آنچه نگارنده را به تعقیب و تحقیق در پیدا کردن ریشۀ تاریخی این ضرب المثل واداشت وجود کلمۀ ماست یعنی این ماده خوراکی لبنیاتی در آن، و ارتباط آن با مداهنه و اغماض و رفع و رجوع کردن امور مورد اختلاف بوده اســت که خوشبختانه پس از سالها پرس و جو و تحقیق و جویندگی و یابندگی رسید.
اینک شرح قضیه:
قضیه ماستمالی کردن از حوادثی اســت که درعصر بنیانگذار سلسلۀ پهلوی اتفاق افتاد و شادروان محمد مسعود این حادثه را در یکی از شماره های روزنامۀ مرد امروز به این صورت نقل کرده اســت:"هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب تهران وارد شوند از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانه های دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند. در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را موقتاً سفید نمایند، و به این منظور متجاوز از یک هزار و دویست ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیۀ دیوارها را ماستمالی کردند."
به طوری که ملاحظه شد قدمت ریشۀ تاریخی این اصطلاح و مثل سائر از هفتاد سال نمی گذرد، زیرا عروسی مزبور در سال 1317 شمسی برگذار گردید و مدتها موضوع اصلی شوخی های محافل و مجالس بود و در عصر حاضر نیز در موارد لازم و مقتضی بازار رایجی دارد. چنانچه کسانی برای این ضرب المثل زمانی دورتر و قدیمیتر از هفتاد سال سراغ داشته باشند منت پذیر خواهیم بود که دلایل و مستنداتشان را به نام خودشان ثبت و ضبط کند. آری، ماستمالی کردن یعنی قضیه را به صورت ظاهر خاتمه دادن، از آن موقع ورد زبان گردید و در موارد لازم و بالمناسبه مورد استفاده و استناد قرار می گیرد.
دکتر سالار معینی کرمانشاهی*: در تجارت نمی توان از شرکت ها و رقابتی بودن صحبت کرد و نامی از مایکل پورتر (Michael Porter) استاد دانشگاه هاروارد به زبان نیاورد. مایکل پورتر در سال 1979 در مقاله ای که در مجله Harvard Business Review به چاپ رسید، پنج عامل رقابتی را برای سازمان ها و محیط های کسب و کار معرفی کرد. این عوامل در بازار رقابتی شامل: تهدید تازه واردان، قدرت چانه زنی عرضه کنندگان، رقابت بین شرکت ها در یک صنعت، قدرت چانه زنی مشتریان و تهدید محصولات و یا خدمات جایگزین می باشد.
مایکل پورتر براین عقیده است که نیروی انباشته این عوامل است که توان بالقوه سود دهی یک صنعت را مشخص می کند. این بدان معنا است که با تمرکز بر این نیروها و تعیین و تدوین استراتژی های منظم و مشخص برای اثر هر کدام بر پیکره کسب و کار، می توانیم سهم خودمان را از سود بازار مد نظر کم یا زیاد کنیم و بالقوه بودن را به بالفعل بودن تبدیل نماییم. یکی از مباحث بسیار مهم برای تدوین موفق برنامه بازاریابی و استراتژیک شرکت ها این است که بتوانیم بازاری را که در آن فعال هستیم را بشناسیم و تجزیه و تحلیل کنیم.
جذاب است که ما در سازمانمان به این بلوغ فکری برسیم تا در محیط کسب و کار رقیب را تحت عنوان یک همکار تلقی کنیم، در یک تعریف کلی می توان گفت: رقابت یک رویکرد قوی و تأثیرگذار است که در نهایت ما را به موفقیت سوق خواهد داد. موفقیت از منظر مالی و کسب سود و موفقیت از منظر جلب رضایت مصرف کنندگان.
به طور کلی در اکثر کسب و کارها رقابت به چهار سطح کلی تقسیم بندی می شود. سطح اول رقابت برندهای مشابه که بنا به یک تعریف ساده می توان گفت ارائه خدمات مشابه با کالاهای مشابه به یک بازار واحد و قیمت های کاملاً یکسان. سطح دوم رقابت صنعتی است، مثل رقابت های صنعت اتومبیل و فعالان این صنعت. سطح سوم به عنوان رقابت شکلی مطرح است و به شکل رفع نیاز اشاره دارد. سطح چهارم رقبای ژنریک است که متأسفانه در دنیای کسب و کار به این نوع از رقابت توجه بسیار کمی می شود.
به مانند دو صنعتی که هیچ ارتباطی از لحاظ ماهیت بایکدیگر ندارند اما برروی سهم بازار یکدیگر تأثیر گذار هستند، مثل بازار اتومبیل های لوکس و بازار جواهرات. با توجه به چهار سطحی از رقابت که به آن اشاره شد، اکنون قادر خواهیم بود در ادبیات بازاریابی به یک مفهوم مشترک دست یابیم، زمانی که از عبارت رقابت در صنعت استفاده کنیم اشاره خواهیم داشت که شرکت ها با محصولات ( کالاها و یا خدمات) همگون در آن فعال هستند و یا تصمیم ورود به بازار را دارند؛ اما در رقابت بازار، ما مشغول دست و پنجه نرم کردن با رقبای ژنریک و شکلی هستیم که بی شک فرهنگ و رفتار مصرف کننده بر این رقابت تأثیر بسیار قابل ملاحظه ی خواهد داشت.
ما اکنون با دانستن مطالب عنوان شده جوابی قابل قبول برای این پرسش ها که در واحد بازاریابی تمام شرکت ها و برندهای خوبی که دغدغه خوب ماندن دارند، چه می گذرد داریم، « رقابت در بازار یعنی چه؟»، « در این بازار رقیب ما کیست؟» به نظر من و همکارانم به عنوان یک تیم ارائه دهنده ی خدمات مشاوره ی مدیریتی در این فراینده مشاور، تشخیص صورت مسئله و فهم آن، توسط تیم مشاور در فرایند ارائه خدمات و تصمیمات کارگشا یعنی پیمودن پنجاه درصد از مسیر درست.
نیازهای مشابه بازار هدف، تکیه گاه تمام رقبای فعال در آن بازار است. یک استراتژی رقابتی بی عیب و نقص حاصل خواهد شد از شناخت کامل خط مشی های رقابتی رقیب، صرف نظر از اینکه چه چیزی تولید می کند و به چه قیمتی ارائه می دهد. نزدیکترین رقبای یک شرکت از منظر بازار، آن دسته از رقبا هستند که خط مشی های نزدیکتر و اهداف کیفی بیشتری به برند ما و شرکت ما دارند که به عنوان مثال شاخص آن می تواند منفعت یا ارزش محصول ( کالا یا خدمات) ، سطح رضایت و میزان وفاداری مشتری باشد. هرچه این وجه مشترک بیشتر و نزدیکتر باشد جنس این رقابت سخت تر و فضا سنگین تر خواهد بود. خط مشی اساسی بازاریابی با تعیین هدف، اندازه گیری هدف و علت حضور مشخص می شود؛ یعنی به طور دقیق با شاخص های کیفی نه کمی!
الگوهای واکنشی رقبا از موارد مهمی است که می بایستی مدیران عالی و مدیران بازاریابی به آن توجه کنند. فرهنگ سازمانی رقیب، فرهنگ روانی بازار و فرهنگ کسب و کار به علاوه ی فلسفه ی فعالیت رقیب (آنچه که ورای سود آوری است) و باورهای آنان ها (رقبا) همگی از عوامل تعیین کننده واکنش رقیب هستند.
اساساً ما در محیط بازار رقبا را به سه دسته از منظر رفتاری تقسیم بندی می کنیم رقبای پس نشین، رقبای انتخابی و رقبای ببر صفت. رقبای پس نشین آن دسته از رقبا هستند که در رقابت به این دلیل که باور دارند مشتریان آنها وفادارند، یا در حال جمع کردن ( دوشیدن) بازار هستند تا حداکثر سود را در حداقل زمان بدست آورند و یا به دلیل عدم توان مالی در مقابل فعالیت های بازاریابی ـ تبلیغاتی شرکت های رقیب نمی توانند عکس العمل صحیح و مناسب از خود نشان دهند، لذا تصمیم بر پس نشین بودن می گیرند. اما رقبای انتخابی آن دسته از رقبا هستند که با انتخاب خود و بنا به مصلحت سازمان نسبت و فعالیت های رقیب یا وارد جنگ رقابتی می شوند و یا خیر. و دسته آخر رقبای ببر صفت هستند که به محض دیدن کنش از برند رقیب واکنش خود را نشان می دهند.
حال اگر بخواهیم یک خط مشی مؤثر، مناسب و کارساز داشته باشیم باید به مواردی چند توجه داشته، که برای رسیدن به مهم-ترین این موارد می بایست به یک سئوال جوابی قطعی داد: اگر کالا، خدمات و یا حتی شبکه ی توزیع و فروش را از شرکت حذف کنیم چه چیزی باقی خواهند ماند؟ برندهای قوی و ماندگار برندی های هستند که اگر تمام موارد یاد شده را از آنان حذف کنیم به مفاهیم اخلاقی ومعرفت سازمانی خواهیم رسید. ارزش تمامی برندهای که از ذهنمان گذر می کنند چیزی نیست جز قول و وعده ی که آنان فارغ از محصول به مخاطبان خود داده اند. انتقال آرامش از سوی مدیران عالی شرکت ها به کارکنان شان موجب تسری این احساس توسط کارکنان به مشتریان می شود.
هدف
هدف اصلی تبلیغات مقایسهای تثبیت و معرفی خدمت یا محصولی است که شرکت شما ارائهکننده آن است و شرکت رقیب شما آن را ارائه نمیکند. اصولاً شما برای مشتریان چیزی فراهم میآورید که جدای از خود محصول قادر به اشاره و معرفی کردن آن هستید. مثلاً غیر از اشاره به بهترین کیفیت یا کیفیت خوب، میتوانید به طول عمر بیشتر مواد استفادهشده برای تولید محصول خود نسبت به مواد مصرفی رقیب خودتان اشارهکنید. برای موفقیت در این رابطه باید به ویژگی یا کیفیتی اشارهکنید که مشتریان به آن اهمیت میدهند.
تبلیغات مقایسهای همیشه منطقی به نظر نمیرسد. یک برند قهرمان یا یک برندی که بیش از هر برند دیگر در بازار و بین مخاطبین خودش شناختهشده است، اغلب باید از این رویکرد دوری کند. بااینوجود، یک برند چالش گر که به رقابت با یک برند شناختهشده در بازار از این طریق میپردازد اغلب میتواند از این استراتژی مزیتهای زیادی به دست آورد. از طریق برند خودتان با یک برند برتر و شناختهشده، شما اغلب این موضوع را میخواهید به مخاطب خود نشان دهید که برند شما از چه جنبههایی یک برند مطرح و شناختهشده در بازار مطرح میشود. اما اگر پیشازاین رویکرد شما خودتان بهعنوان یک رهبر در بازار شناختهشده باشید، از طریق مقایسه خودتان با یک برند دیگر که کمتر شناختهشده است، در عمل از ارزش و اعتبار خودتان در بازار کم میکنید.
مثال
اگر مثلاً مدیریت یک شرکت کنترل آفات را بر عهدهدارید، میتوانید در این رابطه اقدام به مقایسه کیفیت، قیمت و تضمین محصول یا اعتبار خدمات خودتان با برند برتر و رهبر بازار کنید. مثلاً میتوانید در تبلیغات خود بگوئید که شما همان محصول و همان کیفیت را باقیمتی معادل 10% کمتر از شرکت x عرضه میکنید. یا مثلاً یک فروشگاه محلی عرضهکننده محصولات لبنی میتواند اعلام کند که ماست یا بستنی ما قند کمتری نسبت به ماست یا بستنی شرکت x دارد. درواقع هدف دادن دلیلی روشن و منطقی به مشتری برای خرید کردن از شماست.
خطرات یا مشکلات
در این رابطه رعایت جانب احتیاط بهمنظور اجتناب از خطرات قانونی بسیار لازم و ضروری است. اولازهمه باید توجه داشته باشید که اگر در تبلیغات مقایسهای خود در مورد یکی از برندهای رقیب که اعتبار و طرفداران بسیار زیادی در بازار برخوردار است، چیزی بگوئید که از اعتبار وی کاسته شود، بازار ممکن است نسبت به برند شما عکسالعمل خوبی نشان ندهد. همچنین باید توجه داشته باشید که با نام بردن از برند رقیب در تبلیغات خود توجه مخاطبین و بازار را به آن برند معطوف میکنید.
همچنین باید توجه کنید که چیزی را در این تبلیغات عنوان نکنید که بهانهای برای اعتراض و شکایت آن برند از شما باشد. همچنین باید توجه داشته باشید که در پاسخ به تبلیغات مقایسهای شما برند رقیب هم ممکن پیامی را در انتقاد از برند شما در بازار منتشر کند.
جهان پیش تر نیز تغییراتی در این مقیاس را به خود دیده است. نخستین تحول صنعتی در قرن هجدهم میلادی رخ داد، یعنی زمانی که قدرت ماشینی جایگزین نیروی حیوانی شد؛ دومین مرحله نیز در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وقوع پیوست، دوره ای که میزبان پیشرفت قابل توجهی در سیستم های حرکتی، حجم بالایی از تولیدات و ارتباطات بوده است. سومین تحول نیز در نیم قرن گذشته و پس از ورود کامپیوتر و گشایش دنیای دیجیتال رخ داد.
انقلاب چهارم صنعتی در مقایسه با این تحولات، با سرعت بیشتری در حال روی دادن است و نواحی بیشتری را نیز در بر می گیرد. در حال حاضر مهم ترین بحث این است که در زمان وقوع تحول یا انقلاب چهارم، می توان موقعیت ها را مطابق میل شکل داد و ریسک ها را کم کرد.
با این حال اگر بخوهیم به شیوه تفکر و آنچه در تحولات قبل رخ داده بسنده کنیم، موفق به این کار نخواهیم شد. پیش از هر چیز باید انقلاب صنعتی چهارم را مورد بررسی قرار دهیم و ابعاد آن را بشناسیم:
ما مدیون افزایش قابل توجه در اتصالات همیشه در دسترس جهانی و اتصال سنسورها، روبات ها و تجزیه و تحلیل قدرتمند هستیم که هم در خدمت صنایع تولیدی و هم صنایع خدماتی قرار دارند، ما شاهد بروز تکنولوژی هایی هستیم که قدرت هدایت تمام چرخه جدید فعالیت های اقتصادی را دارند.
این رشد قابل توجه می تواند عمیق باشد اما این در حالی است که ما هنوز کمابیش از این انقلاب در مقایسه با انقلاب های قبلی نگران هستیم. به خصوص با توجه به نحوه توزیع منافع آن، چگونگی مدیریت ظهور و بروز آن، میزان اطمینان از افزایش بهره وری و این که باعث افزایش تورم و بیکاری نشود.
اگر بتوانیم حق انتخاب ها را در یک سطح جمعی در نظر بگیریم، منافع این موج می تواند نه تنها برای بشریت که برای محیط زیست نیز قابل ملاحظه باشد. «جیمز مودی» و «بیانکانو گرادی» در کتاب «موج ششم»، توصیف می کنند که برای نخستین بار نوع بشر فرصت استفاده از توانایی های افزایش یافته اش را یافته تا با تکیه بر مواد اولیه و طراحی مجدد سیستم های تولید و مصرف، اقتصادی را بسازد که به جای مصرف منابع بر پایه بازده آنها قرار گرفته است؛ در نتیجه بشریت وارد دورانی می شود که از وابستگی به سوخت های فسیلی فاصله می گیرد، کما این که این وابستگی از ویژگی های انقلاب های صنعتی پیشین بوده است.
انقلاب چهارم صنعتی همگرایی دنیای دیجیتال، انسان ها و حوزه های فیزیکی را با خود به دنبال دارد. چه اتفاقی می افتد که نرم افزاری «جهان را می خورد»؟
مسیر دیگر برای شکل دادن به انقلاب چهارم صنعتی، این است که دریابیم سه انقلاب قبلی تا چه حد و با چه سرعتی باعث همگرایی تکنولوژی های جدید شده اند و در این فرآیند چالشی است که ما جهان را می بینیم.
اولین حوزه نیز ،حوزه انقلاب صنعتی سوم یعنی جهان دیجیتال است که شاید بتوان به طور گسترده تر از آن با عنوان «تکنوسفر» یاد کرد. در این حوزه، نرم افزارها از یک ابزار مفید به صفحات گسترده و بسته های تحلیلی تبدیل شده اند و «مارک اندرسون» آنها را با این جمله توصیف می کند: «در حال خوردن جهان».
حوزه دوم، محیط زیست طبیعی و فیزیکی اطراف ماست، محیطی که آگاهی ما درباره آن رو به افزایش است و به لطف استفاده از سنسورها و توسعه «اینترنت اشیا»، جهان فیزیکی نیز در حال دیجیتالی شدن است. تغذیه مداوم اطلاعات از میلیاردها شیء متصل به اینترنت، راه جدیدی پیش پای مان می گذارد تا الگوهای جهان فیزیکی را دریابیم.
حوزه سوم، حوزه انسان و جامعه انسانی است. انقلاب سوم صنعتی فرایندی را توسط افراد شروع کرد، تکنولوژی های تعاملی عادی و پیش پا افتاده شدند و انقلاب چهارم صنعتی در حال دادن فرصت هایی برای ادغام و تطبیق جسم ما با تکنولوژی است.
این همگرایی در سراسر جهان فیزیکی، دیجیتال و انسانی نه تنها به واسطه تکنولوژی های جدید بلکه به واسطه ظهور نرم افزارها و سیستم هایی که فرصت بیشتری برای تجربه انسان با آنها به وجود می آورند، هدایت می شود.
افزایش فزاینده و توانایی ژن ها، مثال خوبی برای این همگرایی است. رشد فزاینده تمایل پژوهشگران و کارآفرینان تنها متاثر از توسعه ابزارهای ویرایش ژنی «CRISPR/Cas9» (موثرتر و مفیدتر از شیوه های قبلی) نیست بلکه مدیون وجود سیستم عامل های جهانی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و توانایی ورودی «آر.ان.ای»1 و همچنین خدمات تعیین توالی ژن هاست که به طور آنلاین خرید و فروش می شود. این سیستم عامل ها کار را آسان تر می کنند و آن طور که «اندرو دی. مینارد» توصیف می کند، «تکنولوژی های فیوژن» اثری تحول آفرین دارند.
انقلاب چهارم صنعتی به مثابه عامل اختلال در قدرت های سازنده موجود در نظر گرفته می شود. حال سوال اینجاست که چه کسی سود می برد و چه کسی ضرر می کند.
تمام انقلاب های صنعتی اختلالاتی را با خود به دنبال داشته اند، اختلالات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی. انقلاب چهارم صنعتی، به نحوه چشمگیری نوید دهنده تغییرات در تجارت، دولت ها، رسانه ها و سازمان های مدنی است که در دهه های اخیر تحت تسلط سایرین بوده اند.
یکی از نشانه های بازارهای جهانی و غیر مادی، گرایش آنها به اعطای جایزه هایی بزرگتر از اندازه مورد انتظار به «ستاره ها» است – محصولات، اشخاص یا شرکت هایی که به دلیل استعدادی خاص یا خوش اقبالی، به شدت مورد توجه قرار می گیرند – و برای کسانی که محصول نهایی شان به اندازه کافی خوب نیست یا کمی بدشانس هستند، هزینه بر خواهد بود.
با این حال، وجود سیستم عامل جهانی چنین توزیعی را با هزینه های کمتر انتقال میسر می سازد، همچنین دستاوردهای عظیمی برای کسانی که از سیستم عامل و زیرساخت های مرتبط با آن برخوردار هستند به خود به ارمغان می آورد؛ البته نگرانی های جدیدی از افزایش نابرابری در میان کشورها نیز، بخش دیگری از دغدغه های مرتبط است.
همان طور که اشاره شد، یکی از نگرانی ها ایجاد نابرابری میان کشورهاست. در اینجا، هم سیاست های عمومی و هم مرحله فعلی توسعه کشورها، تاثیر بسیار زیادی بر چگونگی تحقق منافع دارند. از آنجایی که اطلاعات و استعداد به سرعت به بالاترین ارزش ورودی سازمان ها تبدیل شده است، تمام شهرها در سراسر جهان می توانند چرخه های نوآوری محلی را پرورش دهند و از منافعی که انقلاب صنعتی چهارم می تواند داشته باشد، بهره مند شوند. ضمن این که با تولیدت و خدمات پس از آن، نیازهای شهروندان در بازارهای جهانی نیز پاسخ داده شده است.
اما فقط به عنوان یک امکان که احتمال وقوعش زیاد است، شاهد ادامه شکاف شدید دیجیتالی خواهیم بود؛ شکافی که توسط سیاست های عمومی تشدید می شود. این سیاست ها جریان آزاد اطلاعات را محدود می کند و باعث برخورد این جریان با بن بست می شود. البته واضح نیست که دستیابی به نوآوری در جهان پس از انقلاب صنعتی چهارم آسان تر باشد. بسیاری از کشورها هنوز در حال دوران گذر از انقلاب های صنعتی پیشین هستند. به این ترتیب آیا تغییر کارخانه ها به واسطه روباتی شدن همه کارها و استفاده از تکنولوژی پرینتر سه بعدی در هند که هنوز 47 درصد مردم آن در بخش کشاورزی فعالیت می کنند، شرایط را ناخوشایند نخواهد ساخت؟
آسیب دیگری که انتظار آن می رود، ایجاد اختلال قدرت بین دولت ها و شهروندان است. استفاده گسترده از ارتباطات دیجیتال، رمزنگاری و سنسورهای حساس شبکه ای (نظیر جی.پی.اس و تصویرنگاری ماهواره ای) قدرت بسیار زیادی را برای شهروندان تضمین می کند. در همین زمان شبکه های اجتماعی جهانی امکان حرکت های جدید و ائتلافی را می دهند و به این ترتیب در کنار دولت، سازماندهی و نوآوری می کنند تا در اثربخشی و همکاری برای تعیین سیاست های عمومی حضور داشته باشند. با این حال، همین تکنولوژی ها به منظور فرونشاندن و کاهش فضا برای مشارکت های مدنی در بسیاری از کشورها و اغلب به نام امنیت ملی مورد استفاده قرار می گیرند.
انقلاب چهارم صنعتی به عنوان یک تغییر رادیکال در آینده اشتغال، آموزش و مهارت ها در نظر گرفته می شود. این انقلاب، تقابل انسان در برابر ماشین نیست.
یکی از عمیق ترین آثار انقلاب چهارم صنعتی بر مشاغل و مهارت های مردم خواهد بود که یکی پس از دیگری ظهور و بروز پیدا می کنند. البته تمام انقلاب های صنعتی تغییرات قابل ملاحظه ای در شرایط کاری و اشتغال به وجود آورده اند. به عنوان مثال در اواسط دومین انقلاب صنعتی در سال های ابتدایی قرن بیستم، 41 درصد از نیروی کار ایالات متحده در بخش کشاورزی مشغول به کار بود. این عدد در سال های دهه هفتاد میلادی و همزمان با سومین انقلاب صنعتی به چهار درصد رسید و امروز کمتر از دو درصد است.
بنابراین نتایج پژوهش «کارل بندیکت» و «مایکل اِی اوزبورن»، دو محقق موسسه تحقیقاتی «آکسفورد» مبنی بر این که 47 درصد از مشاغل در ایالات متحده از زمان تغییرات دیجیتالی و اتوماسیون در معرض خطر بالا قرار گرفته اند، دور از انتظار نیست؛ اما آنچه عجیب است، این است که پیش بینی می شود در 20 سال آینده تنها یک نسل بیش از سه یا چهار نسل تاثیرگذار باشد. تاثیری بسیار بیشتر از صنایع و کارگران.
به نظر می رسد دو دسته از راهبردها در رابطه با خود افراد یا فرزندان شان در گستره این تغییرات قابل ملاحظه باشد. نخست سرمایه گذاری در بخش ساخت و ساز و توسعه مهارت ها در رابطه با علوم، تکنولوژی و طراحی است؛ به این ترتیب ما جهان را با مردمی که قادر به انجام کار در کنار ماشین های هوشمندتر هستند، می سازیم. در نتیجه به جای این که تکنولوژی جای این افراد را بگیرد، آنها را تقویت کرده ایم.
دومین راهبرد، بیشتر متمرکز بر توانایی هایی است که منحصر به انسان است نه ماشین ها. ویژگی هایی نظیر همدلی، الهام بخش بودن، وابستگی، خلاقیت و حساسیت در این بخش به طور خاص مد نظر قرار دارند. در این مسیر، ما می توانیم ارزش های آفریده شده توسط جوامع را تقویت و برجسته کنیم؛ موضوعی که اغلب در مقیاس های اقتصاد نادیده گرفته می شود. در واقع انقلاب صنعتی چهارم، تکیه گاهی برای برقراری هنجارهای جدید حول محور تکنولوژی و جامعه انسانی است؛ ما تکنولوژی را تغییر می دهیم و تکنولوژی ما را.
آخرین چارچوبی که می تواند در درک هر چه بهتر انقلاب چهارم صنعتی مفید باشد، از ارائه دورنمایی شروع می شود که در آن تکنولوژی یک ساخته اجتماعی است و واژه های بسیاری برای توصیف آن وجود دارد. واقعیت این است که ما هر روز به عنوان عضوی از یک خانواده، عضوی از جامعه یا یک شهروند، ناگزیر به انتخاب هایی از میان تکنولوژی ها هستیم که بر جنبه های انقلاب صنعتی چهارم اثر می گذارد. گاهی اوقات این انتخاب ها نیروی بسیاری از تکنولوژی های همگرا می گیرد تا نیاز به پاسخ را برجسته سازد، روندی که ممکن است به توقف یا حتی رها کردن فرایند مذکور منتهی شود.
این قدرت تصمیم سازی به طور ویژه بر افراد و گروه های خاص متمرکز می شود؛ این افراد و گروه ها، شرکت هایی که سیستم عامل های جهانی و دیجیتال را مدیریت می کنند و همچنین دولت هایی که قدرت پیشبرد یا توقف توسعه، تجاری سازی یا پذیرش تکنولوژی های نوظهور را دارند، در بر می گیرند؛ هنوز این واقعیت برقرار است که فرایندهای نوآوری و انتشار آنها عمیقا اجتماعی است، همچنین به واسطه اصول اخلاقی و هنجارهایی که به طور مداوم در جریان هستند و همه ما در آنها سهیم هستیم، هدایت می شوند.
ما هنوز در مراحل ابتدایی این انقلاب قرار داریم؛ بنابراین موقعیت برای بحث و گفتگو و همچنین شناسایی اصول اخلاقی و هنجارهای جدید فراهم است. در این زمینه آنچه پرفسور شواب آن را «یک آگاهی جمعی و اخلاقی جدید بر اساس حسی مشترک از سرنوشت» می نامد، نیز بسیار کمک کننده خواهد بود.
به منظور تحقق این هدف، ما نیازمند همکاری با یکدیگر در تمام بخش ها، رشته ها و سازمان ها بر اساس مدل های جدیدی از همکاری هستیم. در این میان مجمع جهانی اقتصاد می تواند به این اهداف و فرصت ها شکل دهد تا هدف نهایی انقلاب صنعتی چهارم یعنی «بهبود وضعیت جهان» به درستی تحقق یابد.
در ایران انقلاب صنعتی چهارم در چه مرحله ای است؟
* بیش از 45 درصد از زندگی مردم ایران در سال گذشته میلادی به صورت دیجیتال سپری شده است.
کمتر کسی است که این روزها تلفن همراه هوشمند به دست نداشته باشد. تلفن هایی با قابلیت و کاربردهای بسیار فراوان که در برخی مواقع می توان از آن به عنوان یک دفتر کار هم استفاده کرد؛ اما کافی است سر به عقب برگردانید. در 10 سال گذشته تحولات و تغییرات صورت گرفته در بازار تلفن همراه به قدری چشمگیر بوده است که شاید در همان سال های آغازین دهه هشتاد شمسی تصور آن برای هر کسی غیرقابل ممکن بود.
این روزها کارشناسان از تلفن هایی صحبت می کنند که در ده نسل آینده بازار را با تغییرات بیشتری روبرو خواهد کرد. «تلفن های قابل کاشت» ایده ای است که در بسیاری از کشورها صحبت از تجاری سازی آن می شود. این ایده با توجه به تغییرات صورت گرفته، دیگر عجیب و غیرقابل دسترس به نظر نمی رسد. شاید یکی از معجزه های نسل چهارم انقلاب صنعتی همان تجاری سازی غیرممکن ها باشد.
بر اساس همین تحقیق، ایرانیان نزدیک به یازده ساعت در روز حضور دیجیتالی دارند که جدول زیر به رتبه بندی حضور دیجیتالی ایرانیان می پردازد.
این تحقیق که در پایان سال 2015 منتشر شده، نشان می دهد که با کسر شش ساعت از شبانه روز که به صورت عادی با خواب سپری می شود، مردم 18 ساعت در شبانه روز فرصت دارند که حدود 11 ساعت آن صرف زندگی دیجیتال می شود. به عبارت بهتر بیش از 45 درصد از زندگی مردم ایران در سال گذشته میلادی به صورت دیجیتال سپری شده است. این آمار حتما با ورود کاربران بیشتر به فضای دیجیتالی رو به افزایش است.
این تغییرات همزمان با اثرگذاری بر زندگی مردم، مشاغل را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. ظهور استارت آپ های متعدد در دو سال اخیر و گرایش قشر گسترده ای از مردم برای فعالیت های استارت آپی نشان از تغییر مشاغل و تاثیر تکنولوژی های روز دنیا بر آنها دارد. مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی سال گذشته با انتشار گزارشی اعلام کرد که آخرین نتایج نشان می دهد که رتبه کشورمان در شاخص سرمایه انسانی 80 از میان 124 است. همچنین رتبه کشورمان در شاخص استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سال های اخیر 116 جهان است و در شاخص مهارت ها در رتبه 68 قرار دارد.
این آمار نشان می دهد که ایران در دسته متوسط های جهان قرار می گیرد؛ اما گرایش دانشگاه ها و ایجاد پل ارتباطی میان دانشگاه ها و صنایع کشور رد پای استفاده از فناوری نانو در صنایع را نشان می دهد. در حالی که صنایع ایران تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله زیادی دارند اما بر اساس آمار اعلام شده در مجمع جهانی اقتصاد، کشورمان با انتشار چهار هزار و 661 مقاله رتبه 15 را کسب کرده است. البته این مقالات تا رسیدن به تجاری سازی فاصله بسیاری دارند اما رشد علاقه مندی دانشگاه ها به تحقیق در این حوزه می تواند نوید این را داشته باشد که صنایع ایران ظرفیت تغییر و ورود به انقلاب چهارم صنعتی را دارند.
بر اساس اعلام معاونت فناوری ریاست جمهوری برای رسیدن به اهداف سند چشم انداز بیست ساله کشور حرکت به سمت اقتصاد مبتنی بر دانش، غیرقابل اجتناب است. به همین دلیل برای تحقق این اهداف باید دو دهم درصد از تولید ناخالص داخلی، ناشی از فعالیت های شرکت های دانش بنیان باشد. برای رسیدن به رشد هشت درصدی و تبدیل شدن به قطب اول منطقه، اقتصاد ایران باید دانش بنیان شود.
گفتنی است معاونت علمی و فناوری رییس جمهوری در فروردین ماه سال جاری با اعلام آماری، شرکت های دانش بنیان کشور را نزدیک به 280 شرکت معرفی کرده است. بر این اساس این شرکت ها توانسته اند محصولات دانش بنیان خود را به تولید انبوه برسانند و از حاصل فروش محصولات شان، گردش مالی بیش از یک میلیاردی در سال داشته باشند.
پانوشت:
1. اسید «ریبونوکلئیک اسید» یا آر.ان.ای همراه با دی.ان.ای پروتئین ها، سه مولکول درشت اصلی است که برای همه «گونه های شناخته شده» زیستی ضروری است.
نمایش محصول
در بازاریابی، نمایش محصول بخشی از فعالیت های ترویجی یک محصول به حساب می آید که در آن محصولی به مشتریان بالقوه نشان داده می شود. هدف از نمایش محصول، معرفی آن به مشتریان بالقوه و ایجاد انگیزه خرید در آنها است. محصولاتی که به صورت سمبل برای نمایش ارائه می شوند معمولا شامل محصولات جدید یا نسخه جدید محصولات موجود هستند. نمایش محصول به سه دسته کلی نمایش فروشگاهی، نمایش خیابانی (جاده ای) و نمایش نمایشگاهی تقسیم می شود.
نمایش محصول در فروشگاه معمولا در خرده فروشی های بزرگ، فروشگاه های تخفیفی و مراکز خرید انجام می شود. محصولاتی که در سطح فروشگاهی نمایش داده می شوندش امل مواد غذایی، نوشیدنی ها، لوازم خانگی، لوازم آرایشی و بهداشتی و برخی دیگر از انواع محصولات می شود. محصولات ممکن است از قبل آماده سازی و بسته بندی شده باشند و سپس توزیع شوند و یا اینکه توسط نمایش دهنده در محل فروشگاه آماده سازی شوند. در مورد مواد غذایی لازم است نمایش دهنده وسایلی همچون مایکروفر و بشقاب داغ به همراه خود بداشته باشد تا محصول را در محل آماده و توزیع کند.
نمایش خیابانی (جاده ای)
در بیشتر کشورها این امکان وجود دارد که فروشندگان محصول خود را در بازارهای محلی بدون سقف (outdoor) در معرض نمایش قرار دهند. این استراتژی ساده بازاریابی می تواند به جلب توجه مشتریان کمک کند. در کشور ما نیز نمایش خیابانی از رنگ و بوی خاصی به ویژه در شهرهای کوچک برخوردار است. برای مثال در شمال کشور فروشندگان زیادی را می بینیم که محصولات خود را برای نمایش به بازارهای محلی می آورند. این بازارها علاوه بر اینکه مورد استقبال مردم محلی قرار می گیرند به دلیل زیبایی و سادگی جنبه جذب گردشگری نیز پیدا کرده اند.
برای نمونه می توان به بازار فروش پرندگان جویبار اشاره کرد که افراد مختلفی را از سطح استان مازندران و حتی از نقاط مختلف کشور به این شهر می کشاند. ابازار سنتی بابلسر، بندرانزلی، تنکابن، فومن و... نیز مکان هایی زیبا برای نمایش محصولات هستند که با فرهنگ بومی مردم ایران عجین شده اند.
به نمایش نمایشگاهی "tech demo” (به معنای نمایش فنی) گفته می شود. دلیل انتخاب این عنوان این است که مخاطبان نمایشگاهی معمولا افراد متخصص و کارشناس در حوزه خود هستند. بنابراین آگاهی نمایش دهنده از ویژگی های مربوط به محصول و کارکردهای فنی آن در نمایش نمایشگاهی اهمیت بسیار بیشتری نسبت به دو مورد قبلی دارد. در نمایش نمایشگاهی معمولا نمونه محصول برای نمایش در نظر گرفته می شود و فروشی در محل نمایشگاه انجام نمی شود.
به طور کلی اقدامات لازم برای حضور موفق در نمایشگاه را می توان به سه دسته اقدامات قبل از شرکت در نمایشگاه، اقدامات در حین نمایشگاه، و اقدامات پس از نمایشگاه تقسیم کرد.
در مورد اقدامات قبل از برگزاری نمایشگاه، برنامه ریزی و هماهنگی افرادی که قرار است در غرفه حضور داشته باشند از موارد اصلی به حساب می آیند. درخواست و دریافت بودجه لازم، سفارش کاتالوگ، فاکتور و کارت ویزیت نیز مهم هستند. همچنین پیشنهاد می شود که مسئولان غرفه لباس متحد بر تن داشته باشد تا به نظم و زیبایی غرفه افزوده شود.
اقدامات فنی مانند نورپردازی، نصب بنرها و پلاکارها، استفاده از تلویزیون و لپ تاپ و دیگر موارد نیز از جمله کارهایی است که باید قبل از برگزاری نمایشگاه انجام شود.
در زمان برگزاری نمایشگاه، مسئولان غرفه باید به لحاظ فیزیکی و روانی از آمادگی لازم برخوردار باشند. ایستادن به مدت 10 تا 12 ساعت خسته کننده است و نیاز به آمادگی جسمانی و همچنین روانی دارد. رعایت ادب و استفاده از تکنیک های اقناع توسط مسئولان غرفه به ضحور هرچه بهتر در نمایشگاه کمک می کند. لازم است افراد مسئول سی دقیقه قبل از شروع کار نمایشگاه در غرفه حضور یابند و کساتی های احتمالی را برطرف کنند. مدیر غرفه باید پس از پایان هر روز جلسه ای با همکاران خود داشته باشد و به بررس نقاط قوت و ضعف بپردازد.
پیگیری کردن امور مربوط به نمایشگاه از جمله کارهایی است که باید پس از برگزاری نمایشگاه انجام شود. از جمله مواردی که باید پیگیری شود می توان به ارسال کارت تشکر برای بازدیدکنندگان، قرار ملاقات ها، و تهیه گزارش های لازم اشاره کرد.
1- گوپرو: گوپرو که دوربین های با کیفیت بسیار بالا تولید می کند، استراتژی نمایش محصول بسیار تاثیرگذاری را انتخاب کرد. این شرکت دوربین های خود را به صورت رایگان بین علاقه مندان به سفر و طبیعت گردی توزیع کرد تا از مناطق زیبایی که سفر می کنند. فیلم بگیرند و آن را در سایت گوپرو به اشتراک بگذارند. ویدئوهایی که تولیدشد، علاوه بر زیبایی وصف ناپذیر طبیعت، بر این نکته صحه می گذارند که دوربین های گوپرو می توانند تصاویر با کیفیت و منحصر به فردی را ثبت و ضبط کنند که دیگر دوربین ها توانایی گرفتن چنین تصاویری را ندارند.
2- سیسکو: سیسکو برای ورود یکی از محصولات خود به نام Router 1000 ASR به بازار استراتژی موفقی را برای بازاریابی مربوط به این محصول پیش گرفت. برای این کار سیسکو از استراتژی های متداول بازاریابی فاصله گرفت و سراغ نمایش محصول رفت. از آنجا که خریداران محصولات سیسکو متخصصان IT هستند و این افراد نیز اشتیاق زیادی نسبت به بازی های کامپیوتری دارند، این شرکت یک بازی کامپیوتری دارند. این شرکت یک بازی کامپیوتری به نام Edge Quest طراحی کرد تا توانایی های رسانه ای و سرعت بالای محصول جدید خود را در قالب این بازی نمایش دهد.
3- وستین هتل: مجموعه هتل های وستین در کنار خدمات هتل داری، محصولاتی مانند تخت خواب و تشک خواب نیز تولید می کند. این شرکت برای اینکه نشان دهد استراحت کردن در اتاق های این هتل لذت بخش است، به تعدادی از مشتریان اجازه داد که به رایگان شبی را در هتل های این مجموعه اقامت کنند. در حقیقت وستین هتل نمایش محصولات خود را نه در سطح فروشگاهی بلکه در محلی که خدمات خود را ارائه می دهد- یعنی اتاق هتل- انجام داد.
در زمان برگزاری المپیک، فبریز یک ویدئوی تبلیغاتی تهیه کرد که در آن از افراد خواسته می شد چشمان خود را ببندند. سپس یک دوبنده کشتی که با خوشبوکننده فبریز معطر شده بود، به آنها داده می شد تا آن را بو کنند. پاسخ افراد به این سوال که چه چیزی بو کردید.، چیزهایی مانند گل های معطر، شربت توت فرنگی، مرکبات و... بود. فبریز از نمایش محصول به صورت ویروسی و در قالب یک کمپین تبلیغاتی استفاده کرد.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۱۹
می دانیم به چه فکر می کنید. 200 کالری شاید به نظر زیاد نرسد. عکس های زیر نشان می دهد 200 کالری از یک نوع غذای خاص چقدر می شود.
عکس های زیر نشان می دهد 200 کالری از یک نوع غذای خاص چقدر می شود. باتوجه به اینکه یک بشقاب کامل از کلم بروکلی به اندازه یک تکه کوچک اسنیکرز کالری دارد، دقعه بعد در مورد چیزی که می خواهید بخورید بیشتر فکر کنید و بعد تصمیم بگیرید.
285 گرم سیب
72 گرم مافین
588 گرم کلم بروکلی
186 گرم لوبیا
357 گرم نخودفرنگی
308 گرم ذرت شیرین
1425 گرم کرفس
496 گرم کوکاکولا
150 کرم تخم مرغ
290 گرم انگور
226 گرم کچاپ
333 میلی لیتر شیر
37 گرم چیپس
41 گرم شکلات اسنیکرز
مرجع : برترین ها
فریبا کوثری بازیگر سینما و تلویزیون از نیمه ى دوم زندگى اش در اینستاگرام نوشت.
فریبا کوثری بازیگر سینما و تلویزیون از نیمه ى دوم زندگى اش در اینستاگرام نوشت.
هرچه پارچه در صندوق ذخیره کردى با مد امروز میدوزى تا قدیمى بودنش را از چشمها دور کنى. روز مبادا همین امروز است. با سوار شدن تله کابین و انواع بازیهاى هیجان آور توانایی خودت را مى سنجى سعى میکنى امروزت را خوب و خوش باشى. ناتوانى هاى جسم را از همه پنهان میکنى. پنجاه به بعد دنیایى متفاوت از جوانى است. حتى حوصله قهر و غر زدن ندارى. مى دانى یک لبخند درمان همه مشکلات هست.
پنجاه به بعد یعنی درک بهتر خدا. نیایش. سر به آسمان بلند کردن. یک نوع گذرگاه از جهل به دانش به تجربه، به خبره شدن ! تمایل به آموزش تجربه ها ، به کسانى که حتى فقط یک سال از تو کوچکترند . خواندن و گوش کردن . محو افق شدن. نه به یاد گذشته و آه و افسوس. برعکس، به فکر تجربه هاى جدید هستى، اینهمه موقعیت که باید تجربه کنى.
نیمه ى دوم زندگى که نیمه ى واقعى نیست. پس از پنجاه سالگی لذت ببر . بلندتر بخند ، بیشتر بازى کن ، سفر کن ، بنویس ، شعر بگو ، عاشق شو . و پنجاه بار در روز خود را در آیینه ببین و خداوند را شاکر باش، قدر لحظه لحظه زندگی ات را بدان که زود دیر می شود."
بصیرت دید درونی است که با چشم معمولی متفاوت است.بصیرت نیرویی قلبی است که در اثر آن باطن امور قابل دیدهمی شود.دلبستگی به دنیا مانع بصیرت است.
بصیرت یا بینش، نوعی دید درونی است که با دید چشم ظاهری، متفاوت است و اصلاً با چشم یا اندام های ظاهری بدن، قابل دریافت نیست.
بصیرت، قوه و نیرویی قلبی است که به مدد نور الهی پدید آمده و در اثر آن حقیقت
و باطن امور را چنان که هست در می یابد.
بصیرت آن است که انسان در گرد و غبار فتنه ها و تاریکی هایی که شیطان ایجاد می کند تا حق و باطل با هم مخلوط شود و انسان ها گمراه گردند حق را از باطل بازشناسی کند و راه را گم ننماید. البته این منوط به این است که راه کلی اسلام که همان راه توحید و ولایت است به درستی شناخته شده باشد و بدان ایمان کامل وجود داشته باشد و عملا ملتزم شده باشد. اهل بصیرت با امداد نیروی قدسی که به آنها عطا شده می شنوند، می اندیشند، نگاه می کنند، می بینند و از عبرت ها، بهره می گیرند و آن گاه راه های روشنی را می پیمایند و بدین ترتیب، از افتادن در پرتگاه ها و لغزشگاه ها در امان می مانند.
در واقع بصیرت و بینش، نوری درونی است که شخص با آن نور، در میان مردم، زندگی می کند؛ چنان که قرآن کریم فرموده است «وجَعَلنا لَهُ نُوراً یمشِی بِهِ فِی النّاسِ» انسان به سیر بصیرت، راه را از بی راهه و حقیقت را از امر غیرحقیقی، باز می شناسد و نیز در گرفتن اطلاعات و داده ها، درست گزینی می کند و نیز در ارائه نظر و رأی، درست گویی می کند و به فرموده امام علی (ع) «آن که بصیرت و بینش نداشته باشد، رأی او، نادرست و بی ارزش است». بصیرت، نوعی به کارگیری عقل در مسیر هدایت انسان و استفاده از روشنگری آن است.
قرآن کریم با ترغیب به بینا کردن دل ها با نور عقل، آنهایی را که از این نیرو استفاده
نمی کنند، کوران واقعی معرفی می کند. خداوند می فرماید: «آیا در زمین سیر نمی کنند؛
تا صاحب دل هایی گردند که بدان تعقل کنند و گوش هایی که بدان بشنوند؟ پس همانا چشم
ها کور نمی شوند؛ بلکه دل هایی که در سینه ها جای دارند، کور می شوند». چه بی فایده
است دیده سر، هنگامی که دیده دل، نابینا باشد. امام علی (ع) در این باره فرموده است:
«هرگاه دیده بصیرت، کور باشد، نگاه چشم، سودی ندهد». آن کس که دیده بصیرت دارد، نگاه
هایش به سوی خوبی ها کشانده شده و از بدی ها دور داشته می شود. دارنده بصیرت و بینش
درونی، پیش از آن که در پی عیب های دیگران باشد، عیب های خود را می جوید و می بیند
و از گناهان و خطاهای خود، دست می شوید. او می داند که دیده کور داشتن، بهتر از دل
کور داشتن است، بنابراین دیده بر نارواها بسته، گوش را از شنیدنی های ناروا و پا را
از رفتن به جایگاه های ناپسند و دست را از انجام کارهای ناشایسته و دل را از خطور گناه
و اندیشه را از هر چه غیر خداست، پاک می کند. کسانی که با دیده بصیرت به عالم و عالمیان
می نگرند، از هر عاملی که موجب نابینایی دیده بصیرت و کوری آن می گردد، پرهیز می کنند.
اینان از غفلت ها و عوامل ایجاد غفلت، دوری می ورزند؛ زیرا امام علی (ع) فرموده است:
«دوام یافتن غفلت، موجب کوری بصیرت می گردد». کسی که بصیرت الهی نصیبش شده است، محبت
دنیا را از دلش خارج می سازد. امام علی (ع) فرموده است: «به خاطر دنیادوستی، قلب ها
از نور بصیرت، کور گشته اند».
در روایات معصومین علیهم السلام کسب بصیرت از دو منظر مورد توجه قرار گرفته است که در این نوشتار به اختصار به هر دو محور اشاره می گردد .
برخی از امور و گرایش ها در وجود انسان مانع از بصیرت یافتن وی می گردد به گونه ای که با وجود یقین به حقانیت موضوعی، آن را نادیده گرفته و چشم بصیرت خود را نسبت به آن فرو می بندد که در اینجا به دو مورد اشاره می کنیم :
حضرت علی (ع) در این خصوص می فرماید: «به درستى که دنیا خانه محنت ها و جایگاه فتنههاست، کسى که طلب کند آن را هلاکش کند و کسى که به دنبالش نباشد با او به نیکوئى همراهی کند و هر که نظر کند به سوى آن، کور گرداند او را (چشم بصیرت را از او می گیرد)».
امیرالمومنین علی (ع) در این باره می فرماید: «هرگاه چشم ظاهری، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد».
در این خصوص نیز در روایات ما راهکارهای متعددی مطرح گردیده که به برخی از آنها اشاره می نمائیم :
شناخت ولی امر زمان در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بنا به فرموده رسول گرامی خدا (ص): «اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است». لذا شناخت خود ولی امر مسلمین در این زمان راهکار اصلی و مهمی است که می تواند انسان را به بصیرت برساند. همان گونه که حضرت علی (ع) در سخنانی خطاب به دو تن از یاران خود در این باره می فرماید: «هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند مگر این که با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به این مقام شناختنند به طور تمام و کمال به بصیرت یافته اند...»
از دیگر اموری که انسان را به بصیرت سوق می دهد اندیشه و تجزیه و تحلیل جریانات سیاسی و اجتماعی می باشد .علی (ع) در این باره می فرماید :«نیست بصیرتى از براى کسى که نباشد فکرى از براى او».
از دیگر اموری که موجب بصیرت یافتن انسان می شود آینده نگری و تدبیر در مسائل و جریانات می باشد حضرت علی (ع) فرموده اند: «هر که از قبل پیش بینی کند و به پیشواز کارها برود نسبت به امور دور اندیشی کند بینا گردد».
امام محمد باقر (ع) در وصف علماء ربانی می فرماید: «عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که به وسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد».
یکی دیگر از راهکارهای عملی جهت دست یابی به بصیرت رعایت تقوای الهی می باشد چرا که خداوند متعال می فرماید: «اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازی حق از باطل به شما عنایت می کند» (انفال، آیه 29).
اگر کسی به طور دائم از آنچه که پیراموش می گذرد و یا در گذشته به وقوع پیوسته به دیده عبرت نگاه کند به راحتی می تواند به نتیجه جریانات واقف شده و با بصیرتی که پیدا می کند از گرفتار شدن از هلاکت نجات پیدا کند. حضرت علی (ع) در این خصوص فرموده اند: «در هر عبرت گرفتنى بصیرتی است».
از دیگر راه های رسیدن به بصیرت، ذکر و یاد الهی می باشد. حضرت علی (ع) فرموده اند: «هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد» و در بیان دیگری این امر را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته و بیان دشته اند: «دایم بودن عبرت گرفتن مىکشاند بسوى بصیرت».
به عنوان نمونه یکی از ویژگی های برجسته یاران امام حسین (ع) در جریان عاشورا بصیرت می باشد. امـام صـادق (ع) دربـاره حضرت عباس (ع) با تعبیر (نافذ البصیره) یاد می کند که گویای عـمـق شـنـاخـت آن شـهـیـد اسـت در زیارتنامه حضرت عباس (ع) نیز می خوانیم: «...که شهادت او را از روی بـصـیـرت و بـراساس اقتدا به صالحان برشمرده است»، نیز می خوانیم: «خدا را گواه می گـیـرم کـه تـو هـمـان راهـی را رفـتـی کـه شـهـدای بـدر و دیـگـر مـجـاهـدان راه خـدا پیمودند».
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
۵ نکته که باید درباره شرکتهای نوبنیاد بدانید
این روزها استفاده از کلمه استارت آپ به شدت افزایش یادفته است تا جایی که هر فردی باید با معنی آن به خوبی آشنا باشد.
به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ می دانید یک استارت آپ چیست؟ آیا میخواهید یک شرکت نوبنیاد تأسیس کنید؟ چیزهایی که باید درباره نوبنیادها بدانید را میدانید؟ دربارهی اینکه در زمان تاسیس یک شرکت نوبنیاد (استارت آپ)، چه کارهایی باید انجام داد و چه کارهایی نباید انجام داد، مطالب زیادی وجود دارد. توصیههای ارائه شده حول چند چیز متمرکز هستند: نقطه قوت خود را پیدا کنید، یک گروه قوی را استخدام کنید، نوآوری کنید، و تامین مالی کنید. اما با اینکه این نکات ارزشمند و درست هستند، تنها پوستهی ماجرا را به نمایش میگذارند.
فردی که در یک نوبنیاد، موفق شده است، معتقد است در این حوزه فرمول مشخصی برای موفقیت وجود ندارد. لذا، ممکن است از جوانب متعدد شروع یک کسب و کار غفلت واقع شود. با این حال، چند تجربهی دیگر وجود دارد که از تجربیات کارآفرینان انتخاب شده است و در ادامه بیان خواهند شد.
بسیاری از نوبنیادها، به تنهایی شروع به کار میکنند، تامین سرمایه میکنند تا زیرساختارهایی را بسازند که بتوانند یک بازار خاص را کنترل کنند. اما شروع نوبنیاد به تنهایی، اقدام خطرناکی است. مثالهای زیادی از شرکتهایی از این دست وجود دارند که به دلیل انجام کار به تنهایی، با مشکل روبهرو شدهاند.
شرکت وبوان را به خاطر دارید که کسب و کاری در ارتباط با خرید برخط خوار و بار و تحویل آن در محل بود؟ علت اصلی شکست این کسب و کار، اقدام برای انجام آن به تنهایی بود.
شرکت فوق، کامیونها و انبارها را خریداری کرد تا جایگاه خوبی در بازار تحویل خوار و بار بهدست بیاورد، اما از بهای مورد نیاز برای باقی ماندن در بازار و دوام آوردن غافل ماند. پس از ۱۳ سال، آمازون فرش، همان کاری را انجام میدهد که وبوان قصد داشت انجام دهد، با این تفاوت که آمازون فرش از خدمات شرکت پست امریکا برای پشتیبانی از عملیات خود استفاده میکند.
نکتهی اصلی داستان فوق این است که موسسان نوبنیادها تلاش نمیکنند تمام کارها را به تنهایی انجام دهند. آنها به دنبال شراکت با شرکتهای جاافتادهای هستند تا کمکهای لازم برای پشتیبانی را دریافت کنند.
تصویری از یک نوبنیاد نوپای سیلیکونولی را در ذهن بیاورید. بیتردید تصویری از دو دوست، و احتمالاً دو همکلاسی، به ذهن شما خواهد رسید که در یک گاراژ در کنار یکدیگر کار میکنند.
به عنوان موسس نوبنیاد، باید اهمیت توسعهی شبکهی شرکا و دوستان خود به فراتر از همکاران و بهکارگیری بازیگران خبرهتر بابت استفاده از بینش آنها را درک کنید.
آخر هر روز، شریک کسب و کار شما همکلاسی شما نخواهد بود. اما اگر چشم و ذهن خود را باز نگه دارید، میتوانید از بیشتر افرادی که احتمال نمیدهید، مشاوره دریافت کنید و حتی تبدیل به شریک کامل کسب و کار شما نیز خواهند شد.
علامت مطمئن به نتیجه رسیدن نوبنیاد چیست؟ عرضه به عموم. حداقل، عرضه به عموم، اثر مثبتی است که میتواند از پذیرفتهشدن کسب و کارتان در بورس دریافت کنید.
اما با این که عرضه به عموم، ابزار بسیاری ضروری افزایش سرمایه را فراهم میکند، نباید عامل موفقیت در نظر گرفته شود.
وقتی من اندیسیا، ارائه کنندهی خدمات پستی برخط، را در دوران جلال دات کامها تاسیس کردم، تصمیم گرفتم تا کسب و کار را راه بیندازم (و در آن زمان، سرمایههای پرمخاطره روش سادهای برای انجام این کارها بودند). آن تصمیم، مبتنی بر تمایل حفظ کنترل و ذخیرهی وجه نقد بود. از آن پس، سریعاً رشد کردیم، اما به عرضهی اولیه برای موفقیت نیازی نداشتیم.
در بیشتر موارد، وقتی یک نوبنیاد، استارتآپ تشکیل شود، یکی از نخستین اموری که انجام میدهند، صرف پول زیاد برای تبلیغات است. اما این کار، خرج کردن غیرمنطقی است.
برای مثال، وقتی اندیسیا به بازار معرفی شد، رقبای زیادی داشت که تماماً تحت حمایت سرمایهگذاریهای پرمخاطره بودند و به اندازهی ما مشتاق مطرح شدن به عنوان رهبر بازار در حملونقل تجارت الکترونیک بودند.
این شرکتها، در تمام حوزهها، خواه خرید بستههای بزرگتر در معاملات یا هزینهی ۵۰ میلیون دلاری برای ظاهر شدن در صفحهی اول رسانهی آ او ال، از ما جلوتر بودند.
اما در حالیکه سایر شرکتها، از پول برای تبلیغ محصولات خود استفاده میکردند، ما از وجوه خود برای تکمیل فناوری خود استفاده میکردیم. ما بودجهی تبلیغاتی نداشتیم و درعوض بر مفهوم گسترش دامنهی مشتریان خود تاکید داشتیم. ما حتی به قدری جلو رفتیم که از گروههای کمکرسان ای.بی. برای حل مشکلات مشتریان بالقوهی خود استفاده کردیم.
وقتی جلال دات کامها شروع شد و از بین رفت، کسب و کار ما، تنها کسب و کار باقی مانده بود. صرفاً به این دلیل که تمام منابع خود را روی تبلیغات گذرا صرف نکرده بودیم.
آخرین توصیهی من، احتمالاً مهمترین توصیه است. اگر میخواهید بازی نوبنیاد را شروع کنید، باید رقابت کنید.
رقابت، چیزی است که شما را روی پا نگه میدارد، شما را وا میدارد تا تحول پیدا کنید و به فراتر از آنچه فکر میکردید ممکن است، تحول پیدا کنید و نوآوری کنید. برای مثال، اپل و سامسونگ را در نظر بگیرید. حرکت سامسونگ برای خرید لوپپی، نشان دهندهی تمایل آن برای رسیدن به اپل در جهت ایجاد فضای پرداخت موبایلی است.
پیام اصلی: اگر قرار است از رقبای خود بترسید، یا بدتر از آن، از رقبا غافل بمانید، فرصت باقی ماندن در عرصهی کسب و کار را نخواهید داشت. رقبای بزرگ با آغوش باز و نگاه مسئلهکاوانه هستند و شما باید سالها تحمل و تلاش کنید تا به این مهم دست یابید.
، احتمالا شما هم بارها واژه رودل کردن را شنیدهاید؛ اصطلاحی که بیشتر اوقات افراد پا به سن گذاشته از آن استفاده میکنند. از نظر پزشکی رودل همان اسپاسم روده بزرگ است که با نفخ بروز میکند و متخصصان به آن دردهای کولیکی یا قولنج گوارشی میگویند. در ادامه این مطلب را به نقل از
بخوانید.
البته کودکی که روده تحریکپذیر دارد، نباید انواع غذاها را در یک وعده بخورد چرا که مصرف انواع غذاها در یک وعده باعث کشش خون به سمت معده میشود و نه تنها فرد احساس خستگی و کمحوصلگی میکند بلکه دچار مشکلات گوارشی خواهد شد.
شاید این سوال برایتان پیش بیاید که پس آنزیمهای گوارشی چه نقشی دارند؟ باید گفت تجزیه هر نوع ماده غذایی در معده و روده زمان مشخصی دارد؛ مثلا تجزیه چربی و پروتئین به ترتیب ۵ و ۳ ساعت زمان میبرد. پس درست این است که تعداد وعدههای غذایی افزایش و حجم آنها کاهش یابد تا خطراتی مثل رودل کردن به کمترین حد ممکن برسد.
علائم گوارشی را جدی بگیرید
آیا برای درمان رودل باید به پزشک مراجعه کرد؟ اصلا این عارضه گوارشی قابل پیشگیری است؟ یادتان باشد اگر درد شکمی بعد از چند ساعت بهبود پیدا نکند یا با علائم دیگر گوارشی مانند تهوع، استفراغ، یبوست و اسهال همراه باشد باید به متخصص مراجعه کنیم تا مطمئن شویم بیماری جدیتری مثل آپاندیسیت، التهاب روده و معده و مسمومیت غذایی سلامت فرد را تهدید نمیکند.
نکته بسیار مهم دیگر این که اگر بیمار کودک باشد، در این موارد اصلا نباید به او نبات داغ یا مسکن داد و اولویت مراجعه به مراکز درمانی است. از طرفی برای پیشگیری از رودل کردن علاوه بر این که باید مراقب پرخوری باشیم مصرف کاکائو، قهوه، چای پررنگ، نوشابه، غذاهای کنسروی، غذاهای تند، ترش و چرب بخصوص فستفودها را نیز باید کاهش داده و به مرور از برنامه غذایی حذف کنیم.
«تخمه» کار دستتان ندهد
گاهی اوقات دلیل رودل کردن به نوع تغذیه برمیگردد. مثلا خیلیها میگویند مصرف تخمه با پوست باعث رودل میشود. بله همین طور است چون برای طعمدادن به تخمه از موادی مثل جوهرلیمو استفاده میشود که معده را تحریک میکند. از طرفی پوست تخمه در بدن هضم نمیشود و اگر خوردن تخمه با پوست تداوم یابد، به مرور پوستها در دستگاه گوارش جمع و باعث انسداد روده خواهد شد.
اگر زیاد رودل میکنید
نفخ ناشی از رودل کردن یک عارضه شایع است. کسانی که زمینه نفخ دارند کربوهیدراتهایی که شکسته نمیشوند مانند نخود، لوبیا، باقلا و ماش و... را باید کمتر مصرف کنند و در صورت نفخ میتوانند یک قاشق عرقنعناع بخورند که ضدنفخ است. وجود زیرهسیاه داخل کباب یا برنج نیز میتواند جلوی نفخ را بگیرد. همچنین نفخ اگر یک یا دو بار باشد، مشکلی نیست ولی در سنین بالا باید بررسی شود.