جام جم سرا: پدرم به خاطر عمویش بلافاصله به خواستگاری آنها پاسخ مثبت داد، من هم که دیگر امکان تحصیل در روستا برایم فراهم نبود، از سوم راهنمایی ترک تحصیل کرده بودم و شرایط ازدواجم مهیا بود. چند روز بعد که خانواده عموی پدرم مهمان ما بودند با اصرار آنها مراسم عقد من و رحمت در یک جمع خانوادگی و با کمترین هزینه برگزار شد.
یک ماه بعد، رحمت به عنوان راننده اتوبوس در مشهد مشغول به کار شد و منزلی را هم برای زندگی مشترکمان اجاره کرد.
آن روزها من خیلی خوشحال بودم که با یکی از بستگانم ازدواج کردهام اما همه این دل خوشیها بیشتر از ۶ ماه طول نکشید. این سیه روزیها هنگامی بر زندگیام سایه افکند که راننده مینی بوس روستا، پاکت نامهای را به در منزلمان آورد. وقتی نامه را گشودم فقط حیران و بهت زده به مادرم نگاه میکردم زبانم بند آمده بود و چیزی برای گفتن نداشتم.
داخل پاکت حکم تأیید شده دادگاه آذربایجان غربی بود و زنی به نام مریم مدعی شده بود که همسر رحمت است و او علاوه بر اینکه نفقه زندگیاش را پرداخت نکرده، برای فرزند یک سالهاش هم شناسنامه نگرفته است!
هراسان نامه دادگاه را به یک وکیل نشان دادیم که او هم با تأیید متن حکم صادر شده از دادگاه گفت: نامزد شما قبلاً به طور موقت با زنی به نام مریم ازدواج کرده است.
دیگر کاخ آرزوهایم فرو ریخت و تازه فهمیدم که خانواده عموی پدرم چرا اصرار به برگزاری هر چه زودتر مراسم عقد داشتند. پدرم هم وقتی در جریان ماجرا قرار گرفت، تلفنی با عمویش به مشاجره پرداخت که چرا زندگی دخترم را به بازی گرفتید!
همان روز من دادخواست طلاق را به دادگاه ارائه کردم اما واقعیت این است که مقصر خودمان بودیم چرا که بدون اطلاع از زندگی عموی پدرم و خانوادهاش و تنها به خاطر یک نسبت فامیلی، حاضر به برگزاری مراسم عقد شدیم بدون اینکه درباره خانوادهای که ۱۹ سال از آنها خبری نداشتیم، اطلاعاتی کسب کنیم.
«رحمت» هم بعد از فاش شدن این موضوع و ترس از دستگیری به سراغ همسر موقت خود رفت تا برای فرزندش شناسنامه بگیرد و در این میان آینده من در سیاهی مطلق قرار گرفت. (خراسان)
بامداد- دلیل وجود بالچه در انتهای دم هواپیما
در انتهای دم هواپیما یک قطعه کوپک به نام بالچه قرار دارد که نقش مهمی در پرواز به عهده دارد. دلیل آن را ما به شما می گوییم. اگر تا به حال از پنجره هواپیما به بیرون نگاه کرده باشید، متوجه وجود زائده ای کوچک در انتهای بال ها شده اید. آن ها «بالچه» نام دارند و در تمامی هواپیماهای جدید مورد استفاده قرار می گیرند. اما علت به کار گیری آن ها چیست؟ ما در این مقاله قصد داریم به همین مسئله بپردازیم.
بالچه ها کشیدگی ناشی از بلند شدن هواپیما را کاهش می دهند. علت استفاده از آن ها ساده تر از چیزی است که ما تصور می کنیم. بالچه ها باعث می شوند که بالها بتوانند در فرایند بلند شدن نقش موثرتری ایفا نمایند. این امر سبب می شود به نیروی کمتری برای بلند شدن هواپیما احتیاج باشد
و در نتیجه موتورها کارایی بهتری خواهند داشت. کاهش مصرف سوخت، تولید دی اکسید کربن کمتر و کاهش هزینه ها در خطوط هوایی از مزایای استفاده از آن ها به شمار می رودبر اساس اعلام شرکت بوئینگ، بالچه های مورد استفاده در هواپیماهای ۷۵۷ و ۷۶۷ می توانند اشتعال سوخت را تا ۵ درصد افزایش داده
و تولید گاز دی اکسید کربن را تا ۵ درصد کاهش دهند. یکی از خطوط هوایی که ۵۸ دستگاه هواپیمای ۷۶۷ را در اختیار دارد، سالانه ۵۰۰ هزار گالن در مصرف سوخت صرفه جویی خواهد نمودهمانطور که قبلا به آن اشاره نمودیم، بالچه ها می توانند تاثیر «کشیدگی ناشی از بلند شدن» را کاهش دهند.
فشار هوایی که هنگام پرواز در بالای بال وجود دارد، مقداری کمتر از فشار هوای موجود در زیر بال برآورد می شود. فشار هوای زیر بال در نزدیکی نوک، فشار کمتر بالای بال را تحت تاثیر قرار داده و گرداب ایجاد می کند. این پدیده به صورت سه بعدی در بالای بال ها جریان پیدا می کند.
آن ها علاوه بر جلوگیری از ورود هوا به بالا و روی بال ها، هوا را نیز عقب نگه می دارند و به این ترتیب، کشیدگی هنگام بلند شدن کاهش می یابد.با ورود بالچه ها به صنعت، هواپیما قادر است قدرت گرداب نوک بال را کاهش دهد.
همچنین افزایش طول بال نیز می تواند به از بین رفتن کشیدگی منجر گردد. اما در بسیاری از موارد، تولیدکنندگان هواپیما به دلایلی قادر به ساخت بال های بلندتر نیستند. به گزارش پارس ناز به عنوان مثال، هواپیماهایی مانند بوئینگ ۷۳۷ و ۷۵۷ پروازهای خود را از فرودگاه هایی انجام می دهند که برای پروازهای داخلی کوتاه تا متوسط ساخته شده اند.
به علت عدم نیاز چنین مسیرهایی به هواپیماهای بزرگ، فضای کمتری به آن ها اختصاص می یابد. در واقع اندازه پرنده های غول پیکر با توجه به فضای پارکینگ محدود می شود.بنابراین به جای ساخت بال های طولانی تر، بوئینگ از بالچه ها برای دستیابی به اهداف خود استفاده می کند.
اگر محدودیتی در فضا (پارکینگ) وجود نداشته باشد، استفاده از بالچه ها چندان ضرورت پیدا نمی کند. بوئینگ ۷۷۷ از آن دسته هواپیماهایی است که به این فناوری مجهز نشده اما می تواند همان عملکرد را ارائه دهد.
آن ها نخستین بار توسط «ریچارد ویتکام» در مرکز تحقیقات ناسا توسعه داده شده اند و از آن زمان تاکنون، تولیدکنندگان همواره برای افزایش و بهبود کارایی بالچه ها در تلاش بوده اند. نسل اول آن ها در هواپیماهایی مانند بوئینگ ۷۴۷-۴۰۰ و MD11 استفاده شده اند و توانستند اشتعال سوخت را ۲٫۵ تا ۳ درصد افزایش دهند.
نسل دوم که در بوئینگ ۷۳۷، ۷۵۷ و ۷۶۷ به کار گرفته شد، بسیار بزرگتر از نمونه های قبلی بود و انحنای بیشتری نیز داشت. آن ها اشتعال سوخت را ۴ تا ۶ درصد بهبود بخشیدند. نمونه ای که امروزه در هواپیمای ۷۳۷ جدید استفاده می شود، در مقایسه با نسل قبلی ۱ تا ۲ درصد بهتر عمل می کند. در ادامه از شما دعوت می کنیم به تماشای ویدیویی در همین زمینه بنشینید.
منبع:پارس ناز
نوشته علت وجود بالهای کوچک انتهای دم هواپیما چیست اولین بار در بامداد پدیدار شد.
خبرگزاری آریا -
این مورد از پشیمانی در کمال تعجب بسیار عمومیت دارد. بسیاری از افراد تا لحظات پایانی عمر خود متوجه نشده بودند که شاد بودن در حقیقت یک انتخاب است.
پرستاری در یکی از بیمارستانهای استرالیا که ویژه نگهداری از بیماران در شرف مرگ بوده، بر اساس گفتههای بیماران در آخرین لحظات عمر، عمدهترین موارد پشیمانی و حسرت آنان را جمع آوری و دستهبندی کرده است. بهگفتۀ وی، متداولترین مورد پشیمانی افراد این بوده که « ای کاش آنقدر سخت و طولانی کار نکرده بودم. »
این پرستار به نام «برونی ویر» آخرین گفتهها، آرزوهای برباد رفته و حسرتهای این افراد را ابتدا در وبلاگ خود منتشر کرد. مطالب این وبلاگ چنان مورد توجه قرار گرفت که وی براساس آن کتابی نوشته است بهنام « پنج پشیمانی عمده در لحظه مرگ ».
«برونی ویر» در کتاب خود اشاره میکند که اکثر افراد در لحظاتی که در انتظار مرگ هستند، دید بسیار دقیق و روشنی راجع به زندگی خود و زندگی بهطور کلی پیدا میکنند و کسانی که هنوز عمری برای آنها باقی مانده با توجه به این مطالب شاید بتوانند از تجارب دیگران بیاموزند.
ای کاش شهامت داشتم زندگی خود را به شکلی سپری کنم که حقیقتا دوست داشتم؛ و نه به شیوهای که دیگران از من انتظار داشتند.
این موضوع، یکی از عمدهترین موارد پشیمانی در میان اکثر افراد بوده است. وقتی که لحظات پایانی زندگی فرا میرسد، بسیاری از افراد به روشنی درمییابند که بخش عمدهای از آمال و آرزوهای خود را عملی نکردهاند. آنها درمییابند که دلیل مرگ آنها تا حد زیادی به تصمیمهایی که در طول زندگی گرفتهاند بستگی داشته است. سلامت شاید بزرگترین منبع آزادی و آزادی انتخاب است؛ و معمولا افراد تا زمانی که زندگی آنها به خطر نیفتاده قدر این نعمت را نمیدانند.
ای کاش اینقدر سخت و طولانی کار نکرده بودم
معمولا بیماران مرد از این نکته شکایت داشتند. آنها دوران کودکی فرزندان و همدهمی با همسر خود را به خاطر ساعات کار طولانی از دست داده بودند. ولی در مورد نسل قدیم که درصد کمتری از زنان شاغل بودهاند این موضوع کمتر در میان بیماران زن رایج بود. تمام مردانی که در بستر مرگ با آنها صحبت شده، از سپری کردن ساعات و روزهای طولانی در محیط کار پشیمان بودند.
ای کاش شهامت بیان احساسات خودم را داشتم
بسیاری از افراد در مقاطع مختلف زندگی و یا در شرایط گوناگون، برای حفظ مناسبات مسالمتآمیز با دیگران از بیان صریح احساسات خود طفره میروند. به همین خاطر زندگی آنها از آن چیزی که واقعا باید باشد فاصله میگیرد و یا آنها هیچگاه آن کسی نخواهند شد که آرزو و یا توانایی آن را داشتهاند. بسیاری از افراد تحت تاثیر تلخکامی و یا ناکامیهای ناشی از مماشات با دیگران و محیط، به بیماریهای جدی مبتلا میشوند.
ای کاش تماسم را با دوستانم حفظ کرده بودم
خیلی از افراد تا لحظات پایانی عمر قدر دوستان خوب و یا ارزش حفظ تماس با دوستان قدیمی را نمیدانند؛ و معمولا در فرصت کوتاه قبل از مرگ امکان جستوجو و پیدا کردن این دوستان قدیمی فراهم نیست. بسیاری از افراد چنان در زندگی خود غرق میشوند که به سادگی تماس با دوستان را فراموش و یا کلا حذف میکنند. بسیاری در لحظات پایان عمر خود از اینکه برای دوستی و روابط خود ارزش کافی قائل نبودهاند دچار پشیمانی میشوند.
ای کاش به خودم اجازه میدادم که شادتر باشم
این مورد از پشیمانی در کمال تعجب بسیار عمومیت دارد. بسیاری از افراد تا لحظات پایانی عمر خود متوجه نشده بودند که شاد بودن در حقیقت یک انتخاب است. بسیاری سالیان عمر خود را با تکرار عادات و الگوهای همیشگی زندگی خود طی کرده بودند. بسیاری بهاصطلاح « آرامش » ناشی از تکرار الگو و عادات همیشگی را بر تغییر ترجیح داده بودند. و این هراس از تغییر، هم جنبههای فیزیکی و هم جنبههای احساسی و عاطفی زندگی را شامل میشود
منبع :isna.ir
در اروپا، شرکتهای غذایی چون Kellogg، Pepsi، Coke و Kraft استفاده از محصولات تراریخته در تولیدات خود را بهدلیل مخالفت مصرفکنندگان، متوقف کردهاند. این کشورها، کمتر از ۳ دهم درصد از کل محصولات تراریخته جهان را تولید میکنند.
به گفته محمد اسلامی، رییس اداره جمعیت و باروری سالم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شاخص ناباروری کشور براساس سرشماری سال 90، 15 تا 20 درصد است. البته همچنان نیز از این آمار استفاده میشود اما میانگین عنوا شده عموماً از 15 تا 20 درصد است که در این بین گاهی 10 درصد و 25 درصد نیز دیده شده است.
اسلامی شایعتر بودن ناباروری در مردان را نمیپذیرد و معتقد است که باید دید شیوه آمارگیری به چه شکلی بوده. در مورد تعداد زوجهای نابارور، بررسیها متفاوت است و دامنههای متفاوتی دارد. با این وجود بررسی زیر 15 درصد و بالای 20 درصد وجود نداشته است. اگر بخواهیم با تأکید بر همین درصد آماری مطرح کنیم، براساس سرشماری سال 90 تعداد زوجهای شامل زنان بین 15 تا 49 سال سن و در سنین باروری، 15 میلیون بوده است که اگر 15 درصد در نظر بگیریم ،2 میلیون و 250 هزار زوج نابارور و اگر 20 درصد در نظر بگیریم، 3 میلیون زوج نابارور در کشور وجود دارد و هرکدام از فاکتورهای زن یا مرد حدود 50 درصد نقش دارند.
با وجود آمارهایی که از سوی وزارت بهداشت درباره مساویبودن میزان فاکتورهای ناباروری در زنان و مردان ارایه شده است، همچنان شاهد آمارهای مختلف از سوی پزشکان هستیم؛ برخی سهم مردان را بیشتر و برخی سهم زنان را بیشتر میدانند. گروهی نیز معتقدند فاکتورها مساوی است.
رشد ناباروری در سالهای اخیر چگونه بوده است؟
سال 91 محمدمهدی آخوندی، رییس پژوهشگاه ابنسینا اعلام کرد که در تمام کشورها آمارهایی درباره نرخ باروری وجود دارد و آنها مطابق همین آمار متوجه شدهاند که در 15 سال اخیر ناباروری رشد داشته است، اما در کشور ما چنین آماری وجود ندارد که بتوانیم مقایسه کنیم.
همچنین مرکز فوقتخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابنسینا با آمارگیری از 17 هزار زوج ایرانی مشخص کرد که 20.2 درصد زوجین ایرانی نابارورند که از میانگین جهانی بالاتر است. یعنی از هر10 زوج، 2 زوج نابارور هستند. همچنین میزان ناباروری مردان بیشتر از زنان ارزیابی شد.
سبک زندگی و ناباروری
شیوه رایج زندگی انسانها روی وضعیت سلامتی آنها بسیار مؤثر است. نوع تغذیه، پوشش مناسب، زمان خواب و بیداری، آبوهوا و ورزش از جمله مواردی است که نقش بهسزایی در سلامتی عمومی بدن دارد. بسیاری از این موارد در ناباروری نیز مؤثرند. محققان معتقدند استعمال سیگار، قلیان، اعتیاد به مواد مخدر، غذای آماده، استرس، استفاده از ظروف پلاستیکی، مصرف مشروبات الکلی، فرکانسهای موبایل، وعدههای غذایی نامنظم و گرسنگیهای طولانیمدت روی باروری اثر منفی دارد. استفاده از مکمل ورزشی به دلیل بههم خوردن تعادل هورمونی، فرد را در معرض ناباروری قرار میدهد.
مشاغلی که منجر به نشستن در ساعات طولانی میشود، استفاده مدام از حمام بسیار داغ، سونا و جکوزی، قراردادن لپتاپ روی پاها و پوشیدن لباس تنگ از عوامل نازایی در مردان شناخته میشود. چاقی بیش از اندازه نیز از دلایل ناباروری زنان است که عموماً با نوع تغذیه و سبک زندگی فرد در ارتباط است.
نقش تغذیه در ناباروری
علتهای مختلفی موجب بروز ناباروری در بین زوجین میشود. این روزها تأثیر سبک زندگی در ناباروری مورد توجه بسیاری از متخصصان قرار گرفته است. دکتر ربابه طاهریپناه، عضو هیأت مدیره انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری ایران یکی از عوامل مهم در ناباروری را سبک زندگی فرد دانست و گفت: هرچه وزن زنان افزایش یابد، اختلالات تخمکگذاری آنها نیز افزایش مییابد و همین امر آنها را مساعد ناباروری میکند.
متأسفانه در کشور ما فعالیتهای فیزیکی کاهش پیدا کرده است. در رژیم غذایی نیز به فستفودها تمایل زیادی پیدا شده است که همین امر باعث بههم خوردن متابولیسم بدن میشود و در نتیجه با افزایش وزن نوجوانان و جوانان روبهرو هستیم که خود عامل مساعدکنندهای برای ناباروری است.
او ادامه داد: در نتیجه توصیه میکنیم بهطورکلی فستفودها کنار گذاشته شوند و سعی شود مواد غذایی طبیعی باشند. همچنین ظروف پلاستیکی سمومی دارند که در صورت قرار دادن مواد غذایی در آنها میتوانند در احتمال ناباروری نقش داشته باشند.
پس زوجها در تغذیه خود تا آنجاییکه میشود از سموم محیطی دوری کنند و از مواد غذایی که متخصصان احتمال میدهند در ایجاد ناباروری تأثیر داشته باشد پرهیز کنند. به زنان توصیه میکنم فعالیتهای فیزیکی و رژیم غذایی خوبی داشته باشند. زنان نابارور حتماً به پزشک مراجعه کنند و دستورات پزشک را انجام دهند.
برای برخی موارد ناباروری حتماً کاهش وزن میتواند نقش بسیار مهمی در اصلاح روند و الگوی تخمکگذاری آنها داشته باشد. گاهی در سندروم تخمدان پلیکیستیک یا کیستهای تخمدان کاهش 5 درصدی وزن، بسیاری از مشکلات بیمار را حل میکند.
محصولات تراریخته و باروری در کشورهای درحالتوسعه
چندی است گروهی از پزشکان بحث تأثیر منفی مواد تراریخته روی باروری را مطرح میکنند. همچنین دکتر احمد حمزه، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز نقش عمدهای برای محصولات تراریخته در بروز ناباروریها قائل شده است. مهندسی ژنتیک یکی از شاخههای مهم بخش کشاورزی است که دستاوردهای مهمی را در سالیان اخیر بههمراه داشته است.
یکی از دستآوردهای مناقشهانگیز این دانش، تولید محصولات تراریخته (Genetically Modified Organisms) است که در حال حاضر، یک بحث علمی، اقتصادی، پزشکی، محیط زیست، امنیت غذایی، و اخلاقی مهم در کشورهای مختلف، بسته به الگوهای مختلف فرهنگی-اقتصادی و نیز در سطح بینالملل نظیر سازمان تجارت جهانی (WTO) به راه انداخته است.
کشورهای غرب اروپا، استرالیا و ژاپن، خواستار لغو واردات و تولید محصولات تراریخته و یا الزام فروشندگان محصولات غذایی برای قرار دادن برچسب مخصوص برای تفکیک این محصولات از محصولات طبیعی هستند. این در حالی است که بیشترین شکاف، چه از نظر تولید و چه مصرف، میان کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه است. از جمله این دغدغهها، موضوع سلامت و بهطورخاص، سلامت باروری است.
محصولات تراریخته؛ تولید، مصرف، و بحثهای جمعیت
حامیان مهندسی ژنتیک در کشاورزی معتقدند در طول تاریخ پیدایش تمدن بشری و از زمانی که انسان با سبک زندگی یکجانشینی و اقتصاد کشاورزی آشنا شد، همواره تلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت و مرغوبیت محصولات کشاورزی از طریق انتقال ژنها مدنظر بوده است. البته این تلاش تنها از طریق انتقال ژنهای یک گونه به یکدیگر صورت گرفته و در بهترین حالت، زمان زیادی، شاید ۱۵ سال، برای بهدست آوردن کیفیت مطلوب از این طریق، زمان صرف میشده است.
دانش مدرن تولید تراریخته، یعنی تجمیع تمامی صفات مطلوب چندین گونه نزدیک، در یک گونه خاص از طریق تزریق این صفات و نه لقاح طبیعی. این دانش به تولیدکننده امکان میدهد تا ترکیب ژنتیکی مطلوب خود را در مدت زمان کوتاه و با تنوع بیشتری تحقق بخشد.
بیشتر تحقیقات مربوط به کشاورزی تراریخته در کشورهای توسعهیافته آمریکا، اروپا و آمریکای لاتین انجام شده است. در این کشورها نیز این تحقیقات عمدتاً زیرنظر شرکتهای علوم زندگی (life sciences) همچون Bayer CropScience، BASF، Dow AgroSciences،DuPont/Pioneer، LimaGrain، Monsato و Syngenta صورت میگیرد..
اولین محصول تراریخته در شکل مدرن آن، در سال ۱۹۹۴ تولید شد؛ گوجهفرنگی تأخیری محصول شرکت آمریکایی Calgene. تولید چنین محصولاتی از ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۴، صد برابر شده است. مساحت زمینهای زیرکشت محصولات تراریخته در همین بازه زمانی از 1.7میلیون هکتار به 181.5میلیون هکتار رسیده که سهم کشورهای درحالتوسعه از آن روبهافزایش است. از میان ۲۸ کشور پرورشدهنده این نوع محصولات، ۲۰ کشور درحالتوسعه و ۸ کشور، توسعهیافته هستند.
مزایای قطعی محصولات تراریخته نسل اول عبارتند از: افزایش تولید، کاهش هزینههای کشت، افزایش سود کشاورزی و بهبود سلامت و محیط زیست. مهندسی ژنتیک در حال حاضر در نسل دوم این محصولات بهدنبال تکثیر برنج غنیشده با آهن، ویتامین آ و ای، و لیسین؛ سیبزمینی با نشاسته و اینولین بیشتر؛ واکسنهای خوراکی در ذرت، موز، و سیبزمینی است.
معایب و خطرات مصرف محصولات تراریخته نیز از این قرار ذکر شدهاند: ایجاد ناخواسته آلرژیهای جدید در مواد غذایی؛ احتمال رسوخ تراریختهها از محصول به گونههای وحشی؛ احتمال افزایش مقاومت آفتها به توکسینهای این محصولات؛ و خطر تأثیر این توکسینها بر ارگانیسمهای غیرهدف.
محصولات تراریخته و بازار کشورهای درحالتوسعه
یکی از اعتقادات مطرح در رابطه با مصرف محصولات تراریخته آن است که (علیرغم توسعه دانش و محصولات تراریخته در کشورهای توسعهیافته)، کشورهای درحالتوسعه بهترین بازار مصرف این محصولات هستند. درواقع، این روندی است که در آن، کشورهای توسعهیافته از طریق تولید دانش (تراریخته) در حقیقت به تعیین شرایط در سایر کشورها اقدام کردهاند.
مصرف محصولات تراریخته و عوارض باروری
در اروپا، شرکتهای غذایی چون Kellogg، Pepsi، Coke و Kraft استفاده از محصولات تراریخته در تولیدات خود را بهدلیل مخالفت مصرفکنندگان، متوقف کردهاند. این کشورها، کمتر از ۳ دهم درصد از کل محصولات تراریخته جهان را تولید میکنند. گزارشی از سوی آکادمی آمریکایی پزشکی و محیط زیست نیز در گزارشی اعلام کرده است: «رابطه علی میان مواد غذایی تراریخته و تأثیرات نامطلوب بر سلامت، بسیار جدی است». ازاینرو، در آمریکا تفکیک مواد تراریخته از محصولات عادی، خواسته اکثریت مصرفکنندگان است.
آرژانتین، سویای تراریخته و افزایش ناباروری
گزارشهایی در سال ۲۰۰۲، حاکی از آن بود که ساکنان مناطقی از آرژانتین که کشت سویای تراریخته از سال ۲۰۰۰ در آن ایجاد شده بود، با افزایش اختلالات زایمان، ناباروری، تولد جنین مرده، سقط و انواع سرطان روبهرو شدهاند.
برخی پژوهشها و مطالعات که نشان میدهد میان استفاده از محصولات تراریخته و ناباروری رابطه وجود دارد
در سال ۲۰۰۸، نتایج یک مطالعه از سوی دولت استرالیا نشان داد که موشهایی که با ذرت تراریخته تغذیه شده بودند در نسل سوم و چهارم، بچههای کمتری از موشهایی داشتند که از محصولات عادی تغذیه شدهاند. این تفاوت در میزان باروری در این مطالعه به منبع تغذیه موشهای گروه کنترل و موشهای مورد آزمون نسبت داده شده است.
نانسی سوانسون، دکترای فیزیک، عضو تیم تحقیقاتی نیروی دریایی آمریکا، دارنده پنج اختراع ثبتشده، ۳۰ مقاله علمی و 2 کتاب درباره زنان و علوم، بعد از آنکه در اثر قطع مصرف مواد تراریخته بهبودی خود از چندین اختلال سلامت را شاهد بود، به مطالعه محصولات تراریخته پرداخت که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
طبق مقاله سوانسون، مصرف مواد تراریخته عامل اختلال در عملکرد اندوکرین و لذا اختلال در هر سیستمی میشود که تحتتأثیر هورمونها عمل میکند. ناباروری در کنار اختلال زایمان، باعث چاقی، اختلال در انزال، سرطان سینه، اختلال در رشد جنسی و اختلال در رشد جنین، نوزاد و کودک میشود.
برخی مطالعات حاکی از تغییر رنگ بیضه برخی جانداران در اثر مصرف مواد تراریخته هستند. برخی دیگر، حکایت از تغییر اسپرم و درنتیجه، کاهش دفعات بارداری در جانداران دارد. مصرف کمترین میزان مواد تراریخته در جانداران، تغییراتی در دیانای را در پی داشته است.
باروری موجودات ماده نیز بههمین نسبت تحتتأثیر مواد فراریخته است؛ بهطوریکه مطالعه حیوانات ماده تغذیهشده با مواد تراریخته حاکی از افزایش ناباروری و زایمانهای زودرس، وزن کم نوزاد و مرگ نوزادان (۹۹٪ در مقایسه با ۱۰٪ در حیوانات تغذیه شده با مواد غیرتراریخته) بعد از تولد است.
برخی منابع حاکی از آن هستند که از سال ۱۹۷۰، تولید اسپرم در مردان جهان بهمیزان ۴۰ تا ۵۰ درصد (از 4.4 در ۱۹۷۰ به 2.5در۲۰۱۴) کاهش یافته است. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که براساس آن میتوان جمعیت آینده جهان را کشور به کشور پیشبینی کرد.
کشورهای در حال توسعه بازار محصولات تراریخته
ثبات جمعیت زمانی حاصل میشود که نرخ باروری (تعداد کودک بهازای هر زن) در حدود 2.1 باشد. این میزان در حال حاضر، در بیشتر کشورهای جهان (غیر از آفریقا)، بین یک تا 2 فرزند است که علاوهبر کاهش نرخ باروری، به مرگومیر نوزادان پس از تولد نیز مربوط است.
در سال ۱۹۷۰، کمترین نرخ باروری مربوط به فنلاند (1.8) بود که این جایگاه در حال حاضر متعلق به کشور درحالتوسعه سنگاپور (0.8) است. بیشترین کاهش نرخ باروری نیز در کشورهای درحالتوسعه لیبی، مالدیو، کویت، قطر، بنگلادش، کره جنوبی، امارات، برونئی و ایران رخ داده است. پرجمعیتترین کشورهای جهان نیز شاهد کاهش قابل توجه موالید بودهاند (هند از 5.5 به 2.4 و چین از 5.5 به 1.6).
با وجود اینکه مطالعه دقیقی برای بررسی همبستگیهای میان مصرف مواد تراریخته و کاهش نرخ باروری در سطح جهانی یا ملی صورت نگرفته است، میتوان همزمانی کاهش جهانی باروری و افزایش مصرف مواد تراریخته را بهخصوص با تأکید بر الگوی جمعیتی چین و هند، با هم مرتبط دانست. با توجه به این واقعیت، و نیز بیمیلی مصرفکنندگان اروپایی و آمریکایی به مصرف مواد تراریخته علیرغم توسعه این دانش در این کشورها، عامل بروز نگرانی از هدایت عوارض مصرف این مواد به بخشهای جمعیتی ویژهای در دنیاست که تحت عنوان کشورهای درحالتوسعه یا جنوب میشناسیم.
در اروپا، شرکتهای غذایی چون Kellogg، Pepsi، Coke و Kraft استفاده از محصولات تراریخته در تولیدات خود را بهدلیل مخالفت مصرفکنندگان، متوقف کردهاند. این کشورها، کمتر از ۳ دهم درصد از کل محصولات تراریخته جهان را تولید میکنند.
به گفته محمد اسلامی، رییس اداره جمعیت و باروری سالم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شاخص ناباروری کشور براساس سرشماری سال 90، 15 تا 20 درصد است. البته همچنان نیز از این آمار استفاده میشود اما میانگین عنوا شده عموماً از 15 تا 20 درصد است که در این بین گاهی 10 درصد و 25 درصد نیز دیده شده است.
اسلامی شایعتر بودن ناباروری در مردان را نمیپذیرد و معتقد است که باید دید شیوه آمارگیری به چه شکلی بوده. در مورد تعداد زوجهای نابارور، بررسیها متفاوت است و دامنههای متفاوتی دارد. با این وجود بررسی زیر 15 درصد و بالای 20 درصد وجود نداشته است. اگر بخواهیم با تأکید بر همین درصد آماری مطرح کنیم، براساس سرشماری سال 90 تعداد زوجهای شامل زنان بین 15 تا 49 سال سن و در سنین باروری، 15 میلیون بوده است که اگر 15 درصد در نظر بگیریم ،2 میلیون و 250 هزار زوج نابارور و اگر 20 درصد در نظر بگیریم، 3 میلیون زوج نابارور در کشور وجود دارد و هرکدام از فاکتورهای زن یا مرد حدود 50 درصد نقش دارند.
با وجود آمارهایی که از سوی وزارت بهداشت درباره مساویبودن میزان فاکتورهای ناباروری در زنان و مردان ارایه شده است، همچنان شاهد آمارهای مختلف از سوی پزشکان هستیم؛ برخی سهم مردان را بیشتر و برخی سهم زنان را بیشتر میدانند. گروهی نیز معتقدند فاکتورها مساوی است.
رشد ناباروری در سالهای اخیر چگونه بوده است؟
سال 91 محمدمهدی آخوندی، رییس پژوهشگاه ابنسینا اعلام کرد که در تمام کشورها آمارهایی درباره نرخ باروری وجود دارد و آنها مطابق همین آمار متوجه شدهاند که در 15 سال اخیر ناباروری رشد داشته است، اما در کشور ما چنین آماری وجود ندارد که بتوانیم مقایسه کنیم.
همچنین مرکز فوقتخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابنسینا با آمارگیری از 17 هزار زوج ایرانی مشخص کرد که 20.2 درصد زوجین ایرانی نابارورند که از میانگین جهانی بالاتر است. یعنی از هر10 زوج، 2 زوج نابارور هستند. همچنین میزان ناباروری مردان بیشتر از زنان ارزیابی شد.
سبک زندگی و ناباروری
شیوه رایج زندگی انسانها روی وضعیت سلامتی آنها بسیار مؤثر است. نوع تغذیه، پوشش مناسب، زمان خواب و بیداری، آبوهوا و ورزش از جمله مواردی است که نقش بهسزایی در سلامتی عمومی بدن دارد. بسیاری از این موارد در ناباروری نیز مؤثرند. محققان معتقدند استعمال سیگار، قلیان، اعتیاد به مواد مخدر، غذای آماده، استرس، استفاده از ظروف پلاستیکی، مصرف مشروبات الکلی، فرکانسهای موبایل، وعدههای غذایی نامنظم و گرسنگیهای طولانیمدت روی باروری اثر منفی دارد. استفاده از مکمل ورزشی به دلیل بههم خوردن تعادل هورمونی، فرد را در معرض ناباروری قرار میدهد.
مشاغلی که منجر به نشستن در ساعات طولانی میشود، استفاده مدام از حمام بسیار داغ، سونا و جکوزی، قراردادن لپتاپ روی پاها و پوشیدن لباس تنگ از عوامل نازایی در مردان شناخته میشود. چاقی بیش از اندازه نیز از دلایل ناباروری زنان است که عموماً با نوع تغذیه و سبک زندگی فرد در ارتباط است.
نقش تغذیه در ناباروری
علتهای مختلفی موجب بروز ناباروری در بین زوجین میشود. این روزها تأثیر سبک زندگی در ناباروری مورد توجه بسیاری از متخصصان قرار گرفته است. دکتر ربابه طاهریپناه، عضو هیأت مدیره انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری ایران یکی از عوامل مهم در ناباروری را سبک زندگی فرد دانست و گفت: هرچه وزن زنان افزایش یابد، اختلالات تخمکگذاری آنها نیز افزایش مییابد و همین امر آنها را مساعد ناباروری میکند.
متأسفانه در کشور ما فعالیتهای فیزیکی کاهش پیدا کرده است. در رژیم غذایی نیز به فستفودها تمایل زیادی پیدا شده است که همین امر باعث بههم خوردن متابولیسم بدن میشود و در نتیجه با افزایش وزن نوجوانان و جوانان روبهرو هستیم که خود عامل مساعدکنندهای برای ناباروری است.
او ادامه داد: در نتیجه توصیه میکنیم بهطورکلی فستفودها کنار گذاشته شوند و سعی شود مواد غذایی طبیعی باشند. همچنین ظروف پلاستیکی سمومی دارند که در صورت قرار دادن مواد غذایی در آنها میتوانند در احتمال ناباروری نقش داشته باشند.
پس زوجها در تغذیه خود تا آنجاییکه میشود از سموم محیطی دوری کنند و از مواد غذایی که متخصصان احتمال میدهند در ایجاد ناباروری تأثیر داشته باشد پرهیز کنند. به زنان توصیه میکنم فعالیتهای فیزیکی و رژیم غذایی خوبی داشته باشند. زنان نابارور حتماً به پزشک مراجعه کنند و دستورات پزشک را انجام دهند.
برای برخی موارد ناباروری حتماً کاهش وزن میتواند نقش بسیار مهمی در اصلاح روند و الگوی تخمکگذاری آنها داشته باشد. گاهی در سندروم تخمدان پلیکیستیک یا کیستهای تخمدان کاهش 5 درصدی وزن، بسیاری از مشکلات بیمار را حل میکند.
محصولات تراریخته و باروری در کشورهای درحالتوسعه
چندی است گروهی از پزشکان بحث تأثیر منفی مواد تراریخته روی باروری را مطرح میکنند. همچنین دکتر احمد حمزه، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز نقش عمدهای برای محصولات تراریخته در بروز ناباروریها قائل شده است. مهندسی ژنتیک یکی از شاخههای مهم بخش کشاورزی است که دستاوردهای مهمی را در سالیان اخیر بههمراه داشته است.
یکی از دستآوردهای مناقشهانگیز این دانش، تولید محصولات تراریخته (Genetically Modified Organisms) است که در حال حاضر، یک بحث علمی، اقتصادی، پزشکی، محیط زیست، امنیت غذایی، و اخلاقی مهم در کشورهای مختلف، بسته به الگوهای مختلف فرهنگی-اقتصادی و نیز در سطح بینالملل نظیر سازمان تجارت جهانی (WTO) به راه انداخته است.
کشورهای غرب اروپا، استرالیا و ژاپن، خواستار لغو واردات و تولید محصولات تراریخته و یا الزام فروشندگان محصولات غذایی برای قرار دادن برچسب مخصوص برای تفکیک این محصولات از محصولات طبیعی هستند. این در حالی است که بیشترین شکاف، چه از نظر تولید و چه مصرف، میان کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه است. از جمله این دغدغهها، موضوع سلامت و بهطورخاص، سلامت باروری است.
محصولات تراریخته؛ تولید، مصرف، و بحثهای جمعیت
حامیان مهندسی ژنتیک در کشاورزی معتقدند در طول تاریخ پیدایش تمدن بشری و از زمانی که انسان با سبک زندگی یکجانشینی و اقتصاد کشاورزی آشنا شد، همواره تلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت و مرغوبیت محصولات کشاورزی از طریق انتقال ژنها مدنظر بوده است. البته این تلاش تنها از طریق انتقال ژنهای یک گونه به یکدیگر صورت گرفته و در بهترین حالت، زمان زیادی، شاید ۱۵ سال، برای بهدست آوردن کیفیت مطلوب از این طریق، زمان صرف میشده است.
دانش مدرن تولید تراریخته، یعنی تجمیع تمامی صفات مطلوب چندین گونه نزدیک، در یک گونه خاص از طریق تزریق این صفات و نه لقاح طبیعی. این دانش به تولیدکننده امکان میدهد تا ترکیب ژنتیکی مطلوب خود را در مدت زمان کوتاه و با تنوع بیشتری تحقق بخشد.
بیشتر تحقیقات مربوط به کشاورزی تراریخته در کشورهای توسعهیافته آمریکا، اروپا و آمریکای لاتین انجام شده است. در این کشورها نیز این تحقیقات عمدتاً زیرنظر شرکتهای علوم زندگی (life sciences) همچون Bayer CropScience، BASF، Dow AgroSciences،DuPont/Pioneer، LimaGrain، Monsato و Syngenta صورت میگیرد..
اولین محصول تراریخته در شکل مدرن آن، در سال ۱۹۹۴ تولید شد؛ گوجهفرنگی تأخیری محصول شرکت آمریکایی Calgene. تولید چنین محصولاتی از ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۴، صد برابر شده است. مساحت زمینهای زیرکشت محصولات تراریخته در همین بازه زمانی از 1.7میلیون هکتار به 181.5میلیون هکتار رسیده که سهم کشورهای درحالتوسعه از آن روبهافزایش است. از میان ۲۸ کشور پرورشدهنده این نوع محصولات، ۲۰ کشور درحالتوسعه و ۸ کشور، توسعهیافته هستند.
مزایای قطعی محصولات تراریخته نسل اول عبارتند از: افزایش تولید، کاهش هزینههای کشت، افزایش سود کشاورزی و بهبود سلامت و محیط زیست. مهندسی ژنتیک در حال حاضر در نسل دوم این محصولات بهدنبال تکثیر برنج غنیشده با آهن، ویتامین آ و ای، و لیسین؛ سیبزمینی با نشاسته و اینولین بیشتر؛ واکسنهای خوراکی در ذرت، موز، و سیبزمینی است.
معایب و خطرات مصرف محصولات تراریخته نیز از این قرار ذکر شدهاند: ایجاد ناخواسته آلرژیهای جدید در مواد غذایی؛ احتمال رسوخ تراریختهها از محصول به گونههای وحشی؛ احتمال افزایش مقاومت آفتها به توکسینهای این محصولات؛ و خطر تأثیر این توکسینها بر ارگانیسمهای غیرهدف.
محصولات تراریخته و بازار کشورهای درحالتوسعه
یکی از اعتقادات مطرح در رابطه با مصرف محصولات تراریخته آن است که (علیرغم توسعه دانش و محصولات تراریخته در کشورهای توسعهیافته)، کشورهای درحالتوسعه بهترین بازار مصرف این محصولات هستند. درواقع، این روندی است که در آن، کشورهای توسعهیافته از طریق تولید دانش (تراریخته) در حقیقت به تعیین شرایط در سایر کشورها اقدام کردهاند.
مصرف محصولات تراریخته و عوارض باروری
در اروپا، شرکتهای غذایی چون Kellogg، Pepsi، Coke و Kraft استفاده از محصولات تراریخته در تولیدات خود را بهدلیل مخالفت مصرفکنندگان، متوقف کردهاند. این کشورها، کمتر از ۳ دهم درصد از کل محصولات تراریخته جهان را تولید میکنند. گزارشی از سوی آکادمی آمریکایی پزشکی و محیط زیست نیز در گزارشی اعلام کرده است: «رابطه علی میان مواد غذایی تراریخته و تأثیرات نامطلوب بر سلامت، بسیار جدی است». ازاینرو، در آمریکا تفکیک مواد تراریخته از محصولات عادی، خواسته اکثریت مصرفکنندگان است.
آرژانتین، سویای تراریخته و افزایش ناباروری
گزارشهایی در سال ۲۰۰۲، حاکی از آن بود که ساکنان مناطقی از آرژانتین که کشت سویای تراریخته از سال ۲۰۰۰ در آن ایجاد شده بود، با افزایش اختلالات زایمان، ناباروری، تولد جنین مرده، سقط و انواع سرطان روبهرو شدهاند.
برخی پژوهشها و مطالعات که نشان میدهد میان استفاده از محصولات تراریخته و ناباروری رابطه وجود دارد
در سال ۲۰۰۸، نتایج یک مطالعه از سوی دولت استرالیا نشان داد که موشهایی که با ذرت تراریخته تغذیه شده بودند در نسل سوم و چهارم، بچههای کمتری از موشهایی داشتند که از محصولات عادی تغذیه شدهاند. این تفاوت در میزان باروری در این مطالعه به منبع تغذیه موشهای گروه کنترل و موشهای مورد آزمون نسبت داده شده است.
نانسی سوانسون، دکترای فیزیک، عضو تیم تحقیقاتی نیروی دریایی آمریکا، دارنده پنج اختراع ثبتشده، ۳۰ مقاله علمی و 2 کتاب درباره زنان و علوم، بعد از آنکه در اثر قطع مصرف مواد تراریخته بهبودی خود از چندین اختلال سلامت را شاهد بود، به مطالعه محصولات تراریخته پرداخت که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
طبق مقاله سوانسون، مصرف مواد تراریخته عامل اختلال در عملکرد اندوکرین و لذا اختلال در هر سیستمی میشود که تحتتأثیر هورمونها عمل میکند. ناباروری در کنار اختلال زایمان، باعث چاقی، اختلال در انزال، سرطان سینه، اختلال در رشد جنسی و اختلال در رشد جنین، نوزاد و کودک میشود.
برخی مطالعات حاکی از تغییر رنگ بیضه برخی جانداران در اثر مصرف مواد تراریخته هستند. برخی دیگر، حکایت از تغییر اسپرم و درنتیجه، کاهش دفعات بارداری در جانداران دارد. مصرف کمترین میزان مواد تراریخته در جانداران، تغییراتی در دیانای را در پی داشته است.
باروری موجودات ماده نیز بههمین نسبت تحتتأثیر مواد فراریخته است؛ بهطوریکه مطالعه حیوانات ماده تغذیهشده با مواد تراریخته حاکی از افزایش ناباروری و زایمانهای زودرس، وزن کم نوزاد و مرگ نوزادان (۹۹٪ در مقایسه با ۱۰٪ در حیوانات تغذیه شده با مواد غیرتراریخته) بعد از تولد است.
برخی منابع حاکی از آن هستند که از سال ۱۹۷۰، تولید اسپرم در مردان جهان بهمیزان ۴۰ تا ۵۰ درصد (از 4.4 در ۱۹۷۰ به 2.5در۲۰۱۴) کاهش یافته است. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که براساس آن میتوان جمعیت آینده جهان را کشور به کشور پیشبینی کرد.
کشورهای در حال توسعه بازار محصولات تراریخته
ثبات جمعیت زمانی حاصل میشود که نرخ باروری (تعداد کودک بهازای هر زن) در حدود 2.1 باشد. این میزان در حال حاضر، در بیشتر کشورهای جهان (غیر از آفریقا)، بین یک تا 2 فرزند است که علاوهبر کاهش نرخ باروری، به مرگومیر نوزادان پس از تولد نیز مربوط است.
در سال ۱۹۷۰، کمترین نرخ باروری مربوط به فنلاند (1.8) بود که این جایگاه در حال حاضر متعلق به کشور درحالتوسعه سنگاپور (0.8) است. بیشترین کاهش نرخ باروری نیز در کشورهای درحالتوسعه لیبی، مالدیو، کویت، قطر، بنگلادش، کره جنوبی، امارات، برونئی و ایران رخ داده است. پرجمعیتترین کشورهای جهان نیز شاهد کاهش قابل توجه موالید بودهاند (هند از 5.5 به 2.4 و چین از 5.5 به 1.6).
با وجود اینکه مطالعه دقیقی برای بررسی همبستگیهای میان مصرف مواد تراریخته و کاهش نرخ باروری در سطح جهانی یا ملی صورت نگرفته است، میتوان همزمانی کاهش جهانی باروری و افزایش مصرف مواد تراریخته را بهخصوص با تأکید بر الگوی جمعیتی چین و هند، با هم مرتبط دانست. با توجه به این واقعیت، و نیز بیمیلی مصرفکنندگان اروپایی و آمریکایی به مصرف مواد تراریخته علیرغم توسعه این دانش در این کشورها، عامل بروز نگرانی از هدایت عوارض مصرف این مواد به بخشهای جمعیتی ویژهای در دنیاست که تحت عنوان کشورهای درحالتوسعه یا جنوب میشناسیم.
بامداد- دلیل وجود بالچه در انتهای دم هواپیما
در انتهای دم هواپیما یک قطعه کوپک به نام بالچه قرار دارد که نقش مهمی در پرواز به عهده دارد. دلیل آن را ما به شما می گوییم. اگر تا به حال از پنجره هواپیما به بیرون نگاه کرده باشید، متوجه وجود زائده ای کوچک در انتهای بال ها شده اید. آن ها «بالچه» نام دارند و در تمامی هواپیماهای جدید مورد استفاده قرار می گیرند. اما علت به کار گیری آن ها چیست؟ ما در این مقاله قصد داریم به همین مسئله بپردازیم.
بالچه ها کشیدگی ناشی از بلند شدن هواپیما را کاهش می دهند. علت استفاده از آن ها ساده تر از چیزی است که ما تصور می کنیم. بالچه ها باعث می شوند که بالها بتوانند در فرایند بلند شدن نقش موثرتری ایفا نمایند. این امر سبب می شود به نیروی کمتری برای بلند شدن هواپیما احتیاج باشد
و در نتیجه موتورها کارایی بهتری خواهند داشت. کاهش مصرف سوخت، تولید دی اکسید کربن کمتر و کاهش هزینه ها در خطوط هوایی از مزایای استفاده از آن ها به شمار می رودبر اساس اعلام شرکت بوئینگ، بالچه های مورد استفاده در هواپیماهای ۷۵۷ و ۷۶۷ می توانند اشتعال سوخت را تا ۵ درصد افزایش داده
و تولید گاز دی اکسید کربن را تا ۵ درصد کاهش دهند. یکی از خطوط هوایی که ۵۸ دستگاه هواپیمای ۷۶۷ را در اختیار دارد، سالانه ۵۰۰ هزار گالن در مصرف سوخت صرفه جویی خواهد نمودهمانطور که قبلا به آن اشاره نمودیم، بالچه ها می توانند تاثیر «کشیدگی ناشی از بلند شدن» را کاهش دهند.
فشار هوایی که هنگام پرواز در بالای بال وجود دارد، مقداری کمتر از فشار هوای موجود در زیر بال برآورد می شود. فشار هوای زیر بال در نزدیکی نوک، فشار کمتر بالای بال را تحت تاثیر قرار داده و گرداب ایجاد می کند. این پدیده به صورت سه بعدی در بالای بال ها جریان پیدا می کند.
آن ها علاوه بر جلوگیری از ورود هوا به بالا و روی بال ها، هوا را نیز عقب نگه می دارند و به این ترتیب، کشیدگی هنگام بلند شدن کاهش می یابد.با ورود بالچه ها به صنعت، هواپیما قادر است قدرت گرداب نوک بال را کاهش دهد.
همچنین افزایش طول بال نیز می تواند به از بین رفتن کشیدگی منجر گردد. اما در بسیاری از موارد، تولیدکنندگان هواپیما به دلایلی قادر به ساخت بال های بلندتر نیستند. به گزارش پارس ناز به عنوان مثال، هواپیماهایی مانند بوئینگ ۷۳۷ و ۷۵۷ پروازهای خود را از فرودگاه هایی انجام می دهند که برای پروازهای داخلی کوتاه تا متوسط ساخته شده اند.
به علت عدم نیاز چنین مسیرهایی به هواپیماهای بزرگ، فضای کمتری به آن ها اختصاص می یابد. در واقع اندازه پرنده های غول پیکر با توجه به فضای پارکینگ محدود می شود.بنابراین به جای ساخت بال های طولانی تر، بوئینگ از بالچه ها برای دستیابی به اهداف خود استفاده می کند.
اگر محدودیتی در فضا (پارکینگ) وجود نداشته باشد، استفاده از بالچه ها چندان ضرورت پیدا نمی کند. بوئینگ ۷۷۷ از آن دسته هواپیماهایی است که به این فناوری مجهز نشده اما می تواند همان عملکرد را ارائه دهد.
آن ها نخستین بار توسط «ریچارد ویتکام» در مرکز تحقیقات ناسا توسعه داده شده اند و از آن زمان تاکنون، تولیدکنندگان همواره برای افزایش و بهبود کارایی بالچه ها در تلاش بوده اند. نسل اول آن ها در هواپیماهایی مانند بوئینگ ۷۴۷-۴۰۰ و MD11 استفاده شده اند و توانستند اشتعال سوخت را ۲٫۵ تا ۳ درصد افزایش دهند.
نسل دوم که در بوئینگ ۷۳۷، ۷۵۷ و ۷۶۷ به کار گرفته شد، بسیار بزرگتر از نمونه های قبلی بود و انحنای بیشتری نیز داشت. آن ها اشتعال سوخت را ۴ تا ۶ درصد بهبود بخشیدند. نمونه ای که امروزه در هواپیمای ۷۳۷ جدید استفاده می شود، در مقایسه با نسل قبلی ۱ تا ۲ درصد بهتر عمل می کند. در ادامه از شما دعوت می کنیم به تماشای ویدیویی در همین زمینه بنشینید.
منبع:پارس ناز
نوشته علت وجود بالهای کوچک انتهای دم هواپیما چیست اولین بار در بامداد پدیدار شد.