جام جم سرا: سرهنگ علیرضا مرزبانی با اعلام این خبر گفت: در پی مراجعه شهروندی مبنی بر اینکه همسرش از طریق جعل در سند ازدواج و افزایش میزان مهریه قصد کلاهبرداری از وی را دارد، موضوع در دستور کار ماموران پلیس آگاهی قرار گرفت. این شخص اظهار داشت مدتی قبل با خانمی آشنا شدم که با چرب زبانی و حیلهگری مرا تشویق به ازدواج کرد و طبق توافق قرار شد ۲۴ سکه بهار آزادی به عنوان مهریه در سند ازدواج قید گردد، در حالی که پس از عقد با این خانم و خارج شدن از محضر حتی یک روز زندگی مشترک با هم نداشتیم. او بعد از گذشت دو ماه از بنده برای پرداخت مهریه شکایت کرد.
رییس پلیس آگاهی استان کرمانشاه گفت: این شخص پس از پیگیری موضوع متوجه میشود که با تقلب و جعل و عدم اطلاع وی به جای ۲۴ سکه ۱۲۴سکه در سند ازدواج ثبت شده است. بر همین اساس، پس از پیگیری ماموران، متهم به هویت معلوم شناسایی و احضار شد و در بازجوییهای بعدی به بزه انتسابی خود معترف شد.
بر اساس این گزارش فرد مذکور طبق دستور مقام قضایی با قرار وثیقه مناسب روانه زندان شده است (افکارنیوز)
جام جم سرا: هرچند ازدواج بعد از بلوغ فکری و اجتماعی افراد اتفاق میافتد اما برای داشتن یک ازدواج موفق، دختران و پسران نیازمند یادگیری مهارتهایی هستند که با هم بودنشان را سادهتر، عاشقانهتر و سازگارانهتر میکند.
عبدالحسین ترابیان، کارشناس و مشاور خانواده، در زمینه یادگیری این مهارتها نکاتی را مطرح میکند. این مهارتها اگرچه جزو مهارتهایی است که افراد در همه مراحل زندگی به آنها احتیاج دارند اما در ازدواج نقش پر رنگتری خواهد داشت و دختر و پسرهای جوان باید بیش از دیگران به یادگیری این مهارتها اهمیت بدهند.
خودشناسی
اولین و ضروریترین مهارتی که دختر و پسرها قبل از ازدواج باید کسب کنند، مهارت خودشناسی است. هر فردی قبل از ازدواج باید تیپ شخصیتی، اخلاقها و انتظارات خودش را از زندگی مشخص کرده باشد. خود آگاهی به معنای شناخت احساسات، اهداف و برنامههای زندگی، تفریحات و سرگرمیها، تواناییها، ضعفها، ارزشها، مسئولیتها، فرهنگ و مذهب، علایق، آرزوها و استعدادهاست. خودآگاهی به این دلیل مهم است که هر دختر و پسری قبل از ازدواج باید بداند چه هدفی دارد و بر همان اساس در زندگی برنامه ریزی کند. اگر فردی خودش را به میزان مورد نیاز نشناسد، در انتخاب شریک زندگیاش نمیتواند موفق عمل کند. به طور مثال، اگر پسر یا دختری برای خودش جایگاه مسائل مالی را در زندگی مشخص نکرده باشد، نمیداند که همسری میخواهد که مسائل مالی برایش از اهمیت ویژهای برخوردار است یا مسائل دیگری برای او اهمیت دارد؛ بنابراین رسیدن نسبی به خودشناسی در مرحله انتخاب شریک زندگی باعث میشود که فرد همسری انتخاب کند که با خودش تناسب و نقاط مشترک بیشتری داشته باشد.
تصمیم گیری
داشتن مهارت تصمیم گیری یکی دیگر از مهارتهای مهم قبل از ازدواج است؛ چون انتخاب شریک زندگی، یکی از مهمترین تصمیمهای هر فردی است. تصمیم گیری و به دنبال آن داشتن ارادهای مصمم، به مهارت نیاز دارد. اگر فردی مهارت تصمیم گیری داشته باشد، تصمیمهای خردمندانه تری خواهد گرفت و به طور طبیعی موفقتر خواهد بود. هر فردی برای تصمیم گیری خردمندانه باید ۳ گام بردارد. در گام اول، فرد باید به نظر خودش اهمیت بدهد و به یک جمع بندی اصولی برسد. به این گام، گام خودخواهانه هم گفته میشود. در گام دوم، فرد باید با عزت نفس بالا، نظر دیگران به خصوص پدر و مادرش را درباره تصمیمش بپرسد. در گام سوم هم، فرد باید با بررسی نظر خودش و دیگران به یک تصمیم درست و منطقی برسد و با اراده جدی، تصمیمهایش را عملی کند.
ابراز صمیمیت
توانایی ابراز محبت و صمیمی بودن که از نشانههای رشد و بلوغ عاطفی جوان است، باید قبل از ازدواج حاصل شده باشد و جوان آماده ازدواج، باید اهمیت این موضوع را بداند که یکی از مهمترین سرمایههای او برای زندگی موفق، رسیدن به رشد و توانمندی در زندگی است. چه بسا دختر و پسرهایی که از امکانات مالی و مادی فراوانی برخوردار هستند اما از آنجا که مهارت محبت کردن و عشق ورزیدن را نیاموختهاند، بعد از مدت کوتاهی چون قادر به تحمل طرف مقابلشان نیستند و نمیتوانند پاسخگوی نیازهای عاطفی او باشند، به راحتی زندگی مشترکشان با مشکلی به نام طلاق عاطفی و حتی شکست منتهی میشود.
ارتباط موثر
آموختن مهارتهای ارتباطی جدید و موثر در رسیدن به هماهنگی، رضایت و آرامش نقش قابل توجهی دارد. ماهنامه سپیده دانایی در این باره مینویسد: در واقع بخشی ازمهارتهای ارتباطی در خوب گوش دادن، خوب حرف زدن و خوب تجزیه و تحلیل کردن صحبتهای دیگران نهفته است. دختر و پسر باید با ویژگیهای رفتاری جنس مقابل آشنا باشند تا واکنشهای مناسبتری داشته باشند؛ به طور مثال، پسری که میداند، دخترها احتیاج به همسری دارند که به صحبتهایشان گوش دهد از گفتوگو با همسرشان خسته نمیشوند و این موضوع را به بهترین شیوه ممکن مدیریت میکنند.
حل اختلاف
بروز اختلاف و تفاوت بین افراد، اتفاقی عادی و طبیعی است، اما مهمتر از آن، این است که افراد باید مهارت حل این اختلافات را داشته باشند و بتوانند اختلاف یا سوءتفاهمات خود با دیگران را به گونهای منطقی و مسالمت آمیزحل کنند. گوش دادن فعال به صحبتهای همسر، سعی در درک و پذیرش احساسات او و استفاده از راهکارهای کاهش ناراحتی مانند شوخی و مزاح به موقع، عوض کردن موضوع بحث، قدم زدن، تفریح و... میتواند در حل اختلاف موثر باشد و باید دختر و پسر آماده ازدواج در به کار بردن این روشها توانمند باشند.
همدلی و همراهی
همدلی به معنی تایید رفتارهای فرد مقابل نیست بلکه فقط به این معنی است که همسرمان و شرایطاش را درک میکنیم. ناتوانی در بیان همدلی یعنی شما در مواجهه با فرد مقابل شروع به نصیحت، راهنمایی و ارائه راه حل، سرزنش، به رخ کشیدن و مقایسه، بیاهمیت و کوچک کردن مشکل، اغراق آمیز یا بزرگ کردن مشکل، تعریف و تحسین کنید. برای آنکه همدلی به بهترین شکل انجام گیرد، باید بتوانید به احساسات و هیجانات همسرتان توجه کنید. از دید او به صحبتهایش خوب گوش دهید. در حالی که به صورتش نگاه میکنید، احساساتتان را به او انعکاس دهید و سعی کنید با احساس طرف مقابلتان همراه و همرنگ شوید. (مجید حسین زاده/خراسان)
جام جم سرا: گاهی اما چند ماه یا یکی دو سال بعد ورق برمیگردد و حرفها و نگاههای محبتآمیز جای خود را به سخنان تند و چشم غرههای آکنده از خشم میدهد. راستی در این مدت بر این دو نفر و این دو خانواده چه میگذرد که شرایط را این قدر سخت و گاه غیرقابل تحمل میکند؟ چه میشود که یکی پایش را در یک کفش میکند و فقط از طلاق حرف میزند؟
برای این که چنین روزهایی تجربه نشود یا کمتر دیده شود، خوب است در همان روزهای سرشار از شادی، قدری عاقلانهتر فکر کرده و کمی از سخن گفتن و عمل کردن براساس احساسات دوری کنیم. خیلی وقتها این خود ما هستیم که با دادن قولهایی که نمیتوانیم به آنها عمل کنیم و به قول معروف از پسش برنمیآییم، زمینه را برای بروز اختلافها فراهم میکنیم.
امروز به چند مورد از این مسائل اختلاف برانگیز اشاره میکنیم:
قدیمها مثال معروفی وِردِ زبانها بود که این روزها کمتر شنیده میشود. آن مثل چیزی نزدیک به این مضمون بود «پیش از ازدواج باید چشمهایت را خوب باز کنی اما پس از ازدواج لازم است گاهی چشمهایت را ببندی.»
امروز متأسفانه این پیشنهاد حکیمانه به عکس اجرا میشود؛ به این معنا که دخترها و پسرهای جوان در روزها و ماههای نخست آشنایی چشمشان را بر همه چیز میبندند، کژی و راستی را به یک معنا تفسیر میکنند و هیچ بدی و رفتار و گفتار ناشایستی در طرف مقابل نمیبینند؛ حتی اگر یکی از دوستان و آشنایان انتقادی از همسر آیندهشان بکند، با تندی هر چه تمامتر بر او میتازند که قصد بر هم زدن این رابطه را داری و مقصودت جلوگیری از خوشبخت شدن من است و از اینگونه تعبیرها! انگار در آن دوران، حرفها میخ آهنین است و گوش دختر و پسر، سنگی سنگین.
همین خانم و آقا اما چند روزی که از عقد و ازدواج میگذرد، شروع میکنند به مته بر خشخاش گذاشتن و ریزترین سخنان و حرکات و سکنات را زیر ذرهبین نقد بردن و راه بر نفس طرف مقابل بستن. عجیب آن که حالا ریتم و جریان داستان هم عوض میشود و هرچه بزرگترها بیشتر نصیحت میکنند، کوچکترها کمتر میشنوند و همان بزرگترها را مقصر قلمداد میکنند. آنچه در این میان ثابت میماند، همان یکدندگی دختر و پسر عاشق پیشه دیروز و دشمن امروز است.
پس اگر به زندگی مشترکتان علاقهمند هستید؛ اگر پیش از ازدواج هم چشمهایتان را خوب باز نکردهاید، حداقل بخش دوم این نصیحت را گوش کنید و از حالا به بعد بر بعضی رفتارهای کوچک همسرتان چشم بپوشید.
توقع بیجا مانع زندگی است
در مطالب قبلی هم به این موضوع اشاره کردیم اما به دلیل اهمیتش باز هم به آن میپردازیم؛ خیلی از دختر و پسرها ازدواج را دروازهای برای فرار از مشکلات میدانند. یاد قدیمها بخیر که دخترها منتظر مردی دلاور سوار بر اسبی سفید مینشستند، تا بیاید و آنها را با خود به قصر آرزوهایشان ببرد. حالا اما همه ما میدانیم این حرفها متعلق به قصههاست و با واقعیت زندگی فرسنگها فاصله دارد. دختر و پسر عزیز، چه بخواهید و چه نخواهید؛ چه بپسندید و چه اینگونه فکر نکنید، زندگی مشترک پُر است از مشکلات ریز و درشت. مشکلاتی که اگر آماده مقابله با آنها نباشید، عزم همراهی و پای رفتنتان را سخت آزرده و زخمی میکند و یارتان را در مسیر سخت زندگی تنها خواهید گذاشت. همین جا سرچشمه اختلافات است.
پس حقایق را بپذیرید و توقعتان را از زندگی واقعی کنید. توقع بیجا و فراتر از توان طرف مقابل، مانند بهمنی بر جاده زندگی فرود میآید و راه رسیدن به هدفها را مسدود میکند. اگر میخواهید زندگی آنچنان که دوست دارید، ادامه یابد و از بودن در کنار همسرتان لذت ببرید، «توقع بیجا» را از فرهنگ لغات زندگی مشترکتان پاک کنید.
هر کس برای این کار راهی پیدا میکند اما شاید بتوانید از پاک کن قناعت، واقعبینی، مدارا و بردباری برای پاک کردن این واژه کمک بگیرید.
هنگام عصبانیت پرخاش ممنوع
تمام بزرگان میگویند هنگام عصبانیت نباید تصمیم بگیرید و این نکته مهم اخلاقی، در زندگی زناشویی نقشی به مراتب مهمتر از مناسبات اجتماعی بازی میکند. بسیار پیش آمده که جرقهای کوچک باعث بروز اختلافاتی تند و آتشین شده است. اختلافاتی که تا جدایی پیش رفته و زندگیای را بر باد داده است.
اگر آموخته باشیم یا تمرین کنیم که بیاموزیم، وقتی عصبانی هستیم یا همسرمان عصبانی است با او جر و بحث نکنیم؛ اگر یاد بگیریم موقع عصبانی شدن، تصمیم نگیریم و به جای آن سکوت پیشه کنیم؛ اگر هنگام عصبانیت، پاسخ ندهیم؛ تصمیم نگیریم و به جای این کارها فقط از محیط پر تشنج گفتوگو بیرون برویم؛ قدری هوای تازه به ریهها وارد کنیم و کمی قدم بزنیم، به قطع و یقین نتیجه بهتری خواهیم گرفت.
مهم این است که بخواهیم و برای داشتن زندگی بهتر، تمرین و تلاش کنیم. (ضمیمه چاردیواری)
مترجم: زهره شعاع
focusonthefamily.com
جام جم سرا: از سوی دیگر زندگی مشترک یکی از مهمترین بخشهای حیات انسان است؛ پس باز هم باید سر تسلیم بر درگاه عقل فرود آورد و با تعقل، دوراندیشی و مشورت پای در این راه گذاشت. منظور از این جملات، به هیچ روی ترساندن یا ایجاد وسوسه در دلها نیست که همه میدانیم ازدواج از سنتهای الهی است و باعث تکامل انسان. آنچه مهم است اما درست طی کردن این مسیر است و ساختن یک زندگی مشترک همراه با سعادت که به اساس و بنیانی محکم نیازمند است. برای داشتن این بنیان قوی باید تمام اندیشه خود و خرد دوستان امین و آشنایان خبره را به کار گرفت تا بتوان بنایی محکم بنا نهاد که از تندباد حوادث گزندی به آن وارد نشود. اگر این مقدمه آن چنان که باید درست و محکم تدارک دیده نشود، نمیتوان به استواری چنین بنایی اعتماد کرد.
این اما از عادات انسان است که در پی خراب شدن هر سازه و ساختاری، تلاش نخستش گرفتن انگشت اتهام به سوی آن دیگری یا دیگران است. چنین شیوهای شاید در برخی موارد پاسخگوی نیاز فطری انسانی و خلاصی از مشکل شود اما باید بدانیم و بیاموزیم که در مسیر زندگی مشترک، مقصر هر که باشد، آنها که از تخریب کانون خانواده صدمه میبینند، نخست زن و مردی هستند که عهد و عقد زندگی مشترک با یکدیگر بستهاند. پس برای آن که روزی ـ دور یا نزدیک ـ دیگران را مقصر تلقی نکنیم، بهتر است از همان روزهای آشنایی، از آن هنگام که زمانی برای شناخت بیشتر و بهتر داریم، فرصتها را نسوزانیم و با سری پر از باد جوانی، آینده خود و همسرمان را بر پایهای سست بنا نکنیم.
برای داشتن چنین شیوهای باید پیش از کلامهای عاشقانه و احساسی، با فکر و درایت به راه و همراهی که برمیگزینیم فکر کنیم. باید بفهمیم آیا زن یا مرد چنین راهی هستیم؟ آیا همراهمان را میشناسیم؟ اصلا آیا برای چنین مسیری آمادگی داریم؟ ما که برای یک سفر چند روزه کلی تدارک میبینیم و جوانب مختلف را میسنجیم، آیا برای سفری چند ده ساله تدارک لازم را دیده و شرایط را سنجیدهایم؟ تا روزی که پاسخ مناسبی برای این سوالها و پرسشهایی از این دست نیافتهایم، بهتر است پای در این راه سهل و ممتنع و سخت اما شیرین نگذاریم. (ضمیمه چاردیواری)
جام جم سرا: کارآگاهان جنایی استان فارس چند روز قبل، از وقوع جنایت در منزلی مسکونی مطلع شدند و وقتی به آنجا رفتند صحنهای هولناک را دیدند. آنها مشاهده کردند مردی میانسال در حالیکه غرق در خون است، جان باخته و کمی آنسوتر زنی میانسال نیز تسلیم مرگ شده است. دو مرد جوان نیز در حالیکه با شلیک گلوله زخمی شده بودند، روی زمین افتاده بودند. این دونفر به سرعت توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شدند و تحقیقات کارآگاهان برای رازگشایی از جنایت آغاز شد.
آنها فهمیدند مقتولان، والدین دو جوان مجروح هستند. همچنین مشخص شد این زوج، فرزند پسر دیگری هم دارند که از او خبری نیست.
با بررسی اجساد مشخص شد مرد میانسال هدف چند ضربه چاقو قرار گرفته و سپس گلولهای به او شلیک شده است. همسر او نیز با شلیک گلوله به قتل رسیده بود. افسران جنایی در جریان تحقیقات پی بردند فرزند ناپدیدشده مقتولان به نام حسن از مدتی قبل با والدین خود اختلاف داشته است. آنها در ادامه برای تحقیق بیشتر راهی بیمارستان شدند.
شواهد اولیه حکایت از آن داشت که حسن در این اقدام جنونآمیز نقش دارد زیرا هیچ نشانهای از ورود فرد غریبه به خانه متوفیان وجود نداشت و شواهد نشان میداد انگیزه قتل، خصومت شخصی بوده است. برادران حسن در حالیکه به سختی صحبت میکردند بر این فرضیه پلیس مهر تایید زدند و گفتند حسن بعد از حمله به آنها به سرعت خانه را ترک کرد و نمیدانند او به کجا رفته است. به این ترتیب ردیابیها برای دستگیری قاتل فراری آغاز شد.
ابتدا هیچ سرنخی از متهم وجود نداشت اما کارآگاهان بعد از تفحصهای گسترده پی بردند متهم به منطقهای کوهستانی رفته و در آنجا پنهان شده است. پس از افشای این موضوع، عملیاتی ویژه طرحریزی شد و سرانجام متهم به دام افتاد.
مرد جوان بعد از انتقال به پلیس آگاهی به قتل والدینش اقرار کرد و گفت: در حالت خشم شدید دست به این جنایت زده است. متهم توضیح داد: «من عاشق دخترخالهام بودم که از شوهرش طلاق گرفته است. قصد داشتم با او ازدواج کنم اما والدینم با این وصلت مخالف بودند، به همین دلیل با هم اختلاف داشتیم تا اینکه روز حادثه باز هم برسر این موضوع با پدرم مشاجره کردم و وقتی دیدم او حاضر نیست خواستهام را بپذیرد خانه را به حالت قهر ترک کردم. چند ساعتی را در خیابان گذراندم و به اتفاقاتی که افتاده بود، فکر کردم. سپس دوباره به خانه برگشتم. هنوز به شدت ناراحت و عصبانی بودم. وقتی دیدم پدرم خوابیده است، نتوانستم خودم را کنترل کنم و با چاقو به جانش افتادم».
وی افزود: «همانطور که به او ضربه میزدم یکی از برادرانم از راه رسید. من نیز بلافاصله سلاحی را که در خانه داشتیم، برداشتم و به او شلیک کردم بعد به حیاط دویدم اما دوباره داخل خانه برگشتم تا پدرم را بکشم. این بار به او شلیک کردم و در ادامه برادر دیگر و مادرم را هم هدف گلوله قرار دادم و فرار کردم.» بنابر این گزارش متهم در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیق از وی ادامه دارد. (شرق)
جام جم سرا:در کشورهای مدرن و کشورهایی که پا در راه توسعه اقتصادی نهاده اند معمولا نهاد خانواده و به تبع آن پدیده های مانند ازدواج و طلاق با دگرگونی هایی همراه بوده اند.
این دگرگونی ها در هر شکل و صورت باعث کاهش نرخ ازدواج و افزایش نرخ طلاق شده است. گرچه در بسیاری از این کشورها طلاق امر مذمومی نیست اما تاثیر کلی این روند نهاد خانواده را در بسیاری از این کشورها تهدید می کند.
جدول زیر نشان دهنده وضعیت طلاق در ده کشوری است که دارای بالاترین درصد طلاق نسبت به ازدواجند.
ردیف | کشور | ازدواج | طلاق | درصد طلاق به ازدواج |
1 | بلژیک | 4.2 | 3 | 71 |
2 | پرتغال | 3.7 | 2.5 | 68 |
3 | جمهوری چک | 4.4 | 2.9 | 66 |
4 | اسپانیا | 3.6 | 2.2 | 61 |
5 | استونی | 3.8 | 2.2 | 58 |
6 | کوبا | 5.2 | 2.9 | 56 |
7 | فرانسه | 3.8 | 2.1 | 55 |
8 | آمریکا | 6.8 | 3.6 | 53 |
9 | لیتوانی | 4.2 | 2.2 | 52 |
10 | روسیه | 9.2 | 4.8 | 51 |
تصویر زیر نیز پراکندگی جغرافیایی نسبت طلاق به ازدواج را نشان می دهد.
وضعیت ایران
کشور ما از دیرباز به عنوان کشوری با داشتن نرخ بالای ازدواج در جهان شناخته می شده است تقریبا در تمام سایتهای مربوط به ثبت ازدواج در دنیا را که بگردید لا اقل تا سال 2011 هنوز ایران را در رده های بالای ثبت ازدواج می توانیم بیابیم.
اما حقیقت این است که در طی 5 سال گذشته همواره نرخ ازدواج در حال سقوط و نرخ طلاق در حال صعود بوده است.
نابسامانی های اقتصادی و احساس بلاتکلیفی و آینده مبهم از دلایل اصلی سقوط نرخ ازدواج بود و هست . ضمن آن که گرایشهای جدید در مورد ازدواجهای دوستانه و زندگی مجردی و حتی ازدواجهایی که با زندگی دور از هم توام اند بسیار در تغییرات این دو واقعه مهم حیات تاثیر گذاشته اند
بر اساس آمار سالهای 91 تا 92، کل ازدواجها با 6.7- روبرو بوده که این رقم نشان دهنده آن است که نبود تسهیلات و زمینهسازی برای ازدواج، بیرغبتی برای زوجها برای تشکیل خانواده را رقم زده است.
همچنین کل ازدواج در سال 91 به 829 هزار و 968 نفر رسیده که در سال 92 آمار ازدواج 774 هزار و 513 بوده است. متاسفانه این آمارها در روستاها بدتر است زیرا در سال 91 تعداد کل ازدواجها به 151 هزار و 098 نفر رسیده اما در سال 92، این رقم معادل 110هزار و 380 نفر است که در اینجا شاهد رشد منفی 9، 26 درصدی هستیم.
در سال 92 تعداد 774 هزار 513 واقعه ازدواج به ثبت رسیده است که بر این اساس نرخ خام حاصل از ثبت ازدواج در کشور 10.1 در هزار به دست آمده است.
استانهای اردبیل، کردستان و خراسان شمالی به ترتیب با 13.6، 13.2 و 13.2 در هزار بیشترین و استانهای تهران، البرز و کرمان به ترتیب با 7.5، 7.6 و 7.8 در هزار کمترین نرخ ثبت ازدواج را به خود اختصاص دادهاند.
در سال 1392، بیشترین ازدواج ثبت شده مردان در گروه سنی 25 تا 29 سال با رقم 284 هزار و 624 نفر بوده است، بیشترین ازدواج ثبت شده زنان در گروه سنی 20 تا 24 سال با رقم 252 هزار و 586 نفر و بیشترین ترکیب ازدواج ثبت شده مربوط به ترکیب سنی مردان گروه سنی 20 تا 24 سال با زنان 15 تا 19 سال بوده که تعداد آن برابر 129 هزار و 780 واقعه است.
در افزایش طلاق در بین سالهای 91 و 92 است که درصد تغییرات آن 3.4 درصد رشد داشته و آمار نگران کنندهای به شمار میرود.
بر این اساس کل طلاقها در سال 92، نیز به 155 هزار و 369 نفر رسیده است.(خبرآنلاین/هادی معیری نژاد )
به مناسبت هفته ازدواج که از چهارم مهر مصادف با اول ذیالحجه و سالروز ازدواج امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) آغاز شده موانع ازدواج جوانان را با کارشناسان این حوزه در میان گذاشته و راهحلهای آنها را بررسی کردیم.
سختگیریهای غیرمنطقی والدین یکی از مشکلاتی است که گریبان زوجهای جوان را هنگام ازدواج میگیرد، برخی پدر و مادرها به دلیل چشم و همچشمی با دیگر اقوام به وضع مالی خود و فرزندشان توجهی نداشته و با برگزاری مراسم پرهزینه و در نظر گرفتن مهریههای سنگین به قول معروف جلوی پای جوانانی که قصد ازدواج دارند، سنگ میاندازند.
محسن ایمانی، عضو هیات مدیره دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس حوزه ازدواج در این باره به جامجم میگوید: باید نگرشهای والدین در برخی موارد تغییر کند، چون سختگیریهای آنها به یکی از موانع ازدواج جوانان تبدیل شده است. برای نمونه در نظر گرفتن مهریههای سنگین و برگزاری مراسم پرهزینه از این موارد است.
البته سختگیری نکردن به این معنا نیست که نباید حداقلها را در نظر گرفت، زیرا چنانچه توقع و تعادلی در بین نباشد زوجها بخوبی قدر یکدیگر را نمیدانند.
نکته اینجاست که اغلب جوانان این روزها برای تهیه شغل با مشکل روبهرو هستند و آن دست از جوانان نیز که شغل دارند درآمدشان آنقدر پایین است که نمیتوانند از پس هزینههای سنگین ازدواج بربیایند.
ازدواج بیمایه فطیر است
شروع زندگی مشترک این روزها با حداقلها نیز مشکل است، برای نمونه چنانچه حداقلها را برای شروع یک زندگی مشترک در نظر بگیریم، باید گفت رهن یک آپارتمان کوچک در حاشیه شهری مانند تهران دستکم 30 میلیون تومان آب میخورد و در خوشبینانهترین حالت وقتی زوج جوان باید بیخیال برگزاری مراسم در تالار و سفر ماه عسل شده و حدود 20 میلیون تومان نیز برای خرید جهیزیه، مهمانی مختصر و خریدهای ضروری دیگر کنار بگذارند. بنابراین باید تاکید کرد ازدواج آسان که این روزها برخی مسئولان و کارشناسان حوزه ازدواج از آن دم میزنند نیز آنقدر آسان نیست. به همین دلیل مسئولان باید فکری برای برطرف شدن این مشکلات کنند.
ایمانی اظهار میکند: امکانات جوانان برای شروع زندگی کم است، بنابراین والدین در صورتی که توان مالی دارند باید به جوانان کمک کنند، برای نمونه همان طور که در زمان مجردی حواسشان به جوانان است، چنانچه میتوانند بعد از شروع زندگی مشترک نیز بهتر است به آنها کمک کنند.
وی با تاکید بر این که در این میان مسائل اقتصادی برای جوانان مشکلسازتر است وقتی بخواهند با طبقه بالاتری از خود ازدواج کنند، میافزاید: مشکلات اقتصادی زمانی بیشتر خود را نشان میدهد که شخص بخواهد با طبقه بالاتر از خانوادهاش ازدواج کند، برای نمونه اکنون برخی دختران با این که وضع مالی خانوادهشان مناسب نیست، میخواهند با خانوادهای که وضع مالی مناسبی دارد ازدواج کنند یا پسرانی از طبقه متوسط قصد دارند با دختری از طبقه مرفه جامعه ازدواج کنند؛ این طرز فکرها سبب شده مشکلات اقتصادی بیشتر خودنمایی کند.
یه روز خوب میآد
مانع دیگری که سبب شده ازدواج جوانان با تاخیر انجام شده و سن ازدواج در کشورمان بالا برود، برخی توقعهای غیرمنطقی خود جوانان است. برای نمونه بعضی از آنها تصور میکنند تا خانه و ماشین نداشته باشند نباید تن به ازدواج بدهند، اما نباید فراموش کرد که با شروع زندگی زناشویی زوجها به کمک یکدیگر بهتر میتوانند به این اهداف برسند.
عضو هیات مدیره دانشگاه تربیت مدرس یادآور میشود: جوانان نباید منتظر بمانند وضع مالیشان خوب شود بعد ازدواج کنند، زیرا افرادی که چنین تصوری دارند از سن ازدواج عبور میکنند، این در حالی است که با شروع زندگی مشترک خداوند نیز به آنها کمک کرده و مشکلاتشان سریعتر حل و فصل میشود.
وی با اشاره به این که روابط خارج از عرف جوانان نیز یکی از موانع ازدواج است، خاطرنشان میکند: چنین روابطی سبب میشود جوانان به سمت زندگی مشترک نروند به همین علت باید آموزشهای لازم به آنها داده شود.
مساله دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، این است که با افزایش آمار طلاق تعدادی از جوانان تجربه زندگی زناشویی را داشتهاند و به همین علت براحتی با جنس مخالف خود ارتباط برقرار میکنند، باید تاکید کرد این رفتار به جوانان مجرد نیز سرایت کرده و سبب بیمیلی آنها نسبت به ازدواج میشود.
به گفته وی، برای تغییر نگرش جوانان مسئولان بایدکارهای فرهنگی انجام دهند، برای نمونه استادان دانشگاه باید در این باره توصیههای مناسبی به جوانان ارائه و در کلاسهای درس نکات زندگی را نیز به جوانان آموزش دهند.
حمایتهای دولت
این در حالی است که مسئولان نیز میتوانند با کنترل تورم و ایجاد شغل و امنیت شغلی برای جوانان، موانع ازدواج آنها را برطرف کنند. برای نمونه دولت میتواند با قبول بازنشستگی پیش از موعد کارمندان یا برخورد با افرادی که اکنون چند شغل و پست دولتی دارند، زمینه را برای اشتغال تعدادی از جوانان بیکار آماده کند.
ایمانی عنوان میکند: مسئولان باید به جوانان مسکن ارزانقیمت داده و مقدمات صاحبخانه شدن آنها را فراهم کنند.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز در این باره به جامجم میگوید: تمام موانع موجود از سوی دولت قابل حل و فصل نیست، چون اگر دولت همه امکانات را نیز در اختیار داشته باشد، نمیتواند مشکل ازدواج نکردن جوانان را برطرف کند، هرچند دولت در ایجاد سبک زندگی نقش دارد که البته اثر غیرمستقیم رفتار دولتهاست.
نکته اینجاست که دولت در اعطای کمکهای اقتصادی به جوانان نیز مشکلات جدی دارد و نتوانسته کارهای لازم را انجام بدهد. برای نمونه وام ازدواج تا مدتی قبل پرداخت نمیشد و حالا که دوباره روند پرداخت آن به صورت محدود آغاز شده، مبلغ آن تناسبی با رشد تورم ندارد.
تغییر سبک زندگی
غلامرضا قاسمی کبریا، مدرس دانشگاه نیز در این باره به جامجم میگوید: اکنون سبک زندگی خانوادهها تغییر کرده، توقعات آنها بالا رفته و دیگر تمایلی به برگزاری مراسم ساده جشن ازدواج ندارند. در چنین شرایطی اگر بخواهیم ازدواج آسان را مطرح کنیم، باید طرحی ارائه دهیم که با سبک زندگی حال حاضر خانوادهها همخوانی داشته باشد.
مسئولان باید با سرمایهگذاری روی برنامههای فرهنگی، جوانان و خانوادهها را نسبت به عواقب برگزاری مراسم پرهزینه ازدواج آگاه کنند؛ زیرا تعداد زیادی از جوانان به دلیل هزینههای غیرمنطقی در سالهای اول زندگی خود بدهکار شده و روزهای زندگی آنها به جای خوشی و آرامش، تحت تاثیر قسط و بدهکاریها رو به تلخی میگذارد.
این در حالی است که وقتی جوانان معنای واقعی زندگی آرام را درک کنند، به این نتیجه میرسند که میتوانند به صورت پلهای نیازهای خود را برطرف کنند، به این شکل زوجهای جوان اصراری برای داشتن خانه و خودرو در شروع زندگی نخواهند داشت.
ایمانی بیان میکند: چنین مشکلاتی فرهنگی است، اما نباید فراموش کرد رفع مشکلات فرهنگی و تغییر رفتارهایی اینچنینی به زمان نیاز دارد. برای نمونه در چند سال گذشته خیلی از خانوادهها طرفدار برگزاری مراسم پرهزینه شدهاند و برای تغییر دیدگاه آنها باید کار فرهنگی کرد که به زمان نیاز دارد.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس یادآور میشود: سبک زندگی به خانواده مربوط است، اکنون فرهنگ فردگرایی در حال شیوع است. برای حل این معضل نیز تمام نهادهای حاکمیتی و مردم باید تلاش کنند.
قاضیزاده هاشمی برای مثال به وضع خانوادهها در زمان جنگ جهانی اول اشاره و خاطرنشان میکند: در زمان جنگ جهانی اول حدود شش میلیون ایرانی در مدت چهار سال به دلیل شدت فقر و گرسنگی فوت کردند به همین دلیل جمعیت 26 میلیونی آن زمان کشور به حدود 19 میلیون رسید، اما در همان ایام سن ازدواج پایین بود؛ یعنی با توجه به وجود مشکلات زیاد پاسخ دادن به نیاز ازدواج جوانان اولویت خانوادهها بود.
به گفته وی، یکی از اولویتهای خانوادهها باید پرداختن به ازدواج فرزندان باشد، ولی این اولویت با گذشت زمان کمرنگ شده است.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با بیان این که برای رفع موانع ازدواج چنین مسائلی باید احیا شود، ابراز میکند: حل مشکل ازدواج جوانان نیاز به کار آسیبشناسی عمیق دارد.
به عمل کار برآید، نه به حرف
چند سالی است در هفته ازدواج مسئولان به مناسبت این هفته نشستهای خبری برگزار میکنند، اما نکته اینجاست که چنین نشستهایی گرهی از کار جوانان باز نمیکند، زیرا به نظر میرسد مسئولان نیز در حد کارشناسان این حوزه عمل کرده و فقط به ارائه توصیه و بیان مشکلات بسنده میکنند، ولی وظیفه مسئولان چیز دیگری است، به همین علت جوانان از آنها توقع دارند برای حل مشکلاتشان گامهای عملی بردارند، زیرا این روزها همه از مشکلات جوانان باخبر هستند و تکرار این نکات دردی از جوانان دوا نمیکند.
عضو هیات مدیره دانشگاه تربیت مدرس تصریح میکند: برگزاری نشست خبری و دم زدن از مشکلات جوانان دردی را دوا نمیکند، مسئولان باید خبر از اقدامات واقعی بدهند، مهم است که آنها بگویند چه کارهایی انجام داده و چه کارهایی میخواهند انجام بدهند، در واقع مسئولان نباید به توصیه و بیان مشکلات جوانان بسنده کنند، آنها باید با امکاناتی که در اختیار دارند ازدواج را تسهیل کنند.
جوانان از مسئولان توقع دارند در چنین مناسبتهایی خبرهایی مانند افزایش وام ازدواج، آسان شدن دریافت کمک هزینهها، ایجاد اشتغال و اختصاص تالارهایی با هزینه کم برای برگزاری جشن ازدواج را بخوانند و بشنوند.
جام جم سرا: دکتر محمد اسماعیل مطلق در کنگره ملی راهکارهای ارتقای سلامت و کاهش مرگ و میر مادران باردار که در مرکز همایشهای رازی برگزار شد، با اشاره به اینکه سالانه در کشور حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار بارداری داریم، گفت: از این تعداد حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار بارداری منجر به زایمان و حدود ۲۲۰ هزار بارداری منجر به سقط میشود.
وی با اشاره به هدفگذاری کمّی شورای سیاستگذاری که میزان مرگ مادر در ایران تا پایان برنامه پنجم توسعه باید به ۱۵ در ۱۰۰ هزار تولد زنده کاهش یابد، گفت: بر اساس آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت، نسبت مرگ مادری در سال ۲۰۱۰ میلادی در ایران به طور متوسط ۲۱ در ۱۰۰ هزار تولد زنده اعلام شده است.
مطلق، انجام زایمان توسط افراد دوره دیده در کشورمان را ۹۷/۳ درصد اعلام کرد و افزود: ۹۶/۳ درصد زایمانها در مراکز زایمانی انجام میشود.
مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت با اشاره به اینکه در حال حاضر ۱۱ میلیون زوج جوان داریم که در آستانه ازدواج هستند، افزود: بالا رفتن سن این افراد، باعث میشود زمان باروری را از دست بدهند. یکی از برنامههای در حال تدوین وزارت بهداشت، برنامه مراقبتهای ادغام یافته مادری ایمن است و برنامه بیمارستانهای دوستدار مادر، آموزش جامعه، نظام کشوری مراقبت مرگ مادری، آموزش و اطلاعرسانی به متخصصان زنان از طریق برگزاری کارگاهها، اورژانس مامایی، تربیت نیروها برای مناطق محروم و سایت اداره سلامت از دیگر برنامههای این اداره است.
مطلق با اشاره به ۱۰ اقدام بیمارستانهای دوستدار مادر گفت: ارائه مراقبتهای مامایی بر اساس شواهد علمی، ارائه روشهای دارویی یا غیردارویی کاهش درد زایمان، رعایت حریم خصوصی، دسترسی به خدمات تخصصی مامایی، ارائه خدمات مراقبتی، آموزش کارکنان، مادران و همراه در مورد روشهای کاهش درد زایمان، خودداری از مداخلات طبی روتین و اجرای اقدامات ۱۰ گانه بیمارستانهای دوستدار کودک جزو برنامههای بیمارستانهای دوستدار مادر است. (مهر)
جام جم سرا: خبر ازدواج یاسین رامین -فرزند محمد علی رامین- به دو دلیل انعکاس گستردهای داشت: یکی عروس که مهناز افشار بود و دیگری ایراد خطبه عقد آنان توسط سید محمد خاتمی.
فرزانه آیینی -خبرنگار صدا- پس از طرح سوالاتی درباره نقش مصاحبه شونده در نفی هولوکاست و بررسی عملکرد او در جایگاه معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در دولت دوم احمدینژاد، در حاشیه -و با تاکید بر اینکه کار خلافی صورت نپذیرفته- به موضوع ازدواج فرزند رامین با مهناز افشار و ایراد خطبه عقد این دو توسط مشهورترین شخصیت اصلاح طلب نیز پرداخته است:
شما از آشنایی پسرتان با مهناز افشار خبر داشتید؟
- خیر
ازشما مشورت خواست؟
- خیر
چه زمانی در جریان تصمیم پسرتان قرار گرفتید؟
- بعد ازاتخاذ تصمیم نهایی و قبل از روز مراسم.
نظرتان در این باره چه بود؟
- حرف تازه ای جز تکرار چند تذکر نداشتم.چون پسرم باورهای پدرش را خوب می شناسد. اما به عنوان یک پدر مسلمان حق دخالت نداشتم. شاید پسرم برای لحظاتی پدرش را در وضعیت حضرت نوح می دید. اما من هرگز پسرم را در وضعیت پسر نوح ندیدم و می دانم که هر اقدامی برایش یک تجربه است و هر تصمیمی باعث رشد شخصیت او می شود.
پس چرا به مراسم ازدواجش نرفتید؟
- وظیفه ام حرمتگذاری به تصمیم پسرم بود نه تبعیت از تصمیم و رفتار او.
اگر به جای سید محمد خاتمی خطبه عقد پسرتان را فرد دیگری می خواند به مراسم عقد پسرتان می رفتید؟
- از طرح و بحث فرضیات گوناگون بگذریم. تا این نیز بگذرد! البته آقای خاتمی یکی از چهار نفر اصلی سران فتنه 88 است که ظلم بزرگی علیه منافع ملت و مصالح نظام و امنیت کشور مرتکب شده اند. ای کاش قبل از مرگ یا محاکمه، هر سه توبه میکردند چون از محرک اصلی انتظار توبه نباید داشت اما هر یک توبه کند به دست بوسی او خواهم رفت.
این اتفاق در رابطه پدر – پسری تان تاثیر داشته است؟
- به طور طبیعی کیفیت و میزان رابطه ها شکل جدیدی پیدا می کند. البته رابطه پدر و پسر یک رابطه جوهری فطری و الهی است که به خاطر یک فاصله ظاهری قطع نمی شود. جنس این رابطه اصالتا تغییری نداشته است. اما طبعا تغییر سبک زندگی محدودیت هایی به وجود می آورد. این تجربه نیز به خود من آموخت که چقدر محبت پدر و پسر خالص و بی بدیل و بی رقیب است.(آنا)
سه شنبه 8 مهر 1393 ساعت 11:04
در دورهای که بعضی افراد زندگی مشترکشان را با خرجهای تشریفاتی و رویکردهای تجملاتی آغاز میکنند، ۸۳ زوج جوان بوشهری در مراسمی مشترک گرد آمدند و تشکیل زندگی جدید خود کنار همسرشان را با کمترین هزینه جشن گرفتند. بفرمایید... آنها شما را نیز به مراسم جشن ازدواج آسان خود دعوت کردهاند.