جام جم سرا:
آدمهای شاد، زمان زیادی را برای خوشبینی، شکرگزاری، تمرین مهربانی، رسیدگی به روابط محبتآمیز، متعهد شدن به اهداف پرمفهوم، بهره بردن از لذتهای کوچک زندگی و امثال آن صرف میکنند. اما هیچوقت در کارهای دیگران دخالت نمیکنند
فراموش کنید دیگران چه میکنند. نگاه نکنید که چه دارند و چه هستند. هیچ کس وضعیت بهتری نسبت به شما ندارد چون کسی نمیتواند کاری را به خوبی شما انجام دهد. شما در مسیر خودتان قدم میزنید. گاهیاوقات یکی از دلایل اینکه با ناامنی دست و پنجه نرم میکنیم این است که شرایط پشت صحنه خودمان را با شرایط ظاهری دیگران مقایسه میکنیم. به جای اینکه به صدای خودمان گوش دهیم، به صدای دنیا گوش میدهیم. پس دست از مقایسه کردن بردارید! به صدای درونی خودتان گوش دهید و فکرتان به کار خودتان باشد.
بهترین آرزوها و بزرگترین اهدافتان را نزدیک به قلبتان نگه دارید و هر روز برای آنها وقت بگذارید. از تنها راه رفتن نترسید و از لذت بردن از آن نهراسید. نگذارید نادانی، ناراحتی یا منفیبافی کسی اجازه ندهد بهترین خودتان باشید. کاری را انجام دهید که میدانید برای شما بهتر است چون وقتی با آرامش درونی روی یک کار خوب تمرکز میکنید، هیچ چیز نمیتواند شما را متزلزل کند.
ارزش خود را در دیگران نجویید
وقتی از اینکه خودتان باشید راضی باشید، بدون اینکه مقایسه کنید یا برای تحتتاثیر قرار دادن دیگران رقابت کنید، هر فرد باارزشی به شما احترام خواهد گذاشت. و مهمتر اینکه خودتان هم به خودتان احترام خواهید گذاشت.
چطور باید اجازه بدهید دیگران شما را تعریف کنند؟ اگر میدانستید هیچکس قضاوتتان نمیکند چه کاری را متفاوت انجام میدادید؟
هیچکس حق قضاوت کردن شما را ندارد. ممکن است مردم داستانهای شما را شنیده باشند و تصور کنند شما را میشناسند اما هیچوقت نمیتوانند آنچه بر شما گذشته را احساس کنند. هیچوقت نمیتوانند خودشان را جای شما بگذارند. پس فراموش کنید دیگران چه فکری میکنند یا درمورد شما چه میگویند. فقط روی احساسی که خودتان نسبت به خودتان دارید تمرکز کنید و به راهتان ادامه دهید.
آنها که شما را قبول میکنند دوستانتان هستند و آنها که نمیکنند میتوانند معلم شما باشند. اگر کسی به شما چیزی میگوید و حقیقت دارد، این تقصیر شما نیست که حقیقت دارد. اگر کسی چیزی به شما میگوید و حقیقت ندارد، باز هم مشکل شما نیست زیرا حقیقت ندارد. در هر دو حالت حرفی که به شما میزنند مشکل شما نیست، مشکل خودشان است.
برای شادی خود به افراد و اتفاقات متکی نباشید
ناراحتی در شکاف بین چیزی که الان داریم و چیزی که فکر میکنیم لازم داریم قرار میگیرد. اما حقیقت این است که لازم نیست که برای راضی و شاد بودن چیز بیشتری نسبت به آنچه الان داریم به دست بیاوریم. برای شاد بودن نیاز به اجازه هیچ کس دیگری نداریم. زندگی شما فوقالعاده است نه به این دلیل که کسی این را میگوید، بلکه به این دلیل که چیز تازهای به دست آوردهاید. بخاطر اینکه تصمیم گرفتهاید که اینطور باشد. انتخاب همیشه با خودتان است که زندگی کنید و تجربه کنید.
به محض اینکه آدمها و چیزهای دیگر را برای شادیتان مسئول نکنید، احساس شادی بیشتری خواهید کرد. اگر الان ناراحتید، تقصیر کس دیگری نیست. خودتان باید مسئولیت کامل ناراحتی خود را بر عهده بگیرید و خیلی سریع توانایی برای شادتر شدن را به دست خواهید آورد. دست از آماده کردن موقعیتی که باعث شادیتان شود بردارید. فقط کافی است که عظمتی که در این لحظه از آن شما شده است را دریافته و شکرگزار آن باشید و خیلی زود موقعیتهای عالی و مناسب برایتان فراهم خواهد شد.
نگرش مهمتر از موقعیت است
بخش بهتر شادی یا ناراحتی شما به نگرش شما بستگی دارد نه موقعیتتان. حتی اگر همه چیز الان عالی نباشد، به همه زیباییهایی فکر کنید که در انتظار شماست. یک دلیل خوب برای لبخند زدن همیشه فقط یک قدم از شما دور است: سعی کنید هر زمان که خواستید، دست انداخته و آن را بگیرید.
خشم و کینه را در خود نگه ندارید
کاری کنید که امروز آخرین روزی باشد که اسیر ناراحتیهای قدیمی هستید. چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است، فقط یک بخش از کتاب زندگی شماست. فقط کافی است که کتاب را ورق بزنید.
همه ما بخاطر تصمیمات خودمان و دیگران صدمه دیدهایم و بااینکه درد و ناراحتی ناشی از این تحربیات کاملاً طبیعی هستند، گاهیاوقات برای مدتی طولانی در شما میمانند. احساس خشم و کینه ما را وا میدارد که همان درد را دوباره و دوباره برای خودمان تکرار کنیم و فراموش کردن آن برایمان سخت شود.
بخشش چاره کار است. باعث میشود بتوانید بدون مقابله کردن با گذشته، روی آیندهتان تمرکز کنید. برای دریافتن قدرت بینهایت چیزی که در آینده اتفاق میافتد، باید هر چیزی که پشت سرتان است را ببخشید. بدون بخشش، زخمها هیچوقت خوب نمیشوند و رشد فردی شما حاصل نخواهد شد. به این معنی نیست که گذشتهتان را پاک میکنید یا اتفاقاتی که افتاده را فراموش میکنید. به این معنی است که آن درد و خشم را کنار میگذارید و درعوض انتخاب میکنید که از آن اتفاق درس بگیرید و به سمت آیندهتان حرکت کنید.
زمانی طولانی را در محافل منفی نگذرانید
مطمئناً نمیتوانید برای باقی زندگیتان انتخابهای مثبت داشته باشید مگراینکه در محلی باشید که این انتخابها را برایتان راحت و طبیعی و لذتبخش سازد. پس با محدود کردن زمانی که با افراد منفی میگذرانید از روح و تواناییتان دربرابر آلودگی محافظت کنید.
وقتی دیگران از شما میخواهند که مثل یک قربانی رفتار کنید، مثلاً وقتی از ناعادلانه بودن دنیا و زندگی شکوه و شکایت میکنند و از شما میخواهند تا با آنها همنظر شوید و همدردی کنید، خود را کنار کشیده و از محیط دور شوید. وقتی وارد این بازی منفیبافی شوید، همیشه بازنده خواهید بود.
حتی وقتی تنها هستید، یک فضای ذهنی مثبت برای خود درست کنید. برای دور کردن همه افکار منفی از خودتان، به خودتان امتیاز بدهید. یا حتی چند نمونه از این افکار که برایتان مشکلساز بودهاند را از خودتان دور کنید تا ببینید چقدر زندگیتان را تغییر خواهد داد. شما هیچ نیازی به افکار منفی ندارید. همه آنها دروغ هستند و هیچ چیز را حل نمیکنند. تنها چیزی که به شما میدهند یک باور نادرست و اشتباه از خودتان است.
در برابر حقیقت مقاومت نکنید
وقتی همه زندگیمان را به یاد گرفتن دروغگویی سپری کنیم درواقع گودال مرگ برای خودمان میکنیم. زیرا این دروغها بالاخره آنقدر در ذهنمان قوی میشوند که برای دیدن، گفتن و زندگی حقایقمان ناتوان میشویم. زندگیهایی که با دروغ به هم وصل شده است، خیلی زود از هم پاشیده میشوند. اگر دربرابر حقیقت مقاومت کنید، هر روزتان را با دروغی زندگی خواهید کرد که حقیقت آن هر لحظه افکارتان را در بر میگیرد. نمیتوانید با بیصداقتی از شر حقایق خلاص شوید.
پس دربرابر آن مقاومت نکنید، روی آن سرپوش نگذارید، سعی نکنید آن را با فریب پنهان کنید، روحتان را براساس چیزی که مورد پسند دیگران است ویرایش نکنید. هیچ توضیحی نداشتن بهتر از یک توضیح نادرست است. قبول کردن حقیقت شجاعت و قدرت میخواهد اما تنها راه برای داشتن یک زندگی صادقانه و حقیقی است. هر چه که هست را بپذیرید، آن را به طور کامل در آغوش بکشید، و بخاطر احتمالاتی که ممکن است در پس آن باشد زندگی کنید.
جام جم سرا:
وقتی دخل و خرج هماهنگ نباشد مجبور میشویم چرتکهها را دربیاوریم و برای کاهش هزینهها چاره کنیم. به ویژه زمانی که اجرای مرحله دوم هدفمندی در راه باشد و وزارت نیرو نیز رسما از افزایش مبلغ قبضها خبر داده باشد.
همچنین در سالهای اخیر راههایی برای کاهش مصرف انرژی در خانه ذکر شده است مثل پوشیدن لباس مناسب فصل در خانه، نصبکردن پنجرههای دوجداره، نصب درزگیر پنجره و نصب پردههای ضخیم و... در پرسوجو از برخی شهروندان، همه آنها به استفاده از لامپهای کممصرف، استفاده از لوازم برقی کممصرف، عدم استفاده همزمان از وسایل برقی و استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی اشاره کردهاند.
همچنین بستن دریچههای کولر در زمستان، روشن کردن ماشین لباسشویی با حداکثر ظرفیت، خاموشکردن وسایل برقی یا لامپ و خارج کردن از حالت آماده بهکار وقتی به آن نیازی نداریم، عدم استفاده از شومینه و بخاری، بررسی شیرهای آب و تعمیر آنها در صورت چکه کردن، کم کردن سفرهای درون شهری غیرضروری از موارد دیگری بود که شهروندان مطرح کردند. چنان که یکی از شهروندان نیز به مصرف زیاد و غیرضروری آب توسط فلاشتانکهای موجود در سرویسهای بهداشتی اشاره کرد. وی با دقت در این مورد توانسته است مبلغ قبض اقلام مصرفی خود را در ۳سال اخیر ثابت نگهدارد.
فضای عمومی راحت و استفاده کمتر از خانه
نعمت حسنی، استاد دانشگاه شهید بهشتی نیز معتقد است در دنیا برای هرچیزی شاخص متوسط جهانی داریم که باید سعی کنیم خود را به آن نزدیک کنیم. درحالی که ما انرژی خانگی را بسیار بیشتر از شاخص متوسط جهانی مصرف میکنیم. ضمن اینکه باید به سبک زندگی نیز توجه داشت. مثلا در ژاپن فضای عمومی بسیار راحت و بزرگ در نظر گرفته شده و اماکن تفریحی و محیط کاری کاملا مناسب برای استقرار است و خانهها برعکس بسیار کوچک و با حداقل کاربری ساخته شده اند و علاوه بر اینکه کوچکند و مصارف آنها پایین است، افراد نیز وقت کمتری را در خانه میگذرانند. فرزندان خود را به هوای سرد عادت میدهند و لباس زیادی به آنها نمیپوشانند و اجاقگازهایی که استفاده میکنند درونسوز است و شعلههای آن به درون است که در کاهش مصرف تاثیر زیادی دارد.
حسنی ادامه میدهد در این کشور ماشینها را کوچک و برای یک یا دو سرنشین طراحی کردهاند و اغلب مصرف آنها نیز ۳ونیم لیتر در ۱۰۰کیلومتر است و در نهایت اینکه از گاز LNG که بسیار پاک است، استفاده میکنند.
در سوئد خانهها با یک شعله گرم میشوند
محمدرضا فرهنگ، کارشناس انرژی ساختمان درباره اسراف انرژی در خانهها میگوید: ایران کشور چندان سردی نیست و شهرها و استانهای شمالغربی و غرب کشور سرمای زیادی را تجربه میکنند اما باز هم مصرف بسیار بالاست درحالی که در کشور سوئد که هوای آن بسیار سرد است اغلب خانهها را میتوان با یک شعله گرم نگه داشت. زیرا علاوه بر اینکه فرهنگ مصرف در میان آنان نهادینه شده است، ابزار استاندارد و اصولی برای استفاده دارند.
پنجرههای ۳جداره و کاملا استاندارد، استفاده از کاغذدیواریها و کفپوشهای مناسب در منزل و ساخت یا بازسازی اصولی از مواردی است که باعث میشود در این کشور سرد بتوان با شمع خانه را گرم نگه داشت. درحالی که در ایران علاوه بر اینکه برخی راههای صرفهجویی از دسترس مردم خارج است و باید توسط تولیدکنندگان به تمام استاندارهای بینالمللی توجه شود، شهروندان نیز در ساخت یا بازسازی خانه از رعایت اصول و استفاده از تجهیزات مناسب خانه غفلت میکنند و تنها معیار زیبایی را برای خانه خود در نظر دارند. آنها به مجلات دکوراسیون نگاه کرده و از روی آن انواع کفپوش یا سرامیک، پرده، در، وسایل برقی یا پوشش دیوار را انتخاب میکنند درحالی که طراحان دکوراسیون در دنیا هنگام طراحی به ویژگیهای محیط و ملزومات آن برای استفاده بهینه در مصرف انرژی نیز توجه دارند.
با این توصیف میتوان گفت آشنایی شهروندان ایرانی با روشهای کاهش مصرف در حد مطلوبی نیست و به استانداردهای جهان دسترسی نداشته و حتی با آن آشنا نیستند. (پریسا امام وردیلو/کسب و کار)
جام جم سرا:
پایین شهر در هر شهری پایین شهر است. فرقی نمیکند کدام شهر باشد تمام پایین شهرها مانند همند با همان مردم و همان صفا و صمیمیت.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کمی از کارهایش را که انجام داد، بلند شد و رفت به طرف پنجره. انگار میخواست خیابان را ببیند، اما انتظار دیدن منظره تازهای را هم نداشت. همین که نزدیک پنجره رسید، یکی از همکارانش را دید که داشت وارد ساختمان میشد. تعجب کرد. چند ساعتی از پایان کار گذشته بود و انتظار نداشت او دوباره برگردد. جسی برگشت و به میز او نگاه کرد. فکر میکرد شاید چیزی جا گذاشته باشد، اما روی میزش هم چیزی نبود.
چند دقیقهای گذشت. چاد آرام در زد و بعد با کلیدش در را باز کرد. انگار میدانست جسی هنوز سر کار است و نمیخواست او را بترساند. وقتی همدیگر را دیدند، چاد هیچ تعجبی از خودش نشان نداد و فقط لبخند زد. نمیگفت چه کاری دارد، فقط آمد و نشست پشت میزش. خودش را با کاغذها و کارهای اداری مشغول کرد و پس از چند دقیقه گفت: جسی، چرا نرفتی؟
جسی لبخندی زد و همانطور که میرفت پشت میزش بنشیند، گفت: میبینی که، کار داشتم.
چاد همیشه میخندید و جسی فکر میکرد او آدم خیلی خوشبختی است، اما آن شب چاد حرفهایی زد که نظر او هم عوض شد. چاد درباره مشکلاتش با او صحبت کرد، از شرایط سخت مالی خود و خانوادهاش گفت و شرایط زندگیاش را برای جسی کمی بیشتر توضیح داد، اما در پایان همه حرفهایش هم تاکید میکرد هیچکس خوشبختتر از او نیست. چاد میگفت این مشکلات برای همه انسانها وجود دارد و آنچه باعث خوشبختی یا بدبختیشان میشود، فقط نوع نگاهشان به زندگی است.
جسی دوست داشت مثل همکارش باشد، اما فکر میکرد این کار برای او غیرممکن است. دلش میخواست او هم مثل چاد بتواند بخندد و از خنده اشک بریزد، اما انگار عادت کرده بود همیشه گریه کند و خندیدن را بد میدانست.
چاد دوباره بلند شد، وسایلش را جمع کرد و با صدایی آرام رو به جسی گفت: رمز موفقیت و شادی در زندگی این است که همیشه بخندی؛ حتی به کوچکترین چیزی که میتواند لبخند را روی لبت بیاورد.
جسی اما از خندیدن میترسید و چاد این را میدانست. برای همین دوباره گفت: نترس، بخند و ببین زندگی چقدر آرامتر پیش میرود.
چاد میدانست مشکلات همیشه وجود دارد، اما این را هم خوب میدانست که نباید در برابر آنها روحیهاش را ببازد و تسلیم شود.
مترجم: زهره شعاع
«خانههای قدیمی... آه خانههای قدیمی. چقدر این خانهها را دوست دارم و خدا میداند چقدر دلم برای خانه قدیمی که در آن ازدواج کرده و صاحب بچه شدم تنگ شده است.
غروب که میشد حیاط را آب پاشی میکردم و روی تخت کنار حوض فرش میانداختم و چای را در استکان کمر باریک میریختم. سفره که پهن میشد و عطر سبزی تازه و پنیر و بوی نان داغ میپیچید انگار دنیا را به بچهها داده بودند. هرکدام یک لقمه قازی میگرفتند و دور حوض میچرخیدند و بازی میکردند و من و خدا بیامرز همسرم به آنها نگاه میکردیم.
اما آن خانه قدیمی که توی پشت بام و بهارخوابش تابستانها میخوابیدیم بیاینکه نگران پریدن دزد توی حیاط باشیم، امروز کوبیده شده و به آپارتمانهایی دلگیر تبدیل شده است و از پنجرههایش فقط آهن و ماشین و ساختمان دیده میشود و غروبها دیگر بوی خاک نم خورده در مشام نمیپیچد.
حالا پنجرهها حفاظ دارند و خانهها قفل و بست حسابی و درها قفل کامپیوتری و هزار و یک جور محافظ برای جلوگیری از سرقت، اما هنوز در این آپارتمان احساس امنیت نمیکنم.»
اینها را خانم سمیرا مقدسی میگوید. او هفتاد و شش ساله است و در یک آپارتمان 60 متری به تنهایی زندگی میکند. فرزندان او در سمت دیگری از شهر زندگی میکنند و همسرش فوت کرده است. او میگوید: همین چند روز پیش انبار ما را خالی کرده و هرچه برنج و فرش و چیزهای به درد بخور داشتم، بردند.
از آن موقع همهاش میترسم مبادا ناغافل به خانه من بریزند و بدانند که تنها هستم و در خواب خفهام کنند.
تنهایی یکی از موقعیتهای ترسناکی است که سالمندان با آن مواجه هستند، اما وجود وسایل هشداردهنده و درهای ضد سرقت و سکونت در آپارتمانهایی که به سیستم دزدگیر و دوربینهای مدار بسته مجهز هستند برای سالمندان تنها امنتر است.
به سالمندان توصیه میشود از راه دادن افراد ناشناس به آپارتمان جلوگیری کنند و حتیالمقدور از سکونت در خانههای قدیمی که حفاظ و تدابیر امنیتی لازم را ندارند، خودداری کنند.توصیه دیگری که از سوی پلیس به شهروندان، خصوصا شهروندان سالمند میشود این است که مدارک شناسایی کسانی را که به در منزل مراجعه و خود را مامور آب، برق، گاز، تلفن و چیزهای دیگر معرفی میکنند، بررسی کنند.
به سالمندان توصیه میشود با نصب آیفون تصویری از هویت کسانی که به منزل آنان مراجعه میکنند اطمینان حاصل کنند و تا چهره کسی را نشناختهاند او را به عنوان همسایهای که کلید جا گذاشته است به داخل آپارتمان راه ندهند.توصیه میشود سالمندان از تنهایی خود به کسی خبر ندهند و در حضور دیگران بگویند نوهها یا بچههایشان شب نزد آنان میمانند.
خطرهای حمل پول
یکی دیگر از مشکلاتی که در جامعههای مدرن، سالمندان را تهدید میکند حمل پول است.
محمد ـ ص مردی هفتاد ساله و بازنشسته است. او میگوید: یک بار بعد از گرفتن مستمری خود وقتی از بانک خارج میشدم یک موتوری به من حمله کرد و کیف دستی مرا گرفت، اما کیف از دست من جدا نشد و مرا مسافتی روی زمین کشید به نحوی که دستم از جا در رفت و آخر ناچار شد کیفم را رها کند.
به سالمندان توصیه میشود حتیالمقدور از حمل و نقل پول نقد خودداری کنند و اگر ناچار به این کار شدند آن را در کیفهای گردن آویز زیر لباس حمل کنند یا بسته پول را هنگام حرکت سمت دیوار قرار دهند.
بهتر است پول خود را به صورت کارت حمل کنند در این صورت ضمن امکان استفاده از خرید مجازی میتوانند از امنیت بیشتری برخوردار باشند.
خطرهای ناشی از کلاهبرداری
یکی دیگر از مشکلات تکنولوژی که میتواند شما را متعجب کند همین کارتهاست. اگر آشنایی کامل با طرز کار این کارتها را نداشته باشید خیلی زود متوجه میشوید ممکن است از حسابتان برداشت کرده باشند.
برای اینکه جلوی هرگونه سوءاستفاده را بگیرید لازم است ملاحظات زیر را رعایت کنید:
ـ رمز کارتهای عابر بانک خود را بعد از دریافت تغییر دهید.
ـ رمز عابر بانک را در کنار یا پشت عابر بانک خود یادداشت نکنید زیرا به محض سرقت یا مفقود شدن هر کسی میتواند پول داخل آن را برداشت کند.
ـ هیچ وقت کارت عابر بانک خود را به کسی ندهید تا برایتان عملیات بانکی انجام دهد.
ـ ا گر از شما خواستند برای اینکه به کسی کمک یا دریافت و پرداختی داشته باشید طبق دستورالعمل خاصی که شخص به شما دیکته میکند رمزها یا کدهایی را در حساب خود وارد کنید این کار را نکنید.
ـ برای هر عملیات عابر بانک که نمیدانید چگونه باید صورت گیرد با متصدی بانک مشورت کنید.
ـ برای خریدهای اینترنتی از صفحه کیبورد مجازی که روی مانیتور است، استفاده کنید. مشخصات کارت خود را برای کسی ایمیل یا پیامک نکنید.
ماندانا ملاعلی
شنبه 13 اردیبهشت 1393 ساعت 15:09
یک عمر... فکرش را بکن. از یک نطفه ریز و جوان که با سرعت و برای رسیدن به یک هدف کاملا معلوم راهی سخت و پر پیچ و خم را میگذراند، تا... قامتی پیر و خمیده که تیک تیک زمان هم عصا به دست میشود و بیهدف فقط وقت میگذراند. تصاویری که در پی آمده، منتخبی از نگاه عکاس ایسنا به کهنسالان خانه سالمندانی در گرگان است. دیدن آنها را توصیه میکنیم.
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 11:42
«حمیرا ریگی» اولین فرماندار ایران از قوم بلوچ و اهل سنت، متولد سال ۱۳۵۴ است که در فروردین ماه امسال به عنوان فرماندار شهرستان قصر قند در استان سیستان و بلوچستان منصوب شد. عکاسان تصاویری از زندگی او را در محل کار، پارک و بوستان، میان مردم و نیز کنار اعضای خانواده و در حال خاندهداری ثبت کردهاند که در ادامه میبینید.
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 11:42
«حمیرا ریگی» اولین فرماندار ایران از قوم بلوچ و اهل سنت، متولد سال ۱۳۵۴ است که در فروردین ماه امسال به عنوان فرماندار شهرستان قصر قند در استان سیستان و بلوچستان منصوب شد. عکاسان تصاویری از زندگی او را در محل کار، پارک و بوستان، میان مردم و نیز کنار اعضای خانواده و در حال خاندهداری ثبت کردهاند که در ادامه میبینید.
به گفته مشاوران خانواده بدبینی و سوء ظن یکی از خطرناک ترین علت های ایجاد اختلاف در زندگی زوج هاست. رفتاری که آهسته آهسته در تار و پود زندگی نفوذ می کند و خواسته و ناخواسته تیشه به ریشه محبت زن و مرد می زند و حتی موجب جدایی و طلاق می شود.
جام جم سرا:
بر اساس آخرین آمار جمعیتی مقایسه زنان و مردان در سن ازدواج مجرد نشان می دهد که تعداد زنان 100 هزار نفر بیش از مردان است و برهمین اساس کارشناسان معتقدند هرچه سن ازدواج بالاتر رود تعداد دختران مجرد بیش از پسران می شود ، به همین دلیل جمعیت شناسان توصیه می کنند نباید اجازه دهیم سن ازدواج در دختران بالا رود تا مشکلی نیز برای ازدواج آنان به وجود نیاید.
اما بالا رفتن سن ازدواج که اکثرا در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه اتفاق می افتد یک پدیده اجتماعی ناگزیر است .
یعنی همزمان با افزایش سطح سواد زنان و ایجاد برابری های اجتماعی و فرصتهای اقتصادی برای کسب و کار و ارتقا در مدارج ترقی در مناسبات اجتماعی اقتصادی و سیاسی زنان ترجیح می دهند تا ازدواج خود را به نفع ایجاد شرایط بهتر برای ورود به زندگی مشترک به تعویق بیاندازند.
در کشورهایی که فرهنگ ازدواج با توجه به آزادی های جنسی بیشتر با عدم استقبال مواجه شده است، افزایش سن ازدواج و زندگی مجردی ابعاد بیشتری دارد اما سیاستها و حمایتهای قانونی از افرادی که ازدواج می کنند در این کشورها وحتی حمایت پنهان رسانه ها از خانواده و ازدواج این پدیده را کنترل می کند.
اما یکی از مواردی که همواره در مورد افزایش سن ازدواج مطرح می شود سلامت فرزندی است که توسط مادران سن بالا متولد می شوند ،احتمال مرگ و یا بیماریهایی چون سندروم داون و دیابت همگی خطراتی هستند که به عنوان خطرات بارداری در سنین بالا مطرح است.
درکشورهایی چون انگلستان و ولز نرخ فرزند آوری در سنین زیر 35 سال کاهش قابل ملاحظه ای نشان می دهد اما در سنین بالای 35 سال آمار فرزندآوری زنان افزایشی 1.2 درصدی و در سنین بالای 40 سال افزایشی 2.4 درصدی نشان می دهد.
در آمریکا نیز وضع به همین منوال است و آمار مادران بالای 35 سال نسبت به سال 1990 جهشی 70 درصدی را نشان می دهد.
اما آیا این لزوما به معنای به دنیا آمدن فرزندانی معیوب و معلول است؟ پاسخ به طور قطع منفی است .
نمودار زیر نشان دهنده وضعیت سن مادران در کشورهای عضو همکاری های اقتصادی است:
این جدول نشان دهنده کشورهایی است که مسن ترین مادران جهان را دارند:
ردیف | کشور | متوسط سن اولین فرزندآوری |
1 | انگلیس | 30 |
2 | آلمان | 30 |
3 | ایتالیا | 30 |
4 | اسپانیا | 29.8 |
5 | سوئیس | 29.5 |
6 | لوکزامبورگ | 29.2 |
7 | کره | 29 |
8 | ژاپن | 29 |
9 | هلند | 28.9 |
10 | یونان | 28.9 |
در این کشورها متوسط مرگ و میر کودکان بسیار پایین است:
ردیف | کشور | مرگ و میر نوزادان( در هر هزار تولد) |
1 | ژاپن | 2.17 |
2 | سنگاپور | 2.59 |
3 | سوئد | 2.73 |
4 | ایسلند | 3.17 |
5 | ایتالیا | 3.33 |
6 | فرانسه | 3.34 |
7 | اسپانیا | 3.35 |
8 | فنلاند | 3.38 |
9 | نروژ | 3.47 |
10 | آلمان | 3.48 |
11 | اتحادیه اروپا | 4.49 |
12 | انگلیس | 4.5 |
چنان که در این جداول نیز مشخص است مرگ و میر نوزادان در کشورهایی که اتفاقا مادران در آن در سنین بالا بچه دار می شوند، به دلایل گوناگون مانند تغذیه مناسب،مراقبتهای بهداشتی و حمایتهای پیدا و پنهان دولتها از خانواده و فرزندآوری بسیار پایین تر ازبقیه کشورهاست.
ناگفته پیداست در کشورهایی مانند کشور ما که به دلایل فراوان ر اجتماعی که بسیاری از آنان غیر قابل کنترل توسط دولتهاست سن ازدواج بالا رفته است اما این دلیلی برای کاهش و یا تهدید نسل آینده به شمار نمی رود ،چرا که با ارتقای سطح زندگی همین جوانانی که سن ازدواج و فرزند آوریشان بالا رفته می توان از آنان انتظار ایجاد خانواده ای قوی و سالم را داشت.
کنترل عوامل خارجی چون تغذیه با حمایتهای دولتی برای اقشار محروم ، کم کردن آلاینده ها محیطی که سلامت جنین را بشدت تهدید می کند، و ایجاد فضای آرامش بخش در سطح جامعه برای مادران اعم از حمایتهای مالی و افزایش مرخصی زایمان و ..... می تواند تضمین کننده سلامت فرزندان نسل آینده حتی در شرایط افزایش سن ازدواج و بحران جمعیتی باشد. لذا در این شرایط مسئولان باید به جای ترساندن جوانان از سن بالای ازدواج و ایجاد طرحهای شعارزده و کوتاه مدت کاهش سن ازدواج و جشنواره های بی خاصیت در موضوع ازدواج و فرهنگ خانواده باید فکری به حال ایجاد شرایط مناسب فرزندآوری در جامعه بکنند.(هادی معیری نژاد/خبرآنلاین)