مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

ناصر آق، عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه در ردیف پنج برگزیده سازمان فائو

[ad_1]

ارومیه- ایرنا- ناصر آق، عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه در نشست تخصصی بین المللی آرتمیا /در دانشگاه تیان جین چین/ جزو پنج متخصص برگزیده سازمان خوار و بار و کشاورزی سازمان ملل متحد (فائو) معرفی شد.

این عضو هیات علمی و رئیس پژوهشکده آرتمیا و آبزی پروری دانشگاه ارومیه به مناسبت تاسیس مرکز رفرنس آرتمیا در چین در خصوص وضعیت آرتمیاهای ایران و آسیای میانه سخنرانی کرد و در نشست های تخصصی جهت برنامه ریزی برای فعالیت های مرکز رفرانس آرتمیا در چین مشارکت فعال داشت.
در حاشیه این نشست که متخصصان برجسته آرتمیا از کشورهای بلژیک، روسیه، ویتنام، شیلی، مالزی، بنگلادش، چین و ایران حضور داشتند، ناصر آق طی برگزاری نشست های جانبی با نمایندگان سازمان فائو، موافقت آنان را برای تاسیس مرکز رفرنس غرب آسیا با مشارکت دانشگاه ارومیه و سازمان شیلات ایران جلب کرد.
دراین نشست مقرر شد تا به زودی مذاکراتی بین دانشگاه ارومیه، سازمان شیلات ایران و مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی ایران در خصوص نحوه مشارکت برای تاسیس این مرکز برگزار شود.
ناصر آق متولد 1339 در گنبد کاووس دارای لیسانس علوم جانوری از دانشگاه ام.اس.بارودای هندوستان، فوق لیسانس میکروبیولوژی از دانشگاه ام.اس.بارودای هندوستان و دکترای تخصصی آبزیان با گرایش آرتمیا از دانشگاه گنت بلژیک است.
ناصر آق از سال 78 تاکنون رئیس پژوهشکده آرتمیا و جانوران آبزی دانشگاه ارومیه بوده و تدریس دروس جانورشناسی مهره داران و بی مهرگان، جانورشناسی عمومی و فیزیولوژی جانوری در دانشگاه ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی و تدریس درس غذای زنده در مرکز آموزش عالی میرزا کوچک خان از فعالیت های آموزشی وی به شمار می رود.
همچنین تاسیس آزمایشگاه تحقیقاتی علوم جانوری در گروه زیست شناسی دانشگاه ارومیه در سال 1375، تاسیس، تجهیز و راه اندازی مرکز تحقیقات آرتمیا و جانوران آبزی دانشگاه ارومیه در سال 1377، تجهیز و راه اندازی 6 آزمایشگاه تخصصی در مرکز تحقیقات آرتمیا و جانوران آبزی بین سال های 77 تا 82، تبدیل مرکز تحقیقات آرتمیا به پژوهشکده آرتمیا و جانوران آبزی در سال 82 و اخذ ردیف بودجه برای پژوهشکده آرتمیا و جانوران آبزی در سال 83 از فعالیت های پژوهشی ناصر آق است.
فائو یا سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد از سازمان‌های بین‌المللی است که در زمینه توسعه کشاورزی فعالیت دارد و در سال ۱۹۴۵ میلادی توسط ۴۴ کشور عضو سازمان ملل متحد تأسیس شد.
این سازمان از مرکز فائو و از طریق شبکه جهانی بالغ بر حدود 90 اداره برای گسترش و مدرنیزه کردن کشاورزی، جنگل داری، شیلات و تامین غذای مناسب برای همگان، به کشورهای در حال توسعه کمک می‌کند.
هدف این سازمان، بالا بردن سطح زندگی و بهبود تغذیه مردم جهان، توزیع مناسب مواد غذایی در مناطق مختلف جهان و ایجاد امنیت غذایی است.
مبارزه با سوء تغذیه با ارائه اطلاعات لازم به کشورهای مختلف از دیگر اهداف فائو است که بازدهی کشاورزی و سطح تغذیه در جهان را افزایش داده است.
مقر این سازمان واقع در شهر رم در کشور ایتالیا است و به اعضایش شامل اتحادیه ارو‍پا و ۱۸۳ کشور خدماتی ارئه می‌دهد و در این راه با هزاران همراه در سرتاسر جهان، از سازمان‌های جامعه مدنی مانند گروه‌های کشاورزان و سازمان‌های بشر دوستانه تا دیگر موسسات ملل متحد، بانک‌های توسعه و بخش خصوصی، همکاری می‌کند.
مهمترین اخبار ایرنای کشور و آذربایجان غربی را به صورت لحظه به لحظه از کانال خبری تلگرام این رسانه به آدرس irnaoromiye@ دریافت کنید.
8137/3072 ** خبرنگار: سیده فاطمه سجادی ** انتشاردهنده: علیرضا فولادی

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

ناصر آق، عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه در ردیف پنج برگزیده سازمان فائو ناصر آق، عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه در ردیف پنج برگزیده سازمان فائو


ادامه مطلب ...

ناصر محمدخانی: نمی‌خواهم از زنم تعریف کنم اما او تک بود

جام‌جم‌سرا: خبرگزاری ایسنا با او مصاحبه‌ای انجام داده که اگرچه بیشتر در حوزه ورزش است اما جام جم سرا بخشهای مربوط به زندگی خانوادگی او را البته با اندک نگاهی به سوال و جوابهای ورزشی این مصاحبه که جنبه عامتری دارند، انتخاب کرده و برای اطلاعتان در ادامه منتشر می‌کند:

***

سکانس‌های اصلی زندگی‌ ناصر محمدخانی تنها در فوتبال خلاصه نمی‌شود، زندگی او برای مردم با دو سناریوی متفاوت بر روی پرده رفته است. مردی ۵۷ ساله که زندگی فوتبالی و خصوصی‌اش تیتر رسانه‌ها بود. هربار در این سال‌ها نام‌اش را شنیدم دیالوگ تکراری پرهیز از قضاوت زندگی شخصی‌اش را با خود برقرار کردم، بار‌ها و بار‌ها به خود گفتم که هیچ‌کس حق قضاوت کردن زندگی شخصی دیگران را ندارد تا به همین امید لحظاتی را که او با جادوی جذابیت فوتبال ثبت کرده هرگز محو نشود، بازیکنی که پا به توپ بودن‌هایش به قهقرای ذهن مخاطبان رفت و تحت تاثیر تصمیمی قرار گرفت که کاملا شخصی بود.

باد تندی که در ورزشگاه طالقانی شهر ری می‌وزید، موهای لختش را تکان می‌داد، ‌ فرار‌های تند و تیزش را به خاطر می‌آوردم،‌‌ همان زمانی که دویدن‌ها، سرعت و تکنیک خیره کننده‌اش با توپ مو‌هایش را به دست پریشانی می‌داد، به یاد می‌آورم قطعه فیلم‌هایی را که تنها یادگار فوتبالی‌اش برای نسل جوانی است ‌که با او فقط خاطره غیر فوتبالی و حاشیه‌ای دارند!

ساعت به ۱۳:۳۰ نزدیک می‌شود، ‌ هوا به شدت گرم است، گویا تیم‌های بانوان در سالن ورزشگاه مسابقه دارند و نمی‌توانیم به اتاقی که توسط خود آقا ناصر برای مصاحبه در نظر گرفته شده برویم، ورود آقایان ممنوع است! تا ساعت ۱۶ هم مسابقات تمام نمی‌شود، ترجیح می‌دهیم که بر روی نیمکت ذخیره چمن مصنوعی ورزشگاه برویم و درحالی که یکی از تیم‌های امید شهر ری تمرین دارند گفت‌و‌گوی خود را با ناصر محمدخانی آغاز کنیم.

***

آقای محمدخانی سوال اولمان را خیلی ساده می‌پرسیم، چرا فوتبال؟

من از بچگی به فوتبال علاقه داشتم، از‌‌ همان زمان که مدرسه می‌رفتم، معلمی داشتیم که سه، چهار درس را همزمان تدریس می‌کرد از ورزش گرفته تا دروس فارسی، عربی و... علاقه من از‌‌ همان دوره دبستان آغاز شد. معلم ورزشی که داشتیم، آقای اسلامی، به من گفتند که در تو چیزی می‌بینم که روزی فوتبالیست خوبی می‌شوی. فوتبالت را ادامه بده ولی به شرطی که از درست عقب نمانی. درسم هم خوب بود. در آن زمان ما در مدرسه مسابقات بین‌ کلاسی برگزار می‌کردیم. من آن زمان ۸ یا ۹ ساله بودم که همگی می‌گفتند چقدر فوتبالت خوب است.

من زمانی ناصر محمدخانی شدم که روزنامه‌ «کیهان ورزشی» یک عکس رنگی تمام صفحه از من انداخت. نوشته بود که بازیکن دیگری رو می‌شود. از آنجا کم‌کم همه چیز شکل گرفت

مبلغ اولین قراردادتان چقدر بود؟

۳۰ هزار تومان به من دادند و بعدا هم ۱۰ هزار تومان دادند که در مجموع ۴۰ هزار تومان شد و این اولین قرارداد حرفه‌ای بود که در سال ۵۵ منعقد کردم.

چهل هزار تومانتان را چه کردید؟

مربی قبلی‌ام آقای فرزامی گفت که این پول حیف است، آن را خرج می‌کنی. پول‌ات را به من بده تا برایت سرمایه‌گذاری کنم. دو سال پولم دستش بود. بعد هم آمد و گفت قرعه‌کشی کرده‌اند و اسم‌ات در نیامده. حالا خدا می‌داند چه شد. اما به هر حال دو سال پول من دست ایشان بود و بعد از آن دو سال پولم را گرفتم و خرج کردم.

درس هم می‌خواندید یا فقط فوتبال بازی می‌کردید؟

بله! درسم را هم می‌خواندم. آن زمان که در اردو بودیم من کتاب‌هایم را می‌بردم و در زمان امتحانات درس‌ می‌خواندم برای امتحان می‌رفتم و مجددا به اردو بر می‌گشتم. پس از آنکه دیپلمم را گرفتم وقفه‌ کوتاه مدتی افتاد اما به هرحال لیسانس تربیت بدنی گرفتم.

ناصر محمدخانی از چه زمانی ناصر محمدخانی شد؟

من زمانی ناصر محمدخانی شدم که روزنامه‌ «کیهان ورزشی» یک عکس رنگی تمام صفحه از من انداخت. نوشته بود که بازیکن دیگری رو می‌شود. از آنجا کم‌کم همه چیز شکل گرفت. تقریبا در آن زمان ۱۷ سال داشتم.

فکر می‌کردید یک روز فوتبال شرایط زندگیتان را تغییر دهد و شما را به پول، شهرت و محبوبیت برساند؟

زمانی که به یک رشته ورزشی قدم می‌گذارید و تصمیم دارید که یکی یکی مراحل آن را طی کنید و به تیم‌های بزرگ و تیم ملی برسید به هر حال پس از آن پول می‌آید و امکانات و شهرت به زندگیتان وارد می‌شود. من هم از این قضیه مستثنی نیستم. تصمیمم این بود که به تیم ملی بروم و برای کشورم افتخار کسب کنم. با لطف خداوند، و حمایت خانواده‌ام و مردم ناصر محمدخانی شدم و به پول و شهرت رسیدم. من هر چه دارم پس از لطف خدا از مردم دارم و خاک پای همه مردمم هستم.

الگوی فوتبالیتان چه کسی بود؟

من چون خودم مهاجم بودم سبک بازی حسن روشن را خیلی دوست داشتم اما کلا از نظر فوتبالی علی پروین را به عنوان یک نابغه می‌دانستم و سبک فوتبالی و اخلاقش را خیلی دوست داشتم چراکه یک نمونه خوب نه تنها در ایران بلکه در آسیا بود.

گویا بر خلاف سایر پیشکسوتان که شرایط مالی نامناسبی دارند شما وضع مالیتان خوب است؟

عرفان پسر کوچکم در قطر است، چون سرباز است. سربازی علی را خریدم چون در آن زمان می‌شد سربازی افراد مقیم را خرید. منتظریم دوباره اعلام کنند تا بتوانیم سربازی عرفان را هم بخریم

من خدا را شکر می‌کنم. همین که خدا به من جسم سالم داده است سپاسگزارم. پول می‌آید و می‌رود.

در تهران منزل دارید؟

یک منزل در میرداماد دارم که آن را اجاره داده‌ام. یک ملک پدری هم داشتم که چند واحد آپارتمان در آن ساخته‌ام و چند تای آن‌ها را فروخته‌ام و چند واحد آن‌ هم باقی مانده است.

در قطر اقامت گرفته‌اید؟

بله اقامت قطر را دارم و هر ۶ ماه برای تمدید اقامتم می‌روم گاهی اوقات می‌روم و یک هفته می‌مانم، گاهی اوقات می‌روم و دو ماه می‌مانم.

زمانی که به تهران که می‌آیید در کجا ساکن‌اید؟

من در فرمانیه منزل دارم و با پسرم زندگی می‌کنم. برای پسرم در فرمانیه منزل گرفته‌ام و زمانی که به تهران می‌آیم پیش پسرم می‌روم.

از پسر‌هایتان بگویید؟

عرفان پسر کوچکم در قطر است، چون سرباز است. سربازی علی را خریدم چون در آن زمان می‌شد سربازی افراد مقیم را خرید. منتظریم دوباره اعلام کنند تا بتوانیم سربازی عرفان را هم بخریم. این قانون فعلا اجرا نمی‌شود تا بتوانیم سربازی عرفان را هم بخریم.

تا به حال به اشتباهات خود هم در زندگی فکر کرده‌اید؟

بله من همواره به اشتباه‌هایم فکر می‌کنم و از وقوع آن‌ها متاثر می‌شوم. حتی من به شدت از حواشی دوری می‌کردم و از مصاحبه به دور بودم.

بسیاری نقطه عطف دور شدن از دنیای فوتبال را در زندگی شما، مسئله‌ای می‌دانند که پیرامون زندگی شخصیتان به وجود آمد. خیلی‌ها معتقدند پس از این اتفاق زندگی فوتبالی به شدت تحت تاثیر قرار گرفت، پس از مطرح شدن بحث همسر دومتان شما به طور کلی از دنیای فوتبال دور شدید. آیا اعتقاد دارید که تصمیمی که در آن برهه زمانی گرفتید اشتباه بود؟

دقیقا! دقیقا! بله! خودم هم گفته‌ام... آن زمان هم گفتم کارم اشتباه بود و نباید این کار را می‌کردم. البته خدا شاهد است که قصد و نیتم کمک بود. ایشان ۴ سال است که رفته‌اند و همسر اولم نیز ۱۲ سال است که از دنیا رفته است. باز هم می‌گویم خاطرات خوبی نیست که بخواهم عنوان کنم اما این را بابت روشن شدن اذهان عمومی می‌گویم که ایشان زمانی که آمد و از گذشته‌اش صحبت و گریه کرد، من به شدت تحت تاثیر زندگی‌ شخصی‌اش قرار گرفتم.

شما چگونه با «شهلا جاهد» آشنا شدید؟

اولین بار ایشان ۱۴ – ۱۵ سالش بود و نمی‌دانم در دوره راهنمایی بود یا دبیرستان اما فکر می‌کنم که اول دبیرستان بود و با روپوش مدرسه به بازار آمده بود. برادرم در مغازه آدرس منزل را به او داده بود، من بعدا با برادرم دعوا کردم که چرا آدرس منزل و مکان زندگی ما را به او داده است. وقتی که او به در منزل ما آمد، بچه‌ها گفتند که خانمی در مقابل منزل با من کار دارد! من به شدت جا خوردم. گفتم که یک خانم اینجا با من چه کار دارد؟ در را باز کردم و دیدم که ایشان بود و با روپوش مدرسه آمده بود و بعدا هم به من گفت که به بهانه دل‌درد از مدرسه بیرون آمدم و خودش را به منزل ما رسانده است. من هم که در آن زمان در منزل حضور داشتم، ایشان را سوار ماشین کردم و در نزدیکی منزلشان پیاده کردم، از او خواهش کردم که دیگر به در منزل نیاید چرا که آنجا محل زندگی ماست و همگی من را می‌شناسند.
نمی‌دانم ولی فکر می‌کنم که حرف‌های من باعث شده بود که به او بر بخورد. او دیگر رفت و تنها یکی دو بار بر سر تمرین حاضر شد و پس از امضای عکس، رفت. دیگر از او تا سال ۷۶، ۷۷ یعنی ۴، ۵ سال قبل از وقوع آن اتفاق خبری نبود. یک‌روز تلفنم زنگ خورد. صدایش برایم آشنا بود، می‌پرسید که او را می‌شناسم یا نه؟ با خودم گفتم صدایش چقدر آشناست اما در ‌‌نهایت خودش را معرفی کرد، به شدت جا خوردم و بعد هم که با من صحبت کرد و از مشکلاتش گفت و اینکه چه زندگی‌ داشته و هم‌اکنون دیپلمش را گرفته و در بیمارستان‌ها پرستاری می‌کند، یک فردی هم نه اینکه با او زندگی کند بلکه گویا او را اذیت می‌کرده و پولش را خورده بود، من دلم برایش سوخت و گفتم که کمکش کنم اما نمی‌دانستم که او برای زندگی من نقشه کشیده است و خانه و زندگی من را دیده و طمع کرده است. از خودش پرسیده بود که چرا من نه؟ شاید شیطان او را اغفال کرده و دست به این کار زد. زمانی که به اتهام قتل در زندان بود به او گفتم که حرف‌هایت را بزن و با خودت حرف‌ها را نبر و خودت را راحت کن. آنجا عذابش خیلی سخت است و عذاب آخرت با عذاب دنیا خیلی متفاوت است. گفتم خودت را سبک کن و برو! اما او حرفی نزد.

نمی‌خواهم از زنم تعریف کنم اما به علی قسم زنم واقعا تک بود. چه از نظر رفتاری، چه از نظر مذهبی، چه از نظر برخورد. شما باید با همسران دوستانم در این مورد صحبت کنید از همسران درخشان، پیوس، کرمانی و حسین عبدی بپرسید، ما با هم رفت و آمد داشتیم


او گفت که اگر بتوانی برایم رضایت بگیری حرف خواهم زد. من به او گفتم که کاره‌ای نیستم. من تنها ولی قهری فرزندانم هستم و در مورد همسرم کاره‌ای نبودم، تنها در این زمینه پدر و مادر مرحومه همسرم می‌توانستند تصمیم‌گیری کنند. کاری از دست من برنمی‌آمد، اما او بعدا دوباره با من صحبت کرد و گفت اصلا چیزی نبوده که بخواهد بگوید.
من مطمئنم که ایشان در روز حادثه تنها نبوده است. حتی یک مرد هم به راحتی نمی‌تواند یک نفر را بکشد چه برسد به یک زن. آیا یک زن می‌تواند به تنهایی برای یک قتل اقدام کند؟ پزشک قانونی گفته بود که اثر انگشت بر مچ پای مرحومه همسرم بوده است. مگر می‌شود یکی دو پای همسرم را گرفته باشد و همزمان هم به او چاقو زده باشد؟ چگونه چنین چیزی ممکن است؟ امکان ندارد. حتما کسی بوده است که دو پای همسرم را گرفته است و یک نفر دیگر هم به او ضربه زده است.

آیا این اتفاقات را فراموش نکرده‌اید؟

نه، هیچ وقت فراموش نکرده‌ام. همیشه در ذهنم این مسئله وجود دارد. در ابتدا که همیشه راه می‌رفتم و شب تا صبح اصلا خواب نداشتم. خدا شاهد است که همین الان هم همین گونه‌ام. نمی‌خواهم از زنم تعریف کنم اما به علی قسم زنم واقعا تک بود. چه از نظر رفتاری، چه از نظر مذهبی، چه از نظر برخورد. شما باید با همسران دوستانم در این مورد صحبت کنید از همسران درخشان، پیوس، کرمانی و حسین عبدی بپرسید، ما با هم رفت و آمد داشتیم و حتی در سفرهای مشهد همسران خود را می‌بردیم. نماز همسرم همواره به وقت بود. اذان که می‌گفت سجاده‌اش را انداخته بود و شروع به نماز خواندن می‌کرد. حتی همواره بین نماز‌هایش قرآن می‌خواند و هرگز این گونه نبود که بلافاصله بعد از تمام شدن یک نماز، نماز دیگرش را شروع کند. نمازش همواره ۴۵ دقیقه طول می‌کشید. او در کشوری عربی این گونه بار آمده بود.

اصلیت همسرتان چه بود؟

اصلیت همسرم شیرازی بود اما در قطر به دنیا آمده بود و بزرگ شده بود.

شما در قطر با مرحومه لاله سحرخیزان آشنا شدید؟ درباره اولین زمان آشناییتان بگویید.

بله، خانواده او ورزشی بودند، زمانی که تیم ملی به قطر می‌رفت بچه‌های تیم ملی را به خانه‌شان دعوت می‌کردند و مهمانی می‌گرفتند. به همین ترتیب رفت و آمد ما بیشتر شد و من از این طریق با او آشنا شدم. اولین بار او به هتل ما آمده بود و برای من هدیه خریده بود. اولین بار آن‌جا او را دیدم.

خیلی‌ها معتقدند همین خوبی‌های همسر شما باید بار مسئولیت شما را بیشتر می‌کرده است. مسئله‌ای که در مورد شما پیش آمد این بود که با ازدواج دومتان اتفاق بسیار ناگواری در مورد همسر اولتان رخ داد. خیلی‌ها می‌گویند که شاید اگر شما هرگز سمت همسر دومتان نمی‌رفتید این اتفاق برای لاله سحرخیزان نمی‌افتاد!

یک نفر برای خودش کتاب چاپ کرده بود: شماره ۸ و نمی‌دانم کارت قرمز! من مقداری از این کتاب را خواندم. از خودش یک سری چیز‌ها نوشته بود. به نویسنده‌اش زنگ زدم و به او گفتم به خدا واگذارت می‌کنم. او اجازه نداشت بدون مجوز از من کتاب چاپ کند. به چه اجازه‌ای این فرد در مورد من کتاب چاپ کرده بود؟

بله، خب این اتفاق نمی‌افتاد. من فریب دلم را خوردم. من نمی‌خواهم از خودم تعریف کنم اما بسیار عاطفی و دل‌نازک هستم. زمانی که یکی را می‌بینم که در حال گریه کردن است اشک در چشمانم جاری می‌شود حتی اگر آن فرد غریبه باشد. زمانی که ایشان از مشکلاتش برای من گفت، تصمیم گرفتم که به او کمک کنم چرا که سختی‌های بسیاری کشیده بود.

شما هرگز پیش‌بینی نمی‌کردید که چنین اتفاقی در زندگیتان بیفتد؟

من حتی یک درصد پیش‌بینی نمی‌کردم که ایشان چنین نقشه‌ای بکشد و دست به چنین کاری بزند. اصلا باورم نمی‌شد! من در آن زمان در ایران نبودم و با تیم پرسپولیس در اردوی آلمان به سر می‌بردم.

چگونه از این قضیه مطلع شدید؟

به من نگفتند که همسرم چنین اتفاقی برایش افتاده است. گفتند که تصادف کرده است، در آن لحظه نگران همسر و فرزندانم بودم. خدا بیامرز همسرم رانندگی‌اش بسیار خوب بود. من خودم به او رانندگی یاد داده بودم (می‌خندد). من بار‌ها به او گفته بودم که آهسته رانندگی کند اما او می‌گفت که تو خودت به من رانندگی یاد داده‌ای. همواره زمانی که دوستان در ماشینی که همسرم راننده بود می‌نشستند، دستگیره بالای در را دست می‌گرفتند. رانندگی‌اش همانند مرد‌ها خوب بود. من حدس می‌زدم که او در اتوبان مشغول رانندگی بوده و اتفاقی برای او و فرزندانم افتاده است اما نمی‌خواهند من از این قضیه مطلع شوم و تنها به من گفتند که پای همسرم شکسته و باید به ایران بازگردم اما من اطمینان پیدا کرده بودم که اتفاقی برای خانواده‌ام افتاده است.

خیلی‌ها در این اتفاق عجیب و غریب شما را مقصر اصلی قلمداد می‌کنند!

یعنی آن کسی که قتل را مرتکب شده است مقصر نیست؟

شما با قصاص ایشان موافق بودید؟

من گفتم که اگر ایشان مرتکب قتل شده است باید قصاص شود. بله! گفتم هر کسی که همسرم را کشته باید قصاص شود و این حقی قانونی است و آن چیزی است که قرآن مشخص کرده. نفس در مقابل نفس، جان در مقابل جان. دست در مقابل دست و این آن چیزی است که قرآن گفته است. شما می‌خواهید تمام این موضوع را به گردن من بیندازید؟

نه ما نمی‌خواهیم تقصیرات را به گردن شما بیندازیم. حرف ما این است که سابقه فوتبالی شما و تمامی محبوبیتتان تحت‌الشعاع این موضوع قرار گرفت. شما هم همانند بسیاری از محبوب‌ترین فوتبالیست‌های این مملکت در ورزشگاهی تشویق می‌شدید که ۱۰۰ هزار نفر جمعیت شما را یکصدا صدا می‌زدند. زندگی فوتبالی شما با این اتفاق دگرگون نشد؟

یک مقدار از این موضوع درست است. من آن زمان در حرفه‌ مربی‌گری مشغول بودم و این موضوع هرچند باعث شد که با کار خود فاصله بگیرم اما از نظر وجهه اجتماعی و برخورد مردم با من، تغییری ایجاد نشد. به خدا، نه اینکه بخواهم از خودم تعریف کنم اما هرجا که رفته‌ام من را تحویل گرفته‌اند و حتی به راحتی کارم را انجام داده‌اند اما بعضی جا‌ها با توجه به اینکه روزنامه‌ها را مطالعه می‌کردند و پیگیر کار من بودند، از پایان این قضیه سوال می‌پرسیدند. در ادارات، وزارتخانه‌ها، شهرداری‌ها و... زمانی که کار اداری داشتم و به این مکان‌ها مراجعه می‌کردم از من می‌پرسیدند که موضوع قصاص به کجا کشید و یک سری سوالات دیگر در این مورد از من می‌پرسیدند که می‌خواستند از زبان خودم بفهمند که اصل قضیه چه چیزی است. اما به هیچ وجه برخورد بدی با من نداشتند.
یک بار خودم اعلام کردم که برخی‌ها از جراید سوء استفاده کردند و تنها به فکر جیب خودشان بودند. افکار مادی داشتند، برخی‌ها مغرضانه قلم زدند و زندگی من را ندیده بودند و از زندگی من خبری نداشتند اما همین جوری برای خودشان قضاوت می‌کردند، حتی خانم فردوسی صحبتی را از خودشان مطرح کرده بود. او اصلا نمی‌دانست شرایط زندگی من چگونه است. اول بیا در شرایط من قرار بگیر و پس از آن این حرف‌ها را بزنم. من در آن زمان انتقاد کرد و در روزنامه هم گفتم. ورزشی‌نویسان چون من را می‌شناختند چیز خاصی ننوشتند اما به سایر رسانه‌های غیر ورزشی گفتم که شما باید اول من را بشناسید و بعد چیزی بنویسید. من به خبرنگاران سیاسی، اجتماعی، ‌ حوادث می‌گفتم که در مورد من باید استادان ورزشی صحبت کنند و قلم بزنند. شما نمی‌توانید چنین کاری را انجام دهید چون‌شناختی از من ندارید. یک سری‌ها فقط می‌خواستند روزنامه‌هایشان فروش برود و من آن‌ها را به خدا واگذار کردم.

بعد از اعدام مقداری از فشار‌ها از روی دوش من برداشته شد. به خودم گفتم که پرونده این قضیه تمام و بسته شد. الان هم شاید بعضی‌ها بگویند که ضرورت صحبت کردن در این مورد پس از ۱۲ سال چیست و نباید اصلا راجع به این مسئله صحبت کرد! همسر اولم ۱۲ سال پیش به قتل رسید و همسر دومم هم ۴ سال قبل اعدام شد. بنابراین صحبت کردن راجع به این مسئله چه سودی به حال جامعه دارد

برخی از آن‌ها چیزی می‌نوشتند که اصلا واقعیت نداشت. چیزهایی از زبان من می‌نوشتند که من اصلا چنین حرف‌هایی نزده بودم.
یک نفر هم که برای خودش کتاب چاپ کرده بود. شماره ۸ و نمی‌دانم کارت قرمز! من مقداری از این کتاب را خواندم. از خودش یک سری چیز‌ها نوشته بود. من به نویسنده‌اش زنگ زدم و به او گفتم که به خدا واگذارت می‌کنم. اول اینکه او اجازه نداشت بدون مجوز از من کتاب چاپ کند. به چه اجازه‌ای این فرد در مورد من کتاب چاپ کرده بود؟ حتی آن زمان نیز یک خانم برای ساخت مستند زندگی‌ام اطلاع داد و من مجوز محضری به او دادم تا مستند بسازد اما این فرد بر چه اصل و حسابی کتاب چاپ کرده بود؟

بچه‌هایتان در زمان قتل مادرشان چند ساله بودند؟

عرفان ۶ یا ۷ ساله بود و علی نیز حدود ۱۰ – ۱۱ سال سن داشت.

آیا آن‌ها این اتفاق را به خاطر دارند؟

بله آن‌ها کاملا همه چیز را به خاطر دارند.

آیا فشار‌ها بعد از قصاص شهلا از روی دوش شما برداشته شد؟

بله، بعد از اعدام مقداری از فشار‌ها از روی دوش من برداشته شد. به خودم گفتم که پرونده این قضیه تمام و بسته شد. فکر نمی‌کنم دیگر کسی بخواهد در مورد این قضیه سوال بپرسد. الان هم شاید بعضی‌ها بگویند که ضرورت صحبت کردن در این مورد پس از ۱۲ سال چیست و نباید اصلا راجع به این مسئله صحبت کرد! همسر اولم ۱۲ سال پیش به قتل رسید و همسر دومم هم ۴ سال قبل اعدام شد. بنابراین صحبت کردن راجع به این مسئله چه سودی به حال جامعه دارد.

برخی از فوتبالیست‌ها هستند که زندگی خصوصی‌ آن‌ها به دلیل شهرت و محبوبیتشان کاملا مد نظر مردم است.

شما از من می‌خواهید به گونه‌ای صحبت کنم که سایر فوتبالیست‌ها از زندگی من درس عبرت بگیرند و به آن‌ها بگویم که آقایان فوتبالیست زمانی که به شهرت می‌رسید، در کمین شما هستند! مواظب خودتان باشید چرا که من اینجا قربانی شدم.

ما هم همین مسئله مد نظرمان است.

[عصبانی شده است و آرام آرام صدایش را بالا می‌برد] شما تمام سوال‌هایتان را ورزشی پرسیدید و در ‌‌نهایت پرسش‌هایتان را به این مسئله رساندید، من اصلا راجع به این مسئله صحبت نمی‌کنم. بسیاری از خبرنگاران آمده‌اند صحبت کرده‌اند و من در این خصوص حرفی نزده‌ام. قرار بود راجع به مسائل ورزشی صحبت کنیم به همین دلیل من شما را به این محیط ورزشی آوردم تا سوال‌هایتان هم ورزشی باشد. اصلا شما باید من را از این مسئله دور کنید. شما نباید اجازه دهید من وارد این قضیه شوم. من برای چه شما را به این محیط ورزشی آوردم. من نوکر شما هم هستم هر سوال ورزشی هم داشته باشید جواب می‌دهم. شما نباید من را به این سمت و سو سوق بدهید و روان من را به هم بریزید و فکر من را مشوش کنید. چه کسی باید به من کمک کند؟

[اشک‌های ناصر خان بر روی گونه‌هایش جاری می‌شود و سکوت محض زمین چمنی را که برای مصاحبه با او به آنجا رفته بودیم را فرا می‌گیرد. تنها صدای باد که از اول گفت‌وگویمان در فضای ورزشگاه می‌وزید سکوت محض ورزشگاه را در هم می‌شکند. هر کداممان صحبتی را از خاطرات فوتبالی ستاره دهه ۶۰ فوتبال ایران عنوان می‌کنیم تا شاید او را به جریان مصاحبه بازگردانیم اما او چشمانش خیس شده و هیچ حرفی نمی‌زند. حدود ۵ دقیقه حتی یک کلمه هم حرف نمی‌زند اما در ‌‌نهایت نطقش باز می‌شود.
محمدخانی می‌گوید:] من هر چیزی را که بخواهم مطرح کنم از خودم تعریف کرده‌ام و این موضوع اصلا خوب نیست، دیگران باید در مورد من صحبت کنند. من در یک فرهنگ مذهبی بزرگ شده‌ام. از ۵ سالگی به مکتب‌خانه رفتم و قرآن یاد گرفتم. از‌‌ همان بچگی خانواده‌ام من را با قرآن و نماز آشنا کردند. و خدا را صد هزار مرتبه شکر که این مسیر را ادامه دادم. به خدا قسم که من شب‌ها توپ زیر بغلم بود که می‌خوابیدم. من از مدرسه با توپ تا خانه می‌آمدم و پس از رسیدن به مسجد نزدیک خانه‌مان برای اینکه به نماز جماعت برسم بلافاصله وضو می‌گرفتم و نمازم را می‌خواندم. مادرم همیشه با زبان آذری به من می‌گفت که اگر نمازم را نخوانم شیرش را حلالم نمی‌کند.

وضع مالی خانواده شما چگونه بود؟

وضع مالی خانواده‌مان عالی نبود اما بد هم نبود چرا که برادرانم کاسب بودند و مغازه داشتند.

اصالتا اهل کجا هستید؟

اصالتا آذری هستیم. سمت تبریز و میانه.

خودتان در تهران متولد شدید؟

من در شهرری متولد شدم و ۷۵ سال است که در شهرری زندگی می‌کنیم. حتی برادرانم هم در شهرری متولد شدند. پدرم زمانی که به شهرری می‌آید و خدمت سربازی‌اش را انجام می‌دهد دیگر همین جا می‌ماند و زندگی‌اش را ادامه می‌دهد.

تعداد اعضای خانواده‌تان چند نفر است؟

ما مجموعا ۵ برادر و یک خواهر هستیم. [خودش مجددا خودش شروع به حرف زدن در مورد واقعه تلخ زندگی‌اش می‌کند و می‌گوید:] من خودم اصلا دوست ندارم راجع به چنین مسائلی صحبت کنم چرا که روحیه‌ام را به هم می‌ریزد و شرایطم را دگرگون می‌کند. یک مرتبه حالم را بد می‌کند.

[ما که جواب سوال‌هایمان را گرفته‌ایم دیگر نمی‌خواهیم او را به خاطرات تلخ گذشته‌اش بازگردانیم. از او می‌پرسیم:] از فرزندانت بگو. آیا آن‌ها فوتبال می‌کنند؟

اتفاقا هر دو فرزندم فوتبالیست هستند. علی سه سال بود که در الاهلی قطر بازی می‌کرد. تیمی که هم‌اکنون مجتبی جباری نیز در آن بازی می‌کند و فریدون زندی هم سابقه بازی در آن را دارد.

پسرتان برای شما یک بار کری خوانده بود. گفته بود که هرچند تکنیکم به پای پدرم نمی‌رسد اما اگر بخواهم با پدرم مسابقه سرعت بگذارم، قطعا او را شکست می‌دهم.

بله، سرعت و تکنیک فوتبالی‌اش خوب است. من بازی‌هایش را از نزدیک می‌دیدم. او تا دو سال قبل در الاهلی در ترکیب اصلی بود. به یکباره در حالی که خسته شده است، بلند می‌شود، دستگاه ضبط صوتی را که به او متصل کرده‌ایم به زمین می‌اندازد، می‌گوید به آن نگاهی بیندازید نکند که خاموش شده باشد. از سالم بودن دستگاه که مطمئن می‌شویم دوباره شروع می‌کند به صحبت کردن؛ یک بار که به ایران آمده بود در یک تمرین تکل زد و پایش زیر باسنش گیر کرد و آسیب دید. دو بار عمل کرد و الان شرایطش بهتر است و به سالن بدنسازی می‌رود. عرفان خیلی به فوتبال علاقه دارد. من تا به حال شخصی را ندیده‌ام که تا این حد به فوتبال علاقه‌مند باشد. اگر علی به میزان عرفان فوتبال را دوست داشت قطعا در یکی از تیم‌های خوب در ترکیب ثابت قرار داشت.‌ای کاش علاقه‌ای را که عرفان به فوتبال داشت در وجود علی بود. علی بی‌خیال، بی‌تفاوت و باری به هر جهت است. (ایسنا)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و …

عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و …

مراسم اکران فیلم آشوب برگزار شد. بسیاری از بازیگران در اکران آشوب حضور یافتند. اگر می خواهید عکس های اکران فیلم آشوب را مشاهده نمایید این مقاله پورتال وهاران را تا پایان دنبال کنید چرا که عکس های بازیگران در اکران آشوب را برای شما عزیزان منتشر می کنیم.

فیلم آشوب

آشوب فیلمی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی کاظم راست‌گفتار ساختهٔ سال ۱۳۹۴ است.

داستان فیلم آشوب

این فیلم داستان زندگی جوانی است که با نام مستعار آشوب در کافه‌های لاله‌زار خوانندگی می‌کند. آشوب‌های تاریخی و واقعی دهه ۱۳۲۰ باعث به وجود آمدن اتفاقاتی در زندگی آشوب می‌شود.

بازیگران فیلم آشوب

کوروش تهامی
لیلا اوتادی
یکتا ناصر
فرهاد آییش
داریوش کاردان
آتیلا پسیانی
همایون ارشادی
داریوش فرهنگ
شهره لرستانی
آشا محرابی
رامین ناصرنصیر
محمدرضا هدایتی
امیرحسین صدیق
نیما فلاح
حبیب دهقان‌نسب
ارژنگ امیرفضلی
فخرالدین صدیق‌شریف
نادر سلیمانی
سعید امیرسلیمانی
خسرو امیرصادقی
پریا شمس

عکس های اکران فیلم آشوب سال ۹۶

عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ... عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ... عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ... عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ... عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ... عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ... عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ... عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ... عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ... عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ... عکس های بازیگران در اکران فیلم آشوب : یکتا ناصر ، کورورش تهامی و ...

گردآوری: پورتال وهاران www.vaharan.ir

(Visited 1 times, 1 visits today)
همچنین بخوانید:  گندم دختر فقیهه سلطانی به دنیا آمد + عکس


ادامه مطلب ...

عکس جدید یکتا ناصر و دخترش سوفیا خرداد ۹۶

عکس جدید یکتا ناصر و دخترش سوفیا خرداد ۹۶

در این مقاله از پورتال وهاران برای شما از یکتا ناصر عکسی را منتشر کرده ایم که دخترش سوفیا را در آغوش دارد. همانطور که می دانید یکتا ناصر همسر منوچهر هادی است و و نام دختر یکتا ناصر هم سوفیا است.

عکس جدید سوفیا دختر یکتا ناصر و منوچهر هادی

عکس های جدیدی از یکتا ناصر و دخترش سوفیا منتشر شده است.

در ادامه عکس های این بازیگر ۳۸ ساله و دخترش را مشاهده خواهید کرد.

یکتا ناصر و دخترش سوفیا

عکس جدید یکتا ناصر و دخترش سوفیا خرداد 96

گردآوری: پورتال وهاران www.vaharan.ir

(Visited 1 times, 1 visits today)
همچنین بخوانید:  پنجمین جشنواره فیلم فجر / جشنواره فیلم فجر 5 / جشنواره فجر 1365


ادامه مطلب ...

رابطه عاشقانه از نوع ناصر حجازی و همسرش + عکس

رابطه عاشقانه از نوع ناصر حجازی و همسرش + عکس

هر وقت سخن از عشق و عاشقی می شود، ماجرای ناصرخان حجازی و همسرش بهناز شفیعی هم یک جورهایی وسط می آید. با خانم شفیعی در این باره حرف زدیم،بریده هایی از آن مصاحبه را برایتان آوردیم:

همسر ناصر حجازی همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان بیوگرافی ناصر حجازی بیوگرافی بهناز شفیعی

* همه چیز از دانشکده شروع شد. من دانشجوی سال دوم مترجمی بودم که ناصر برای ثبت نام به دانشکده ما آمد. البته دو سال از من بزرگتر بود اما دیرتر وارد دانشکده شد. به جان آتیلا آن زمان اصلا نمی دانستم او فوتبالیست است که خیلی ها بگویند به خاطر فوتبال با او ازدواج کردمخ. اصلا آن زمان فوتبال مثل امروز که نبود. نه درآمدی، نه چیزی حتی یادم هست وقتی به خواستگاری ام آمد و گفت شغلم فوتبال است پدرم گفت اینکه سرگرمی است، از کار و بارت بگو.

* از همان اول محبوب بود و مرتب با موهای زیبا. با دخترها زیاد حرف نمی زد. ما وقتی زمان استراحت مان می شد یک ربع زمان داشتیم تا چایی یا چیزی بخوریم. چند باری در همین دانشکده دور هم نشسته بودیم و حرف می زدیم. نه پارتی بود نه مهمانی و بیرون رفتنی. بعد از یک ماه هم پیشنهاد ازدواج داد و آمد خواستگاری من. آنقدر خجالت می کشیدم که رفتم به شوهر خواهرم گفتم تا با پدرم حرف بزند.

همسر ناصر حجازی همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان بیوگرافی ناصر حجازی بیوگرافی بهناز شفیعی

پدرم ابتدا مخالف بود و می گفت تو تازه درست را شروع کرده ای. خوب یادم است که وقتی آمد خانه ما ۱۰ بار رنگ عوض کرد! اصلا سرش را بلند نمی کرد. پدرم به او گفت من نمی پرسم چه چیزی داری اما بگو برای زندگی ات چه کار کرده ای؟ که ناصر هم گفت من یک پیکان دارم. همین حرف باعث شد تا پدرم بگوید پسری که در این سن می تواند با پول خودش ماشین بخرد می تواند روی پای خودش بایستد.

* صبح ها می رفتم اداره، ظهرها دانشگاه و بعدازظهرها هم خانه و نوشتن تکالیف خودم و ناصر. او اصلا وقت نمی کرد. تمام تکلیف هایش را من انجام می دادم که به خاطر عشق مان یک بار هم دم نزدم.

همسر ناصر حجازی همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان بیوگرافی ناصر حجازی بیوگرافی بهناز شفیعی

* ناصر اصلا از این اخلاق ها نداشت که بگوید من عاشقتم و از این حرف ها، خودم هم خوشم نمی آمد. به ناصر می گفتم آدم نباید لوس باشد. تو با رفتارت ثابت کن عاشق من هستی.

* وقتی رفت بنگلادش زندگی ام مثل جهنم بودم. نمی توانستم بدون ناصر بمانم اما سخت بود که همراهش بروم. بچه ها نمی توانستند آنجا درس بخوانند. بعد از برگشتن با او تلفنی در ارتباط بودم تا زنگ می زد و می گفت «الو» می زد زیر گریه. آن زمان هم ارتباطات پیشرفته نبود. همسایه ای داشتیم در بنگلادش که به او زنگ می زدیم و می رفت ناصر را صدا می زد اما خب زشت بود هر روز زنگ می زدیم؛ به همین دلیل نامه می نوشتیم. تقریبا ۱۰ یا ۲۰ روز طول می کشید تا این نامه به دست او برسد اما تحمل می کردیم.

همسر ناصر حجازی همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان بیوگرافی ناصر حجازی بیوگرافی بهناز شفیعی

* با وجود فشردگی زیاد، پنج شنبه ها به جاده می زدیم و می رفتیم شمال. جمعه یا شنبه برمی گشتیم. در راه ماشین ها همه پیکان بودند اما مردم می گفتند و می خندیدند. امروز بیشتر ماشین ها پورشه است و دختر و پسرها دارند با هم دعوا می کنند. به نظر من امروزی ها اصلا عاشق نمی شوند. یکی به ما می گفت لیلی و مجنون. اما من می گویم ما اینطور نیستیم و سلام من و ناصر بر لیلی و مجنون و هر کس که واقعا عاشق است.

همسر ناصر حجازی همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان بیوگرافی ناصر حجازی بیوگرافی بهناز شفیعی

مرحوم ناصر حجازی در لحظه عقد

همسر ناصر حجازی همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان بیوگرافی ناصر حجازی بیوگرافی بهناز شفیعی

همسر ناصر حجازی همسر فوتبالیست ها همسر بازیکنان بیوگرافی ناصر حجازی بیوگرافی بهناز شفیعی

بیوگرافی بهناز شفیعی بیوگرافی ناصر حجازی همسر بازیکنان همسر فوتبالیست ها همسر ناصر حجازی


ادامه مطلب ...

عکس های مراسم ازدواج یکتا ناصر و منوچهر هادی

عکس های مراسم ازدواج یکتا ناصر و منوچهر هادی

یکتا ناصر و منوچهر هادی، پنجشنبه شب در تهران با هم رسما ازدواج کردند! این بازیگر و کارگردان سینمای ایران این روزها فیلم جدید «من سالوادور هستم» با بازیگری رضا عطاران را بر پرده سینماها در حال اکران دارند؛ پنجشنبه شب هم فیلم سینمایی پرفروش «زندگی جای دیگریست» با بازی یکتا ناصر از شبکه نگین پخش شد.

یکتا ناصر با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت:

یکتا ناصر همسر یکتا ناصر همسر بازیگران همسر اول یکتا ناصر مراسم عقد بازیگران عکس جدید بازیگران عروسی یکتا ناصر بیوگرافی منوچهر هادی ازدواج بازیگران

به امید روزهایى پر از عشق براى همه دوستان

یکتا ناصر همسر یکتا ناصر همسر بازیگران همسر اول یکتا ناصر مراسم عقد بازیگران عکس جدید بازیگران عروسی یکتا ناصر بیوگرافی منوچهر هادی ازدواج بازیگران

عکس یکتا ناصر و همسرش منوچهر هادی

یکتا ناصر همسر یکتا ناصر همسر بازیگران همسر اول یکتا ناصر مراسم عقد بازیگران عکس جدید بازیگران عروسی یکتا ناصر بیوگرافی منوچهر هادی ازدواج بازیگران

عکسهای مراسم عقد و ازدواج یکتا ناصر

یکتا ناصر همسر یکتا ناصر همسر بازیگران همسر اول یکتا ناصر مراسم عقد بازیگران عکس جدید بازیگران عروسی یکتا ناصر بیوگرافی منوچهر هادی ازدواج بازیگران

در بعضی از سایت ها شایعاتی عنوان شده که این ازدواج دوم یکتا ناصر است و ۷ سال پیش ایشون ازدواج کرده و بعد از مدتی طلاق گرفته است ولی تاکنون تایید و یا تکذیب رسمی نشده است.

یکتا ناصر همسر یکتا ناصر همسر بازیگران همسر اول یکتا ناصر مراسم عقد بازیگران عکس جدید بازیگران عروسی یکتا ناصر بیوگرافی منوچهر هادی ازدواج بازیگران

ازدواج بازیگران بیوگرافی منوچهر هادی عروسی یکتا ناصر عکس جدید بازیگران مراسم عقد بازیگران همسر اول یکتا ناصر همسر بازیگران همسر یکتا ناصر یکتا ناصر


ادامه مطلب ...

ناگفته ها از علت مرگ ناصر عبداللهی +همسر اول و دومش

ناگفته ها از علت مرگ ناصر عبداللهی +همسر اول و دومش

ناصر عبداللهی در دهمین روز از دی ماه سال ۱۳۴۹ در محله سید کامل شهر بندرعباس زاده شد. پدرش عبدالرحمن عبداللهی کارگر بازنشسته بود و مادرش مهرنگار بندری نیایی خانه‌دار است. از ۱۳ سالگی به موسیقی علاقه‌مند شد. فعالیت‌های هنری خود را از سال‌های نوجوانی در صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان آغاز کرد.

همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرقه وهابیت سنگ قبر ناصر عبداللهی خواهر ناصر عبداللهی بیوگرافی نسرین عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

وی کار حرفه‌ای را به طور جدی از سال ۱۳۷۴ خورشیدی آغاز کرد. در سال ۱۳۷۵ همراه با همسرش به تهران آمد. محمدعلی بهمنی وی را به انتشارات دارینوش معرفی کرد. پس از آن آلبوم‌های عشق است و دوستت دارم ناصر را این انتشارات ضبط و منتشر کرد. ناصر با انتشارات فوق دچار اختلافاتی شد. پس از آن آلبوم‌های بوی شرجی، هوای حوا و ماندگار توسط انتشارات آوای نکیسا و آلبوم رخصت توسط انتشارات آوای مهر میهن به بازار روانه شد.

زندگی خصوصی

او چهار برادر و یک خواهر دارد. ناصر در هیجده سالگی با «فهیمه غفوری» اهل بندرعباس که سه سال از خودش بزرگتر است ازدواج کرد و حاصل آن سه فرزند (دو پسر و یک دختر) به نام‌های نوید، نازنین و نامی است. نینا فرزند چهارم ناصر حاصل ازدواج او با فاطمه فهیمی است.

همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرقه وهابیت سنگ قبر ناصر عبداللهی خواهر ناصر عبداللهی بیوگرافی نسرین عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

نوید و نازنین عبداللهی

بعد از مرگ ناصر عبداللهی، همواره زمزمه‌هایی درباره مرگ مشکوک او وجود داشت اما اخیراً مهدی براتی از کاربران شبکه اجتماعی فیس بوک در صفخه شخصی خود ادعا کرده است برخلاف باور عمومی، ناصر عبداللهی به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است و به خاطر اجرای قطعه موسیقی “یا فاطمه” در مدح حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله علیها توسط عده‌ای از متعصبان سنی مذهب جنوب کشور به قتل رسیده است. متن کامل یادداشت منتشر شده در این باره را از نظر می‌گذرانید:

اصلی ترین دلیل فوت ناگهانی «ناصر عبداللهی» چه بود؟

اگر می خواهید یک بار برای همیشه ماجرای فوت ناگهانی ناصر در ۳۷ سالگی اش را بدانید ، متن زیر رابه دقت بخوانید. متنی که هرگز و هیچوقت هیچ رسانه ای نتوانست و جرات اش را نداشت آنرا منتشر کند تا واقعیت فوت «ناصر عبداللهی» همیشه مخفی بماند اما امروز این متن را اینجا برای اولین بار منتشر می کنم تا آنهایی که برایشان هنوز این اتفاق یک داستان مشکوک است، برای همیشه از این راز مطلع شوند:

«هفت سال پیش همسر ناصر عبداللهی، بعد از یک جر و بحث مختصر با وی، به حالت قهر به منزل پدری اش میرود. ظهر همان روز ناصر برای بازگرداندن همسرش، سراغش می رود. مدت هاست که بین خانواده همسر وی و ناصر بحث هایی در مورد دلایل اجرای قطعه «یا فاطمه» رخ داده و دایی‌های همسر وی به شدت از این موضوع عصبانی‌اند. همه خانواده «سُنی شافعی» (از شاخه های مذهب سنی گرایان) هستند و اجرای این قطعه از سوی ناصر عبداللهی، در واقع به زغم وهابی ها و افراطیون شهر {به سرکردگی فرقه ای تندرو } و حتی نزدیکان خانواده همسرش، «خون این خواننده را حلال کرده است.»

ظهر همان روز ناصر که برای بازگزداندن همسرش به محله سنی نشین پدر همسرش می رود، گویی وارد کارزاری شده که افراطیون منتظراش بودند و به سرکردگی دائی های همسرش و وهابی ها و افراطیون مذهبی، مورد حمله قرار می گیرد و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.

بعد از این درگیری شدید، پیکر خون آلود ناصر به منزل اش برده می شود و در حیاط خانه و روی تخت رها می شود. پسر خانواده بعد از چند ساعت و بدون اطلاع از ماوقع به خانه می آید و با تصور خواب بودن پدر، توجهی به وی نمی کند. صدای خِر خِر پدر پس از دقایقی توجه پسرش را جلب می کند. تا به سمت پدرش برود و با برگزداندن پدر به سمت خودش، متوجه آثار ضرب و شتم روی صورت پدر می شود. از پدر داستان را می پرسد و ناصر در جواب می گوید که از جایی سقوط کرده و مشکلی نیست. به اصرار پسر به حمام برده می شود تا آثار ضرب و شتم و چهره خون آلود پدر شسته شود ولی به دلیل ضعف عمومی از حال می رود.

 همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرقه وهابیت سنگ قبر ناصر عبداللهی خواهر ناصر عبداللهی بیوگرافی نسرین عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

از همان روز جدال ۲۷ روزه ناصر عبداللهی با مرگ در بیمارستان های بندر و تهران آغاز می شود و این جدال سرانجام در روز ۲۹ آذر به مرگ مغزی وی و سپس فوت او منجر می شود.»

خانواده عبدالهی به دلیل تفکرات بومی و برخی محدودیت‌ها از بازگویی این ماجرا تا همیشه منع می‌شود. احسان علیخانی دو سال بعد در سالروز فوت این خواننده در برج میلاد با گفتن برخی جملات حاشیه‌های فراوانی را در رسانه ها باعث شد تا گمانه زنی ها بیشتر و بیشتر شوند:

«نزدیک یک سال است که فهمیده‌ایم او {ناصر} به قتل رسیده است در صورتی که این موضوع مطرح نشده بود. همیشه دوست داشتیم این موضوع را بگوییم. صحبت‌ کردن از علی (ع) ساده است، اما ناصر عبدالهی در جایی از امیرالمومنین صحبت کرد که سخت بود.»

بعد از مرگ ناصر عبداللهی و در مزاسم سومین سالگرد او نیز مجری مراسم ادعا کرده بود ناصر عبداللهی به قتل رسیده است.

پیش از این نیز محمدعلی چاووشی رئیس موسسه «مشکات» و رئیس اسبق صنف تولیدات محصولات شنیداری در گفت و گویی با تأییر این ادعا گفته بود: “من از آقای دکتر امیدوار رضایی، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی خواهش کردم (چون ایشان فوق تخصص مغز و اعصاب هستند) که تشریف بیاورند که شاید بتوانند این جوان را از مرگ نجات بدهند. ایشان تشریف آوردند. معاینه کردند، مدارک و پرونده پزشکی را دیدند به من گفتند فلانی اینی که گفتند ایشان مسموم شده، ایشان مواد مخدر مصرف کرده مطلقا در پرونده ایشون وجود نداره. ایشون ضربه خورده. این صدمه که مغز ایشون پیدا کرده به دلیل اصابت ضربه‌ای است. این آثار کبودی که در صورت وی در عکس‌ها مشخص است به همین دلیل است. من هم با توجه به نظر یک متخصص پزشکی وقتی گفتند ناصر رو زدند از اقوام پیرامون ایشان سوال کردم که مگه کسی ایشون رو زده؟ گفتند بله و ماجرایش هم مفصل است. گفتم چرا؟ گقتند به خاطر همین تغییرات فکری و عقیدتی که پیدا کرده بود خیلی‌ها از دستش ناراحت بودند”.

همچنین نسرین عبداللهی دختر ناصر عبداللهی نیز دو سال پیش در گفتگویی، نظر پزشکی قانونی در خصوص مرگ پدرش را “شکستگی جمجمه” بیان کرده بود.

اگر این موضوع واقعیت داشته باشد می‌توان مرگ ناصر عبداللهی را شهادت به حساب آورد و در صورت تأیید قطعی این موضوع، می‌توان لقب شهید را برازنده خواننده قطعه “یا فاطمه” دانست.

همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرقه وهابیت سنگ قبر ناصر عبداللهی خواهر ناصر عبداللهی بیوگرافی نسرین عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

سنگ قبر و مزار مرحوم ناصر عبداللهی

گفتنی است ناصر عبداللهی در ۲۹ آذر ۱۳۸۵ در بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرعباس به خاک سپرده شد.

بررسی آثار ناصر عبداللهی

بیشتر اشعار ترانه‌های او از سروده‌های محمدعلی بهمنی بود. در کار موسیقی به گفته خود وی تحت تأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود. طوری که در سال‌های آغازین کار هنری ترانه‌های منصفی را بازخوانی می‌کرد.
ترانه‌های مورد انتخاب وی در آلبوم‌هایش عمدتاً دارای مفاهیم اجتماعی و حماسی (مانند ترانه‌های «یادم باشد»، «کودکان خیابانی»، «سربلند» و «شیوهٔ ما»)، مذهبی (مانند ترانه‌های «مهر علی و زهرا»، «احمد ثانی»، «یا فاطمه» و «مهر دلبر») و عاشقانه (مانند ترانه‌های «تو ای عشق»، «ماه من»، «بهت نگفتم» و «راز») بودند.

از این موارد می‌توان به نمونه‌های زیر اشاره نمود:

  • اجتماعی: ترانهٔ «یادم باشد» (از آلبوم «دوستت دارم»، شعر از مجتبی کاظمی، دکلمه از پرویز پرستویی)
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دلِ کسی بلرزد
راهی نروم که بی راه باشد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
یادم باشد که روز و روزگار خوش است
همه چیز روبه راه و بر وفق مراد است و خوب
تنها دلِ ما، دل نیست
  • حماسی: ترانهٔ «شیوهٔ ما» (از آلبوم «عشق است»، شعر از محمدعلی بهمنی)
نتوان گفت که این قافله وامی‌ماند، خسته و خُفته از این خیل جدا می‌ماند
این رَهی نیست که از خاطره‌اش یاد کنی، این سفر هم‌رَهِ تاریخ به‌جا می‌ماند
دانه و دام در این راه فراوان اما، مرغِ دل سیر زِ هر دام رها می‌ماند
می‌رسیم آخر و افسانه واماندنِ ما، همچو داغی به دلِ حادثه‌ها می‌ماند
بی‌صداتر زِ سکوتیم، ولی گاهِ خروش، نعره ماست که در گوشِ شما می‌ماند
بِروید ای دلتان نیمه که در شیوهٔ ما، مرد با هر چه سِتم، هر چه بلا می‌ماند
  • مذهبی: ترانهٔ «مهر دلبر» (از آلبوم «هوای حوا»، شعر از حکیم سنایی)
کار عاقل نیست در دل مهر دلبر داشتن، جان نگین مُهر مِهر شاخه بی برگ داشتن
از پی سنگین دل نامهربانی روز و شب، بر رخ چون زر نثار گنج گوهر داشتن
چون نگردی گرد معشوقی که روز وصل تو، بر تو زیبد شمع مجلس مهر انور داشتن
یوسف مصری نشسته با تو اندر انجمن، زشت باشد چشم را در نقش آزرم داشتن
احمد مرسل نشسته کی روا دارد خرد، دل اسیر سیرت بوجهل کافر داشتن
من سلامت خانهٔ نوح نبی بنمایمت، تا توانی خویشتن را ایمن از شر داشتن
تا سلیمان وار باشد حیدر اندر صدر ملک، زشت باشد دیو را بر تارُک افسر داشتن
  • عاشقانه: ترانهٔ «راز» (از آلبوم «ماندگار»، شعر از نیلوفر لاری پور)
یه زخم کهنه روی بالم، یه آسمون که چشم به رام نیست؛ به غیر واژهٔ غریبی، چیزی توی ترانه هام نیست
حتی یه آینه پیش روم نیست، که اسممو یادم بیاره؛ تنهاترین مسافر شب، تو خلوتم پا نمی ذاره
ازم نخواه با تو بمونم! تو هیچی از من نمی دونی!؛ اگه بگم راز دلم رو، تو هم کنارم نمی مونی…
دل من از نژاد عشقه، از تو و از ترانه لبریز؛ یه دنیا غم توی صدامه، مث سکوت تلخ پاییز
من یه پرندهٔ غریبم، من از نژاد آسمونم؛ میون این همه ستاره، من یه شهاب بی نشونم

ناصریا

پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبداللهی گفتند که این کاری اسپانیولی است و از ملودی‌های جیپسی کینگ برگرفته شده‌است، اما وی معتقد بود که چنین نیست، و این کار ریتم عربی دارد، ریتمی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شده‌بود. اما تاکنون هرگز با گیتار نواخته نشده‌بود، اما عبداللهی این کار را انجام داد.

ملودی ترانهٔ ناصریا سال ۱۳۷۶ ساخته شد. شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبداللهی هدف از ساخت آن اعتراض ضد ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بوده‌است. بر اساس متن شعر ناصریا اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشته‌باشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواری‌های این راه در پایان پیروز خواهد شد.

درگذشت ناصر عبداللهی

ناصرعبداللهی در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بی هوش شد و به کما رفت. او پس از گذراندن ۲۷ روز در کما سرانجام در بیمارستان هاشمی نژاد تهران در روز ۲۹ آذر ۱۳۸۵ و در ۳۶ سالگی درگذشت و در زادگاهش، بندرعباس، به خاک سپرده شد. تا سال‌ها شایعات فراوانی دربارهٔ علت مرگ وی وجود داشت و همچنان این موضوع در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

احسان علیخانی دو سال بعد در سالروز فوت این خواننده در برج میلاد با گفتن برخی جملات حاشیه‌های فراوانی را در رسانه‌ها باعث شد تا گمانه زنی‌ها بیشتر و بیشتر شوند:

نزدیک یک سال است که فهمیده‌ایم او به قتل رسیده است در صورتی که این موضوع مطرح نشده بود. همیشه دوست داشتیم این موضوع را بگوییم. صحبت کردن از علی (ع) ساده است، اما ناصر عبدالهی در جایی از امیرالمؤمنین صحبت کرد که سخت بود.

تا سال‌ها خانواده عبدالهی به دلیل تفکرات بومی و برخی محدودیت‌ها از بازگویی این ماجرا خودداری می‌کردند تا اینکه در مهر ۱۳۹۳ و پس از گذشت هشت سال باشگاه خبرنگاران جوان اصلی‌ترین دلیل فوت ناصر عبداللهی را به نقل از مهدی براتی اینگونه بازگو می‌کند:

هفت سال پیش همسر ناصر عبداللهی، بعد از یک جربحث مختصر با وی، به حالت قهر به منزل پدری اش می‌رود. ظهر همان روز ناصر برای بازگرداندن همسرش، سراغش می‌رود. مدت هاست که بین خانواده همسر وی و ناصر بحث‌هایی در مورد دلایل اجرای قطعه یا فاطمه رخ داده و دایی‌های همسر وی به شدت از این موضوع عصبانی‌اند.

ظهر همان روز ناصر که برای بازگزداندن همسرش به محله پدر همسرش می‌رود، گویی وارد کارزاری شده که افراطیون منتظرش بودند و به سرکردگی دایی‌های همسرش و وهابی‌ها و افراطیون مذهبی، مورد حمله قرار می‌گیرد و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد.

بعد از این درگیری شدید، پیکر خون آلود ناصر به منزلش برده می‌شود و در حیاط خانه و روی تخت رها می‌شود. پسر خانواده بعد از چند ساعت و بدون اطلاع از ماوقع به خانه می‌آید و با تصور خواب بودن پدر، توجهی به وی نمی‌کند. صدای خِر خِر پدر پس از دقایقی توجه پسرش را جلب می‌کند. تا به سمت پدرش برود و با برگرداندن پدر به سمت خودش، متوجه آثار ضرب و شتم روی صورت پدر می‌شود. از پدر داستان را می‌پرسد و ناصر در جواب می‌گوید که از جایی سقوط کرده و مشکلی نیست. به اصرار پسر به حمام برده می‌شود تا آثار ضرب و شتم و چهره خون آلود پدر شسته شود ولی به دلیل ضعف عمومی از حال می‌رود.

از همان روز جدال ۲۷ روزه ناصر عبداللهی با مرگ در بیمارستان‌های بندرعباس و تهران آغاز می‌شود و این جدال سرانجام در روز ۲۹ آذر به مرگ مغزی وی و سپس فوت او منجر می‌شود.

ناگفته هایی از زندگی و مرگ ناصر عبداللهی از زبان خواهرش نسرین

همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرقه وهابیت سنگ قبر ناصر عبداللهی خواهر ناصر عبداللهی بیوگرافی نسرین عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

زنده یاد عبداللهی سال ۶۷ بود که با فهیمه غفوری ازدواج کرد. نسرین عبداللهی می گوید: «ناصر فقط ۱۸ سال داشت که به فهیمه علاقه مند شد. او از سال ۶۶ با بابک غفوری، برادر فهیمه در یک گروه موسیقی به نام «فریاد ساحل» همکاری می کرد. رفت و آمدها بین بابک و ناصر زیاد شده بود، یا بابک خانه ما بود یا ناصر در خانه بابک. یک روز ناصر به خانه آمد و به مادرم که از همه با او صمیمی تر بود گفت که به فهیمه، خواهر بابک علاقه مند شده و دوست دارد اگر فهیمه هم راضی باشد زندگی مشترکشان را با هم آغاز کنند.»

مادر مخالفتی نکرد و فقط پرسید که آیا با این سن از پس زندگی مشترک بر می آید؟ و ناصر با قاطعیت تمام گفت که برای زندگی مشترک با فهیمه آماده است.

می توان انتشار آلبوم «رخصت» یا اجرای مراسمی توسط هنرمندان در ۲۹ شهریور برای ایتامی که تا همین سال ها میهمان صدای ناصر بودند و مهمتر از همه، ساخت مستند «جعبه سیاه» درباره زندگی شخصی ناصریا را دلیل و بهانه ای برای مصاحبه با نسرین، تک خواهر زنده یاد ناصر دانست، اما یکی از بهانه های جدی مان برای این مصاحبه بازار شایعاتی است که هنوزهم پس از گذشت شش سال از مرگ این هنرمند داغ است.

نسرین عبداللهی رازهایی را فاش می کند که تاکنون در هیچ مصاحبه ای درباره آنها صحبت نکرده است.

زنده یاد ناصر عبداللهی دهم دی ماه ۱۳۴۹ در منطقه سید کامل بندرعباس به دنیا آمد. او فرزند سوم خانواده بود.

نسرین تک دختر خانواده عبداللهی درباره خانواده ای که ناصر در آن بزرگ شده بود می گوید: «پدرم فلوت می زد و محمد طیب، بزرگترین برادرم، ملودیکا، ناصر هم از همان ابتدا به سمت موسیقی کشیده شد اما هیچ کس در خانواده مان فکر نمی کرد علاقه او به سازهای بندری باعث شود روزی جزو محبوب ترین خواننده های ایران شود.»

نسرین از نوجوانی ناصر خاطره های زیادی به یاد دارد اما یکی از شیرین ترین خاطره هایش با ناصر برمی گردد به اتاقی که در خانه، آزمایشگاه او شده بود: «در خانه اتاقی داشتیم که شده بود آزمایشگاه شخصی ناصر، او بیشتر وقتش را در آنجا می گذراند. به یاد دارم که ۱۲ سال بیشتر نداشت که به خاطر آزمایش هایش، از مدرسه میکروسکوپ هدیه گرفت. همیشه فکر می کردیم ناصر دانشمند می شود اما زمانی که در سن ۱۳ سالگی با صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان همکاری کرد، همه اعضای خانواده باورمان شد که او قرار است یک هنرمند شود.»
همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرقه وهابیت سنگ قبر ناصر عبداللهی خواهر ناصر عبداللهی بیوگرافی نسرین عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

نسرین از اولین ازدواج ناصر می گوید: «به خواستگاری فهیمه رفتیم و آنها زندگی شان را شروع کردند. نوید پسر اول ناصر سال ۶۸ به دنیا آمد. اردیبهشت سال ۷۱ خدا نازنین را به ناصر و فهیمه داد و دی ماه ۷۳ هم «نامی» به دنیا آمد.»

ناصر ترانه های زیادی را برای همسرش خواند. او ترانه های «نازتکه» و «یاروم چکه» را بارها به همسرش تقدیم کرد.

از بندر به مقصد تهران

سال ۷۶ بود که عبداللهی تصمیم گرفت از بندر به تهران بیاید ولی یک سال بیشتر در تهران دوام نیاورد. نسرین عبداللهی درباره آن روزها می گوید: «سال ۷۶ ناصر به خاطر کار به همراه خانواده اش به تهران آمد، یک سال هم در تهران ماند ولی مشکلاتی برایش پیش آمد که ترجیح داد به بندر برگردد. خیلی از مشکلات ریز و درشت بود که نگذاشت ناصر در تهران بماند.»

جدایی از همسر اول

سال ۷۷ خانواده ناصر به بندرعباس برگشتند ولی در سال ۸۰ دوباره ناصر به خاطر مشکلاتی در زندگی خصوصی اش به همراه خانواده اش به تهران برگشت. سال ۸۲ بود که فهمیه و ناصر به مشکل برخوردند وبه این نتیجه رسیدند که بهتر است زندگی شان را جدا از هم ادامه دهند.

نسرین ادامه می دهد: «ناصر و فهیمه با اینکه علاقه زیادی به هم داشتند اما ترجیح دادند هر کدام به تنهایی زندگی شان را ادامه دهند. بارها ناصر به من گفت زمانی که با فهیمه ازدواج کردم ۱۸ سال بیشتر نداشتم ولی حالا یک هنرمند هستم و حتی به راحتی نمیتوانم با خانواده ام به رستوران بروم و غذا بخورم یا کودکان و همسرم را به تفریح ببرم به همین خاطر هر چیزی که دارم برای فهیمه و بچه هایم می گذارم.»

نسرین ادامه می دهد: «رفتن فهیمه بار سنگینی به دوش ناصر گذاشت، هر سه فرزند ناصر وابستگی شدیدی به مادرشان داشتند.»

ازدواج دوم ناصر عبداللهی

ناصر سال ۸۲ بود که به خواستگاری همسر دومش یعنی فاطمه فهیمی رفت. خواننده جوان که دیگر جزو محبوب ترین خواننده های ایران شده بود به خاطر دوستی ای که با پدر همسر دومش داشت خانواده فهیمی را به خوبی می شناخت و همین شناخت باعث شد او فاطمه را برای زندگی مشترکش انتخاب کند.

نسرین ادمه می دهد: «یک روز به خانه آمد و خواست که همراهی اش کنیم تا به خواستگاری فاطمه برود. آن روز خانواده فهیمی چند خیابان با ما فاصله داشتند، به خواستگاری رفتیم و آنها قبول کردند.سال ۸۴ بود که نینا به دنیا آمد، بچه ها همه در کنار فاطمه و ناصر زندگی می کردند. سال ۸۵ ناصر به همراه خانواده اش به بندر برگشت. او می خواست ترانه هایی را بسازد که می گفت در تهران نمی تواند کار کند.»

ناصر به بندر آمد و چند ترانه همچون «خدای خوشگلوم» را ساخت.

برادرش عقیل کارهای او را صدابرداری می کرد، در این زمان ناصر تصمیم گرفته بود آلبومی همچون آلبوم های اول خود که مذهبی بود و در هرمزگان منتشر می شد به بازار ارائه دهد.

دو روز پیش از مرگ

نسرین عبداللهی از چند روز قبل از فوت ناصر می گوید: «دو روز پیش از مرگش من با او تماس گرفتم. گفت که یادداشتی را که برایش در سال ۸۳ نوشته بودم لای کتاب هایش پیدا کرده و بسیار دلش هوای آن روزها را دارد. گفت زود بیا ببینمت. کلی با هم شوخی کردیم. ما خانوادگی عادت داریم اگر نتوانیم حرفی را بزنیم برای هم یادداشت می گذاریم. من هم سال ۸۳ برای ناصر یادداشتی گذاشته بودم که ۲ روز قبل از مرگش آن را دوباره خوانده بود.»

ناصر و نسرین چند دقیقه ای با هم شوخی می کنند و می خندند و بعد ناصر می گوید که چقدر دلش می خواهد به خانه نسرین بیاید و حواری بخورد.

نسرین در حالی که اشک از چشمانش جاری شده است ادامه می دهد: «چقدر آن روز سر به سر هم گذاشتیم و خندیدیم. فکرش را هم نمی کردم که برادرم را دو روز بعد از دست بدهم. آن هم برادری که اگر یک لحظه ساکت بود همه ما دلمان می گرفت. ناصر عادت داشت همیشه بخندد و هیجان انگیز باشد.»

همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرقه وهابیت سنگ قبر ناصر عبداللهی خواهر ناصر عبداللهی بیوگرافی نسرین عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

روز حادثه، اولین بار چه کسی ناصر را در حالت کما دید؟

عقیل اولین کسی بود که به کما رفتن ناصر را دید. او که کار صدابرداری ناصر را انجام می داد ۳ آذرماه به خانه ناصر رفت تا کار ترانه و صدابرداری را شروع کنند.

همسرش در خانه نبود و به همراه نینا به خانه پدرش رفته بود. نوید و نازنین و نامی هم مدرسه بودند، ناصر در بالکن خوابیده بود.

عقیل از آنجا که می دانست ناصر روی خوابش خیلی حساس است و اگر او را از خواب بیدار کند ممکن است بداخلاق شود با دیدن خواب ناصر چند ساعت منتظر می ماند تا او بیدار شود ولی ناصر از خواب بیدار نشد و این مساله عقیل را نگران کرد.

به ذهنش رسید که با خواهرش تماس بگیرد و او را در جریان خواب عجیب و بی حرکت بودن جسم ناصر بگذارد. همین کار را هم کرد و با نسرین تماس گرفت.

نسرین از تماس عقیل می گوید: «عقیل با من تماس گرفت و گفت که چند ساعت است منتظر ناصر مانده اما ناصر بیدار نمی شود و حتی تکان هم نمی خورد، صدایم را هم می شنود ولی عکس العملی نشان نمی دهد. صدایش پراسترس بود. گفت که می ترسد و نگران حال ناصر است، گفتم بیدارش کن. گفت بداخلاق می شود. گفتم نهایتش این است که بیدار می شود و سرت داد می زند حداقل از حالش باخبر می شوی. عقیل گوشی را قطع کرد، دل در دلم نبود. مانده بودم که چه شده است؟ عقیل این بار با صدای پر از استرس تماس گرفت و گفت نسرین، ناصر از خواب بیدار نمی شود، نفس می کشد ولی بی حرکت است، بیا به خانه ناصر و ببین چرا بیدار نمی شود.»

نسرین خودش را به خانه ناصر می رساند و می بیند اشک از چشمان عقیل سرازیر است. نسرین از ثانیه هایی می گوید که با بدن نیمه جان ناصر روبرو شد: «نفس را چک کردم، نفس می کشد اما تکان نمی خورد. چشمانش را باز کردم، سیاهی چشمانش به سمت بالا رفته بود، حدس زدم به کما رفته است. با اورژانس تماس گرفتم و ناصر را به بیمارستان خلیج فارس بردیم.»

در بیمارستان چه گذشت

نسرین در تمام لحظه ها کنار ناصر بود. ناصر را برای شست و شوی معده به اتاق مخصوص بردند. نسرین ادامه می دهد: «از دکتر پرسیدم که چرا باید ناصر شست و شوی معده داده شود و او گفت هر کسی که به کما می رود اول شست و شوی معده داده می شود تا اگر سم یا دارویی در معده داشته باشد بیرون بیاید، خیالم راحت شد. شست و شوی معده انجام شد. دکتر به من گفت که جز شکلات و کمی  تنقلات چیز دیگری در معده ناصر بوده و هیچ دارو یا سمی هم در معده او یافت نشده است. دکتر نگرانی ام را دید و با اطمینان جواب داد که خودکشی در کار نبوده چون سمی در بدن او یافت نشده است.»

لحظه ای که نسرین بدن نیمه جان برادرش را در بیمارستان به این اتاق و آن اتاق می برد یاد کبودی هایی افتاد که در بالکن روی صورت ناصر دیده بود، او از دکتر درباره کبودی ها می پرسد و دکتر پس از بررسی عکس ها و آزمایش های دیگر به او می گوید که ناصر در قسمت جمجمه و کتف و دنده شکستگی دارد.

کلیه هایی که رسوب کرده بود

تنها دختر خانواده عبداللهی تا صبح آن روز در بیمارستان خلیج فارس از طریق دکترها و پرستارها جویای احوال برادرش بود. پزشکان بیمارستان خلیج فارس به خاطر نداشتن امکانات از خوانده عبداللهی خواستند آزمایش های ناصر به بیمارستان کودکان بندرعباس منتقل شود.

نمونه برداری ها انجام شد. جواب آزمایشات هم آمد. دکتر رو به نسرین گفت که کلیه او رسوب کرده است و این نمونه فقط در زلزله بم دیده شده است که به خاطر آوار شدید، کلیه فرد رسوب کرده است.

نسرین از دکتر توضیحات بیشتری خواست: «با شنیدن این حرف لرزه به تنم افتاد. ناصر بیماری کلیه نداشت و امروز برگه آزمایشش نشان می داد که کلیه هایش رسوب زیاد و بی سابقه ای داشته است.»از بیمارستان خلیج فارس تا بیمارستان شهید محمدی

دیگر خبر در روزنامه ها چاپ شده بود و همه از به کما رفتن ناصر عبداللهی خبر داشتند. عده ای از طرفدارانش به بیمارستان زنگ می زدند و خیلی از آنها دم در بیمارستان آمده بودند.

پزشکان بیمارستان خلیج فارس به خاطر امکاناتی که بیمارستان شهید محمدی بندرعباس داشت ترجیح دادند ناصر به این بیمارستان منتقل شود اما در ۱۲ روزی هم که در این بیمارستان بود تغییر مثبتی در وضعیت ناصر ایجاد نشد.
از هر دکتری که می پرسیدم تشخیص نمی داد که برادرم به چه دلیل به کما رفته است. ناصر یک هنرمند مشهور بود و به همین خاطر شایعه ها شروع شده بود.

من که با دکترها و پرستاران در ارتباط بودم نمی دانستم علت شکستگی پشت جمجمه برادرم چیست و چرا کلیه هایش رسوب کرده است ولی خبرهای کذبی منتشر می شد که ناصر دعوا کرده است، خودکشی کرده است … همه این شایعات کذب من و خانواده ام را بدجوری عذاب می داد، ما در وضع روحی خوبی نبودیم و این شایعات بیشتر آزارمان می داد.

نسرین با صدایی بغض آلود می گوید ناصر حتی سیگار هم نمی کشید و بدترین شایعه ای که خانواده عبداللهی را مورد آزار قرار داد این بود که ناصر از داروهای روانگردان استفاده کرده است.

تنها خواهر ناصر از روزهای سختی می گوید که هیچ وقت فراموششان نمی کند: «بدترین روزهای زندگی ام روزهایی بود که بدن نیمه جان برادر را می دیدم و هیچ کاری از دستم برنمی آمد. حتی نمی توانستم مقابل شایعاتی که برای برادرم می ساختند بایستم. بارها شنیدم که ناصر طی درگیری با کسی به کما رفته است و جالب اینجا بود که من که خواهرش بودم پس از این همه جست و جو و تلاش نفهمیدم آیا کسی واقعا با برادرم درگیر شده است یا خیر. من که با پزشکان حرف می زدم نمی دانستم دلیل اصلی به کما رفتن ناصر چه بود و این در حالی بود که مردم به راحتی قضاوت می کردند.»

در این موقع بود که خانواده عبداللهی عزمشان را جزم کردند که اگر پزشکان اجازه بدهند او را به تهران منتقل کنند تا شاید بتوان با تجهیزات پیشرفته تری او را به هوش آورد، هر چند پزشکان اعتقاد داشتند که انتقال او به تهران هم دردی را دوا نمی کند چون سطح هوشیاری ناصر بسیار پایین بود اما خانواده عبداللهی تصمیم گرفته بودند تا هر راهی را امتحان کنند.
نسرین خانم از لحظه ای می گوید که ناصر به وسیله هواپیمای شخصی از بندرعباس به تهران منتقل شد. ناصر را به بیمارستان هاشمی نژاد آوردیم، وضعیت او هر روزبدتر می شد اما به خاطر حاشیه هایی که درست شده بود نمی شد به راحتی به اتاق آی سی یو رفت و پرسید که ناصر در چه وضعیتی به سر می برد.

یک روز که بسیار حال روحی ام به هم ریخته بود از دکتری که در بندر ناصر را معاینه کرده بود و به تهران آمده بود خواستم با پزشک ناصر ارتباط بگیرد و بعد حقیقت را به من بگوید. آن روز سطح هوشیاری ناصر ۴ درصد بود و این در حالی بود که به خاطر طرفداران ناصر اعلام می شد که حالش رو به بهبود است.

دکتر پس از چند دقیقه به من زنگ زد و گفت که محکم باش چون ناصر در وضع مساعدی نیست و بهتر است خانواده را برای شنیدن خبر مرگ او آماده کنم، باورتان نمی شود چه کشیدم اما باید محکم و با درایت رفتار می کردم.»

۲۷ روز کما و شمارش معکوس

زنده یاد ناصر عبداللهی ۲۷ روز در کما ماند و پس از تلاش های زیاد پزشکان، سرانجام در سن ۳۵ سالگی در ۲۹ آذر ماه ۸۵ درگذشت. خانواده عبداللهی جسد او را به بهشت زهرای بندرعباس بردندت و او را در آنجا به خاک سپردند.

نسرین خانم می گوید: «او را به بندرعباس آوردیم ودر بهشت زهرای بندر به خاک سپردیم، ناصر مرد اما هنوز شایعات تمام نشده بود و هر روز بیشتر از دیروز نمک روی زخممان می پاشیدند.»

پزشکی قانونی پس از کالبدشکافی چه گفت؟

«در برگه ای که من از پزشکی قانونی دریافت کردم علت مرگ ناصر، مسمومیت دارویی و شکستگی جمجمه عنوان شده بود و این در حالی بود که من مات و مبهوت لحظه ای را به یاد آوردم که برای اولین بار خودم بدن نیمه جانش را به بیمارستان خلیج فارس رساندم وپزشک پس از شست و شوی معده به من اطمینان داد که هیچ مسمومیت دارویی در بدن ناصر دیده نشده است.»

استاندار بندرعباس آقای شیخ الاسلام بود که من بارها به خاطر اینکه حقیقت را بدانم با او تماس گرفتم و خواستم که به من در کشف حقیقت ماجرا کمک کند، او هم کمک کرد ولی علت به کما رفتن او مشخص نشد. به هر حال من و خانواده ام در صورتی برگه پزشکی قانونی را مقابل رویمان گرفتیم که روزها و ساعت ها با پزشکانی صحبت کردیم که علت مرگ برادرم را نمی دانستند و حتی یک دلیل درست برای رسوب کلیه اش ارائه ندادند و پزشکی که او را شست و شوی معده داد به من همانجا گفت که ناصر دچار مسمومیت دارویی نشده است.»

سال ها از مرگ مرحوم ناصر عبداللهی می گذرد هر چند این هنرمند برجسته، با هنر و صدای خود بین مردم زنده است اما هنوزدلیل مرگ او در هاله ای از ابهام قرار دارد. آیا می توان این ادعا را پذیرفت که آن شب به سر، دنده و کتف هنرمند محبوب ایران ضربه ای وارد شده بود؟ چرا پس از شست و شوی معده اثری از مسمومیت دارویی دیده نشده بود؟

کارگردان مستند «جعبه سیاه» از ۴ سال دوربینی می گوید که دنبال حقیقت های زندگی ناصریا بود

گفت هیجان انگیز باش

هر دو در بندر زندگی کرده بودیم. همین کافی بود که خیلی زود زبان هم را بفهمیم. به یاد دارم برای اولین بار در دفتر یک نشریه همدیگر را دیدیم. گفت جنوبی هستی؟ گفتم «جنوبی ها را خیلی خوب می شناسم.»

شروع کرد با لهجه بندری صحبت کردن، روحیه گرفتم. پرسید چه کار می کنی؟ گفتم مستند می سازم. خندید و گفت مستندسازی خوب است اما هیجان انگیز نیست.

منظورش را از هیجان انگیز نبودن پرسیدم، گفت منظورم واضح است. تو جوانی، مستند هم اگر می سازی، مستندهیجان انگیز بساز. کارهای دیگر را هم تجربه کن. زمانی می توانیمستندن خوبی بسازی که خیلی چیزها را ببینی و لمس کنی و تجربه کنی. موقع خداحافظی پرسید متولد چه ماهی هستی؟ گفتم دی ماهی ام. گفت من هم دی ماهی هستم، پس ذاتا موج سواری.

پس از آن دیدار، ناصر اولین تهیه کننده کلیپی شد که خواننده اش پیروز قدم زنی، پسرخاله ناصر بود و آن کلیپ باعث شد راه مستندسازی ام به هیجان هم بیفتد. دوستی مان با هم صمیمی شد، رفت و آمدهایی که هر لحظه اش برایم خاطره های زیادی ساخت.

روزی که خبر مرگش را شنیدم مات و مبهوت ماندم. چرا؟ ناصر؟ کما؟ شایعات دست از سر خانواده اش برنمی داشت. هیچ کس حقیقت را نمی دانست سر ناصر چه آمد و چرا این هنرمند در ۳۵ سالگی فوت کرد.

سال ۸۸ بود که تصمیم گرفتم «جعبه سیاه» را بسازم، مستندی که خیلی از رازها را فاش کند، خیلی از حرف هایی را بزند که باید زده می شد.
ساخت مستند «جعبه سیاه» چند ماه پیش به پایان رسید. امروز ناصر در کنار من نیست و من هنوز هم مستند می سازم. مستندی از زندگی اش که حتی سعی کردم انتخاب نامش هم هیجان انگیز باشد: «جعبه سیاه».

بیوگرافی فاطمه فهیمی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی نسرین عبداللهی خواهر ناصر عبداللهی سنگ قبر ناصر عبداللهی فرقه وهابیت نازنین عبداللهی نامی عبداللهی نوید عبداللهی نینا عبداللهی همسر ناصر عبداللهی


ادامه مطلب ...

نوید ،نازنین ،نامی و نینا دختر و پسر ناصر عبداللهی +عکس عروس ها

نوید ،نازنین ،نامی و نینا دختر و پسر ناصر عبداللهی +عکس عروس ها

ناصر عبداللهی چهار برادر و یک خواهر دارد. ناصر در هیجده سالگی با «فهیمه غفوری» اهل بندرعباس که سه سال از خودش بزرگتر است ازدواج کرد و حاصل آن سه فرزند (دو پسر و یک دختر) به نام‌های نوید، نازنین و نامی است. نینا فرزند چهارم ناصر حاصل ازدواج او با فاطمه فهیمی است.

instagram nazanin abdollahi

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمینازنین دختر ناصر عبداللهی

نوید عبداللهی با انشتار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت:

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

ته تغاری خونه ما ، آبجی عزیزم نینا و پدر . یادش بخیر ، چقدر از اون سالها گذشته ، این عکس ها رو خودم به خواست بابا ازشون گرفتم ، نینا عزیز دل بابا و داداشش
نوید خیلی دوستت داره ❤️پدر جان روحت شاد❤️
همیشه و هر لحظه به یادت هستیم 🌷🌺❤️

instagram navid abdollahioriginal

نازنین عبداللهی با انشتار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت:

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

من و داداش عزیزم و زن داداش خوشگلم تو راه جزیره قشم …. خیلی خوش میگذره جای همه خوبان خالی

ناصر عبداللهی خواننده‌ای محبوب با صدایی بم و دوست داشتنی‌ بود که در زمان فعالیت حرفه‌ایش توانست به خواننده‌ای محبوب بدیل شود. اما گویا دست سرنوشت مدت زمان طولانی را برای وی در نظر نگرفت، چرا که ناصر در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بی‌هوش شد و به کما رفت. او پس از گذراندن ۲۷ روز در کما سر‌انجام در بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران در روز ۲۹ آذر ۱۳۸۵ و در ۳۶ سالگی درگذشت.

بعد از مرگ خاموش و غریبانه این خواننده، حاشیه‌سازی‌ها و شایعات سال‌های اخیر، همواره زخمی بر بدن خانواده و دوست‌داران وی می‌زد تا جایی که فرزند ارشد این خواننده می‌گوید: هضم مرگ پدر به اندازه دست و پنجه نرم کردن با این شایعات برایش سخت نبوده است.

در سال‌های اخیر با توجه به تداخل سالگرد فوت این خواننده با ماه رمضان، مجوز برگزاری سالگرد برای وی صادر نشد تا حرف و حدیث‌های فراوانی در رسانه‌ها به وجود بیاید.

سال گذشته نیز سه روز مانده به تاریخ برگزاری برنامه و در حالی که تبلیغات فراوانی برای برپایی این یادمان انجام شده بود،‌ برنامه لغو و به تاریخ دیگری موکول شد.

پس از پیگیری‌های فراوان، سرانجام برنامه به مرحله اجرا در نیامد تا علاقمندان این خواننده از تصمیمات گرفته شده مسئولین دلگیر شوند.

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

نوید عبداللهی در برنامه خندوانه

به گفته نوید عبداللهی فرزند ارشد ناصر عبدالهی، یادمانی که برای این خواننده، شهریور امسال در کیش برگزار شد بیش از پرداختن به شخصیت این خواننده مردمی، نوعی فستیوال تبلیغاتی بود.

کار کردن در حوزه موسیقی چه میزان بر رفتارهای مرحوم عبداللهی تاثیر داشت؟
اگر بخواهم به عنوان یک سوم شخص راجع به ایشان صحبت کنم، باید بگویم پدرم یک کاراکتر مردمی و یک شخصیت مردم‌دوست بود. در واقع فردی چون ناصر یک هدف روشن با قلبی پاک داشت که طبیعتا این امر روی کار و موسیقی وی تاثیر عمیق و شگرفی داشت.

برای تحلیل شخصیت ناصر در جایگاه یک پدر چه می‌توان گفت؟
پدر یکی از شوخ‌ترین کاراکترهایی بود که تا امروز دیده‌ام. با اینکه رایج است که بیشتر هنرمندان پس از شهرت در کار خود غرق می‌شوند و وقت خود را دور از خانواده می‌گذرانند اما خدا را شکر پدر همیشه در کنار ما حضور داشت.

در واقع با وجود پدر یک جمع کاملا گرم و شوخ را در کنار خود داشتیم. وی بسیار خانواده دوست بود و وقتی را که باید، برای ما صرف کرد و ما نمی‌توانیم بگوییم که از خانواده کم گذاشته است چرا که دین خود را به ما ادا کرده است.

جایگاه موسیقی ناصر عبداللهی در کشور را چگونه می‌دانید؟
زمانی که پدر به سبک خود در خوانندگی رسیده بود در میان مردم ایران شناخته شد. در واقع وی جزو ۱۰ نفری بود که در حوزه پاپ از کسی تقلید نمی‌کرد؛ صدا متعلق به خودش بود و اشعار تاثیرگذار را برای کارهایش انتخاب می‌کرد.

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

نوید عبداللهی و همسرش

پدر معتقد بود جایگاه شعر برای بالا بردن کار مهم است به همین خاطرصدایش هنوز هم ماندگار است. در واقع مصاحبه امثال شما نشانگر جایگاه پدر در موسیقی کشور است که در نبود ایشان نیز همچنان ادامه دارد و این ما را بسیار خوشحال می کند که پدرم نیست اما یاد وی هنوز زنده است و مردم با گوش دادن آهنگ‌ها، به ایشان فکر می‌کنند.

در برخی از آهنگ های ایشان نظیر «یا فاطمه» برداشت عرفانی خاصی وجود داشت، آیا ایشان تاکید خاصی روی ائمه داشتند؟
نوشتن و تنظیم این آهنگ را به خوبی یادم می‌آید. پدر سر ناهار یکباره به فکر فرو رفت و برای نوشتن و کار کردن به اتاق خود رفت. شاید هفته‌ها در اتاق بود تا جایی که وقتی از فضای کاری خارج شد، ترانه و آهنگ کار را کاملا ساخته بود.

در واقع به نظر می‌رسید یکباره موج و حسی زیبا و معنوی ایشان را در بر گرفت. البته به طور کلی ایشان برای سادات احترام زیادی قائل بود و همانطور که می‌دانید آهنگ‌هایی درباره حضرت علی(ع) و ائمه خوانده‌اند و هر کدام حس معنوی و عرفانی خاصی دارد که ناشی از ارادت قلبی پدر به ائمه است.

ایدئولوژی ایشان در عرفان چقدر با دیگران تفاوت داشت؟
در مورد عرفان نمی‌توان گفت شبیه دیگران بودند و قطعا شیوه خاصی داشتند که باید تخصصی به آن پرداخت. اما می‌دانم حس و حالی که داشت برای خودش بسیار باارزش بود. آهنگ‌های مربوط به آلبوم «بوی شرجی» نشانگر همین حس عرفانی است که آن را به گونه‌ای متفاوت می‌توان مشاهده کرد.

در واقع ایشان دوست داشتند که عرفانی کار کنند اما با توجه به سلیقه مردم کمی کارها را تغییردادند. در واقع کاری که ایشان دوست داشتند همین آلبوم «بوی شرجی» بود که به لحاظ فضای عرفانی قابل تحسین است.

با توجه به فضای عرفانی کار استقبال مخاطبان در کنسرت‌های خارجی از کارهای ناصر چگونه بود؟
۷۰ درصد از مخاطبان پدرم شیفته حس عرفانی کارهای ایشان شده‌اند تا جایی که می‌توانم بگویم استقبال از کنسرت‌های پدرم در خارج از ایران بسیار زیاد بود.

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی
شما کدام آهنگ پدر را بیشتر دوست دارید؟
تقریبا برای من همه آهنگ‌های پدر دوست داشتنی است چرا که می‌دانم پدرم بر کدام کار عشق بیشتری داشت. با این همه آلبوم «بوی شرجی» و اخیرا «بچه‌های خیابان» را بیشتر دوست دارم و با آنها ارتباط بهتری برقرار می کنم.

واکنش مردم به اینکه شما پسر ناصر عبداللهی هستید، چطور است؟
قطعا در چنین شرایطی یک سری سوالات برای افراد پیش می‌آید. البته بایدها و نبایدهایی نیز در این بخش تعریف می‌شود چرا که باید به عنوان خانواده ناصر دور از حواشی باشیم اما قطعا وقتی مردم در نگاه اول متوجه این امر می‌شوند حس خوبی برای من به دنبال دارد چرا که به نحوی خوشحالی در نگاه مردم پیداست و این باعث غرور و افتخار من است.

واکنش شما و خانواده در مقابل شایعاتی که پس از مرگ پدرتان اوج گرفت چه بود؟
نمی خواهم وارد جزئیات شوم اما قطعا پشت سر تمامی مردان بزرگ، شایعاتی وجود دارد. این شایعات کم‌لطفی برخی از افراد را می‌رساند که در سخت‌ترین برهه زمانی این حرف‌ها را زدند. در حقیقت ما در آن شرایط سخت نبودن پدر سعی کردیم که این مسائل را نادیده بگیریم و به نوعی برطرف کنیم اما امیدوارم که خداوند از باعث و بانی این شایعات نگذرد.

چه تاثیری این مسائل بر زندگی شما گذاشته که تا این حد رنجیده خاطر هستید؟
این شایعات در تمام زندگی ما تاثیر داشت. به نحوی که برای مشغول شدن به کار با کنکاش افراد مختلف، حول و حوش این شایعات رو به رو شدم و این امر باعث شد بسیار اذیت شوم و اتهاماتی را پاسخ دهم که از پایه نادرست بود. در واقع دوسال ابتدایی پس از مرگ ناصر به پوشش و بر طرف کردن شایعات گذشت که خود به سختی‌ها افزود.

پس از فوت ناگهانی ایشان چه کسانی از شما و خانواده ناصر حمایت کردند؟
این سوال باعث می‌شود سفره دل ما باز شود. ۵ سال در هیچ سالگردی شرکت نکردم به جز امسال که حاشیه‌های زیادی به همراه داشت. پس از مرگ پدرم افراد زیادی از ارگان‌های دولتی گرفته تا شرکت‌های خصوصی حرف‌هایی در باره حمایت زدند، وعده‌هایی که ما هرگز روی آن‌ها حساب نکردیم و روی پای خودمان ایستادیم تا منت کسی بر بالای سر ما نباشد.

اما به نظر می‌رسید این قول و قرارها بیشتر جنبه تجاری داشت که به آن عمل نشد. در این بین نیز افرادی پدر را پله ترقی خودشان کردند.

در مورد روزهای آخر عمر ناصر برای ما بگویید؟
پدر کارش را در خانه انجام می‌داد. از تهران به بندرعباس آمدیم تا پدر در خانه از شلوغی، کار و حواشی دور باشد و استراحت کند. در واقع این حاشیه‌سازی‌ها در زمان حیات وی نیز به نوعی وجود داشت. تازه ایشان داشتند به یک آرامش نسبی می‌رسیدند که متاسفانه و به صورت ناگهانی به یک آرامش ابدی رسیدند.

درباره آلبوم جدید ناصر عبداللهی بفرمایید؟
آخرین پروژه های ناقص ما در قالب یک آلبوم هفته پیش وارد بازار شد. به لحاظ تنظیم و آهنگسازی تضمینی ندارم اما هنوز صدای ناصر آشناست و مردم آن را می‌شناسند و معتقدم که این صدا روی هر آهنگ یا سازی باشد فرقی ندارد. انشاالله که مورد پسند مردم و هواداران قرار بگیرد.

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی نینا ، نوید و نازنین عبداللهی

در مورد چاپ اشعار و ترانه‌های ایشان تا امروز اقدامی انجام داده‌اید؟
یک سری اشعار هستند که هنوز منتشر نشده است و امیدوارم که تا انتهای سال جدید بتوانم این اشعار را که به جز ترانه‌های ایشان بالغ بر ۳۰ قطعه است به چاپ برسانم.

چرا در یادمانی که به نام پدر مرحومتان در کیش برگزار شد، شرکت نکردید؟
می‌خواهم از سالگردی که چند روز پیش در جزیره کیش برگزار شد گله کنم. برای برگزاری این یادمان یا سالگرد تبلیغاتی در فضای مجازی شد که من بنابردلایلی در آن شرکت نکردم.

واقعیت این است که این سالگرد فستیوال از آب درآمد. عده بسیاری مردم را به نام ناصر عبداللهی جذب کردند اما هیچ اقدامی برای وی انجام نشد و این چندان جالب نبود.

در واقع وقتی سالگرد برای کسی گرفته می‌شود، خانواده وی در اولویت قرار دارند اما در این سالگرد هیچکدام از افراد خانواده ناصر حضور نداشتند و کسی پیگیر این مسئله نشد.

البته یک تماس کوتاه با من گرفته شد که این جای سوال دارد. حتی از دوستان نزدیک پدرم آقای کریمی، مدیر برنامه‌های ایشان در این سالگرد حضور داشتند که کم لطفی بزرگی کردند و من این را فراموش نمی‌کنم. این حرکت از رفاقت و همراهی ناصر دور بود.

اینکه به اسم ناصر فستیوالی برگزار شد که حواشی بسیاری به همراه داشت و من همواره گفته‌ام که خاک پدرم را به یادمان‌های تجاری وی ترجیح می‌دهم.

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

نامی پسر ناصر عبدالهی (متولد ۱۳۷۳) سومین فرزند مرحوم ناصر عبداللهی و از خوانندگان جوان کشور است.

او به تازگی ازدواج کرده است و عکس هایی از خودش و همسرش را منتشر کرده است.

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمینامی عبداللهی و همسرش در ماه عسل

نامی عبداللهی، فرزند جوان زنده یاد ناصر عبداللهی به تازگی وارد حوزه موسیقی شده است و همین موضوع استقبال خیلی از مردم به خصوص هواداران ناصر عبداللهی را به دنبال داشته است. او در دومین اجرای زنده اش در فرهنگسرای نیاوران با استقبال خیلی خوبی از سوی حاضران مواجه شد. صدایش مثل پدرش است با همان حجم و همان تحریرهای شنیدینی. وقتی می خواند، همه سورپرایز شده بودند. او به خوبی یاد پدرش را برای مخاطب زنده می کند؛ پدری که فقدان ناگهانی اش شوک بزرگی به جامعه هنری و علاقه مندانش وارد کرد.

هنوز هم سوالات زیادی درباره فوت ناصر عبداللهی برای مردم وجود دارد. با نامی در این باره هم حرف زدیم، نامی می خواهد در موسیقی ایران فعالیت کند اما نمی خواهد توجه مردم را صرفا به خاطر فرزند ناصر عبداللهی بودن جلب کند.

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

آهنگ هایم باید مردم پسند باشد

من از زمان ورودم به موسیقی با کمک مهرداد نصرتی، برنامه ریزی خاصی برای فعالیت در چارچوب فعالیت پدر دارم و از لحاظ تنالیته صدا و تحریرها در قالب پدر اجرا خواهم کرد اما با موسیقی روز، چون نسل امروز و نسل آینده ناصر عبداللهی را به آن شکلی که نسل گذشته می شناسد دیگر نمی شناسند و من قصدم این است که کاملا به روز با آهنگسازی های جدید و تنظیم های به روز فعالیت کنم تا مخاطبان جدیدی را جذب کنم و خیلی تلاش می کنم که آثارم مردم پسند باشند.

فرزند ناصر عبداللهی بودن را نمی شود نادیده گرفت. حتی اگر من بخواهم در همان قالب پدر با موسیقی امروزی کار کنم، نام فامیلی «عبداللهی» سایه اش همیشه بالای سر ما هست چون به هر حال نامی عبداللهی فرزند ناصر عبداللهی است و این موضوع را نمی توان نادیده گرفت.

همچنین یاد و نام پدر هم که هیچ گاه برای هیچ نسلی فراموش نمی شود. امروز اگر من می خواهم در موسیقی فعالیت کنم صرفا به خاطر زنده کردن یاد و خاطره پدرم این کار را نمی کنم و یک علاقه شخصی به فعالیت در حوزه موسیقی دارم که احساس می کنم به صورت ژنتیکی به من رسیده است. به هر حال این مسئله باعث نمی شود که مدام نام ناصر عبداللهی تداعی شود و من صرفا یک تجدید خاطره باشم.

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

پدر اعتقاد داشت هنرمند همه چیزش را از مردم دارد

اجرای من در فرهنگسرای نیاوران دومین اجرای رسمی زنده ام بود و اجرای اولم با مهدی یراحی در بندرعباس صورت گرفت. انرژی خوبی که من بعد از همین دو اجرا از جمعیت حاضر گرفتم خیلی خوب بود و همین که می بینم مردم از این موضوع استقبال می کنند خیلی خوشحال می شوم.

پدر هم عقیده ای که داشتند این بود که ما هر چیزی که داریم از مردم داریم و اگر من بخواهم بخوانم باید برای مردمی بخوانم که روی صندلی مقابلم نشسته اند و اگر این مردم نباشند، خواندن من معنایی ندارد. در کل از استقبالی که از دو اجرای زنده ای که داشتم شد، خیلی خوشحال هستم.

همسر نوید عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نامی عبداللهی همسر ناصر عبداللهی نینا عبداللهی نوید عبداللهی نامی عبداللهی نازنین عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی بیوگرافی ناصر عبداللهی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی فاطمه فهیمی

اگر می توانستیم، علت فوت پدر را اعلام می کردیم

متاسفانه بعضی افراد هستند که شایعاتی را در فضاهای مطبوعاتی و مجازی منتشر می کنند که تشنج هایی هم ایجاد می شود و ما نباید خیلی به این موضوعات توجه کنیم. قطعا اگر جو باثباتی بر جامعه حاکم بود، ما خودمان علت فوت پدر را به جامعه اعلام می کردیم که همه ابهامات برطرف بشود و در حال حاضر چون نمی توانیم به فرد یا گروه یا کار خاصی اشاره کنیم، طبیعتا در مورد علت فوت پدر هم نمی توانیم پاسخگوی سوالات باشیم.

فوت پدر صرفا یک اتفاق برای صنف موسیقی و یک علامت سوال برای مردم بود و جمله ای هم که از خواهر من (نسرین عبداللهی) در رسانه ها مبنی بر نظر پزشکی قانونی بر شکسته شدن جمجمه در هنگام فوت پدر نقل شده را هم من نه می توانم تایید کنم و نه تکذیب!

بیوگرافی فاطمه فهیمی بیوگرافی فهیمه غفوری بیوگرافی ناصر عبداللهی فرزندان ناصر عبداللهی نازنین عبداللهی نامی عبداللهی نوید عبداللهی نینا عبداللهی همسر ناصر عبداللهی همسر نامی عبداللهی همسر نامی عبدالهی همسر نوید عبداللهی


ادامه مطلب ...

مهریه یکتا ناصر (بازیگر) چه قدر است؟ +عکس

مهریه یکتا ناصر (بازیگر) چه قدر است؟ +عکس

منوچهر هادی و یکتا ناصر تا مدتی دیگر صاحب اولین فرزندشان می شوند.

منوچهر هادی در مصاحبه ای مهریه همسرش را اعلام کرد.

همسر یکتا ناصر همسر منوچهر هادی همسر بازیگران مهریه بازیگران ازدواج یکتا ناصر ازدواج بازیگران

منوچهر هادی کارگردان و فیلمنامه‌نویس سینما و تلویزیون ایران و همسر یکتا ناصر، بازیگر درباره مهریه همسرش گفت : مهریه همسرم یکتا ناصر فقط ۵ سکه بود.

همسر یکتا ناصر همسر منوچهر هادی همسر بازیگران مهریه بازیگران ازدواج یکتا ناصر ازدواج بازیگران

وی اضافه کرده است: ما حین همکاری مداوم در سه فیلم مختلف با هم آشنا شدیم و همین آشنایی ازدواجمان را رقم زد.

صبحانه

ازدواج بازیگران ازدواج یکتا ناصر مهریه بازیگران همسر بازیگران همسر منوچهر هادی همسر یکتا ناصر


ادامه مطلب ...

بیوگرافی رامین ناصر نصیر ،بازیگر برنامه دورهمی +مصاحبه و عکس اینستاگرام

بیوگرافی رامین ناصر نصیر ،بازیگر برنامه دورهمی +مصاحبه و عکس اینستاگرام

این شب‌ها او را در برنامه «دورهمی » در نقش عمو هوشنگ می‌بینیم. در فیلم سینمایی« مشکل گیتی» هم بازی کرده است که این روزها بر پرده سینماهاست.
فلامک جنیدی، متولد سال ۱۳۵۱ است و سوم دبیرستان بود که تصمیم گرفت بازیگر شود او با رامین ناصر نصیر، هم دانشگاهی بود و توسط وی به مهران مدیری معرفی شد.
 همسر رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام رامین ناصر نصیر
ramin nasernasir instagram

رامین ناصرنصیر، یکی از بازیگران قدیمی حوزه طنز تلویزیونی است که با «ساعت خوش» به شهرت رسید و سال‌هاست او را در کارهای مهران مدیری و دیگر کمدی‌سازها می‌بینیم، هرچند خودش می‌گوید: «وقتی در یک نقش جا می‌افتی، دیگر به‌تو مجال نمی‌دهند که نقش‌های دیگر را هم بازی کنی!» با رامین نصیر درباره دیدگاهش درباره زندگی، محیط‌زیست و دنیای مجازی هم‌صحبت شدیم.

از فامیلی‌تان شروع کنیم؛ ناصر نصیر، دو کلمه‌ای که ریشه هم‌‌معنایی دارند. می‌دانید چرا این فامیل برایتان انتخاب شده است؟

تا جایی که می‌دانم ناصر و نصیر اسم پدربزرگ و پدر پدربزرگم بوده است. آنها در انتخاب فامیل به نوعی خلاقیت نشان داده‌‌ و دو کلمه تقریبا هم‌معنا را انتخاب کردند که به نوعی کامل‌کننده یکدیگر است.

همسر رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام رامین ناصر نصیر

متولد تهران هستید؟

اصالتا گیلانی هستیم، پدر و مادرم هر دو اهل لاهیجان هستند، اما بعد از ازدواج به تهران مهاجرت کردند و ما در تهران به دنیا آمدیم.

مردم شمال خصلت‌‌های خاص خود را دارند، مهربان و شادند و زندگی را زیاد سخت نمی‌گیرند. این ویژگی‌‌ها در شما هم وجود دارد؟

بله این ویژگی‌ها را دارند. مردم شمال در کنار طبیعت زندگی می‌کنند و نانشان را از طبیعت به دست می‌آورند، همین باعث شده که سرحال‌تر باشند، اما زندگی شهرنشینی و بخصوص پایتخت‌نشینی سختی‌‌های خاص خود را دارد و سبک زندگی آدم‌ها را دگرگون می‌کند. شیوه زندگی و خصلت‌های‌ فردی از طریق ژن به آدم‌ها منتقل نمی‌شود، بلکه شرایط اجتماعی بشدت روی افراد تاثیر می‌گذارد. آدم‌هایی که در کنار طبیعت زندگی می‌کنند، خوشی‌های زندگی را بهتر و بیشتر درک می‌کنند؛ آنها از خوردن، پوشیدن و دورهمی‌های خانوادگی و فامیلی لذت می‌برند، اما زندگی در کلانشهری مثل تهران اجازه نمی‌دهد ما آن خوشی‌های دم‌دستی که حقمان هم هست تجربه کنیم.

زندگی شهرنشینی و آپارتمان‌نشینی همه ما را درگیر کرده است؛ زمانی که در خانه هستیم در حصار دیواریم، وقتی سرکار هم می‌آییم، باز هم دور و برمان دیوار است. به نظرتان در چنین شرایطی چگونه می‌شود به طبیعت نزدیک‌تر شد تا حالمان هم بهترشود؟

زندگی شهرنشینی این عادت را در ما به وجود آورده که با پول می‌‌توانیم شاد باشیم و اگر امکانات بیشتری داشته باشیم، دلمان خوش‌تر است، در صورتی ‌که با چیزهای خیلی ساده‌تر و واقعی‌تر که در طبیعت وجود دارد، می‌توانیم شاد باشیم؛ همان چیزهایی که در گذشته طی سال‌ها و قرن‌‌ها مردم را شاد کرده است. هنوز هم مردمی که پیوندشان را با طبیعت حفظ کرده‌اند، همان شادی‌ها را تجربه می‌کنند و حالشان هم خیلی خوب است. آدم وقتی از طبیعت دور می‌شود برای شادی دنبال امکانات بیشتر می‌رود؛ همه عمر خود را صرف بیشتر به دست آوردن و کمتر استفاده کردن، می‌کند، به همین دلیل حالش هیچ‌وقت خوب نیست. از طرفی باید بپذیریم که تنها موجودات سیاره زمین نیستیم و باید به فکر بقیه جانداران این کره خاکی هم باشیم و کمر به نابودی آن نبندیم. آدم‌‌هایی که در طبیعت زندگی می‌کنند و پیوند خود را با آن حفظ کرده‌اند، چون می‌دانند که محیط‌زیست ارزشمند است، برای حفظ آن بیشتر تلاش می‌کنند.

همسر رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام رامین ناصر نصیر

یعنی وقتی آدم‌ها از طبیعت دور می‌شوند برای حفظ بقای آن هم تلاشی نمی‌کنند؟

حفظ محیط‌زیست را باید از دو زاویه نگاه کنیم؛ برخی فکر می‌کنند محیط‌زیست فقط متعلق به آنهاست، پس برای بقای خود باید آن را حفظ کنند، اما واقعیت این است که محیط‌زیست برای همه جانداران است و باید به حقوق دیگر جانداران هم احترام گذاشت و محیط‌ زندگی آنها را خراب یا آلوده نکرد. اگر زور آدم‌ها بیشتر از بقیه جانداران است، نباید این حق را به خود بدهد که حریم دیگران را تخریب و نابود کند.

از احترام به حقوق دیگران گفتید، این حقوق انسان‌‌ها را هم شامل می‌شود؟

در دنیای امروزی و به دلیل شرایط بعضا سختی که وجود دارد، آدم‌ها براحتی حقوق یکدیگر را نادیده گرفته و آن را پایمال می‌کنند. بیشتر ما صبح که از خانه بیرون می‌آییم، همه تلاش خود را می‌کنیم تا به هر قیمتی و بدون در نظر گرفتن چارچوب‌های اخلاقی منافع شخصی خود را حفظ کنیم .

در این شرایط چه باید کرد تا احترام به حقوق دیگران هم برایمان اولویت پیداکند؟

به نظرم در این زمینه فقط باید کار فرهنگی انجام داد، اما متاسفانه این امر بسیار مهم در لابه‌لای جنجال‌های سیاسی و جناح‌بندی‌‌ها کمرنگ شده و نادیده گرفته می‌شود. باید برای حفظ محیط‌زیست، احترام به انسان‌‌های دیگر، حفظ شان آدمیت و… برنامه‌ریزی درازمدت داشت و مسئولان نگاه بلندمدت به آن داشته باشند؛ چون در درازمدت تاثیر خود را نشان می‌دهد. نباید به این مسائل نگاه تشریفاتی و لوکس داشت، باید با برنامه‌ریزی سال‌ها آن را پیگیری کرد تا به نتیجه برسد. نمی‌توان مثلا منتظر روز محیط‌زیست ماند و بعد با چند تا شعار توقع داشت که محیط‌زیست از نابودی نجات پیدا کند.

از تنهایی امروزی آدم‌های شهر نشین گفتید، به نظرتان فضای مجازی در این تنها شدن چه نقشی دارد؟ تنهایی آدم‌ها را به سمت دنیا مجازی می‌برد یا این دنیا باعث می‌شود آنها تنهاتر شوند؟

هر دو برهم تاثیر دارد! استفاده و تکیه خیلی زیاد به دنیای مجازی به نظرم به این دلیل است که آدم‌‌ها در هر شرایطی نقاب خاص آن موقعیت را به چهره می‌گذارند! آدم‌های امروزی پیچیده شده‌اند؛ در خانه یک جور هستند، در محل کار جور دیگر رفتار می‌کنند، در کوچه و خیابان شرایط روحی و روانی‌اشان تغییر می‌کند. مردم نگران این هستند که دیگران چگونه درباره آنها قضاوت می‌کنند؛ به همین دلیل به دنیای مجازی پناه می‌برند، چون در این فضا کسی آنها را نمی‌شناسد و قضاوت ناشناس‌ها اهمیت زیادی ندارد. به دو دلیل آدم‌ها در دنیای مجازی زیاد گشت و گذار می‌کنند؛ یکی به دلیل فریب با نقاب دروغین و دیگری برای سرگرمی. کسانی که در شبکه‌های اجتماعی صفحه رسمی و مشخصی دارند، تکلیفشان روشن است و می‌دانند که مردم با همین صفحات درباره آنها قضاوت می‌کنند، اما آدم‌هایی که با نام‌ها و عکس‌های دروغین در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند، از هیچ چیز پروایی ندارند و چون کسی آنها را نمی‌شناسد، درون خود را بروز می‌دهند، هرچند که این درون اصلا خوشایند نباشد.

و این آسیبی است که جامعه ما را تا حدودی تهدید می‌کند؟

هر پدیده‌ نوظهوری در کنار محاسنش، آسیب‌هایی هم دارد. مشکل اینجاست درباره فناوری و تکنولوژی‌های روز فرهنگ‌سازی نمی‌شود، به همین دلیل آسیب‌ها بیشتر از محاسن به چشم می‌آید. از اینترنت و شبکه‌‌های اجتماعی می‌توان استفاده‌های خوبی کرد، اما به مردم آموزش داده نمی‌شود که از این فناوری‌ها چگونه بهینه استفاده کنند. فضای مجازی جای پر کردن خلأ‌های شخصیتی یا کلاهبرداری و… نیست، اما چون امکانات این فضا برای مردم ناشناخته است، آسیب‌هایش بیشتر از مزایایش شده است.

همسر رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام رامین ناصر نصیر

ازدواج و عکس همسر ناصر نصیر

اطلاعاتی در مورد ازدواج وی در دست نیست اما به احتمال زیاد وی مجرد است

هم‌چنین در مجموعه طنز «قهوه تلخ» نقش آقای بلوکات را به عهده دارد. این مجموعه از طریق شبکه ی خانگی پخش شد.

همسر رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام رامین ناصر نصیر

فیلم های رامین ناصرنصیر

  • دورهمی ۱۳۹۵
  • مشکل گیتی ۱۳۹۴
  • شهرزاد (۱۳۹۴)
  • دست نزن جیزه (۱۳۹۴)
  • رفقای خوب (۱۳۹۳)
  • در حاشیه (۱۳۹۳)
  • شوخی کردم (۱۳۹۲)
  • لبخند در مراسم ترحیم (۱۳۹۱)
  • مامان بهروز منو زد (۱۳۹۱)
  • قهوه تلخ (۱۳۹۱)
  • کلاغ پر ، دلفین پر (۱۳۹۱)
  • تقصیر آستینم بود (۱۳۹۰)
  • سه پنج دو (۱۳۹۰)
  • رفیق فابریک (۱۳۹۰)
  • ارث شیرین (۱۳۸۹)
  • به من نگو دزد (۱۳۸۹)
  • تایماز موتوری (۱۳۸۹)
  • زن بابا (۱۳۸۹)
  • دامادی به نام صفر (۱۳۸۹)
  • پرواز از فراز تیر چراغ برق (۱۳۸۸)
  • کتاب فروشی هدهد (۱۳۸۵)
  • باجناق ها (۱۳۸۳)
  • او مثبت (۱۳۸۳)
  • پشت کنکوری‌ها (۱۳۸۱)
  • پلیس آسمانی (۱۳۸۰)
  • مربای شیرین (۱۳۷۹)
  • ورثه آقای نیکبخت (۱۳۷۸)
  • جنگ ۷۷ (۱۳۷۷)
  • پلاک ۱۴ (۱۳۷۹)
  • داستان‌های نوروز (۱۳۷۹)
  • ساعت خوش (۱۳۷۳)

کارگردانی

  • خانه اجاره ای (سری اول) (۱۳۹۰)

منشی صحنه

  • چشم عقاب (۱۳۷۶)
  • عقرب (۱۳۷۵)

ترجمه

  • اشک‌های آبی، اشک‌های زرد، مترجمین: رامین ناصرنصیر، غسان حمدان، شاعر: محمدالماغوط، نشر: مروارید، تهران، (۱۳۹۵) . غسان حمدان مدعی است که رامین ناصرنصیر زبان عربی نمی‌داند و در این ترجمه هیچ نقشی نداشته است.
  • پرنده‌ای نیست، درخت می‌خواند، مترجمین: رامین ناصرنصیر، خوسه‌ گوادالوپه، خیمنس‌ کورونادو، نویسنده: ساموئل اورتگا، نشر: نیلا، تهران، (۱۳۸۳)
اینستاگرام رامین ناصر نصیر بازیگران دورهمی بیوگرافی بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران همسر رامین ناصر نصیر


ادامه مطلب ...