جام جم سرا:محور مصاحبه ما با قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر همین چرخه پر آسیب بود و نیز ضرورت مبارزه با اعتیاد که برای ما مثل اکسیژن حیاتی است. گفتوگوی رو در رو با علیرضا جزینی فرصت بحث کردن درباره همه چیز را به خبرنگار میدهد چون او مثل خیلیها عصبانی نمیشود، پرخاش نمیکند و سوال را با سوال جواب نمیدهد، هرچند گاهی مصلحتاندیشی میکند و کوتاه حرف میزند. در این گفتوگو درباره اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر و این که تا چه حد شدنی است، لزوم سخت شدن دسترسی به مواد و این که آیا میشود چنین کرد، چرایی گرایش کم سن و سالها به مواد مخدر و این که چه کسی مقصر کم شدن سن اعتیاد است و نیز ضرورت حمایت از بهبودیافتگان اعتیاد بحث شد که درنهایت به این نتیجه رسیدیم که جامعه هیچ گاه از معتاد و مواد مخدر پاک نخواهد شد ، حتی اگر همه مردم را بسیج کنیم و برای درمان اعتیاد و حمایتهای اجتماعی سنگ تمام بگذاریم.
چند روز قبل اعلام شد در شهر تهران 260 مدرسه در معرض آسیب اعتیاد شناسایی شده که خبری ناراحتکننده است. مفهومش نیز این است که اعتیاد درست بیخ گوش ما، کودکان و نوجوانان را به دام میاندازد. قبول دارید مصرف مواد مخدر به سمت کودکانه شدن پیش رفته؟
ابتدا بگویم که اگر تعریف یونیسف را بپذیریم همه افراد کمتر از 18 سال کودک محسوب میشوند، اما اگر تعاریف دیگر را قبول کنیم کودکان افراد کمتر از 9 یا هفت سال هستند که در توضیح این مساله تفاوت ایجاد میکند. ما در طرح شیوع شناسی سال 90، افراد 15 تا 64 سال را بررسی کردیم و مشخص شد یک میلیون و 325 هزار معتاد در کشور داریم که البته این آمار با اجرای طرح شیوع شناسی عمومی تا پایان سال به روز میشود. امسال قرار است در حوزه دانشآموزی نیز طرح شیوع شناسی را انجام دهیم، همچنین در حوزه دانشجویی بویژه در دانشگاه آزاد که مشخص میکند این دو قشر تا چه اندازه درگیر اعتیاد هستند.
نتایج بررسیها نشان میدهد در جمعیت دانش آموزی تعداد مصرف کنندهها از نیم درصد به یک درصد افزایش یافته که این اتفاق به علل متفاوتی وابسته است و به اعتقاد من برای جلوگیری از گسترش آن به اقدامات پیشگیرانه نیاز است تا جوانان آسیبهای اعتیاد را بشناسند. اما ما هنوز نتوانستهایم بحث پیشگیری در حوزه جوانان و دانشآموزان را فراگیر کنیم. وقتی فقط 8 درصد از مدارس ما تحت آموزشهای پیشگیرانه قرار میگیرد چطور میتوانیم از دانش آموزان توقع داشته باشیم. در کنار آگاه سازی نوجوانان و جوانان، خانوادهها نیز نیاز به آگاهی دارند چون والدین باید نشانههای مصرف مواد و علائم اعتیاد در فرزند خود را بشناسند. بهطور مثال خانوادهها باید ابزارهای مصرف شیشه را بشناسند تا فرزند به آنها نگوید این پایپ، لوله آزمایشگاه است و مربوط به درسهای مدرسه. بررسیهای ما نشان داده مصرف مواد به طور میانگین سه تا پنج سال مخفی میماند مگر این که خانوادهها آگاه باشند و علائم را بشناسند مثلا بدانند فندک اتمی در جیب نوجوان و جوانان یعنی خطر مصرف شیشه.
شما به لزوم آگاه کردن مردم از خطرات مصرف مواد مخدر اشاره دارید، اما واقعیت این است که بسیاری از نوجوانان و جوانان با آگاهی از این خطرات به سمت مصرف مواد میروند، نمونه اش جوانی هجده ساله که معتاد به شیشه بود و به من گفت قبل از مصرف میدانسته شیشه چیست و با او چکار میکند.
بله درست است، اما طبق آماری که ما به دست آورده ایم 67 درصد از مصرف کنندگان از تبعات مصرف آگاه نبودهاند؛ هرچند قبول داریم 33 درصد نیز آگاهانه این کار را انجام دادهاند. البته این افراد مطلع نیز بیشتر کسانی هستند که در خانوادههای آلوده به اعتیاد زندگی میکنند و آگاهیشان را از این طریق به دست آورده اند نه از آموزشهایی که مراجع ذیربط میدهند.
پس میتوان گفت اینکه ستاد بهدنبال اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر است، تا حدی به خلا آموزشها ربط دارد. اما بگویید با توجه به این که به نقش مثلا مداحان در اجرای این سیاست تاکید زیادی دارید آیا برنامه این است که مردم را با موعظه کردن از اعتیاد دور کنید؟
محور اصلی در اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر بر مشارکت اجتماعی است که همه اقشار اجتماع را شامل میشود نه فقط مداحان را. پس هنرمندان، ورزشکاران، خیران و انجمنهای مددکاری نیز مخاطب ما در این برنامه هستند که تفاهمنامههایی نیز با آنها امضا کردهایم. هماکنون چهار سرود و ترانه نیز آماده کردهایم و تعدادی نیز بزودی آماده خواهد شد تا به این طریق از آسیبهایی که از سمت اعتیاد به سوی جوانان میآید، جلوگیری کنیم. با ورزشکاران، وزارت ورزش و جوانان، سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان امور مساجد نیز ارتباط برقرار کردهایم، پس میبینید که فقط بهدنبال موعظه از طریق روحانیون نیستیم.
من منکر تاثیرگذاری سرود و ترانه یا پند و اندرز بر افراد نیستم، اما باور دارم این روشها فقط بر افرادی که هنوز آلوده نشدهاند اثر میگذارد نه روی کسانی که معتاد شدهاند و طبق آمار شما بیش از 30 درصد از افراد بهطور آگاهانه مصرف مواد را آغاز کردهاند. بنابر این اعتقاد دارم ما باید وسوسه مصرف مواد و تکرار آن را در افراد بشکنیم. آیا برای رسیدن به این نقطه برنامهای دارید؟
برآوردهای ما نشان میدهد در بهترین حالت فقط 20 درصد از معتادان میتوانند اعتیاد را کنار بگذارند که این یعنی فقط یک پنجم افراد چنین رغبتی دارند و برای پاک زیستن تلاش میکنند. پس توقع نداشته باشید ما بتوانیم جلوی همه این مسائل را بگیریم، در حالی که رغبتی در افراد وجود ندارد. البته نباید فراموش کنیم که عواملی مثل بیکاری و فشار زندگی که باعث میشود افراد به اشتباه به مواد مخدر پناه ببرند نیز در گسترش اعتیاد نقش دارد.
من به این که خواستن توانستن است، اعتقاد راسخ دارم، اما نمیتوانیم کتمان کنیم که دسترسی آسان به مواد سنتی و صنعتی نیز یکی از دلایل گسترش اعتیاد در کشور است. همین الان که ما با هم حرف میزنیم اگر کسی اهل مصرف مواد باشد در همین نزدیکی خودش را به مواد میرساند.
شما میگویید هر کسی که اهلش باشد. آیا شما که اهلش نیستی مواد پیدا میکنی؟
نه، چون نمیدانم باید از کجا تهیه کنم، اما مطمئنم اگر کمی بگردم پیدا میکنم.
من هم قبول دارم کسی که مصرفکننده مواد باشد آن را پیدا میکند چون نقاط آلوده را میشناسد. من این اواخر از نقاط آلوده در مشهد بازدید کردم و روند جمع آوری فروشندهها و مصرفکنندگان را دیدم. طبق قانون کسانی که بیش از 50 گرم مواد سنتی و یک گرم مواد صنعتی همراه داشته باشند، دستگیر میشوند، اما فروشندهها از این قانون مطلعاند و همیشه کمتر از این حد مواد همراه دارند. برای همین است که مردم میگویند اینها بلافاصله بعد از دستگیری آزاد میشوند. میخواهم بگویم کسانی که در این زنجیره حضور دارند، آگاهانه کار میکنند. پس لازم است در قوانین فعلی اصلاحاتی اعمال شود که البته تاکنون جلساتی با نمایندگان مجلس داشتهایم تا راهکارهای احتمالی را برای نگهداری فروشندگان بررسی کنیم.
یکی از برنامههایی که دنبال میکنیم نیز جداسازی 38 هزار مجرم مواد مخدر از بقیه زندانیان است که اگر این کار صورت بگیرد، میتواند در پیشگیری از توزیع مواد موثر باشد چون در زندانها نیز کم و بیش مواد توزیع میشود بهطوری که سال گذشته حجم کشفیات 124 کیلوگرم بود.
البته این اظهارات شما غافلگیرکننده است چون در سالهای اخیر همواره وجود مواد مخدر در زندانهای کشور کتمان شده، دلیلی هم که مسئولان میآورند استفاده از دستگاههای بادی اسکنر، سگهای موادیاب و تشدید کنترل بر ملاقاتها و مرخصیهاست، اما حالا شما حرفهای دیگری میزنید.
کنترل سازمان زندانها بر توزیع مواد مخدر در زندانها واقعا خوب است و کشف 124 کیلو مواد هم گویای این کنترل خوب است، ولی به هر حال مواد وارد میشود که کشف میشود. اما به نظر میرسد جداسازی مجرمان مواد مخدر از بقیه زندانیان این روند را هم کنترل خواهد کرد.
تا به حال مسئولان ستاد و از جمله شما بارها تاکید کردهاید این 38 هزار زندانی جرایم مواد مخدر را به اردوگاههای شرایط سخت خواهید فرستاد. چرا اردوگاه شرایط سخت؟
این حرف قانون است.
می شود دقیق تر توضیح دهید؟
نگهداری مجرمان مواد مخدر در اردوگاهها تاکید قانون است. البته اردوگاههایی که در حال آمادهسازی است و من میبینم، اصلا شرایط سختی ندارد. با این حال اعمال شرایط سخت به این معنا نیست که ما به زندانی نان و آب ندهیم، چون مقصود این است که دسترسی شان به مواد کمتر شود و کسی نتواند مواد مصرف کند.
وقتی اسم اردوگاه شرایط سخت شنیده میشود تصویری از فیلمهایی که در آن زندانیان با زنجیرهایی به پا، سنگ میشکنند و زیر فشار از بین میروند در ذهن تداعی میشود. پس میگویید در اردوگاهها از این خبرها نیست؟
نه، به هیچ وجه. این قبیل کارها خلاف اصول انسانی است.
این که قوانین کشور در برخورد با خرده فروشان و عمده فروشان مواد مخدر تساهل میکند نیز به علت رعایت اصول اخلاقی و انسانی است؟
یکی از استدلالها که برای زندانی نکردن این افراد وجود دارد فضای محدود زندانهاست. الان در برخی زندانها تا سه برابر ظرفیت زندانی وجود دارد که دیگر جایی برای زندانیان جدید نیست.
من نمیگویم افراد باید زندانی شوند، اما تساهلی که در برخورد با موادفروشان در کشورمان وجود دارد (برخلاف کشورهایی مثل چین یا عربستان) باعث شده از بابت حمل و خرید و فروش مواد ترسی در دل فروشندگان نباشد.
یک سری از موازین شرعی و قانونی در کشور وجود دارد که محدودیتهایی را ایجاد میکند، در حالی که برخی کشورها به این اصول اعتقاد ندارند مثل کشورهایی که معتادان را در دریا میریزند. ولی به هر حال ما چنین اجازهای نداریم. ما معتاد را تا وقتی که خود معرف باشد، بیمار میدانیم و وقتی به کف خیابان میآید و متجاهر میشود، مجرم میدانیم که دستگیر میشود و به مراکز ترک میرود. اینها موازینماست و از آنها عدول نخواهیم کرد.
بله، ما معتادان را بیمار میدانیم که باید درمان شوند، اما در اجرای همین اعتقاد نیز موفق عمل نمیکنیم. نمونهاش بیمه درمان معتادان که بتازگی با پا درمیانی مجمع تشخیص مصلحت نظام موانع اجراییاش برداشته شده است.
خوشبختانه امسال جلسات متعددی با وزرای تعاون و بهداشت داشتیم که به نظر میرسد در آینده شرایط خوبی را شاهد باشیم. هماکنون با وزارت تعاون موضوع 30 میلیارد تومان بیمه را قطعی کردهایم و این موضوع در شورای عالی بیمه به تصویب رسیده که گمان میکنم بیمه معتادان مهرماه اجرایی شود. البته سال گذشته نیز 22.5 میلیارد تومان برای این کار اختصاص دادند، ولی انجام نشد که امیدواریم این کار امسال به طور قطعی اجرا شود.
علاوه بر بیمه معتادان، موضوع مسکن این افراد نیز مطرح است. طبق آمارهای موجود بیش از 16 هزار و 700 نفر در 23 استان برای مسکن مهر ثبت نام کرده اند که تا به حال 320 نفر مسکن را دریافت کرده اند چون عدهای یا واجد شرایط نبودند یا پول نداشتند. علاوه بر اینها هماکنون 1400 مورد از خانواده معتادان خدمات متنوعی مثل دریافت مستمری، بیمه درمانی و کمک هزینه تحصیلی دریافت میکنند ضمن این که تفاهمنامه با کمیته امداد امضا کرده ایم تا این خانواده تحت پوشش کمیته بروند که البته با این حال معتقدیم این اقدامات هنوز کافی نیست.
شما میگویید عدهای از معتادان بهبودیافتهای که موفق به دریافت مسکن مهر نشده اند پول نداشتهاند. خب ما همه میدانیم وقتی کسی گرفتار اعتیاد میشود کارش را از دست میدهد و پس اندازی نیز ندارد، پس مجبور میشود پس از بهبود، دوباره بی خانمان بماند. پس ما که از حمایت حرف میزنیم اگر این گروه را زیر بال و پرمان بگیریم، هنر کرده ایم.
بله، درست میگویید. البته ما با برخی از موسسات مالی و اعتباری صحبت کردهایم تا وامهایی را برای این افراد درنظر بگیرند که برخی موسسات پذیرفته و برخی هنوز نپذیرفته اند و نگران بازپرداخت وام خود هستند. البته ما معتقدیم بالاخره باید به بهبودیافتگان کمک کرد، اما این را هم باید پذیرفت که نمیشود کمک بلاعوض به آنها کرد. با این حال ما با موسسات صحبت کردهایم تا وامهای کم بهره در اختیار متقاضیان قرار دهند.
به اعتقاد من اگر دولت برای این افراد شغل ایجاد کند مشکل بازپرداخت وام هم حل میشود که این کار هم تا به حال صورت نگرفته است.
بله، درست است. یکی از حلقههای مفقوده در این حوزه، اشتغالزایی است که البته فقط نیاز جامعه معتادان نیست، بلکه همه قشرها به شغل نیاز دارند؛ اما چون معتادان افراد آسیبپذیری هستند حمایت از آنها بسیار مهم است.
معتادان اگر غرق شوند خانواده خود را نیز غرق میکنند و ما باید به موضوع از این زاویه نگاه کنیم.
همینطور است. ما برای اشتغال معتادان مصوبهای از سوی دولت داریم که میگوید 5 درصد از بودجه اشتغال باید برای ایجاد شغل برای معتادان بهبودیافته صرف شود که متاسفانه این پول داده نشد.
فکر نمیکنید این امتناع دستگاههای دولتی از کمک به بهبودیافتگان به این علت است که فکر میکنند هزینه کردن برای معتاد به معنی دور ریختن پول است؟
برخی این تصور را دارند، اما برخی هم نه. عدهای وقتی واقعیتها را میشنوند و میبینند تصورشان عوض میشود، اما حرفی که زدید درباره برخی از مسئولان صادق است.
من معتقدم اگر طرح «مددکار همراه» که چند وقتی است درباره آن گفته میشود، اجرا شود یعنی امکان رصد مداوم معتادان بهبودیافته وجود داشته باشد و بانک اطلاعاتی دقیقی از افرادی که واقعا پاک شدهاند، تهیه شود آن وقت بخش زیادی از این بدبینیها از بین میرود. نظر شما چیست؟
این موضوع تحت عنوان مراقبتهای بعد از خروج در یک آییننامه درج شده که یکی از اقداماتش این است که یک مددکار موظف شود معتاد ترک کرده را رصد کند و مشکلاتش را بشناسد. الان در برخی از مراکز ترک اعتیاد این مددکارها حضور دارند و ما به گسترش این فعالیتها تاکید داریم، چون کسی که بداند تحت نظر است حتما رفتارش را کنترل میکند.
قصد ندارید پروتکل درمان اعتیاد را کمی دستکاری کنید تا ترک اعتیادها واقعی تر از امروز شود؟ الان به علت وجود این بند از پروتکل که میگوید متادون حتما باید به دست فرد در حال درمان داده شود نه هیچ کس دیگر، برخی از افراد بموقع برای دریافت متادون نمیآیند و در نتیجه دوباره مواد مصرف میکنند که مشکلی اساسی است.
شما میگویید ما متادون را به افراد دیگری غیر از معتاد در حال ترک بدهیم، اما واقعیت این است که این اعتماد هنوز به وجود نیامده. الان متادون در برخی از مراکز غیرمرتبط وجود دارد چون در برخی مراکز ترک اعتیاد، متادون کمی در اختیار فرد قرار میدهند و او مجبور میشود بقیه نیازش را از بازار آزاد تهیه کند. اینها موانع موجود است و اگر قرار باشد توزیع متادون را آزاد کنیم خطراتش بیشتر خواهد شد و ما این کار را نخواهیم کرد.
من نمیگویم توزیع متادون باید آزاد شود بلکه میگویم به افراد معتمدی داده شود تا به دست معتاد در حال ترک برساند.
من معتقدم در سیستم توزیع متادون باید تغییراتی ایجاد شود مثلا در مورد کسی که باید مسافتهای طولانی را طی کند تا از یک مرکز، متادون دریافت کند. من گفته ام پروتکل اصلاح شود به این که چنانچه مرکز به این نتیجه برسد که مسافت فرد مورد نظر برای رسیدن به مرکز طولانی است مدت مصرف داروی فرد طولانی تر شود و مثلا متادون مورد نیاز برای یک هفته به فرد داده شود تا مجبور نباشد هر روز یا یک روز در میان مراجعه کند.
قرار نیست برای درمان اعتیاد کودکان و نوجوانان پروتکل درمانی نوشته شود؟
این موضوع در دستور کار کمیته درمان ستاد قرار دارد.
در مورد شکسته شدن تابوی تشکیل اتاقهای تزریق در کشور چطور، آیا برنامه ای دارید؟
این مساله در برخی از کشورها نتیجه عکس داده و لازم است برای اجرای این طرح، کارهای تطبیقی نیز انجام دهیم. الان مراکز کاهش آسیب موجود درکشور، متادون و غذا را در اختیار معتادان قرار میدهد و در مراکز گذری و شلترها نیز خدمات دریافت میکنند و برای این که از گسترش ایدز و هپاتیت جلوگیری شود سرنگ و اقلام بهداشتی هم توزیع میکنیم. ولی این که اتاق تزریقی داشته باشیم که خودمان مواد توزیع کنیم، نمیتوانیم بدون مطالعه همه جوانب، کار را آغاز کنیم. سالها در هلند این مراکز وجود داشت، اما این اواخر شنیدم این کار را متوقف کردهاند چون آسیبهای زیادی بهدنبال داشته است.
قبول دارم احتیاط لازمه اقدام در این حوزه است، اما عامه مردم اعتقاد دارند اگر برای افراد مختلف مثلا الکلیها و مصرفکنندگان مواد، جایگاههای ویژهای وجود داشته باشد اینها دیگر در جامعه پخش نمیشوند. الان ما اتاق تزریق نداریم، اما تا دلتان بخواهد پاتوق داریم که دردسرهایش کمتر از اتاق تزریق نیست.
بله، اما وجود یک مرکز رسمی با یک مرکز غیررسمی فرق دارد. در مکانهای غیررسمی که به آن نقاط آلوده میگوییم پلیس موظف به برخورد با افراد است در حالی که در مراکز رسمی این چنین نیست و ساز وکارهای خاص خودش حاکم است و ما هنوز به تصمیم قطعی در این باره نرسیدهایم.
سیاست ستاد از این به بعد همچنان پاکسازی پاتوقها خواهد بود؟
این خواسته مردم است، چون بیشتر این نقاط در کوچهها و محلههاست.
اما شما بهتر میدانید هر پاتوقی که جمع میشود چند متر آن طرف تر دوباره برپا میشود.
این موضوع درست است، اما این محیط جرمزا را باید از بین ببریم. نظریهای وجود دارد به اسم پنجره شکسته که میگوید اگر به محیط جرمزا اجازه بقا بدهیم دیگر نمیتوانیم آن را جمع کنیم. درواقع پاتوقها امنیت را به خطر میاندازد و بدبینی نسبت به حاکمیت را افزایش میدهد که نیاز به پاکسازی جدی است.
قبول دارید درمان اجباری جواب نمیدهد و ترک اعتیاد در مراکز اجباری کمتر اتفاق میافتد؟
نه، میزان ترک اعتیاد در مراکز اجباری و داوطلبانه به یک میزان است چون ترک اعتیاد به اعتماد به نفس و خواست معتاد برای پاک شدن مربوط است. با این حال وظیفه ما جمعآوری معتادان متجاهر و درمان آنهاست، هرچند ممکن است یک معتاد، ترک اعتیاد را وظیفه خودش نداند.
این چرخه از نظر من یعنی هدر دادن وقت و انرژی.
ما بر این امر وظیفه داریم و باید اقدام کنیم و من این کارها را هدر دادن وقت و انرژی و پول نمیدانم چون وقتی این افراد دستگیر میشوند سرقت هم کاهش مییابد. طبق آمارها 40 درصد از سرقتها و جرایم خرد را معتادان انجام میدهند، پس ما با جمع کردن این افراد امنیت جامعه را افزایش میدهیم.
اگر قبول کنیم بهطور خوشبینانه فقط 20 درصد معتادان، اعتیاد را ترک میکنند و 80 درصد از آنها بلافاصله پس از خروج به سمت مواد میروند آن وقت باید کمی به قضیه فکر کنیم.
ما فقط به ترک اعتیاد در مراکز بسنده نمیکنیم بلکه خیلی از معتادان را پس از ترک به خانوادههایشان میسپاریم و وقتی خانوادهها پاکی آنها را میبینند حمایتشان میکنند. پس اینطور نیست که شما فکر کنید ما هیچ کاری انجام نمیدهیم.
مریم خباز / گروه جامعه
جام جم سرا به نقل از مهر: دکتر وحید حسینی افزود: بر اساس اطلاعات رسیده از ایستگاههای سنجش آلودگی هوای شهر تهران بر میزان غلظت تمام آلایندهها نسبت به روز گذشته درهمین ساعت افزوده شده است.
به گفته وی، به این ترتیب میانگین غلظت آلاینده ذرات معلق کمتر از دوونیم میکرون فراتر از حد مجاز بوده و شاخص کیفیت هوا هم اکنون در شرایط ناسالم برای گروههای حساس است.
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران اظهار داشت: پیش بینی هواشناسی برای پایتخت حاکی از آسمانی صاف است. به این ترتیب انتظار میرود شاخص کیفیت هوا در شرایط ناسالم برای گروههای حساس باقی بماند.
حسینی تصریح کرد: اثرات بهداشتی آلاینده ذرات معلق کمتر از ۲/۵ میکرون در منطقه ناسالم برای گروههای حساس شامل افزایش احتمال علائم تنفسی در افراد حساس، تشدید بیماری قلبی و ریوی، مرگ و میر زودرس در افراد مبتلا به بیماریهای قلبی، ریوی و افراد مسن است لذا توصیه میشود در منطقه ناسالم این افراد فعالیتهای طولانی مدت در فضای باز را کاهش دهند.
جام جم سرا: خیلیها بسته بسته آب معدنی خریدهاند و میگویند دیگر آبِ شیر نمیخورند و خیلیها هم به حرفهای وزیر بهداشت اعتماد کردهاند که گفته آب تهران مشکلی ندارد. سرخط این خبرها اما به شورای شهر تهران باز میگردد.
رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری چندماه پیش از بالا بودن نیترات آب تهران خبر داد. همان روزها مسئولان دولتی این موضوع را تکذیب کردند. پس از آن او گفت که آب تهران به دلیل نیترات بالا برای نوزادان زیر سه ماه خطرناک است، خبری که با گستردگی بیشتری منتشر شد و البته نگرانیهای زیادی هم به دنبال داشت.
ماجرا به اینجاها ختم نشد و چند روز پیش خبر دیگری منتشر شد مبنی بر اینکه حافظی از مردم خواست تا به جای آب لولهکشی تهران از آب معدنی استفاده کنند و همچنین از استانداری خواست کمیته اضطرار برای بررسی آلودگی آب تهران تشکیل دهد.
این اظهارنظرها واکنش مسئولان وزارت بهداشت، استانداری تهران و همچنین مسئولان شرکت آب و فاضلاب را در پی داشت، آنها گفتند که آب تهران آلودگی ندارد و مردم بدون نگرانی آب مصرف کنند. ماجرای آب تهران و میزان آلایندگیاش دیروز همچنان از موضوعات پر حاشیه جلسه علنی شورای شهر تهران بود. حافظی بار دیگر در صحن شورا از مسئولان دولتی خواست تا به شورا بیایند و درباره کیفیت آب تهران توضیح بدهند. او در پایان جلسه شورا و همان زمانی که درحال خروج از صحن بود به تعدادی از پرسشها درباره آلودگی آب تهران پاسخ داد، پاسخهایی که نشان میدهد دست کم حالا نگرانی برای آب تهران وجود ندارد اما حافظی از گزارشی حرف میزند که به گفته او نتایج بررسی و پایش آب نمونهگیری شده از مناطق تهران در تابستان امسال در آن منتشر شده بوده و این نتایج نشان میداده که آب پایتخت در تعدادی از مناطق نیترات بالاتر از حد مجاز داشته است:
آقای حافظی! شما گفته بودید آب تهران آلوده است درحالیکه هم وزارت بهداشت و هم سازمان آب و فاضلاب این موضوع را تکذیب کردهاند، چرا؟
از مسئولان دولتی بپرسید چرا تکذیب کردهاند.
بالاخره الان آب تهران آلوده هست یا نیست؟
در مورد آب تهران مشکلی بوده و ما هم گفتهایم و آقایان تکذیب کردند و اتفاقا به همین دلیل الان هم باید به مردم پاسخگو باشند که چرا وقتی مطرح شد آب آلوده است این آلودگی را تکذیب کردند و گفتند آب مشکلی ندارد. مستنداتی دراختیار ما هست که در همان زمانی که آنها آلودگی آب را تکذیب میکردند یعنی چند ماه پیش آب تهران آلوده بوده است.
میگویید «آلوده بوده است»، یعنی الان آلوده نیست؟
الان را نمیدانم این احتمال وجود دارد که الان با اضافه شدن آب سد ماملو این مشکل برطرف شده باشد.
اما شما همین چند روز پیش گفتید آب تهران آلوده است.
ما مستندانی درباره اینکه آب آلوده نیست، نداریم.
خوب مستندانی که شما میگویید به استناد آن گفتهاید، آب تهران آلوده است چیست؟ این مستندات را از کجا آوردهاید و اگر هست چرا به رسانهها نمیدهید تا آن را منتشر کنند؟
در جلسه گفتم که این اطلاعات محرمانه است.
بحث سلامتی مردم است. وقتی گزارشی منتشر میشود که نشان میدهد نیترات در آن بیش از حد مجاز است افراد باید بدانند. آب معدنی توزیع کنند و هشدارهای دیگری بدهند اما نباید بگوییم آلوده نیست |
آیا تحقیق انجام شده و شما به نتایج آن تحقیق استناد کردهاید؟
مستندات من نتایجی از نمونهگیری از آب تهران است.
منبع آن کجاست؟
یکی از سازمانها.
این سازمان دولتی بوده است؟
بله یکی از سازمانهای دولتی است.
این گزارش محرمانه بوده است؟
بله این گزارش محرمانه بوده است و در اختیار تعدادی از مسئولان قرار گرفته است و اتفاقا افرادی که خودشان میگویند آب آلوده نیست و تکذیب میکنند هم این گزارش را دیدهاند.
در همین گزارشی که شما میگویید اعلام شده که آب تهران برای چه مدتی و مشخصا در چه بازه زمانی آلوده بوده؟ یعنی مردم از کی تا کی آب آلوده مصرف کردند؟
نمونهای که برداشته شده مربوط به شهریورماه است و به نظر میرسد درست در روزهایی که تهران با مشکل کم آبی و محدودیت منابع آبی مواجه بوده، آلودگی آن افزایش یافته. نمونههایی که از آب تهران گرفتند نشان میداد که آب در تعدادی از مناطق تهران آلوده است. همان زمان هم ما گفتیم آب آلوده است اما مسئولان به جای اینکه به مردم توصیه کنند که در نحوه مصرف آب احتیاط کنند اصل موضوع را کتمان کردند. ممکن است الان در همین لحظه آب تهران دیگر آلودگی نداشته باشد اما این گزارش نشان میدهد در شهریور آلوده به نیترات بوده است.
گفتید برخی از مناطق، کدام مناطق آب آلوده دارند؟
نمیتوانم بگویم.
این آلودگی چقدر بوده است، یعنی نیترات آن چند برابر استاندارد بوده است؟
نمیتوانم بگویم. اطلاعاتش محرمانه است.
آقای حافظی! مردم تهران نگران این هستند آبی که میخورند آلوده هست یا نیست، چرا مناطقی که آب آلوده دارد یا داشتند را اعلام نمیکنید، مگر نمیگویید مستندات آن در اختیار شماست.
عرض کردم تعدادی از مناطق تهران اما دقیقا نمیتوانم بگویم کدام مناطق. گزارشش را به سازمانهای نظارتی دادهام.
حداقل بگویید از 22 منطقه تهران چند منطقه آلودگی آب داشتند؟
یکسوم از مناطق تهران در شهریور امسال آب آلوده داشتند، یعنی نیترات آب در آنها بالا بوده است.
نیترات چه تاثیری بر سلامت افراد میگذارد؟
بروید در اینترنت سرچ کنید و عوارضش را ببینید.
شما پزشک هستید بهتر میدانید که عوارض مصرف نیترات چیست؟
بالا بودن نیترات در آب میتواند عوارض و بیماریهای گوارشی ایجاد کند و حتی موجب سردرد، سرگیجه و خوابآلودگی شود. در برخی گزارشها گفته شده که اگر مصرف نیترات از حدی بگذرد در ایجاد سرطان هم موثر است. برای نوزادان زیر سه ماه هم خطرناک است درباره این موضوع هم حرفهایی زده بودند اگر نیترات در آب بالاتر از 100 باشد یا بین 50 و 100 باشد و آب آلودگی میکروبی هم داشته باشد میتواند نوزادان را به بیماری مبتلا کند که در آن نوزاد کبود میشود و موجب مرگ نوزادان میشود.
وزیر بهداشت گفته بودند که نوزادان اصولا آب نمیخورند که آلودگی نیترات آن موجب بیماری یا مرگ آنها شود.
بله این هم از مواردی بود که مطرح شد و گفتند مگر نوزادان تا شش ماهگی آب میخورند، بله البته که میخورند. همه نوزادان که شیر مادر را نمیخورند بههرحال نوزادانی که شیرخشک میخورند برای تهیه شیرخشک آنها از همین آب استفاده میشود.
البته آن آب جوشیده است.
به هر حال اینها مباحث علمی است که در مورد آلودگی آب به نیترات مطرح است و میتواند موجب مرگ نوزادان شود و بحثهایی نیست که بخواهیم در مورد آنها چانهزنی کنیم.
آقای حافظی! خود شما پزشک هستید آیا تا به حال موردی دیدهاید که نوزادی در تهران به دلیل مسمومیت آبی و بالابودن نیترات آب جانش را از دست داده باشد؟
نه ندیدهام.
پیش آمده که شنیده باشید نوزادی به دلیل بالا بودن نیترات آب مرده باشد؟
نه نشنیدهام.
پس چرا میگویید که آب تهران برای نوزادان خطرناک است؟
به هر حال این بحث سلامتی مردم است. وقتی که گزارشی منتشر میشود که نشان میدهد نیترات در آن بیش از حد مجاز است افراد باید بدانند. آب معدنی توزیع کنند و هشدارهای دیگری بدهند اما نباید بگوییم آلوده نیست.
شما هنوز هم میگویید آب تهران آلوده است؟
عرض کردم که ممکن است آلودگی الان رفع شده باشد. گزارشی که من دارم مربوط به نمونهگیری آب تهران در شهریور است. انتظار ما این است که مسئولان در این زمینه به مردم پاسخ بدهند و دست کم اگر آب آلوده بوده و آنها گفتهاند نیست، از مردم عذرخواهی کنند. (شیده لالمی/شهروند)
جام جم سرا: کافی است تعداد آرایشگران زنانه یک محله تهران را بشمارید تا بتوانید به این نکته پی ببرید که این شغل تا چه اندازه سودده شده است. حالا برای خیلی از زنان این شغل و خدماتش غیرقابل چشمپوشی است و کافی است منوی خدماتی برخی آرایشگاهها را مرور کنید تا بفهمید چه رقابت سنگینی برای جلب نظر زنان ایرانی ایجاد شده است.
بخشبندی اقتصادی فضای آرایشگاهها
زنان آرایشگر از فضای شغلی خود اقتصادیترین استفاده ممکن را کرده و هر بخش از فضای کار خود را به اجاره صنفی از مشاغل رسمی یا غیررسمی درآوردهاند. شخصی متخصص لاک و طراحی ناخن است و دیگری متخصص اپیلاسیون و رفع موهای زائد. در بخشی از فضا گریمور و در بخشی دیگر متخصص کوتاهی و پیرایش مو فعالیت میکند اما مشاغل آرایشگاهی به همین دستهبندیها ختم نمیشوند. چند سالی است که دامنه این خدمات حسابی گسترش داشته و همچون سرزمین عجایب، شگفتی تازهای رونمایی شده است.
نرخها در آرایشگاههای زنانه بیحساب و کتاب است. هیچ قانونی و خطکشی مشخصی برای تعیین قیمت خدمات وجود ندارد و نرخهای مصوب اتحادیه آرایشگران زنانه آنقدر مهجور واقع شده است که برخلاف دیگر اصناف، نه آرایشگران خود را ملزم به نصب آن درمحل کارشان میدانند و نه مشتریها از کمیت و کیفیت آنها آگاهند |
حالا در آرایشگاههای زنانه با شوهای لباس و فستیوالهای ورزشی مواجه میشوید! کسانی برای شما نسخههای رژیمدرمانی میپیچند و مشتریها را برای برخورداری از اندام متناسبتر تشویق به ثبت نام در کلاسهای ایروبیک، رقص و بدنسازی آرایشگاهها میکنند و عدهای با عناوین مختلف، نقش رواندرمان را برایتان بازی میکنند؛ از یوگاکارهای دوره گذرانده در ژاپن و هند گرفته تا ماساژدرمانهای ریلکسیشن که مدعیاند مدرک کارآموزی خود را از تایلند دریافت کردهاند. درقسمتی ازسالنهای زیبایی با بوتیکهای زیورآلات و عطر و ادوکلن و لوازم بهداشتی روبهرو میشوید و در بخش دیگری که تنها درحد اجاره یک میز و صندلی است متخصص طالعبینی! حضور دارد و با انواع متفاوت و چشمگیری از فالهای مختلف کاسبی پررونقی برای خود راهاندازی کردهاند.
اینجا نرخها هیچ حساب و کتابی ندارد
نرخها در آرایشگاههای زنانه بیحساب و کتاب است. هیچ قانونی و خطکشی مشخصی برای تعیین قیمت خدمات وجود ندارد و نرخهای مصوب اتحادیه آرایشگران زنانه آنقدر مهجور واقع شده است که برخلاف دیگر اصناف، نه آرایشگران خود را ملزم به نصب آن درمحل کارشان میدانند و نه مشتریها از کمیت و کیفیت آنها آگاهند. تنها نرخنامه موجود در پایگاه اطلاعرسانی اتحادیه کشوری آرایشگران زنانه متعلق به آرایشگران ناحیه شمیرانات تهران است که البته تاریخ بهروزرسانی آن بهمن سال ٩١ است. قیمتهای اعلامشده در این نرخنامه براساس چهارسطح ممتاز، درجه یک، درجه دو و درجه سه تقسیمبندی شده است و بیشترین آن مربوط به آرایش کامل و ممتاز عروس است که حداکثر یکمیلیون تومان قیمت دارد و کمترین آن مربوط به اصلاح صورت است که تنها ٤هزار تومان قیمت خورده است و البته درعالم واقعیت کمتر کسی است که تنها با ٤هزار تومان به آرایشگاه برود و امیدوار باشد با نرخهای مصوب میتواند از پیش، هزینههایش را برآورد کند.
قیمتها در آرایشگاههای زنانه به صورت منطقهای و بنا به شهرت آرایشگاه تعیین میشود. معمولا آرایشگرها پیش از افتتاح سالن زیبایی، میزان ولخرجی زنان منطقه موردنظرشان و نیازهای آنها را ارزیابی میکنند. بهعنوان مثال خدمات کوتاهی مو که براساس نرخنامه اتحادیه آرایشگران زنانه حداقل ١٠ و حداکثر ٢٠هزار تومان قیمت دارد در آرایشگاههای منطقه کامرانیه تا ١٥٠هزار تومان نیز میرسد و در مناطق مرکزی تهران بین ٣٠ تا ٧٠هزارتومان قیمت دارد.
این نرخها درجنوب شهر به قیمت مصوب اتحادیه نزدیکتر است و حدودا بین ٢٠ تا ٣٥هزار تومان قیمتگذاری شده است. علاوه بر این برخی ازخدمات لوکستر مانند سولاریوم یا برنزه پوست، شاین بدن، طراحی ناخن یا انواع ماساژدرمانی و... تنها درسالنهای مجهزتر و درمناطق گرانقیمتتر ارایه میشود.
ندا که دریکی ازمحلات خانیآباد سالن زیبایی دارد میگوید: برخی ازخدمات زیبایی در جنوب شهر توجیه اقتصادی ندارد. بهعنوان مثال هیدرودرم یا آبرسانی به پوست، پاکسازی پوست یا حتی طراحی ناخن در خانیآباد چندان درآمدزا نیست. مشتری برای طراحی ناخن خود که حدود یک هفته دوام دارد حداقل باید ٣٠هزار تومان بپردازد. طبیعی است که زنان این منطقه که از نظر اقتصادی ضعیفترند کمتر حاضر میشوند برای کارهایی پول بپردازند که دوام کمتری دارند.
مشتریها وسواسیتر و ولخرجتر شدهاند
تنوع خدمات زیبایی سالنهای آرایشگاه زنانه و رقابت سیریناپذیر زنان ایرانی برای زیباتر به نظر رسیدن باعث میشود که برخی مشتریان هزینههای سنگینی متحمل شوند که گاه معادل حقوق پایه یک کارمند است.
رویا که دریکی ازمناطق غربی تهران سالن زیبایی دارد میگوید: مشتریان ثابتی داریم که بیشتر از بقیه در آرایشگاه وقت خود را سپری میکنند و البته هزینههایی هم که پرداخت میکنند قابل توجه است. خدمات ارایهشده به مشتریان ثابت و وسواسیتر شامل رنگ کردن ریشه مو به صورت ماهانه، طراحی هفتگی ناخن، کاشت و تمدید مداوم ناخن یا مژه، اصلاح صورت و ابرو، اپیلاسیون، سولاریوم و تمدید دورهای آن و ... است که اگر بخواهید هزینه این خدمات را با نرخهای معمول آرایشگاههای تهران برآورد کنید ماهانه چند صدهزارتومان میشود که اگر بگویم این مبلغ به اندازه حقوق معمولی یک کارمند است بیراه نگفتهام.
این متخصص زیبایی در ادامه اضافه میکند: درگذشته خدمات زیبایی محدودتر بود و مشتریان ثابت معمولا تنها برای اصلاح صورت و ابرو مراجعه میکردند.
حتی به خوبی به یاد میآورم که بیشتر مشتریان رنگ مو نیز به صورت وسواسی عمل نمیکردند و برای مراجعه مجدد آنها باید تا فرارسیدن جشن یا مناسبت خاص صبر میکردیم اما درحال حاضر زنان جوان وسواس بیشتری به چهره خود پیدا کردهاند و از جزییترین خدمات زیبایی چشمپوشی نمیکنند. علاوه بر تنوع بیشتر خدمات زیبایی در سالهای اخیر، دوره تمدید خدمات زیبایی نیز کوتاهتر شده است و مشتریها سختگیرانهتر نسبت به ظاهر خود عمل میکنند.
پرورش اندام با مربیهای قهرمان
صرفنظر از تنوع چشمگیر خدمات هزینهبردار زیبایی در آرایشگاههای زنانه، مشاغل دیگری نیز از این سالنها سر درآوردهاند. باشگاههای بدنسازی و رژیمدرمانی حالا تبدیل به بخش جداییناپذیر از سالنهای زیبایی تهران شدهاند. هر سالن زیبایی با اختصاص فضایی به دستگاههای ورزشی و استخدام یک مربی و گاه مشاور تغذیه به مشتریان خود خدمات تناسب اندام نیز ارایه میدهد. گاهی اوقات این خدمات آنقدر از اصول حرفهای و علمی فاصله دارد که ممکن است به شما بگویند با انجام رقصی خاص معجزه میشود و ظرف مدت کوتاهی هیکل شما به تناسب میرسد، چربیهایتان تبدیل به ماهیچه میشود و فرمهای ژنتیکی اندام شما به نحو چشمگیری بهبود پیدا میکند. این قدم اول اغوا و جذب مشتریان است و پس از آن هزار و یک دلیل وجود دارد برای اینکه شما به تناسب وعده دادهشده نرسیدهاید. هزینه باشگاههای بدنسازی زنانه به صورت ماهانه دریافت میشود. در مناطق مرکزی تهران معمولا بین ٨٠ تا ١٥٠هزار تومان است و در سالنهای شمال شهر با تبلیغاتی مانند مربی خصوصی که قهرمانان پرورشاندام هستند این هزینهها به ماهی ٥٠٠ تا ٨٠٠هزار تومان نیز میرسد.
ورزشهای عجیب در آرایشگاهها
زیباتر رقصیدن یکی دیگر از دغدغههای مشتریان این آرایشگاههاست. در بدو ورود به هر سالن زیبایی ریتم تندی از موزیکهای ایرانی یا خارجی به گوشتان میرسد و زنان زیادی را میبینید که با مربیان خود درحال تمرین انواع حرکات موزون و رقصهای ایرانی و خارجی هستند. از بین رقصهای خارجی، رقص زومبا که ترکیبی ورزشگونه از رقصهای سالسا، کومبیا و سامبا است و آرایشگران آن را بهعنوان ورزش معرفی میکنند و تانگو رقصهای پرطرفدارتر به شمار میآیند و البته رقص عربی نیز مشتریان خاص خود را دارد.
آنها مشتریان خود را از طریق پخش تراکت و تبلیغات محلهای پیدا میکنند و بدون آنکه نگران دریافت دستمزدهای قانونی و تعیینشده باشند یا مالیات و عوارضی پرداخت کنند سودهای کلانی به جیب میزنند که هیچکس نمیتواند آن را به صورت دقیق برآورد کند |
دورهها معمولا سهماهه است و هر سالن زیبایی قیمت خاصی برای آموزش رقصهای خود تعیین کرده است اما معمولا این دورهها بین ٥٠ تا ٣٠٠هزار تومان قیمت دارند. متخصصان ماساژدرمانی یا تکنیکهای آرامبخش یوگا که ادعا میکنند دورههای خود را مستقیم یا غیرمستقیم زیرنظر مشهورترین اساتید تایلندی، هندی یا ژاپنی گذراندهاند بخش دیگری از صاحبان مشاغل در آرایشگاهها هستند. ماساژدرمانی موضعبندی شده است.
ماساژ درمانی، فال قهوه و طلسم!
ماساژ سر، صورت، تمام یا بخشی از بدن قسمتبندیهایی است که این افراد برای کار خود قایل شده و برای ماساژ هربخش قیمتی مشخص کردهاند و فالگیرها که جزو جداییناپذیر از محیطهای زنانه هستند! یک میز و یک صندلی سهم فالگیرهاست. یک قوری چای یا قهوه، چند ورق تاروت، کتابهای طلسم، مهره و ادوات ریزی که به سختی به چشم میآیند ابزار کار جادوگران آرایشگاههاست. هرکدامشان کارت ویزیت دارند و برای فالگیری باید از قبل نوبت تعیین کنید.
این کار برای آن است که جادوگرها تنها در زمانهایی به آرایشگاهها میآیند که مشتریانشان به حد نصاب رسیده باشد. ارزانقیمتترین فالها در آرایشگاههای تهران حدود ٣٠ تا ٥٠هزار تومان است اما معمولا جادوگرها به این رقم راضی نمیشوند و با پیشنهاد چند طلسمشکن و دعا دست مشتریان خود را حسابی به خرج کردن میاندازند.
بخش دیگر آرایشگاههای زنانه بوتیکهایی است که تنها خرجشان چند ویترین است و اقلام محدود اما گرانقیمتی از انواع لباس، ادوکلن، زیورآلات، وسایل بهداشتی، پودرهای چاق یا لاغرکننده و... را میفروشند. این فروشندگان که سرمایههای اولیه کوچکی دارند بدون استثنا مدعی هستند اجناس خود را اگر لباس باشد از ترکیه، زیورآلات از تایلند و ایتالیا و لوازم آرایش را از کشورهای اروپای شرقی آوردهاند. همین ادعاها مقدمه آن است که شما این اجناس را حداقل ٢٠ تا ٣٠درصد گرانتر از مغازههای سطح شهر بخرید و البته همین ادعاهای فریبنده و محیط پرزرق و برق آرایشگاهها به تنهایی کافی است که زنان زیادی زیر بار این تفاوت قیمتها بروند.
ابرشغل آرایشگری در زیرزمینهای پایتخت!
به گفته رویا یکی از آرایشگران منطقه غرب تهران صاحبان مشاغل آرایشگاهها معمولا سهم خود را به صورت پورسانتی به صاحب اصلی سالن پرداخت میکنند زیرا دریافت اجاره به تنهایی کافی نیست و افراد شاغل در آرایشگاههای زنانه از برند آرایشگاه یا مشتریان مشترکی استفاده میکنند که حاصل تبلیغات صاحب اصلی سالن زیبایی است. برای تعیین این پورسانتها یک آیتم مهم و ضروری است. اینکه مواد مصرفی در آرایشگاه توسط صاحب سالن تأمین میشود یا کارمند آرایشگاه. در صورتی که صاحب سالن مواد مصرفی را تأمین کند پورسانت به صورت ٦٠ به ٤٠ و به نفع مدیر سالن توافق میشود و در غیراینصورت پورسانتها ٥٠ به ٥٠ تعیین میشوند.
البته ابرشغل آرایشگری زنانه در ایران به این راحتی زیر بار مالیات و عوارض قانونی نمیرود و در هر کوچه پسکوچه پایتخت میتوانید آرایشگاههای زیادی پیدا کنید که بدون تابلو کار میکنند. آنها مشتریان خود را از طریق پخش تراکت و تبلیغات محلهای پیدا میکنند و بدون آنکه نگران دریافت دستمزدهای قانونی و تعیینشده باشند یا مالیات و عوارضی پرداخت کنند سودهای کلانی به جیب میزنند که هیچکس نمیتواند آن را به صورت دقیق برآورد کند. برای تشخیص میزان سودآوری این شغل همین کافی است که تعداد آرایشگرهای زنانه منطقه خود را بشمارید! (مریم شکرانی/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: طی هفتههای گذشته تصاویری در شبکههای اجتماعی پخش شد مبنی بر اینکه به سیب و برخی محصولات دیگر باغبانی واکس میزنند و نتیجهگیری شده بود که استفاده از این میوهها میتواند سرطانزا باشد، البته در رسانهها هم صحبتهای مختلفی در این باره منتشر شد که معمولا ضد و نقیض بود.
علی محسنی سرپرست امور میوههای سردسیری و خشک وزارت جهاد کشاورزی تأکید کرد که واکس میوه در برخی محصولات برای جلوگیری از ضایعات استفاده میشود و در برخی مواد حتی ضروری است. وی در عین حال تأکید کرد که این ماده هیچ ضرری برای انسان ندارد مادهای تولید شده و الهام گرفته از طبیعت است که در بعضی میوهها به طور طبیعی وجود دارد، وزارت جهاد کشاورزی استفاده از این ماده (واکس میوه) را به تولیدکنندگان توصیه میکند چرا که باعث کاهش ضایعات خواهد شد.
سرپرست دفتر امور میوههای سردسیری و خشک وزارت جهاد کشاورزی تصریح کرد: اگر در این میان کسی به طور غیرقانونی از مواد دیگری مانند پارافین استفاده کند وزارت جهاد کشاورزی هیچوقت چنین مادهای را توصیه نمیکند. اگرچه استفاده از پارافین برای افزایش ماندگاری میوه گزارش نشده اما هیچوقت چنین چیزی هم به اثبات نرسیده است که استفاده از پارافین مدت زمان انبارداری را بیشتر میکند.
محسنی گفت: فیزیولوژی پس از برداشت، یکی از شاخههای علوم باغبانی است و این علم تأکید دارد که با به کارگیری اصول و روشهایی محصول برداشت شده را با حداقل ضایعات و حفظ کیفیت به دست مصرفکننده برساند. این علم در دنیا پیشرفت بسیار زیادی کرده است و در ایران نیز طی سالهای گذشته توجه خوبی به این بخش شده است، بنابراین انبارداری، کاهش ضایعات، حفظ کیفیت، حفظ شادابی و طراوت محصول برای رسیدن به دست مصرفکننده همه با به کارگیری این نوع علوم انجام میشود.
سرپرست دفتر امور میوههای سردسیری و خشک وزارت جهاد کشاورزی گفت: براساس آمار اعلام شده سالانه 30 درصد محصولات کشاورزی از بین میرود و هرچقدر این ضایعات را کمتر کنیم درآمد کشاورز بیشتر و مردم غذای بیشتری خواهند داشت.
محسنی درباره استفاده واکس در محصولات کشاورزی گفت: این ماده با الهام از طبیعت ساخته شده و در میوههایی مانند سیب وانگور هم به طور طبیعی وجود دارد و در خلقت این محصولات برای جلوگیری از فسادو خرابشدن آنها ایجاد شده است. دانشمندان با تولید این ماده از طبیعت آن را در سایر محصولات هم استفاده میکنند تا ماندگاری محصول بیشتر و ضایعات آن کمتر شود. علاوه بر واکس، کلرید کلسیم و کیتوزان هم به میوهها زده میشود، اینها غنی از کلسیم هستند علاوه بر اینکه باعث افزایش ماندگاری میشوند کلسیم بیشتری هم به بدن مصرفکننده میرسد، یعنی مردم پول میوه میدهند اما کلسیم بیشتری هم استفاده میکنند.
محسنی تأکید کرد: واکس مخصوص مرکبات، ویژه انار و سیب در بازار وجود دارد و نهتنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته هم استفاده میشود و وزارت جهاد کشاورزی هم به استفاده از آن تأکید میکند. اما اگر در این میان کسی از روغن پارافین یا محصولات غیرمجاز دیگر استفاده کند قطعا برای سلامتی ضرر دارد و وزارت جهاد کشاورزی چنین توصیهای نکرده است.
محسنی درپاسخ به اینکه آیا استفاده از پارافین روی میوهها تاکنون گزارش شده است، گفت: چنین گزارشی دریافت نکردهایم ضمن اینکه مواردی که روی شبکههای اجتماعی منتشر میشود سندیت ندارد.
وی همچنین در این زمینه که آیا روشی برای تشخیص اینکه برای میوه پارافین غیرمجاز زدهاند یا واکس مجاز وجود دارد گفت: اصلا اینکه استفاده از پارافین باعث ماندگاری محصول میشود اثبات نشده و از سویی هزینه آن آنقدر زیاد است که هیچ تولیدکنندهای به این کار مبادرت نمیورزد. سالانه بیش از سه میلیون و 400 هزار تن سیب در کشور تولید میشود و نمیتوان با گزارشهای بیاساس شبکههای اجتماعی که معمولا از آن طرف مرز آب میخورند مردم را نگران کرد.
سرپرست دفتر امور میوههای سردسیری و خشک وزارت جهاد کشاورزی تأکید کرد: استفاده از واکس میوه مدت زمان نگهداری را بیشتر میکند شفافیت به میوه میبخشد و به بازاریابی کمک میکند و چیز بدی هم نیست. ترکیبات واکسها از موم است که همه ترکیبات طبیعی هستند و البته اگر مصنوعی آن هم ساخته شود هیچ اشکالی ندارد.
محسنی در پاسخ به اینکه آیا اتیلنی که برای پیشرس کردن محصولات استفاده میشود برای سلامتی ضرر ندارد، گفت: برخی محصولات هستند که باید زود برداشت شده و به صورت مصنوعی و دور از گیاه به مرحله رسیدگی برسند. مثلا گوجه فرنگی و موز را میتوان زودتر برداشت کردو با اتیلن در انبار به مرحله رسیدگی کامل رساند و هیچ اشکالی هم ندارد. استفاده از ماده اتیلن هم که طبیعی است هیچ ضرری ندارد چون در طبیعت وجود دارد. اگر در داخل پلاستیکی موز نارس را با یک تکه سیب نگه داریم بعد از مدتی به رسیدگی کامل میرسد.
سرپرست دفتر امور میوههای سردسیری و خشک وزارت جهاد کشاورزی در ادامه تأکید کرد: اگر کشور با این محدودیت آب و خاک محصول کشاورزی تولید میکند نباید به همین سادگی از چرخه استفاده خارج شود ضایعات محصولات کشاورزی بیش از 30 درصد سالانه خسارت بسیار زیادی وارد میکند.
وی ادامه داد: برنامه وزارت جهاد کشاورزی افزایش تولید در واحد سطح است و توسعه افقی نخواهیم داشت، بنابراین باید با استفاده از علوم جدید عملکرد در واحد سطح را بیشتر کنیم و علاوه بر آن تلاش کنیم تا بعد از برداشت نیز محصول با کمترین افت و کاهش به دست مصرفکننده برسد که این در دنیا به برداشت مخفی مرسوم است. (فارس)
به عنوان مثال بد نیست بدانید که در کشور ما ۴۰ درصد افرادی که عمل زیبایی بینی انجام میدهند نیازی به آن ندارند! یا اینکه جراحی زیبایی بینی بین مردان از زنان بیشتر شده است.
دکتر غلامرضا امیریان معتقد است: تنها ۶۰ درصد افرادی که برای جراحی بینی مراجعه میکنند واقعاً به جراحی نیاز دارند. او هم دلایل بالا بودن آمار بالای جراحی بینی در ایران را عمدتاً ناشی از مسائل فرهنگی و چشموهمچشمی میداند.
در همین زمینه پژوهشگران حوزه خانواده و زنان در توضیح و تبیین چرایی مصرف بالای لوازم آرایش در ایران، به مفهوم مصرف متظاهرانه و مادیگرایی اعتقاد دارند. مصرف متظاهرانه به معنای روشی است که فرد برای مطرح شدن خود و جلب نظر افراد دیگر با استفاده از لوازم آرایشی و نوع پوشش، بهکار میبرند. برخی معتقدند، این روشها بر اساس الگوهای رسانهای و ترفندهای تبلیغاتی شکل میگیرد و برخی معتقدند که این موضوع چیزی نیست جز برخاستهای از محدودیتهایی که با فرار از آنها، نمود در وضع ظاهری افراد پیدا میکند. اما سوال این است که آنها چگونه روند جامعهپذیری خود را دنبال میکنند؟
حدادی، پژوهشگر حوزه خانواده و زنان میگوید: فرد با پذیرش خودابژهسازی، در فرآیند جامعهپذیری به دو نوع عملکرد دست میزند. عملکرد اول که علت عملکرد دوم است، نظارت و مراقبت بدنی است. دختری از طریق رسانه به مدل استاندارد زیبایی دست پیدا میکند و خود را با این مدل مقایسه میکند؛ ماحصل مقایسه دائمی خود با مدلهای زیبایی رسانهها منجر بنوعی نارضایتی و شرم از بدن میشود؛ چراکه بدن فرد قطعاً با مدل زیبایی متفاوت است.
نتیجه یافتههای پژوهشی در تحقیقی که در این حوزه انجام شده و شامل ۲۴۴ زن ساکن در شهر تهران و ۱۷۳ دانشجوی دختر تحصیلات تکمیلی ساکن خوابگاههای تهران بوده، نشان میدهد که اکثریت نمونه، بیش از متوسط دارای مصرف متظاهرانه بوده و همچنین، اکثریت نمونه، بالاتر از متوسط در روابطشان مادیگرا بودهاند و علاوه بر این، زنان ساکن تهران، مصرف متظاهرانه بیشتری از دانشجویان شهرستانی ساکن خوابگاه دارند. از طرف دیگر، گروههای سنی هم متفاوتند؛ گروه سنی ۱۸ تا ۲۸ ساله با گروه سنی ۳۶ تا ۴۵ ساله در متغیرهای مواظبت بدنی دارای تفاوت معنادار هستند و میتوان گفت که گروههای سنی جوانتر؛ بهطور معناداری بدن خود را بیشتر مورد ارزیابی و مواظبت قرار میدهند و درباره چگونگی نمود بیرونی بدنشان حساسیت بیشتری دارند.
تحقیقات انجام شده درباره زیبایی و بدن در خارج از کشور در مقایسه با تحقیقات داخل کشور از حیث کیفیت و کمیت در مرتبه بالاتری قرار دارد. گروه تحقیقاتی داو در سال ۲۰۰۴ در پژوهشی با عنوان «زیبایی نقادانه» طی بررسی ۳۲۰۰ زن از ۱۰ کشور جهان در گروه سنی ۱۸ تا ۶۴ سال که بهصورت پیمایش تلفنی انتخاب شده بودند، دریافتند که ۴۴ درصد از زنان بر این باور هستند که زیبایی، مقولهای فراتر از ویژگیهای جسمانی است. یافتههای همین تحقیق نشان میدهد، زنان، مفهوم زیبایی را بهعنوان ویژگیهای جسمانی ذاتی، امری کهنه و منسوخ دانسته و در عوض، موقعیتها و تجربیات را بهعنوان عامل توانمندساز در احساس زیبایی در نظر گرفتهاند.
از دیگر نتایج تحقیق یادشده این است که ۲۱ درصد از زنان با خرید محصولات زیبایی و ۱۷ درصد از زنان با نگاهکردن به مجلات مد، زیبایی را تجربه میکنند.
اما در این میان، کاروکاسبی کلینیکهای جراحی محدود تغذیه، پاکسازی و خدمات پوستی سکه است که حالا بسیاری از پزشکان عمومی هم ترجیح میدهند پس از ۷ سال درس خواندن و دکتر شدن، یک دوره آموزشی کوتاه برای انجام خدمات زیبایی ببینند و به جای ویزیت بیماران مبتلا به آنفلوانزا، بوتاکس و ژل به صورت و بدن مراجعانشان تزریق کنند! فعالیتی که هم درآمد بیشتر و هم مراجعان زیادی نصیبشان میکند.
آیا تمام اینها نشانه بروز جامعهای مدرن و بروز شدن مردمان این جامعه است یا حاکی از یک بیماری اکتسابی است؟ در نبود کارکرد صحیح نهادهای فرهنگی، تعاملات درون جامعه، جامعه را به کدام سمتوسو خواهد برد؟ (شهروند)
پاسخ مشاور: علاقه شما به شوهرتان کمک زیادی خواهد کرد تا بتوانید شرایط زندگی مشترکتان را بهبود ببخشید. اینکه گفتهاید شوهرتان بهانه گیری میکند و به شما کمتر اهمیت میدهد با افزایش صمیمیت بین شما و شوهرتان رفع خواهد شد. با این حال در ادامه نکاتی مطرح میشود که امیدوارم با مطالعه آنها پاسخ سوال خود را دریافت کنید.
رابطه بین نیازهای بنیادی و خشنودی از ازدواج
یکی ازاهداف ازدواج تامین نیازهای اساسی زنان و مردان است و اگر افراد متاهل در زندگی مشترکشان برای تامین نیازهای همسرشان تلاش کنند در بهبود صمیمیت در رابطه زناشوییشان پیشرفت چشمگیری ایجاد خواهد شد؛ بنابراین اگر شما با شناخت شخصیت شوهرتان بتوانید رضایت او را از زندگی مشترک بیشتر کنید، صمیمیت بیشتری در زندگی مشترک احساس خواهید کرد.
معمولاً همه انسانها در طول زندگی برای پاسخ به ۵ نیاز اولیه خود، تلاش میکنند؛ این نیازها عبارت است از: نیاز بقا، نیاز عشق و محبت، نیاز قدرت، نیاز آزادی و نیاز به تفریح.
نیاز بقا، نیاز به تامین مسائل اقتصادی، توجه به بهداشت و سلامت جسمانی و مانند اینهاست. نیاز آزادی، نیاز به انجام کارهای مورد علاقه است. پاسخ به این نیاز در زندگی مشترک بدین گونه است که همسر خود را مدام تحت کنترل شدید و افراطی قرار ندهید. نیاز به قدرت، تمایل به مدیریت و تسلط بر امور مختلف زندگی است. ما برای حفظ مسیر زندگیمان میجنگیم و دیگران را به علت مخالفت با خودمان تنبیه میکنیم؛ بنابراین اگر در زندگی مشترک مورد احترام قرار بگیریم نیاز به قدرتمان بهتر پاسخ داده میشود. نیاز به عشق، محبت و همچنین تفریح نیازهایی است که سهلتر از دیگر نیازها در ازدواج تامین میشود. این نیازها را میتوان با راههای مختلف برآورده ساخت و نباید در پاسخ به این نیاز همسر، بیتوجه بود.
میزان هر نیاز را در همسرتان بسنجید
جالب است بدانید ۵ نیازی که به آنها اشاره شد به میزانهای متفاوتی در افراد مختلف وجود دارد. آگاهی از میزان هر کدام از این نیازها در همسرتان، به شما در تامین و پاسخ به آنها کمک میکند. به عنوان مثال، اگر نیاز به قدرت در همسرتان زیاد است، بهتر است شما در برابر او مطیعتر باشید چراکه احساس بهتری را در همسرتان ایجاد میکند و باعث صمیمیت بیشتر شما میشود.
۷ عادت مهرورزی را جایگزین رفتارهای اشتباهتان کنید
گوش سپردن، حمایت، تشویق، احترام، اعتماد، پذیرش و گفتوگوی همیشگی بر سر اختلافات، ۷ عادت مهرورزی هستند. در صورتی که این عادات موثر را جایگزین عادات مخرب از قبیل توهین، تنبیه، تحقیر، سرزنش، باج گرفتن، کتک کاری و بیتوجهی به شوهرتان کنید در افزایش صمیمیت تاثیر بسزایی خواهد داشت. (زهرا وفایی جهان، کارشناس ارشد روانشناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
102
طبیعی است دو نفر از دو جنس متفاوت، با دو فرهنگ و تربیت متفاوت وقتی زیر یک سقف زندگی کنند، اختلافنظرهایی با یکدیگر داشته باشند. درست است که میگویند دعوا نمک زندگی است، اما اگر این چاشنی زندگی از حد بگذرد دیگر آفتی جدی برای زندگی محسوب میشود.
دعوا و مشاجره جز, لاینفک زندگی زناشویی است، اما چرایی و چگونگی، دفعات و طرق مقابله با آن بسیار حائزاهمیت است. بعضی از دعواها با پی بردن فرد به اشتباه خود به پایان میرسد، اما گاهی زندگی مشترک دستخوش دعواهای مداوم و پی در پی شده و شیرینی واقعیاش را با زهری بسیار مهلک و کشنده، عوض میکند. رابطه زن و شوهر بشدت تحت تاثیر چنین مشاجرههایی قرار گرفته و گاه تا مرز جدایی و متارکه هم پیش میرود.
آنچه مهم است این که چه بر سر بهانه کوچک و واهی با هم دعوا کنید، چه بر سرعادت همیشگی و چه به خاطر یک سوءتفاهم کوچک و... حواستان باشد زندگیتان توسط موریانهای موذی به نام دعوا آرام آرام از درون جویده میشود به طوری که روزی ممکن است بیآن که خود متوجه شوید ستونهای خانه قدیمی زندگی مشترکتان از بیخ و بن نشست کند و دیوارهای مخروب آن بر سرتان آوار شود.
علت اصلی دعوا را کشف کنید
آخرین بار برای چه با همسرتان مشاجره کردید؟ خاطرتان هست؟ آیا دلیل منطقی برای این کار داشتید یا این که بر سر مسالهای کوچک و پیش افتاده اوقات تلخی به راه انداختید؟ آیا تا به حال به این مطلب اندیشیدهاید که چرا و به چه دلیل همیشه یا هرازچندگاهی با همسرتان دعوا میکنید؟
معمولا هیچ وقت زن و شوهرها تلاش نمیکنند علت اصلی دعوا و ریشه اشتباهات و مشکلاتشان را بشناسند و غالبا بعد از گذشت دقایقی یا چند روز و گاهی چند ماه، آشتی کرده و با سرپوش گذاشتن روی مشکلات، هرگز به دلایل به وجود آمدن ناراحتی و اختلاف فکر نمیکنند و این دقیقا نکته مهمی است که بیتوجهی به آن باعث میشود مشکلات حل نشده باقی بماند و رنج و ناراحتی حاصل از آن بر دل مانده و سنگینی کند و سپس در وقتی دیگر، دوباره خود را به گونهای متفاوت و شاید شدیدتر از قبل نشان دهد. به بیان دیگر، همین مسائل کوچک و جزیی حل نشده است که وقتی روی هم انباشته شود، روزی چون فنر متراکم از جا جهیده و باعث از کوره در رفتن یکی یا هر دو زوج میشود.
پس توصیه میکنیم به جای سرپوش گذاشتن بر مشکلات و نادیده گرفتن آنها، اندکی بر خودتان مسلط باشید و با تامل و صبر پیش بروید، شاید این مشکل با یک گفتوگوی کوتاه و ساده حل شود و دعوای طولانی پیش رویتان را منتفی کند. سعی کنید با کمک یکدیگر متوجه شوید که چرا و به چه علت بین شما و همسرتان اختلافی پیش آمده است، مثلا میتوانید احساساتتان را ابراز کنید و به حرفهای همسرتان نیز گوش دهید یا قبل از هر قضاوتی، منظور همسرتان را از حرف یا عملی که انجام داده بپرسید و... با انجام این کار قطعا دلایل دعوا را میفهمید و در نتیجه خواهید توانست از وقوع مشکلات بعدی پیشگیری کنید.
برای مصالحه پیشقدم شوید
درست است دعوای سختی داشتهاید و از دست همسرتان ناراحت شدهاید، اما باید چارهای بیندیشید و هر چه سریعتر ماجرا را ختم به خیر کنید. مصالحه یکی از مهمترین طرق رفع اختلاف است. از خود گذشتگی داشته باشید و با وجود تمامی هیجانات منفی که به نوعی مانع پیشقدم شدن شما برای سازش و مصالحه میشود، باز به سمت همسرتان بروید و رابطه را ادامه دهید، با این کار نهتنها او را متوجه و پشیمان از انجام رفتار اشتباهش میکنید، بلکه باعث میشوید ارزشتان را بیش از پیش درک کند و صمیمیت بیشتری بینتان به وجود آید. البته یادتان باشد که آمادگی کامل روحی، اولین گام موفقیت در مصالحه است اگر حتی یک درصد برای سازش آمادگی ندارید، به هیچ وجه پیش نروید چهبسا ممکن است با صحبت یا رفتاری سریعا به هم بریزید و کنترلتان را از دست بدهید و اوضاع را از آنچه هست وخیمترکنید.
معذرتخواهی کنید
با همسرتان مشاجره سختی داشتهاید تنها به این دلیل که به درستی نتوانستهاید منظورش را بفهمید و منظورتان را تفهیم کنید و به خاطر همین سوءتفاهم کوچک و قضاوت سریع ناپخته، چند وقتی است مدام با هم دعوا میکنید.
سوءتفاهم برای سلامت زندگی زناشویی بسیار مضر است، اما براحتی با یک معذرتخواهی ساده قابل رفع و رجوع میباشد. عذرخواهی یکی از دشوارترین پیشنهادهاست، اما اگر یاد بگیرید بعد از هر مشاجره، غرور و تکبر کاذب را کنار بگذارید و برای به وجود آمدن مشکل و کارها و حرفهای اشتباهتان اظهار تاسف و ندامت کنید و بسادگی این کلمه چند حرفی معذرتخواهی را به زبان آورید، بیگمان خواهید دید که چگونه زندگیتان در لحظهای کن فیکون میشود و ناراحتی و دلخوری چند وقتهتان محو و نابود میگردد.
از یادآوری مسائل گذشته پرهیز کنید
در برخی از دعواها، زن و شوهر به هر دلیلی که با هم جر و بحث میکنند،ماجراهای گذشته را پیش میکشند تنها به این منظور که طرف مقابلشان را بیشتر متهم و محکوم جلوه دهند، غافل از آن که این کار هم به رابطه زناشویی لطمه بزرگی میزند، هم دعواها را طولانیتر و خسارت آنها را جبرانناپذیرتر میکند. تا زمانی که با هیجانات ناخوشایند مقابله نکردهاید، نمیتوانید به معنای واقعی دعواهایتان را کنترل نمایید، اگر گذشت نکنید و همه ناراحتیها را به درون خود بریزید، اندکاندک وجودتان مملو از عقدهها و دلخوریهایی میشود که ممکن است در روزگاری نهچندان دور، دوباره با مشکلی کاملا نامرتبط زنده شده و باعث آزار بیشترتان شود. پس در مشاجرات، تنها به چیزی که در حال روی دادن است، توجه کنید و مسائل گذشته را پیش نکشید؛ بپذیرید با آتش بیار معرکه شدن راه به جایی نخواهید برد، بپذیرید به صلاحتان است گذشته را فراموش کنید تا زودتر بتوانید به نتیجه بهتری برای حل مشکل دست یابید.
گذشت داشته باشید
درست است که شما مرتکب اشتباهی نشدهاید و همسرتان مقصر اصلی دعوای اخیرتان بوده است، اما بیگناه بودن شما دلیل قانعکنندهای بر این امر نیست که برای تادیب، لجبازی یا انتقام از همسرتان، مدام از موضع خود دفاع و گذشت و بخشش را فراموش کنید. اگر به سلامت زندگی مشترکتان اهمیت میدهید، بخشیدن را تمرین کنید. اختلافنظرها و اشتباهات سهوی قابل تذکر و چشمپوشیاند، پس سختگیر نباشید و از خطاهای همسرتان بگذرید و راحت او را ببخشید یا با برخوردی ملایم همسرتان را متوجه اشتباهش کنید.
بپذیرید که اشتباه کردهاید
اگر مرتکب اشتباهی شدهاید و هیچ راه گریز و دفاعی از پیامدهای خطایتان موجود نیست، بهتر است دست از فریب خود و همسرتان بردارید و به تلاشهای بیهوده برای تبرئه خویش خاتمه دهید، شجاعانه سرتان را بالا بگیرید و بر اشتباهتان اعتراف کنید. با انکار خطاهای خویش، فقط کار را مشکلتر میکنید و دعوا را شدیدتر و سختتر، پس سعی کنید روراست و یک دل باشید و برای جبران خرابکاری هرگز متوسل به دروغ نشوید، به همسرتان این موضوع را تفهیم کنید که متوجه اشتباهتان شدهاید، اما هرگز هدفتان از ارتکاب آن عمل، آزار و اذیت او نبوده است. عذر و بهانه خود را به صورت متقاعدکنندهای بیان کنید تا همسرتان خریدار آن باشد و بتواند ذهن خود را از آن مساله کاملا پاک کند.
به همسرتان توجه کنید
علت برخی از دعواهای زن و شوهری این است که یکی از همسران احساس میکند طرف مقابل حرفهایش را نمی شنود یا به خواستههای او بیاعتناست. برای رفع این مشکل میتوان از فنون ارتباط سالم استفاده کرد. با توسل به تکنیکهای زیر میتوانید به همسرتان نشان دهید که خواستهها و انتظاراتش ارزشمند و مورد توجهتان است:
خشم خود را مهار کنید: خشم و عصبانیت بسیار و خارج از حد تعادل، مانع بحث اصولی و عاقلانه میشود، بنابراین توصیه میکنیم تا زمانی که به اندکی از آرامش نرسیدهاید بحث خود را متوقف و ادامه آن را به وقتی دیگر موکول کنید.
گوش دهید: گوش شنوا داشته باشید و بدون هیچ قضاوت یا حدس و گمانی حرفهای همسرتان را بشنوید؛ فقط بشنوید!
کنجکاوی کنید: برای اطمینان از این که حرفهای همسرتان را بدرستی متوجه شدهاید یا نه، بهتر است سوال کنید، من از حرفهایت این طور متوجه شدم که... آیا این درست است؟
توضیح دهید: توقع ذهنخوانی از همسرتان نداشته باشید، از خواستهها، انتظارات و دیدگاههای خود صحبت کنید و اطلاعات بیشتری در دسترس او قرار دهید.
درک متقابل داشته باشید: خود را به جای همسرتان بگذارید و آن موقعیت خاص را از دیدگاه همسرتان نیز نظاره کنید تا بتوانید دقیقا احساسات او را تجربه کنید. اجازه دهید همسرتان بفهمد که شما او را درک میکنید و متوجه اوضاع و احوال او هستید، مثلا بگویید: «میدانم خیلی ناراحت هستی، حق با توست!»
روشن حرف بزنید: واضح و آشکار صحبت کنید و دقیقا بگویید منظورتان چیست و آنچه که میگویید به چه معناست، حتی در صورت لزوم میتوانید نکته گویی کنید.
کمی دوست داشتنصرف کنید
پایان دادن به دعوا، همیشه کافی نیست و گاهی لازم است آسیبهای ناشی از دعوا را بشناسید. مثلا، معمولا بعد از هر دعوا، احساس جدایی و دوری بین همسران به وجود میآید، برای رفع این حالت لازم است همسران تلاش کنند تا رابطه و میزان صمیمیتشان به همان سطحی برگردد که قبل از دعوا در آن قرار داشتهاند. بعد از هر دعوا، انجام فعالیتهای دو نفره لذتبخشی چون تماشای فیلم، پیادهروی، بازی و... میتواند به زن و شوهر این مطلب را یادآوری کند که چقدر همدیگر را دوست دارند و از بودن کنار هم خوشحال و خرسندند.
چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایسنا ، دکتر محمدرضا ناظر اظهار کرد: اسپاسم به مانند تب در همه بیماریها وجود دارد و علامتی از انواع بیماریهاست.
وی ادامه داد: این بیماری ارثی است و البته در مواردی کمبود کلسیم، آثار برخی بیماریهای عفونی، رتروویروسها و (HTLV) میتواند با ایجاد درگیریهایی موجب اسپاسم عضلانی شود.
ناظر با اشاره به اینکه در مواردی بیماری MS با اسپاسم شروع میشود، بیان کرد: مریض در شرح حال خود بیشتر از گرفتگی دست و پا دم میزند که در چنین مواردی باید به بیماری MS شک کرد.
این متخصص بیماریهای عفونی تصریح کرد: در جاهایی که عصب تحت فشار است مثل انواع دیسکها، آرتروزهای ستون فقرات، تنگیهای ستون فقرات، اختلالات آب و الکترولیت و بیماران مغز و اعصاب ممکن است فرد دچار اسپاسم شود.
ناظر با بیان اینکه خستگی زیاد عضلات و ناگهانی در آب رفتن میتواند ایجاد اسپاسم کند، بیان کرد: تقریباٌ هر کسی در طول عمرش دچار گرفتگی عضله میشود.
وی تصریح کرد: حتی در هنگام تنیس، شنای زیاد یا بسیاری ورزشهای دیگر ممکن است عضله فرد دچار اسپاسم شود و این وضعیت در بعضی افراد بهویژه در حین ورزش بیشتر دیده میشود.
** تغذیه سالم
تغذیه سالم مهمترین عامل در سلامت تمام ارگان های بدن، به ویژه مغز است. مصرف مواد غذایی سالم و ارگانیک، اجتناب از غذای چرب، شور، فرآوری شده و گنجاندن میوه و سبزی در وعده های غذایی تا حد زیادی بدن را در مقابل انواع بیماری ها مصون می کند.
شکر مهمترین عامل در کاهش توانایی مغز با افزایش سن است. بنابراین اگر به دنبال مغزی سالم با حداکثر توانایی هستید؛ رژیم غذایی مدیترانه ای را انتخاب کنید. از طرفی مطالعات محققان دانشگاه راش نشان می دهد احتمال ابتلا به آلزایمر در افرادی که رژیم غذایی زیر را دنبال می کنند، 53 درصد کمتر است.
** رژیم غذایی مناسب در کاهش آلزایمر
-هر روز از میوه و سبزیجات، به ویژه سبزیجاتی که برگ سبز پهن دارند، استفاده کنید.
-آجیل را در برنامه غذایی خود بگنجانید و سعی کنید به جای تنقلات ناسالم فقط از آجیل استفاده کنید.
-در هفته چند بار لوبیا مصرف کنید.
-حداقل دو بار در هفته از گوشت ماکیان استفاده کنید.
-حداقل یک بار در هفته ماهی بخورید.
-حداقل دو بار در هفته از یکی از محصولات خانواده توت (خشک یا تازه) استفاده کنید.
-مصرف گوشت قرمز، کره و مارگارین، شیرینی، پنیر پرچرب (مانند پنیر پیتزا) فست فود و غذای سرخ کرده را محدود کنید.
** ورزش و فعالیت فیزیکی منظم
بارها در مورد فواید ورزش شنیده ایم؛ ولی افرادی که نقش ورزش را در سلامت بدن و مغز باور دارند؛ اندک هستند. ورزش و فعالیت فیزیکی منظم با افزایش ضربان قلب، خون بیشتری را به سمت مغز هدایت می کند و این مکانیسم منجر به توسعه و رشد نورون ها می شود. از پیاده روی ساده شروع کنید و تاثیر شگفت انگیز آن را ببینید.
** با افراد بیشتری معاشرت کنید
معاشرت با اقوام و دوستان شاد و سرزنده و تعاملات اجتماعی نقش مهمی در نرمش مغزی دارد؛ با دوستان خود قرار بگذارید و برای فعالیت هایی مانند کوهپیمایی و پیاده روی برنامه ریزی کنید.
** مغز خود را به چالش بکشید
تمرینات ذهنی یکی از مهمترین شیوه های دستیابی به سلامت مغز است. حل جدول و پازل، به خاطر سپردن اشعار و یادگیری زبان جدید از جمله مهمترین چالش های ذهنی هستند. نکته مهم در افزایش توانایی مغز، ایجاد بستر مناسب برای یادگیری مطالب جدید است.
** سیگار را کنار بگذارید
مطالعات نشان می دهد سیگار سبب نازک شدن غشاء مغز می شود و از این طریق نقش مهمی در کاهش توانایی حافظه، زبان و ادراک دارد.
** به میزان کافی بخوابید
بدن و مغز برای بازسازی به هشت ساعت خواب کامل در شب نیاز دارند. شبکه های اجتماعی که به تازگی به یکی از مهمترین فعالیت های افراد به ویژه قبل از خواب تبدیل شده اند، یکی از مهمترین دلایل کمبود و اختلال خواب هستند. به یاد داشته باشید تنها هنگام خواب مغز از شر سموم خلاص شده و تمام آموخته ها را سرو سامان می دهد. پس این وقت را در اختیار مغز قرار دهیم. کمبود خواب یکی از مهمترین دلایل اختلال حافظه و کاهش توانایی شناختی است.
** از خود محافظت کنید
استفاده از کمربند ایمنی در رانندگی، کلاه ایمنی در موتور و دوچرخه سواری و استفاده از کفش مناسب به منظور جلوگیری از زمین خوردن، از بروز آسیب های مغزی و نخاعی جلوگیری می کند. ضربه و تکان مغزی می تواند شروع اختلالات حافظه باشد.
** در مورد پیری نگرش منفی نداشته باشید
مطالعات محققان دانشکده بهداشت ییل و دانشگاه جان هاپکینز حاکی از آن است که نگرش های منفی در مورد پیری، نظیر اینکه افراد مسن ناتوان و ضعیف هستند، ساختار مغز را به گونه ای تغییر می دهد که احتمال بروز آلزایمر افزایش می یابد.
محققان بر این باورند که افکار منفی سبب استرس می شود و استرس، مهمترین عامل تغییرات پاتولوژیک (آسیب شناسی) مغز است.
بیماری پیشرونده آلزایمر شایعترین نوع زوال عقل است که باعث اختلال در حافظه، تفکر و رفتار فرد می شود. این بیماری از دیدگاه علمی بر اثر کاهش ماده شیمیایی سروتونین در مغز بروز می کند و به این ترتیب انتقال پیام های عصبی مختل می شود. دلیل این بیماری همیشه کهولت سن نیست و عوامل ژنتیکی، سکته مغزی و شوک عاطفی نیز می توانند منجر به این بیماری شوند.
بر اساس آمار مرکز بین المللی آلزایمر، در حال حاضر 46.8 میلیون نفر در سراسر جهان به زوال عقل مبتلا هستند و این تعداد تا سال 2050 میلادی، به 131.5 میلیون نفر به ویژه در کشورهای در حال توسعه می رسد.
محققان دانشگاه کالیفرنیا در سان فرانسیسکو چاقی، باریک شدن شریان کاروتید، افسردگی، سطح پایین تحصیلات، افسردگی، فشار خون بالا، عدم تحرک، استعمال دخانیات، سطح بالای اسید آمینه و دیابت نوع 2 را به عنوان مهمترین عوامل خطر آلزایمر برشمرده اند.