میکنید؟ این تست به شما خواهد گفت شناخت شما از همسرتان چقدر است. به همه سوالات با بله یا خیر جواب بدهید.
میتوانم به نامزدم لقب بهترین دوست را بدهم.
بله خیر
دقیقا میدانم نامزدم در حال حاضر با چه مشکلاتی روبرو است و چه مسائلی باعث ایجاد اضطراب و استرس در او شده است.
بله خیر
اسم بعضی از کسانی را که این اواخر باعث ناراحتی همسرم شدهاند، میدانم.
بله خیر
میتوانم چند تا از آرزوهای بزرگ همسرم را خیلی شفاف توضیح بدهم.
بله خیر
میتوانم در مورد اینکه فلسفه او از زندگی چیست و چه دیدگاههایی دارد، صحبت کنم.
بله خیر
میتوانم اقوامی را که همسرم کمتر از آنها خوشش میآید و تمایل کمتری به رفت و آمد با آنها دارد، نام ببرم.
بله خیر
احساس میکنم همسرم مرا تقریبا خوب میشناسد.
بله خیر
وقتی از همدیگر دور هستیم، اغلب خوشبینانه و عاشقانه راجع به او فکر میکنم.
بله خیر
او واقعا به من احترام میگذارد.
بله خیر
هنوز هم ارتباطمان سرشار از شوق و شور و هیجان است.
بله خیر
ابراز عشق، محبت و تمایل نسبت به یکدیگر، یقینا بخش مهمی از ارتباطمان را تشکیل میدهد.
بله خیر
همسرم به خاطر کارهایی که برای بهبود زندگیمان انجام میدهم، از من قدردانی میکند.
بله خیر
همسرم در مجموع، شخصیت مرا دوست دارد و اخلاقهایم را میپسندد.
بله خیر
زندگیمان در حوزه روابط زناشویی اکثرا بیمشکل و رضایتبخش است.
بله خیر
در پایان یک روز کاری، وقتی همدیگر را میبینیم، با تمام وجود از دیدن هم خوشحال میشویم.
بله خیر
همسرم یکی از بهترین مشاوران من برای تصمیمگیریهای مختلف است.
بله خیر
ما عاشق صحبت کردن با یکدیگر هستیم و واقعا از این کار لذت میبریم.
بله خیر
در بحثهایمان کاملا بده و بستان وجود دارد؛ یعنی هر دو هم میگوییم و هم میشنویم. همچنین هر دو روی هم تاثیر میگذاریم.
بله خیر
همسرم حتی زمانی که کاملا با آنچه من میگویم مخالف است با احترام و صبر و حوصله به حرفها و نظرات من گوش میکند.
بله خیر
همسرم معمولا یکی از بزرگترین گرهگشاهای زندگی من است.
بله خیر
ما اغلب در مورد مسائل اساسی و اهداف کلی زندگی، با هم تفاهم داریم. به عبارت دیگر کاملا باهم جفت و جور هستیم.
بله خیر
چطور بود؟
اگر امتیازتان کم شده وحشتزده یا ناامید نشوید. تحقیقات نشان دادهاند آنچه باعث موفقیت یک رابطه میشود، انجام کارهای در ظاهر خیلی کوچک و جزئی است. اینها در حقیقت جملات و اعمالی است که نشان میدهد در روابط بسیار عالی و ایدهآل همسران با هم چطور رفتار میکنند که البته برای یاد گرفتن بسیار ساده و برای امتحان کردن بسیار لذتبخش هستند. این آزمون فقط قصد دارد بر عناصری که دکتر جان و جولی گاتمن، «نقشه عشق برای رسیدن به خوشبختی» مینامند، تاکید کند و این یکی از گامهایی است که میتوانید برای استحکام بخشیدن به رابطهتان بردارید. این کار اعتماد مقابل شور و هیجان حس قدردانی و تحسین را بین شما و همسرتان افزایش میدهد.
نتیجهگیری
15پاسخ بله یا بیشتر
تبریک! رابطه شما از عمق و استحکام زیادی برخوردار است. این تست به شما یادآور میشود قدر این هدیه الهی را بدانید و از آن مراقبت کنید.
8 تا 14 پاسخ بله
این یک دوران حیاتی و سرنوشتساز در رابطه شماست. نقاط قوت زیادی در رابطهتان وجود دارد که قابلتغذیه کردن است ولی همچنین در نقطه مقابل ضعفهایی وجود دارد که توجه و هوشیاری زیاد شما را میطلبد. پس حسابی حواستان را جمع کنید و چشمانتان را باز نگه دارید!
7پاسخ بله یا کمتر
احتمالا رابطه شما در معرض یک مشکل و خطر جدی است. اگر این موضوع شما را نگران میکند، این حس نگرانی به این معناست که شما هنوز هم به این رابطه اهمیت میدهید و به ادامه آن امیدوارید. پس احتمالا حفظ آن آنقدر برایتان با ارزش هست که بخواهید برای بهبود آن تلاش کنید. اگر اینطور است، پیشنهاد میکنیم برای کمک به بازسازی رابطهتان در جلسات مربوط به خانواده و روابط زناشویی شرکت یا با یک مشاور در خصوص مسائل و مشکلاتتان صحبت کنید و از او راهنمایی بخواهید.
منبع : salamat.ir
خبرگزاری آریا -
تست روانشناسی - خوشبختی موضوعی نسبی است. بعضی از ما اگر در غار زندگی کنیم راضی هستیم و برخی دیگر اگر در قصر باشیم باز هم ناراحت هستیم.
دکتر فرناز عطائی متخصص روانپزشکی گفت: در تمام اعصار، اندیشمندان درباره معنای خوشبختی بررسی کرده اند. راستی خوشبختی چیست؟
وی با طرح سوالات زیر میزان رضایت شما را از زندگی ارزیابی می کند.
اگر می خواهید بدانید که نسبت به دیگران چقدر خوشبخت هستید، پرسشنامه زیر را تکمیل کنید.
1 ـ وقتی مسابقه ای را می بازم از آن لذت نمی برم.
Rدرست Qغلط
2 ـ وقتی کسی درباره من لطیفه ای می گوید از آن لذت می برم.
Rدرست Qغلط
3 ـ وقتی کسی از دوستانم در حضور من جایزه ای را می برد خوشحال می شوم.
Rدرست Qغلط
4 ـ اگر کسی در صف از من جلو بزند اعتراض می کنم.
Rدرست Qغلط
5 ـ خیلی زود از سرگرمیها و تفریحات حوصله ام سر می رود
Rدرست Qغلط
6 ـ اغلب روزها خیال پردازی می کنم.
Rدرست Qغلط
7 ـ آرزوهای زیادی دارم.
Rدرست Qغلط
8 ـ بیش از اندازه چاق هستم.
Rدرست Qغلط
9 ـ از خواندن رمان لذت می برم.
Rدرست Qغلط
10 ـ از خوابیدن متنفرم
Rدرست Qغلط
11 ـ فکر می کنم جذاب هستم.
Rدرست Qغلط
12 ـ انتقادات را به خوبی پذیرا می شوم.
Rدرست Qغلط
محاسبه امتیازات:
با توجه به جوابهای زیر ، در ازای هر جواب مشابه به خود یک امتیاز بدهید.
1.غلط 2.درست 3.درست 4.غلط 5. غلط 6. غلط 7. غلط 8. غلط 9. درست 10. غلط 11. درست 12. درست
امتیاز 12 – 9 : نسبت به دیگران شما انسان خوشبختی هستید. میان انتظاری که از زندگی دارید و آنچه از آن می گیرید تعادلی برقرار کرده اید. اشخاص با امتیاز بالا ، مانند شما ، از تعادل اجتماعی خوبی بهره مندند. شما از آن جهت مورد توجه دیگران قرار دارید که از سیاست "زندگی کن و بگذار زندگی کنند" پیروی می کنید.
امتیاز 8 – 5 : شما فراز و نشیبهای خودتان را دارید. اما در اغلب مواقع به شکل متعادل و متوسطی خوشبخت هستید. اشتیاق سوزانی برای تغییر دادن زندگی تان ندارید. شما اگر با اشخاص خوشبخت تر از خود معاشرت کنید در وضعیت بهتری قرار می گیرید.
امتیاز 4 – 0: می توانید به مراتب خوشبخت تر از این باشید. جوابهای خود را مرور کنید. سعی کنید ببینید چه می توانید بکنید تا از این که هستید بهتر شوید.
توضیحات:
این پرسشنامه براساس اهتمام دکتر تئو لنتز ، مدیر سابق انجمن پژوهشهای شخصیتی در سن لوییز میسوری تهیه شده است. دکتر لنتز بزرگ ترین پژوهش درباره خوشبختی را انجام داده. اشخاصی که مورد بررسی قرار گرفتند زنان و مردانی بودند که طیف سنی 16 تا 50 سال را تشکیل می دادند. حداقل تحصیلات این اشخاص دوازده سال بود. دکتر لنتز براساس ارقام و اطلاعاتی که به دست آورد به "معیار خوشبختی" دست یافت. مباحث دوازده گانه زیر را به دقت بخوانید تا در این مورد اطلاعات بهتری به دست آورید.
1 ـ غلط. انسان خوشبخت حتی اگر چیزی را از دست بدهد ، باز هم خودش را دوست دارد. او می داند که خصوصیات مطلوب و تحسین برانگیز دیگری دارد و با اتکا به آنها برای خود تصویر ذهنی مثبتی درست می کند.
2 ـ درست. اشخاص خوشبخت به راحتی بیشتری می توانند به خودشان بخندند ، زیرا از تصویر ذهنی مطلوبی برخوردارند. آنها خودشان را بیش از اندازه جدی نمی گیرند.
3 ـ درست. انسان شاد و خوشبخت با دیگران برخوردی همدلانه دارد. او به قدر کافی احساس خوب دارد و از این حیث به کسی غبطه نمی خورد.
4 ـ غلط. انسان خوشبخت می تواند تا حدودی رفتارهای ناخوشایند دیگران را تحمل کند.
5 ـ غلط. نسبت به کسی که خشنود و خوشحال نیست ، انسان خوشبخت از انعطاف لازم برخوردار است. او به راحتی مایوس نمی شود. می تواند زمانهای ناراحتی را تحمل کند و به هدفهای خود برسد.
6 ـ غلط. انسان خوشبخت برای جبران ذهنیتی بد در خیال فرو نمی رود.
7 ـ غلط. افراد خوشبخت آرزوهای زیادی ندارند و با آنچه دارند راضی هستند.
8 ـ غلط. اگر خوشبخت باشید ، در چیزی افراط نمی کنید. افراد پرخور اغلب احساس خوشبختی نمی کنند.
9 ـ درست. افراد خوشبخت آن قدر انعطاف پذیر هستند که از واقعیت فاصله بگیرند و از تصورات دیگران لذت ببرند.
10.غلط. دلیلش روشن نیست ، اما اشخاص خوشبخت به راحتی بیشتری می خوابند. شاید برای آنان که احساس خوشبختی نمی کنند پایان دادن به روز از آن رو سخت است که لحظات لذت بخش کافی را تجربه نکرده اند. از این رو دیرتر می خوابند تا شاید لحظه خوشایندی را تجربه کنند.
11. درست. افراد خوشبخت پذیرای خود هستند و در مقام لعن و نفرین خود حرف نمی زنند. افراد غیرخوشبخت اغلب تصویر جسمانی بدی دارند و درباره خود اندیشه منفی دارند.
12. درست. افراد خوشخبت وقتی اشکالاتشان برملا می شود چیزی از خود کم نمی کنند. آنها می توانند بدون اینکه حالت تدافعی بگیرند ، انتقادات را قبول کنند.
منبع:عصرایران
خبرگزاری آریا -
تست روانشناسی جالب
این تست فقط 3 پرسش دارد و جواب ها شما را شگفت زده خواهند کرد. جواب ها را نخوانید زیرا مغز مانند چتر نجات عمل میکند، وقتی که باز است بهتر کار میکند. اگر به جواب ها نگاه کنید نتیجه درستی نخواهید گرفت.
یک قلم و کاغذ بردارید و به سوالها پاسخ دهید.
این یک تست صادقانه است که اطلاعات زیادی از خودتان به شما می دهد.
حالا شروع کنید.....!!!
1- نام های این حیوانات را به ترتیب علاقه خود قراردهید:
گاو
ببر
گوسفند
اسب
خوک
2- یک کلمه برای توصیف اسامی زیر بنویسید:
سگ
گربه
موش صحرایی
قهوه
دریا
3- به کسانی فکر کنید (کسانی که شما را بشناسند و برای شما مهم باشند) و آن ها را به رنگ های زیر ربط دهید ( افراد تکراری نباشند. برای هر رنگ، نام یک فرد).
زرد
نارنجی
قرمز
سفید
سبز
توجه: جواب های شما باید دقیقاً همانی باشند که مطلوب شماست.
حالا تعابیر و تفاسیر جواب هایتان را بخوانید.
1-
گاو یعنی "کار."
ببر یعنی "غرور و فخر."
گوسفند یعنی "عشق."
اسب یعنی "خانواده."
خوک یعنی "پول."
2-
توصیف شما از سگ، "شخصیت شماست."
توصیف شما از گربه، "شخصیت شریک زندگی تان است."
توصیف شما از موش صحرایی، "شخصیت دشمن شماست."
توصیف شما از قهوه، "تعبیر شما از رابطه زناشویی است."
توصیف شما از دریا، "زندگی خود شماست."
3-
زرد : "کسی که هیچ وقت فراموشش نخواهید کرد."
نارنجی : "کسی که به نظر شما دوست واقعیتان است."
قرمز : "کسی که شما به او عشق می ورزید."
سفید : "جفت روح شما."
سبز : "کسی که تا آخر عمرتان او را به خاطر خواهید داشت."
منبع: یوسف زهرا
خبرگزاری آریا -
مصاحبه با استاد عباس منش در مورد روانشناسی ثروت
سؤال: شما در یکی از سخنرانیهایتان گفتید که میتوانید آینده مالی افراد را پیش بینی کنید؟ میتوانید بیشتر در مورد این موضوع توضیح بدهید..
روانشناسی ثروت
سؤال: شما در یکی از سخنرانیهایتان گفتید که میتوانید آینده مالی افراد را پیش بینی کنید؟ میتوانید بیشتر در مورد این موضوع توضیح بدهید.
پاسخ: بله. اینکه چرا من میتوانم چنین کاری را انجام بدهم دلیلش این است که جهان دارای قوانین ثابتی است که به راحتی میشود با درک این قوانین آیندهی خودمان و هر شخصی را پیش بینی کرد. این موضوع اصلاً مسئلهی عجیبی نیست و کاملاً بدیهی است. همانطور که با درک قوانین جهان هستی میتوان پیش بینی کرد فضاپیمای پرتاب شده در چه مداری قرار می گیرد یا در چه زمانی بر کرهی ماه مینشیند، می توان خیلی از مسائل دیگر را هم پیش بینی کرد.
هر کدام از ما باورهایی در ضمیر ناخودآگاه در مورد پول و ثروت داریم که این باورها مشخص میکند در چه جایگاهی قرار میگیریم، چقدر ثروتمند و چقدر فقیر و چقدر سرمایه گذار هستیم. من این باورها را شناسایی کردم و تعدادی سوال و جمله مطرح کردم که وقتی افراد به آنها پاسخ میدهند میتوانیم باورهای پنهان در لایه های زیرین ضمیر ناخودآگاهشان را شناسایی کنیم و متوجه شویم که با این طرز فکر فعلیشان در آینده چقدر ثروتمند و یا فقیر خواهند شد و حتی می توانیم با اطمینان بگوییم در گذشته در چه وضعیتی بوده اند. البته میتوانیم این باورها را تغییر بدهیم و آیندهی را به دلخواه خود بسازیم.
آینده را میتوانیم با تغییر باورها تغییر بدهیم. من معتقدم که تنها عاملی که انسانها را در فقر نگه داشته است، باورهایی است که در ضمیر ناخودآگاه شخص وجود دارد. نگاهی که ما به پول داریم
مثلاً:
پول بد و کثیف است
پول باعث میشود انسان بدی بشوم و من را از خداوند دور میکند
پول باعث میشود کبر و غرور بر من حاکم شود و ایمانم را از دست بدهم
فقر معنوی است
ثروتمندان انسانهایی هستند که به روشهای نادرست ثروتمند شدهاند
و ....
باعث می شود فقیر و یا ثروتمند شویم
من حدود 141 جمله و سوال را در طی تحقیقاتم توانستم شناسایی کنم و با پاسخ به آنها میتوان با اطمینان گفت که فرد پاسخ دهنده در چه جایگاهی است و در ادامه به چه شرایطی از لحاظ موفقیت مالی خواهد رسید. البته میتوانم به او راهکارهایی را آموزش بدهم که باورهایش را تغییر بدهد و شرایط مالی اش به طور قابل توجهی تغییر کند.
سؤال: آیا خودتان بعد از درک این قوانین، تغییری در زندگیتان ایجاد شده است؟
پاسخ: بله. من خودم سالها در فضای نامناسب و در فقر و بدبختی زندگی میکردم. در شهر بندرعباس در هوای بسیار گرم، کارگری و مسافرکشی انجام میدادم. در خانه ای نامناسب که حدود 20 نفر در آن زندگی میکردند یک اتاق داشتیم که فقط داخلش میتوانستیم زنده بمانیم. وقتی که اکثریت کتب موفقیت که تا آن زمان به چاپ رسیده بود را مطالعه کردم، متوجه شدم کسب ثروت یک بازی کاملاً ذهنی است و ربطی به مقدار تلاش فیزیکی من ندارد. من برای فقر برنامه ریزی شده بودم و با تغییر باورهایم جریانی از ثروت به زندگیام وارد شد.
در مدت 2 الی 3 سال درآمدم بیش از 200 برابر افزایش یافت و این نتایج بیشتر به من اثبات کرد تمام شرایط زندگی افراد به علت نوع نگرش و نگاهشان است. این قانون فقط در مورد ثروت نیست. شرایط سلامتی، ارتباطی و.. نیز شامل آن می شود. به طور مثال بنده در حدود 8 سال است که حتی یکبار هم بیمار نشدم و همیشه سالم بودم و هیچ دارویی مصرف نکردهام. در حالیکه در گذشته هر دو یا سه ماه دچار سرماخوردگی سخت میشدم و باید زیر سرم می رفتم.
وقتی انسان، خداوند و قوانینش را درک کند همه چیز تغییر خواهد کرد. من برای اینکه این قوانین را در قرآن پیدا کنم سالهاست که در حال مطالعه کلمه به کلمه و آیه به آیه آن هستم. من تمام این قوانین را در کتاب قرآن پیدا کردم و در این زمینه در حال نوشتن کتابی فوق العاده هستم.
موضوعی که خیلی در زندگی به من کمک کرد این بود که هر قدر روی باورها کار میکنیم جریان نعمت به زندگی مان اضافه میشود و انتهایی برای این داستان وجود ندارد. انسان میتواند تا بینهایت روی باورهایش کار کند تا جائیکه اصلاً نمی توانیم بگوئیم تا کجا می تواند پیشرفت کند. البته منظور از تغییر باورها این نیست که در گوشه ای بنشینیم و منتظر باشیم تا یک کیسه پول از آسمان بر ما نازل گردد. به هیچ عنوان اینطور نیست حتماً باید تلاش و اقدام کرد. خود من خیلی وقتها میشود که تا دیروقت در دفتر کارم می مانم، اما میخواهم بگویم که قبلاً خیلی بیش از الان کار و فعالیت میکردم و شبانه روز سر کار بودم اما این نتیجه حاصل نمیشد. درست است که باید کار کرد اما کار داریم تا کار.
تلاش فیزیکی با یک باور ثروتمندانه، نتیجه خیلی فوق العاده ای ایجاد میکند تا باور فقیرانه. ذهن فقیر هر قدر تلاش فیزیکی انجام بدهد نتیجه ی خاصی نخواهد گرفت.
من یک بسته آموزشی ای را آماده کردم که اگر هر فردی از آن استفاده کند، در مدت یک سال درآمدش تا حداقل 3 برابر افزایش پیدا میکند و آنقدر به این بسته ایمان دارم که این محصول را تضمین میکنم:
اگر فردی با مطالعه و انجام تمرینات درون این بسته آموزشی در مدت یک سال درآمدش حداقل سه برابر افزایش پیدا نکرد کل هزینهاش را عودت خواهم داد. بازخوردی که در سمینارها و همایشهایم به صورت حضوری و ایمیل از شرکت کنندگان دریافت کردم نشان دهنده این است که این برنامه آموزشی، نتایج بسیار خوبی برایشان به ارمغان آورده است که باعث تعجب خود آنها نیز شده است.
برای شما و تمامی دوستان سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت را از الله مهربان آرزومندم.
با سپاس از شما استاد عباس منش عزیز که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.
دانلود رایگان : فایل تصویری چگونه در عرض یک سال درآمد خود را سه برابر کنیم.
خبرگزاری آریا -
راست دست یا چپ دست بودن بیش از هرچیزی به ژنتیک بستگی دارد
با در نظر گرفتن چپ دستی توانا و هنرمند همچون لئوناردو داوینچی، می توان تصور کرد که چپ دست ها در زمینه های هنری همچون نقاشی، معماری و خصوصا مجسمه سازی بسیار موفق ترند.
چپ دست ها هنرمندان و ورزشکارانی برجسته
با در نظر گرفتن چپ دستی توانا و هنرمند همچون لئوناردو داوینچی، می توان تصور کرد که چپ دست ها در زمینه های هنری همچون نقاشی، معماری و خصوصا مجسمه سازی بسیار موفق ترند. منشا این توانایی در تجسم فضایی بهتر آن ها نهفته است.
ورزش زمینه دیگری است که چپ دست ها در آن عالی عمل می کنند: مثل دیگو مارادونا، ستاره جهانی فوتبال یا مک انرو، عجوبه تنیس، چپ دست های زیادی در ورزش های رقابتی همچون شمشیربازی، بوکس و خصوصا تنیس روی میز در سطوح بالا حضور دارند: پنجاه درصد شمشیربازان حرفه ای چپ دست هستند و به طور مثال سی و شش نفر از چهل و یک قهرمان تنیس روی میز فرانسه، چپ دست بوده اند.
این برتری به عوامل متعددی بستگی دارد؛ به طور مثال احتمالا به دلیل داشتن زمان عکس العمل کوتاه تر، امکان تشخیص چپ دست است یا راست دست بودن قبل از تولد نیز ممکن است. راست دست یا چپ دست بودن بیش از هرچیزی به ژنتیک بستگی دارد. اما روانشناسان عامل فرهنگی را به عامل ژنتیک اضافه می کنند.
طبق تحقیقی که در سال 2008 بر روی هزار و هفتصد زن سوئدی و کودکان پنج ساله شان انجام شده است، درمی یابیم احتمال به دنیا آوردن نوزادی چپ دست یا نوزادی که بتواند از دو طرف مغزش استفاده کند، نزد مادرانی که در دوران بارداری خود شرایط استرس زای بیشتری را تجربه کرده اند، بسیار بیشتر است. این تحقیق در سال 2008 در نشریه روان شناسی و روان پزشکی کودکان در سوئد به چاپ رسیده است.
دنیایی که به راست دست ها اختصاص دارد. درواقع چپ دست بودن در دنیایی که کاملا برای راست دست ها ساخته شده است، مزیت به شمار نمی آید. چه در مدرسه، چه در محل کار، زندگی روزانه برای چپ دست ها چالشی بزرگ است. ابراز برای آن ها مناسب نیست؛ حتی جهت مطالعه خطوط در آن ها برعکس راست دست ها می خوانند.
آن ها در ذهنشان جهانی برای چپ دست را تصور می کنند، در حالی که جهان بیرونی برای راست دست ها ساخته شده است. در نتیجه ناچار هستند جهانی برای خود بسازند که هم برای چپ دست هاست و هم راست دست ها. روز جهانی چپ دست ها، موقعیتی مناسب است برای بالابردن آگاهی جامعه و شناخت تفاوت های آنها و یادآوری اینکه چپ دست بودن بیماری نیست. باوری وجود دارد که چپ دست ها کمتر از راست ها عمر می کنند که تقریبا از نظر عملی رد می شود. عده ای هم در این مورد مطالعه کرده اند و نتایج کمی ضد و نقیض است ولی به نظر می رسد، این باور اشتباه باشد.
آیا واقعا چپ دست ها از راست دست ها با استعدادتر هستند؟
باورهای متعددی درباره بخش کم جمعیتی از جامعه، یعنی چپ دست ها که به طور متوسط ده درصد از جمعیت را به خود اختصاص می دهند، وجود دارد. برای مدت های طولانی آن رها را غیرطبیعی می دانستند و به طور جدی مجبورشان می کردند با دست راست بنویسند.
امروزه نگرش ها تغییر کرده اند و حتی در مواردی چپ دست بودن یک مزیت محسوب می شود. هر چند که به عقیده بسیاری از روان شناسان هنوز برای دادن نظر قطعی در این رابطه به اندازه کافی مطالعه صورت نگرفته است. تفاوت روانی و رفتاری راست دست ها و چپ دست ها به کارکرد مغز آن ها بستگی دارد؛ ارگ بخواهیم تخصصی به آن نگاه کنیم این تفاوت در نیمکره فعالی و انتخاب اعضای دوتایی بدن است، به طور مثال ترجیح دادن دست چپ به دست راست در انجام دادن کارها.
روان شناسان معتقدند که چپ دست ها بیشتر از راست دست ها توانایی دارند تا از هر دو سمت بدنشان استفاده کنند؛ به عبارتی دیگر دو نیمکره مغز آن ها راحت تر از راست دست ها با هم ارتباط برقرار می کنند.
روان شناسان معتقدند که چپ دست ها بیشتر از راست دست ها توانایی دارند
مشکلات روانی بیشتر در چپ دست ها
بسیار عجیب است اما چپ دست ها بیشتر در معرضی بیماری های روانی قرار دارند. براساس روزنامه وال استریت، بسیاری از محققان در حال تلاش برای یافتن دلیل این مساله هستند؛ چرا چپ دست ها بیشتر به بیماری های روانی همچون خوانش پریشی (دیسلکسیا)، روان گسیختگی (اسکیزوفرنی) و مشکلات تمرکز و توجه مبتلا می شوند.
تفاوت قابل توجهی در ضریب هوشی بین چپ دست ها و راست دست ها وجود ندارد. حتی برخی مطالعات نشان می دهند چپ دست ها در کارهای خلاقانه و پرورش ایده های جدید توانایی بیشتری دارند. اما این درصد کم جمعیت از جامعه، بیست درصد از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی را به خود اختصاص داده اند. این آمار بالا در دیسلکسیا نیز به همین ترتیب است. این مساله توضیح روشنی ندارد. اما بسیاری از متخصصان اعصاب و روان بر این باورند که آن از عدم تقارن مغز یا به عبارت دیگر دخالت نابرابر دو نیمکره مغز در فعالیت های ذهنی نشات می گیرد. به عنوان مثال بخش مربوط به زبان در نیمکره چپ قرار دارد.
دانشمندان بر این باورند که نیمکره مسلط در راست دست ها، نیمکره چپ است؛ اما عکس آن برای چپ دست ها، صادق نیست، چرا که در سی درصد چپ دست ها، نیمکره چپ نیمکره فعال و در باقی آن ها ارتباطی بین هر دو نیمکره حاکم است. محققان بر این باورند که مقارن عمل کردن دو نیمکره، احتمال ابتلا به بیماری های روانی را افزایش می دهد؛ دلیلی که احتمال ابتلای بیشتر چپ دست ها به اسکیزوفرنی و دیسلکسیا را توجیه می کند. طبق روزنامه وال استریت، ده درصد از مردم چپ دستند و یک درصد از هر دو طرف بدن به یک اندازه می توانند استفاده کنند.
منبع: ماهنامه دنیای سلامت
تست روانشناسی جالب پرنده آبی با شناخت احساسات شما نشان میدهد که واکنش احساسی و رفتاریتان به مشکلات و بلاتکلیفیها در زندگی واقعی چگونه است.
یک تست روانشناسی جالب برایتان آماده کردهایم که میتوانید با پاسخ به آن رنگ احساساتتان را دریابید و بفهمید که در مقابل مشکلات و تغییرات زندگی چه واکنشی از خود نشان میدهید.
تصور کنید که در یک روز معمولی پرندهای آبی رنگ ناگهان از پنجره وارد اتاق شما میشود و در آنجا به دام میافتد. شما جذب این پرنده میشوید و تصمیم می گیرید از آن نگهداری کنید. صبح روز بعد که از خواب بیدار میشوید در عین شگفتی متوجه میشوید که رنگ پرنده از آبی به زرد تغییر کرده است. این پرنده استثنایی در صبح روز بعد دوباره تغییر رنگ میدهد و سوم به رنگ قرمز روشن در میآید ودر روز چهارم سیاه رنگ میشود.
اکنون روز پنجم است، وقتی از خواب برمیخیزید این پرنده چه رنگی است؟ (جواب را باید از بین چهار گزینه زیر انتخاب کنید)
1. پرنده تغییر رنگ نمیدهد و سیاه باقی میماند.
2. پرنده به رنگ آبی که در ابتدا داشت باز میگردد.
3. پرنده سفید میشود.
4. پرنده طلایی میشود.
خوب حس کنید، فکر کنید و هر وقت به نتیجه رسیدید ادامه مطلب را بخوانید.
تفسیر تست روانشناسی پرنده آبی:
پرندهای که در اتاق شما به دام افتاد، نماد خوشبختی است اما ناگهان تغییر رنگ دادن آن در شما دلهره و اضطرابی نسبت به ناپایداری خوشی و شادمانی به وجود میآورد. عکس العمل شما در این وضعیت و پاسختان به این تست روانشناسی جالب نشان دهنده واکنش شما به مشکلات و بلاتکلیفیها در زندگی واقعی است.
1. کسانی که گفتند پرنده سیاه باقی میماند دیدگاهی بدبینانه به زندگی دارند.
2. کسانی که گفتند پرنده دوباره آبی میشود خوش بین و عمل گرا هستند.
3. کسانی که گفتند پرنده سفید میشود در برابر فشارهای زندگی مصمم و خونسردند.
4. کسانی که گفتند پرنده طلایی میشود، بیباک و نترس هستند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
تست روانشناسی شهوتی بودن و اعتیاد جنسی به شما کمک میکند خود را از لحاظ رفتار و افکار جنسی بسنجید و تشخیص دهید که اعتیاد جنسی دارید یا نه.
میل جنسی یا کشش جنسی به تمایل افراد به روابط و فعالیتهای جنسی گفته میشود. میل جنسی یکی از امیال طبیعی در انسان است که باید به درستی هدایت و کنترل شود و عدم موازنه و ناتوانی در اداره آن، موجب بروز اختلالات روانی و جسمانی در فرد میشود.
تمایل جنسی معمولترین رویداد جنسی در زندگی زنان و مردان به شمار میآید و نوعی حالت انگیزشی و علاقه به موضوعات و فعالیتهای جنسی است. تمایل جنسی حسی ذاتی است که با محرکهای درونی یا بیرونی برافروخته میشود و میتواند به یک رفتار جنسی آشکار منجر شود و یا نشود و شهوت نیاز یا اجبار به جستجوی موضوعات جنسی یا درگیر شدن در فعالیتهای جنسی میباشد. یک مرکز مغزی سالم و طبیعی، بر اثر احساسهای مختلف و یا به وسیله سیستم اعصاب سمپاتیک، تحریک میشود و به این ترتیب میل جنسی را بیدار میسازد. این میل میتواند از طریق تصورات یا خیالپردازی شهوانی و یا از طریق دیدن شخص جذاب برانگیخته شود. همچنین تمایل جنسی از طریق تنش جنسی یعنی تمایل جنسی که منجر به آمیزش جنسی نشده، نیز ایجاد میشود و یا افزایش مییابد.
تمایل جنسی یکی از وجوه سکسوالیته به شمار میآید که میتواند در هر فردی متفاوت از افراد دیگر باشد. همچنین میتواند بسته به شرایط در زمانهای مختلف تغییر کند. تست روانشناسی شهوتی زیر به شما کمک میکند تا خود را از لحاظ رفتارها و افکار جنسی بسنجید و تشخیص دهید که آیا دچاراعتیاد جنسی هستید و باید از متخصص برای حل مشکلتان کمک بگیرید یا اینکه فردی عادی میباشید. البته تشخیص قطعی به عهده متخصصین امر است.
سوالات تست روانشناسی شهوتی بودن (اعتیاد جنسی) را به دقت خوانده و پاسخ دهید:
1- آیا مجلات خاص مربوط به مسایل جنسی میخرید یا علاقمند به استفاده از سایتها و شبکههای مخصوص این مسایل هستید؟
الف- خیر
ب- گاهی اوقات
ج- معمولا
2- آیا شیفته و گرفتار روابط جنسی هستید؟
الف- خیر
ب- بله
3- آیا خودتان احساس میکنید که رفتار جنسی غیر عادی دارید؟
الف- خیر
ب- گاهی اوقات
ج- معمولا
4- آیا همسرتان تا به حال در مورد رفتار جنسی شما شکایت کرده است؟
الف- خیر
ب- گاهی اوقات
ج- معمولا
5- آیا معمولا احساس بدی در مورد رفتار جنسی خود دارید؟
الف- نه اصلا
ب- تا حدودی
ج- خیلی زیاد
6- آیا دیدگاهتان راجع به رفتار جنسیتان را از شریک زندگی خود مخفی میکنید؟
الف- خیر
ب- گاهی اوقات
ج- معمولا
7- آیا تاکنون پیش آمده است که رفتار جنسی شما با زندگی خانوادگیتان تداخل کند؟
الف- خیر
ب- بله
8- آیا تاکنون پیش آمده است که نتوانید رفتار جنسیتان را متوقف کنید حتی اگر بدانید که کارتان نابجاست؟
الف- خیر
ب- بله
نمرهگذاری سوالات تست روانشناسی شهوتی بودن:
تفیسر نتایج تست روانشناسی شهوتی بودن:
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
به گزارش میگنا به نقل از وزارت بهداشت دکتر رضا ملک زاده صبح امروز در حاشیه جلسه مسئولان وزارت بهداشت و علوم و دانشگاه آزاد اسلامی و امضای تفاهم نامه همکاری و مشارکت در استفاده از زیرساخت های تحقیقات و فناوری این وزارتخانه ها که در ستاد وزارت بهداشت برگزار شد، اظهار داشت: دستورالعمل جامعی تهیه شده که بتوانیم در آینده از بروز تخلفات علمی جلوگیری کنیم.
وی از برخورد کامل با تخلفات علمی اخیر در کشور خبر داد و گفت: با افرادی که تخلفات آنها در جریان نشر مطالب علمی، مقالات، پایان نامه ها و حتی برخی کتابها به اثبات رسید، برخورد های شدیدی شد اما آیین نامه های موجود در سطح دو وزارتخانه بهداشت و علوم را هماهنگ کردیم تا بتوانیم با تخلفات موسسات آموزش عالی در بخش دولتی، خصوصی و آزاد برخورد قانونی لازم صورت گیرد.
دکتر ملک زاده اضافه کرد: افراد متخلف حوادث علمی اخیر در کشور، تک به تک به کمیته های اخلاق پزشکی و انتظامی اعضای هیات علمی احضار شدند و به تناسب تخلفات صورت گرفته، با آنها برخوردهایی مانند تذکر کتبی، کاهش درجه علمی و اخراج به عمل آمد. معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت با بیان اینکه در تخلفات اخیر علمی، 220 نفر در دانشگاه های کشور، درگیر بودند، افزود: تعداد متخلفان اصلی، اندک بود و برخی از متخلفین، از این تخلفات آگاهی نداشتند و ناآگاهانه به این مسیر وارد شده بودند.
وی با اشاره به اخراج 6 نفر از متخلفان از دانشگاه های کشور، خاطرنشان کرد: اساس و هدف دستورالعمل جدید برخورد با متخلفان علمی، بر پیشگیری از وقوع آن است و یکی از مشکلات جدی ما این بوده که اساتید و دانشجویان از این تخلفات اطلاع نداشتند بنابراین باید آموزش هایی برای افرادی که به مقاطع تکمیلی وارد می شوند در نظر گرفته شود زیرا نشر مطالب علمی، تابع قوانین و ضوابط ویژه و رعایت مسائل اخلاقی است.
دکتر ملک زاده بر لزوم ثبت تحقیقات و پژوهش های علمی در محلی مشخص، یادآور شد: ابتدا باید چارچوب تحقیقات و پژوهش های علمی در کمیته اخلاق پزشکی ثبت و مشخص شود و بعد از تبدیل به مقاله، به کدی که در کمیته اخلاق پزشکی مصوب شده، استناد شود.
وی تصریح کرد: برخی افراد که با روش نوشتن مقالات و پایان های علمی و به ویژه ترجمه لاتین آنها آشنایی و تسلط نداشتند، کار خود را به برخی شرکت های خاص واگذار کرده بودند و برخی از آنها اطلاع نداشتند که چه تخلف بزرگی را انجام می دهند دکتر ملک زاده در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به روابط نزدیک علمی بین موسسات و مراکز علمی تحت پوشش وزارت بهداشت و علوم و دانشگاه آزاد اسلامی، اظهار داشت: صبح امروز وحدت رویه ای در دستور کار قرار گرفت تا همکاری و مشارکت این موسسات بیشتر از گذشته شود و آنها بتوانند به راحتی از زیرساخت های همدیگر، استفاده کنند.
معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر وضعیت انتقال رشته روانشناسی بالینی از وزارت علوم به وزارت بهداشت، گفت: اعتقاد داریم که این رشته مربوط به حوزه پزشکی است و باید در حوزه پزشکی و در دانشگاه های علوم پزشکی قرار داشته باشد و افرادی تحت این عنوان در قالب کلینیک فعالیتهای درمانی و مداخله ای دارند که البته باعث آسیب به بیماران می شود و با همکاری وزارت علوم، در حال تدوین تفاهم نامه ای به این منظور هستیم.
چرا طلاق در جوامع مختلف سطوح مختلفی از واکنش های احساسی را در بر دارد؟ آیا می توان بدون هیچگونه حس خاصی به راحتی طلاق گرفت؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ شاید شما هم یکی از همانهایی هستید که مدتی است به طلاق فکر میکنید یا بهتازگی از همسرتان جداشدهاید و روزهای سخت پس از طلاق را سپری میکنید یا برای طلاق اقدام کردهاید و مراحل قانونی آن را پشت سر میگذارید. تابهحال به این موضوع فکر کردهاید که کدام واکنشهای شما در ماههای اخیر، در پاسخ به طلاق ایجاد شده است؟
ما در پاسخ به طلاق، واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهیم. این واکنشها شبیه واکنشهایی هستند که ما نسبت به بحرانها و استرسهای بزرگ زندگی مانند مرگ، بیماری بدخیم یا ورشکستگی از خود نشان میدهیم.
کوبلر راس معتقد است که آدمها از چند مرحله میگذرند تا بتوانند طلاق را بپذیرند و با آن سازگار شوند. این مراحل عبارتاند از: انکار، خشم، افسردگی، چانهزنی و پذیرش.
در این نوشته بهتفصیل به شرح این مراحل میپردازیم.
انکار واقعیت یکی از دفاعهای ناپخته، اما رایج در همسران در آستانهٔ طلاق است. کسانی که از این دفاع استفاده میکنند بهنوعی خودشان را فریب میدهند. آنها طلاق را جدی نمیگیرند و به خودشان میگویند:
«نه چنین چیزی نمیتواند برای من رخ دهد»، «نه، درست نیست»، «امکان ندارد ما از هم جدا شویم» و… . اگر با چنین افکاری دستوپنجه نرم میکنید، سعی نکنید نسبت به آنها بیاعتنا باشید. باید با این افکار و بیاعتناییها به درستی روبهرو شوید. از خودتان بپرسید که تعجبآور نیست اینقدر بیاعتنا به نظر میرسید؟ دریابید که چه احساسی دارید. با یک کارشناس در مورد طلاق صحبت کنید و برونریزی داشته باشید. برخی از افراد حتی بعد از طلاق قانونی هم باورشان نمیشود از همسرشان جدا شدهاند. این افراد علاوه بر انکار، دست به توجیه هم میزنند و با خود میگویند: «اینطور نیست، همسرم اصلاً تمایلی به جدایی از من نداشت» یا «او تحت تأثیر فشار خانواده این کار را کرد». این افراد حتی پس از طلاق قانونی هم حلقهٔ ازدواج خود را دارند؛ چراکه هنوز خودشان را نسبت به همسرشان متعهد میدانند.
جزو هرکدام از افراد که باشید برای ذوب شدن یخ انکار، کارهای زیر را انجام دهید:
بیشتر افراد به دنبال طلاق، احساس رنجش، آزردگی، خشم، حقارت، اضطراب و نفرت را تجربه میکنند. به خاطر داشته باشید که تجربهٔ احساسات منفی در چنین وضعیت دشواری کاملاً طبیعی است. روی روشهای صحیح ابراز خشم کار کنید. فعالیتهای جسمانی، ورزش، گریستن، درددل با یک دوست و مشاوره با روانشناس، از جمله روشهای سالم برای ابراز خشم است. برای نمونه، به همسر یا کسی که از او خشمگین و آزرده هستید نامه بنویسید. نامهای که هرگز پست نمیشود. در آن نامه در مورد احساسات خود حرف بزنید و دلایل خشم و نفرت و آزردگی خود را بیان کنید. به خودتان فرصت دهید و انرژی منفی خشم را به مسیر مثبتی هدایت کنید.
پس از ذوبشدن یخ انکار و برونریزی خشم، کسی که برای جدایی آمادگی ندارد، مضطرب و وحشتزده میشود و به هر دری میزند تا جلوی طلاق را بگیرد. متوسل شدن به اقوام و دوستان و آشنایان یکی از این راههاست.
طلاق واقعیت تلخی است. واکنشهای شما نشانهٔ این است که تغییراتی در حال رخدادن است و شما بهتنهایی توانایی رویارویی با آنها را ندارید. تحمل شرایط پس از طلاق دشوار است و بسیاری برای فرار از آن، همهٔ تلاش خود را به کار میگیرند. برای حل مشکلات خود وکیل بگیرید. در صورت نیاز به روانشناس مراجعه کنید و از خانواده و دوستان باتجربه کمک بگیرید.
افسردگی محصول فقدان بسیاری از چیزها از جمله در زندگی زناشویی است. اگر احساس میکنید افسرده شدهاید، از یک کارشناس کمک بگیرید. درخواست کمک از کارشناسان، درصورتیکه به آن نیاز دارید نشانهٔ ضعف نیست؛ بلکه نقطهٔ قوت شماست. شما باید در این شرایط، کارشناس را بهعنوان یک دوست در کنار خود داشته باشید و توصیههای او را جدی گرفته و اجرا نمایید.
آخرین مرحله در فرآیند طلاق، پذیرش است. پذیرش، شفا و بهبودی را با خود به همراه میآورد. اندیشیدن به زندگی پس از طلاق محصول پذیرش است و تا زمانی که نتوانید جدایی را بپذیرید، نمیتوانید برای زندگی جدید خود برنامهریزی کنید. اشتباهات خود را بپذیرید و آنها را بهعنوان فرصتی برای یادگیری در نظر بگیرید. از خودتان بپرسید:
بهراستی برنامهام پس از طلاق چه خواهد بود؟
نشانههایی که نشاندهندهٔ نرسیدن به پذیرش هستند، به شرح زیر است: