در فقه اسلامی «نجس» به شیئی گفته میشود که به خاطر شدّت پلیدی باید از آن دوری و اجتناب کرد. وفاداری سگ سبب شده که توجه انسان را جلب کند و در دنیای امروزی که همواره شاهد بیوفایی انسان ها به یکدیگر هستیم. فقهای عظام شیعه، سگ را یکی از نجاسات میدانند و این حکم بین آنها اجماعی است. در مذاهب اسلامی، تنها گروهی که سگ را نجس نمیدانند مالکیها (یکی از فرق اهل سنت) هستند که آنها هم معتقدند احکام و دستورات مربوط به سگ، باید به صورت تعبّدی عمل شود. آنها با این که سگ را نجس نمیدانند، اما از روی تعبد ظرفی راکه سگ لیسیده، هفت بار میشویند. در نجاست سگ فرقی بین انواع آن نیست و حکم همهی آنها یکی است.
منبع: برهان
الف – ابتدا باید تصریح نمود که معتبرترین و رسمیترین منابع فقهی برای «مقلدین»، همین رسالههای عملیه است که توسط مجتهدین جامع الشرایط و مراجع عظما ارائه شده است. چرا که فهم و استخراج احکام (فقه)، (مانند: حقوق، پزشکی، داروشناسی و …) یک رشتهی تخصصی است که مستلزم سالها تحصیلات مقدماتی و تخصصی میباشد. لذا:
باید دقت شود که اخیراً در حملات سایبری و جوسازیها بسیار سعی میشود که با سوء استفاده از ایمان مردم به اسلام، قرآن و احادیث، آنها را از مبانی و راههای عملی که «تقلید» یکی از اساسیترین و علمیترین آنهاست سوق دهند، چنان چه گویا میتوانند با قرائت یک آیه یا یک حدیث، حکم فقهی آن را بیان دارند.
اسلام (به ویژه تشیع)، باب تفقه و اجتهاد را باز گذاشته است، راه برای هیچ کسی که میخواهد و میتواند بسته نیست. اما بدیهی است که تحصیل تخصصی در یک رشته از همگان بر نمیآید، لذا دستور این است که اگر نمیتوانید خود فقیه و مجتهد شوید، در احکام (و البته نه در اصول) به فقیه و مجتهد رجوع کنید. چنانچه چون همگان نمیتوانیم در پزشکی تحصیل نموده و متخصص شویم، به هنگام نیاز و ضرورت به پزشک رجوع میکنیم و نسخهی پزشک نیز جهت عمل ارائه میشود و اگر از پزشکی سؤال شود که چرا فلان دارو برای فلان بیماری، فلان تأثیر را دارد، یا چرا آن را تجویز کردید، خواهد گفت: لطفاً دست کم ۱۰ الی ۱۵ سال در رشتههای داروشناسی یا پزشکی تحصیل نمایید تا بفهمید چرا؟
فقه هم این گونه است. پس معتبرترین و رسمیترین سند برای نجاست خوک و سگ، همان احکام مندرج در رسالهها میباشد که بر اساس فهم و استخراج از قرآن، حدیث و …، بیان گردیده است.
ب – پس از توجه به نکتهی مهم فوق، دانستن معنای «نجس» در اصطلاح فقهی حایز اهمیت است. دقت شود که «نجس» با کثیف یا میکروب متفاوت است. چنان چه آب روانی که رنگ و بوی آن تغییر نکرده باشد، پاک است، اما تمیز نیست و نوشیدن آن به لحاظ بهداشت و سلامت جایز نمیباشد. و یا الکل خود از بین برندهی میکروب است، ولی پاک نیست.
«نجس» که گاهی با واژهی «رجس» به معنای پلیدی از آن یاد میشود، در اصطلاح فقهی به چیزی میگویند که به لحاظ ظاهر و نیز باطن زیانبار و خطر ساز است، خواه ضرر آن متوجه ظاهر انسان (بدن) گردد و یا متوجه امور و جبنهی غیر مادی، مانند: روحی، روانی، اخلاقی و … و یا هر دو. لذا حکم نجاست و اطلاق آن به چیزی، سبب میشود که انسان در ارتباط و تماس با آن جوانب لازم احتیاط و چارچوبهای خاصی را رعایت نماید. چنان چه خداوند متعال در قرآن کریم مشرکین را نیز «نجس» قلمداد مینماید و نزدیک شدن آنان به مسجدالحرام (کعبه) را ممنوع اعلام میدارد:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَهً فَسَوْفَ یُغْنیکُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ حَکیمٌ»
ترجمه: اى کسانى که ایمان آورده اید! مشرکان نجساند و بعد از امسال دیگر نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند، و اگر از فقر مى ترسید زود باشد که خدا اگر بخواهد از کرم خویش شما را توانگر کند که خدا دانا و شایسته کار است.
ج – اما درباره نجس بودن خوک و سگ روایات مستند و صحیح بسیاری که منبع فقه میباشند وجود دارد که به عنوان نمونه به ذکر چند روایت بسنده میگردد:
ج/۱: «أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْکَلْبِ فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ لَا یُتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِکَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّهٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ»
از امام صادق (ع) دربارۀ سگ سؤال شد. آن حضرت فرمودند: نجس است. آب نیم خوردۀ سگ را دور بریزید و با آن وضو نگیرید، ظرف آب را ابتدا با خاک و سپس با آب بشویید. (وسائل الشیعه، ج ۳، باب نجاست کلب، ص ۴۱۵ – ۴۱۸ و باب نجاست خنزیر، ص ۴۱۸- ۴۱۹)
ج/۲: «أَسْأَلُهُ عَنِ الثَّوْبِ یُصِیبُهُ الْخَمْرُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ أَ یُصَلَّى فِیهِ أَمْ لَا فَإِنَّ أَصْحَابَنَا قَدِ اخْتَلَفُوا فِیهِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ صَلِّ فِیهِ فَإِنَّ اللَّهَ إِنَّمَا حَرَّمَ شُرْبَهَا وَ قَالَ بَعْضُهُمْ لَا تُصَلِّ فِیهِ فَکَتَبَ (ع) لَا تُصَلِّ فِیهِ فَإِنَّهُ رِجْسٌ».
از امام (ع) دربارۀ حکم لباسی که به شراب و گوشت خوک برخوردکرده سؤال کردم، آیا می شود در این لباس نماز خواند…، حضرت در جواب پاسخ فرمودند، خیر. با این لباس نماز نخوان، چراکه نجس (پلید) است. (همان مدرک)
ج/۳: «فی خبر ابی سهیل عن ابی عبدالله(ع) سألته عن لحم الکلب؟ فقال: هو مسخ، قلت: هو حرام؟ قال هو نجس … یقولها ثلاثاً»
از امام صادق(ع) درباره گوشت سگ سؤال شد، فرمودند از حیوانات مسخ شده است، عرضه داشتم حرام است، فرمود: نجس است و این کلمه را سه بار تکرار فرمود.»
در روایت دیگر نیز از آن حضرت وارد شده است که فرمودند: «إنه رجس نجس، سگ پلید و نجس می باشد.»
د – اما در مورد علل نجاست سگ و خوک و هر نجس یا حرام دیگری که در احکام بیان شده است، ابتدا دقت شود که چون احکام از منبع علم و حکمت الهی که حد و نهایتی ندارد و انسان و همه چیز را او خلق نموده و به تأثیر و تأثر هر ارتباطی آگاه میباشد صادر شده است، چرایی یا علت یک حکم به یک یا دو موضوع بر نمیگردد که اگر انسان آن را کشف کرد، بگوید همهی علل را فهمیدم و اگر احیاناً آن را برطرف نمود، مدعی شود که پس دیگر این حکم جایگاه و ضرورتی ندارد.
به عنوان مثال: شاید در هزار سال پیش، علم آن قدر پیشرفت نکرده بود که به لحاظ فیزیکی مضرات خوک را کشف کند و مردم چون با عقل و استدلال خدا، پیامبر (ص)، قرآن و … را پذیرفته بودند، احکام را نیز تابع بودند. پس از مدتی علم به وجود نوعی کرم در گوشت خوک پیبرد. بسیاری گفتند: لابد علت حرام و نجس بودند همین بوده است، پس از مدتی به یمن پیشرفت تکنولوژی توانستند آن کرم را از بین ببرند. آیا خوک حلال و پاک شد؟! خیر. دوباره قرن یا قرونی گذشت تا علم به مضرات دیگری پیبرد و برخی گفتند: لابد علت همین است. و دوباره پیشرفت تکنولوژی انسان را قادر ساخت تا آنها را نیز از بین ببرد. آیا حلال و پاک شد؟ باز هم خیر. چرا که بیان این حرمت و نجاست، مشروط به چیزی نبود که اگر آن حذف شود یا از بین برود، حکم تعلق نگیرد. بلکه به طور کلی حرام و نجس اعلام شده بود.