خبرگزاری آریا- خشایار شیبانی به عنوان مدیرپایگاه پژوهشی میراث فرهنگی شهر تاریخی لار منصوب شد.
به گزارش آریا به نقل از روابط عمومی میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری با حکم دکتر محمد حسن طالبیان معاون میراث فرهنگی کشور آقای مهندس خشایار شیبانی به عنوان مدیر پایگاه پژوهشی میراث فرهنگی شهر تاریخی لار منصوب گردید.
در این حکم آمده اسـت: با توجه به حساسیت این جایگاه و ظرفیت های موجود لازم اسـت با برنامه ریزی منسجم ضمن هماهنگی با دفتر امور پایگاه ها و تعامل با مدیریت استانی و ستادی نسبت به انجام محوله اقدام نمایید.
مهندس خشایارشیبانی دارای مدرک کارشناسی ارشد مرمت و احیاء بافت ها و بناهای تاریخی و ریاست شورای اسلامی شهرستان لارستان در دوره سوم را در کارنامه خود نیز دارد.
حَمداً لِمَن توحیدُه فی کلِّ شیءٍ قد ظَهَر *** یا معشرَ العلماء طلابَ الحقایق و السّیَر
لَم یَحوِ سِفرٌ ما حَوی ذَا السِّفرُ منتخبُ الأثر *** مِن آیةٍ و روایةٍ و حدیثِ صدقٍ مُعتَبَر
- وقتی کتاب شهید جاوید منتشر شد و نه فقط مبانی اعتقادی علم امام را - که از مسلّمات تشیّع است - مورد تردید قرار داد؛ بلکه علم عادی و اطلاعات عرفی و سیاسی امام را نیز زیر سؤال برد، آیتالله صافی با تألیف کتاب گرانقدر شهید آگاه، جامعترین و مستدلترین پاسخ را به این شبهات دادند و در آن ثابت کردهاند که امام حسین (علیهالسلام) عالم و آگاه از نتیجهی نهضت و حرکت خود بودند.
- در دورهای «رابطة العالم الاسلامی» هیئتهایی به اصطلاح علمی و مذهبی را به کشورهای اسلامی گسیل میداشت که هدف آنها تبلیغ وهابیگری و سلفیگری بود. این هیئتها پس از بازگشت، نکاتی مینوشتند به عنوان «اسمعی یا...» و کشوری را که بازدید کرده بودند، مخاطب قرار میدادند. مانند اسمعی یا هند یا اسمعی یا افغان. گروه به ظاهر مهمی را نیز به ایران فرستادند که از جمله اعضای آن روز ابوالحسن ندوی مؤلف کتاب معروف «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین» بود. این گروه به ایران آمدند و در ارتباط با مأموریتی که داشتند، در حمایت ساواک، به شهرهای مهمی مثل تهران و قم و مشهد آمدند و مجامع علمی و مذهبی را همانطور که ساواک نشان میداد، بازدید کردند. پس از بازگشت، کتابی نوشتند با عنوان «اسمعی یا ایران» و در آن به گمان خودشان نقاط ضعف اسلامی در ایران را به ویژه در قم و مشهد نوشتند و منتشر کردند. مطالبی که همه کذب و مبنی بر غرض و عدم اطلاع بود. مثلاً به نامعلوم بودن قبر هارونالرشید در مشهد نقد کرده بودند که از هر کس پرسیدیم، نمیشناخت. ایشان کتاب «ایران تسمع فتجیب» را در ردّ آن نوشتند. چون در ضمن آن از ساواک و برنامههای نظام فاسد وقت انتقاد کرده بودند، امکان چاپ آن در چاپخانههای ایران نبود. بدینخاطر آن را به لبنان نزد استاد عالیقدر امام موسی صدر فرستادند و ایشان، کتاب را به نام ایران منتشر کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال 1358 خورشیدی به عنوان عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، انتخاب و در سال 1359 خورشیدی به عضویت شورای نگهبان منصوب شدند و هشت سال به عنوان دبیر شورای نگهبان، منشاء خدمات ارزندهای گشتند و سپس با انتخاب و اختیار خود از آن سمت کنارهگیری کردند.
با ارتحال حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی در آذرماه 1372 خورشیدی، تصدی مرجعیت را پذیرفتند و اکنون به عنوان یکی از مراجع عمده و ارکان اصلی حوزهی علمیه، به ایفای وظایف و خدمات شرعی اشتغال دارند.
آثار مکتوب ایشان که به بیش از صد عنوان میرسد حیطههای موضوعی فقه، عقاید و کلام، حدیث، سیره، تاریخ، اخلاق و تربیت و شعر را شامل میشود. ایشان بارها به خاطر نوشتن آثاری از جمله کتابهای «التعزیر انواعه و ملحقاته» و «پرتوی از عظمت حسین» و «منتخب الاثر» از طرف مجامع علمی مورد تقدیر قرار گرفتهاند.
برخی آثار ایشان عبارتاند از:
فقه الحج در 4 جلد، فقه الخمس، صلاة المسافر، راه اصلاح یا امر به معروف و نهی از منکر، نیایش در عرفات، شهید آگاه، پرتوی از عظمت امام حسین (علیهالسلام)، صحیقه المؤمن، نوید امن و امان، اصالت مهدویت، تجلّی توحید در نظام امامت، نظام امامت و رهبری، ولایت تکویی و ولایت تشریعی، باورداشت مهدویت، انتظار عامل مقاومت و حرکت، فروغ ولایت در دعای ندبه، معرفت حجت خدا، گفتمان مهدویت، وابستگی جهان به امام زمان، امامت و مهدویت، با جوانان، معارف دین در 3 جلد، سیر حوزههای علمی شیعه، ماه مبارک رمضان مکتب عالی تربیت و اخلاق، رمضان در تاریخ، الهیات در نهجالبلاغه، نگرشی بر فلسفه و عرفان، به سوی آفریدگار، عرض دین، داوری میان شیخ صدوق و شیخ مفید، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، بیان الاصول در 3 جلد، امان الامة من الضلال و الاختلاف، العقیدة بالمهدیه، التعزیر، احکامه و ملحقاته، الاحکام الشرعیه ثابتة لاتتغیّر، جلاء البصر لمن یتولی الائمة الاثنی عشر، ضرورة وجود الحکومة او ولایة الفقهاء فی عصر الغیبة، مع الخطیب فی خطوطه العریضة، صوت الحقّ و دعوة الصدق، لمحاتٌ فی الکتاب و الحدیث و المذهب، البکاء علی الامام الحسین (علیهالسلام)، ایران تسمع فتجیب، قبس من مناقب امیرالمؤمنین (علیهالسلام).
حنبلی گوید خدا جسم است و جان *** مینشیند بر فراز آسمان
در حقیقت اگر کسی به خدای اینان اعتقاد نداشته باشد، نمیتوان بر او خرده گرفت. اما خدایی که در نهجالبلاغه و صحیفهی سجادیه از او یاد میشود، در بالاترین حد تنزیه و تقدس است و هیچکس نمیتواند آن را مورد انکار قرار دهد.
مؤلف محترم در توضیح مطالب فوق مینویسد:
جای تأسف است که در این عصر هم فرقهای به نام وهّابی که براساس سیاست نفتی استعمارگران انگلیسی در حرمین و عربستان حکومت یافتهاند و فعلاً براساس سیاست استعمار آمریکا از آن محافظت مینمایند، همان سخنان نامعقول مجسمه را در الهیات با اصرار هرچه تمامتر عنوان میکنند و جمال زیبای توحید و معارف الهی اسلامی را با سخنان نامعقول خود برعکس جلوه میدهند و ضمن عقاید فاسد خویش، یهودیت و مسیحیت کنونی را ترویج میکنند و اعتراضات معقولی را که مسلمانان به یهود و نصاری داشتند، به خود متوجه میسازند. به نظر من این بزرگترین خطری است که از جانب وهابیها جامعهی مسلمین و عقاید فطری و منطقی و قابل باور آنها را تهدید میکند. یعنی اگر کسی در دنیا عقاید اسلامی را از چشم یک وهّابی ببیند که در تجسم خدا اصرار دارد و در الفاظ و ظواهر کتاب و سنت، غیر عرفیترین جمود را به کار میگیرد و خدا را صاحب تمام اعضا و جوارح میخواند، منظری بسیار خرافی و غیرمعقول خواهد دید. (همان، 18)
و در فصل صفات و اسمای خدا در نهجالبلاغه نیز مینویسد:
کتابهایی که هماکنون فرقه نادان و جامد و متعصّب وهابیّه در حجاز منتشر میکنند آکنده از عقاید خرافی حنابله است و در معرفت الله حتی به فرود آمدن خدا به آسمان دنیا و خندهی او معتقدند؛ ولی از این که با اتکا به قرائن ضروریّة عقلیّه و قرائن مقالیة کثیرة منفصله از کلام که معهود مخاطب و متکلم بوده است، این الفاظ را حمل بر مجاز نمایند و به نحو صحیح که مستلزم تجسّم و لوازم فاسدهی دیگر نشود تفسیر و معنی نمایند و بگویند مراد از نزول خدا به آسمان دنیا نزدیک شدن رحمت خدا با این همه مسافت است یا مراد از ضحک و خنده خدا این است که عالم خلقت و آفرینش به روی شخص لبخند میزند و به او روی خوش نشان میدهد، ابا دارند. تعالی الله عمّا یقوله الظّالمون علواً کبیراً. (همان، 333)
آنگاه جملات گرانقدری از کلمات امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) را که توحید حقیقی اسلام را بازگو میکند، ذکر میکنند. جملاتی که به عمق، ژرفا و استحکام باور توحیدی در اسلام دلالت دارد. چنانکه در خطبهی اول میفرماید:
«کَائِنٌ لاَ عَنْ حَدَثٍ، مَوْجُودٌ لاَ عَنْ عَدَمٍ. مَعَ کُلِّ شَیْءٍ لاَ بِمُقَارَنَةٍ، وَ غَیْرُ کُلِّ شَیْءٍ لاَ بِمُزَایَلَةٍ. فَاعِلٌ لاَ بِمَعْنَى اَلْحَرَکَاتِ وَ اَلْآلَةِ. بَصِیرٌ إِذْ لاَ مَنْظُورَ إِلَیْهِ مِنْ خَلْقِهِ. مُتَوَحِّدٌ إِذْ لاَ سَکَنَ یَسْتَأْنِسُ بِهِ وَ لاَ یَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ؛ هست و ثابت است نه به حدوث و پدیدار شدن. موجود است نه اینکه از عدم به وجود آمده باشد. با هر چیزی هست نه به مقارنه و تقارن با مخلوقات، و غیر هر چیز است نه به جدا بودن. فاعل است نه به معنیِ حرکات و به وسیلهی آلات. بیناست هنگامی که نبود مورد نظری از خلق او. یگانه و منفرد است هنگامی که مونسی نبود که به آن انس گیرد و از فقد و نبود آن به وحشت افتد»؛ (نهجالبلاغه، خ: 1؛ همان، 334)
و در همان خطبه دربارهی نحوهی آفرینش جهان هستی و خلقت آن توسط خداوند یکتا چنین میفرماید:
«أنْشَأَ اَلْخَلْقَ إِنْشَاءً، وَ اِبْتَدَأَهُ اِبْتِدَاءً، بِلاَ رَوِیَّةٍ أَجَالَهَا، وَ لاَ تَجْرِبَةٍ اِسْتَفَادَهَا، وَ لاَ حَرَکَةٍ أَحْدَثَهَا، وَ لاَ هَمَامَةِ نَفْسٍ اِضْطَرَبَ فِیهَا؛ آفرید آفرینش را آفریدنی، و آغاز کرد آن را آغاز کردنی، بدون جولان دادن فکری، و بدون استفاده از آزمایشی، و بدون حرکتی که آن را احداث کرده باشد، و بدون تردد نفسی که در آن مضطرب شده باشد.»؛ (همان)
در عین حال نیز تعجب خویش را از کسانی ابراز میدارد که در کنار دریای معارف و کلمات درّر بار امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودهاند و به صید گوهر از آن نپرداختهاند و در آثار و مباحث علمی خویش، از این سخنان ژرف بهرهای نبردهاند:
«عجب است از شارح نهجالبلاغه شیخ محمد عبده که با اینکه نهجالبلاغه را قطعی الصدور از علی (علیهالسلام) میداند، در رسالهی «توحید»ش از آن حضرت اقتباس نکرده و در موارد متعدد همان اشتباهات و مجادلات گذشتگان را تکرار نموده است.» (همان، 17)
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد *** رونق بازار آفتاب نکاهد
چنان داده نگارش این جهان را *** کزآن بهتر نمیآید گمان را
از او عالَم شده آنسان منظّم *** که نه در آن زیاد و نه در آن کم
نموده خلق هر چیزی که باید *** جهان آراسته آنسان که شاید
(صافی، 1386، 382)
- در بحث از بندگی و خودداری از عرض وجود در برابر خدا و تسلیم امر او بودن که یکی از اهداف مهم تشریع است، مینویسند این بندگی بشر را تا آنجا بالا میبرد و صعود میدهد که ابراهیمگونه و اسماعیلوار، حکم خدا را بیچون و چرا و بدون پرسش از فلسفه و فایده، گردن مینهد. آنگاه بدین اشعار زیبا تمثّل جسته و میگویند:
«زبان حال و مقالش این میشود:
بنده آن باشد که بند خویش نیست *** جز رضای خواجهاش در پیش نیست
گر ببُرّد خواجه او را پا و دست *** دست دیگر آورَد کاین نیز هست
نی ز خدمت مزد خواهد، نی عوض *** نی سبب جوید ز امرش نی غرض
(همان)
- در بحث عجز عقول از معرفت حقیقت خدا این اشعار عارف نامدار، سنایی غزنوی را نقل میکند:
داند اعمی که مادری دارد *** لیک چونی به وهم ورنارد
هست در وصف او به وقت دلیل *** نطق تشبیه و خامشی تعطیل
(همان، 152)
- در بحث پنهانی در عین عیانی خداوند این اشعار زیبا را ذکر کردهاند:
ای تو مخفی در ظهور خویشتن *** وی رُخت پنهان به نور خویشتن
(همان، 98)
و مینویسد:
«چه خوب گفته است شاعر:
لقد ظهرت و لاتخفی علی احد *** الا علی اکمه لایعرف القمر
لکن بطنت بما اظهرت محتجبا *** فکیف یعرف من بالعرف اُستُترا»
(همان)
و ضمن نقل دو بیت از فروغی بسطامی، مینویسند: و نعم قیل فیما نحن فیه:
غایب نهای ز دیده که پیدا کنم تو را *** پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من *** با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
(همان، 99)
- مؤلف محترم در جایی از پدر و مادر خود یاد کرده و این دو بیت زیبا را در شأن آنان ذکر کرده است:
لا عذّب الله امّی انّها شربت *** حبّ الوصیّ و غذّتنیه باللّبن
و کان لی والد یهوی اباحسن *** فصرت من ذی و ذا اهوی اباحسن
(همان، 382 / پاورقی)
- در پایان کتاب نیز این چند بیت زیبا را از قصیدهی هاییهی ازریّه که در شأن امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) است، حسن ختام قرار دادهاند:
یا بن عمّ النّبی أنت یدالله *** التی عمّ کلّ شیء نداها
أنت قرآنه القدیم و أوصا *** فُک آیاته التی أوحاها
خصّک الله فی مآثر شیء *** هی مثل الأعداء لا تناهی
أنت بعدا النّبیّ خیر البرایا *** و السما خیر ما بها قمراها
یا أخا المصطفی لدی ذنوب *** هی عین القذا و أنت جلاها
(همان، 447)
و کم لله من لطف خفیّ *** یدقّ خفاه عن فهم الذکیّ
و کم یسر أتی من بعد عسر *** و فرج کربه القلب الشّجیّ
و کم امر تساء به صباحا *** و یأتیک المسرّه فی العشیّ
إذا ضافت بک الأحوال یوما *** فثق بالواحد الفرد العلیّ
(دیوان امام علی (علیهالسلام): 497)
این اشعار به زیبایی مفهوم آن کلام امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) را بازگو میکند و این که امور بر وفق تقدیر الهی جریان مییابد و مقلب القلوب و محوّل الأحوال خدای تعالی است.
در پایان این فصل نیز این اشعار زیبا از انوری ابیوردی نقل شده است:
اگر محول حال جهانیان نه قضاست *** چرا مجاری احوال برخلاف رضاست؟
کسی ز چون و چرا دم همی نیارد زد *** که نقشبند حوادث ورای چون و چراست
بلی قضاست به هر نیک و بد عنانکش خلق *** بدان دلیل که تدبیرها جمله خطاست
هزار نقش برآرد زمانه و نبود *** یکی چنان که در آیینهی تصوّر ماست
(همان، 146 و 147)
پژوهشگران، طرح ها و واحد های پژوهشی برتر دانشگاه صنعتی شریف روز سه شنبه با حضور معاون پژوهشی و فناوری وزارت علوم و رئیس دانشگاه صنعتی شریف با اهدای تندیس و لوح تجلیل شدند.
خبرگزاری آریا- خشایار شیبانی به عنوان مدیرپایگاه پژوهشی میراث فرهنگی شهر تاریخی لار منصوب شد.
به گزارش آریا به نقل از روابط عمومی میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری با حکم دکتر محمد حسن طالبیان معاون میراث فرهنگی کشور آقای مهندس خشایار شیبانی به عنوان مدیر پایگاه پژوهشی میراث فرهنگی شهر تاریخی لار منصوب گردید.
در این حکم آمده اسـت: با توجه به حساسیت این جایگاه و ظرفیت های موجود لازم اسـت با برنامه ریزی منسجم ضمن هماهنگی با دفتر امور پایگاه ها و تعامل با مدیریت استانی و ستادی نسبت به انجام محوله اقدام نمایید.
مهندس خشایارشیبانی دارای مدرک کارشناسی ارشد مرمت و احیاء بافت ها و بناهای تاریخی و ریاست شورای اسلامی شهرستان لارستان در دوره سوم را در کارنامه خود نیز دارد.
معاونان پژوهشی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی و فناوری کشور بر حمایت مسئولان از مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی برای انجام پژوهش های هدفمند جهت حل مسائل کشور تاکید کردند.
حَمداً لِمَن توحیدُه فی کلِّ شیءٍ قد ظَهَر *** یا معشرَ العلماء طلابَ الحقایق و السّیَر
لَم یَحوِ سِفرٌ ما حَوی ذَا السِّفرُ منتخبُ الأثر *** مِن آیةٍ و روایةٍ و حدیثِ صدقٍ مُعتَبَر
- وقتی کتاب شهید جاوید منتشر شد و نه فقط مبانی اعتقادی علم امام را - که از مسلّمات تشیّع است - مورد تردید قرار داد؛ بلکه علم عادی و اطلاعات عرفی و سیاسی امام را نیز زیر سؤال برد، آیتالله صافی با تألیف کتاب گرانقدر شهید آگاه، جامعترین و مستدلترین پاسخ را به این شبهات دادند و در آن ثابت کردهاند که امام حسین (علیهالسلام) عالم و آگاه از نتیجهی نهضت و حرکت خود بودند.
- در دورهای «رابطة العالم الاسلامی» هیئتهایی به اصطلاح علمی و مذهبی را به کشورهای اسلامی گسیل میداشت که هدف آنها تبلیغ وهابیگری و سلفیگری بود. این هیئتها پس از بازگشت، نکاتی مینوشتند به عنوان «اسمعی یا...» و کشوری را که بازدید کرده بودند، مخاطب قرار میدادند. مانند اسمعی یا هند یا اسمعی یا افغان. گروه به ظاهر مهمی را نیز به ایران فرستادند که از جمله اعضای آن روز ابوالحسن ندوی مؤلف کتاب معروف «ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین» بود. این گروه به ایران آمدند و در ارتباط با مأموریتی که داشتند، در حمایت ساواک، به شهرهای مهمی مثل تهران و قم و مشهد آمدند و مجامع علمی و مذهبی را همانطور که ساواک نشان میداد، بازدید کردند. پس از بازگشت، کتابی نوشتند با عنوان «اسمعی یا ایران» و در آن به گمان خودشان نقاط ضعف اسلامی در ایران را به ویژه در قم و مشهد نوشتند و منتشر کردند. مطالبی که همه کذب و مبنی بر غرض و عدم اطلاع بود. مثلاً به نامعلوم بودن قبر هارونالرشید در مشهد نقد کرده بودند که از هر کس پرسیدیم، نمیشناخت. ایشان کتاب «ایران تسمع فتجیب» را در ردّ آن نوشتند. چون در ضمن آن از ساواک و برنامههای نظام فاسد وقت انتقاد کرده بودند، امکان چاپ آن در چاپخانههای ایران نبود. بدینخاطر آن را به لبنان نزد استاد عالیقدر امام موسی صدر فرستادند و ایشان، کتاب را به نام ایران منتشر کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال 1358 خورشیدی به عنوان عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، انتخاب و در سال 1359 خورشیدی به عضویت شورای نگهبان منصوب شدند و هشت سال به عنوان دبیر شورای نگهبان، منشاء خدمات ارزندهای گشتند و سپس با انتخاب و اختیار خود از آن سمت کنارهگیری کردند.
با ارتحال حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی در آذرماه 1372 خورشیدی، تصدی مرجعیت را پذیرفتند و اکنون به عنوان یکی از مراجع عمده و ارکان اصلی حوزهی علمیه، به ایفای وظایف و خدمات شرعی اشتغال دارند.
آثار مکتوب ایشان که به بیش از صد عنوان میرسد حیطههای موضوعی فقه، عقاید و کلام، حدیث، سیره، تاریخ، اخلاق و تربیت و شعر را شامل میشود. ایشان بارها به خاطر نوشتن آثاری از جمله کتابهای «التعزیر انواعه و ملحقاته» و «پرتوی از عظمت حسین» و «منتخب الاثر» از طرف مجامع علمی مورد تقدیر قرار گرفتهاند.
برخی آثار ایشان عبارتاند از:
فقه الحج در 4 جلد، فقه الخمس، صلاة المسافر، راه اصلاح یا امر به معروف و نهی از منکر، نیایش در عرفات، شهید آگاه، پرتوی از عظمت امام حسین (علیهالسلام)، صحیقه المؤمن، نوید امن و امان، اصالت مهدویت، تجلّی توحید در نظام امامت، نظام امامت و رهبری، ولایت تکویی و ولایت تشریعی، باورداشت مهدویت، انتظار عامل مقاومت و حرکت، فروغ ولایت در دعای ندبه، معرفت حجت خدا، گفتمان مهدویت، وابستگی جهان به امام زمان، امامت و مهدویت، با جوانان، معارف دین در 3 جلد، سیر حوزههای علمی شیعه، ماه مبارک رمضان مکتب عالی تربیت و اخلاق، رمضان در تاریخ، الهیات در نهجالبلاغه، نگرشی بر فلسفه و عرفان، به سوی آفریدگار، عرض دین، داوری میان شیخ صدوق و شیخ مفید، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، بیان الاصول در 3 جلد، امان الامة من الضلال و الاختلاف، العقیدة بالمهدیه، التعزیر، احکامه و ملحقاته، الاحکام الشرعیه ثابتة لاتتغیّر، جلاء البصر لمن یتولی الائمة الاثنی عشر، ضرورة وجود الحکومة او ولایة الفقهاء فی عصر الغیبة، مع الخطیب فی خطوطه العریضة، صوت الحقّ و دعوة الصدق، لمحاتٌ فی الکتاب و الحدیث و المذهب، البکاء علی الامام الحسین (علیهالسلام)، ایران تسمع فتجیب، قبس من مناقب امیرالمؤمنین (علیهالسلام).
حنبلی گوید خدا جسم است و جان *** مینشیند بر فراز آسمان
در حقیقت اگر کسی به خدای اینان اعتقاد نداشته باشد، نمیتوان بر او خرده گرفت. اما خدایی که در نهجالبلاغه و صحیفهی سجادیه از او یاد میشود، در بالاترین حد تنزیه و تقدس است و هیچکس نمیتواند آن را مورد انکار قرار دهد.
مؤلف محترم در توضیح مطالب فوق مینویسد:
جای تأسف است که در این عصر هم فرقهای به نام وهّابی که براساس سیاست نفتی استعمارگران انگلیسی در حرمین و عربستان حکومت یافتهاند و فعلاً براساس سیاست استعمار آمریکا از آن محافظت مینمایند، همان سخنان نامعقول مجسمه را در الهیات با اصرار هرچه تمامتر عنوان میکنند و جمال زیبای توحید و معارف الهی اسلامی را با سخنان نامعقول خود برعکس جلوه میدهند و ضمن عقاید فاسد خویش، یهودیت و مسیحیت کنونی را ترویج میکنند و اعتراضات معقولی را که مسلمانان به یهود و نصاری داشتند، به خود متوجه میسازند. به نظر من این بزرگترین خطری است که از جانب وهابیها جامعهی مسلمین و عقاید فطری و منطقی و قابل باور آنها را تهدید میکند. یعنی اگر کسی در دنیا عقاید اسلامی را از چشم یک وهّابی ببیند که در تجسم خدا اصرار دارد و در الفاظ و ظواهر کتاب و سنت، غیر عرفیترین جمود را به کار میگیرد و خدا را صاحب تمام اعضا و جوارح میخواند، منظری بسیار خرافی و غیرمعقول خواهد دید. (همان، 18)
و در فصل صفات و اسمای خدا در نهجالبلاغه نیز مینویسد:
کتابهایی که هماکنون فرقه نادان و جامد و متعصّب وهابیّه در حجاز منتشر میکنند آکنده از عقاید خرافی حنابله است و در معرفت الله حتی به فرود آمدن خدا به آسمان دنیا و خندهی او معتقدند؛ ولی از این که با اتکا به قرائن ضروریّة عقلیّه و قرائن مقالیة کثیرة منفصله از کلام که معهود مخاطب و متکلم بوده است، این الفاظ را حمل بر مجاز نمایند و به نحو صحیح که مستلزم تجسّم و لوازم فاسدهی دیگر نشود تفسیر و معنی نمایند و بگویند مراد از نزول خدا به آسمان دنیا نزدیک شدن رحمت خدا با این همه مسافت است یا مراد از ضحک و خنده خدا این است که عالم خلقت و آفرینش به روی شخص لبخند میزند و به او روی خوش نشان میدهد، ابا دارند. تعالی الله عمّا یقوله الظّالمون علواً کبیراً. (همان، 333)
آنگاه جملات گرانقدری از کلمات امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) را که توحید حقیقی اسلام را بازگو میکند، ذکر میکنند. جملاتی که به عمق، ژرفا و استحکام باور توحیدی در اسلام دلالت دارد. چنانکه در خطبهی اول میفرماید:
«کَائِنٌ لاَ عَنْ حَدَثٍ، مَوْجُودٌ لاَ عَنْ عَدَمٍ. مَعَ کُلِّ شَیْءٍ لاَ بِمُقَارَنَةٍ، وَ غَیْرُ کُلِّ شَیْءٍ لاَ بِمُزَایَلَةٍ. فَاعِلٌ لاَ بِمَعْنَى اَلْحَرَکَاتِ وَ اَلْآلَةِ. بَصِیرٌ إِذْ لاَ مَنْظُورَ إِلَیْهِ مِنْ خَلْقِهِ. مُتَوَحِّدٌ إِذْ لاَ سَکَنَ یَسْتَأْنِسُ بِهِ وَ لاَ یَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ؛ هست و ثابت است نه به حدوث و پدیدار شدن. موجود است نه اینکه از عدم به وجود آمده باشد. با هر چیزی هست نه به مقارنه و تقارن با مخلوقات، و غیر هر چیز است نه به جدا بودن. فاعل است نه به معنیِ حرکات و به وسیلهی آلات. بیناست هنگامی که نبود مورد نظری از خلق او. یگانه و منفرد است هنگامی که مونسی نبود که به آن انس گیرد و از فقد و نبود آن به وحشت افتد»؛ (نهجالبلاغه، خ: 1؛ همان، 334)
و در همان خطبه دربارهی نحوهی آفرینش جهان هستی و خلقت آن توسط خداوند یکتا چنین میفرماید:
«أنْشَأَ اَلْخَلْقَ إِنْشَاءً، وَ اِبْتَدَأَهُ اِبْتِدَاءً، بِلاَ رَوِیَّةٍ أَجَالَهَا، وَ لاَ تَجْرِبَةٍ اِسْتَفَادَهَا، وَ لاَ حَرَکَةٍ أَحْدَثَهَا، وَ لاَ هَمَامَةِ نَفْسٍ اِضْطَرَبَ فِیهَا؛ آفرید آفرینش را آفریدنی، و آغاز کرد آن را آغاز کردنی، بدون جولان دادن فکری، و بدون استفاده از آزمایشی، و بدون حرکتی که آن را احداث کرده باشد، و بدون تردد نفسی که در آن مضطرب شده باشد.»؛ (همان)
در عین حال نیز تعجب خویش را از کسانی ابراز میدارد که در کنار دریای معارف و کلمات درّر بار امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودهاند و به صید گوهر از آن نپرداختهاند و در آثار و مباحث علمی خویش، از این سخنان ژرف بهرهای نبردهاند:
«عجب است از شارح نهجالبلاغه شیخ محمد عبده که با اینکه نهجالبلاغه را قطعی الصدور از علی (علیهالسلام) میداند، در رسالهی «توحید»ش از آن حضرت اقتباس نکرده و در موارد متعدد همان اشتباهات و مجادلات گذشتگان را تکرار نموده است.» (همان، 17)
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد *** رونق بازار آفتاب نکاهد
چنان داده نگارش این جهان را *** کزآن بهتر نمیآید گمان را
از او عالَم شده آنسان منظّم *** که نه در آن زیاد و نه در آن کم
نموده خلق هر چیزی که باید *** جهان آراسته آنسان که شاید
(صافی، 1386، 382)
- در بحث از بندگی و خودداری از عرض وجود در برابر خدا و تسلیم امر او بودن که یکی از اهداف مهم تشریع است، مینویسند این بندگی بشر را تا آنجا بالا میبرد و صعود میدهد که ابراهیمگونه و اسماعیلوار، حکم خدا را بیچون و چرا و بدون پرسش از فلسفه و فایده، گردن مینهد. آنگاه بدین اشعار زیبا تمثّل جسته و میگویند:
«زبان حال و مقالش این میشود:
بنده آن باشد که بند خویش نیست *** جز رضای خواجهاش در پیش نیست
گر ببُرّد خواجه او را پا و دست *** دست دیگر آورَد کاین نیز هست
نی ز خدمت مزد خواهد، نی عوض *** نی سبب جوید ز امرش نی غرض
(همان)
- در بحث عجز عقول از معرفت حقیقت خدا این اشعار عارف نامدار، سنایی غزنوی را نقل میکند:
داند اعمی که مادری دارد *** لیک چونی به وهم ورنارد
هست در وصف او به وقت دلیل *** نطق تشبیه و خامشی تعطیل
(همان، 152)
- در بحث پنهانی در عین عیانی خداوند این اشعار زیبا را ذکر کردهاند:
ای تو مخفی در ظهور خویشتن *** وی رُخت پنهان به نور خویشتن
(همان، 98)
و مینویسد:
«چه خوب گفته است شاعر:
لقد ظهرت و لاتخفی علی احد *** الا علی اکمه لایعرف القمر
لکن بطنت بما اظهرت محتجبا *** فکیف یعرف من بالعرف اُستُترا»
(همان)
و ضمن نقل دو بیت از فروغی بسطامی، مینویسند: و نعم قیل فیما نحن فیه:
غایب نهای ز دیده که پیدا کنم تو را *** پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من *** با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
(همان، 99)
- مؤلف محترم در جایی از پدر و مادر خود یاد کرده و این دو بیت زیبا را در شأن آنان ذکر کرده است:
لا عذّب الله امّی انّها شربت *** حبّ الوصیّ و غذّتنیه باللّبن
و کان لی والد یهوی اباحسن *** فصرت من ذی و ذا اهوی اباحسن
(همان، 382 / پاورقی)
- در پایان کتاب نیز این چند بیت زیبا را از قصیدهی هاییهی ازریّه که در شأن امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) است، حسن ختام قرار دادهاند:
یا بن عمّ النّبی أنت یدالله *** التی عمّ کلّ شیء نداها
أنت قرآنه القدیم و أوصا *** فُک آیاته التی أوحاها
خصّک الله فی مآثر شیء *** هی مثل الأعداء لا تناهی
أنت بعدا النّبیّ خیر البرایا *** و السما خیر ما بها قمراها
یا أخا المصطفی لدی ذنوب *** هی عین القذا و أنت جلاها
(همان، 447)
و کم لله من لطف خفیّ *** یدقّ خفاه عن فهم الذکیّ
و کم یسر أتی من بعد عسر *** و فرج کربه القلب الشّجیّ
و کم امر تساء به صباحا *** و یأتیک المسرّه فی العشیّ
إذا ضافت بک الأحوال یوما *** فثق بالواحد الفرد العلیّ
(دیوان امام علی (علیهالسلام): 497)
این اشعار به زیبایی مفهوم آن کلام امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) را بازگو میکند و این که امور بر وفق تقدیر الهی جریان مییابد و مقلب القلوب و محوّل الأحوال خدای تعالی است.
در پایان این فصل نیز این اشعار زیبا از انوری ابیوردی نقل شده است:
اگر محول حال جهانیان نه قضاست *** چرا مجاری احوال برخلاف رضاست؟
کسی ز چون و چرا دم همی نیارد زد *** که نقشبند حوادث ورای چون و چراست
بلی قضاست به هر نیک و بد عنانکش خلق *** بدان دلیل که تدبیرها جمله خطاست
هزار نقش برآرد زمانه و نبود *** یکی چنان که در آیینهی تصوّر ماست
(همان، 146 و 147)
پژوهشگران، طرح ها و واحد های پژوهشی برتر دانشگاه صنعتی شریف روز سه شنبه با حضور معاون پژوهشی و فناوری وزارت علوم و رئیس دانشگاه صنعتی شریف با اهدای تندیس و لوح تجلیل شدند.
پیرو تفاهمنامه دانشگاه امیرکبیر صورت میگیرد؛
تفاهمنامه همکاری میان دانشگاه صنعتی امیرکبیر و شرکت پالایش نفت تهران برای ارائه خدمات پژوهشی درباره «تصفیه آب چاههای آلوده به مواد نفتی» امضا شد.
قرارداد همکاری دانشگاه صنعتی امیرکبیر با شرکت پالایش نفت تهران در حاشیه برگزاری مراسم اختتامیه نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فن بازار به امضا رسید.
این قرارداد میان دانشگاه صنعتی امیرکبیر و شرکت پالایش نفت تهران برای انجام خدمات پژوهشی، فروش دانش فنی، طراحی و مهندسی پایه و تفصیلی و نظارت بر اجرا و راهاندازی تا مرحله بهرهبرداری واحد پرتابل تصفیه آب چاههای آلوده به مواد نفتی منعقد شده است.
با انجام این پژوهش مشکل آلایندگی آبهای زیرزمینی در اطراف پالایشگاه تهران برطرف میشود و از این آبها برای آبیاری جنگلهای اطراف پالایشگاه استفاده خواهد شد.
همچنین، تفاهمنامه توسعه دانشهای نوین در تصفیه آبهای آلوده به مواد نفتی میان طرفین به امضا رسید.
عضو کمیسیون نخبگان و آینده نگاری علم و نوآوری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: از نظر کیفیت مقالات نیاز به ترمیم جدی داریم تا مقالاتمان درمجلات پراعتبارعلمی چاپ شود و بتوانیم کیفیت مقالات را بیش ازگذشته ارتقا کیفی داده و از این که هست بالاتر ببریم.