مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

اوتیسم هدیه شوم مادران مضطرب به فرزندان

اوتیسم یک اختلال رشدی دوره کودکی است. کودکان مبتلا به اوتیسم در تعاملات اجتماعی و برقراری ارتباط احساسی با دیگران مشکل دارند، و اغلب به رفتارهای تکراری علاقه نشان می دهند.

سن شروع این اختلال قبل از سه سالگی است و کودکان دارای این اختلال رفتارهای همچون عدم برقراری تماس چشمی، عدم اشاره مستقیم به اشیا، مشکل در درک احساسات دیگران یا بیان احساسات خود، فرار از بغل شدن یا تماس فیزیکی با دیگران، عدم تمایل به صحبت کردن، مشکل در بیان نیازهای خود از خود بروز می دهند.

به گزارش مهر، تشخیص اوتیسم بسیار مشکل است، زیرا هیچ تست پزشکی برای تشخیص آن وجود ندارد (مانند آزمایش خون و...)، تنها راه تشخیص مشاهده رفتار کودک است. همچنین درمان قطعی برای آن وجود ندارد.

امروزه عامل ژنتیک مهمترین عامل این اختلال شناخته می شود اما اضطراب و استرس مادر در دوران بارداری یکی از عوامل فعال کننده این ژن قلمداد می شوند البته مواد موجود در آفت کش ها و... نیز تاثیر خود را در فعال شدن این ژن دارند. اما نکته مهمی که باید مد نظر قرار داد محیط مادر در دوران بارداری است.

امروزه در هزاره سوم که شاهد گسترش استرس ها و اضطراب​ها به خصوص در کلانشهرها هستیم مادران با استرس و اضطراب خود می توانند زمینه را برای اوتیسم هموارتر کنند. این احتیاط نیست بلکه وظیفه مادران است.

اوتیسم در بسیاری از کلانشهرها یک نگرانی مهم برای بهداشت عمومی قلمداد می شود بطوریکه در یکی از بزرگترین پروژه های مطالعاتی آمریکا تا امروز، به نام سید(SEED) با صرف بودجه ای عظیم به دنبال کشف علل این اختلال هستند.

در همین راستا انجمن علمی کودکان استثنایی ایران در فعالیتی موثر اقدام به برگزاری همایش اوتیسم با هدف معرفی روش های درمانی مفید و توجه ویژه به نیازهای والدین با حضور متخصصین مجرب این حوزه در تاریخ ۹ مهر ماه ۹۴ در محل دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران نموده است.

سازمان ها و نهاد های مرتبط چون بهزیستی، آموزش و پرورش کودکان استثنایی و دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در این همایش حضور خواهند داشت.


ادامه مطلب ...

نگرانی والدین از فرزندان پسر

کوچکی واقعی اندازه دستگاه تناسلی در مردان بیماری بسیار نادری است. البته مثل هر بیماری دیگر، کوچکی واقعی دستگاه تناسلی در مردان یا «کوچکی مرضی دستگاه تناسلی» تعریف علمی خاص خود را دارد و صرف ادعای فرد، نمی‌تواند دلیل وجود مشکل در وی باشد. ممکن است فرد انتظارات خاصی از خود داشته باشد که دلیل وجود بیماری نیست. هر پسر بچه بالای یک سال که طول دستگاه تناسلی وی در حالت کشیده کمتر از 1/9 سانتی‌متر است، باید مورد بررسی قرار گیرد. علل زیادی برای آلت تناسلی کوچک در پسر بچه‌ها وجود دارد که اگر بموقع تشخیص داده شوند، کمک زیادی می‌توان به این کودکان کرد.

امروزه با پیشرفت فناوری حتی می‌توان در ماه‌های آخر بارداری با سونوگرافی داخل رحم مادر این بیماری را در جنین پسر تشخیص داد. نکته قابل ذکر این است که در کودکان چاق، آلت تناسلی در زیر چربی ناحیه عانه مخفی می‌شود که اصطلاحا به آن «آلت تناسلی دفن شده یا مخفی شده» می‌گویند و این با آلت تناسلی کوچک فرق می‌کند. در بسیاری از موارد با بزرگ شدن کودک و کاهش وزنش، این مشکل برطرف می‌شود ولی گاهی جهت برطرف شدن آن به عمل جراحی نیاز دارد.

تشخیص زود و بموقع «کوچکی واقعی دستگاه تناسلی» اهمیت بسیاری دارد چون با درمان مناسب و بموقع، این کودکان تقریباً دستگاه تناسلی طبیعی خواهند داشت. اندازه آلت تناسلی در سن بلوغ رابطه مستقیم با زمان درمان دارد. هر قدر درمان زودتر انجام شود، اندازه آلت تناسلی در سن بلوغ نزدیک تر به میزان طبیعی خواهد بود. شاید بد نباشد موضوع را با مثال، قابل فهم‌تر کنیم. مثلا طول متوسط طبیعی آلت تناسلی کشیده شده در نوزاد 30 هفته‌ای 1/5 سانتی‌متر، نوزاد 34 هفته‌ای 2/5 سانتی‌متر، کودک دو ساله 2/6 سانتی‌متر، کودک چهار ساله 3/3 سانتی‌متر، کودک هفت ساله 3/8 سانتی‌متر،‌ کودک ده ساله 3/9 سانتی‌متر و بالغین 9/3 سانتی‌متر حد استاندارد است.

برای درمان «کوچکی واقعی دستگاه تناسلی» دو راه وجود دارد؛ دارودرمانی که بیشتر قبل از 14 سالگی مؤثر است و عمل جراحی که بعد از سن بلوغ انجام می‌شود. در این میان هیچ دستگاهی که مورد تأئید مجامع علمی معتبر باشد، برای تغییر قابل ملاحظه اندازه آلت تناسلی وجود ندارد و دستگاه‌هایی که در اینترنت یا شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شوند، فقط موهومات هستند.

این دستگاه‌ها نه‌تنها بی‌فایده‌اند، بلکه در مواردی عوارض زیانبار شدیدی را نیز به همراه دارند. همین سودجویان داروهایی را تبلیغ می‌کنند که معتقدند صد در صد مؤثر و تضمینی هستند، اما به نظر من واقعیت ندارند و خوانندگان به هیچ وجه نباید در دام این افراد و تبلیغات بیفتند. فراموش نکنید افراد بالغ چاق که دارای کوچکی واقعی دستگاه تناسلی هستند، در ابتدا باید وزنشان را کاهش دهند (وزن ایده‌آل = قد منهای 100) و سپس تحت عمل جراحی قرار بگیرند. البته عمل جراحی بسیار کمک‌کننده است ولی انتظارات نامعقول بعضی از بیماران را برآورده نمی‌کند.

دکتر محمدرضا صفری‌نژاد

جراح و متخصص بیماری‌های کلیه و مجاری ادراری


ادامه مطلب ...

عوامل مهم افزایش قد کوتاهی قد فرزندان خود را قبل از بلوغ درمان کنید

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از فارس، مهران زمان زاده در ارتباط با عوامل مهم بهبود قد اظهارداشت: در صورتی که کمبود هورمون علت کوتاهی قد باشد باید هورمون مورد نیاز رشد توسط پزشک تزریق شود البته درمان با هورمون رشد بعد از اتمام رشد نیز باید ادامه یابد.

وی افزود: دلیل ادامه درمان با هورمون ایجاد اثراتی دیگر مانند حمایت از عملکرد طبیعی غدد جنسی است همچنین این هورمون باعث ثابت ماندن چگالی طبیعی استخوان‌ها می‌شود.

متخصص غدد و داخلی با تأکید بر اینکه بهتر است بدانید که درمان کوتاهی قد باید هر چه زودتر شروع شود و قبل از بلوغ، سرعت رشدی قد بهبود یابد، گفت: افزایش رشد قدی قبل از درمان 3 تا 4 سانتی متر در سال و سال اول درمان 10تا12 سانتی متر در سال و سال‌های دوم و سوم درمان 7 تا9 سانتی متر در سال است

زمان زاده با اشاره به استفاده از دوزهای بالای هورمون رشد برای بهبود قد عنوان کرد: افزایش دوز هورمون نسبت به وزن، تجویز روزانه دارو، شروع زودرس درمان، درمان قبل از متوقف شدن رشد، تجویز دوزهای جایگزین هورمون‌های تیروئیدی،تجویز دوزهای جایگزین هورمون‌های گلوکوکورتیکوئیدها از دیگر عوامل مهم بهبود قد است که توسط پزشکان برای فرد ارائه می‌شود.


ادامه مطلب ...

چگونه فرزند موفق داشته باشیم؟ روش های تربیتی والدین دارای فرزندان موفق چیست؟

چگونه فرزند موفق داشته باشیم؟چگونه فرزند موفق داشته باشیم؟

برخی از والدین برای آنکه بتوانند بهتر به انجام وظایف خود بپردازند عمدتا از راهکارهای والدین بسیار موفق در تربیت فرزندان خود استفاده می کنند.

همواره سئوالاتی نیز در ذهن آنها به وجود می آید که به عنوان مثال آیا باید زمان خوابیدن کودکان شان را به ساعات اولیه تری از شب تغییر دهند؟ آیا باید برای یادگیری دروس پیانوی کودک شان، پافشاری بیشتری کنند؟ و هزاران سئوال دیگر که گاهی والدین از پاسخ دادن به آنها عاجز هستند.

در ادامه این نوشته شما را با برخی از عادات والدینی که فرزندان موفقی دارند آشنا می کنیم. اگرچه شاید تفاوت های شخصیتی، توانمندی های جسمی کودکان، استعدادها و علایق شان متفاوت باشد اما شاید به کارگیری برخی از این راهکارها برای فرزند شما نیز مفید باشد. این موارد را با هم مرور می کنیم

وظایفی را در منزل به فرزندان تان واگذار کنید

زمانی که کودک شما به انجام کارهای خانه می پردازد شما از همان دوران کودکی او را با کار کردن آشنا خواهید کرد. نه تنها شما به او شانس مشارکت در زندگی خانوادگی را داده اید بلکه او برعهده گرفتن مسئولیت روزانه در زندگی را نیز تجربه می کند. همچنین انجام برخی از کارهای منزل می تواند آنها را برای ورود به دانشگاه و یا زندگی ای با مسئولیت بیشتر در دوران بزرگسالی آماده سازد.

انتظارات بالایی داشته باشید

والدین موفق عمدتا برای خود و فرزندان شان، انتظارات بالایی را مشخص می کنند. همچنین داشتن انتظارات بالا سبب می شود که آنها سختکوشی برای رسیدن به اهداف شان را بیاموزند. البته همواره باید این نکته را در نظر داشته باشید که انتظارات شما از فرزندتان واقع گرایانه باشد.

علاوه بر این لازم است بدانید که قرار دادن فشار بیش از اندازه بر کودکان می تواند سبب ایجاد اضطراب و عقب نشینی آنها شود.

خودتان هم بیاموزید

عمدتا والدینی که خود تحصیلکرده هستند فرزندان شان نیز در این مسیر قرار می گیرند. شاید بهتر باشد والدینی که خودشان تحصیلات دانشگاهی را کسب نکرده اند برای ترغیب بیشتر فرزندان شان به سمت اهداف تحصیلی، خود نیز آموزش هایی ببینند.

زندگی خوب را به فرزندان تان نشان دهید

برای اینکه الگوی مناسبی برای فرزندان تان باشید لازم است که بنیان خانوادگی، شغلی و مکانی مستحکمی داشته باشید. داشتن یک شغل ثابت و خوب، روابط خوب با اعضای خانواده و خانه ای که محل آرامش شما باشد می تواند حس خوبی به فرزندتان بدهد.

لازم نیست که حقایق زندگی خود را از فرزندان تان پنهان کنید بلکه می توانید به آنها برای دستیابی به موفقیت انگیزه بدهید. اگر آنها ببینند که زحمت کشیدن و سختکوشی همراه با نتیجه است آنگاه آنها نیز برای ساختن آینده شان سرمایه گذاری هایی را خواهند کرد.

در سنین کم آنها را با اعداد آشنا کنید

آشنایی کودکان با اعداد نه تنها بعدها در ریاضیات به آنها کمک خواهد کرد بلکه در خواندن نیز بسیار موثر است. به همین دلیل هم در دوران پیش دبستانی کودکان را با اعداد آشنا می کنند تا آنها بتوانند برای برآورده کردن انتظارات سیستم آموزشی در دوران دبستان و بعد از آن آمادگی داشته باشند.

زمان هایی را در کنار هم بگذرانید

کودکانی که با والدین خود روابطی بر پایه امنیت دارند، بدون در نظر گرفتن مسائل اجتماعی و اقتصادی عمدتا موفق تر هستند. البته این بدان معنی نیست که باید هر هفته فرزندان تان را به سینما و پارک ببرید بلکه می توانید در زمان خوابیدن برای آنها کتاب بخوانید، با هم غذا بخورید و یا در زمان هایی که او به شما نیاز دارد در کنارش باشید.

اگر ارتباط شما با فرزندتان از همان زمانی که متولد می شود خوب باشد این امر می تواند موجبات امنیت کودک تان را فراهم آورد.

به آنها بیاموزید که چگونه با مشکلات مبارزه کنند

والدین کودکان موفق عمدتا ابزاری را در اختیار کودکان شان قرار می دهند تا بتوانند مشکلات و مسائل خود را حل کنند. این ابزار می تواند صحبت کردن با فرزندان شان در مورد حل کردن مسائل شان و یا پیشنهاد کردن راهکارهایی به آنها باشد.

این کار می تواند به کودک احساس صلاحیت و اعتماد به نفس بدهد و مهارت های ارزشمندی را برای هدایت کردن زندگی آینده در اختیار آنها قرار می دهد.

احساسات آنها را درک و بپذیرید

از آنجایی که کنار آمدن با احساسات و بیان آنها برای بسیاری از افراد خصوصا کودکان دشوار است می توانید به آنها در بیان و درک احساسات شان کمک کنید. مثلا به فرزندتان بگویید :”می توانم درک کنم که نرفتن به مهمانی دوستت چقدر برای تو سخت است.” اینکه به کودکان تان اجازه دهید که به جستجوی احساسات خود بپردازد برای موفقیت او در آینده نیز مفید خواهد بود.

مسائل و مشکلات زندگی را اندکی آسان بگیرید

عمدتا والدینی که استرس کمتری دارند فرزندان شان نیز همین وضعیت را تجربه خواهند کرد. استرس همچون یک بیماری مسری به افراد دیگر نیز انتقال پیدا می کند بنابراین تلاش کنید که از گستردن استرس در محیط خانه پرهیز کنید و برای فرزندتان مکان آرامی را فراهم آورید.

برای فرزندتان کتاب بخوانید

کتاب خواندن برای فرزندتان حتی زمانی که او تنها یک نوزاد است می تواند به مهارت های کلامی او در آینده کمک کند. همچنین خواندن کتاب سبب می شود که حس همدردی و مهارت تصمیم گیری در او افزایش پیدا کند. علاوه بر تمام اینها با در آغوش گرفتن او می توانید موجبات سلامت فرزندتان را نیز فراهم آورید. / روزیاتو


ادامه مطلب ...

تربیت فرزندان در محیطی مهار کننده

خصوصیات بارز پدر مادرهای مهار کننده:

تربیت فرزندان در محیطی مهار کننده

نظارت از طریق بررسی آمرانه
ترس از پذیرفته نشدن یا تنها بودن
ناتوانی در تشخیص بین خواسته های خود و خواسته های فرزندان
تضعیف فردیت فرزندان

پیامدهای احتمالی بزرگ شدن در فضایی مهار کننده:

نبود مرزهای اجتماعی درست و مناسب
وجود مشکل در صمیمیت و تعهد
وابستگی شدید
تصویر بدن حقارت آمیز
قوه ابتکار پایین

مارگارت لاغر پوست شیشه ای، وکیل سی و سه ساله متخصص در قوانین خانواده، در کانون پدری وکیل بزرگ شد که عاشق بحث داغ بود و همیشه اصرار داشت که مارگارت با او بحث و گفتگو کند و به دفاع از موقعیتش بپردازد. متاسفانه پدر هرگز به دخترش اجازه برنده شدن نمی داد او را کلافه می کرد تا اینکه دختر تسلیم می شد.

مارگارت در نه سالگی کتابی درباره فردی دامپزشک می خواند کتابی که پدرش یواشکی آن را از او ربود زیرا می خواست دخترش پزشک شود نه دامپزشک. وقتی مارگارت پرسید آن کتاب کجا رفته است پدرش جواد داد کدام کتاب؟ وقتی دوازده ساله بود به غذاهای سرد راغب شد بستنی وانیلی، نان سفید و سیب زمینی بنابراین پدرش بی وقفه غذاهای چاشنی داری را که خودش دوست داشت به او می داد.

وقتی مارگارت شانزده ساله مشغول نوشتن تقاضانامه های کالج بود پدرش آن ها را قاپید با اعتراض آن ها را خواند پشت میز آشپزخانه نشست و دوباره آن ها را نوشت. وقتی مارگرات هفده ساله بود و آماده رفتن به کالج شد پدرش لباس هایش را از چمدان بیرون کشید و به او گفت که دقیقا چه چیزی را و چگونه بسته بندی کند.

احساس بیش از اندازه بررسی شدن، شاخص بزرگ شدن در جوار پدر و مادری مهار کننده است. وقتی پدر و مادرهای مهار کننده بیش از اندازه دلسوز باشند نوع ابراز عشق و علاقه شان ممکن است وابستگی نامناسب را بپروراند.

توجه بی اندازه ای که آنان ارزانی می دارند تاوان خود را دارد زیرا وقتی پدر و مادری مهار کننده همیشه در کنار فرزند حضور داشته باشند توافقی ضمنی وجود دارد که فرزند نیز همیشه در اختیار پدر و مادر خواهد بود.

پدر ومادر مهار کننده ظاهرا قادر نیستند فرزندانشان را موجودی جدا ببینند بلکه انان را دنیایی می بینند که باید مورد نظارت قرار گیرد. روان درمانگران، خانواده های مهار کننده را اسیر سرشار از چیزی می نامند که بینانگذار روان درمانی، موری بوون همبستگی قفل شده نامید یا آنچه حین میدلتون موز چسب قطره ای عاطفی نام نهاد.

پدر و مادرهای مهار کننده در کنه وجودشان نمی توانند اجازه دهند فرزندانشان مستقل باشند زیرا برایشان یادآور این حقیقت است که فرزندانشان سرانجام بزرگ خواهند شد و به دنبال دنیای خود خواهند رفت. این فکر در پدر و مادر ظاهری تان احساسات زیادی را انکار شده و بی اعتبار باقی می گذارد.

مارگارت به یاد می آورد، پدرم عادت داشت این پرسش عجیب را بپرسید مطمئن هستی؟ مطمئن هستی؟ نمی توانستید بگویید نه.

به طور کلی او درمقام وکیل مردم را به نوعی زندگی متقاعد می کرد. مارگارت هر شب در فکرش در روند پرسش و پاسخی که با پدرش داشت برنده می شد. من در بستر دراز می کشیدم و از او انتقاد می کردم و به او می گفتم که این روش برای رشد و نمو من نتیجه عکس دارد. اما هرگز آشکارا با او مخالفت نمی کردم.

مارگارت اقرار داشت پدرش که خصوصیات کمال گرایی و همچنین مهار کنندگی داشت ممکن بود قصد و منظورش خوب بوده باشد اما اعمال بی ظرافتش مثلا بازنویسی متن تقاضانامه کالج یا دوباره چیدن چمدانش این احساس را در مارگارت ایجاد می کرد گویی پاهایش قطع شده بودند.


ادامه مطلب ...

هانی و هانا فرزندان هادی نوروزی + عکس

هانی و هانا فرزندان هادی نوروزی + عکس

هواداران پرسپولیس مات و مبهوت مقابل در منزل نوروزی حضور دارند. همبازیان هادی نوروزی شامل محسن بنگر، علیرضا نورمحمدی، کمال کامیابی نیا، مهرداد کفشگری، رضا نوروزی و… به شدت غمگین و گریان هستند.

همسر هادی نوروزی مراسم ختم هادی نوروزی مراسم تشییع هادی نوروزی خانواده هادی نوروزی بیوگرافی هادی نوروزی

دختر و پسر مرحوم هادی نوروزی

همسر هادی نوروزی مراسم ختم هادی نوروزی مراسم تشییع هادی نوروزی خانواده هادی نوروزی بیوگرافی هادی نوروزی

همسر هادی نوروزی در کل دو ساعت به عنوان متکلم وحده خطاب به حضار نکات مختلفی را مطرح می کرد. از این که تازه به این منزل آمدم. هادی شب گذشته لامپ های لوستر خانه خود را شخصا عوض کرده بود تا منزلشان نورانی باشد و همسرش این گونه تعبیر می کرده که حتما فردا مهمانان بسیاری دارد.

همسر هادی خطاب به هر یک از همبازیان همسرش جملاتی اندوه باری را مطرح می کرد.

مثل اینکه آقای بنگر تو باید شوهرم را از باشگاه به خانه بیاوری.

نورمحمدی پس چرا الان با هادی نیامدی.

وی خطاب به مهمانان جدیدی که آمده بودند هم صحبت هایی انجام داد.

همسر هادی  پیراهن شماره ۲۴ همسرش را درآورد و گفت این باید برای همیشه برای شوهرم باقی بماند و کسی نباید بپوشد.
همسر هادی نوروزی مراسم ختم هادی نوروزی مراسم تشییع هادی نوروزی خانواده هادی نوروزی بیوگرافی هادی نوروزی
از حضار به ویژه یحیی گل محمدی و همبازی اش محسن بنگر قول گرفت تا روزی که پسرش ۸ ساله اش هانی بزرگ شود این پیراهن به تن بازیکن دیگری پوشیده نشود تا او این را به تن کند.

همسرش گفت وقتی هادی ۲۰ سالش بود با این پیراهن به پرسپولیس اومد و خطاب  به محمد رامشگر که اولین مربی اش در پرسپولیس قائم شهر بود گفت: ده سال ما این را حفظ کردیم. از این به بعد باید حفظ کنید. هادی نوروزی قرار است که ۸ آبان برای پرسپولیس بازی کند.

پسرش تا حدود ۳:۴۵ از مرگ پدرش باخبر نبود. به او گفته بودند یکی از همبازیان پدرش پای پدرش را شکسته و مصدوم شده و بیمارستان است. اما آنجا با کمک محسن بنگر یکی از چهار عمویش به نام مهدی که به شدت از نظر چهره شبیه هادی نوروزی است، همسر نوروزی که به شدت بی تاب بود به او گفت که آدم های خوب پیش خدا می روند و چون بابات آدم خوبی بود امروز پیش خدا رفت.

همسر هادی نوروزی مراسم ختم هادی نوروزی مراسم تشییع هادی نوروزی خانواده هادی نوروزی بیوگرافی هادی نوروزی

هانی هم بهت زده پس از یک دقیقه به شدت گریه کرد. ابتدا در آغوش مادرش و بعد در آغوش عمو مهدی اش و بعد در آغوش یحیی گل محمدی قرار گرفت.

اهالی رسانه که در آنجا حضور داشتند به پسرش قول دادند که شماره ۲۴ پدرش برای او می ماند و او وقتی بزرگ شد باید این را بپوشی.

همسر هادی نوروزی مراسم ختم هادی نوروزی مراسم تشییع هادی نوروزی خانواده هادی نوروزی بیوگرافی هادی نوروزی

پسر هادی نوروزی به مادرش قول داد که مواظب هانا خواهر یک ساله اش باشد.

همسر هادی نوروزی مراسم ختم هادی نوروزی مراسم تشییع هادی نوروزی خانواده هادی نوروزی بیوگرافی هادی نوروزی

همسر و فرزندان هادی نوروزی

همسر هادی نوروزی مراسم ختم هادی نوروزی مراسم تشییع هادی نوروزی خانواده هادی نوروزی بیوگرافی هادی نوروزی

همسر هادی نوروزی مراسم ختم هادی نوروزی مراسم تشییع هادی نوروزی خانواده هادی نوروزی بیوگرافی هادی نوروزی

بیوگرافی هادی نوروزی خانواده هادی نوروزی مراسم تشییع هادی نوروزی مراسم ختم هادی نوروزی همسر هادی نوروزی


ادامه مطلب ...

آوا و علی ،دختر و پسر حسن جوهرچی +عکس فرزندان و مصاحبه

آوا و علی ،دختر و پسر حسن جوهرچی +عکس فرزندان و مصاحبه

حسن جوهرچی از ۱۲ سالگی تجربه کار تئاتر دارد و اگر کسی با بازگشت به حدود ۲۰ سال پیش تصور میکند او با دو سریال «در پناه تو» و «در قلب من» یک شبه به یک چهره محبوب بدل شده و همه چیز به شکل یک جرقه برایش اتفاق افتاده، سخت در اشتباه است.

در موفقیت آن دو کاروروند کاری موفق و مثبت کارنامه جوهرچی شکی نیست اما وقتی با ثمره های زندگی اش مقابل ما می نشیند تا از زیر و بم زندگی اش بگوید، نسخه تمام عیار کسی است که روی پای خودش با تلاش والبته استعداد ذاتی اش جلو آمده است. همان چیزی که به فرزندانش هم گوشزد کرده و از خودش نه تنها دو نام جوهرچی، بلکه دو استعداد تحصیلکرده به یادگار گذاشته است: نام هایی که در آینده ای نزدیک از آنها بیشتر خواهیم دید، شنید و خواند.

همسر حسن جوهرچی مصاحبه بازیگران فرزندان حسن جوهرچی خانواده بازیگران بیوگرافی حسن جوهرچی

آوا، فرزند اول او و خانم بیات است که هم دانشجوی داروسازی است، هم دوره مهمانداری هواپیما را گذرانده وهم در کلاسهای بازیگری امین تارخ شرکت کرده تا بازیگر شود. البته متاثر از مادرش و علاقه خودش، قصد دارد به صورت کاملا جدی طراحی لباس را هم دنبال کند. فرزند دوم این خانواده هنرمند، علی است که تمام نشانه های یک نابغه را دارد. او هنوز ۱۷ سالش تمام نشده اما دانشجوی رشته فیلمسازی است در یک گروه موسیقی می نوازد و آهنگ می سازد و در کنار اینها بازیگری تئاتر را نیز دنبال می کند. این نخستین بار است که حسن جوهرچی با دو فرزندش در این سن و سال در یک مصاحبه ظاهر شده و در آن حرف هایی را عنوان کرده که تا به حال جایی عنوان نکرده بود. اگر بخت یارمان می بود که نبود، حضور همسر وی، خانم بیات در این مصاحبه جمع ما را جمع تر می کرد. با این حال در جای جای مصاحبه نام ایشان هم که از هنرمندان طراح هنری و چهره پردازی مطرح کشور هستند، حضور دارد. این شما و این هم خانوادہ خوشبخت جوھرچی.

با اینکه هر کدام از شما فعالیت خودتان را دارید،  وقت می کنید همدیگر را ببینید؟
آوا: راستش خیلی کم وقت می کنیم همدیگر را ببینیم. زمانی که برادرم کنکور داشت که به نوعی او را اصلا نمی دیدیم یا در حال درس خواندن بود یا در خانه فیلمهای تاریخ سینمارا تماشا می کرد و بعد هم که خواب بود.

علی: باز حالا که دغدغه کنکور برداشته شده بهتر شده است و یک وقت هایی خانواده می تواند دور هم جمع شود. کنکور به نوعی تمام زندگی مرا تحت شعاع قرارداد.

آوا :علی در حال تحصیل در مدرسه بین الملل بود. یکدفعه در سال آخر تصمیم گرفت تغییر رشته بدهد.

علی: یک موجی از درسهای جدید روبه رویم بود که نمی دانستم چه کار کنم و تمام وقتم را میگرفت.

حسن جوهرچی: در کنار همه اینها کارمن و مادر بچه ها هم سر جای خودش بود. علی علوم مختلف و… می خواند. حقیقتش را بخواهید اینکه یکدفعه در درس تغییر مسیر داد، باعث تعجب من هم شد. این را الان بعد از یک سال و نیم برای نخستین بار جلوی خودش می گویم که انتظار نداشتم. بشخصه در وجود او گرایشی به سمت سینما و تلویزیون نمی دیدم. هرچند گیتاریست بسیار خوبی است. با موسیقی خیلی ملموس است و موزیک را خوب می شناسد و می فهماند تا اینکه یک روز گفت می خواهم هنر بخوانم. اول فکر کردم قصدش تحصیل در رشته موسیقی است اما وقتی گفت قصدش بازی در تئاتر و فیلمسازی و… است کمی شوکه شدم. من هرگز تا همین لحظه چیزی را به آنها اجبار نکرده ام. برای آنکه خودم به نوعی جبران این جبر بودم و پدرم اجازه نداد هنر بخوانم و خیلی اذیت شدم. حتی چهار سال دبیرستان را پنج ساله خواندم. نه اینکه مخصوصا یک سال رد شوم، بلکه واقعا درس هارا درک نمی کردم. شیمی راهرسال تک ماده کردم تا آنکه در سال چهارم رسما رد شدم. شما فکر کنید که پنج سال از عمرم هدر شد. در صورتی که می توانستم در هنرستان تحصیل کنم یعنی چیزی که دوست داشتم سوم راهنمایی که بودم دانش آموز برجسته آموزش و پرورش شدم. وقتی کارنامه هایمان امد، زیرش نوشته شده بود علوم ریاضی، علوم تجربی، علوم انسانی، هنرستان و کارودانش، من یک هفته شبانه روز گریه می کردم و به پدرم می گفتم اجازه بدهد بروم هنر بخوانم ولی او می گفت علوم تجربی، تنها به این تصور که بچه مان باید دکتر یا مهندس شود که متاسفانه این تفکر در بسیاری از ایرانیها وجود دارد. تازه فکرش را بکنید که من چهارمین فرزند بودم و چون فرزندان قبلی نتوانسته بودند خواسته پدرم را براورده کنند، من باید دکتر یا مهندس می شدم به اجبار در رشته علوم تجربی ادامه دادم. نتیجه اش این بود که از همان سال اول تجدید آوردم ودرنهایت هم رد شدم واقعا به زور دیپلم گرفتم. من به شکلی قربانی این سیستم و نگاه بودم. به نظرم بخش زیبایی از زندگی هر فرد دوران دبیرستان اوست و من آن بخشی زیبای عمرم را از دست دادم. به این علت مطلقا نه در مورد علی و نه در مورد آواجباری در رشته تحصیلی نداشتم آوا در رشته ریاضی و فیزیک درس خواند ولی بعد ابراز علاقه کرد که در رشته گروه پزشکی درس بخواند. حتی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت.

حضور مادر و پدر در عرصه هنر قطع اروی کل خانواده تاثیرگذار بوده است؟!
آوا: ما همیشه از بچگی عاشق کار پدر و مادرمان بودیم چون هردو در حیطه سینما و تلویزیون کار می کردند. اتفاقی که افتاد این بود؛ وقتی اولی دبیرستان بودم و برای ما انتخاب رشته می کردند، در مدرسه به من گفتند که تو هنر را راحت تر می توانی بخوانی، وقتی این را در خانه مطرح کردم، نظرشان این بود که در رشته ای ادامه تحصیل بدهم که به آن علاقه دارم و در کنارش هنر را انجام بدهم؛ مثلاهمان پزشکی خیلی ها در سینما و تلویزیون نیز اینگونه بوده اند و آدمهای موفقی هم بودند. خواستم که همین کار را بکنم اما وقتی در مالزی دو سال اول داروسازی خواندم، با خودم فکر کردم اگر قرار باشد برای باقی عمرم این کار را هر روز انجام بدهم، شاید آنقدر خوشحال نباشم و با این حال باید آن را تمام کنم و بعد تازه بروم از اول دنبال چیزی که علاقه دارم. حسن جوهرچی: در مورد آوا حال هر دوی این رشته ها همزمان دنبال می شود. او به جز بازیگری که برای ان به کلاسیهای اقای تارخ می رود، بحث تحصیل رشته داروسازی اش را هم دارد و در کنارشی فعالیت دیگری نیز دارد که در علوم هوایی، دوره های مهمانداری را گذرانده است. علی هم همین طور. او در حال حاضر کارگردانی سینما می خواند اما موسیقی را هم به شکلی حرفه ای ادامه می دهد و در کنارش بازیگر تئاتر نیز هست. این همزمانی کارها و اهداف، کمی کار سختی است اما معتقدم از نسل امروز چنین چیزی انتظار میرود چون نسبت به دوره ما بچه های امروز خیلی فعال تر هستند.

همسر حسن جوهرچی مصاحبه بازیگران فرزندان حسن جوهرچی خانواده بازیگران بیوگرافی حسن جوهرچی

 حالا اگر پدرتان حسن جوهرچی بازیگر نبود، باز هم به سمت هنر گرایش پیدا می کردید؟
حسن جوهرچی: واقعاسوال خوبی است.

آوا: فکر میکنم این گرایش را پیدا می کردیم چون روحیات ما فرق می کند و متاثر از پدرمان نبود.

حسن جوهرچی: البته بی تاثیر نبود؛ مثلا اگر من کار ساختمانی می کردم، شاید مسیر زندگی ام شکل دیگری داشت و ایضا به طریق اولی، بچه ها نیز همین طور علی و آوا هردودر فضای هنری بزرگ شدند. مادرشان طراح چهره پرداز و آرت دایرکتور است. من هم بازیگری، کارگردانی، تهیه کنندگی و فیلمنامه نویسی کردهام. طبیعتا بچه ها در فضایی بزرگ شدند که فیلم و کتاب همیشه جلوی چشمشان بود؛ ابزار ساختمانی جلوی چشم آنها نبود. یادم هست همسرم آوا را باردار بود و مشغول کار «روز واقعه» بود. حتی در بطن مادرش نیز در یک فضای هنری بود. علی هم همین طور زمانی که همسرم علی را باردار بود، مشغول کار «زن شرقی» بودیم. همسرم، از بهترین شاگردان استاد اسکندری است و در طراحی گریم حرفی برای گفتن دارد و در طراحی پارچه و لباسی نیز همین طور است. به عنوان مدیر هنری کارهای مهمی انجام داده و حتی به من در زمینه فیلمنامه نویسی بسیار کمک کرده است. فرزندان من در این فضا بزرگ شدهاند، پس طبیعی است که به این سمت گرایش داشته باشند اما به عنوان انتخاب رشته تحصیلی و کاری نه من و نه مادرشان اجباری نداشتیم که کدام کار را انجام بدهند یا انجام ندهند. ید در مورد علی این را به شما بگویم که علی با خواندن حدود هفت، هشت ماه دروسی هنری با رتبه ۱۳۰ وارد دانشگاه شد و در ۱۷ سالگی دانشجوی رشته کارگردانی است. او دو بار جهشی خوانده است. بارها به او گفته ام که علی من به تو هیچ کمکی نخواهم کرد. به او گفته ام تو باید مایه اش را داشته باشی و تلاش کنی تا به جایی برسی. اگر جایی بتوانم او را حمایت کنیم، این کار را انجام می دهم اما اگر بخواهد از رانت من استفاده کند، مثل خیلی از دوستان که این کار را کرده اند، این کار را نخواهم کرد چون به آن اصلا اعتقادی ندارم.

آوا: مثلاخیلی ها تحصیل تخصصی در این رشته را هم لازم نمی دانند.

شاید اصلا لازم نبود که دخترتان به کلاس بازیگری برود و راحت از طریق شما و معرفی شما وارد کار می شد؟
آوا: گاهی به من می گویند تو چرا به این کلاس ها می آیی؟ تو که پدرت بازیگر است. جواب من این است که حسن جوهرچی پدرم است اما من شخصیت مستقلی به نام آوا جوهرچی هستم. اگر بخواهم با آن دیدگاه کارکنم شاید مثلا فقط دوسال در کار باشم.

حسن جوهرچی: یک چیز جالب بگویم، علی برای مصاحبه تئاتر نزد یکی از دوستان رفته بود که از بازیگران مطرح است. وقتی مصاحبه تمام شد، از علی پرسیده بود یک حسن جوهرچی هم در بازیگرها داریم، تو پسر حسن جوهرچی هستی؟ علی گفته بود بله این برای من خیلی افتخار است چون می فهمم علی پایش روی زمین است و دارد روی پای خودش بلند می شود.

علی جان شاغل بودن پدر و مادر در این فضا و حالا حضور شما و خواهر تان در ماجرای هنر چقدر باعث شده از هم دور با به هم نزدیک شوید؟
علی: به نظرم هر دوی آنها اتفاق افتاده است. به هر حالی زمانهایی هست که به خاطر مشغله های مان از هم دور هستیم. مثلاصبح بیدار می شدم بابا رفته بود یا یک روز تا او بیدار شود، من صبح زود رفتهام اما از طرفی گاهی سرکار پدر که می رویم و محیط کار را می بینیم، متوجه می شوم که هنر باعث شده است بیشتر به هم نزدیک شویم. شاید اگر پدرم کار دیگری می کرد، امکان نداشت ما سر کارشان برویم.

جاذبه کار بازیگری و سینما را نمی توان کتمان کرد. شما و خواهرتان چقدر متاثر از علاقه درونی به سمت هنر آمدید و چقدر جذب این جاذبه شدید؟ به خصوص با داشتن پدر و مادری معروف که مثلا وقتی به خیابان میروید، سمت پدر می آیند و….
علی: قطعاجاذبه شهرت، محرک است اما علت اصلی حضورم در این عرصه نبود. زمان هایی بود که پدرم را در قاب تصویر میدیدم و در همان لحظه، تصور می کردم که ۱۰ سال دیگر کجا هستم و راستش ان زمان خودم را جای پدرم میدیدم. این برای دوران بچگی است.

آوا: من و علی زیاد کتاب می خواندیم. زمانی که کتاب می خوانم اتفاقی که برای من می افتد، این است که ماجرا و شخصیتهایش را برای خودم تصویرسازی می کنم؛ با جزییات چهره و لباسی، این با خواندن یک کتاب به شکل معمولی فرق دارد. من کتاب را با این دید می خواندم که اگر فیلمشی ساخته شود باید چگونه باشد یا حتی چه بازیگرانی نقش هایش را ایفا کنند. وقتی این را در خودم می دیدم چرا از ان استفاده نکنم؟ بعد از ان شهرت و معروفیت نیز هست و خیلی جذاب است و اتفاق بزرگی است. بعضی ها اصلا برای همین وارد این عرصه میشوند اما به نظرم آن لذتی که در خلق اثر است، در ماجرای شهرتش نیست.

آقای جوهرچی ماجرای شهرت بعد از این سالها هنوز برای شما جذاب است؟ یک مثال ساده اینکه مثلا خانوادگی نمی توانید به رستوران بروید..
حسن جوهرچی: واقعیتش این است که ما اصلا با هم جایی نمی رویم چون نمی شود. من در تمام طول دورانی که بچه ها کوچک تر بودند، هرگز آنها را شهربازی نبردم. هرگز با خیال راحت نتوانستیم رستوران برویم. همه تفریحات خارج از خانه، حتی مسافرت رفتن بچه ها با مادرشان بود. اگر من می رفتم حتما مخل آسایش آنها می شدم. مردم خیلی لطف دارند و خیلی خوب هستند و به طور کلی هنرمندان را دوست دارند اما این شهرت روند عادی زندگی شما را به هم می زند. بسیار مختصر پیش آمده با بچه ها برای خوردن ناهاریاشام به رستوران برویم اما به نظرم شهرت یک بخشی از کاری است که ما انجام می دهیم. متاسفانه بعضی بچه هایی که سمت هنرمی آیند، تنها به خاطر شهرت می آیند و این اصلاخوب نیست. هنر به شکل کلی وسیلهای برای بیان احساس است مانند زبان فارسی یا انگلیسی که یک زبان است. شما با زبان نقاشی، موسیقی، عکاسی و… حرف میزنید. حالا من دارم با زبان بازیگری حرف میزنم. ممکن است فردا با زبان کارگردانی حرف بزنم. آواهم ممکن است با زبان بازیگری و روزی با زبان طراحی حرف بزند. آنها در حال حاضر مشغول یادگیری الفبای زبان هستند. هر زبانی الفبای خودش را دارد. هنر نیز همین است. اگر هنرمند چیزی برای ارائه به همنوع خودش داشته باشد ولو آن سر دنیا، مخاطب آن را می فهمد. شما یک عکس می گیرید که بین المللی میشود و همه دنیا ان را درک می کنند در حالی که شمازبان کشورهای دیگر را بلد نیستید اما عکسی شما کاملا گویاست چون زبان هنری مشترک دارد و شما الفبای آن را مانند نور، کمپوزیسیون و… به خوبی یاد گرفته اید. بازیگری نیز همین است. شما فیلمی از آل پاچینومی بینید که به زبان انگلیسی است اما آن را نمی فهمید چون او با چشم و صورت و زبان بدنشی بازی می کند. ما هم در حالی یاد گرفتن همین هستیم. من بعد از ۲۷ سال هنوز هم در حال آموختن هستم حالا علی و آوا تجربیات کمتری هم دارند. همه ما در حال تجربه کردن هستیم تا چیزهای ملموس تری را به مردم در هر جای دنیا ارائه دهیم. من حدود ۲۳ سال پیش سریال «در پناه تو» را بازی کردم و در این سال ها با ترجمه ها و زبانهای مختلف در شبکه های مختلف پخش شده است. چند وقت پیش مرا برای مصاحبه ای به شبکه الکوثر دعوت کردند. کار با زبان بوسنیایی پخشی شده بود و فردی با زبان بوسنیایی زنگ زده بود و از من تشکر می کرد در حالی که مرا نمی شناخت اما کار را دیده بود و ارتباط گرفته بود. حسی فیزیک و میمیک بازیگر باید بتواند ارتباط بین المللی برقرار کند. به نظرم اگر بخواهیم در دایره مملکت خودمان بگنجیم، قافیه را باختهایم. الان فیلم «محمد رسول الله (ص)» ساخته شد و به دنبال اکران اروپا و آمریکا هستند. این فیلم باید به خارج از مرزها برود و آنجا دیده شود. اگر هدف گذاری شما جهانی باشد، موفق هستید. در آن حالت وقتی شما می خواهید مثلا آدمی از آرژانتین هم کار شما را درک کند، دیگر شهرت محلی از اعراب ندارد. گرچه در کنار موفقیت، شهرت می آید. شهرت اصل نیست. بازیگرهای هم نسلی و هم سن من به هوای شهرت نیامدند. چیزی که از فرزندانم خواسته ام این بوده که به هوای شهرت صرف نیایند. خیلی از جوانها که می آیند، می بینم فقط دنبال آن شهرت هستند و وقتی به آن میرسند، دیگر و تمرینی ندارند و نیازش را نمی بینند. چند وقت پیش تماس گرفتم احوال استادی را بپ ایشان گفتند در حال تمرین است. با تعجب گفتم استاد با ۸۵ سالگی شان هنوز مشغول تمرین است؟ گفت بله ایشان خودشان را طلبه میدانند و فکر می کنند همیشه باید تمرین کنند. متاسفانه برخی بچه های جوان فکر میکنند با بازی در دو فیلم آن اتفاق دیگر برایشان رخ داده و تمام.

آوا:  در این حالت چون آن آدم ها به اصل ماجرا نمی رسند، ماندگار نیستند.

به هر حال وقتی شهرت باشد در این چرخه هراز گاهی نیاز به چهره شدن یک چهره جدید وجود دارد و آدم های قبلی کنار می روند….
حسن جوهرچی: بگذارید برای تان نقل قولی از استاد بزرگم، ثریا قاسمی عزیز داشته باشم. ایشان فرمود سینما اصولا به ستاره نیاز دارد و طبیعی است اما ستاره اسمش رویش هست؛ تا چشمک میزند بعد شی خاموشی می شود. بار اثار فرهنگی سینما بر عهده بازیگران است. همه هنرهای دراماتیک نیازمند سوپراساتارها هستند اما مهم این است شما بازیگرشوی ودر درازمدت بازیگر بمانی اینکه شن کف رودخانه باشی، آب می آید و می رود اما شما پایه آن رودخانه هستید و همیشه حضور دارید. جالب آنکه حضور آن آب باعث صیقلی شما هم می شود. لطیف می شوی و همین می شود که عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، علی نصیریان، خانم قاسمی، خانم شیخی و… شکل میگیرند و برای تمام دوران آثار نمایشی ماندگار میشوند. مهم است که شما دنبال تبعات ماجرا نباشید. شهرت، عکسی و امضا از تبعات هنر است. از بچه ها خواسته ام دنبال اصلی ماجرا باشند وگرنه جوانانی مثل علی و آوا که شرایط بسیار خوب، تیپ و چهره خوبی دارند و اسمش را هم دارند می توانند به سرعت سوپراستار سینما شوند اما سوپراستار بعد از دو تا چشمک خداحافظی می کند. به نظرم باید به جایگاهی برساند که قابلی دفاع باشد من به شما قول می دهم به زودی از علی فیلم خوب و از آوا بازی درخشانی خواهید دید. خدا به من خیلی لطف داشته که کسی مثل امین تارخ در این مملکت کلاسی بازیگری دارد و آوا به کلاسی او می رود و با برند تارخ بازیگری را یاد می گیرد؛ این خیلی مهم است. علی در سیستمی درس میخواند که از ان هزار فیلمساز درامده است. قول می دهم اگر همه چیز طبق برنامه ریزی جلو برود، سال دیگر علی نخستین فیلمش را بسازد و جزء جوانترین کارگردانهای ما خواهد بود که خود من برایش بازی می کنم.

علی جان تصمیم گرفته اید که چه سیک فیلمی بسازید؟
علی راستش هنوز نه. کلی طرح در سرم هست که باید اولی انها را سروسامان بدهم و بعد با یک مغز اماده شروع به کار کنم. علاقه شخصی خودم موج نوی سینمای فرانسه مانند گدار و تروفو است. البته همه سبک کارها را تماشا می کنم ولی علاقهام موج نوی سینمای فرانسه و نئورئال ایتالیاست.

موسیقی چطور؟
علی: تقریبا هر چیزی را که ارزش کار کردن داشته باشد، انجام می دهم. خودمان یک گروه داریم که به نوعی در گروههای دیگر هم هر کدام مان ساز میزنیم. مثلا اجرای فانک یا پاپ راک هم داشته ایم. هم کاور می کنیم و گاهی هم کار می سازیم. حسن جوهرچی: زبان انگلیسی بچهها خیلی خوب است. علی حتی به زبان انگلیسی شعر – .می گوید علی: راستش علاقه موسیقایی من از پدرم آمده است. بچه که بودم، پدرم موسیقی هایی را گوش میداد که من هم به آنها علاقه مند شدم.
حسن جوهرچی: خودمان علاقه زیادی به موسیقی داریم. وقتی علی کوچک بود حتی چند دوست میان خوانندگان مطرح کشور داشتم که با هم در تماس بودیم. علاقه او به موسیقی خالص است. آوا و مادرشان نیز همین طور. من و ایشان هم گیتار می زنیم، آکوستیک.

اوا:من پیانومیزنم.

پس می توانید یک گروه خانوادگی راه بیندازید. اصلا تا به حال به یک کار هنری خانوادگی فکر کرده اید؟
حسن جوهرچی: نه. البته من و همسرم کار مشترک زیادی داشته ایم؛ چه زمانی که ایشان گریمور بود و چه زمانی که طراح هنری شد یا نویسندگی می کرد اما اینکه بنشینیم و یک کار چهارنفره ارائه بدهیم، نه.

آوا: البته اینکه من و علی در فضای هنری هستیم، اتفاق جدیدی است. علی یک سال و خرده ای است که وارد این عرصه شده و من هم خیلی کمتر، هنوز جا برای کار کردن داریم.

حسن جوهرچی: شاید یک روزعلی فیلمی بسازد که خانم بیات طراح هنری اش شود و من و آوا در آن بازی کنیم. شاید حتی من و آوا نقش زن و شوهر را بازی کردیم.

دیدن پدرتان در قاب تصویر چه حسی برای شما ندارد؟
آوا: حسی بسیار خوبی دارد و بسیار بازی پدرم را باورمیکنم،

علاقه فیلمی شما چگونه است؟
آوا: راستش من خیلی اسم نمی شناسم که بگویم از فلان آدم کار می بینم. یکی از مشکلات بزرگ من نیز سرکلاس ها همین است که خیلی سمت نمایشنامه خوانی دیدن فیلم نرفته ام. ورود من به جریان بازیگری اصالا اینطور نبود که بگویم فلان هنرمند را میشناسیم و الگوی من است. صرفا حسی می کنم چون تخیل خوبی دارم، از بازیگر شدن لذت میبرم. گاهی با هم یک فیلم را دو بار می بینیم و هر بار هر کدام از ما چیزی از آن کشف و دریافت کرده است.

یعنی کارهایی بوده که ببینید و همه از آن لذت ببرید؟
آوا:  قطعا زمانی که من و علی بچه تر و به دور از این فضا بودیم، زمانی که فیلم می دیدیم بحث پدر و مادرمان با بحث ما کاملا متفاوت بود. نگاه آنها کارشناسانه بود اماما درگیر اتفاقات بودیم؛ ماجرا را دنبال می کردیم.

علی: یکی از دلایل علاقه من به رشته هنرهمین کنجکاوی و دانستان بود. مثلا اینکه می شنیدم پدر و مادرم درباره سبک، روایت و ساختار کار حرف میزدند، کنجکاو می شدم که اینها چیست. این تحلیلی برایم جالب بود.

حسن جوهرچی: یک اثر نمایشی زاییده ذهنیتی است که در یک جریان اتفاق می افتد و خط خاصی را در سبکی ویژه دنبال می کند که اگر آن سبک را نشناسید یا فیلم را درک نکنید، ادراک کاملی از آن اثر به دست نمی اورید. این شما را وادار می کند که بروید و درباره ان مطالعه کنید. این کمک می کند رابطه بهتری با کاربرقرار کنید. بچه های من از وقتی چشم باز کردند، جلوی خود کتاب دیدند و تنها اجبار من درباره آنها کتاب خواندن بود. هر دوی آنها از کودکی کتاب خواندن را شروع کردند. من هشت ساله بودم که بینوایان ویکتور هوگو را خواندم و حتی بسیاری از جمله هایش را نمی فهمیدم. بچه ها هم آثار فاخری را در ادبیات و هنرخواندهاند. می گویم یا در هنر قدم نگذار یا اگر میخواهی قدم بگذاری باسواد قدم بگذار.

همسر حسن جوهرچی مصاحبه بازیگران فرزندان حسن جوهرچی خانواده بازیگران بیوگرافی حسن جوهرچی

خارج از متن
اما گفته میشود که بچه های امروز خیلی مسوولیت پذیر نیستند؟
آوا: بحث مسوولیت پذیری نیست. مهم این است شما متوجه شرایطی که در آن هستید، باشید.بعضیها خیلی  بی اعتنا هستند؛ هم به شغل پدرو مادرشان وهم به شرایط زندگی شان، : انگاردر جو دیگری زندگی میکنند در حالی که این زندگی واقعی است و تو فردا قرار است وارد جامعه شوی و باید ببینی می توانی ازپس خودت یانه: این خیلی مساله مهمی است که من وعلی به آن رسیده ایم وقتی به ایران برگشتم خیلی گشتم تا ببینم چه کار کنم. به دانشگاه هایی که داروسازی تدریس میشود، رفتم. بعد هم بحت دوره مهمانداری بود و حالاتصمیم دارم طراحی لباس را  به شکل تخصصی یاد بگیرم چون یکی از علایق دوران بچگی من است. مادرم طراحی لباس انجام می داد و من کمک می کردم. حتی تصمیم دارم برای خودم برندی را در این  زمینه راہ بیندازم به نظرم باید آنقدر آزمون و خطا انجام بدهی که دستت بیاید کاری که قرار است برای ادامه زندگی انجام بدهی، چیست و با آن خوشحال باشی.

 یعنی همه اینها آزمون و خطایی بود تا به این مرحله برسید که کدام تصمیم بهتر است؟
آوا: مثلا الان علی تصمیم نهایی خودش را گرفته است. هدف او موسیقی و کارگردانی تئاتر است و در کنارش بازیگری تئاتر. من هم به اینجا رسیده ام که باید داروسازی را تمام کنم. طراحی مد را واقعا دلم می خواهد به عنوان تفریحی که از آن لذت می برم، انجام بدهم همین طور بازیگری را چون میبینم و می دانم که به ثمر حسن جوهرچی استعداد آن را در خودشان می بینند.

بیوگرافی حسن جوهرچی خانواده بازیگران فرزندان حسن جوهرچی مصاحبه بازیگران همسر حسن جوهرچی


ادامه مطلب ...

بهترین راهکار ها برای هم صحبت شدن و صمیمی شدن با فرزندان نوجوان

بهترین راهکار ها برای هم صحبت شدن و صمیمی شدن با فرزندان نوجوان

ویژگی های دوران نوجوانی

در دوران نوجوانی نیاز به ارتباط والدین و فرزندان بیشتر به چشم می آید و ضروری تر است‎

در دوران نوجوانی نیاز به ارتباط والدین و فرزندان بیشتر به چشم می آید و ضروری تر است. معمولا در این دوران نوجوان از والدین خود دور می شود و به سوی دوستان هم سن و سال سوق داده می شود.همچنین گاهی رفتارهای نسنجیده و پرخاشگرانه ای را از خود بروز می دهند و اینجاست که والدین از خود می پرسند «کجای کار را اشتباه کرده ایم؟»

ارتباط تبادل نظر کلامی با نوجوانان به نظر سهل و ساده می رسد، اما متاسفانه گاه همه کوششی که والدین برای این ارتباط به کار می برند، منحصر به پند و اندرزدادن آنان و انتظار ژس العمل های مطلوب است. حقیقت این است هیچ گونه تضمینی وجود ندارد که نوجوانان همیشه به حرف های ما با دقت گوش دهند. حتی می توان گفت هیچ تضمینی وجود ندارد که نوجوانمان همیشه حرف ما را بشنود. وادار کردن آنان به این که به حرف های ما گوش دهند، مستلزم همان اندازه مهارت است که ما به عنوان بزرگسال در گوش دادن آنچه آنان برای گفتن دارند، به کار بریم.

به جای پرچانگی، عمل کنید 

بیشتر والدین سعی در صحبت کردن، تشویق کردن، توضیح دادن و نزدیک شدن به آنها دارند، اما روان شناسی به والدین این چنین نصیحت می کند که «به جای پرچانگی، عمل کنید.»

پیام های والدین به فرزندان باید کوتاه، مشخص و مستقیم باشد. از زمان های کوتاه برای صحبت کردن با نوجوانتان استفاده کنید، از آنها پرسش هایی که پاسخ یک کلمه نداشته باشد، بپرسید. مثلا بپرسید امروز در مدرسه چه کرده اید؟ آنان را تشویق به صحبت کردن کنید. بعضی از نوجوانان کم حرف ترند و حوصله صحبت ندارند. سعی کنید آنها را نیز به سر شوق آورید تا حرف بزنند. مطمئن باشید اگر مهارت های موثر کلامی را با نوجوانتان بدانید، والدینی موثر و موفق به حساب می آیید.

جر و بحث را حذف کنید

در این دوران بهتر است والدین درباره موضوعات بحث نکنند، زیرا جر و بحث اختلاف و نزاع میان فرزندان و والدین را تشدید می کند، البته به این معنا نیست که نوجوانمان را آزاد بگذاریم و اجازه دهیم هر کاری که می خواهد انجام دهد. در واقع این مساله که تا چه اندازه استقلال طلبی در دوران نوجوانی می تواند سبب درگیری و نزاع شود، به میزان نافرمانی و سرکشی فرزندان بستگی ندارد بلکه به عملکرد والدین و چگونگی اداره کردن این حس و آزادی طلبی از سوی والدین وابسته است.

پدر و مادری که دائم فرزند خود را کنترل می کنند و اجازه رشد حس استقلال و آزادی را در او نمی دهند، در واقع نوجوانی پرخاشگر و عصبانی را پرورش می دهند. یکی از بهترین راه های موثر برای جلوگیری یا کاهش جنگ و جدل در خانواده این است که برای نوجوانمان روشن کنیم چه انتظاراتی از آنان داریم. والدین باید خواسته های خود را برای فرزندشان مطرح و او را با ساختارها و قوانین منسجم خود آشنا کنند.

شوخی و خنده را فراموش نکنید 

شوخی و خنده سبب سلامت روحی  روانی و در واقع باعث مهار ناامیدی، استرس و عصبانیت می شود. شوخی و بذله گویی همچنین باعث سلامت جسمانی شده، آرامش را افزایش داده و استرس و فشار روحی را کاهش می دهد.

پژوهش ها نشان داده است افراد خشن، عصبی و غیرشوخ بیشتر از دیگران در معرض بیماری های جسمانی هستند و از زندگی خود نیز لذت کمتری می برند. البته توجه به این نکته نیز ضروری است خندیدن در مورد یک جوک، داستان  یا حتی اشتباهات خودمان تجربه ای مفید و سلامت بخش است، اما شوخی هایی که سبب شرمندگی، مسخره کردن و خجالت دادن کسی شود، نه تنها خنده دار نیست بلکه مضر و مخرب نیز است.شوخی باید حال و هوای خوبی را به لحاظ روحی و روانی در افراد ایجاد کند، نه این که سبب ناراحتی شان شود.

همنشین جذابی باشید 

باید دانست که نوجوانان حوصله ساعت ها حرف و حدیث را با طول و تفصیل و مخلفات اضافه را ندارند، بنابراین از ابتدا کاری کنید که حرف زدن با شما برای او جذاب باشد. رسیدن به این مرحله هم زیاد سخت نیست؛ کافی است به جای یک خط در میان پیام اخلاقی دادن، فقط مثل یک دوست در کنارش باشید.

هنگام گفتگو با یک نوجوان، خلاصه حرف بزنید و اجازه بدهید در کنار شما احساس امنیت داشته باشد؛ یعنی اطمینان داشته باشید بابت اشتباهاتش سرزنش یا تنبیه سختی نخواهد شد، ضمن اینکه اگر دوست دارید بین صحبت هایتان در موردی به او آگاهی بدهید فقط در مورد خوبی ها و بدی های هر عادت و رفتاری حرف بزنید و نتیجه گیری را به عهده خودش بگذارید. نکته مهم آن است که هر چه می توانید مثبت تر صحبت کنید.

 

ویژگی های دوران نوجوانی

مسئولیت انجام تکالیف درسی نوجوان را به خود او واگذار کنید‎

 

راهکار های عملی رفتار با نوجوان

– به نوجوان فرصت بدهید تا خودش به تنهایی مهارت های تازه ای را فرا بگیرد. برای ابراز شخصیت نوجوانان به آن ها مسئولیت هایی در حد توانایی شان واگذار کنید، با سپردن مسئولیت های جزئی، نوجوانان را برای زندگی اجتماعی و قبول مسئولیت های بزرگ آماده کنید. به آن ها اجازه بدهید نظرات و عقایدشان را بیان کنند و هر کجا لازم است دست به انتخاب بزنند.

– آن ها را با نتایج طبیعی و منطقی اعمالشان مواجه سازید؛ این روش مسئولیت رفتار نوجوان را به عهده خودش می گذارد و به او فرصت می دهد از حوادث اجتماعی و طبیعی درس بگیرد.

– مسئولیت انجام تکالیف درسی نوجوان را به خود او واگذار کنید. حق انتخاب نوجوان را در انتخاب های مختلف محفوظ نگه دارید تا خودش انتخاب کند و مسئولیت انتخاب های مختلف را برعهده بگیرد.

– نوجوان را در شرایطی قرار دهید که بتواند تصمیم بگیرد. او را از نگرش های دیگران آگاه سازید زیرا انتخاب های وی از نیازها، حقوق و مسئولیت های دیگران متاثر است. برای افزایش مسئولیت پذیری، باید بازخورد مناسب را درباره اثربخش بودن پاسخ های مناسب به او بدهید.

– انتظارات خود را از فرزندتان مشخص و آن ها را به شیوه ای بیان کنید که نوجوان به خوبی درک کند. پیامدهای ناشی از رعایت نکردن محدودیت ها را به نوجوانان بیان کنید.

– به هنگام ناتمام ماندن کارهای نوجوانان از سرزنش کردن آن ها پرهیز کنید. از تصمیم گیری به جای او، خودداری کنید.

– اعطای پاداش، وقتی که بخشی از کارش را با موفقیت انجام داد را فراموش نکنید. به عهد و وعده ای که به نوجوان می دهید وفا کنید.

– به شیوه صحیح و منطقی به او محبت کنید. بین فرزندان خود تبعیض روا مدارید و بین آن ها به عدالت رفتار کنید. در عمل و گفتار الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشید. توانایی ها و استعدادهای نوجوان را به خود او بشناسانید و وی را برای شکوفایی استعدادهایش تشویق و ترغیب کنید. به سوالات آنان به شیوه ای منطقی پاسخ دهید. درباره مسائل مختلف امور خانواده با او مشورت کنید.

به طور کلی افراد در سنین مختلف و در شرایط اجتماعی مختلف با هم تفاوت های زیادی دارند که هنر ما در زندگی فهم این تفاوت ها و یافتن راه حل هایی برای این قبیل مسائل است، باید بدانیم اگر نوجوان محبت و علاقه و اشتیاق را در خانه و خانواده بدست نیاورد به دنبالش در جای دیگری خواهد رفت که تضمینی برای حفظ سلامت روحی وی وجود ندارد و ممکن است آسیب های جبران ناپذیری ببیند. نکاتی که در بالا آمده است گوشه ای از کارهایی است که باید بدان توجه کنیم تا بتوانیم با نوجوانمان تعامل بهتری داشته باشیم.

 

منبع: تبیان


ادامه مطلب ...

بهترین واکنش والدین در برابر دعوا و کتک کاری بین فرزندان “دعوای خواهر برادری”

دعوای کودک,کودک پرخاشگر

اگر می خواهید ریشۀ دعوای کودکان را پیدا کنید، اولین کاری که باید انجام دهید، گوش دادن است

 

والدین برای برقراری صلح و کمک به فرزندان خود برای کنار آمدن با هم، چه قدم های مثبتی می توانند بردارند؟ والدین چگونه می توانند به فرزندان خود کمک کنند تا بین آنها پیوندی ابدی ایجاد شود؟

برای بهبود بخشیدن به اوضاع چهار اصل کلیدی وجود دارد که می توانید به کار ببندید:
– ریشۀ درگیری را پیدا کنید.
– احساسات فرزندان را درک کنید.
– فرزندانتان را تشویق کنید که احساسات خود را به شکلی سازنده ابراز کنند.
– برای هر یک از فرزندانتان به خاطر ویژگی های خودش ارزش قائل باشید.

ریشۀ درگیری را پیدا کنید
اگر می خواهید ریشۀ درگیری ها را پیدا کنید، اولین کاری که باید انجام دهید، گوش دادن است. به گفته های آنها با دقت گوش کنید؛ با این کار نسبت به چیزی که آنها را رنج می دهد بصیرت پیدا می کنید.

کمک والدین به برقراری صلح میان فرزندان
“تو همیشه طرف اون رو می گیری و تقصیر رو به گردن من می اندازی”! “تو هرگز وقت نمی گذاری تا در نقاشی کردن به من کمک کنی.”

به کلمات کلیدی همیشه و هرگز توجه کنید. بچه ها همیشه همین طور صحبت می کنند، این طور نیست؟ بله، همین طور است … . آیا این کلمات را زیاد به کار می برد؟ در چنین موقعیت هایی مهم این است که از خودتان بپرسید آیا در صحبت بچه ها حقیقتی وجود دارد یا خیر؟ ایا واقعاً در طرفداری از یکی از بچه ها، از عدالت خارج می شوید؟ آیا واقعاً یکی از آنها را بیش از حد مقصر می شمارید؟

گاهی برای ما وسوسه انگیز است که فرض کنیم می دانیم موضوع چیست، اما سعی کنید که از این وسوسه بپرهیزید. خانواده شامل گروهی از افراد است که با هم رابطۀ نزدیکی دارند و ما به طور طبیعی فکر می کنیم که می دانیم چه چیزهایی فرزندانمان را ناراحت می کند.

شاید پیش خودتان می گویید: این فرزندم عادت دارد به دیگران دستور دهد و آن یکی زود تسلیم می شود و … . سپس براساس همین دانسته های خود قضاوت می کنید. شاید فکر می کنید که می دانید در ذهن فرزندتان چه می گذرد یا چه باید بگذرد. اما ممکن است اطلاعات مهمی را در نیافته باشید.

دختری تعریف می کرد:

وقتی بچه بودم، خواهر بزرگترم همیشه سر به سرم می گذاشت و مرا اذیت می کرد. در خانوادۀ ما رسم بود که بچه ها سر به سر هم بگذارند و یکدیگر را اذیت کنند و من که از همه کوچک تر بودم بیشتر از بقیه هدف شوخی ها قرار می گرفتم. هر چقدر هم که شوخی ناراحت کننده بود، از ما انتظار می رفت به آن بخندیم.

من واقعاً از این موضوع ناراحت بودم و گاهی خواهرم مرا به شکلی بی رحمانه آزار میداد. اما اعضای خانواده ام فکر می کردند که من خودم را لوس می کنم و واکنشم به شوخی افراطی است. آنها به من می گفتند: مگر نمیبینی که شوخی است؟

وقتی می گفتم: به او بگویید بس کند، می گفتند: اینقدر حساس نباش، او فقط دارد شوخی می کند. اما ای کاش به حرف من گوش می کردند.

در آن زمان این دختر دوست داشت به او فرصتی بدهند تا به آنها بگوید که گرچه ممکن است این شوخی ها از نظر دیگران خنده دار باشد، اما اغلب برای او آزار دهنده است و او دوست داشت که دست از شوخی بکشند.

اما چون خانواده جلوی شوخی کردن ها را نمی گرفت و به نوعی حتی این کار را تشویق نیز می کرد، باعث شد که اعتماد به نفس این دختر ضعیف شود و در عین حال زورگویی های زیرکانۀ خواهر بزرگتر نیز تشدید گردد.

دعوای کودک,کودک پرخاشگر

فرزندان به صورت روزمره بر سر مسائل مختلف با هم درگیری پیدا میکنند

احساسات بچه ها را درک کنید
فرزندانتان به صورت روزمره بر سر مسائلی مانند اینکه چه کسی اول با کامپیوتر بازی کند یا ماهی بیشتر نصیب چه کسی شده است، بگومگو می کنند، اما اگر احساس کردید که دعواها بر سر موارد عمیق تری است، چه؟

باز هم تاکید می کنیم: گوش دادن به حرف آنها ضروری است. به آنها بگویید که منظورشان را درک می کنید و نام احساس آنها را به زبان بیاورید. به نکات زیر توجه کنید:

– نظر شخصی خود را نسبت به موضوع دعوا بیان نکنید (نگویید: فکر نمی کنم واقعاً منظوری داشته باشد)

– راه حل شخصی ارائه ندهید (نگویید: خوب تو هم می توانی صحنه را ترک کنی و از او دور شوی)

– انتقاد شخصی خود را بیان نکنید (نگویید: آنقدر حساس نباش)

نام احساس آنها را به زبان بیاورید
گوش کردن به حرف بچه ها و درک احساس آنها، برای حل مشکلاتشان ابزار بسیار مؤثری است. شاید هنگامی که می خواهید نام احساسی را که فرزندتان تجربه می کند به زبان بیاورید، از اینکه چنین احساسی دارد تعجب کنید.

اگر والدین آن دختری که خواهر بزرگترش او را اذیت می کرد نیز احساس او را درک می کردند و به زبان می آوردند، احتمالاً احساس او را نادیده نمی گرفتند.

مثلاً اگر می گفتند: به نظر می رسد از حرف های خواهرت ناراحت شده ای، احتمالاً خودشان نیز تصمیم می گرفتند که مانع آزارهای دختر بزرگترشان شوند، چون این رفتار را ناراحت کننده می دیدند، نه خنده دار.

کمک والدین به برقراری صلح میان فرزندان
نکته: اگر می خواهید فرزندتان را تشویق کنید که احساسات خود را به زبان بیاورد، به او توجه کنید؛ هر بار که خواست حرف بزند به او گوش بسپارید و انتظار نداشته باشید که صرفاً وقتی زمان برای شما مناسب بود، حرف بزند.

ممکن است فکر کنید نام بردن از احساس فرزندتان آن را تشدید می کند، اما در واقع عکس این موضوع صدق می کند. اگر به فرزندتان بگویید که احساس او را درک می کنید، به ویژه وقتی احساس او مانند حسادت، خشم یا تنفر، منفی است؛ این پیام را به فرزندتان می دهید که داشتن چنین احساس هایی اِشکال ندارد. لزومی ندارد احساسش را پنهان کند؛ بلکه می تواند آن را ابراز کند تا آن را برطرف سازید.

فرزندان خود را تشویق کنید که رفتار سازنده ای داشته باشند
وقتی به حرف های فرزندانتان به دقت گوش می کنید، در واقع آنها را تشویق می کنید که با نگرانی ها و احساسات خود رو به رو شوند. این کار به آنها کمک می کند تا عواطف خود را درک کنند. بدین ترتیب هوش عاطفی آنها رشد می یابد و به عبارت دیگر خودشان نیز بزرگ می شوند.

نکته: اولین قدم برای رویارویی با یک نگرانی، آشکار کردن آن است.

از حالا به بعد می توانیدبه فرزندتان کمک کنید که با مشکل رو به رو شود و احتمالاً برای آن یک راه حل پیدا کند.

تشخیص و ابراز کلامی احساس ها کار خوبی است و به کاهش تنش ناشی از آنها کمک می کند. احساس فرزند خود را نمی توانید تغییر دهید اما برایش روشن کنید که برای ابراز احساسش نمی تواند از هر روشی که دلش خواست استفاده کند.
مثلاً اشکالی ندارد که فرزندتان از دست خواهر کوچکترش که دفتر تکالیف او را پاره کرده است عصبانی شود، اما اجازه ندارد او را کتک بزند.

ابراز وجود خوب است، پرخاشگری نه
به فرزندانتان مهارت هایی را بیاموزید تا در درگیری با هم شیرهای خود از آنها استفاده کنند و خودتان نیز در رفتاری که با فرزندانتان دارید، الگویی از همین مهارت ها را ارائه دهید. بچه ها می توانند بیاموزند که چگونه، بدون اینکه کسی را کتک بزنند یا به او ناسزا بگویند، از حق خود دفاع کنند و خشم خود را ابراز نمایند.

به فرزندانتان بیاموزید که به جای ناسزا گفتن به دیگران، ناراحتی خود را با لحنی محکم و مؤثر ابراز کنند. مثلاً به آنها بیاموزید که وقتی از دست هم شیر خود ناراحت می شوند، به جای اینکه بگویند: چقدر لوس و بچه ننه هستی، تازه هر شب هم رختخوابت را خیس می کنی، بگویند: هر وقت که اوضاع مطابق میل تو نیست می روی و پیش مامان گریه می کنی، از این کار تو خوشم نمی آید.

نکته: شما خواهی نخواهی الگوی رفتاری فرزندانتان هستید، چه در هنگام حل درگیری و چه در هنگام بروز مشکلات دیگر.

علت دعوا کردن کودکان،علل دعوا کردن کودک

به کودکانتان  تاکید کنید هر دو طرف دعوا باید خود را کنترل کنند و از خودگذشتگی نشان بدهند

به جای درگیر شدن راه حل پیدا کنید
هنگامی که می خواهید به فرزندان خود بیاموزید که رفتار سازنده ای داشته باشند، بسیار مهم است که تاکید کنید هر دو طرف دعوا باید خود را کنترل کنند و از خودگذشتگی نشان بدهند.

کسی که خشمگین است باید خشم خود را کنترل کند و رفتار آرامی داشته باشد و کسی که اشتباه کرده است باید رفتار سازنده ای از خود نشان دهد و مسئولیت حل مشکلی را که به وجود آورده است، برعهده بگیرد. احتمالاً باید تلاش زیادی کنید تا هر دو طرف متقاعد شوند که مسئولیت خود را بپذیرند.

اگر مشکل بچه ها تکراری است، بعد از فرو کش کردن دعوا، آنها را به کناری بکشید و از آنها بخواهید که برای آن مشکل یک راه حل دائمی پیدا کنند.

برای اینکه فکرهایشان را روی هم بگذارند و برای پیدا کردن راه حل با هم همکاری کنند، معمولاً کافی است آنها را تهدید کنید که اگر چنین نکنند، از چیزی که دوست دارند محروم یا به انجام کاری جریمه خواهند شد. اگر همکاری کردند و راه حلی برای مشکل خود یافتند، آنها را تحسین کنید.

جلسۀ خانوادگی
اگر مشکلات عمده ای وجود دارد که باعث نگرانی شماست و در کل خانواده اختلال ایجاد کرده است، شاید تشکیل یک جلسۀ خانوادگی برای گفت و گو دربارۀ مشکلات به حل آنها کمک کند. اکثر خانواده ها معتقدند که رعایت اصول زیر به برگزاری جلسات خانوادگی کمک می کند.

– ابتدا بر سر مجموعه ای از قوانین توافق کنید: به هم ناسزا نگویید، بر سر هم فریاد نزنید و در حرف هم نپرید.

– مشکل را به شکلی بیان کنید که مورد توافق همه باشد.

– راه حل هایی را که اعضای خانواده پیشنهاد می کنند یادداشت کنید و نظر شخصی خود را دربارۀ آنها به زبان نیاورید.

– دربارۀ هر یک از گزینه ها گفت و گو کنید.

– دربارۀ اجرای راه حل گفت و گو کنید.

برای هر یک از فرزندانتان به خاطر ویژگی های خودش ارزش قائل باشید
هرگاه مادر یا پدری به ویژگی های یکی از فرزندانش بیش از حد افتخار کند، باعث شعله ور شدن آتش حسد در فرزندان دیگرش می شود. همۀ بچه ها و همۀ بزرگسالان می خواهند که به خاطر شخص خودشان مورد علاقه باشند و ارزشمند شمرده شوند.هیچ کس دوست ندارد که در مقایسه با خواهر یا برادرش احساس کند در درجۀ دوم قرار دارد یا برای او ارزش کمتری قائلند.

بسیار اهمیت دارد که به فرزندانمان به خاطر ویژگی های خاص خودشان علاقه داشته باشیم؛ ارزش تفاوت های آنها را بدانیم، اما محبت مان را به شکلی برابر نشان دهیم.

آنچه هر فرزندی می خواهد
بچه ها نیز مانند بزرگسالان می خواهند برای ویژگی های خودشان برایشان ارزش قائل شویم و ویژگی های منحصر به فرد آنها را بشناسیم و قدرشان را بدانیم. از خودتان بپرسید: فرزند من چه ویژگی هایی دارد؟

شاید ویژگی های او را امری طبیعی می دانید، مثلاً شوخ طبع بودن یا توانایی دوست شدن. مهارت های عملی مانند آشپزی، توانایی سازمان دهی، توانایی گوش کردن به درد دل دیگران و دلسوزی برای آنها یا توانایی سرگرم کردن افراد، همه استعدادهایی هستند که باید پرورش یابند تا بخشی از شخصیت کودک را شکل دهند.یک مادر یا پدر خوب به فرزند خودش تصویری ارائه می دهد که نشان دهندۀ ویژگی های منحصر به فرد اوست. وقتی که هر یک از کودکان احساس کند که به خاطر ویژگی های منحصر به فردش ارزشمند محسوب می شود، لزومی نمی بیند که از توانایی های هم شیرهای خود احساس ناراحتی کند یا به آنها رشک بورزد.

 

منبع:koodakonline.com


ادامه مطلب ...

بیوگرافی فرشید فهیم (مجری‌) +عکس همسر و فرزندان

بیوگرافی فرشید فهیم (مجری‌) +عکس همسر و فرزندان

فرشید فهیم (متولد ۱۴ شهریور ۱۳۴۷) مجری مسابقه جدول ، برنامه سلامت باشد و  . وی تاکنون در برنامه‌های مختلفی به اجرا پرداخته است که «سلامت باشید» از شاخص‌ترین آنهاست. در ادامه گفت‌وگو ما را با این مجری رادیو و تلویزیون می‌خوانید:
همسر مجریان همسر فرشید فهیم بیوگرافی مجریان بیوگرافی فرشید فهیم اینستاگرام فرشید فهیمinstagram farshid fahim
سین: یک بیوگرافی مختصر از خودتان بگویید؟
جیم: من فرشید فهیم متولد ۱۴ شهریور سال ۱۳۴۷ در گیلان و بزرگ شده لاهیجان هستم. دو برادر و دو خواهر دارم و فرزند اول خانواده هستم.

سین: بازی و تفریح شما در کودکی؟
جیم: دوچرخه سواری که البته اول سه چرخه بود و بعد شد دوچرخه با دو تا چرخ کوچک عقب کمکی که وقتی خوب دوچرخه‌سواری یاد گرفتم پدرم یکی از آنها را برداشت. برای آنکه خانواده‌ام برای من دوچرخه‌‌ بخرند ۴ ساعت جلو دوچرخه فروشی نشسته بودم و مدام به آن نگاه می‌کردم و در فکر کجاها که با دوچرخه نرفتم.

سین: کارتون مورد علاقه شما در کودکی؟
جیم: عاشق سندباد بودم و گالیور

سین: چطور به عرصه اجرا علاقه‌مند شدید؟
جیم: در کودکی خیلی حرف می‌زدم، فکر کنم از همان موقع بود که به اجرا علاقه‌مند شدم.

سین: چه سبک موسیقی را می‌پسندید؟
جیم: موسیقی پاپ را دوست دارم ولی معنای ترانه برایم خیلی اهمیت دارد.

سین: بهترین کتابی که خواندید چه بود؟
جیم: در دوران کودکی «ماجراهای تن تن و میلو» و بعدها رمان «بامداد خمار» را پسندیدم.

سین: علاوه بر اجرا در زمینه‌های دیگر فعالیت می‌کنید؟
جیم: بله مسئول روابط عمومی معاونت ترویج کشاورزی هستم و در عرصه هنر گامی در بازیگری سرک می‌کشم. یازده سال است که عضو تیم ملی فوتبال هنرمندان هستم، در دوران بعد از دبیرستان و دانشجویی بطور جدی فوتبال بازی می‌کردم.

سین: تیم فوتبال مورد علاقه شما چیست؟
جیم: شیفته تیم استقلال هستم، همسر و دخترم که دانشجو سال دوم مهندسی شهرسازی است نیز طرفدار استقلال هستند. ضمن اینکه برای تیم و طرفداران پرسپولیس هم احترام قائلم.

همسر مجریان همسر فرشید فهیم بیوگرافی مجریان بیوگرافی فرشید فهیم اینستاگرام فرشید فهیم

فرشید فهیم و همسرش

سین: نظرتان در مورد فضای مجازی؟
جیم: فضای مجازی خوب است اگر درست و بجا و به اندازه از آن استفاده کنیم و معتاد این فضا نشویم، در ضمن هر چیزی را در این فضا باور نکنیم.

سین: از اینکه در عرصه اجرا فعالیت می‌کنید راضی هستید؟
جیم: اجرا را با همه‌ی گرفتاری‌ها و اضطراب‌هایش را خیلی دوست دارم. در اجرا باید خیلی از جوانب را در نظر بگیری، اما من عاشق این حرفه هستم.

سین: اهل سفر هستید؟
جیم: خیلی سفر را دوست دارم. اگر وقتم آزاد باشد به همراه خانواده به شمال می رویم اما جاهای دیگر را هم دوست دارم که تجربه کنم، سفرهای کاری در داخل و خارج از کشور داشته‌ام.

سین: دوست دارید چه برنامه‌ای را که تابحال اجرا نکردید، اجرا کنید؟
جیم: دوست دارم «ماه عسل» را اجرا کنم چون حس می‌کنم با این برنامه راحت می‌شود حرف‌های ناگفته‌ات را در اجرا مطرح کنی، حتی با نگاه کردن و بازی بدن بعد از صحبت‌های مهمان برنامه می‌توانی حرف دلت را به مردم بزنی اجرای «ماه عسل» هم خیلی راحت و هم خیلی سخت است چون با اجرای آن می‌توانی کاری کنی که برای همیشه در دل مردم جا باز کنی و بالعکس اجرای آن خطرناک و سخت است چون با اجرای آن ممکن است برای همیشه از جلو چشم مردم خودت را بندازی و همین خطرش خیلی دوست داشتنی است.

به نظر شما راز ماندگاری مجریان چیست؟
جیم: فراموش نکردن گذشته خود و نفروختن فخر به مردم.

قهرمان شما در زندگی‌تان کیست؟
جیم: پدر و مادرم چون خیلی سختی کشیدند تا ما به خودمان بیاییم.

همسر مجریان همسر فرشید فهیم بیوگرافی مجریان بیوگرافی فرشید فهیم اینستاگرام فرشید فهیم

بهترین خاطره شما در دوران کاریتان چه بود؟
جیم: اولین سالی که برای شبکه سه سیما (سال ۱۳۸۳) تست اجرا می‌گرفتند از بین همه‌ی شرکت‌کننده‌ها فقط سه نفر را انتخاب کردند که من هم در میان آنها بودم. یک سال بعد از اجرا برای تشرف به خانه خدا نماینده شبکه سه بودم.

به یاد دارم در آن موقع پایم در تمرین فوتبال شکست و وقتی در ماشین نشسته بودم و حرص می‌خوردم، آقای شریعت پناهی با من تماس گرفتند و گفتند قرار است تو را به سفر حج بفرستم. وقتی این خبر را شنیدم درد پایم را فراموش کردم و بعد از ۲۰ روز گچ پایم را باز کردم و با عصا به مکه رفتم. اولین سفر به مکه دنیای دیگری دارد و خیلی احساس خوبی داشتم.

در خصوص برنامه «سلامت باشید» بگویید؟
جیم: «سلامت باشید» برنامه‌ای بود که در عرصه پزشکی ماندگار شد و مخاطبان خاص خود را داشت. کاش این برنامه تعطیل نمی‌شد و با تغییراتی ساختاری ادامه پیدا می‌کرد چون این برنامه در میان برنامه‌های پزشکی به یک برند برای شبکه سه سیما تبدیل شده بود.  «سلامت باشید» یک برنامه ریشه دار بود و به همین دلیل ۱۳ سال دوام داشت.

نظرتان در مورد مجریان جوان چیست؟

جیم: مجریان جوان دوست دارند زود معروف شوند و نمی‌خواهند برای دیده شدن زحمت بکشند. من بعد از ۱۵ سال اجرای زنده هنوز هم در کلاس‌های فن بیان و گویندگی شرکت می‌کنم اما مجریان جوان کمتر اهل مطالعه هستند و قبول ندارند که همزمان با اجرا نیاز به آموزش هم دارند، به سرعت متوجه می‌شوند که سطحی نگر شده‌اند و سطح سلیقه‌ها هم خیلی افول کرده است.  این روزها همه می‌خواهند هر آنچه که می‌آموزند از فضای مجازی باشد که اینطور نیست و فضای مجازی ما را از مطالعه دور کرده است.

به نظر شما ویژگی‌های یک مجری موفق چیست؟
جیم: اهل مطالعه و به روز بودن، روابط عمومی خوب و شناخت مخاطب، جسور و باهوش بودن، خوش صدا و خوش برخورد، کم گو و گزیده گو و آماده برای هر اتفاقی در آنتن زنده و خونسرد بودن از ویژگی‌های مجری موفق است.

 توصیه شما به علاقه‌مندان اجرا؟
جیم: اگر کاری را که عاشق آن هستند، انجام دهند اما نه صرفا برای دیده شدن و معروف شدن. من چندین سال است که اجرا می‌کنم اما شاید تنها ۳۰ درصد مردم مرا بشناسند. بنابراین اگر کسی برای معروف شدن قصد ورود به اجرا را دارد اشتباه است و پشیمان می‌شود. علاقه‌مندان به اجرا باید صبور باشند تا به جایگاه خوبی در اجرا برسند.

 کلام پایانی شما؟
جیم: آرزوی روزهای بهتر از این را برای مردم دارم چون می‌دانم زندگی زیر پوست این شهر و دیار خیلی سخت شده است. امیدوارم روزی برسد که هیچکس دغدغه چه کنم چه کنم نداشته باشد و همواره لطف خداوند مهربان شامل حال همه‌ی ما شود چون بدون لطف و کرم خدا یک لحظه هم نمی‌توانیم زندگی کنیم.

همسر مجریان همسر فرشید فهیم بیوگرافی مجریان بیوگرافی فرشید فهیم اینستاگرام فرشید فهیم
مادرم روزت مبارک که با رفتن پدر هم برامون مادر بودی هم پدر ولادت باسعادت حضرت فاطمه (س)وروز مادر برهمه مادران سرزمینم مبارک
اینستاگرام فرشید فهیم بیوگرافی فرشید فهیم بیوگرافی مجریان همسر فرشید فهیم همسر مجریان


ادامه مطلب ...