بامداد – نهج البلاغه نازله روح بلند امیرمومنان علیه السلام است و در حقیقت نموداری از کمالات وجودی و اوصاف الهی آن حضرت است، که در کلام او تجلی کرده است، لذا انس مداوم با نهج البلاغه گذشته از درک معارف الهی به انسان صدها صفت برجسته می بخشد.
بدون تردید داشتن تعهد و احساس نیاز دردمندانه برای کار، برخورداری از اخلاص و نیت پاک، توکل همه جانبه به خدا، ایمان داشتن به هدف، دارا بودن پشتکار و شکیبایی و بردباری در جریان کار، انسان را وادار می کند که به دنبال پیدا کردن راههای هدایت و نجات و رسیدن به کمال و عزت باشد.
در این راستا غنی ترین گنجینه الهی و آسمانی قرآن مجید است، بعد از قرآن، نهج البلاغه، مفسر و متمّم قرآن بوده و به عنوان «اخ القرآن» شهرت گرفته است، روش های متعدد و گوناگونی برای بهره مندی از نهج البلاغه وجود دارد اما دو شیوه تاکنون آزموده شده و کارساز بوده است:
یکی روش فراگیری آزاد که انسان برای اساس عشق و علاقه خود، کتاب نهج البلاغه را تهیه نماید و به صورت منظم از اوّل تا به آخر آن را مطالعه کند، البته این روش وقتی جواب خواهد داد که پیش زمینه هایی برای بهره گیری از نهج البلاغه فراهم شده باشد مثلاً انسان با برخی علوم نظیر ادبیات عرب، فلسفه، کلام، عرفان اسلامی، تاریخ اسلام تا اندازه ای آشنا باشد و در ضمن از شرح هایی که تاکنون برای نهج البلاغه نوشته شده اند و به تفصیل درباره خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار آن حضرت سخن رانده اند، استفاده کند؛ مانند شرح ابن میثم بحرانی، شرح ابن ابی الحدید معتزلی، شرح محمد جواد مغنیه، شرح علّامه شوشتری و شرح علّامه جعفری و… تا بتواند نکات ظریف و نهفته معارف نهج البلاغه را به طور کامل درک کند.
این روش به طور یقین کارآمدتر و مفیدتر خواهد بود و آن اینست که انسان نهج البلاغه را به عنوان یک متن علمی تخصصی، در محضر فردی که کارشناس معارف نهج البلاغه در محورهای مختلف باشد، به طور دقیق و منظم تحصیل کند و دوره آموزشی و فراگیری برایش تدارک ببیند؛ این روش در صورتی بهتر عمل خواهد شد که در مراکز علمی نظیر حوزه و دانشگاه، نهج البلاغه به عنوان متن درسی دانش پژوهان قرار داده شود. چنان که در گذشته برخی از بزرگان، نه تنها متن نهج البلاغه بلکه بعضی شرح های آن را در محضر بزرگان، تحصیل می کرده اند؛ که از جمله در اجازه نامه ای که فخرالمحققین برای سید حیدر آملی داده، آمده است که سید حیدر آملی از جمله کتاب هایی را که نزد فخرالمحققین فراگرفته است، نهج البلاغه و شرح میثم بحرانی به نهج البلاغه بوده است.
این شیوه دو نکته اساسی را می رساند؛ یکی این که بزرگان از علمای شیعه در قدیم بر اساس عنایت و اهمیّت خاصی که به نهج البلاغه می داده اند آن را جزء متون درسی طلاب قرار داده بوده اند. و دیگر این که بهترین روش بهره مندی از نهج البلاغه همان است که نزد متخصصی فن فراگرفته شود.
نهج البلاغه نازله روح بلند امیرمومنان علیه السلام است و در حقیقت نموداری از کمالات وجودی و اوصاف الهی آن حضرت است، که در کلام او تجلی کرده است، لذا انس مداوم با نهج البلاغه گذشته از درک معارف الهی به انسان، روحیه ایثار، فداکاری، عدالت خواهی، آزادمنشی، جوانمردی، شجاعت، سخاوت، ستم ستیزی، گرایشات معنوی، تقواطلبی، و صدها صفت برجسته دیگر می بخشد. چنانکه از برخی از محققان برجسته معاصر نقل شده که گفته اند: ما معتقدیم اندیشه و نظر نهج البلاغه شهامت و مردانگی و عظمتت روح به انسان می دهد، زیرا این کتاب از روح بزرگ و نیرومندی صادر شده که با همه مشکلات و مصائب هم چون شیری پولادین اراده روبه رو گردیده است.
منابع:
– شهید مطهری، سیری در نهج البلاغه
– دکتر سید محمد مهدی جعفری، آموزش نهج البلاغه
– سید حیدر آملی، تفسیر المحیط الاعظم والبحر الخفم
– دکتر زکی مبارک، نقل از نهج البلاغه و گردآورنده آن، ص۱۶۶٫
نوشته چگونه از نهج البلاغه بهره مند شویم؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
نهج البلاغه مجموعه سخنان امام علی (ع) است. نهج البلاغه را سید رضی جمع آوری نموده است. نهج البلاغه گزیده ای از مجموع بیانات امام علی (ع) است.
نهج البلاغه گزیدهای از خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه علی ابن ابیطالب (ع) است که توسط سید رضی در قرن چهارم هجری قمری بر اساس ذوق ادبی خویش از نامهها و خطبه های امام علی (ع) فراهم آورده است. از جمله شاخصههای این کتاب، ترجمههای متعدد آن است.
سخنان امیرالمومنین علی (ع) در کتاب نهج البلاغه در سه باب آمدهاست:
ترجمههای متعددی از نهج البلاغه به فارسی در دسترس است که از آن میان میتوان به ترجمههای سید جعفر شهیدی، علی نقی فیضالاسلام، جواد فاضل، محمد تقی جعفری، سید محمد مهدی جعفری، حسینعلی منتظری، حسین انصاریان، محمد دشتی، مصطفی زمانی، علی اصغر فقیهی از نهج البلاغه اشاره کرد. «نهج البلاغه منظوم» (خطبهها) به اهتمام علی توکلی گنابادی مهمترین اثر منظوم فارسی بر اساس کتاب نهج البلاغه است.
نهج البلاغه توسط عبدالکریم تاراس چرنینکو به زبان روسی ترجمه شده است.
علامه امینی در جلد چهارم کتاب الغدیر، ۸۱ شرح نهج البلاغه را معرفی کرده است. معروفترین شروح نهج البلاغه شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید معتزلی بغدادی، شرح ابن میثم بحرانی، شرح خوئی می باشد. از جمله شرح هایی که توسط نویسندگان معاصران نگاشته شده می توان به ترجمه و تفسیر نهج البلاغه اثر شیخ محمدتقی جعفری و شرح نهج البلاغه تالیف شیخ محمدتقی شوشتری اشاره نمود.
نخستین گردآورنده کلمات قصار امام علی (ع) ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ صاحب (بیان و تبیین) درگذشته ۲۵۵ ه. ق میباشد. وی 100 کلمه از کلمات قصار امیرالمؤمنین را انتخاب کرده و آن را «مطلوب کل طالب من کلام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب» نامیدهاست.
تاریخنگاران و حدیثدانان دیگری نیز به گردآوری سخنان و اندرزهای حضرت علی (ع) اقدام کردهاند؛ برای نمونه قاضی محمد بن سلامه معروف به قضاعی (درگذشته ۴۰۵ هجری) مجموعهای از سخنان امیرالمؤمنین علی (ع) را به نام «دستور معالم الحکم و مأثور مکارم الشیم» گردآوری کرده است. ترجمه این کتاب به زبان فارسی نیز به نام «قانون» چاپ شده است. بسیاری از خطبه ها و نامههای نهج البلاغه پیش از آن در کتاب «الغارات» تالیف ابواسحاق ثقفی کوفی، از دانشمندان قرن سوم (متوفی ۲۸۳ هجری قمری) آمده است. همچنین بخش بزرگی از خطبههای توحیدی نهج البلاغه در کتابهایی که یک قرن پیش از نهج البلاغه تالیف شده، نظیر کتاب «الکافی» شیخ کلینی و «کتاب التوحید» شیخ صدوق آمده است.
علی بن حسین مسعودی مورخ بزرگ که تقریباً صد سال پیش از سید رضی میزیسته است (اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم) در جلد دوم کتاب معروف خود «مروج الذهب» مینویسد: «آن چه مردم از خطابههای علی (ع) در مقامات و حوادث مختلف حفظ کردهاند، بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندی میشود. علی (ع) آن خطابهها را فی البداهه و بدون یادداشت و پیش نویس بیان و انشا میکرد و مردم هم الفاظ آن را میگرفتند و عملاً نیز از آن بهرهمند میشدند.» گواهی دانشمند متتبعی مانند مسعودی میرساند که خطابههای امام علی (ع) فراوان بوده است که سید رضی از این میان در نهج البلاغه تنها ۲۳۹ خطبه را نقل کرده، که جنبه ادبی قویتری را به انتخاب و تشخیص او داشته است.
کتابهای تحقیقی بسیار کاملی در مورد اسناد و مدارک نهج البلاغه انتشار یافته که از جمله مهمترین آنها سه کتاب «روات و محدثین نهج البلاغه» تالیف محمد دشتی و همکاران، «استناد نهج البلاغه» تالیف امتیاز علی خان عرشی و ترجمه آیتاللهزاده شیرازی و «مصادر نهج البلاغه» تألیف سید عبدالزهرا حسینی است.
بسیاری از ادیبان طراز اول عرب از جمله عبدالحمید کاتب در قرن دوم، جاحظ در قرن سوم، قدامة بن جعفر در قرن چهارم، ابن ابی الحدید در قرن ششم و خلیل بن احمد فراهیدی در قرن هشتم، فصاحت نهج البلاغه را ستودهاند.
«در همه مردم عرب زبان یک نفر نیست مگر آن که معتقد است سخن علی (ع) بعد از قرآن و کلام نبوی شریفترین و بلیغترین و پرمعنیترین و جامعترین سخنان است». |
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، دکتر محسن اسماعیلی در اولین جلسه شرح و تفسیر نهج البلاغه در سال تحصیلی جدید، با اشاره به بخشی از نامه امیرالمومنین(علیه السلام) به حارث همدانی، «وَ اِعْلَمْ أَنَّ أَفْضَلَ اَلْمُؤْمِنِینَ أَفْضَلُهُمْ تَقْدِمَةً مِنْ نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ مَالِهِ فَإِنَّکَ مَا تُقَدِّمْ مِنْ خَیْرٍ یَبْقَ لَکَ ذُخْرُهُ وَ مَا تُؤَخِّرْهُ یَکُنْ لِغَیْرِکَ خَیْرُهُ» (این را بدان که بهترین مومنان برترین آنها هستند نسبت به پیش کش کردن از خود و اهل و دارایی خود؛ چراکه آنچه را که از نیکی پیش می فرستی ذخیره اش از تو باقی خواهد ماند و آنچه باقی می گذاری سودش برای دیگران است)، نکاتی که از این کلام امیرالمومنین(علیه السلام) درباره درجات ایمان و درجات مومنین برمی آید را چنین برشمرد:
۱) هر چند همه مومنان دارای فضیلت هستند اما در یک درجه و رتبه نیستند.
۲) رتبه مومن در همین دنیا و به دست خودش تعیین می شود.
۳) آنچه که رتبه مومن را تعیین می کند اعمال اوست. بنابراین مبنای درجات ایمان و درجات بهشت، اعطایی و موهبتی نیست؛ بلکه درجه و رتبه، دست خود انسان است و بر اساس عملش تعیین می شود.
۴) یقین داشته باشید که از این دنیا، آن چیزی برای شما باقی می ماند که زودتر به آخرت می فرستید و آنچه که از دنیا برای آخرت استفاده می کنید، در حقیقت مال شماست و بقیه مال دیگران است. بنابراین آخرت جای عمل و تکامل و بالا رفتن درجات نیست بلکه آخرت فقط تبلور آن چیزی است که در دنیا انجام شده است.
۵) برترین مومنان کسانی هستند که از سه چیز (خودشان، اهل شان و مال شان) برای آخرت سرمایه گذاری می کنند.
وی در ادامه با بیان اینکه «عده ای که ایمان ندارند و به دروغ اظهار می کنند که ایمان دارند، منافق هستند»، افزود: بر طبق آموزه های قرآن و نهج البلاغه، آنهایی که ایمان آوردند یعنی کسانی که به مبدأ و معاد باور دارند و نسبت به این باور، جدی هستند و عمل می کنند، مومن واقعی هستند. اما کسانی که اعتقادی ندارند یا به آنچه که عنوان می کنند اعتقاد دارند، عمل نمی کنند، واقعا مومن نیستند.
این استاد حوزه و دانشگاه در تشریح آیه ۲ سوره مبارکه «إِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَت قُلوبُهُم وَإِذا تُلِیَت عَلَیهِم آیاتُهُ زادَتهُم إیمانًا وَعَلیٰ رَبِّهِم یَتَوَکَّلونَ» به عنوان آیه ای که متضمن نشانه ها و ویژگی های مومن واقعی است، گفت: مومنان واقعی کسانی هستند که وقتی یاد خدا می شود، برایشان عادی نیست و دل شان هراسناک و لرزان می شود. و وقتی آیات خداوند برایشان گفته می شود ایمان شان زیاد می شود؛ این افراد به پروردگار خود هم توکل دارند و جز خدا کسی را در این عالم موثر نمی دانند.
وی در بیان نشانه ها و ویژگی های عملی مومنان واقعی نیز به آیه سوم سوره مبارکه انفال «الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ» اشاره کرد و افزود: «یُقِیمُونَ الصَّلاةَ» و «رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ» در قرآن معمولا با یکدیگر ذکر می شوند که «نماز» سنبل عبادات فردی و «انفاق» سنبل خدمات اجتماعی است و مومنان کسانی هستند که در عمل شان هر دو را دارند.
هر عمل صالحی، درجه انسان را بالا می برد به شرط آنکه یک عمل صالح همیشه در اعمال فرد وجود داشته باشد؛ که اگر نباشد بقیه اعمال هم فایده ندارند. این عمل بر اساس دستورات قرآن و نهج البلاغه، «انفاق» است. بنابراین انسان بدون انفاق نمی تواند به رتبه های بالا و مقام ابرار برسد.
اسماعیلی با اشاره به آیه چهارم سوره انفال «أُولَٰئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ۚ لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ»، گفت: کسانی که حقا و واقعا مومن هستند دارای یک درجه و یک مرتبه نیستند بلکه در پیشگاه پروردگارشان دارای درجایی هستند.
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه، روایتی معتبر از امام جعفر صادق(علیه السلام) در اصول کافی که در آن ایمان را به یک نردبان ۱۰ پلیه تشبیه کرده اند را یادآور شد و گفت: همه کسانی که در این پله ها قرار گرفته اند مومن هستند و اگر کسی در یک پله بالاتر است حق ندارد به دیگری بگوید که مومن نیستی! بلکه وظیفه مومنی که در پله بالاتر قرار گرفته، این است که با مدارا و رفق، دست مومنی که در پله پایین تر است را بگیرد و یک پله بالاتر بیاورد. امام صادق(علیه السلام) می فرمایند هر کسی، دیگری را از این نردبان پایین بیندازد، مسئول تمام توابع و آثاری است که در پی این عمل حادث می شود.
نویسنده کتاب «درس های ماندگار؛ نگاهی نو و گذرا به نهج البلاغه»، با اشاره به فرازهایی از حکمت ۲۶۱ نهج البلاغه که در آن امیرالمومنین(علیه السلام)، ایمان را به یک نقطه سفید برجسته در قلب انسان تشبیه کرده و فرموده اند که هر چه ایمان زیاد می شود این نقطه سفید نیز بزرگتر می شود، خاطرنشان کرد: بنابراین ایمان قابل کم و زیاد شدن است و اگر مومنین دارای درجاتی هستند، بر اساس حکمت و عدالت پروردگار، جایگاه و پاداش شان در قیامت باید متفاوت باشد..
وی در ادامه، عبارت «دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلاَتٌ، وَ مَنَازِلُ مُتَفَاوِتَاتٌ» در خطبه ۸۵ نهج البلاغه را حاکی از مدرج بودن بهشت دانست و افزود: امام علی(علیه السلام) ذکر کرده اند که پایه ها و رتبه های بهشتیان متفاوت است. منتها مواردی برای همه بهشتیان مشترک است؛ اعم از اینکه بهشت برای همه بهشتیان لذت محض است، لذت های بهشتی پایان ناپذیر است و کسی هم که بهشتی شد، دیگر از آنجا بیرون نمی آید و رنج و اندوهی هم ندارد؛ اما در آنجا، لذت با لذت فرق می کند.
دکتر اسماعیلی در بخش دیگر سخنانش به یک نکته معرفتی در قرآن و نهج البلاغه اشاره کرد که بر اساس آن یک عمل صالح، شرط لازم برای پذیرش سایر اعمال نیک است. دکتر محسن اسماعیلی در این باره گفت: هر عمل صالحی، درجه انسان را بالا می برد به شرط آنکه یک عمل صالح همیشه در اعمال فرد وجود داشته باشد؛ که اگر نباشد بقیه اعمال هم فایده ندارند. این عمل بر اساس دستورات قرآن و نهج البلاغه، «انفاق» است. بنابراین انسان بدون انفاق نمی تواند به رتبه های بالا و مقام ابرار برسد.
وی افزود: راز این نکته معرفتی این است که انفاق، بندهای وابستگی انسان به دنیا را قطع می کند و هیچ عملی مانند انفاق، این کار را نمی کند. حتی اگر نمازهای مفصل و طولانی، روزه، حج و هر عمل خوب دیگری هم در کارنامه اعمال داشته باشیم، اما آن عمل خیری که ریشه وابستگی ما به غیر خدا را می سوزاند، انفاق است.
دکتر اسماعیلی، این جلسه درش شرح و تفسیر نهج البلاغه را با روایتی از امام محمدباقر(علیه السلام) به پایان برد که فرموده اند: «وقتی بدن پدرم را غسل می دادیم، جای آن ریسمانی که حضرت هر شب بر دوش می گذاشتند و خودشان شخصا برای انفاق به نیازمندان می بردند، روی بدن حضرت بود.» بنابراین امام معصوم هم که درجات بالایی دارد، از انفاق دست برنمی دارد.
امیرالمومنین(علیه السلام)، ایمان را به یک نقطه سفید برجسته در قلب انسان تشبیه کرده و فرموده اند که هر چه ایمان زیاد می شود این نقطه سفید نیز بزرگتر می شود، خاطرنشان کرد: بنابراین ایمان قابل کم و زیاد شدن است و اگر مومنین دارای درجاتی هستند، بر اساس حکمت و عدالت پروردگار، جایگاه و پاداش شان در قیامت باید متفاوت باشد..
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: خرج کردن برای خدا، رتبه می آورد و انسان هر قدر بیشتر و بهتر برای خدا خرج کند، رتبه اش بالاتر می رود. عقل نیز همین را می گوید که نباید به رتبه های پایین ایمان و درجات و منازل پایین بهشت اکتفا کنیم. پس هم سرعت و هم سبقت بگیرید؛ یعنی کند نروید و به دیگران هم نگاه نکنید. در این راه، هم یکایک مومنان موظفند و هم حکومت دینی وظیفه دارد تا برای ارتقای درجات ایمانی مردم، برنامه داشته باشد.
بخش نهج البلاغه تبیان
همان طور که سید رضی جمع آوری کننده نهج البلاغه در مقدمه کتاب تصریح می کند وی در پاسخ به درخواست برخی از دوستانش مبنی بر این که کتابی تألیف نماید که سخنان برگزیده امیرمومنان علیه السلام را در جمیع فنون و بخش های مختلف، از خطبه ها، نامه ها، مواعظ و آداب و... در بر داشته باشد؟ این کتاب را تألیف نموده اسـت.
مرحوم سید رضی می گوید من این خواسته را اجابت کردم و کار را شروع نمودم... ... و منظورم این بود که علاوه بر فضایل بی شمار دیگر، بزرگی قدر و شخصیت امیر مومنان علی علیه السلام از نظر شگفتی های بلاغت و نمونه های ارزنده فصاحت را روشن سازم لذا تصمیم گرفتم از میان خطبه ها، نامه ها و سخنان حکمت آمیز در ابتدا خطبه های «زیبا» و سپس نامه های «جالب» و بعد از آن کلمات حکمت آمیز حضرت را برگزینم.
تا آنجای که می گوید هرگز ادعا نمی کنم که من به همه جوانب سخنان حضرت علی علیه السلام احاطه پیدا کرده ام به طوری که هیچ کدام از سخنان او از دستم نرفته باشد بلکه بعید نمی دانم که آن چه نیافته ام بیش از آن باشد که یافته ام و آن چه در اختیارم قرار گرفته کمتر اسـت از آن چه به دستم نیامده اسـت.[1]
«ای جماعت مومنان! خدای عزوجل در این روز برای شما دو عید فراهم کرد... بدانید که اعتقاد به توحید پذیرفته نیست، مگر با اعتراف به نبوت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و هیچ اعتقادی و عملی قبول نیست مگر با قبول ولایت آن کسی که خداوند او را سرپرست قرار داده اسـت»
روشن شد که سید رضی(ره) در صدد گزینش خطبه ها و نامه و مواعظ حضرت علی علیه السلام بوده و هر یک را که از نظر فصاحت و بلاغت پر جاذبه دیده جمع آوری کرده و به همین دلیل اسم این مجموعه گرانبها را «نهج البلاغه» گذاشته و در اختیار دیگران قرار داده اسـت.
روی این جهت یک احتمال این اسـت که خطبه حضرت امیرمومنان در رابطه با عید غدیر و استناد حضرت به خطبه غدیر از نظر فصاحت و بلاغت برای مرحوم سید رضی در حدی نبوده که در نهج البلاغه ذکر شود.
احتمال دیگر نیز این اسـت که ایشان به خطبه حضرت امیر مومنان علی علیه السلام دست نیافته اسـت و در دسترس ایشان نبوده نه این که خطبه مولای متقیان و یا سایر استنادهای حضرت علی علیه السلام به خطبه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر، از نظر سید رضی معیار فصاحت و بلاغت را نداشته اسـت.
البته روشن اسـت همه سخنان و خطبه های امام علی علیه السلام از حیث فصاحت و بلاغت در یک سطح نیستند.
همان طور که اشاره شد حضرت علی علیه السلام برای اثبات حقانیت و خلافت بلافصل خویش به طور مکرر به حدیث متواتر غدیر استناد کرده اسـت و جریان غدیر را مطرح نموده اسـت چه آن روزی که آن حضرت از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خواست و فرمود: هر کس در غدیر بوده در مورد جریان غدیر شهادت دهد.[2]
و چه آن روزی که از اعضای شورا سوال کرد و فرمود: فهل فیکم احد یقول له رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : من کنت مولاه فهذا علی مولاه... غیری؟»[3]
و همه گفتند نه، و چه آن روزی که با ابوبکر احتجاج کرد و فرمود: «تو را به خداوند سوگند می دهم که بگوئی آیا مطابق حدیث و کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر من مولای تو و هر مسلمانی هستم یا تو؟» ابوبکر گفت بلکه تو.[4]
و چه آن روزی که در ایام خلافتش عید غدیر و جمعه در یک روز افتاده بود و حضرت در آن روز خطبه ای خواند و در بخشی از آن فرمود: «ای جماعت مومنان! خدای عزوجل در این روز برای شما دو عید فراهم کرد... بدانید که اعتقاد به توحید پذیرفته نیست، مگر با اعتراف به نبوت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و هیچ اعتقادی و عملی قبول نیست مگر با قبول ولایت آن کسی که خداوند او را سرپرست قرار داده اسـت و آیین طاعت خدا در مورد کسی به نتیجه نخواهد رسید مگر این که چنگ زنید به حبل الله و آنانی که اهل بیت خدایند یعنی کسانی که در روز دوح (غدیر) درباره آنان خدا آیه فرستاد و اراده خویش را در حق بندگان خاص خود اظهار داشت و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود تا ابلاغ کند و گمراهان و منافقان را به حساب نیاورد و خود ضمانت کرد که او را از (شر) ایشان نگاه دارد».
سید رضی(ره) در صدد گزینش خطبه ها و نامه و مواعظ حضرت علی علیه السلام بوده و هر یک را که از نظر فصاحت و بلاغت پر جاذبه دیده جمع آوری کرده و به همین دلیل اسم این مجموعه گرانبها را «نهج البلاغه» گذاشته و در اختیار دیگران قرار داده اسـت.
تا آنجای که می فرماید: این گونه خدا دین خویش را کامل کرد و چشم پیامبر و مومنان و تابعان او را روشن ساخت و این همان (واقعه غدیر) بود که برخی از شما خود شاهد آن بودید و به برخی دیگر از شما خبر آن رسید... .
امروز روز عهد و پیمان، روز کامل شدن دین، روز نص (تصریح) بر شخص اسـت یعنی آنان که ویژه رهبری هستند.[5]
مطرح نمودن جریان غدیر به طور مکرر در کلمات معصومین و از جمله امیر مومنان علیه السلام آمده اسـت و نیامدن آن در نهج البلاغه که سید رضی(ره) آن را جمع آوری کرده اسـت، به آن جهت اسـت که نهج البلاغه مشتمل بر بخش خاصی از سخنان امام علی علیه السلام می باشد نه همه آن.
- علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج1، ص181 تا 211.
- انصاری، عذرا، پیام غدیر، (غدیر در روایات).
پی نوشت:
[1]. مقدمه نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص27.
[2]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج١ ، ص74
[3]. نقدی. شیخ جعفر، الانوار العلویة و الاسرار المرتضویه، ص326.
[4]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج1، ص117؛ مرتضی، بی تا و شیخ صدوق، الخصال، ج2، ص550.
[5]. خراسانی، علم الهدی، نهج الخطابه، ج2، ص262؛ مسند الامام الرضا علیه السلام، ج2، ص23.
منبع: راسخون
بخش نهج البلاغه تبیان
همان طور که سید رضی جمع آوری کننده نهج البلاغه در مقدمه کتاب تصریح می کند وی در پاسخ به درخواست برخی از دوستانش مبنی بر این که کتابی تألیف نماید که سخنان برگزیده امیرمومنان علیه السلام را در جمیع فنون و بخش های مختلف، از خطبه ها، نامه ها، مواعظ و آداب و... در بر داشته باشد؟ این کتاب را تألیف نموده اسـت.
مرحوم سید رضی می گوید من این خواسته را اجابت کردم و کار را شروع نمودم... ... و منظورم این بود که علاوه بر فضایل بی شمار دیگر، بزرگی قدر و شخصیت امیر مومنان علی علیه السلام از نظر شگفتی های بلاغت و نمونه های ارزنده فصاحت را روشن سازم لذا تصمیم گرفتم از میان خطبه ها، نامه ها و سخنان حکمت آمیز در ابتدا خطبه های «زیبا» و سپس نامه های «جالب» و بعد از آن کلمات حکمت آمیز حضرت را برگزینم.
تا آنجای که می گوید هرگز ادعا نمی کنم که من به همه جوانب سخنان حضرت علی علیه السلام احاطه پیدا کرده ام به طوری که هیچ کدام از سخنان او از دستم نرفته باشد بلکه بعید نمی دانم که آن چه نیافته ام بیش از آن باشد که یافته ام و آن چه در اختیارم قرار گرفته کمتر اسـت از آن چه به دستم نیامده اسـت.[1]
«ای جماعت مومنان! خدای عزوجل در این روز برای شما دو عید فراهم کرد... بدانید که اعتقاد به توحید پذیرفته نیست، مگر با اعتراف به نبوت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و هیچ اعتقادی و عملی قبول نیست مگر با قبول ولایت آن کسی که خداوند او را سرپرست قرار داده اسـت»
روشن شد که سید رضی(ره) در صدد گزینش خطبه ها و نامه و مواعظ حضرت علی علیه السلام بوده و هر یک را که از نظر فصاحت و بلاغت پر جاذبه دیده جمع آوری کرده و به همین دلیل اسم این مجموعه گرانبها را «نهج البلاغه» گذاشته و در اختیار دیگران قرار داده اسـت.
روی این جهت یک احتمال این اسـت که خطبه حضرت امیرمومنان در رابطه با عید غدیر و استناد حضرت به خطبه غدیر از نظر فصاحت و بلاغت برای مرحوم سید رضی در حدی نبوده که در نهج البلاغه ذکر شود.
احتمال دیگر نیز این اسـت که ایشان به خطبه حضرت امیر مومنان علی علیه السلام دست نیافته اسـت و در دسترس ایشان نبوده نه این که خطبه مولای متقیان و یا سایر استنادهای حضرت علی علیه السلام به خطبه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر، از نظر سید رضی معیار فصاحت و بلاغت را نداشته اسـت.
البته روشن اسـت همه سخنان و خطبه های امام علی علیه السلام از حیث فصاحت و بلاغت در یک سطح نیستند.
همان طور که اشاره شد حضرت علی علیه السلام برای اثبات حقانیت و خلافت بلافصل خویش به طور مکرر به حدیث متواتر غدیر استناد کرده اسـت و جریان غدیر را مطرح نموده اسـت چه آن روزی که آن حضرت از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خواست و فرمود: هر کس در غدیر بوده در مورد جریان غدیر شهادت دهد.[2]
و چه آن روزی که از اعضای شورا سوال کرد و فرمود: فهل فیکم احد یقول له رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : من کنت مولاه فهذا علی مولاه... غیری؟»[3]
و همه گفتند نه، و چه آن روزی که با ابوبکر احتجاج کرد و فرمود: «تو را به خداوند سوگند می دهم که بگوئی آیا مطابق حدیث و کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر من مولای تو و هر مسلمانی هستم یا تو؟» ابوبکر گفت بلکه تو.[4]
و چه آن روزی که در ایام خلافتش عید غدیر و جمعه در یک روز افتاده بود و حضرت در آن روز خطبه ای خواند و در بخشی از آن فرمود: «ای جماعت مومنان! خدای عزوجل در این روز برای شما دو عید فراهم کرد... بدانید که اعتقاد به توحید پذیرفته نیست، مگر با اعتراف به نبوت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و هیچ اعتقادی و عملی قبول نیست مگر با قبول ولایت آن کسی که خداوند او را سرپرست قرار داده اسـت و آیین طاعت خدا در مورد کسی به نتیجه نخواهد رسید مگر این که چنگ زنید به حبل الله و آنانی که اهل بیت خدایند یعنی کسانی که در روز دوح (غدیر) درباره آنان خدا آیه فرستاد و اراده خویش را در حق بندگان خاص خود اظهار داشت و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود تا ابلاغ کند و گمراهان و منافقان را به حساب نیاورد و خود ضمانت کرد که او را از (شر) ایشان نگاه دارد».
سید رضی(ره) در صدد گزینش خطبه ها و نامه و مواعظ حضرت علی علیه السلام بوده و هر یک را که از نظر فصاحت و بلاغت پر جاذبه دیده جمع آوری کرده و به همین دلیل اسم این مجموعه گرانبها را «نهج البلاغه» گذاشته و در اختیار دیگران قرار داده اسـت.
تا آنجای که می فرماید: این گونه خدا دین خویش را کامل کرد و چشم پیامبر و مومنان و تابعان او را روشن ساخت و این همان (واقعه غدیر) بود که برخی از شما خود شاهد آن بودید و به برخی دیگر از شما خبر آن رسید... .
امروز روز عهد و پیمان، روز کامل شدن دین، روز نص (تصریح) بر شخص اسـت یعنی آنان که ویژه رهبری هستند.[5]
مطرح نمودن جریان غدیر به طور مکرر در کلمات معصومین و از جمله امیر مومنان علیه السلام آمده اسـت و نیامدن آن در نهج البلاغه که سید رضی(ره) آن را جمع آوری کرده اسـت، به آن جهت اسـت که نهج البلاغه مشتمل بر بخش خاصی از سخنان امام علی علیه السلام می باشد نه همه آن.
- علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج1، ص181 تا 211.
- انصاری، عذرا، پیام غدیر، (غدیر در روایات).
پی نوشت:
[1]. مقدمه نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص27.
[2]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج١ ، ص74
[3]. نقدی. شیخ جعفر، الانوار العلویة و الاسرار المرتضویه، ص326.
[4]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج1، ص117؛ مرتضی، بی تا و شیخ صدوق، الخصال، ج2، ص550.
[5]. خراسانی، علم الهدی، نهج الخطابه، ج2، ص262؛ مسند الامام الرضا علیه السلام، ج2، ص23.
منبع: راسخون
بامداد – نهج البلاغه نازله روح بلند امیرمومنان علیه السلام است و در حقیقت نموداری از کمالات وجودی و اوصاف الهی آن حضرت است، که در کلام او تجلی کرده است، لذا انس مداوم با نهج البلاغه گذشته از درک معارف الهی به انسان صدها صفت برجسته می بخشد.
بدون تردید داشتن تعهد و احساس نیاز دردمندانه برای کار، برخورداری از اخلاص و نیت پاک، توکل همه جانبه به خدا، ایمان داشتن به هدف، دارا بودن پشتکار و شکیبایی و بردباری در جریان کار، انسان را وادار می کند که به دنبال پیدا کردن راههای هدایت و نجات و رسیدن به کمال و عزت باشد.
در این راستا غنی ترین گنجینه الهی و آسمانی قرآن مجید است، بعد از قرآن، نهج البلاغه، مفسر و متمّم قرآن بوده و به عنوان «اخ القرآن» شهرت گرفته است، روش های متعدد و گوناگونی برای بهره مندی از نهج البلاغه وجود دارد اما دو شیوه تاکنون آزموده شده و کارساز بوده است:
یکی روش فراگیری آزاد که انسان برای اساس عشق و علاقه خود، کتاب نهج البلاغه را تهیه نماید و به صورت منظم از اوّل تا به آخر آن را مطالعه کند، البته این روش وقتی جواب خواهد داد که پیش زمینه هایی برای بهره گیری از نهج البلاغه فراهم شده باشد مثلاً انسان با برخی علوم نظیر ادبیات عرب، فلسفه، کلام، عرفان اسلامی، تاریخ اسلام تا اندازه ای آشنا باشد و در ضمن از شرح هایی که تاکنون برای نهج البلاغه نوشته شده اند و به تفصیل درباره خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار آن حضرت سخن رانده اند، استفاده کند؛ مانند شرح ابن میثم بحرانی، شرح ابن ابی الحدید معتزلی، شرح محمد جواد مغنیه، شرح علّامه شوشتری و شرح علّامه جعفری و… تا بتواند نکات ظریف و نهفته معارف نهج البلاغه را به طور کامل درک کند.
این روش به طور یقین کارآمدتر و مفیدتر خواهد بود و آن اینست که انسان نهج البلاغه را به عنوان یک متن علمی تخصصی، در محضر فردی که کارشناس معارف نهج البلاغه در محورهای مختلف باشد، به طور دقیق و منظم تحصیل کند و دوره آموزشی و فراگیری برایش تدارک ببیند؛ این روش در صورتی بهتر عمل خواهد شد که در مراکز علمی نظیر حوزه و دانشگاه، نهج البلاغه به عنوان متن درسی دانش پژوهان قرار داده شود. چنان که در گذشته برخی از بزرگان، نه تنها متن نهج البلاغه بلکه بعضی شرح های آن را در محضر بزرگان، تحصیل می کرده اند؛ که از جمله در اجازه نامه ای که فخرالمحققین برای سید حیدر آملی داده، آمده است که سید حیدر آملی از جمله کتاب هایی را که نزد فخرالمحققین فراگرفته است، نهج البلاغه و شرح میثم بحرانی به نهج البلاغه بوده است.
این شیوه دو نکته اساسی را می رساند؛ یکی این که بزرگان از علمای شیعه در قدیم بر اساس عنایت و اهمیّت خاصی که به نهج البلاغه می داده اند آن را جزء متون درسی طلاب قرار داده بوده اند. و دیگر این که بهترین روش بهره مندی از نهج البلاغه همان است که نزد متخصصی فن فراگرفته شود.
نهج البلاغه نازله روح بلند امیرمومنان علیه السلام است و در حقیقت نموداری از کمالات وجودی و اوصاف الهی آن حضرت است، که در کلام او تجلی کرده است، لذا انس مداوم با نهج البلاغه گذشته از درک معارف الهی به انسان، روحیه ایثار، فداکاری، عدالت خواهی، آزادمنشی، جوانمردی، شجاعت، سخاوت، ستم ستیزی، گرایشات معنوی، تقواطلبی، و صدها صفت برجسته دیگر می بخشد. چنانکه از برخی از محققان برجسته معاصر نقل شده که گفته اند: ما معتقدیم اندیشه و نظر نهج البلاغه شهامت و مردانگی و عظمتت روح به انسان می دهد، زیرا این کتاب از روح بزرگ و نیرومندی صادر شده که با همه مشکلات و مصائب هم چون شیری پولادین اراده روبه رو گردیده است.
منابع:
– شهید مطهری، سیری در نهج البلاغه
– دکتر سید محمد مهدی جعفری، آموزش نهج البلاغه
– سید حیدر آملی، تفسیر المحیط الاعظم والبحر الخفم
– دکتر زکی مبارک، نقل از نهج البلاغه و گردآورنده آن، ص۱۶۶٫
نوشته چگونه از نهج البلاغه بهره مند شویم؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
نهج البلاغه مجموعه سخنان امام علی (ع) است. نهج البلاغه را سید رضی جمع آوری نموده است. نهج البلاغه گزیده ای از مجموع بیانات امام علی (ع) است.
نهج البلاغه گزیدهای از خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه علی ابن ابیطالب (ع) است که توسط سید رضی در قرن چهارم هجری قمری بر اساس ذوق ادبی خویش از نامهها و خطبه های امام علی (ع) فراهم آورده است. از جمله شاخصههای این کتاب، ترجمههای متعدد آن است.
سخنان امیرالمومنین علی (ع) در کتاب نهج البلاغه در سه باب آمدهاست:
ترجمههای متعددی از نهج البلاغه به فارسی در دسترس است که از آن میان میتوان به ترجمههای سید جعفر شهیدی، علی نقی فیضالاسلام، جواد فاضل، محمد تقی جعفری، سید محمد مهدی جعفری، حسینعلی منتظری، حسین انصاریان، محمد دشتی، مصطفی زمانی، علی اصغر فقیهی از نهج البلاغه اشاره کرد. «نهج البلاغه منظوم» (خطبهها) به اهتمام علی توکلی گنابادی مهمترین اثر منظوم فارسی بر اساس کتاب نهج البلاغه است.
نهج البلاغه توسط عبدالکریم تاراس چرنینکو به زبان روسی ترجمه شده است.
علامه امینی در جلد چهارم کتاب الغدیر، ۸۱ شرح نهج البلاغه را معرفی کرده است. معروفترین شروح نهج البلاغه شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید معتزلی بغدادی، شرح ابن میثم بحرانی، شرح خوئی می باشد. از جمله شرح هایی که توسط نویسندگان معاصران نگاشته شده می توان به ترجمه و تفسیر نهج البلاغه اثر شیخ محمدتقی جعفری و شرح نهج البلاغه تالیف شیخ محمدتقی شوشتری اشاره نمود.
نخستین گردآورنده کلمات قصار امام علی (ع) ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ صاحب (بیان و تبیین) درگذشته ۲۵۵ ه. ق میباشد. وی 100 کلمه از کلمات قصار امیرالمؤمنین را انتخاب کرده و آن را «مطلوب کل طالب من کلام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب» نامیدهاست.
تاریخنگاران و حدیثدانان دیگری نیز به گردآوری سخنان و اندرزهای حضرت علی (ع) اقدام کردهاند؛ برای نمونه قاضی محمد بن سلامه معروف به قضاعی (درگذشته ۴۰۵ هجری) مجموعهای از سخنان امیرالمؤمنین علی (ع) را به نام «دستور معالم الحکم و مأثور مکارم الشیم» گردآوری کرده است. ترجمه این کتاب به زبان فارسی نیز به نام «قانون» چاپ شده است. بسیاری از خطبه ها و نامههای نهج البلاغه پیش از آن در کتاب «الغارات» تالیف ابواسحاق ثقفی کوفی، از دانشمندان قرن سوم (متوفی ۲۸۳ هجری قمری) آمده است. همچنین بخش بزرگی از خطبههای توحیدی نهج البلاغه در کتابهایی که یک قرن پیش از نهج البلاغه تالیف شده، نظیر کتاب «الکافی» شیخ کلینی و «کتاب التوحید» شیخ صدوق آمده است.
علی بن حسین مسعودی مورخ بزرگ که تقریباً صد سال پیش از سید رضی میزیسته است (اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم) در جلد دوم کتاب معروف خود «مروج الذهب» مینویسد: «آن چه مردم از خطابههای علی (ع) در مقامات و حوادث مختلف حفظ کردهاند، بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندی میشود. علی (ع) آن خطابهها را فی البداهه و بدون یادداشت و پیش نویس بیان و انشا میکرد و مردم هم الفاظ آن را میگرفتند و عملاً نیز از آن بهرهمند میشدند.» گواهی دانشمند متتبعی مانند مسعودی میرساند که خطابههای امام علی (ع) فراوان بوده است که سید رضی از این میان در نهج البلاغه تنها ۲۳۹ خطبه را نقل کرده، که جنبه ادبی قویتری را به انتخاب و تشخیص او داشته است.
کتابهای تحقیقی بسیار کاملی در مورد اسناد و مدارک نهج البلاغه انتشار یافته که از جمله مهمترین آنها سه کتاب «روات و محدثین نهج البلاغه» تالیف محمد دشتی و همکاران، «استناد نهج البلاغه» تالیف امتیاز علی خان عرشی و ترجمه آیتاللهزاده شیرازی و «مصادر نهج البلاغه» تألیف سید عبدالزهرا حسینی است.
بسیاری از ادیبان طراز اول عرب از جمله عبدالحمید کاتب در قرن دوم، جاحظ در قرن سوم، قدامة بن جعفر در قرن چهارم، ابن ابی الحدید در قرن ششم و خلیل بن احمد فراهیدی در قرن هشتم، فصاحت نهج البلاغه را ستودهاند.
«در همه مردم عرب زبان یک نفر نیست مگر آن که معتقد است سخن علی (ع) بعد از قرآن و کلام نبوی شریفترین و بلیغترین و پرمعنیترین و جامعترین سخنان است». |
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره